فارسی ششم دبستان ـ 603 PDF
Document Details
Uploaded by Deleted User
1402
سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی
Tags
Summary
این کتاب درسی فارسی برای پایه ششم دبستان است. این کتاب شامل فصل هایی در مورد آفرینش، دانش و هوشیاری، ایران من، نامآوران و راه زندگی است. این کتاب سعی در آموزش مهارت های زبانی و ایجاد علاقه به مطالعه دارد.
Full Transcript
ــــم لــــی ُم َح َّمــــ ٍد َو آلِ ُم َح َّمــــ ٍد َو َع ِّج ْ ــــل َف َر َج ُه ْ ـــــل َع ٰ اَللّٰ ُه َّ ــــم َص ِّ 1 ...
ــــم لــــی ُم َح َّمــــ ٍد َو آلِ ُم َح َّمــــ ٍد َو َع ِّج ْ ــــل َف َر َج ُه ْ ـــــل َع ٰ اَللّٰ ُه َّ ــــم َص ِّ 1 وزارت آموزش و پرورش سازمان پژوهش و برنامهريزي آموزشى نام كتاب :فارسی ـ ششم دبستان ـ 603 پدیدآورنده :سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی مدیریت برنامه ریزی درسی و تألیف :دفتر تألیف کتاب های درسی عمومی و متوسطه نظری شناسه افزوده برنامه ریزی و تألیف :نعمت اهلل ایران زاده ،علیرضا چنگیزی ،فردوس حاجیان ،حاتم زندی، مح ّمدرضا سرشار ،اسداهلل شعبانی ،زهراالسادات موسوی ،مالحت نجفی عرب ،شهین نعمت زاده ،سلیم نیساری و عبّاسعلی وفایی (اعضای شورای برنامه ریزی) لدره ،نازیال بهروان ،مهتاب میرایی آشتیانی ،مرجان سجودی، حسین قاسم پور مقدّم ،فریدون اکبری شِ َ راحله مح ّمدی ،حسن ذوالفقاری و مح ّمدرضا سنگری (اعضای گروه تألیف) ـ مح ّمد دانشگر ( ویراستار) مدیریت آمادهسازی هنری :ادارهي ّ كل نظارت بر نشر و توزیع موا ّد آموزشی شناسه افزوده آمادهسازی :احمدرضا امینی (مدیر امور فنی و چاپ) ـ مجید ذاکرییونسی (مدیر هنری) ـ جواد صفری (طراح گرافیک ،طراح جلد و صفحه آرا) ـ الهام ارکیا ،بهرام ارجمند نیا ،میثم برزا ،بهاره جابری، ثنا حسینپور ،پارسا حسینپور ،فـاطمه حـقنژاد ،سیاوش ذوالفقاریان ،فاطمه رادپور ،ایمان نکاحی، لیدا معتمد ،حسین یوزباشی ،محمدرضا محمدی آذرداریانی (تصویرگران) ـ کامران انصاری (ط ّراح خط رایانهای) ـ فاطمه باقریمهر ،فاطمه گیتیجبین ،زهرا رشیدیمقدم ،زینت بهشتى شیرازى ،حمید ثابت کالچاهی ،ناهید خیامباشی (امور آمادهسازی) نشانی سازمان :تهران :خیابان ایرانشهر شمالی ـ ساختمان شمارهی ٤آموزش و پرورش (شهید موسوی) تلفن٩ :ـ ، ٨٨٨٣١١٦١دورنگار ، ٨٨٣٠٩٢٦٦ :کد پستی١٥٨٤٧٤٧٣٥٩ : ناشر :شرکت افست :تهران ـ کیلومتر 4جادّهی آبعلی ،پالک ، 8تلفن ، 77339093 :دورنگار،77339097 : صندوق پستی 4979 :ـ 11155 چاپخانه :شرکت افست «سهامی عام» ()www.Offset.ir سال انتشار و نوبت چاپ :چاپ هشتم 1402 برای دریافت فایل pdfکتاب های درسی به پایگاه کتاب های درسی به نشانی www.chap.sch.irو برای خرید کتاب های درسی به سامانه فروش و توزیع مواد آموزشی به نشانی www.irtextbook.irیا www.irtextbook.comمراجعه نمایید. مادی و معنوی این کتاب متعلّق به سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی وزارت آموزش و کلیه ی حقوق ّ پرورش است و هرگونه استفاده از کتاب و اجزای آن به صورت چاپی و الکترونیکی و ارائه در پایگاه های مجازی ،نمایش ،اقتباس ،تلخیص ،تبدیل ،ترجمه ،عکس برداری ،نقاشی ،تهیه ی فیلم و تکثیر به هر شکل و نوع بدون کسب مجوز از این سازمان ممنوع است و متخلفان تحت پیگرد قانونی قرار می گیرند. شابک ISBN 978 -964 - 05 - 2481 - 7 978- 964-05 - 2481- ٧ 2 3 6پيشگفتار 8ستايش :به نام آن که جان را فکرت آموخت 9فصل ا ّول :آفرينش ِ معرفت آفریدگار 10درس ا ّول: محبت 13حکایتّ : 14درس دوم :پنجره های شناخت 18بخوان و حفظ كن :ای ماد ِر عزیز دهد 20بخوان و بينديشُ :ه ُ 25فصل دوم :دانایی و هوشیاری درس سوم :هوشیاری 26 بخوان و حفظ كن :سخن 30 درس چهارم :داستان من و شما 32 حکایت :علم و عمل 36 خان رستم درس پنجم :هفت ِ 37 دوستان همدل ِ بخوان و بينديش: 43 49فصل سوم :ايران من 50درس ششم :ای وطن 53حكايت :انوا ِع مردم ِ (فرهنگ بومي )1 54درس هفتم :درس آزاد خاک ِ پاک ایرانیم 56بخوان و حفظ كن :همه از ِ 58درس هشتم :دریا ُقلی 62بخوان و بينديش :تندگویان 4 65فصل چهارم :نامآوران درس نهم :رنجهایی کشیدهام که مپرس 66 بخوان و حفظ كن :باران 72 درس دهم :عطّار و جالل ال ّدین مح ّمد 74 درخت علم ِ حکایت: 77 درس یازدهم :شهدا خورشیدند 78 بخوان و بينديش :بوعلی و بهمنیار 80 83فصل پنجم :را ِه زندگی 84درس دوازدهم :دوستی /مشاوره 88بخوان و حفظ كن :شی ِر خدا ِ (فرهنگ بومی )2 90درس سیزدهم :درس آزاد 92حكايت :عم ِر گرانمایه 93درس چهاردهم :را ِز زندگی 95بخوان و بينديش :پیاده و سوار 97فصل ششم :علم و عمل درس پانزدهم :میوهی هنر 98 حكايت :افالطون و مرد جاهل 100 درس شانزدهم :آداب مطالعه 101 بخوان و حفظ کن :به گیتی ،بِه از راستی ،پیشه نیست 104 درس هفدهم :ستارهی روشن 106 بخوان و بينديش :آوای گنجشکان 109 114نيايش :خدایا ،جهان پادشاهی تو راست 115واژهنامه 5 پیشگفتار پروردگار مهربان را سپاس میگوییم که درپی استقرار پایهی ششم ابتدایی ،توانستیم با تکیه بر مبانی تعلیم و توجه به چهارچوب برنامهی درسی ملّی به بازنگری محتوای درس فارسی بپردازیم و کار تهیه، تربیت اسالمی و نیز ّ طراحی و سازماندهی ساختار و محتوای کتاب درسی و دیگر کارافزارهای آموزشی را به فرجام برسانیم. ّ امیدواریم آموزش این محتوا ،سبب شکوفایی استعدادهای نوآموزان و آینده سازان ایران اسالمی و رشد و بهبود فرایند آموزش عمومی میهن عزیزمان شود. زبان فارسی ،جایگاه و اه ّمیت بسیار ارجمندی دارد؛ چون از سویی هویت فرهنگی ما را سامان میدهد و از دیگر سوی ،درگا ِه رفتن به دنیای آموزش و یادگیری دیگر علوم و فضایل است. جالل فکر و فرهنگ ایران اسالمی در طول روزگاران است؛ جوهرهی آثار ِ درس فارسی ،پیام آور شکوه و حکیمان و فرزانگان پهنهی علم و ادب فارسی ،همواره از سرچشمهی زالل معارف باورشناختی دین اسالم و بن مایههای فرهنگی ،مایه ور است. درخشان آسمان فرهنگ و ادب فارسی ،همچون فردوسی ،سعدی ،مولوی ،حافظ و مالصدرا ستارگان َ ِ بزرگان و رگ وجودشان از آن سرچشمهها ،بارور و و ،...حکیمان الهی و انسانهای فرهیخته و دین باوری بودهاند که رگ ِ سیراب شده و به همین سبب است که آثار این ادیبان و عالمان ،روایتگر معارف قرآنی و ظرایف حکمی زبان و ادبیات فارسی است.زبان فارسی ،روح ملّت و جانمایهی وحدت آفرین ایرانیان در سراسر عالم است. برای اینکه آموزش محتوای کتاب فارسی پایهی ششم به فراخور شأن و جایگاه درس فارسی و همسو با اصول توجه به نکات ذیل ،ضروری است: و اهداف برنامه و انتظارات مولّفان ،انجام گیردّ ، 1رویکرد عام تدوین و سازماندهی محتوا و تألیف کتاب ،شکوفایی فطرت الهی با تکیه بر نگرش فرهنگی ــ تربیتی است. خاص آموزش محتوا بر مهارت آموزی یا آموزش مهارتهای زبانی و فرازبانی ،استوار است؛ به همین 2رویکرد ّ روی ،همزمان به مهارتهای خوانداری و نوشتاری و نیز مهارتهای فرازبانی ّ (تفکر ،نقد و تحلیل) پرداختهایم. 3بر پایهی برنامهی درسی فارسی ،جهتگیری زبان آموزی از ا ّول دبستان تا پایهی ششم ،حرکتی از زبان به سوی ادبیات است؛ به همین دلیل است که در فارسی ا ّول دبستان ،همه چیز در خدمت آموزش و یادگیری نشانههای زبانی(الفبا) است.هرچه از پلکان زبان آموزی ،باالتر میآییم به بار فرهنگی ــ ادبی آن افزوده میشود؛ یعنی در پایهی ا ّول ،زبان ،موضوع و هدف آموزش بوده است ولی در پایههای باالتر مثل ششم ،زبان گذرگاهی است برای رفتن به دنیای معانی و مفاهیم علوم گوناگون. 4این کتاب به قلمروی شفاهی زبان و به بیان دیگر به قلمروی دریافتی یا ادراکی زبان مربوط میشود؛ بنابراین، الزم است در فرایند یاددهی ــ یادگیری ،عناصر و ریزمهارتهای خوانداری (دیدن و گوش دادن انتقادی ،بهره گیری خوانش متن و ِ از دیگر حواس ظاهری در پرورش ذهن و زبان ،رعایت آهنگ ،لحن کالم ،تکیه ،مکث و درنگ در تفکر در الیههای زیرینتقویت خواندن انتقادی) آموزش داده شود تا زبان آموز را پس از درک و دریافت درست به ّ متن درس و نقد و تحلیل وادارد. 5در تدوین این کتاب به موضوع تقویت فرهنگ مطالعه و کتاب خوانی ،پژوهش ،اندیشه ورزی و پرورش ّ تفکر، توجه کافی شده است. نقد و تحلیل ،و درک متنّ ، خط تحریری یا خطّ خط خواندنی ،دوم ّ 6در کتابهای فارسی از سه نوع خط استفاده شده استّ : خط نسخ یا ّ خطی است که در کتابها و روزنامهها استفاده خط خواندنیّ ،خط هنریّ. خط نستعلیق ساده یا ّ نوشتنی و سوم ّ 6 خط تحریری در متن میشود.دانشآموز ،دست کم میتواند این خط را در بخشهای « بخوان و بیندیش» ببیندّ. خطی است که نستعلیق ساده یا هنری نیز ّ ِ درس آمده است تا دانشآموز ،هنگام رونویسی آن را تمرین کندّ. خط شعرهای کتاب با آن ،چاپ شده است تا دانش آموزان با دیدن آن با زیباییها وظرایف آن ،انس بگیرند. توجه به اینکه امروزه در فرایند یاددهی ــ یادگیری ،دانشآموز نقش ف ّعالی دارد ،توصیه میشود همکاران تا 7با ّ ح ّد امکان از روشهای ف ّعال و پیشرفته در تدریس و آموزش کتاب فارسی بهره بگیرند.ایجاد فرصتهای مناسب برای مشارکت دانشآموزان در ف ّعالیت های کالسی ،باعث تقویت مهارتهای گوش دادن ،سخن گفتن ،خواندن، نوشتن و اندیشیدن میشود. خاّلقیت استوار است ،انتظار میرود همکاران تفکر و ّتوجه به اینکه اساس و پایه ی آموزش زبان فارسی بر ّ 8با ّ خاّلقیت ،بهتر است از توجه کنند.برای تقویت ّ گرامی در کالس درس به این جنبه و نیز تفاوتهای فردی ّ خاّلق دانشآموز از پیش داوری دوری شود تا مانع پرسشهای واگرا و بازپاسخ ،استفاده شود و در پاسخهای ابداعی و ّ پرورش و شکوفایی گفتار و نوشتار ّ خاّلق آنان نشود. 9برای بهبود آموزش زبان فارسی در طول سال تحصیلی ،بهتر است در آغاز سال ،جلساتی با اولیای دانشآموزان برگزار شود و چگونگی کار با کتابهای فارسی برای آنان توضیح داده شود.