جزوه امتحان درس اندیشه 1 PDF
Document Details
Uploaded by Deleted User
دانشگاه علم و صنعت ایران
محمودرضا قاسیم
Tags
Summary
This document is a set of lecture notes for a course titled 'اندیشه 1' (Thought 1) from the University of Science and Industry. Contents include topics on God's existence and nature, the end of existence, and associated religious and philosophical discussions.
Full Transcript
جزوه امتحان درس اندیشه یک دانشگاه علم و صنعت ایران محمودرضا قاسیم فهرست فهرست پیشگفتار بخش ّاول :خداشنا...
جزوه امتحان درس اندیشه یک دانشگاه علم و صنعت ایران محمودرضا قاسیم فهرست فهرست پیشگفتار بخش ّاول :خداشنایس درس ّاول :پرسشهای بنیادین درس دوم :اندیشۀ بنیازی جهان از خدا درس سوم :اندیشۀ انکار خدا درس چهارم :یک سیستم بدون کنتل و شعور ،درست نیمشود درس پنجم :انکار خدا دلیل یمخواهد درس ششم :آموزههای ی دین و فرضیههای موجود دربارۀ جهان آموزههای ی دین و آغاز جهان آموزههای ی دین و نظریۀ تکامل درس هفتم :صفات خداوند ی درس هشتم :چگونگ آفرینش جهان رابطهای در تمام لحظه ها مالک خداوند برای هسنبخش درس نهم :مسألۀ شور 1 درس دهم :مسألۀ شور 2 بدیهای موجود آفریده نشدهاند حکمت خداوند و وجود بدیها عدالت خدا و ش ی نقش بدیها در زندگ معنوی ما درس یازدهم :علم خداوند واختیار انسان بخش دوم :فرجامشنایس ی درس دوازدهم :زندگ ابدی در راه کشف ابعاد جدیدی برای جهان به کجا یمرویم؟ ّ چه اتفاق یمافتد؟ ی چگونه به زندگ خود ادامه یمدهیم؟ ی ی مالک چگونگ ادامۀ زندگ ی شاش زندگ درس ی ستدهم :تناسخ ی درس چهاردهم :چگونه زندگ کنیم؟ ******************************************************************** :بخش ّاول خداشنایس درس ّاول :پرسش¬های بنیادین :هدف درس .نقد این ّ تصور که خدا یک احساس شخیص یا نویع انرژی است _ .نقد و برریس اعتقاد به خدا که بنیان آن ،احساس یا نظم جهان است _ ی کساب که وجود خدا را باور ندارند _ .تشویق به مطالعۀ سخن بیان لزوم تحقیق دربارۀ خدا و اصول اعتقادات از نظر اسالم _ تبیی نگاه اسالم دربارۀ انتخاب و تبلیغ دین و گفتگوی ی دین _ ی یعن عقایدی که بنیادین هستند.نوع درس اندیشۀ اسالیم 1دربارۀ اصول اعتقادات است.اصول اعتقادات ی ی ّ تفکر ما دربارۀ مبدأ و مقصد این جهان ،مدل زندگ ما را تحت تأثت قرار یمدهد.نوع نگاه به جهان ،از دید انسان ی قوانین پتوی یمکند که با ی همچنی ،او از معتقد به آفریدگار ،با فردی که این اعتقاد را ندارد ،متفاوت است. ّ ی ّ ّ ی ی باتوجه به تأثت خداباوری در زندگ ،الزم است حداقل جدی دارد. کساب که به خدا باور ندارند ،تفاوت قوانی ّ یک بار به طور جدی دربارۀ آن تحقیق کنیم.هدف ما در این درس ،این است که به شما برای انجام این .تحقیق ،کمک کنیم :سخن را با چند پرسش دربارۀ خدا شوع یمکنیم پرسش اول :آیا تا به حال دربارۀ خدا فکر کردهاید؟ اگر جواب شما به این پرسش ،مثبت است ،بگویید خدا از نظر شما چگونه موجودی است؟ :گاه دیده یمشود که یگ از دو پاسخ زیر به این پرسش داده یمشود .ما خدا را یک احساس شخیص یمدانیم که هر کس تصویری از آن دارد و به همان معتقد است 1. .خدا یک انرژی است 2. ی ایراد پاسخ اول این است که یک احساس نیمتواند مبنای زندگ قرار بگتد.عالوه بر این ،وقن پای احساس به ی قانوب نیمتواند حکمفرما باشد .میان آمد ،سلیقه هم خودش را نشان یمدهد.در این صورت ،هیچ ضابطه و اشکال پاسخ دوم این است که انرژی یگ از اجزای عالم است.چگونه ممکن است که یگ از اجزا را مبدأ همۀ ی هاب را که ی ویژگ عالم بدانیم؟ در ضمن شما یا باید خدا را یک انرژی بدانید یا برای او شعور ،هدف و سایر .مسلمانان برای خدا معتقدند ،قائل باشید؛ چرا که انرژی ،جاندار نیست.تصمیمتان را بگتید ً ی کساب که جواب مثبت یمدهند ،لطفا دلیلشان را بگویند .پرسش دوم :آیا به خدا اعتقاد دارید؟ :گروه دوم گاه یگ از دو دلیل زیر را برای اعتقادشان ذکر یمکنند ی همی ،دلیلم برای اعتقاد به خدا است 1. .من خدا را احساس یمکنم و .نظم موجود در عالم دلیل ما برای وجود خداوند است 2. ی ی ً لزوما منشأ بت ی دانسی دلیل خییل از تلقی ،ترس یا ن وب ندارد.شاید به خاطر اشکال پاسخ اول :احساس، ی ّ اتفاقات ،بش ،آرامآرام موجودی به نام خدا را برای خودش درست کرده و در یک بازۀ زماب ،اعتقادش به یک تبیی بیشت موضوع کمک یمگتیمی ی دروب تبدیل شده است.از دو داستان برای :احساس ّ در زمانهای خییل قدیم ،اتفاقاب یمافتاد که آدمها دلیل آن را نیمدانستند.آسمان پر از ابر یمشد و ّ صداب مهیب شنیدهیمشد و آب از آسمان یمبارید.انسانها نیمدانستند ابرها از کجا آمدهاند، ی جرقهای بزرگ و آن برق و صدای رعدآسا چه بود و این آب چرا از آسمان یمآمد؟ کودگ در ابتدای شب ،دردی در ناحیۀ شکم احساس یمکرد و تا صبح از دنیا یمرفت.گاه یک عامل ناشناخته ،جان بسیاری از انسانها را یمگرفت یا به طور ّ ی ناگهاب ،ی زمی تکان یمخورد و هزاران اتفاق دیگر از این قبیل ،پیش یمآمد.انسانها که دلیل این رویدادها را خداب داشتند ی .