اندیشه اسلامی 1 PDF
Document Details
![WiseSage](https://quizgecko.com/images/avatars/avatar-3.webp)
Uploaded by WiseSage
University of Tabriz
Dr. Ali Ghoradan Ghoramlky
Tags
Summary
These are lecture notes on Islamic thought, covering topics such as the nature of God, the afterlife, and humanity. The notes are from Dr. Ali Ghoradan Ghoramlky at the University of Tabriz.
Full Transcript
اندیشه اسالمی 1 دکتر علی قدردان قراملکی هیأت علمی دانشگاه تبریز @TABRIZ_MABANI1 .1.1وجود موجودات فراطبیعی .1.2اصل علیت .1هستی شناختی .1.3عوالم هستی .2.1عقل و دین .2روش شناختی ....
اندیشه اسالمی 1 دکتر علی قدردان قراملکی هیأت علمی دانشگاه تبریز @TABRIZ_MABANI1 .1.1وجود موجودات فراطبیعی .1.2اصل علیت .1هستی شناختی .1.3عوالم هستی .2.1عقل و دین .2روش شناختی .2.2روش شناسی دین پژوهی سر فصل های درس فصل یکم.مبانی .3.1چرایی خودشناسی فصل دوم.خدا شناسی .3.2چیستی حقیقت انسان فصل سوم.معاد شناسی .3.3جبر و اختیار .3انسان شناختی .3.4انسان و ایمان .3.5فرضیه داروین .3.6اسالم و آفرینش نخستین انسان فصل دوم.خداشناسی فصل دوم.خداشناسی .1مقدمه .1.1ضرورت و اهمیت خداشناسی .1.2انگیزه خداشناسی .1.3کیفیت خداشناسی .1.1ضرورت و اهمیت خداشناسی یکی از مهمترین مسائل دین ،خداشناسی است که اصل و ریشه دیگر مسائل میباشد. این مسأله اختصاصی به دین اسالم نداشته و از دیرباز مورد مطالعه مردم و محققان قرار گرفته و تألیفات متعددی در خصوص آن انجام شده است؛ لیکن با ظهور اسالم ،این مباحث جان تازهای به خود گرفتند. کتاب خدا و بیانات ارزشمند اهل بیت (ع) راهگشای اندیشوران مسلمان شده و آنان با بهرهمندی از این منابع گرانبها و قرار دادن آنان در کنار عقل ،توانستند روح تازهای به خداشناسی بدمند. .1.1ضرورت و اهمیت خداشناسی معنای لغوی :خدا واژهای فارسی است که در لغت در معانی «نام ذات باری تعالی است ».و «آفریننده جهان ،مالک و صاحب» آمده است.معادل عربی این واژه «اهلل» و «اله» است. معنای اصطالحی :در اصطالح ادیان و مذاهب مختلف دارای معانی مختلفی است. در ادیان آسمانی تقریبا در معنای لغوی به کار رفته است: خدا آفریدگار جهان و کاملترین وجودی است که مفهوم محوری ادیان ابراهیمی قرار دارد. از نظر شیعه ،خدا یگانه ،منشأ تمام کماالت ،علت هستی بخش همه موجودات و موجودی ازلی و ابدی است که هیچ موجودی شبیه او نیست.او دارای علم و قدرت مطلق است و این صفات و دیگر صفات او عین ذاتش هستند.خدا در همه جا حضور داشته و ارتباطی تام با مخلوقاتش دارد.خدا موجودی بسیط وبدون ماهیت است که در دنیا و آخرت قابل روئیت نیست. .1.1ضرورت و اهمیت خداشناسی شناخت و معرفت فصل ممیز انسان از دیگر جانداران است از این رو پس از تعلیم حضرت آدم ،فرشتگان به فرمان الهی در مقابل او سجده کردند. علم و علمآموزی مورد تأکید دین مبین اسالم است که فضیلت آن در متون دینی به وفور بیان شده است.به قدری در دین به علم و دانش اهمیت داده شده که سرآمد و غایت تمام فضائل شمرده شده است. ب.کارکرد آن در زندگی تفاوت درجات علوم به دو نکته است :الف.