فصل سوم - رویکرد روانشناختی PDF

‫‪45‬‬ ‫فصل سوم‬ ‫فصل ‪ : 3‬رویکرد روانشناختی‬ ‫‪.۱‬مقدمه‪:‬‬...

‫‪45‬‬ ‫فصل سوم‬ ‫فصل ‪ : 3‬رویکرد روانشناختی‬ ‫‪.۱‬مقدمه‪:‬‬ ‫‪ -‬تعریف روانشناسی‪ :‬بررسی علمی ذهن و رفتار‬ ‫‪ -‬موضوع مطالعه‪ :‬مطالعات آن بیش تر روی رویدادهای ذهنی (درونی) مانند ادراک‪ ،‬استدالل‪ ،‬زبان و تصویرپردازی ذهنی‬ ‫(تصویر های بینایی) متمرکز است‪ ،‬اما به هرحال به مطالعۀ رفتارها نیز می پردازد که رویدادهای (بیرونی) هستند‪.‬رفتار شامل‬ ‫مواردی از قبیل راه رفتن‪ ،‬صحبت کردن و دویدن است‪.‬‬ ‫‪ -‬مضامین عمده روانشناسی‪:‬‬ ‫وﯾد ‪۲۵‬‬ ‫الف) محتویات و عناصر پایه ای ذهن و واکنش بین این عناصر مثل ساختارگرایی و اراده گرایی‬ ‫ب) اعمال ذهنی مثل کارکردگرایان‪ ،‬یعنی به جای تأکید روی محتویات ذهن‪ ،‬روی این موضوع تأکید داشت که ذهن چه کار‬ ‫ا‬ ‫‪۷۵‬‬ ‫میکند (عملکرد ذهنی)‪.‬‬ ‫ﺳ ‪۵۳‬‬ ‫ج) پویایی ارتباط ساختارهای ذهنی مثل روانکاوی (عملکردگرا بودن در مورد ذهن)‪.‬‬ ‫ﻔ‬ ‫د) کل گرایی مثل گِشتالت (چگونگی خلق ساختار بزرگ ذهن)‬ ‫ﯾد ‪۹۵‬‬ ‫ه) روانشناس های شناختی نیز به مطالعۀ حافظه پرداختند و سعی داشتند مفاهیم موجود در حافظۀ ما و چگونگی ارتباط بین‬ ‫ﮔ‬ ‫آن ها را توضیح دهند‪ (.‬ایده واژگان و فرهنگ واژگان ذهنی )‪.‬‬ ‫را ‪۹۳‬‬ ‫و) در علم علوم اعصاب اسکن های مغز ‪ ،‬پی آمد های عصبی اعمالی را که در آزمایه های ذهنی اتفاق می افتد‪ ،‬را بررسی می‬ ‫ن‬ ‫کند‪.‬‬ ‫ی) رفتار و محیط‪ :‬مثل رفتارگرایی و بعدها رباتیک‪.‬رفتارگراها به ذهن به عنوان وسیله ای نگاه می کنند که به صورت منفعل‬ ‫جنبه هایی از محیط را در پاسخ موجود‪ ،‬منعکس می کند‪.‬آنها اعتقاد داشتند که این محیط است که فعالیت های فرد را‬ ‫کنترل می کند‪ ،‬نه ذهن‪.‬‬ ‫‪ -‬تاثیر از دیگر علوم‬ ‫شیمی(ساختارگرا و اراده گرا)‬ ‫نظریه میدانی فیزیک(گشتالت)‬ ‫‪.۲‬روش علمی ‪:‬‬ ‫‪ -۱.۲‬روشهای روانشناسی‪:‬‬ ‫الف) اولیه← درون نگری ‪ /‬پدیده شناسی)‪(phenomenology‬‬ ‫ب) ثانویه← پرسشنامه‪ /‬بررسیِ میدانی (پیمایشی) ‪ /‬مطالعه موردی (تک آموزدنی) ‪ /‬مشاهده طبیعی( مثال مربوط به بررسی‬ ‫رفتار جانوران) ‪ /‬هوش مصنوعی و عصب پژوهی‬ ‫از امانتداری شما از کتاب متشکریم‬ ‫‪46‬‬ ‫فصل سوم‬ ‫‪ -۲.۲‬ویژگی فعالیت علمی← رویکرد "فرضیه‪ -‬قیاس"( فرضی‪-‬استنتاجی‪ :‬حدس یا گمان به صورت استنتاجی مورد آزمون‬ ‫قرار می گیرد )‪ :‬فرضیهای در این مورد که طبیعت چگونه کار میکند با روش قیاس بررسی میشود به این ترتیب که آزمایشی‬ ‫با مشاهده دقیق طبیعت تحت شرایط کنترل شده انجام میشود‪.‬اگر مشاهدات مطابق فرضیه بود آن را قبول میکنیم و در‬ ‫غیر این صورت فرضیه را بر اساس مشاهده تغییر میدهیم‪.‬‬ ‫‪ +‬اعتبار فرضیه به نتیجه آزمون متکی است‪.‬‬ ‫‪ -‬آزمایش فرضیه (محک زنی) به محققان کمک میکند تا نظریهای برای اینکه بفهمیم طبیعت چگونه عمل میکند ارائه‬ ‫دهند‪.‬مثالً طراحی آزمایشی برای بررسی رابطه بین حافظه و موسیقی‪.‬انواع مختلف مثال در عصب پژوهی ‪ :‬مشاهده بیماران‬ ‫آسیب دیده مغزی‪ ،‬در هوش مصنوعی یا در روانشناسی شناختی ‪ :‬شبیه سازی رایانه ای‪.‬‬ ‫وﯾد ‪۲۵‬‬ ‫‪ -‬آزمایش تجربی پرکاربردترین روش علوم شناختی و روانشناسی‪.‬‬ ‫‪ -3.۲‬متغیرها‬ ‫ا‬ ‫مستقل (آزمایشگر در آن مداخله میکند)‬ ‫‪۷۵‬‬ ‫ﺳ ‪۵۳‬‬ ‫وابسته (آزمایشگر پس از تغییر متغیر مستقل‪ ،‬آن را اندازه گیری ومشاهده میکند)‬ ‫ﻔ‬ ‫‪ -4.۲‬گروهها‬ ‫ﯾد ‪۹۵‬‬ ‫گروه آزمایش (دریافت متغیر مستقل)‬ ‫ﮔ‬ ‫گروه شاهد – کنترل (عدم دریافت متغیر مستقل)‬ ‫را ‪۹۳‬‬ ‫‪.3‬نهضتهای روانشناسی ‪:‬‬ ‫ن‬ ‫‪ -۱.3‬اراده گرایی‬ ‫‪ -۱‬تعریف ← ذهن مجموعهای از عناصر است که تحت تأثیر اراده کنار هم چیده میشوند و اجزای عالیتر شناختی را‬ ‫تشکیل میدهند‪(.‬اراده یا تالشِ ارادی‪ ،‬نیروی محرکهای که برای ایجاد عناصر پیچیده تر ذهنی استفاده میشود)‬ ‫‪ -۲‬اراده ← کنار هم چیدن عناصر وایجاد عناصر پیچیده تر ذهنی‬ ‫‪ +‬اراده گرایی سعی داشت عناصر پایهای ذهن را دسته بندی کند‪.