جزوه نهایی مدیریت تامین PDF
Document Details
Uploaded by EngagingGallium
مرکز آموزش علمی کاربردی ایران سپهر
Tags
Related
- نظامنامه چرخه مدیریت بهرهوری - ویرایش سوم - PDF
- تاريخچه پیدایش و تکامل روابط انسانی (PDF)
- اثر بخشی سرمایه گذاری بازاریابی رابطه مند بر قدردانی مشتریان based on mediating role of relationship quality
- مدیریت بحران - اصول و مدیریت PDF
- اختصاصات مدیریت منابع انسانی PDF
- طراحی و ارائه الگوی مفهومی هوشمندسازی سازمانهای دولتی PDF
Summary
این جزوه، شامل مباحثی در مورد مدیریت تامین و انبارداری، سیستم های خرید و سفارشات، نقش و اهمیت و جایگاه مدیریت خرید در بازرگانی و اقتصاد می باشد. جزوه شامل تعاریف، مراحل و فرآیندهای اجرای وظایف خرید و سفارشات در سازمان ها است.
Full Transcript
1 مدیریت تامین و انبارداری مرکز آموزش علمی کاربردی ایران سپهر سال تحصیلی 1404-1403 فصل اول سيستم هاي خريد و سفارشات يك شركت توليدي همانند هرپديدهاي ديگر همواره درحال تغيير و دگرگوني اس...
1 مدیریت تامین و انبارداری مرکز آموزش علمی کاربردی ایران سپهر سال تحصیلی 1404-1403 فصل اول سيستم هاي خريد و سفارشات يك شركت توليدي همانند هرپديدهاي ديگر همواره درحال تغيير و دگرگوني است و مديريت خريد نيز بعنوان بخشي ازشركت دائماً درحال تغييرو دگرگوني است .بخش خريد نيز غالباً باساير واحدهاي يك شركت درساختار سازماني درتﻼش است كه نقش بيشتر و با اهميت تري درتصميم گيري هاي شركت براي رسيدن به اهداف داشته باشد .فراهم نمودن مقدار مناسب مواد و كاﻻها با كيفيت مناسب ودر زمان مناسب تنها قله كوه يخي شناور در اقيانوس مي باشد كه قسمت اعظم آن درزير آب قرار گرفته است .خريد يكي از قديمي ترين كارهاي انسان بوده و اين عمل از زماني شروع شد كه انسان محصوﻻت توليدي خود را بامحصوﻻت توليدي ديگران معاوضه مي كرده است .چه در موارد شخصي و چه در موارد سازماني ،خريد يكي از جمله وظايف عمده انسانها بشمار مي آمده است .هرچند موضوع خريد عمري به اندازه قدمت انسان دارد ،ولي به جرات مي توان ادعا كرد كه مديريت خريد در سازمان هاي تجاري ،صنعتي ،بازرگاني و حتي خدماتي يك موضوع نسبتا ً جديد است .مطمئناً موضوع حمل ونقل ،انباركردن ،ذخيره نمودن و توزيع كاﻻها ازمدت هاي مديدي است كه مورد توجه مديران سازمان ها قرارگرفته است .اما نكته مهمي كه بايد مورد توجه قرارگيرد ،نحوه بررسي سيستماتيك ) نظم يافته ( و تجزيه و تحليل موضوع هاي مربوط به مديريت خريد است كه جديد بوده و ازاهميت باﻻيي برخورداراست . تعريف خريد و مديريت خريد » خريد « عبارتست از تحصيل نيازمنديهاي سازمان اعم از مواد ،كاﻻ و خدمات با قيمت و هزينه مناسب و ازمنبع معتبر و قابل اعتماد .خريد يك فعاليت تخصصي محسوب مي شود كه همه فعاليتهاي درگير در تهيه تداركات مواد نظير هزينه كمتر ،حمل ونقل مواد ،انباركردن مواد وانتقال مواد ازانبار به خطوط توليد را دربرمي گيرد. » مديريت خريد « به كليه فعاليتهاي هماهنگي اطﻼق مي گردد كه جهت بررسي ،تحقيق ،مطالعه و برآورد كليه نيازمنديها و احتياجات اوليه در زمينه وسايل و تجهيزات ،ماشين ها و ابزازآﻻت ،تاسيسات و قطعات ،مواد وكاﻻها ازهرنوع و كليه امور مربوط به تهيه ،بيمه ،حمل ونقل وتنظيم خط مشي ها ،سياست ها ،برنامه ريزي ، تهيه روش انجام كار ،طراحي سيستم ،تهيه دستورالعمل ها ونظارت برموارد فوق انجام مي گيرد . نقش و اهميت و جايگاه مديريت خريد دربازرگاني و اقتصاد چهار هدف مهم اقتصادي كشورها عبارتنداز ( ١رشد وتوسعه مداوم ،پايدار بودن و متوازن اقتصادي ( ٢ ،اشتغال كامل و جلوگيري ازبيكاري و رشد آن درجامعه ( ٣ ،برقراري تعادل در تراز بازرگاني و تراز پرداختهاي خارجي ، ( ٤ثبات قيمت ها ) جلوگيري از تورم و رشد بي رويه و افسارگسيخته آن ( . درآمد ملي كه همانا ارزش كلي پولي كاﻻها وخدمات نهايي توليد شده طي دوره ) يكساله ( در اقتصاد ملي است ، ناشي ازهمكُنش هايي است كه ميان بخش هاي مختلف اقتصادي جامعه صورت مي گيرد.درمدل چهاربخشي اقتصادي ،ارتباط ميان بخش هاي اقتصادي ودرآمدملي را مي توان بشرح زير بيان نمود : بنگاه هاي توليدي عوامل توليد را از خانوارها دريافت نموده و دربرابر ،پرداختي را درچارچوب مزد ،بهره ،سود واجاره انجام مي دهند. خانوارها كاﻻها و خدماتي را ازبنگاه هاي اقتصادي خريداري مي نمايند و دربرابر آن مخارج مصرفي را به عمل مي آورند .خانوارها مازاد درآمد خود را صرف پس انداز نموده ،پس اندازها بازارهاي سرمايه را شكل مي دهند و سرمايه گذاري در بنگاه هاي توليدي ازطريق آن ميسر مي گردد. خانوارها ازطريق پرداخت ماليات به دولتها امكان پرداخت مخارج دولتي مختلف را جهت رفع نيازمنديهاي دولتي رافراهم مي كنندو دولتها نيز باپرداخت دستمزدهاي دولتي و خريد كاﻻهاي مصرفي ،واسطه اي و سرمايه اي و هزينه كردن هدفمند منابع دردسترس خود ،زمينه شكوفايي و توسعه متوازن و پايدار اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي كشور را فراهم مي كنند. دولتها دركنار اشخاص حقيقي وياحقوقي كشور ،با فروش كاﻻها و خدمات خود به خارجي ها ،موجب صادرات گشته و زمينه رشد درآمد ملي را فراهم مي نمايند.ازطرفي ديگر نيز دولتها دركنار اشخاص حقيقي ويا حقوقي ازطريق خريد كاﻻها و خدمات ازخارج ،واردات انجام مي دهند وبا مصرف كاﻻهاي وارداتي مصرفي ،سرمايه اي و واسطه اي ،زمينه هاي رشد توليدي و اقتصادي ،رشد اشتغال ،تثبيت قيمت ها را فراهم مي كنند . باتوجه به مباحث يادشده مي توان گفت درمدل ٤بخشي ،درآمد ملي را مي توان از رابطه ) Y=C+I+G+(X-Mمحاسبه كرد.دررابطه فوق X, G , I , C, Y ،و Mبه ترتيب عبارتندازدرآمد ملي ، مخارج مصرفي ،ميزان سرمايه گذاري ،مخارج دولتي ،ارزش صادرات و ارزش واردات ملي طي دوره اي معين ٠معموﻻً يكساله ( . با بررسي روابط و تعامﻼت يادشده مي توان به آساني به اهميت نقش خريد مصرف كنندگان ) ، (Cخريدكاﻻهاي سرمايه اي ازطريق سرمايه گذاريهاي حاصل از پس اندازهاي ملي ) ، ( Iخريدهاي دولتي ) (Gو خريدهاي خارجي ها از ما ) (Xوخريدهاي ما از خارجي ها ) (Mدراقتصاد ملي پي برد.