فارسی ششم دبستان ـ 603 PDF

Summary

این کتاب درسی فارسی برای پایه ششم دبستان است. این کتاب شامل فصل هایی در مورد آفرینش، دانش و هوشیاری، ایران من، نام‌آوران و راه زندگی است. این کتاب سعی در آموزش مهارت های زبانی و ایجاد علاقه به مطالعه دارد.

Full Transcript

‫ــــم‬ ‫لــــی ُم َح َّمــــ ٍد َو آلِ ُم َح َّمــــ ٍد َو َع ِّج ْ‬ ‫ــــل َف َر َج ُه ْ‬ ‫ـــــل َع ٰ‬ ‫اَللّٰ ُه َّ‬ ‫ــــم َص ِّ‬ ‫‪1‬‬ ...

‫ــــم‬ ‫لــــی ُم َح َّمــــ ٍد َو آلِ ُم َح َّمــــ ٍد َو َع ِّج ْ‬ ‫ــــل َف َر َج ُه ْ‬ ‫ـــــل َع ٰ‬ ‫اَللّٰ ُه َّ‬ ‫ــــم َص ِّ‬ ‫‪1‬‬ ‫وزارت آموزش و پرورش‬ ‫سازمان پژوهش و برنامه‌ريزي آموزشى‬ ‫نام كتاب‪ :‬فارسی ـ ششم دبستان ـ ‪603‬‬ ‫پدیدآورنده‪ :‬سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی‬ ‫مدیریت برنامه ریزی درسی و تألیف‪ :‬دفتر تألیف کتاب های درسی عمومی و متوسطه نظری‬ ‫شناسه افزوده برنامه ریزی و تألیف‪ :‬نعمت اهلل ایران زاده‪ ،‬علیرضا چنگیزی‪ ،‬فردوس حاجیان‪ ،‬حاتم زندی‪،‬‬ ‫مح ّمدرضا سرشار‪ ،‬اسداهلل شعبانی‪ ،‬زهراالسادات موسوی‪ ،‬مالحت نجفی عرب‪ ،‬شهین نعمت زاده‪ ،‬سلیم‬ ‫نیساری و عبّاسعلی وفایی (اعضای شورای برنامه ریزی)‬ ‫لدره‪ ،‬نازیال بهروان‪ ،‬مهتاب میرایی آشتیانی‪ ،‬مرجان سجودی‪،‬‬ ‫حسین قاسم پور مقدّم‪ ،‬فریدون اکبری شِ َ‬ ‫راحله مح ّمدی‪ ،‬حسن ذوالفقاری و مح ّمدرضا سنگری (اعضای گروه تألیف) ـ مح ّمد دانشگر ( ویراستار)‬ ‫مدیریت آماده‌سازی هنری‪ :‬اداره‌ي ّ‬ ‫كل نظارت بر نشر و توزیع موا ّد آموزشی‬ ‫شناسه افزوده آمادهسازی‪ :‬احمدرضا امینی (مدیر امور فنی و چاپ) ـ مجید ذاکرییونسی (مدیر هنری) ـ‬ ‫جواد صفری (طراح گرافیک‪ ،‬طراح جلد و صفحه آرا) ـ الهام ارکیا‪ ،‬بهرام ارجمند نیا‪ ،‬میثم برزا‪ ،‬بهاره  جابری‪،‬‬ ‫ثنا حسینپور‪ ،‬پارسا حسینپور‪ ،‬فـاطمه حـقنژاد‪ ،‬سیاوش ذوالفقاریان‪ ،‬فاطمه رادپور‪ ،‬ایمان نکاحی‪،‬‬ ‫لیدا   معتمد‪ ،‬حسین یوزباشی‪ ،‬محمدرضا محمدی آذرداریانی (تصویرگران) ـ کامران انصاری (ط ّراح خط‬ ‫رایانهای) ـ فاطمه باقریمهر‪ ،‬فاطمه گیتیجبین‪ ،‬زهرا رشیدیمقدم‪ ،‬زینت بهشتى شیرازى‪ ،‬حمید ثابت​‬ ‫کالچاهی‪ ،‬ناهید خیامباشی (امور آمادهسازی)‬ ‫نشانی سازمان‪ :‬تهران‪ :‬خیابان ایرانشهر شمالی ـ ساختمان شمارهی ‪ ٤‬آموزش و پرورش (شهید موسوی)‬ ‫تلفن‪٩ :‬ـ‪ ، ٨٨٨٣١١٦١‬دورنگار‪ ، ٨٨٣٠٩٢٦٦ :‬کد پستی‪١٥٨٤٧٤٧٣٥٩ :‬‬ ‫ناشر‪ :‬شرکت افست‪ :‬تهران ـ کیلومتر‪ 4‬جادّهی آبعلی‪ ،‬پالک ‪ ، 8‬تلفن‪ ، 77339093 :‬دورنگار‪،77339097 :‬‬ ‫صندوق پستی‪ 4979 :‬ـ ‪11155‬‬ ‫چاپخانه‪ :‬شرکت افست «سهامی عام» (‪)www.Offset.ir‬‬ ‫سال انتشار و نوبت چاپ‪ :‬چاپ هشتم ‪1402‬‬ ‫برای دریافت فایل ‪ pdf‬کتاب های درسی به پایگاه کتاب های درسی به نشانی ‪ www.chap.sch.ir‬و‬ ‫برای خرید کتاب های درسی به سامانه فروش و توزیع مواد آموزشی به نشانی ‪ www.irtextbook.ir‬یا‬ ‫‪ www.irtextbook.com‬مراجعه نمایید‪.‬‬ ‫مادی و معنوی این کتاب متعلّق به سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزشی وزارت آموزش و‬ ‫کلیه ی حقوق ّ‬ ‫پرورش است و هرگونه استفاده از کتاب و اجزای آن به صورت چاپی و الکترونیکی و ارائه در پایگاه های‬ ‫مجازی‪ ،‬نمایش‪ ،‬اقتباس‪ ،‬تلخیص‪ ،‬تبدیل‪ ،‬ترجمه‪ ،‬عکس برداری‪ ،‬نقاشی‪ ،‬تهیه ی فیلم و تکثیر به هر‬ ‫شکل و نوع بدون کسب مجوز از این سازمان ممنوع است و متخلفان تحت پیگرد قانونی قرار می گیرند‪.‬‬ ‫شابک ‪ISBN 978 -964 - 05 - 2481 - 7 978- 964-05 - 2481- ٧‬‬ ‫‪2‬‬ 3 ‫‪ 6‬پيشگفتار‬ ‫‪ 8‬ستايش‪ :‬به نام آن که جان را فکرت آموخت‬ ‫‪ 9‬فصل ا ّول‪ :‬آفرينش‬ ‫ِ‬ ‫معرفت آفریدگار‬ ‫‪ 10‬درس ا ّول‪:‬‬ ‫محبت‬ ‫‪ 13‬حکایت‪ّ :‬‬ ‫‪ 14‬درس دوم‪ :‬پنجره های شناخت‬ ‫‪ 18‬بخوان و حفظ كن‪ :‬ای ماد ِر عزیز‬ ‫دهد‬ ‫‪ 20‬بخوان و بينديش‪ُ :‬ه ُ‬ ‫‪ 25‬فصل دوم‪ :‬دانایی و هوشیاری‬ ‫درس سوم‪ :‬هوشیاری‬ ‫‪26‬‬ ‫بخوان و حفظ كن‪ :‬سخن‬ ‫‪30‬‬ ‫درس چهارم‪ :‬داستان من و شما‬ ‫‪32‬‬ ‫حکایت‪ :‬علم و عمل‬ ‫‪36‬‬ ‫خان رستم‬ ‫درس پنجم‪ :‬هفت ِ‬ ‫‪37‬‬ ‫دوستان همدل‬ ‫ِ‬ ‫بخوان و بينديش‪:‬‬ ‫‪43‬‬ ‫‪ 49‬فصل سوم‪ :‬ايران من‬ ‫‪ 50‬درس ششم‪ :‬ای وطن‬ ‫‪ ‌ 53‬حكايت‪ :‬انوا ِع مردم‬ ‫ِ‬ ‫(فرهنگ بومي ‪)1‬‬ ‫‪ 54‬درس هفتم ‪ :‬درس آزاد‬ ‫خاک ِ‬ ‫پاک ایرانیم‬ ‫‪ 56‬بخوان و حفظ كن‪ :‬همه از ِ‬ ‫‪ 58‬درس هشتم‪ :‬دریا ُقلی‬ ‫‪ 62‬بخوان و بينديش‪ :‬تندگویان‬ ‫‪4‬‬ ‫‪ 65‬فصل چهارم‪ :‬نام‌آوران‬ ‫درس نهم‪ :‬رنج‌هایی کشیده‌ام که مپرس‬ ‫‪66‬‬ ‫بخوان و حفظ كن‪ :‬باران‬ ‫‪72‬‬ ‫درس دهم‪ :‬عطّار و جالل ال ّدین مح ّمد‬ ‫‪74‬‬ ‫درخت علم‬ ‫ِ‬ ‫حکایت‪:‬‬ ‫‪77‬‬ ‫درس یازدهم‪ :‬شهدا خورشیدند‬ ‫‪78‬‬ ‫بخوان و بينديش‪ :‬بوعلی و بهمنیار‬ ‫‪80‬‬ ‫‪ 83‬فصل پنجم‪ :‬را ِه زندگی‬ ‫‪ 84‬درس دوازدهم‪ :‬دوستی‪ /‬مشاوره‬ ‫‪ 88‬بخوان و حفظ كن‪ :‬شی ِر خدا‬ ‫ِ‬ ‫(فرهنگ بومی ‪)2‬‬ ‫‪ 90‬درس سیزدهم‪ :‬درس آزاد‬ ‫‪ 92‬حكايت‪ :‬عم ِر گرانمایه‬ ‫‪ 93‬درس چهاردهم‪ :‬را ِز زندگی‬ ‫‪ 95‬بخوان و بينديش‪ :‬پیاده و سوار‬ ‫‪ 97‬فصل ششم‪ :‬علم و عمل‬ ‫درس پانزدهم‪ :‬میوه‌ی هنر‬ ‫‪98‬‬ ‫حكايت‪ :‬افالطون و مرد جاهل‬ ‫‪100‬‬ ‫درس شانزدهم‪ :‬آداب مطالعه‬ ‫‪101‬‬ ‫بخوان و حفظ کن‪ :‬به گیتی‪ ،‬بِه از راستی‪ ،‬پیشه نیست‬ ‫‪104‬‬ ‫درس هفدهم‪ :‬ستاره‌ی روشن‬ ‫‪106‬‬ ‫بخوان و بينديش‪ :‬آوای گنجشکان‬ ‫‪109‬‬ ‫‪ 114‬نيايش‪ :‬خدایا‪ ،‬جهان پادشاهی تو راست‬ ‫‪ 115‬واژه‌نامه‬ ‫‪5‬‬ ‫پیشگفتار‬ ‫پروردگار مهربان را سپاس می‌گوییم که درپی استقرار پایه‌ی ششم ابتدایی‪ ،‬توانستیم با تکیه بر مبانی تعلیم و‬ ‫توجه به چهارچوب برنامه‌ی درسی ملّی به بازنگری محتوای درس فارسی بپردازیم و کار تهیه‪،‬‬ ‫تربیت اسالمی و نیز ّ‬ ‫طراحی و سازماندهی ساختار و محتوای کتاب درسی و دیگر کارافزارهای آموزشی را به فرجام برسانیم‪.