اندیشه اسلامی 2 PDF

Document Details

Uploaded by Deleted User

دانشگاه معارف اسلامی

null

جمعی از نویسندگان

Tags

islamic_studies quran islamic_thought religious_studies

Summary

This document is a textbook titled "اندیشه اسلامی 2 (Islamic Thought 2)" published by دانشگاه معارف اسلامی (Islamic Studies University). It covers topics related to Islamic thought and studies with chapters on religious belief, Islamic studies, and prophethood The book details different perspectives and discusses critical elements of Islamic understanding. Written by multiple authors.

Full Transcript

‫برای شرکت در قرعه‌کشی‪ ،‬فقط سریال هولوگرام روی جلد کتاب را‬ ‫به شماره «‪ »30008585‬پیامک فرمایید‪.‬‬ ‫جوایز قرعه‌کشی شامل کمک هزینه عمره‪ ،‬عتبات و ‪...‬است‪.‬برای دریافت جایزه‪،‬‬ ‫ارائه کتاب با مهر فروشنده الزامی است‪.‬‬ ‫سرشناســه‪ :‬رضایــی اصفه...

‫برای شرکت در قرعه‌کشی‪ ،‬فقط سریال هولوگرام روی جلد کتاب را‬ ‫به شماره «‪ »30008585‬پیامک فرمایید‪.‬‬ ‫جوایز قرعه‌کشی شامل کمک هزینه عمره‪ ،‬عتبات و ‪...‬است‪.‬برای دریافت جایزه‪،‬‬ ‫ارائه کتاب با مهر فروشنده الزامی است‪.‬‬ ‫سرشناســه‪ :‬رضایــی اصفهانــی‪ ،‬محمدعلــی؛ ‪ 1341‬ـ ـ عنــوان و نــام پدیــدآور‪:‬‬ ‫تفســیر موضوعــی قــرآن کریــم ‪ /‬محمدعلــی رضایــی اصفهانــی‪ ،‬علــی نصیری‪،‬‬ ‫تپــور و علیرضــا کمالــی؛ نمایندگــی مقــام‬ ‫ابراهیــم کالنتــری‪ ،‬عبدالکریــم بهج ‌‬ ‫معظــم رهبــری در دانشــگاه‌ها‪ ،‬معاونــت پژوهشــی دانشــگاه معــارف اســامی‪.‬‬ ‫مشــخصات نشــر‪ :‬قــم‪ ،‬نهــاد نمایندگــی مقــام معظــم رهبــری در دانشــگاه‌ها‪،‬‬ ‫دفتــر نشــر معــارف‪.1400 ،‬مشــخصات ظاهــری‪ 216 :‬ص‪.‬شــابک‪-408-1 :‬‬ ‫‪ 978-600-441‬فروســت‪ :‬مجموعــه معــارف قــرآن و حدیــث؛ ‪ 54‬وضعیــت‬ ‫فهرست‌نویســی‪ :‬فیپــا موضــوع‪ :‬تفاســیر شــیعه ـ ـ قــرن ‪Qur'an - Shiite 14‬‬ ‫‪ hermeneutics - 20th century‬شناســه افــزوده‪ :‬علــی نصیــری‪ ،‬ابراهیــم‬ ‫کالنتــری‪ ،‬عبدالکریــم بهجت‌پــور‪ ،‬علیرضــا کمالــی‪.‬شناســه افــزوده‪ :‬نهــاد‬ ‫نمایندگــی مقــام معظــم رهبــری در دانشــگاه‌ها شناســه افــزوده‪ :‬دانشــگاه‬ ‫معــارف اســامی‪ ،‬معاونــت پژوهشــی شناســه افــزوده‪ :‬نهــاد نمایندگــی مقــام‬ ‫معظــم رهبــری در دانشــگاه‌ها‪ ،‬دفتــر نشــر معــارف رده‌‌بنــدی کنگــره‪98 :‬‬ ‫‪ BP‬رده‌بنــدی دیویــی‪ 297/179 :‬شــماره کتاب‌شناســی ملــی‪8551682 :‬‬ ‫استاد محترم و دانشجوی عزیز‬ ‫خواهشمند است با ارائه دیدگاه‌های خود ما را در رفع نواقص و ارتقای کتاب یاری بخشید‪.‬‬ ‫صندوق پستی‪ 6173 :‬ـــ ‪37155‬‬ ‫اندیشه اسالمی (‪)2‬‬ ‫نویسنده‬ ‫جمعی از نویسندگان‬ ‫‪4‬‬ ‫مجموعه مبانی نظری اسالم ‪74‬‬ ‫اندیشه اسالمی (‪)2‬‬ ‫تألیــف‪ :‬جمعــی از نویســندگان نهــاد نمایندگــی مقــام معظــم رهبــری در دانشــگاه‌ها معاونــت‬ ‫بازبینــی نهایــی‪ :‬سیدســعید‬ ‫ویراســتار ‪ :‬زهــرا جعفــری‬ ‫پژوهشــی دانشــگاه معــارف اســامی‬ ‫روحانــی صفح ـه‌آرا‪ :‬حســین قاســمیان ناشــر ‪ :‬دفتــر نشــر معــارف نوبــت چــاپ‪ :‬اول‪ ،‬تابســتان‬ ‫شــابک ؟ ‪ -‬؟ ‪978 - 600 - 441 -‬‬ ‫قیمــت ‪ 50.000‬تومــان‬ ‫شــمارگان‪ 5000 :‬نســخه‬ ‫‪1401‬‬ ‫مراکز پخش‬ ‫مدیریـ ــت پخـ ــش دفتـ ــر نشـ ــر معـ ــارف‪ :‬قـ ــم‪ ،‬خیابـ ــان شـ ــهدا‪ ،‬کوچـ ــه ‪ ،32‬شـ ــماره ‪ ،3‬تلفـ ــن و نمابـ ــر‪37740004 :‬‬ ‫اراک‪ 086-32229038 :‬ارومیه‪ 044-32254641 :‬اصفهان‪ 031-32351341 :‬اهواز‪ 061-32238000 :‬تهران‪021-88911212 :‬‬ ‫خرم‌آباد‪ 066-33222371 :‬رشت‪ 013-33334569 :‬زنجان‪ 024-33366425 :‬ایالم‪ 09107755188 :‬بجنورد‪-32212283 :‬‬ ‫‪ 058‬بندرعباس‪ 076-33617557 :‬بیرجند‪ 056-32224179 :‬ساری‪ 011-33253020 :‬شهرکرد‪ 038-32243222 :‬شیراز‪:‬‬ ‫‪ 071-32344614‬قزوین‪ 028-33240076 :‬قم‪ 025-37735451 :‬کرج‪ 026-34435290 :‬کرمان‪034-32231466 :‬‬ ‫کرمانشاه‪ 083-37238411 :‬گرگان‪ 017-32237880 :‬مشهد‪ 051-32220119 :‬یاسوج‪ 09107755185 :‬یزد‪035-36230331 :‬‬ ‫کلیه حقوق محفوظ است‬ ‫نشانى الكترونیكی‪E-mail: [email protected] :‬؛ پایگاه اینترنتی‪www.ketabroom.ir :‬‬ ‫سخن آغازین‬ ‫تعریف و تبیین معارف وحیانی قرآن و اهل‌بیت؟مهع؟ برای نسل نوخاسته و پرسشگر‪ ،‬رسالتی‬ ‫سترگ برای محققان‪ ،‬اندیشمندان و استادان معارف اسالمی است‪.‬دانشجوی امروز‪،‬‬ ‫در برخورد با ایده‌ها و حوزه‌های مختلف نوین در زمینه‌های علمی و فرهنگی‪ ،‬با انبوهی‬ ‫از پرسش‌های معرفتی‪ ،‬اعتقادی‪ ،‬رفتاری و ‪...‬رو‌در‌رو و در كالس معارف اسالمی حاضر‬ ‫می‌شود و انتظار پاسخ روشن و مستدل دارد‪.‬فطرت پاك جوان آماده است تا ازطریق بیان‬ ‫شیوای استاد معارف اسالمی به حقایق واالی اسالم معرفت پیدا كند و از آن به افق‌های‬ ‫بلندتر معنوی و آرمان‌های واالتر رهنمون شود‪.‬در این میان‪ ،‬به‌روز‌بودن محتوای دروس‬ ‫نیزاغآ نخس‬ ‫معارف اسالمی‪ ،‬ضرورتی ناگزیر است‪.‬از میان دروس معارف اسالمی‪ ،‬دو درس «اندیشه‬ ‫اسالمی ‪ »1‬و «اندیشه اسالمی ‪ »2‬به اقتضاء ماهیت استداللی خود‪ ،‬باید با ظرافت و دقت‬ ‫بیشتری مسائل مبنایی و سازنده بنیان‌های فكری و اعتقادی را بررسی و تبیین كند‪.‬‬ ‫‪5‬‬ ‫دانشگاه معارف اسالمی طی سالیان متمادی در حد امكان كوشیده است ضمن بهره‌گیری‬ ‫از قوت علمی و پژوهشی خود‪ ،‬كتاب‌های درسی معارف اسالمی را براساس سرفصل‌های‬ ‫مصوب شورای عالی انقالب فرهنگی تدوین و به استادان محترم معارف اسالمی و‬ ‫دانشجویان عزیز تقدیم كند‪.