Patient Education - Session 1 PDF

Document Details

RespectfulWisdom528

Uploaded by RespectfulWisdom528

Tags

patient education healthcare nursing patient care

Summary

This document provides information on patient education, covering its definition, the importance of patient education in healthcare, its benefits, and a brief historical context. A wide variety of patient education methods are implied throughout.

Full Transcript

1 ‫فرآيند آموزش به مددجو‬ ‫‪2‬‬ ‫آموزش‬ ‫‪ ‬آموزش از موضوعاتی است که همیشه مورد توجه بشر بوده است‪،‬‬ ‫‪ ‬از دست دادن سالمتی و بستری شدن در بیمارستان‪ ،‬نیاز به یادگیری را‬ ‫دو چندان...

1 ‫فرآيند آموزش به مددجو‬ ‫‪2‬‬ ‫آموزش‬ ‫‪ ‬آموزش از موضوعاتی است که همیشه مورد توجه بشر بوده است‪،‬‬ ‫‪ ‬از دست دادن سالمتی و بستری شدن در بیمارستان‪ ،‬نیاز به یادگیری را‬ ‫دو چندان می کند‪.‬‬ ‫‪ ‬آموزش به بیمار یکی از ابعاد مهم مراقبت های پرستاری و از نقش های‬ ‫کلیدی پرستاران محسوب می شود‪.‬‬ ‫‪3‬‬ ‫تعریف آموزش به بیمار‬ ‫‪ ‬فرآیندی است که فرصت های یادگیری را برای بیمار و خانواده در‬ ‫زمینه پیشگیری از بیماری‪ ،‬درمان‪ ،‬سازگاری و افزایش مهارت ها‬ ‫فراهم می کند‪،‬‬ ‫‪ ‬فرآیندی است که بر روی رفتار بیمار اثر می گذارد و سبب افزایش‬ ‫دانش‪ ،‬نگرش و مهارت بیمار شده و سبب افزایش توانایی وی در مراقبت‬ ‫از خود می شود‪.‬‬ ‫‪4‬‬ ‫مزایای آموزش به بیمار‬ ‫‪ ‬افزایش توانایی افراد در مراقبت از خود‬ ‫‪ ‬بهبود کیفیت زندگی‬ ‫‪ ‬افزایش رضایت مددجو‬ ‫‪ ‬کاهش اضطراب‬ ‫‪ ‬اطمینان از تداوم مراقبت ها‬ ‫‪ ‬کاهش بروز عوارض‬ ‫‪ ‬کاهش نیاز به مصرف داروهای مسکن‬ ‫‪ ‬بهبود رعایت رژیم غذایی تا ‪ %50‬بیشتر‬ ‫‪ ‬کاهش پذیرش مجدد تا ‪ %42‬کمتر‬ ‫‪5‬‬ ‫اما ‪...‬‬ ‫‪ ‬مطالعه ای که در دانشگاههای علوم پزشکی تهران انجام شده است‪ ،‬نشان‬ ‫می دهد‪:‬‬ ‫‪ %87/4 ‬از پرستاران آموزش را از اولویت های پرستاری می دانند‪،‬‬ ‫‪ ‬اما فقط ‪ %52‬از آنها برای آموزش به بیمار ابراز عالقه کرده اند‪.‬‬ ‫‪ %74/2 ‬اعالم کرده اند که فرصت کافی برای آموزش به بیمار ندارند‪.‬‬ ‫‪6‬‬ ‫اهداف آموزش به بیمار‬ ‫‪ ‬پيشگيري از بيماري ها‬ ‫‪ ‬حفظ و اعاده سالمتي‬ ‫‪ ‬سازگاري با بيماريها و استفاده بهينه از تواناييهاي باقيمانده‬ ‫‪ ‬جهت تكميل مسئوليت آموزش‪ ،‬پرستاربايد با اصول صحيح آموزش آشنا‬ ‫باشد‪.