خلاصه مبانی سازمان و مدیریت PDF
Document Details
Uploaded by Deleted User
دکتر علی رضاییان
Tags
Summary
This document is a summary of the book "Fundamentals of Organization and Management". It covers topics such as the definition of management, organizational theory, management as a science, art, and profession, levels of management, the importance of effectiveness and efficiency in evaluating managerial success, and the definition of entrepreneurship and its approaches. This summary emphasizes the core concepts and different approaches within the field of management.
Full Transcript
وان:نع ﺧﻼﺻﮫ ﮐﺗﺎب ﻣﺑﺎﻧﯽ ﺳﺎزﻣﺎن و ﻣدﯾرﯾت تک لاصه ابخ ی ی م م س ن متا ی از ان و د رت دﮐﺗر ﻋﻠﯽ رﺿﺎﯾﯾﺎن ت ئ ض لع کت تش و ه :د ر ی ز ا ان ن ...
وان:نع ﺧﻼﺻﮫ ﮐﺗﺎب ﻣﺑﺎﻧﯽ ﺳﺎزﻣﺎن و ﻣدﯾرﯾت تک لاصه ابخ ی ی م م س ن متا ی از ان و د رت دﮐﺗر ﻋﻠﯽ رﺿﺎﯾﯾﺎن ت ئ ض لع کت تش و ه :د ر ی ز ا ان ن فصل اول: مدیریت و کارآفرینی تعریف مدیریت مدیریت فراگرد بکارگیری مؤثر و کارآمد منابع مادی و انسانی بر مبنای یک نظام ارزشی پذیرفته شده است که از طریق برنامه ریزی ،سازماندهی ،بسیج منابع و امکانات ،هدایت و کنترل عملیات برای دستیابی به اهداف تعیین شده صورت می گیرد. پنچ نكته اساسی كه زیر بنای مفاهیم كلی مدیریت است -1مدیریت یك فراگرد است. -2مدیریت بر هدایت تشكیالت انسانی داللت دارد. -3مدیریت موثر ،مبتنی بر تصمیم مناسب و دستیابی به نتایج مطلوب است. -4مدیرت كارآ ،متضمن تخصیص و مصرف مدبرانه منابع است. -5مدیریت بر فعالیتهای هدفدار تمركزدارد. خرده سیستم ارزشی میزان موفقیت در به كارگیری شیوه های رهبری و مدیریت ،تحت تأثیر ارزشهای حاكم بر بافت فرهنگی جامعه قرار دارد.در مکتب اسالم بر خالف بسیاری از مکاتب دیگر ،مفاهیم ارزش نسبی نبوده ،زمان و مکان در تغییر آن مؤثر نیستند.در نظام ارزشی اسالم ،مسلمانان بر مبنای منابع مشخص فقهی یعنی کتاب ،سنت ،اجماع و عقل می توانند وظایف خویش را در حضور پروردگار تشخیص دهند. تعریف سازمان سازمان عبارت است از مجموعه ای از افراد که برای تحقق اهدافی معین همکاری می کنند.در همه سازمانها از انسانها استفاده می شود و همه آنها هدفمند بوده و از تقسیم کار بهره می گیرند. مرحله 1 مرحله 2 مرحله 3 مرحله 4 مرحله 5 بزرگ اندازه سازمان كوچك كم عمر سازمان زیاد پنچ مرحله رشد سازمانهای نو پا مدیریت به منزله علم ،هنر و حرفه بخشی از مدیریت را که با آموزش فراگرفته می شود ،علم مدیریت و بخشی از آن را که از طریق کسب تجارب و اندوخته ها و بکارگیری آنها در شرایط گوناگون حاصل می شود ،هنر مدیریت می دانند. به طور کلی هر حرفه باید: -1 مشتمل بر مجموعه ای از مهارتهای فنی و دانسته های نظری باشد. -2 مستلزم رعایت ضوابط اخالق حرفه ای باشد. -3 از تشکیالتی با قدرت تنبیه یا اخراج افراد فاقد توانایی حرفه ای و صالحیت اخالقی برخوردار باشد. -4 از برنامه های آموزش ویژه یا ضمن خدمت برای افراد شاغل در ان حرفه برخوردار باشد. با توجه به اینکه شغل مدیریت از دو ویژگی اول و چهارم برخوردار است ولی فاقد ویژگی دوم و سوم است ،نمیتوان آن را در شمار مشاغل حرفه ای قرار داد. آموزش مدیریت اساسا ً دو روش برای یادگیری دانش مدیریت وجود دارد :اول ،از طریق آموزش و دوم ،ضمن انجام کار.البته می توان ترکیبی از این دو روش را نیز بکار برد.یادگیری از طریق انجام کار به کندی صورت میپذیرد و کافی نیست ،زیرا در واحدها به طور عمده بر انجام کارها تأکید می شود نه بر آموزش نحوه انجام آن.اکتفا به مطالعه کتب مختلف در زمینه مدیریت نیز مطلوب نیست ،زیرا این کار فقط دانش نظری فرد را افزایش می دهد در حالیکه روان شناسان یادگیری را متضمن ایجاد تغییر در رفتار میدانند. دانشجویان مدیرت می توانند مدیریت را با تلفیق نظریه و عمل و مشاهده اسوه های مدیریت بیاموزند.حالت مطلوب برای دانشجویان مدیریت این است که دانش نظری و تجربه عملی را به طور همزمان کسب کنند همچنین باید توجه داشته باشیم که برای تلفیق نظریه و عمل ،کسب تجربیات شبیه سازی شده و واقعی اهمیت دارد سطوح مدیریت معموالً سطوح مدیریت به سه سطح تقسیم می شوندکه عبارت اند از: سطح عملیاتی(سرپرستی) سطح میانی سطح عالی. سطح عملیاتی(سرپرستی) معموالً مدیران عملیاتی افرادی پرمشغله هستند و مراجعه مکرر افراد موجب انقطاع کارشان می شود.اغلب مجبورند که برای نظارت در رف و آمد باشند؛ این مدیران کارکنان خود را برای انجام کارهای خاص ،مأمور می کنند.هر چند برنامه های عملیاتی تفصیلی و کوتاه مدت واحد خود را تنظیم میکنند ،ولی در مجموع وقت کمی را صرف برنامه ریزی ،گزارش نویسی و مطالعه می کنند.مدیران سطوح عملیاتی بیشتر وقت خود را با کارکنان ،مقداری از آن را با همکاران و زمان اندکی را با افراد مافوق با افراد خارج از سازمان می گذرانند.خالصه اینکه مدیران سطح عملیاتی، دوره کاری فعالی را سپری می کنند .بیشتر وقتشان صرف حل و فصل مسائل آنی می شود. سطح میانی مدیران میانی مانند خلقه واسطه ای میان مدیران عملیاتی و مدیران عالی عمل می کنند.این مدیران بطور مستقیم به مدیر عالی گزارش می دهند و کارشان مدیریت و نظارت بر سرپرستان است.