تحلیل داروهای ضد سرطان در پزشکی PDF
Document Details
Uploaded by WealthyCotangent7211
Tags
Summary
این اسناد شامل یک بررسی جزئیات در مورد انواع داروهای ضد سرطان و اثرات آنهاست. این اسناد مفاهیم مربوط به جهش های اکتسابی و ژنتیکی و چگونگی تاثیر آنها را در رشد سرطان بررسی کرده اند. هدف اسناد، بررسی جنبه های مختلف سرطان و روش های درمانی آن می باشد.
Full Transcript
مبحث کوتراپی ضد سرطان /دکتر شفاوردی /جلسه به طور کلی بدخیمها یا بیماریهای سرطانی دومین عامل مرگ و میر در USAاست.در ایران هم اصطالح سونامی سرطان را خیلی میشنویم و به دالیل متعدد شیوع این بیماری افزایش پیدا کرده است.در شمال کشور شیوع سرطان معده و Colon-...
مبحث کوتراپی ضد سرطان /دکتر شفاوردی /جلسه به طور کلی بدخیمها یا بیماریهای سرطانی دومین عامل مرگ و میر در USAاست.در ایران هم اصطالح سونامی سرطان را خیلی میشنویم و به دالیل متعدد شیوع این بیماری افزایش پیدا کرده است.در شمال کشور شیوع سرطان معده و Colon- Rectalفراوان است یا سرطان سینه ( )Breastخصوصا در سنین پایین زیاد شده است. به طور کلی در ارتباط با این بیماریها ،مکانیسمهایی که در Division ،Diffrerntationیا پرولیفرش و تکثیر سلولی یا Servivalسلولی نقش دارند دچار اختالل میشوند ،یا ممکن است Abnormalityهایی در کروموزومها ایجاد شود که در نهایت این بدخیمیها اتفاق بیفتد. اگر بخواهیم جامع تر در مورد اتیولوژی یا علت شناسی بیماری حرف بازنیم دو علت برای آن وجود دارد: .1جهشهای اکتسابی در DNAایجاد میشود که به دالیل مختلف مثل عوامل محیطی (مواجهه با ویروس خاصی مثل HPVکه سروتایپ 16و 18آن در سرطان سرویکال در خانمها یا اروفارنژیال کنسر د حفره دهان نقش دارد یا HM-Barrکه در ایجاد لینفوم بارکیت نقش داشته باشد -مواجه با ویروس هرپس ( )HPVنوع 8آن در ایجاد سارکومای پاپوسی میتواند نقش داشته باشد (دقیقا مشخص نیست که ابتال به این بیماریها منجر به Malignancyمیشود ،اما هرکسی که دچار Malignancy شود ،این بیماریهای ویروسی در فرد وجود دارد – ویروس هپایت Bمیتواند در ایجاد سرطان کبد نقش داشته باشد – مواجهه با امواج اشعه – Xمواجهه با سموم یا ترکیبات شیمیایی که میتوانند پروتوانکوژنها را به انکوژنها تبدیل کنند) در DNA ایجاد میشود. 1 .2جهشهای ذاتی ( )Inheritedکه به صورتی ذاتی در بدن اتفاق میافتد.این نوع جهش معموال مکانیسمهای ساپرسور را تضعیف میکنند (تضعیف مکانیسمهایی که باعث سرکوب سلولهای سرطان میشوند).شاید روزانه تعداد زیادی سلولهای سرطانی در بدن ما ایجاد شود که این مکانیسمهای مهاری میتوانند مانع تکثیر سلولهای سرطانی بشوند.وقتی مکانیسمهای مهاری مثل مکانیسم مهار آپوپتوز سلولی در آن نقش دارند مثل 5.38( p53را کد میکند)و Rb1و CHK1یا .CHK2وقتی این ژنها تضعیف میشوند ،سلولهای سرطانی دائما تکثیر پیدا میکنند. در نهایت تحت تاثیر این دو فاکتور محیطی و ذاتی تومور اولیه ایجاد میشود.این تومور ممکن است در یک ارگان حیاتی مثل کبد یا ریه یا بامرو (بافت مغز استخوان) ایجاد شود یا ممکن است در ارگان غیر حیاتی مثل پروستات و معده و کولون و Breastایجاد شود. تومورهایی که ایجاد میشوند چند خاصیت دارند: )1تهاجمی بودن :تومورها آنزیمهایی تولید میکنند که خاصیت Invasivenessبه سلول میدهد ،یعنی تومور میتواند سلول- های اظراف خود را درگیر کند و منجر به آسیب به سلولهای اطراف میشوند یا فاکتورهایی را آزاد میکند که همزمان با رشد تومورمیتواند منجر به آنژیوژنزیس (رگزایی) شود ،چون توموری که در حالت رشد قرار دارد به مواد غذایی نیاز دارد و باید آنهارا از خون تامین کند.