‬‬ ‫‪7‬‬ ‫مقدمه‬ ‫‪ ‬با توجه به تغييرات ايجاد شده در حيطه ارائه خدمات بهداشتي استفاده از‬ ‫يك روش سازمان يافته براي آموزش بهداشت ضروري است‪.‬‬ ‫توجه به نيازهاي آموزشي‬ ‫‪ ‬پرستار به عنوان آموزش دهنده‬ ‫بيمار‬ ‫خانواده‬ ‫جامعه‬ ‫يكي از حيطه هاي اصلي فعاليت پرستاري‬ ‫‪ ‬آموزش‬ ‫‪ ‬آموزش بهداشت براي ارائه خدمات پرستاري اهميت زيادي دارد‪.‬چون‬ ‫بسياري از رفتارها را مي توان با آموزش اصالح کرد‪.‬‬ ‫‪8‬‬ ‫آموزش به بیمار‬ ‫‪ ‬پرستار به عنوان آموزش دهنده بايد به نيازهاي آموزشي‬ ‫بيمار‬ ‫خانواده‬ ‫جامعه‬ ‫‪9‬‬ ‫کليه فعاليت هاي پرستاران در جهت ‪:‬‬ ‫‪ ‬پيشگيري از بيماري ها‬ ‫‪ ‬حفظ و اعاده سالمتي‬ ‫‪ ‬کمك به افراد در جهت کسب سازگاري با بيماريها و استفاده بهينه از تواناييهاي‬ ‫باقيمانده‬ ‫تمامي اين فعاليت ها از طريق آموزش ممكن است‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫پرستاران بايد از هر موقعيتي براي آموزش استفاده کنند‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪ ‬جهت تكميل مسئوليت آموزش‪ ،‬پرستاربايد با اصول صحيح آموزش آشنا باشد‪.‬‬ ‫‪10‬‬ ‫تاريخچه آموزش به بيمار‬ ‫در نيمه و اواخر قرن ‪:19‬افزايش توجه مديران پرستاري به آموزش جهت رعايت‬ ‫‪‬‬ ‫بهداشت و مراقبت از بيمار‬ ‫درسال ‪ : 1937‬در برنامه ريزي آموزش پرستاري توصيه شد پرستاران بايد معلمي‬ ‫‪‬‬ ‫جهت تحقق سالمتي باشند‪.‬‬ ‫در سال ‪ :1950‬گنجانده شدن اصول تدريس در برنامه ريزي آموزش پرستاري‬ ‫‪‬‬ ‫در سال ‪ : 1970‬افزايش فعاليت انجمن پرستاران آمريكا در زمينه آموزش به بيمار‬ ‫‪‬‬ ‫در سال ‪ :1973‬پذيرفتن آموزش به بيمار به عنوان يك مسئوليت مهم در حيطه‬ ‫‪‬‬ ‫وظايف پرستاري توسط انجمن پرستاران آمريكا‬ ‫‪11‬‬ 12 ‫تعريف آموزش به بيمار‬ ‫‪ ‬استفاده از فرآيند آموزشي براي افراد‪ ،‬خانواده ها و ساير اشخاص در رابطه با‪:‬‬ ‫پيشگيري‬ ‫تشخيص و درمان‬ ‫يا بازتواني‬ ‫‪ ‬آموزشي است که به بيماران و اطرافيان کمك مي کند چگونه با تغييرات‬ ‫حاصله در وضعيت سالمتي شان سازگاري پيدا کنند و به سالمت مطلوب‬ ‫دست يابند‬ ‫‪ ‬عبارت است از‪ :‬استفاده از فرآيند آموزش براي افرادي که در آموزش بهداشت‬ ‫شريكند‪.‬‬ ‫‪13‬‬ ‫اهداف آموزش به بيمار‬ ‫حفظ و ارتقاء سالمتي و پيشگيري از بيماري‬ ‫‪.1‬‬ ‫بازگشت به سالمتي‬ ‫‪.2‬‬ ‫سازگاري با اختالل در عملكرد‬ ‫‪.3‬‬ ‫‪14‬‬ ‫حفظ و ارتقاء سالمتي و پيشگيري از بيماري‬ ‫‪ ‬بخش اعظم فعاليت هاي پرستاري‬ ‫‪ ‬افزايش آگاهي در زمينه سالمتي سبب ‪ :‬افزايش اشتياق براي يادگيري‬ ‫‪ ‬آگاه کردن افراد در مورد ارزش سالمتي سبب افزايش انگيزه‬ ‫نمونه ها‪:‬‬ ‫‪ ‬آموزش رژيم غذايي‬ ‫‪ ‬آموزش لزوم ورزشهاي منظم‬ ‫‪ ‬آموزش برنامه هاي غربالگري‬ ‫‪15‬‬ ‫بازگشت به سالمتي‬ ‫مددجويان آسيب ديده و بيمار نياز به اطالعات دارند‪.