ترکیب کار مدیران میانی به سطح شغل و واحد سازمانی آنان بستگی دارد،ولی بطور کلی مشتمل بر فعالیت عملی کمتر و فعالیت فکری بیشتر است. سطوح میانی مدیریت به تدریج با استفاده از فن آوری اطالعات و نرم افزارهای رایانه ای ادغام یا حذف می شوند. سطح عالی مدیان عالی ،عملکرد کلی واحدهای عمده سازمان را ارزیابی می کنند.درباره موضوعات و مسائل کالن سازمان با مدیران سطوح پایین تبادل نظر می کنند و بیشتر وقت خود را با مدیریان هم سطح یا افراد خارج از سازمانف و زمان اندکی را نیز با کارکنان می گذرانند. بخش عمده کار مدیران عالی از حی پویایی و میزان مشغله ،با کار مدیران عملیاتی شباهت دارد.با این تفاوت که مدیران عالی در سطح گسترده تری درگیر برنامه ریزی های جامع و بلندمدت می شوند و با متغیرهای متنوع تری سرو کار دارند. اهمیّت اثربخشی و کارایی عملکرد در زمینه ارزیابی موفقیت مدیران مدیریت موفق و مؤثر مدیریت موفق و مؤثر ،مدیریتی است که به کسب اهداف سازمانی یا چیزی بیش از آن می انجامد. مدیریت در خأل انجام نمی شود و موفقیت آن در گرو همکاری با افراد متعددی است و از آنجا که مدیریت و رهبری مترادف با نفوذ است ،یکی از مسیرهای اعمال نفوذ استفاده از قدرت است. منابع قدرت منابع قدرت به دو دسته تقسیم می شوند: منابعی که از منصب و مقام مدیر ناشی می شود مانند قدرت پاداش ،سرکوب یا تنبیه و مشروعیت منابعی که از توان شخصی مدیر نشأت می گیرند ،مانند قدرت مهارت و صالحیت. عوامل تعیین کننده موفقیت مدیر مجموع میزان تطابق توانایی ها ،مهارت ها و انگیزه های افراد با شغلشان و نحوه ارزیابی مقام های مافوق از فرصت ها و محدودیت های پیش بینی نشده در میزان موفقیت مدیر تعیین کننده می باشند. تعریف کارآفرینی و رهیافت های آن کارشناسان ،کارآفرینی را فراگرد شکار فرصت ها به وسیله افراد ،بدون در نظر گرفتن منابع موجود در اختیار آنها می دانند. دو رهیافت عمده در کاآفرینی وجود دارد :رهیافت محتوایی(صفات مشخصه) که هدف آن متمایز ساختن کارآفرینان از غیرکارآفرینان و تعیین قلمرو مطالعه ویژگی های شخصیتی و روان شناختی کارآفرینان است.بر این اساس مهم ترین ویژگی های روان شناختی کارآ؛فرینان عبارت اند از :نیاز به توفیق طلبی ،تمایل به قبوال مخاطره ،برخورداری از مرکز کنترل درونی ،داشتن روحیه خالق و تحمل ابهام.دومین رهیافت کارآفرینی ،رهیافت فراگردی است که هدف از آن متمرکز شدن بر ٰ کارآرینان و تبیین ماهیت کارآفرینی است که بررسی همه عوامل شناسایی کارکردها و فعالیت های اثرگذار در تأسیس یک شرکت جدید،مانند محیط ،فراگرد و سازمان مدنظر قرار می گیرد. روش های تحقیق در مدیریت روش های معمول به ترتیب عبارت اند از: مطالعه سرگذشت ها و قضاوت های افراد مطالعه موارد خاص در سازمانها جمع آوری منظم داده ها مطالع آزمایشگاهی و بررسی میدانی(بهترین نوع تحقیق) فصل دوم: نظریه های سازمان و مدیریت ( سیر رهیافتهای علمی به مدیریت) رهیافت های عمده در سیر نظریه های سازمان و مدیریت با مرور سیر تکوین نظریه های سازمان و مدیریت ،می توان چهار مجموعه عمده رهیافت زیر را متمایز ساخت. -1رهیافت های سنتی :تاكید بر ارائه اصول جهانشمول برای كاربرد در وضعیتهای گوناگون . -2رهیافت های منابع انسانی :تاكید بر تامین نیاز های انسانی ،ایجاد گروه كاری و توجه به نقش عوامل اجتماعی در محیط كار -3رهیافت های كمی (علم مدیریت) :تاكید بر اهمیت استفاده از فنون ریاضی در حل مسائل مدیریتی -4رهیافت های سیستمی و اقتضایی :تاكید بر ضرورت اتخاذ دیدگاه سیستمی و تفكر اقتضایی در تحلیل مسائل مدیریتی . رهیافت سنتی نظریه پردازان شاخه های اصلی فرض توضیحات عنوان فردریک تیلور مدیریت علمی افراد با انگیزه های مادی به بر ارائه اصول رهیافت سنتی کار می پردازند و فرصتهای جهانشمول برای فرانک و لیلیان فراهم شده برای خود را به کاربرد در گیلبرت وضعیتهای گوناگون صورت منطقی بررسی می کنند و برای به حداکثر رساندن تأکید دارند؛ منافع شخصی به هر اقدامی هنری فایول ،مری اصول علم اداره دست می زنند (.انسان منطقی پارکر فالت است) ماکس وبر بوروکراسی مدیریت علمی تیلور در سال 1911میالدی کتاب اصول مدیریت علمی را منتشر ساخت.وی در این کتاب متذکر می گردد که « بهتر آن است که هدف اصلی مدیریت ،به حداکثر رساندن کامیابی کارفرما و کارمند باشد».تیلور که «پدر مدیریت علمی» نیز نامیده می شود چهار اصل زیر را به عنوان اصول مدیریت علمی پیشنهاد کرد. .1 علمی کردن فعالیتهای هر شغل ،شامل تدوین قوانین حرکت ،استاندارد کردن انجام کارها و ایجاد شرایط کاری مناسب؛ و در واقع جایگزینی اصول علمی به جای محاسبات سرانگشتی. 2 انتخاب دقیق کارکنان دارای توانایی های مناسب برای هر شغل؛ -3 آموزش دقیق کارکنان انتخابی و فراهم کردن انگیزه های مناسب برای جلب همکاری آنان به انجام علمی کار. .4 حمایت از کارکنان ،از طریق برنامه ریزی کردن کار آنها و هموار کردن راه انجام کار. دو نفر از افراد معاصر تیلور یعنی فرانک و لیلیان گیلبرت به منزله پیشگامان حرکت سنجی در یکی از بررسیهای مشهور خود توانستند تعداد حرکاتی را که کارگران ساختمان ،هنگام بنایی انجام می دادند ،کاهش دهند و بهره وری آنان را سه برابر کنند.به اعتقاد این دو نفر در صورت تفکیک اجزای مختلف یک کار و تعیین بهترین و کوتاه ترین روش انجام دادن هر یک از اجزای کار به طریق علمی می توان کارائی سازمان را به اندازه قابل مالحظه ای افزایش دهد. کار گیلبرت ها به منزله مبنایی برای پیشرفتهای بعدی در زمینه ساده سازی کار ،استاندارد کردن کارها و تدوین برنامه های پاداش کارانه مدنظر قرار گرفت. اصول علم اداره(نظریه فراگرد مدیریت) هنری فایول در سال 1916میالدی پس از سالها کار در صنایع فرانسه ،کتاب مدیریت عمومی و صنعتی را منتشر کردد.