نیمدانستند ،آنها را به موجود یا موجوداب نسبت دادند که برایشان جایگاه ی آتشفشان ،تاریگ ،زلزله ،طوفان ،بیماریها و هزاران عامل ترسآور ،از قدیم در زندگ بش وجود سوب انسان از کودگ کش را داشته که در هنگام خطر ،از او حمایت کرده ،غذایش داده و به او داشتهاست.از ی آرامش بخشیدهاست.این شخص ،همان پدر یمباشد.پدر به طور ناخودآگاه ،باعث درست شدن تصویری در ضمت آدیم شد.او این تصویر را توسعه داد و از آن ،قدرب درست کرد که به نام خدا یمشناسیمش؛ موجودی ی ّ ندانسی علت وقایع ،درست شد.این موجود ،بعد از گذشت هزاران سال، که در جریانات فوق ،در اثر ترس یا دروب شد که امروز آن را به صورت یک احساس عمیق و واقیع یمیابد.در حایل که با ی چنان برای انسان متوجه شد که هر ّاتفاق دلییل علیم دارد و برای رویاروب با آن ،ی کاق است به جای ّ پیشفت علوم ،آدیم ی ّ ّ .تراشیدن موجودی توهیم ،به تحقیق و برریس دربارۀ علت آن واقعه ربتدازد تا بتواند از عهدهاش برآید خداب به ی چنی ی اگرچنی است ،آیا آیا احتمال نیمدهید احسایس که به خدا دارید ،ریشه در مطالب فوق دارد؟ ی ی تأمل کنید و اگر چنی است ،بتعارف ،کنارشدرد پرستش یمخورد؟ آیا وقتش نرسیده که واقعبینانه دربارهاش ّ بگذارید؟ ّ ی ّ ناگهاب که باعث مرگ دستهجمیع عدۀ زیادی از انسانها اشکال دلیل نظم هم این است که این همه اتفاق یمشود ،دلییل بر بنظیم نیست؟ ی کساب را شنیدهاید که خدا را باور ندارند؟ پرسش سوم :آیا حرف ی مطمی به نظر یمرسد این کار الزم باشد؛ چرا که وقن یمگویید خدا هست ،ی زماب یمتوانید از درسن سخنتان باشید که دالیل طرف مقابل را شنیده و برریس کردهباشید.شاید پس از تحلیل سخنان آنها به این نتیجه برسید که حرفهایشان درست است.امروزه در میان دانشمندان علوم مختلف ،افرادی هستند که خداباور نیستند یا او را انکار یمکنند.با ّ توجه به این که آنها سالها با زمینهای از علم در ارتباط بوده و یادگرفتهاند حرف بپایه نگویند ،طبییع است که دالییل عقلپسند برای موضعشان دربارۀ خدا داشتهباشند.پیشنهاد یمکنم که سخنشان را بشنوید و دالیل آنها را برریس کنید.اگر درست بود ،بپذیرید و اگر نه ،بر اعتقاد خود باق بمانید.به هرحال، بسی چشم و گوش و نشنیدن و ندیدن نظرات مخالفان ،کار ی چنی عمل یمکند.ی کش که جویای حقیقت باشد، .درسن نیست پرسش چهارم :آیا یمدانید برای کش که یمخواهد اسالم را بپذیرد ،الزم است ابتدا دربارۀ خدا تحقیق کند؟ ی ی کساب که در خانوادههای مسلمان به دنیا آمده و زندگ یمکنند به پتوی از خانواده ،مسلمان تعداد زیادی از ی شدهاند.حال این که خدا خودش در کتاب آسماب ،این روش را نیمپسندد و عملکرد افرادی را که به پتوی از پدران و اجدادشان معتقد شدهاند ،ناپسند یمشمارد.در ابتدای رسالههای عملیه ،همواره نوشته شده که در اعتقادات باید با فکر و تحقیق و جستجو به نتیجه رسید و اگر به خدا ایمان آوردید ،آنگاه در احکام فریع ،یا متخصص عمل کنید.پس ،باید تحقیق کرد.این را هم ،عقل یمگوید ،هم شیع ّ متخصص شوید یا به نظر یکّ .که بدان معتقدید ممکن است بگویید ما برای انتخاب دین ،آزاد نیستیم؛ برای این که اگر دینمان را عوض کنیم ،به عنوان مرتد با ما برخورد یمشود.جواب این است که در قرآن گفته شده که دین اجباری نیست« :ال اکراه یق الدین» .اگر ی همی آیه دیده شود .حکیم در مجموعۀ دین ،مغایر با این آیه باشد ،باید با ّ توجه به زماب حاکم یمتواند دربارهی فردی که از دین خارج شده حکم مرتد را اجرا کند که علم قطیع به ارتداد اوطرق یاز ی پیدا کرده باشد یا حداقل چهار نفر علیه او با شاییط شهادت دهند.اینها در حالیست که هیچکدام از افراد ّ متوجه جامعه حق جستجوگری نسبت به عقاید و سایر امور شخیص دیگران را ندارند.با توجه به این جهات یمشویم که این حکم ربیط به انتخاب دین ندارد.احکام ارتداد مربوط به تبلیغ دین است.انتخاب دین یک موضوع شخیص است ،ویل گاه ،فردی بعد از انتخاب دین جدید ،دربارۀ آن کتاب یمنویسد؛ در رسانه دربارهاش صحبت یمکند و افکار عمویم را تحت تأثت قرار یمدهد.حکم ارتداد برای جلوگتی از این کار است.ممکن است بگویید که این کار با آزادی منافات دارد.جواب این است که آزادی مطلق در هیچ جامعهای وجود ندارد.در ی تعیی شود و مزهاب ّ ی پذیرفته شدهاست که برای بعیص اصول یا موضوعات ،خط قر ی ً جوامع بشی این موضوع ی اجازۀ تبلیغ دربارۀ آنها نباشد.مثال دربارۀ هولوکاست یا طرح هوشمند در برخ کشورها یا مجامع علیم ،اجازۀ عقالب ،بنیان خودش را موضویع دانسته که نباید علیه آن ی همی روش تبلیغ وجود ندارد.اسالم هم ،طبق ی دین حفظ شود و افرادی که امکان تحقیقات گستده تبلیغ کرد.این کار باعث یمشود آرامش فضای اعتقادی و ی نداشتهباشند ،گرفتار تزلزل اعتقادی نشوند.اشکال دیگر این است که با این توضیحات ،نیمتوان دربارۀ ادیان بی گفتگو و تبلیغ ،تفاوت زیادیدیگر سخن گفت و آزادی فکری جامعه سلب یمشود.جواب این است که ی هست.قرآن دربارۀ گفتگو دستورالعمیل دارد که بر اساس آن ،باید صاحبان ادیان مختلف این امکان را داشته باشند که با حفظ دوسن و رعایت احتام و اصول گفتگوی علیم ،با یکدیگر به تبادل افکار ربتدازند.این مطلب ّ در آیۀ 125سورۀ نحل ترصی ح شدهاست« :و جادلهم بالن یه احسن» [باآنان به شیوهای که نیکوتر است بی این دو عی حال که تبلیغ را محدود کرده ،تشویق به گفتگو یمکند.