‬‬ ‫متن حاضر‪ ،‬یكی از ده عنوان از دروس معارف اسالمی است كه معاونت آموزشی نهاد‬ ‫نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها در طرح كوتاه‌مدت تحول دروس معارف‬ ‫اسالمی در دستور تولید قرار داد و پس از نظرخواهی از استادان محترم معارف اسالمی‪،‬‬ ‫سرفصل‌ها و مباحث مطر ح‌شده در این اثر را به‌عنوان ّ‬ ‫مصوب شورای معارف اسالمی به‬ ‫دانشگاه معارف ابالغ كرد‪.‬درنهایت‪ ،‬متن به‌صورت حاضر تولید و منتشر شد‪.‬‬ ‫امید است استادان معارف اسالمی‪ ،‬همچون گذشته‪ ،‬با دقت و مهارت خویش نقص‌ها‬ ‫و كاستی‌های احتمالی این كتاب و كتب دیگر طرح یادشده را به‌خوبی جبران كنند و در‬ ‫مسیر ارشاد و ابالغ معارف نورانی قرآن و اهل‌بیت؟مهع؟ به جوانان امروز هرچه بیشتر قرین‬ ‫توفیق باشند‪.‬‬ ‫بی‌گمان استاد توانمند می‌تواند همه نقص‌های هر متن درسی را جبران و با بهره‌برداری‬ ‫از روش‌های كارآمد آموزشی‪ ،‬فراگیران را با عمق و دقت معارف وحیانی اسالم آشنا و مأنوس‬ ‫سازد‪.‬‬ ‫دانشگاه معارف اسالمی از نویسندگان محترم كه سرفصل اعالمی را در قالب متن درسی‬ ‫حاضر تدوین و تألیف كرده‌اند است تشكر می‌كند‪.‬همچنین برای دیگر همكاران‪ ،‬جناب‬ ‫حجت‌االسالم دكتر سید اباذر نبویان‪ ،‬دبیر محترم گروه پژوهشی مبانی نظری اسالم‪،‬‬ ‫جناب آقای دكتر سید روح‌اهلل پرهیزكاری‪ ،‬مدیر محترم برنامه‌ریزی و تدوین متون درسی‬ ‫و نیز جناب آقای دكتر سید سعید روحانی‪ ،‬مدیر محترم امور پژوهشی‪ ،‬سالمت و سعادت‬ ‫روزافزون را مسئلت می‌كند‪.‬نظرهای عالمانه و راهگشای استادان و محققان ارجمند‪،‬‬ ‫همواره در ارتقاء و روزآمدی آثار تولیدی مؤثر و مغتنم است‪.‬‬ ‫اندیشه اسالمی ‪2‬‬ ‫معاونت پژوهشی دانشگاه معارف اسالمی‬ ‫‪6‬‬ ‫سخن آغازین‬ ‫‪5‬‬ ‫فصل اول‪:‬‬ ‫ایمان دینی‬ ‫درس اول‪ :‬چیستی دین و ایمان دینی‬ ‫‪15‬‬ ‫‪.1‬امید و آرامش‬ ‫‪15‬‬ ‫‪.2‬مكاتب و آرمان‌ها‬ ‫‪15‬‬ ‫‪.3‬خواسته‌ها یا نیازها‬ ‫‪16‬‬ ‫‪.4‬هدف و معنای زندگی‬ ‫‪17‬‬ ‫بلاطم تسرهف‬ ‫‪.5‬حیات جاودانه و دین‬ ‫‪18‬‬ ‫‪.6‬چیستی دین‬ ‫‪21‬‬ ‫‪.7‬ایمان دینی‬ ‫‪23‬‬ ‫چكیده درس‬ ‫‪25‬‬ ‫‪7‬‬ ‫برای مطالعه و پژوهش‬ ‫‪25‬‬ ‫درس دوم‪ :‬دین‏‌گرایی انسان‬ ‫‪26‬‬ ‫‪.1‬دین در تاریخ بشریت‬ ‫‪26‬‬ ‫‪.2‬چیستی دین‬ ‫‪27‬‬ ‫‪.3‬عامل دین‌گرایی انسان‬ ‫‪28‬‬ ‫یك‪.‬نظریه فطرت حق‌گرا‬ ‫‪28‬‬ ‫دو‪.‬نظریه‌های انسان‌مدار در دین‌گرایی انسان‬ ‫‪33‬‬ ‫الف) دیدگاه‌های روان‌شناسانه در دین‌گرایی انسان‬ ‫‪33‬‬ ‫ب) دیدگاه‌های جامعه‌شناسانه در دین‌گرایی انسان‬ ‫‪35‬‬ ‫چكیده درس‬ ‫‪37‬‬ ‫برای مطالعه و پژوهش‬ ‫‪37‬‬ ‫درس سوم‪ :‬كاركردهای دین‬ ‫‪38‬‬ ‫‪.1‬دین و انسان؛ نیاز و انتظار‬ ‫‪38‬‬ ‫‪.2‬كاركردهای فردی دین‬ ‫‪39‬‬ ‫یك‪.‬آ گاهی‌بخشی‬ ‫‪39‬‬ ‫دو‪.‬رفع ترس و تنهایی‬ ‫‪40‬‬ ‫سه‪.‬پاسخ به عطش جاودانگی‬ ‫‪42‬‬ ‫چهار‪.‬كاهش رنج و افزایش صبر‬ ‫‪43‬‬ ‫‪.3‬كاركردهای اجتماعی دین‬ ‫‪46‬‬ ‫یك‪.‬انسجام‌بخشی به حیات اجتماعی‬ ‫‪46‬‬ ‫دو‪.‬ترویج و توسعه عدالت‬ ‫‪47‬‬ ‫سه‪.‬ترویج ارزش‌های اخالقی‬ ‫‪48‬‬ ‫چكیده درس‬ ‫‪49‬‬ ‫برای مطالعه و پژوهش‬ ‫‪49‬‬ ‫اندیشه اسالمی ‪2‬‬ ‫فصل دوم‪:‬‬ ‫اسالم‏‌شناسی‬ ‫درس چهارم‪ :‬بعثت و نبوت‬ ‫‪53‬‬ ‫‪.1‬بعثت‪ ،‬ارتباط خدا و خلق‬ ‫‪53‬‬ ‫‪.2‬بعثت و حكمت خدا‬ ‫‪54‬‬ ‫‪8‬‬ ‫‪.3‬چیستی وحی‬ ‫‪56‬‬ ‫‪.4‬عقالنیت وحی‬ ‫‪61‬‬ ‫چكیده درس‬ ‫‪61‬‬ ‫برای مطالعه و پژوهش‬ ‫‪61‬‬ ‫درس پنجم‪ :‬ویژگی‏‌های پیامبران و پیامبر اسالم؟ص؟‬ ‫‪63‬‬ ‫‪.1‬انبیاء؛ برگزیدگان خدا‬ ‫‪63‬‬ ‫‪.2‬ویژگی‌های پیامبران‬ ‫‪64‬‬ ‫یك‪.‬علم غیب‬ ‫‪64‬‬ ‫دو‪.‬عصمت‬ ‫‪66‬‬ ‫الف) ضرورت عصمت انبیاء‬ ‫‪69‬‬ ‫ب) نسبت‌دادن گناه به برخی انبیاء‬ ‫‪70‬‬ ‫سه‪.‬معجزه‬ ‫‪71‬‬ ‫الف) تفاوت‌های معجزه با سحر و جادو‬ ‫‪72‬‬ ‫ب) معجزه و قانون علیت‬ ‫‪73‬‬ ‫‪.3‬ویژگی‌های پیامبر اسالم؟ص؟‬ ‫‪74‬‬ ‫یك‪.‬خاتمیت‬ ‫‪74‬‬ ‫مالك خاتمیت در اندیشه اسالمی‬ ‫‪75‬‬ ‫دو‪.‬قرآن؛ معجزه جاوید‬ ‫‪77‬‬ ‫چكیده درس‬ ‫‪78‬‬ ‫برای مطالعه و پژوهش‬ ‫‪79‬‬ ‫درس ششم‪ :‬عقل و دین‬ ‫‪80‬‬ ‫‪.1‬مسئله عقل و دین‬ ‫‪80‬‬ ‫‪.2‬نسبت میان عقل و دین در جهان مسیحیت‬ ‫‪81‬‬ ‫یك‪.‬عقل‌گراییحداكثری‬ ‫‪82‬‬ ‫بلاطم تسرهف‬ ‫دو‪.‬ایمان‌گرایی‬ ‫‪83‬‬ ‫سه‪.‬عقل‌گراییانتقادی‬ ‫‪84‬‬ ‫‪.3‬نسبت عقل و دین در جهان اسالم‬ ‫‪84‬‬ ‫یك‪.‬چیستی و كاركردهای عقل در فرهنگ اسالمی‬ ‫‪85‬‬ ‫‪9‬‬ ‫الف) چیستی عقل در فرهنگ اسالمی‬ ‫‪85‬‬ ‫ب) كاركردهای عقل در منابع حكمت و اندیشه اسالمی‬ ‫‪86‬‬ ‫‪.1‬كاركردهای قطعی عقل‬ ‫‪87‬‬ ‫‪.2‬كاركردهای ظنی عقل‬ ‫‪87‬‬ ‫دو‪.‬عقل‌گرایی اعتدالی؛ نظریه اندیشه اسالمی‬ ‫‪89‬‬ ‫سه‪.‬نسبت‌های چهارگانه عقل و نقل‬ ‫‪90‬‬ ‫چكیده درس‬ ‫‪91‬‬ ‫برای مطالعه و پژوهش‬ ‫‪92‬‬ ‫درس هفتم‪ :‬علم و دین‬ ‫‪93‬‬ ‫‪.1‬مسئله علم و دین‬ ‫‪93‬‬ ‫‪.2‬چیستی علم‬ ‫‪94‬‬ ‫‪.3‬نسبت میان علم و دین در جهان مسیحیت‬ ‫‪95‬‬ ‫‪.4‬نسبت میان علم و دین در جهان اسالم‬ ‫‪98‬‬ ‫‪.5‬انواع نسبت میان علم و دین‬ ‫‪99‬‬ ‫یك‪.‬نظریه تداخل علم و دین‬ ‫‪99‬‬ ‫دو‪.‬نظریه تعارض میان علم و دین‬ ‫‪99‬‬ ‫سه‪.‬نظریه تمایز میان علم و دین‬ ‫‪100‬‬ ‫چهار‪.‬نظریه سازگاری میان علم و دین‬ ‫‪101‬‬ ‫‪.6‬راه‌حل‌هایی برای رفع تعارض میان علم و دین‬ ‫‪101‬‬ ‫‪.7‬نظریه علم دینی‬ ‫‪103‬‬ ‫چهار بیان از تأثیر متافیزیك دینی در علم‬ ‫‪104‬‬ ‫یك‪.‬تأثیر متافیزیك دینی در فرضیه‌های علمی‬ ‫‪104‬‬ ‫دو‪.‬تأثیر متافیزیك دینی در انگیزه عالمان تجربی‬ ‫‪105‬‬ ‫سه‪.‬تأثیر متافیزیك دینی در مبادی و مسلمات علوم تجربی‬ ‫‪105‬‬ ‫چهار‪.‬تأثیر متافیزیك دینی در روش‌ها و اهداف علوم تجربی‬ ‫‪106‬‬ ‫اندیشه اسالمی ‪2‬‬ ‫چكیده درس‬ ‫‪106‬‬ ‫برای مطالعه و پژوهش‬ ‫‪107‬‬ ‫فصل سوم‪:‬‬ ‫امامت‬ ‫‪10‬‬ ‫درس هشتم‪ :‬امامت و امام در اسالم‬ ‫‪111‬‬ ‫‪.1‬معناشناسی امامت و امام‬ ‫‪111‬‬ ‫‪.2‬نسبت میان امامت و خالفت‬ ‫‪114‬‬ ‫‪.3‬ضرورت امامت و امام‬ ‫‪116‬‬ ‫یك‪.‬هدایت؛ لطف ضروری از خداوند‬ ‫‪116‬‬ ‫دو‪.‬تأمین مصالح بشر‬ ‫‪118‬‬ ‫‪.4‬ویژگی‌های امامت و امام‬ ‫‪119‬‬ ‫یك‪.