این کار موجب آگاهی بیشتر خانوادهها از رویکردها ،روش ها و ساختار کتاب می شود و در نتیجه ،تعامل بین مدرسه و خانواده را ارتقا میبخشد. 10از آنجا که هر کاری به راهنما و دستورالعمل نیاز دارد ،انتظار میرود همکاران محترم در تمام مراحل تدریس از مطالب کتاب راهنمای معلّم و کارافزارهای آموزشی فارسی به خوبی استفاده کنند.کارافزارهای آموزشی درس فارسی برای پشتیبانی از محتوای کتاب فارسی تهیه شده است و به کارگیری اجزای آن هنگام تدریس ،موجب آسانی کار، تحکیم و غنیسازی آموزش و یادگیری زبان فارسی میشود. 11درسهای « آزاد» با موضوع فرهنگ بومی ،فرصتی مناسب برای معلّم و دانشآموزان است تا در محیط کالس و با آرامش ،با هم نوشتن را تمرین کنند.نوشتن درس آزاد به شما کمک می کند تا مفاهیم و مطالب ضروری متناسب با منطقهی خود را با درنظر گرفتن فصول کتاب در کالس درس طرح کنید.این انعطاف پذیری کتاب به شما فرصت میدهد تا کمبودهای احتمالی را جبران ،و در برنامه ریزی درسی و تألیف بخشی از محتوای کتاب ،مشارکت کنید. 12در ابتدای هر درس از کتاب و همین طور بخش « گوش کن و بگو» رمزینه هایی گنجانده شده است که به تقویت درک شنیداری دانش آموزان کمک می کند. تفکر و توانایی درک و تحلیل دانشآموزان در طول 13در ارزشیابی از این کتاب ،مهارتهای چهارگانهی زبانیّ ، توجه قرار گیرد. سال و در امتحانات رسمی پایان ماه یا پایان نوبت نیز مورد ّ ١٤ویژگی تلفیق آموختهها و مفاهیم یادگیری ایجاب میکند تا در آموزش زبان فارسی به دیگر کتابهای درسی توجه شود؛ به همین سبب ،بسیاری از مفاهیم اجتماعی ،هنری ،دینی ،علمی و ح ّتی ریاضی در کتاب فارسی با نیز ّ استفاده از متن های گوناگون ارائه شده است. سخن آخر اینکه رهنمودهای ارزندهی شما همکاران ارجمند ،همواره پشتوانهی گامهای ما و سبب استواری کارها خواهد بود.انتظار داریم ما را از یافته های علمی و آموزشی خویش ،بی بهره نسازید. گروه زبان و ادبیات فارسي ،دفتر تأليف كتابهاي درسي عمومی و متوسطه نظری 7 ستايش ِ چ را ِ غ دل ب ه ن ور ج ان برا فرو خ ت ر آ مو خ تب ه ن ام آ ن که ج ان را ف ک ت ُگل ش ن ف ی ض ک ِ ل ف ض ل ا آ دم ،شگ ت ز ش خ رو ش ن ز ش هر دو عا م ،شگ ت ِ پ نهان ح ق ا ن در وی ز پ ی دا ی ی اس ت ج هان ،ج مله ،فرو ِ غ ن ور ح ق ،دان ِب ِ ِ ُبرو زا ب هر ِ او ،چ ش ِم د گر ج وی ا ن ور آ ن روی ت خ َرد را ن ی س ت شن ا نی داده ا ن د زا د یده ی خو ی ش رد او هر چ ه ب گ ف ت ن د زا کم و ب ی ش همه عالم ،ک ت ِ ب ِ ا ح ق ت عالی اس ت ب ه ن ز د آ ن که ج ا ن ش رد ت ج ّلی اس ت شیخ محمود شبستری ،گلشن راز 8 ِ معرفت آفریدگار درس ا ّول : درس دوم :پنجرههای شناخت 9 در لس ا ّو 10 ی ی ی ب ی ا نهمه خ ل ق را که ش ما ی ن ی د ،بد ن چ ن د ن بس ی اری ،ا نهمه را خ ال ق ی اس ت که آ فر یدگار ع ع .آ فر یدگار را ب ب ا ید پ رس ت ی دن و بر ن م ت او و نم ت بر ا ی ش ان زا وی اس ت ا ی ش ان اس ت س پ اسداری با ید کردن. م ِ زا ا ی ن و ا ن د ی ش ه کردن ا ن در کار خ ال ق و خ ل قو ،رو ش ن ا ی ی ا ف زا ید ا ن در دل و غ ف ل ت ی . ن اا ن د ش ی دن ،ت ار ی کی ا ف زا ید ا ن در دل و ن ادا نی ،مگراهی اس ت ابوعلی بَلعمی ،تاریخ بَلعمی ب زا ب ه گردون رس ی د ،ن الهی هر ُمر غ ِ ز ار ب ِاد ب هاری َو ز ید زا ط ف ِ ر َمر غ زار ی غ ن ی م ج نُ ب ِ ِ خو الله ز ار ن الهی م زو و ِ ن مر غ ،ب وی ش ِ باد َر ب ی ع ش مار ،شت خ ز و ِ ب ل ب ل و قُمری چ ه خوا ن د؟ یاد خ داو ن دگار هرگلو بر گی کههس ت ،یاد خ دامی ک ن د هر ور ق ش د ف ریس ،معر ف ِ کردگار ب گ ِ ر رد خ ت ا ِ ن س ب ز رد ن ظ ر ِ هو ش ی ار ت ت ت سعدی 11 درك مطلب 1به نظر بلعمی ،چه چیزی سبب روشنایی دل میشود؟ 2در شعری که خواندید «گلها» و «برگها» چه چیزی را یاد میکنند؟ 3پیام مشترک بلعمی و سعدی چیست؟ 4برداشت شما از بیت «برگ درختان سبز در نظر هوشیار هر ورقش دفتریست معرفت کردگار» چیست؟ . 5 دانش زبانی الف) گاهی برای زیبا و موزون شدن شعر ،جای اجزای جمله تغییر میکند؛ از جمله اینکه فعل به جای اینکه در آخر جمله قرارگیرد در وسط و ح ّتی گاهی در ابتدای جمله قرار میگیرد؛ مانند باز به گردون رسیدنالهی هر مر ِغ زار نالهی موزون مرغ ،بوی خوش اللهزار خیز و غنیمت شمار جنبش باد ربیع ب) ما مقصود خود را به صورت جمله بیان میکنیم«.جمله» ،یک یا مجموع چند کلمه است که پیام کاملی را از گوینده به شنونده برساند. انواع جمله جملهی خبری :جملهای است که خبری را بیان میکند؛ مانند باد بهاری وزید. جملهی پرسشی :جملهای است که در آن پرسشی وجود دارد؛ مانند بلبل و قمری چه خواند؟ جملهی امری :جملهای است که در آن خواهشی یا فرمانی ،بیان میشود؛ مانند خیز و غنیمت شمار. جملهی عاطفی :جملهای است که بیانگر احساس و عاطفه باشد؛ مانند چه گل زیبایی! 12 حکایت دو دوست ،پیاده از جا ّدهای در بیابان عبور میکردند.