لذا يكي از مشخصه هاي اقتصاد شكوفا ،حجم و ارزش واقعي باﻻ ودرحال رشد اين تعامﻼت و خريدهاست . اثرهاي خريد داخلي ؛ برخي از مهمترين اثرهاي خريدهاي داخلي عبارتنداز : افزايش تقاضا ازفروشندگان وتوليدكنندگان داخلي و بهبود هدف اشتغال افزايش سطح درآمد ملي كشور و رشد اقتصادي متناسب با ضريب فزاينده رشداقتصادي كشور افزايش توليد ،افزايش اشتغال و برقراري تعادل اقتصادي ميان عرضه وتقاضاي كل براي كاﻻها و خدمات درنتيجه كمك به هدف تثبيت قيمتها كمك به برقراري تعادل ومثبت شدن ترازبازرگانيوتراز پرداختهاي كشورازطريق كاهش حجم واردات ملي علت و ضرورتهاي خريد خارجي ) بين المللي ( باتوجه به دﻻيلي كه از اثرهاي مثبت خريدهاي داخلي ذكرشدگرچه اكثركشورها در صورت برخورداري ازمزيت نسبي اقتصادي مايلند خريدهاي خود را از داخل كشور انجام دهند ،ولي دربرخي موارد خريدهاي خارجي به دﻻيلي واثرهاي خاص ضرورت مي يابند. برخي از مهمترين علت ها و ضرورتهاي خريدهاي خارجي ) بين المللي ( عبارتنداز : نابرابري توزيع عوامل توليد بين كشورها و مناطق مختلف جهان اختﻼف مهارتها ،تكنولوژي ها و شيوه هاي مديريت دركشورها و مناطق مختلف جهان وجود مزيت مطلق ونسبي و تفاوت قيمتها دركشورها و مناطق مختلف جهان تفاوت درشرايط عرضه ) امكانات و الگوهاي توليد ( تفاوت در الگوي تقاضا ) الگوي مصرف ( ويا هردو اثرهاي خريد خارجي درصورتي كه خريد خارجي ضرورت يابد ،مي توان برخي از مهمترين اثرهاي مثبت آن را بشرح زير برشمرد : اثرضد تورمي در زمان وجود تقاضاي مازاد برتوان توليد ملي ) كمك به هدف تثبيت قيمت ها ( انتقال تكنولوژي كمياب يا ناياب به داخل كشور ترغيب حس رقابت و برتري بخشي دركيفيت محصوﻻت و كمك به ارتقاي كيفيت زندگي تامين نيازمنديها ،استمرارتوليدات وافزايش رفاه اقتصادي جامعه ازطريق تقويت اشتغال ،ايجاد ارزش افزوده اقتصادي و رشد اقتصادي و تعادل در تراز پرداختها ازطريق بكارگيري خردمندانه واردات .عليرغم اثرهاي مثبت يادشده نبايد فراموش كرد كه خريد خارجي همزمان موجبات افزايش واردات و وابستگي به تجارت جهاني را نيز به همراه خواهد داشت . انواع مختلف سازمانها :سازمان ها را مي توان ازجهات مختلف به انواع گوناگوني تقسيم كرد : سازمانهاي دولتي ،خصوصي ،تعاوني و عمومي . سازمان هاي نظامي ،انتظامي ،عادي . سازمان هاي صنعتي /توليدي ،عادي . سازمانهاي وظيفه محور و پروژه محور سازمان هاي انتفاعي و غيرانتفاعي . گرچه سيستمهاي خريد و سفارشات خارجي در انواع سازمانها متفاوت است ولي در بيشتر آنها دﻻيل خريد مشابهند. مهمترين دﻻيل گسترش و تحول درخريد وسعت و تنوع محصوﻻت عرضه شونده و مورد نياز در بازارها دوره عمر كوتاه محصوﻻت و نياز به خريد مكرر طي دوره هاي كوتاه تر افزايش آگاهي مصرف كنندگان ازبازارها ،نيارها و رقباي مختلف توسعه رقابت و مشتري مداري و بهره گيري از روشهاي نوين ارائه خدمات مهمترين دﻻيل خريد درسازمان ها رفع نيازمنديهايي كه خود نمي توانيم تهيه كنيم ) ناتواني درساخت ( بيشينه كردن مطلوبيت حاصل از خريد ) اصل مزيت نسبي و رقابتي و مهندسي ارزش ( بيشينه سازي سود باتركيب بهينه 5M ماشين آﻻت نيروي انساني مواد پول و سرمايه مديريت مهمترين وظايف و اهداف بخش خريد در سازمانهاي بازرگاني و توليدي وظيفه اصلي بخش خريد و تداركات درسازمانها دريافت نيازهاي كليه مديريتها وواحدهاي سازمان وبرنامه ريزي به منظور تامين اين نيازمنديها طبق قوانين و مقررات مربوطه ودرچارچوب اعتبارات ذيربط و تحويل به انبار ،مديريت ويا واحدهاي سفارش دهنده است . مهمترين وظيفه هاي بخش خريد درسازمان هاي بازرگاني و توليدي عبارتنداز : شناسايي نيازها و برنامه ريزي جهت پشتيباني ازواحدهاي سازمان شناسايي منابع مناسب ومطمئن براي تامين بهينه نيازمنديها جلب همكاري و پشتيباني عرضه كنندگان درمواقع ريسكي با برقراري ارتباطي مستمر كمك به بهبود در طراحي ها و سياست گذاري ها و مشاركت در ارتقاي كارايي و اثربخشي هدف اصلي مديريت خريد انجام خريد عاقﻼنه و رقابتي است . )( Right Quality oخريد با كيفيت مناسب )(Right Quantity oخريد به مقدار مناسب ) (Right Price oخريد با قيمت مناسب )(Right Source oخريد از منبع مناسب )(Right Time oخريد درزمان مناسب فرآيندهاي اجراي وظيفه هاي خريد و سفارشات در سازمانها درعمل ،وظايف واحدهاي خريد وسفارشات به شيوه هاي مختلف درسازمانها به اجرا در مي آيد.براي مثال ، مراحل كاري تداركات درخريدهاي جزيي داخلي بشرح زيراست : – ١مديريت هاي مختلف بنابه ضرورت ،فرم درخواست خريد كاﻻ را تكميل مي كنند. – ٢تاييد هاي ﻻزم از مديركل اموراداري و توسعه منابع انساني ) درخريدهاي عادي تا سقف ريالي خاص ( ويا معاون اداري و پشتيباني ) براي مبالغ خريد با ميزان باﻻ ( دريافت مي شود. – ٣فرم تاييد شده درخواست به اداره تداركات و سفارشات خارجي ارسال مي شود. – ٤فرم هاي درخواست خريد دريافت شده بنا به ضرورت امر و نيز اعتبار موجود تحويل كارپردازان شده و خريد انجام مي گيرد. – ٥كاﻻي خريداري شده توسط كارپردازان به دو طريق تحويل مي شود : الف – تحويل مستقيم كاﻻ به مديريت صنعتي ب – تحويل كاﻻ به انبار – ٦اسناد مربوطه جهت ثبت در سيستم و صدور قبض و حواله انبار به انبار ارسال مي شود . – ٧همه سوابق خريد به عامل ذيحساب تحويل داده مي شود . – ٨عامل ذيحساب نسبت به صدور سند و كسر نمودن اين مبالغ ازبدهي كارپرداز مربوطه اقدام مي نمايد. فرآيند يادشده درصورتي كه مبلغ خريد داخلي باﻻ باشد) براي مثال ،بيش از سه ميليارد ودويست وهشتادميليون ريال ( بايد ازطريق تشريفات مناقصه انجام گيرد.فرآيند زير نمونه اي ازچرخه خريد عمده مي باشد : – ١دريافت درخواست خريد كاﻻ و خدمات . – ٢دريافت مجوز براي برگزاري مناقصه – ٣تعيين نحوه انجام مناقصه الف – آگهي مناقصه عمومي ب – آكهي مناقصه محدود و اطﻼع رساني به شركت هاي صﻼحيت دار – ٤درج آگهي در روزنامه يا ارسال نمابر به شركت هاي واجد شرايط – ٥تهيه و تنظيم برگ شرايط شركت در مناقصه و تحويل به متقاضيان -٦دريافت پيشنهادات توسط دبيرخانه و تحويل به كميسيون مناقصه – ٧كميسيون مناقصه مطابق ماده ١٨قانون محاسبات و ماده ١٩آيين نامه معامﻼت دولتي مركب از معاون و يا معاونين سازمان ،ذيحساب است .ولي مديركل امور اداري و توسعه منابع انساني و رئيس اداره تداركات و سفارشات خارجي نيز درآن حضور دارند.