اپتیک چشم / علم چشم پزشکی PDF

Summary

This document is a detailed study of ophthalmology. It covers optics of the eye, including its biological structures and optical functions, and discusses correcting visual impairments, like nearsightedness, farsightedness, and astigmatism. Laser treatments and their applications are also investigated within the field of ophthalmology.

Full Transcript

# اپتیک چشم ## مقدمه در این فصل با اپتیک چشم آشنا میشویم. ابتدا ساختمان چشم و کار آن را بررسی میکنیم. سپس خطاهای شکست را در چشم معیوب متذکر میشویم و راههای تصحیح اپتیکی آنها را نشان میدهیم. در پایان چند عمل جراحی متداول برش شعاعی قرنیه و برش کپسول خلفی را ذکر میکنیم که در آنها از نور لیزر با تابید...

# اپتیک چشم ## مقدمه در این فصل با اپتیک چشم آشنا میشویم. ابتدا ساختمان چشم و کار آن را بررسی میکنیم. سپس خطاهای شکست را در چشم معیوب متذکر میشویم و راههای تصحیح اپتیکی آنها را نشان میدهیم. در پایان چند عمل جراحی متداول برش شعاعی قرنیه و برش کپسول خلفی را ذکر میکنیم که در آنها از نور لیزر با تابیدگی و طول موج معینی برای بازگرداندن تیزبینی به چشمهای ناسالم استفاده میشود. چشم همراه با مغز دستگاه بیواپتیکی واقعاً جالب توجهی تشکیل میدهد. ویژگیهای متمایز این دستگاه را در نظر بگیرید: چشم تصویر اشیاء واقع در فاصله یک چهارم متر تا بینهایت را تشکیل میدهد. صحنه ای به وسعت آسمان را در یک آن میبیند و روی جزئیاتی به کوچکی سر سوزن میزان میشود. چشم میتواند خود را با گستره فوق العاده بزرگی از شدتها توافق دهد که از سوسوزدن شمعی فرسنگها دور در یک شب تاریک تا نور خورشید که چنان درخشان است که تصویر آن روی شبکیه باعث آفتاب سوختگی جدی میشود وسعت دارد. چشم میتواند اختلافهای جزئی رنگ از ارغوانی سیر تا سرخ سیر را تمیز دهد و آنچه برای ما از همه مهمتر است، چشم ## ساختار زیست شناختی چشم به عنوان یک عضو حسی فضایی منحصر به فرد اشیاء را در فضا جایگزین میکند و بدین ترتیب تصویر دقیقی از جهان سه بعدی ما به دست میدهد. ### 1-7 ساختار زیست شناختی چشم از لحاظ تشریحی، چشم تقریباً به شکل کره ای است که قطر آن حدود ۲۲mm است. کره چشم در میان بافت پر چربی درون حدقه یا کاسه چشم در جمجمه جای گرفته است و با دیواره های استخوانی احاطه شده است. از لحاظ اپتیکی کره چشم را میتوان یک دستگاه عدسی مثبت دانست که مانند دوربین عکاسی معمولی نور فرودی را به سطح عقب خود میشکند و تصویری حقیقی تشکیل میدهد. قسمتهای اساسی چشم در شکل 7-1 نشان داده شده اند. اجزاء زیست شناختی چشم در امتداد محور اپتیکی به ترتیبی که نور در تشکیل تصویر معمولی به آنها می رسد به قرار زیر هستند. **نور ابتدا از قرنیه که بافت شفافی بدون رگ اما پر از سلولهای عصبی است وارد چشم می شود. قرنیه با ضریب شکست ۳۷۶ را تقریباً به قطر mmmm است و ضخامت آن در مرکز ۶mm است که در لبه ها اندکی بیشتر میشود.** نور با ورود به چشم در سطح جدایی هوا قرنیه، جایی که ضریب شکست ناگهان از را به ۳۸ را تغییر میکند متحمل شکست قابل توجهی میشود. در واقع، سطح قرنیه حدود ۷۳ توان شکست کل چشم را فراهم میکند. ** درست پشت قرنیه اتاقک قدامی قرار دارد که فضای کوچکی است پر از مایعی به نام زلالیه که مواد مغذی برای قرنیه را تأمین میکند.** **عصب بینایی** **صلبيه .** **مشیمیه** **شبکیه** **نقطه زرد** **شکل ۷-۱ مقطع عمودی چشم.