تاریخ تربیت بدنی و ورزش PDF
Document Details
Uploaded by Deleted User
Tags
Summary
این یک متن درسی است که درباره تاریخ تربیت بدنی و ورزش، بخصوص تاریخ ورزش در ایران و جهان صحبت می کند. این متن تاریخیِ ورزش را در یونان و روم و ایران بررسی می کند.
Full Transcript
## جلسه اول **تاریخ تربیت بدنی و ورزش** به عنوان دیباچه میخواهیم از تاریخ مطلب ابتدا بگوییم. وقتی که ما از تاریخ اطلاع داشته باشیم میتوانیم برای حال و آینده تصمیم گیری منطقی تری داشته باشیم و دیدمان باز و ذهنمان روشن و آگاه میشود. ورزش هم مثل سایر علوم و پدیدههای اجتماعی تاریخ دارد و تاریخش به ق...
## جلسه اول **تاریخ تربیت بدنی و ورزش** به عنوان دیباچه میخواهیم از تاریخ مطلب ابتدا بگوییم. وقتی که ما از تاریخ اطلاع داشته باشیم میتوانیم برای حال و آینده تصمیم گیری منطقی تری داشته باشیم و دیدمان باز و ذهنمان روشن و آگاه میشود. ورزش هم مثل سایر علوم و پدیدههای اجتماعی تاریخ دارد و تاریخش به قدیمی ترین تمدن دنیا بر میگردد یعنی پنج هزار سال قبل از میلاد مسیح در یونان و قدیمی ترین قدمتی که از ورزش پیدا شده مربوط به یونان است. آن موقع بیشتر برای بقا ورزش میکردند تا از خود و خانواده و سرزمینشان محافظت کنند و نیازهای اولیه خود را تامین کرده و کشاورزی کنند لذا بایستی آمادگی جسمانی معقولی متناسب با آن فعالیت داشته باشند از زمان بایستی ارابه رانی و پرتاب دیسک و نیزه و سنگ و.. را بلد میبودند. اینان بعدها تبدیل به ورزش تفریحی شدند. افرادی که از ورزش به عنوان فعالیتی تفریحی استفاده میکردند نجبا و اشراف زادگان بودند. بعدها توانایی شرکت در جمع و امور اجتماعی و نمایش های مذهبی و سایر انگیزهها به انگیزههای انجام ورزش اضافه شد. کم کم ورزش از نجبا به سایر فرهنگها و طبقات جامعه سرایت کرد. یونانیها به زیبایی خود بسیار اهمیت میدادند. در گذشته نامی از زنان در ورزش نیامده و زنان مانند وسیله ای برای تامین یکسری نیازها بودند مانند نیاز به تولید مثل و لذا صحبت از ورزش در میان بانوان نبوده. اما بطور کل یونانیها به تناسب اندام و تندرستی خود اهمیت میدادند. یونانیها قدبلند نبودند و تمدنشان ضعیف بوده مانند رومی ها نبودند که قد بلندی داشته باشند. اما تناسب اندام برایشان مهم بوده و به آن توجه میکردند و بعدا رومی ها از آنان یاد میگیرند. بازیهای المپیک هم ابتدا از یونان شروع شد و مهدش در آنجا بود. در روم به لحاظ تمدن سطح پایینی وجود داشت و از فعالیت بدنی صرفا برای بقا و تامین نیازهای اولیه اشتفاده میشد و سزارهای آنان انسانها را به جان یگدیگر میانداختند تا یکی دیگری را از بین ببرد و سزار لذت ببرد یا در مراسماتشان انسانها را قربانی میکردند. بعدها در جنگ میان یونان و روم رومی ها با تمدن یونان آشنا میشوند و با برچیده شدن سزارها این وحشیگریها به پایان میرسد و در دوره طلایی حکومت ،روم گلادیاتورها ظهور میکنند و اینان شجاع و به اخلاق انسانی پایبند بودند و برای شرافت و سرزمینشان میجنگیدند و در کل به بعد انسانی توجه بیشتری داشتند. و در عصر طلایی تمدن روم و رنسانسی که در اروپا اتفاق میافتد آدمها بیش از توجه به نیازهای جسمانی به نیازهای معنوی خود و نیازهای مربوط به تعالیم توجه میکنند. البته یونان 4 عصر در زمینه ورزش دارد. یکی دوران هومر است که نمایشها و