اين كميسيون پيشنهادهاي رسيده را بررسي و برنده مناقصه را تعيين مي نمايد. – ٨اعﻼم برنده مناقصه – ٩تنظيم قرارداد مربوط به تامين كاﻻ – ١٠بررسي و تحويل كاﻻ توسط سازمان – ١١تسويه حساب مالي با فروشنده درصورتي كه خريد خارجي باشد ،وظيفه بخش سفارشات خارجي ممكن است طي فرآيندي به شرح زيراجرا شود. – ١دريافت نيازهاي ارزي همه واحدهاي سازمان – ٢اولويت بندي نيازهاياعﻼم شده – ٣تشكيل پرونده براي هركدام از موارد يادشده – ٤ارسال ليست نيازها به سازمان پژوهشهاي علمي و صنعتي جهت دريافت مجوز عدم ساخت در داخل -٥تعيين فروشندگان وتقاضاي پروفرما – ٦ارسال پرفرماي دريافت شده به واحدهاي خواستار و دريافت اعﻼم نظر فني – ٧تنظيم فرم ثبت سفارش و ارسال به وزارت صنعت ،معدن وتجارت به همراه سوابق مربوطه – ٨دريافت مجوزهاي ﻻزم از وزارتخانه ها و سازمانهاي مربوطه – ٩گشايش اعتبار در بانكهاي ذيربط – ١٠اعﻼم شماره اعتبار و مبلغ به فروشنده -١١حمل كاﻻ توسط فروشنده – ١٢انجام مراحل ترخيص كاﻻ از گمرگ – ١٣تحويل كاﻻ به واحدهاي متقاضي قانون برگزاري مناقصات طبق قانون محاسبات عمومي ،كليه معامﻼت دولتي بايد ازطريق تشريفات مناقصه و مزايده انجام شود. بنابراين آشنايي با قانون برگزاري مناقصات داراي اهميت است .براي مثال ،كليات محتوايي اين قانون كه در تاريخ ١٣٨٣/١١/٠٣به تصويب مجمع تشخيص مصلحت نظام رسيده است بشرح زير است : ازفصل اول تا فصل سوم با دارا بودن ٣٠ماده نحوه برگزاري مناقصات را تشريح نموده است . ماده : ٢تعاريف :شامل تعاريفي از مناقصه ،مناقصه گزار ،مناقصه گر ،كميته فني بازرگاني ،ارزيابي كيفي مناقصه گران ،ارزيابي فني بازرگاني پيشنهادها ،ارزيابي مالي ،ارزيابي شكلي ،برنامه زماني مناقصه . ماده : ٣طبقه بندي معامﻼت ؛ معامﻼت كوچك ،معامﻼت متوسط ،معامﻼت بزرگ . ماده : ٤طبقه بندي انواع مناقصات :مناقصه يك مرحله ،مناقصه دومرحله .مناقصه آزاد ،مناقصه محدود. قانونگذار منظور خود را از تصويب اين قانون صريحاً اعﻼم مي كند كه عبارتنداز (١ :تعيين روش برگزاري مناقصات ( ٢مراحل برگزاري مناقصات . تعيين روش و مراحل برگزاري مناقصه طوري در اين قانون پيش بيني شده كه تا حد ممكن از پنهان كاري و ابهام و رابطه بازي و دريك كﻼم از فساد اداري جلوگيري كند . واژگاني كه دراين قانون به كاربرده شده ،بشرح زير تعريف مي شوند : الف ( مناقصه :مناقصه بروزن ) مفاعلَه ( درلغت به معناي كم كردن است .به اين صورت ؛ فرآيندي است رقابتي براي تامين كيفيت مورد نظر ) طبق اسناد مناقصه ( كه درآن تعهدات موضوع معامله به مناقصه گري كه كمترين قيمت متناسب را پيشنهاد كرده باشد ،واگذار مي شود . پس مناقصه يك فرآيند است كه از دومقوله زير فراهم مي آيد : – ١رقابت براي تامين كيفيت مورد نظر ) طبق اسناد مناقصه ( – ٢رقابت براي كمترين قيمت مناسب جهت پيشنهاد. اصل رعايت مناقصه در معامﻼت دولتي در ماده ٧٩قانون محاسبات عمومي به شرح زير آمده است : » معامﻼت وزارتخانه ها و موسسات دولتي اعم از خريد و فروش واجاره واستجاره و پيمانكاري و اجرت كار و غيره ) به استثناي مواردي كه مشمول مقررات استخدامي مي شود ( بايد حسب مورد ازطريق مناقصه يا مزايده انجام شود . «... مناقصه ترتيبي است كه درآن سازمانهاي عمومي ،تهيه يا تحصيل يا خريد كاﻻ يا خدمت مورد نياز خود را به رقابت و مسابقه مي گذارد وبا اشخاص حقيقي يا حقوقي كه كمترين قيمت با مناسب ترين شرايط را پيشنهاد مي كنند ،معامله مي نمايند. يكي از حسن هاي بزرگ روشهاي مناقصه اي ،حسن اداري ومديريتي است ،چه اداره با استفاده از فرمول ايجاد رقابت بين داوطلبان احتمالي انعقاد قرارداد ،دامنه انتخاب خود را گسترش مي دهد و مي تواند به بهترين انتخاب نسبي دست يايد زيرا در هرموضوع قابل رقابت ،رقابت كنندگان ،كوشش مي كنند كاﻻ يا خدمت بهترين را ارائه دهند واگر مﻼحظات ديگري ازقبيل عدم رعايت اخﻼقيات ،عدم تباني و فساد و تقلب و انحراف نتواند درآن رخنه كند ،مصلحت و منفعت عمومي به مناسب ترين وجه تامين مي شود. حسن وفايده ديگر روشهاي مناقصه ،فايده حقوقي است كه به موجب آن ،اصل برابري افراد درمقابل اداره )عدم تبعيض ( و نيز اصل آزادي شركت كنندگان در رقابت كه هردو از اصول مهم حقوقي هستند ،مورد توجه و لحاظ قرار مي گيرد. سرانجام دليل و فايده سومي كه اولياي امور اداري براعمال روش مناقصه عمومي ذكر مي نمايند ،فايده اقتصادي برپايه نظريه حداقل قيمت است .بدين توضيح كه در اين روش براثر رقابت بين داوطلبان احتمالي ،قيمت قرارداد به سود دولت شكسته مي شود ،زيرا رقابت يكي از اصول مسلم علم اقتصاد آزاد و غيرسوسياليستي است و موجب كاهش قيمت مي شود ودر منحني عرضه و تقاضاي كاﻻها و خدمات قيمت در محل تقاطع عرضه و تقاضا تعيين مي گردد.لذا براثر رقايت ،شركت كنندگان در مسابقه قلمرو عرضه كاﻻ و خدمات به دستگاه هاي اداري افزايش مي يابد و بهاي آنها الزاماً به حداقل خود مي رسد. عيب بزرگ دراينگونه موارد اين هست كه داوطلبان احتمالي را بسوي رعايت هرچه بيشتر كميت ها و غلبه مﻼك كميت برمﻼك كيفيت سوق مي داد و اشخاص را تشويق مي كرد كه با پيشنهاد حداقل قيمت براي كاﻻها و خدمات مورد نيا دولت و سازمان هاي شهري ،درمسابقه پيروز شوند و با برنده شدن در مناقصه ،بطور طبيعي مقامات اداري صالح را وادار به بستن پيمان نمايند اما درعمل وحين كار از كيفيت تعهدات خود در ارائه كاﻻها و خدمات موضوع قرارداد بكاهد و يامرتكب تقلب شوند ويا مسؤوﻻن اداري ناظر براجراي قراراد را به تباني باخود وادارند و النهايه غالباً شرايطي بوجود مي آمد كه زمينه ارتكاب تقلبها و تخلفات را فراهم و تشديد مي كرد ،به نحوي كه ضمانت اجراها و جرايم پيش بيني شده در قراردادها نيز براي انجام كامل تعهدات قراردادي ،كافي نمي شد .در مجموع ،كيفيت مورد معامله فداي كميت آن مي گرديد. اين مﻼحظات سبب شد كه نظريه اقتصادي ديگري كه دربرگيرنده منافع واقعي دولت باشد ،تقويت گردد وآن ، نظريه » قيمت مناسب « بود .به موجب اين نظريه ،پيمانكاران بايد يار و ياور ادارات عمومي باشند .زيرا ،آنان در واقع نماينده و جانشين اين سازمانها براي تامين نيازمندي هاي عمومي و خدمات همگاني هستند و اين مسؤوليت مهم اجتماعي آنهاست ،لذا آنان تكليف دارند كه قيمت مناسب را كه تضمين مصالح و منافع عمومي است ،پيشنهاد كنند .اين قيمت ها حاوي مﻼحظات كمي و كيفي است .