‬‬ ‫بيمار براي يادگيري بايد آمادگي داشته باشد‪.‬‬ ‫‪ ‬در تنش اوليه بيماري افراد آمادگي ندارند‪.‬‬ ‫‪ ‬پس از تطابق با تغييرات حاصل از بيماري آمادگي دارند‪.‬‬ ‫‪ ‬بررسي تمايل مددجو براي يادگيري ضروري است‪.‬‬ ‫خانواده نقش مهمي در بازگشت سالمتي دارد‪.‬‬ ‫‪ ‬در ابتدا بايد روابط مددجو و خانواده بررسي شود‬ ‫‪ ‬سپس افراد خانواده جهت کمك به بيمار در برنامه آموزشي شرکت داده‬ ‫‪16‬‬ ‫شوند‪.‬‬ ‫سازگاري با اختالل در عملكرد‬ ‫بسياري از بيماران بايد ياد بگيرند چگونه با تغييرات دائمي سالمتي کنار بيايند‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫براي انجام فعاليت هاي عادي نياز به اطالعات دارند‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫مثل‪:‬‬ ‫‪ ‬آموزش شيوه هاي برقراري ارتباط در عمل جراحي حنجره‬ ‫‪ ‬نحوه انجام فعاليت ها در بيماري قلبي پيشرفته‬ ‫اگر بيماري شديد باشد‪ ،‬نقش خانواده تغيير مي کند‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫توانايي خانواده در حمايت از مددجو حاصل آموزش پرستار است‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫مثل‪:‬‬ ‫‪‬‬ ‫خانواده بيمار مبتال به عقب ماندگي ذهني‬ ‫‪‬‬ ‫خانوده مددجويان مبتال به اعتياد به مواد مخدر‬ ‫‪‬‬ ‫‪17‬‬ 18 ‫تعريف يادگيري‬ ‫‪ ‬در فرهنگ لغت‪ :‬کسب دانش از روي شوق‬ ‫تعاريف ديگر‪:‬‬ ‫‪ ‬کسب دانش‪ ،‬به خاطر سپردن‪ ،‬کسب مهارت يا فن از طريق تمرين‪ ،‬درك‬ ‫کردن و تجربه کردن‬ ‫يادگيري شامل تمام مهارت ها‪ ،‬دانش و معلوماتي است که انسان در طول‬ ‫‪‬‬ ‫زندگي خود کسب مي کند‪.‬‬ ‫گشتالت‪ :‬کسب بينش جديد يا تغيير در بينشهاي گذشته‬ ‫‪‬‬ ‫هليگارد و مارکوئيز‪ :‬تغييرات نسبتاً پايدار در رفتار بالقوه يادگيرنده مشروط بر‬ ‫‪‬‬ ‫اين که بر اثر تجربه باشد و ناشي از عوامل فيزيولوژيك نباشد‬ ‫‪19‬‬ ‫ويژگي هاي مهم اين تعريف ‪:‬‬ ‫‪ ‬تغيير‬ ‫‪ ‬تغيير نسبتاً پايدار‬ ‫‪ ‬تغيير نسبتاً پايداردر رفتار بالقوه‬ ‫‪ ‬تغيير نسبتاً پايداردر رفتار بالقوه بر اثر تجربه‬ ‫‪20‬‬ ‫تغيير‪:‬‬ ‫‪ ‬يادگيري منجر به تغيير ميشود‬ ‫‪ ‬پس از کسب تجربه يادگيري فرد نسبت به قبل از يادگيري دچار حالت‬ ‫جديدي مي شود‬ ‫‪ ‬يادگيري شماره تلفن‪ :‬ساده‬ ‫‪ ‬دوچرخه سواري ‪ :‬پيچيده‬ ‫‪ ‬بايد توجه داشت که هر تغييري يادگيري به حساب نمي آيد‪،‬‬ ‫‪ ‬مثال کسي که در يك سانحه رانندگي پاهايش را از دست مي دهد تغيير مي‬ ‫‪21‬‬ ‫کند‪ ،‬ولي اين تغيير يادگيري به حساب نمي آيد‪.