آشنایی با انقلاب اسلامی ایران PDF

Document Details

Uploaded by Deleted User

دکتر محمد شاه سنایی

Tags

انقلاب اسلامی ایران تاریخ ایران معاصر مطالعات سیاسی مطالعات اجتماعی

Summary

این مقاله به بررسی انقلاب اسلامی ایران و ریشه یابی آن از جنبه های مختلف می پردازد. مفاهیم کلیدی، نظریه های مختلف، و عوامل دخیل در این انقلاب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. این متن برای دانشجویان، پژوهشگران، و علاقه مندان به تاریخ و سیاست مفید خواهد بود.

Full Transcript

‫به نام خدا‬ ‫آشنایی با انقالب اسالمی ایران‬ ‫دکتر محمد شاه سنایی‬ ‫گروه معارف اسالمی‬ ‫‪1‬‬ ‫مقدمه‬ ‫انقالب اسالمى ایران یکى از رخدادهاى بى نظیر...

‫به نام خدا‬ ‫آشنایی با انقالب اسالمی ایران‬ ‫دکتر محمد شاه سنایی‬ ‫گروه معارف اسالمی‬ ‫‪1‬‬ ‫مقدمه‬ ‫انقالب اسالمى ایران یکى از رخدادهاى بى نظیر دوران معاصر و فجر جدیدى در تاریخ بشریت است که منشأ آثارى بس شگرف در ابعاد فرهنگى‪،‬‬ ‫سیاسى‪ ،‬اجتماعى‪ ،‬اقتصادى و‪...‬در داخل و خارج از ایران گشت‪.‬به یقین شجره طیبه این انقالب با بهره گیرى از چشمه زالل معارف و اعتقادات‬ ‫دینى مردم فداکار ایران و با تکیه بر ریشه هاى استوار فرهنگى و سیاسى و اجتماعى آنان بارور و پرثمر گشت‪.‬ضرورت بررسى چیستى و نیز علل‬ ‫و عوامل ظهور این پدیده و شناخت آثار و برکات آن بر کسى پوشیده نیست‪.‬وقوع انقالب اسالمى ایران که یکى از بزرگ ترین پدیده هاى تاریخ‬ ‫در قرن بیستم بوده و در زمره مهم ترین جنبش هاى سیاسى ـ اجتماعى به شمار مى آید‪ ،‬نظریه هاى انقالب را به چالش کشید و ضرورت‬ ‫بازشناسی آن را دوچندان کرد‪.‬در این نوشتار تالش می شود تا با توجّه به خصوصیات منحصر به فرد این انقالب‪ ،‬ضمن بازشناسی مجدّد‪ ،‬علل و‬ ‫عوامل رخداد آن را از زوایای مختلف ریشه یابی نموده و با رویکردی متفاوت به تحلیل آن بپردازیم‪.‬‬ ‫درس اول‬ ‫مفاهیم و کلیات‬ ‫تعریف انقالب‪ :‬حرکتی است مردمی در جهت تغییر سریع ارزش ها‪ ،‬باورها‪ ،‬نهادهای سیاسی و ساختارهای اجتماعی یک حکومت و یک جامعه‬ ‫که توأم با خشونت باشد‬ ‫واژه های مرتبط با مفهوم انقالب‪:‬‬ ‫یک) کودتا‪ :‬فعالیت های غیرقانونی توسط نظامیان که برای بدستگیری قدرت انجام می گیرد و اصوالً مردم در آن نقشی ندارند مانند کودتای‬ ‫‪ ۲۸‬مرداد توسط سرلشگر فضل اهلل زاهدی‬ ‫دو) جنگ داخلی‪ :‬مبارزه گروههای مسلح در یک کشور برای کسب قدرت و حکومت مانند افغانستان‬ ‫سه) نهضت‪ :‬حرکتی است درازمدت که بیشتر در قالب تالش های فکری فرهنگی است و ممکن است به انقالب ختم شود مانند نهضت اسالمی‬ ‫ایران از سال ‪ ۴۲‬تا ‪ ۵۷‬و یا نهضت تنباکو‪ ،‬نهضت مشروطه و نهضت ملی شدن صنعت نفت که همگی نمونههایی از نهضتهای تاریخ معاصر ایران‬ ‫است‪.‬‬ ‫چهار) اصالح یا رفرم‪ :‬حرکتی است مسالمت آمیز از طرف خود حکومت که به منظور اصالحات در جامعه و جلوگیری از شورش های احتمالی‬ ‫صورت می گیرد‪.‬مانند انقالب سفید‪ ،‬اصالحات ارضی‬ ‫پنج) قیام (طغیان – شورش)‪ :‬شورشی اجتماعی و اعتراض خشونتآمیز اقشاری از جامعه نسبت به وضعیت موجود است‪.‬این اعتراضها معموالً‬ ‫شخصی است و جنبه ملی ندارد و طرحی نیز برای آینده ندارد‪.‬شورشیها تنها میخواهند کاستیها‪ ،‬مشکالت و عوامل آن را از میان بردارند‪ ،‬لذا‬ ‫در غالب موارد در شکل تقاضا برای رعایت قانون اساسی و اعاده امتیازات گروههای اجتماعی خاص ظاهر میگردد‪.‬قیام آذربایجان‪ ،‬قیام ‪ ۳۰‬تیر‬ ‫‪ ۱۳۳۱‬و قیام ‪ ۱۵‬خرداد ‪ ۱۳۴۲‬نمونههایی از قیامهای تاریخ معاصر ایران است‪.‬‬ ‫‪2‬‬ ‫ویژگی های انقالب اسالمی‪:‬‬ ‫یک) این انقالب در شرایطی پیروز شد که مردم بدون دست بردن به سالح توانستند به عمر رژیم خاتمه بدهند‪.‬‬ ‫دو) با وجود نفوذ فوقالعاده ای که سازمان های جاسوسی بزرگ جهان در ایران داشتند (از جمله سازمان سیا‪ ،‬سازمان موساد اسرائیل‪ ،‬سازمان‬ ‫‪ KGB‬شوروی) هیچ کدام نتوانستند پیروزی این انقالب را پیشبینی کنند و حتی برخی از آنان معتقد بودند که رژیم شاه حداقل تا ‪ ۱۰‬سال‬ ‫آینده در ایران حکومت خواهد کرد‪.‬‬ ‫سه) این انقالب بدون دخالت احزاب و گروههای سیاسی و تنها با تکیه بر توان مردمی به پیروزی رسید‪.‬‬ ‫آفات یک انقالب‪:‬‬ ‫یک) نفوذ فرصت طلبان‬ ‫دو) بازگشت تدریجی به همان ارزش های فرهنگی طرد شده قبلی‬ ‫سه) خستگی نیروهای انقالبی و از دست دادن روحیه انقالبی‬ ‫چهار) ناتوانی از انتقال ارزش های انقالبی به نسل های بعدی‬ ‫مؤلفه های یک انقالب‪:‬‬ ‫یک) انقالب باید به تغییر نظام سیاسی و حکومت منجر شود‪.‬‬ ‫دو) در جریان شکل گرفتن انقالب باید ارزش ها و باورهای مسلط در جامعه دگرگون شود‪.‬‬ ‫‪3‬‬ ‫درس دوم‬ ‫رهیافت ها و نظریه های مختلف در تحلیل انقالب اسالمی ایران‬ ‫انقالب اسالمی ایران به عنوان یکی از شگفت انگیزترین انقالب های جهان که بسیاری از معادالت و تحلیل های سیاسی‪ ،‬اجتماعی و بین المللی‬ ‫را به هم ریخت و اعجاب اندیشمندان سیاسی و اجتماعی را برانگیخت‪ ،‬از روزهای نخست پیروزی تا امروز که پا به دهه چهارم گذاشته است‪،‬‬ ‫همواره مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته است‪.‬انقالب های قرن ‪ ۱9‬یا در پناه اردوگاه سوسیالیسم شوروی رخ می داد یا در دامان غرب و حمایت‬ ‫آمریکا شکل می گرفت‪.‬اما پیروزی انقالب اسالمی ایران راهی نو در مقابل خود دید و آن خود باوری و حضور مذهب و باورهای دینی در شکل‬ ‫گیری انقالب بود‪.‬‬ ‫این حادثه عظیم که بدون اتکا به شرق و غرب شکل گرفته بود‪ ،‬بسیاری از تحلیلگران‪ ،‬سیاستمداران‪ ،‬تئوریسین ها‪ ،‬و صاحبان اندیشه را به تکاپو‬ ‫و بررسی و تحلیل پیرامون این رخداد الهی – مردمی واداشت و مسیر بسیاری از رهیافت ها و باورها را تغییر داد و پارادایم هائی نو را در تبیین‬ ‫انقالبها به وجود آورد‪.‬‬ ‫تاکنون انقالب ایران از جهات گوناگون مورد بررسی قرار گرفته است‪ ،‬برخی آنرا توطئه ای از سوی قدرت های بزرگ دانسته اند‪ ،‬برخی‬ ‫شکاف های اقتصادی و دسته ای توسعه ناموزون را عامل اصلی این انقالب دانسته اند‪.‬برخی دیگر از تئوریسین ها در تبیین انقالب اسالمی ایران‬ ‫توقعات فزاینده و گروهی دیگر عوامل بین المللی و برخی دیگر باورها و اعتقادات مذهبی را پیش کشیده اند و عده ای نیز از زوایائی دیگر به‬ ‫تبیین این رخداد عظیم پرداخته اند‪.‬‬ ‫قبل از آن که به بررسی دیدگاه های فوق بپردازیم باید بدانیم که اصوال بررسی و تحلیل این انقالب به سهولت امکان پذیر نیست‪.‬علت این‬ ‫دشواری از جهات گوناگون قابل بررسی است‪:‬‬ ‫اول آنکه انقالب اسالمی ایران اولین انقالب کالسیک و گسترده اجتماعی در قرن نوزدهم بود که پس از تقسیم دنیا به دو قطب شرق و غرب‪،‬‬ ‫بدون اتکا به قدرت های خارجی به پیروزی رسید‪ ،‬در دنیائی که انقالب ها یا با توسل به آمریکا شکل می گرفت یا انقالبیون دست به سوی‬ ‫شوروی دراز می کردند و اندیشه های لنین‪ ،‬استالین‪ ،‬تروتسکی و مارکس را سر لوحه اعمال انقالبی خود قرار می دادند‪ ،‬انقالب اسالمی ایران‬ ‫فریاد « بازگشت به خویشتن »‪ « ،‬خود باوری » و « اتکا به باورهای مذهبی » را در دنیا طنین انداز کرد‪.‬‬ ‫دومین دلیل دشواری تبیین انقالب اسالمی و ناتوانی بسیاری از اندیشمندان از درک عمیق این پدیده‪ ،‬نقش مذهب و روحانیت در شکل گیری‬ ‫انقالب اسالمی ایران بوده است‪.