جایگاه موضوع در خداشناسی انسان بر آن است تا برترین موجود عالم هستی را بشناسد لذا برترین موضوع را بررسی می کند خداشناسی در کیفیت و سبک زندگی اثر گذار است لذا دارای کارکرد فراوان در زندگی است. .1.2انگیزه خداشناسی پس از تبیین اهمیت خداشناسی ،باید گفت انسان برای تحصیل این دانش دارای انگیزه نیز هست. از آنجا که انسان موجودی مختار و دارای عقل است هر فعل و حرکت ارادی او دارای انگیزه و هدف است. یکی از افعال انسان تحصیل علوم است که آدمی با انگیزههای مختلف به تحصیل آنها میپردازد. خداشناسی از این قاعده مستثنی نبوده و انسان با انگیزههایی در مسیر شناخت مبدأ عالم هستی گام بر میدارد. انگیزه عقلی انگیزه عاطفی انگیزه خداشناسی انگیزه فطری .1.2انگیزه خداشناسی الف.انگیزه عقلی انسانها در صدد جلب منفعت و دفع ضرر از خویشاند.همچنین آنان عاشق کمالاند و به دنبال نیل بدان هستند .انسان را بر تحقیق پیرامون اموری که احتمال کمال و احتمال وجود منفعت و احتمال دفع ضرر در آنها وجود دارد ،سوق میدهد.هرچه احتمال بیشتر و سود و زیان بزرگتر باشد ،تحقیق از ضرورت بیشتری برخوردار میشود. مسأله خداشناسی به هر سه نیاز انسان پاسخ می دهد. جلب منعت دائمی و ابدی در بهشت منافع دنیوی دین (در کارکردهای ادیان بیان شد) دفع ضرر دائمی در جهنم دفع ضررهای دنیوی (در کارکردهای ادیان بیان شد) خدا و دین انسان را به صفات کمالی نظیر بخشندگی ،صداقت و ...هدایت می کند. .1.2انگیزه خداشناسی ب.انگیزه فطری فطرت که احساسی درونی و درکی بینیاز از عقل است ،در مسائل مختلفی انسان را راهنمایی میکند. مسأله خداشناسی و سوق به سوی دین و دینداری یکی از احساسات فطری است که در درون انسان ریشه دوانده است.شاهد آنکه ،تمام اقوام و ملیتها در طول تاریخ بشریت ،از نوعی عقائد مذهبی برخوردار بوده و بر خدائی باور داشتهاند. آیات قرآن در صدد آن نیستند تا «نهال خداپرستی» را در دلهای مردم غرس کنند ،بلکه هدف آیات قرآن کریم آبیاری نهال موجود در نهان انسانها و هرس خارها و علفهای هرزی است که مانع رشد و تعالی نهال خداپرستی در انسان میشوند.آیاتی نظیر «أَالَّ تَعْبُدُوا إِالَّ اللَّهَ إِنَّنی لَکُمْ مِنْهُ نَذیرٌ وَ بَشیر» در نفی بتپرستی و نه اثبات وجود خدای سبحان وارد شدهاند. توضیح بیشتر در برهان فطرت خواهد آمد. .1.2انگیزه خداشناسی پ.انگیزه عاطفی انسان موجودی عاطفی است که اگر به او محبت و لطفی شود ،افزون بر ایجاد عالقه نسب به محبت کننده ،شکرگزار او نیز خواهد بود. شرط شکرگزاری شناخت و معرفت فرد محبت کننده است.انسان از روی عاطفه و محبت میل دارد که فرد محبت کننده را بشناسد ،بنابراین «وجوب شکر منعم» پیش از آنکه انگیزهای عقلی باشد ،انگیزهای عاطفی است. با مالحظه احوال انسان ،مشاهده میشود که او غرق در نعمتها و الطاف است.اصل هستی و وجود ،حیات ،عقل ،فکر ،سالمتی و...برخی از الطافی هستند که انسان دارای آنهاست. انسان که موجودی ممکن و ناتوان است ،به خودی خود دارای این خصائص نبوده و آنها را از فرد دیگری به عاریه گرفته است ازاینرو آدمی برای قدردانی و سپاسگزاری از آن فرد ،بایسته است تا او را بشناسد. .1.3کیفیت خداشناسی عدم امکان شناخت ذات خدا اگرچه انسان دارای انگیزه خداشناسی است؛ لیکن هرگز نمیتواند به کنه و حقیقت ذات خدای سبحان پی ببرد زیرا آگاهی از کنه یک شیء متوقف بر احاطه بر آن است.از آنجا که هستی انسان محدود و وجود خدا نامحدود است ،این احاطه محقق نشده و در نتیجه علم به حقیقت ذات باری تعالی محقق نخواهد شد. این سخن افزون بر ذات ،در صفات الهی نیز جاری است ،چراکه صفات آن حضرت عین ذات بوده و همانگونه که معرفت به کنه الهی ممکن نیست ،علم به حقیقت صفات خدای سبحان نیز در دسترس بشر قرار ندارد. علم اجمالی به خدا پس آنچه انسان از ذات و صفات الهی میداند ،علمی اجمالی است که از آثار آن حضرت اتخاذ کرده است. فصل دوم.