نبردهای آن ذکر شده که برای لذت پادشاه یا تمرین جنگاوری بوده. دوره بعدی اسپارت بوده که تعلیم و تربیت را در ورزش بنیان میگذارد و بعد تمدن قدیم یونان و بعد هم تمدن جدید یونان یا عصر رنسانس که در آنجا انسان به تعالی خود و بعد معنوی اش ارج میگذارد. ## جلسه دوم امروز راجع به تاریخ ورزش ایران بیشتر صحبت خواهیم کرد. در مورد ورزش جهان آنچه نیاز بود گفتیم. گفتیم که در دوران قاجار مردان برای جنگ و تامین خانواده مجبور بودند که آمادگی جسمانی بیشتری داشته و سوارکاری و تیراندازی بلد بودند. در دوران قاجار چون شاهان قاجار بی کفایت بودند و لذا تضاد طبقاتی و اجتماعی زیاد بوده و در نتیجه توجهی به ورزش و سلامتی نمیشده و دوره ناریکی بوده فقط ناصر الدین شاه بوده که از ورزش پهلوانی لذت میبرده و در مراسمات پهلوانان روبروی او کشتی میگرفتند. اواخر دوره قاجار میرزا تقی خان امیرکبیر در سال ۱۲۲۷ شمسی اولین مرکز آموزشی ایران به اسم دارالفنون را تاسیس کرد که آن هم فقط پسرونه بوده و تا مدتها هم به این شکل میماند و بعدا کم کم فعالیت ورزشی به آموزش این مدرسه اصافه میشود و در سال ۱۹۰۳ (۱۲۸۲ شمسی) مبلغان مسیحی به ایران میایند و به آنان میگویند که به دختران هم اجازه آموزش و به مدرسه رفتن بدهید و لذا اولین مدارس دخترونه در تبریز و ارومیه و سلماس و اصفهان تاسیس میشود. آموزش در کشور ما شروع شد بدين شكل. در سال ۱۹۰۶ میلادی فردی خیر به نام ارباب جمشید جمشیدیان که زرتشتی هم بوده مدرسه ای در مقطع ابتدایی برای دختران تاسیس میکند که شعار این مدرسه هم شعار كوروش كبير شامل پندار نیک گفتار نیک و کردار نیک بود. بعدها در این مدارس برای اولین بار تربیت بدنی آمورش داده میشود. کسی که تربیت بدنی نوین را در ایران پایه گذاری میکند شخصی بوده به نام مهدی ورزنده . این آقا معلمی بوده در همان مدرسه ای که آقای جمشیدیان ساخته بوده و سالن و زمین ورزشی داشته. بعدها آقای ورزنده در خانه اقلی حکیم الملک با عده ای دیگر دور هم جمع میشوند و انجمن ملی تربیت بدنی را راه اندازی میکنند و برای این انجمن وظایف و مسئولیتهایی از جمله اعیین قوانین و مقررات ورزش و انجمن و پیشاهنگی در ایران بعدها کتبی را تالیف میکنند تا فراگیران از آن استفاده کنند و بعدها برای این انجمن ساختمانی را بنا میکنند و تصمیم میگیرند که یک مدرس ورزش و یک کارشناس ورزش را از آمریکا دعوت کنند تا همه چیز را به آنان یاد دهد که فردی بوده به نام گیپسون اکثر ورزشهای ما به مز چوگان و سوارکاری بقیه ورزشها اکثرا واردانی بودند و پا ورزش و تکنیکهای آن را از کشوری دیگر میاوریم و قوانین و مقررات و مدیریت آن را خود وضع میکنیم. چنین چیزی خیلی جور در نمیاید. باید در عین وارد کردن وررش و تکنیک مدیری هم آورد تا از او الگوبرداری شود. نه کپی لذا گیپسون اوزده میشود تا به ما آموزش دهد. گیپسون به یکسری از افراد جوان آموزش داد. به عنوان مربی و مبلغ ورزش و بین جامعه میان جوانان میرود و آنان را به فعالیت بدنی تشویق میکند. بعدها این انجمن میاید و برای شرکت در المپیک برلین برنامه ریزی میکند ## جلسه سوم در المپیک نوین اعضای کمیته بین المللی المپیک موافق حضور زنان در بازیها نبودند و در اولین دوره المپیک نوین نه بازیکن و نه تماشاچی زن حضور نداشته. از قرن بیستم حضور خانم ها در بازی های المپیک شروع میشود. اما تا پیش از آن تا اواخر قرن بیستم از حضور بانوان خبری نبوده. اما کم کم با فعالیتهای مختلف برای رفع تبعیضهای جنسیتی به جایی رسیدیم که 50 درصد بازیکنان و حاضران المپیک ۲۰۲۴ پاریس از بانوان بودهاند. در واقع از اواخر قرن بیستم حضور زنان روند صعودی پیدا میکند و اولین حضور بازیکنان زن ایرانی در المپیک ۱۹۶۴ المپیک توکیو بوده که در پرتاب دیسک و ژیمناستیک و دو میدانی ما نماینده از کشورمان .