فایول کل سازمان را در قالب پیکره واحد تصور می کرد و فعالیتهای آن را به شش دسته قابل تقسیم می دانست که عبارت اند از :فنی و تولیدی ،بازرگانی و مبادله ،مالی و بهینه سازی مصرف ،ایمنی و حفاظت از اموال و افراد ،حسابداری و تعیین وضعیت مالی ،وضایف مدیریتی. چهارده اصل فایول فایول حاصل تجربیات خود را در قالب چهارده اصل برای بهبود مدیریت سازمان و انجام وظایف مدیریت ارائه کرد این اصول به شرح ذیل می باشند: .1 تقسیم کار :کاهش تنوع مسئویتها و کارهایی که هر کس در یک محدوده معین انجام می دهد، موجب افزایش مهارت و بهبود عملکرد وی خواهد شد. . 2 اختیار :حق صدور دستور و اجرای آن به کمک پاداش یا تنبیه را اختیار می گویند.در این زمینه از جمله رفتارهای غیرجذاب ولی ضروری تفویض کردن کارها است.البته دلیلهای بی شماری برای جذاب نبودن این رفتار وجود دارد ،از جمله ممکن است فرد مجری یا مدیر تصمیم گیرنده ،دانش الزم را برای اخذ تصمیم نداشته باشد. .3 انضباط :اطاعت وتعهد ناشی از توافق مدیر با کارکنان را انضباط گویند خواه بصورت کتبی، خواه بصورت خطمشیهای نانوشته و شفاهی. . 4 وحدت فرماندهی :اختیار دستور دادن به هر کارمند باید مختص به یک مدیر باشد.هر کارمند باید بداند که از چه کسی دستور می گیرد و در برابر چه کسی مسئول است. .5 وحدت مدیریت(وحدت جهت) :برای اجرای هر برنامه واحد ،باید یک مدیر مسئول تعیین شود. .6 تبعیت اهداف و منافع فردی از هداف و منافع عمومی؛ منافع اعضا یا گروه های فعال در سازمان نباید مهمتر از منافع و هدفهای عمومی تلقی شود. .7 جبران خدمات کارکنان :در ازای کار انجام شده ،باید به همه کسانی که به طور مؤثر برای تحقق هدف کوشیده اند ،پاداش منصفانه ای پرداخت شود. -8 تمرکز :سازمانها نیز مانند سایر نهادهای اجتماعی ،نیازمند آنند که توسط یک سیستم مرکزی هدایت شوند و فعالیتهایشان هماهنگ گردد. -9 سلسله مراتب :خط فرماندهی یا مسیر صدور دستور ،معموالً از مسئوالن رده باالی سازمان شروع و به کارمندان جزء ختم می گردد. . 10 نظم :دستورالعمل نظم برای افراد و تجهیزات چنین است :انتخاب صحیح و قرار دادن افراد در جای مناسب خودشان ،انتخاب صحیح تجهیزات و استفاده از اشیاء در جای مناسب. -11 عدالت :اگر با کارکنان سازمان منصفانه و عادالنه رفتار شود ،آنان با جدیت در جهت کسب اهداف سازمانی تالش خواهند کرد و نسبت به سازمان وفادار خواهند بود. . 12 ثبات :کارکنان برای تطبیق با محیط سازمان و وظایف کاری خود ،به زمان نیاز دارند.در واقع آنها پس از تسلط به کار به بهره دهی کامل می رسند.حال اگر قبل از بهره دهی کامل جابجا شوند، هم هزینه هایی که سازمان برای آموزش آنها پرداخته است به هدر می رود و هم روحیه آنها تضعیف می گردد. . 13 ابتکار عمل :اگر برای انجام همه کارها برنامه ریزی شودو برنامه ها به طور موفیت آمیز به اجرا درآیند ،ابتکار عمل در دست مدیران سازمان خواهد بود. .14 احساس وحدت و یگانگی :وحدت و هماهنگی کارکنان بر قدرت و انسجام سازمان می افزاید. فایول معتقد بود به کمک اصول و عوامل مدیریت می توان مدیریت را به عنوان یک وسیله جهانی و عمومی برای اداره امور کلیه سازمانها بکار برد و از آن نتیجه مطلوب گرفت.به همین خاطر این نظریه به دلیل تأکید بیش از حد بر اصول گرایی مورد انتقاداتی قرار گرفت. صاحب نظر دیگری که به مکتب اصولگرایی در مدیریت کمک کرد ،مری پارکر فالت بود.فالت وظیفه مدیران را کمک به افراد در سازمان به منظور همکاری در جهت کسب تلفیقی از منابع می دانست. نظریه بوروکراسی نظریه بوروکراسی توسط ماکس وبر جامعه شناس آلمانی مطرح شد.منظور از بوروکراسی شکل سازمانی مطلوبی است که به طور منطقی طراحی گردد ،بسیار کار باشد ،از اصول منطقی نظم پیروی کند و بر مبنای اختیار مشروع بنا نهاده شود. ویژگیهای خاص بوروکراسی وبر .1 تقسیم کار روشن .2 سلسه مراتب اختیارات روشن .3 قواعد و رویه های رسمی .4 برخورد غیر شخصی .5 مسیر ترقی مبتنی بر شایستگی. تفاوت بورکراسی با مدیریت علمی تیلور و اصول علم اداره فایول بوروکراسی به تحلیل سازمان در سطح کالن و خرد سازمان می پردازد ،در حالیکه سطح تجزیه و تحلیل مدیریت علمی در سطح کارگاه بوده و از این نظر با یکدیگر تفاوت دارند.همچنین تیلور و فایول به طور عمده به مسائل عملی مدیریت و کارایی در کسب اهداف توجه داشتند؛ در حالیکه توجه ماکس وبر به این مسأله اساسی تر معطوف بود که چگونه می توان ساختار سازمانها را به طور مناسب طراحی کرد.بهرحال آثار وبر که عمدتا ً تجویزی است ،تفاوت عمده ای با توصیه های عملکرد تیلور وفایول دارد. رهیافت منابع انسانی نظریه پردازان شاخه های اصلی فرض توضیحات عنوان التون مایو نظریه روابط انسانی انسانها اجتماعی و بر تأمین نیازهای رهیافت منابع خودشکوفایند.فرد در انسانی ،ایجاد گروه انسانی محیط کار در جستجوی کاری و توجه به آبراهام مزلو نظریه نیازهای نقش عوامل اجتماعی ارضاء روابط اجتماعی انسانی است ،به فشار گروهی در محیط کار تأکید پاسخ می دهد و مترصد دارد. داگالس مک خود شکوفایی است. گریگور نطریه xو نظریه y گریس آرجریس نظریه شخصیت و سازمان نظریه روابط انسانی( مطالعات هاثورن) مطالعات هاثورن در ابتدا با دیدگاهی نظیر دیدگاه مدیریت علمی آغاز شد.