هرچه سایز تومور بیشتر شود آنژیوژنزیس به موازات آن باید افزایش پپیدا کند. )2آنژیوژنزیس عالوه بر تامین نیازهای متابولیک سلولهای توموری یا بدخیم ،میتواند بستری برای متاستاز باشد.سلولها میتوانند وارد مسیرهای لنفاوی شده و بر ارگانهای دیگر منتقل شده و آنهارا تحت تاثیر قرار بدهند. در ارتباط با خیلی از تومورها چون بافتهای اولیه بحرانی نیست ،موجب به مرگ و میر نمیشود ،بلکه متاستازی که میدهد میتواند مرگ و میر بدهد ،مثل سرطان سینه 8:04میتواند متاستاز بدهد.با متاستاز به یک ارگان حیاتی مثل کبد رفته و وقتی عمکرد آن ارگان حیاتی به وسیله سلول سرطانی مختل شود ،مرگ اتفاق میافتد. )3سلول های سرطانی به سرعت تقسیم میشوند (چرخه سلولی تسریع میشود) )4تکثیر ( )proliferationکنترل نشده و دائما در حال تکثیر هستند. )5جاودانه یا Immortalهستند. )6تغییر ارتباط سلول-سلول در سلولهای سرطانی تغییر پیدا میکند. سوال یکی از دانشجوها :سلولهای سرطانی در فاز G1یا G2آیا p53خود را از دست دادهاند یا نه؟ (استاد گفتند بعدا توضیح میدهند) برای کنترل سلولهای سرطانی میتوان چندین پروتکل درمانی را لحاظ کنیم: .1کموتراپی اولیه :استفاده از ترکیباتی که به طریق مختلف سلول سرطانی را از بین میبرند.در این روش با تومورهایی مواجهه میشویم که رشد بسیار سریعی پیدا کردهاند و بخش زیادی از ارگان را درگیر کردهاند و ممکن است که متاستاز داده باشند و ما Altrernativeبجز کموتراپی نداریم و کموتراپی را برای آن فرد شروع میکنیم.سایر مداخالت یا اینترپنشنهای ()10.37 کنترل کننده مثل Raddaitionیا رادیوتراپی یا Surguryرا نمیتوان برای آنها لحاظ کرد. 2 این مورد شامل لنفوم هوچکین و غیر هوچکین ،لوسمی حاد میلوژن ،سرطان سلول زایا ،سلولهای تناسلی .2کموتراپی نئوادجوانت :در این روش با بیمارانی مواجه میشویم که درمانهای Altrernativeبجز کموتراپی وجود دارد که معموال تومورهای لوکوالیز شده هستند ،یعنی تومورها سفت هستند و قسمتی از ارگان را درگیر کرده است.برای آن درمانهای Altrernativeمانند جراحی وجود دارد.برای اینکه درصد موفقیت در ریشهکن کردن تومور افزایش پیدا کرده باشد ،ما اول کموتراپی را انجام داده و که موجب به تحریر رفتن سلولهای تومور شده و سایز تومور کوچک میشود و بعد جراحی را برای فرد انجام میدهیم. این موارد شامل سرطان مقعد ،سرطان مثانه ،سرطان سینه ،سرطان مری ،سرطان حنجره و ...است. .3کموتراپی :Adjuvantتومور میتواند یا Solidیا لوکال باشد و با کمک روشهای مختلف مثل جراحی تومور را بر میداریم و چون شک به متاستاز وجود دارد ،برای اینکه عود عوارض ناشی از تومور را کاهش دهیم ،بعد از اینکه تومور را برداشتیم کموتراپی را لحاظ میکنیم. این موارد شامل سرطان سینه ،سرطان روده بزرگ ،سرطان معده ،NCSLC ،تومور ویلمز ،آستروسیتوم آناپالستیک شش روش Rxتاسیس شده: 1. Surgery 3. Chemotherapy 5. Immunotherapy 2. Radiotherapy 4. Endocrine therapy 6. Biological therapy :Endocrine therapyتومورهایی که رشدشان وابسته به استروئیدها (مثل جنسی) هست مثل سرطان سینه که بروی سلولهای تومور گیرندههای استرادیول وجود دارد و استرادیول منجر به رشد تومور میشود یا روی آن گیرندة 15:46دارد و برای جلوگیری از این کار دارویی را استفاده میکنیم که مانع قرارگیری استرودیول روی گیرنده خود میشود.