داشتیم یعنی از صفر خود را به 50 درصد رسانده ایم که پیشرفت بزرگی است. سال ۱۹۷۶ بوده که به زنان اجازه شرکت در بسکتبال و هندبال داده میشود و در سال ۱۹۹۱ گفت شد که هر کشوری که رشته جدیدی برای ورود به المپیک پیشنهاد میدهد باید حداقل بک رویداد برای بازی زنان در همان رشته معرفی کند. این برابری جنسیتی در داوری و مربیگری رشته های ورزشی هنوز مشهود نیست. اما پیشرفت زیادی داشته است. تغییر در هر کشوری باشد نیاز به زمان دارد و در هز کشوری در یک زمان اتفاق نمی افتد. بحث تئوری امروز ما بحث تغذیه ورزشی است که برای همه کاربرد دارد. چه کسانی که صرفا فعالیت روزمره دارند یا ورزش باشگاهی را دنبال میکنند یا در شطح تفریحی هستند همه باید از این علم اطلاع داشته باشند. بهترین ماده غذایی که به درد ورزشکاران میخورد کربوهیدرات .است. عمده رژیم غذایی ما را کربوهیدراتها تشکیل میدهند و بعد ان پروتئینها هستند. در رژیم نرمال هر انسانی ما بیشتر كربوهيدرات را میبینیم. غیر از رژیمهای جدید و نوین قوت غالب ما پرتیین نیست بلکه کربوهیدرات است. كربوهيدرات نجات بخش ورزش و فعالیتهای ورزشی است. البته پروتیین هم هست. پروتیین در دستگاه گوارش ما ابتدا شکسته میشود در بدن ما و بعدها موجب قوی شدن و حجیم شدن عضلات ما میشود و میدانیم که عضله قویتر لزوما عضله بزرگتر است. هر چه زمان فعالیت ورزشی طولانی تر باشد و هرچه قدرت بیشتری بطلبد یا در ورزشهای سرعتی که همه با قدرت ارتباط دارند، منبع ما در همه اینان کربوهیدرات .است. بعد از نیم ساعت به تدریج شوخت و ساز چربیها شروع میشود و بعد دو ساعت ما چربی سوزی را خواهیم داشت. چربی سوزی بیشتر در ورزشهای استقامتی اتفاق می افتد. ما وقتی یک ماده قندی را مصرف میکنیم این ماده قندی در بدن ما تبدیل به گلوکز میشود. جتی وقتی قند میوه مصرف میکنیم این قند هم حتی تبدیل به گلوکز میشود که قند موجود در بدن ماست. این قند به سلولها رفته و در سلولها به صورت مولکولهای آ ت پ ذخیره میشود. با شکسته شدن این ملکول ها در مرحله اول ۱۲ هزار کالری و در مرحله بعد ۱۲ هزار کالری دیگر آزاد میشود. یعنی هر ملکول ا ت پ حاوی ۲۴ هزار کالری است. ذخیره گلیکوژن عضله و چربی کم است لذا بهتر است ورزشکاران بعد ورزش خود کمی منابع قندی مصرف کنند تا ذخیره قندی کبد و عضله یعنی گلیکوژن تامین شود. اضافه قندی و پروتیین که ما میخوریم به گبد میرود و تبدیل به چربی نیشود و در بافتهای چربی به همان صورت ذخیره میشود. گلیکوژن قابل ذخیره سازی نیست اما بافت چربی یا لیپید قابل دخیره سازی است. ما وقتی قند مصرف میکنیم هرمونی ترشح میشود به نام انسولین که این انسولین انتقال گلوکز را در سلولهای ما تسهیل میکند و این گلوکز در فرایندی تبدیل به آ ت پ میشود و انرژی لازم برای سلولهای ما را تامین میکند. خون ما دو بخش دارد. بخش جامد و مایع. بخش جامد ان مایع سوسپانسیون را تشکیل