بدین معنی که تالش می شد با بهبود روشها و ابزارهای انجام کار ،کارایی بیشتری در کار بدست آید.طبق یافه های هاثورن ،نتایج ذیل بدست آمد: .1 کارکنان صرفا ً با پول برانگیخته نمی شوند و عوامل شخصی و اجتماعی آثار حایز اهمیتی بر انگیزش آنان دارند و نگرشهای کارکنان به جنبه های گوناگون ،کارشان را نیز تحت تأثیر قرار می دهند. .2 نگرشهای فردی آثار غیر قابل انکار و تعیین کننده ای بر رفتار کارکنان دارند. . 3 مشخص شد که درباره شخصیت گروههای غیر رسمی و تأثیر آنها بر عملکرد کارکنان ،دانش ناچیزی وجود دارد. مطالعات هاثورن به افزایش عالقه پژوهشگران به مطالعه ابعاد اجتماعی و انسانی رفتار کارکنان در سازمان و همچنین پایه گذاری مبانی رشته رفتار سازمانی برای مطالعه رفتار افراد و گروهها در سازمان منجر شد. نظریه نیازهای انسانی طبق این نظریه نیازهای اساسی انسان عبارت اند از : ا -نیازهای زیستی( نیاز به خوراک ،پوشاک ،مسکن و )... -2 نیازهای ایمنی (نیاز به ثبات و رهایی از ترس و نگرانی) -3 نیازهای اجتماعی( نیاز به تعلق ،عشق و محبت) -4 نیاز به احترام( نیاز به حرمت ،مقام و موقعیت) -5 نیاز به خود شکوفایی مفروضان نظریه نظریه نیازهای انسانی .1 اصل منسجم بودن وجود انسان؛ .2 اصل موقتی بودن ارضاء نیاز؛ .3 اصل تنوع نیازهای آگاهانه انسان؛ .4 اصل کاهش شدت نیاز ارضاء شده؛ .5 اصل توالی. نظریه xوy مفروضات نظریهy مفروضات نظریه x در شرایط مطلوب کار همانند بازی است. بیشتر آدمها ذاتا ً تنبل و از کار بیزارند افراد هم قبول مسئولیت می کنند و هم آن را اکثر آدمها از قبول مسئولیت گریزانند مشتاقانه انجام می دهند. آدمها از طریق مشوقهای مادی و اقتصادی در شرایط مطلوب فرد با احساس درونی برانگیخته می شوند برانگیخته می شوند. افراد نسبت به سرنوشت سازمان حساس نیستند کریس آرجریس در کتاب خود تحت عنوان« شخصیت و سازمان» ویژگی های آدمهای بالغ و نابالغ را در پیوستار بلوغ و عدم بلوغ نشان داده است آرجریس براین باور بود كه انسان یك كل منسجم و نظام یافته است و معتقد بود كه اگر نگرش مدیران به كاركنان خود مثبت باشد ،آنان را مسولیت پذیر و قابل اعتماد می دانند. ناآگاه به تابع حال نگر تمایالت رفتار وابسته منفعل بلوغ خود نامعقول و محدود مقطعی خودکنترل و برتری جو آینده نگر تمایالت رفتار مستقل فعال عدم بلوغ خودآگاه و حداقل معقول و گسترده برابر عمیق رهیافت کمی به مدیریت اساس رهیافت کمی به مدیریت بر این فرض استوار است که استفاده از روشهای ریاضی ،به بهبود تصمیم گیری و حل مسائل مدیریتی کمک می کند. رهیافت های سیستمی و اقتضایی به مدیریت در رهیافت های جدید به مدیریت ،تأکید می شود که هیچ مدل یا نظریه ای وجود ندارد که بتوان آن را در همه وضعیتها و تحت شرایط متفاوت به کار برد.مبانی اصلی رهیافت های جدید به مدیریت بر مبنای دو نظریه سیستمی و اقتضایی شکل می گیرد. نظریه سیستمی نظریه سیستمی مبتنی بر این تفکر است که باید سازمان را به منزله یک کل نظام یافته در نظر گرفت.بر مبنای این نظریه ،از تحلیل داده ها برای حل مسائل و اتخاذ تصمیم استفاده می شود. نظریه پردازان مکاتب مدیریت علمی ،اصول گرایی و روابط انسانی ،هنگام مطالعه سازمان اجزای آن را در نظر می گرفتند و بر این باور بودند که «کل سازمان برابر است با مجموعه اجزای آن»؛ به همین دلیل سازمان را بر حسب اجزای آن تشریح می کردند؛ در حالی که نظریه پردازان سیستمی بر این باورند که « کل سازمان ،چیزی متفاوت با مجموع اجزای آن است» و هنگام مطالعه سازمان ،آن را بصورت کلی در نظر می گیرند و ویژگی های اجزای آن را تلفیق می کنند. در واقع در مکاتب قبلی از نوعی تفکر تحلیلی تجزیه مدار استفاده می کردند؛ در حالی که نظریه پردازان سیستمی از نوعی تفکر ترکیبی بهره می گیرند.به نظر یکی از کارشناسان مدیریت سیستمها ،تفکر تحلیلی بر «اندیشیدن از خارج به داخل» داللت دارد در حالی که تفکر ترکیبی مبتنی بر «اندیشیدن از داخل به خارج» است.البته هیچ کدام از این دو شیوه ،ارزش دیگری را نفی نمی کند؛ ولی شناختی که با استفاده از تفکر ترکیبی در مورد کلیت یک پدیده به دست می آید ،از طریق تفکر تحلیلی دست نیافتنی است. یکی از ویژگی های بارز نگرش سیستمی ،تجریدی و انتزاعی بودن آن و ارائه یک چارچوب ذهنی و مفهومی است و رهیافت سیستمی اغلب به خاطر اینکه خیلی کلی ،مجرد و انتزاعی است ،مورد انتقاد قرار میگیرد. در عصر حاضر دو جریان فکری بسیار متفاوت ،تفکر سیستمی را به جهت های جدید سوق می دهند.هیچ کس مطمئن نیست که نهایتا ً این جریانها به کجا هدایت خواهند شد.جریان اول تحت تأثیر نظریه یادگیری سازمانی قرار دارد و جریان دوم تحت تأثیر نظریه آشوب. یادگیری سازمانی نظریه یادگیری سازمانی ،سازمان را به مثابه یک «سیستم باز صاحب اندیشه و زنده» در نظر می گیرد.سه فراگرد متداول یادگیری سازمانی عبارت اندا زا :فعالیتهای بهبود و توسعه منابع انسانی؛ فعالیتهای برنامه ریزی راهبردی؛ به کارگیری و تسلط بر فن آوری های جدید در سازمان.کتاب معروف پیترسنج تحت عنوان اصل پنجم ،موجب شهرت و توسعه تفکر سیستم باز و یادگیری سازمانی شد. اجزای اصلی هر سازمان یادگیرنده از نظر پیتر سنج . 1 مدلهای ذهنی :در این سازمانها ،همه افراد شیوه های قدیمی اندیشیدن را کنار می گذارند؛ .2 مهارت شخصی :در این سازمانها ،افراد خودآگاه بوده و به طور باز با دیگران برخورد دارند؛ .3تفکر سیستمی :همه اعضای این سازمانها یاد می گیرند که کل سازمان چگونه کار می کند؛ . 