‬عصمت‬ ‫‪119‬‬ ‫دو‪.‬نصب از‌سوی خدا و رسول‬ ‫‪121‬‬ ‫چكیده درس‬ ‫‪124‬‬ ‫برای مطالعه و پژوهش‬ ‫‪125‬‬ ‫درس نهم‪ :‬امامت‪ ،‬امت و والیت‬ ‫‪126‬‬ ‫‪.1‬معنای «امت»‬ ‫‪126‬‬ ‫یك‪.‬ارتباط ّامت با امام‬ ‫‪129‬‬ ‫دو‪.‬فلسفه و كاركردهای امام و امامت‬ ‫‪129‬‬ ‫الف) هدایت‬ ‫‪129‬‬ ‫ب) مرجعیت در معرفت و رفتار دینی‬ ‫‪131‬‬ ‫ج) حكومت‬ ‫‪134‬‬ ‫‪.2‬والیت و امامت‬ ‫‪136‬‬ ‫یك‪.‬والیت تكوینی‬ ‫‪137‬‬ ‫دو‪.‬والیت تشریعی‬ ‫‪139‬‬ ‫چكیده درس‬ ‫‪140‬‬ ‫برای مطالعه و پژوهش‬ ‫‪140‬‬ ‫درس دهم‪ :‬امامت علی؟ع؟ و فرزندان معصوم ایشان‬ ‫‪141‬‬ ‫بلاطم تسرهف‬ ‫‪.1‬معیارهای عقلی تعیین مصداق امام‬ ‫‪141‬‬ ‫‪«.2‬نص» و تعیین مصداق امام‬ ‫‪142‬‬ ‫‪.3‬نصوص امامت علی؟ع؟‬ ‫‪143‬‬ ‫یك‪.‬آیه انذار‬ ‫‪144‬‬ ‫‪11‬‬ ‫دو‪.‬آیه والیت‬ ‫‪145‬‬ ‫سه‪.‬آیه تبلیغ‬ ‫‪146‬‬ ‫چهار‪.‬آیه اطاعت‬ ‫‪149‬‬ ‫پنج‪.‬حدیثثقلین‬ ‫‪150‬‬ ‫شش‪.‬حدیث اثنی عشر خلیفه‬ ‫‪151‬‬ ‫چكیدهفصل‬ ‫‪151‬‬ ‫برای مطالعه و پژوهش‬ ‫‪152‬‬ ‫فصلچهارم‪:‬‬ ‫منجی‌‏گرایی و مهدویت‬ ‫درس یازدهم‪ :‬منجی‌‏گرایی در ادیان و مهدویت در اسالم‬ ‫‪155‬‬ ‫‪.1‬موعود و منجی در ادیان‬ ‫‪155‬‬ ‫‪.2‬مهدویت در اسالم‬ ‫‪157‬‬ ‫یك‪.‬آموزه مهدویت در دیدگاه اهل سنت‬ ‫‪158‬‬ ‫دو‪.‬آموزه مهدویت در دیدگاه شیعه‬ ‫‪159‬‬ ‫چكیده درس‬ ‫‪167‬‬ ‫برای مطالعه و پژوهش‬ ‫‪167‬‬ ‫درس دوازدهم‪ :‬انتظار‪ ،‬ظهور و حكومت مهدی‬ ‫‪168‬‬ ‫‪.1‬امام غایب و انتظار‬ ‫‪168‬‬ ‫‪.2‬شرایط ظهور و منتظران‬ ‫‪172‬‬ ‫‪.3‬حكومت مهدوی‬ ‫‪173‬‬ ‫چكیده درس‬ ‫‪175‬‬ ‫برای مطالعه و پژوهش‬ ‫‪176‬‬ ‫فصلپنجم‪:‬‬ ‫اندیشه اسالمی ‪2‬‬ ‫والیت فقیه‬ ‫درس سیزدهم‪ :‬چیستی و مبانی والیت فقیه‬ ‫‪179‬‬ ‫‪.1‬جامعه اسالمی در دوره غیبت‬ ‫‪179‬‬ ‫‪.2‬ریشه و پیشینه والیت فقیه‬ ‫‪182‬‬ ‫‪.3‬دالیل والیت فقیه‬ ‫‪183‬‬ ‫‪12‬‬ ‫یك‪.‬والیت فقیه؛ امتداد والیت معصومان؟مهع؟‬ ‫‪183‬‬ ‫دو‪.‬توقیع (نامه) امام مهدی؟جع؟‬ ‫‪184‬‬ ‫سه‪.‬حدیث مقبوله عمر بن حنظله‬ ‫‪185‬‬ ‫‪.4‬والیت فقیه و شئون حكومت‬ ‫‪185‬‬ ‫چكیده درس‬ ‫‪187‬‬ ‫برای مطالعه و پژوهش‬ ‫‪187‬‬ ‫درس چهاردهم‪ :‬والیت فقیه‪ ،‬حكومت و مردم‬ ‫‪188‬‬ ‫‪.1‬فقیه و حكومت بر مردم‬ ‫‪188‬‬ ‫‪.2‬حكومت اسالمی و مردم‌ساالری‬ ‫‪194‬‬ ‫چكیده درس‬ ‫‪196‬‬ ‫برای مطالعه و پژوهش‬ ‫‪196‬‬ ‫فهرست منابع‬ ‫‪199‬‬ ‫فصل اول‪:‬‬ ‫ایماندینی‬ ‫درس اول‪ :‬چیستی و جایگاه دین و ایمان دینی‬ ‫درس دوم‪ :‬دین‌گرایی انسان‬ ‫درس سوم‪ :‬كاركردهای دین‬ ‫درس اول‪ :‬چیستی دین و ایمان دینی‬ ‫از دانشجوی گرامی انتظار می‌رود پس از مطالعه این درس‪:‬‬ ‫با توجه به خواسته اساسی و كانونی انسان‪ ،‬ضرورت و ارزش دین را در حیات‬ ‫‪1‬‬ ‫انسان توضیح دهد؛‬ ‫معنای دین و ایمان دینی و ارتباط آن‌دو را با وجود انسان شرح دهد‪.‬‬ ‫‪2‬‬ ‫‪:‬لوا لصف ینید نامیا‬ ‫‪.1‬امید و آرامش‬ ‫زندگی بدون امید به آینده و آرامش‪ ،‬ناخوشایند و دشوار است‪.‬از‌این‌رو‪ ،‬انسان همواره‬ ‫می‌كوشد مایه امید و كانون اطمینان و آرامشی بیابد‪.‬برخی انسان‌ها به ثروت‪ ،‬دسته‌ای به‬ ‫قدرت‪ ،‬گروهی به خویشاوندان خود و عده‌ای نیز به معبودی واال امید می‌بندند و دلبسته‬ ‫می‌شوند؛ اما كدام‌یك به مراد خویش؛ یعنی به آرامش و اطمینان درونی می‌رسد؟‬ ‫‪15‬‬ ‫با دشواری‌های بی‌شمار زندگی‪ ،‬بسیار اندك‌اند آنان‌كه در درون خویش‪ ،‬آرام و خشنودند و‬ ‫برای دیگران نیز آرامش و خشنودی می‌آفرینند‪.‬چنین انسان‌هایی اندك؛ اما برای دیگران‬ ‫ارجمندند؛ زیرا گمشده‌ای را به‌دست آورده‌اند و به دیگران ارزانی می‌دارند كه همه انسان‌ها‬ ‫ینید نامیا و نید یتسیچ ‪:‬لوا سرد‬ ‫در پی آن‌اند‪.‬‬ ‫آنان‌كه ناآرام و مضطرب‌اند چه كم دارند و آنان‌كه آرام و مطمئن‌اند چه یافته‌اند؟ كدام‬ ‫مقصد و منبع‪ ،‬ناامیدی و درماندگی را می‌زداید و نور امید و خشنودی را بر دل انسان‬ ‫می‌تاباند؟ از كجا و چگونه می‌توان این گوهر گران‌بها را به‌‌دست آورد و نگاه داشت؟ این‬ ‫پرسش‌ها در زندگی همه انسان‌ها فراگیرند؛ چنان‌كه پیر و جوان جهان امروز و دیروز در پی‬ ‫‌پاسخ آن بوده و هستند؛ اما آیا كسی پاسخی برای چنین پرسش‌هایی دارد؟‬ ‫‪.2‬مكاتب و آرمان‌ها‬ ‫در طول تاریخ‪ ،‬مكاتب مختلف دعوتنامه‌های بسیاری برای انسان فرستادند‪.‬همه این‬ ‫مكاتب خود را برحق و برآورنده نیازها و آرمان‌های انسان می‌نامند و به او وعده آرامش و‬ ‫خوشبختی می‌دهند؛ اما نخست باید پرسید‪ :‬به چه دلیل خود را برحق می‌خوانند؟ از كجا‬ ‫كه آن وعده‌ها دست‌یافتنی باشد؟ چگونه می‌توان به این دعوت‌ها و وعده‌ها اعتماد كرد؟‬ ‫با نگاهی به انسان و خواسته‌های خودآ گاه و ناخودآ گاه او پاسخ نیمی از این پرسش‌ها‬ ‫به‌‌دست می‌آید‪.‬خواسته كانونی انسان‪« ،‬هرچه برتر‌شدن و برتر‌ماندن» است‪.‬همه‬ ‫كوشش‌های انسان برای به‌دست‌آوردن چیزی است كه با آن احساس «برتر‌بودن» كند؛‬ ‫بنابراین‪ ،‬مكتب و گرایش مطلوب انسان باید این خواسته او را برآورده كند یا راه و ابزار‬ ‫دستیابی به آن را نشان دهد‪.‬‬ ‫انسان‪ ،‬مكتب و آیینی را بر می‌گزیند كه آرمان‌ها و وعده‌هایش با خواسته درونی او بیشتر‬ ‫همخوان باشد؛ مثًال اگر معیار كسی‪« ،‬لذت‌بردن» باشد‪ ،‬آیینی را انتخاب می‌كند كه هدف‬ ‫اندیشه اسالمی ‪2‬‬ ‫اصلی‌اش كسب لذت باشد یا بیشتر از دیگر مكاتب‪ ،‬در پی تأمین لذت‌ها باشد‪.‬اگر معیار و‬ ‫آرمان كسی كسب قدرت‪ ،‬لذت‪ ،‬آسایش یا دانش باشد‪ ،‬در پی مكتب و آیینی خواهد رفت‬ ‫كه به تصور او آن خواسته را بیشتر و بهتر تأمین می‌كند‪.‬‬ ‫‪16‬‬ ‫‪.3‬خواسته‌ها یا نیازها‬ ‫آدمی نیازها و خواسته‌هایی دارد‪.‬گاه او از برخی نیازهای حقیقی خود بی‌خبر است و بدون‬ ‫آنكه به نیاز خود بیندیشد‪ ،‬برای برآوردن خواسته‌هایی می‌كوشد‪.‬حال باید پرسید‪ :‬از میان‬ ‫«نیازها» و «خواسته‌ها» كدام‌یك اصل و پایه است و كدام‌یك فرع و پیرو؟ با برآورده‌نشدن‬ ‫كدام نیاز و خواسته ‌‪ ،‬دچار نقص و خسارت می‌شود؟ كدام‌یك نیاز حقیقی او است و كدام‬ ‫ممكن است كاذب باشد؟ بسیار پیش می‌آید كه انسان نمی‌تواند نیاز حقیقی خود را از نیاز‬ ‫كاذب و خواسته صحیح خود را از خواسته نادرست تمییز دهد‪.‬همانند فردی بیمار كه‬ ‫غذای خاصی را می‌خواهد كه از‌نظر طبیب‪ ،‬برایش ضرر یا خطر دارد؛ همچنان‌كه دارویی‬ ‫كه درمانگر برای بازگشت سالمتی‌اش تجویز می‌كند‪ ،‬در مذاق او تلخ؛ اما در‌ حقیقت‪ ،‬برای‬ ‫سالمتی‌اش مفید است‪.‬نیازها و خواسته‌های درونی و روحی انسان نیز چنین است‪.‬بسیاری‬ ‫از اوقات چیزی را دوست دارد كه در‌حقیقت برایش مضر و خطرناك است و چه بسیار پیش‬ ‫می‌آید كه از آنچه برای سالمتی روح و جانش مفید و ضروری است‪ ،‬بی‌خبر یا متنفر است‪.‬‬ ‫برای حل این مسئله‪ ،‬انسان باید از چیستی و ابعاد هستی خود آ گاه باشد و بداند كه از‬ ‫كجا آمده‌است‪ ،‬برای چه آمده‌است‪ ،‬در كجاست و به كجا خواهد رفت؛ همچنان‌كه در این‬ ‫دو بیت مشهور آمده‪:‬‬ ‫كــه چــرا غافــل از احــوال دل خویشــتنم‬ ‫روزهافكر منایناستوهمهشبسخنم‬ ‫بــه كجــا م ـی‌روم آخــر ننمایــی وطنــم‬ ‫از كجــا آمــده‌ام آمدنــم بهــر چــه بــود‬ ‫انسان با توجه به هستی و ویژگی‌های خود‪ ،‬ابعادی را می‌یابد كه موجب تمایز خواسته‌ها‬ ‫از نیازها و منشأ پاالیش و گزینش دقیق آنها می‌شود‪.‬این همان است كه اندیشمندان‬ ‫امروزی‪« ،‬هدف زندگی» یا «معنای زندگی» نامیده‌اند‪.‬‬ ‫‪:‬لوا لصف ینید نامیا‬ ‫♦بیندیشیم‬ ‫دانشجوی گرامی! این دو پرسش را با دوستان و استاد خود بررسی كنید و پاسخ دهید‪:‬‬ ‫‪.1‬آیا انسان می‌تواند بدون دل‌بستگی به چیزی‪ ،‬به زندگی ادامه دهد؟‬ ‫‪.2‬چه چیزی ارزش دل‌بستگی حقیقی و نهایی انسان را دارد؟‬ ‫‪17‬‬ ‫‪.4‬هدف و معنای زندگی‬ ‫«هدف و معنای زندگی چیست؟» برای پاسخ به این پرسش‪ ،‬باید دانست كه خود زندگی‬ ‫چیست‪ ،‬سپس به تالش انسان برای حفظ زندگی خود نگریست‪.‬زندگی برای كسانی كه‬ ‫ینید نامیا و نید یتسیچ ‪:‬لوا سرد‬ ‫توان درك ابعاد گسترده و متنوع آن را ندارند‪ ،‬فقط پدیده‌ای شخصی و محدود به كارهای‬ ‫شخصی است؛ اما برای آنان‌كه زندگی را جزئی از پهنه هستی و مرحله‌ای از حركت به‌سوی‬ ‫َ‬ ‫جاودانگی می‌بینند‪ ،‬زندگی قطعه‌ای از آهنگ كل عالم و گامی به‌سوی نیل به كمال مطلق‬ ‫است‪.‬‬ ‫‪1‬‬ ‫در حالت عادی‪ ،‬انسان توان خود را صرف ادامه زندگی‪ ،‬بهبود كیفیت آن و محافظت‬ ‫از آن می‌كند‪.‬تغذیه و رشد برای او مهم است و برای حفظ سالمتی‪ ،‬رفع آسیب‌ها‪ ،‬گریز از‬ ‫خطرات و درمان بیماری‌ها می‌كوشد‪.‬شاید بتوان گفت انسان بیش از هرچیز برای حفظ‬ ‫حیات تالش می‌كند‪ 2‬و این برایش ارزشی ویژه دارد؛ از‌این‌رو‪ ،‬باید معنای زندگی را نیز در‬ ‫‪.1‬جعفری‪ ،‬فلسفه و هدف زندگی‪ ،‬ص ‪ 19‬و ‪.20‬‬ ‫‪.2‬ر ‪.‬ك‪ :‬مطهری‪ ،‬مجموعه آثار‪ ،‬ج ‪ ، 16‬ص ‪.23 - 26‬‬ ‫همین درجه از اهمیت جست‌وجو كرد‪.‬اگر زندگی معنا و هدفی دارد‪ ،‬باید هم‌طراز تالش‬ ‫انسان برای حفظ آن باشد‪.‬بیشترین همت و تالش انسان صرف حفظ حیات می‌شود؛‬ ‫بنابراین‪ ،‬معنای زندگی نیز باید ناظر به همین جدی‌ترین و مهم‌ترین دارایی انسان باشد‪.‬‬ ‫هدف و معنای زندگی‪ ،‬همان حقیقتی است كه توانایی‪ ،‬آ گاهی و شوق انسان را به‌سوی‬ ‫خود می‌كشد و انسان برای به‌دست‌آوردن و جاودانه‌داشتن آن همیشه در كوشش است‪.‬‬ ‫‪1‬‬ ‫اكنون باید پرسید آیا مبدأ و حقیقتی وجود دارد كه این خواسته جایگزین‌ناپذیر انسان را‬ ‫تأمین كند یا دست‌كم راه و ابزار تحصیل و تأمین آن را به انسان نشان دهد و بیاموزد؟ شاید‬ ‫بتوان گفت بسیاری از مكاتب و آیین‌ها و گرایش‌ها در دنیا با تمركز بر این نكته كوشیده‌اند‬ ‫توجه انسان را به خود جلب كنند‪.‬برخی نیز توان پاسخ نداشت ‌ه و صورت مسئله را پاك‬ ‫اندیشه اسالمی ‪2‬‬ ‫كرده‌اند‪.‬آنان جاودانگی را كه خواسته درونی و فطری انسان است موهوم و دست‌نیافتنی‬ ‫خوانده و حق حیات ابدی را از او گرفته‌اند‪.‬بعضی مكاتب نیز حیات ابدی را خواسته‬ ‫حقیقی و حق بجای انسان دانسته‌اند‪.‬‬ ‫‪18‬‬ ‫‪.5‬حیات جاودانه و دین‬ ‫مكاتب و آیین‌هایی كه همه حقیقت انسان را در همین حیات جسمانی دنیا خالصه‬ ‫می‌دانند و بس‪ ،‬در زندگی انسان جایی برای دین در نظر نمی‌گیرند؛ اما در مكاتب دیگری‬ ‫كه گوشه چشمی به عطش و شور جاودانگی انسان دارند‪ ،‬مجموعه‌ای گنجانده شده‬ ‫است كه در یك كلمه «دین» خوانده می‌شود‪.‬در ادیانی كه پیامبر و كتاب آسمانی دارند‪،‬‬ ‫جاودانگی اهمیتی ویژه و مفهومی عمیق دارد؛ به‌طوری‌كه اگر فقط همین عنصر جاودانگی‬ ‫از انسان گرفته شود‪ ،‬محتوای قابل‌توجهی از آن دین باقی نمی‌ماند‪.‬‬ ‫حال پرسش این است‪ :‬آیا دین ارزش و ضرورتی در حیات انسان دارد؟‬ ‫برای پاسخ به این پرسش‪ ،‬باید دو صورت از معنای «حیات» و «دین» را تعیین كنیم؛‬ ‫صورت نخست این است‪:‬‬ ‫حیات به‌معنای همین پدیده مادی و طبیعی و معمولی باشد كه همه جانداران‬ ‫دیگر نیز دارند و تنها تفاوت میان حیات انسان با حیات دیگر جانداران‪،‬‬ ‫‪.1‬جعفری‪ ،‬فلسفه و هدف زندگی‪ ،‬ص ‪.14‬‬ ‫پیچیدگی بیشتر حیات انسان است و دین نیز به‌معنای مجموعه‌ای از عقاید‬ ‫‪1‬‬ ‫پوچ و بی‌پایه و اعمالی بی‌دلیل و بی‌هدف باشد‪.‬‬ ‫در این صورت‪ ،‬دین جایگاه و ضرورتی در حیات انسان ندارد؛ بنابراین نه‌تنها نمی‌توان‬ ‫ارزش و هدفی برای آن در نظر گرفت؛ بلكه ممكن است حیات مادی و طبیعی را نیز مختل‬ ‫كند‪.‬‬ ‫صورت دوم این است‪:‬‬ ‫حیات انسان‪ ،‬به‌معنای حقیقتی هدفدار و معنادار در جهانی هدفدار و معنادار‬ ‫باشد‪ ،‬كه همه اجزا و گوشه‌گوشه آن با چهار پرسش اساسی انسان‪ ،‬یعنی «من‬ ‫‪:‬لوا لصف ینید نامیا‬ ‫كیستم»‪« ،‬از كجا آمده‌ام»‪« ،‬در كجا هستم» و «به كجا می‌روم»‪ ،‬مواجه است و‬ ‫دین نیز به‌معنای آموزه‌هایی بنیادین باشد كه در صدد معرفی هستی و چیستی‬ ‫‪2‬‬ ‫انسان به خود او و نمایاندن راه تحصیل سعادت جاودانه است‪.