‬تا پیش از انقالب اسالمی در اکثر قریب به اتفاق انقالب های جهان نه تنها دین و مذهب نقش محوری نداشت‬ ‫بلکه خود به عنوان عاملی ضد انقالب متصّور می شد و عمل می کرد‪.‬‬ ‫در انقالب فرانسه کلیسا نه تنها نقشی در شکل گیری انقالب نداشت بلکه در اتحاد با پادشاه در نقش ضد انقالب ظاهر شد‪.‬در انقالب شوروی و‬ ‫چین به دین با دید عاملی سست کننده و به استثمارکشنده طبقات محروم نگاه می شد‪.‬در انقالب اسالمی ایران اما‪ ،‬آموزه های دینی همچون‬ ‫جهاد‪ ،‬ظلم ستیزی‪ ،‬م بارزه با طاغوت‪ ،‬شهادت طلبی و ایثار‪ ،‬تحرک و استقامت را به انقالبیون ترزیق می کرد و روحانیت همواره در صف اول‬ ‫مبارزان انقالبی قرار داشتند و خود به تهییج توده ها می پرداختند‪.‬‬ ‫از سوئی حادثه عاشورا به فرهنگی عمومی در بین ملت تبدیل شده بود و ملت ایران سکوت در قبا ل استبداد و اسالم ستیزی رژیم را خیانت به‬ ‫شهدای کربال و اسالم می دانستند و جالب آنک جرقه بیشتر راهپیمائی های بزرگ از آموزه های شیعی زده می شد‪ ،‬برپائی مراسمات « چهلم »‬ ‫و همچنین « عاشورا» اعیاد اسالمی و تولد و شهادت پیشوایان دین از جمله این آئین ها و مراسمات مذهبی بود که در شکل گیری انقالب‬ ‫اسالمی نقش داشته و مطالعه آنان برای درک عمیق این رخداد عظیم الهی ـ مردمی الزم و ضروری است‪.‬‬ ‫‪4‬‬ ‫آنچه درک انقالب اسالمی ایران را برای اندیشمندان و نظریه پردازان غربی و شرقی دشوار می سازد‪ ،‬ماهیت خدامحوارنه آن است‪ ،‬واژه‬ ‫خدا محورانه هنگامی روشنتر می گردد که آنرا در مقابل برداشت های انسان محورانه‪ ،‬قرار دهیم‪.‬تمامی انقالب ها در قرون اخیر‪ ،‬از انقالب فرانسه‬ ‫به عنوان اولین انقالب کالسیک در قرن هیجدهم تا موج سوم انقالب ها در اواخر قرن بیستم با محوریت انسان به پیروزی رسید‪ ،‬در حالی که‬ ‫انقالب اسالمی ایران اولین انقالبی بود که ادراکات مادی از انسان و فلسفه مادی زندگی او را برهم زد‪ ،‬انقالب فرانسه به عنوان الگوی بسیاری از‬ ‫انقالبها‪ ،‬گرچه شعار آزادی برابری و برادری را سرداد اما آن را ملهم از عقل بشری و در راستای برآوردن نیازهای مادی انسان مطرح ساخت‪.‬‬ ‫از همین روست که غالب تئوریسین های غربی و شرقی قادر به بررسی دقیق و تحلیل عمیق و درک درست از رفتارشناسی جامعه ایران و انقالب‬ ‫اسالمی آن نبوده اند‪.‬‬ ‫ما در این قسمت بر آنیم که به بررسی تحلیل های گوناگون صورت گرفته در باب چرائی شکل گیری انقالب اسالمی ایران بپردازیم‪ ،‬چه آنکه هر‬ ‫یک از اندیشمندان به فراخور درک خود‪ ،‬انقالب اسالمی ایران را از یک زاویه مورد بررسی قرار داده است‪ ،‬لذا نوشتار حاضر پنج رهیافت عمده‬ ‫پیرامون چرائی شکل گیری انقالب اسالمی را به قرار زیر مورد بررسی قرار می دهد‪.‬‬ ‫‪ -1‬تئوری توطئه‬ ‫‪ -2‬تئوری مدرنیزاسیون‬ ‫‪ -3‬تئوری روان شناختی‬ ‫‪ -4‬تئوری اقتصادی‬ ‫‪ -5‬تئوری عامل مذهب و معنویت‪ ،‬در شکل گیری انقالب اسالمی ایران‬ ‫‪ -1‬رهیافت توطئه و بررسی و نقد آن‬ ‫تئوری توطئه که بیشتر‪ ،‬از سوی برخی تحلیلگران مارکسیست‪ ،‬سلطنت طلبان‪ ،‬درباریان و شخص محمدرضا پهلوی ارائه می شد‪ ،‬انقالب اسالمی‬ ‫ایران را توطئه ای از قبل طراحی شده توسط قدرت های بزرگ شرق و غرب می داند و بر آن است که انقالب ایران نه به خواست مردم بلکه با‬ ‫دسیسه های آمریکا‪ ،‬انگلیس‪ ،‬شوروی و اسرائیل و ترس آنان از قدرت گیری ایران در منطقه شکل گرفته است‪.‬‬ ‫شاه در کتاب پاسخ به تاریخ‪ ،‬در گفتگوئی با سولیوان ـ آخرین سفیر آمریکا در ایران ـ کینه انگلیس را نسبت به ایران در جریان ملی شدن صنعت‬ ‫نفت‪ ،‬عاملی مهم می داند که این کشور را به اندیشه براندازی رژیم شاهنشاهی واداشت‪.‬معتقدان به این تئوری حساسیت قدرت های غربی از‬ ‫جمله آمریکا و انگلیس و اسرائیل نسبت به ایران و این احساس که شاه دیگر از آنان اطاعت نخواهد کرد را عامل قطعی سقوط رژیم پهلوی می‬ ‫دانند‪ ،‬اینان بیان می دارند که با قدرت گیری نظامی ایران و تبدیل قریب الوقوع این رژیم به یکی از قدرتمندترین ارتش های دنیا و احساس‬ ‫خطر اسرائیل از این موضوع باعث گردید‪ ،‬موساد ضمن خرابکاری و دسیسه در ایران به البی گری در آمریکا برای فشار بر ایران و سقوط رژیم‬ ‫شاه بپردازد‪.‬‬ ‫همچنین آمریکا و انگلیس به پیشرفت های اقتصادی ـ صنعتی و تجاری ایران با دیده حسادت و حساسیت می نگریستند و بیم آن داشتند که‬ ‫ایران به کشوری قدرتمند و رقیب آنان مبدل گردد‪ ،‬لذا با طرح یک انقالب‪ ،‬حکومت شاهنشاهی را از پیشرفت باز داشته و ساقط نمودند‪.‬‬ ‫از سوئی برخی از مارکسیست ها نیز انقالب اسالمی ایران را حاصل کشمکش های جنگ سرد بین آمریکا و شوروی دانسته و برآنند که آمریکا با‬ ‫‪5‬‬ ‫آگاهی از این نکته که انقالب سوسیالیستی در ایران آماده شکل گیری است‪ ،‬لذا منفعت را در آن دیدند که از میان بد ـ حکومت اسالمی ـ و بدتر‬ ‫ـ حکومت سوسیالیستی ـ گزینه بد‪ ،‬یعنی انقالب اسالمی را طراحی کنند‪.‬‬ ‫این دو دیدگاه ضمن سطحی بودن و عدم برخورداری از پشتوانه تئوریک قوی دارای نقاط ضعف عمده ای است که به راحتی بطالن آن ثابت و‬ ‫در حد یک توهم پائین می آید‪:‬‬ ‫‪ -1‬اول آنکه کشور جهان سومی ایران که تنها با پول نفت اداره می گردید ـ نفتی که اکثر تکنسین ها و متخصصین اداره آن را غربی ها تشکیل‬ ‫می دادند ـ با وجود فسادهای گسترده مالی و اقتصادی سران رژیم‪ ،‬نه تنها هیج جای نگرانی را برای غرب فراهم نمی ساخت بلکه زمینه چپاول‬ ‫هرچه بیش تر ثروت های ملی را برای آنان مهیا می ساخت‪ ،‬همچنین به سختی می توان پذیرفت که آمریکا و اسرائیل از موشک ها و جنگ‬ ‫افزارهائی که خود‪ ،‬در اختیار شاه قرار می دادند در بیم و هراس باشند‪.‬‬ ‫‪ -2‬دوم آنکه بسیاری از کشورهای جنوب شرق آسیا از جمله مالزی‪ ،‬تایوان‪ ،‬هنگ کنگ‪ ،‬سنگاپور و کره جنوبی به مانند ایران در حال صنعتی‬ ‫شدن بودند‪ ،‬چرا آمریکا از آنان نمی ترسید و به طراحی انقالب در آن کشورها دست نزد در حالی که کشورهای یاد شده در محاصره جغرافیائی‬ ‫چین و شوروی کمونیسم بودند و خطر افتادن در دام کمونیسم و همچنین قدرت گیری صنعتی آنان بیشتر بود‪.‬‬ ‫‪ -3‬سوم اینکه‪ ،‬ادعای شاه مبنی بر عدم حمایت آمریکا و انگلیس از رژیم با واقعیات در تعارض است چرا که طبق اسناد بدست آمده در النه‬ ‫جاسوسی و همچنین مدارک منتشر شده از سوی انگلیس نمایان شده است که غرب تا ماه های پایانی حکومت شاه‪ ،‬احتمال وقوع انقالب در‬ ‫ایران را غیر ممکن می دانست‪.‬سرآنتونی پارسونز ـ آخرین سفیر انگلیس در دوران پهلوی در ایران ـ در ماه می ‪ ۱9۷۸‬یعنی چند ماه قبل از‬ ‫وقوع انقالب در نامه ای محرمانه به کشور متبوع خود‪ ،‬جدی نبودن خطر برای رژیم شاهنشاهی را مورد تأکید قرار می دهد‪ ،‬سازمان اطاالعات‬ ‫مرکزی آمریکا) ‪ (CIA‬ضمن رد احتمال وقوع انقالب در ایران در گزارشی که چهار ماه قبل از انقالب اسالمی از ایران به آمریکا مخابره می کند‪،‬‬ ‫می نویسد‪ :‬انتظار می رود شاه تا ده سال دیگر به طور فعال زمام قدرت را در دست داشته باشد‪.‬‬ ‫‪.‬‬ ‫‪ -2‬رهیافت مدرنیزاسیون و بررسی و نقد آن‬ ‫این تئوری که شکل گیری انقالب ایران را بر مبنای اصالحات شتابزده مدرن می داند عمدتاً از سوی تحلیلگران غربی و برخی از اندیشمندان‬ ‫داخلی مطرح و مورد بررسی قرار می گیرد و توضیح آن به این شرح است که توسعه صنعتی و اقتصادی از یک سو و عدم توجّه به توسعه سیاسی‬ ‫و عدم ایجاد آزادی های سیاسی اجتماعی باعث عدم توازن توسعه یا به اصطالح توسعه نامتوازن گردیده و با نارضایتی مردم همراه و به انقالب‬ ‫ختم می شود‪.