مرگ سلولی و پیری (PDF)
Document Details
![AdvancedOpossum553](https://quizgecko.com/images/avatars/avatar-9.webp)
Uploaded by AdvancedOpossum553
Tags
Summary
این سند مروری بر کاتاستروف میتوزی، نقش آن در مرگ سلولی و عملکرد ماتریکس خارج سلولی (ECM) است. این سند به بررسی اجزای اصلی ECM، پروتئین های ساختاری و چسبنده، و مولکول های چسبندگی سلولی (CAMs) پرداخته و معرفی و اتصالات سلولی را نیز شامل می شود.
Full Transcript
مرگ سلولی و پیری ❖معرفی کاتاستروف میتوزی ):(Mitotic Catastrophe کاتاستروف میتوزی یکی از مکانیسمهای مهم سلولی است که در پاسخ به آسیبهای شدید ژنومی یا اختالل در فرآیندهای تنظیمکننده میتوز رخ میدهد. این...
مرگ سلولی و پیری ❖معرفی کاتاستروف میتوزی ):(Mitotic Catastrophe کاتاستروف میتوزی یکی از مکانیسمهای مهم سلولی است که در پاسخ به آسیبهای شدید ژنومی یا اختالل در فرآیندهای تنظیمکننده میتوز رخ میدهد. این پدیده منجر به مرگ سلول در حین یا پس از تقسیم میتوز میشود و بهعنوان یک مکانیزم محافظتی برای جلوگیری از بقای سلولهای غیرطبیعی عمل میکند. ❑ تعریف کاتاستروف میتوزی: کاتاستروف میتوزی نوعی مرگ سلولی است که در نتیجه: .1آسیب به DNAیا نقص در سازوکارهای کنترل چرخه سلولی (مانند نقاط وارسی) .2اشکال در آرایش یا جداسازی کروموزومها .3شکست در تشکیل صحیح دوک میتوزی رخ میدهد و معموالً با ناهنجاریهای کروموزومی شدید همراه است. ❑ ویژگیهای اصلی کاتاستروف میتوزی .1ناهنجاریهای کروموزومی: .1حضور کروموزومهای جدا نشده یا شکسته. .2تشکیل کروموزومهای چندقطبی یا قطعات DNAدر داخل هسته سلولی. .2اختالل در تشکیل دوک میتوزی: .1نقص در مونتاژ دوک باعث ناتوانی در جداسازی صحیح کروموزومها میشود. .3بروز مرگ سلولی: .1سلولها ممکن است به طور مستقیم وارد آپوپتوز شوند یا حالتهای دیگری از مرگ سلولی را تجربه کنند. مرگ سلولی و پیری ❖معرفی کاتاستروف میتوزی ):(Mitotic Catastrophe ❑مسیرهای مولکولی دخیل در کاتاستروف میتوزی .1پروتئینهای نقاط وارسی دوک: .1پروتئینهایی مانند ،Mad2 ،BubR1و Mps1نقشی کلیدی در نظارت بر اتصال کروموزومها به میکروتوبولها ایفا میکنند.نقص در این مسیرها میتواند به جداسازی نادرست کروموزومها و کاتاستروف میتوزی منجر شود. .2مسیرهای تنظیمکننده آپوپتوز: .1پروتئینهای p53و Bax/Bcl-2میتوانند پس از تشخیص کاتاستروف میتوزی ،مسیر آپوپتوز را فعال کنند. .3نقش :Aurora B Kinase .1تنظیم تنش کروموزومی و عملکرد صحیح دوک میتوزی؛ نقص در این پروتئینها باعث ناپایداری کروموزومی میشود. مرگ سلولی و پیری ❖معرفی کاتاستروف میتوزی ):(Mitotic Catastrophe ❑مسیرهای مولکولی دخیل در کاتاستروف میتوزی مرگ سلولی: مرگ سلول ممکن است بهصورت آپوپتوز ،نکروز یا سایر مسیرهای مرگ سلولی اتفاق بیفتد. تشکیل سلولهای چند هستهای: به دلیل جداسازی نادرست کروموزومها ،سلولهایی با چند هسته ایجاد میشوند که معموالً غیرقابل بقا هستند. سرکوب تومورزایی: کاتاستروف میتوزی مکانیسمی است که سلولهای سرطانی با آسیب شدید DNAرا از تکثیر بازمیدارد. تعریف ماتریکس خارج سلولی )(ECM ECMیک شبکه پیچیده از ماکرومولکولهای زیستی است که در فضای بین سلولهای بافتی قرار دارد و به عنوان یک ساختار حمایتی و تنظیمکننده برای عملکرد سلولها عمل میکند.