‬‬ ‫در این صورت‪ ،‬مسئله با مهم‌ترین خواسته انسان ارتباط دارد و ضرورتی انكارناپذیر است‪.‬‬ ‫در این حالت‪ ،‬انسان به ابعاد خود و دیگر حقایق با نگاهی هدفدار و توجهی عمیق می‌نگرد‬ ‫‪19‬‬ ‫و همواره تالش می‌كند كه لوازم و اسباب الزم برای برآوردن این خواسته بنیادین؛ یعنی‬ ‫جاودانگی را فراهم كند‪.‬او برای خود ارتباط‌هایی متنوع و همه‌جانبه تعریف می‌كند تا‬ ‫از رهگذر آن به خواسته و نیاز حقیقی خود برسد‪.‬مسیری كه چنین رویكردی پیش روی‬ ‫ینید نامیا و نید یتسیچ ‪:‬لوا سرد‬ ‫انسان قرار می‌دهد كامًال متفاوت است با مسیری كه رویكرد مادی و طبیعی به انسان و‬ ‫هستی به او نشان می‌دهد‪.‬‬ ‫برای نمونه‪ ،‬در یكی از صفحات متنی ادبی و فاخر انگلیسی‪ ،‬كلمه «‪ »is‬را در نظر بگیرید‪.‬‬ ‫آیا این كلمه كه در نگاه اولیه‪ ،‬فقط جوهری سیاه بر صفحه‌ای سفید است‪ ،‬به‌خودی‌خود‪،‬‬ ‫می‌داند در كجای صفحه قرار دارد؟ آیا او از ماقبل و مابعد خود آ گاه است؟ آیا این كلمه‬ ‫می‌داند برای ارائه چه معنایی در نوشته حضور دارد؟ آیا این كلمه از اهداف متن این كتاب‬ ‫اطالع دارد؟ و ‪...‬؟ روشن است كه این كلمه‪ ،‬به‌خودی‌خود‪ ،‬از این مطالب آ گاهی ندارد و‬ ‫‪3‬‬ ‫هرگز نمی‌توان چنین توقعی از آن داشت‪.‬‬ ‫‪.1‬جعفری‪ ،‬تكاپوی اندیشه‌ها‪ ،‬ص ‪.84‬‬ ‫‪.2‬همان‪ ،‬ص ‪ 85‬و ‪.86‬‬ ‫‪.3‬همان‪.‬‬ ‫در‌باره انسان نیز چنین است؛ اگر انسان همانند آن كلمه (جوهری بر صفحه كاغذ) از‬ ‫خویشتن خود و نیز چرایی و موقعیت و امور ماقبل و مابعد خود بی‌خبر باشد‪ ،‬طرح مسائلی‬ ‫همچون هدف زندگی‪ ،‬معنای زندگی‪ ،‬جایگاه و ضرورت دین و ‪...‬بی‌ثمر است؛ اما اگر‬ ‫انسان موجودی دارای حیات و شعور ویژه و عنصر جاودانگی‌خواهی باشد‪ ،‬جایگاه و ارزش‬ ‫دین در زندگی‪ ،‬نخستین و مهم‌ترین مطالبه انسان است؛‪ 1‬زیرا دین به معنایی كه یاد شد‪،‬‬ ‫با جاودانگی انسان گره می‌خورد‪.‬‬ ‫♦برای مطالعه بیشتر‬ ‫شهید مطهری‪ ،‬در بیان نیاز انسان به دین‪ ،‬چنین می‌گوید‪:‬‬ ‫آیا انسان برای رسیدن به سعادت نیازمند به راهنماست؟‬ ‫اندیشه اسالمی ‪2‬‬ ‫بحث در این مطلب چندان دشوار نیست‪ّ.‬اوًال باید ببینیم انسان برای رسیدن به‬ ‫سعادت چه نیازمندی‌هایی دارد و خود انسان برای رسیدن به آن نیازمندی‌ها چه اندازه‬ ‫مجهز است و چه اندازه می‌تواند خود را ّ‬ ‫مجهز كند؟‬ ‫ّ‬ ‫بدیهی است كه ا گر سعادت عبارت بود از لذت‪ ،‬و لذت هم عبارت بود از لذات جسمی‬ ‫كه انسان پا‌به‌پای رشد طبیعی و جسمانی خود از وجود آنها آ گاه می‌گردد‪ ،‬نیازی به راهنما‬ ‫‪20‬‬ ‫نبود‪.‬انسان برای رسیدن به لذاتی از‌قبیل خوردن و خوابیدن و غلبه‌كردن و آمیزش‬ ‫جنسی نیازی به رهبر و راهنما ندارد‪.‬و همچنین ا گر انسان نیازمندی خود را در ناحیه‌ای‬ ‫ً‬ ‫ّ ً‬ ‫جدا احساس كند و به‌حسب غریزه چاره آنها را نداند ممكن است تدریجا از راه علم‬ ‫و بسط صنعت به رفع پاره‌ای از آن نیازمندی‌ها توفیق یابد‪.‬انسان دچار بیماری‌هایی‬ ‫ً‬ ‫می‌گردد و به فكر چاره آنها می‌افتد و باألخره پس از سال‌ها و قرن‌ها تدریجا چاره آنها را‬ ‫پیدا می‌كند‪.‬‬ ‫ّاما مسئله سعادت‪ ،‬تنها مسئله لذات حسی نیست كه هركس به حكم غریزه ابتدایی در‬ ‫ّ‬ ‫حسی از‌قبیل بیماری‌ها‬‫جست‌وجوی آن برآید‪.‬همچنین مسئله برخی از نیازمندی‌های ّ‬ ‫نیست كه باألخره با تالش و كوشش‪ ،‬راهی به‌سوی چاره پیدا كند؛ مسئله یك نیازمندی‪،‬‬ ‫دو نیازمندی نیست‪.‬رسیدن به سعادت نیازمند به طرح یك برنامه وسیع و همه‌جانبه‌ای‬ ‫است كه انسان را به‌سوی كماالتی كه در استعداد دارد ‪ -‬خواه مادی و خواه معنوی‪،‬‬ ‫خواه اینكه خودش آنها را بشناسد و نیازمندی خود را احساس كند یا احساس نكند ‪ -‬با‬ ‫در‌نظر‌گرفتن اینكه حدا كثر خوشی و لذت و حداقل رنج و درد به انسان برسد‪ ،‬هدایت و‬ ‫رهبری كند‪.‬‬ ‫بدیهی است كه هیچ فردی قادر نیست چنین برنامه‌ای برای خود یا برای دیگران تنظیم‬ ‫‪.1‬جوادی و جعفری‪ ،‬در محضر حكیم عالمه جعفری‪ ،‬ص ‪.144‬‬ ‫كند‪.‬طرح و تنظیم برنامه سعادت‪ ،‬فرع بر این است كه انسان با تمام استعدادهای‬ ‫مكتومی كه دارد شناخته بشود؛ زیرا سعادت از شكفته‌شدن استعدادها و بروز و ظهور‬ ‫قوه‌ها پیدا می‌شود‪.‬سعادت حقیقی وقتی حاصل می‌شود كه تمام‬ ‫و فعلیت‌یافتن ّ‬ ‫استعدادهای انسانی‪ ،‬باألخص استعدادهای عالی وجود وی‪ ،‬از قوه به فعلیت برسد‪.‬‬ ‫پس انسان با همه استعدادهایش باید شناخته شود تا طرح و تنظیم چنین برنامه‌ای‬ ‫ممكن و ّ‬ ‫میسر گردد‪.‬‬ ‫توجه به اینكه با همه پیشرفت‌های عظیمی كه نصیب بشر در علم و‬ ‫از‌طرف دیگر‪ ،‬با ّ‬ ‫صنعت شده و با همه كشفیات شگفت‌آوری كه در دنیای جمادات و نباتات و جانداران‬ ‫صورت گرفته‪ ،‬انسان هنوز عنوان «موجود ناشناخته» دارد‪ ،‬پس باید قبول كرد كه هنوز‬ ‫علم بشر نتوانسته مدعی شود كه می‌تواند طرح سعادت بشر را تنظیم كند‪.‬‬ ‫‪:‬لوا لصف ینید نامیا‬ ‫پس نه‌تنها یك فرد در رسیدن به سعادت نیازمند به راهنماست؛ بلكه نوع بشر نیز چنین‬ ‫نیازمندی‌‌ای را دارد‪.‬‬ ‫ولی از‌طرف دیگر‪ ،‬آیا می‌توان قبول كرد كه چنین نیازمندی بزرگی كه نتیجه‌اش سرگشتگی‬ ‫ّ‬ ‫انسان است در كار باشد و دستگاه عظیم و منظم خلقت كه در زمینه احتیاج همواره‬ ‫شاهكارهای خود را بروز می‌دهد‪ ،‬این نیازمندی را ندیده گرفته باشد و از افق مافوق تدبیر‬ ‫انسانی‪ ،‬یعنی افق وحی‪ ،‬او را رهبری و هدایت نكند و لوح ضمیر افرادی پاك و آماده را به‬ ‫‪21‬‬ ‫انوار اشراق غیبی روشن نكند؟ ‪....‬احتیاج به چنین انسانی كه بتواند وحی الهی را بگیرد‪،‬‬ ‫در بقای نوع انسان بسی بیشتر است از احتیاج به اینكه بر روی پلك‌های چشم‪ ،‬مژگان و‬ ‫بر باالی چشم‪ ،‬ابرو و در كف قدم‪ ،‬گودی‪ ،‬و اشیایی از این قبیل در زمینه‌های دیگر كه‬ ‫ضرورتی در بقای انسان ندارد‪ ،‬پیدا شود‪.‬‬ ‫ینید نامیا و نید یتسیچ ‪:‬لوا سرد‬ ‫یگانه طرحی كه صالحیت دارد بشر آن را برنامه سعادت خود قرار دهد‪ ،‬طرحی است كه‬ ‫ً‬ ‫از‌ طریق وحی به‌وسیله انبیاء عظام تدریجا برای بشر بیان شده است و صورت كامل آن‪،‬‬ ‫‪1‬‬ ‫مقدس اسالم است‪.