جزوه بیوشیمی 1 (دکتر کریمی) PDF

Document Details

AvailableSerpentine1421

Uploaded by AvailableSerpentine1421

Shahrekord University

دکتر کریمی

Tags

biochemistry biomolecules chemical bonds biology

Summary

This document is a biochemistry 1 lecture notes (Dr. Karimi). It covers the definition of biochemistry, its goals, its relationship with health, biomolecules, and their classification. It also includes discussions on nucleic acids, proteins, carbohydrates, lipids, elements in the human body, and types of chemical bonds.

Full Transcript

‫بسم اهلل الرحمن الرحیم‬ ‫جزوه بیوشیمی ‪( 1‬دکتر کریمی)‬ ‫تعریف علم بیوشیمی‪:‬‬ ‫بیوشیمی با زیست شیمی دانشی است که در مورد سلول و اجزای تشکیل دهنده سلول...

‫بسم اهلل الرحمن الرحیم‬ ‫جزوه بیوشیمی ‪( 1‬دکتر کریمی)‬ ‫تعریف علم بیوشیمی‪:‬‬ ‫بیوشیمی با زیست شیمی دانشی است که در مورد سلول و اجزای تشکیل دهنده سلول و واکنش های شیمیایی که در آنها انجام می‬ ‫شود صحبت می کند‪.‬‬ ‫هدف علم بیوشیمی‪:‬‬ ‫شرح و توصیف جزییات مولکولی تمام فرایندهای شیمیایی در سلول های زنده است‪.‬هدف کلی علم بیوشیمی مطالعه و بررسی‬ ‫ساختار ماکرومولکول ها و سپس متابولیسم این ترکیبات و همچنین نقش آب در این شکل از حیات است‪.‬‬ ‫ارتباط بیوشیمی و سالمتی‪:‬‬ ‫از دیدگاه بیوشیمی سالمتی وضعیتی است که در آن تمامی واکنش های درون سلولی و برون سلولی با سرعت مناسب در حال انجام‬ ‫باشند‪.‬بیشتر بیماری ها و به عبارتی تمام بیماری ها زمینه بیوشیمی دارند‪.‬اعتقاد بر این است که بیشتر بیماری ها به دلیل اختالل‬ ‫در کار مولکول های زیستی (بیومولکول ها) به وجود می آیند و تظاهری از اختالل در عملکرد مولکول ها‪ ،‬واکنش ها و فرایندهای‬ ‫بیوشیمیایی هستند‪.‬‬ ‫بیومولکول ها‪:‬‬ ‫بیومولکول‪ ،‬مولکولی است که توسط یک ارگانیسم یا سامانه زنده ساخته می شود‪.‬از نظر شیمی مشتقات هیدروکربنی هستند که‬ ‫دارای استخالفهایی با انواعی از گروه های عاملی هستند‪.‬تمام بیومولکول ها ترکیبات کربنی هستند‪.‬عنصر اصلی در ایجاد بیومولکول‬ ‫ها کربن میباشد‪.‬زیرا کربن اندازه کوچکی دارد و خاصیت الکترون خواهی متوسطی دارد‪.‬کربن قادر است پیوندهای کوواالن از نوع‬ ‫یگانه‪ ،‬دوگانه و سه گانه تشکیل دهند‪.‬اتم های کربن میتوانند ساختارهای متفاوت از جمله زنجیره های حلقوی و شاخه دار ایجاد‬ ‫کنند‪.‬به همین دلیل اکثر بیومولکولها ترکیبات هیدروکربنی هستند که ممکن است به صورت آلیفاتیک (ترکیبات با ساختار خطی)‬ ‫یا آروماتیک (نرکیبات با ساختار حلقوی) باشند‪.‬‬ ‫تقسیم بندی کلی بیومولکول ها‪:‬‬ ‫‪.1‬ماکرومولکول های زیستی (مولکول های بزرگ) شامل پروتﺌین ها‪ ،‬اسیدهای نوکلﺌیک‪ ،‬کربوهیدراتها و لیپیدها هستند‪.‬‬ ‫‪.2‬میکرومولکول های زیستی (مولکول های کوچک) شامل اسیدهای آمینه‪ ،‬نوکلﺌوتیدها‪ ،‬منوساکاریدها و اسیدهای چرب‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫اسیدهای نوکلﺌیک حاوی اطالعات توارثی در سلول ها هستند و نقش مهمی در حمل این اطالعات دارند‪.‬پروتﺌینها‬ ‫محصول بیان اطالعات توارثی هستند و نقش ساختمانی و نقش آنزیمی دارند‪.‬کربوهیدراتها در سلول نقش ذخیره ای یا‬ ‫ساختمانی دارند‪.‬چربی ها در ذخیره انرژی و ساختار غشا نقش دارند‪.‬اختالف بین پروتﺌین ها و اسیدهای نوکلﺌیک با‬ ‫کربوهیدراتها و لیپیدها این است که پروتﺌین ها و اسیدهای نوکلﺌیک جز درشت مولکول های آگاه کننده هستند‪.‬زیرا از‬ ‫نظر ساختمانی حامل اطالعات هستند‪.‬اما چربی ها و کربوهیدراتها جز درشت مولکول های آگاه کننده نیستند‪.‬‬ ‫اعضای هر دو گروه با اندکی تنوع در تمامی اشکال حیات یکی هستند‪.‬به عبارتی واحد ساختمانی یکسان دارند‪.‬به عنوان‬ ‫مثال دی ان ا اطالعات ژنتیکی را در همه موجودات سلولی ذخیره می کند‪.‬یا مثال پروتﺌین ها در همه موجودات از ‪20‬‬ ‫اسید آمینه تشکیل شده است‪.‬فرآیندهای متابولیکی کلیدی نیز در بسیاری از موجودات مشابه است‪.‬به عنوان مثال فرایند‬ ‫گلیکولیز تقریبا در همه موجودات انجام می شود‪.‬‬ ‫عناصر سازنده بدن انسان‪:‬‬ ‫شامل دو دسته ماکروالمنت ها و میکروالمنت ها هستند‪.‬ماکروالمنت ها چهار عنصر اصلی بدن انسان هیدروژن‪ ،‬کربن‪،‬‬ ‫نیتروژن و اکسیژن است که اکثریت وزن سلولها را تشکیل می دهد‪.‬انتخاب این عناصر به خاطر است که این عناصر‬ ‫قادرند به بهترین وجه با هم ترکیب شده و ترکیبات پایداری را برای بوجود آوردن حیات حاصل کنند‪.‬عناصر کمیاب شامل‬ ‫مس‪ ،‬روی‪ ،‬کبالت منگنز‪ ،‬مولیبدن و ‪...‬هستند که در بسیاری از فعل و انفعاالت شیمیایی نقش دارند‪.‬‬ ‫انواع پیوندهای شیمیایی قوی‪:‬‬ ‫‪.1‬پیوندکوواالنسی پیوندی است که بین دو نافلز با به اشتراک گذاشتن جفت الکترون برقرار میشود‪.‬پیوند کوواالنسی بین‬ ‫دو اتم ممکن است یگانه‪ ،‬دوگانه و یا سه گانه باشد‪.‬منظور از پیوند کوواالنسی ‪ ،‬نیروی جاذبه ای است که هسته هر اتم به‬ ‫الکترونهای اتم دیگر که با هم به اشتراک گذاشته اند وارد می کند‪.‬هر چه بار موثر هسته دو اتم بیشتر باشد ‪ ،‬پیوند‬ ‫کوواالنسی قویتر خواهد بود‪.‬‬ ‫‪.2‬پیوند یونی زمانی تشکیل می شود که یک الکترون از یک اتم جدا شده و به اتم دیگر متصل می شود‪.‬در نهایت یک کاتیون‬ ‫و آنیون با بار مثبت و منفی تشکیل می شود که به سمت هم جذب میشوند‪.‬منظور از پیوند یونی یک نیروی جاذبه‬ ‫الکترواستاتیک قوی بین دو یون مثبت و منفی است که یون هارا در یک ترکیب یونی کنار هم نگه می دارد‪.‬در این پیوند‬ ‫ساختار شبکه ای تشکیل می شود که به سختی گسسته می شود‪.‬هرچه چگالی بار دو یون مثبت و منفی بیشتر باشد‪،‬‬ ‫پیوند یونی قویتر است‪.‬‬ ‫‪.3‬انواع پیوندهای ضعیف‪:‬‬ ‫‪.1‬پیوند هیدروژنی‪ :‬بین اتم هیدروژن و اتم هایی با الکترونگاتیوی باال (اکسیژن‪،‬فلوئور و نیتروژن) رخ میدهد‪.‬این پیوند بین‬ ‫اتم های یک مولکول و یا بین مولکول های مختلف ایجاد می شود‪.‬این پیوند در ساختار دوم پروتﺌین ها و نیز بین بازهای‬ ‫مکمل در ‪ DNA‬نقش دارد‪.‬‬ ‫‪.2‬پیوندهای هیدروفوب یا آبگریز‪ :‬روابط بین آب و مولکول های هیدروفوب (آبگریز) را توصیف می کند‪.‬مولکول های آبگریز‬ ‫غیرقطبی بوده و درون آب به هم پیوسته و تشکیل ساختارهایی مانند میسل را می دهند‪.‬این پیوندها تاثیر بسیار زیادی‬ ‫در تا شدن پروتﺌین ها‪ ،‬اتصال سوبسترا به آنزیم و تشکیل غشا دارند‪.‬‬ ‫‪.3‬پیوندهای واندروالسی‪ :‬نیرویی که مولکول های یک ماده را در حالت جامد یا مایع به هم مرتبط می کند و به نیروی بین‬ ‫مولکولی معروف است‪.‬‬ ‫‪.4‬پیوند الکترواستاتیک‪ :‬وقتی دو یون در فاصله مناسبی نسبت به یکدیگر قرار میگیرند‪ ،‬براساس نوع بار ممکن است یکدیگر‬ ‫را جذب یا دفع کنند‪.