اجزای اصلی ECM عبارتند از: ❑پروتئینهای ساختاری :مانند کالژن و االستین که به ECMقدرت مکانیکی میدهند. ❑پروتئینهای چسبنده :مانند فیبرونکتین و المینین که ارتباط بین سلول و ECMرا تسهیل میکنند. ❑پلیساکاریدها و پروتئوگلیکانها :مانند هیالورونان و آگرکان که در تنظیم سیالیت و ارتباطات مولکولی نقش دارند. مولکولهای چسبندگی سلولی )(CAMs اتصاالت بین سلول و ECMعمدتاً از طریق مولکولهای چسبندگی سلولی ایجاد میشود.مهمترین این مولکولها شامل اینتگرینها هستند: ❑اینتگرینها :گیرندههای اصلی ECMدر سطح سلولی که از دو زیرواحد آلفا و بتا تشکیل شدهاند.این گیرندهها به پروتئینهای ) ECMمانند کالژن ،فیبرونکتین ،و المینین) متصل میشوند و سیگنالهای داخل سلولی را آغاز میکنند. ❑ساختار اینتگرینها :هر اینتگرین شامل بخش خارج سلولی (برای اتصال به ،)ECMبخش غشایی ،و بخش داخل سلولی (برای اتصال به اسکلت سلولی) است. ساختارهای اتصالدهنده اتصاالت سلول به ECMاز طریق ساختارهای ویژهای انجام میشود: ❑کانونهای چسبندگی ):(Focal Adhesions ساختارهای پویا که اینتگرینها را به اسکلت اکتین سلول متصل میکنند. حاوی پروتئینهای واسط مانند تالیـن ،وینکولین ،و کینازهای اختصاصی (مثل )FAK - Focal Adhesion Kinaseهستند. نقش کلیدی در سیگنالدهی سلولی و تنظیم رفتار سلول (مانند مهاجرت و بقا) ایفا میکنند. ❑همیدسموزومها ):(Hemidesmosomes ساختارهایی که اینتگرینها را به اسکلت کراتین سلول متصل میکنند. در بافتهای اپیتلیالی ،برای اتصال محکم سلول به غشای پایه عمل میکنند. سیگنالدهی سلولی )(Outside-in & Inside-out Signaling اتصاالت سلولECM -عالوه بر ایجاد چسبندگی ،به عنوان مراکز سیگنالدهی عمل میکنند: ❑:Outside-in signaling اتصال ECMبه اینتگرینها سیگنالهایی را به داخل سلول ارسال میکند که روی فرآیندهایی مانند بقا ،رشد و تمایز سلول تأثیر میگذارد. مسیرهای اصلی شامل فعالسازی FAKو مسیرهای وابسته به پروتئینهای کوچک GTPaseمانند ،Rac ،Rhoو Cdc42هستند. ❑:Inside-out signaling تغییرات داخل سلول (مانند فعالسازی مسیرهای سیگنالدهی) میتواند آوینیتی ( )Affinityاینتگرینها را برای ECMتنظیم کند. پروتئینهای ماتریکس خارج سلولی )(ECM ماتریکس خارج سلولی )(ECMشبکهای پیچیده از پروتئینها و مولکولهای دیگر است که ساختار ،عملکرد و سیگنالدهی سلولی را در بافتها پشتیبانی میکند.