‬‬ ‫این گروه‪ ،‬توسعه اقتصادی و صنعتی را عاملی برای رشد و آگاهی جامعه می داند‪.‬این آگاهی به خودآگاهی و احساس وجود استبداد و فقدان‬ ‫هوای تازه سیاسی می انجامد‪ ،‬در صورتی که حکومت از ایجاد این فضای باز سیاسی خودداری کند‪ ،‬توده های آگاه‪ ،‬به شورش‪ ،‬اعتراض و انقالب‬ ‫دست می زنند‪.‬صادق زیباکالم؛ در کتاب مقدمه ای بر انقالب اسالمی‪ ،‬ضمن بررسی چهار فرضیه تئوری توطئه‪ ،‬تئوری نوسازی‪ ،‬تئوری اقتصادی‬ ‫و تئوری مذهبی‪ ،‬فرضیه نوسازی و توسعه نامتوازن را عاملی اصلی در شکل گیری انقالب اسالمی ایران می داند‪.‬او می نویسد‪ :‬به رغم پیدایش‬ ‫افکار و اندیشه های تازه و ‪.....‬که در ایران ظاهر شد هیچ گو نه تغییر بنیادی سیاسی صورت نگرفت لذا چندان به دور از واقعیت نرفته ایم اگر ادعا‬ ‫کنیم که انقالب اسالمی حرکتی برای بر هم زدن آن ساختار کهنه و در انداختن طرحی نو بود‪.‬‬ ‫یرواند آبراهامیان ضمن قبول این تئوری می نویسد‪ :‬انقالب به این دلیل رخ داد که شاه در زمینه اقتصادی دست به نو سازی زد‪....‬اما نتوانست‬ ‫در سطح سیاسی دست به توسعه بزند و این ناکامی شکاف میان حاکمیت و نیروهای اجتماعی را گسترده کرد‪.‬‬ ‫‪6‬‬ ‫اما این تئوری نیز با واقعیت های تاریخی جامعه ایران همخوانی ندارد چرا که‪:‬‬ ‫‪ -1‬اگر شاه در صدد این اقدامات بر نیامده بود ‪ ،‬الجرم مخالفت و بحران خاصی هم به وجود نمی آمد و انقالبی هم نبود ‪.‬و حال آنکه بررسی‬ ‫واقعی ات بیانگر این است که مخالفت و نارضایتی گسترده از رژیم ‪ ،‬حتی قبل از آنکه شاه برنامه های «مدرنیزاسیون» را به اجرا در آورد کامالً‬ ‫وجود داشته است ؛ قیام تیر ‪ ،۱۳۳۱‬کودتای ‪ ۲۸‬مرداد و سرکوب گسترده مخالفین بعد از آن ‪ ،‬قیام ‪ ۱۵‬خرداد سال ‪ ۱۳۴۲‬و‪...‬همگی نمایانگر‬ ‫وجود مخالفت های گسترده با رژیم ‪ ،‬حتی قبل از دست زدن به مدرنیزاسیون می باشد‪.‬‬ ‫‪ -2‬شرایط مشابه ایران در بسیاری از کشورها حاکم بود ـ تک یه بر درآمدهای نفتی و ساخت استبدادی حکومت برای مثال در کشورهایی چون‬ ‫عربستان سعودی و نیجریه نیز وجود داشت اما به وقوع انقالب منتهی نشد‪.‬‬ ‫‪ -3‬از سوی دیگر‪ ،‬در این نظریه نوعی جبرگرایی دیده می شود و اصالتی برای اندیشه‪ ،‬تفکر‪ ،‬اراده و رهبری در نظر گرفته نشده است‪.‬واضح است‬ ‫که علت نارضایتی های عمومی از اقدامات رژیم شاه این بود که اساساً آن ها این اقدامات یا روند و نتایجشان را با اندیشه های بنیادین موجود در‬ ‫ذهن خود یعنی اصول و اعتقادات اسالمی بیگانه می یافتند‪ ،‬نه این که وقتی رژیم شاه در اثر نوسازی شدید تضعیف شد این بیگانگی را حس‬ ‫نموده باشند‪.‬‬ ‫‪ -4‬بی شک‪ ،‬شتابی که شاه برای مدرن سازی ایران داشت‪ ،‬به دلیل تالش او برای جبران عقب ماندگی ایران از کاروان تمدن غرب نبود‪ ،‬زیرا‬ ‫متمدن کردن با شکنجه‪ ،‬زندان و کشتار جمعی و سایر سیاست هایی که منجر به فقر مادی و فرهنگی‪ ،‬از بین بردن استقالل و خودکفایی داخلی‬ ‫و وابستگی به بیگانگان در عرصه های مختلف شود‪ ،‬را با هیچ منطقی نمی توان توجیه کرد‪.‬در واقع شتاب زدگی شاه در اجرای این سیاست‪ ،‬با‬ ‫ادامه سلطنت او گره خورده بود‪.‬اما پرسش مهمی که در این تحلیل بی پاسخ مانده است و شاه و مفسران حرفه ای او باید پاسخی برای آن بیابند‬ ‫این است‪ :‬بر اساس قانون هم سنخ بودن علت و معلول‪ ،‬چگونه ممکن است پدیده ای به این عظمت که رژیم مورد حمایت شرق و غرب را ساقط‬ ‫کرد و انقالبی ریشه دار را با زمینه های عقیدتی و تاریخی به پیروزی برساند ناشی از عاملی چنین سطحی باشد؟‬ ‫‪-3‬رهیافت روانشناختی و بررسی و نقد آن‬ ‫این تئوریکه برخالف نظریه های اقتصادی‪ ،‬نوسازی‪ ،‬توطئه یا عوامل مذهبی در مورد شکل گیری انقالب بر اساس رهیافتهای فرد گرایانه و با‬ ‫توجه به متغیر های خرد شکل گرفته است عوامل روانی حاکم بر شخصیت حاکمان را در شکل گیری انقالب ها دخیل می داند‪.‬این دسته از‬ ‫نظریه پردازان برآنند که نوع حکومت فردی و غیر دموکراتیک محمدرضا شاه پهلوی و تصمیمات شخصی شاه و عوامل روانی حاکم بر تصمیمات‬ ‫شتابزده او عامل اصلی انقالب اسالمی ایران به شمار می رود‪.‬‬ ‫ماروین زونیس در کتاب شکست شاهانه می نویسد‪ :‬اگر شا ه قبل از انقالب‪ ،‬دست به اصالحات دموکراتیک زده بود یا قدرت سرکوب را زیاد‬ ‫می کرد‪ ،‬می توانست حکومت خود را حفظ کند اما شخصیت او حاصل تربیت دوره کودکی او بود و در همه موارد با تردید و دو دلی و ‪...‬عمل‬ ‫می کرد‪ ،‬به همین دلیل راه سقوط او هموار شد‪.‬این تحلیلگران معتقدند که تا زمانی که شاه از حمایت آمریکا‪ ،‬ارتش و شخصیت های متنفذ که‬ ‫باعث دلگرمی و کنترل روانی در تصمیمات او می شدند برخوردار بود‪ ،‬تصمیمات عاقالنه ای می گرفت اما پس از حذف آنان شاه تعادل روانی‬ ‫خود را در تصمیمات حکومتی از دست داد و با فرامین شتاب زده مسیر انقالب را هموار ساخت‪.‬‬ ‫این تئوریسین ها معتقدند تا زمانی که اسداهلل علم عامل سرکوب قیام ‪ ۱۵‬خرداد ‪ ،۴۲‬ارتش‪ ،‬ارنست پرون مشاور و دوست سوئیسی شاه‪ ،‬اشرف‪،‬‬ ‫خواهر دو قلوی شاه و اعتقاد خود شاه به حمایت الهی وجود داشت او از تعادل روانی در تصمیم گیری برخوردار بود و با حذف یا کناره گیری‬ ‫آنان‪ ،‬شاه متزلزل و روند انقالب آغاز گردید‪ ،‬یعنی انقالب ایران را در روندی هفت و هشت ماهه تفسیر و بررسی می کنند‪.‬‬ ‫‪7‬‬ ‫نقد عمده این نظریه آن است که این نظریه‪ ،‬نقش رهبری‪ ،‬اعتراضات مردمی‪ ،‬ایدئولوژی‪ ،‬اقتصاد و فرهنگ را در شکل گیری انقالب را نادیده می‬ ‫گیرد و علل انقالب را در حد تصمیمات اشتباه و نامتعادل یک پادشاه کاهش می دهد محمدرضا شاه چهارده ماه قبل از پیروزی انقالب اسالمی‬ ‫در مراسم فارغ التحصیلی دانشگاه افسری اعالم می دارد‪ :‬کسی نمی تواند مرا سرنگون سازد من از حمایت کارگران‪ ،‬کشاورزان و بخش وسیعی از‬ ‫مردم عادی و روشنفکران به عالوه از پشتیبانی بی چون چرای نیروهای مسلح هفتصد هزار نفری در ایران برخوردار هستم‪.‬‬ ‫این گفته ها از سوی شاه گرچه از درک ضعیف و غیر صحیح او از جامعه ایران نشأت می گرفت اما نشانگر قوت قلب او از عوامل پشتیبان رژیم‬ ‫پهلوی است و نمی توان ناامیدی او از بقا را عامل اصلی انقالب دانست‪.‬انقالب اسالمی از اواسط دهه ‪ ۵۰‬اوج گرفت یعنی قبل از ادعای ناامیدی‬ ‫و یأس شاه و این خود دلیلی بر کم تأثیری دالیل این تئوری در شکل گیری انقالب اسالمی است‪.‬‬ ‫‪ -4‬رهیافت اقتصادی و بررسی و نقد آن‬ ‫ارائه تئوری های اقتصادی در تبیین انقالب اسالمی بیشتر در میان تحلیلگران غربی و برخی از پژوهشگران و گروه های داخلی ـ عمدتاً مارکسیست‬ ‫ـ رواج دارد‪.‬جیمز دیویس‪ ،‬رابرت لونی‪ ،‬نیکی آرکدی‪ ،‬حزب توده‪ ،‬فدائیان خلق‪ ،‬سازمان مجاهدین ـ منافقین ـ و‪...‬تغییرات و رکود اقتصادی و‬ ‫استفاده ناسالم از ثروت ها و ایجاد شکاف های طبقاتی را عامل اصل شکل گیری انقالب اسالمی ایران می دانند‪ ،‬ضمن آنکه سوسیالیست ها رکود‬ ‫و افول سرمایه داری جهانی را نیز به دالیل یاد شده اضافه می کنند‪.‬‬ ‫اندیشمندان غربی بر این باورند که با باال رفتن شدید قیمت نفت در دهه ‪ ۵۰‬و فعالیتهای شتابزده اقتصادی‪ ،‬ایجاد تورم‪ ،‬کمبود کاال و افزایش‬ ‫حجم نقدینگی‪ ،‬نارضایتی مردم را ایجاد کرد و استمرار این مسائل جامعه را در مسیر انقالب و تغییر رژیم قرار داد‪.