جزوه قسمت نهایی (3) PDF
Document Details
Uploaded by Deleted User
Tags
Summary
This document is a legal study guide, specifically focusing on the concepts related to the application of laws(religious and public laws), customs, and judicial precedents in the Iranian legal system. It covers topics like legal principles related to amendments, legal norms that influence the application of other types of rules and the framework around the different laws.
Full Transcript
یتند و میابقي، مدني قراردادها و بی ،تومیلیي هسی در قانو مانند اموال شخوي،خانواده،ارث،وصیت ،امري هستند.در قانو امیري و بعضیي یین دادرسي مدني بعضي از قواعد تجارت و تومیلي هستند...
یتند و میابقي، مدني قراردادها و بی ،تومیلیي هسی در قانو مانند اموال شخوي،خانواده،ارث،وصیت ،امري هستند.در قانو امیري و بعضیي یین دادرسي مدني بعضي از قواعد تجارت و تومیلي هستند. امري هستند یا تومیلیي، نوته :اگر قوانیني بود و ندانستی است. اصل بر امري بود -7نسخ قانون فسخ شده گذار صراحتا اعالص مي كند ،قانو ال ) صریح :قانو و از اعتبار افتاده است. قبلیي جدید كه مغیایر بیا قیانو مني :با توویب قانو ب) قبلي فسخ مي شود. است ،قانو تجارت خاب است. مدني عاص است و قانو نوته :قانو موخر مقدص و قانو چهار حالت متوور بین قانو مؤخر قیانو مؤخر خاب باشد.قانو مقدص و قانو -۱قانو مقدص :دانشیجویا مني مي كند.مثال :قانو مقدص را نسخ میؤخر :دانشیجویا رشته حقوق از شهریه معافند.قیانو رشته حقوق دو برابر شهریه بدهند. مقیدص مؤخر قیانو مقدص و مؤخر عاص باشد.قانو -۲قانو مقیدص :دانشیجویا مني نمي كند.میثال :قیانو را نسخ میؤخر: معاف از شیهریه هسیتند.قیانو بادا دانشگاه دو برابر شهریه بدهند. بادا دانشگاه دانشجویا مؤخر خاب باشد.در ایین حالیت مقدص عاص و قانو -۳قانو عاص را نسخ ج ئي مي كند.مثال :قیانو خاب،قانو قانو از پرداخیت بادا زاد واحد دانشگاه مقدص :دانشجویا در مقدص(عاص) فق شهریه معافند.كه در این صورت قانو اجییرا نمییي شییود؛ و قییانو بییادا مییورد دانشییجویا است. بادا مؤخر(خاب) مختص دانشجویا مؤخر عیاص باشید ۲.حالیت مقدص خاب و قانو -۴اگر قانو خاب مقیدص را نسیخ عاص مؤخر ،قانو وجود دارد.۱:قانو 36pg. خاب اجرا نمي شود. عاص در مورد قانو مي كند.۲.قانو دانشیگاه مقیدص(خاب) :دانشیجویا به طور مثال :قیانو از پرداخییت شییهریه معافنیید.قییانو بییادا واحیید زاد بایید شیهریه دانشگاه مؤخر(عاص) :كلیه دانشجویا عاص مؤخر،قیانو پرداخت نمایند.كه در حالت اول قانو عیاص در خاب مقدص را نسخ مي كند و در حالت دوص :قانو عیاص در قانو اجرا نمي شود؛ چو بادا مورد دانشگاه نشده است.اگر قانونگذار مي خواست نسخ بادا ذكري از كند،اعالص مي كرد كیه در اینجیا نسیخ ج ئیي ییا تخوییص قهقرائي انجاص مي شود. مبحث دوم :عرف ورند و اشخاب -۱مفهوم عرف :قواعدي كه بین اشخاب ال اص نانوشیته) ایین میي داننید(قانو خود را مل ص به رعایت شول مي توویب نشده اند.