‬‬ ‫ّ‬ ‫امیدواریم آموزش این محتوا‪ ،‬سبب شکوفایی استعدادهای نوآموزان و آینده سازان ایران اسالمی و رشد و بهبود‬ ‫فرایند آموزش عمومی میهن عزیزمان شود‪.‬‬ ‫زبان فارسی‪ ،‬جایگاه و اه ّمیت بسیار ارجمندی دارد؛ چون از سویی هویت فرهنگی ما را سامان می‌دهد و از دیگر‬ ‫سوی‪ ،‬درگا ِه رفتن به دنیای آموزش و یادگیری دیگر علوم و فضایل است‪.‬‬ ‫جالل فکر و فرهنگ ایران اسالمی در طول روزگاران است؛ جوهره‌ی آثار‬ ‫ِ‬ ‫درس فارسی‪ ،‬پیام آور شکوه و‬ ‫حکیمان و فرزانگان پهنه‌ی علم و ادب فارسی‪ ،‬همواره از سرچشمه‌ی زالل معارف باورشناختی دین اسالم و‬ ‫بن مایه‌های فرهنگی‪ ،‬مایه ور است‪.‬‬ ‫درخشان آسمان فرهنگ و ادب فارسی‪ ،‬همچون فردوسی‪ ،‬سعدی‪ ،‬مولوی‪ ،‬حافظ و مالصدرا‬ ‫ستارگان َ‬ ‫ِ‬ ‫بزرگان و‬ ‫رگ وجودشان از آن سرچشمه‌ها‪ ،‬بارور و‬ ‫و‪ ،...‬حکیمان الهی و انسان‌های فرهیخته و دین باوری بوده‌اند که رگ ِ‬ ‫سیراب شده و به همین سبب است که آثار این ادیبان و عالمان‪ ،‬روایتگر معارف قرآنی و ظرایف حکمی زبان و ادبیات‬ ‫فارسی است‪.‬زبان فارسی‪ ،‬روح ملّت و جانمایه‌ی وحدت آفرین ایرانیان در سراسر عالم است‪.‬‬ ‫برای اینکه آموزش محتوای کتاب فارسی پایه‌ی ششم به فراخور شأن و جایگاه درس فارسی و همسو با اصول‬ ‫توجه به نکات ذیل‪ ،‬ضروری است‪:‬‬ ‫و اهداف برنامه و انتظارات مولّفان‪ ،‬انجام گیرد‪ّ ،‬‬ ‫‪ 1‬رویکرد عام تدوین و سازماندهی محتوا و تألیف کتاب‪ ،‬شکوفایی فطرت الهی با تکیه بر نگرش فرهنگی ــ‬ ‫تربیتی است‪.‬‬ ‫خاص آموزش محتوا بر مهارت آموزی یا آموزش مهارت‌های زبانی و فرازبانی‪ ،‬استوار است؛ به همین‬ ‫ ‪ 2‬رویکرد ّ‬ ‫روی‪ ،‬همزمان به مهارت‌های خوانداری و نوشتاری و نیز مهارت‌های فرازبانی ّ‬ ‫(تفکر‪ ،‬نقد و تحلیل) پرداخته‌ایم‪.‬‬ ‫ ‪ 3‬بر پایه‌ی برنامه‌ی درسی فارسی‪ ،‬جهت‌گیری زبان آموزی از ا ّول دبستان تا پایه‌ی ششم‪ ،‬حرکتی از زبان به سوی‬ ‫ادبیات است؛ به همین دلیل است که در فارسی ا ّول دبستان‪ ،‬همه چیز در خدمت آموزش و یادگیری نشانه‌های‬ ‫زبانی(الفبا) است‪.‬هرچه از پلکان زبان آموزی‪ ،‬باالتر می‌آییم به بار فرهنگی ــ ادبی آن افزوده می‌شود؛ یعنی در‬ ‫پایه‌ی ا ّول‪ ،‬زبان‪ ،‬موضوع و هدف آموزش بوده است ولی در پایه‌های باالتر مثل ششم‪ ،‬زبان گذرگاهی است برای‬ ‫رفتن به دنیای معانی و مفاهیم علوم گوناگون‪.‬‬ ‫ ‪ 4‬این کتاب به قلمروی شفاهی زبان و به بیان دیگر به قلمروی دریافتی یا ادراکی زبان مربوط می‌شود؛ بنابراین‪،‬‬ ‫الزم است در فرایند یاددهی ــ یادگیری‪ ،‬عناصر و ریزمهارت‌های خوانداری (دیدن و گوش دادن انتقادی‪ ،‬بهره گیری‬ ‫خوانش متن و‬ ‫ِ‬ ‫از دیگر حواس ظاهری در پرورش ذهن و زبان‪ ،‬رعایت آهنگ‪ ،‬لحن کالم‪ ،‬تکیه‪ ،‬مکث و درنگ در‬ ‫تفکر در الیه‌های زیرین‬‫تقویت خواندن انتقادی) آموزش داده شود تا زبان آموز را پس از درک و دریافت درست به ّ‬ ‫متن درس و نقد و تحلیل وادارد‪.‬‬ ‫ ‪ 5‬در تدوین این کتاب به موضوع تقویت فرهنگ مطالعه و کتاب خوانی‪ ،‬پژوهش‪ ،‬اندیشه ورزی و پرورش ّ‬ ‫تفکر‪،‬‬ ‫توجه کافی شده است‪.‬‬ ‫نقد و تحلیل‪ ،‬و درک متن‪ّ ،‬‬ ‫خط تحریری یا خطّ‬ ‫خط خواندنی‪ ،‬دوم ّ‬ ‫ ‪ 6‬در کتاب‌های فارسی از سه نوع خط استفاده شده است‪ّ :‬‬ ‫خط نسخ یا ّ‬ ‫خطی است که در کتاب​ها و روزنامه​ها استفاده‬ ‫خط خواندنی‪ّ ،‬‬‫خط هنری‪ّ.‬‬ ‫خط نستعلیق ساده یا ّ‬ ‫نوشتنی و سوم ّ‬ ‫‪6‬‬ ‫خط تحریری در متن‬ ‫می‌شود‪.‬دانش​آموز‪ ،‬دست کم می‌تواند این خط را در بخش​های « بخوان و بیندیش» ببیند‪ّ.‬‬ ‫خطی است که‬ ‫نستعلیق ساده یا هنری نیز ّ‬ ‫ِ‬ ‫درس آمده است تا دانش​آموز‪ ،‬هنگام رونویسی آن را تمرین کند‪ّ.‬‬ ‫خط‬ ‫شعرهای کتاب با آن‪ ،‬چاپ شده است تا دانش آموزان با دیدن آن با زیبایی‌ها وظرایف آن‪ ،‬انس بگیرند‪.‬‬ ‫توجه به اینکه امروزه در فرایند یاددهی ــ یادگیری‪ ،‬دانش​آموز نقش ف ّعالی دارد‪ ،‬توصیه می‌شود همکاران تا‬ ‫ ‪ 7‬با ّ‬ ‫ح ّد امکان از روش‌های ف ّعال و پیشرفته در تدریس و آموزش کتاب فارسی بهره بگیرند‪.‬ایجاد فرصت​های مناسب‬ ‫برای مشارکت دانش‌آموزان در ف ّعالیت های کالسی‪ ،‬باعث تقویت مهارت‌های گوش دادن‪ ،‬سخن گفتن‪ ،‬خواندن‪،‬‬ ‫نوشتن و اندیشیدن می‌شود‪.‬‬ ‫خاّلقیت استوار است‪ ،‬انتظار می‌رود همکاران‬ ‫تفکر و ّ‬‫توجه به اینکه اساس و پایه ی آموزش زبان فارسی بر ّ‬ ‫ ‪ 8‬با ّ‬ ‫خاّلقیت‪ ،‬بهتر است از‬ ‫توجه کنند‪.‬برای تقویت ّ‬ ‫گرامی در کالس درس به این جنبه و نیز تفاوت‌های فردی ّ‬ ‫خاّلق دانش​آموز از پیش داوری دوری شود تا مانع‬ ‫پرسش‌های واگرا و بازپاسخ‪ ،‬استفاده شود و در پاسخ​های ابداعی و ّ‬ ‫پرورش و شکوفایی گفتار و نوشتار ّ‬ ‫خاّلق آنان نشود‪.‬‬ ‫ ‪ 9‬برای بهبود آموزش زبان فارسی در طول سال تحصیلی‪ ،‬بهتر است در آغاز سال‪ ،‬جلساتی با اولیای دانش​آموزان‬ ‫برگزار شود و چگونگی کار با کتاب‌های فارسی برای آنان توضیح داده شود‪.‬این کار موجب آگاهی بیشتر خانواده‌ها‬ ‫از رویکردها‪ ،‬روش ها و ساختار کتاب می شود و در نتیجه‪ ،‬تعامل بین مدرسه و خانواده را ارتقا می‌بخشد‪.