از داروها میتوان به تاموکسیفن اشاره کرد. اگر سرطان پروستات داشته باشد به فرد آنتاگونیست آندروژن یا فلوتاماید میدهیم ،چون آندروژن میتواند سبب رشد سلولهای توموری در پروستات بشود و با استفاده از آنتاگونیست آندروژن مانع رشد سلول توموری میشویم. در Immunotherapyکاری میکنیم که فعالیت ضد توموری سلول ایمنی افزایش پیدا کند و داروهایی که سنتز شدهاند، فاکتورهای این گیرنده را فعال کرده که میتواند سبب فعال شدن سلولهای ایمنی علیه تومور میشوند. ترکیباتی که آنتیبادی مونوکلونال هستند ،بر علیه تومور میتوانند مورد استفاده قرار بگیرند ،مثال تراستوزومب میتواند گیرندههای HER2مهار کند یا سلولهای T-Helperاز نوع سایکوتوکسیکها اثر گذاشته و CD8را فعال کرده و آنها اثرا آنتیتوموری خود را القا میکنند. Natural killer Cellنقششان فعال شدن بر علیه سلولهای توموری است و با مصرف داروها میتوان فعالیت این سلولها را افزایش دهیم. 3 در Biological therapyیکسری فاکتورهایی مثل فاکتور رشد ( )18:08وجود دارد.این فاکتورهای رشد روی سلولهای توموری گیرنده دارند ،مثال روی سلولهای سرطان سینه که اسم آنها HER2است.اگر لیگاند روی گیرنده خود بنشیند ،یک proliferationرخ میدهد. 2آنتیبادی مونوکلونال میشناسیم: تراستوزومب :گیرنده را مهار میکند. :Vascular endothelial growth factorاین فاکتور منجر به رگزایی میشود.ما Bevacizumabرا میسازیم که یک آنتیبادی مونوکلونال بر علیه Vascolar growth factor Receptorاست که به آن چسبیده و رگزایی کاهش پیدا میکند و سلولهای توموری تضعیف میشوند ،چون نیازهای متابولیک آنها (غذایی) تامین نمیشود. در بعضی سرطانها یکسری مارکرها افزایش پیدا کرده است که به وسیله آن مارکرها میتوان پیشگویی کنیم که آیا سلولهای توموری دارند ایجاد میشوند یا ایجاد شدهاند ولی هنوز خیلی رشد پیدا نکردهاند تا عالئم بالینی ایجاد کنند ،اما به کمک بیوماکرها میتوانیم متوجه سلولهای توموری شویم. خیلی از این بیومارکرها ممکن است که اختصاصی نباشند.مثال )PSA( Prostate Specific Antigenاگر باال برود ممکن است که فرد دچار سرطان پروستات بشود ،ولی اختصاصی برای این سرطان نیست. چه زمانی فرد متوجه بدخیمی میشود؟ وقتی تعداد سلولها به یک میلیارد برسد که در این حالت وزن تومور یک گرم است و دارد عالئم بالینی ایجاد میکند.تشخیص ما از رشد تومور عقبتر است مگر در مواقعی که به کمک بیومارکرها بفهیم مثال در این بافت چه اتفاقاتی در حال افتادن است. در اکثر موارد کاری که ما میتوانیم انجام بدهیم Palliative ،یا تسکینی است.ما نمیتوانیم مریض را از مرگ نجات دهیم ،بلکه با پروتکلهای گفته شده رشد سلولهای توموری را کاهش داده و Survivalرا افزایش میدهیم. گاهی اوقات سلولهای تومور قابل درمان و Salidهستند.در این حالت تومور را جراحی میکنیم یا رادیوتراپی کرده و دارو تجویز میکنیم.داروهایی که تجویز میکنیم معموال چند مورد هستند که اطالحا Combination Therapyرا انجام میدهیم.در Combination Therapyاز داروهایی استفاده میکنیم که پروفایل عوارض جانبی متفاوت باشد و مکانیسمهای عمل متفاوتی داشته باشند تا اثرات افزایشی ( )Addativeو سینرژیم بین آنها به وجود بیاید و به صورت کامل Curableاست ،مثل سرطان Testicularکه قابلیت درمان دارد یا سرطان Breastدر مراحل ابتدایی خود میتواند به صورت کامل درمان شود. اگر سلولهای توموری پراکنده باشد ،مثل لوکمی یا لنفومیا که برای آنها معموال Primary Chemoteraphyدر نظر میگیریم و Combination Therapyبا داروهایی که پروفایل عوارض جانبی آنها و مکانیسمشان متفاوت است را لحاظ میکنیم و ممکن است به صورت کامل به اصطالح تعداد سلولهای سرطانی را کاهش دهیم. تایم 24تا 28:42استاد در جواب سوال یکی از دانشجوها کم و بیش چند نکته رو اشاره کردند که در مطالب باالتر به آن اشاره شد و چند نکته در مورد تفاوت درمان سرطان با بیماریهای دیگری مثل فشار خون گفتند. 4 در کموتراپی معموال از Combinationاستفاده میکنیم ،چرا؟ وقتی داروها را باهم مصرف میکنیم خاصیت کشندگی آنها افزایش پیدا میکند در نتیجه میتوان از دوزهای کمتری استفاده کنیم. وقتی دوز کاهش پیدا کند ،عوارض سمی ناشی از هر داروی ضد سرطان کاهش پیدا میکند ،چون یکی از عوامل محدودکنندة در مصرف داروهای ضد سرطان ،عوارض جانبی آنهاست و بدین طریق احتمال مقاومت به دارو هم کاهش پیدا میکند.