با گذشت زما قواعد به صورت قانو گیرند.مثال :ه ینه انتقال سند رسمي ماشین در بعضي موانها به عهده فروشنده است و در بعضي جاها به عهده خریدار. اراده اشخاب هستند. و عرف هر دو مقوول مستقی نوته :قانو هستند. عرف عاص :قواعدي كه بین عامه مردص رای مي باشد.مثیل :عیرف عرف خاب :بین قشر خاصي از اشخاب حاك بانك. پ شوا ،دانشجویا ،كارمندا سؤال :در چه حالتي باید به عرف مراجعه نمایی دهد.مانند ماده ۲۲ق.میدني صراحتا به عرف ارجا قانو .I یه مفیاد قیرارداد ملتی ص نسبت بی كه طرفین قرارداد فق میي كنید بایید چی هایي كه عرف حو نیستند بلوه به عمل شود. 37pg. از عیرف نمي دهد اما مجبور هسیتی به عرف ارجا قانو .II در مورد قضیه اي نیاقص كمك بگیری .مثال در جایي قانو است یا اجمال دارد.در این صورت باید از عرف كمك گرفت را برطرف نمایی . و سووت،نقص و اجمال قانو بیر عیرف باشد ،قانو نوته :اگر عرف با قوانین امري مخال بود ،عیرف مقدص است.اگر عرف با قوانین تومیلي امري مخال تومیلي مقدص است و ارجقیت دارد. بر قانو امیري-۲. سلسله مراتب قواعد از نظر قدرت اجرائي-۱ :قانو تومیلي. طرفین-۳.عرف-۴.قانو تواف -۲انواع عرف راء دادگاهها. الف) عام :تماص نهیا در بیاب یویي از یا دسته اي از ب) خاص :وقتي مقاك بیه راي راجی مسائل حقوقي روش یوساني در پیش گیرند و گفت هر گاه دادگاههیا بیا تورار شود كه بتوا مسئله چندا را خواهند گرفت.در ایین تومی دعوایي روبه رو شوند ،هما است. قانو معنا یعني معناي خاب ،رویه قضایي از مناب -۳ارکان عرف : ایجیاد قاعیده نهیا بیرا عرف دو عنور اساسی دارد که جم است : رور حقوقی عرفی یت کیه بیه :عبارت از عادت یا عمل وروشی اسی عنور ماد .I مدت طوالنی بین مردص مرسوص شود و همه در برابیر واقعیه را به کار بندند.ااین رکن در صورتی کامیل معین ا ایین است که عمومی و پایدار باشد.منظوراز عمومی بیود خو گرفته باشیند، نیست که حتما تماص مردص جامعه به بلکه منظور این است که بیشتر کسیانی کیه در قلمیرو 38pg. از عرف متابعت نمایند؛ زیرا بسیار قرار دارند ،از ها مخووب مقل یا گروهیی معیین از اشیخاب اسیت ،البتیه گروه معیین جنبیه هما باید در میا دراین صورت نی رعایت شیود کیه عمومی پیدا کرده باشد.یعنی اندازه ا را پذیرفتیه و مقتیرص میی گفیت تقریبیا همیه بتوا عرف در تجیارت کیاالیی شمارند.مثال اگر عادتی به عنوا بازرگانیا مورد استناد قرارمی گیرد ،باید در میا رامیورد از مرسیوص باشید کیه همیه تخلی کاال چنا نباشید.از عرف تردید استثنایی بشمارند و در وجود نبایدفروگذار بود کیه معمیول بیه مسیتمر این نکته نی گونه که برخی بر را عرف ،ال اص قدیمی بود بود اند ،در پی ندارد.زییرا بیا احیراز عناصیر سیاما و اعتبیار تردید در تققی عرف دیگر جایی برا دهنده باقی نمی ماند.گذشته بر این چه بسیاراندعرف هیایی تازگی می باشند. که دارا بیا عرف که گاه از رکن روانی :منظور از رکن معنو .II عنور و عامل روحی و روانی نیاص بیرده میی شیود، عنوا ویژگی ال اص و مردص و جامعه است که به پذیرش معنو مانت اجرا می بخشد.