‬این رویکرد متاثر از علم شیمی بود‪.‬ما کلهای یکپارچه را‬ ‫به جای مجموعهای از عناصر منفرد درک میکنیم‪.‬‬ ‫‪ -3‬بنیانگذار ← ویلهلم وونت ← تالش وی‪ :‬جدول تناوبی عناصر ذهن مثل شیمی و چگونگی ترکیب آنها‪.‬‬ ‫‪ -4‬روش وونت← دروننگری یا ادراکِ درونی (‪: ) Introspection‬‬ ‫از لحاظ لغوی‪ :‬نگاه به درون‪.‬‬ ‫وونت روش دروننگری مورد استفاده فالسفه را به صورت تکنیکی نظام مند و عینی استفاده کرد‪.‬‬ ‫"هرکسی برای توصیف و تجزیه اجزای ذهنی میتواند به درونِ خود نگاه کند و تجربیات شخصی را ثبت کند"‬ ‫‪ranvier.ir‬‬ ‫‪ranviercenter‬‬ ‫‪t.me/shenakhtikanoon‬‬ ‫‪47‬‬ ‫فصل سوم‬ ‫‪ -‬وونت این روش را نظام مند و عینی کرد← آزمودنیها را در حالت آماده تمرکز قرار داد و او جنبههای فیزیکی خاص‬ ‫محرک (مثل اندازه و مدت زمان) را تغییر میداد و مشاهده را چندین بار تکرار میکرد‪.‬‬ ‫‪ -5‬از نظر وونت‪ :‬موضوع اصلی روانشناسی ← آگاهی‬ ‫‪ -6‬انواع تجربه آگاهانه‪ :‬بی واسطه (مستقیم) و با واسطه (غیرمستقیم)‬ ‫الف) بی واسطه‪ :‬تجربه و احساس مستقیم پدیده (بهترین راه برای ساخت عناصر ذهنی است) ‪ -‬تأکید وونت بر این نوع‬ ‫تجربهها بود‪.‬مثل دیدن رز قرمز یا لمس تنه درخت‪ ←.‬وقوف میتقیم درباره ی چیزی‪.‬‬ ‫ب) با واسطه‪ :‬انعکاس ذهنی پدیده مثل توصیف رز قرمز‪ (.‬باز اندیشی ذهنی درباره ی شیء)‬ ‫وﯾد ‪۲۵‬‬ ‫‪ +‬بهترین راه توصیف عناصرذهن تجربه بی واسطه(مستقیم) است چون به وسیله تفکر رنگ و لعاب نگرفته اند‪ (..‬عدم خدشه‬ ‫داری)‬ ‫‪ -7‬نظریه سه بعدی احساس‬ ‫ا‬ ‫‪۷۵‬‬ ‫خوشایند ‪ /‬ناخوشایند( خوش آیندی‪ /‬ناخوش آیندی)‬ ‫ﺳ ‪۵۳‬‬ ‫تنش ‪ /‬آرامش‬ ‫ﻔ‬ ‫ﯾد ‪۹۵‬‬ ‫مهیج ‪ /‬فرونشاننده (هیجان زدگی‪/‬افت خلقی (بی احساسی))‬ ‫ﮔ‬ ‫‪ - 8‬ترکیب خالق‪ /‬قانون برآیند روانی← ذهن طوری عناصر جدا را کنار هم در کلیت تولید شده قرار میدهد که دارای‬ ‫را ‪۹۳‬‬ ‫ویژگیهای جدیدی خواهد بود‪.‬‬ ‫‪ +‬برخالف دیدگاه تجربهگرایان یا تداعیگرایان (که معتقد بودند کلیتهای ذهنی در طی فرآیندهای خودکار ارتباطی ایجاد‬ ‫ن‬ ‫میشوند و به دخالت فعال ذهن نیازی ندارند) این فرآیند ترکیب ذهنی فعال است(با صرف انرژی)‪.‬نه منفعل و صرفاً مکانیکی‪.‬‬ ‫‪ -9‬انتقادات‪:‬‬ ‫الف) اصلیترین← به روش درون نگری‪:‬‬ ‫‪ -۱‬تجربه ذهنی در طول زمان تغییر میکند‪.‬‬ ‫‪ -۲‬جداکردن تجربه با واسطه از تجربه بیواسطه مقدور نیست (عمل دروننگری خود میتواند تجربه را تغییر دهد)‬ ‫‪ -3‬تفاوتهای فردی آزمودنیها باعث به خطا رفتن نتیجه گیری میشود‬ ‫‪.‬‬ ‫ب) وونت هرگز نتوانست فهرست کوتاه عناصر ذهنی را ارائه دهد‬ ‫‪ – ۱0‬مزایا‪:‬‬ ‫الف) اولین تالش علمی درک ذهن‬ ‫ب) تأسیس آزمایشگاه و به کار بستن روش تجربی‬ ‫ج) تنظیم اهداف خوب تعریف شده از عناصر فهرست شده‬ ‫از امانتداری شما از کتاب متشکریم‬ ‫‪48‬‬ ‫فصل سوم‬ ‫د) توضیح چگونگی ترکیب عناصر‬ ‫‪ -۲.3‬ساختار گرایی( جنبه چیستی ذهن )‬ ‫‪ -۱‬بنیانگذار‪ :‬تیخنر یا تیچ نر)‪(Titchener‬‬ ‫‪ -۱‬شباهت با ارادهگرایان‪:‬‬ ‫الف) در موضوع← یعنی تجربه آگاهانه‬ ‫ب) در روش← استفاده از درون نگری‬ ‫‪ -۲‬تفاوت با ارادهگرایان‪:‬‬ ‫وﯾد ‪۲۵‬‬ ‫الف) در موضوع← ذهن عامل غیر فعالی است که عناصر از طریق قوانین مکانیک ترکیب میشوند (بازگشت دوباره به تداعی‬ ‫گرایان)‬ ‫ا‬ ‫ب) در روش← تیچنر از درون نگری وونت فاصله گرفت چون معتقد بود فقط مشاهده گرهای خبره دچار خطای محرک نمی‬ ‫‪۷۵‬‬ ‫ﺳ ‪۵۳‬‬ ‫شوند‬ ‫ﻔ‬ ‫‪ -3‬ایده اصلی ← ساختار ذهن را باید از راه عناصر پایهای ذهن و ترکیب آنها با هم فهمید‪ (.‬شباهت با شیمی )‬ ‫ﯾد ‪۹۵‬‬ ‫‪ -4‬خطای محرک← گمراه کردن ما هنگام تجربه واقعی شیء با توصیف شیء بر اساس زبان و تجربه قبلی ‪.‬‬ ‫ﮔ‬ ‫‪ +‬شبیه تفاوت تجربه باواسطه و بی واسطه ی وونت‪ (.‬راهکار‪ :‬تربیت مشاهده گر خبره برای کاهش خطای محرک‪.‬‬ ‫را ‪۹۳‬‬ ‫‪ -5‬اهداف روانشناسی‬ ‫ن‬ ‫‪ -۱‬توصیف هوشیاری و آگاهی از طریق پایهای ترین اجزای آن ( اجزای متشکله آن )‬ ‫‪ -۲‬کشف قوانینی که عناصر از طریق آن ترکیب میشوند‪.