وقتی عوارض جانبی کاهش پیدا کند ،آسیب کمتری به سلولهای سالم وارد میشود. آنچه که در مورد سلول مهم است و میتواند در انتخاب داروی ضد سرطان موثرباشد ،شناخت فازهای مختلف تکثیر سلول است که سلولهای سرطانی هم از این چرخه پیروی میکنند. فازهای چرخة سلولی: :G1فازی که سلول برای Replication DNAآماده میشود. یکسری مکانیسمها به اسم Checkpointوجود دارد.یکی از این مکانیسمها بین فاز G1و Sاست.در این چک پوینت یکپارچگی DNAمورد بررسی قرار میگیرد.اگر DNAسالم بود سلول وارد فاز Sمیشود. :Sدر این فاز Replication DNAاتفاق میافتد و محتوای DNAمد نظر 2برابر میشود. :G2فاصله پس از پایان سنتز DNA 5 در انتهای فاز G2یک Checkpointدیگر وجود دارد که آیا DNAمد نظر که 2تا شد ،یکپارچه بودنش بهم خورده است یا نه؟ اگر مشکلی ایجاد نشده باشد ،به سلول اجازه میدهد که وارد فاز Mشود. :Mفاز میتوزی که در آن یک سلول ،به 2سلول تبدیل میشود. میتوز که رخ داد ،یک فاز G0میدهد که سلول از چرخه تکثیر خارج شده یا دوباره وارد فاز G1میشود. :G0حالت ساکن و عدم حرکت به جلو برای مدت طوالنی (سلول سرطانی وارد این فاز نمیشود). مکانسیمهای Checkpointمثل CHA1یا CHA2کینازهایی هستند که اگر ببینند DNAآسیب دیده است ،سلول را وارد فاز آپوپتوز میکنند. سلولهای سرطانی این مکانیسمها برای آنها فعال است ،اما چون سرعت تکثیر آنها باال است وارد فاز G0نمیشوند و به سرعت چرخه سلولی را طی میکنند ،مخصوصا در مورد تومورهایی که پراکنده هستند مثل لکومی و لنفومی شناخت کینتیک سلولهای سرطانی در تجویز داروهای ضد سرطان بسیار اهمیت دارد ،مثال برای اینکه یک سلول از یک فاز به فاز دیگر برود یکسری پروتئین مورد نیاز است که به آنها سایکلین گفته میشود.سایکلینها به وسیله یکسری کینازها که به آنها Cycline Depended kinaseمیگویند باید فسفریله شوند و این کینازها برای اینکه سلول از یک فاز وارد فاز دیگر شود، اهمیت دارند.االن خیلی از داروهای جدید که ساخته میشوند ،این CDKرا بالک میکنند و اجازه نمیدهند سلول از یک فاز به فاز دیگر بروند ،مثل داروهای سیرولیموس که CDKرا مهار میکند و منجر به فیوز شدن سلول در فاز G1 → Sمیشوند. در صورت آسیب ،DNAمکانیسمهای Checkpointفعال میشود و سلول وارد فاز آپوپتوز میشود. خیلی از داروهای ضد سرطان یا فاز سلولی را تحت تاثیر قرار میدهند یا به DNAآسیب میرسانند ،مثال سایکلوفسفماید یک داروی آلکیله کننده است و به DNAآسیب میرساند و باعث ورود سلول آسیب دیده به فاز آپوپتوز میشود. 6 اگر سلول سرطانی توانایی Rapid DNAداشته باشد یا مکانیسمهای چک پوینت (انتهای هر فاز چرخه سلولی) نتوانند خوب عمل کنند ،به داروهای ضد سرطانی مقاوم میشوند. دانستن کینتیک فازهای سیکل سلولی در انتخاب داروی ضد سرطان مهم است.تورمورهای پراکنده مثل لوکمیا و لنفومیا سرعت تکثیر آنها باال است و رشد آنها نمایی است (به جای کشتن تعداد ثابتی از سلولها ،کسر ثابتی از سلولها را از بین میبرند). تایم 36تا 37استاد برای تفهیم بهتر رشد ن مایی مثالی گفتند که بیانشون به صورت ریاضی بود.این یک دقیقه رو خودتون گوش کنید. سوال استاد :آیا مدل 37:12در مورد تومور سفت صادق نیست ،چرا؟ درسته که این تومور رشد نمایی دارد اما حداکثر رشد آنها در یک سوم سایز تومور است و بعد از اینکه اندازه تومور افزایش پیدا میکند ،رشد آنها کاهش پیدا میکند چونکه هیچ موقع آنژیوزنیس به موازات افزایش حجم تومور امکان پذیر نیست چون باید نیازهای غذایی و متبالویک تومور تامین شود و به تومور خونرسانی شود، به همین دلیل از مدل 38:43برای درمان تومورهای Solidنمیتوان استفاده کرد.