4 بصیرت مشترک :همه اعضای این سازمانها به شناسایی و تعریف برنامه های عملی خود می پردازند و در مورد آنها توافق حاصل می کنند؛ .5 یادگیری گروهی :سازمان یادگیرنده با استفاده از ساز و کارهای مباحثه و مناظره یادگیری گروهی را ترویج و در سازمان استمرار می بخشد و همه اعضای این سازمانها برای به اجرا درآوردن برنامه های مورد توافق ،همکاری می کنند. نظریه «مجموعه های پیچیده غیرقابل پیش بینی» یا نظریه آشوب نظریه آشوب نیز همانند نظریه یادگیری سازمانی ،بر تأثیر «بازخور حاصل از ارزیابی محیط» بر سیستمهای سازمانی تأکید می کند.طرفداران نظریه آشوب بر این باورند که در میان الگوهای «رفتار ظاهرا ً تصادفی»پدیدههای مختلف نوعی نظم وجود دارد.در ورای این تفکر ،فرضیه شگفت آوری مطرح می شود، مبنی بر اینکه « هر سیستم پپیچیده ،زندگی خاص خود را دارد و از کتاب قواعد خاص خود پیروی می کند». نظریه اقتضایی نطریه پردازن سنتی مدیریت تالش می کنند تا بهترین راه را برای فعالیت مدیریان در وضعیتهای گوناگون شناسایی کنند.به طوری که پس از دستیابی به اصولی جهانشمول ،مدیریت خوب الزاما ً در گرو یادگیری و نحوه به کار گیری آنهاست». مدیریت اقتضایی که گاهی رهیافت وضعیتی نیزنامیده می شود ،بر اجتناب از اصول گرایی مطلق تأکید دارد.در واقع ضرورت مدیریت بر مبنای اقتضا از این واقعیت نشأت می گیرد که عملکرد مدیرر در هر زمان ،باید با توجه به موقعیت و مجموعه شرایط وی ارزیابی شود.رهیافت اقتضایی دارای سه ویژگی حایز اهمیت است )1 :دیدگاه سیستم باز )2گرایش به پژوهش و تحقیق عملی )3 توجه به محموعه ای از عوامل( رهیافت مبتنی بر تحلیل چند متغیره). نقشهای مدیریت مینتزبرگ با مطالعه منظم فعالیتهای مدیران اجرایی پنج سازمان متفاوت ،نتیجه می گیرد که مدیری برای انجام وظایف برنامه ریزی ،سازماندهی ،هماهنگی ،وکنترل به فعالیتهای گوناگونی می پردزاد. وی معتقد است که مدیر نقشهای ذیل را ایفا می کند: ارتباط بین نقشهای مدیریت با خرده سیستم های هر سیستم اجتماعی از دیدگاه آدیزاس آدیزاس برای اداره مؤثر سازمان اهتمام مدیر به ایفای نقش های چهارگانه تولیدی ،اجرایی ،ابداعی و ترکیب کنندگی را الزم می داند.هر یک از این نقشها با یکی از خرده سیستمهای سیستم اجتماعی ارتباط دارد.خرده سیستم های هر سیستم اجتماعی عبارت اند از خرده سیستم های « انسانی- اجتماعی»« ،اداری – ساختاری»« ،اطالعاتی -تصمیم گیری» و «فن آوری– اقتصادی». خرده سیستم اجتماعی نقش فن آوری -اقتصادی تولیدی اداری -ساختاری اجرایی اطالعاتی -تصمیم گیری ابداعی انسانتی -اجتماعی ترکیب کنندگی ویژگیهای سازمان های کمال یافته -1 تعصب به عمل -2 ایجاد ارتباط نزدیک با مشتری -3 تمایل به استقالل و کارآفرینی -4 افزایش بهره وری با استفاده از افراد -5 برخرود شفاف و ارزشی -6 تکیه کردن بر مزیت رقابتی خود -7 استفاده از شکل ساده و ستاد کوچک -8 حفظ توامان انعطاف پذیری و عدم انعطاف تفاوت دیدگاه های متعدد در مورد نظریه سازمان نتیجه مطالعات روش مطالعه موضوع اصلی دیدگاه مورد بررسی ارائه مدلهای مشاهده و تحلیل تأثیر سازمان بر کالسیک نظری برای طبقه رخدادهای گذشته جامعه بندی سازمانها تحلیل تجربیات مدیریت کارا و ارائه دستورالعمل شخصی موثر سازمان های تجویزی برای اقدام مقایسه سبکها . استفاده از ارزیابی انواع نوگرایی سیستمهای شاخصهای طرحهای مدیریتی توصیفی سازمانی با استفاده از کشف روابط تحلیل همبستگی با شاخصهای عینی آماری چندمتغیره استفاده از میان عوامل شاخصهای سازمانی استاندارد تدوین متون مشاهده همراه با ارزیابی سازمان تفسیر/نمادین داستانی و مشارکت رد با استفاده از توصیف (مانند فعالیتها ادراکات ذهنی مطالعات موردی) مصاحبه برای شناسایی خرده شناسایی خرده فرهنگها و فرهنگها و اقوام قومیتها ابراز احساسات و تفکیک ساختار نظریه ها و فرانوگرایی برداشتهای مفاهیم و پدیده ها نظریه پردازان شخصی سازمان نقد نظریه ها و بیان علل نظریه نظریه پردازی در نظریه پردازی پردازی و مقاصد مورد سازمان درباره سازمان نظریه پردازاز آن استعاره های نظریه سازمان سیمای مدیر به منزله.... سیمای سازمان به مثابه.... استعاره دیدگاه مهندسی که ماشین سازمان ماشینی که به وسیله مدیریت ،به منظور کسب ماشین کالسیک را طراحی میکند ،می سازد و هدفهای از پیش تعریف شده ،طراحی و ساخته می به کار می گیرد. شود. عضو یا وابسته ای به یک موجود زنده ای که وظایفی ضروری را برای بقای موجود زنده نوگرا سیستم انطباق پذیر که متقابالً خود انجام می دهد (به ویژه از حیث مقابله با در تعامل با سیستم مذکور تهدیدات و خصومتها) است. هنرمندی که دوست دارد نماد الگویی از معانی که از طریق ارزشها ،سنتها و فرهنگ تفسیری/نمادین سازمان باشد. آداب و رسوم مشترک ایجاد و حفظ می شوند. یک نظریه پرداز و هنرمند یک پرده نقاشی که با ایجاد و ترکیب تکه ها و پرده نقاشی فرانوگرا بخشهای دانش و شناخت ،سعی در دستیابی به دیدگاهها و دانسته های جدید بر مبنای موجودیت گذشته دارد(مانند پرده نقاشی که با اختالط و ترکیب رنگهای موجود تصویر جدیدی را نمایان می سازد مدیریت بر مبنای ارزشهای اسالمی در چهارچوب ارزشی مبتنی بر فرهنگ هر ملت ،می توان رابطه میان مفروضات ،ادراكات و عواطف را مورد مورد بررسی قرار دارد و با تعمیم مدل حاصل از این بررسی ،موقعیتهای فرهنگی گوناگون و روابط متقابل آنها را شناسایی كرد. كیفیت مفروضات تحت تاثیر ماهیت موارد