جمع ی مجادله نمای].پس قرآن در ی ّ یمتواند به این شکل باشد که در مراکز علیم ،محیل برای گفتگو و مناظره اختصاص پیدا کند تا صاحبان افکار و اعتقادات و ادیان ،با حضور کارشناسان اسالیم ،به بحث دو طرفه ربتدازند تا هر کش که حوصله و به این مباحث عالقه دارد ،آن جا حضور یابد و پس از شنیدن سخنان دو طرف ،آنچه را درست تشخیص یمدهد، حن یمتوان برای انعکاس این گفتگوها از رسانههای مختلف استفاده کرد تا در اختیار همۀ انتخاب کندّ. .عالقمندان قرار گتند ً جمعبندی :بستۀ اسالم دربارۀ انتخاب و تبلیغ دین و گفتگوی ی دین این است که انتخاب دین کامال آزاد است و ّ محدودیت قائل شده و در ّ عقالنیت باشد ،ویل برای تبلیغ دین این انتخاب باید بر اساس تحقیق و جستجو و عوض ،برای گفتگوی اعتقادی ،مجایل وسیع فراهم کردهاست.با این مکانیسم ،ضمن ایجاد آرامش در فضای ّ .عمویم جامعه ،به جای جنجال و هیاهو ،گفتگو و تفکر در جامعه گستش یمیابد اصول دوازده ی ستده چهارده و بیست وسوم و بیست و چهارم قانون اسایس به عنوان تتمیم مطلب نوشته .شوند :خالصه ی .نوع نگاه و اعتقاد به خدا سبک زندگ انسان را رقم یمزند.بنابراین جستجو در اینباره الزم است _ اگر خدا را فقط یک احساس شخیص بدانیم عالوه بر این که احساس ،ممکن است منشأ بت ی وب _ .نداشتهباشد ،باعث یمشود خداوند موضویع نسن و سلیقهای شود ّ .عقل و شع توصیه یمکنند که عقاید خود را با تحقیق وتفکر انتخاب کنید _ .براساس آیۀ «ال اکراه یق الدین» ،انتخاب دین باید آزادانه و بدون تحمیل و اجبار باشد _ .حکم ارتداد برای محدود کردن تبلیغ ادیان دیگر درمحیط جامعۀ اسالیم است _ آیۀ «و جادلهم بالن یه احسن» توصیه یمکند به گفتگوی ی بی ادیان و افکار مختلف همراه با احتام و _ .دوسن دین باعث یمشود که آرامش فضای فکری جامعه _ محدودیت تبلیغات علیه دین در کنار تشویق به گفتگوی ی ّ .حفظ شود و دستیس به اطالعات دقیق و درست دربارۀ ادیان و افکار مختلف ،امکانپذیر باشد ****************************************************************** درس دوم :اندیشۀ بنیازی جهان از خدا :هدف درس در این درس با اندیشهای آشنا یمشویم که یمخواهد وجود جهان را بدون پذیرش موجودی به نام «خدا» .توضیح دهد یم¬شویم ی کساب که وجود خدا را باور ندارند ،آشنا .در این درس و درس آینده با دالیل فتیک مدرن و نظریۀ تکامل است.به قوانی ی ی امروزه بیشت مطالن که دربارۀ انکار خدا مطرح یمشود ،با ّ توجه به معر یق دو ی فتیکدان معارص ،به برریس این موضوع یمپردازیم همی دلیل ،در ضمن ّ ی . استیون هاوکینگ ندگ استیون هاوکینگ )»(The Theory of Every thingجیمز مارش فیلم «نظریۀ همه ی ی چت را دربارۀ ز ساختهاست.این فیلم بر اساس خاطرات همش استیون هاوکینگ در سال (2014م) ساخته شدهاست.در این ّ ی فیلم شما با زندگ ،خانواده ،روند علیم و اندیشههای او آشنا یمشوید.البته در این جا قسمت ی هاب گزینش شده شخصیت ،موجب شناخت اندیشههای او دربارۀ خدا شود ّ آشناب اجمایل با این .که ضمن ی هاوکینگ در پاسخ به سؤال ی جی دربارۀ اعتقاد به خدا یم گوید که با دیکتاتوری الیه مشکل دارم.منظورش این است که نیمخواهد هیچ اعتقادی ،جلوی پرسشگری او را بگتد.در واقع ،او نگران است که با پذیرش دین ،از ی پرسش و پژوهش در ی برخ زمینهها مانند چگونگ شکلگتی جهان باز بماند.در ضمن ،به این جمله اشاره کن».یمکند« :ایمان بیاور تا باور ی ً در بخش بعدی ،با خانوادۀ استیون (پدر ،مادر و دو خواهر) که ظاهرا اعتقادی به خدا ندارند ،آشنا یمشویم.به جی و استیون در این جمع ّ توجه کنید :گفتگوی ی هاب داشتهباشد که در صورتمنظور هاوکینگ این است که به عنوان یک پژوهشگر نیمخواهد پیشفرض ی مغایرت آنها با یافتههای علیم ،دچار مشکل شود.در واقع ،یمخواهد خودش کاشف پاسخها باشد و به ی تعییشده اکتفا نکند .جوابهای از پیش ی در ادامۀ فیلم یمبینیم که هاوکینگ تصمیم یمگتد ِتز دکتای خود را دربارۀ موضوع «ویژگهای جهانهای بنویسد.نتیجۀ تحقیقات او در این مرحله این » properties of expanding universesمنبسطشونده ی است که جهان با یک تکینگ آغاز یمشود.به بیان دیگر او با این ایده ،برای جهان نویع آغاز قایل شده است. متوجه یمشود که به یک بیماری حرکن مبتال یمباشد ّ .در ضمن تغیت نظریه ی ی ی قوانی ناسازگارند؛ زیرا بنهایت در تز دکتای هاوکینگ ،تکینگ اجتنابناپذیر بود.حال این که در حالت تکینگ، جرم در حجیم به اندازۀ صفر جای گرفتهاست.در نتیجه باید مدل اصالح شود.او بعدها برای اصالح این ی مدل ،اثرات کوانتویم را وارد کرد و با تلفیق کوانتوم و نسبیت ،یرصورت تکینگ را از تئوری خودش حذف کرد.به این معنا که گفت« :وقن در زمان به عقب بریمگردیم ،به یک نقطۀ آغاز یا به تعبتی به یک لبه نیمرسیم که ُ آب وجود نداشتهباشد ،بلکه ابتدای یبعد از ی زماب جهان مانند قطب یک کره است که یمتوان به آن جا رسید و ».برگشت :رابطۀ ی بی نگاه مسییح و نظریات هاوکینگ اگر برای جهان آغازی قائل بودید ،پس یمتوانید به آفرینش و خدا معتقد باشید؛ چرا که او آغازگر جهان است. ی همی دلیل ،جاناتان از سخن استیون که اگر گفتید جهان آغازی ندارد ،دیگر نیازی به آغازگر (خدا) نیست.