برای این نوع تومور از مدل 38:49استفاده می کند که در توموری که رشد نمایی دارد اما حداکثر رشد آنها در یک سوم سایز تومور است و بعد از اینکه اندازه تومور افزایش پیدا میکند ،رشد آنها کاهش پیدا میکند ،این مدل کاربرد دارد. ما به طور کلی دو دسته داروی ضد سرطان داریم: :)( CCSسایتوزین آرابینوزاید irinotecan ،Hydroxyurea ،و topotecanدر فاز Sمشخص میشوند ،یا 6مرکاپتو پرین و متوتروکسایت انتهای فاز Sچرخه سلولی و G2هستد ،یا بلئومایسین در S2است یا آلکالوئیدهای وینکا در فاز Mهستند. :)Cycle Cell Non Specific( CCNSاهمیتی ندارد که سلول در چه فازی است و در هر فازی باشد به آن آسیب میرساند و آنرا وارد فاز آپوپتوز میکنند. در ارتباط با تومورهای پراکنده سلول ما مثل لوکمیا دائما در حال تکثیر است ،باید از داروهای CCNSاستفاده کنیم. وقتی تومور در سیکل سلولی است از CCSاستفاده میکنیم ،چونکه عوارضشان کمتر است اما وقتی تومور پراکنده داریم و رشد آن متوقف میشود ،وارد G0میشود و در این فاز CCSاصال تاثیری نمیگذارند و به جای آن از CCNSاستفاده میکنیم. مقاومت دارویی مقاومت اولیه یا ذاتی :عدم ( exposureمواجهه) قبلی با عوامل استاندارد موجود مقاومت اکتسابی :قرار گرفتن در معرض یک عامل ضد سرطان معین -افزایش بیان ( )expressionژن ← MDR1افزایش بیان گلیکوپروتئین ناقل سطح سلول ( ← )P-glycoproteinافزایش خروج دارو از سلول سرطانی (این ژن در باکتریها هم وجود دارد و نسبت به ترکیبات شیمی درمانی مثل Anti-Bacterial Agentها مقاومت ایجاد بشود) جذب و تحویل ضعیف دارو :تغییر در حمل و نقل ،فعال سازی ،ترخیص دارو ( Change in drug transport, activation, clearance جهش ،تقویت ،حذف در اهداف دارویی (:)Mutations, amplifications, deletions in drug targets 7 در صورت رخ دادن جهش ممکن است که دارو نتواند به تارگت خود متصل شود. در amplificationsتارگت به مقدار زیادی تولید میشود ،در نتیجه مقدار دارو هرچقدر باشد نمیتواند که تارگت را تحت تاثیر قرار دهد. Deletionsتارگت که در این صورت دارو در پیدا کردن آن دچار سردرگمی میشود. تغییر در داروهای هدفمند مسیرها ( :)pathways-targeted drugsمقاوم در برابر مسدود کننده های ← EGFR Bypesمسیر EDGRتوسط گیرنده ( c-metمثال یکسری لیگاند داریم که به عنوان 46:04 Factorمطرح هستند مثل اپیدرم و بروس فاکتور رسپتور).وقتی لیگاند روی گیرنده خود بشیند ،سلول دچار proliferationشده و تقسیم پیدا میکند. االن سلول برای رشد و تکثیر اگر مسیر را Bypasکند و از مسیر دیگری استفاده کند و در نتیجه مقاومت نسبت به آن ایجاد میشود. نقص در تشخیص آسیب :DNAدارو با آسیب به سلول فاز آپوپتوز را فعال کند.اگر سلول سرطانی قابلیت ترمیم DNAرا داشته باشد ،باز هم نوعی مقاومت ایجاد شده است. بیان بیش از حد آنزیم ترمیم کننده General problems with anticancer drugs داروهای ضد سرطانی بروی سلولهای سرطانی که رشد سریعی دارند اثر میگذارند ،اما در بدن یکسری سلول نرمال داریم که آنها هم سریع تکثیر پیدا میکنند مثل سلولهای مخاط دستگاه گوارش و سلولهای سیستم ایمنی و سلولهای جنسی و سلولهای ژرمینال و سلولهای فولیکول مو که داروهای ضد سرطان بر آنها هم اثر میگذارد. یکی از جاهایی که سلولهای سرطانی تاثیر میگذارند ،مغز استخوان است و ردههای مختلف مغز استخوان را تحت تاثیر قرار میدهد ،مثال لکوسیتها و نوتروفیلها میتوانند تحت تاثیر قرار گرفته و کاهش نوتروفیلها میتواند لکوپنی ایجاد کند یا مثال گلبولهای قرمز تحت تاثیر قرار گرفته و تعداد آنها کاهش پیدا میکند که آنمی ایجاد میکند یا اینکه پالکتها تحت تاثیر قرار گرفته و ترومبوسایتوپنی ایجاد میشود. نوتروپنی شمارش نرمال بین 2500تا 7000سلول در میلی متر مکعب است.