‬این تعامالت در شکل گیری ساختمان های ماکرومولکولی و تعامالت پروتﺌینی نقش دارد‪.‬‬ ‫گروه های عاملی در بیوشیمی‪:‬‬ ‫گروهی از اتم ها می باشند که با پیوند کواالن به هم متصل شده و خواص فیزیکوشیمیایی ویژه ای به بیومولکولها می‬ ‫دهند‪.‬گروه های عاملی خود به دو دسته تقسیم می شوند‪:‬‬ ‫‪.1‬گروه های عاملی هیدروکربنی آلیفاتیک (ترکیباتی که ساختار خطی دارند مثل آلکان‪ ،‬آلکن‪ ،‬آلکین) و آروماتیک‬ ‫(ترکیباتی که حلقوی باشند و پیوند دوگانه انها مزدوج باشد مثل بنزن و فنیل)‬ ‫آشنایی با هیدروکربن های آلیفاتیک در ساختار و متابولیسم اسیدهای چرب اهمیت دارد‪.‬‬ ‫بنزن‬ ‫فنیل‬ ‫آشنایی با هیدروکربن های آروماتیک در ساختار اسیدآمینه آروماتیک نظیر فنیل آالنین اهمیت دارد‪.‬‬ ‫‪.2‬گروه های عاملی مشتقات هیدروکربنی در اثر جایگزین شدن اکسیژن (شامل الکل‪ ،‬اتر)‪ ،‬کربونیل (شامل آلدهید‪،‬‬ ‫کتون‪ ،‬کربوکسیلیک اسید‪ ،‬استر‪ ،‬آمید و آسیل) نیتروژن (آمین‪ ،‬ایمین) ‪ ،‬سولفور (تیول) و فسفر (فسفریل) به جای‬ ‫هیدروژن و کربن ایجاد می شوند‪.‬‬ ‫گروه های عاملی شامل الکل‪ ،‬اتر‪ ،‬آلدهید و کتون در ساختار کربوهیدراتها نقش دارد‪.‬گروه عاملی کربوکسیلیک اسید‬ ‫در ساختمان اسیدهای چرب نقش دارد‪.‬گروه عاملی استر و آمید به ترتیب در ساختمان تری گلیسریدها و در پیوند‬ ‫پیوندی حضور دارند‪.‬‬ ‫در همه انواع اسید آمینه‪ ،‬آمین نوع یک وجود دارد‪.‬به جز اسید آمینه پرولین که در آن آمین نوع دو وجود دارد‪.‬‬ ‫اسید و باز‬ ‫اسیدها موادی هستند که ظرفیت پروتون دهی دارند‪.‬یعنی دهندهی پروتون هستند‪.‬بازها موادی هستند که پروتون میگیرند یعنی‬ ‫گیرنده پروتون هستند‪.‬‬ ‫طبق نظر آرنیوس اسیدها موادی هستند که در محلولهای آبی‪ ،‬تولید یون هیدروژن یعنی ‪ H+‬میکنند و بازها موادی هستند که در‬ ‫محلول آبی یون هیدروکسیل یا همان ‪ OH-‬را تولید میکنند‪.‬‬ ‫طیق نظر برونشتد و لوری‪ ،‬این دو دانشمند اسیدها را موادی میدانستند که در محیط های غیرآبی و یا واکنشهای شیمیایی توانایی‬ ‫پروتوندهی داشتند و بازها را گونههای توصیف کردند که در واکنشهای شیمیایی توانایی پذیرش پروتون دارند‪.‬این تعریف پرکاربردتر‬ ‫است و طیق نظر لوئیس‪ ،‬اسید گیرنده الکترون و باز دهنده الکترون است‪.‬‬ ‫اسیدهای قوی و اسیدهای ضعیف‪:‬‬ ‫میزان تفکیک پذیری تعیین می کند که آن ها اسیدهای قوی یا ضعیف هستند‪.‬اسیدهای قوی به شکل صد در صد در محلول تفکیک‬ ‫و تجزیه می شوند‪.‬واکنش تجزیه برگشت ناپذیر است‪.‬مثال در محلول ‪ HCL‬تقریبا همه مولکول ها تجزیه شده و به صورت یون های‬ ‫‪H+‬و‪ CL-‬وجود دارند‪.‬بنابراین غلظت ‪ H+‬خیلی باالست و یک اسید قوی است‪.‬‬ ‫‪𝐻𝐶𝑙 → 𝐻 + + 𝐶𝑙 −‬‬ ‫اسیدهای ضعیف به شکل جزئی تفکیک شده و تعداد مولکول های اسید به شکل یونیزه خیلی کم است و واکنش ممکن است برگشت‬ ‫پذیر باشد‪.‬مثال استیک اسید فقط به صورت جزئی تجزیه می شود و تعداد مولکول های یونیزه در حدود ‪ %50‬است‪.‬‬ ‫‪𝐶𝐻3 𝐶𝑂𝑂𝐻 ↔ 𝐻 + + 𝐶𝐻3 𝐶𝑂𝑂−‬‬ ‫ثابت تفکیک‪:‬‬ ‫از آن جایی که تجزیه یک اسید واکنشی برگشت پذیر است‪ ،‬نسبت بین اجزای تجزیه شده و نشده ثابت است‪.‬ثابت تفکیک‬ ‫یک اسید )‪ (Ka‬با فرمول زیر بیان می شود‪.‬که [‪ ] H+‬غلظت یون هیدروژن است‪ ] A-[.‬غلظت آنیون یا باز کونژوگه و [‬ ‫‪ ]HA‬غلظت مولکول های تجزیه نشده است‪.‬‬ ‫] ‪[𝐻 + ] × [𝐴−‬‬ ‫= 𝑎𝑘 ثابت تفکیک اسیدها‬ ‫]𝐴𝐻[‬ ‫‪ Ka‬معیاری جهت سنجش قدرت اسید ی است و با قدرت اسید رابطه مستقیم دارد‪.‬اگرچه 𝑎𝑘𝑃 با قدرت اسید رابطه عکس‬ ‫دارد‪.‬قدرت یک اسید از روی غلظت آن تعیین نمیشود بلکه از روی ‪ Ka‬تعیین می شود‪.‬افزایش مقدار ‪ Ka‬برابر با افزایش‬ ‫قدرت اسیدی‪ ،‬افزایش قدرت تفکیک و کاهش میزان ‪ Pka‬است‪.‬اسیدهای قوی ‪ Ka‬بزرگتر و ‪ Pka‬کوچکتری دارند‪.‬‬ ‫] 𝑎𝑘[𝑔𝑜𝑙‪𝑃𝑘𝑎 = −‬‬ ‫‪:pH‬‬ ‫معیاری جهت سنجش غلظت اسیدیته یا میزان یون هیدروژن در محلولهاست‪.‬سورنسون بیان کرد که ‪ pH‬برابر به صورت‬ ‫لگاریتم منفی غلظت یون هیدروژن است‪:‬‬ ‫‪+‬‬ ‫] ‪pH = −log[H‬‬ ‫‪ pH‬با غلظت یون هیدروژن رابطه عکس دارد‪.‬در‪ pH‬کمتر‪ ،‬غلظت یون هیدروژن یا اسیدیته باالتر است و در ‪ PH‬باالتر غلظت‬ ‫یون هیدروژن یا اسیدیته کمتر است‪ pH.‬یک مقیاس لگاریتمی بین ‪ 0‬تا ‪ 14‬دارد‪ pH.‬محلول اسیدی کمتر از ‪ 7‬و ‪ pH‬محلول‬ ‫بازی بیشتر از ‪ 7‬است‪.‬در ‪ pH‬یک‪ ،‬غلظت یون هیدروژن ‪ 10‬برابر محلولی با ‪ pH‬دو و صد برابر محلولی با ‪ pH‬سه است‪.‬‬ ‫محلولها را با دستگاهی بهنام "‪ pH‬مِتِر" و همچنین کاغذهای مخصوص سنجش پیاچ اندازهگیری میکنند‬ ‫اهمیت ‪pH‬‬ ‫در بدن ما هر اندام ‪ pH‬خاص خود را دارد که بر عملکرد آن اندام تاثیرگذار است‪.‬به طور مثال ‪ pH‬بزاق (‪ ،6-7 )Saliva‬معده‬ ‫‪ 1/2‬و خون ‪ 7/35-7/45‬میباشد‪.‬در گاو نیز برای مثال‪ pH‬شکمبه ‪ 6-7‬و شیردان ‪ 3/5-4‬را دارد‪.‬آنزیم پپسین در معده به‬ ‫‪ pH‬پایینتری برای فعالیت خود نیاز دارد ولی آنزیم های روده به ‪ pH‬باالتری برای عملکرد خود نیاز دارند‪.‬‬ ‫یون هیدروژن در همه قسمت های بدن وجود دارد و حفظ غلظت مناسب ‪ H+‬جهت عملکرد طبیعی سلول ها ضروری است‪.‬‬ ‫زمانی که ‪ pH‬بدن در حالت اسیدی قرار گیرد بدن مستعد بسیاری از بیماری ها میشود‪.‬‬ ‫رابطه بین ‪ Pka ،pH‬و غلظت اسید و باز کونژوگه توسط معادله هندرسن‪-‬هاسلباخ بیان می شود‪.‬در این معادله زمانی که غلظت‬ ‫اسید و باز برابر میشود 𝑎𝑘𝑃 با 𝐻𝑝 برابر میشود‪.‬‬ ‫‪−‬‬ ‫] 𝐴[‬ ‫𝑔𝑜𝑙 ‪𝑝𝐻 = 𝑃𝑘 +‬‬ ‫]𝐴𝐻[‬ ‫بافر یا تامپونها‪:‬‬ ‫محلولهایی هستند که در برابر تغییرات ‪ PH‬از خود مقاومت نشان میدهند‪.‬این قابلیت مهم و ارزشمند باعث شده تا این محلول ها‬ ‫در زمینه های مختلفی چون تهیه نگهدارنده های غذایی‪ ،‬مواد شوینده‪ ،‬فرآورده های آرایشی و بهداشتی‪ ،‬چرم‪ ،‬رنگ و… کاربرد های‬ ‫زیادی داشته باشند‪.‬به طور کلی توانایی یک محلول برای مقاومت در برابر تغییرات ‪ PH‬را ظرفیت یک بافر می گویند‪.‬هنگامی که‬ ‫یک اسید یا باز به محلول بافری اضافه می شود‪ ،‬تغییر میزان ‪ PH‬می تواند کم یا زیاد باشد که این موضوع به ‪ PH‬اولیه محلول و‬ ‫همچنین ظرفیت بافر بستگی دارد‪.‬‬ ‫𝑎𝑘𝑃 ‪ = ± 1 +‬ظرفیتبافری‬ ‫بافرها دو نوع میباشند‪:‬‬ ‫‪ ‬مخلوط یک اسید ضعیف با نمک آن‪.‬مثال‪:‬‬ ‫بافر بی کربنات )‪(H2CO3/NaHCO3‬‬ ‫باافر استات (‪)CH3COOH/CH3COONa‬‬ ‫‪ ‬مخلوط یک باز ضعیف با نمک آن‪.‬مثال‪:‬‬ ‫بافر آمونیوم )‪)NH4OH/NH4CL‬‬ ‫مکانیسم عمل بافرها‪:‬‬ ‫زمانی که اسیدی قوی مانند ‪ HCl‬به سیستم اضافه شود‪ ،‬یون هیدروژن با یون استات ترکیب شده و استیک اسید به ما میدهد و‬ ‫یون کلر نیز با یون سدیمِ استاتسدیم ترکیب شده و نمک سدیمکلرید را به ما میدهد‪.