این احسیاس و اعتقیاد بیه رعاییت این کیه در بدو رفتار براساس عرف و تنظی پدیده ثبیت و ییین نامیه ا یا نظاص نامه و قانو مجموعه ور و موجد تعهید و را ال اص شده باشد ،است که ب قواعدحقوقی قیرار میی ساخته و در شمار و زمره تکلی که گاه دولت ها خود را مل ص به حمایت دهد.به گونه ا را میورد اسیتناد بیه نیی می بینند و مقاک از خیالی از پذیرش قرار می دهند.این رکین کیه تشیخیص عیرف حقیوقی در نییرو نیست ،همه صعوبت و دشوار مانت اجرا یافتیه و از نهفته است وعرف به وسیله در زندگی اجتماعی بیاز شیناخته میی عادات و رسوص جار از اعمال و عیادت هیا شود.بدین جهت است که به بسیار 39pg. که مدت ها تکرار شده و جنبه عمومی پیدا کیرده ولیی از را همانند نیستند و مردص دیدگاه و نظر مردص اجبار حقوقی مقترص نمی دارند ،عرف اطالق نمی گردد یک قاعده اجتماعی به شیمار داب و رسوص و ن اکت ها و تنها ج و مردص در طرز معاشرت و یند.همانند دابی که توده می مقلی که در پاره رعایت می کنند یا مراس برخورد با ه ها برپا می سیازند.بنیابراین از جشن ها و سوگوار ا عیرف پدییده تنها هنگامی رفتار اجتمیاعی بیه عنیوا در و معنو شناخته خواهد شدکه وجود دو رکن اساسی ماد عیرف تشکیل دهنده احراز گردد.این عناصر و ارکا عرف همیواره و در همیه حقوقی با وجود تعدد گونه ها تغیییر نمیی و مکا بوده و با اختالف زما موارد یکسا یابد. مبحث سوم :رویه قضایي -۱مفهوم رویه قضایی عالی کشور یا هر یک از دادگاهها نسیبت هرگاه در شعب دیوا و ییا در امیور خواه حقیوقی ،خیواه کیفیر به موارد همسا متفاوتی صادر شیود رئییس را حسبی ،با برداشت از قوانین، کل کشور بیه هیر طریقیی کیه عالی کشور و یا دادستا دیوا عالی کشیور را هستند نظر هیئت عمومی دیوا گاه شوند مکل به منظور ایجاد وحدت رویه جویا شیوند.همچنیین هیر ییک از مییتواننید بیا عالی کشور و یا دادگاههیا نیی قضات دیوا کل، عالی کشور و یا دادستا رئیس دیوا ارائه دالیل از سو هیئیت را کسیب کننید. نظر هیئت عمومی را در خووب مو یو عالی کشور نسبت به احکاص قطعی ،بی اثر است ،و عمومی دیوا یالی و عی یوا یعب دیی شی یرا بی از یرو پیی یا یوارد همسی در می عالی کشور قابیل هیئت عمومی دیوا را دادگاهها الزص است. بیاثر میشود. به موجب قانو تجدید نظر نیستند و فق 40pg. کشیور از دیوا امور حسبی ،دادستا به موجب ماده ۴۳قانو امیور هر راهی که از سوء برداشت دادگاهها از میواد قیانو و میوثر باشید ،نظیر هیئیت عمیومی گاه یابد ،که مه حسبی گیاه میی- را عالی کشور را خواسته و وزارت دادگستر دیوا هستند بنیابر شود و دادگاهها مکل سازد تا به دادگاه ابال هیئت عمومی در این مورد برا نظر یاد شده رفتار کنند.را دادگاهها مکل نیست و فق عالی کشور الزص االتبا خود دیوا هستند.دو عامل باعی ایجاد رویه قضایی میی از به پیرو شود :ال ) عوامل روانی و اجتماعی ب) عوامل ناشیی از طبقیه و درجه دادگاه ها بند -۲موارد دخالت رویه قضایی در قانون و دادگاهها در چهار میورد ناچارنید بیه عیرف و روح قیانو كننید.۱:نقیض قیانو .۲.