میدهد و بخش مایع آن پلاسماست. وقتی کاهش گلوکز واریم بدن ما میخواهد آن را جبران کند و برای جبران آن از غدد میخواهد که هرمون اپینفین را ترشح کند و لذا پلاسما آن را ترشح میکند و گلیکوژن و کمبود آن در خون ما را جبران میکند. این هرمون از سوی دیگر به کبد میرود که در آنجا ذخیره گلیکوژن وجود دارد و از ذخیره گلیکوژن و چربیها گلوکز میسازد. کم شدن گلوکز خون به بافتهای ما منتقل میشود و آنجا هم لیز شدن چربیها و شکسته شدن آنان اتفاق می افتد. وقتی که گلوکز جذب میشود یا به عضلات اسکلتی ما میرود و به صورت گلیکوژن دخیره نیشود یا در کبد به صورت ذخیره گلیکوژن تبدیل میشود و اضافه آن تبدیل به چربی میشود یا به بدن میاید و به صورت بافت چربی ذخیره میشود و برحسب نیاز فعالیتهای عادی بدن انرژی در ما تولید میکند. امینو اسیدها در عضلات ما بدین صورت تبدیل به عصله و موجب حجیم شدن و قوی شدن عصلات میشود. رابطه مستقیمی میان حجم عضله و قدرت آن است. وقتی فعالیت بدنی با شدت بالا و سرعت کم انجام میدهیم دچار درد بدن میشویم. این درد به علت ترشح اسید لاکتیک است. اسید لاکتیک یک بخشی از دلیل این درد عصلانی است و بخش دیگر پاره شدن تارهای عضلانی است که اینان پاره میشوند و بعدا بافتها و فضلات قویتری را میسازند. البته اگر گستردع نباشند در شرایط بحرانی قلب ما میتواند اسید لاکتیک را تبدیل به منبع انرژی کند تا برای تپیدن توانایی داشته باشد. اینان همه تلاش بدن ماست برای ادامه بقا و فعالیت است. اینان ابتکارات آفرینش است تا انسان در شرایط سخت دوام آورده و زنده بماند. وقتی ذخایر قندی بدن ما کم شود یک هرمونی در بدن ما ترشح میشود به نام کرتیزول و این کرتیزول بخشهای دیگر بدن را تحریک میکنیم تا سایر بافتهای بدن تبدیل به قند و چربی شوند. لذا اگر ورزشکار در حین ورزش مواد قندی مصرف نکند عضلاتش تحلیل میرود چراکه بدن مجبور میشود برای جبران گمبود قند خون از مواد پروتیینی اش استفاده کند و آن مواد را تبدیل به قندها میکند. بهترین زمان برای داشتن یک وعده کامل 3 تا 5 ساعت قبل از شروع یک فعالیت کامل ورزشی است. آن وعده باید بتواند بدن ما را هیدراته کرده و آب و املاح بدن را تامین کرده و فیبر داشته و کربوهیدراتهایی با جی آی بالا داشته باشد. جی آی میزانی است که انسولین را برحسب میزان مشخصی از گلوکز دریافتی و مواد غذایی بالا میبرد. یک ساعت قبل از ورزش باید کربوهیدراتهایی با جی آی متوسط استفاده شود تا از شک انسولینی چلوگیری شود. حین ورزش و خصوصا ورزشهای استقامتی باید از مواد غذایی با جی آی متوسط استفاده کرد مانند نوشابههای ورزشی که منطور از آن نوشابه خاصی است که اگر در یک لیتر آب مقدار معینی شکر یا نمک و طعم دهنده ای چون آب لیمو اضافه کنیم یک نوشابه ورزشی ساخته میشود که میتواند قند خون ما را در ورزش به خصوص ورزش هدی استقامتی تایمن کند. چربیهای بدن ما چربیهای لازم هستند مانند چربیهایی که دور قلب یا ارگانهای دیگر را احاطه کرده اند. خانم ها در ناحیه شکم و بدن به استناد فیزیولوژی خاصی که برای تولید مثل دارند میزان چربی شکمی ۱۲ درصو است در این ناحیه در حالیکه در اقایان 3 درصد است. کلی میزان چربی در بدن خانمها هم بیشتر از آقایان است. پروتیین ها واحدهای سازنده دارند. مانند اجرهایی که یک بنا را میسازند. پروتیینها هم از واخدهایی ساخته شده اند به