‬‬ ‫ ‪ 10‬از آنجا که هر کاری به راهنما و دستورالعمل نیاز دارد‪ ،‬انتظار می‌رود همکاران محترم در تمام مراحل تدریس از‬ ‫مطالب کتاب راهنمای معلّم و کارافزارهای آموزشی فارسی به خوبی استفاده کنند‪.‬کارافزارهای آموزشی درس فارسی‬ ‫برای پشتیبانی از محتوای کتاب فارسی تهیه شده است و به کارگیری اجزای آن هنگام تدریس‪ ،‬موجب آسانی کار‪،‬‬ ‫تحکیم و غنی‌سازی آموزش و یادگیری زبان فارسی می‌شود‪.‬‬ ‫ ‪ 11‬درس‌های « آزاد» با موضوع فرهنگ بومی‪ ،‬فرصتی مناسب برای معلّم و دانش​آموزان است تا در محیط کالس‬ ‫و با آرامش‪ ،‬با هم نوشتن را تمرین کنند‪.‬نوشتن درس آزاد به شما کمک می کند تا مفاهیم و مطالب ضروری متناسب‬ ‫با منطقه‌ی خود را با درنظر گرفتن فصول کتاب در کالس درس طرح کنید‪.‬این انعطاف پذیری کتاب به شما فرصت‬ ‫می‌دهد تا کمبودهای احتمالی را جبران‪ ،‬و در برنامه ریزی درسی و تألیف بخشی از محتوای کتاب‪ ،‬مشارکت کنید‪.‬‬ ‫ ‪ 12‬در ابتدای هر درس از کتاب و همین طور بخش « گوش کن و بگو» رمزینه هایی گنجانده شده است که به تقویت‬ ‫درک شنیداری دانش آموزان کمک می کند‪.‬‬ ‫تفکر و توانایی درک و تحلیل دانش​آموزان در طول‬ ‫ ‪ 13‬در ارزشیابی از این کتاب‌‪ ،‬مهارت‌های چهارگانه‌ی زبانی‪ّ ،‬‬ ‫توجه قرار گیرد‪.‬‬ ‫سال و در امتحانات رسمی پایان ماه یا پایان نوبت نیز مورد ّ‬ ‫ ‪ ١٤‬ویژگی تلفیق آموخته‌ها و مفاهیم یادگیری ایجاب می‌کند تا در آموزش زبان فارسی به دیگر کتاب‌های درسی‬ ‫توجه شود؛ به همین سبب‪ ،‬بسیاری از مفاهیم اجتماعی‪ ،‬هنری‪ ،‬دینی‪ ،‬علمی و ح ّتی ریاضی در کتاب فارسی با‬ ‫نیز ّ‬ ‫استفاده از متن های گوناگون ارائه شده است‪.‬‬ ‫سخن آخر اینکه رهنمودهای ارزنده‌ی شما همکاران ارجمند‪ ،‬همواره پشتوانه‌ی گام‌های ما و سبب استواری‬ ‫کارها خواهد بود‪.‬انتظار داریم ما را از یافته های علمی و آموزشی خویش‪ ،‬بی بهره نسازید‪.‬‬ ‫گروه زبان و ادبیات فارسي‪ ،‬دفتر تأليف كتاب‌هاي درسي عمومی و متوسطه نظری‬ ‫‪7‬‬ ‫ستايش‬ ‫ِ‬ ‫ ‬‫ چ را ِ غ دل ب ه ن ور ج ان برا فرو خ ت‬ ‫ ‬‫ر آ مو خ ت‬‫ب ه ن ام آ ن که ج ان را ف ک ت‬ ‫ ُگل ش ن‬ ‫ ف ی ض ک ِ‬ ‫ل‬ ‫ف ض ل‬ ‫ا آ دم‪ ،‬شگ ت‬ ‫ز ش خ‬ ‫ رو ش ن‬ ‫ز ش هر دو عا م‪ ،‬شگ ت‬ ‫ِ‬ ‫ پ نهان‬ ‫ح ق ا ن در وی ز پ ی دا ی ی اس ت‬ ‫ج هان‪ ،‬ج مله‪ ،‬فرو ِ غ ن ور ح ق ‪ ،‬دان‬ ‫ِب ِ‬ ‫ِ‬ ‫ ُبرو زا ب هر ِ او‪ ،‬چ ش ِم د گر ج وی‬ ‫ا ن ور آ ن روی‬ ‫ ت ‬‫ خ َرد را ن ی س ت‬ ‫ شن ا نی داده ا ن د زا د یده ی خو ی ش ‬ ‫رد او هر چ ه ب گ ف ت ن د زا کم و ب ی ش ‬ ‫همه عالم‪ ،‬ک ت ِ ب‬ ‫ ‬ ‫ ‬ ‫ِ‬ ‫ ‬‫ا ح ق ت عالی اس ت‬ ‫ ‬‫ب ه ن ز د آ ن که ج ا ن ش رد ت ج ّلی اس ت‬ ‫شیخ محمود شبستری‪ ،‬گلشن راز‬ ‫‪8‬‬ ‫ِ‬ ‫معرفت آفریدگار‬ ‫درس ا ّول ‪:‬‬ ‫درس دوم‪ :‬پنجرههای شناخت‬ ‫‪9‬‬ ‫در‬ ‫ل‬‫س ا ّو‬ ‫‪10‬‬ ‫ی‬ ‫ی‬ ‫ی‬ ‫ب‬ ‫ ‬ ‫ی‬ ‫ا نهمه خ ل ق را که ش ما ی ن ی د‪ ،‬بد   ن چ ن د ن بس ی اری‪ ،‬ا نهمه را خ ال ق ی اس ت‬ ‫ که آ فر یدگار‬ ‫ ع‬ ‫ ع‬ ‫ ‪.‬آ فر یدگار را ب ب ا ید پ رس ت ی دن و بر ن م ت‬ ‫ او‬ ‫ و نم ت‬ ‫ بر ا ی ش ان زا وی اس ت‬ ‫ا ی ش ان اس ت‬ ‫س پ اسداری با ید کردن‪.‬‬ ‫ ‬ ‫م‬ ‫ِ‬ ‫ زا ا ی ن و‬ ‫ا ن د ی ش ه کردن ا ن در کار خ ال ق و خ ل قو ‪ ،‬رو ش ن ا ی ی ا ف زا ید ا ن در دل و غ ف ل ت‬ ‫ی‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ن اا ن د ش ی دن‪ ،‬ت ار ی کی ا ف زا ید ا ن در دل و ن ادا نی‪ ،‬مگراهی اس ت‬ ‫ابوعلی بَلعمی‪ ،‬تاریخ بَلعمی‬ ‫ ب زا ب ه گردون رس ی د‪ ،‬ن الهی هر ُمر غ ِ ز ار‬ ‫ ب ِاد ب هاری َو ز ید زا ط ف ِ‬ ‫ر َمر غ زار‬ ‫ ی غ ن ی م ج نُ ب ِ ِ‬ ‫خو الله ز ار‬ ‫ن الهی م زو و ِ‬ ‫ن مر غ ‪ ،‬ب وی ش ِ‬ ‫ باد َر ب ی ع‬‫ ش مار‪ ،‬ش‬‫ت‬ ‫خ ز و‬ ‫ِ‬ ‫ب ل ب ل و قُمری چ ه خوا ن د؟ یاد خ داو ن دگار‬ ‫هرگلو بر گی کههس ت‬ ‫ ‪ ،‬یاد خ دامی ک ن د‬ ‫هر ور ق ش د ف ریس ‪ ،‬معر ف ِ‬ ‫ کردگار‬ ‫ ب گ ِ‬ ‫ر رد خ ت ا ِ‬ ‫ن س ب ز رد ن ظ ر ِ هو ش ی ار‬ ‫ت‬ ‫ت‬ ‫ت‬ ‫سعدی‬ ‫‪11‬‬ ‫درك مطلب‬ ‫‪ 1‬به نظر بلعمی‪ ،‬چه چیزی سبب روشنایی دل میشود؟‬ ‫‪ 2‬در شعری که خواندید «گلها» و «برگها» چه چیزی را یاد میکنند؟‬ ‫‪ 3‬پیام مشترک بلعمی و سعدی چیست؟‬ ‫‪ 4‬برداشت شما از بیت «برگ درختان سبز در نظر هوشیار هر ورقش دفتریست معرفت کردگار»‬ ‫چیست؟‬ ‫‪.‬‬ ‫‪5‬‬ ‫دانش زبانی‬ ‫الف) گاهی برای زیبا و موزون شدن شعر‪ ،‬جای اجزای جمله تغییر می‌کند؛ از جمله اینکه فعل‬ ‫به جای اینکه در آخر جمله قرارگیرد در وسط و ح ّتی گاهی در ابتدای جمله قرار می‌گیرد؛‬ ‫مانند باز به گردون رسیدناله‌ی هر مر ِغ زار‬ ‫ناله‌ی موزون مرغ‪ ،‬بوی خوش اللهزار‬ ‫خیز و غنیمت شمار جنبش باد ربیع‬ ‫ب) ما مقصود خود را به صورت جمله بیان می‌کنیم‪«.‬جمله»‪ ،‬یک یا مجموع چند کلمه است‬ ‫که پیام کاملی را از گوینده به شنونده برساند‪.‬‬ ‫انواع جمله‬ ‫جمله‌ی خبری‪ :‬جملهای است که خبری را بیان می‌کند؛ مانند باد بهاری وزید‪.‬‬ ‫جمله‌ی پرسشی‪ :‬جملهای است که در آن پرسشی وجود دارد؛ مانند بلبل و قمری چه خواند؟‬ ‫جمله‌ی امری‪ :‬جملهای است که در آن خواهشی یا فرمانی‪ ،‬بیان می‌شود؛ مانند خیز و غنیمت  شمار‪.‬‬ ‫جمله‌ی عاطفی‪ :‬جملهای است که بیانگر احساس و عاطفه باشد؛ مانند چه گل زیبایی!‬ ‫‪12‬‬ ‫حکایت‬ ‫دو دوست‪ ،‬پیاده از جا ّدهای در بیابان عبور می‌کردند‪.‬بین راه برسر موضوعی اختالف پیدا کردند و‬ ‫بهمشاجره پرداختند‪.‬یکی از آنها از سرخشم بر چهره‌ی دیگری سیلی زد‪.‬‬ ‫دوستی که سیلی خورده بود‪ ،‬سخت آزرده شد ولی بدون اینکه چیزی بگوید‪ ،‬روی شن‌های بیابان‬ ‫نوشت‪ « :‬امروز بهترین دوست من برچهره‌ام سیلی زد‪».