‬‬ ‫‪- 3‬کشف ارتباط بین عناصر و حالت فیزیولوژیک‬ ‫‪ -6‬عناصر پایه (عناصر بنیادی) ← عنصر ذهنی که طی چند آزمایش درون نگری ثابت بماند‪.‬پس اگر چند مشاهدهگر یک‬ ‫عنصر را به طور پایدار تجربه کنند آن مورد به عنوان عنصر پایه واقعی شناخته میشود‪.‬‬ ‫‪ -7‬عناصر بر اساس قوانین مجموعه ترکیب میشوند که ساز و کاری غیر فعال است به عبارت دیگر ذهن یک معرف است که‬ ‫درون آن واکنشهای ذهنی و فرآیندها از هم باز میشود(شیمی) بخاطر همین به آزمودنی واکنش گر (معرف یا واسطه)‬ ‫میگفتند‪.‬‬ ‫‪ -8‬تیچ نر‪ 44000 :‬عنصر را فهرست کرد‪.‬که پایهای بودند(اما میتوانند برای تشکیل ادراکهای پیچیده تر ترکیب شوند)‪.‬‬ ‫‪ -9‬ویژگی تمام حسها‪:‬‬ ‫الف) کیفیت)‪ :(quality‬چیزی که یک حس را از حواس دیگر متمایز میکند‪.‬مثالً گرما از صوت‪.‬‬ ‫ب) شدت)‪ : (intensity‬حس چقدر قوی است مثالً صوت شدید از صوت ضعیف‬ ‫‪ranvier.ir‬‬ ‫‪ranviercenter‬‬ ‫‪t.me/shenakhtikanoon‬‬ ‫‪49‬‬ ‫فصل سوم‬ ‫ج) دیرش )‪ :(duration‬حس چقدر طول میکشد مثالً صوت طوالنی از صوت کوتاه‬ ‫د) وضوح ‪ /‬روشنی)‪ :(clearness‬به حس چقدر توجه میشود‪.‬‬ ‫ه) گسترش)‪ : (extensity‬حس چقدر از فضا را اشغال میکند مثالً نوک مداد یا پتو‪.‬‬ ‫‪ -۱۱‬مزایا‪:‬‬ ‫الف) پاالیش بیشتر روش علمی و مطالعه پدیدههای ذهنی( سنجش( اندازه گیری)‪ ،‬مشاهده و آزمایشگری )‪.‬‬ ‫ب= شکل تعدیل شده آن در سایکوفیزیک و روانشناسی بالینی استفاده میشود‪.‬‬ ‫‪ +‬در پسیکوفیزیک‪ :‬مشاهده گران در مورد شدت نسبی محرک ها قضاوت می کنند‪.‬‬ ‫وﯾد ‪۲۵‬‬ ‫‪ +‬در روانشناسی بالینی ‪ :‬افراد خود را در پیوستار های شخصیت مثال با محوریت افسردگی یا اضطراب ارزیابی می کنند‪.‬‬ ‫‪ -۱۲‬معایب‪:‬‬ ‫ا‬ ‫‪۷۵‬‬ ‫آموزش آزمودنی فقط باعث سوگیری‬ ‫الف) به درون نگری نقد زیادی وارد شد ( ذهنی بودن و غیر قابل اعتماد است)‪.‬‬ ‫ﺳ ‪۵۳‬‬ ‫بیشتر میشود‪.‬از طرفی دیگر برخی تجارب ذهنی مثل عادات‪ ،‬بدون تجربه آگاهانه اتفاق میافتد‬ ‫ﻔ‬ ‫ب) این متد بیش از حد تجزبهای و تقلیل گرا ( نقش عناصر بیش از حد مورد تاکید قرارگرفته و ادراک و تجربه کلی فراموش‬ ‫ﯾد ‪۹۵‬‬ ‫شده است‪).‬‬ ‫ﮔ‬ ‫‪ -3.3‬کارکردگرایی (جنبه کارکردی ذهن)‪:‬‬ ‫را ‪۹۳‬‬ ‫‪ -۱‬ایده اصلی← تأکید بر روی فعالیتها و پردازشها و عملیاتهای ذهنی که روی اجزا صورت میگیرد (کارکرد ذهن) به‬ ‫ن‬ ‫جای اجزا و محتویات (ساختار ذهن)‪.‬مثل ادراک استدالل قضاوت‪.‬این فعالیتها با اکتساب تثبیت نگهداری سازماندهی و‬ ‫ارزیابی تجربیات و استفاده بعدی در هدایت رفتار مرتبط است‪.‬‬ ‫‪- ۲‬پیشگامان‪:‬‬ ‫‪ - ۱.۲‬جان دوی(دیویی)‬ ‫‪ - ۲.۲‬هاروی کار‬ ‫‪ - 3.۲‬ویلیام جیمز(مهم ترین)‪:‬‬ ‫او به مخالفت با ساختارگراها پرداخت و معتقد بود وجود این عناصر فقط در نتیجه فرآیند توجه و درون نگری است یعنی فرد‬ ‫با کوشش برای نگهداشتن یک لحظه در هنگام فعالیت جاری ذهن به اشتباه مفهوم عنصر را تولید میکند‪.‬‬ ‫الف) مغالطه روانشناس ← یک عنصر تولید شده از ذهن فرد هنگام ادراک تضمین نمی کند همان عنصر در ذهن دیگری‬ ‫وجود داشته باشد‪.‬‬ ‫ب) جیمز "جریان سیال آگاهی" را جایگزین مدل عناصر ذهنی کرد‬ ‫ذهن فرآیندی است که جریانش مداوم بوده و تغییر میکند مثل رودخانه یا پرواز پرنده‪.‬‬ ‫از امانتداری شما از کتاب متشکریم‬ ‫‪50‬‬ ‫فصل سوم‬ ‫←اندیشه ثبات مند← سرعت ذهن در حال تمرکز کند است ‪ /‬فرود ذهن‬ ‫ج) تفکر‬ ‫← اندیشه فراگذر (انتقالی) ← کم تر تمرکز یافته و ارتباطی هستند‪ /‬پرواز ذهن‪.‬‬ ‫‪ - 4.۲‬جیمز رونالد آنجل‪ :‬مضامین کارکرد گرایی را مطرح کرد‪:‬‬ ‫الف) مطالعه عملیات ذهنی← چگونه یک فرآیند ذهنی عمل میکند چه چیزهایی را انجام میدهد و تحت چه شرایطی اتفاق‬ ‫میافتد‪ ←.‬بررسی عملیات ذهنی‬ ‫ب) مطالعه کاربردهای بنیادین آگاهی (نقش آگاهی در بقای فرد) ← فایده مندی بنیادی آگاهی‬ ‫ج) مطالعه ارتباط روان تنی← ذهن و بدن و موجود و محیط (انطباق با محیط) ← روابط پسیکوفیزیکی‬ ‫وﯾد ‪۲۵‬‬ ‫‪ +‬تحت تاثیر داروین و پیشرونظری روانشناسی تکاملی‬ ‫‪- 3‬مزایا ‪:‬‬ ‫ا‬ ‫‪۷۵‬‬ ‫الف ) گسترش حوزه روانشناسی‬ ‫ﺳ ‪۵۳‬‬ ‫ب) مطالعه پدیدههای نا آگاهانه درباره بچهها‪ ،‬عقب ماندههای ذهنی و دیوانگان‬ ‫ﻔ‬ ‫ج) استفاده از روشهای متنوع تر مثل آزمون و پرسشنامه و حتی درون نگری‪.