ادارات عمومي نيز متقابﻼ ً تكليف دارند كه مﻼك كيفيت موضوع معامله را بر مﻼك كميت آن اضافه كنند وبارعايت اين دو مﻼك ،پيمانكار واجد شرايط را انتخاب نمايند. ب ( مناقصه گزار :يعني مناقصه گزارنده يا كسي كه برگزار كننده مناقصه است .گزاردن يعني انجام دادن .پس انجام دهنده يا برگزاركننده مناقصه را مناقصه گزار گويند. ج ( مناقصه گر :شخصي حقيقي يا حقوقي است كه اسناد مناقصه را دريافت و در مناقصه شركت مي كند.مناقصه گر ممكن است شخص حقيقي يا حقوقي باشد ،كه اوﻻ ً – اسناد مناقصه را دريافت كرده باشد و ثانيا ً – درمناقصه نيز شركت كند.برعكس مناقصه گزار كه شخص حقوقي وابسته به حقوق عمومي ) دولت ( است ،مناقصه گر، هم مي تواند شخص حقيقي باشد و هم شخص حقوقي .اسناد مناقصه را مناقصه گزار ) دولت ( بطوريكسان دراختيار داوطلبان قرار مي دهد وآن اسناد شامل موارد زير است : ( ١نام ونشاني مناقصه گزار ( ٢نوع ومبلغ تضمين مناقصه ( ٣محل ،زمان و مهلت دريافت اسناد ،تحويل پيشنهاد و گشايش آنها ( ٤مبلغ پيش پرداخت و تضمين حسن انجام كار ( ٥مدت اعتبارپيشنهادها ( ٦شرح كار ،مشخصات فني بازرگان ،استانداردها ،نوع ،كيفيت .كيفيت كاﻻ يا خدمات ( ٧برنامه ريزي انجام كاريا تحويل كاﻻ ( ٨معيارها وروش هاي ارزيابي كيفي مناقصه گران ( ٩روش تهيه ومهلت مقرربراي تسليم پيشنهادات و تعداد نسخه هاي آنها ( ١٠صورتجلسات و توضيحات ) درصورت نياز ( د ( كميته فني بازرگاني :هياتي است با حداقل سه عضو خبره فني بازرگاني صﻼحيتدار كه ازسوي مقام مجاز دستگاه مناقصه گزار انتخاب مي شود و ارزيابي فني بازرگاني پيشنهاد ها و ساير وظايف مقرر در اين قانون را برعهده مي گيرد. هـ ( ارزيابي كيفي مناقصه گران ؛ عبارت است از ارزيابي توان انجام تعهدات مناقصه گران كه ازسوي مناقصه گزار يا به تشخيص وي توسط كميته فني بازرگاني انجام مي شود . و ( ارزيابي فني بازرگاني پيشنهادها ،فرآيندي است كه درآن مشخصات ،استانداردها ،كارايي ،دوام و ساير ويژگي هاي فني بازرگاني پيشنهاد هاي مناقصه گران بررسي ،ارزيابي و پيشنهادهاي قابل قبول برگزيده مي شوند. ز ( ارزيابي مالي :فرآيندي است كه درآن مناسب ترين قيمت به شرح مندرج درماده ) ( ٢٠اين قانون ازبين پيشنهادهايي كه ازنظر فني بازرگاني پذيرفته شده اند ،برگزيده مي شود.دراين مرحله ازميان همان تعدادي كه ارزيابي شده اند ،شخصي كه پايين ترين قيمت را اعﻼم كرده باشد ،بعنوان برنده اول مناقصه برگزيده و معرفي مي شود. ح ( ارزيابي شكلي ،عبارت است از بررسي كامل بودن اسناد و اعضاي آنها ،غيرمشروط و خوانا بودن پيشنهاد قيمت . ط ( برنامه زماني مناقصه ،سندي است كه درآن زمان و مهلت برگزاري مراحل مختلف مناقصه ،مدت اعتبار پيشنهادها و زمان انعقاد قرارداد مشخص مي شود. طبقه بندي معامﻼت :هيات وزيران به موجب مصوبه شماره / ٢١٩٥٧ت ٥٦٥٦٦هـ مورخ ١٣٩٨/٠٢/٢٨نصاب معامﻼت موضوع ماده ) ( ٣قانون برگزاري مناقصات را براي سال ١٣٩٨بشرح زير تصويب نموده است : – ١معامﻼت كوچك :معامﻼتي كه مبلغ معامله تاسقف سيصدوبيست وهشت ميليون ) (٣٢٨/٠٠٠/٠٠٠ريال باشد. – ٢معامﻼت متوسط :معامﻼتي كه مبلغ مورد معامله بيشتر ازسقف مبلغي معامﻼت كوچك بوده و ازده برابر سقف ارزش معامﻼت كوچك تجاوز نكند) بين ٣٢٨/٠٠٠/٠٠٠تا ٣/٢٨٠/٠٠٠/٠٠٠ريال ( باشد. – ٣معامﻼت بزرگ :معامﻼتي كه مبلغ برآورده اوليه آنها بيش ازده برابر سقف ارزش مبلغ معامﻼت متوسط باشد) بيش از سه ميلياردو دويست وهشتاد ميليون ريال ( . درمعامﻼت كوچك ،كارپرداز يامامور خريد بايد با توجه به كم و كيف موضوع معامله ) كاﻻ ،خدمت يا حقوق ( درباره بهاي آن تحقيق نمايد و با رعايت صرفه و صﻼح واخذ فاكتور مشخص و به تشخيص و مسؤوليت خود ، معامله را با تامين كيفيت به كمترين بهاي ممكن انجام دهد. درمعامﻼت متوسط ،كارپرداز يامامور خريد بايد با توجه به كم وكيف موضوع معامله ) كاﻻ ،خدمت ( درباره بهاي آن تحقيق نمايد و بارعايت صرفه و صﻼح و اخذ حداقل سه فقره استعﻼم كتبي ،باتامين كيفيت مورد نظر ، چنانچه بهاي بدست آمده مورد تاييد مسؤول واحد تداركاتي يا مقام مسؤول همتراز وي باشد ،معامله را با عقد قرارداد يا اخذ فاكتور انجام دهد و چنانچه اخذ سه فقره استعﻼم كتبي ممكن نباشد باتاييد مسؤول تداركاتي به تعداد موجود كفايت مي شود. در مورد معامﻼت بزرگ به يكي از روشهاي زير عمل مي شود : – ١برگزاري مناقصه عمومي ازطريق انتشار فراخوان در روزنامه هاي كثيراﻻنتشار . – ٢برگزاري مناقصه محدود طبقه بندي انواع مناقصات الف – مناقصات ازنظر مراحل بررسي به انواع زير طبقه بندي مي شوند : – ١مناقصه يك مرحله اي :مناقصه اي است كه درآن نيازي به ارزيابي فني /بازرگاني پيشنهادها نباشد .دراين مناقصه پاكت هاي پيشنهادمناقصه گران دريك جلسه گشوده و درهمان جلسه برنده مناقصه تعيين مي شود. – ٢مناقصه دومرحله اي :مناقصه اي است كه به تشخيص مناقصه گزار ،بررسي فني /بازرگاني پيشنهاد ﻻزم باشد.دراين مناقصه كميته فني /بازرگاني تشكيل مي شود .و نتايج ارزيابي فني /بازرگاني پيشنهادها را به كميسيون مناقصه گزارش مي كند و پس از آن برنده مناقصه تعيين مي شود . ب – مناقصات ازنظر روش دعوت مناقصه گران به انواع زير طبقه بندي مي شوند : – ١مناقصه عمومي :مناقصه اي است كه درآن فراخوان مناقصه ازطريق آگهي عمومي به اطﻼع مناقصه گران مي رسد. – ٢مناقصه محدود :مناقصه اي است كه درآن به تشخيص ومسئوليت باﻻترين مقام دستگاه مناقصه گزار ، محدوديت برگزاري مناقصه عمومي باذكر ادله تاييد شود .فراخوان مناقصه از طريق ارسال دعوتنامه براي مناقصه گران صﻼحيت دار به اطﻼع مناقصه گران مي رسد. نكته هاي خاص درمورد خريدهاي دولتي و تعاوني درمديريت خريد امروزه خريد وسفارشات درمؤسسات وشركت هاي دولتي تا حدودي تابع قوانين و مقررات خاص خود ميباشد. مؤسسات واحدهاي ايجاد شده توسط قانون هستند كه زير نظر يكي از قواي سه گانه به فعاليت مي پردازند) ماده ٣قانون محاسبات عمومي (.طبق قانون محاسبات عمومي ،كليه معامﻼت دولتي بايد ازطريق تشريفات مناقصه و مزايده به اجرا درآيد ) مواد ٨٩-٧٩قانون محاسبات عمومي ( . درخريدهاي دولتي ،مبالغ و نحوه اجراي خريدهاي جزئي ،متوسط و عمده درآيين نامه معامﻼت ذكر مي شود. براي مثال ذكر مي شود كه تا مبلغ ......ريال توسط مامور خريد ،باﻻتراز مبلغ خريد جزئي تامبلغ ......