‬‬ ‫آن دوکنار یکدیگر بهراه خود ادامه دادند تا به یک آبادی رسیدند‪.‬تصمیم گرفتند قدری آنجا بمانند‬ ‫و کنار رودخانه استراحت کنند‪.‬ناگهان شخصی که سیلی خورده بود‪ ،‬لغزید و در رودخانه افتاد‪.‬دوستش‬ ‫به کمکش شتافت و او را نجات داد‪.‬او بعد از‌اینکه از غرق شدن نجات یافت‪ ،‬روی صخرهای سنگی‪،‬‬ ‫این جمله را حک کرد‪  « :‬امروز بهترین دوستم جان مرا نجات داد‪».‬‬ ‫تعجب از او پرسید‪  « :‬بعد از اینکه من با سیلی تو را آزردم‪ ،‬تو آن جمله را روی شن‌های‬ ‫دوستش با ّ‬ ‫صحرا نوشتی‪ ،‬ولی حاال این جمله را روی صخره حک می‌کنی؟»‬ ‫او لبخندی زد و گفت‪  « :‬وقتی از تو رنجیدم‪ ،‬روی شن‌های صحرا نوشتم تا باد‪ ،‬آن را پاک کند ولی‬ ‫محبت‬ ‫محبت کردی‪ ،‬آن را روی سنگ حک کردم تا هیچ تندبادی هم آن را پاک نکند و ّ‬ ‫وقتی تو به من ّ‬ ‫تو از یادم نرود‪».‬‬ ‫«داستان‌های کوتاه از نویسندگان ناشناس»‌‌‬ ‫‪13‬‬ ‫س‬ ‫در‬ ‫دوم‬ ‫ ک ن ی د‪.‬ا ی ن چ ن د ژ‬ ‫ّ‬ ‫پ ‬ ‫ ‬ ‫معلّ‬ ‫وا ه را‬ ‫ ‪ :‬ب چ ّ ه‌ها‪ ،‬هر جن گروه د ق ت‬ ‫ و گ ف ت‬ ‫م‪ ،‬چ ن د کلمه را روی ت خ ته ن و ش ت‬ ‫ که بارها ش ن ی ده‌ا ید و خ وا ن ده‌ا ید‪ ،‬یک بار د ی گر ب خ وا ن ی د و رد باره‌ی آ نها ف کر ک ن ی د‪:‬‬ ‫ ‬ ‫ ‪ ،‬خ ال ق ‪.‬‬ ‫خ ود‪ ،‬خ ل ق ‪ ،‬خ ل ق ت‬ ‫رد گ ک ن ی د‪ ،‬آ رام ب گ یر ید و با دوس ت ان گروه‬ ‫ ن‬ ‫هی چ ع ج له ن ک ن ی د‪.‬برای خ ب‬ ‫و ف کر کردن‪ ،‬زال م اس ت‬ ‫ ‬ ‫ خود را با ز گو ک ن ی د‪.‬‬ ‫ و  گو‪ ،‬و رد یا ف ت‬ ‫ بر سر فهم ا ی ن ژ‬ ‫وا گان و ار ت ب اط آ نها با ی کد ی گر‪ ،‬گ ف ت‬ ‫ی‬ ‫ ‪ :‬چ ون هر چ هار کلمه‪ ،‬ا ب ت دای‬ ‫قد ا ق ی س پری ش د‪.‬زفر نا ه ی کی زا اع ض ای گروه « ت ف ّ کر» گ ف ت‬ ‫ ک ی ی‬ ‫ م ‌ی ت وا ن د ب ه مع ن ای آ ن با ش د که ما ا نسان‌ها همه رد‬ ‫ی کسا نی دار ن د‪ ،‬ما ف کر م ‌ی ن م‪ ،‬ا ن ش ب اه ت‬ ‫او ‌ها ب ی ش ت ر م ‌ی ش ود‪.‬‬ ‫ ‬ ‫ف‬ ‫ ‬ ‫ت‬ ‫م‪،‬‬‫ ن ق طه‌ی آ غ زا آ فر ی ن ش ما ن ن د همهس ت ی م و هر چ ه زا آ ن قن طه دور م ‌ی ش و ی ‬ ‫ت‬ ‫ ‪ :‬ب ه راس ت ی که هر کلمه‪ ،‬نر گ و ب و ی ی دارد و ما ن ن د‬ ‫ و گ ف ت‬‫روا ه زا گروه «ای مان»‪ ،‬بر خ اس ت‬ ‫پ ن‬ ‫دو دار ن د‪.‬اع ض ای گروه برا ی ن باور ن د که‬‫ما هم و ظ ی ف های را بر ش‬ ‫ ‬ ‫ما دا ن ش آ​ م زو ان کالس‪ ،‬کل ت‬ ‫ خ ل ق و‬ ‫ه‬ ‫ا ی ن چ هار کلمه ب ه ت ر ت ی ب‬ ‫ ردس ت ی ب ه د ن ب ال م آ مده‌ا ن د؛ ز یرا ما با ش ن ا خ ت‬ ‫ خود و ش ن ا خ ت‬ ‫ ‪ ،‬سرا ن ج ام ب ه خ ال ق همه‌ی ا ی نها ای مان می آ‌ ور ی م‪.‬‬ ‫خ ل ق ت‬ ‫ ‪ :‬گروه‬ ‫ و گ ف ت‬ ‫ال »‪ ،‬ب ل ن د ش د و زا معلّم و ب ق ی ه‌ی گروه‌ها ج‬ ‫ا زا ه خواس ت‬ ‫ر ی نحا ه زا گروه «ا خ ق‬ ‫ال ن ی کو و ر ف ت ار پس ن د یده می‌دا ن د؛ چ ون ما ز ما نی م ‌ی ت وا ن ی م‬ ‫ما ر ی ش ه‌ی همه‌ی پد یده‌ها و ا ش ی ا را رد ا خ ق‬ ‫دا ن ی ک‪ ،‬پا ی ب ن د با ش ی م‪.‬‬ ‫خال و آ ب‬ ‫ ا ق‬ ‫س ی‬ ‫و ب ش ن ا م که ب ه رعا ی ت‬ ‫خ ال ق خ ود و ا ی ن عالم را خ ب‬ ‫م‬ ‫ی‬ ‫ ‬ ‫ ‬ ‫ ‪ ،‬ن کوکاری و ح ب ّ ت‬ ‫ و احسان اس ت‬ ‫ ‪.‬‬ ‫پس ر ش ته‌ی پ ی و ن د خ ود‪ ،‬خ ل ق و خ ل ق ت‬ ‫‪14‬‬ ‫عل‬ ‫ ‬ ‫ ‪ :‬دوس ت ان‪ ،‬ت و ج ّه ک ن ی د‪.‬ما ب ه تمام د یدگاه‌های سه گروه‪،‬‬ ‫مر یم زا گروه « م » بر خ اس ت‬ ‫ و گ ف ت‬ ‫ور علمی‪ ،‬م ش اهده‬ ‫ی‬ ‫ ‬ ‫گو داد یم؛ ّاما د یدگاه گروه ما ا ن اس ت‬ ‫ که همه چ ی ز را با ید ب هص ت‬ ‫خ ب‬ ‫و ش‬ ‫ و خ ال ق زا ن ظ ر ر ی ش ه‌ی کلمه‪ ،‬همر ی ش ه‬ ‫ ‬ ‫ که سه کلمه‌ی خ ل ق و خ ل ق ت‬ ‫ی‬ ‫ کرد‪.‬ن ظ ر گروه ما ا ن اس ت‬ ‫ر م ش ت ر ک رد همه‌ی آ نها د یده م ‌ی ش ود ولی کلمه‌ی « خ ود » با‬ ‫و زا یک خ ا ن واده‌ا ن د؛ چ ون سه ح ف‬ ‫ که هر کس ت نها ب ه‬ ‫ی‬ ‫ه‬ ‫ ‬ ‫ه‬ ‫ و ال ب ت ّه گروه‪ ،‬ن ت ی ج ه گ یری ج ال ب ی م کرده و آ ن‪ ،‬ا ن اس ت‬ ‫ب ق ی ه‪ ،‬مر ی ش ه ن ی س ت‬ ‫ نم ‌ی یا بد؛ ب ه هم ی ن س ب ب‬ ‫ ‪ ،‬خ ود با‬ ‫ خ ال ق ‪ ،‬دس ت‬‫ن ت‬ ‫خ ود ت ک ی ه ک ن د و خ ود ب ی ن ی را پ ی ش ه ز‬ ‫سا د ب ه ش ا خ ِ‬ ‫خ ال ق ‪ ،‬ار ت ب اطی ن دارد!‬ ‫ و  گوها و ب ح ث‌های خود را ب ی ان‬ ‫ ‬ ‫ع‬ ‫ گروه « مل» ب ود‪ ،‬ت ق ر ی ب ًا چ هار گروه‪ ،‬ن ت ی ج ه‌ی گ ف ت‬ ‫ا ک ن ون د ی گر ن و ب ت‬ ‫ی‬ ‫ ‬ ‫معلّ ه‬ ‫ کرده ب ود ن د‪.‬م م ا ن تهای کالس ن ش س ته ب ود و ب ه ف کر فرور ف ته ب ود‪.‬ال بد زا ا ن همه ت ف ت‬ ‫او و ز ی ب ا ی ِی ن گاه‬ ‫ رد آ ن ه ن گام‪ ،‬او ب ه چ ه چ ی ز ی می‌ا ن د ی ش ی د‪.‬‬ ‫ ‬ ‫ ز ده ش ده ب ود‪.‬ب ه هر حال کسی نمی‌دا نس ت‬ ‫ب چ ّ ه​ها ش گ ف ت‬ ‫ ‪ :‬خ ی لی عالی ب ود‪.‬ت ا ا ی ن ج ا بس ی ار ج ال ب‬ ‫ ب ود؛ چ ون ش ما‬ ‫ و گ ف ت‬ ‫معلّ‬ ‫ن ا گهان‪ ،‬م زا ج ای بر خ اس ت‬ ‫ با ت ف ّ ر رد باره‌ی چ هار وا ه ب ه ا د ی ه‌های ا های دس یا ف ه‌ا ید؛ اما ب ار ید ِ‬ ‫گروه «عمل» هم ن ظ ر‬ ‫ّ گ ذ‬ ‫ت ت‬ ‫تز‬ ‫ن ش‬ ‫ژ‬ ‫ک‬ ‫ود ان را ب ی ان ک ن ن د‪.‬‬ ‫خ ش‬ ‫‪15‬‬ ‫ ‬ ‫ِ‬ ‫دا ه‌ی ن ق ش ‬ ‫ ‪ :‬ما ف کر م ‌ی ک ن ی م ز‬ ‫ار ش هر چ ی ز ب ه ا ن ز‬ ‫ و گ ف ت‬ ‫ف اطمه ب ه نما ی ن د گی زا گروه خ ود بر خ اس ت‬ ‫ ش ‬ ‫ی‬ ‫ع‬ ‫ خ ود را رد ر ف ت ار و عمل خو ی ش نما یان م ‌ی ک ن د‪.‬‬ ‫ ؛ ع ن ی هر کسی خ ص ی ت‬ ‫و مل کرد م ف ی د آ ن اس ت‬ ‫ال ‪ ،‬ای مان‪ ،‬دا ن ش و ا ن د ی ش ه‌ی ما رد ر ف ت ار و گ ف ت ار ما آ ش کار م ‌ی ش ود‪.