‬‬ ‫تغيير نسبتاً پايدار‪:‬‬ ‫تغيير بايد نسبتاً پايدار باشد‬ ‫‪‬‬ ‫تغييراتي از قبيل‪:‬‬ ‫‪‬‬ ‫عوامل انگيزشي و هيجاني‬ ‫‪‬‬ ‫انطباق حسي‪ :‬شما به محض وارد شدن به سينما به سختي مي توانيد صندلي‬ ‫‪‬‬ ‫براي نشستن پيدا کنيد اما بعد از گذ شت چند ثانيه يا دقيقه مي توانيد همه‬ ‫افرادي که در انجا نشسته اند رانيز ببينيد در واقع شما از حالت قبل از ورود به‬ ‫سينما به حالت ديگري تغيير کرده ايد اما اين تغيير موقتي و به سبب انطباق حسي‬ ‫است و نمي توان گفت يادگيري صورت گرفته است ‪.‬‬ ‫خستگي ‪ :‬کسي که در ساعات اوليه روز خوب کار مي کند‪ ،‬ولي پس از چند‬ ‫‪‬‬ ‫ساعت‪،‬به سبب بروز خستگي عملكردش پايين مي آيد(اين يك تغيير است) ولي‬ ‫نسبتا پايدار نيست‪ ،‬چون با کمي استراحت مي تواند کارش را به خوبي انجام دهد؛‬ ‫‪22‬‬ ‫اين عوامل به سرعت از بين مي روند و يادگيري نيستند‪.‬‬ ‫تغيير نسبتاً پايداردر رفتار بالقوه‪:‬‬ ‫‪ ‬تغيير در توان رفتاري‬ ‫‪ ‬يعني يك نوع توانايي در فرد ايجاد کند‬ ‫‪ ‬تغيير در توانايي نه تغيير در رفتار ظاهري فرد‬ ‫‪ ‬گاهي اين توانايي ها تا مدتي پنهان مي ماند‬ ‫‪23‬‬ ‫تغيير نسبتاً پايداردر رفتار بالقوه بر اثر تجربه‬ ‫‪ ‬تغيير بايد در اثر تجربه باشد نه عوامل ديگر‬ ‫عوامل ديگر ؟‬ ‫‪ ‬عوامل انگيزشي‬ ‫‪ ‬انطباق حسي‬ ‫‪ ‬خستگي‬ ‫‪ ‬مصرف داروها‬ ‫‪ ‬بالغ شدن‪ ،‬پير شدن‪،‬‬ ‫‪ ‬ورزيده شدن‪ ،‬نيرومند شدن در اثر ورزش‬ ‫منظور از تجربه ‪ :‬تاثير محرك هاي بيروني و دروني در يادگيرنده است‪.‬‬ ‫‪ ‬محرك هاي بيروني ‪ :‬مطالعه‪ ،‬گوش دادن به سخنراني‪ ،‬زمين خوردن کودك‬ ‫‪ ‬محرك هاي دروني‪ :‬فكر کردن در باره يك مطلب‬ ‫‪24‬‬ ‫يادگيري به ‪ 2‬صورت‪:‬‬ ‫رسمي‬ ‫‪‬‬ ‫غير رسمي ‪:‬‬ ‫‪‬‬ ‫هيچ برنامه سازمان يافته اي ندارد‬ ‫‪.1‬‬ ‫به محض احساس نياز انجام مي شود‬ ‫‪.2‬‬ ‫‪25‬‬ ‫تعريف آموزش‪:‬‬ ‫‪ ‬فرهنگ لغت‪ :‬پرورش دادن‪ ،‬تربيت کردن‪ ،‬رشد دادن ذهن‪ ،‬شخصيت و جسم به‬ ‫وسيله ‪ :‬ضوابط طراحي شده‬ ‫‪ ‬براون و اتكينز‪ :‬فراهم آوردن فرصت هايي براي يادگيري فراگيران‬ ‫‪ ‬تعريف جامع‪:‬‬ ‫‪ ‬هرگونه فعاليت يا تدبير از پيش طراحي شده با هدف آسان کردن فرآيند يادگيري‬ ‫‪ ‬مجموعه تصميمات و اقدامات اتخاذ شده يا انجام شده با هدف دستيابي به اهداف‬ ‫آموزشي‬ ‫‪26‬‬ ‫‪ ‬آموزش يك فرآيند ارتباطي منجربه ارتقاءيادگيري‬ ‫‪ ‬شامل مجموعه اي از اعمال که به فرد کمك مي کند تا معلومات جديدي‬ ‫کسب کند‪.