‬‬ ‫𝐻𝑂𝑂𝐶 ‪𝐻𝐶𝑙 + 𝐶𝐻3 𝐶𝑂𝑂𝑁𝑎 ↔ 𝑁𝑎𝐶𝑙 + 𝐶𝐻3‬‬ ‫به طور مشابه زمانی که ‪ NAOH‬اضافه شود‪ ،‬اسید ضعیف با آن برای تشکیل نمک و آب واکنش میدهد‪ OH.‬باز با استیک اسید‬ ‫موجود در محلول ترکیب شده و یون های استات سدیم و آب را تشکیل می دهد‪.‬بنابراین تغییری در ‪ pH‬رخ نمی دهد‪.‬‬ ‫𝑎𝑁𝑂𝑂𝐶 ‪𝑁𝑎𝑜𝐻 + 𝐶𝐻3 𝐶𝑂𝑂𝐻 ↔ 𝐻20 + 𝐶𝐻3‬‬ ‫‪.‬‬ ‫اختالالت اسید و باز‬ ‫‪ pH‬خون در حالت طبیعی باید بین دو مقدار ‪ 7/38‬و‪ 7/42‬باشد‪.‬اگر ‪ pH‬کمتر از ‪ 7/38‬بود به حالت پیشآمده اسیدوز میگوییم‪.‬‬ ‫اسیدوز حاد میتواند ‪ CNS‬را تضعیف کند‪ ،‬بروز کما و حتی منجر به مرگ شود‪.‬اسیدوز مزمن نیز پوکی استخوان و تضعیف‬ ‫ماهیچهها را به دنبال دارد‪.‬زیرا در اسیدوز غلظت الکترولیتها دچار تغییر شده و بدن برای حفظ حالت بازی مجبور است‬ ‫کلسیم را از استخوان آزاد کند‪.‬اگر ‪ pH‬باالتر از ‪ 7/45‬بود به آن آلکالوز میگویند‪.‬آلکالوز میتواند منجر به افزایش تحریکپذیری‬ ‫سیستم عصبی‪-‬عضالنی‪ ،‬اسپاسم عضالنی و تتانی شود‪.‬‬ ‫در بدن انسان روزانه در اثر متابولیسم مواد گوناگون اسیدها و بازهای مختلفی تولید می شود‪.‬عموما کفه این ترازو به سمت‬ ‫تولید اسیدها است‪.‬اسیدهای تولیدی به دو دسته فرار و غیرفرار تقسیم می شوند‪.‬اسید کربنیک یکی از اسیدهای تولیدی بدن‬ ‫است که به شکل ‪ CO2‬از دستگاه تنفسی دفع می شود‪.‬اسیدهای غیر فرار معدنی شامل اسید سولفوریک و اسید فسفریک‬ ‫هستند‪.‬اسیدهای غیر فرار آلی شامل اسید الکتیک و اجسام کتونی هستند‪.‬هر دو دسته اسیدهای غیر فرار در نتیجه متابولیسم‬ ‫مواد در بدن حاصل می شوند‪.‬لذا عموما سه سد دفاعی کنترل اسید و باز برای دفع و خنثی سازی این اسیدها و حفظ ‪pH‬‬ ‫داخلی حدود ‪ 7.7‬عمل میکنند‪.‬بدن برای تنظیم ‪ pH‬از سه سیستم بافری‪ ،‬تنفسی و کلیوی استفاده میکند‪.‬‬ ‫سیستم بافری‪:‬‬ ‫بافرها اولین خط دفاعی در برابر تغییرات ‪ pH‬هستند و تا زمانی موثر هستند که بار اسید بیش از حد نیست و ذخیره قلیایی کاهش‬ ‫نیافته است‪.‬بافرها می توانند به اضافه شدن اسید یا باز پاسخ دهند اما اسید را از بدن حذف نمی کنند و قادر به پر کردن دخایر‬ ‫قلیایی نیستند‪.‬سیستم بافری خود به دو دسته سیستم بافری داخل سلولی و خارج سلولی تقسیم میشود‪.‬سیستم بافری‬ ‫کربنیکاسید‪-‬بیکربنات‪ ،‬مهمترین سیستم بافری خارج سلولی جهت تنظیم پالسما (‪ % 65‬ظرفیت بافری پالسما را تشکیل میدهد)‬ ‫و نمونه ای از سیستم بافری خارج سلولی میباشد‪.‬بخش بازی این سیستم بی کربنات ‪ HCO3‬است و توسط کلیه تنظیم میشود‪.‬‬ ‫در حالی که قسمت اسیدی این بافر یا اسید کربنیک ‪ H2CO3‬تحت تنظیم تنفسی است‪.‬این سیستم خود با دو سیستم تنفسی و‬ ‫کلیوی همکاری دارد‪.‬‬ ‫مقدار طبیعی بیکربنات پالسما ‪ 24 mmol/L‬است‪ PCO2.‬طبیعی خون شریانی ‪ 40 mmHG‬است‪.‬غلظت طبیعی اسید کربنیک‬ ‫پالسما ‪ 1/2 mmol/L‬است‪ Pka.‬برای اسید کربنیک ‪ 6/1‬است‪.‬وقتی این مقادیر در معادله هندسون هاسلباخ قرار گیرد ‪7.4 pH‬‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫زمانی که غلظت یون هیدروژن خون افزایش پیدا کند این واکنش به سمت چپ میرود‪.‬یعنی هیدروژن با بیکربنات ترکیب شده و‬ ‫کربنیک اسید می سازد‪.‬سپس کربنیک اسید به سیستم تنفسی میرود و در آنجا به دیاکسید کربن و آب تجزیه شده که دیاکسید‬ ‫کربن آن دفع میشود‪.‬کلیه نیز به کمک افزایش ترشح یون هیدروژن و یا افزایش بازجذب یون بیکربنات ‪ pH‬را تنظیم میکند‪.‬‬ ‫زمانی که غلظت یون هیدروژن خون کاهش پیدا کند این واکنش به سمت راست میرود‪.‬دفع دیاکسید کربن کاهش می یابد و با‬ ‫آب ترکیب می شود تا کربنیک اسید ساخته شود‪.‬و تعادل به سمت راست بر می گردد تا یون هیدروژن بیشتری تولید شود‪.‬کلیه‬ ‫نیز به کمک کاهش ترشح یون هیدروژن و یا کاهش بازجذب یون بیکربنات ‪ pH‬را تنظیم میکند‪.‬‬ ‫سیستم بافری فسفات یک سیستم بافری درون سلولی است‪.‬زمانی که افزایش غلظت یون هیدروژن رخ دهد واکنشها به سمت‬ ‫چپ و در صورت کاهش آن به سمت راست پیشروی میکنند‪.‬‬ ‫سیستم بافری پروتئینی ( داخل – خارج ) سلولی بسته به مقدار ‪ pKa‬زنجیره جانبی قابل یونیزه اسیدهای آمینه دارد‪.‬‬ ‫هیستیدین‪ :‬مهمترین اسید آمینهای که در ساختمان پروتﺌینی میتواند نقش بافری داشته باشد است که گروه عاملی ایمیدازول‬ ‫دارد و ‪ pKa‬آن ‪ 6/1‬است‪.‬‬ ‫‪His‬‬ ‫سیستم ریوی‪ :‬به واسطه تغییر در غلظت ‪ PCO2‬تنظیم میشود و نسبت به تغییرات ‪ pH‬خون پاسخ میدهد‪.‬تنظیم سرعت‬ ‫تنفس توسط کمورسپتورها در مرکز تنفس صورت می گیرد و این کمورسپتورها به تغییرات ‪ pH‬حساس هستند‪.‬زمانی که‬ ‫اسیدوز رخ میدهد‪ ،‬سرعت تنفس در ریه افزایش یافته (هایپرونتیالسیون) و ‪ PCO2‬کاهش مییابد‪.‬زمانی که آلکالوز رخ دهد‪،‬‬ ‫سرعت تنفس در ریه کاهش یافته (هایپوونتیالسیون) و ‪ PCO2‬افزایش مییابد‪.‬ریه از طریق افزایش سرعت تنفس یا کاهش‬ ‫سرعت تنفسی به ترتیب باعث کاهش فشار کربنیک اسید و یا افزایش فشار کربنیک اسید میشود‪.‬‬ ‫سیستم کلیوی از طریق افزایش ترشح یون ‪ +H‬و افزایش بازجذب بی کربنات ‪ pH‬را تنظیم میکند‪.‬در توبول های پیچیده‬ ‫نزدیک ابتدا ‪ CO2‬با آب ترکیب شده تا با کمک کربونیک انیدراز اسید کربونیک تشکیل شود‪.‬سپس کربونیک اسید به یون‬ ‫هیدروژن و بیکربنات یونیزه میشود‪.‬سپس یون های هیدروژن در تبادل جهت بازجذب سدیم درون لومن ترشح می شوند‪.‬‬ ‫یون سدیم همراه با بیکربنات به درون خون بر می گردند‪.‬‬ ‫‪𝐻𝐶𝑂3‬‬ ‫𝐻 ‪pH = pKa + log‬‬ ‫‪2 𝐶𝑂3‬‬ ‫اختالالت اسید و باز‪:‬‬ ‫اختالالت اسید باز به دو دسته اسیدوز و آلکالوز تبدیل میشود‪.‬اختالالت تنفسی مرتبط با افزایش یا کاهش ‪ PCO2‬است‪.‬در‬ ‫اسیدوز تنفسی افزایش ‪ PCO2‬و در آلکالوز تنفسی کاهش ‪ PCO2‬رخ می دهد‪.‬اختالالت متابولیک مرتبط با افزایش یا کاهش بی‬ ‫کربنات هستند‪.‬افزایش بی کربنات در آلکالوز متابولیک و کاهش بی کربنات در اسیدوز متابولیک رخ می دهد‪.‬هر یک از این اختالالت‬ ‫با جبران ثانویه هم جهت در متغییر دیگر اصالح می شو‪.‬ند‪.‬‬ ‫الف) اختالالت متابولیک‬ ‫‪ -‬اسیدوز متابولیک‪ :‬زمانی است که غلظت یون هیدروژن در خون زیاد و یا غلظت بی کربنات در خون کاهش مییابد‪.‬مثال‪:‬‬ ‫‪1‬‬ ‫کتواسیدوزیس در گاوها‪ ،‬زمانی که بعد از زایمان گاوها دچار کمبود انرژی شده و برای تامین سوخت مورد نیاز خود به‬ ‫سوخت و ساز چربیها رو میآ ورند‪.‬این امر منجر به تولید کتون بادی ها و کتواسیدوز و کاهش ‪ pH‬خون میشود‪.‬در‬ ‫الکتیک اسیدوز مصرف علوفه کم و غالت زیاد منجر به افزایش تولید الکتیک اسید در شکمبه شده و کاهش ‪ pH‬رخ می‬ ‫دهد‪.‬مکانیسم جبرانی در جهت کاهش ‪ CO2‬در ریهها از طریق افزایش میزان تنفس‪.‬‬ ‫‪ -2‬آلکالوز متابولیک‪ :‬زمانی که ‪ pH‬خون افزایش پیدا میکند‪.