‬‬ ‫ﯾد ‪۹۵‬‬ ‫‪- 4‬معایب ‪:‬‬ ‫ﮔ‬ ‫را ‪۹۳‬‬ ‫‪ -۱‬راکمیک (از شاگردان تیچنر و ساختارگرا) ← کارکردگرایان‪ ،‬کارکرد را هم در معنای خود فعالیت و فرآیند ‪ ،‬و هم به‬ ‫معنای کاربرد یا فایده فعالیت به کار میبرند که باعث سردرگمی میشد‪.‬‬ ‫ن‬ ‫‪ -۲‬بیش از اندازه کاربردی و عملی – برعکس ساختارگرایی تحقیقات پایه علمی‪.‬‬ ‫‪ -4.3‬گشتالت (جنبه فیزیک ذهن) ‪:‬‬ ‫‪ -۱‬بنیانگذاران ← وفلگانگ کوهلر‪ -‬ماکس ورتایمر‪ -‬کورت کافکا‪.‬‬ ‫‪ -۲‬مخالف رویکرد ساختارگرایی و ذره گرایی (مانند کارکردگراها) یا به قول آنها روانشناسی مالت و آجر ‪.‬‬ ‫‪ -3‬کل چیزی بیشتر از جزء است و نام آن کل گشتالت است‪.‬‬ ‫‪ -4‬اهمیت روانشناسی گشتالت‪ :‬کل آگاه← نمی توان کل آگاه را به سطح فهرست بندی اجزای آن تقلیل داد‪(.‬آگاهی تجزیه‬ ‫پذیر نیست)‬ ‫‪ -5‬اجزای ذهن درون کل← شبیه سازمان یافتن ذرات فیزیکی در میدان نیرو‪.‬‬ ‫‪ -6‬روشهای اصلی‪:‬‬ ‫الف) ادراک← پدیده شناسی (پدیدار شناختی) ← به جای توصیف عینی اتکا به تجربه شخصی ( تجربه ذهنی ) افراد دارد‪.‬‬ ‫‪ +‬تفاوت توصیف پدیدار شناسانه و درون نگری‪ :‬توصیف پدیدارشناسانه به درک آنی و شخصی و فرد از یک محرک خارجی‬ ‫تاکید دارد و به آزمایش دقیق حالت درونی فرد نیاز ندارد‪.‬‬ ‫‪ranvier.ir‬‬ ‫‪ranviercenter‬‬ ‫‪t.me/shenakhtikanoon‬‬ ‫‪51‬‬ ‫فصل سوم‬ ‫‪ +‬در دو حوزه ادراک و یادگیری بیشترین سهم را داشته است‪.‬مثالً گشتالتی ترجیح میدهند برای مطالعه ادراک محرکها را‬ ‫به مشاهده گرها نشان داده و از آنها بخواهند که تجربه فردی خود را شرح دهد‪.‬‬ ‫ب) یادگیری← روش شناسی سهل گیر و به جای آزمایشهای کنترل شده انسان و حیوان را تا خود راه حل را پیدا کند و‬ ‫آزمایشگر فقط مشاهده میکنند‬ ‫‪- 7‬ادراک بینایی‪:‬‬ ‫‪ -۱.7‬در بینایی ارتباط بین اجزاء و کل یکی از مسائل مهم است‪.‬روابط بین اجزا برای ادراک اهمیت دارد که شاید مستقل از‬ ‫خود آن باشد‪.‬‬ ‫‪ -۲.7‬توسط ورتایمر‪ -‬روش او برای نشان دادن اصول سازماندهی ادراک (جمع شدن اجزا و تشکیل اشیا) مثال‪ :‬شبکه و‬ ‫وﯾد ‪۲۵‬‬ ‫ماتریس هایی که به صورت منظم کنارهم چیده شده اند ‪.‬‬ ‫‪ -3.7‬اصول سازماندهی ادراک‪:‬‬ ‫ا‬ ‫‪۷۵‬‬ ‫الف ) اصل نزدیکی ( اصل مجاورت ) ← اجزایی که در یک میدان دیداری نزدیک هم قرار دارند به عنوان کل ادراک‬ ‫ﺳ ‪۵۳‬‬ ‫میشوند ‪.‬‬ ‫ﻔ‬ ‫ب ) اصل مشابهت ← اجزایی که در شکل رنگ روشنایی با سایر خصوصیات شبیه هم هستند در یک گروه قرار میگیرند‪.‬‬ ‫ﯾد ‪۹۵‬‬ ‫ج) اصل همبستگی ( اصل بستار ) ← اجزایی که در یک شکل بسته قرار میگیرند در یک کل قرار میگیرند‪.‬‬ ‫ﮔ‬ ‫د) اصل طرح گرایی)‪ (pragnanz‬یا طرح خوب ( انگاره طرح گرایی بهینه ( بهینگی ) یا شکیل )← ساختارهایی که‬ ‫را ‪۹۳‬‬ ‫ساده(اجزای کمتر دارند و قرینه اند) هستند با هم جمع میشوند‪.‬‬ ‫ن‬ ‫‪ -8‬تالقی های میان رشته ای ‪ :‬پدیدار شناسی گشتالت‪ ،‬روانشناسی تجربی و گروه بندی ادراکی‪.‬‬ ‫‪ -‬اصول سازمان دهی ادراکی در مورد نحوه ی قرار گرفتن محرک ها سخن می گوید اما در مورد نیرومندی و استحکام صحبت‬ ‫نمی کند و در مورد این که زمانی که چند اصل وجود داشت کدام اولویت پیدا میکند و ‪...‬نیز صحبت نمی کند‪.‬‬ ‫‪ -‬به منظور بررسی گروه بندی ادراکی به شبکه واره نقطه ای روی آوردند‪.‬‬ ‫محرک های شبکه های نقطه ای ‪.۱ :‬مربعی ‪.۲‬مستطیلی ‪. 3‬مستطیل مرکزی ‪.4‬لوزی شکل ‪. 5‬مایل ‪.6‬شش ضلعی‬ ‫‪ -‬کوبوی و واجمنز ‪ :‬ایجاد مقیاس کمی و تابعی نزولی(‬ ‫فروکاهی نمایی) که با افزایش میزان فاصله نقاط گروه بندی‬ ‫تضعیف پیدا می کند‪ (.‬احتمال گروه بندی بر مبنای فاصله)‪.‬از‬ ‫طرفی رابطه ی گروه بندی ها با تغییر اندازه یا زمان ‪ ،‬ثابت می‬ ‫ماند‪.‬‬ ‫‪ -‬الرس و کوبوی ‪ :‬مقایسه ی دو سازمان دهی خطی ( خطوط‬ ‫مستقیم) و منحنی را انجام دادند‪.