ذیل قرار دارد: -1 سرشت انسانها -2 رابطه آنها با طبیعت -3 نگرش انسانها به زمان -4 تمایل انسانها به عمل گرایی -5 روابط میان افراد -6 نگرش نسبت به فضا . عمل گرایی و عمل بر مبنای نیت از دیدگاه اسالم -1 در اسالم نتایج اعمال حایز اهمیتند ،ولی هر عمل هم از حیث نتایج دنیوی و هم اخروی مورد ارزیابی قرار می گیرد. -2 اعمال خیر و نیك ،هم از حیث ابزاری بودن و وسیله بودن وهم از حیث ذات عمل ارزشگذاری می شوند. -3 ارزش هر عمل به نیت آن بستگی دارد . -4 عمل هر فرد ناشی از نیت اوست ونیت افراد نیز از شاكله آنها سرچشمه می گیرد كه ملكات نفسانی و اعتقادات راسخ آنها را شكل می دهد. -5 در ارزشیابی عمل ،عالوه بر «حسن انجام عمل» ،سه جنبه اساسی مدنظر قرار می گیرد كه عبارتند از « ایمان و تقوای فرد» «نیت صادقانه » و «مطابقت عمل با قرآن و سنت پیامبر(ص) و امامان معصوم ». فصل سوم: خالقیت و نوآوری تعریف خالقیت خالقیت عبارت است از به کار گیری تواناییهای ذهنی برای ایجاد یک فکر یا مفهوم جدید. بروز خالقیت در هر فعالیتی قابل انتظار است و محدود به هیچ نوع خاصی از فعالیتها نمی شود.در برخی از تعاریف بر ایجاد یک چیز جدید در فراگرد خالقیت تأکید شده است.به هر حال آنچه در ایجاد فکر یا چیز جدید و به طور کلی در فراگرد خالقیت اهمیت دارد تفکر است. ارتباط خالقیت و برنامه ریزی خالقیت با تفکر و یافتن نظرها ،راهها و روشهای جدید و نوآوری در کاربرد آنها سر و کار دارد. در مدیریت خالقیت صرف کافی نیست بلکه فکرها باید به عمل درآیند بدین منظور باید از فکرهای جدید در تنظیم برنامه های مدیریتی استفاده شود.در برنامه ریزیهای موفق ،گاهی از صدها فکر و نظر کاربردی استفاده می شود.موفقیت نهایی سازمان و گاهی نیز بقای آن ،به میزان توانایی برنامه ریزان در ایجاد نوآوری و به کارگیری فکرهای جدید بستگی دارد. موانع خالقیت -1 فقدان اعتماد به نفس -2 ترس از انتقاد و شکست -3 تمایل به همرنگی با جماعت -4 فقدان تمرکر ذهنی. نوآوری در سازمانهای یادگیرنده سازمانهای یادگیرنده ,سازمانهای مناسب برای عصر حاضرند.سازمانمهایی که با بهره گیری از فضایل ،هنرها ،ارزشها و توانایی های افراد خود و براسا درسهایی که با تجربه مب آموزند ,به طور مستنمر تغییر می کنند و عملکرد خود را بهبود می بخشند.در این عصر شعار اصلی ،خالقیت و نواوری است.اگر سازمانها و مدیرانشان بخواهند به حیات خود ادامه دهند و در بلندمدت کامیاب باشند باید نوآور باشند و به طور مستمر خود را با وضعیتهای جدید تطبیق دهند. فراگرد ایجاد فکرهای جدید و تبدیل آن فکرها به عمل و کاربردهای سودمند را نوآوری گویند.در سازمانها این کاربردها به دو صورت انجام می شود: -1 نوآوری در فراگرد :که موجب بهینه شدن راههای انجام کار می شود. -2 نوآوری در محصول :که به تولید محصوالت یا ارائه خدمات جدید و بهبود یافته منجر می شود. فراگرد نوآوری در محصول مراحل چهارگانه نوآوری در محصول عبارت اند از: -1 ایجاد فکر جدید -2 آزمایشهای اولیه -3 تعیین امکان پذیری -4 کاربرد نهایی نقشهای نوآور فردی که بینشها و بصیرتهای جدید را از طریق اکتشاف درونی یا کسب آگاهی از محیط یا هر دو -1ایجاد کننده فکر ارائه می دهد. فردی که به منزله رابطه افراد و گروههای درون سازمان با منابع خارج از سازمان عمل می کند. -2حفظ اطالعات فردی که به طور کلی طرفدار تغییر و نوآوری است و برای بکارگیری فکرهای جدید در -3قهرمان فراگردهای کاری و ارائه محصوالت خاص می کوشد. محصول فردی که وظیفه اجرای یک پروژه جدید را برعهده دارد و از تخصص فنی و منابع پشتیبانی -4مدیر پروژه استفاده می کند. فردی که بر حفظ هدفها و ارزشهای نواوری تأکید دارد و نوآوری را تشویق میکند و سرپرستی -5رهبر نوآوری افراد را در این زمینه برعهده می گیرد و نیروهای سازمان را به مسیرهای درست هدایت می کند. موانع نوآوری -1 محدود بودن طرق ارتباط با مدیر عالی -2 حاکمیت جو عدم تحمل اختالف سلیقه -3 افراد ذینفع در حفظ وضع موجود -4 تأکید بر افق زمانی کوتاه مدت -5 تصمیم گیرندگان بیش از حد حسابگر -6 اعطای پاداشهای نامناسب -7 تأکید بیش از حد بر الزامات بوروکراتیک برخی از ویژگیهای افراد خالق وضعیت افراد خالق ویژگی افراد خالق سالهای زیادی را برای کسب دانش و تسلط بر موضوع مورد عالقه خود صرف می کنند. دانش تحصیالت خالقیت را افزایش نمی دهد؛ حتی برخی از تحصیالت که بر رعایت روندهای منطقی تأکید می کند ،مانع تحصیالت خالقیت می شوند. افراد خالق ضرورتا ً دارای ضریب هوش باالیی نیستند. هوش افراد خالق از تواناییهای ذهنی ذیل برخوردارند: توانایی های -1نسبت به مسائل حساسیت دارند. ذهنی -2در برقراری ارتباط سیال میان چیزها انعطاف دارند. -3به جای کلمه ها به تصاویر ذهنی می اندیشند. -4با تلفیق اطالعات گوناگون ،آنها را به نحو مناسبی مورد استفاده قرار می دهند. مصر ،بسیار بانگیزه ،پذیرای فرکرهای نو ،قادر به تحمل ابهام ّ افراد خالق نوعا ً مخاطره پذیرند و داری شخصیتی شخصیت و تنهایی و مستقل اند.این افراد از اعتماد به نفس باالیی برخوردارند ،اغلب شوخ طبعند و معموالً همراهی با آنان دشوار است. دروان کودکی افراد خالق معموالً با رخدادهای متنوعی همراه بوده است.