به یمگوید« :نظرش دربارۀ آغاز جهان تغیتکرده» ،نتیجه یمگتد که او اعتقادی به آفرینش (ساختهشدن جهان ّ ّ و در نتیجه ،از مباحث توسط خدا) ندارد.البته هاوکینگ همچنان یمگوید که خدا یک موضوع غت علیم فتیک جداست.علم ی هاوکینگ معتقد است که فقط باید پرسشگر بود و هیچ ّ تقید اعتقادی در پرسیدن و پاسخ به پرسشها 1- فتیک ،روند شکلگتی جهان را توصیف یمکند ».در نتیجه ،در نظر نباید داشت.در ضمن یمگوید« :معادالت ی ی .گرفی موجودی ماور یاب و دسن غین برای درست شدن جهان هیچ اثری ندارد ی نداشی به خدا یمتواند این باشد 2- :دلیل هاوکینگ برای اعتقاد ّ .مقدمۀ :1خدا آغازگر جهان است .مقدمۀ :2جهان آغاز ی زماب ندارد ّ مقدمۀ :3هر ی چتی که آغاز نداشتهباشد به آغازگر نیازی ندارد . .نتیجه :جهان به خدا نیاز ندارد :خالصه ی تنهاب جهان هسن را توضیح دهد و نیازی نداریم برای توجیه چگونگ _ از نظر هاوکینگ علم یمتواند به ی .شکلگتی این جهان ،فلسفهب یاق کنیم .مشکل هاوکینگ با پذیرش دین ،این است که نیمخواهد هیچ اعتقادی ،جلوی پرسشگری او را بگتد _ ّ :ست تفکر هاوکینگ ی .در تز دکتای هاوکینگ ،جهان از یک تکینگ آغاز شدهاست _ .هاوکینگ بعدها ،با لحاظ کردن اثرات کوانتویم ،نظریۀ بدون مرز (جهان آغاز ی زماب ندارد) را مطرح کرد _ .وقن جهان آغاز ی زماب نداشتهباشد ،به آغازگر هم ،نیازی نخواهد داشت _ ******************************************************************* درس سوم :اندیشۀ انکار خدا :هدف درس .در این درس با اندیشهای آشنا یمشویم که وجود خداوند را انکار یمکند :الورنس کراوس الورنس کراوس معتقد است خدا وجود ندارد .او آغازی خاص برای جهان بیان یمکند.شویع از یک ّ متوجه دین یمداند که در سخنانش به آنها اشاره فضای خایل که آن را هیچ یمنامد.در ضمن ،اشکاالب را ً ی منشأب ندارد که واقعا آفریدگار جهان باشد.در ی یمکند.او با این اشکاالت یمخواهد بگوید که آموزههای دین چنی اشتباهاب از طرف او صادر یمشد ی .غت این صورت نباید ی ندانسی را دوست دارند، لی نقد کراوس به دین :مذهب با علم مخالف است.بر خالف نظر دانشمندان که ّاو ی ّ کشفیات جدید یمشود .به این دلیل که موجب نقد دوم :جهان در حال انبساط است.این موضوع باعث یمشود که شما فکر کنید در مرکز عالم هستید؛ چرا که احساس یمکنید شما در یک جا ثابت هستید و دیگران دارند از شما دور یمشوند.این یگ از حرفهای .اشتبایه است که مذهب به مردم یمگوید نقد سوم :اشتباه دیگر مذهنها استناد به بیگ بنگ برای اثبات آغاز جهان و در نتیجه ،نیاز به آغازگر ی یعن خداست.در حایل که نظریۀ بیگ بنگ توضیح یمدهد که جهان چگونه خودش شکل گرفته و نیازی به خدا .نداشتهاست ی :آغاز سخن کراوس دربارۀ چگونگ درست شدن جهان .ما از انفجار ستارهها و تکامل شکل گرفتهایم ،نه این که خدا ما را ساختهباشد .نتیجه :اگر فقط یک اتم هیدروژن به وجود بیاید ،مجموعۀ هسن درست یمشود آیا ممکن است این اتم هیدروژن خودبهخود از هیچ به وجود بیاید؟ سخت یاب ،آقای کراوس ،به وجود آمدن یک اتم هیدروژن را توضیح یمدهد ی :در این قسمت از ً دائما ّ در واقع ،آن جا که ما فکر یمکنیم هیچ ی ذرات مجازی دارند به هسن یمآیند و دوباره چتی وجود ندارد، ذرۀ مجازی که به هسن پایمگذارد به پایداری برسد.آن نیست یمشوند.ی کاق است در یگ از این موارد ،یک ّ فتیک ،اتم هیدروژن و به دنبالش جهان شکل یمگتد.وقن جهان درست شد، قوانی ی ی وقت است که بر اساس حیات از ترکیب عنارص موجود شکل یم¬گتد و با تکامل ،آرامآرام به وضعیت موجود یم رسد.در هیچ جای این ی چنی موجودی روند ،موجودی ماور یاب برای درست شدن این جهان نه مورد نیاز است و نه دیده یم شود؛ پس .وجود ندارد یی داوکیت برای انکار خدا طرح ریچارد داروین ،شخوشانه ادامه یمیابدّ ،اما حیات ابتدا چگونه شکل «ی همی که حیات شکل گرفت ،تکامل ی شیمیاب بودهاست که در اثر آن شایط ی گرفتهاست؟ شکلگتی حیات حاصل یک رخداد یا یک رشته رخداد حیاب ،انتخاب طبییع پدید آمدهاست.عامل اصیل تشکیلدهنده حیات« ،دی ان آ» یا به احتمال بیشت ّ مولکول دیگری مانند «دی ان آ» بودهاستّ ،اما با دقت کمت ،خود را تکثت یمکرده و چه بسا مولکویل از قبیل ی داروین حقیق هاب از مولکولهای ژنتیک پدید آمدند ،تکامل ی «آر ان آ» بودهاست. گونه ی ً همی که اجزای حیاب ّ یمتواند آغاز شود و انواع پیچیدۀ حیات تدریجا از رب هم ،ظاهر شوند ،اما رخ دادن مولکولهای وراثن ،از نظر تخمی یمزنند که ی بی ی بسیاری نامحتمل یمنماید ...در این جا دانشمندان معجزۀ اعداد بزرگ را مطرح یمکنند و سیاره در کیهان وجود دارد.اگر بنابر احتیاط واجبسیاره در کهکشان ما و حدود 100میلیارد ّ 1تا 30میلیارد ّ تخمی محافظهکارانه یمتوان گفت که یک میلیارد میلیارد ّ سیاره در جهان ی از چند صفر ،رصف نظر کنیم ،با ی هست.حال ،فرض کنید ایجاد حیات ،یعن تشکیل مولکویل مشابه «دی ان آ» ،رخدادی فوقالعاده نامحتمل سیاره فقط در یگ حیات ایجاد شودّ. حن با باشد.فرض کنید این ّاتفاق چنان نادر باشد که از هر یک میلیارد ّ داوکیت ،پندار خدا ،صص 111و )112یی سیاره رخ یمدهد (ریچارد چنی بخت قلییل ،حیات در یک ّ .ی :خالصه هاب دارد که امروزه یمدانیم اشتباهند.این اشتباهات نشان یمدهد که _ الورنس کراوس یمگوید« :دین آموزه ی ».