نام اسیدهای امینه که یکسری از اینان ضروری هستند و ورزشکاران باید از اینها استفاده کنند. بحران هایی که بیشترین تاثیر را در عملکرد ورزشی دارند. انسولین و تستسترون است. به همین دلیل است که رنهایی که میخواهند قدرت بیشتری داشته باشند و عضلات بزرگتری داشته باشند از تستسترون استفاده میکنند که هرمونی مردانه است اما استروژن که هرمونی زنانه است تاثیری در ورزش ندارد. لذا اصول این است که زنها در برابر هم و مردها در برابر هم ورزش کنند. برخی ورزشها هم بهتر است باهم انجام دهند مانند کوهنوردی که ندعی فراورزش است و در کوهنوردی نه تنها یک فعالیت بدنی انجام میدهیم بلکه طبیعت را میبینیم و بقا در شرایط سخت را آنجا یاد میگیریم و با مرزهای توانایی خودمان روبرو شویم رقایت وقتی که باشد و بحث زمان مطرح باشد و در مسابقات مردها در مقابل هم و زنان در مقابل هم درزش میکنند و قدرتشان قابل قیاس نیست. اسیدهای آمینه و کربوهیدرات بهتر است قبل از ورزش مصرف شوند و پروتیینها بهتر است بعد ورزش مصرف شوند تا در عضلات ذخیره شوند. بهترین پروتیینهای طبیعی شیر گاو و تخم مرغ است که منبعی بسیار غنی است و گوشت گوساله و ماهی و مرغ. ولی کسانی که بهصصورت حرفه ای ورزش میکنند آنان ناچار به مصرف مکمل هستند اگر یک ورزشکار حرفه ای بخواهد تمام مواد مورد نیاز بدنش از جنله پروتیین و کربوهدرات و... را بخواهد از مواد غذایی بگیرد باید هنش در حال غذا خوردن باشد و لذا اینجاست که بحث مکملها مطرح میشود. مکمل آسیبی نمیرساند و عدالت را که روح ورزش است خدشه دار نمیکند. نفس نفس زدن بعد از یک فعالیت ورزشی شدید مصرف بدهی اکسیژن است. یعنی میخواهیم بدهی ای که به بدنمان داریم پس دهیم و میخواهیم اسید لاکتیک را تبدیل به گلیکوژن کنیم. و از آ ت پ مان 24 هزار کالری انرژی گرفتیم. و نیز میخواهیم مجدد کراتین را به فسفو کراتین تبدیل کنیم. همچنین هجوگلوبین خونمان که به اکسیژن وصل است اکسیژن از آن جدا شده و به بافتهای ما رفته تا مصرف شود. لذا ما نفس نفس میزنیم تا سریعتر این ذخیره جبران شود و اکسیژن به خونمان و به هموگلوبین برگردد. ## جلسه چهارم مبحث جلسه پیش تغذیه ورزشی بود. مبحث این جلسه ما اماکن ورزشی و مدیریت این اماکن است. تعریف اماکن ورزشی و مکان ورزشی چیست؟ یک مکان ورزشی باید امکانات و تجهیزات آن رشته ورزشی را داشته باشد و از لحاظ ساخت و بنا هم استاندارهای لازم را داشته باشد. برای مثال آیا میتوان کنار بیمارستانها یا کنار کشتارگاهها یا گورستانها مکان ورزشی ساخت؟ ورزشگاه سروصدا دارد و بیمارستان و مریضها نیاز به آرامش دارند. البته که امروزه عایقهای صوتی کار گذاشته میشود. اما بازهم ممکن است که صداها نفوذ پیدا کند. همچنین کسانی که به بیمارستان میروند تحت استرس هستند و بحث زباله های بیمارستانی و آلودگیهای آن و نیز به لحاظ مسائل اجتماعی و مسائل مربوط به دفع زباله این مکانها با هم همخوانی ندارند. یک مکان وررشی باید دسترسی به امکانات شهری چون آب و برق و تلفن و حمل و نقل عمومی و پتناسب با فضای ورزشگاه پارکینگ هم داشته و این امکانات شهری برایش مهیا باشد. یک مکان ورزشی باید فضای مناسب و استاندارد و تهویه خوبی داشته باشد و سقف بلندی داشته و به وسیله فن و ایر کاندیشن هوایش مرتب تهویه شود. یکی از فواید صحبت از مکان ورزشی آن است که موقع انتخاب یک باشگاه ورزشی