از میان اجزای اصلی ،ECMکالژنها و پروتئوگلیکانها نقش مهمی در ساختار و عملکرد آن دارند. کالژنها ):(Collagens کالژنها پروتئینهای ساختاری اصلی در ECMهستند که استحکام و پایداری مکانیکی بافتها را تضمین میکنند. الف) ساختار کالژنها: واحد ساختاری اصلی کالژن یک سهمارپیچ )(Triple Helixاست که از سه زنجیره پلیپپتیدی (آلفا) تشکیل شده است. هر زنجیره حاوی تکرارهای سهتایی از آمینواسیدهای گلیسین-ایکس-وای است که گلیسین کوچکترین آمینواسید و برای بستهبندی مارپیچ ضروری است.ایکس و وای اغلب پرولین و هیدروکسیپرولین هستند. اختالالت مرتبط با کالژن: اسکوروی :ناشی از کمبود ویتامین Cو اختالل در تشکیل کالژن. بیماریهای ژنتیکی :مانند سندرم اهلرز-دانلوس (ضعف در اتصاالت بافت همبند) و استئوژنز ایمپرفکتا (شکستگیهای مکرر استخوانی). پروتئینهای ماتریکس خارج سلولی )(ECM ❑پروتئوگلیکانها ):(Proteoglycans پروتئوگلیکانها مولکولهایی بزرگ و چندکاره هستند که نقش حیاتی در تنظیم مکانیکی و بیوشیمیایی ECMدارند. ❑الف) ساختار پروتئوگلیکانها: یک هسته پروتئینی که به زنجیرههای بلندی از گلیکوزآمینوگلیکانها )(GAGs متصل است. GAGها پلیساکاریدهایی با بار منفی باال هستند که میتوانند حجم زیادی از آب را جذب کنند. ❑اختالالت مرتبط با پروتئوگلیکانها: آرتروز :تخریب آگرکان در غضروفها. بیماریهای ذخیرهای لیزوزومی :مانند موکوپلیساکاریدوز که تجمع GAGها در سلولها را به همراه دارد. ❑تعامل کالژنها و پروتئوگلیکانها: همکاری در ساختار ECM:پروتئوگلیکانها فیبریلهای کالژن را در یک ماتریکس ژلمانند احاطه میکنند و از آنها در برابر آسیبهای مکانیکی محافظت میکنند. کنترل سیگنالدهی :با تعامل مستقیم با اینتگرینها یا اتصال به مولکولهای سیگنالدهی مانند عوامل رشد. نقش اینتگرینها در اتصاالت و فعالیتهای زیستی (پالکتها و سلولهای بیگانهخوار) اینتگرینها گیرندههای سطح سلولی هستند که نقش کلیدی در اتصال سلولها به ماتریکس خارج سلولی )(ECMو همچنین در تعامالت سلول-سلول ایفا میکنند.این پروتئینهای تراپوستهای از طریق انتقال سیگنالها ،فرایندهای زیستی متعددی مانند مهاجرت سلولی ،هموستاز ،ایمنی و بازسازی بافت را تنظیم میکنند.در این بخش ،به نقش اینتگرینها در فعالیتهای پالکتها و سلولهای بیگانهخوار (ماکروفاژها) پرداخته میشود. ساختار و عملکرد اینتگرینها ساختار :اینتگرینها از دو زیرواحد (آلفا و بتا) تشکیل شدهاند که با هم یک گیرنده فعال میسازند. هر زیرواحد دارای بخش خارج سلولی (برای اتصال به لیگاندها مانند پروتئینهای )،ECM بخش داخل غشایی ،و بخش داخل سلولی (برای اتصال به پروتئینهای اسکلت سلولی) است. عملکرد :اینتگرینها به دو صورت عمل میکنند: :Outside-In Signalingدریافت سیگنال از ECMیا لیگاندها و انتقال آن به داخل سلول. :Inside-Out Signalingتنظیم فعالیت اینتگرینها از داخل سلول ،مثالً افزایش یا کاهش تمایل به اتصال با لیگاندها. نقش اینتگرینها در فعالیتهای پالکتی پالکتها سلولهایی هستند که نقش مهمی در هموستاز (کنترل خونریزی) و انعقاد خون ایفا میکنند.