بین راه برسر موضوعی اختالف پیدا کردند و بهمشاجره پرداختند.یکی از آنها از سرخشم بر چهرهی دیگری سیلی زد. دوستی که سیلی خورده بود ،سخت آزرده شد ولی بدون اینکه چیزی بگوید ،روی شنهای بیابان نوشت « :امروز بهترین دوست من برچهرهام سیلی زد». آن دوکنار یکدیگر بهراه خود ادامه دادند تا به یک آبادی رسیدند.تصمیم گرفتند قدری آنجا بمانند و کنار رودخانه استراحت کنند.ناگهان شخصی که سیلی خورده بود ،لغزید و در رودخانه افتاد.دوستش به کمکش شتافت و او را نجات داد.او بعد ازاینکه از غرق شدن نجات یافت ،روی صخرهای سنگی، این جمله را حک کرد « :امروز بهترین دوستم جان مرا نجات داد». تعجب از او پرسید « :بعد از اینکه من با سیلی تو را آزردم ،تو آن جمله را روی شنهای دوستش با ّ صحرا نوشتی ،ولی حاال این جمله را روی صخره حک میکنی؟» او لبخندی زد و گفت « :وقتی از تو رنجیدم ،روی شنهای صحرا نوشتم تا باد ،آن را پاک کند ولی محبت محبت کردی ،آن را روی سنگ حک کردم تا هیچ تندبادی هم آن را پاک نکند و ّ وقتی تو به من ّ تو از یادم نرود». «داستانهای کوتاه از نویسندگان ناشناس» 13 س در دوم ک ن ی د.ا ی ن چ ن د ژ ّ پ معلّ وا ه را :ب چ ّ هها ،هر جن گروه د ق ت و گ ف ت م ،چ ن د کلمه را روی ت خ ته ن و ش ت که بارها ش ن ی دها ید و خ وا ن دها ید ،یک بار د ی گر ب خ وا ن ی د و رد بارهی آ نها ف کر ک ن ی د: ،خ ال ق . خ ود ،خ ل ق ،خ ل ق ت رد گ ک ن ی د ،آ رام ب گ یر ید و با دوس ت ان گروه ن هی چ ع ج له ن ک ن ی د.برای خ ب و ف کر کردن ،زال م اس ت خود را با ز گو ک ن ی د. و گو ،و رد یا ف ت بر سر فهم ا ی ن ژ وا گان و ار ت ب اط آ نها با ی کد ی گر ،گ ف ت ی :چ ون هر چ هار کلمه ،ا ب ت دای قد ا ق ی س پری ش د.زفر نا ه ی کی زا اع ض ای گروه « ت ف ّ کر» گ ف ت ک ی ی م ی ت وا ن د ب ه مع ن ای آ ن با ش د که ما ا نسانها همه رد ی کسا نی دار ن د ،ما ف کر م ی ن م ،ا ن ش ب اه ت او ها ب ی ش ت ر م ی ش ود. ف ت م، ن ق طهی آ غ زا آ فر ی ن ش ما ن ن د همهس ت ی م و هر چ ه زا آ ن قن طه دور م ی ش و ی ت :ب ه راس ت ی که هر کلمه ،نر گ و ب و ی ی دارد و ما ن ن د و گ ف تروا ه زا گروه «ای مان» ،بر خ اس ت پ ن دو دار ن د.اع ض ای گروه برا ی ن باور ن د کهما هم و ظ ی ف های را بر ش ما دا ن ش آ م زو ان کالس ،کل ت خ ل ق و ه ا ی ن چ هار کلمه ب ه ت ر ت ی ب ردس ت ی ب ه د ن ب ال م آ مدها ن د؛ ز یرا ما با ش ن ا خ ت خود و ش ن ا خ ت ،سرا ن ج ام ب ه خ ال ق همهی ا ی نها ای مان می آ ور ی م. خ ل ق ت :گروه و گ ف ت ال » ،ب ل ن د ش د و زا معلّم و ب ق ی هی گروهها ج ا زا ه خواس ت ر ی نحا ه زا گروه «ا خ ق ال ن ی کو و ر ف ت ار پس ن د یده میدا ن د؛ چ ون ما ز ما نی م ی ت وا ن ی م ما ر ی ش هی همهی پد یدهها و ا ش ی ا را رد ا خ ق دا ن ی ک ،پا ی ب ن د با ش ی م. خال و آ ب ا ق س ی و ب ش ن ا م که ب ه رعا ی ت خ ال ق خ ود و ا ی ن عالم را خ ب م ی ،ن کوکاری و ح ب ّ ت و احسان اس ت . پس ر ش تهی پ ی و ن د خ ود ،خ ل ق و خ ل ق ت 14 عل :دوس ت ان ،ت و ج ّه ک ن ی د.ما ب ه تمام د یدگاههای سه گروه، مر یم زا گروه « م » بر خ اس ت و گ ف ت ور علمی ،م ش اهده ی گو داد یم؛ ّاما د یدگاه گروه ما ا ن اس ت که همه چ ی ز را با ید ب هص ت خ ب و ش و خ ال ق زا ن ظ ر ر ی ش هی کلمه ،همر ی ش ه که سه کلمهی خ ل ق و خ ل ق ت ی کرد.ن ظ ر گروه ما ا ن اس ت ر م ش ت ر ک رد همهی آ نها د یده م ی ش ود ولی کلمهی « خ ود » با و زا یک خ ا ن وادها ن د؛ چ ون سه ح ف که هر کس ت نها ب ه ی ه ه و ال ب ت ّه گروه ،ن ت ی ج ه گ یری ج ال ب ی م کرده و آ ن ،ا ن اس ت ب ق ی ه ،مر ی ش ه ن ی س ت نم ی یا بد؛ ب ه هم ی ن س ب ب ،خ ود با خ ال ق ،دس تن ت خ ود ت ک ی ه ک ن د و خ ود ب ی ن ی را پ ی ش ه ز سا د ب ه ش ا خ ِ خ ال ق ،ار ت ب اطی ن دارد! و گوها و ب ح ثهای خود را ب ی ان ع گروه « مل» ب ود ،ت ق ر ی ب ًا چ هار گروه ،ن ت ی ج هی گ ف ت ا ک ن ون د ی گر ن و ب ت ی معلّ ه کرده ب ود ن د.م م ا ن تهای کالس ن ش س ته ب ود و ب ه ف کر فرور ف ته ب ود.ال بد زا ا ن همه ت ف ت او و ز ی ب ا ی ِی ن گاه رد آ ن ه ن گام ،او ب ه چ ه چ ی ز ی میا ن د ی ش ی د. ز ده ش ده ب ود.ب ه هر حال کسی نمیدا نس ت ب چ ّ هها ش گ ف ت :خ ی لی عالی ب ود.ت ا ا ی ن ج ا بس ی ار ج ال ب ب ود؛ چ ون ش ما و گ ف ت معلّ ن ا گهان ،م زا ج ای بر خ اس ت با ت ف ّ ر رد بارهی چ هار وا ه ب ه ا د ی ههای ا های دس یا ف ها ید؛ اما ب ار ید ِ گروه «عمل» هم ن ظ ر ّ گ ذ ت ت تز ن ش ژ ک ود ان را ب ی ان ک ن ن د. خ ش 15 ِ دا هی ن ق ش :ما ف کر م ی ک ن ی م ز ار ش هر چ ی ز ب ه ا ن ز و گ ف ت ف اطمه ب ه نما ی ن د گی زا گروه خ ود بر خ اس ت ش ی ع خ ود را رد ر ف ت ار و عمل خو ی ش نما یان م ی ک ن د. ؛ ع ن ی هر کسی خ ص ی ت و مل کرد م ف ی د آ ن اس ت ال ،ای مان ،دا ن ش و ا ن د ی ش هی ما رد ر ف ت ار و گ ف ت ار ما آ ش کار م ی ش ود. ا خ ق معلّم پس زا ش ن ی دن ن ظ ر گروه «عمل» ،که آ خر ی ن گروه ب ود ،ج لوی کالس آ مد و پ نج کلمهی :ا ی ن پ نج کلمه که د ی گر ،ز یر آ ن چ هار کلمه ن و ش :ت ف ّ کر ،ای مان ،علم ،عمل ،ا ق س خال ؛ پس گ ف ت ت ما ای آ فر ی ن ش پ پ ح گروه کال ِ ه ام پ نج ِ و ت ش رد ق ی ق ت ما ن ن د نج جن ره برای ش ن ا خ ت س ش ما م هس ت ن ی ،ن ز د یک ت ر ؛ ب ن ا برا ن ،هر گروه با ب ی ان ن ظ ر خ ود ،ما را یک ق دم ب ه آ گاهی و ش ن ا خ تالهی اس ت خود ان ،مو ض وع را ب ش ن اس ن د.