کمتر از این تعداد نوتروپنی میتواند ایجاد کند. کمترین تعداد نوتروفیل nadirنام دارد.اگر تعداد نوتروفیل ها کمتر از 500در میلی متر مکعب باشد ،باید از شیمی درمانی خودداری کرد.این نوتروپنی بین روزهای 10تا 14پس از شیمی درمانی رخ می دهد.با مصرف برخی از داروهای ضد سرطان، نوتروپنی 3تا 4هفته به تأخیر میافتد. تب اولین عالمت اولیه عفونت است. عوامل محرک کلنی میتوانند نوتروپنی را به حداقل برسانند: 8 )1فاکتور محرک کلنی گرانولوسیت یا :Granulocyte colony-stimulating factorفیلگراستیم )2فاکتور تحریک کننده کلنی گرانولوسیتی طوالنی اثر یا :Long-acting granulocyte colony-stimulating factor پگفیلگراستیم )3فاکتور تحریک کننده کلونی گرانولوسیت ماکروفاژ یا :Granulocyte-macrophage colonystimulating factor سارگراموستیم بستری شدن بیمار نوتروپنی بدون عفونت در بیمارستان بحث برانگیز است ،چون محیط بیمارستان میتواند باعث ایجاد عفونتهایی در بیمار بشود و زندگی بیمار را به خطر بیندازد. ترومبوسیتوپنی یا کاهش تعداد پالکتها خونریزی از بینی و لثه (ناشی از پرزهای سخت مسواک) نسبتاً شایع است.با پرهیز از مسواک زدن شدید می توان خونریزی لثهها را کاهش داد. در ترومبوسیتوپنی ،آسپرین و داروهای ضد انعقاد نباید استفاده شود (استامینوفن برای دردهای خفیف مفید است).آسپرین و NSAIDتجمع پالکتی را کاهش میدهند و نباید که استفاده شوند. آمپولهای داخل وریدی باید با احتیاط خاصی وارد شود و از تزریق عضالنی خودداری شود ،چون ممکن است که هماتوم ایجاد شود.کاف فشار خون باید با احتیاط اعمال شود ،زیرا باد بیش از حد ممکن است باعث کبودی یا خونریزی زیر جلد شود. تزریق پالکت پایه اصلی درمان است که نیاز به بستری شدن دارد ،اما فاکوترهایی مثل oprelvekinساخته شدند که این فاکتور (فاکتور )11میتواند که تولید پالکت را افزایش داد و در افراد ترومبوسایتوپنی مورد استفاده قرار میگیرد. آنمی یا کم خونی اگرچه داروهای ضد سرطان میتوانند تولید گلبول های قرمز را سرکوب کنند ،آنمی بسیار کمتر از نوتروپنی یا ترومبوسیتوپنی است ،چون گلبولهای قرمز در گردش عمر طوالنی دارند ( 120روز) و می توان آنرا با تزریق خون (نیاز به بستری شدن) یا با اریتروپویتین (اپوئتین آلفا یا داربپوئتین آلفا) درمان کرد و آنمی را کاهش دهند. -تزریق خون نیاز به بستری شدن دارد ،در حالی که اپوئتین نیازی به بستری شدن ندارد و میتوان آنرا در خانه تجویز کرد. اریتروپویتین دو عیب بزرگ دارد: .1در بیماران مبتال به لوکمی و سایر بدخیمیهای میلوئیدی (پیشساز سلولهای خونی) نمیتوان از آن استفاده کرد ،چون فردی که لوکمی دارد ،0سلولهای مغز استخوان فرد در حال تولید اشکال abnormalگلبول قرمز را تولید میکنند و در خیلی از ملیگننسیها دیده شده که تجویز آن میتواند تکثیر این سرطانها را تحریک کند. .2بقا را در تمام سرطانها کوتاه میکند. 9 از دیگر مشکالتی که این داروها ایجاد میکنند ،مشکالت گوارشی است ،چون سلولهای مخاط دستگاه گوارش سرعت تکثیر باالیی دارند.استئوماتیس و موکزایتیس از عوارضی جانبی گوارشی هستند که منجر به تخریب الیه موکوزال یا اپیتلیال دستگاه گوارش میشوند.بالفاصله بعد از شیمی درمانب شیوع پیدا میکند و تا 2هفته بعد از اتمام شیمی درمانی هم ادامه پیدا میکند و عوارضی مثل التهاب ،از بین رفتن الیه مخاط ،عفونت ،درد ،اختالل در بلع و غذا خوردن ،اختالل در صحبت کردن ایجاد کند و کمپلیانس مصرف دارو را تا حدی کاهش دهد (برای ایجاد موکوزایتیس در حیوانات متوتروکسات به حیوان میدهیم که در مخاط دهان و دستگاه گوارش موکوزایتیس ایجاد میکند). استوماتیت التهاب مخاط دهان اغلب چند روز پس از شروع شیمی درمانی ایجاد میشود و ممکن است تا 2هفته یا بیشتر پس از پایان درمان ادامه یابد.