اینتگرینها در فعالسازی پالکتها ،چسبندگی به ECMو تجمع پالکتی نقش حیاتی دارند. الف) اینتگرینهای مهم در پالکتها: اینتگرین ):αIIbβ3 (GPIIb/IIIa اصلیترین اینتگرین پالکتها که به فیبرینوژن و فیبرونکتین متصل میشود. فعالسازی اینتگرین αIIbβ3منجر به اتصال فیبرینوژن به پالکتها و در نتیجه تجمع پالکتی ( )Platelet Aggregationمیشود. اینتگرین :α2β1به کالژن موجود در دیواره عروق آسیبدیده متصل شده و چسبندگی اولیه پالکتها را تنظیم میکند. نقش اینتگرینها در فعالیتهای پالکتی ❑فرآیند فعالسازی پالکتها: .1آسیب به رگ خونی: .1ماتریکس زیراندوتلیال (شامل کالژن و فیبرونکتین) در معرض خون قرار میگیرد. .2چسبندگی اولیه پالکتها: .1پالکتها از طریق اینتگرین α2β1به کالژن متصل میشوند. .3فعالسازی اینتگرین :αIIbβ3 .1سیگنالهای داخلی پالکت باعث تغییر شکل اینتگرین αIIbβ3میشود که اتصال آن به فیبرینوژن را تسهیل میکند. .4تجمع پالکتی: .1اتصال فیبرینوژن به اینتگرینها ،پلهایی بین پالکتها ایجاد میکند که منجر به تشکیل پالک هموستاتیک میشود. ❑اختالالت مرتبط: گالنزمان ترومبواستنی :نقص ژنتیکی در اینتگرین αIIbβ3که منجر به نقص در تجمع پالکتی و خونریزی مکرر میشود. ترومبوز :فعالسازی بیش از حد اینتگرینها که میتواند به تشکیل لختههای خونی خطرناک منجر شود. نقش اینتگرینها در فعالیتهای سلولهای بیگانهخوار (ماکروفاژها) ماکروفاژها سلولهای کلیدی در سیستم ایمنی ذاتی هستند که نقش مهمی در فاگوسیتوز ،پاسخهای التهابی ،و بازسازی بافت ایفا میکنند. اینتگرینها در فرآیندهای مختلفی از جمله مهاجرت ،چسبندگی به ECMو تعامل با پاتوژنها نقش دارند. ❑الف) اینتگرینهای مهم در ماکروفاژها: اینتگرین Mac-1) αMβ2یا :(CD11b/CD18 در شناسایی و اتصال به اجزای کمپلمان (مانند )C3bبرای تسهیل فاگوسیتوز. اینتگرین ):αLβ2 (LFA-1 در اتصال ماکروفاژها به سلولهای دیگر سیستم ایمنی (مانند لنفوسیتها). اینتگرین αVβ3و :αVβ5 در تعامل با لیگاندهای ECMمانند فیبرونکتین و ویترونکتین ،که به مهاجرت و چسبندگی کمک میکنند. نقش اینتگرینها در فعالیتهای سلولهای بیگانهخوار (ماکروفاژها) ب) نقش اینتگرینها در فرآیند فاگوسیتوز: .1تشخیص پاتوژن یا مولکولهای آسیبدیده: اینتگرین Mac-1به اجزای کمپلمان یا ایمونوگلوبولینهای متصل به پاتوژن متصل میشود. .2چسبندگی به :ECM اینتگرینهای αVβ3و αVβ5اتصال ماکروفاژها به ECMرا فراهم کرده و برای قرارگیری مناسب سلول در محیط ضروری هستند. .3بلع و حذف: اتصال اینتگرینها سیگنالهای داخل سلولی را فعال کرده و اسکلت اکتین را برای بلع پاتوژن بازآرایی میکند. ج) نقش اینتگرینها در مهاجرت ماکروفاژها: اینتگرینها به ECMمتصل میشوند و با همکاری پروتئینهای اسکلت سلولی (مانند اکتین) حرکت ماکروفاژها را در جهت سیگنالهای شیمیایی (شیمیوتاکسی) هدایت میکنند. اتصاالت سلول به سلول )(Cell-Cell Junctions اتصاالت سلول به سلول مجموعهای از ساختارهای پروتئینی تخصصی در غشای پالسمایی هستند که سلولهای مجاور را به هم متصل میکنند و تعامالت مکانیکی ،شیمیایی و سیگنالدهی را تسهیل مینمایند.