ما هم س ال کرد ن د زا ن ظ ر ش کرد ن د.هر کدام زا گروهها که خ ن گ ف ت ن د ،ت ش ی برای شک ف و ش ا خ ِ ب و ته ر ز ی ب ا ی یهای آ فر ن ش ،با ید ب ه ت ف ّ کر رد بارهی خود ،خل ق ،خ ل ق ت ن ت گو بده ی م ،بس ی ار ب خ وا ن ی م و رد بارهی د یدهها ،ش ن ی دهها و و د ق ی ق ن گاه ک ن ی م ،ش ردا ی م.خ ب خ ال ق ب پ ز و خ وا ن دهها ب پرس ی م و زا پ رس ی دن نهراس ی م. اکبری شِ لدره درک مطلب 1کدام واژه با سایر واژه ها هم خانواده نیست؟ خالق خلقت خلق خود 2به نظر گروه عمل ،شخصیت هر کسی چگونه نمایان می شود؟ 3از نظر نویسنده ّ «تفکر»« ،ایمان»« ،اخالق»« ،علم» و «عمل» چه ارتباطی با هم دارند؟ 4به نظر شما تصویر درس چه ارتباطی با عنوان درس دارد؟ ................................................................................. 5 16 واژه آموزی به دوگروه از واژه های زیر ،نگاه کنید: علم ← عالم ،معلوم ،معلّم ،تعلیم ربط ← رابطه ،مربوط ،ارتباط ،مرتبط همانگونه که میبینید ،در همهی واژههای ردیف ا ّول ،سه حرف (ع ،ل ،م) و در همهی واژههای ردیف دوم ،سه حرف (ر ،ب ،ط) دیده میشود.این سه حرف در هر دو گروه واژه، بهترتیب قرار گرفتهاند. به این دسته از واژهها که سه حرف مشترک با ترتیب یکسان دارند ،از نظر معنایی به هم نزدیک هستند و از یک ریشه و خانوادهاند ،همخانواده میگوییم.شناخت همخانوادهها به تشخیص شکل درست واژهها در امال و فهم معنی آنها کمک میکند. گوش كن و بگو قصهی «رفتار نیکان» ،با د ّقت گوش دهید و بر اساس جدول زیرگفت و گو کنید؛ سپس به ّ به پرسشها پاسخ دهید. عنوان /نام داستان شخصيت ها مكان يا فضاي داستان زمان رخدادهاي داستان پيام داستان نام كتابي كه داستان از آن نقل شد. پرسشها 1موضوع اصلی داستان چه بود؟ 2چرا زبان مرد ،بند آمده بود؟ 3پیامبر (ص) درباره ی رفتار با پدر و مادر چه سفارشی فرمودند؟ 4شعری که در داستان خوانده شد از کیست؟ 17 بخوان و حفظ كن ای ِ مارد ع ز ی ز که ج ا نم ف دای ت و ن مهر با نی و لط ف و ص ف ای ت و ق ر با ِ یاران و دوس ت ان هر گ ن ش د مح ب ّ ِ ت ز م هم پ ا ی هی ح ب ّ ت و مهر و و ف ای ت و ِ ر ُ ،برون نمیرود زا س ی نهام که هس ت مه ت ا ی ن س ی نه ،خ نا هی ت و و ا ی ن دل ،سرای ت و ای ِ مارد ع ز ی ز که ج ان دادهای مرا ا گر که ج ان دهم ا ک ن ون برای ت و سهل اس ت خ ن ودی من اس ت خ ن ودی ت و ما ی هی ش ش ر ای ت و ر ای خ دا رد ض ز یرا ب ُ َود ض ِ من گر ب ود ا خ ت ی ار ج ها نی ب ه دس ت ی میر خ ت م تمام ج هان را ب ه پای ت و ابوالقاسم حالت 18 خوانش و فهم 1در مصراع « میریختم تمام جهان را به پای تو»« ،تو» به چه کسی اشاره دارد؟ این سینه ،خانهی تو و این دل ،سرای تو» 2بیت « مهرت برون نمیرود از سینهام که هست چگونه خوانده میشود؛ چرا؟ 19 بخوان و بينديش دهدیروزی بود و روزگاری.در نزدیکی شهرُ ،ه ُ بود که بسیار باهوش و زیرک بود و در باغی بر درختی النه داشت و در آن باغ ،پیرزنی زندگی میکرد و چون پیرزن هر روز ریزههای نان ،روی بام خانهاش میریخت و هدهد میخورد با هم آشنا شده بودند و گاهی با هم احوالپرسی میکردند. 20 یک روز پیرزن از خانه بیرون آمد تا دنبال کاری برود ،دید هدهد هم از آشیانه بیرون آمده ،روی شاخهی درخت نشسته است و آواز میخواند. پیرزن گفت « :میدانی چه خبر است؟» هدهد گفت «:چندان بیخبر هم نیستم؛ مگر خبر تازهای است؟» بچهها را میبینی؟» پیرزن گفت «:زیر درخت را نگاه کنّ ، هدهدگفت «:میبینم ،دارند بازی میکنند». پیرزن گفت «:معلوم میشود با همهی زیرکی خیلی سادهای.آنها بازی نمیکنند بلکه دام و تله میگذارند تا تو و امثال تو را در دام بیندازند». هدهد گفت «:اگر برای من است ،زحمت بیهوده میکشند.من خیلی باهوشتر و زیرکتر از آن هستم که در دام بیفتم.تو هنوز مرا نشناختهای.چهل تا از این ّ بچهها باید پیش من درس بخوانند تا بفهمند که یک بچهاند ،بزرگترهایش مرغ را چگونه باید بگیرند.اینها که ّ هم نمیتوانند مرا فریب بدهند». پیرزن گفت « :در هرحال مواظب خودت باش و زیاد به عقل و هوش خودت مغرور نباش.همهی مرغهایی که در تله میافتند پیش از گرفتاری ،همین حرفها را میزنند؛ ولی ناگهان به هوای دانه و به طمع خوراک به دام می افتند». 21 هدهد گفت « :خاطر شما آسوده باشد.