نظیر وجود مشقت در زندگی خانوادگی ،و دوران کودکی کم و زیاد شدن امکانات مالی. افراد خالق بر خالف افراد گوشه گیر ،درون گرا نیستند و تمایل به تبادل افکار با همکاران خود دارند. عادتهای اجتماعی شیوه های تفکر -1 خالق -2 سببی یا علی -3 استقرایی -4 قیاسی -5 قضاوتی و تحلیلی (برای حل مسأله) تفکر خالق نوعی از تفکر است که در آن ذهن به طور عمیق با یک مسأله درگیر می شود؛ به تجسم و واضح سازی آن می پردازد و به منظور تنظیم کردن نتیجه تفکر یا دریافت مفاهیم جدید ،مبادرت به جرح و تعدیل آن می کند.فراگرد خالقیت مبتنی بر به کارگیری واقعیات است. تفکر سببی یا علّی در این نوع تفکر با تحلیل و ارزیابی ریشه های حوادث و نتایج آنها -به جای واگذار کردن مسائل به حوادث آینده -وقایع آتی پیش بینی می شوند و علتهای وقوع آنها ارزیابی می گردند. ویژگی بارز تفکر سببی را اندیشیدن به طور معکوس می دانند؛ با این ترتیب که نیل به وضعیت مطلوب آتی در قالب فعالیتهای فعلی و امتداد تسلسل علّی آنها تا فعالیتها و حوادث آینده ،برنامه ریزی می شود و نتایج مطلوب استخراج می گردد. تفکر استقرایی در این شیوه افراد بر مبنای اجزای اطالعاتی متنوعی که در اختیار دارند ،برای رسیدن به یک نتیجه یا اصل کلی استدالل می کنند.بدین ترتیب از ترکیب اجزا برای رسیدن به کل استدالل می شود؛ استقرا مبتنی بر فراگردی ترکیبی است؛ زیرا در جریان آن اجزا سرهم می شوند تا تصویری از کل بدست آید. تفکر قیاسی این شیوه ،درست عکس تفکر استقرایی است.به این ترتیب که با تعمیم نتیجه گیریهای کلی به مصادیق خاص ،نتیجه ای ویژه به دست می آید؛ یعنی ذهن متفکر پس از شناخت کل ،جهت شناسایی اجزای آن حرکت می کند. تفکر قضاوتی و تحلیلی(برای حل مسأله) در این شیوه افراد از طریق جستجو و کسب اطالعات واقعی درباره هر وضعیت ،اقدام به تعریف و تعیین مسأله می کنند و پس از تجزیه و تحلیل و ارزیابی منطقی واقعیتها ،روابط معنی دار میان آنها را کشف می کنند و سرانجام درباره مسأله تصمیم می گیرند.موفقیت در اتخاذ این روش ،به میزان زیادی تحت تأثیر توان قضاوت و میزان تجارب گذشته است. تفاوت خالقیت و نوآوری خالقیت یعنی توانایی و قدرت ارائه نظرها و فکرهای جدید و نو. نوآوری یعنی بکارگیری نظرها و فکرهای حاصل از خالقیت؛ نظیر ارائه محصوالت ،خدمات و راههای جدید برای انجام کارها. فراگرد خالقیت به طور کلی فراگرد خالقیت مشتمل بر مراحل ذیل است: -1 ایجاد نگرش موافق برای پذیرش افکار و طرحهای جدید؛ -2 افزایش حساسیت افراد نسبت به مسأله -3 مهیا ساختن شرایط خالقیت از طریق فراهم ساختن مواد خام الزم -4 ایجاد سالست فکر -5 استمرار فعالیت ضمیر ناخودآگاه بر روی مسأله -6 درخشش ناگهانی یک فکر مرحله اول :ایجاد نگرش موافق برای پذیرش افکار و طرحهای جدید برای فعال شدن استعداد بالقوه خالقیت در افراد ،باید زمینه تقویت نگرش مثبت به آزادی فکر و ارائه طرحهای جدید فراهم آید؛ به گونه ای که افراد بتوانند علی رغم واکنشهای نامطلوب احتمالی دیگران، با اعتماد به نفس کافی به خالقیت بپردازند. مرحله دوم :افزایش حساسیت افراد نسبت به مسأله اهتمام به شناخت و تشخیص مسائل و موانع بهبود طراحی برنامه ها از بارزترین عالئم حساسیت افراد خالق نسبت به مسائل است.افراد خالق ابتدا آنچه را که می خواهند انجام دهند مشخص می ویژه ای برخوردار است؛ زیرا با بیان دقیق هدف ،موقعیت مطلوبی کنند.این امر از اهمیت برای تالشهای خالقانه ایجاد می شود. مرحله سوم :مهیا ساختن شرایط خالقیت از طریق فراهم ساختن مواد خام الزم فکرها و طرحهای جدید مبتنی بر دانش،اندیشه ها و تجربیات افرادند.این منابع از طریق مطالعه، مشاهده ،مصاحبه با اشخاص آگاه ،مسافرت و رسانه های گروهی توسعه می یابند. مرحله چهارم :ایجاد سالست فکر سالست فکر بر توان گردآوری فکرها و طرحهای متنوع و متعدد در مورد مسأله داللت دارد. ارزش این کار در آن است که با افزایش میزان فکرهای موجود ،احتمال یافتن راه حل عملی افزایش می یابد. مرحله پنجم :استمرار فعالیت ضمیر ناخودآگاه بر روی مسأله این مدت زمان از فراگرد یادگیری را خواب بر روی مسأله می نامند.در این مرحله ،فرد به طور مستقیم نقشی ایفا نمی کنند ،بلکه از طریق استراحت ،عدم تمرگز دستگاه تفکر بر مسأله و اندیشیدن به مسائل دیگر ،ذهن خود را از کار بر روی مسأله منصرف می سازد. مرحله ششم :درخشش ناگهانی یک فکر شاید بتوان گفت که اکثر ابتکارات و نوآوریهای افراد خالق ،حاصل جرقه زدن یک فکر جدید در یک حالت غیر قابل انتظار بوده است؛ نظیر کشف قانون وزن حجمی جامدات توسط ارشمیدس در حمام. پیشنهادهای عملی برای افزایش سالست فکر -1 یادداشت برداری؛ -2 انتخاب زمان و مکان مناسب -3 تقویت حس کنجکاوی و توان پرسش کردن؛ -4 استفاده از روابط میان افکار -5 تغییر شکل وضع موجود -6 تهیه فهرست ویژگیها -7 تحلیل شبکه -8 هم اندیشی مستقیم -9 هم اندیشی غیرمستقیم -10 هم اندیشی رقابتی مستقیم -11 قراردادن خود به جای دیگران -12 استفاده از رویدادهای پیش بینی نشده -13 برداشت از گزارشها و نامه ها -14 تحلیل داده ها و بازداده ها. هم اندیشی مستقیم این روش توسط آلکس ازبرن برای استفاده در زمینه کارهای تبلیغاتی ابداع شد ،مبتنی بر معاشرت آزاد و مراوده با دیگران و خودداری کامل از انتقاد است. مهم ترین ویژگیها این روش عبارت اند از: -1 هیچ فکری مورد انتقاد قرار نمی گیرد. -2 هر چه فکرها بکرتر و بدیع تر باشد بهتر است. -3 ابتدا بر کمیت فکرها تأکید می شود (نه قابلیت اجرای آنها) -4 افراد برای بهبود و توسعه ابعاد فکرهایی که ارائه می دهند ،تشویق می شوند. هم اندیشی غیرمستقیم در این روش ،ابتدا افرادی را بدقت انتخاب می کنند ،به گونه ای که با مسأله آشنا باشند. مسأله مورد بحث ممکن است به کل سازمان مربوط شود.