‬در رقابت پیکربندی منحنی‬ ‫توان بیشتری داشت که علت آن این است که در طبیعت‬ ‫از امانتداری شما از کتاب متشکریم‬ ‫‪52‬‬ ‫فصل سوم‬ ‫خطوط منحنی بیشتر است و سازگاری بیشتری نسبت به آن رخ داده است‪.‬‬ ‫‪ -‬دو یا چند اصل گروه بندی همزمان‪ :‬تاثیر مرکب آن ها توان بیشتری نسبت به توان انفرادی دارد ( تاثیرات آن ها مضربی‬ ‫است و با ضرب نیرو هایشان برابر است ) ← تحقیقات نشان دادند در شبکه های نقطه ای اثر افزایشی است نه مضربی‪.‬‬ ‫پدیدار شناسی گشتالت کیفی و غیر تجربی است ← پژوهش جدید روان فیزیک پدیدار شناختی( پسیکوفیزیک پدیدار‬ ‫شناختی)‬ ‫روان فیزیک ‪ :‬بهره گیری از روش های کمی برای اندازه گیری روابط میان محرک ها( فیزیکی ) و ادراک ( روانشناختی )‬ ‫‪ -9‬یادگیری حیوانات‪ :‬توسط کهلر‪:‬‬ ‫وﯾد ‪۲۵‬‬ ‫‪- ۱.9‬آزمایش کهلر‪ :‬کهلر موزی را به سقف وصل کرد و مشاهده کرد میمونها چگونه تالش میکنند‪:‬ابتدا به صورت تصادفی‬ ‫روش هایی را به کار میبردند سپس پس از یک دوره فعالیتی خیلی سریع مساله را حل میکردند‪.‬‬ ‫‪ -۲.9‬یادگیری بصیرتی یا یادگیری بینشی)‪ :(insight‬فهمیدن خود به خودی روابطی که راه حل مسئله را ایجاد میکند‪.‬این‬ ‫ا‬ ‫‪۷۵‬‬ ‫یادگیری یک شکل کلی دارد و مجموعهای از روابط متقابل بین اجزای تشکیل دهنده را دربردارد‪.‬مثال میمونها‪.‬‬ ‫ﺳ ‪۵۳‬‬ ‫‪ +‬کلهای موردنظر گشتالت فقط از اجزای منفرد تشکیل نشده اند بلکه عالوه بر آنها روابطی هم بین آنها وجود دارد‪.‬‬ ‫ﻔ‬ ‫ﯾد ‪۹۵‬‬ ‫‪ -۱0‬یادگیری بصیرتی‪:‬‬ ‫‪ -‬مراحل یادگیری بصیرتی از نظر واالس‪ :‬مثال‪ :‬مساله پیوند ‪ -‬زنجیر‬ ‫ﮔ‬ ‫را ‪۹۳‬‬ ‫‪ -۱‬آمادگی ← اکتساب و فهمیدن مساله و تالش اولیه برای حل آن‬ ‫‪ -۲‬نهفتگی (کمون) ← مسئله برای مدتی کنار گذاشته میشود گرچه تالش آگاهانه برای حل مسئله وجود ندارد ولی ذهن‬ ‫ن‬ ‫ناخودآگاه ممکن است در تالش برای یافتن راه حل باشد‪.‬‬ ‫‪ -3‬نورافکنی یا روشنگری← که همان جرقه درونی " آهان‪ "...‬است‪.‬زمانی که تجربه به سطح خودآگاه میرسد‪.‬‬ ‫‪ -4‬اثبات یا درست آزمایی← بصیرت تأیید شده و فرد بررسی میکند که آیا به یک راه حل صحیح دست یافته یا خیر؟‬ ‫‪ -۱۱‬سازوکار مغزی و گشتالت‪:‬‬ ‫الف) ورتایمر← کورتکس مغز سیستم پویاییست که عناصر موجود در آن تحت نیروی خاص و زمانی خاص با هم واکنش‬ ‫نشان میدهند‪.‬‬ ‫ب) کهلر← تحت تاثیر مفهوم تئوری میدانی اظهار داشت فرآیندهای قشر مغز مانند عناصر مربوط به ادراک خود به خود در‬ ‫میدان نیروی ذهن آرایش مییابند‪.‬در این مدل تکانههای حسی محرک فعالیت نورونی را آغاز میکنند‪.‬سپس این فعالیت یک‬ ‫میدان ذهنی را ایجاد میکند که اجتماع نورونی حاصل یافته از آن ادراک را ایجاد میکند‪(.‬تأثیر گرفتن روانشناسی از علوم‬ ‫طبیعی)‪.‬‬ ‫‪ +‬همریختی (همساختی) ← بین تجربیات روانشناسی (آگاهانه) و تجربه مغزی که آن را ایجاد میکند هماهنگی وجود دارد‪.‬‬ ‫یعنی شکلی که ادراک میکنیم مشابه شکل سلولهای مغزی است که باعث ادراک آن شکل میشوند‪.‬‬ ‫‪ranvier.ir‬‬ ‫‪ranviercenter‬‬ ‫‪t.me/shenakhtikanoon‬‬ ‫‪53‬‬ ‫فصل سوم‬ ‫‪ -۱۲‬مزایا‪:‬‬ ‫الف) ارائه راه کار جایگزین برای مساله جزء‪ -‬کل‬ ‫ب) باعث شروع تحقیق در ادراک ‪ ،‬یادگیری و حل مسئله شد ‪.‬‬ ‫‪ -۱3‬معایب ‪:‬‬ ‫الف) یادگیری بینشی واقعا سریع نیست و تحت تاثیر تجربه و یادگیری قبلی است‪.‬‬ ‫ب) اصول سازماندهی گشتالتی فقط توصیفی هستند و توضیح واقعی ندارند‪.‬‬ ‫ج ‪ -‬توانایی پیش بینی در شرایط پیچیده را ندارد و فقط وقتی عمل میکند که یک کل فعالیت دارد‪.‬‬ ‫وﯾد ‪۲۵‬‬ ‫د ‪ -‬طرح گرایی خوب تعریف نشده است‪.‬‬ ‫ذ ‪ -‬محرکها وقتی شکل میگیرند که پیچیده تر هستند‪.‬‬ ‫ا‬ ‫‪۷۵‬‬ ‫ح ‪ -‬مهم ترین ایراد‪ ،‬روش شناسی آن‪:‬‬ ‫ﺳ ‪۵۳‬‬ ‫‪ -‬رویکرد پدیدارشناسانه آن برچسب "آبکی(سست)" گرفت و فاقد دقت علمی ‪.‬‬ ‫ﻔ‬ ‫ﯾد ‪۹۵‬‬ ‫‪.‬‬ ‫‪ -‬خیلی نظری است و یافتههای تجربی و آماری ندارد‬ ‫ﮔ‬ ‫‪ -‬بیش از حد کیفی است و جهت گیری کمی کافی ندارد ‪.