‬‬ ‫دین ّ‬ ‫‪.6‬چیستی دین‬ ‫دین‪ ،‬به‌دلیل پیوند با جاودانگی‌خواهی انسان‪ ،‬ارزش و جایگاهی ممتاز در زندگی او دارد‪.‬‬ ‫واژه دین را به صورت‌های گوناگون تعریف كرده‌اند‪.‬كمتر اندیشمندی است كه به انسان‬ ‫و سرنوشت و جاودانگی او توجه داشته باشد؛ اما معنایی برای این كلمه بیان یا انتخاب‬ ‫نكرده باشد‪.‬‬ ‫‪.1‬مطهری‪ ،‬مجموعه آثار‪ ،‬ج ‪ ،7‬ص ‪.77 - 78‬‬ ‫این مفهوم‪ ،‬گاه ساده و همه‌فهم دانسته شده و گاه پیچیده و دشوار؛‪ 1‬گاه برای آن‬ ‫تبیین‌هایی ساده به‌‌كار رفته است و گاه تحلیل‌هایی دقیق و متفاوت‪ 2.‬صرف‌نظر از‬ ‫توضیحات و مناقشه‌های دامنه‌دار‪ 3،‬باید گفت‪ :‬دین در لغت‪ ،‬به اطاعت‪ ،‬جزا‪ ،‬خضوع‪،‬‬ ‫تسلیم و ‪...‬معنا شده است؛‪ 4‬اما در دین‌شناسی‪ ،‬دین حق عبارت است از مجموعه آموزه‌ها‪،‬‬ ‫اعتقادات و دستورالعمل‌های وحیانی و الهی كه خدای متعال برای هدایت انسان‌ها بر‬ ‫پیامبران نازل كرده و از تحریف در امان است‪.‬این مجموعه‪ ،‬بر حقیقت وجود انسان تمركز‬ ‫دارد و راه سعادت جاودانه انسان را به او می‌نمایاند‪ 5.‬به‌بیان دیگر‪ ،‬دین مجموعه‌ای از‬ ‫ُ‬ ‫آموزه‌ها و معارف است كه به حیات دنیوی و اخروی انسان توجه و برای آن رهنمود تام و‬ ‫‪6‬‬ ‫ویژه دارد‪.‬‬ ‫اندیشه اسالمی ‪2‬‬ ‫♦نكته‬ ‫چون مصادیق دین فراوان و ابعاد و ویژگی‌های آن بسیار متنوع است‪ ،‬نمی‌توان از آن‬ ‫تعریف واحدی كرد كه همه ادیان را در بر بگیرد‪.‬از‌این‌رو‪ ،‬تعریف ذكر‌شده‪ ،‬تعریف «دین‬ ‫‪7‬‬ ‫حق» است‪.‬‬ ‫‪22‬‬ ‫مختصر آنكه معنای منتخب از دین‪ ،‬در قرآن كریم و روایات آمده است‪.‬دین در قرآن كریم‬ ‫به معناهایی همچون جزا‪ ،‬تسلیم‪ ،‬عقیده‪ ،‬آیین‪ ،‬سلطنت‪ 8‬و در روایات‪ ،‬با فراوانی باالیی‪،‬‬ ‫حب‌وبغض قلبی‪ ،‬معرفت‌داشتن‪ ،‬دوستی‌ورزیدن‪،‬‬ ‫به معناهایی ازجمله ایمان‪ ،‬یقین‪ّ ،‬‬ ‫‪9‬‬ ‫اخالق نیكو‪ ،‬نورانیت‪ ،‬عزت و مایه حیات آمده است‪.‬‬ ‫‪.1‬هیوم‪ ،‬ادیان زنده جهان‪ ،‬ص ‪.18‬‬ ‫‪.2‬الیاده‪ ،‬فرهنگ و دین‪ ،‬ص ‪.202‬‬ ‫‪.3‬همتی‪ ،‬شناخت دانش ادیان‪ ،‬ص ‪.20‬‬ ‫‪.4‬راغب اصفهانی‪ ،‬مفردات الفاظ القرآن‪ ،‬ص ‪ 697‬واژه دین‪.‬‬ ‫‪.5‬ر ‪.‬ك‪ :‬طباطبایـی‪ ،‬تفسـیر المیـزان‪ ،‬ج ‪ ،2‬ص ‪ 343‬و ج ‪ ،3‬ص ‪120‬؛ یوسـفیان‪ ،‬كالم جدیـد‪ ،‬ص ‪6‬؛ جبرئیلـی‪ ،‬فلسـفه‬ ‫دیـن و كالم جدیـد‪ ،‬ص ‪.200‬‬ ‫‪.6‬امام خمینی‪ ،‬شرح چهل حدیث‪ ،‬ص ‪.38‬‬ ‫‪.7‬ر ‪.‬ك‪ :‬جوادی آملی‪ ،‬دین‌شناسی‪ ،‬ص ‪.29‬‬ ‫‪.8‬واژه دیـن در آیـات فراوانـی ذكـر شـده اسـت‪ ،‬ازجملـه‪ :‬فاتحـه ‪3 /‬؛ بقـره ‪93 /‬؛ آل‌عمـران ‪19 /‬؛ انعـام ‪ 161 /‬و‬ ‫انفال ‪.39 /‬‬ ‫‪.9‬العروسی الحویزی‪ ،‬تفسیر نورالثقلین‪ ،‬ج ‪ ،5‬ص ‪285‬؛ محمدی ر ی‌شهری‪ ،‬میزان الحكمة‪ ،‬ج ‪ ،3‬ص ‪.395‬‬ ‫‪.7‬ایمان دینی‬ ‫اكنون كه به جاودانگی‌خواهی انسان اشاره و معنای منتخب دین روشن شد‪ ،‬باید نكته‌ای‬ ‫سرنوشت‌ساز را افزود و آن اینكه سعادت جاودانه‪ ،‬كه دین حق به آن توجهی ویژه دارد‪،‬‬ ‫تنها با اطالع و آ گاهی ذهنی از آموزه‌ها و عقاید و دستورالعمل‌های دین به‌‌دست نمی‌آید؛‬ ‫بلكه باید به آن حقایق «ایمان» داشت و همسو با آن عمل كرد‪.‬‬ ‫رفتارهای انسان گاه مربوط به امور عادی و روزمره زندگی است؛ اما برخی رفتارها به‬ ‫سرنوشت ابدی انسان مربوط است‪.‬از‌این‌رو باید درباره چنین رفتارهایی اندیشید و چرایی‬ ‫و چگونگی آنها را سنجید‪.‬اینجاست كه نقش و جایگاه ایمان دینی نمایان می‌شود‪.‬ایمان‬ ‫‪:‬لوا لصف ینید نامیا‬ ‫منشأ رفتارهای انسان است‪.‬رفتارهای متناسب با آموزه‌های دینی و هم‌راستا با سعادت‬ ‫جاودانه‪ ،‬نشان‌دهنده تحقق ایمان دینی است؛ بنابراین‪ ،‬ایمان دینی‪ ،‬به‌طور مستقیم‪ ،‬با‬ ‫سرنوشت ابدی انسان گره خورده و بود و نبود ایمان منشأ سعادت یا شقاوت ابدی او است‪.‬‬ ‫ایمان به حقایق دینی و عمل منطبق با آن‪ ،‬نه‌تنها در دنیا مایه سعادت و خشنودی است؛‬ ‫ُ‬ ‫‪23‬‬ ‫‌بلكه سرمایه سعادت و رستگاری در حیات اخروی است‪.‬‬ ‫اما ایمان چیست؟ و چگونه می‌توان به ایمان دینی رسید؟‬ ‫برای انسان سعادت‌طلب و جاودانگی‌خواه‪ ،‬ایمان‪ ،‬مطلوب و شیرین است؛ زیرا چنان‌كه‬ ‫اشاره شد‪ ،‬ایمان دینی‪ ،‬شرط دستیابی به سعادت جاودانه است‪.‬ازاین‌رو‪ ،‬باید چیستی و‬ ‫ینید نامیا و نید یتسیچ ‪:‬لوا سرد‬ ‫ابعاد ایمان را شناخت و راه تحصیل آن را آموخت‪.‬‬ ‫ایمان‪ ،‬در لغت‪ ،‬از ماده «أ م ن»‪ ،‬به‌معنای ایمنی و امنیت و نیز به‌معنای مخالف كفر آمده‬ ‫است‪ 1.‬در اصطالح دین‌شناسی و تفسیر‪ ،‬به‌معنای امری مركب از سه عنصر آمده است‪.1 :‬‬ ‫باور قلبی؛ ‪.2‬گفتار زبانی؛ ‪.3‬رفتار با اعضا (جوارح)‪ 2.‬همچنین ایمان چنین تعریف شده‬ ‫‪3‬‬ ‫است‪« :‬وقار قلبی كه عمل انسان آن را تأیید كند‪».‬‬ ‫عالوه‌براین‪ ،‬ایمان واقعیتی است كه شدت و ضعف دارد‪.‬به‌عبارت بهتر‪ ،‬ممكن است‬ ‫شخصی به حقیقتی دینی؛ مثًال وجود خدای متعالی یا حیات اخروی‪ ،‬در سطحی عمومی‬ ‫‪.1‬ابن‌منظور ‪ ،‬لسان العرب‪ ،‬ج ‪ ،1‬ص ‪.108‬‬ ‫‪.2‬شیخ صدوق‪ ،‬التوحید‪ ،‬ص ‪.180‬‬ ‫‪.3‬مجلسی‪ ،‬بحاراالنوار‪ ،‬ج ‪ ،10‬ص ‪.228‬‬ ‫و عادی ایمان داشته باشد؛ اما شخصی دیگر به همان حقیقت‪ ،‬ایمانی عمیق داشته‬ ‫باشد كه در عمق جان و دلش نفوذ دارد‪.‬بدیهی است كه رفتار این دو شخص نیز در‬ ‫برابر آن حقیقت‪ ،‬كه متعلق ایمان است‪ ،‬متفاوت است‪.‬شخص نخست ممكن است در‬ ‫دشواری‌های مختلف از التزام عملی به آموزه دینی صرف‌نظر كند؛ اما شخص دوم‪ ،‬در راه‬ ‫نگاهبانی از عقیده‌اش به آن حقیقت دینی‪ ،‬بسیاری از داشته‌ها و خواسته‌های خود را فدا‬ ‫می‌كند‪.‬‬ ‫♦بیشتر بدانیم‬ ‫ایمان هم در قرآن و روایات و هم در آثار مختلف اندیشمندان اسالمی‪ ،‬مفهومی واال‬ ‫و بسیار مهم است‪.‬با توجه به مفاد آیات قرآن كریم‪ ،‬معنای خاص ایمان‪« ،‬آ گاهی‬ ‫اندیشه اسالمی ‪2‬‬ ‫ارتقاء‌یافته و نفوذ‌یافته به قلب انسان» است‪.