این اتصاالت نقش مهمی در یکپارچگی بافتها ،انتقال سیگنالها و حفظ عملکرد صحیح سلولها ایفا میکنند. ❑اتصاالت سلولی به سه دسته اصلی تقسیم میشوند: .1اتصاالت محکم )(Tight Junctions ساختار: توسط پروتئینهایی مانند کلودینها ) ،(Claudinsاکلودینها )(Occludinsو پروتئینهای )ZO (Zona Occludensساخته میشوند. این اتصاالت در بخش آپیکال سلولها (نزدیک به سطح آزاد) قرار دارند. عملکرد: مانع نفوذ (Barrier):عبور مواد (مانند آب و یونها) بین سلولها را محدود کرده و از نشت مولکولها از بافتها جلوگیری میکند. قطبیت سلولی :با جداسازی بخش آپیکال و بازولترال غشای سلولی ،قطبیت عملکردی سلول را حفظ میکند. محل: در اپیتلیومهای جذبکننده یا محافظتی ،مانند سلولهای روده و سد خونی-مغزی (Blood-Brain Barrier). انواع اتصاالت سلول به سلول سلولها در بافتهای چندسلولی از طریق ساختارهای خاصی به یکدیگر متصل میشوند که به آنها اتصاالت سلول به سلول گفته میشود.این اتصاالت بر اساس عملکردشان به سه دسته اصلی اتصاالت محکم ) ،(Tight Junctionsاتصاالت شکافدار ) ،(Gap Junctionsو دسموزومها )(Desmosomesتقسیم میشوند. .1اتصاالت محکم )(Tight Junctions ❑ساختار: اتصاالت محکم در بخش آپیکال غشای سلولی قرار دارند و توسط پروتئینهای تراپوستهای مانند: کلودینها )(Claudins اکلودینها )(Occludins و پروتئینهای واسطی مانند ZO-1و ZO-2شکل میگیرند. این پروتئینها از طریق زنجیرههایی به هم متصل میشوند و سد محکمی بین سلولهای مجاور ایجاد میکنند. ❑عملکرد: ایجاد سد محافظ :مانع عبور مولکولها و یونها از فضای بین سلولی میشوند و یکپارچگی بافتی را حفظ میکنند. حفظ قطبیت سلولی :با جداسازی قسمت آپیکال و بازولترال سلول ،قطبیت عملکردی سلولها را تضمین میکنند. تنظیم تراوایی ) :(Permeabilityدر برخی بافتها مانند روده ،تراوایی تنظیمشدهای دارند که امکان جذب مواد را فراهم میکند. اتصاالت سلول به سلول )(Cell-Cell Junctions .2اتصاالت چسبنده )(Adherens Junctions ❑ساختار: توسط کادهرینها ) ،(Cadherinsکه پروتئینهای تراپوستهای وابسته به کلسیم هستند ،تشکیل میشوند. کادهرینها به اَکتین در اسکلت سلولی متصل هستند و از طریق پروتئینهای واسطی مانند کاتنینها )(Cateninsاین اتصال برقرار میشود. ❑عملکرد: چسبندگی مکانیکی :سلولها را به هم متصل کرده و به بافتها استحکام میبخشد. سیگنالدهی :نقش در انتقال سیگنالهای داخل سلولی برای تنظیم رشد ،تمایز و مهاجرت سلولها. ❑محل: در انواع بافتهای اپیتلیال و اندوتلیال. اتصاالت سلول به سلول )(Cell-Cell Junctions .3دزموزومها )(Desmosomes ❑ساختار: شامل پروتئینهای کادهرینمانند خاصی به نام دزموگلئینها )(Desmogleinsو دزموکولینها )(Desmocollinsهستند. این پروتئینها به فیالمنتهای حدواسط )(Intermediate Filaments مانند کراتین یا دسمین متصل میشوند. ❑عملکرد: استحکام مکانیکی باال :در بافتهایی که تحت تنش مکانیکی