** **ملتحمه** **دندانه ای** **جسم مژگانی** **عنبيه** **اتاقک قدامی** **قرنیه** **عدسی** **اتاقک خلفی** **مجرای شبکیه** **ملتحمه** **میکند. ضریب شکست زلالیه ۱٫۳۳۶ است که تقریباً برابر با ضریب شکست آب (۱۳۳۳) است. چون ضرایب شکست قرنیه و زلالیه به هم نزدیکاند شکست اضافی پرتوهای نور در عبور از قرنیه به اتاقک قدامی کم است.** درون مایع زلالیه عنبیه قرار دارد که دریچه ای است که مقدار نوری را که وارد میشود تنظیم میکند و نیز رنگ چشم را مشخص میکند. مقدار و محل ماده رنگی در عنبیه باعث میشود که چشم سیاه، قهوه ای، آبی دیده شود. روزنه قابل تنظیم در عنبیه را که نور از آن عبور میکند مردمک مینامند. عنبیه دارای دو ماهیچه ظریف است که اندازه مردمک را در پاسخ به تحریک نوری تغییر میدهند و قطر آن را از مینیممی حدود ۲mm در روز روشن تا ماکسیممی حدود mm در شب تاریک تنظیم میکنند. پزشکان موقع معاینه داخل چشم غالباً از داروهایی مانند آتروپین برای اتساع یا بزرگ کردن مردمک استفاده میکنند. **نور درست پس از عبور از مردمک به عدسی بلورین میرسد که ساختار شفافی تقریباً با اندازه و شکل یک عدس کوچک است. این عدسی با تغییر شکل خود فرایند تجمع نهایی نور را به دقت تنظیم میکند تا تصویر واضحی از صحنه خارجی روی شبکیه تشکیل شود. این تغییر شکل عدسی توسط ماهیچه ،مژگانی که با رشته هایی منطقه (مژگانی به کناره عدسی وصل شده است صورت میگیرد**. وقتی این ماهیچه ها در حال استراحت هستند، عدسی تختترین شکل خود را دارد و در نتیجه کمترین شکست را به پرتوهای نور فرودی میدهد. در این حالت چشم روی اشیاء دور میزان شده است. هر چه ماهیچه های مژگانی کشیده تر میشوند تحدب عدسی و در نتیجه شکست نور بیشتر میشود. در این حالت کشیدگی چشم روی اشیاء نزدیک میزان شده است. **خود عدسی یک بافت لایه ای پیازگونه پیچیده است که با یک غشاء کشسان احاطه شده است. به علت ساختار لایه ای نسبتاً پیچیده بافت ،الیافی ضریب شکست عدسی همگن نیست. نزدیک مرکز یا هسته عدسی روی) (محور ضریب شکست حدود ۴۱ را است و نزدیک کناره عدسی به حدود ۳۸ را کاهش می یابد.** **نور پس از شکست نهایی توسط عدسی بلورین وارد اتاقک خلفی یا مایع زجاجیه میشود که ماده شفاف ژله مانندی است که ضریب شکست آن نیز به ضریب شکست آب نزدیک است (۱۳۳۶). زجاجیه که اساساً بدون ساختار است حاوی ذرات سلولی کوچکی است که آنها را شناور می نامند. علت این نامگذاری این است که اگر موقع نگاه کردن به مثلاً یک سقف سفید نگاه خود را از یک گوشه به گوشه دیگر بیندازیم آنها را به صورت شناور در میدان دید خود می بینیم.** **پرتوهای نور پس از عبور از زجاجیه به پایان راه خود در لایه داخلی عقب چشم می رسند که شبکیه نامیده میشود و از واژه شبکه به معنی توری گرفته شده است. شبکیه پر از ذره هایی است که از سلولهای نورگیرنده به نام میله و مخروط تشکیل شده اند. میله ها که باریک و بلند** ## نمایش اپتیکی چشم چنانکه دیدیم چشم زیست شناختی عادی تقریباً یک کره وار است که از قرنیه تا شبکیه ۲۲ قطر دارد. سطوح اپتیکی که عمده توان تمرکز نور را فراهم میکنند اساساً سه تا هستند: سطح جدایی هوا قرنیه سطح جدایی زلالیه عدسی و سطح جدایی عدسی زجاجیه. در مجموع، چشم را میتوان به طور کاملا ساده به صورت یک عدسی نازک مثبت نمایش داد که فاصله کانونی آن در حالت استراحت دید) (دور) mm ۱۷ و در حالت کشیدگی دید) (نزدیک ۱۴ است. برای اینکه بتوانیم تواناییهای اپتیکی چشم را بهتر نمایش بدهیم از چشم نموداری استفاده میکنیم. چشم **F** **15 mm** **2.38 mm** **1.96 mm-** **7.38 mm** **HH** **S,** **AC** **6.96 mm** **2** **3.6 mm** **7.2mm-** **N'** **S3** **22.38 mm-** **-20 mm-** **F'** **VC** **شکل ۷-۲ نمایش چشم نموداری هلمهولتز که توسط لورانس اصلاح شده است. برای تعریف نمادها به جدول ۱۷ مراجعه کنید.