من حواسم جمع جمع است». پیرزن گفت « :امیدوارم اینطور باشد». بعد از باغ بیرون رفت و تا ظهر نیامد.کودکان هم تا نزدیک ظهر آنجا بودند و خسته شدند و دامها و تلهها را جمع کردند و رفتند.هدهد وقتی باغ را خلوت دید ،کم کم پایین آمد و به هوای اینکه از دانههایی که کودکان پاشیدهاند استفاده کند ،روی زمین نشست و به دنبال دانه گشت. بچهها یادش رفته بود توری را که با نخ نازک درست کرده بود ،جمع کند و هدهداتّفاق ًا یکی از ّ همچنانکه دانه میخورد به آن تله رسید و ناگهان نخها بر دست و پای او محکم شد؛ هر چه کوشش کرد خود را نجات بدهد ،نشد که نشد. با همه زیرکی به دام افتاد مرغ زیرک که میرمید از دام و از ترس و ناراحتی بیهوش شد. در این موقع پیرزن به خانه برگشت و از هر طرف ،باالی درختها و بامها را نگاه کرد.هدهد را ندید تا نزدیک درخت آمد و دید هدهد در دام افتاده است.پیرزن نخهای تور را پاره کرد و هدهد را تکان داد تا به هوش آمد و به او گفت « :دیدی که آخر به َط َم ِع دانه ،خودت را گرفتار کردی !» هدهد گفت « :بله گرفتار شدم ا ّما این گرفتاری از طمع نبود ،قسمت و سرنوشت بود و با سرنوشت هم نمیتوان جنگید.دام را که برای من تنها نگذاشته بودند.اگر هرکس دیگر هم به جای من بود و قسمتش این بود که در دام بیفتد ،میافتاد ح ّتی اگر یک کالغ بود». پیرزن گفت « :این طور نیست.ا ّول اینکه کالغ کمتر به دام میافتد.دوم اینکه کالغ نه زیبا و خوش آواز است که او را در قفس نگاه دارند و نه گوشتش خوراکی است که او را بکشند و بخورند و اگر هم در دام بیفتد او را رها میکنند که برود.دام و تور و تله را همیشه برای مرغهای 22 زیبا و خوش آواز یا حیواناتی میگذارند که گوشتشان خوراکی است؛ ا ّما اینکه میگویی قسمت و سرنوشت بوده است ،این هم درست نیست.قسمت و سرنوشت ،بهانهی آدمهای تنبل یا خطاکار است که میخواهند برای خطای خود بهانهای بیاورند.قسمت فقط نتیجهی کارهای خودمان است.اگر درست فکر کرده باشیم، مو ّفق میشویم و اگر اشتباه کرده باشیم ،شکست میخوریم یا گرفتار میشویم.اگر قسمت بود که تو در دام بیفتی ،من نمیرسیدم و تو را نجات نمیدادم ،ا ّما میبینی که حاال نجات یافتهای؛ پس قسمتی در کار نبوده است.گرفتار شدن تو در اثر غفلت بود و سر رسیدن من هم نشان این است که عمر تو هنوز به پایان نرسیده است؛ اگرنه کودکان زودتر از من بر میگشتند و تو را گرفتار میکردند». هدهد گفت « :درست است.من با همهی زیرکی و هوشیاری ،باز هم اشتباه کردم». سندبادنامه ،مح ّمدبن علی َظهیری َسمرقندی درک و دريافت 1تفاوتهای کالغ و هدهد را بیان کنید. توجه به متن درس ،پیرزن چه ویژگیهایی داشت؟ 2با ّ 3به نظر شما چرا بعضی از افراد ،زود به دام میافتند؟ 4تاکنون به دامهای فضای مجازی فکر کردهاید؟ چرا افراد ممکن است در این دامها گرفتار شوند؟ 5از این داستان چه فهمیدید؟ 23 کارگاه درس پژوهی 1یکی از نویسندگان زیر را به دلخواه انتخاب و گزارش کوتاهی دربارهی او به کالس ارائه دهید. ابوعلی بلعمی سعدی ابوالقاسم حالت 2جملههای زیر را بخوانید و به واژههایی که زیر آنها خط کشیده شده است ،د ّقت کنید. پرنده پرید. پروانه روی گل نشست. علی کتاب را از روی میز برداشت. در زبان فارسی معموال ً در ابتدای جمله «نهاد» و در انتهای جمله «فعل» میآید. 24 25 ر د س س وم و پ ی وس ته ب ه ق صد رد ز مان ق د ی م ،پ ش اد اهی ب ود که ب ه ش کار و ش گرد عال ق ه دا ش ت .ا ی ن پ ش اد اه ،ب زا ی ا میا ن دا خ ت و کم ن د رد گردن ح ی ن وا ت ش کار ،اس ب می ت ا خ ت روا ،پ ر ن دگان را زا آ سمان فرود می آ ورد.ش اه ا ی ن ب زا را بس ی ار که ب ه یک پ ز دا ش ت می کرد. خود ت ر ب ی ت و او را ب ه دس ت دا ش ت دوس ت ّ ً م ِ گر ف ته ب ه ش کار ر ف ته ب ود.آ هو ی ی زا پ ی ش او ت س د رب را ا ز ب ن آ ی رو ز ک، ل ا ت ف قا ا َ و زا همراهان و آ هو را ن ی ا ف ت خو ش حالی ب ه د ن ب ال او ت ا خ ت و ملک زا ش ّد ت ذ ت گ ش ج دا ا ف ت اد و بر خ ی زا همراهان ن ی ز رد پ ی او می ت ا خ ت ن د؛ ّاما ملک چ ن ان ت ن د می را ن د که باد َ ب ه گرد او نمیرس ی د. و د ش ت ر می ت ا خ ت را ب ه هر ط ف رد ا ی ن حال ،شت ن گی بر او چ یره ش دَ.مر ک ب و صحرا می پ ی مود ت ا ب ه دامان کوهی رس ی د و د ید که زا باالی آ ن ،آ ب ی ز الل می چ کد. را که و آ ن آ ب ف گر کوه ری ز ورد؛ آ رون ی ب ، ش دا ش ک ملک ،ج امی که رد ت َر ت ت 26 ق طره ق طره زا کوه می چ ک ی د رد آ ن ج ام ج مع کرد ج ام که ب ن و ش د.ب زا پ ر ز د و آ ب و خواس ت ی ،آ ز ردهاد اه زا آ ن حر ک ت خ .پ ش را تمام ر ت خ اطر شگ ت و ج ام را ز یر کوه گر ف ت ت ا ماالمال رسا ن د.بار د ی گر، که ب ه ل ب ش د و خواس ت ی ب زا حر ک ت ی کرد و آ ب خ .ش اه زا ج ام را ر ت شت ن گی خ ش م گ ی ن ش د.ب زا را بر ز م ی ن ش ّد ت ال کرد. کو ب ی د و ه ک 27 رکا دار ش اه رس ی د و ب زا را شک ته د ید و ش اه را شت نه یا ف ت .