‬جیمزدیویس در تحلیل خود‬ ‫که به منحنی ‪( j‬جی ) مشهور است‪ ،‬ضمن اعتقاد به عوامل اقتصادی در شکل گیری انقالب ایران معتقد است که؛ رشد و توسعه صنعتی باعث‬ ‫افزایش مطالبات جامعه ایران گردید اما با توقف افزایش قیمت نفت و کند شدن روند توسعه‪ ،‬توقعات جامعه کاهش نیافت و این امر باعث ایجاد‬ ‫شکاف و شکل گیری نارضایتی و انقالب گردید‪.‬‬ ‫این تحلیلگران در حالی عوامل اقتصادی را منشاء انقالب می دانند که جامعه ایران در سالهای قبل از دهه چهل‪ ،‬در فقر گسترده تری زندگی می‬ ‫کرد و پس از این دهه‪ ،‬قشر متوسط جدید در شرایط اقتصادی بهتری زندگی می کردند و حتی با افزایش حقوق از سوی حکومت نیز حاضر به‬ ‫دست کشیدن از مبارزات نگردیدند‪.‬‬ ‫نکته دیگر آنکه در سال های پس از انقالب که کشور در جنگ تحمیلی می سوخت و مردم در شرایط بحران مالی و اقتصادی گرفتار شده بودند‬ ‫به هیچ وجه حاضر به دست کشیدن از انقالب نشدند‪.‬به هر تقدیر این تئوری نیز یکی از نظریاتی است که برخی از تحلیلگران در تبیین انقالب‬ ‫اسالمی ایران از آن استفاده می کنند که در قسمت بررسی تئوری عامل مذهب در شکل گیری انقالب اسالمی ایران در رد این دیدگاه مطالب‬ ‫بیشتری خواهیم نگاشت‪.‬‬ ‫‪-5‬رهیافت نقش عوامل مذهبی و باورهای دینی‬ ‫گروهی از محققان‪ ،‬واقع بینانه به عامل « مذهب و جامعیت اسالم» در مواجهه با حکومت های استبدادی و توانایی آن در رهبری ‪ ،‬گسترش‬ ‫بیداری و روحیه انقالبی و بسیج نهضت های اصیل مردمی توجه داده و ضمن پذیرش دخالت عوامل مختلف در تکوین انقالب اسالمی‪ « ،‬اسالم‬ ‫خواهی مردم و اسالم زدایی شاه » را عامل اصلی آن می دانند‪.‬از این منظر «علت اصلی و اساس قیام مردم این بود که شاه نسبت به نابودی‬ ‫ارزشهای مسلط جامعه آنها که از مذهب و آئین آنها سرچشمه گرفته بود‪ ،‬اقدام کرده و به همین دلیل بود که با جریحه دار شدن احساسات‬ ‫مذهبی امت مسلمان ایران‪ ،‬دیگر مجالی برای صبر و تحمل و شکیبایی در مقابل سایر نامالیمات اجتماعی و اقتصادی وجود نداشت » و اموری‬ ‫‪8‬‬ ‫مانند حذف قید اسالم و قسم به قرآن در شرایط کاندیداهای انجمن های ایالتی و والیتی‪ ،‬مخالفت با روحانیت و تغییر تاریخ هجری به تاریخ‬ ‫شاهنشاهی‪ ،‬مظاهر سیاست اسالم زدایی شاه به شمار می آید‪.‬‬ ‫از سوی دیگر این تئوری بر جامعیت اس الم و نقش تعالیم اسالم در پیدایش انقالب اسالمی ایران تاکید می نماید‪.‬چنین تفسیری از دین اسالم و‬ ‫تبیین ابعاد مختلف اجتماعی‪ ،‬سیاسی و فرهنگی آن مهمترین تالش علمی اندیشوران و متفکران معاصر همچون عالمه طباطبایی‪ ،‬شهید مطهری‬ ‫و دکتر شریعتی بود که منشا شکل گیری انقالب اسالمی ایران شد‪.‬‬ ‫اس تاد شهید مطهری در تحلیل انقالب اسالمی با اشاره به دیدگاههای متفاوت در این زمینه چنین می فرماید‪« :‬در کنار این نظرات‪ ،‬نظر دیگری‬ ‫وجود دارد که خود ما نیز موافق آن هستیم‪ ،‬انقالب ایران به اعتراف بسیاری یک انقالب مخصوص به خود است یعنی برای آن نظیری در دنیا‬ ‫نمی توان پیدا کرد‪...‬از نظر ما این انقالب‪ ،‬اسالمی بوده است‪.‬راز موفقیت نهضت ما در این بوده است که نه تنها به عامل معنویت تکیه داشته‬ ‫بلکه دو عامل دیگر ‪ -‬مادی و سیاسی‪ -‬را نیز با اسالمی کردن محتوای آنها در خود قرار داده است ‪ ،‬فی المثل‪ ،‬مبارزه برای پر کردن شکافهای‬ ‫طبقاتی‪ ،‬از تعالیم اسالمی محسوب می شود‪ ،‬اما این مبارزه با معنویتی عمیق توام و همراه است‪.‬از سوی دیگر روح آزادی خواهی و حریت در‬ ‫تمام دستورات اسالمی به چشم می خورد‪....‬انقالب اسالمی یعنی راهی که هدف آن اسالم و ارزشهای اسالمی است و انقالب و مبارزه صرفا برای‬ ‫برقراری ارزشهای اسالمی انجام می گیرد‪».‬‬ ‫ایشان چهار عامل اصلی انقالب اسالمی را این گونه بیان می نمایند‪ « :‬خیانت های شاه و پدرش طی پنجاه سال ‪ ،‬به بن بست رسیدن مکاتب‬ ‫کاپیتالیم غربی و سوسیالیسم شرقی و مایوس شدن نسل جوان از این مکاتب ‪ ،‬معرفی و ارائه چهره جذاب و زیبای اسالم توسط نویسندگان و‬ ‫محققان حوزوی و دانشگاهی از دهه ‪ ۱۳۲۰‬به این طرف و باآلخره روحانیت شیعه نسل سرخورده از مکاتب شرقی و غربی را در دامن اسالم جمع‬ ‫کرده و آنان را همانند سیلی بنیان کن متوجه رژیم شاه کرده است‪».‬‬ ‫از دیدگاه فوکو «اسالم شیعی» به عنوان تنها عنصری است که به انقالبیون‪ ،‬نیرویی مقاومت ناپذیر در مقابل رژیم شاه بخشیده است ‪« :‬سرنوشت‬ ‫عجیبی دارد ایران؛ در صبحدم تاریخ‪ ،‬این کشور دولت و سازمان اداری را پدید آورد‪.‬بعدها نسخه آن را به اسالم سپرد و مقامات ایرانی در سمت‬ ‫دیوانی به خ دمت امپراطوری های عربی در آمدند‪.‬امّا در ایران از همین اسالم مذهبی بیرون آمده است که در طول قرنها‪ ،‬به هر چیزی که می‬ ‫تواند از اعماق وجود یک ملت ـ با قدرت دولت ـ دربیفتد‪ ،‬نیرویی مقاومت ناپذیر بخشیده است‪ ».‬بر این اساس مفهوم « معنویت گرایی سیاسی»‬ ‫قلب تحلیل فوک و از انقالب اسالمی ایران را تشکیل می دهد به نظر وی‪ ،‬روح انقالب اسالمی در این حقیقت یافت می شود که ایرانی ها از خالل‬ ‫انقالب خود در جستجوی ایجاد تحول و تغییر در خویش بودند‪.‬هدف اصلی آن ها ایجاد یک تحول بنیادین در وجود فردی و اجتماعی‪ ،‬حیات‬ ‫اجتماعی و سیاسی و د ر نحوه تفکر و شیوه نگرش بود و آنان راه اصالح را در اسالم یافتند‪.‬اسالم برای آنان هم دوای درد فردی و هم درمان‬ ‫بیماری ها و نواقص جمعی بود‪.‬‬ ‫‪9‬‬ ‫درس سوم‬ ‫زمینه های سیاسی و اجتماعی انقالب سالمی‬ ‫به طور کلی‪ ،‬دو اتفاق تاریخی در بیداری مردم ایران و مقاومت آنها در برابر استبداد داخلی و استعمار خارجی نقش داشته است‪:‬‬ ‫دو) نهضت مشروطه‬ ‫یک) نهضت تنباکو‬ ‫نهضت تنباکو‬ ‫اصوالً برای تحلیل مسائل انقالب اسالمی و بررسی ریشه های انقالب باید به عقبه تاریخی کشورمان برگردیم و تحوالت تاریخ معاصر را از اواخر‬ ‫زمان قاجار بررسی کنیم‪.‬در اواخر زمان قاجار با دو اتفاق عمده در تاریخ معاصر کشورمان مواجه هستیم که بسیار تأثیرگذار بوده است و هر دو‬ ‫از اولین حرکتهایی بودند که مردم توانستند استعمار و در عینحال استبداد داخلی را مجبور به عقب نشینی بکنند‪.‬‬ ‫زمان قاجار یکی از رسومی که بین پادشاهان بسیار رواج داشته‪ ،‬واگذاری امتیازات تجاری و سیاسی به خارجیان بوده است‪.‬به عنوان مثال‬ ‫ناصرالدین شاه تا قبل از مرگش ‪ ۸۳‬امتیاز تجاری به خارجیان واگذار کرده بوده که ‪ ۳۵‬مورد آن با اخذ رشوه همراه است‪.‬از سوی دیگر یکی از‬ ‫اقدامات ناصرالدین شاه این بود که دائماً بر تعداد زنهای حرمسرای خودش اضافه می کرده و با این که در آن زمان حدوداً بین ‪ ۸۰‬تا ‪۱۱۲‬زن‬ ‫داشت اما باز هم توسط یکی از همسرانش به نام امینه اقدس مرتب بر تعداد دوشیزگان و همسران شاه اضافه می شد و به هر حال اینها مخارجی‬ ‫داشتند ماهیانه حقوق میگرفتند‪.‬همه این موارد باعث می شد که هزینه های دربار فوق العاده افزایش پیدا کند و طبیعتاً برای تأمین این‬ ‫هزینه ها پادشاه مجبور می شد که امتیازات گسترده ای به بیگانگان واگذار کند‪.‬‬ ‫یکی از معروفترین این امتیازات‪ ،‬امتیاز رویتر بود که خیلی از مورخین معتقدند از بعد از امتیاز رویتر اصال ایران استقالل سیاسی و اقتصادی‬ ‫نداشته چرا ؟ به این علت که واگذاری یک چنین امتیازی به معنای واگذاری کل کشور بوده است‪.