** **نموداری در عین حال که یک تقریب است نمایش خوبی از چشم زیست شناختی واقعی اما پیچیده ارائه میکند.** **یک چشم نموداری که چشم زیست شناختی زنده را با دقت زیاد نمایش میدهد در شکل ۷-۲ نشان داده شده است.** از هر men فون هلمهولتز و ل لورانس مکانهای نسبی سطوح شکست و همچنین نقاط بنیادی مورد نظر برای کل چشم نشان داده شده اند. **این چشم نموداری مربوط به حالت استراحت چشم است. برای چشم در حالت کشیدگی کامل سطح جلو عدسی شعاع انحنای خود را از R = ۱۰mm به R = ۶mm تغییر میدهد.** **در ارتباط با شکل ۷-۲ و برای اختصار سطوح اپتیکی مهم فاصله های آنها از رأس قرنیه روی محور اپتیکی، چند شعاع انحنا، ضریب شکست و توانهای شکست سطوح اپتیکی مربوط به قرنیه و عدسی را در جدول ۷-۱ گردآوری کرده ایم** باید توجه کرد که مقادیر ضرایب شکست قسمتهای مختلف چشم و همچنین شعاعهای انحنای سطوح ممکن است با مقادیر مربوط به چشم زیست شناختی مطابقت نداشته باشند. اما مقادیر اپتیکی توصیف کننده چشم نموداری در مجموع کارکرد اپتیکی چشم زیست شناختی زنده را به طور کامل نمایش میدهند. ## کارهای چشم برای اینکه چشم به عنوان یک دستگاه اپتیکی مؤثر عمل کند باید از شیء یا صحنه خارجی، چه دور چه نزدیک در نور شدید و ضعیف یک تصویر شبکیه ای تشکیل دهد. برای رسیدن به نتیجه مطلوب چشم کارهای خاصی را انجام میدهد. برای دیدن اشیاء دور و نزدیک چشم تطابق ## نمایش اپتیکی چشم **سطح یا عنصر اپتیکی** **نماد** **فاصله از رأس قرنیه (mm)** **شعاع انحنای سطح (mm)** **ضریب شکست** **توان شکست (دیوپتر)** **قرنیه** S - 3.6 1.376 43 **عدسی (واحد)** L ۳۶ -45 1.416 +30.5 **سطح جلو** Sy ۷.2 -6 20.5 **سطح عقب** S₂ - - - **چشم (واحد)** - - - - - +66.6 **صفحهٔ کانونی جلو** F - - - +9.6 **صفحهٔ کانونی پشت** F' - - - -13.04 **صفحه اصلی جلو** H - - - +2.38 **صفحه اصلی پشت** H' - - - +6.96 **صفحه گرهی جلو** N - - - +7.38 **صفحه گرهی پشت** N' - - - - **اتاقک قدامی** AC - - - - **اتاقک زجاجیه ای** VC - - - - **مردمک ورودی** EnP - - - - **مردمک خروجی** ExP - - - - **منبع:** **Mathew Alpern "The Eyes and Vision," Table 1, Section 12, in Handbook of Optics, New York: McGraw-Hill book Company, 1978.** **(الف) قرنيه كاملاً نازک فرض شده است.** **(ب) این مربوط به چشم در حال استراحت است برای چشم در حالت کشیدگی یا کاملاً تطابق یافته، شعاع انحنای سطح جلو mm می شود.** ## کارهای چشم برای اینکه چشم به عنوان یک دستگاه اپتیکی مؤثر عمل کند باید از شیء یا صحنه خارجی، چه دور چه نزدیک در نور شدید و ضعیف یک تصویر شبکیه ای تشکیل دهد. برای رسیدن به نتیجه مطلوب چشم کارهای خاصی را انجام میدهد. برای دیدن اشیاء دور و نزدیک چشم تطابق ## کارهای چشم برای پردازش علائم نوری با روشنایی متغیر چشم توافق میکند. برای حس کردن سمتگیری فضایی صحنه های سه بعدی چشمها از دید برجسته نما استفاده میکنند. برای تشکیل تصویر دقیق و صادق از شیء خارجی چشم از تیزبینی خود بهره میگیرد. در زیر هر یک از این کارهای دیداری را نسبتاً به تفصیل بررسی میکنیم. ### تطابق عدسی بسته به فاصله شیء یا صحنه از چشم به طور مناسب تطابق میکند. کشیده یا شل میشود تا تصویر را دقیقاً روی شبکیه میزان کند. برای شیء دور، ماهیچه مژگانی متصل به عدسی شل میشود و عدسی شکل تختتری به خود میگیرد و شعاعهای انحنای آن بزرگتر می شوند و در نتیجه فاصله کانونی آن افزایش می یابد. همچنانکه شیء به چشم نزدیکتر می شود، ماهیچه مژگانی کشیده یا منقبض میشود و باعث فشردگی