‬‬ ‫‪ ‬زماني شروع مي شود که شخص نياز به يادگيري را حس کند‪.‬‬ ‫‪ ‬بيشترين تأثير زماني که در پاسخ به نياز فراگيران باشد‪.‬‬ ‫‪ ‬ارتباط بين فراگيرنده و معلم براي آموزش موفق امري ضروري است‪.‬‬ ‫‪27‬‬ 28 ‫مقايسه آموزش با يادگيري‬ ‫دو فرآيند مستقل اما مرتبط به هم‬ ‫‪‬‬ ‫يادگيري معطوف به يادگيرنده يعني فعاليتي است از سوي يادگيرنده‬ ‫‪‬‬ ‫آموزش معطوف به معلم يعني فعاليتي است از سوي معلم به قصد آسان کردن‬ ‫‪‬‬ ‫آموزش مستلزم فعاليت متقابل حداقل دو نفر (يك معلم و يك يادگيرنده) است‬ ‫‪‬‬ ‫آموزش هميشه يه يادگيري ختم نمي شود‬ ‫‪‬‬ ‫يادگيري هدف است آموزش وسيله رسيدن به هدف‬ ‫‪‬‬ ‫يادگيري مي تواند غير فعال يا اتفاقي باشد ولي آموزش يك فرآيند آگاهانه است‬ ‫‪‬‬ ‫‪29‬‬ ‫انواع يادگيري‬ ‫براساس نظريه سلسلهمراتب يادگيري گانيه‪ ،‬يادگيريهاي مختلف‪ ،‬سلسلهمراتبي‬ ‫را تشكيل ميدهند که در آن هر يادگيري‪ ،‬پيشنياز يادگيري مراتب باالتر‬ ‫از خود است‪.‬اين سلسلهمراتب از ساده به پيچيده و شامل هشت طبقه به‬ ‫شرح زير ميباشد‪:‬‬ ‫‪.1‬عالمتي‬ ‫‪.2‬محرك‪ -‬پاسخ‬ ‫‪.3‬زنجيره اي‬ ‫‪.4‬کالمي‬ ‫‪.5‬تمييز دادن محرکها‬ ‫‪.6‬مفهوم‬ ‫‪.7‬قاعده‬ ‫‪30‬‬ ‫‪.8‬حل مسأله‬ ‫‪ -1‬يادگيري عالمتي‬ ‫‪ ‬نام هاي ديگر‪ :‬رفتار بازتابي‪ ،‬شرطي سازي کالسيك پاولف‬ ‫‪ ‬سادهترين نوع يادگيري و در نتيجه پايينترين نوع آن در سلسلهمراتب‬ ‫يادگيري است‪.‬‬ ‫‪ ‬يادگيرنده پاسخي شرطي را با يك عالمت ياد مي گيرد‪.‬‬ ‫‪ ‬فراگير در برابر محرك خاصي‪ ،‬بازتابي بروز ميدهد‪ ،‬يعني در برابر محرك‪،‬‬ ‫شرطي ميشود‪.‬‬ ‫مثال‪:‬‬ ‫‪ ‬ترشح بزاق در برابر صداي زنگ‬ ‫‪ ‬اضطراب دردانش آموزان با ديدن سواالت امتحان‬ ‫‪ ‬خوشحال شدن کودك با صداي مادر‬ ‫‪31‬‬ ‫‪ -2‬يادگيري محرك‪ -‬پاسخ‬ ‫‪ ‬يا شرطي شدن فعال‬ ‫‪ ‬با دادن پاسخهاي دقيق عضالني به محرك معين مشخص مي شود‪.‬‬ ‫‪ ‬هر عاملي که فرد را به فعاليت معيني وادارد‪ ،‬محرك ناميده مي شود و فرد‬ ‫همين که تحريك شد به فعاليت مي پردازد که آن را پاسخ مي نامند‪.‬‬ ‫‪ ‬تفاوت با يادگيري عالمتي‪ :‬در عالمتي جنبه رفلكسي دارد و غير ارادي است‬ ‫اما در اين نوع پاسخ ارادي است‬ ‫‪ ‬مثال‪ :‬ترمز کردن راننده در برابر چراغ قرمز‬ ‫‪32‬‬ ‫‪ -3‬يادگيري زنجيره اي‪:‬‬ ‫‪ ‬نام ديگر مهارت آموزي‬ ‫‪ ‬براي يادگيري اعمال پيچيده تر‪ ،‬تعدادي از محرك پاسخ هاي قبلي را به هم‬ ‫پيوند مي زند و زنجيره اي از رفتارهاي پيچيده محرك پاسخ را مي آموزد‪.