‬‬ ‫را ‪۹۳‬‬ ‫‪ -‬حدسی(گمان پردازانه) است و پایه فیزیزلوژی آن به خوبی تعریف نشده است‪.‬‬ ‫ن‬ ‫‪ -‬تئوری میدانی به عنوان چیزی که سازمان یافتن را توضیح میدهد گنگ است ‪.‬‬ ‫‪ -5.3‬روان کاوی (ذهنکها)‪:‬‬ ‫‪ -۱‬نام دیگر‪ :‬روانشناسی پویایی‬ ‫‪ -۲‬در روزگار اوجش← فهم و درمان اختالالت روانی‬ ‫‪ -3‬مؤسس(پدر روانکاوی) ← زیگموند فروید‬ ‫‪ -4‬توضیح ← ذهن متشکل از ذهنهای کوچک است که هر کدام با دیگری بر سر کنترل رفتار رقابت میکنند( ذهنک ها )‬ ‫‪- 5‬اعتقاد داشتند قوه ی جنسی‪ ،‬پرخاشگری و لذت و سایر انگیزشها و هیجانات اولیه کودکی ( غریزی ) روی شخصیت تاثیر‬ ‫دارند‪.‬‬ ‫‪ -6‬سه حالت اگاهی قائل بود‪:‬‬ ‫‪ -۱‬خودآگاه‪ :‬دسترسی مستقیم به آن مثالً آدرس محل زندگی‬ ‫‪ -۲‬پیش آگاه( نیمه خودآگاه) ‪ :‬با تالش کردن به سطح آگاهی میآید‪.‬مثالً تولد سال قبل‬ ‫‪ -3‬ناخودآگاه‪ :‬که کامالً از آن نا آگاهیم (تأکید بر این داشتند در تاثیر بر افکار و عملکرد (تجربیات آسیب زننده بچگی)‬ ‫از امانتداری شما از کتاب متشکریم‬ ‫‪54‬‬ ‫فصل سوم‬ ‫‪ -7‬سه ساختار ذهن‪:‬‬ ‫‪ -۱‬نهاد‪ :‬اصل لذت – گرسنگی و میل جنسی‪ -‬فقط ناخودآگاه‬ ‫‪ -۲‬من‪ :‬اصل واقعیت (رفتار به طریقی منطقی و واقعیت مدار) – برقراری تعادل بین نهاد و فراخود‪ -‬هم خودآگاه و هم‬ ‫ناخودآگاه‬ ‫‪ -3‬فرامن‪ :‬اصل آرمان گرایی ‪ -‬مسئول حس اخالقیات‪ -‬هم خودآگاه و هم ناخودآگاه‬ ‫‪ -8‬قسمت تعیین کننده روانکاوی← واکنشهای پویایی بین نهاد ‪ ،‬ایگو و سوپرایگو‪.‬‬ ‫‪ -9‬اگر ایگو نتواند نهاد و سوپر ایگو را کنترل کند ← ایجاد اضطراب‬ ‫وﯾد ‪۲۵‬‬ ‫‪ -۱0‬سازو کار دفاعی‪ :‬برای محافظت از اضطراب توسط خود(ایگو) شامل‪:‬‬ ‫الف) واپس زنی (سرکوبی) ← دور کردن احساسات از آگاهی‪ (.‬بیرون کردن اضطراب از هشیاری )‬ ‫ا‬ ‫ب) تصعید و واالیش ← تبدیل تکانه غیر قابل پذیرش به اهداف ارزشمند اجتماعی( به گونهای که جامعه پذیرای آن باشد‪).‬‬ ‫‪۷۵‬‬ ‫ﺳ ‪۵۳‬‬ ‫‪ -۱۱‬دیدگاه جبرگرایی(در نظر گرفتن ذهن به عنوان یک ماشین‪ :‬ماشین گرایی)‪ :‬در این دیدگاه احساس میشود متأثر از علم‬ ‫ﻔ‬ ‫مکانیک‪ ،‬هیدرولیک و مدارهای الکتریکی است‪.‬همه چیز تعیین شده است و تصادفی نیست حتی لغزش زبانی و رویا‪.‬‬ ‫ﯾد ‪۹۵‬‬ ‫‪ -۱۲‬مزایا‪:‬‬ ‫ﮔ‬ ‫‪ -‬نفوذ به فرهنگهای گسترده تر‬ ‫را ‪۹۳‬‬ ‫‪ -‬توجه به ناخودآگاه و تاثیر نیروهای زیستی‬ ‫ن‬ ‫‪ -‬خوراک چندین نسل تمرین بالینی‪.‬‬ ‫‪- ۱4‬معایب‪:‬‬ ‫الف) نوفرویدیها از اهمیت قوه ی جنسی و پرخاشگری کاستند و تاکید بیشتری روی ذهن خودآگاه داشتند‬ ‫ب) پررنگی نقش والدین و دوران اولیه بچگی و کم رنگی سایر عوامل اجتماعی‬ ‫ج) واپس زنی پاسخی نادر به آسیب روانی است و اکثرا به صورت شفاف به یادآورده میشوند‬ ‫د) ناهشیار ظرف جوشاندن امیال نیست بلکه پردازش اطالعات بدون آگاهی است ‪.‬‬ ‫ه) نقص علمی بدون مشاهدات عینی‬ ‫ی) توضیحات ماورای واقعیت را برای شخصیت پیشنهاد میکند‪.‬‬ ‫ز) قادر به پیش بینی رفتار یا خصوصیات نیست‪.‬‬ ‫خ) مواد اولیه روانکاوی‪ :‬یادداشتهای فروید چند ساعت پس از مداوا بود‬ ‫‪ranvier.ir‬‬ ‫‪ranviercenter‬‬ ‫‪t.me/shenakhtikanoon‬‬ ‫‪55‬‬ ‫فصل سوم‬ ‫ک) برخی فرضیات او را نمی توان به هیچ روشی ثابت کرد؛ مثل اضطراب در یک نفر بخاطر ترس ناشی از تکانهها و فقدان آن‬ ‫نشان دهنده سرکوب آن باشد‪.‬‬ ‫‪ -6.3‬رفتار گرایی( ذهن به مثابه جعبه سیاه )‬ ‫‪ -۱‬نقاط ضعف روانکاوی نقطه قوت رفتارگرایی بود ← مطالعه رفتار به جای عملکرد پیچیده ذهنی‪ (.‬علت ← رفتار قابل‬ ‫اندازه گیری و کمی سازی آن)‬ ‫‪ -۲‬تحت تاثیر← روانشناسی مقایسهای ( تطبیقی ) و کار روی حیوانات (کدام شرایط محیطی ممکن است حیوانات را به انجام‬ ‫اعمال خاصی وادار کنند و در رفتارگرایی نیز انسان در همین دسته قرار گرفت بنابراین رفتارگرایی علمی عمومی تر و منسجم‬ ‫تر مانند علوم طبیعی ساخت)‪.‬‬ ‫وﯾد ‪۲۵‬‬ ‫‪ -3‬رفتارگرایانی مثل اسکینر منکر وجود ذهن نبودند بلکه اعتقاد داشتند در این موقعیت روش علمی را نمی توان به طور‬ ‫مناسبی به کار برد‪.