خداشناسی .1مقدمه .1.1ضرورت و اهمیت خداشناسی .1.2انگیزه خداشناسی .1.3کیفیت خداشناس .2براهین اثبات خدا .2.1برهان فطرت .2براهین اثبات خدا چیستی برهان :برهان نوعی استدالل است که از طریق ترکیب مقدمات یقینی به نتیجهای یقینی میانجامد. برهانی است که در آن از علّت به معلول لمّی پی برده می شود برهان تقسیم یکم برهانی است که در آن از معلول به علّت اقسام برهان إنّی پی برده می شود برهانی است که تمام مقدمات آن عقلی عقلی محض است برهان تقسیم دوم برهانی است که بخشی از مقدمات آن ترکیبی غیر عقلی است. .2.1برهان فطرت معنای لغوی :فطرت واژهای عربی و از ریشه «فطر» است.این واژه دارای دو معنای «شکافتن» و «آفرینش بدون سابقه» آمده است. در زبان فارسی نیز در معنای «آفرینش»« ،از روی سرشت و خلقت» و «سرشت که بچه بر آن آفریده در رحم» به کار رفته است. معنای اصطالحی :فطرت در اصطالح عبارت است از« :احساسات درونی و درکی که بینیاز از استدالل عقلی است». برای نمونه ،انسان به هنگام تماشای منظرهای دلانگیز و زیبا ،بدون استدالل عقلی از آن لذت برده و به تحسین آن پرداخته و به زیبایی آن معترف میشود.این حس یکی از «تمایالت عالیه» روح انسانی است. نزدیک به چنین حسی در حیوانات مشاهده می شود که بدان «غریزه» گفته می شود. .2.1برهان فطرت وجود در تمام افراد نوع یکی از براهین مهم اثبات وجود خدای سبحان ،برهان فطرت است.این واحد برهان حاصل توجه انسان به احساسات درونی و فطرت انسانی خویش است ،بنابراین برهان فطرت ،یک برهان عقلی نیست.در این برهان انسان همیشه ثابت اند ویژگی امور فطری به جای دانستن ،مییابد و به جای فکر کردن ،میبیند و به جای پرداختن عدم نیازمندی به تعلیم به مقدمات ،به ذیالمقدمه میرسد. و تعلم .2.1برهان فطرت تبیین برهان هر انسانی به هنگامی که به حال خود واگذاشته شده و فطرتش از هرگونه مسألهای خالی و عریان گردد و تحت هیچ عامل خارجی قرار نداشته باشد ،متوجه نیروئی توانا و مقتدر شده که ماوراء دنیاى محسوس است و به آن حکومت مىکند.در این حالت ،انسان خود و عالم را متصل به نیروئی جاودان و همیشگی مییابد.این انسان با تمام وجودش موجودی حاکم و مدیر را ادراک کرده که آن را «خدا» میتوان نامید. البته میزان توجه به فطرت در همه به یک اندازه نیست.شرایط گوناگون محیط ،شیوه تربیت فرد و تبلیغات در توجه به فطرت تأثیرگذار هستند. .2.1برهان فطرت توجه به فطرت خدا جو در مشکالت با وجود تفاوت توجه انسانها به فطرت ،همگان به هنگام مشکالت و گرفتاریها ،به ویژه مواقعی که از هرگونه اسباب مادی ناا امید باشند و هیچ پناهگاهی نیابند ،به فطرت خداشناسی خویش رجوع کرده و متوصل به خدایی میشوند که قدرتش ورای تماام قدرتهاست. برای نمونه ،مسافران هواپیما به هنگام سقوط و پس از ناامیدی از خلبان برای نجات ،متوجه خدا شده و در محضار آن حضارت اظهار عجز کرده و از او میخواهند تا با قدرت فوقالعاده خود ،آنان را از مهلکه نجات بخشد.نمونهای از این افراد فرعون اسات که در طول زندگانی خود از بردن نام خدا ابا داشت؛ لیکن به هنگام گرفتاری در امواج خروشان ندای فطرت خاداجوی خاود را شنید« :وَجَاوَزْنَا بِبَنِی إِسْرَائِیلَ الْبَحْرَ فَأَتْبَعَهُمْ فِرْعَوْنُ وَجُنُودُهُ بَغْیًا وَعَدْوًا حَتَّى إِذَا أَدْرَکَهُ الْغَرَقُ قَالَ آمَنْتُ أَنَّاهُ لَاا إِلَاهَ إِلَّاا الَّذِی آمَنَتْ بِهِ بَنُو إِسْرَائِیلَ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِینَ» معرفی کتاب: معرفی کتاب: فطرت فطرت و دین شهید مطهری علی ربانی گلپایگانی