بدانیم که چه شرایط و استانداردهایی باید داشته باشد تا اذیت نشویم و وقتی ان اماکن غیر استاندارد از آنان اقبال نشود کم کم مجبور میشون استانداردها را رعایت کنند اماکن ورزشی دو دسته اند از لحاظ ساختاری؛ اماکن ورزشی سرباز مثل یک زمین فوتبال با دریاچه استادیوم آزادی و کوهها که ورزشهایی چون دوی گوهستانی و دوچرخه کوهستانی و کوهنوردی و صخره نوردی و سایر ورزشهای ترکیبی یخ و سنگ و ورزشهایی دیگر چون قایق رانی و شنای در آبهای آزاد و سایر ورزشهایی که در طبیعت انجام میشوند همه شامل اماکن ورزشی فضای باز هستند. غیر از اینکه ما باید برای ساخت مکان ورزشی جانمایی بکنیم طبق شرایطی که گفتیم باید ساختار زمین از لحاظ زمین شناسی هم بررسی شود و ببینیم ساختار زمین این اجاره را به ما میدهد که مکان ورزشی بسازیم چه اماکن ورزشی و چه اماکن دیگه در کشورمان اکثرا این استانداردهای لازم را ندارند و مثلا همین هتل اسپیناس و اپال روی گسل ساخته شدهاند که کشش این مگان تجاری بزرگ را ندارد و اینان با فساد و رشوه و مجوزی که این چنین بدست آمده ساخته شدهاند. برای این بناها و سازه های بزرگ وقتی میتوان مجوز گرفت یک مکان کوچک ورزشی که به طریق اولی اهمیتی نخواهد داشت. مسیله دیگر یک مکان ورزشی مربوط به کوهنوردان .است. درست است که کوهنوردی در فضای باز انجام میشود اما ککهنوردان هم نیاز به مکانهایی دارند برای استراحت موقت و نیز مکانی که وقتی شرایط جوی بدی پیش میاید یا اینکه اگر مشکلی برای ورزشکاری پیشاند مثل افت فشار یا قندخون یا گرفتگی قلب و... لذا مكانهایی در کوهستانها باید احداث شود. در بلندترین ارتفاع به نام جان پناه تا ورزشکاران در مواقع بحرانی به آن پناه برده و جانشان را نجات دهند. یک منطقه کوهستانی در ایران است که برای گرده نوردی هم خیلی معروف است به نام علم کوه گرده. یک شیب سنگین است که عموما خط الراس است و دو قله را به هم وصل میکند. این پیمایش دائما کارهای فنی و سخت دارد. در این منطقه وقتی به دیوارههای بلند و محل شروع بقیه میرسیم تا صبح زود روز بعد کوهنوردی شروع شود. یک منطقه مسطح سنگی است که این ظاهر آن است که زیر این سنگها یک یخچال خیلی عمیق است که طی سالیان ساخته شده و ذخایرش امروزه کم و کمتر میشود. روی این یخچال یک جان پناه خواستند بسازند و مصالحی چون اجر و سیمان میلگرد و... به آن ارتفاع حمل شد و چان پناه ساخته شد و به خاطر شرایط جوی و این یخی که آنجا بود کم کم آب شد و ایت بنا فروریخت. به همین خاطر است که میگوییم باید استانداردهای زمین شناسی رعایت شود. در روسیه هم مقدار زبادی یخ زیر جان پناه است اما مهم این است که جان پناه فلزی است و هرچقدر در سازه یخی زیرین انبساط و انقباض صورت بگیرد باز هم جان پناه سر جایش خواهد بود. مدیریت پایدار یا اماکن ورزشی سبز یا توسعه پایدار از چهار جنبه میتواند بررسی شود، اجتماعی سیاسی اقتصادی و محیط زیستی. در بحث اماکن ورزشی ما بیشتر بحث محیط زیست را داریم مثلا سعی میکنیم نور اماکن مخیط زیست را با انرژیهای پایدار چون انرژی خورشید یا بادها به جای سوخت های فسیلی و تجدید نامذیر استفاده کنند. نور اماکن کمی برای ما مسیله ساز است و ما همیشه نور سکنواختی نداریم و نور مکان ورزشی باید ویژگیهای خاصی داشته و اذیت کننده نباشد و انعکاس آن بر رمین ورزشگار را اذیت نکنر و در هر ورزشی با