ب ی ن رد گ، ب رد ا ی ن حال، ُ دهد. که ب ه ش اه آ ب ج ام را پا ک ی ز ه ش س ت و خواس ت ز الل که زا کوه فرو می چ کد ،م ی ل دارم و م ج ال ا ی ن که ق طره ش اه فرمود که من ب ه آ ن آ ب ق طره رد ج ام ج مع ش ود ،ن دارم.ت و باالی کوه برو و زا م ن ب ع ا ی ن آ ب ،ج ام را پُ ر ک ن و فرود آ ر. .چ ش مه ای د ید که آ ب زا آ ن ،ق طره ق طره ب یرون می آ مد و رکا دار زا کوه باال ر ف ت ب دها ِ و آ ِ ب چ ن ا رد وی ا ث ر کرده اس ت رار آ ف ت ب آ ن ش مه مرده و ح ت ژا دها ی ی بر ل ب چ ش مه م خلوط می ش ود و ق طره ق طره زا کوه فرو می چ کد. ود با آ ب ز ه آر ل ش سردر رسا ن ی د و ج امی آ ب رکا دار سراس ی مه زا کوه پا ی ی ن آ مد و آ ن چ ه را د یده ب ود ب ه ع ض ب زا ظ ر فی که همراه دا ش ت ب ه ش اه داد. ا ک زا چ ش م بار ید. را بر ل ب نهاد و ش ش اه ج ام آ ب .ش اه آ هی سرد بر شک ی د و گر یهی ش ما ش ده اس ت س ال کرد که چ ه چ ی ز مو ج ب رکا دار ؤ ب و فرمود که بر م گر ب زا ا فسوس می خورم ج ام را ب ه تمامی ب زا گ ف ت ق ّصهی ب زا و ر ی خ ت ن آ ب پ ش ی مان شگ تهام، ی که چ ن ان ج ا ن ور ع ز ی ز ی را ب ی ج ان کردم.من زا ا ن حر ک ت ن ام ن اس ب و ق ت ی که پ ش ی ما نی سودی ن دارد. بازنویسی از کتاب «انوار ُسهیلی» ،اثر واعظ کاشفی 28 درك مطلب 1وقتی رکابدار به پادشاه رسید چه دید؟ 2پادشاه چه شخصیتی داشت؟ با استفاده از متن درس دلیل خود را بیان کنید. 3هدف نویسنده از بیان جملهی «پشیمانی سودی ندارد» چیست؟ 4به نظر شما چه شرایطی برای تصمیمگیری الزم است؟ . ٥ دانش زبانی در سالهای گذشته آموختیم که واژهها در زبان فارسی ،گاهی یک بخش (هجا) دارند. مانند گل ،دل ،رفت ،چید گاهی واژههایی داریم که چند بخش (هجا) دارند. رفتن ـ دلدار ـ ُگلکار ( 2بخش) رفتنی ـ دلداری ـ گلکاری ( 3بخش) خواندن واژهها و جملههای کوتاه و یکبخشی معمو ًال مشکلی ندارد ،ا ّما در جملههای چندبخشی، ِ توجه کنید: تشخیص شکل درست خواندن ،دشوار است.به نمونهی زیر ّ شاه ،بازی داشت. ورزش ،مسابقه بازی یک باز ،پرندهای شکاری 29 بخوان و حفظ كن اس ت با ا ی ن که س خ ن ب ه لط ف آ ب کم گ ف ت ن هر س خ ن ،ص ب وا اس ت ار چ ه همه ز الل خ ی ز د آ ب زا خوردن پ ر ،مالل خ ی ز د کم گوی و زگ یده گوی ،چ ون ُرُد د ت و ،ج هان ش ود پ ر ت ا ز ا ن ک ال زا س خ ن چ و ُرُد ت وان ز د ف ب ود که پ ر ت وان ز د آ ن شخ ت ی س گ ِ ِ ل دما غ پ رور ک د ته زا خرمن صد گ ی اه ،ب ته ر نظامی 30 خوانش و فهم 1منظور از بیت «کم گوی و گزیده گوی چون در تا ز اندک تو جهان شود پر» چیست؟ توجه به نشانه گذاریها ،بیت زیر را بخوانید.به نظر شما خواندن کدام یک صحیح است؟ 2با ّ با دلیل بیان کنید. آن خشت بود که ،پر توان زد» «الف از سخن ،چو در توان زد آن خشت بود که پر ،توان زد» «الف از سخن چو در ،توان زد 31 در سچ هارم ه من هم ما ن ن د ش ما ،مو ج ودی ز ن ده س ت م و ز ن د گی من ،ز فرا و فرودها و داس ت ا نی طوال نی م ث ل ز ن د گی خود ش ما.ال ب ت ّه ا ی ن را هم ب گو ی م که عمر من بس ی ار طوال نی ت ر زا ز ن د گی دارد؛ ردس ت .داس ت ان ز ن د گی من زا همان آ غ زا ت ار ی خ م ی هن ع ز ی ز مان ،ا یران ،ش روع ش ده ش ماس ت ن ا یران ،همراهی کردهام و همچ ن ان با ش ور و ش ادا ب ی ادامه دارد.من با همهی مردم مهر با ِ اس ت و بر ز بان همهی آ ن ان ج اری ب ودهام.هر ا یرا نی با آ واهای دل ن ش ی ن و ن غ مههای مهر با نی من، رور می یا بد و ب ز گر می ش ود.ا ف ت خ ارها ی ی که ش ما زفر ن دان مهر بان ،با ت ش ال و کو ش ش خود پ ش ی ع ظ ی که من و ش ما ب ه ا ن اس ت سر ب ل ن دی و اع ت ب ار من می ش ود.ب ز ر گی و م ت می آ فر ن ی د ،باع ث با هم ،ک ن ار هم و ن گاه ب ان هم با ش ی م.ردطول ت ار ی خ ،زفر ن دان ب ی ش ماری با من ب ز گر ش دها ن د دا ا ،ا ف ت خ ار آ فر یدها ن د.ح ت ًما رد یا ف ت ی د که م ق صودم زا ا ی ن زفر ن دان ع ز ی ز ،چ ه و ب ه یاری پ روردگار ن کسا نی هس ت ن د ! اد ،زفر دان من هس د؛ زفر دا نی ه بر ُش کوه و ش و ک ِ ن علم و ب آ ری ،همهی آ ن ب رگا ِ ت ک ن تن ن ز وطن و من ا زف ودها ن د.من رد طول ت ار ی خ ،رو یدادهای ب ی ش ماری را د یدهام و بس ی اری زا آ نها را ب ه ش کل ن و ش ته ،برا ی ت ان ن گاه دا ش تهام.من ش اهد دالوریها و پ هلوا نیهای زفر ن دان خود 32 رو یها را د یدهام.گاهی د ش م ن ان ب ه هر سهی ما (وطن ،ش ما و من) ب ودهام و ش کس تها و پ ی ز ت ا خ تها ن د؛ ّاما ب ه یاری خ دای ب ز گر ،همه با هم ،همچ ن ان پا ب ج ر ا و اس ت وار ی م.گاهی با کسان د ی گر، ی ه ی م در و ت وان خود ،بس تها یم و ب ه م پ ی وس تها یم و با ا ن کار بر ق ت دوس ت ی کردها یم و پ مان ح ب ّ ت ا زف ودها ی م. ک ی س ی ؛ ن ام من ف ارسی ب ی گمان ت ا ا ن ج ا پ ی بردها ید که من تم.آ ری ،گمان ش ما رد س ت اس ت ؛ ز بان ف ارسی.