منشأ دین خالق جهان نیست چنی ی چتی _ ی الورنس معتقد است دانش جدید در روند شکلگتی جهان ،موجودی به نام خدا نیمبیند ،پس .وجود ندارد در نگاه کراوس ،جهان این گونه از هیچ به وجود آمدهاست :در جاب که شما گمان یمکنید ی چتی وجود ندارد_ ، ی ذرات به پایداری برسد تا پس از بی هسن و نیسن در رفت و آمدند.ی کاق است یگ از این ّ میلیاردها ّ ذره ی تشکیل هیدروژن و سپس سایر عنارص و درنتیجه ستارهها ،همۀ موجودات زنده در یک روند تکامیل درست .شوند ******************************************************************* .درس چهارم :یک سیستم ،بدون کنتل درست نیمشود :هدف درس بیان این مطلب عقالب است که بدون وجود یک مهندسّ ، طراح و کنتلکننده ،هیچ مجموعهای که کار ی .سیستیم انجام دهد ،درست نیمشود .انتظار یمرود در پایان درس با کمک محاسبۀ احتماالت بتوانید استدالل مناسن برای مطلب فوق ارائه کنید اگر به صورت رندم یک عدد ی بی 0تا 9را برداریم؛ احتمال این که عدد منتخب او شمارۀ 0باشد چند است؟ جواب یمشود10/1 : حاال از او یم¬خواهیم عدد ّاول را شجایش بگذارد و عدد دیگری را بردارد.احتمال این که عدد دوم ،به صورت تصادق و با رعایت جایگذاری ،شمارۀ 1باشد چند است؟ی 1/10 × 1/10 = 1/100 :احتمال این که به ترتیب ،ده عدد پشت ش هم ،از 0تا 9باال بیاید (1/10)^10=1/10000000000 جاب که هر عاقیل مجموعه پیچیدهتر و گستدهتر باشد ،این احتمال به صفر نزدیکتر یمشود ،تا ی هر قدر این ی ّ .یمگوید چنی اتفاق رخ نیمدهد :جمعبندی ً ّ انسانهای عاقل یم¬گویند که هر مجموعۀ منظم و سیستماتیگ حتما در سایۀ نظارت و کنتل موجودی یاض است.بنابراین،باشعور شکل گرفتهاست.همان طور که مالحظه شد ،تکیه¬گاه این سخن ،محاسبات ر ی ّ کش که ادعا یم¬کند مجموعۀ این جهان بدون ناظر و مهندیس شکل گرفته ،باید دلییل بیاورد که بتواند در ی .مقابل این محاسبات ر ی یاض ،ایستادگ کند خداب که در این نزدیگ است و ی الی این شب بوها ،پای آن کاج بلند ...روی آگایه آب ،روی قانون گیاه )سهراب سپهری( :خالصه یاض ،عاقالنه نیست .بدون کنتل و شعور ،درست شدن یک سیستم ،با ّ توجه به محاسبات ر ی اگر کش ّادعا کند که یک مجموعه بدون طرح ّاو ّلیهّ ، طراح و کنتلکننده ،شکل گرفته ،باید چنان دلییل _ یاض توان تابآوری داشتهباشد .بیاورد که در مقابل محاسبۀ ر ی براساس محاسبۀ احتماالت ،کش که یمگوید مجموعۀ جهان موجود ،بدون مهندیس نتومند ودانا شکل _ .گرفتهاست ،باید برای سخنش دلیل بیاورد ******************************************************************* درس پنجم :انکار خدا دلیل یمخواهد :هدف درس .معر یق خداوندی که آفرینندۀ جهان است ّ :روی دیوار دل خود بنویسید ،خدا هست ،نه یک بار و نه ده بار که صد بار ،به ایمان و تواضع بنویسید ؛ ...خ دا ه س ت ؛ خ دا ه س ت ؛ خ دا ه س ت ی :بازخواب محاسبۀ احتماالت برگ درختان س یت در ن ظر ه وشیار هر ورقش دفتی است معرفت کردگار ی تصادق دکمههای صفحه این بیت شعر 48حرف دارد.احتمال این که یک شخص نابینا و ب¬سواد ،با فشدن :کلید ،آن را نوشته باشد ،عبارت است از 1/█)1766847064778384329583297500742918515827483896875618958121606201 (@292619776 ) محاسبه شده است MAPLEاین عدد معادل ( 48^)32/1است که با نرم افزار( کلمه¬های این جهان چه مقدار است؟ شکلگتی این مجموعۀ ب¬نهایت بزرگ و ارتباط سیستیم اجزای آن، چگونه قابل فرض است؟ ّ الزم نیست راه دوری بروید و دربارۀ مجموعۀ کهکشان ها و مانند آنها برریس کنید.تعداد سلول های بدن انسان ی ً همی تعداد، بیش از 100تریلیون است که در هر ثانیه تقریبا عمر 50میلیون از آن ،به پایان یمرسد و سپس به ّ ّ سلول جدید جایگزین یمشود .با این حساب ،تعداد سلول تولیدی در 24ساعت ،بیش از 4تریلیون خواهد طرق ،تعداد ستاره های کهکشان راه شتی حدود 400میلیارد ستاره است.ارتباط بود.از ی ّ ّ ی میانگی مطالن که دانشمندان برای توصیف یک سلول در کلیپ فوق ،گفتند این بود که یک سلول به اندازۀ ّ ً یک ستاره است ،بنابراین ،روزانه تقریبا به اندازۀ ده برابر یک کهکشان در بدن ما سلول یا ستاره ساخته یم حن در بنهایت زمان و بنهایت حادثه هم ،احتمال این که اجزای این جهان بدون دخالت و کنتل یک شودّ. عقالب است ،چه رسد به اینی شعور و مهندیس فوقالعاده وجود یابند و به یک ارتباط سیستیم مانا برسند ،غت ادعاب ی چنی فتیکدانان یم گویند عمر این مجموعه حدود 13/7میلیارد سال است.بنابراین اگر کش که خود ی ی دارد ،باید دلیل بیاورد. آن هوش و قدرت باندازه که شکلگتی این جهان را برنامهریزی و تدوین کردهاست ،خدا نامیده یمشود پیامتان همواره با این نظر ،از قوم خود این سؤال را پرسیدهاند که آیا یمتوان در وجود خداوندی که آسمانها و ی زمی را آفریده تردید کرد ؟ ی :بیاب دیگر برای آن چه گفته شد ی ی ی جهاب زندگ یمکنیم که موجوداب غتقابل شمارش در آن وجود دارند.این موجودات که هرکدام پیچیدگ در ی فوقالعاده ای دارند ،به همپیوستگ و ارتباط سیستیم بسیار پیچیدهتری با یکدیگر دارند؛ به طوری که همۀ .مشاهدات ،حایک از وجود واحدی منسجم است گرفی این مجموعه قابل ّ تصور است ی :دو راه برای شکل .دست یک ّ طراح هوشمند و قدرتمند پشت پردۀ آن است 1- .