ريال از طريق تاييد مقام عالي دستگاه و باﻻتر ازآن مبلغ ،ازطريق انتشار آگهي و برگزاري مناقصه عمومي يا محدود به تشخيص مقام عالي دستگاه خريد به اجرا در مي آيد. البته دربرخي مواقع نظير محرمانه بودن كاﻻ ونظايرآن ترك مناقصه نيز مجازشمرده مي شود.براي مثال هيئت سه نفره ترك مناقصه ) شامل معاون مالي واداري و ذيحساب و خبره اي متعهد به تشخيص مقام عالي دستگاه ( قادر است با اكثريت آرا ازبرگزاري مناقصه خودداري نمايد.اين هيئت در استانها شامل استاندار ،ذيحساب ومقام عالي دستگاه محلي بوده ،درشركتها شامل مديرعامل ،ذي حساب و خبره اي متعهد به تشخيص مجمع عمومي است .هيئت ترك مناقصه ممكن است به اجرا ازطريق استعﻼم بها ،اجراي اماني ويا واگذاري به پيمانكاران ذيصﻼح و داراي رتبه راي دهد.در مبالغ بسيار باﻻي خريد نيز تاييد شوراي عالي اقتصاد ضرورت دارد. نقش هاي اصلي مديريت خريد اطمينان ازعرضه محصول در كوتاه ترين زمان ممكن بهبود توان رقابتي هزينه اي اطمينان از عرضه بلندمدت محصول توسط فروشندگان وعرضه كنندگان مشاركت درنوآوري محصوﻻت ارائه شونده با فروشندگان و عرضه كنندگان تامين با قيمت مناسب ،درزمان و حجمي مناسب و كيفيتي شايسته ازتامين كنندگاني مطمئن نقش هاي سنتي خريدار دريافت نياز ها ودرخواست خريد يافتن مناسب ترين منبع عرضه كننده نيازها مذاكره و عقد قرارداد انجام امور اداري خريد ) سفارش دهي ،نظارت برساخت ،حمل ،ترخيص و تحويل ( نقش هاي نوين خريدار نقش هاي سنتي خريدار ) نيازسنجي +منبع يابي +مذاكره و قرارداد +خريد و حمل ترخيص ( شناسايي و نظارت بربازارهاي عرضه پيش بيني روند آتي بازارهاي عرضه اداره بهينه عرضه كنندگان جهت دستيابي به هدف و تحقق استراتژي مشترك برد – برد بطوركلي مي توان گفت كه نقش هاي مديريت خريد عبارتند از : – ١سياست گذاري خريد :معيارهاي انتخاب عرضه كنندگان ،محدوديت هاي نقدينگي سقف ونوع خريد – ٢نيازسنجي ومنبع يابي خريد :تعيين وتثبيت مقدارونوع نياز،شناسايي وارزيابي وانتخاب برترين منبع خريد. مهارتهاي مورد نياز جديدخريدار جهت ايفاي نقش هاي نوين مهارتهاي ارتباطي؛ جهت انتقال و تبادل بهتر ديدگاه ها ،اهداف و برنامه ها مهارتهاي تحليل مالي ؛ جهت برآورد هزينه هاي واقعي و قيمت گذاري بهتر مهارتهاي بازاريابي ؛ جهت كنترل مستمر بهتر بازارهاي عرضه مهارتهاي فني ؛ درموارد خريدهاي فني و تخصصي خاص مهارتهاي روانشناسي و استراتژيك و.... مهمترين اطﻼعات مرتبط با بخش خريد ايفاي نقش هاي خريد مستلزم تبادل اطﻼعات ميان واحدهاي مختلف سازماني است نمودار زير ،ارتباط اين واحدها باهم و باخريد رانشان مي دهد : برخي از مهمترين اين اطﻼعات كه در در دوبخش برون و درون سازماني دسته بندي مي شوند ،عبارتنداز : . ١اطﻼعات برون سازماني اطﻼعاتي ازامكانات توليدي فروشندگان وتوليدكنندگان و منابع جايگزين اطﻼعاتي ازشرايط اقتصادي و اجتماعي و سياسي بازار اطﻼعاتي از هزينه ها و قيمتها . ٢اطﻼعات درون سازماني اطﻼعات اقتصادي به كليه بخش ها اطﻼعات ازكيفيت به بخش توليد اطﻼعات تامين منابع به بخش حسابداري مالي اطﻼعات ازسفارش خريد به بخش انبار اطﻼعات تحويل و دريافت به بخش حسابداري صنعتي اطﻼعات از محصوﻻت مشابه به بخش فروش شناخت منابع عرضه كاﻻها و انتخاب فروشندگان در مديريت خريد يكي از مهمترين نقش هاي مديريت خريد ،مديريت بهينه عرضه كنندگان است .مهمترين فعاليتهاي مرتبط با اين موضوع عبارتنداز :شناسايي منابع جاري و بالقوه عرضه كننده ،هماهنگ سازي اطﻼعات بخشهاي سازمان درخصوص عرضه كننده ،وبرنامه ريزي ،نظارت ،كنترل وارزيابي صحيح و مستمر عرضه كنندگان . مهمترين اقدامات ﻻزم در رابطه باعرضه كنندگان توسط بخش مديريت خريد سازمان عبارتنداز : شناسايي ،ارزيابي و انتخاب تامين كنندگان تضمين كيفيت تامين كنندگان اندازه گيري عملكرد وارائه بازخوردهاي اصﻼحي ) كيفيت ،زمان ونحوه تحويل ،تاخيرات و(... تعيين جدول تحويل با همكاري عرضه كننده تهيه طرح تفضيلي دقيق وجامع حمل ونقل امكان برقراري ارتباطات سريع ) الكترونيكي ( طراحي سيستم مديريت زنجيره تامين ارزيابي و انتخاب عرضه كنندگان ،نيازمند به اطﻼعات است .امامهمترين منابع اطﻼعاتي چنين ارزيابي هاي كدامند؟ مهمترين منابع اطﻼعاتي ارزيابي عرضه كنندگان عبارتنداز : بانكهاي اطﻼعاتي خريدار و بررسي سوابق o راهنماها ،كاتالوگها ،مطبوعات و آگهي هاي تخصصي بازرگاني o تماس باعرضه كنندگان و دريافت گزارش هاي مورد نياز ازآنها o مؤسسه هاي تحقيقاتي وپژوهشي تخصصي ،اينترنت o آژانس هاي بازاريابي o فروشندگان و كاركنان شركت o نمايشگاه ها ،كنفرانس هاي ملي ،منطقه اي و بين المللي o اتاق بازرگاني و بخش بازرگاني سفارتخانه هاي خارجي o يكي از سواﻻت اساسي ديگر درارزيابي عرضه كنندگان ) تامين كنندگان ( اين است كه معيارهاي ارزيابي كدامند ؟ مهمترين معيارهاي انتخاب عرضه كنندگان برتر در مرحله اول عبارتنداز :دامنه محصوﻻت و ظرفيت توليد آنها ،برخورداري آنها ازگواهينامه هاي استاندارد و كيفيت برتر ،عملكردمالي مناسب و برتر عرضه كنندگان و توصيه هاي مشتريان آنها .مهترين معيارهاي مرحله دوم ارزيابي عبارتنداز درك وشناخت صحيح و دقيق ازنيازها ومشخصات محصول يا خدمات درخواستي ،توانايي عرضه و اجراي كار ،ظرفيت كاري عرضه كنندگان ،ثبات مالي واعتباري عرضه كنندگان . روشهاي تعيين و برآورد قيمت جهت تعيين ،محاسبه ويا برآورد قيمت ضروريست تانخست اجزاي تشكيل دهنده قيمت خريد را شناخت . عوامل موثربرقيمت خريد را تعيين نموده ،ونسبت به شيوه هاي تجزيه وتحليل قيمت خريد آشنايي يافت . مهمترين اجزاي تشكيل دهنده قيمت خريد عبارتنداز بهاي كاﻻ ،هزينه هاي سفارش دهي ،هزينه هاي حمل ونقل ،هزينه هاي جابجايي ،هزينه هاي تخليه و بارگيري ،هزينه هاي بررسي عرضه كنندگان ،هزينه هاي بازرسي كيفيت و كميت محصوﻻت يا خدمات ،هزينه هاي ضايعات يا خسارتهاي حمل ،هزينه هاي بيمه و ساير هزينه هاي پيش بيني نشده . درخصوص عوامل موثر برقيمت خريد نيز مي توان موارد زير را مورد تجزيه و تحليل قرارداد : . ١مديريت خريد مي بايست تحقيق نمايد كه روش قيمت گذاري عرضه كننده چيست ؟ آيا عرضه كننده از روش بهاي تمام شده بعﻼوه سود مورد نظر خود بهره مي گيرد ويا قيمت بازار را مبنا قرار مي دهد ؟ روش قيمت گذاري مورد نظر او چه روشي است ؟ . ٢استراتژي قيمت گذاري عرضه كننده كدام است ؟