سیووت قیانو . فتاواي معتبر رجیو .۳اجمال قانو .۴.تناقض قوانین.ایین چهیار میورد ،میوارد است. دخالت رویه قضایي در قانو -۳تفسیر قانون تفسیر.۱:تفسیر قانوني .۲تفسیر قضایي .۳تفسیر شخوي. انوا تفسیر قانوني :این تفسیر بوسیله مجلس انجاص مي شیود و .I میي دارد :شیرح و اصل ۱7۳ق.اساسي در این زمینه بییا یالمي اسیت. تفسیر قوانین عادي در صالحیت مجلس شیوراي اسی اساسي به عهده شوراي اصل ۹۸ق.اساسي ،تفسیر قانو طب انجاص مي شود. نا است كه با توویب سه چهارص نگهبا تفسیر قضایي :این تفسیر در اصل 7۳ق.اساسي بیه عنیوا .II پیش بیني شده است. ح یوي از لوازص تمی میي كننید از قیانو تفسیر شخصي :تفسیري كه حقوقدانا .III كتاب و مقاالت. بوسیله خواند یي كنید ،بیدین نوته :اثر قوانین تفسیري به گذشته سیرایت می معنا وقتي قانوني تفسیر مي شود منظور این اسیت كیه معنیاي 41pg. بوده اسیت و بیا عمیل تفسییر، م بور از ابتدا هما قانو نشده است. جدیدي و قانو 42pg. فصل پنجم :قلمرو اجراي قواعد حقوق 43pg. مبحث اول :قلمرو حقوق در مكان از مدني مقرر داشته است« :كلیهي سیونهي اییرا ،اعی قانو خواهند بیود ،مگیر قوانین ایرا خارجه و داخله ،مطی اتبا استثنا كرده باشد».بنیابراین قیوانین در مواردي كه قانو اصوال در مرزهاي سیاسي كشور و بر تماص اشخاب و امیوال ایرا حوومت دارد.این قاعده را «اصل مقلیي ییا درو موجود در یي یل كلی ین اصی یر ایی یه بی ید.البتی یانو » ميگوینی قی یود یرزي بی می استثناهایي وارد شده است.مثال «قوانین شخویي» یویي از ایین اسیتثناها ميباشید.براسیاس قیوانین شخویي ،احیوال شخوییهي قوانین و مقیررات مملویت متبیو تاب ایرا مقی بیگانگا شخص را اوصافي است كه و خود ميباشند.احوال شخویه ،مجمو در خانواده و جامعه معین ميكنید و از شخوییت او جیدا شیدني نیست.مثل نواح ،طالق ،حجر ،قیمومت ،والیت ،فرزند خوانیدگي، فوت و ...بنابراین ،قلمرو قوانین شخوي مقدود بیه مرزهیاي هر كشور ،در خیارج از كشور نیست و به پیروي از شخویت اتبا قابل اعمال است.مثال چنانچه دو فرانسوي بخواهنید مرزها نی ازدواج كننید بایید براسیاس قیوانین كشیور با ه در ایرا به احوال فرانسه ازدواج كنند؛ زیرا ازدواج از مسایل مربو شخویه است و ج و قوانین شخوي مقسوب ميشود. تقسیم بندي قوانین هر كشور به لحاظ قلمرو حكومت آن به احوال شخوي :مجموعه اوصافي كه شخص در قوانین مربو .I خانواده و جامعه دارد و از شخویت او جدا نشدني نیسیت، یب و .... یاص دارد.میانن :نواح،طالق،نسی احوال شخویه نی به احوال شخوییه ،از ماده 6ق.مدني :قوانین مربو طب قبیل نواح،طالق،اهلیت اشخاب و ارث در مورد كلیه اتبیا در خارجه باشید ،مجیري خواهید ایرا ،ولو این كه مقی خارجیه بود.و ماده 7ق.مدني مقرر مي دارد (( :ات با به احوال شخویه از حیی مسائل مربو در خاك ایرا مقی 44pg. و اهلیت خود ،همچنیین از حییی حقیوق ارثییه ،در حیدود خود خواهند قوانین و مقررات دولت مطبو معاهدات ،مطی به احوال شخویه ،به تبعیت بود.بنابراین قوانین مربو قابیل هر كشور در خارج از مرزهیا نیی از شخویت اتبا اعمال است )).