زیادی هستند (مانند پوست و عضله قلب) نقش مهمی در مقاومت بافت در برابر کشش دارند. ❑محل: در اپیتلیوم و عضالت قلب (دیسکهای بینابینی یا Intercalated .)Discs اتصاالت سلول به سلول )(Cell-Cell Junctions .4اتصاالت شکافدار )(Gap Junctions ❑ساختار: توسط کانالهایی به نام کانکسونها )(Connexonsتشکیل میشوند که از پروتئینهای کانکسین )(Connexinساخته شدهاند. هر کانکسون یک کانال آبی ایجاد میکند که سیتوپالسم دو سلول را به هم متصل میسازد. ❑عملکرد: ارتباط سلولی :انتقال مستقیم یونها ،متابولیتها و مولکولهای کوچک (مانند پیامرسانهای ثانویه) بین سلولها. هماهنگی عملکردی :در بافتهای عضالنی (مانند قلب) ،برای هماهنگی انقباض عضالنی نقش مهمی ایفا میکنند. ❑محل: در قلب ،سلولهای عصبی ،و بافتهای غددی. انواع اتصاالت سلول به سلول ❖.2اتصاالت شکافدار )(Gap Junctions ❑ساختار: این اتصاالت از کانالهای ویژهای به نام کانکسون )(Connexonتشکیل شدهاند. هر کانکسون از شش پروتئین کانکسین )(Connexinساخته شده که با کانکسون سلول مجاور ترکیب شده و یک کانال بین دو سلول ایجاد میکند. ❑عملکرد: انتقال مواد کوچک و سیگنالها: مولکولهای کوچک مانند یونها ،قندها ،اسیدهای آمینه ،و پیامرسانهای ثانویه (مانند cAMPو (IP3از این کانالها عبور میکنند. هماهنگی سلولی :این اتصاالت به سلولها اجازه میدهند تا فعالیتهایشان را با هم هماهنگ کنند ،مانند انقباضات همزمان سلولهای قلب. ❑محل: عضالت قلب ،عضالت صاف ،سلولهای عصبی ،و برخی بافتهای غددی. اتصاالت سلول به سلول )(Cell-Cell Junctions .5اتصاالت سیناپسی )(Synaptic Junctions ❑ساختار: در نورونها و سلولهای عضالنی (مانند سیناپسهای عصبی) دیده میشود. شامل پروتئینهای تخصصی مانند نورکسینها )(Neurexinsو نورولیگینها )(Neuroliginsاست. ❑عملکرد: انتقال سیگنال عصبی :امکان انتقال پیامهای شیمیایی یا الکتریکی بین نورونها یا بین نورون و سلولهای هدف (مانند عضالت) را فراهم میکند. ❑محل: در سیستم عصبی. انواع اتصاالت سلول به سلول ❖دسموزومها )(Desmosomes ❑ساختار: این اتصاالت از پروتئینهای کادهرینمانند به نامهای: دزموگلئین )(Desmogleinو دزموکولین )(Desmocollinساخته شدهاند. این پروتئینها به اسکلت سلولی از طریق پروتئینهای واسطی مانند پالکوگلوبین )(Plakoglobinو دسموپالکین )(Desmoplakinمتصل هستند. دسموزومها به فیالمنتهای حدواسط )(Intermediate Filamentsمانند کراتین (در سلولهای اپیتلیال) یا دسمین (در سلولهای قلبی) متصلاند. ❑عملکرد: استحکام مکانیکی :مقاومت بافت را در برابر تنشهای مکانیکی افزایش میدهند. اتصال پایدار :سلولها را در بافتهایی که تحت کشش یا فشار زیاد هستند (مانند پوست و عضله قلب) به هم متصل میکنند. ❑محل: پوست ،اپیتلیومها ،و عضالت قلب. نقش چسبندگی سلولی در التهاب و متاستاز ❖.1نقش چسبندگی سلولی در التهاب التهاب فرآیندی دفاعی است که بدن در پاسخ به آسیب یا عفونت آغاز میکند.