این مجموعه بدون وجود کنتلکننده ،خود به خود ،درست شدهاست 2- توجه به این که محاسبۀ احتماالت ،فرض دوم را رد یمکند ،رایه جز پذیرش نظر ّاول و قبول وجود خداوند با ّ ی چنی مهندیس را انکار یم کند ،باید چنان دلییل بیاورد که بتواند در مقابل باق نیمماند.در واقع ،کش که وجود ی محاسبۀ ر ی یاض ،ایستادگ کند.در مقابل ،کش که به وجود خدا معتقد است ،نیازی به آوردن دلیل ندارد؛ چرا طراخ وجود داشتهباشد یاض است که یم گوید باید مهندس و ّ .که حرفش براساس محاسبۀ ر ی :ارتباط بیان فوق با سخن منکران خدا طراخ هوشمند شناختیم که جهان در هر صورت ،برای شکلگتی ،نیازمند وجود در این مدل ،خدا را به عنوان ّ اوست؛ چه برای جهان آغازی قائل باشیم یا نباشیم ،چه نظریۀ تکامل را بپذیریم یا ثبات انواع را قبول کنیم. :بنابراین ،مطالب این افراد نیمتواند دلییل برای انکار خدا باشد زماب برای جهان را انکار کند (هاوکینگ)کش که آغاز ی کش که آغاز جهان را از یک فضای تیه بداند (کراوس) یی (داوکیت ) کشکه به نظریۀ تکامل قائل باشد ی در درس قبل گفته شد که بر اساس محاسبۀ احتماالت ،شکلگتی مجموعهای با ویژگهای این جهان ،بدون ً ی ی کنتلکننده و ّ همی دلیل ،اعتقاد به وجود خداوند کامال عاقالنه است نپذیرفتن است.به طراح ،غتعاقالنه و ی و کش که با این اعتقاد مخالف است باید دلییل بیاورد که بتواند در مقابل محاسبۀ ر ی یاض ایستادگ کند.با آشناب خوانندۀ محتم یگ از ی هاب برای وجود خداوند آوردهاند که برای وجود این ،دانشمندان مسلمان برهان ی .این دالیل ذکر یمشود برهان امکان که گاه با عنوان «برهان وجوب و امکان» از آن یاد یمشود ،یگ از راههای اثبات صانع است.این نت معروف است.قبل همی دلیل ،به «طریقۀ حکما» یی ی نخستی بار ،فیلسوفان مسلمان ارائه کردند؛ به برهان را ی از هر چت باید از دو مفهوم «امکان» و «وجوب» سخن بگوئیم و معنای دقیق آنها را شاغ بگتیم؛ چرا که این .دو مفهوم ،بار اصیل برهان را بردوش یمکشند معنای وجوب و امکان ی وجوب و امکان همانند حدوث ،حرکت و نظم از ویژگهای موجودات هستند.هر موجودی را که در نظر آوریم ،از این دو وصف خایل نیست؛ یا وجود برای آن یرصوری است به طوری که محال است موجود نباشد ،یا .وجود برای او یرصوری نیست ،به گونهای که هم یمتواند باشد و هم نباشد هاب یمتوان دو مفهوم وجوب و امکان را بیشت توضیح داد.برای نمونه ،شت یین برای شکر الزم و یرصوری با مثال ی ی ی ّ است؛ به طوری که نیمتوان شکری را فرض کرد که شتین نباشد ،اما ،آب چنی نیست؛ یعن هم یمتواند شتین باشد و هم نباشد.یک مثال دیگر از دنیای ریاضیات یمآوریم.دربارۀ عدد 4به ی یقی یمتوان گفت که زوج است و محال است که فرد باشدّ ،اما اشیای خارخ مثل سیب یا درخت ،تنها احتمال دارد که زوج باشند و یمتوانند فرد باشند؛ پس یمگوییم که زوجیت برای 4واجب و برای سیب ،ممکن است.به عبارت دیگر، ّ وجوب به معنای «باید» است و هر جا این واژه را به کار یمبریم ،با یک امر مسلم و تردیدناپذیر ش و کار داریم، ّ ّ .ویل امکان به معنای «شاید» است که احتمال تحقق و عدم تحقق آن ،وجود دارد گفتیم که به حکم عقل ،وجود بر دو گونه است و نوع سویم ندارد؛ یا واجب است یا ممکن.به موجودی که وجود برایش یرصوری است« ،واجبالوجود» یمگویند و موجودی را که نه وجود برایش یرصوری است و نه عدم« ،ممکنالوجود» یمخوانند.بنابراین ،منظور از واجبالوجود ،حقیقن است که وجود برای او ذاب است و نیمتوان فرض کرد که وجود از او جدا گرددّ ،اما ممکنالوجود به شین گفته یمشود که وجود در ذات او نیست، بلکه حالت او نسبت به وجود و عدم مساوی است.به بیان دیگر ،واجبالوجود موجودی است که به خودی غن بوده و وجودش را از دیگری نگرفته استّ ،اما ممکن الوجود به خودی خود ،فقت و محتاج است .خود ،ی ی تبیی برهان امکان در برهان امکان برای اثبات خداوند ،از اصل هسن آغاز و بر وجود واجبالوجود استدالل یمکنیم.هیچ کس ّ ّ تحقق دارند.گایه در این که ی واقعیت دارند، برخ از این موجودات تردیدی ندارد که در جهان خارج ،موجوداب ّ تردید یمشودّ ،اما در این که به هر حال در دنیای خارج موجودی هست ،هرگز.این مقدمه چنان روشن است ّ که هیچ کس جز سوفسطاییان و شکاکان در آن تردیدی ندارد.حال یمگوییم که همان حقایق جهان ،هر چه :هست ،از سه حالت بتون نیست .هر چه در جهان است ،واجب است .هر چه در جهان است ،ترکین از موجودات ممکن و واجب است .هر چه در جهان است ،تنها ممکن است و هیچ موجود واجن وجود ندارد ّ در صورت ّاول و دوم ،مدعای ما اثبات شدهاست؛ چرا که به هر ترتیب ،دست کم حضور یک واجبالوجود در جهان هسن به اثبات رسیدهاستّ ،اما در صورت سوم که همۀ موجودات هسن را ممکنات تشکیل یمدهند، این سؤال مطرح یمشود که این ممکنات از کجا و چگونه پدید آمدهاند؟ ی ّ ّ تعریق که بیان شد ،موجودی بنا بر قانون علیت ،هیچ معلویل نیمتواند بدون علت به وجود آید.ممکن ،بنا بر است که وجود را از ذات خویش ندارد و به خودی خود ،نسبت به وجود و عدم ،مساوی است.بدییه است که وب است که او را از حالت تساوی خارج کند و وجود را به او چنی موجودی ،معلول و نیازمند یک سبب بت ی ی ّ :اعطا کند.این علت از دو حالت بتون نیست ّ ّ .