التهاب میتواند به برهنه شدن و زخم شدن منجر شود و اغلب با عفونت پیچیده میشود.درد میتواند شدید باشد و مانع از خوردن ،صحبت کردن و بلع شود. کنترل استوماتیت: رعایت بهداشت دهان و دندان خوب و رژیم غذایی ترکیبی ،چون ممکن است باعث عفونت با کاندیدا آلبیکنس شود و برای درمان آن به داروهای ضد قارچ موضعی یا تاپیکال نیاز است. در استوماتیت خفیف ،میتوان با دهانشویه بدون الکل یا حاوی یک بی حس کننده موضعی (مثل بنزوکین و لیدوکائین) به همراه یک ترکیب بیحس کننده که خاصیت بیحس کنندگی ندارد مثل آنتی هیستامین (مانند دیفن هیدرامین و پرومتازین) درد را کنترل کرد. در استوماتیت شدید ،یک اپیوئید سیستمیک یا یک NSAIDبرای درد مورد نیاز است برای بیماران تحت درمان بدخیمی های خونی ،پالیفرمین (یک داروی )keratinocyte stimulating factorمیتواند شدت استوماتیت را کاهش دهد.پالیفرمین میتواند منجر به تحریک proliferationو differentiationاپیتلیوم دستگاه گوارش شده یا تنظیم افزایشی پیدا کرده و فاکتورهای حفاظتی را در دستگاه گوارش فعال میکند. اسهال داروهای ضد سرطان می توانند جذب مایعات و سایر مواد مغذی را مختل کنند و سبب آسیب به پوشش اپیتلیال روده میشوند و باعث ایجاد اسهال میشود.آسیب به مخاط میتواند در جذب خیلی از داروها اثر بگذارد ،مثال دیده شده که ترکیباتی مثل وینکریستین ،داکابارزین ،سیکلوفسفوماید جذب دیگوکسین را کاهش میدهند. اسهال را باید به صورت عالمتی درمان کرد و به بیمار آب و الکترولیت برسد تا دچار اختالالت الکترولیتی نشود +اسهال را میتوان با لوپرامید (نوعی اپیوئید) خوراکی کاهش داد. 10 تهوع و استفراغ ()Nausea and Vomting تحریک مستقیم ناحیه triggerیا ماشهای گیرنده شیمیایی به صورت فوری و دراماتیک اتفاق میافتد و ممکن است برای ساعتها یا حتی روزها ادامه داشته باشد و فرد حتی تمایلی به خوردن هیچ غذایی نداشته باشد که باعث الغری در فرد میشود. به شکل زیر حتما توجه کنید که در هر بخش کدام گیرنده تحریک میشود.استاد گفتند که مانور زیادی روی آن نمیدهند ولی کلیات آنرا بدانید بهتر است. استفراغ را به عنوان یک رفتار اجتنابی است که در حافظه ذخیره میشود.بیماری که مبتال به سرطان است و شیمی درمانی میشود، دو فاز حاد و کرونیک برای استفراغ در فرد فعال میشود.فاز کرونیک حتی بعد از مصرف دارو میتواند منجر به استفراغ در فرد بشود. تهوع و استفراغ را میتوان با پیش دارو با داروهای ضد استفراغ کاهش داد.این داروها سه مزیت دارند: )1کاهش تهوع و استفراغ پیش بینی شده )2پیشگیری از کم آبی و سوء تغذیه ثانویه به تهوع و استفراغ مکرر )3ارتقای انطباق با شیمی درمانی با کاهش ناراحتی 11 استاد گفتند که بهتره بدونید در هر Anti-Emetic Classچه دارویی وجود دارد ،مثال داروی اندانسترون متعلق به دسته آنتاگونیست 5HT3میباشد. آلوپسی یا تاسی ریزش مو 7تا 10روز پس از شروع درمان شروع می شود و در عرض 1تا 2ماه به حداکثر می رسد.رویش دوبارة مو 1تا 2ماه پس از آخرین دوره درمان آغاز میشود. برای درمان آلوپسی یا از ترکیبات محرک رشد مو استفاده میکنیم (مانوکسیدین). گاهی اوقات کف سر را سرد میکنند تا جریان خون به فولیکولها کاهش پیدا کند و ماده شیمیایی کمتری به فولیکولها برسد تا احتمال ریزش کاهش پیدا کند ،هر چند احساس ناخوشایندی دارد. هایپراوریسمی یا افزایش غلظت اوریک اسید خون نتیجه متابولیسم سلول و پورینها اسید اوریک است.متابولیک نهایی پورینها در پستاندارانی مثل انسان اسید اوریک و در پرندگان آلونتونین است.