‬بر اساس قرارداد رویتر حق ساختن راه آهن ‪،‬‬ ‫بهره برداری از راه آهن‪ ،‬حق استفاده از همه جنگلها‪ ،‬حق استفاده از سواحل دریای مازندران حق استفاده از معادن مس‪ ،‬نفت‪ ،‬حق استفاده از‬ ‫رودخانه ها‪ ،‬زمین های بایر‪ ،‬حق اداره گمرکات‪ ،‬حق تاسیس بانک ‪ ،‬حق ساختن خیابان و حق تاسیس کارخانجات همه در اختیار آن شرکت‬ ‫خارجی قرار می گرفت‪.‬این قرارداد آنقدر رسوا بود که خود دولت انگلیس هم متوجه شد که اجرای آن در ایران ناممکن هست و برای همیشه‬ ‫به نفوذ انگلستان در ایران لطمه خواهد زد‪.‬بنابراین با فشار علما و در راس آنها حاج مال علی کنی‪ ،‬شاه مجبور شد قرارداد را لغو نماید‪.‬منتها رویه‬ ‫اعطای امتیازات ادامه پیدا کرد‪.‬امتیاز توتون و تنباکو امتیاز بعدی بود که ناصرالدین شاه به شرکت تالبوت یا کمپانی رژی واگذار کرد‪.‬بر اساس‬ ‫این قرارداد کل توتون و تنباکویی که در ایران کشت می شد‪ ،‬خرید و فروش و قیمت گذاری آن در اختیار این شرکت انگلیسی قرار میگرفت‪.‬‬ ‫این اتفاق می توانست برای مردم خسارت های فراوانی ایجاد کند‪.‬مردم از این وضعیت بسیار متضرر می شدند‪.‬در این قرارداد ناصرالدین شاه‬ ‫امتیاز را فقط در برابر دریافت ساالنه ‪ ۱۵‬هزار لیره و یک چهارم سود سالیانه به تالبوت واگذار کرده بود در حالی که دولت عثمانی با وجود اینکه‬ ‫از محصول توتون و تنباکوی کمتری برخوردار بود ساالنه ‪ ۷۰۰‬هزار لیره از کمپانی خارجی دریافت میکرد‪.‬طبیعتا مردم ایران هم وقتی می‬ ‫دیدند که باید محصول خودشان را به بهای بسیار کمی به بیگانه بفروشند و برای مصرف داخلی آن را به چند برابر قیمت بخرند شروع به قیام و‬ ‫اعتراض نموده و به ویژه در شهر اصفهان و تهران این قیام به اوج خود رسید و بزرگانی مثل آقا نجفی اصفهانی و میرزای شیرازی با صدور‬ ‫فتاوای جداگانه با این امتیاز مخالفت نمودند‪.‬نهایتاً شاه و دربار بخاطر اعتراضات گسترده مردمی عقبنشینی کرده و نهضت مردمی ایران برای‬ ‫اولین بار به پیروزی رسید‪.‬به هرحال این قیام نتایج بسیار بزرگی برای مردم ایران به دنبال داشت و از مهمترین نتایج این قیام نمایش قدرت‬ ‫سیاسی علما در کشور بود‪.‬مردم و علما متوجه شدند که امکان پیروزی حرکتهای مردمی‪ ،‬بر شاه و خارجیان ممکن است‪.‬‬ ‫‪10‬‬ ‫نهضت مشروطه‬ ‫دومین حرکت گسترده ای که در اواخر حکومت قاجار اتفاق افتاد و نتایج بسیار درخشانی برای کشور ما داشت‪ ،‬نهضت مشروطه بود‪.‬‬ ‫با توجه به نارضایتی گسترده ای که مردم‪ ،‬تجار و بازرگانان در آن زمان از وضعیت حاکم در کشور داشتند ابتدا مردم تاسیس عدالتخانه را‬ ‫خواستار شدند‪.‬منتها چون به آ ن عمل نشد اعتراضات مردمی ادامه پیدا کرد و در نهایت خواسته مردم‪ ،‬علما و روشنفکران به حکومت مشروطه‬ ‫تغییر پیدا کرد‪.‬حکومت مشروطه به این معناست که اختیارات گسترده و مطلقی که پادشاه تا آن زمان داشت‪ ،‬محدود شده و مجلس (پارلمان)‬ ‫در کشور تشکیل شود و نمایندگانش توسط مردم انتخاب شده و مانند خیلی از جوامع دیگر‪ ،‬ایران هم دارای قانون اساسی شود‪.‬و در کل‪ ،‬حیطه‬ ‫اختیارات شاه کمتر شود‪.‬از سوی دیگر شاهان قاجار کسانی نبودند که حاضر شوند اختیارات خود را به راحتی از دست بدهند‪.‬در نهایت با فشار‬ ‫مردم و علما و قیام های متعددی که در کشور اتفاق افتاد مظفرالدینشاه ده روز قبل از مرگش مجبور شد که فرمان مشروطیت را امضا نماید‪.‬‬ ‫منتها بعد از مرگ مظفرالدین شاه فرزندش محمدعلی شاه به مشروطه پایبند نماند و کار به جایی رسید که مجلس را به توپ بست و در نهایت‬ ‫نیز به دالیل مختلفی قیام مشروطه شکست خورد‪.‬‬ ‫مهمترین دلیل شکست قیام مشروطه‪ ،‬نفوذ غرب گرایان و فراماسون ها در نهضت مشروطه بود که نهضت را به مسیر دیگری هدایت نمودند‪.‬به‬ ‫هر حا ل این دو اتفاق باعث شد که استعمارگران و به ویژه انگلستان که یک زمانی ادعا می کرد آفتاب در قلمرو حکومت بریتانیای کبیر هیچ وقت‬ ‫غروب نمی کند (چون کشورهای زیادی را استعمار کرده بودند) به این نتیجه برسد که برای نفوذ در ایران باید قدرت مذهب را حذف نموده و از‬ ‫دخالت رهبران مذهبی در قدرت و سیاست جلوگیری نماید‪.‬انگلستان برای اجرای اهداف و برنامه های استعماری خود در ایران‪ ،‬نیازمند افرادی‬ ‫بود که قادر به اجرای سیاست های مورد نظرش باشند‪.‬برای این منظور‪ ،‬یک فرد سیاسی و یک فرد نظامی را انتخاب کرد‪.‬این دو نفر‬ ‫سید ضیاء الدین طباطبایی (مدافع قرارداد ‪ ) ۱9۱9‬و رضاخان میرپنج (فرمانده ی نیروی قزاق) بودند‪.‬‬ ‫بعد از حوادث نهضت تنباکو و انقالب مشروطه‪ ،‬ما شاهد شروع جنگ جهانی اول هستیم‪.‬با اینکه کشور ما در جنگ جهانی اول بی طرفی خودش‬ ‫را اعالم کرد اما عمال نتایج زیانبار جنگ جهانی اول در ایران نیز وارد شد و قحطی بسیار گستردهای در ایران توسط کشورهای درگیر جنگ از‬ ‫جمله انگلستان ایجاد شد‪.‬حدود ‪ 9‬میلیون نفر از ایرانی ها در آن زمان به خاطر قحطی از بین رفتند که در فیلم سینمایی یتیم خانه ایران هم‬ ‫به این قضیه اشاره شده است‪.‬‬ ‫وضعیت سیاسی و اجتماعی کشور ما در اواخر زمان قاجار به صورت خاصی در آمده بود‪.‬از یک طرف ما مواجه بودیم با قرارداد استعماری ‪۱9۰۷‬‬ ‫(قرارداد سن پترزبورگ) که روس و انگلیس کشور ما را به سه قسمت تقسیم کرده بودند‪.‬بر اساس این قرارداد یک سوم جنوبی در اختیار‬ ‫انگلستان و یک سوم شمالی در اختیار روس ها بود ‪.‬محدوده کویری وسط هم در اختیار دولت ایران قرار داشت‪.‬در قرارداد ‪ ۱9۱۵‬این دو دولت‬ ‫استعماری‪ ،‬منطقه وسط را هم که در اختیار ایران گذاشته بودند بین خودشان تقسیم نمودند‪.‬از طرف دیگر در این دوره با قراردادهای استعمار‬ ‫متعددی مواجه هستیم که از جمله آنها می توان به قرارداد نفتی دارسی اشاره نمود‪.‬‬ ‫‪11‬‬ ‫تقسیم ایران بر اساس قرارداد ‪۱9۰۷‬‬ ‫تقسیم ایران بر اساس قرارداد ‪۱9۱۵‬‬ ‫‪12‬‬ ‫بر اساس این قرارداد‪ ،‬نفت ایران به مدت شصت سال در اختیار انگلستان قرار می گرفت و ‪ ۸۴‬درصد عایدات نفت ایران بر اساس این قرارداد سهم‬ ‫انگلستان می شد و فقط ‪ ۱۶‬درصد آن به ایران می رسید‪.‬خیلی از مورخین و تحلیلگ ران تاریخ معاصر معتقدند که اصوالً با مالیاتی که دولت‬ ‫انگلستان از ایران می گرفت‪ ،‬چیزی عاید ایران نمی شد‪.‬در یک چنین فضایی با توجه به اینکه روسیه درگیر انقالب در کشور خود شده بود و به‬ ‫نوعی سرگرم مشکالت داخلی خودش بود انگلستان یکه تاز عرصه نفوذ در ایران شده بود‪.‬‬ ‫قرارداد ‪1919‬‬ ‫انگلیس پس از پایان جنگ جهانی اول‪ ،‬یکی از قدرت های مسلط خارجی در ایران به شمار می آمد زیرا نه تنها نیروهای عثمانی و حامیان آلمانی‬ ‫آنها شکست خورده و از خاورمیانه بیرون رانده شده بودند‪ ،‬بلکه روسیه هم به علت بروز انقالب بلشویکی دچار آشفتگی و جنگ داخلی بود‪.‬بر‬ ‫این اساس انگلیسی ها نیروهای خود را تا شمال ایران آورده بودند و برای تثبیت نفوذ خود در ایران در ‪ 9‬اوت ‪ ۱9۱9‬و در شرایطی که احمد شاه‬ ‫قاجار در آخرین ماههای حکومت خود فاقد هرگونه نفوذ سیاسی در کشور بود و سلسله قاجاریه در آستانه انقراض قرار داشت‪ ،‬قراردادی با نخست‬ ‫وزیر وقت ایران وثوق الدوله امضا کردند به موجب این قرارداد تمام تشکیالت نظامی و مالی ایران تحت نظارت انگلیسیها قرار میگرفت و امتیاز‬ ‫راهآهن و راههای شوسه ایران نیز به آنها واگذار میشد‪ ،‬قرارداد ‪ ۱9۱9‬که ایران را عمالً تحت الحمایه انگلیس قرار میداد با مخالفت شدید افکار‬ ‫عمومی مواجه شد و به تصویب مجلس نرسید‪.