استاندارد آن ورزش خاص که فدراسیون ها تعیین میکنند سازگار باشد. همچنین ساخت ورزشگاه باید شرقی غربی باشد به جای شمالی جنوبی تا پنجره ها به طور خاصی قرار گیرند که نور کسی را اذیت نکند. امروزه نگاه میکنیم تا ببینیم که چه سازه هایی از گذشته داریم برای رویدادهای ورزشی تا همانها را بازسازی کنیم و دسگر با سازه جدید به محیط زیست اسیب نزنیم یا اینکه نیبینند چگونه تجهیزاتی چون تشکهای مورد نیاز و... را از مواد بازیافتی تهیه کنند و از جهات مختلفی روی این قضیه کار میکنند. اصولا توسعه پایدار یعنی ما منابعمان در مورد محیط زیست بتوانیم پایدار نکه داریم و به صورت پایدار از محیط زیستمان نگهداری کنیم که نسلهای بعدهم بتوانند از آن استفاده کنند و بعدا نگویند که اندامان چیزی برایمان باقی نذاشتند. تاریخچه احداث اماکن ورزشی به زمانهای خیلی قدیم بر میگردد که در روم باستان یکی از سزارها مسیحی میشود و به دین مسیحیت که در رواج آن منطقه بوده گرویده و تصمیم میگیرد که کلیساها و اماکن مذهبی را تحت سلطه خود بیاورد که به مرور زمان این مسیله عکس میشود و امپراتوری تحت سلطه پاپ در میاید و امپراتور کارگزار کلیسا میشود. در این گیرودار مکانهایی ساخته میشود که در وهله اول رنان و کودکان در آن امنیت داشته باشند و کم کم در این اماکن جشنها و فعالیتهای ورزشی در آن جشنها انجام میشود و گسترش پیدا میکند. این اماکن غالبا سرپوشیده بودند. و المپیک باستان که ۷۷۶ قبل از میلاد مسیح بوده یک یادگاری دارد که استادیوم ورزشی سربازی متفاوت از آنچه هست که از دوران سزارهای روم باقی مانده نکته مهم درباره اماکن ورزشی این است که درب اماکن ورزشی باید رو به خارج باز شود و استادیوم آزادی ما رو به داخل باز میشود و همین مسیله موجب شده یکبار در ازدحام در این ورزشگاه ۶ نفر کشته شوند. ## جلسه پنجم مبحث امروزمان راجع به پدیده جهانی شدن است . به خاطر پیشرفت فناوری و ارتباطات و حمل و نقل ما با این پدیده مواجه ایم. یعنی اتفاقاتی که در یک نقطه دنیا میافتد دیگر مختص به آن نقطه نیست و مردم در اقصی نقاط جهان از آن آگاه شده و نظرات مرتبط را میبینند و این قضیه مدیران و گردانندگان را با چالش مواجه کرده. چراکه اگر این حکمرانان دچار خطایی بشوند تمام دنیا از آن خبردار شده و بابت ان مواخذه خواهند شد. چالشهای دیگری هم ایجاد خواهد شد. برای مثال با مقایسه خواهیم دید که قوانین و هنجارهای یک کشور در زمینه ورزش بهتر از یک کشور دیگر است و این انتظاراتی را به وجود می آورد و سعی ملل بر این میشود که به این ارزشها و هنجارها نزدیک شوند. در نتیجه اشنایی با ارزشهای ملل دیگر موجب میشود بتوانیم تصویر بهتری از خودمان داشته باشیم. با بسط این ارزشها ملل میتوانند تصویر بهتری از خود بسازند. مثل آنچه که عربستان پس از سالها مشهوریت به زن ستیزی و جنسیت زدگی در پی آن است. حمل و نقل امروزین هم موجب شده که مشارکت فعال و غیر فعال در رویدادهای ورزشی خیلی آسانتر شود و این گردشگری فرهنگی رخ دهد. بنابراین ما با این پدیده ها مواجه ایم و این موجب شده که مسیله تفاوت فرهنگها بروز پیدا کند. ما سازمانهایی در امور ورزشی و متولی هایی داریم که از فرهنگهای مختلف و ایدئولوژیهای مختلف نماینده در این سازمان ها وجود دارد که اینان با این اختلاف فرهنگها و چالشهای برخواسته از آن مقابله کرده و سعی میکنند