‬‬ ‫ا خ ق‬ ‫معلّم پس زا ش ن ی دن ن ظ ر گروه «عمل»‪ ،‬که آ خر ی ن گروه ب ود‪ ،‬ج لوی کالس آ مد و پ نج کلمه‌ی‬ ‫ ‪ :‬ا ی ن پ نج کلمه که‬ ‫د ی گر‪ ،‬ز یر آ ن چ هار کلمه ن و ش ‪ :‬ت ف ّ کر‪ ،‬ای مان‪ ،‬علم‪ ،‬عمل‪ ،‬ا ق س ‬ ‫خال ؛ پس گ ف ت‬ ‫ت‬ ‫ما ای آ فر ی ن ش ‬ ‫پ پ ‬ ‫ح‬ ‫گروه کال ِ ه‬ ‫ ام پ نج ِ‬ ‫ و ت ش‬ ‫ رد ق ی ق ت‬ ‫ ما ن ن د نج جن ره برای ش ن ا خ ت‬ ‫س ش ما م هس ت‬ ‫ن‬ ‫ی‬ ‫ ‪ ،‬ن ز د یک ت ر‬ ‫ ؛ ب ن ا برا ن‪ ،‬هر گروه با ب ی ان ن ظ ر خ ود‪ ،‬ما را یک ق دم ب ه آ         گاهی و ش ن ا خ ت‬‫الهی اس ت‬ ‫خود ان‪ ،‬مو ض وع را ب ش ن اس ن د‪.‬ما هم‬ ‫س‬ ‫ال کرد ن د زا ن ظ ر ش‬ ‫ کرد ن د‪.‬هر کدام زا گروه‌ها که خ ن گ ف ت ن د‪ ،‬ت ش‬ ‫ ‬ ‫ی ‬ ‫ برای شک ف و ش ا خ ِ ب‬ ‫ و‬ ‫ ته ر ز ی ب ا ی ی‌های آ فر ن ش ‪ ،‬با ید ب ه ت ف ّ کر رد باره‌ی خود‪ ،‬خل ق ‪ ،‬خ ل ق ت‬ ‫ن ت‬ ‫گو بده ی م‪ ،‬بس ی ار ب خ وا ن ی م و رد باره‌ی د یده‌ها‪ ،‬ش ن ی ده‌ها‬ ‫ ‬ ‫و و د ق ی ق ن گاه ک ن ی م‪ ،‬ش‬ ‫ردا ی م‪.‬خ ب‬ ‫خ ال ق ب پ ز‬ ‫و خ وا ن ده‌ها ب پرس ی م و زا پ رس ی دن نهراس ی م‪.‬‬ ‫اکبری شِ لدره‬ ‫درک مطلب‬ ‫‪ 1‬کدام واژه با سایر واژه ها هم خانواده نیست؟‬ ‫خالق‬ ‫خلقت‬ ‫خلق‬ ‫خود‬ ‫‪ 2‬به نظر گروه عمل‪ ،‬شخصیت هر کسی چگونه نمایان می شود؟‬ ‫‪ 3‬از نظر نویسنده ّ‬ ‫«تفکر»‪« ،‬ایمان»‪« ،‬اخالق»‪« ،‬علم» و «عمل» چه ارتباطی با هم دارند؟‬ ‫‪ 4‬به نظر شما تصویر درس چه ارتباطی با عنوان درس دارد؟‬ ‫‪................................................................................. 5‬‬ ‫‪16‬‬ ‫واژه آموزی‬ ‫به دوگروه از واژه های زیر‪ ،‬نگاه کنید‪:‬‬ ‫علم ← عالم‪ ،‬معلوم‪ ،‬معلّم‪ ،‬تعلیم‬ ‫ربط ← رابطه‪ ،‬مربوط‪ ،‬ارتباط‪ ،‬مرتبط‬ ‫همانگونه که می‌بینید‪ ،‬در همهی واژههای ردیف ا ّول‪ ،‬سه حرف (ع‪ ،‬ل‪ ،‬م) و در همهی‬ ‫واژههای ردیف دوم‪ ،‬سه حرف (ر‪ ،‬ب‪ ،‬ط) دیده میشود‪.‬این سه حرف در هر دو گروه واژه‪،‬‬ ‫بهترتیب قرار گرفتهاند‪.‬‬ ‫به این دسته از واژهها که سه حرف مشترک با ترتیب یکسان دارند‪ ،‬از نظر معنایی به هم نزدیک‬ ‫هستند و از یک ریشه و خانوادهاند‪ ،‬همخانواده میگوییم‪.‬شناخت همخانوادهها به تشخیص‬ ‫شکل درست واژهها در امال و فهم معنی آنها کمک میکند‪.‬‬ ‫گوش كن و بگو‬ ‫قصه‌ی «رفتار نیکان»‪ ،‬با د ّقت گوش دهید و بر اساس جدول زیرگفت و گو کنید؛  سپس‬ ‫به ّ‬ ‫به پرسش‌ها پاسخ دهید‪.‬‬ ‫عنوان‪ /‬نام داستان‬ ‫شخصيت ها‬ ‫مكان يا فضاي داستان‬ ‫زمان رخدادهاي داستان‬ ‫پيام داستان‬ ‫نام كتابي كه داستان از آن نقل شد‪.‬‬ ‫پرسش‌ها‬ ‫‪ 1‬موضوع اصلی داستان چه بود؟‬ ‫‪ 2‬چرا زبان مرد‪ ،‬بند آمده بود؟‬ ‫‪ 3‬پیامبر (ص) درباره ی رفتار با پدر و مادر چه سفارشی فرمودند؟‬ ‫‪ 4‬شعری که در داستان خوانده شد از کیست؟‬ ‫‪17‬‬ ‫بخوان و حفظ كن‬ ‫ای ِ‬ ‫مارد ع ز ی ز که ج ا نم ف دای ت و‬ ‫ن مهر با نی و لط ف و ص ف ای ت و‬ ‫ق ر با ِ‬ ‫ یاران و دوس ت ان‬ ‫هر گ ن ش د مح ب ّ ِ‬ ‫ت‬ ‫ ز‬ ‫م‬ ‫هم پ ا ی هی ح ب ّ ت‬ ‫ و مهر و و ف ای ت و‬ ‫ ‬ ‫ِ‬ ‫ر ‪ ُ ،‬برون نمیرود زا س ی نهام که هس ت‬ ‫ ‬ ‫مه ت‬ ‫ا ی ن س ی نه‪ ،‬خ نا هی ت و و ا ی ن دل‪ ،‬سرای ت و‬ ‫ای ِ‬ ‫مارد ع ز ی ز که ج ان دادهای مرا‬ ‫ ا گر که ج ان دهم ا ک ن ون برای ت و‬ ‫سهل اس ت‬ ‫ خ ن ودی من اس ت‬ ‫ ‬ ‫ خ ن ودی ت و ما ی هی ش‬ ‫ش‬ ‫ر ای ت و‬ ‫ر ای خ دا رد ض‬ ‫ز یرا ب ُ َود ض‬ ‫ِ‬ ‫ من‬ ‫ گر ب ود ا خ ت ی ار ج ها نی ب ه دس ت‬ ‫ی ‬ ‫میر خ ت م تمام ج هان را ب ه پای ت و‬ ‫ابوالقاسم حالت‬ ‫‪18‬‬ ‫خوانش و فهم‬ ‫‪ 1‬در مصراع «    می‌ریختم تمام جهان را به پای تو»‪« ،‬تو» به چه کسی اشاره دارد؟‬ ‫این سینه‪ ،‬خانه‌ی تو و این دل‪ ،‬سرای تو»‬ ‫‪ 2‬بیت « مهرت برون نمی‌رود از سینه‌ام که هست‬ ‫چگونه خوانده می‌شود؛ چرا؟‬ ‫‪19‬‬ ‫بخوان و بينديش‬ ‫دهدی‬‫روزی بود و روزگاری‪.‬در نزدیکی شهر‪ُ ،‬ه ُ‬ ‫بود که بسیار باهوش و زیرک بود و در باغی بر درختی‬ ‫النه داشت و در آن باغ‪ ،‬پیرزنی زندگی می‌کرد و‬ ‫چون پیرزن هر روز ریزه‌های نان‪ ،‬روی بام خانه‌اش‬ ‫می‌ریخت و هدهد می‌خورد با هم آشنا شده بودند و‬ ‫گاهی با هم احوالپرسی می‌کردند‪.‬‬ ‫‪20‬‬ ‫یک روز پیرزن از خانه بیرون آمد تا دنبال کاری برود‪ ،‬دید هدهد هم از آشیانه بیرون آمده‪ ،‬روی شاخه‌ی‬ ‫درخت نشسته است و آواز می‌خواند‪.‬‬ ‫پیرزن گفت‪   « :‬میدانی چه خبر است؟»‬ ‫هدهد گفت‪   «:‬چندان بیخبر هم نیستم؛ مگر خبر تازهای است؟»‬ ‫بچه‌ها را می‌بینی؟»‬ ‫پیرزن گفت‪   «:‬زیر درخت را نگاه کن‪ّ ،‬‬ ‫هدهدگفت‪   «:‬می‌بینم‪ ،‬دارند بازی می‌کنند‪».‬‬ ‫پیرزن گفت‪   «:‬معلوم می‌شود با همه‌ی زیرکی خیلی سادهای‪.‬آنها بازی نمی‌کنند بلکه دام و تله می‌گذارند‬ ‫تا تو و امثال تو را در دام بیندازند‪».‬‬ ‫هدهد گفت‪   «:‬اگر برای من است‪ ،‬زحمت بیهوده می‌کشند‪.‬من خیلی باهوشتر و زیرکتر از آن هستم‬ ‫که در دام بیفتم‪.‬تو هنوز مرا نشناختهای‪.‬چهل تا از این ّ‬ ‫بچه‌ها باید پیش من درس بخوانند تا بفهمند که یک‬ ‫بچه‌اند‪ ،‬بزرگترهایش‬ ‫مرغ را چگونه باید بگیرند‪.‬اینها که ّ‬ ‫هم نمی‌توانند مرا فریب بدهند‪».‬‬ ‫پیرزن گفت‪   « :‬در هرحال مواظب خودت باش و زیاد‬ ‫به عقل و هوش خودت مغرور نباش‪.‬همه‌ی مرغ‌هایی‬ ‫که در تله میافتند پیش از گرفتاری‪ ،‬همین حرف‌ها را‬ ‫می‌زنند؛ ولی ناگهان به هوای دانه و به طمع خوراک‬ ‫به دام می افتند‪».‬‬ ‫‪21‬‬ ‫هدهد گفت‪  « :‬خاطر شما آسوده باشد‪.‬من حواسم جمع جمع است‪».‬‬ ‫پیرزن گفت‪   « :‬امیدوارم اینطور باشد‪».‬‬ ‫بعد از باغ بیرون رفت و تا ظهر نیامد‪.‬کودکان هم تا نزدیک ظهر آنجا بودند و خسته شدند و‬ ‫دام‌ها و تله‌ها را جمع کردند و رفتند‪.