در این روش ،رهبر گروه نقشی حیاتی دارد و در واقع ،فقط او می داند که ماهیت ویژه مسأله چیست؛ زیرا در جلسه مسأله واقعی و معین مطرح نمی شود بلکه یک مسأله کلی تر مشرف بر مسأله خاص مورد نظر ،مطرح می گردد. در روش هم اندیشی غیر مستقیم ،جلسه های طوالنی تشکیل می شوند و زمان زیادی صرف می شود تا برای ایجاد یک فکر کامالً نو تالش شود. هم اندیش رقابتی مستقیم در این روش تعامل آزاد ،گروه را به گروههای کوچکتر پنج یا شش نفری تقسیم می کنند و هر گروه موظف می شود که یافته های خود را به سایر گروهها نیز ارائه کند؛ به این ترتیب امکان ارزیابی یافته های هر گروه توسط گروههای دیگر فراهم می گردد. نحوه ترغیب به خالقیت -1 ایجاد فضای خالق؛ -2 اختصاص دادن بخشی از وقت افراد برای خالقیت؛ -3 استفاده از سیستم دریافت پیشنهادها؛ -4 ایجاد واحد ویژه خالقیت و نوآوری. فصل چهارم: تصمیم گیری و حل مسأله مقدمه همه مدیران با فراگرد تصمیم گیری سروکار دارند زیرا حرفه آنان چنین اقتضا می کند.تصمیم گیری و مدیریت را می توان مترادف دانست؛ زیرا تصمیم گیری جزء اصلی مدیریت است؛ به همین خاطر شناخت فراگرد اتخاذ تصمیم اهمیت بسیار دارد. رابطه فراگرد تصمیم گیری و حل مسأله فعالیتهاااااااااای فعالیتهاااااااااای فعالیتهای فعالیتهاااااااااای فعالیتهاااااااااای مرباااااااااااااااااو مرباااااو باااااه مربو مرباااااو باااااه مرباااااو باااااه شناساااااااااا تشاااااااااااا ی ارز اب اجااااااارای راه سااااااااااا ت و تعر ااااااااااا و وجود مساال بد لها و حااا انت ااااب افت راه ح تشاااااااااااا ی و تعیاااااااااااااای انت اب ک شده های بد ماهیااااااااااااااااات میزان اهمیت از آنها مسال آنها اجرا انتخاب مسأله یابی حل مسأله فراگرد مسئله یابی در سازمان ها معیارهای ا الق و ارزشهای ش ص ارزشهای حاکم بر انتظارات ارزش مد ر سازمان جامعه از سازمان دامنه هدف گذاری قاب قبول در سازمان اهداف اهداف فرعی اصلی تعیین مقیاسهای ارزیابی اهداف تتعیین اهمینت نسبی اهداف تعیین شاخصها و معیارهای سنجش عملکرد عملکرد واقعی سازمان شناسا مسال برای تصمیم گیری در مورد آنها مسأله یابی برای آگاهی از وجود مسأله در سازمان ،مجموعه ای از روشها به صورت رسمی و غیر رسمی به کار می روند. مسأله یابی رسمی در مجموعه روشهای رسمی مسأله یابی رسمی ،از یک رویه مستقیم و سه رویه غیرمستقیم استفاده می شود. رویه مستقیم :در رویه مستقیم ،مدیر خودش از بروز اتفاقات ذیل ،به وجود مسأله پی می برد: الف :تغییر روندهای قبلی ب :انحراف از برنامه تنظیم شده ج :پیشی گرفتن رقبا رویه غیر مستقیم :رویه های غیر مستقیم مسأله یابی عبارت اند از: .1 مسأله یابی از طریق کارکنان .2 مسأله یابی از طریق مافوقها .3 مسأله یابی از طریق ارباب رجوع یا مشتری. مسأله یابی غیر رسمی فراگرد مسأله یابی غیر رسمی از بینش شخصی افراد ناشی می شود و مجاری ارتباطی غیر رسمی را بکار می گیرد.البته این احتمال وجود دارد که از روشهای کمی حل مسأله در مرحله مسأله یابی نیز استفاده شود ،هر چند امکان استفاده از روشهای مذکور در همه سطوح مدیریت امکانپذیر نیست. فراگرد حل مسأله و تصمیم گیری به فعالیتهای گسترده ای که به منظور یافتن و اجرای راه حل برای اصالح یک وضعیت نامطلوب انجام می شوند ،فراگرد حل مسأله می گویند.در واقع منظور از حل مسأله ،یافتن جواب یا جوابهایی برای یک سؤال است. تصمیم گیری فراگردی است که از طریق آن راه حل مسأله معینی انتخاب می گردد. فراگرد انتخاب مشتمل بر مجموعه فعالیتهایی است که به گزیتش یک راهکار ،از مجموع راهکارهای بدیل ،منجر می شود.بنابراین فراگرد انتخاب کردن جزئی از فراگرد تصمیم گیری است. انواع تصمیم تصمیم های برنامه ریزی شده تصمیم های برنامه ریزی نشده تصمیم های برنامه ریزی شده تصمیم هایی هستند که بر حسب عادت ،قوانین یا رویه های موجود اخذ میگردند. هرگاه با مجموعه ای از مسائل تکراری سروکار داشته باشیم که عوامل تشکیل دهنده آنها قابل تحلیل ،پیش بینی و تعریف باشند ،فراگرد اخذ تصمیم درباره آنها ،قابل برنامه ریزی است. تصمیم های برنامه ریزی نشده تصمیم هایی هستند که در مورد مسائل غیر معمول و منحصر به فرد اتخاذ میشوند.اگر مسأله به اندازه ای تکرار نشود که بتوان برای حل آن خط مشی ویژه ای تعین کرد ،باید به نحو مقتضی و با اتخاذ تصمیم برنامه ریزی شده برای حل آن اقدام کرد. موقعیتهای تصمیم گیری موقعیت اطمینان :در وضعیت اطمیینان می توانیم پیش بینی کنیم که در آینده چه رخ می دهد.در این موقعیت ،اطالعات موجود ،دقیق ،صحیح ،کافی و قابل اعهتمادند. موقعیت مخاطره:در وضعیت مخاطره ،میزان احتمال وقوع هر یک از نتایج ممکن ،معین است. ییعنی اطالعات کامل موجود نیست و قابلیت پیش بینی کمتر است ولی امکان تصمیم گیری بر اساس نتایج محتمل وجود دارد. موقعیت عدم اطمینان :در وضعیت عدم اطمینان ،میزان وقوع هر نتیجه ممکن و حتی چگونگی و تعداد نتایج ممکن مشخص نیست؛ یعنی اطالعات ما در مورد موضوع بسیار ناچیز است. انواع مسائل سازمانی و مرجع اتخاذ تصمیم برای حل آنها فراگرد منطقی حل مسأله ارزیابی میزان کارایی یک تصمیم یکی از صاحب نظران دو معیار را برای ارزیابی کارایی بالقوه یک تصمیم ،ارائه کرده است: -1 کیفیت عینی تصمیم -2 پذیرش تصمیم توسط مجریان آن. مدیران و موانع حل مسأله اجتناب آرام تغ?