‬اما سخن در این است كه چگونه می‌توان‬ ‫آ گاهی از حقایقی را كه در پیام الهی آمده است‪ ،‬به تعلق قلبی تبدیل كرد‪.‬‬ ‫شاید این پرسش مهم‌تر از معنا و متعلق ایمان به‌نظر برسد‪.‬‬ ‫امام خمینی در‌این‌باره دستورالعملی را معرفی كرده است كه می‌توان مشابه آن را در‬ ‫مهارت‌های پیشنهادی علم روان‌شناسی نیز جست‪.‬این دستورالعمل به‌ظاهر ساده؛ اما‬ ‫‪24‬‬ ‫بسیار ارزشمند و مؤثر‪ ،‬در دو كتاب ایشان به نام‌های شرح چهل حدیث و شرح حدیث‬ ‫جنود عقل و جهل بیان شده است‪.‬‬ ‫از آنچه گذشت‪ ،‬این نكته به‌‌دست می‌آید كه ایمان‪ ،‬امری باطنی و قلبی است‪.‬چنان‌كه‬ ‫قرآن كریم نیز محل استقرار ایمان را‪ ،‬قلب انسان دانسته است‪ 1.‬بنابراین‪ ،‬ایمان دینی؛‬ ‫یعنی تعلق قلبی به حقایق و آموزه‌های وحیانی كه ازطریق پیامبران الهی به‌دست انسان‬ ‫رسیده است و عمل‌كردن همسو با آن حقایق و آموزه‌ها‪.‬چنین ایمانی مایه سعادت جاودانه‬ ‫‪2‬‬ ‫انسان است‪.‬‬ ‫نكته مهم دیگر اینكه در فرهنگ اسالمی‪ ،‬به‌ویژه در آیات قرآن‪ ،‬هنگام بیان راه تحصیل‬ ‫سعادت جاودانه‪ ،‬دو مفهوم ایمان و عمل صالح در كنار هم آمده‌اند؛ چراكه عمل صالح‪،‬‬ ‫امتداد ایمانی است كه در قلب انسان راسخ و مستقر شده است‪.‬قرآن كریم در آیه‌ای ویژه‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫ْ‬ ‫َ‬ ‫ْ َ‬ ‫َ‬ ‫الص ِال ُح یَ ْر ف ُع ُه؛‪ 3‬به‌سوی حق تعالی صعود می‌یابد‬ ‫می‌فرماید‪ « :‬ل ْ ه َ ْص َع ُد الكل ُم ّالط ّ ُ َوال َع َم ُل ّ‬ ‫ِی ب‬ ‫ِ‬ ‫ِإ ی ِ ی‬ ‫‪.1‬بقره ‪4 /‬؛ آل‌عمران ‪114 /‬؛ انعام ‪54 /‬؛ حجرات ‪ 14 /‬و ‪....‬‬ ‫‪.2‬درباره جاودانگی و معاد‪ ،‬در درس اندیشه اسالمی‪ 1‬به‌تفصیل بحث شده است‪.‬‬ ‫‪.3‬فاطر ‪.10 /‬‬ ‫و عمل صالح آن را باال می‌برد‪ ».‬منظور از «كلم ّ‬ ‫طیب» اعتقاد به حقایق دینی و الهی است‬ ‫و اگر عمل صالح با آن همراه شود‪ ،‬ارتقاء می‌یابد و موجب تقرب انسان به درگاه حق‌تعالی‬ ‫‪1‬‬ ‫می‌شود‪.‬‬ ‫♦چكیده درس‬ ‫‪.1‬انسان همواره در پی دستیابی به امری است كه مایه امید و خشنودی او از زندگی‬ ‫باشد؛‬ ‫‪.2‬حیات انسان‪ ،‬با جاودانگی معنا و هدف می‌یابد‪.‬از‌این‌رو‪ ،‬باید برنامه‌ای متناسب با‬ ‫این ویژگی در دست او باشد؛‬ ‫‪.3‬دین‪ ،‬مجموعه آموزه‌ها و دستورات برای دستیابی به سعادت جاودانه انسان است؛‬ ‫‪:‬لوا لصف ینید نامیا‬ ‫بنابراین میزان ضرورت و ارزش آن‪ ،‬هم‌طراز حیات انسان است؛‬ ‫‪.4‬ایمان دینی؛ یعنی آ گاهی از آموزه‌ها و دستورالعمل‌های دین و رفتار متناسب و همسو‬ ‫با آن؛ شرط اساسی برای دستیابی به سعادت جاودانه است‪.‬‬ ‫♦برای مطالعه و پژوهش‬ ‫‪ -‬امام خمینی‪ ،‬سید روح‌اهلل‪ ،‬شرح حدیث جنود عقل و جهل‪ ،‬تهران‪ ،‬مؤسسه تنظیم و‬ ‫‪25‬‬ ‫نشر آثار امام خمینی‪.1382 ،‬‬ ‫‪ -‬جوادی آملی‪ ،‬عبداهلل‪ ،‬تفسیر انسان به انسان‪ ،‬قم‪ ،‬اسرا‪.1384 ،‬‬ ‫‪ -‬یوسفیان‪ ،‬حسن‪ ،‬كالم جدید‪ ،‬قم‪ ،‬مؤسسه امام خمینی‪.1390 ،‬‬ ‫‪ -‬خسروپناه‪ ،‬عبدالحسین‪ ،‬كالم جدید‪ ،‬قم‪ ،‬مركز مطالعات و پژوهش‌های فرهنگی‪،‬‬ ‫ینید نامیا و نید یتسیچ ‪:‬لوا سرد‬ ‫‪.1383‬‬ ‫‪ -‬جوادی‪ ،‬محسن‪ ،‬نظریه ایمان‪ ،‬قم‪ ،‬دفتر نشر معارف‪.1376 ،‬‬ ‫‪.1‬ر ‪.‬ك‪ :‬طباطبایی‪ ،‬المیزان‪ ،‬ج ‪ ،17‬ص ‪.23‬‬ ‫درس دوم‪ :‬دین‏‌گرایی انسان‬ ‫از دانشجوی گرامی انتظار می‌رود پس از مطالعه این درس‪:‬‬ ‫فطرت‬ ‫ِ‬ ‫با توجه به معنای دین‪ ،‬ارتباط دین را با ابعاد درونی انسان‪ ،‬به‌ویژه‬ ‫‪1‬‬ ‫حقیقت‌طلب و مطلق‌خواه انسان تبیین كند؛‬ ‫ضمن توجه به نقاط مثبت نظریه‌های روان‌شناسی و جامعه‌شناسی در زمینه‬ ‫‪3‬‬ ‫دین‌گرایی انسان‪ ،‬كاستی‌های آن نظریه‌ها را بیان و بررسی كند‪.‬‬ ‫اندیشه اسالمی ‪2‬‬ ‫‪.1‬دین در تاریخ بشریت‬ ‫شاید نتوان قطعه‌ای از تاریخ را یافت كه انسان در آن به آیین‪ ،‬مكتب‪ ،‬مذهب یا دینی‬ ‫دل‌بستگی و توجه فردی یا جمعی نداشته باشد‪.‬تفاوتی ندارد كه دین و آیینی به‌طور‬ ‫مستقل پدیدار شده یا به‌قصد مقابله با آیین‌های دیگر ایجاد شده باشد؛ از سوی خدا آمده‬ ‫‪26‬‬ ‫باشد یا شخص یا گروهی آن را ساخته باشند‪.‬‬ ‫‪1‬‬ ‫نمونه‌هایی از رفتارهای جوامع انسانی گزارش شده است كه نشان‌ می‌دهد انسان‌ها با‬ ‫تعلق خاطر به دین‪ ،‬به موضوع جاودانگی توجهی ویژه كرده‌اند‪:‬‬ ‫در جامعه كرومگنون‪ 2‬جسد شكارچی مرده را در دخمه‌ای همراه با اشیایی؛ مانند نیزه‪،‬‬ ‫ظروف و تزئینات دفن می‌كنند؛ گویی او حیات دیگری را پیش‌رو دارد‪.‬در ژاپن مدرن‪ ،‬یك‬ ‫«ذن بودیست»‪ ،‬درباره وحدت «من» با «نا ‪ -‬من» می‌اندیشد‪.‬مسلمانان ساكن بسیاری از‬ ‫كشورها در ماه رمضان‪ ،‬از اذان صبح تا اذان مغرب روزه می‌گیرند‪.‬مسیحیان مؤمن دوهزار‬ ‫سال است كه در روز عید پاك جشن می‌گیرند و ‪....‬این شواهد نشان می‌دهد كه انسان‌ها‬ ‫‪3‬‬ ‫به‌روشنی «دینی» هستند و به‌طرزی جدی و چشمگیر‪ ،‬به حقیقتی غایی می‌اندیشند‪.‬‬ ‫‪.1‬ر ‪.‬ك‪ :‬یونگ‪ ،‬روان‌شناسی و دین‪ ،‬ص ‪1‬؛ طباطبایی‪ ،‬خالصه تعالیم اسالم‪ ،‬ص ‪.31‬‬ ‫‪.2‬جامعـه‌ای كـه پـس از انسـان‌های نئاندرتـال زیسـت می‌كردنـد و پیشینه‌شـان تـا چهـل هـزار سـال پیـش گـزارش شـده‬ ‫اسـت‪.‬‬ ‫‪.3‬پترسون و دیگران‪ ،‬عقل و اعتقاد دینی‪ ،‬ص ‪.17‬‬ ‫♦بیندیشیم‬ ‫دانشجوی گرامی! با دوستان و استاد محترم خود‪ ،‬نمونه‌های دیگری از آیین‌های‬ ‫مختلف را شناسایی و بررسی كنید كه كدام‌یك چگونه به موضوع جاودانگی‌خواهی‬ ‫انسان توجه دارد‪.‬‬ ‫‪.2‬چیستی دین‬ ‫در درسی كه گذشت دین به‌اختصار تعریف شد‪.‬دین حق‪ ،‬آیینی است كه با نگاه به چیستی‬ ‫و ابعاد انسان در حیات دنیوی و اخروی آموزه‌ها و دستورالعمل‌های خود را بیان و انسان‬ ‫‪:‬لوا لصف ینید نامیا‬ ‫را به‌سوی سعادت حقیقی و جاودانه راهنمایی می‌كند‪.‬خداوند این مجموعه آموزه‌های‬ ‫منسجم را به‌صورت وحی بر قلب پیامبران نازل كرده است و ایشان نیز این پیام الهی را به‬ ‫انسان‌های دیگر ابالغ كرده‌اند‪.