‬هدهد وقتی باغ را خلوت دید‪ ،‬کم کم پایین آمد و به هوای‬ ‫اینکه از دانه‌هایی که کودکان پاشیده‌اند استفاده کند‪ ،‬روی زمین نشست و به دنبال دانه گشت‪.‬‬ ‫بچه‌ها یادش رفته بود توری را که با نخ نازک درست کرده بود‪ ،‬جمع کند و هدهد‬‫اتّفاق ًا یکی از ّ‬ ‫همچنانکه دانه می‌خورد به آن تله رسید و ناگهان نخ‌ها بر دست و پای او محکم شد؛ هر چه‬ ‫کوشش کرد خود را نجات بدهد‪ ،‬نشد که نشد‪.‬‬ ‫با همه زیرکی به دام افتاد‬ ‫مرغ زیرک که می‌رمید از دام‬ ‫و از ترس و ناراحتی بیهوش شد‪.‬‬ ‫در این موقع پیرزن به خانه برگشت و از هر طرف‪ ،‬باالی درخت‌ها و بام‌ها را نگاه کرد‪.‬هدهد‬ ‫را ندید تا نزدیک درخت آمد و دید هدهد در دام افتاده است‪.‬پیرزن نخ‌های تور را پاره کرد و هدهد‬ ‫را تکان داد تا به هوش آمد و به او گفت‪  « :‬دیدی که آخر به َط َم ِع دانه‪ ،‬خودت را گرفتار کردی !»‬ ‫هدهد گفت‪ « :‬بله گرفتار شدم ا ّما این گرفتاری از طمع نبود‪ ،‬قسمت و سرنوشت بود و با‬ ‫سرنوشت هم نمی‌توان جنگید‪.‬دام را که برای من تنها نگذاشته بودند‪.‬اگر هرکس دیگر هم به‬ ‫جای من بود و قسمتش این بود که در دام بیفتد‪ ،‬می‌افتاد ح ّتی اگر یک کالغ بود‪».‬‬ ‫پیرزن گفت‪  « :‬این طور نیست‪.‬ا ّول اینکه کالغ کمتر به دام می‌افتد‪.‬دوم اینکه کالغ نه زیبا‬ ‫و خوش آواز است که او را در قفس نگاه دارند و نه گوشتش خوراکی است که او را بکشند و‬ ‫بخورند و اگر هم در دام بیفتد او را رها می‌کنند که برود‪.‬دام و تور و تله را همیشه برای مرغ‌های‬ ‫‪22‬‬ ‫زیبا و خوش آواز یا حیواناتی می‌گذارند که گوشتشان خوراکی است؛ ا ّما اینکه میگویی قسمت و سرنوشت‬ ‫بوده است‪ ،‬این هم درست نیست‪.‬قسمت و سرنوشت‪ ،‬بهانه‌ی آدم‌های تنبل یا خطاکار است که می‌خواهند‬ ‫برای خطای خود بهانهای بیاورند‪.‬قسمت فقط نتیجه‌ی کارهای خودمان است‪.‬اگر درست فکر کرده باشیم‪،‬‬ ‫مو ّفق می‌شویم و اگر اشتباه کرده باشیم‪ ،‬شکست می‌خوریم یا گرفتار می‌شویم‪.‬اگر قسمت بود که تو در‬ ‫دام بیفتی‪ ،‬من نمی‌رسیدم و تو را نجات نمی‌دادم‪ ،‬ا ّما می‌بینی که حاال نجات یافتهای؛ پس قسمتی در کار‬ ‫نبوده است‪.‬گرفتار شدن تو در اثر غفلت بود و سر رسیدن من هم نشان این است که عمر تو هنوز به پایان‬ ‫نرسیده است؛ اگرنه کودکان زودتر از من بر می‌گشتند و تو را گرفتار می‌کردند‪».‬‬ ‫هدهد گفت‪  « :‬درست است‪.‬من با همه‌ی زیرکی و هوشیاری‪ ،‬باز هم اشتباه کردم‪».‬‬ ‫سندبادنامه‪ ،‬مح ّمدبن علی َظهیری َسمرقندی‬ ‫درک  و دريافت‬ ‫‪ 1‬تفاوت‌های کالغ و هدهد را بیان کنید‪.‬‬ ‫توجه به متن درس‪ ،‬پیرزن چه ویژگی‌هایی داشت؟‬ ‫‪ 2‬با ّ‬ ‫‪ 3‬به نظر شما چرا بعضی از افراد‪ ،‬زود به دام میافتند؟‬ ‫‪ 4‬تاکنون به دامهای فضای مجازی فکر کردهاید؟ چرا افراد ممکن است در این دامها گرفتار‬ ‫شوند؟‬ ‫‪ 5‬از این داستان چه فهمیدید؟‬ ‫‪23‬‬ ‫کارگاه درس پژوهی‬ ‫ ‪ 1‬یکی از نویسندگان زیر را به دلخواه انتخاب و گزارش کوتاهی درباره‌ی او به کالس ارائه دهید‪.‬‬ ‫ابوعلی بلعمی‬ ‫سعدی‬ ‫ابوالقاسم حالت‬ ‫‪ 2‬جمله‌های زیر را بخوانید و به واژه‌هایی که زیر آنها خط کشیده شده است‪ ،‬د ّقت کنید‪.‬‬ ‫پرنده پرید‪.‬‬ ‫پروانه روی گل نشست‪.‬‬ ‫علی کتاب را از روی میز برداشت‪.‬‬ ‫در زبان فارسی معموال ً در ابتدای جمله «نهاد» و در انتهای جمله «فعل» می‌آید‪.‬‬ ‫‪24‬‬ 25 ‫ر‬ ‫د‬ ‫س‬ ‫س‬ ‫وم‬ ‫ و پ ی وس ته ب ه ق صد‬ ‫رد ز مان ق د ی م‪ ،‬پ ش‬ ‫اد اهی ب ود که ب ه ش کار و ش‬ ‫گرد عال ق ه دا ش ت‬ ‫ ‪.‬ا ی ن پ ش‬ ‫اد اه‪ ،‬ب زا ی‬ ‫ا می‌ا ن دا خ ت‬ ‫ و کم ن د رد گردن ح ی ن‬ ‫وا ت‬ ‫ش کار‪ ،‬اس ب‬ ‫ می ت ا خ ت‬ ‫روا ‪ ،‬پ ر ن دگان را زا آ سمان فرود می آ‌ ورد‪.‬ش اه ا ی ن ب زا را بس ی ار‬ ‫ که ب ه یک پ ز‬ ‫دا ش ت‬ ‫ می‌ کرد‪.‬‬ ‫ خود ت ر ب ی ت‬ ‫ و او را ب ه دس ت‬ ‫ دا ش ت‬ ‫دوس ت‬ ‫ ّ ً م ِ‬ ‫ گر ف ته ب ه ش کار ر ف ته ب ود‪.‬آ هو ی ی زا پ ی ش او‬ ‫ت‬ ‫س‬ ‫د‬ ‫ر‬‫ب‬ ‫ ‬ ‫را‬ ‫ا ‬ ‫ز‬ ‫ب‬ ‫ ‬ ‫ن‬‫ ‬ ‫آ‬ ‫ی‬ ‫رو ‬ ‫ز‬ ‫ک‪،‬‬ ‫ل‬ ‫ا ت ف قا ا َ‬ ‫ و زا همراهان‬ ‫ و آ هو را ن ی ا ف ت‬ ‫ خو ش حالی ب ه د ن ب ال او ت ا خ ت‬ ‫ و ملک زا ش ّد ت‬ ‫ ذ ت‬ ‫ گ ش‬ ‫ج دا ا ف ت اد و بر خ ی زا همراهان ن ی ز رد پ ی او می ت‌ ا خ ت ن د؛ ّاما ملک چ ن ان ت ن د می را ن د که باد‬ ‫َ‬ ‫ب ه گرد او نمی‌رس ی د‪.‬‬ ‫ ‬ ‫ و د ش ت‬ ‫ر می ت ا خ ت‬ ‫ را ب ه هر ط ف‬ ‫رد ا ی ن حال‪ ،‬شت ن گی بر او چ یره ش د‪َ.‬مر ک ب‬ ‫و صحرا می‌ پ ی مود ت ا ب ه دامان کوهی رس ی د و د ید که زا باالی آ ن‪ ،‬آ ب ی ز الل می‌ چ کد‪.‬‬ ‫ را که‬ ‫ و آ ن آ ب‬ ‫ف‬ ‫ ‬‫گر‬ ‫ ‬ ‫ ‬ ‫کوه‬ ‫ر‬‫ی‬ ‫ ‬ ‫ ‬‫ز‬ ‫ورد؛‬‫ ‬‫آ‬ ‫رون‬ ‫ی‬ ‫ ‬ ‫ب‬ ‫ ‬ ‫‪،‬‬‫ ‬ ‫ ‬‫ش‬ ‫دا‬ ‫ ‬ ‫ش‬ ‫ک‬ ‫ملک‪ ،‬ج امی که رد ت َر ‬ ‫ت‬ ‫ت‬ ‫‪26‬‬ ‫ق طره ق طره زا کوه می‌ چ ک ی د رد آ ن ج ام ج مع کرد‬ ‫ ج ام‬ ‫ که ب ن و ش د‪.‬ب زا پ ر ز د و آ ب‬ ‫و خواس ت‬ ‫ی ‬ ‫ ‪ ،‬آ ز رده‬‫اد اه زا آ ن حر ک ت‬ ‫خ ‪.‬پ ش‬ ‫را تمام ر ت‬ ‫خ اطر شگ ت‬ ‫ و ج ام را ز یر کوه گر ف ت‬ ‫ ت ا ماالمال‬ ‫ رسا ن د‪.‬بار د ی گر‪،‬‬‫ که ب ه ل ب‬ ‫ش د و خواس ت‬ ‫ی ‬ ‫ ب زا حر ک ت ی کرد و آ ب‬ ‫خ ‪.‬ش اه زا ‬ ‫ ج ام را ر ت‬ ‫ ‬ ‫ شت ن گی خ ش م گ ی ن ش د‪.‬ب زا را بر ز م ی ن‬ ‫ش ّد ت‬ ‫ال کرد‪.‬‬ ‫ کو ب ی د و ه ک‬ ‫‪27‬‬ ‫رکا دار ش اه رس ی د و ب زا را شک ته د ید و ش اه را شت نه یا ف ت‬ ‫ ‪.‬ب ی ن‬ ‫رد گ‪،‬‬ ‫ب‬ ‫رد ا ی ن حال‪،‬‬ ‫ُ‬ ‫ دهد‪.