اسید اوریک که در خون باال برود و پالسما را به حالت اشباع در بیاورد ،کریستالهای اوراز روی مفاصل رسوب کرده و بعد آن سینابوسایتها ،75:30 ،ماکروفاژها و ...که آمده و آنهایی که میخواهند کرستاله اوراز فاگوسیتوز را انجام دهند ،سایتوکاین- های التهابی را آزاد کرده و به آنها آسیب میرسانند. 12 درمان :از داورهایی که در وضعیت حاد موثر هستند مثل کولشیسین استفاده کنیم یا اسید اوریک را دفع کنیم یا تولید آنرا کاهش دهیم. وقتی که کنسر کموتراپی را انجام میدهیم ،تعداد زیادی سلول را داریم از بین میبریم و با کاهش تعداد سلول ،سطح اسید اورریک خون را افزایش پیدا کرده و در نتیجه احتمال نقرس نیز بیشتر میشود.در این مواقع معموال از یک Ureast Recombinant استفاده میکنند که به آن راسبوریکاز گفته میشود.راسبوریکاز اسید اوریک را به آالنتوئین تبدیل کرده تا دفعش راحتتر شود، خصوصا در تومور منتشره آسیب موضعی ناشی از خارج سازی وزیکنت ها برخی از داروهای ضد سرطان که به عنوان تاولزا شناخته میشوند ،از نظر شیمیایی بسیار واکنشپذیر هستند. دارو اگر Irritantsباشد فقط تحریک ایجاد میکند اما Vesicantsعالوه بر تحریک ،تاول اجاد میکند. ریسک فاکتورهایی برای آسیب های موضعی ناشی از خارج سازی وزیکنت ها )1مواد سوزن (یعنی فلز) )2اندازه کانول (پالستیک بزرگ در مقابل پالستیک کوچک) )3نوع کاتتر (به عنوان مثال ،کاتتر ورید مرکزی ())CVC )4سوزنهای فلزی ممکن است در هنگام جاگذاری آسیب بیشتری وارد کنند و در داخل رگ انعطافناپذیر هستند ،در حالی که سوزنهای بزرگ ممکن است جریان خون را مختل کنند و رقیق شدن انفوزیون را کاهش دهند. 13 وزیکانت ها به صورت IVو معموالً در یک خط مرکزی تجویز میشوند (زیرا رقیق شدن سریع در خون وریدی خطر آسیب را به حداقل می رساند).هنگامی که از یک خط محیطی استفاده میشود ،تجویز با فشار IVبه یک خط IVآزادانه جریان مییابد از مکانهای تزریق قبلی باید اجتناب شود. برای جلوگیری از ریزش خون باید بسیار مراقب باشید ،زیرا نشت میتواند غلظتهای محلی باالیی ایجاد کند صدمات شدید می تواند منجر به نکروز و ضایعات شود که نیاز به دبریدمان جراحی و پیوند پوست دارد. در صورت بروز اکستراوازیشن به دلیل احتمال آسیب شدید بافتی ،انفوزیون باید فورا قطع شود. به جدول زیر توجه کنید ،استاد موارد جدول را روخوانی کردند (گفتند که زیاد به شما ربط نداره این توضیحات). 14 سمیت های متمایز برخی از داروهای ضد سرطان (جدول مهم است و استاد روی آن تاکید کردند). Toxicity )Drug(s Renal Cisplatin,* methotrexate Hepatic 6-MP, busulfan, cyclophosphamide Pulmonary Bleomycin,* busulfan, procarbazine Cardiac Doxorubicin, daunorubicin Neurologic Vincristine,* cisplatin, paclitaxel Immunosuppressive Cyclophosphamide, cytarabine, dactinomycin, methotrexate Other Cyclophosphamide (hemorrhagic cystitis); procarbazine )(leukemia); asparaginase* (pancreatitis استاد به توضیحات اسالید 31و 32اشارهای نکردند. :Regional Drug Deliveryبه این معنی که جای تزریق سیستمیک دارو ،طوری تجویز کنیم که مقدار بیشتر ماده موثره دارو به سلولهای سرطانی برسد ،مثال فرد کنسر پانکراس دارد ،دارو را به شریان کبدی وارد میکنیم تا جلوی متاستاز سلول سرطانی را بگیرد یا مثال بیمار دچار تومور مغزی است و دارو را مستقیما اینتراتکال تزریق میکنیم تا مستقیما از سد خونی مغزی عبور کند. یا مثال فرد سرطان مثانه دارد و ما دارو را داخل مثانه میزنیم یا مثال دچار بدخیمی در حفره Pleuralاست و ما دارو را در حفره وارد میکنیم.در همه این موارد داروی شیمی درمانی را با غلظت زیاد به محل مد نظر میرسانیم و به دنبال آن عوارض جانبی کاهش پیدا میکند و سمیت نیز کاهش پیدا میکند. استاد تا اسالید 35تدریس کردند. 15