‬چون غلظت یون بی کربنات افزایش و ‪ H+‬کاهش پیدا میکند‪.‬‬ ‫مکانیسم جبرانی در جهت افزایش فشار ‪ CO2‬در ریه رخ می دهد و منجر به کاهش میزان تنفس میشود‪.‬آلکالوز متابولیک‬ ‫با مصرف برخی دیورتیکها (داروهای ادرارآور) رخ میدهد‪.‬استفراغ نیز با افزایش دفع یون هیدروژن سبب افزایش بیکربنات‬ ‫میشود‪.‬‬ ‫ب)اختالالت تنفسی‬ ‫‪ -1‬اسیدوز تنفسی‪ :‬به دلیل کاهش سرعت تنفس‪ ،‬فشار ‪ CO2‬در ریهها افزایش پیدا میکند مثالً بیماری آسم یا بیماری مزمن‬ ‫انسدادی ریه (‪ )COPD‬که احتباس ‪ CO2‬در ریه ها رخ می دهد‪.‬جبران در جهت افزایش بازجذب بی کربنات از‬ ‫کلیههاست‪.‬‬ ‫‪ -2‬آلکالوز تنفسی‪ :‬در آلکالوز تنفسی فشار ‪ CO2‬در ریهها کم میشود‪.‬له له زدن )‪ (panting‬در حیوانات و استرس گرمایی‬ ‫(‪ (Heat stress‬به دلیل افزایش تنفس‪ ،‬منجر به کاهش ‪ PCO2‬میشوند‪.‬مکانیسم جبرانی در این اختالل با کاهش بازجذب‬ ‫بیکربنات از کلیهها همراه است‪.‬مسمومیت با سالیسیالتها نیز با تحریک مراکز تنفس سبب آلکالوز تنفسی میشوند‪.‬‬ ‫الکترولیتها ‪ :‬به دو دسته تقسیم میشوند‪ :‬کاتیون ها و آنیون ها‪.‬مهمترین کاتیون داخل سلولی ‪ ، k+‬مهمترین کاتیون خارج‬ ‫سلولی ‪.Na+‬مهمترین آنیون داخل سلولی فسفر و مهمترین آنیون خارج سلولی کلرید است‪.‬‬ ‫کربوهیدراتها‪:‬‬ ‫کربوهیدراتها ترکیبات جامد کربن داری هستند که از اتصال تعداد زیادی گروه هیدروکسیل تشکیل شده اند و فرمول عمومی‬ ‫‪ Cn(H2O)n‬دارند‪.‬سادهترین کربوهیدراتها از یک گروه کتون و یا یک گروه آلدهیدی تشکیل شدهاند‪.‬به عبارتی پلی‬ ‫هیدروکسی کتون یا پلی هیدروکسی آلدهید هستند‪.‬قندها دو دسته اند‪ :‬یا گروه کتونی دارند و کتوز هستند‪.‬یا گروه آلدهیدی‬ ‫دارند و آلدوز هستند‪.‬‬ ‫کربوهیدراتها فراوان ترین مادهی آلی موجود در طبیعت هستند‪.‬آنها به شکل اولیه تحت تاثیر انرژی خورشیدی و آنزیمهای‬ ‫متعدد با فتوسنتز در گیاهان تولید میشوند‪.‬در پروسه ی معکوس تنفس سلولی که در بدن انسان و یا حیوانات رخ میدهد‪،‬‬ ‫انرژی مورد نیاز از اکسیداسیون قندها حاصل میگردد و ‪ CO2‬و ‪ H2O‬حاصل می شود و وارد طبیعت میشوند‪.‬‬ ‫‪CO2+H2O ↔ C6H12O6+O2‬‬ ‫وظایف کربوهیدراتها‪:‬‬ ‫‪ ‬مهمترین وظیفه آنها تولید انرژی در بدن است (حدود ‪ 60‬درصد از انرژی بدن از شکسته شدن کربوهیدراتها حاصل میشود‪.‬‬ ‫سوخت اصلی متابولیک در اکثر گونه ها به جز نشخوارکنندگان است‪.‬سوخت انتخابی اول در انواع سلولها است‪.‬تنها سوخت‬ ‫مورد استفاده در گلبول های قرمز است‪.‬سلول های مغز به کاهش غلظت گلوکز بسیار حساس هستند‪.‬‬ ‫‪ ‬ذخیره انرژی؛ زمانی که بدن با مازاد انرژی مواجه است‪ ،‬گلوکز را به شکل ذخایر گلیکوژن در سلولهای کبدی و ماهیچهای‬ ‫ذخیره می کند‪.‬گلوکز در گیاهان به شکل نشاسته ذخیره میشود‪.‬‬ ‫کربوهیدراتها در متابولیسم اسیدهای آمینه و اسیدهای چرب نقش دارند‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫نقش وراثتی؛ در ساختار ‪ DNA‬و ‪ ATP ، RNA‬و ‪ NADPH‬نقش دارند‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪ ‬بهبود عملکرد دستگاه گوارش نقش دارند ‪ :‬فیبرهای نامحلول (سلولز و همی سلولز و پکتین ) باعث افزایش حرکات پریستالتیک‬ ‫روده میشوند‪.‬همچنین باعث رشد باکتریهای مفید روده (تولیدکننده ویتامین ‪ )B‬میشوند‪.‬‬ ‫‪ ‬نقش ساختمانی دارند؛ در ساخت اجزای سلولی مانند هپارین‪ ،‬هیالورونیک اسید‪ ،‬کندرویتین سولفات و گلوکورونیک سولفات‪،‬‬ ‫کپسول باکتریها و دیواره سلولهای گیاهی نقش دارد‪.‬‬ ‫‪ ‬در صنایع غذایی به عنوان طعم دهنده به کار می رود‪.‬کربوهیدراتها در واکنشی به نام میالرد شرکت کرده و باعث رنگ مطلوب‬ ‫میشوند‪.‬‬ ‫کربوهیداتها به ‪ 4‬دسته تقسیم میشوند‪:‬‬ ‫مونوساکاریدها ‪ :‬متشکل از یک واحد قندی(پلی هیدروکسی کتونی یا پلی هیدروکسی آلدهیدی) هستند و تجزیه ناپذیر‬ ‫‪‬‬ ‫میباشند‪.‬مثال ‪ :‬گلوکتوز‪ ،‬فروکتوز‪ ،‬گاالکتوز‪ ،‬مانوز‪ ،‬ریبوز‬ ‫‪ ‬دی ساکاریدها ‪ :‬متشکل از ‪ 2‬واحد قندی هستند که با پیوند کوواالن به هم متصل شده اند و تجزیه پذیرند‪.‬با هیدرولیز آنزیمی‬ ‫و یا اسیدی به دو واحد مونوساکاریدی تجزیه می شود‪.‬مثال‪ :‬الکتوز ‪ ،‬ساکارز ‪ ،‬مالتوز‬ ‫‪ ‬اولیگوساکاریدها ‪ :‬بین ‪ 3‬تا ‪ 10‬واحد قندی هستند و تجزیه پذیرند‪.‬مثال‪ :‬رافینوز و استاکیوز‪.‬‬ ‫‪ ‬پلی ساکاریدها ‪ :‬بیش از ‪ 10‬واحد قندی تشکیل شده اند‪.‬تجزیه پذیرند ‪.‬دارای ساختمان خطی یا منشعب هستند‪.‬مثال ‪:‬‬ ‫گلیکوژن‪ ،‬نشاسته‪ ،‬سلولز‬ ‫کربوهیدرات به صورتهای زیر تقسیمبندی میشوند‪:‬‬ ‫‪ ‬تعداد اتمهای کربن در مونوساکاریدها ‪ :‬بین ‪ 3‬تا ‪ 7‬عدد کربن متغییر است‪.‬بر حسب طول زنجیره کربن کربنه‪( 3‬تریوز)‪،‬‬ ‫‪ 4‬کربنه (تتروز)‪ 5 ،‬کربنه (پنتوز)‪ 6 ،‬کربنه (هگزوز)‪ 7 ،‬کربنه ( هپتوز) نام گذاری می شوند‪.‬‬ ‫‪ ‬نوع گروه کربونیل ‪ :‬به دو گروه تقسیم می شوند‪ :‬آلدوزها و کتوزها‪.‬آلدوزها ‪:‬گروهی از قندها که کربن شمارهی ‪ 1‬عامل‬ ‫آلدهیدی دارد‪.‬مثال‪ :‬گلوکز‪.‬کتوزها‪ :‬گروهی از قندها که کربن شمارهی ‪ 2‬عامل کتونی دارد‪.‬مثال‪ :‬فروکتوز‬ ‫کانفیگوراسیون یا پیکربندی فضایی ‪ :‬قندها در ساختمان خود دارای کربن نامتقارن یا کایرال هستند‪.‬کربن کایرال‪ :‬کربنی‬ ‫که به ‪ 4‬گروه متفاوت متصل باشد‪.‬حضور کربن کایرال سبب تشکیل ایزومرهای فضایی و یا فعالیت نوری در قندها میشود‪.‬‬ ‫مثال‪ :‬گلوکز ‪ 4‬کربن کایرال و ‪ 16‬ایزومر فضایی دارد‪.‬‬ ‫تعداد ایزومرهای فضایی یک قند‪2n :‬‬ ‫‪‬‬ ‫تعداد کربن کایرال =‪n‬‬ ‫‪‬‬ ‫در آلدوز خطی ‪n=N-2 :‬‬ ‫‪‬‬ ‫در کتوزهای خطی‪n=N-3 :‬‬ ‫‪‬‬ ‫ایزومری در قندها‬ ‫ایزومر‪ :‬از واژه یونانی ‪ ISO‬به معنای یکسان و ‪ MER‬به معنای بخش تشکیل شده است‪.‬ترکیباتی با فرمول نوشتاری یکسان‬ ‫ولی آرایش فضایی متفاوت هستند‪.‬نظیر گلوکز‪،‬گاالکتوز و فروکتوز که هر سه ایزومر شش کربنی هستند‪.‬‬ ‫ایزومر فضایی ‪ :‬نحوه ی اتصال اتمها به هم در ساختمانشان مشابه است ولی آرایش فضایی اتمها با هم متفاوت است‪.‬‬ ‫انانتیومرها ‪ :‬ایزومرهایی که تصویر آینه ای یکدیگرند‪.‬نظیر ایزومری ‪ L‬و ‪D‬‬ ‫انانتیومر ‪ D‬یا راست‪ :‬اگر گروه هیدروکسیل دورترین کربن نامتقارن نسبت به کربن کربونیل یا نزدیکترین گروه هیدروکسیل‬ ‫نسبت به کربن الکلی‪ ،‬در سمت راست قرار گیرد این نوع ایزومر تشکیل میشود‪.‬در طبیعت این نوع ایزومر غالب بوده و آنزیم‬ ‫های بدن تنها قادرند نوع ‪ D‬را متابولیزه کنند‪.‬‬ ‫انانتیومر ‪ L‬یا چپ ‪ :‬اگر گروه هیدروکسیل دورترین کربن نامتقارن نسبت به کربن کربونیل یا نزدیکترین گروه هیدروکسیل‬ ‫نسبت به کربن الکلی‪ ،‬در سمت چپ قرار گیرد این ایزومر تشکیل میشود‪.