‬بنابراین تحقیقات تجربی خود را روی رفتار متمرکز کردند‪(.‬رفتارگراها مطالعه آگاهی به روش درون نگری‬ ‫را رد کردند)‬ ‫ا‬ ‫‪۷۵‬‬ ‫‪ -4‬هدف روانشناسی از دید رفتارگرایی← مطالعه رفتار و شرایط پیش زمینهای آن‪.‬‬ ‫ﺳ ‪۵۳‬‬ ‫‪ -5‬مدل‪ :‬محرک – پاسخ (در این مدل محرک باعث پاسخ میشود مخصوصا محرک پاداش و تنبیه) و ذهن به عنوان یک‬ ‫ﻔ‬ ‫ﯾد ‪۹۵‬‬ ‫جعبه سیاه غیر قابل درک تنها کارش تبدیل محرک به پاسخ است‬ ‫ﮔ‬ ‫‪- 6‬پاولف← شرطی سازی کالسیک (آزمایش پاولف از روی کتاب مطالعه شود)‪:‬‬ ‫را ‪۹۳‬‬ ‫محرک غیر شرطی)‪ :(UCS‬محرکی که فقط خود آن پاسخ را بر میانگیزد مثل گوشت‬ ‫پاسخ غیر شرطی )‪ :(UCR‬پاسخی که به وسیله ‪ ucs‬برانگیخته میشود مثل بزاق در مقابل گوشت‬ ‫ن‬ ‫محرک شرطی)‪ :(CS‬محرکی که چند بار با ‪ ucs‬همراه شده باشد مثل صدای زنگ‬ ‫پاسخ شرطی)‪ :(CR‬پاسخی که به وسیله ‪ cs‬ایجاد میشود مثل بزاق در برابر زنگ‬ ‫‪ +‬شرطی سازی کالسیک بدون هیچ تفکر آگاهانه و شامل رفتارهای واکنشی غیرارادی و ارتباط صرف دو محرک‪ (.‬نظریه‬ ‫پیوندی )‬ ‫‪ -7‬اسکینر(ب‪.‬ف‪.‬اسکی نر )← ارائه مدل شرطی سازی عامل‪ /‬کنشگر(تنبیه و پاداش)‪:‬‬ ‫‪ +‬شفاف سازی ماهیت یادگیری‬ ‫‪ +‬استفاده از اشکال مختلف پاداش( تقویت) و تنبیه برای کنترل رفتارحیوانات‪.‬‬ ‫‪- ۱.7‬وابسته به هر گونه فعالیت حرکتی ارادی برخالف شرطی سازی کالسیک (بنابراین عمومی تر)‪.‬‬ ‫‪- ۲.7‬تعریف شرطی سازی عامل‪ :‬یادگیری که رفتار با دریافت پاداش (تقویت) مستحکم و با دریافت تنبیه کاهش‬ ‫‪ +.‬پاداش)‪ : (reinforcement‬هر چیزی که باعث افزایش بروز رفتار شود مثل شکالت‬ ‫مییابد‬ ‫‪ +‬تنبیه‪ :‬هر چبزی که باعث کاهش بروز رفتار شود مثل شوک‪.‬‬ ‫از امانتداری شما از کتاب متشکریم‬ ‫‪56‬‬ ‫فصل سوم‬ ‫‪ -8‬تولمن ‪:‬‬ ‫‪ -۱.8‬برخی فرضیات رفتارگرایی سنتی را به چالش کشید‬ ‫‪ -۲.8‬نقشه شناختی ← موجود یک بازنمایی ذهنی از ماز شکل داده که او را قادر میسازد بدون شرطی سازی (بدون دریافت‬ ‫پاداش) به هدف خود برسد‪(.‬آزمایش از روی کتاب مطالعه شود)‬ ‫‪ -3.8‬یادگیری تاخیری( نهفته) ← موجود میتواند رفتارها را از طریق تجربه کسب کند بدون اینکه در معرض پاداشی قرار‬ ‫گرفته باشد‪.‬‬ ‫‪ -4.8‬عوامل آغازکننده( راه انداز ) رفتار‪:‬‬ ‫وﯾد ‪۲۵‬‬ ‫‪A)،T،H،P،‬‬ ‫‪R=Fx(S‬‬ ‫های طبیعی محرک‬ ‫رانه (تمایل) فیزیولوژیک=‪S‬‬ ‫وراثت =‪P‬‬ ‫آموزش قبلی = ‪H‬‬ ‫سن = ‪T‬‬ ‫=‪A‬‬ ‫ا‬ ‫‪ - 5.8‬متغیر مداخلهای( میانچی) ‪:‬‬ ‫‪۷۵‬‬ ‫ﺳ ‪۵۳‬‬ ‫‪ -‬مابین رفتار و عوامل آغازکننده است‪.‬‬ ‫ﻔ‬ ‫‪ -‬شامل فرآیندهای درونی است ‪.‬‬ ‫ﯾد ‪۹۵‬‬ ‫‪ -‬تعیین کننده رفتاراست یعنی حالت محرک اولیه را به رفتار پیوند میدهد‪.‬‬ ‫ﮔ‬ ‫‪ -‬این متغیرها تالش رفتارگراها برای عینی کردن حالتهای درونی ذهنی بود مثل گرسنگی‪.‬‬ ‫را ‪۹۳‬‬ ‫‪ -9‬مزایا ‪:‬‬ ‫ن‬ ‫‪- ۱‬روش علمی و عینی‬ ‫‪- ۲‬اطالعات صحیح و قابل اعتماد و سخت گیرانه‬ ‫‪- 3‬پنجاه سال الگوی برتر تحقیق در مطالعات روان شناسی‪.‬‬ ‫‪ -۱0‬معایب‪:‬‬ ‫‪ -۱‬رها کردن ذهن و هوشیاری‬ ‫‪ -۲‬شواهدی یافت شد که حتی حیوانات دارای بازنمایی ذهنی هستند که روی یادگیری آنان اثر میگذارد‪.‬‬ ‫‪.4‬ارزیابی کلی رویکرد روانشناختی‪:‬‬ ‫‪ -۱‬اولین رشتهای که به صورت اصولی آزمایشهای تجربی را برای مطالعه ذهن به کار برد‪.‬‬ ‫‪ -۲‬روانشناسی با وظیفهای بسیار مشکل روبه رو بود‪ :‬تالش برای فهم مسائلی که در آن زمان به راحتی قابل مشاهده و اندازه‬ ‫گیری نبود‪.‬این فقدان دقت و اعتماد زود هنگام به روشهای غیرعلمی باعث اتکای بیش از حد آنان به نظریه شد‪.‬‬ ‫‪ -3‬برخالف دیگر رشتهها یک نظریه و چارچوب کلی برای آنان وجود نداشت (تا هنگام رویکرد شناختی و پذیرفتن دیدگاه‬ ‫پردازش اطالعات)‪.‬‬ ‫‪ranvier.ir‬‬ ‫‪ranviercenter‬‬ ‫‪t.me/shenakhtikanoon‬‬ ‫‪57‬‬ ‫فصل سوم‬ ‫وﯾد ‪۲۵‬‬ ‫ا‬ ‫‪۷۵‬‬ ‫ﺳ ‪۵۳‬‬‫ﻔ‬ ‫ﯾد ‪۹۵‬‬ ‫ﮔ‬ ‫را ‪۹۳‬‬ ‫ن‬ ‫از امانتداری شما از کتاب متشکریم‬ ‫‪58‬‬ ‫سواالت فصل سوم‬ ‫سواالت فصل ‪ : 3‬رویکرد روانشناختی‬ ‫‪.