همان که ا ی ن ک ج لوی چ ش م ش ما روی ص فحهی ک ت ب ا و بر سر ز با ن ت ان اس ت اس ت . ا ک ن ون ب گ ذ ار ید خودم را کمی ب ی ش ت ر ب ه ش ما مع ّر فی ک ن م.من ،چ ن د چ هره دارم :ی کی آ وا و صدا که ه که گو دادن ،آ ن را می ف م ی د.چ هرهی دوم « ،خط» اس ت رد گ ف ت ار ظ اهر می ش ود و ش ما با ش رد ن و ش ت ار آ ش کار می ش ود و ش ما ب ه کمک چ ش م و زا راه د یدن با آ ن آ ش ن ا می ش و ید و آ ن را رد ک می ک ن ی د. ا اره ب ه کار گر ف ته می ش وم. ل شگاهی ن ی ز ب ه ج ای گ ف ت ن و ن و ش ت ن ب ه ش ک ِ ا ک ن ون دلم می خواهد کمی رد بارهی چ هرهی دوم خودم برا ی ت ان ب گو ی م؛ چ ون ا ی ن چ هره رد طول .هرکلمه یا ژ ی وا ه، ت ار خ ،گر ف ت ار سل ی ق هها ش ده و ت غ ی ی ت را و چ ن دگا ن گیها ی ی را پ ی دا کرده اس ت وا هها وا ه ،ت ل ّ ف ظ ،مع ن ی و معمو ًال یک ش ک ِ ل ن و ش ت ن دارد.بر خ ی ژ .هر ژ پاره ای زا پ ی کر من اس ت یا کلمهها ،دو ت ل ّ ف ظ یا دو ش کل و دو یا چ ن د مع ن ی دار ن د.ت ل ّ ف ظ و مع ن ی را فع ًال رها می ک ن م و زا ش کل ؛ م ث ًال اس ت ن و ش ت اری خودم برا ی ت ان نم نو هها ی ی ب ی ان می ک نم که هر دو ش کل ن و ش ته ،ردس ت 33 ا خ نا ه یا ک ت ا ب خ نا ه ،مهر بان ت ر یا مهر با ن ت ر،گلدانها یا گلدا نها و.... ال هی پ ر ن ده یا ن ال ٔه پ ر ن ده ،ک ت ب ن وا هها کمی کرد ید ،ا گر چ ه ش ی وهی ن و ش ت ن ا ی ن ژ ّ خو ،همان طور که د ید ید و د ق ت دوس ت ان ب و یه چ ت ف او تی با هم ن دارد. با هم ق فر دارد ،ت ل ّ ف ظ و مع ن ای آ نها ی کسان اس ت گو ،چ ش م ،ذ هن و ب ل که با ج ا ن ت ان همراهم.ش ما هس من پ ی وس ته ب زر بان ش ما ج اری ت م و با ش ن ی ز ب کو ش ی د که همواره با هم و ن گاه ب ان م ی هن با ش ی م. ای ا ی ن خ نا هام. و من عامل پ ی وس ت گی و ا تّ حاد همهی اع ض ِ وطن ،خ نا هی ش ماس ت ش ما رد هر ج ای ا یران و رد هر شگو هی ج هان ،ز با ِ ن م ّلی ا یرا ن ی ان، اس امه و س ِد ا خ ِ ن شن ت شن ن ی ع ن ی ز بان ف ارسی اس ت . اکبری شِ لدره درک مطلب 1مقصود از« آواهای دلنشین» و « نغمههای مهربانی» چیست؟ معرفی شده است؟ 2چرا زبان موجودی زنده ّ 3چرا نویسنده زبان فارسی را به شناسنامه مانند کرده است؟ 4به نظر شما ،زبان فارسی چه نقشی در وحدت و یکپارچگی ملّت ایران دارد؟ ................................................................................. 5 34 واژه آموزی یکی از نشانههای جمع بستن واژهها در زبان فارسی ،افزودن نشانهی «ان» به پایان واژههاست؛ مانند: واژهی جمع نشانه ی جمع واژهی مفرد دوستان ان + دوست دشمنان ان + دشمن فرزندان ان + فرزند ایرانیان ان + ایرانی توجه :همیشه این گونه نیست که به سادگی ،نشانهی جمع « ان» به واژهها بپیوندد ّ و بدون هیچ تغییری ،واژه ی جمع ساخته شود.در برخی از واژهها پس از افزودن نشانه ی «ان» ،تغییراتی به وجود میآید تا شکل جمع به دست آید.به نمونههای زیر د ّقت کنید: واژهی جمع نشانهی جمع« ان» واژهی مفرد ستارگان ان ستاره پرندگان ان پرنده دانایان ان دانا بیگانگان ان بیگانه چهارپایان ان چهارپا 35 حکایت حال من. دوستی پدر و مادر بود و مهربانی ایشان بر ِ ِ ا ّول نعمتی که ایزد تعالی ،به من بخشید، چون سال عمر من به هفت رسید ،مرا بر خواندن علم برانگیختند.من نیز ،همین که اندک آگاهی شوق فراوان در فراگیری آن کوشیدم… .یت علم بشناختم ،با ِ یافتم و ارزش و اه ّم ِ کسب علم بکوشند و درک و فهم آن را گرامی بدارند ،که طلب علم ِ بر مردمان واجب است که در از گرانبهاترین کارهاست و انسان تا زنده است ،باید جویای علم و ادب و کردار نیک باشد. نور ادب دل را روشن میکند و تجربه اندوزی ،انسان را از جهل و نابودی می رهاند.همچنان که عمل نیک ،شُ کوه و جمال می گیرد ،زیرا که جمال خورشید ،روی زمین را ُپرنور میگرداند ،علم نیز به ِ ِ میوه ی درخت دانش ،نیکوکاری است و نیا ُزردن دیگران. کلیله و دمنه ،ترجمهی نصراهلل ُمنشی با تلخیص و اندک تغییر بیت زیر را بخوانید و درباره ی ارتباط مفهوم آن با متن باال ،در گروه خود گفت وگو کنید. علم بی عمل ،زهری است بی نوش که ِ کسب علم کردی ،در عمل کوش ِ چو جامی 36 در سپ نجم ش ا ید ش ن ی ده با ش ی د که هر گاه ،کسی کار بس ی ار د ش واری را با پ ی ز رو ی ب ه پا یان برسا ن د، مرحله زا ن بردهای .ه ف ت خ ان ،ن ام ه ف ت می گو ی ن د زا «ه ف ت خ ان» گ ش ذ ته اس ت .ی کی زا ز ی ب ا ت ر ی ن ب خ ش های ی س ر تم با ن یروهای اهر م ن ی و گ ذ ش ت ن زا د ش واریها اس ت اد اه ا یران با ش ماری .ه ن گامی که ک ی کاووس ،پ ش س ش اه ن امه« ،ه ف ت خ ان ر تم» اس ت ما ن دران گر ف ت ار می ش ود ،رس ت م رد ا ی ن ز مان ب ه زا ب ز رگان س پاه خود رد چ ن گ د ی وان ز می ک ن د ت ا آ ن ان را زا ب ن د رها ی ی دهد. سوی ز ما ن دران حر ک ت خود ،ر خ ش ،با ش یر و ژا دها پ یکار می ک ن د؛ د ی وها رد ا ی ن ن ب?