آيا او ازاستراتژي فروش ارزان محصول و جبران آن ازطريق فروش گران قطعات و پشتيباني بهره مي گيرد ويا از روشهاي قيمت گذاري هاي پرستيژي ،قيمت گذاري تبعيضي مكاني ،زماني و حجمي و مشتري مدارانه و....بهره مي گيرد ؟ . ٣منحني يادگيري و تجربه عرضه كننده درخصوص محصول چيست ؟ آيا او تجربه كافي درتوليد و مهارت در توليد آن باهزينه كم دارد يا خير ؟ . ٤شرايط بازار و رقبا چگونه است ؟ آيا تعداد رقيب و ميزان رقابت در بازار كم است به نحوي كه عرضه كننده ما تعيين كننده مطلق است ؟يا تعداد رقيب فراوان و ميزان رقابت باﻻست و قادريم تا ازقدرت چانه زني برخوردار باشيم ؟ . ٥اهميت محصول و ميزان حياتي بودن آن براي خريدار چه اندازه است ؟ بديهي است كه اگر ميزان اين اهميت زياد باشد و كاﻻ حياتي باشد ،قدرت چانه زني خريدار پايين خواهد بود. . ٦زمان و فرصت دراختيار جهت خريد چه ميزان است ؟اگر زمان كم باشد و خريد بايد به سرعت انجام شود ،طبعاً قدرت چانه زني خريدار كاهش خواهد يافت . . ٧انحصاري و امتيازي بودن محصول دربازار ،قدرت چانه زني خريدار را كاهش و قدرت چانه زني فرونشده را افزايش مي دهد. شيوه هاي مختلفي جهت تحليل قيمت خريد وجود دارد .برخي ازمهمترين اين روشها عبارتنداز : -انتخاب كمترين قيمت مناقصه اي بافرض ثابت بودن ساير شرايط -مقايسه قيمت مناقصه اي با قيمت هاي متداول بازار -مقايسه قيمت فعلي با قيمت هاي گذشته و لحاظ كردن گذشت زمان -هدف گذاري قيمت با بهره گيري از هزينه يابي هدفمند ويا مهندسي معكوس بعﻼوه سود ارزش كاربردي و ارزش ظاهري در كاﻻ و نقش آنها در مديريت خريد هرچيزي را كه بتوان براي توجه ،اكتساب ،كاربرد يا مصرف به بازار عرضه كرد و قادر به ارضاي نياز يا خواسته هاي مشتريان باشد كاﻻ يا محصول ناميده مي شود.كاﻻ بايد قدرت تامين حداقل يك نياز يا خواسته را داشته باشد.رفع اين نياز يا خواسته مستلزم پرداخت بهايي براي كاﻻست.قيمت مقدار پولي است كه مصرف كننده براي كاﻻ حاضربه پرداخت آن است . كاﻻي اقتصادي به تمام كاﻻهاي مادي يا معنوي اطﻼق مي شود كه ارزش پولي داشته و قابليت خريد و فروش داشته باشند.بعبارتي هركاﻻياخدمتي كه فرد ،حاضر به پرداخت مبلغي براي كسب آن باشد كاﻻي اقتصادي محسوب مي شود .اقتصاددانان براي كاﻻهاي اقتصادي ارزشهاي مختلفي را درنظر مي گيرند .براي مثال ارزش استعمال عبارتست ازارزش شيئي كه صاحب آن براي خود وبه اعتباراستفاده اي كه ازآن مي برد قائل است مثل ارزش نان براي گرسنه و ارزش پيانو ويا ويولون براي يك موسيقيدان .اين ارزش ممكن است با ارزش فروش يا مبادله آن فرق داشته باشد.مثﻼً ماشين آﻻت نصب شده ممكن است ارزش فروش نداشته باشند ،زيرا هزينه پياده كردن آن خيلي باﻻست ولي براي صاحب آن داراي ارزش استعمال باﻻيي است .ارزش استعمال ،ارزش مقرر براي يك كاﻻ يا خدمت براي آنكه مستقيماً براي شخص مفيد است و نه براي مبادله .ارزش مبادله ،مقدار ساير كاﻻهايا خدماتي است كه به ازاي يك واحد كاﻻي خاص قابل معاوضه است .ارزش پولي اغلب يك معيار ارزش مبادله است . تصميم درمورد توليدياخريد كاﻻهاي مورد نظر درمديريت خريد يكي از مهمترين تصميمات درخصوص رفع نيازمنديهاي سازمان به اين امر معطوف مي گردد كه آيا بايد لزوماً به خريد اقدام نمود؟ويا مي توان ازطريق اجاره يا ساخت نياز را رفع كرد ؟ متداول ترين روشهاي رفع نيازمنديها به خصوص درمورد كاﻻهاي سرمايه اي و تجهيزات سنگين مورد نياز سازمان عبارتنداز : الف ( اجاره :قرارداد ميان مالك و استفاده كننده دارايي منعقد مي شود و تعهد مستمري را براي اجاره كننده ايجاد مي نمايد. ب ( ساخت :دربعضي از مواقع درصورت وجود توانمندي تهيه و ساخت يك دارايي مورد نياز در سازمان ، مديريت ممكن است درخصوص ساخت آن درداخل سازمان تصميم گيري بعمل آورد. ج ( خريد :يكي ازراه كارهاي تامين نيازمنديها است .تامين مالي خريد ،ممكن است ازمنابع درون سازماني ، برون سازماني وياهردو بعمل آيد. امكانپذيري هريك ازشقوق فوق و انجام تجزيه وتحليل هاي مقايسه اي مالي و اقتصادي ،سازمان را قادر به تعيين بهترين شيوه ممكن براي تامين نيازمنديهاي خود خواهد نمود.براي مثال ،درسناريوي خريد ضروري است كه بهاي تمام شده خريد ،هزينه هاي حمل ،هزينه هاي بيمه ،هزينه هاي بازرسي ،هزينه هاي تعرفه ،هزينه هاي بسته بندي ،هزينه هاي نصب و راه اندازي ،هزينه هاي قطعات يدكي مورد محاسبه و ارزيابي قرارگيرد.يادرسناريوي اجاره هزينه هاي اجاره و صرفه جويي هاي مالياتي مورد محاسبه قرار گيرد.همچنين در روش ساخت بايد به هزينه هاي ساخت بايد توجه نمود.درنهايت مقايسه هزينه ها دركنار ظرفيت شركت و روند بازار درحال و آينده مي تواند سازمان را به تصميم گيري بهينه هدايت نمايد. زمان مناسب درمديريت خريد و تداركات تعيين زمان مناسب خريد نيازمند به تجزيه و تحليل اطﻼعاتي مختلف است .برخي از اين اطﻼعات عبارتنداز : تقاضاي فعلي و مقادير مورد نياز آينده چه ميزان است ؟ مقادير موجودي كاﻻي فعلي چه ميزان است ؟آيا اين مقدار كافي است ؟ روند مصرف كاﻻ باتوجه به ميزان تقاضاي فعلي و آتي چگونه است ؟ فواصل زماني ميان ارسال سفارش تا دريافت سفارش چه ميزان است ؟ هرچه اين فاصله بيشتر باشد بايد زمان بين دو سفارش را كاهش داد تا باكمبود موجودي مواجه نگرديم . حداقل ميزان سفارش درهربار سفارش چه ميزان بايد باشد ؟ اگر اين ميزان درهربار سفارش كم باشد تعداد دفعات سفارش بيشتروفواصل زماني بين دو سفارش كاهش خواهد يافت . آيا ساير محصوﻻت نيز خريداري مي شوند تا كاهش هزيه هايي نظير هزينه هاي حمل را موجب شوند ؟ دراينصورت ممكن است زمان خريدها مطابق با زمان نيازه به آنها نباشد. آيا تخفيفات حجم خريد وجود دارد؟ دراين صورت ممكن است زمان خريدها را به هنگام ارائه اين تخفيفات تغيير داد. آيا موقعيت هاي خريد ارزان فصلي وجود دارد؟ درصورت وجود و اقتصادي بودن ممكن است زمان خريدها را به هنگام ارائه خريدهاي خريد ارزان فصلي تغيير داد. توانايي مالي و توان هماهنگي مديريت شركت درخريد درتعيين زمان خريد موثر است . چشم انداز آينده شركت و وضعيت عرضه كنندگان در بازار درآينده ممكن است ما را به خريد سريع تر و يا ديرتر هدايت و ترغيب نمايد . امروزه روشهاي مختلفي براي سفارش دهي و خريد وجود دارد.هريك ازاين روشها به نحو خاص خود زمان مناسب خريد را تعيين و ديكته مي نمايند .