۱‬بنیان گذار اراده گرایی چه کسی است؟‬ ‫د) تولمن‬ ‫ج) وونت‬ ‫ب) کافکا‬ ‫الف) تیچنر‬ ‫‪.۲‬این گزاره که به یک حس چقدر توجه می شود‪ ،‬مبین کدام یک از گزینه های زیر است؟‬ ‫الف) گستردگی یک حس ب) روشنی یک حس ج) کیفیت یک حس د) شدت یک حس‬ ‫‪.3‬چه کسی معتقد بود برای درون نگری باید به آزمودنی ها‪ ،‬آموزش داده شود؟‬ ‫الف) تیچنر ب) وونت ج) ورتایمهر د) اسکینر‬ ‫‪.4‬جیمز کدام یک از گزینه های زیر را به جای مدل عناصر ذهنی معرفی کرد؟‬ ‫الف) جریان سیال آگاهی ب) عملیات ذهنی ج) پدیدار شناسی د) تفکر‬ ‫وﯾد ‪۲۵‬‬ ‫‪.5‬هنگامی که در حال نقاشی کشیدن و استفاده از خالقیت هستید طبق دیدگاه جیمز‪ ،‬از کدام شکل تفکر استفاده می کنید؟‬ ‫الف) اندیشه ثباتمند ب) فرود ذهن ج) تفکر جدی د) اندیشه انتقالی‬ ‫‪.6‬اجزایی که در یک شکل بسته قرار می گیرند (در یک کل قرار می گیرند) مبین کدام یک از اصول نظریه گشتالت است؟‬ ‫ا‬ ‫‪۷۵‬‬ ‫الف) اصل طرح گرایی شکیل ب) اصل بستار‬ ‫ﺳ ‪۵۳‬‬ ‫د) اصل مشابهت‬ ‫ج) اصل طرح خوب‬ ‫‪.7‬کدام یک از گزینه های زیر یکی از نظریه پردازان گشتالت نیست؟‬ ‫ﻔ‬ ‫ﯾد ‪۹۵‬‬ ‫الف) جیمز آنجل ب) کافکا ج) ورتایمر د) کهلر‬ ‫‪.8‬این جمله " بصیرت تأیید شده و فرد بررسی می کند که آیا به یک راه حل صحیح است "مبین کدام یک از مراحل‬ ‫ﮔ‬ ‫یادگیری بصیرتی است ؟‬ ‫را ‪۹۳‬‬ ‫الف) دوره کمون ب) دوره آمادگی ج) دوره صحت د) نور افکنی‬ ‫‪.9‬کدام یک از نظریه های زیر‪ ،‬به عنوان نظریه ی ذهنک ها معرفی شده است؟‬ ‫ن‬ ‫الف) گشتالت ب) رفتار گرایی ج) روانکاوی د ) ساختارگرایی‬ ‫‪.۱0‬کدام گزینه به معنای مکانیزمی است ‪ ،‬تکانه های غیر قابل قبول را جامعه پذیر می کند؟‬ ‫الف) پاالیش ب) واکنش وارونه ج) واالیش د) گزینه الف و ج‬ ‫‪.۱۱‬در مدل پاولف غذا به عنوان کدام یک از گزینه های زیر مطرح شده است؟‬ ‫الف) محرک شرطی ب) پاسخ شرطی ج) محرک غیر شرطی د) پاسخ غیر شرطی‬ ‫‪.۱۲‬یادگیری بصیرتی را چه کسی مطرح می کند؟‬ ‫الف) تولمن ب) اسکینر ج) پاولوف د) کهلر‬ ‫‪.۱3‬یادگیری تاخیری و نقشه شناختی به ترتیب توسط چه کسانی مطرح شده است؟‬ ‫الف) اسکینر‪ ٫‬تولمن ب) تولمن‪ ٫‬تولمن ج) اسکینر ‪ /‬اسکینر د) کهلر ‪ ٫‬تولمن‬ ‫‪.۱4‬کدام یک از گزینه های زیر طبق دیدگاه فروید‪ ،‬مسئول ایجاد ساز و کار دفاعی است؟‬ ‫ب) سوپر ایگو ج) نا هشیار د) اید‬ ‫الف ) ایگو‬ ‫‪.۱5‬کدام یک از دیدگاه های زیر‪ ،‬روشی که از آن استفاده می کرد ‪،‬برچسب آبکی دریافت کرد؟‬ ‫د) کارکرد گرایی‬ ‫ب) رفتار گرایی ج) گشتالت‬ ‫الف) روانکاوی‬ ‫‪.۱6‬بررسی علمی ذهن و رفتار در کدام یک از رویکردهای زیر بررسی میشود؟‬ ‫د) رویکرد عصب پژوهی‬ ‫ج) رویکرد هوش مصنوعی‬ ‫ب) رویکرد روانشناسی‬ ‫الف) رویکرد فلسفی‬ ‫‪.۱7‬چه کسی معتقد بود که بین دو نوع تجربه‪( ،‬تجربه بیواسطه و با واسطه)‪ ،‬باید تفاوت قائل بود؟‬ ‫د) ویلیام جیمز‬ ‫ج) ورتایمر‬ ‫ب) تیچنر‬ ‫الف) ویلیام وونت‬ ‫‪ranvier.ir‬‬ ‫‪ranviercenter‬‬ ‫‪t.me/shenakhtikanoon‬‬ ‫‪59‬‬ ‫سواالت فصل سوم‬ ‫‪.۱8‬زمانی که بر روی یک موضوع متمرکز میشویم‪ ،‬از دیدگاه ویلیام جیمز چه فرآیندی رخ داده است؟‬ ‫د) اندیشه ثباتمند‬ ‫ج) اندیشه فراگذر‬ ‫ب) تجربه باواسطه‬ ‫الف) تجربه بیواسطه‬ ‫‪.۱9‬این موضوع که بین تجربه روانشناختی و تجربه زیرساختی مغزی مطابقت وجود دارد‪ ،‬تحت چه دیدگاهی مطرح میشود؟‬ ‫د) دیدگاه پسیوفیزیکی‬ ‫ج) نظریه میدانی‬ ‫ب) روبکرد همریختی‬ ‫الف) رویکرد همانستی‬ ‫‪.۲0‬هر چیزی که سبب فراوانی پاسخ را بیشتر میکند‪ ،‬تحت عنوان کدام گزینه مطرح میشود؟‬ ‫د) پاسخ شرطی‬ ‫ج) محرک شرطی‬ ‫ب) تقویت کننده‬ ‫الف) تنبیه‬ ‫کلید تست های فصل ‪3‬‬ ‫وﯾد ‪۲۵‬‬ ‫ج‬ ‫‪.۱۱‬‬ ‫ج‬ ‫‪.۱‬‬ ‫ا‬ ‫‪۷۵‬‬ ‫د‬ ‫‪.۱۲‬‬ ‫ب‬ ‫‪.۲‬‬ ‫ﺳ ‪۵۳‬‬ ‫ب‬ ‫‪.۱3‬‬ ‫الف‬ ‫‪.3‬‬ ‫الف‬ ‫‪.۱4‬‬ ‫الف‬ ‫‪.4‬‬ ‫ﻔ‬ ‫ﯾد ‪۹۵‬‬ ‫ج‬ ‫‪.۱5‬‬ ‫د‬ ‫‪.5‬‬ ‫ب‬ ‫‪.۱6‬‬ ‫ب‬ ‫‪.6‬‬ ‫ﮔ‬ ‫الف‬ ‫‪.۱7‬‬ ‫الف‬ ‫‪.7‬‬ ‫را ‪۹۳‬‬ ‫د‬ ‫‪.۱8‬‬ ‫ج‬ ‫‪.8‬‬ ‫ب‬ ‫‪.۱9‬‬ ‫ج‬ ‫‪.9‬‬ ‫ن‬ ‫ب‬ ‫‪.۲0‬‬ ‫ج‬ ‫‪.۱0‬‬ ‫از امانتداری شما از کتاب متشکریم‬