اما ۲نوته در این مورد وجیود دارد.اول باشید عمومي كشور ایرا اینوه :قوانیني كه بر خالف نظ قابل اجرا نیست.مثال در یك كشور ازدواج میرد بیا میرد بیر خیالف نظی این قانو چو رسمیت دارد اما در ایرا متبیو عمومي مي باشد.قابل اجرا نیست.حتي اگر قانو در ماده ۹7۵ق.میدني مطیرح شخص خارجي باشد.این مو و شود به ماده .۹7۵و دیگر اینوه به موجب شده است.رجو غییر ماده واحده مووب ۳۱تییر میاه (( ۱۳۱۲ایرانییا به رسیمیت شیناخته شیده ،در احیوال نا شیعه كه مذهب و عیادات مسیل قیوا شخویه و حقوق ارثیه و وصیت تاب یل ۱۲و ۱۳ ین میاده در اصی مذهب خود هستند )).مفیاد ایی مده است. اساسي نی قانو به اموال و قراردادهیا :امیوال موجیود در قوانین راج .II قوانین و نظامیات داخلیي اسیت.طبی خاك هر كشور تاب خارجیه در ماده ۸ق.مدني :اموال غیر منقوله كه اتبا عهود تملك كرده یا میي كننید از هیر جهیت مطاب ایرا خواهد بود.ماده ۹66ق.میدني و ۹6۸ قوانین ایرا تاب ق.مدني این بقی را به اموال منقول و عقود سرایت داده اند.قسمت دوص ماده ۹6۸ق.مدني بایید تفسییر مقیدو.د شود؛ یعني اینوه هیر دو طیرف تعهید خیارجي باشیند میي بر عقد كنند و این قیانو دیگري را حاك توانند قانو صقت عقد. ثار عقد تاثیر دارد نه شرای بر فق حاك میاده ۹6۹ اسیناد :طبی بیه طیرز تنظیی قوانین مربو .III مقیل یانو قی تیاب ق.مدني ((اسناد از حیی طیرز تنظیی انگلسیتا خود مي باشند)).مثال اگر ایراني مقیی تنظی بخواهد اموال خود را وصیت كند ،كافي است كه وصییتنامه 45pg. كنید.بایید تنظیی مقررات موجود انگلسیتا را بر طب عمیومي سندي با نظ یاد ور شد كه هرگاه تشریفات تنظی ال امي است. باشد رعایت قوانین ایرا مخال میاده ۹7۱ عمیومي و امنییت :طبی به نظ قوانین مربو .IV ق.یین دادرسي مدني مقیرر میي دارد(( :دعیاوي از حییی قیانو و قوانین راجعه به اصیول مقاكمیات تیاب مقاك نجا اقامه مي شود ،مطیرح بیود مقلي خواهد بود كه در یه ایرانیي صیالحیت مقومی دعوا در وحومه خارجي راف هما عمومي بیر به امنیت و نظ نخواهد بود )).قوانین مربو بیارز كشور حوومیت میي كنید و از مویادی تماص ساكنا قوانین مرزي است.میاده ۹7۱ق..د.ص بهتیرین مثیال در این مورد است. مبحث دوم :قلمرو حقوق در زمان از چه در این مبقی باید به سه سوال پاسخ داد.۱ :قانو .۲در چه زماني سلطه و اقتدار قانو لقظهاي قابل اجراست ینده اجرا نسبت به یا فق .۳قانو ميپذیرد پایا شامل ميشود و حوادث قبلي را ه ميشود یا وقای جدید در قسمتهایي كه با قانو كه قانو كردی قبال بیا یا را نسخ ميكند.سوال این است كه است، مخال قدی و مفاد هر قانوني با مقررات گذشته منافات دارد یا نه روي داده است ،تاب كدامیك این دو قانو وقایعي كه در زما به اینگونه تعارض« ،تعارض زماني قوانین» خواهد بود ميگویند. این و تعارض قوانین در موا تفاوت تعارض قوانین در زما یوي است ولي در هر دو قانو و است كه در صورت نخست ،مرج دارد و در به كشوري تعل حالت دوص ،هر یك از دو قانو واق تعارض بین قدرت عالي دولتهاست. 