‬‬ ‫نکته‪ :‬این تقسیم بندی بر مبنای ساختمان مادر کربوهیدراتها یعنی گلیسرآلدهید (آلدوز سه کربنه) صورت گرفته است‪.‬‬ ‫ایزومری ‪ : +‬محلول یک ایزومر نوری که نور پالریزه را به سمت راست منحرف کند راست گردان (‪ d‬یا ‪ ) +‬نامیده می شود‪.‬‬ ‫نظیر گلوکز‬ ‫ایزومری ‪ : -‬محلول یک ایزومر که نور پالریزه را به سمت چپ منحرف کند‪ ،‬چپ گردان (‪ l‬یا ‪ ) -‬نامیده می شود‪.‬نظیر فروکتوز‬ ‫نکته ‪ :‬چرخش نور پالریزه مستقل از ‪ L‬و ‪ D‬بودن قند است مثال گلوکز ‪ D‬و راست گردان است ولی فروکتوز ‪ D‬و چپ‬ ‫گردان است‪.‬‬ ‫نکته‪ :‬اگر محلولی تعداد برابری ایزومرهای راست گردان و چپ گردان داشته باشد‪ ،‬به دلیل خنثی شدن فعالیت هر ایزومر توسط‬ ‫دیگری فاقد فعالیت نوری است و محلول راسمیک نامیده میشود‪.‬‬ ‫دیاسترومرها ‪ :‬ایزومرهایی که تصویر آینه ای یکدیگر نیستند و در خواص فیزیکی و شیمیایی با هم متفاوتند‪.‬مثل اپیمرها‬ ‫ایزومری اپیمری‪ :‬هرگاه تفاوت ‪ 2‬مولکول قند تنها در آرایش فضایی یک اتم کربن باشد آنها را اپیمر گویند‪.‬مثال‪:‬‬ ‫گلوکز و گاالکتوز ‪ :‬کربن ‪4‬‬ ‫ریبوز و آرابیوز ‪ :‬کربن ‪2‬‬ ‫گلوکز و مانوز ‪ :‬کربن ‪2‬‬ ‫ریبوز و گزیلوز ‪ :‬کربن ‪3‬‬ ‫ایزومر آنومری‪ :‬مربوط به شکل حلقوی کربوهیدرات هاست و به ‪ 2‬شکل آلفا و بتا وجود دارد‪.‬دو شرط وجود دارد‪.‬دو ایزمر‬ ‫فضایی از یک قند که تنها در شکل فضایی کربن کربونیل با هم متفاوت هستند آنومر یکدیگر هستند‪.‬‬ ‫آنومری بتا‪ ،‬اگر گروه هیدروکسیل کربن آنومری باالی حلقه قرار گیرد‪.‬یا اگر گروه ‪ CH2OH‬کربن شماره شش با گروه‬ ‫هیدروکسیل کربن آنومری هم جهت هم باشند‪.‬‬ ‫آنومری آلفا‪ ،‬اگر گروه هیدروکسیل کربن آنومری در پایین حلقه قرار گیرد‪.‬اگر گروه ‪ CH2OH‬کربن شماره شش با گروه‬ ‫هیدروکسیل کربن آنومری در خالف جهت هم باشند‪.‬‬ ‫کربن آنومری ‪ :‬کربن شماره یک که قبال حاوی گروه کربونیل بوده و حاال نامتقارن است و سبب ایجاد دو آنومر مختلف شده‬ ‫است را کربن آنومری گویند‪.‬‬ ‫نکته‪ :‬در محلول های گلوکز حدود ‪ 2/3‬به فرم بتاگلوکوزیداز و حدود ‪ 1/3‬به فرم آلفاگلوکوزیداز هستند‪.‬‬ ‫ایزومر ساختاری‪ :‬ایزومرهایی که هم در نحوه ی اتصال اتمها متفاوتند و هم در آرایش اتمها مثل گلوکز و فروکتوز‪.‬‬ ‫شیمی فضایی کربوهیدراتها که برای نمایش ‪ 3‬بعدی قندها به کار میرود ‪ 2‬مدل است ‪ :‬فیشر (خطی) و هاورث (حلقوی)‬ ‫خطی‪ :‬کربنها از طریق پیوند عمودی به هم وصل شدند و گروههای هیدروکسیل و هیدروژن از طریق پیوندهای افقی به‬ ‫کربنها متصل شدند‪.‬باالترین گروه اکسیدترین گروه است و پایین ترین گروه گروه الکلی است‪.‬‬ ‫سیستم حلقوی‪ :‬قندهایی که داخل محلولها هستند در اکثر موارد حلقوی میباشند‪.‬‬ ‫میتواند ‪ 5‬ضلعی باشد‪ :‬فورانوز ( پایداری ترمودینامیکی کمتر ولی کینتیکی بیشتر)‪ ،‬مثل ریبوز‬ ‫میتواند ‪ 6‬ضلعی باشد‪ :‬پیرانوز ( پایداری ترمودینامیکی بیشتر)‪ ،‬مثل گلوکز و گاالکتوز‬ ‫واکنش حلقوی شدن در کتوزها‪:‬‬ ‫حمله نوکلﺌوفیلی گروه هیدروکسیل کربن ‪ 5‬یا ‪ 6‬به گروه کتونی کربن ‪ 2‬به ترتیب اشکال فورانوزی و پیرانوزی در کتوزها شکل‬ ‫میگیرند‪.‬ساختار حد واسط همی کتال در اینجا شکل میگیرد‪..‬همی کتال ها ترکیبات ناپایدار هستند که با افزودن الکل به‬ ‫گروه کتونی تشکیل میشوند‪.‬‬ ‫ واکنش حلقوی شدن در آلدوزها‪:‬‬ ‫حمله نوکلﺌوفیلی گروه هیدروکسیل کربن ‪ 4‬یا ‪ 5‬به گروه آلدهیدی کربن ‪ 1‬به ترتیب اشکال فورانوزی و پیرانوزی تشکیل‬ ‫میشوند‪.‬ساختار حد واسط همی استال در اینجا شکل میگیرد‪.‬همی به معنی نیم یا نصف می باشد‪.‬همی استال ها ترکیبات‬ ‫ناپایدار هستند که با افزودن الکل به گروه آلدهید تشکیل می شوند‪.‬‬ ‫نکته‪ :‬همیشه قسمت هایی با جزئی بار منفی مورد حمله الکتروفیل قرار می گیرند ‪.‬و همیشه قسمت هایی با جزئی بار مثبت‬ ‫مورد حمله نوکلﺌوفیل قرار می گیرند‪.‬کربن کربونیل به علت اختالف الکترونگاتیویته بین کربن و اکسیژن قطبی است‪.‬کربن‬ ‫گروه کربونیل از باال و پایین مورد حمله نوکلﺌوفیل غیر حجیم قرار می گیرد‪.‬اک سیژن از طریق القا بار منفی را می پذیرد و‬ ‫کربن مثبت می شود و واکنش پذیری افزایش می یابد‪.‬‬ ‫نکته‪ :‬مونوساکاریدهای سه کربنه و کتوزهای ‪ 4‬کربنه توانائی حلقوی شدن را ندارند‪.‬وقنی قندها بصورت ساختمان حلقوی‬ ‫پیدا می کنند به تعداد کربن نامتقارن آنها یکی اضافه می شود‪.‬قندها با حلقوی شدن با به حداقل رساندن ممانعت فضایی بین‬ ‫گروه هیدروکسیل پایدارتر می شوند‪.‬‬ ‫نکته‪ :‬گلوکز در محیط خشک ساختمان خطی و زنجیره ای دارند ولی هنگامی که در آب یا در مایعات بیولوژیک حل شوند‪،‬‬ ‫به فرم حلقوی تبدیل میشوند‪.‬‬ ‫‪ ‬نحوه ی تبدیل ساختمان خطی به حلقوی ‪:‬‬ ‫گروههای هیدروکسیل که سمت راست فرم خطی هستند در سمت پایین فرم حلقوی قرار میگیرند‪.‬‬ ‫گروههای هیدروکسیل که سمت چپ فرم خطی هستند در سمت باالی فرم حلقوی قرار میگیرند‪.‬‬ ‫در قندهای ‪ D‬کربن ‪ 6‬در باالی حلقه قرار میگیرد‪.‬‬ ‫در قندهای ‪ L‬کربن ‪ 6‬در پایین حلقه قرار میگیرد‬ ‫نکته‪ :‬در محلولهای آبی ‪ 63‬درصد گلوکز به فرم بتا و ‪ 37‬درصد آن به شکل آلفا وجود دارد‪.‬‬ ‫سوال‪:‬‬ ‫کدامیک از قندهای زیر ایزومرهای فضایی بیشتری دارد؟‬ ‫‪ -1‬فرم خطی آرابینوز ‪-2‬فرم حلقوی اریتروز ‪ -3‬فرم خطی گلوکز ‪-4‬فرم حلقوی مانوز‬ ‫هگزوزهای دارای اهمیت فیزیولوژیک‪:‬‬ ‫گلوکز ‪ :‬سوخت اصلی متابولیک در اکثر گونهها به جز نشخوارکنندگان و در اکثر میوه جات و سبزیجات وجود دارد‪.‬‬ ‫فروکتوز ‪ :‬شیرین ترین کربوهیدرات که در عسل یافت میشود‪.‬در بدن به گلوکز متابولیزه میشود‪.‬در مایع منی پستانداران به‬ ‫عنوان سوخت اصلی است‪.‬در خون جنینی هم یافت میشود‪.‬در برخی گونهها غلظت فروکتوز خونی جنینی بیشتر از گلوکوز‬ ‫است (مثال خوک(‪.‬‬ ‫گاالکتوز ‪ :‬در غدد شیری پستانداران برای سنتز الکتوز به کار گرفته میشود‪.‬در ساختمان گلیکولیپید و گلیکوپروتﺌینها به کار‬ ‫میرود‪.‬‬ ‫مانوز ‪ :‬در ساختمان گلیکوپروتﺌینها به کار میرود‪.‬‬ ‫پنتوزهای دارای اهمیت فیزیولوژیک‪:‬‬ ‫ریبوز ‪ :‬در ساختمان ‪ DNA , RNA , ATP‬به کار میرود‪.‬‬ ‫مشتقات مونوساکاریدها‪:‬‬ ‫‪ ‬قندهای اسیدی (‪ : (Sugar Acid‬در حضور یک اکسید کننده قوی (آب برم) عامل آلدهیدی (کربن ‪ 1‬در آلدوزها) و یا‬ ‫گروه الکلی کربن ‪ 6‬به گروه کربوکسیل تبدیل میشود‪.‬این نوع اکسیداسیون روی عامل کتونی بی اثر است‪.‬‬ ‫‪.1‬اگر کربن ‪ 1‬گلوکز اکسید شود ‪ :‬گلوکونیک اسید حاصل میشود‪.‬‬ ‫‪.2‬اگر کربن ‪ 6‬گلوکز اکسید شود ‪ :‬گلوکورونیک اسید حاصل میشود‪.‬‬ ‫‪.3‬اگر کربن ‪ 1‬و ‪ 6‬گلوکز اکسید شود ‪ :‬گلوکاریک اسید حاصل میشود‪.‬‬ ‫سدیم گلوکونات ‪ :‬از مشتقات گلوکونیک اسید است که به عنوان نگهدارنده در موادغذایی به کار برده میشود‪.