‬‬ ‫برخی دین‌پژوهان‪ ،‬چنین می‌نویسند‪« :‬دین مجموعه‌ای از اعتقادات‪ ،‬اعمال و احساسات‬ ‫است كه حول یك حقیقت غایی سامان یافته است‪ 1».‬این حقیقت غایی در دین اسالم‪،‬‬ ‫‪27‬‬ ‫«خدا» است؛ حقیقتی كه سعادت جاودانه انسان‪ ،‬در گرو برقراری ارتباط بایسته و شایسته‬ ‫ُ‬ ‫با او است‪.‬رابطه‌ای كه در دنیا برقرار و دامنه آثار آن به حیات اخروی و جاودانه انسان نیز‬ ‫ُ‬ ‫كشیده می‌شود‪.‬در اسالم‪ ،‬این ارتباط «قرب الهی» نامیده می‌شود‪.‬‬ ‫در فرهنگ اسالمی‪ ،‬دین مجموعه‌ای از حقایق متعالی و نجات‌بخش است كه خدای‬ ‫ناسنا ییارگ‏نید ‪:‬مود سرد‬ ‫متعال با اراده تشریعی خود بر فرستادگانش نازل می‌كند‪.‬ایشان نیز آن حقایق را به مردم‬ ‫دوران خود ابالغ می‌كنند‪.‬منبع این حقایق و معارف‪ ،‬خدای تعالی؛ یعنی آفریننده انسان‬ ‫است كه به تمام معنا‪ ،‬از حقیقت و ابعاد هستی انسان آ گاه است‪.‬به همین دلیل‪ ،‬بیش از‬ ‫همه راه و بایستگی‌های كمال و سعادت جاودانه او را می‌داند و پیام سعادت جاودانه را نیز‬ ‫به‌سوی او فرستاده است‪.‬به‌عبارت دیگر‪ ،‬در دین‌شناسی اسالمی‪ ،‬اراده تشریعی خداوند مبدأ‬ ‫ابالغ و ارسال آموزه‌های دینی؛ وجود انسان‪ ،‬بستر جریان آموزه‌های دین؛ و كمال حقیقی‬ ‫و سعادت جاودانه انسان‪ ،‬هدف آن است‪ 2.‬خالق انسان با آ گاهی مطلق از همه حقیقت و‬ ‫هستی انسان‪ ،‬قوانین الزم را برای برآوردن نیازهای او و همچنین راهنمایی‌های ناظر به‬ ‫‪.1‬همان‪ ،‬ص ‪.20‬‬ ‫‪.2‬امام خمینی‪ ،‬شرح چهل حدیث‪ ،‬ص ‪.386 - 389‬‬ ‫ابعاد مادی و معنوی او را در قالب دین و به‌واسطه پیامبران به‌سوی انسان فرستاده است‪.‬‬ ‫بنابراین‪ ،‬منشأ وجودی دین‪ ،‬خداست‪.‬دین‪ ،‬مستقل از وجود انسان است و پذیرفتن یا‬ ‫نپذیرفتن آن از‌سوی او‪ ،‬اثری در حقیقت دین ندارد‪.‬سرچشمه پیدایش دین‪ ،‬خدا و وحی‬ ‫الهی است‪.‬همچنان‌كه هدف نهایی دین نیز رسیدن انسان به قرب خدای تعالی است‪.‬‬ ‫این سخن‪ ،‬پیامد این جهان‌بینی است كه مبدأ و معاد همه هستی خداست‪.‬خداوند‪ ،‬بر‬ ‫پایه علم‪ ،‬اراده و صفات متعالی خود جهان را اداره و براساس حكمت‪ ،‬والیت‪ ،‬عدالت‪،‬‬ ‫‪1‬‬ ‫تدبیر و ربوبیت‪ ،‬نظام هستی را تنظیم می‌كند‪.‬‬ ‫♦بیندیشیم‬ ‫اندیشه اسالمی ‪2‬‬ ‫استاد محترم و دانشجوی گرامی! آیا می‌توان آیینی را یافت كه خود را دین حق و آیینی‬ ‫حقیقی بداند؛ اما خدای تعالی را مبدأ هستی و سرچشمه دین نداند؟‬ ‫یادآوری‬ ‫در آنچه تاكنون گفتیم‪ ،‬به پرسش از سرچشمه و خاستگاه دین پرداختیم؛ اما پرسش‬ ‫‪28‬‬ ‫دیگری نیز وجود دارد كه شاید برای برخی مهم‌تر از پرسش پیشین باشد و آن «چرایی‬ ‫دین‌گرایی انسان» است؛ به این معنا كه چرا انسان در طول تاریخ به چیزی به نام دین‬ ‫گرایش داشته است و دلیل گرایش انسان به دین چیست؟‬ ‫‪.3‬عامل دین‌گرایی انسان‬ ‫چرا انسان در طول تاریخ همواره به مصداقی از دین توجه و عالقه داشته است؟ در این‬ ‫بخش از نوشتار حاضر‪ ،‬دیدگاه‌های مختلف را در‌این‌باره بررسی می‌كنیم‪.‬‬ ‫یك‪.‬نظریه فطرت حق‌گرا‬ ‫اگر انسان را موجودی گسسته از موجودات دیگر و پدیده‌های مختلف هستی بدانیم كه‬ ‫همه هستی و چیستی او همین چندین و چند سال زندگی جسمانی و معلوماتش نیز محدود‬ ‫‪.1‬جوادی آملی‪ ،‬دین‌شناسی‪ ،‬ص ‪ 38 ،37‬و ‪.39‬‬ ‫به حواس و تخیالت شخصی‌اش است‪ ،‬جز آنچه برای حفظ حیات جسمانی‌اش ضروری‬ ‫است‪ ،‬به هیچ چیز دیگری‪ ،‬از‌جمله دین و آیین نیازی ندارد؛ اما اگر انسان غیر از امور‬ ‫جسمانی‪ ،‬به واقعیت‌هایی برتر از ماده و جسم بیندیشد و در جست‌وجوی آ گاهی از آن‬ ‫حقایق باشد‪ ،‬بی‌گمان به ارتباط خود با خدا و بایستگی‌های آن توجه می‌كند‪.‬اینجاست كه‬ ‫ناخواسته و با تمام وجود‪ ،‬نیاز خود را به آن مبدأ متعالی می‌یابد و درك می‌كند‪.‬نیازی كه از‬ ‫نخستین روز زندگی همراهش بوده و همه كوشش‌های وی در راستای رسیدن به آن بوده‬ ‫است‪.‬این ارتباط ویژه و كشش درونی همیشه‌فعال‪ ،‬كه گاه انسان به آن توجه آ گاهانه‬ ‫ندارد‪ ،‬همان فطرت و خداگرایی فطری انسان است؛ حقیقتی كه با كمی تعقل و واقع‌بینی‬ ‫‪:‬لوا لصف ینید نامیا‬ ‫‪1‬‬ ‫روشن می‌شود‪.‬‬ ‫در ادامه‪ ،‬معنای فطرت و كاركرد آن را در دین‌گرایی انسان تبیین می‌كنیم‪.‬اما نخست‬ ‫باید پرسید‪ :‬راز ماندگاری دین چیست؟‬ ‫‪.1‬راز ماندگاری دین‪ :‬هر پدیده‌ای با دو شرط می‌تواند به‌موازات حیات بشر بقا داشته باشد‪:‬‬ ‫یك‪.‬خودش مورد نیاز بشر و خواست قطعی او و جایگزین‌ناپذیر باشد؛‬ ‫‪29‬‬ ‫دو‪.‬عامل تأمین‌كننده آن باشد‪.‬‬ ‫درصورت نبود این دو الزام‪ ،‬هیچ پدیده‌ای دوام و امتداد نخواهد داشت‪.‬دلیل آنكه در‬ ‫طول تاریخ انسان‪ ،‬دین همواره در صورت‌های مختلف دوام و امتداد داشته این بوده‬ ‫ناسنا ییارگ‏نید ‪:‬مود سرد‬ ‫است كه یا خود نیاز جایگزین‌ناپذیر انسان بوده یا تأمین‌كننده آن‪.‬به حكم زوال‌ناپذیری‬ ‫دین‌گرایی انسان‪ ،‬دین نیز حقیقتی زوال‌ناپذیر و از خواسته‌های ذاتی انسان است كه در‬ ‫نهاد و ژرفنای وجود او جای دارد‪.‬از‌نظر فرهنگ اسالمی‪ ،‬دین هر دو ویژگی را دارد؛ یعنی‬ ‫هم در نهاد بشر ریشه دارد و جایگزین‌ناپذیر است و هم تأمین‌كننده خواست‌های ذاتی‬ ‫انسان است‪ 2.‬این معنا در نظریه فطرت حق‌گرای انسان تبیین می‌شود‪.‬‬ ‫♦برای مطالعه بیشتر‬ ‫شهید مطهری در‌باره انسان‌هایی كه به دین می‌گروند چنین می‌گوید‪:‬‬ ‫یكی از دالیلی كه ما همیشه به آن استناد می‌كنیم این است كه مشتری‌های دین؛ یعنی‬ ‫گرایش‌پیدا كنندگان به دین از چه گروه‌هایی هستند؟ آیا مردمی كه به‌حسب طبع‪،‬‬ ‫‪.1‬همان‪ ،‬ص ‪.47 - 48‬‬ ‫‪.2‬مطهری‪ ،‬مجموعه آثار‪ ،‬ج‪ ،3‬ص ‪.384 - 388‬‬ ‫ساختمان ّاولیه‪ ،‬سرشت ‪ -‬اسمش را هرچه می‌خواهید بگذارید ‪ -‬نجیب و شریف‬ ‫هستند‪ ،‬گرایش به دین پیدا می‌كنند‪ ،‬یا اغلب مردم نجیب و شریف‪ ،‬آنهایی كه در خود‬ ‫توجه نمی‌كنند‪ ،‬فقط افرادی كه شرا

Use Quizgecko on...
Browser
Browser