آن را نرم و انعطاف پذیر کنند و سعی بر احترام و رعایت حقوق تمام ملل را دارند. همچنین فناوریهای نوینی به وجود آمده که برای رعایت حقوق ملل باید با این فناوری ها هم آشنا شد. بعد از دوران جاهلیت اروپا وقتی دوران رنسانس و عصر صنعتی و روشنگری ایجاد شد. مدیریت علمی یا کلاسیک ایجاد شد که انسان را مثل ماشین میدانست و با او مثل واحد کار رفتار میکرد و اصلا کاری به فرهنگ و ایدیولوژی آن آدم و احساسات و عواطفش نداشتند و از او صرفا میخواستند کاری را در زمان مشخصی انجام داده و حقوقش را دریافت کند. درست مثل یک ماشین اما بعدها پدیده جهانی شدن مدیریت کلاسیک یا مدیریت دیدگاه ماشینی به انسان ارتقا پیدا کرد و مدیریت نیوکلاسیک ایجاد شد. کشورهای غربی تحقیق کردند در کشورهای شرقی و دیدند که مدیریتی که از کارهای تیمی حمایت میکند یا عوامل انسانی را به عنوان در نظر میگیرد مدیریت بهتری است. در واقع تغییر عوامل محیطی در بازدهی عوامل انسانی تاثیری ندارد. اما وقتی به همین عوامل به عنوان انسان توجه می کنیم دیدیم که عملکردشان بهبود پیدا کرده و بازدهی بیشتری داده اند. هر کشوری مسایل فرهنگی و ایدئولوژی و سیاستها و قوانینی و مبانی مشروعیت خاص خود را دارد. کشورها و ملل چگونه باید با این چالش تعارض فرهنگها غلبه کنند؟ باید تا جایی که ممکن است و فرهنگ و ایدیولوژیشان به آنان اجازه میدهد فرهنگ خود را به جامعه بین المللی و پدیده جهانی برسانند. مثلا کشور عمان بازی بوکس خانمها را لغو کرده و این مسیله فرهنگی و محلی و سنتی اجازه بسط یک معنای مربوط به پدیده جهانی شدن را نداد. یا بسکتبال چین که به آمریکا رفت سعی بر همسان سازی آن با بسکتبال آمریکا شد که جامعه شرق دور و چین با آن مقابله کرده و سعی بر حفظ ارزش ها و فرهنگ خود کرد. لذا با وجود تمام مسایلی که در جامعه داریم باید در سطح جهانی توسعه پیدا کرده و قوانین و مقررات و فرهنگ خود را با آنان مطابقت دهیم. چطور میتوانیم اثرگذار باشیم بر فرهنگ یک جامعه؟ در جامعه ایرانی چند سال پیش حتی درس خواندن زنان مسیله زشت و زننده ای بود. یا تفاوت فرهنگ اعراب جاهلی با اعراب امروزی به روشنی مشخص است که پیامبر سعی بسیاری در این راه، کرد. کشورهای عربی همچنان هم توسعه یافته نیستند برخلاف تصویری که به جهانیان نشان میدهند. مثلا اینکه زنان تازه چند سال است که اجازه رانندگی در این کشورها یافته اند. نه اینکه پیشرفت نکرده ،باشند کردند اما توسعه پیدا نکردند و برابری جنسیتی و برابری قومی و نژادی حتی در آن نیست. این از جهانی شدن!!! یکی از اهداف جهانی شدن از آنجا که نفوذ غرب امروزه بسیار زیاد است این است که فرهنگمان با فرهنگ اروپایی کاملا یکسان نشود. چراکه چنین چیزی به معنای برابری نیست. حدود دو سال پیش بود که ورزشکاران زن غربی معترض شدند. از جمله ورزشکاران ساحلی و ژیمناستها که لباسهای ورزشی شان دید جنسی از آنان ایجاد کرده و موجب سواستفاده از آنان شد و لذا این نحوه پوشش و لباسها لغو شدند و لباسهای دیگری جایگزین آن شدند. تلاش در غرب هم بسیار است. اما باز هم رسیدن به برابری کامل واصل نشده است. پس هدف مهم جهانی شدن مبارزه با نابرابری و فساد مالی و رانت و تبانی و دوپینگ و مسایلی از این قبیل .است. فساد چنانچه سیستماتیک باشد درست کردن آن سختتر خواهد بود و سالها طول خواهد کشید و زحمت فراوان میخواهد.