‬گلوکورونیک‬ ‫اسید در کبد تولید می شود‪.‬به داروها‪ ،‬توکسینها و هورمونها متصل شده و سبب تسهیل حمل آنها در خون میشود‪.‬بنابراین‬ ‫به دفع کمک میکنند‪.‬‬ ‫‪ ‬قندهای احیا شده ی پلی اُلها (قندهای الکلی) ‪ :‬در اثر افزوده شدن یک ‪ H‬به قند (احیاشدن گروه آلدهیدی یا کتونی)‬ ‫قندهای احیا حاصل میشوند‪.‬قندهای احیا برای افراد رژیمی مناسباند ‪:‬‬ ‫‪.1‬در اثر احیا گلوکز و فروکتوز‪ ،‬قند سوربیتول حاصل میشود‪.‬‬ ‫‪.2‬در اثر احیا مانوز‪ ،‬قند مانیتول حاصل میشود‪.‬‬ ‫‪.3‬در اثر احیا گاالکتوز‪ ،‬قند گاالکتیتول (دلسیتول) حاصل میشود‪.‬‬ ‫‪.4‬در اثر احیا گزیلوز‪ ،‬قند گزیلیتول حاصل میشود‪.‬‬ ‫تجمع سوربیتول سبب آب مروارید (کاتاراکت) در افراد دیابتی میشود‪.‬‬ ‫برای آدامسها و شکالتهای رژیمی از سوربیتول و گزیلیتول استفاده میشود چون شیرینی این قندها کمتر است‪.‬‬ ‫ قندهای آمینه ‪ :‬در اثر جایگزینی یکی از گروههای هیدروکسیل با گروه آمین حاصل میشود ‪:‬‬ ‫گلوکز آمین‬ ‫‪.1‬‬ ‫گاالکتوز آمین‬ ‫‪.2‬‬ ‫‪ N.3‬استیلنورآمینیک اسید (مانوزآمین‪+‬پیرووات)‪ :‬از خانواده ی سیالیک اسیدهاست که بار منفی سلول را تامین میکند‪.‬‬ ‫‪ N.4‬استیل مورامیک اسید (الکتیک اسید‪+‬گلوکز آمین) ‪ :‬جز اصلی دیوارهی سلولی باکتری‬ ‫ قندهای دئوکسی‪ :‬یک اتم اکسیژن کمتر دارند مثل دئوکسی ریبوز‪ ،‬فوکوز‪ ،‬رامنوز‪.‬گروه ‪ OH‬در ریبوز (‪ )RNA‬به هیدرولیز‬ ‫حساس است و یه روند تکاملی از ریبوز به دئوکسی ریبوز رخ داده است‪.‬درنتیجه ‪ DNA‬پایدارتر است‪.‬فوکوز (‪-6‬داکسی‪-‬بتا‬ ‫گاالکتوز) رامنوز (‪-6‬داکسی‪-‬ال مانوز)‬ ‫دی ساکاریدها ‪:‬‬ ‫محصول تراکم (پیوند گلیکوزیدی) ‪ 2‬مونوساکارید حلقوی هستند زمانی تشکیل میشوند که گروه هیدروکسیل یک مونو ساکارید‬ ‫با گروه هیدروکسیل (مونوساکارید دیگر و یا ترکیب غیرقندی نظیر اسیدهای آمینه) و یا گروه ‪ NH‬ترکیب دیگر واکنش دهد و‬ ‫یک مولکول آب آزاد شود‪.‬پیوند گلیکوزید اساس تشکیل دی ساکاریدها‪ ،‬الیگوساکاریدها و پلی ساکاریدهاست‪.‬دو مونوساکارید‬ ‫می توانند در واکنش تشکیل استال یا کتال که همراه با حذف یک مولکول آب است‪ ،‬شرکت کنند و یک دی ساکارید بوجود‬ ‫آورند‪.‬بعبارتی حذف مولکول آب و تشکیل استال یا کتال باعث پیوند خوردن مونوساکاریدها بهم می شود و دی ساکاریدها را‬ ‫ایجاد می کند که می تواند ادامه پیدا کند و اولیگو ساکاریدها و پلی ساکاریدها را نتیجه دهد‬ ‫پیوند ‪o‬گلیکوزیدی‪ :‬در صورتیکه گروه هیدروکسی کربن آنومری قند با گروه هیدروکسیل ترکیب دیگر پیوند برقرار کرده باشد به پیوند‬ ‫ایجاد شده ‪ O‬گلیکوزیدی و به کل ترکیب ‪o‬گلیکوزید گویند‪.‬تمامی پیوندهای گلیکوزیدی بین‪.‬قندها مثال دی‪ ،‬الیگو و پلی ساکاریدها‬ ‫از این نوع است‪.‬‬ ‫پیوند ‪ N‬گلیکوزیدی‪ :‬در صورتیکه گروه هیدروکسی کربن آنومری قند به گروه آمینی متصل شده باشد به پیوند ایجاد شده ‪N‬‬ ‫گلیکوزیدی و به کل ترکیب‪ N‬گلیکوزید گویند‪.‬مثل پیوند قند ریبوز با بازهای الی در نوکلیوتیدها‬ ‫‪.‬‬ ‫دی ساکاریدها دو گروهاند‪:‬‬ ‫الف‪.‬احیاکننده ‪ :‬حاصل اتصال بین کربن آنومری یک مونوساکارید و کرین غیرآنومری مونوساکارید بعدی است‪.‬بنابراین کربن‬ ‫آنومری مونوساکارید دوم در واکنش شرکت نکرده و آزاد است در نتیجه توانایی احیای ‪ Cu2+‬و ‪ Fe2+‬را دارد‪.‬‬ ‫مثال‪:‬الکتوز_مالتوز_ایزومالتوز‪-‬‬ ‫در دی ساکاریدهای احیاکننده پسوند –یل را به مونوساکاریدی که با کربن آنومری وارد واکنش شده اضافه کرده و مونوساکرید‬ ‫دوم را ساده می نویسیم‪.‬مثال‪ :‬نام دیگر سلوبیوز گلوکوپیرانوزیل گلوکوپیرانوز است‪.‬‬ ‫مالتوز ‪ :‬محصول پیوند گلیکوزیدی ‪ α:1,4‬بین دو مولکول گلوکز است و از آنجا که سر گروه هیدروکسیل کربن آنومری اول رو‬ ‫به پایین است نوع پیوند که تشکیل میدهد ‪ α‬است و از آنجا کربن آنومری گلوکز دوم در واکنش شرکت نکرده و آزاد است است‬ ‫قند را احیا کننده مینامند‪.‬‬ ‫الکتوز ‪ :‬مجصول پیوند گلیکوزیدی ‪ β:1,4‬بین گلوکز و گاالکتوز است‪.‬چون کربن آنومری دوم در واکنش شرکت نکرده قند‬ ‫احیا کننده است‪.‬قند اصلی شیر میباشد‪.‬الکتوز از اتصال گلیکوزیدی کربن ‪ 1‬از گاالکتوز با کربن ‪ 4‬از گلوکز تشکیل شده است‪،‬‬ ‫بنابراین پیوند گلیکوزیدی بصورت ‪ β1-4‬است و نام کامل دی ساکارید عبارتست از ‪D‬گاالکتوپیرانوزیل بتا ‪ 1‬به ‪ 4‬گلوکوپیرانوز‬ ‫ب‪.‬غیراحیا کننده ‪ :‬هر دو مونوساکارید از طریق کربن آنومری به هم متصل می شوند‪.‬مثال‪:‬ساکارز_ترههالوز‪.‬در دی‬ ‫ساکاریدهای غیراحیاکننده مونوساکارید اول با پسوند –یل و مونوساکارید دوم با پسوند –اید مشخص می شود‪.‬مثال نام دیگر‬ ‫ساکارز گلوکوپیرانوزیل فروکتوفورانوزاید است‪.‬‬ ‫‪.‬‬ ‫ساکارز ‪ :‬محصول پیوند گلیکوزیدی ‪ α1,β2‬به ترتیب بین فروکتوز و گلوکز است و از آنجا که هر دو کربن آنومری در واکنش‬ ‫شرکت میکنند در نتیجه قند اغیراحیاکننده است‪.‬‬ ‫الیگوساکاریدها ‪:‬‬ ‫در اثر اتصال و تراکم ‪ 3‬تا ‪ 10‬مونوساکارید حاصل میشود‪.‬مثال رافینوز و استاکیوز‪.‬آنتی ژن های خونی‪.‬‬ ‫پلی ساکاریدها ‪:‬‬ ‫بیش از ‪ 10‬نوع واحد قندی یا مونوساکاریدی دارند که براساس نوع واحد مونوساکاریدی ‪.‬نوع پیوند ‪.‬طول زنجیره ‪.‬و میزان‬ ‫شاخه دار شدن متنوع هستند‪.‬دو دسته اند‪.‬هموپلی ساکاریدها واحدهای مونوساکاریدی یکسان دارد‪(.‬مثال ‪ :‬سلولز‪ ،‬نشاسته‪،‬‬ ‫گلیکوژن‪ ،‬کیتین) و هترو پلی ساکاریدها که متشکل از ‪ 2‬نوع یا بیشتر از دو نوع واحد مونوساکاریدی میباشند که از اتصال‬ ‫دایمرها تکراری تشکیل شده است‪(.‬مثال ‪ :‬پروتﺌوگلیکان و گلیکوپروتیین و گلیکولیپیدها(‪.‬‬ ‫هموپلی ساکاریدها‪:‬‬ ‫سلولز ‪ :‬پلیمری خطی از گلوکز با پیوندهای )‪ ( β:1-4‬هستند که دیواره ی سلولی گیاهان را تشکیل میدهند‪.‬بسیاری از‬ ‫پستانداران قادر به هضم سلولز نیستند چون آنزیم سلوالز ندارند در عوض نشخوارکنندگان قادر به هضم آن هستند چون‬ ‫شکمبه سرشار از میکروارگانیسم هایی است که سلوالز ترشح میکند‪.‬‬ ‫نشاسته ‪:‬‬ ‫مواد غذایی در گیاهان به فرم نشاسته ذخیره میشوند‪.‬نشاسته از ‪ 2‬قسمت تشکیل شده است‪:‬‬ ‫‪. 1‬آمیلوز ‪ 20 :‬درصد نشاسته را تشکیل میدهد‪.‬جز محلول در آب است‪.‬پلیمری خطی از گلوکز که با پیوندهای )‪( α:1-4‬‬ ‫متصل شده اند‪.‬‬ ‫‪.2‬آمیلوپکتین ‪ 80 :‬درصد نشاسته را تشکیل میدهد‪.‬ساختمانی شاخه دار است که با پیوندهای )‪ ( α:1-4‬و )‪ (α:1-6‬متصل‬ ‫شده اند‪.‬پیوندهای )‪ ( α:1-4‬تحت تاثیر آمیالز شکسته میشوند و پیوندهای )‪ (α:1-6‬محل شاخه دار شدن زنجیره هستند‪.‬‬ ‫به ازای هر ‪ 20‬تا ‪ 25‬عدد گلوکز یک انشعاب تشکیل می شود‪.‬‬ ‫گلیکوژن ‪:‬‬ ‫کربوهیدرات ذخیره شده در سلولهای جانوری ( ذخیره در ماهیچه و کبد و قلب )‪.