مهمترين اين روشها عبارتنداز : روش سفارش دهي نقطه سفارش مجدد :دراين روش ،مقدار سفارش درهربارسفارش دهي ثابت ،ولي فواصل زماني بين دو سفارش متغيراست . سيستم زماني بين دو سفارش :دراين روش ،مقدار سفارش درهر بار سفارش دهي متغير ،ولي فواصل زماني بين دو بار سفارش دهي ثابت است . سيستم زمان و مقدار متغير :امروزه روش هاي مختلفي طراحي و ارائه شده كه درآنها زمان ومقدار سفارش هردو مي توانند متغير باشند .مهمترين اين روشها عبارتنداز روش » طرحريزي مواد مورد نياز)(MRPوروش طرح ريزي منابع انساني) .(ERP : Enreprise Requirment Planning روش سفارش دهي درست سرِ وقت :اين سيستم ) (JITازطريق ارتباط مستمر با شبكه عرضه كنندگان مي كوشد تا درست در زمان نياز به خريد و سفارش دهي اقدام نمايد. سيستم مبتني بر طرح تامين پروژه :دراين روش سفارش دهي براي هرپروژه اي نظير پروژه احداث سد يا احداث كارخانه ،طرح تامين خاصي تهيه مي شود تا درست در زمان نياز پروژه قطعات و مواد قرارگيرد ) . ( PPP: Project Procurement Plan انواع مختلف روش هاي خريد خريد هاي برنامه ريزي شده و خريدهاي اضطراري :خريدهاي برنامه ريزي شده به خريدهاي اطﻼق مي شود كه طبق اعﻼم نياز واحدهاي مصرف كننده و پس ازتاييد مقامات ذيصﻼح ،پس ازبازبيني ميزان موجودي انبار وسفارشات در راه و مطابق با اولويت بندي نيازها و طبق برنامه هاي قبلي معين بعمل مي آيد.اين درحالي است كه خريدهاي اضطراري به خريد از محل تنخواه گردان اطﻼق مي شود .دراين نوع خريد نيازي به تحويل فيزيكي كاﻻ به انبار نبوده و فقط نسبت به صدور قبض انبار پس از اطﻼع ازدريافت آن توسط واحدهاي مصرف كننده اقدام مي گردد. خريدهاي متمركز و خريدهاي غيرمتمركز :باخريد متمركز كنترل انبارها بهتر انجام مي شود ،تخصص گرايي درخريد اجرا مي شود.هزينه هاي سفارش مكرر كاهش مي يابد.ازتخفيفات مقداري بيشتر مي توان بهره گرفت .خريد متمركز مستلزم نياز به زماني طوﻻني تروهزينه هاي احتمالي بيشتر نيز خواهد بود. خريدهاي جزئي ،متوسط و عمده :خريدهاي جزئي خريدهايي كم بهابوده كه توسط مامور خريد بعمل مي آيد.درخريد متوسط كه ارزش خريد نسبتاً بيشتراز خريد جزئي است ،تاييد باﻻترين مقام سازمان يادستگاه مورد نياز است .اين درحالي است كه درخريد عمده عﻼوه بر تاييد مقام عالي سازمان ،برگزاري مناقصات محدود يا عمومي ضرورت دارد. مدير خريد به دو صورت مي تواند اقدام به خريد نمايد : ( ٢خريد مطابق با شرايط بازار ( ١خريد طبق نياز روز – ١خريد طبق نياز روز :اگر مدير تداركات ،خريد كاﻻ و مواد اوليه مورد نياز را براساس نيازهاي روزانه انجام دهد ،خريدش را دقيقاً برپايه حجم احتياجات جاري شركت برنامه ريزي مي كند و به عمل بازارتوجهي ندارد. – ٢خريد مطابق با شرايط بازار :اگرمديران شركت ،خريد خود را مطابق با شرايط بازار انجام دهند تا حدي تصميمات زمان بندي خريدار را براساس عمل بازار برنامه ريزي مي كنند .دراين حالت مدير ممكن است با چهار شيوه خريد سروكار داشته باشد .زمان پوششي مواد اوليه و كاﻻي خريداري شده بوسيله هريك ازاين شيوه ها عامل جداسازي و تفاوت آنها مي باشد . : ١-٢خريد فقط براي بقاء و حيات )حفظ وضع موجود ( :عبارت است از خريدي كه براي جبران نيازهاي توليدي درحجمي كمتراز وضع اقتصادي طبيعي انجام مي گيرد.توليد در اين نوع خريد براساس عرضه مواد اوليه براي بقاء و حيات انجام مي گيرد. درحالي كه مواد اوليه داراي ارزش زيادي باشند ،حقيقتاً مشكل است كه بتوانيم خريد براي ادامه حيات را ازخريد براي جبران نيازهاي جاري تفكيك نماييم .بيشتر شركت ها اغلب خريدها را به اندازه اي انجام ميدهند كه بتوانند نيازهاي جاري و طبيعي يك تا سه ماه توليد را تامين كنند . سه دليل براي سياست خريد جهت ادامه حيات الف ( اگر مواد اوليه ازبازار بي ثبات خريداري شود در زماني كه قيمتها درحال نزول باشد ،خريد براي ادامه حيات مي تواند باعث صرفه جويي شود ؛ چراكه خريدار ،قيمت باﻻي انبارداري را محاسبه نخواهد كرد .به زبان عامه وقتي قيمت هاي بازار درحال افزايش است اين كار باعث ازدست دادن پول خواهد شد ؛ اما وقتي كه سيكل كامل قيمت استمرار داشته باشد ،خريد براي ادامه حيات به خريدار اجازه مي دهد تا تمام احتياجاتش را تقربياً با قيمت متوسط بازار خريداري نمايد . ب ( درصورتيكه شركت درحال اجراي طرح تغييرات مهندسي توليدات است به نحوي كه مي خواهد بعضي از مواد اوليه را تغيير دهد ،براي ادامه حيات ازهزينه هاي انبارداري جلوگيري مي نمايد . ج ( اغلب شركت ها براي اهداف اجرايي نياز به پول نقد اضافي دارند .آنها همچنين ممكن است تحت فشار قرار بگيرند كه هزينه غيرمستقيم انبارداري را كاهش بدهند .اين تقاضا مي تواند به طور تقريبي به وسيله كاهش موجودي انبار و استفاده ازخريد براي ادامه حيات جبران شود . معايب خريد براي ادامه حيات الف ( قراردادن دستور خريد آن هم به مقدار كم ،به نوبه خود هزينه بر و زمان بر است و هرقدر تعداد دفعات خريد و سفارش باﻻ باشد هزينه سفارش بيشتر خواهد بود . ب ( خطرازدست دادن سرمايه وجود دارد .اگر يكي از فعاليتهاي زنجيره عرضه مطابق بابرنامه پيش بيني شده انجام گيرد ،مسلماً خط توليد تعطيل مي گردد و شركت هزبنه بسياري را متحمل خواهد شد . – ٢ – ٢پيش خريد :عبارت است از خريد به مقداري بيش از نيازهاي جاري شركت ؛ ولي نه بيشتر از نيازهاي عملياتي ،اهداف عمده سياست پيش خريد به شرح زيراست : الف ( پيش خريد بيشتر دربازارهاي بي ثبات انجام مي گيرند.اين خريد زماني انجام ميگيرد كه به اعتقاد خريدار ،قيمت مناسب است و درآينده نيز افزايش خواهد يافت.استراتژي مناسب براي اين نوع خريد بررسي و اخذ قيمت از فروشندگان مختلف ويا دريافت قيمت بوسيله تلفن مي باشد ؛ بعنوان مثال محصوﻻت كشاورزي . ب ( زماني كه خريدار به اين نتيجه رسيد كه موارد و هزينه هاي توليد را قبل ازشروع عمليات توليد برآورده نمايد و اين كار ازطريق پيش خريد صورت مي پذيرد. ج ( كاهش ريسك عدم دسترسي به مواد اوليه ،هزينه حمل و نقل و غيره . معايب عمده پيش خريد الف ( ريسك پذيري در قيمت پيش خريد و تجزيه و تحليل بازار براساس واقعيت به سادگي ميسر نيست . ب ( خريدار احتمال مي دهد كه به نفع اوست كه خريدها را از پيش انجام دهد ،بنابراين كاﻻ را خريداري كرده و درانبار نگهداري مي كند .