‬‬ ‫ که ب ه ش اه آ ب‬ ‫ج ام را پا ک ی ز ه ش س ت‬ ‫ و خواس ت‬ ‫ ز الل که زا کوه فرو می‌ چ کد‪ ،‬م ی ل دارم و م ج ال ا ی ن که ق طره‬ ‫ش اه فرمود که من ب ه آ ن آ ب‬ ‫ق طره رد ج ام ج مع ش ود‪ ،‬ن دارم‪.‬ت و باالی کوه برو و زا م ن ب ع ا ی ن آ ب‬ ‫ ‪ ،‬ج ام را پُ ر ک ن و فرود آ ر‪.‬‬ ‫ ‪.‬چ ش مه ای د ید که آ ب‬ ‫ زا آ ن‪ ،‬ق طره ق طره ب یرون می آ‌ مد و‬ ‫رکا دار زا کوه باال ر ف ت‬ ‫ب‬ ‫ دها ِ‬ ‫ و آ ِ ب‬ ‫چ ‬ ‫ن‬ ‫ا رد وی ا ث ر کرده اس ت‬ ‫رار آ ف ت ب‬‫ آ ن ش مه مرده و ح ت‬ ‫ژا دها ی ی بر ل ب‬ ‫ چ ش مه م خلوط می‌ ش ود و ق طره ق طره زا کوه فرو می‌ چ کد‪.‬‬ ‫ود با آ ب‬ ‫ز ه آر   ل ش‬ ‫ سرد‬‫ر رسا ن ی د و ج امی آ ب‬ ‫رکا دار سراس ی مه زا کوه پا ی ی ن آ مد و آ ن چ ه را د یده ب ود ب ه ع ض‬ ‫ب‬ ‫زا ظ ر فی که همراه دا ش ت‬ ‫ ب ه ش اه داد‪.‬‬ ‫ا ک زا چ ش م بار ید‪.‬‬ ‫ را بر ل ب‬ ‫ نهاد و ش‬ ‫ش اه ج ام آ ب‬ ‫ ‪.‬ش اه آ هی سرد بر شک ی د و‬ ‫ گر یه‌ی ش ما ش ده اس ت‬ ‫س ال کرد که چ ه چ ی ز مو ج ب‬ ‫رکا دار ؤ‬ ‫ب‬ ‫ و فرمود که بر م گر ب زا ا فسوس می‌ خورم‬ ‫ ج ام را ب ه تمامی ب زا گ ف ت‬ ‫ق ّصه‌ی ب زا و ر ی خ ت ن آ ب‬ ‫ پ ش ی مان شگ ته‌ام‪،‬‬ ‫ی‬ ‫ که چ ن ان ج ا ن ور ع ز ی ز ی را ب ی ج ان کردم‪.‬من زا ا ن حر ک ت‬ ‫ ن ام ن اس ب‬ ‫و ق ت ی که پ ش ی ما نی سودی ن دارد‪.‬‬ ‫بازنویسی از کتاب «انوار ُسهیلی»‪ ،‬اثر واعظ کاشفی‬ ‫‪28‬‬ ‫درك مطلب‬ ‫‪ 1‬وقتی رکابدار به پادشاه رسید چه دید؟‬ ‫‪ 2‬پادشاه چه شخصیتی داشت؟ با استفاده از متن درس دلیل خود را بیان کنید‪.‬‬ ‫‪ 3‬هدف نویسنده از بیان جملهی «پشیمانی سودی ندارد» چیست؟‬ ‫‪ 4‬به نظر شما چه شرایطی برای تصمیمگیری الزم است؟‬ ‫‪.‬‬ ‫‪٥‬‬ ‫دانش زبانی‬ ‫در سال‌های گذشته آموختیم که واژه‌ها در زبان فارسی‪ ،‬گاهی یک بخش (هجا) دارند‪.‬‬ ‫مانند گل‪ ،‬دل‪ ،‬رفت  ‪ ،‬چید‬ ‫گاهی واژه‌هایی داریم که چند بخش (هجا) دارند‪.‬‬ ‫رفتن ـ دلدار ـ ُگلکار (‪ 2‬بخش)‬ ‫رفتنی ـ دلداری ـ گلکاری (‪ 3‬بخش)‬ ‫خواندن واژه‌ها و جمله‌های کوتاه و یکبخشی معمو ًال مشکلی ندارد‪ ،‬ا ّما در جملههای چندبخشی‪،‬‬ ‫ِ‬ ‫توجه کنید‪:‬‬ ‫تشخیص شکل درست خواندن‪ ،‬دشوار است‪.‬به نمونه‌ی زیر ّ‬ ‫شاه‪ ،‬بازی داشت‪.‬‬ ‫ورزش‪ ،‬مسابقه‬ ‫بازی‬ ‫یک باز‪ ،‬پرندهای شکاری‬ ‫‪29‬‬ ‫بخوان و حفظ كن‬ ‫ ‬‫ اس ت‬‫ با ا ی ن که س خ ن ب ه لط ف آ ب‬ ‫ کم گ ف ت ن هر س خ ن‪ ،‬ص ب‬ ‫وا اس ت‬ ‫ ‬ ‫ ار چ ه همه ز الل خ ی ز د‬ ‫آ ب‬ ‫زا خوردن پ ر‪ ،‬مالل خ ی ز د‬ ‫ کم گوی و زگ یده گوی‪ ،‬چ ون ُرُد‬ ‫د ت و‪ ،‬ج هان ش ود پ ر‬ ‫ت ا ز ا ن ک‬ ‫ال زا س خ ن چ و ُرُد ت وان ز د‬ ‫ف‬ ‫ ب ود که پ ر ت وان ز د‬ ‫آ ن شخ ت‬ ‫ی س گ ِ ِ‬ ‫ل دما غ پ رور‬ ‫ ک د ته‬ ‫زا خرمن صد گ ی اه‪ ،‬ب ته ر‬ ‫نظامی‬ ‫‪30‬‬ ‫خوانش و فهم‬ ‫‪ 1‬منظور از بیت «کم گوی و گزیده گوی چون در تا ز اندک تو جهان شود پر» چیست؟‬ ‫توجه به نشانه گذاری‌ها‪ ،‬بیت زیر را بخوانید‪.‬به نظر شما خواندن کدام یک صحیح است؟‬ ‫‪ 2‬با ّ‬ ‫با دلیل بیان کنید‪.‬‬ ‫آن خشت بود که‪ ،‬پر توان زد»‬ ‫«الف از سخن‪ ،‬چو در توان زد‬ ‫آن خشت بود که پر‪ ،‬توان زد»‬ ‫«الف از سخن چو در‪ ،‬توان زد‬ ‫‪31‬‬ ‫در‬ ‫سچ‬ ‫هارم‬ ‫ه‬ ‫من هم ما ن ن د ش ما‪ ،‬مو ج ودی ز ن ده س ت م و ز ن د گی من‪ ،‬ز‬ ‫فرا و فرودها و داس ت ا نی طوال نی‬ ‫ م ث ل ز ن د گی خود ش ما‪.‬ال ب ت ّه ا ی ن را هم ب گو ی م که عمر من بس ی ار طوال نی ت ر زا ز ن د گی‬ ‫دارد؛ ردس ت‬ ‫ ‪.‬داس ت ان ز ن د گی من زا همان آ غ زا ت ار ی خ م ی هن ع ز ی ز مان‪ ،‬ا یران‪ ،‬ش روع ش ده‬ ‫ش ماس ت‬ ‫ن ا یران‪ ،‬همراهی کرده‌ام‬ ‫ و همچ ن ان با ش ور و ش ادا ب ی ادامه دارد‪.‬من با همه‌ی مردم مهر با ِ‬ ‫اس ت‬ ‫و بر ز بان همه‌ی آ ن ان ج اری ب وده‌ام‪.‬هر ا یرا نی با آ واهای دل ن ش ی ن و ن غ مه‌های مهر با نی من‪،‬‬ ‫رور می‌ یا بد و ب ز گر می‌ ش ود‪.‬ا ف ت خ ارها ی ی که ش ما زفر ن دان مهر بان‪ ،‬با ت ش‬ ‫ال و کو ش ش خود‬ ‫پ ش‬ ‫ی‬ ‫ع ظ ‬ ‫ی‬ ‫ که‬ ‫ من و ش ما ب ه ا ن اس ت‬ ‫ سر ب ل ن دی و اع ت ب ار من می‌ ش ود‪.‬ب ز ر گی و م ت‬ ‫می آ‌ فر ن ی د‪ ،‬باع ث‬ ‫ با هم‪ ،‬ک ن ار هم و ن گاه ب ان هم با ش ی م‪.‬ردطول ت ار ی خ ‪ ،‬زفر ن دان ب ی ش  ماری با من ب ز گر ش ده‌ا ن د‬ ‫دا ا‪ ،‬ا ف ت خ ار آ فر یده‌ا ن د‪.‬ح ت ًما رد یا ف ت ی د که م ق صودم زا ا ی ن زفر ن دان ع ز ی ز ‪ ،‬چ ه‬ ‫و ب ه یاری پ روردگار ن‬ ‫ کسا نی هس ت ن د !‬ ‫ ‬‫اد ‪ ،‬زفر دان من هس د؛ زفر دا نی ه بر ُش کوه و ش و ک ِ‬ ‫ن علم و ب‬ ‫آ ری‪ ،‬همه‌ی آ ن ب رگا ِ‬ ‫ت‬ ‫ک‬ ‫ن‬ ‫تن‬ ‫ن‬ ‫ز‬ ‫وطن و من ا زف وده‌ا ن د‪.‬من رد طول ت ار ی خ ‪ ،‬رو یدادهای ب ی ش  ماری را د یده‌ام و بس ی اری زا آ نها‬ ‫را ب ه ش کل ن و ش ته‪ ،‬برا ی ت ان ن گاه دا ش ته‌ام‪.‬من ش اهد دالوری‌ها و پ هلوا نی‌های زفر ن دان خود‬ ‫‪32‬‬ ‫رو ی‌ها را د یده‌ام‪.‬گاهی د ش م ن ان ب ه هر سه‌ی ما (وطن‪ ،‬ش ما و من)‬ ‫ب وده‌ام و ش کس ت‌ها و پ ی ز‬ ‫ت ا خ ته‌ا ن د؛ ّاما ب ه یاری خ دای ب ز گر ‪ ،‬همه با هم‪ ،‬همچ ن ان پا ب ج‬ ‫ر ا و اس ت وار ی م‪.‬گاهی با کسان د ی گر‪،‬‬ ‫ی‬ ‫ ‬ ‫ه‬ ‫ ‬ ‫ ی م‬ ‫در و ت وان خود‬ ‫ ‪ ،‬بس ته‌ا یم و ب ه م پ ی وس ته‌ا یم و با ا ن کار بر ق ت‬ ‫دوس ت ی کرده‌ا یم و پ مان ح ب ّ ت‬ ‫ا زف وده‌ا ی م‪.‬‬ ‫ ک ی س ‬ ‫ی ‬ ‫ ؛ ن ام من ف ارسی‬ ‫ب ی گمان ت ا ا ن ج ا پ ی برده‌ا ید که من تم‪.‬آ ری‪ ،‬گمان ش ما رد س ت اس ت‬ ‫ ؛ ز بان ف ارسی‪.‬همان که ا ی ن ک ج لوی چ ش م ش ما روی ص فحه‌ی ک ت ب‬ ‫ا و بر سر ز با ن ت ان‬ ‫اس ت‬ ‫اس ت‬ ‫ ‪.