الف) علت ممکنات ،یک موجود واجب است که در این صورت ،مدعای مورد نظر به اثبات یمرسد ّ ّ ب)علت ممکنات هم ،خودش یک ممکن است که در این صورت ،باز از علت آن ممکن پرسش یمشود.اگر ّ ّ این علت ممکن باشد و باز به علت دیگری که آن هم ،ممکن است ،بازگردد و ،...به تسلسل یمانجامد که ّ محال بودن آن در رب یمآید.اگر بگویند که علت یک ممکن ،یگ از همان معلولهای ممکن است ،در این حالت دور یمشود که بطالن آن پیش خواهد آمد.به بیان دیگر ،اگر امکان ،نشانه و آیۀ فقر و ناداری است، .نیمتوان به وسیلۀ آن ،چهرۀ فقر را از موجودات دیگر پاک کرد و آنها را از هسن بهرهمند ساخت ذات نایافته از هسن بخش گ تواند که شود هسنبخش خشک ابری که بود ز آب تیه ناید از وی صفت آبدیه همی مطلب را در ی بیاب کوتاه ارائه کردهاست ی :خواجۀ طویس ّ موجودی که در عالم هست اگر واجب باشد فهو المطلوب و اگر ممکن باشد باید به واجب منتیه شود واّل .مستلزم دور و تسلسل خواهد بود ّ ّ :عّلمه حیل در شح این عبارت یمفرماید ّ یّ بالرصوره موجودی تحقق دارد.پس آن موجود اگر واجب باشد ،مطلوب ما ثابت است؛ زیرا در « در خارج، ّ مقام اثبات این هستیم که در عالم هسن واجبالوجودی تحقق دارد و اگر ممکن باشد ،آن موجود ممکن ّ ّ ّ ّ یّ بالرصوره نیازمند علت و مؤثر موجودی است [که هسن خود را وامدار او است].پس آن علت و مؤثر اگر ».واجب باشد ،مطلوب ما ثابت است و اگر ممکن باشد ،تسلسل یا دور الزم خواهد آمد بطالن دور و تسلسل تعریف دور ّ ی وابستگ دو ی چت به یکدیگر در تحقق است.به بیان دقیقتر ،دور آن است که یک یسء در منظور از «دور»، ی ی ّ ّ همان حال که علت تحقق چت دیگری است ،خودش معلول همان چت هم باشد.بنابراین در دور ،یک یسء ّ ّ نسبت به یسء دیگر ،هم علت است و هم معلول.بنابراین ،منظور از دور در این جا دوران و گردش علیت و ّ ّ بی دو ی معلولیت ی چت است.برای مثال ،اگر تحقق الف به تحقق ب وابسته باشد و خود ب هم تنها در صورب بی الف و ب دور واقع شدهاست .موجود شود که الف در آن تأثت بگذارد ،ی دلیل بطالن دور در نگاه نخست ،یمتوان تشخیص داد که دور یک فرض محال و ممتنع است.از این رو گفتهاند که بطالن دور ّ یک امر بدییه است و نیاز به دلیل دیگری ندارد.نیک یمدانیم که اگر پدر سبب تولد پش باشد ،بمعناست که عی حال ،برای روشن شدن بطالن دور ،دالییل هم ارائه همی پش یمتواند سبب وجود پدر باشد.در ی ی بپنداریم :شده که به یگ از آنها اشاره یمکنیم ی ّ چت علت خودش باشد؛ زیرا درهمان حال که دیگری به او نیازمند است گفتهاند که الزمۀ دور این است که یک ّ ی ّ ی تا موجود شود ،خودش هم نیازمند همان چت است تا تحقق پیداکند؛ یعن خودش برای تحققش نیازمند به خودش است.برای مثال ،اگر دو مدیر امضای یک نامه را به امضای دیگری وابسته کنند ،این نامه هرگز امضا نخواهد شد.اگر دو کارگر کشیدن یک بار را به کشیدن دیگری مشوط کنند ،محال است که این بار حرکت کند. ّ در این مثالها ،نفر ّاول انجام کار خودش را به کار نفر دوم متوقف کردهاست.اگر ّاویل بخواهد کارش را انجام ّ دهد ،باید نفر دوم کارش را انجام بدهد.دویم هم کارش را به کار ّاویل متوقف کردهاست.بنابراین ،انجام کار نفر ّ .دوم متوقف است بر این که نفر اول کارش را انجام دهد که این همان توقف یسء بر خودش است ّ در یک نگاه دقیقتر باید گفت که توقف یسء بر خودش به این دلیل باطل و نادرست است که مستلزم تناقض .یمشود؛ زیرا در این صورت ،یسء در همان حال که فرض یمکنیم وجود دارد ،باید بپذیریم که موجود نیست تعریف تسلسل ّ منظور از تسلسل آن است که زنجتۀ ارتباط علتها و معلولها به یکدیگر تا بنهایت ادامه یابد و به یک نقطه ختم نشود.برای مثال ،فرض کنیم که «الف» را موجود دیگری به نام «ب» ایجاد کرده و «ب» خودش معلول ی همی ترتیب ادامه یابد و هیچ گاه برای این نت به ی چت دیگری به نام «د» وابسته است و به «ج» است و «ج» ی علتهای پیاب یّ پایاب نباشد ر . ّ علتها شانجام به یک نقطۀ ی ّ پایاب برسد که آن علت، نقطۀ مقابل تسلسل ،این است که سلسلۀ معلولها و ّ .معلول و نیازمند به علت دیگری نباشد دلیل بطالن تسلسل ی ّ روشن است که تسلسل از نظر عقل محال و ممتنع است ،به این ی چنی زنجتۀ بنهاین از معن که تحقق ّ علتها هرگز در خارج ،وجود پیدا نخواهد کرد و با این فرض نیمتوان وجود یک معلول را توضیح داد.فرض خط شوع ایستاده و آمادۀ دویدن هستند ،ویل هر کدام از ایشان تصمیم گرفته تاکنید یک تیم دونده ،جلو ّ ً دیگری ندویده او هم شوع به دویدن نکند.اگر این تصمیم واقعا عمومیت داشتهباشد ،هیچ گاه هیچ کدام شوع به دویدن نخواهند کرد .در نمونۀ دیگر ،اگر بنهایت کارگر ّ تصور کنیم که قرار است در حرکت دادن یک ّ .سنگ کمک کنندّ ،اما هر یک از آنها این کار را متوقف بر دیگری کند ،محال است که این سنگ حرکت کند یاض نشان داد؛ ّ تصور کنید که فقط صفر را در اختیار دارید و یمخواهید با یمتوان این مطلب را با یک مثال ر ی حن عدد یک را هم درست کرد. آن یک عدد بسازید.طبییع است که با تعداد نامحدودی از صفرها نیمتوان ّ ی ی ّ دعاب را نابخردانه بنهایت عدد صفر یمتوان چنی کاری را انجام داد ،عقل چنی ا ی حال اگر کش ادعا کند که با ّ یمداند؛ زیرا با افزایش صفرها اتفاق جدیدی نیمافتد و صفر به خودی خود ،هیچ اندازه و مقداری ندارد و ّ نیمتوان از جمعکردن صفرهای بشمار ،اندازهای را تولید کرد.