دراين صورت نه تنها سرمايه او بيكار مي ماند ،بلكه هزينه هاي اضافي نگهداري را نيز بايد بپردازد. سلف خري :عبارت است ازخريد كاﻻ كه به موجب آن خريدار وجوه تعهد را از پيش به فروشنده مي پردازد و فروشنده متعهد مي شود كه جنس مورد معامله را پس از انقضاي مدت معين به خريدار تحويل دهد) فرهنگ معين . (١٣٦٣اين نوع خريد براي كاﻻهايي استفاده مي شود كه جنبه واسطه اي و تكميلي دارند ؛ مانند :مواد اوليه پﻼستيك و محصوﻻت پتروشيمي .دراين شيوه خريدار از پيش قيمت را به فروشنده مي پردازد.هدف اين نوع خريد آن است كه ازريسك افزايش قيمت جلوگيري نموده و درزمان آينده كاﻻ را با قيمت تضمين شده تهيه نمايد .استراتژي مناسب براي اين نوع خريد ،خريد ازطريق مناقصه است . معامله سلف متكي برشروط زير مي باشد) امام خميني : ( ٤٦٣ ، – ١تعيين نام ومشخصات كامل جنس . – ٢پرداخت يا تعهدپرداخت قيمت كاﻻ قبل از جداشدن خريدار و فروشنده ازيكديگر . – ٣مقدار و حجم كاﻻي خريداري شده . – ٤زمان تحويل – ٥مكان تحويل مزاياي سلف خري : الف ( هنگامي كه بازار بي ثبات است مي توان ازريسك افزايش قيمتها جلوگيري نمود و درزمان آينده كاﻻ را با قيمت تضمين شده به دست آورد . ب ( پول از طرف خريدار به فروشنده پرداخت نمي گردد ،بلكه درصدي از كل وجه كاﻻي خريداري شده بعنوان بيعانه ازقبل پرداخت مي گردد درنتيجه باعث نگهداشتن سرمايه نخواهد شد. ج ( نياز به انبار نيست ،لذا احتياج به پرداخت هزينه انبارداري نخواهد بود. معايب سلف خري الف ( احتياج به تجزيه وتحليل بسيار دقيق تمامي عوامل دخيل دربازار دارد و اين كار ازآن جهت كه معموﻻً با عجله انجام مي شود مشكل بوده ونياز به افراد خبره دارد. ب ( اگر درآينده قيمت ها كاهش يابد و ياقيمت فعلي ثابت بماند ،هزينه مازاد سلف خري بايد پرداخت گردد ،مثﻼً فردي در اول سال عدس را به قيمت ٧٠٠تومان ازكشاورز سلف خري مي كند .اگر قيمت آن هنگام مبادله ) مثﻼً آبان ماه ( ٤٥٠تومان شود ،خريدار بايد عدس ها را ازقرار ٧٠٠تومان بخرد ويا اينكه مابه تفاوت ٧٠٠و ٤٥٠را به كشاورز بپردازد و اين يكي ديگر از معايب سلف خري است . تفاوت هاي پيش خريد و سلف خري الف ( درپيش خريد ،قيمت به نرخ روز پرداخت مي شود ,ولي در سلف خري قيمتي كه درآينده پيش بيني مي شود بايد به هنگام مبادله كاﻻ پرداخت شود. ب ( در پيش خريد ،كاﻻ خريداري شده و به انبار منتقل مي شود ؛ ولي در سلف خري اين هزينه وجود ندارد. شباهت اين دو روش در ريسك پذيري در قيمت هاست كه در هردو روش ممكن است قيمتها كاهش يابد. مشخصات فني ،كيفيت كاﻻ ،خصوصيات ويژه و استانداردها درمديريت خريد استاندارد به تعيين مشخصات كاﻻها و خدمات ازحيث كيفيت ،مرغوبيت ،مطلوبيت ،شكل ،رنگ ،اندازه و... گفته مي شود .استاندارد درتجارت به معني يكسان سازي كاﻻها ازحيث كيفيت ،كاركرد ،شكل ،رنگ ، اندازه و...مي باشد.اين درحالي است كه استاندارد مديريتي به استانداري سازي رويه هاي عملياتي و سيتم هاي كاري گفته مي شود. باتوجه به تعريف بعمل آمده از استاندارد مي توان گفت تعيين مشخصات درخريدها امري ضروري بوده وﻻزمه تضمين خريدي با كيفيت بشمار مي آيد .درعمل مي توان مشخصات مختلفي را براي كاﻻها وخدمات مورد نياز جهت خريد برشمرد .يكي ازاين مشخصات ،مشخصات فني محصوﻻت خريداري شونده است .ديگري مشخصات تجاري است كه مشخصات براي كاﻻهاي استاندارد شده مي باشد.مشخصات طراحي براي كاﻻهاي خاص غيرمتداول ضروري است.درنهايت مشخصات عملكردي است كه نيازهاي عملكردي مورد انتظار از كاﻻها را تعيين مي نمايد.ضرورتها و اهداف استاندارد كردن متعددند.برخي از مهمترين اين ضرورتها و اهداف عبارتنداز : كسب اطمينان در انتخاب مناسب در خريد ها ارتقاي ايمني درمصرف و سﻼمت جامعه كاهش تنوع در درخواستهاي متنوع حذف رقابتهاي ناسالم وتبليغات كاذب و فريبنده نگهداري و انبار كردن وحمل ونقل آسان تر سهولت در انتخاب جايگزيني كاهش هزينه ها – امكان كاهش قيمت ها و كمك به رقابتي شدن ورشد و شكوفايي اقتصاد براي استاندارد كردن اقﻼم جهت خريد مراحلي چند ضروري است .سه مرحله اصلي آن عبارتنداز : تعيين انواع كاﻻهاي مورد درخواست باذكر مشخصات آنها تعيين اقﻼم مشترك و غيرمشترك مورد نيازبخش ها استاندارد سازي مشخصات نيازمنديها نقش استاندارد كردن كاﻻ درخريد ساليان متمادي استاندارد كردن ازنظر مديران و متخصيصين صنايع از اهميت درجه دوم برخوردار بود ويا درواقع چنين پنداشته بودند كه اين كار بسيار مطلوب وموثر است ،بشرطي كه بتوان آن را انجام داد.درسالهاي اخير طرز فكر عمومي درباره استاندارد كردن به كلي دگرگون شده است .همراه با پيشرفت سريع تكنولوژي وپيدايش روشهاي مناسب جهت حمل ونقل ،افزايش مبادﻻت تجاري و صنعتي ،مطلوب بودن امر استاندارد و استاندارد كردن جاي خود را به ضروري بودن آن داده است .اين تغيير طرزفكر كه به خصوص درسطح بين المللي مشهود است ،خود معلول سه عامل به شرح زير مي باشد : الف ( افزايش مبادﻻت بين المللي . ب ( تشكل كشورهاي درحال توسعه و درنتيجه مبادله دانش فني و انتظارات اين كشورها . ج ( افزايش سطح آگاهي مصرف كنندگان . استانداردها داراي انواع مختلفي مي باشند .مهمترين استانداردها عبارتنداز : استاندارد ملي :كه به دونوع اجباري و اختياري ) تشويقي ( تقسيم مي شوند : استاندارد اجباري :تعيين شده توسط قوانين و مقررات جهت كاﻻهاي صادراتي ويامصرفي در داخل . استانداردهاي تشويقي و اختياري :درخواست توسط مؤسسه جهت بهبود شرايط رقابتي كاﻻها. استاندارد بين المللي :سازمان بين المللي استاندارد ) (ISOكه درسال ١٩٢٦تاسيس شده تادرخصوص استانداردهاي بين المللي نمايد ويا سازمان بين المللي الكترونيك ) (IECكه درسال ١٩١١تاسيس شد استاندارد منطقه اي :سازمان هايي نظير كميته استاندارد آسيا ،كميته استاندارد اروپا ،كميته استاندارد كشورهاي عربي و ....كه جهت وضع استانداردها در منطقه خاص به وجود آمده اند . استاندارد كارخانه :استانداردهاي وضع شده و مورد پذيرش در صنعت يا كارخانه خاص مي باشد كه به آن استاندارد مهندسي شده نيز گفته مي شود. مراحل كلي انجام معامله /خريد داخلي مراحل كلي و معمول انجام معامله /خريد داخلي را مي توان به شرح رير برشمرد : بررسي درخواست خريد و خصوصيات كاﻻي مشمول خريد بررسي و انتخاب منابع تامين كننده كاﻻ