‬از دیدگاه لرد کرزن طراح قرارداد ‪ ۱9۱9‬این توافق نامه ایران را با آن موقعیت سوقالجیشی‪ ،‬ثروت‬ ‫عظیم نفت و امکانات سرمایهگذاری سودمند از زوال حتمی نابسامانی مالی و توطئه بلشویکها نجات می داد‪.‬به نظر میرزا حسن وثوق الدوله و‬ ‫مشاوران اشرافی وی این قرارداد هزینه مالی اصالحات اداری را تامین‪ ،‬خطر انقالب اجتماعی را برطرف میکرد و به سلطه انگلیس بر خاورمیانه‬ ‫رسمیت می بخشید اما از دیدگاه مخالفان و بیشتر ناظران خارجی این قرارداد نمونهای از توطئه امپریالیستی با هدف تبدیل ایران به یک کشور‬ ‫تحت الحمایه انگلیس بود ‪.‬‬ ‫واگذاری منابع قدرت و ثروت ایران به انگلیس‬ ‫بسیاری از مورخان بر این باور هستند که اگر قرارداد رویتر تمام منابع ثروت کشور را در اختیار انگلیس می گذاشت‪ ،‬قرارداد ‪ ۱9۱9‬هم منابع‬ ‫ثروت و هم منابع قدرت کشور را تسلیم این کشور می کرد‪ ،‬اگرچه وثوق الدوله انعقاد این قرارداد را در راستای حفظ تمامیت ارضی کشور می‬ ‫دانست و معتقد بود که با انعقاد این قرارداد از خودمختاری خوزستان توسط انگلیس جلوگیری به عمل می آید‪.‬برای روشن شدن این مطلب به‬ ‫مفاد و محتوی این قرارداد می پردازیم‪.‬‬ ‫این قرارداد شامل ‪ ۶‬ماده و یک مقدمه و خالصه آن عبارت بود از تعهدات انگلیس درباره احترام مطلق به استقالل و تمامیت ایران‪ ،‬تامین‬ ‫مستشاران انگلیسی برای ادارات ایران و همکاری با ایران در زمینه احداث خطوط آهن و شبکه ارتباطی به همراه اعطای وام از طرف انگلیس‪.‬‬ ‫در قرارداد ‪ ۱9۱9‬آمده است‪ :‬دولت انگلیس با قاطعیت هر چه تمامتر تعهداتی را که مکررا در سابق برای احترام مطلق استقالل و تمامیت ایران‬ ‫کرده است‪ ،‬تکرار میکند‪.‬دولت انگلیس خدمات هر عده مستشار متخصص را که برای لزوم استخدام آنها در ادارات مختلفه بین دولتین توافق‬ ‫حاصل شود به خرج دولت ایران تهیه خواهد کرد‪.‬دولت انگلیس به خرج دولت ایران صاحبمنصبان‪ ،‬ذخایر و مهمات جدید را برای تشکیل قوه‬ ‫متحدالشکل که دولت ایران ایجاد آن را برای حفظ نظم در دامنه سرحدات در نظر دارد‪ ،‬تهیه خواهد کرد‪.‬برای تهیه وسایل نقدی الزم به جهت‬ ‫اصالحات مذکور در ماده دو و سه این قرارداد‪ ،‬دولت انگلیس حاضر است یک قرض کافی برای دولت ایران تهیه یا ترتیب آن را دهد‪.‬دولت‬ ‫انگلستان با تصدیق کامل احتیاجات فوری دولت ایران به ترقی وسایل حمل ونقل که موجب تامین و توسعه است‪ ،‬حاضر است با دولت ایران‬ ‫موافقت کرده و اقدامات مشترکه ایران و انگلیس راجع به تامین حفظ راهآهن یا اقسام دیگر وسایل نقلیه تشویق کند‪.‬‬ ‫بنابراین با توجه به متن قرارداد‪ ،‬دولت ایران مجبور بود از مستشاران بلندپایه انگلیس در وزارتخانههای مهم و کلیدی چون وزارت جنگ‪ ،‬دارایی‬ ‫استفاده کند که استخدام آنها با اختیار محدود ممکن و مطلوب نبود و بدینسان با فعالیت آنها وزرای ایرانی باید زیر نظر مستشاران و بر اساس‬ ‫طرح ها و برنامه های آن ها کار می کردند‪.‬بدین ترتیب بدون شک همین نظام مستشاری راه اصلی تسلط انگلیس بر ایران بود‪.‬همچنین چون‬ ‫‪13‬‬ ‫نظم جدید و قواعد جامعه ملل طرح قیمومت ایران را قبول نمی کرد و ادامه اشغال نظامی ایران به لحاظ سیاسی و اقتصادی مقرون به صرفه‬ ‫نبود‪ ،‬زیرکانه ترین راه‪ ،‬همان نظام مستشاری در چارچوب قرارداد ‪ ۱9۱9‬بود که هم استقالل ظاهری ایران را حفظ میکرد و هم انگلیس را بر‬ ‫ایران مسلط می ساخت‪.‬این شیوه قبالً در مصر با موفقیت آزمایش شده بود‪.‬لرد میلز مستشار انگلیسی در مصر‪ ،‬آن را تحت الحمایگی مستور یا‬ ‫سلطه نامرئی بریتانیا بر مصر توصیف کرده است ‪.‬‬ ‫در بخش نظامی قراردا د‪ ،‬انگلیس قصد داشت‪ ،‬نیرویی دست نشانده برای دفاع از منافعش ایجاد کند‪.‬ژنرال دیکسن که بی درنگ پس از امضای‬ ‫قرارداد به ایران آمد و آیین نامه اخراج مستشاران غیر انگلیسی و ادغام واحدهای نظامی موجود را تدوین کرد‪ ،‬طرحی داد که به موجب آن تمام‬ ‫مناصب نظامی اصلی و ارشد افسران انگلیسی باقی می ماند‪.‬نظامیان انگلیسی با هر درجه ای نسبت به هم طرازان ایرانی و حتی مافوق خود برتری‬ ‫داشتند و سرگرد ایرانی موظف بود به سرجوخه انگلیسی احترام بگذارد‪.‬‬ ‫عالوه بر موارد گفته شده‪ ،‬برای اجرای بخش مالی قرارداد نیز خزانهداری انگلیسی به ایران میآمد و درآمدها و هزینهها و همه منابع ثروت کشور‬ ‫را زیر نظر میگرفت تا امور اقتصادی ایران تثبیت شود در این عرصه مسایل پیچیده و مهمی در حوزه حقوق گمرکی‪ ،‬صادرات و واردات‪ ،‬فروش‬ ‫و عرضه نهفته بود‪.‬بدین ترتیب نتیجه قطعی قرار داد این بود که دولت انگلیس تمام ویژگیهای یک مستعمره را در بند بند قرارداد ‪۱9۱9‬‬ ‫گنجانده بود‪.‬‬ ‫سیاست های انگلیس برای انعقاد قرارداد ‪۱9۱9‬‬ ‫لرد کرزن ایجاد زنجیره ای از کشورهای هایی را که روسیه را از هند جدا کنند و هیچ کدام تحت نفوذ و تسلط روسیه نباشند از ارکان مهم‬ ‫سیاست دفاع از هند می شمرد‪.‬ایران در نظر او مهم ترین و در عین حال ضعیفترین حلقه این زنجیره را تشکیل میداد که میبایست از خطر‬ ‫تعدی هر متجاوزی محفوظ بماند اما تجاوز به تمامیت ارضی کشورهایی که بیطرفی خود را در جنگ بینالملل حفظ کرده و اقدامی خصمانه‬ ‫علیه متفقین صورت نداده بودند‪ ،‬عمالً غیرممکن بود‪ ،‬ماده چهاردهم از موارد ‪ ۱۴‬گانه ویلسون که اساس سیاست متفقین را در دوره بعد از جنگ‬ ‫تشکیل می داد‪ ،‬استقالل سیاسی و تمامیت ارضی کشورهای جهان را اعم از بزرگ و کوچک تضمین و توصیه میکرد که برای نظارت بر اجرای‬ ‫این اصل سازمانی مر کب از نمایندگان ملل جهان هر چه زودتر تشکیل گردد و پاسداری از حقوق ملل ضعیف را به عهده بگیرد‪.‬‬ ‫راه حلی که کرزن آن را انتخاب کرد‪ ،‬استقرار نظام مستشاری در ایران بود که ماهیتش را یعنی ماهیت خود نظام را یکی از ماموران برجسته‬ ‫انگلیسی که سال ها با هم سمت مستشاری د ر مصر خدمت کرده بود به عنوان رژیم تحت الحمایگی مستور‪ ،‬یا سلطه نامرئی انگلیس بر شئون‬ ‫نظامی و سیاسی و اقتصادی کشور مورد نظر توصیف کرده است‪.‬این نظام ماهرانه که هم انگلیس را بر کشوری مسلط می کرد و هم آن کشور را‬ ‫به ظاهر مستقل جلوه می داد قبالً با موفقیت تمام د ر مصر به معرض اجرا گذاشته شده و نتایج سودمندی برای انگلیس به بار آورده بود‪.‬‬ ‫‪14‬‬ 15 ‫در این زمان رضاخان با راهنمایی انگلستان‪ ،‬علیه احمد شاه که آخرین پادشاه قاجار بود به کودتا دست زد و او را مجبور کرد که بین تایید‬ ‫حکومت کودتا و استعفا یکی را انتخاب نماید‪.‬شاه قاجار هم تایید حکومت کودتا را به استعفا ترجیح داد‪.‬چهار سال بعد یعنی ‪ ۱۳۰۴‬رضاخان‬ ‫که دیگر پایههای قدرت خودش را از هر جهت م ستحکم کرد و با این که در قانون اساسی آن زمان سلطنت مختص خاندان قاجار دانسته شده‬ ‫بود با کمک ایادی خود در مجلس توانست سلطنت را از خاندان قاجار خارج نموده و در قانون اساسی مشروطه تجدید نظر کند‪.‬بنابراین در ‪۲۵‬‬ ‫آذر ماه ‪ ۱۳۰۴‬رضاخان بر تخت سلطنت جلوس کرد‪.‬‬ ‫‪16‬‬ ‫تا قبل از روی کار آمدن رضاشاه‪ ،‬پیدایش سلسلههای پادشاهی عموماً در چهارچوب روابط قومی یا اشرافیت داخلی شکل می گرفت اگرچه بعضی‬ ‫از پادشاهان ایران هم مورد حمایت قدرتهای خارجی بودند ولی منشاء روی کار آمدن و خاستگاه قدرتشان بیگانگان نبودند‪.