‬‬ ‫‪ ‬هيچ عمل تازه اي آموخته نمي شود‪.‬بلكه اعمال آموخته شده قبلي به هم‬ ‫پيوند مي خورد‬ ‫‪33‬‬ ‫مثا ل يادگيري زنجيره اي‪:‬‬ ‫آموزش مسواك زدن‪:‬‬ ‫‪ ‬گرفتن مسواك‬ ‫‪ ‬قرار دادن خمير دندان روي آن‬ ‫‪ ‬قرار دادن مسواك در دهان‬ ‫‪ ‬حرکت مسواك روي دندان ها‬ ‫‪ ‬شستن دهان‬ ‫‪ ‬گذاشتن مسواك در جاي آن‬ ‫‪ ‬در بزرگساالن‪ :‬نقاشي کردن‪ ،‬ورزشهاي گوناگون‪،‬تزريقات‬ ‫‪34‬‬ ‫‪ -4‬يادگيري كالمي‬ ‫‪ ‬يا زبان آموزي‬ ‫‪ ‬نوعي يادگيري زنجيره اي که حلقه هاي آن يا همان محرك پاسخ ها واحدهاي‬ ‫کالمي هستند‪.‬‬ ‫‪ ‬بدينصورت که کودك‪ ،‬کلماتي را که قبال ياد گرفته‪ ،‬به يكديگر متصل کرده و از اين‬ ‫طريق منظور خود را تفهيم ميسازد‪.‬‬ ‫مثال‪:‬‬ ‫‪ ‬نمونه ساده‪ :‬ناميدن يك شيء توسط کودك ‪ 2‬مرحله‪:‬‬ ‫‪ -1‬پاسخ مشاهده که با ان تشخيص مي د هد‬ ‫‪ -2‬محرك دروني که قادر به ناميدن مي کند‬ ‫‪ ‬ترجمه واژه ها‬ ‫‪35‬‬ ‫‪ -5‬يادگيري تمييز دادن محرك ها‬ ‫‪ ‬نام ديگر‪ :‬يادگيري تشخيصي يا تمييزي‬ ‫‪ ‬يعني پاسخ درست به محرکهاي مختلف دادن‬ ‫‪ ‬از اين نوع به بعد ورود به قلمرو فعاليت هاي فكري‬ ‫‪ ‬و فرد بايد بتواند بين اشياء ‪ ،‬رويدادها و عالئم تفاوت قائل شود‬ ‫مثال‪:‬‬ ‫‪ ‬يادگيري نام حيوانات و شناخت آنها در کودك‬ ‫‪ ‬شناخت اشكال هندسي‬ ‫‪ ‬تشخيص خودکار از روانويس‬ ‫‪36‬‬ ‫‪ -6‬يادگيري مفهوم‬ ‫‪ ‬يا مفهوم آموزي‬ ‫‪ ‬بر خالف تمييز دادن محرك ها فرد بايد به ويژگي هاي مشترك اشياء و امور‬ ‫پاسخ دهد نه به ويژگي هاي اختصاصي آنها‬ ‫‪‬‬ ‫‪ ‬در برابر اشيائي که تفاوت جزئي دارند تحت عنوان يك طبقه واکنش نشان‬ ‫دهد‪.‬‬ ‫‪ ‬مثال ياد بگيرد منظور از کتاب کتاب به خصوصي نيست‪.‬‬ ‫‪ ‬مفاهيم از پيچيدگي زندگي مي کاهند‪.‬‬ ‫‪ ‬مثلثها سه گوش دارند‪.‬‬ ‫مثال‪:‬‬ ‫‪37‬‬ ‫کتاب‪ ،‬انسان‪ ،‬درخت‪ ،‬عدالت‪ ،‬خوبي‪ ،‬کوچكي‬ ‫‪ -7‬يادگيري قانون يا اصل‬ ‫‪ 2 ‬يا چند مفهوم را به هم ربط مي دهد و از انها يك معني تازه به دست مي آورد‬ ‫مثال‪:‬‬ ‫‪ ‬انسانها برابر آفريده شده اند‪.‬‬ ‫‪ ‬فلزات در برابر حرارت منبسط مي شوند‬ ‫‪8 =2+6 ‬‬ ‫نكته! اصول يا قوانين از اجتماع مفاهيم به وجود مي آيند نه موارد خاص‬ ‫‪38‬‬ ‫‪ -8‬يادگيري حل مسأله‬ ‫‪ ‬با استفاده از مفاهيم و اصول و ساير اطالعات از قبل يادگرفته شده به گشودن‬ ‫مشكلي اقدام مي کند‪.‬‬ ‫‪ ‬پس از حل مسأله اطالعات تازه پيدا مي کند‪.‬‬ ‫‪39‬‬ 40

Use Quizgecko on...
Browser
Browser