‬‬ ‫ا ک ن ون ب گ ذ ار ید خودم را کمی ب ی ش ت ر ب ه ش ما مع ّر فی ک ن م‪.‬من‪ ،‬چ ن د چ هره دارم‪ :‬ی کی آ وا و صدا که‬ ‫ ه‬ ‫ که‬ ‫گو دادن‪ ،‬آ ن را می‌ ف م ی د‪.‬چ هره‌ی دوم‪ « ،‬خط» اس ت‬ ‫رد گ ف ت ار ظ اهر می‌ ش ود و ش ما با ش‬ ‫رد ن و ش ت ار آ ش کار می‌ ش ود و ش ما ب ه کمک چ ش م و زا راه د یدن با آ ن آ ش ن ا می‌ ش و ید و آ ن را رد ک ‬ ‫می‌ ک ن ی د‪.‬‬ ‫ا اره ب ه کار گر ف ته می‌ ش وم‪.‬‬ ‫ل ش‬‫گاهی ن ی ز ب ه ج ای گ ف ت ن و ن و ش ت ن ب ه ش ک ِ‬ ‫ا ک ن ون دلم می‌ خواهد کمی رد باره‌ی چ هره‌ی دوم خودم برا ی ت ان ب گو ی م؛ چ ون ا ی ن چ هره رد طول‬ ‫ ‪.‬هرکلمه یا ژ‬ ‫ی ‬ ‫وا ه‪،‬‬ ‫ت ار خ ‪ ،‬گر ف ت ار سل ی ق ه‌ها ش ده و ت غ ی ی ت‬ ‫را و چ ن دگا ن گی‌ها ی ی را پ ی دا کرده اس ت‬ ‫وا ه‌ها‬ ‫وا ه‪ ،‬ت ل ّ ف ظ ‪ ،‬مع ن ی و معمو ًال یک ش ک ِ‬ ‫ل ن و ش ت ن دارد‪.‬بر خ ی ژ‬ ‫ ‪.‬هر ژ‬ ‫ پاره ای زا پ ی کر من اس ت‬ ‫ یا کلمه‌ها‪ ،‬دو ت ل ّ ف ظ یا دو ش کل و دو یا چ ن د مع ن ی دار ن د‪.‬ت ل ّ ف ظ و مع ن ی را فع ًال رها می‌ ک ن م و زا ش کل‬ ‫ ‬ ‫ ‬ ‫ ؛ م ث ًال‬ ‫ اس ت‬ ‫ن و ش ت اری خودم برا ی ت ان نم نو ه‌ها ی ی ب ی ان می‌ ک نم که هر دو ش کل ن و ش ته‪ ،‬ردس ت‬ ‫‪33‬‬ ‫ا خ نا ه یا ک ت ا ب خ نا ه‪ ،‬مهر بان ت ر یا مهر با ن ت ر‪،‬گلدان‌ها یا گلدا نها و‪....‬‬ ‫ال ه‌ی پ ر ن ده یا ن‬ ‫ال ٔه پ ر ن ده‪ ،‬ک ت ب‬ ‫ن‬ ‫وا ه‌ها کمی‬ ‫ کرد ید‪ ،‬ا گر چ ه ش ی وه‌ی ن و ش ت ن ا ی ن ژ‬ ‫ّ‬ ‫خو ‪ ،‬همان طور که د ید ید و د ق ت‬ ‫دوس ت ان ب‬ ‫ و یه چ ت ف او تی با هم ن دارد‪.‬‬ ‫ ‬ ‫ با هم ق‬ ‫فر دارد‪ ،‬ت ل ّ ف ظ و مع ن ای آ نها ی کسان اس ت‬ ‫گو ‪ ،‬چ ش م‪ ،‬ذ هن و ب ل که با ج ا ن ت ان همراهم‪.‬ش ما‬ ‫هس‬ ‫من پ ی وس ته ب زر بان ش ما ج اری ت م و با ش‬ ‫ن ی ز ب کو ش ی د که همواره با هم و ن گاه ب ان م ی هن با ش ی م‪.‬‬ ‫ای ا ی ن خ نا ه‌ام‪.‬‬ ‫ و من عامل پ ی وس ت گی و ا تّ حاد همه‌ی اع ض ِ‬ ‫وطن‪ ،‬خ نا ه‌ی ش ماس ت‬ ‫ ش ما رد هر ج ای ا یران و رد هر شگو ه‌ی ج هان‪ ،‬ز با ِ‬ ‫ن م ّلی ا یرا ن ی ان‪،‬‬ ‫ اس امه و س ِد ا خ ِ‬ ‫ن شن ت‬ ‫شن ن‬ ‫ی‬ ‫ ع ن ی ز بان ف ارسی اس ت‬ ‫ ‪.‬‬ ‫اکبری شِ لدره‬ ‫درک مطلب‬ ‫‪ 1‬مقصود از«  آواهای دلنشین» و « نغمه‌های مهربانی» چیست؟‬ ‫معرفی شده است؟‬ ‫‪ 2‬چرا زبان موجودی زنده ّ‬ ‫‪ 3‬چرا نویسنده زبان فارسی را به شناسنامه مانند کرده است؟‬ ‫‪ 4‬به نظر شما‪ ،‬زبان فارسی چه نقشی در وحدت و یکپارچگی ملّت ایران دارد؟‬ ‫‪................................................................................. 5‬‬ ‫‪34‬‬ ‫واژه آموزی‬ ‫یکی از نشانه‌های جمع بستن واژه‌ها در زبان فارسی‪ ،‬افزودن نشانه‌ی «ان» به پایان‬ ‫واژه‌هاست؛ مانند‪:‬‬ ‫واژه‌ی جمع‬ ‫نشانه ی جمع‬ ‫واژه‌ی مفرد‬ ‫دوستان‬ ‫ان‬ ‫‪+‬‬ ‫دوست‬ ‫دشمنان‬ ‫ان‬ ‫‪+‬‬ ‫دشمن‬ ‫فرزندان‬ ‫ان‬ ‫‪+‬‬ ‫فرزند‬ ‫ایرانیان‬ ‫ان‬ ‫‪+‬‬ ‫ایرانی‬ ‫توجه‪ :‬همیشه این گونه نیست که به سادگی‪ ،‬نشانه‌ی جمع « ان» به واژه‌ها بپیوندد‬ ‫ّ‬ ‫و بدون هیچ تغییری‪ ،‬واژه ی جمع ساخته شود‪.‬در برخی از واژه‌ها پس از افزودن نشانه ی‬ ‫«ان»‪ ،‬تغییراتی به وجود می‌آید تا شکل جمع به دست آید‪.‬به نمونه‌های زیر د ّقت کنید‪:‬‬ ‫واژه‌ی جمع‬ ‫نشانه‌ی جمع« ان»‬ ‫واژه‌ی مفرد‬ ‫ستارگان‬ ‫ان‬ ‫ستاره‬ ‫پرندگان‬ ‫ان‬ ‫پرنده‬ ‫دانایان‬ ‫ان‬ ‫دانا‬ ‫بیگانگان‬ ‫ان‬ ‫بیگانه‬ ‫چهارپایان‬ ‫ان‬ ‫چهارپا‬ ‫‪35‬‬ ‫حکایت‬ ‫حال من‪.‬‬ ‫دوستی پدر و مادر بود و مهربانی ایشان بر ِ‬ ‫ِ‬ ‫ا ّول نعمتی که ایزد تعالی‪ ،‬به من بخشید‪،‬‬ ‫چون سال عمر من به هفت رسید‪ ،‬مرا بر خواندن علم برانگیختند‪.‬من نیز‪ ،‬همین که اندک آگاهی‬ ‫شوق فراوان در فراگیری آن کوشیدم… ‪.‬‬‫یت علم بشناختم‪ ،‬با ِ‬ ‫یافتم و ارزش و اه ّم ِ‬ ‫کسب علم بکوشند و درک و فهم آن را گرامی بدارند‪ ،‬که طلب علم‬ ‫ِ‬ ‫بر مردمان واجب است که در‬ ‫از گرانبهاترین کارهاست و انسان تا زنده است‪ ،‬باید جویای علم و ادب و کردار نیک باشد‪.‬‬ ‫نور ادب دل را روشن میکند و تجربه اندوزی‪ ،‬انسان را از جهل و نابودی می رهاند‪.‬همچنان که‬ ‫عمل نیک‪ ،‬شُ کوه و جمال می گیرد‪ ،‬زیرا که‬ ‫جمال خورشید‪ ،‬روی زمین را ُپرنور میگرداند‪ ،‬علم نیز به ِ‬ ‫ِ‬ ‫میوه ی درخت دانش‪ ،‬نیکوکاری است و نیا ُزردن دیگران‪.‬‬ ‫کلیله و دمنه‪ ،‬ترجمهی نصراهلل ُمنشی با تلخیص و اندک تغییر‬ ‫بیت زیر را بخوانید و درباره ی ارتباط مفهوم آن با متن باال‪ ،‬در گروه خود گفت وگو کنید‪.‬‬ ‫علم بی عمل‪ ،‬زهری است بی نوش‬ ‫که ِ‬ ‫کسب علم کردی‪ ،‬در عمل کوش‬ ‫ِ‬ ‫چو‬ ‫جامی‬ ‫‪36‬‬ ‫در‬ ‫سپ‬ ‫نجم‬ ‫ش ا ید ش ن ی ده با ش ی د که هر گاه‪ ،‬کسی کار بس ی ار د ش واری را با پ ی ز‬ ‫رو ی ب ه پا یان برسا ن د‪،‬‬ ‫ مرحله زا ن بردهای‬ ‫ ‪.‬ه ف ت  خ ان‪ ،‬ن ام ه ف ت‬ ‫می گو ی ن د زا «ه ف ت  خ ان» گ ش‬ ‫ ذ ته اس ت‬ ‫ ‬ ‫ ‪.‬ی کی زا ز ی ب ا ت ر ی ن ب خ ش ‌های‬ ‫ی ‬ ‫س ‬ ‫ر تم با ن یروهای اهر م ن ی و گ ذ ش ت ن زا د ش واری‌ها اس ت‬ ‫اد اه ا یران با ش ماری‬ ‫ ‪.‬ه ن گامی که ک ی کاووس‪ ،‬پ ش‬ ‫س ‬ ‫ش اه ن امه‪« ،‬ه ف ت​‬ ‫ خ ان ر تم» اس ت‬ ‫ما ن دران گر ف ت ار می‌ ش ود‪ ،‬رس ت م رد ا ی ن ز مان ب ه‬ ‫زا ب ز رگان س پاه خود رد چ ن گ د ی وان ز‬ ‫ می‌ ک ن د ت ا آ ن ان را زا ب ن د رها ی ی دهد‪.‬‬ ‫سوی ز‬ ‫ما ن دران حر ک ت‬ ‫ خود‪ ،‬ر خ ش ‪ ،‬با ش یر و ژا دها پ یکار می‌ ک ن د؛ د ی وها‬ ‫رد ا ی ن ن ب?

Use Quizgecko on...
Browser
Browser