‬ازنظر ساختمانی کامال مشابه آمیلوپکتین‬ ‫است فقط تعداد انشعابات بیشتر است یعنی به ازای هر ‪ 8‬تا ‪12‬گلوکز یک انشعاب تشکیل میشود‪.‬‬ ‫کیتین ‪:‬‬ ‫اسکلت بدن حشرات است‪.‬پلیمری از واحدهای‪ N‬استیل گلوکز آمین است که به وسیله ی پیوندهای ‪ β‬به هم متصل شدند‪.‬‬ ‫هتروپلی ساکاریدها ‪:‬‬ ‫از واحدهای گلیکوز آمینو گلیکانی )‪ (GAG‬تشکیل شده اند‪.‬گلیکوز آمینو گلیکان)‪ (GAG‬ها خود از دو جز تشکیل شده‬ ‫اند ‪:‬‬ ‫هگزوزآمینها (مثل گلوکزآمین و گاالکتوز آمین)‬ ‫‪.1‬‬ ‫واحدهای گلوکورونیک اسید‬ ‫‪.2‬‬ ‫به یک یا هر دوی این قندها دست کم یک گروه آنیونی (با بار منفی‪ ،‬مانند کربوکسیالت یا سولفات) متصل می شود‪.‬بنابراین‬ ‫هر پلیمر ‪ GAG‬چندین بار منفی دارد‪.‬گلیکوز آمینوگلیکان ها بر اساس نوع تکرار قندی به پنج دسته عمده تقسیم می شوند‪.‬‬ ‫از آنجا که تجمع گلیکوزآمینوگلیکانهای متعدد در اطراف یک هسته پروتﺌین یک مولکول پروتﺌوگلیکان را تشکیل میدهد‪.‬‬ ‫بار منفی زنجیره های ‪ GAG‬با جذب کاتیون ها در پی آن‪ ،‬جذب آب‪ ،‬باعث می شود بستره بیرون سلولی به صورت ژلی آبدار‬ ‫درآید‪.‬این ژل‪ ،‬سلول ها را مرطوب نگه می دارد‪ ،‬م حیط کافی برای تسهیل انتشار مولکول های کوچک را فراهم می کند و‬ ‫همچنین می تواند فشردگی و تغییر فشار را بدون تغییر شکل قابل توجه تحمل کند‪.‬‬ ‫در جدول زیر انواع مختلف گلیکوز آمینو گلیکانها و کاربرد آن ها مشخص شده است‪.‬‬ ‫پروتئوگلیکان ‪:‬‬ ‫از یک پروتﺌین مرکزی تشکیل شدند که از طریق پیوندهای کوواالن به زنجیرههای گلوکزآمینوگلیکان متصل میشوند و حاوی‬ ‫‪ 95‬درصد کربوهیدرات بوده و در ماتریکس خارج سلولی‪ ،‬ساختمان غضروفها‪ ،‬مایع مفصلی و مایع زجاجیه چشم یافت میشوند‪.‬‬ ‫ساختاری شبیه برس شیشه شور دارند‪.‬شکل زیر ساختار غضروف بینی گاو را نشان می دهد‪.‬‬ ‫گلیکوپروتئین ‪:‬‬ ‫زنجیرههای الیگوساکارید (کربوهیدرات) از طریق پیوند کواالنسی به یک زنجیرهی جانبی پپتید متصل هستند‪.‬خارج سلول یا‬ ‫روی سطح سلول یافت میشوند‪.‬بخش پروتﺌینی بیشتر و بخش کربوهیدراتی کمتری دارند‪.‬گلیکوپروتﺌینها به عنوان‬ ‫پروتﺌین های غشایی منسجم عمل کرده و نقش مهمی را در تشخیص و پیام رسانی سلول – سلول ایفاء میکنند‪.‬بعضی‬ ‫هورمونها مثل ‪ TSH‬و ‪ ، FSH‬بسیاری پروتﺌینهای پالسما ‪ ،‬بسیاری گیرندههای سطح سلولها ساختمان گلیکوپروتﺌینی‬ ‫دارند و نوع پیوند در آنها از نوع ‪( O-link‬اتصال با اسید آمینه سرین یا ترئونین) یا ‪ ) N-link‬اتصال با اسید آمینه آسپارژین)‬ ‫است‪.‬‬ ‫لیپیدها‬ ‫لیپید از واژه یونانی لیپو به معنی چربی گرفته شده است‪.‬لیپیدها شکل اصلی ذخیره انرژی در اکثر موجودات هستند‪.‬عدم‬ ‫حاللیت در آب و حاللیت در حاللهای غیر قطبی (کلروفرم‪ ،‬اتر‪ ،‬بنزن) وجه تمایز چربی و روغنها نسبت به سایر مولکولهای‬ ‫بیولوژیک است‪.‬این گروه از ترکیبات تنوع شیمیایی فروانی دارند‪.‬‬ ‫وظایف لیپیدها‪:‬‬ ‫‪-1‬ذخیره انرژی‪.‬‬ ‫‪ -2‬سوخت اصلی سلولهای ماهیچه قبلی هستند‪.‬‬ ‫‪ -3‬در ساختمان غشاهای زیستی انواع سلول ها نظیر اریتروسیتها‪ ،‬لوکوسیتها‪ ،‬سلول های عضالنی‪ ،‬عصبی و غیره حضور‬ ‫ال در نورونها ترکیب اصلی ساختمان میلین (میلین به عنوان عایق الکتریکی عمل میکند و سبب انتقال سریع‬ ‫دارند‪.‬مث ً‬ ‫پیامهای عصبی میشود) از لیپیدها تشکیل شده است‪.‬‬ ‫‪ -4‬در ساخت اسیدهای صفراوی‪ ،‬لیپوپروتﺌین ها‪ ،‬هورمونهای استروئیدی و ویتامینهای محلول در چربی مشارکت میکند‪.‬‬ ‫‪ -5‬به عنوان ضربهگیر و عایق گرمایی عمل میکنند‪.‬‬ ‫‪ -6‬در ساختمان آنتیاکسیدانها ‪ (E)vit‬و رنگدانههای میوه جات و سبزیجات بکار می روند‪.‬‬ ‫‪ -7‬در انتقال پیام و ساخت پیامبرهای داخل سلولی شرکت می کنند‪.‬‬ ‫‪ -8‬برخی از انواع لیپیدها نقش تنفسی دارند‪.‬فسفاتیدیل کولین در تنفس ریوی نقش دارد‪.‬‬ ‫‪ -9‬سایر موارد‪ :‬در سنتز گلیکولیپیدها‬ ‫لیپیدها به طور کلی از نظر ساختمانی به ‪ 2‬دسته تقسیم میشود‪:‬‬ ‫‪ - 1‬لیپیدهای ساده که استر اسید چرب با الکل هستند‪(.‬پیوند استری پیوندی است که بین گروه کربوکسیل از یک‬ ‫ماکرومولکول مانند سر اسید چرب و گروه هیدروکسیل از ماکرومولکول دیگر مانند الکلهای مختلفی چون گلیسرول و کلسترول‬ ‫برقرار می شود)‪.‬لیپیدهای ساده خود به ‪ 2‬دسته تریگلیسیریدها (استر اسید چرب با الکل گلیسرول) و مومها (استر اسید‬ ‫چرب با الکل بلند زنجیر) تقسیم میشوند‪.‬‬ ‫‪ - 2‬لیپیدهای مرکب که استر اسید چرب با الکل و گروههای دیگر هستند‪.‬لیپیدهای مرکب خود به ‪ 4‬دسته تقسیم میشوند‪:‬‬ ‫فسفولیپیدها که استر اسید چرب و الکل به همراه یک واحد اسید فسفریک هستند‪(.‬فسفات( فسفولیپیدها خود به‬ ‫‪‬‬ ‫‪ 2‬دسته تقسیم میشوند‪ -1 :‬گلیسروفسفولیپیدها (الکل گلیسرول دارند) و ‪ -2‬اسفنگولیپیدها (الکل اسفنگوزین‬ ‫دارند)‪.‬‬ ‫دسته دوم گلیکولیپیدها (گلیکواسفنگولیپیدها) هستند که عالوه بر اسید چرب و الکل اسفنگوزین‪ ،‬واحد‬ ‫‪‬‬ ‫کربوهیدراتی دارند‪.‬‬ ‫لیپیدهای مشتق شده و پیشساز شامل اسید چرب‪ ،‬گلیسرول‪ ،‬استروئید‪ ،‬کتون بادی‬ ‫‪‬‬ ‫شامل لیپوپروتﺌینها هستند‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫از نظر عملکردی لیپیدها به ‪ 2‬دسته ساختمانی (فسفولیپیدها و گلیکولیپیدها) و لیپیدهای ذخیرهای مثل تریگلیسیریدها‬ ‫تقسیم میشوند‪.‬‬ ‫اسیدهای چرب‪ :‬پیشساز سایر لیپیدها هستند‪.‬معموالً زنجیره هیدروکربنی هستند که بین ‪ 4‬تا ‪ 36‬اتم کربن دارند‪.‬یک‬ ‫انتهای مولکول اسید چرب گروه کربوکسیل (قطبی‪ ،‬هیدروفیلیک یا آب دوست) و دم هیدروکربنی آن (غیرقطبی یا‬ ‫هیدروفوبیک) است‪.‬بنابراین اسیدهای چرب ساختاری آمفی پات (دوگانه دوست) دارند‪.‬این ترکیبات به ندرت به صورت آزاد‬ ‫در بافت ها و سلول ها دیده می شوند و به صورت جزئی از چربی های خنثی‪ ،‬فسفوگلیسریدها و گلیکولیپیدها هستند‪.‬اسیدهای‬ ‫چرب در خون نامحلول بوده و به شکل متصل به آلبومین حرکت میکنند‪.‬در ‪ pH‬فیزیولوژیک گروه کربوکسیل به شکل‬ ‫دپروتونه و اسید چرب به شکل آنیونی وجود دارد‪.‬زنجیره هیدروکربنی تعدادی از اسیدهای چرب کامال اشباع و تعدادی نیز‬ ‫دارای یک یا تعداد بیشتری پیوند دوگانه (غیر اشباع) است‪.‬اسیدهای چرب بر اساس تعداد کربن ها در سه گروه هستند‪:‬‬ ‫اسیدهای چرب با زنجیره کوتاه ‪ 2‬تا ‪ 4‬اتم کربن‪.‬اسیدهای چرب زنجیر متوسط با ‪ 6‬تا ‪ 10‬کربن‪.‬اسیدهای چرب زنجیر بلند با‬ ‫‪ 12‬تا ‪ 26‬کربن‪.‬‬ ‫اسید چرب اشباع‪ :‬زنجیره هیدروکربنی فاقد پیوند دوگانه است معموالً بسیار احیا شده با اکسیداسیون پایین و بدون شاخه‬ ‫هستند در دمای اتاق حالت مومی دارند‪.‬در بسیاری از منابع حیوانی و گیاهی (کره‪ ،‬گوشت‪ ،‬و روغن پالم) حضور دارند‪.‬فرمول‬ ‫پایه این نوع از اسیدهای چرب‪ CH3-(CH2) n- COOH‬است‪.