‬پهلوی ها اولین‬ ‫حکومتی بودند که هر دو پادشاه آنان توسط بیگانگان به قدرت رسیدند‪.‬‬ ‫درس چهارم‬ ‫ویژگی های حکومت رضا شاه‪:‬‬ ‫‪ -1‬وابستگی‪ :‬آغاز حکومت پهلوی نقطه عطفی در تاریخ فرایند وابستگی ایران محسوب می شود؛ زیرا تا پیش از روی کار آمدن رضاشاه‪ ،‬پیدایش‬ ‫سلسله های پادشاهی و حاکمان ایرانی عموماً در چارچوب روابط قومی و یا اشرافیت داخلی شکل می گرفت‪.‬اگرچه برخی از پادشاهان ایرانی‬ ‫مورد حمایت قدرت های عصر خود بودند ولی خاستگاه و منشأ روی کار آمدن آن ها‪ ،‬بیگانگان نبودند‪.‬ظهور سلسله ی پهلوی و روی کار آمدن‬ ‫رضاشاه از همان ابتدا در امتداد استقرار نظام سلطه جهانی و استعمار انگلستان شکل گرفت‪.‬‬ ‫‪ -2‬خودکامگی و حکومت فردی‪ :‬حکومت رضاشاه‪ ،‬حکومتی فردی و استبدادی بود‪.‬با وجود اصل تفکیک قوا در قانون اساسی‪ ،‬رضاشاه در‬ ‫همه کارها و ارکان مملکت دخالت می کرد‪.‬نمایندگان مجلس شورای ملی براساس فهرستی که توسط فرماندار‪ ،‬فرمانده لشکر و رئیس شهربانی‬ ‫حوزه انتخابیه تهیه و شخص رضاشاه آن را تأیید و به وزارت کشور ابالغ می کرد‪ ،‬انتخاب می شدند‪.‬بنابراین هرچند که رضاشاه حکومت پارلمانی‬ ‫و نهاد مشروطه را از میان نبرد‪ ،‬اما روش حکومت او با حکومت پادشاهان مستبد قبل از مشروطه تفاوتی نداشت‪.‬عالوه بر مجلس‪ ،‬قوای قضائیه‬ ‫(عدلیه) و مجریه نیز فاقد استقالل بودند‪.‬دستگاه های دولتی و وزارت خانه ها‪ ،‬قدرت هیچ گونه تصمیم گیری نداشتند و برخی به سبب شناختی‬ ‫که از روحی هی نظامی و استبداد رأی رضا شاه داشتند‪ ،‬حتّی قادر به اظهارنظر نبودند‪.‬‬ ‫اصوالً دیکتاتوری رضاشاه یک دیکتاتوری بسیار باورنکردنی بود ‪.‬که حتی در زمان هیتلر‪ ،‬لنین یا استالین هم چنین خفقانی وجود نداشت‪.‬در‬ ‫دوران رضاخان در کنار هر صندوق پستی یک مأمور امنیه حاضر بود‪.‬اگر کسی میخواست یک نامه در صندوق پست بیندازد‪ ،‬ابتدا باید مامور‬ ‫امنیه این نامه رو مالحظه کند که این نامه کجا ارسال می شود‪ ،‬محتوای این نامه چیست و اگر نامه با منافع حکومت رضاخان تعارضی نداشت‬ ‫مامور اجازه میداد که آن شخص‪ ،‬نامه را در صندوق پست بیندازد‪.‬موضوع جواز سفر در دوران رضاشاه نیز از مصادیق دیگر دیکتاتوری اوست‪.‬‬ ‫مثال اگر کسی میخواست مسافرتی برود یا به زیارت برود باید از کالنتری مجوز یا گذرنامه دریافت می کرد‪.‬‬ ‫‪ -3‬ترویج ملی گرایی افراطی از ویژگی های حکومت رضاشاه‪ ،‬ترویج ملی گرایی از نوع افراطی آن بود‪.‬کارگزاران فرهنگی حکومت رضاشاه‬ ‫که عمدتاً ‪ ۵۳‬نفر از به اصطالح روشنفکران زمان مشروطه بودند دور و بر رضاشاه را گرفتند و معتقد بودند که تنها راه پیشرفت کشور این هست‬ ‫که از فرق سر تا نوک پا حتی در طرز لباس پوشیدن هم باید غربی شویم‪.‬‬ ‫یکی دیگر از شاخصه های ملی گرایی افراطی دوران رضاشاه قومیت ستیزی و نادیده گرفتن هویت افراد ایرانی مانند قوم لر‪ ،‬کرد و ترک بود‪.‬او‬ ‫سعی نمود الفبای فارسی را تغییر دهد چون از نظر رضا شاه خیلی از کلمه ها و الفاظ زبان فارسی در واقع برگرفته از زمان عربی بود و جالب‬ ‫اینجا بود که هیچ واکنشی نسبت به کلمات زبان انگلیسی نشان نمیدادند‪.‬تنها فرهنگ بیگانه را فرهنگ اسالمی می دانستند و برای تغییر آن‬ ‫تالش فراوانی انجام میدادند‪.‬‬ ‫‪ -4‬نظامیگری چهارمین ویژگی حکومت رضاشاه بود‪.‬در واقع ارتش رکن اصلی حکومت بود و نزدیک یک سوم بودجه کشور در راستای تقویت‬ ‫ارتش هزینه میشد‪.‬رضاشاه به سبب خصلت های فردی و روحیه ی نظامی اش‪ ،‬ارتش را رکن و اساس حکومت خود قرار داد‪.‬او فرماندهان ارتش‬ ‫را نسبت به سایر مقامهای دولتی برتر به شمار می آورد و برای ایجاد ارتشی نوین‪ ،‬کوشش های زیادی انجام داد‪.‬اما ارتشی که او بنیان نهاد تنها‬ ‫برای ترساندن و سرکوب مخالفان داخلی‪ ،‬چپاول و غارت ایالت و عشایر و استحکام پایه های حکومت خود شکل گرفته بود و به هیچ وجه ارتشی‬ ‫‪17‬‬ ‫ملی و مقتدر نبود تا در برابر نیروهای بیگانه کارایی داشته باشد‪.‬رفتار رضاشاه با عشایر ایرانی همانند برخوردی بود که بیگانگان در زمان اشغال‬ ‫ایران با مردم این سرزمین داشتند‪.‬او در قیام مسجد گوهرشاد بسیاری از زنان و مردان بی گناه را بخاک و خون کشید‪.‬‬ ‫‪ -5‬تضعیف و تخریب ارزش های دینی پنجمین ویژگی حکومت رضاشاه بود که با قاطعیت هر چه تمامتر اتفاق می افتاد‪.‬از نمونه های آن‬ ‫می توان به تعطیل شدن مراسم عزاداری و مراسم مذهبی‪،‬کشف حجاب و ممنوعیت پوشیدن لباس روحانیت اشاره نمود‪.‬البته اقدامات ضد دینی‬ ‫رضاشاه‪ ،‬محصول اندیشه خوِد او نبود‪.‬جریانی که این برنامه ها رابه وی القا می کرد‪ ،‬متشکل از کسانی بود که در روی کارآوردن و دست یابی او‬ ‫به قدرت‪ ،‬نقش داشتند‪.‬این اقدام ها‪ ،‬به ظاهر تحت عنوان تجدد خواهی یا اصالح مذهبی صورت می گرفت اما اسناد تاریخی آشکار می کنند که‬ ‫استعمار نوین‪ ،‬برای از میان برداشتن مظاهر دین و روحانیت که مانع از سلطه آن ها در ایران بود‪ ،‬به این روش ها متوسل می شد‪.‬‬ ‫عالوه بر این‪ ،‬رضاشاه نه تنها موقعیت زمینداران بزرگ را در زمان خودش تقویت میکرد بلکه با اختصاص دادن بسیاری از کارخانههای دولتی به‬ ‫نام خود و همچنین ضبط زمین های بسیار با ارزش از جمله در شمال کشور و سواحل دریای مازندران حدود ‪ ۴۴‬هزار سند مالکیت به نام خودش‬ ‫صادر کرد‪.‬‬ ‫یکی از سواالتی که در رابطه با حکومت رضاشاه مطرح می شود موضوع احداث راهآهن است که از آن به عنوان یکی از نقاط قوّت دوران حکومت‬ ‫رضاشاه نام برده می شود‪.‬از مهمترین پاسخ هایی که به این سوال می توان داد این است که آیا این راه آهن‪ ،‬منافع کشور را تأمین میکرده یا‬ ‫برعکس‪ ،‬در خدمت منافع قدرتهای استعماری به ویژه انگلستان بوده است؟‪.‬‬ ‫اگر خط احداث راه آهن ایران از جنوب به شمال را بررسی کنیم‪ ،‬خواهیم دید که این راه آهن از بسیاری از شهرهای بزرگ ایران از جمله شیراز‬ ‫و اصفهان عبور نکرده است‪.‬علتش هم این بوده که قرار بوده کوتاهترین مسیر انتخاب شود و این خط آهن در حقیقت یک خط آهن نظامی برای‬ ‫امپراتوری انگلستان تلقی می شد نه یک راه آهن تجارتی و ترانزیتی یا مسافرتی برای ایرانیان‪.‬‬ ‫ام پراتوری انگلستان از این گونه راه آهن ها در همه مستعمرات خودش از جمله هند و مستعمرات آفریقایی اش ساخته بود و این راه آهن هم‬ ‫یکی دیگر از آنها به شمار میرفت‪.‬زرنگی بزرگ انگلیسی ها در این مورد این بود که برای ساختن این راه اهن حتی یک لیره هم از خودشان‬ ‫هزینه نکردند‪.‬از آنجایی که دولت انگلستان برای بعد از پایان جنگ جهانی اول مهمترین دشمن خودش را بٌلشوییک های روسیه می دانست و‬ ‫سعی میکرد که در یک موقعیت مناسب‪ ،‬نفرت خودش را از آنها آشکار نماید بهترین نقطه برای حمله احتمالی به شوروی را صحراهای مسطح‬ ‫و کم جمعیت ترکمنستان و قزاقستان تشخیص داد و لذا به رضاخان تحمیل کردند که راه آهن سراسری ایران را به این ناحیه برساند که در‬ ‫حداقل زمان ممکن‪ ،‬خلیج فارس را به شوروی متصل کنند و با ساختن یک بندر کوچک در نقطه انتهایی راه آهن سراسری در جنوب شرقی‬ ‫دریای خزر یعنی بندرترکمن‪ ،‬تجهیزات نظامی خود را سریعاً از راه خلیج فارس به دریای خزر برسانند و به این صورت دریای خزر را در اختیار‬ ‫گرفته و از ناحیه شرق دریای مازندران‪ ،‬به داخل خاک شوروی نفوذ کنند‪.