چسبندگی سلولی نقش مهمی در مراحل مختلف این فرآیند ایفا میکند: ❑مرحله :1مهاجرت لوکوسیتها به محل التهاب مولکولهای دخیل: سلکتینها ):(Selectins پروتئینهای چسبندهای که بر روی سطح اندوتلیال و گلبولهای سفید بیان میشوند. موجب اتصال ضعیف و گذرای گلبولهای سفید به دیواره عروق میشوند (غلتیدن یا Rolling). اینتگرینها ):(Integrins پس از فعال شدن گلبولهای سفید توسط سیتوکاینها ،اینتگرینها باعث اتصال قویتر گلبولهای سفید به اندوتلیوم میشوند. ایمولینها ( ICAMو :(VCAM مولکولهای چسبنده بینسلولی که به اینتگرینها متصل میشوند و چسبندگی قویتر را فراهم میکنند. نقش چسبندگی سلولی در التهاب و متاستاز مراحل مهاجرت: .1غلتیدن ) :(Rollingلوکوسیتها با کمک سلکتینها به دیواره عروق میچسبند. .2چسبندگی قوی ) :(Adhesionاینتگرینها باعث اتصال پایدار لوکوسیتها به اندوتلیوم میشوند. .3خزش ) :(Transmigrationلوکوسیتها از طریق اتصاالت بین سلولهای اندوتلیال عبور کرده و وارد بافت آسیبدیده میشوند. ❑مرحله :2ترمیم یا تشدید التهاب مولکولهای چسبندگی همچنین نقش مهمی در ارتباط بین سلولهای ایمنی و سلولهای آسیبدیده برای حذف پاتوژنها یا ترمیم بافت دارند. اختالل در این فرآیند ممکن است به التهاب مزمن و بیماریهای خودایمنی منجر شود. نقش چسبندگی سلولی در التهاب و متاستاز ❖.2نقش چسبندگی سلولی در متاستاز متاستاز فرآیندی است که طی آن سلولهای سرطانی از تومور اولیه جدا شده، به سایر بافتها مهاجرت کرده و در آنجا تشکیل تومورهای جدید میدهند. چسبندگی سلولی نقش کلیدی در مراحل مختلف متاستاز ایفا میکند: ❑مرحله :1جدا شدن سلولهای سرطانی از تومور اولیه کاهش بیان مولکولهای چسبندگی ):(E-Cadherin ،E-Cadherinکه در اتصاالت چسبنده نقش دارد ،مسئول حفظ یکپارچگی سلولهای اپیتلیالی است. کاهش یا جهش در این مولکول باعث کاهش چسبندگی بین سلولی شده و سلولهای سرطانی را قادر به جدا شدن از تومور میکند. ❑مرحله :2مهاجرت و تهاجم به بافتهای مجاور اینتگرینها: اینتگرینها به سلولهای سرطانی کمک میکنند تا به ماتریکس خارج سلولی )(ECMمتصل شده و در آن حرکت کنند. تغییر در زیرواحدهای اینتگرین ممکن است باعث افزایش تهاجم سلولهای سرطانی شود. نقش چسبندگی سلولی در التهاب و متاستاز ❑مرحله :3ورود به عروق خونی یا لنفاوی )(Intravasation کاهش اتصاالت چسبنده بین سلولهای اندوتلیال (مانند کادهرینها) توسط آنزیمهایی مانند MMP (Matrix ) ،Metalloproteinasesبه سلولهای سرطانی اجازه میدهد وارد عروق شوند. ❑مرحله :4چسبندگی به بافت هدف و کلونیزاسیون اینتگرینها و لکتینها: مولکولهای چسبندگی به سلولهای سرطانی کمک میکنند تا به بافت هدف متصل شوند. سیگنالدهی چسبندگی :ارتباط با ECMاز طریق اینتگرینها به بقای سلولهای سرطانی در محیط جدید کمک میکند. ❑اختالالت مرتبط: افزایش بیان مولکولهای چسبندگی مانند اینترلوکینها )(Interleukinsیا تغییرات در اینتگرینها ممکن است باعث گسترش سریعتر سلولهای سرطانی شود.