‬استیک اسید (‪ )CH3COOH‬اولین عضو این گروه است‪.‬‬ ‫یک اسید چرب دارای دو نام متداول و سیستماتیک است‪.‬در نام گذاری سیستماتیک مثال نام ددکانوئیک اسید برای لوریک‬ ‫اسید بکار می رود‪.‬تعداد اتم های کربن در بخش اول کلمه و سپس پسوند آنوئیک اسید قرار میگیرد‪.‬‬ ‫پالمیتیک اسید (‪ )3c‬معمولترین اسید چرب سنتز شده در بدن انسان است‪.‬‬ ‫اسیدهای چرب غیر اشباع‪ :‬بین ‪ 1‬تا ‪ 6‬پیوند دوگانه در ساختمانشان دارند‪.‬در دمای اتاق مایع هستند‪.‬مثل روغن گیاهی‪،‬‬ ‫روغنهای ماهی و چربیهای داخل آجیلها هستند‪.‬در پایان نام اسیدهای چرب غیراشباع پسوند انوئیک اسید به کار می رود‪.‬‬ ‫مانند اکتادکنوئیک اسید (اولﺌیک اسید)‪.‬اسیدهای چرب غیراشباع سه دسته هستند‪.‬‬ ‫اسیدهای تک غیراشباع (‪ :)MUFA‬مونوانوئیک اسید‪ :‬یک پیوند دوگانه دارند‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫اسیدهای چند غیراشباع (‪ :)PUFA‬پلی انوئیک اسید‪ :‬دو یا چند پیوند دوگانه دارند‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫ایکوزانوئیدها‪ :‬این ترکیبات از اسیدهای چرب ‪ 20‬کربنه (ایکوزا) آراشیدونیک اسید حاصل می شوند‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫شماره گذاری اسیدهای چرب‪:‬‬ ‫برای شمارهگذاری اسیدهای چرب از ‪ 2‬سیستم استفاده میشود‪:‬‬ ‫‪- 1‬شماره گذاری استاندارد‪ :‬در این سیستم شمارهگذاری از سمت کربن کربوکسیل آغاز میشود‪.‬کربنهای بعدی به ترتیب‬ ‫کربن‪ ،β ، α‬و ‪ γ‬با شمارههای ‪2‬و ‪3‬و ‪ 4‬نامیده میشود‪.‬و کربن انتهایی کربن آمگا ‪ ω‬نامیده میشود‪.‬از دلتا (‪ )∆n‬برای نمایش‬ ‫تعداد و موقعیت پیوند دوگانه از سمت گروه کربوکسیل استفاده میکنند‪ n).‬عدد باال نگاشتی محل اولین پیوند دوگانه را از‬ ‫سمت کربن کربوکسیل مشخص میکند)‪.‬برای نمایش اسیدهای چرب اشباع از تعدا اتمهای کربن و عدد صفر استفاده میشود‪.‬‬ ‫مثال پالمیتیک اسید ‪.16:0‬برای نمایش اسیدهای چرب غیراشباع از تعدا اتمهای کربن و تعداد پیوندهای دوگانه استفاده‬ ‫میشود‪.‬مثال یک اسید چرب ‪ 20‬کربنه با دو پیوند دوگانه بین کربن های ‪ 9‬و ‪ 10‬و دیگری بین کربن های‪ 12‬و ‪ 13‬به صورت‬ ‫(‪ 20:2)∆ 12،9‬نمایش میدهند‪.‬‬ ‫‪- 2‬شماره گذاری با استفاده از کربن امگا‪.‬شمارهگذاری اسیدهای چرب از خالف جهت یعنی از سمت کربن آمگا ‪( ω‬دورترین‬ ‫کربن نسبت به گروه کربوکسیل یا کربن انتهایی متیلی) آغاز میشود‪.‬این روش عموما برای اسیدهای چرب با زنجیره طویل‬ ‫هیدروکربنی و دارای چند پیوند دوگانه به کار میرود‪.‬به عنوان مثال ‪ ω9‬یعنی اولین پیوند دوگانه از اتم کربن بر روی‬ ‫نهمین کربن قرار دارد‪.‬‬ ‫اسیدهای تک غیراشباع (‪ :)MUFA‬مونوانوئیک اسید‪ :‬یک پیوند دوگانه دارند‪.‬اولﺌیک اسید و پالمیتولﺌیک اسید‬ ‫‪‬‬ ‫اسیدهای چند غیراشباع (‪ :)PUFA‬پلی انوئیک اسید‪ :‬دو یا چند پیوند دوگانه دارند‪.‬مثل لینولﺌیک اسید ( ‪ )ω‬لینولنیک‬ ‫‪6‬‬ ‫اسید (‪. )ω3‬این اسیدهای چرب اهمیت تغذیه ای فراوانی دارند‪.‬نسبت اسیدهای چرب ‪ ω6‬به‪ ω3‬در بدن تا نسبت چهار به‬ ‫یک طبیعی است و بیش از آن سبب افزایش خطر بیماری های قلبی عروقی می شود‪.‬از آنجایی که بدن انسان و حیوانات قادر‬ ‫به سنتز این اسیدهای چرب نیست‪ ،‬بنابراین جز اسیدهای چرب ضروری هستند‪.‬در گربه آراشیدونیک اسید هم جز اسیدهای‬ ‫چرب ضروری است‪.‬چون بدن گربه آنزیم مورد نیاز برای ساخت آراشیدوئیک اسید را ندارد‪.‬‬ ‫ایکوزانوئیدها‪ :‬این ترکیبات از حلقوی شدن اسیدهای چرب ‪ 20‬کربنه (ایکوزا) آراشیدونیک اسید حاصل می شوند‪.‬در‬ ‫‪‬‬ ‫تمام بافتهای بدن ترشح میشوند و خواص مختلفی دارند‪.‬‬ ‫ایکوزانوئیدها سه دسته هستند‪:‬‬ ‫‪ :1‬پروستانوئیدها‪ :‬شامل پروستاگلندین ها (‪ ،)PG‬پروستاسیکلین ها (‪ )PGI‬و ترومبوکسان ها (‪ )TX‬هستند و از‬ ‫اکسیداسیون آراشیدونیک اسید در مسیر سیکلواکسیژناز تولید می شوند‪.‬پروستاگلندینها دارای یک حلقه پنج ضلعی‬ ‫هستند‪.‬پروستاگلندین ها عنوان هورمونهای موضعی عمل میکنند و باعث ایجاد التهاب‪ ،‬انقباض عضالت صاف رحم در‬ ‫هنگام قاعدگی و زایمان و گشاد شدن رگها میشود‪.‬پروستاسیکلین ها از اندوتلیوم عروق خونی ترشح و دارای دو حلقه‬ ‫پنج ضلعی هستند‪ PGI2.‬ماده ضد انعقاد است که تجمع پالکت ها و تشکیل لخته خون را مهار می کند و همچنین‬ ‫موجب شل شدن عضالت صاف و گشاد شدن رگ ها میشود‪.‬ترومبوکسانها توسط پالکتها ترشح شده و با انقباض‬ ‫عروق باعث کاهش جریان خون ‪ ،‬تجمع پالکتی و تشکیل لخته میشوند‪.‬دارای یک حلقه شش ضلعی با یک اتم اکسیژن‬ ‫هستند‪.‬عملکرد معکوس ‪ PGI2‬دارند‪.‬‬ ‫‪ :2‬لکوترین ها‪ :‬از اکسیداسیون آراشیدونیک اسید در مسیر لیپواکسیژناز در گلبول های سفید‪ ،‬ماستوسیت ها‪ ،‬پالکتها‪،‬‬ ‫ماکروفاژها و‪...‬تولید می شوند‪.‬در ساختمان لکوترین ها حلقه کربنی وجود ندارد و سه پیوند دوگانه کونزوگه دارند‪.‬‬ ‫‪ LTB4‬سبب افزایش نفوذپذیری و چسبندگی گلبول های سفید می شود‪.‬مجموع ‪ LTC4 LTD4 LTE4‬سبب‬ ‫انقباض قوی عضالت مجاری هوایی می شود‪.‬‬ ‫‪ :3‬لیپوکسین ها‪ :‬تنظیم کننده سیستم ایمنی هستند‪.‬چهار پیوند دوگانه کونژوگه دارند‪.‬‬ ‫‪.‬‬ ‫خصوصیات فیزیکی اسیدهای چرب‪:‬‬ ‫تحت تأثیر طول زنجیره و میزان اشباع بودن زنجیره هیدروکربنی است‪.‬در اسیدهای چرب غیراشباع پیوند دوگانه سیس سبب‬ ‫خمیدگی در زنجیره هیدروکربنی شده و مانع از کونفورماسیون متراکم آن ها شده و یک ساختمان کریستالی نامنظم به‬ ‫اسیدهای چرب میدهدکه مانع چرخش آزاد اتم ها در طول پیوند کربن‪-‬کربن میشود‪.‬خمیدگی در زنجیره سبب کاهش‬ ‫تماسهای واندروالس زنجیره هیدروکربنی با اتم های مجاور آن میشوند‪.‬پس انرژی حرارتی (نقطه ذوب) کمتری برای به هم‬ ‫ریختن این ساختار نسبت به اسیدهای چرب اشباع با طول یکسان نیاز است‪.‬اگرچه وجود پیوند دوگانه باعث کاهش نقطه‬ ‫ذوب اسید چرب میشود ولی افزایش طول زنجیره هیدروکربنی با افزایش نیاز به انرژی به دلیل افزایش تعاملهای واندروالس‪،‬‬ ‫باعث افزایش دمای ذوب خواهد شد‪.‬‬ ‫زنجیره هیدروکربنی به خودی خود غیرقطبی و هیدروفوبیک اسید است‪ ،‬بنابراین افزایش هر چه بیشتر طول زنجیره و کاهش‬ ‫پیوندهای دوگانه به افزایش آبگریزی و کاهش حاللیت اسید چرب منجر می شود‪.‬‬ ‫انواع ایزومری در اسیدهای چرب غیراشباع‪:‬‬ ‫بستگی به موقعیت اتمهای یا گروه های مجاور پیوند دوگانه دارد‪.‬دو نوع سیس و ترانس دارد‪.‬اگر هردو اتم مشارکت کننده در‬ ‫یک جهت باشند ایزومتری سیس و اگر در دو جهت مخالف باشند ایزومتری ترنس گفته میشود‪.‬اسیدهای چرب ترانس در‬ ‫سیر ابی حیوانات شیرده تولید می شود و به همراه محصوالت لبنی و گوشت وارد بدن انسان می شود‪.‬در جریان اشباع کر?

Use Quizgecko on...
Browser
Browser