‬‬ ‫روزنامههای غربی در همان زمان نوشتند که شاه ایران‪ ،‬راه آهنی ساخته که از هیچ کجا به هیچ کجا میرود‪.‬در واقع این راه آهن از بندری بی‬ ‫نام و نشان در خلیج فارس به بندری بال استفاده در حاشیه شرقی دریای مازندران متصل شده بود‪.‬این در حالی بود که راه آهنی که قرار بود از‬ ‫بندرعباس به شیراز و سپس اصفهان وصل بشود و با عبور از تهران به مهمترین بندر تجاری آن زمان یعنی بندر انزلی متصل می شد بالتکلیف‬ ‫باقی مانده ولی خط آهنی که در راستای منافع قدرتهای استعماری قرار داشت با استفاده از بودجه مردم ایران احداث و مورد استفاده استعمارگران‬ ‫قرار گرفت‪.‬‬ ‫از نکات مهم دیگری که باید در دوران ‪ ۱۶‬ساله سلطنت رضا شاه به آن اشاره کنیم موضوع امتیاز نفت جنوب یا امتیاز نفت دارسی بود‪.‬امتیاز‬ ‫دارسی در زمان قاجار ها منعقد شده بود و سال‪ ۱۲۸۰‬شمسی به مدت ‪ ۶۰‬سال تا ‪ ۱۳۴۰‬شمسی یعنی وقتی که نهضت امام خمینی آغاز شد‬ ‫قرار بود ادامه داشته باشد‪.‬در زمان حکومت رضاخان و در سال ‪ ۱۳۱۲‬مصادف با ‪ ۱9۳۳‬که ‪ ۲۸‬سال دیگه از قرارداد دارسی باقی مانده بود‪ ،‬به‬ ‫بهانه استیفای حقوق ملت ایران و با این بهانه که این قرارداد حقوق ملت ایران را در بر ندارد‪ ،‬قرارداد را لغو کرده و یک قرارداد دیگر با شرایط‬ ‫‪18‬‬ ‫بسیار بدتری به کشور ما تحمیل نمودند که تا سال ‪ ۱۳۷۲‬شمسی یعنی ‪ ۱۵‬سال بعد از پیروزی انقالب اسالمی ادامه پیدا می کرد‪.‬به عبارت‬ ‫دیگر رضاخان حدود سی سال به عمر قرارداد دارسی اضافه کرد و از همان زمان یعنی سال ‪ ۱۳۱۲‬یک قرارداد ‪ ۶۰‬ساله مجددی امضا کرد که‬ ‫همه مورخین و تحلیلگران این قرارداد ‪ ۱۳۱۲‬را تمدید قرارداد دارسی می دانند‪.‬‬ ‫قرارداد سعدآباد‬ ‫هفدهم تیر ‪ ، ۱۳۱۶‬وزیران امورخارجه ایران‪ ،‬ترکیه‪ ،‬عراق و افغانستان در کاخ سعدآباد قراردادی را امضاء کردند که میان آنان نوعی اتحاد راهبردی‬ ‫به وجود میآورد‪.‬این قرارداد به پیمان سعدآباد مشهور شد‪.‬دولتهای امضاکننده این پیمان متعهد شدند از مداخله در امور داخلی یکدیگر‬ ‫خودداری کنند‪ ،‬مرزهای مشترک را محترم بشمارند‪ ،‬از هرگونه تجاوز نسبت به یکدیگر خودداری ورزند و از تشکیل جمعیتها و دستهبندیهایی‬ ‫که هدف آنها اخالل در صلح میان کشورهای هم جوار و هم پیمان باشد جلوگیری کنند‪.‬‬ ‫در ساعت ‪ ۵‬بعد از ظهر پنجشنبه ‪ ۱۷‬تیر ‪ ۱۳۱۶‬خورشیدی‪ ،‬این پیمان بین چهار دولت ایران‪ ،‬افغانستان‪ ،‬عراق و ترکیه درکاخ سعدآباد به امضاء‬ ‫رسید‪.‬وزرای خارجه چهار کشور ایران‪ ،‬ترکیه‪ ،‬عراق و افغانستان پیمان عدم تعرضی را در کاخ سعدآباد امضا کردندکه بسترهای آن از سالها‬ ‫قبل به واسطه فعالیتهای پشت پرده زمامداران لندن فراهم شده بود‪.‬این پیمان که به «پیمان سعدآباد» مشهور شد‪ ،‬وحدت نظر چهار کشور را‬ ‫در سیاست عمومی و حمایت متقابل در صورت بروز خطر نسبت به یکی از دولتهای عضو پیش بینی میکرد و دول چهارگانه را متعهد میکرد‬ ‫که ضمن محترم شمردن حدود مرزی مشترک‪ ،‬سیاست عدم مداخله مطلق در امور داخلی یکدیگر را دنبال کنند‪.‬متعاهدین همچنین توافق‬ ‫کردند که در کلیه اختالفات بینالمللی که به منافع آنها مربوط است با هم مشورت نمایند و عملیات تجاوزکارانه علیه یکدیگر نداشته باشند‪.‬‬ ‫گفتنی است که پ س از امضای پیمان سعدآباد‪ ،‬رضاشاه طی نطق خود به مناسبت افتتاح مجلس دوره یازدهم‪ ،‬ضمن بیسابقه خواندن این پیمان‬ ‫در مشرق زمین‪ ،‬آن را مدد بزرگی به بقای صلح در جهان دانست‪.‬‬ ‫پیمان سعد آباد از جهات مختلف مادی و سیاسی به ضرر ایران و به نفع سه کشور دیگر تمام شد؛ ترکیه قسمت وسیعی از ارتفاعات آرارات به را‬ ‫که دارای موقعیت سوق الجیشی بود و همچنین منطقه قره سو را بدست آورد‪.‬عراق حاکمیت بر کل اروند رود را بدست آورد و خط مرزی ایران‬ ‫و عراق نیز به زیان ایران تعیین شد چرا که رضاشاه منابع نفتی غرب ایران و اداره کامل اروند رود را به عراق واگذار کرد و پذیرفت که بابت عبور‬ ‫کشتیهای نفتکش از آبادان مبالغ هنگفتی به عراق بپردازد‪.‬دشت ناامید به مساحت ‪ ۳‬هزار کیلومتر مربع در شرق ایران که سرچشمه رود‬ ‫هیرمند نیز در آن واقع شده بود‪ ،‬به افغانستان واگذار شد که امروزه باعث بروز مشکل بی آبی در سیستان و بلوچستان شده است‪.‬‬ ‫سرانجام حکومت رضاشاه بعد از ‪ ۱۶‬سال پادشاهی یعنی در سال ‪ ۱۳۲۰‬و همزمان با شروع جنگ جهانی دوم به پایان رسید‪.‬متفقین در جنگ‬ ‫جهانی دوم و در رأس آنها بریتانیا‪ ،‬دنبال بهانهای بودند که خاک ایران را اشغال نموده و با همسایه شمالی ایران یعنی شوروی وارد جنگ شوند‪.‬‬ ‫از آنجایی که رضاشاه با مشاهده قدرت آلمانها در سالهای پیش از جنگ جهانی دوم تصور میکرد که آلمانها پیروز جنگ جهانی دوم خواهند‬ ‫بود به آلمان ها متمایل شده بود‪.‬‬ ‫انگلیسیها نیز بهانه الزم را به دست آوردند و بعد از اینکه اولتیماتومی به رضاشاه بابت خروج آلمانها داده و با توجه به اینکه رضا شاه هم دستور‬ ‫آنها را پذیرفت اما آنهاخاک ایران را اشغال نمودند‪.‬یعنی علی رغم اینکه دولت ایران در آن زمان اعالم بیطرفی کرده بود اما در شهریور ‪۱۳۲۰‬‬ ‫سفیران انگلستان و شوروی طی یادداشت هایی که به طور جداگانه تسلیم دولت ایران کردند اعالم کردند چون دولت ایران در مقابل درخواست‬ ‫آنها برای اخراج آلمانی ها اقدامی انجام نداده ارتش های شوروی و انگلستان وارد خاک ایران شده و مشغول پیشروی هستند ‪.‬‬ ‫اشغال ایران در حقیقت با هدف بی خطر ساختن خط تدارکاتی متفقین که از نظر آنها خیلی ضروری بود انجام گرفت و این جا بود که راه آهنی‬ ‫که در ایران احداث شده بود توانست کمک بسیاری به نیروهای متفقین بنماید‪.‬‬ ‫‪19‬‬ ‫متاسفانه ارتش ایران هم نتوانست در مقابل این اشغال مقاومتی داشته باشد‪.‬اصوالً ارتش ایران برای مقاومت در برابر بیگانگان آموزش ندیده بود‬ ‫و بیشتر برای سرکوب مخالفین داخلی و اقوام و قومیت ها ایجاد شده بود‪.‬لذا در کمتر از ‪ ۴۸‬ساعت این ارتش به کلی از هم فروپاشید و رضا شاه‬ ‫نیز توسط خود انگلیسیها که روزی او را به مسند قدرت نشانده بودند از سلطنت برکنار شده و به جزیره موریس در اقیانوس هند تبعید گردید‪.‬‬ ‫به نظر می رسد که الزم است مقایسه ای بین شهریور ‪ ۱۳۲۰‬با شهریور ‪ ۱۳۵9‬انجام دهیم‪.‬این دو شهریور هر کدام نقطه آغاز یک جنگ هستند‪.‬‬ ‫در شهریور ‪ ۱۳۲۰‬انگلستان و نیروهای متفقین به ایران حمله کردند و ارتش ایران هیچ مقاومتی از خودشان نشان ندادند‪.‬ولی در شهریور ‪۱۳۵9‬‬ ‫یعنی ‪ ۳9‬سال بعد‪ ،‬عراق به ایران حمله می کند‪.‬اگرچه به ظاهر یک کشور به نام عراق حمله کرده ولی در واقع کل دنیا با ایران مواجه بودند‪.‬‬ ‫کشورهای اروپایی مثل فرانسه یا آلمان علناً سالح شیمیایی و میکروبی در اختیار صدام میگذاشتند‪(.‬جمهوری اسالمی ایران در جنگ از ‪۱۷‬‬ ‫کشور اسیر می گیرد)‪.‬در شهریور اول‪ ،‬ایران در مدت ‪ ۴۸‬ساعت اشغال شد ولی در شهریور دوم که جنگ تحمیلی ‪ ۸‬ساله شروع شد علیرغم‬ ‫اینکه کل دنیا با کشور ما درگیر میشوند‪ ،‬نه تنها ایران شکست نمی خورد بلکه یک وجب از خاک ایران هم در اختیار دشمن قرار نمی گیرد‪.‬در‬ ‫‪ ۲۰۰‬ساله گذشته در همه جنگ ها یک قطعه از خاک ایران جدا شده ولی در دوران جمهوری اسالمی بعد از ‪ ۲۰۰‬سال‪ ،‬این اولین مرتبهای بوده‬ ‫که ایران به مدت هشت سال مقاومت می کند و تمامیت ارضی کشور حفظ می شد‪.‬‬ ‫‪20‬‬ ‫درس پنجم‬

Use Quizgecko on...
Browser
Browser