46pg. -۱تحلیل مادهي ۴قانون مدني نسبت به ماقبل خود اثر تیه است و قانو اثر قانو نسبت به ندارد ،مگر اینوه در خود قانو مقررات خاصي نسبت به این نسبت به ماقبل خود اثر ندارد( اتخاذ شده باشد( قانو مو و بر وقایعي حوومت ميكند كه پس از و فق یعني قانو تیه است) یعني اینوه نسبت به روي داده است (.اثر قانو جدید همین كه الزصاالجرا شد ،بر تماص امور حوومت ميكند قانو سلطهي خویش را از دست ميدهد.به چنین امري ساب و قانو (اثر فوري قانو ) ميگویند. زاد است تا هر گاه صالح بداند مادهي ۴قانونگذار طب قانوني را به گذشته سرایت دهد ولي در مواردي كه به این جدید را دربارهي نباید قانو نوته توریح نشده است ،مقاك شده اجرا كنند .در مورد امور واق اعمالي كه پیش از شدیدتر است و حتي قانونگذار ه از این ه كیفري و نميتواند قانوني را به ما قبل خود سرایت دهد و اعمالي را جدید جرص مقسوب قانو شده است با و كه در گذشته واق فعل یا ترك فعلي اساسي مقرر ميدارد« :هی كند؛ لذا قانو ميشود ،جرص مقسوب و به استناد قانوني كه بعد از نميشود. دارد: البته این مساله استثناهایي ه -۱اثر قوانین تفسیري به گذشته سرایت ميكند.بدین معنا م بور از وقتي قانوني تفسیر شد بدین معناست كه معناي قانو نشده جدیدي و بوده است و با عمل تفسیر ،قانو ابتدا هما است به گذشته مجازات نی به حذف یا تخفی -۲قوانین مربو سرایت ميكند و این به لقاظ رعایت عدالت و انسا دوستي است. مجازات اسالمي مقرر داشته است« :مجازات به همین دلیل قانو و اقدامات تامیني و تربیتي باید بموجب قانوني باشد كه قبل فعل یا ترك فعلي را جرص مقرر شده باشد و هی از وقو 47pg. متاخر مجازات كرد لیون جرص به موجب قانو بعنوا نميتوا یا شود كه مبني بر تخفی جرص قانوني و اگر بعد از وقو عدص مجازات بوده و یا از جهات دیگر مساعدتر به حال مرتوب تا صدور حو قانو بر و ساب باشد ،نسبت به جرای قطعي موثر خواهد بود(...ماده ۱۱ق.ص.ا) -۲نظریهي حقوق مكتسب جدید نميتواند حقوق ثیابتي را كیه براساس این نظریه ،قانو مده است از بین ببرد .میثال بدست قدی حوومت قانو در زما ریاست خانواده را بر عهدهي شوهر گذاشته است گفتهاند قانو و این حقي است كه براي مرد كسب شده اسیت ،لیذا قیانوني كیه برابر بشناسد ،نميتوانید و مرد را با ه شود و ز بعدا و حقي را كه مرد قبال كسب كرده است از بین ببیرد.بیر نظرییهي حقوق موتسب اشواالتي وارد شده است كیه بطیور خالصیه از ایین دو حالت بیشتر وجود ندارد یا موجود قرار است :اوال؛ براي ح مید موتسیبه لذا همین كه حقیي بیه وجیود است و یا معدوص، مقسوب ميشود در غیر اینوورت حقي وجود ندارد.ثانییا؛ ایین است زیرا براساس ایین اجتما ترقي و توامل سری نظریه مان اسیت، نظریه قوانین جدید كه متضیمن تقیول مفیید در اجتمیا قابلیت اجرایي خود را از دست ميدهد .بنابراین هرگیاه قیانو بیا را تغییر دهد ،باید این رابطه نی مقرر در اجتما نظ از موتسیب نميتیوا جدید سازگار شود و بیه اسیتناد حی نظ اجراي فوري سیاست جدید جلوگیري كرد .لذا اكثرا گفتهاند كیه موتسب دست برداشت. عمومي در خطر باشد ،باید از ح هرجا نظ 48pg.