بنا بر اصل علیت ،هر معلول به خودی خود، ی فقت و نیازمند است و تا یک کمالبخش نباشد که به او کمایل بدهد ،او به همان حالت ناداری و بیچارگ یمماند. ّ اگر فرض گرفتیم که خود علت هم ،در ذاتش فقت است و تنها به یاری دیگری یمتواند به وجود آید ،پس او هم صفرهاب هستند ی همی ترتیب ،همۀ معلولها یک صفر است که برای تشکیل عدد به دیگری نیازمند است و به ی ّ غن و بنیازی در کنار آنها قرار نگتد ،هیچکدام به صحنۀ وجود و غنا نخواهند آمد علت ی .که تا ّ :توجه همان طور که مالحظه شد ،در این برهان ،دلیل نیاز جهانیان (مجموعۀ ممکنالوجودها) به خداوند به عنوان واجبالوجود ،نیاز و فقر ذاب آنهاست.خواه این موجودات در نقطهای از زمان به وجود آمده یا همیشه بودهاند.خواه در یک روند تکامیل درست شده یا ناگهان پا به عرصه وجود گذاردهباشند.در هر صورت، .ممکنات که از درون خود ،هسن ندارند ،به واجبالوجودی نیاز دارند که همواره وجود را به آنان ارز یاب دارد :خالصه ی ً ی ی تخمی زدهیمشود ،سخن از بنهایت زمان _ جهاب که در آن زندگ یمکنیم تقریبا 13/7میلیارد سال وقن عمر ی .و حادثه بمعن است ویژگهای فوقالعادۀ این جهان به گونهای است که احتمال نبود ّ ی به فرض نبود محدودیت ی طراح _ زماب ،بازهم ّ ی نپذیرفتن یمنماید و مدیع باید برایش دالیل قاطع بیاورد .و کنتلکننده ،همچنان غتممکن و براساس محاسبۀ احتماالت ،وجود مهندس برای این جهان چنان الزم و یرصوری است که برای اعتقاد به _ تعصب هستیم .وجودش فقط نیازمند نگایه عاقالنه و به دور از ّ توجه به مدل گفتگوی ارائهشده در این درس ،برای اعتقاد به وجود خداوند ،فرق نیمکند که برای جهان _ با ّ زماب قائل باشیم یا جهان را دارای آغاز ی زماب ندانیم و فرق نیمکند که نظریۀ تکامل را بپذیریم یا نظریۀ آغاز ی .ثبات انواع را درست بدانیم ******************************************************************* درس ششم :آموزههای ی دین و فرضیههای موجود دربارۀ جهان :هدف درس .در این درس توضیح خواهیم داد که آموزههای ی دین با نظریههای علیم ،به ویژه نظریۀ تکامل ،منافاب ندارد :در پایان درس قبل گفته شد که برای اعتقاد به وجود خدا فرق نیمکند کدام یک از نظریات زیر را بپذیریم .جهان آغاز ی زماب داشتهاست - .جهان آغاز ی زماب ندارد - .دربارۀ موجودات زندۀ روی ی زمی ،نظریۀ تکامل درست است - .دربارۀ موجودات زندۀ روی ی زمی ،نظریۀ ثبات انواع درست است - هاب ی ی قبل از پرداخی به موضوع درس ،ذکر این نکته رصوری یمنماید که چهار نظر مذکور ،در واقع ،فرضیه ی دربارۀ جهان و حیات هستند.شاهد این مطلب اختالفاب است که ی بی دانشمندان در این زمینه وجود دارد.به ّ قطعین برخوردار فرض که هم اکنون ی برخ از آنها به عنوان نظریاب علیم پذیرفته شدهباشند ،بازهم از چنان کاق است اندگ دربارۀ سؤال زیر ،فکرتصور بهت این موضوع ی نیستند که امکان هیچ مخالفن با آنها نباشد.برای ّ :کنیم آیا این احتمال وجود ندارد که در سال¬های آینده ،شواهدی کشف شود که نگاه متفاوب را دربارۀ جهان و حیات رقم بزند؟ بی نظرات فوق و وجود خداوند ،منافاب نیست ،نسبت آموزههای ی دین با آنها چگونه است؟ سؤال :حال که ی .پاسخ :آیات قرآن منافاب با هیچ یک از این نظریات ندارد :برای توضیح بیشت ،در دو بخش به برریس ی برخ از این آیات یمپردازیم آموزههای ی دین و آغاز جهان الحمدهلل فاطر السماوات واالرض(...فاطر)1/ .ترجمه :همۀ ستایشها ویژۀ خداست که آفرینندۀ آسمانها و ی زمی است هللا الذی خلق السماوات و االرض و ما بینهما یق ستﺔ ّایام (...سجده)4/ زمی و آنچه را میان آنهاست ،در شش روز آفرید .ترجمه :خداست که آسمانها و ی زمی داللنمضموب مشابه بارها در قرآن تکرار شدهاند ،بر تدرییح بودن خلقت آسمانها و ی ی این آیات که با زمی ،جهابی ً معرق یمکند.ظاهرا مقصود از آسمانها و ی ی روشن دارند.در ضمن ،خداوند را آفریدگار آنها از عدم ّ ی تخمی زدهاندّ ،اما ی است که ما در آن زندگ یمکنیم.مجموعهای که دانشمندان عمر آن را 13/7میلیارد سال برخ ازهیچ کدام از این آیات ،امکان آفرینش جهانهای دیگر ،قبل یا بعد از این جهان را ینق نیمکنند؛ بلکه ی متنوع ،قبل از خلقت این جهان وآنها مانند آن چه در بیان داستان خلقت آدم آمده ،بر وجود موجوداب ّ .شکلگتی زمان و مکان متعارف اشاره دارد :مقایسه با نظر هاوکینگ یعن وقن در زمان به عقب باز گردیم به نقطهای یمرسیم که زمان آغاز او یمگوید که جهان آغاز ی زماب ندارد؛ ی ی شدهاست ( 13/7میلیارد سال قبل) و پیش از آن به این دلیل که زمان ،ویژگ فضا را پیدا میکند ،قابل درک بی این مطلب و آن چه از قرآن کریم نقل شد ،وجود ندارد .نیست.به نظر یم¬رسد هیچ منافاب ی ّ تقریر برهان عیل بر وجود خدا .جهان معلول است و هر معلویل نیازمند علت؛ بنابراین جهان نیازمند علن است که آن علت خداوند است الف) تعریف علت و معلول علت دوگونه است تامه و خاصه؛ موجودی را که با وجود آن وجود موجود دیگری یرصورت پیدا کند« ،علت .تامه» و در غت این صورت «علت ناقصه» یم-گویند ب) تعریف علت .علت فاعیل :آن است که معلول از آن پدید یم¬آید 1.