یا تحدب عدسی میشود و در نتیجه شعاعهای انحنا و فاصله کانونی کاهش می یابند. هر چه شعاعهای انحنا و فاصله کانونی کوچکتر باشند توان شکست یا خم کنندگی عدسی بیشتر است و این دقیقاً شرط لازم برای به میزان در آوردن دقیق اشیاء نزدیک است. در چشم عادی و پیش از آنکه روند عادی پیر شدن باعث شود عدسی کشسانی و توانایی تغییر شکل خود را از دست بدهد تطابق تشکیل تصاویر شبکیه ای اشیاء را از نقاط دور بینهایت) تا نقاط نزدیک به فاصله یک چهارم متر امکانپذیر میکند. نقطه نزدیک (نزدیکترین نقطه تطابق) با زیاد شدن عمر از چشم دور میشود به طوری که از فاصله ۷ تا ۱۰ از چشم در نوجوانی شروع میشود در میانسالی به ۲۰ تا ۳۰cm افزایش می یابد و در سالهای بعد به ۲۰۰cm هم میرسد. برای شخص معمولی پیرچشمی از دست دادن تطابق در اوایل ۴۰ سالگی شروع میشود و حاکی از احتیاج به عینک مطالعه برای باز گرداندن نقطهٔ نزدیک به مکان مناسب خود یعنی حدود ۲۵ cm است. ### توافق توانایی چشم را برای پاسخ دادن به علایم نوری که در گستره ای از بسیار تیره تا بسیار روشن قرار میگیرند (گستره شدتهایی که نسبت آنها به مقدار حیرت انگیز ۱۰⁵ می رسد) توافق می نامیم. مقدار نور شار یا تعداد فوتونها که وارد چشم میشود قبل از همه با گشودگی قابل تنظیم عنبیه، یعنی مردمک تعیین میشود. این تنظیم قطر مردمک از mm تا حداقل (mm) نمی تواند به تنهایی گستره فوق العاده زیاد شدتهایی را که چشم پردازش میکند توضیح دهد. در واقع توافق پذیری قابل توجه چشم از نور پذیرنده های شبکیه یعنی میله ها و مخروطها، و حساسیت مخصوص آنها به نور ریشه میگیرد. به نظر میرسد که عنصر اصلی عبارت است از رنگدانه ای در میله ها و مخروطها که رنگدانه بینایی نامیده میشود. **میله ها که با علایم نوری تراز پایین تحریک میشوند (دید تاریک) حاوی تنها یک نوع رنگدانه هستند که آن را ارغوانی بینایی می نامند. مخروطها که به علایم نوری با شدت زیاد و ترکیب رنگ متغیر حساس اند (دید روشن) هر یک** ## کارهای چشم حاوی یکی از سه نوع رنگدانه بینایی هستند. میله های باریک که تعداد آنها زیاد است به صورت چندتایی به رشته های عصبی متصل اند و این باعث میشود تقریباً هر صد تا میله یک رشته عصبی منفرد را تحریک کنند ،برعکس مخروطها در ناحیه لکه ای که پهن تراند و تعداد آنها کمتر است تک تک به رشته های عصبی متصل اند و آنها را به طور انفرادی تحریک میکنند. تحریک رشته های عصبی که بخش اصلی فرایند دیدن است به تغییرات شیمیایی که در رنگدانه بینایی موجود در میله ها و مخروطها روی میدهند بستگی دارد. وقتی نور به هر یک از این دو نوع نورگیرنده می رسد رنگدانه بینایی طی نوعی فرایند ،سفید شدگی از حالت تیره به حالت روشنتر تغییر می یابد. تغییر حالت رنگدانه بینایی در میله ها و مخروطها به خروجی الکتریکی یا تحریک رشته عصبی تبدیل میشود. این ضربه های الکتریکی به عصب بینایی و به مغز منتقل میشوند و به عنوان شدت نور علامت محرک ثبت میشوند. وقتی ارغوانی بینایی در میله ها کاملا سفید شد، سلولهای نور پذیرنده به علایم نوری بعدی ناحساس میشوند و برای اینکه بتوانند دوباره پاسخ دهند باید رنگدانه در میله ها نوسازی شود. ظاهراً نوع منفرد رنگدانه بینایی در میله ها بسیار بیشتر از هر یک از سه رنگدانه مخروطها به نور حساس است بنابراین میله ها در مقایسه با مخروطها در ترازهای نور بسیار پایینتری کاملا سفید میشوند. تغییر از نور تراز پایین یا دید تاریک به نور تراز بالا یا دید روشن در فرایند توافق شامل سفید شدگی سریع رنگدانه میله و بی حساسیتی حاصل برای پذیرنده های میله ای است. بنابراین نور روشن عملاً با مخروطهای کمتر حساس پردازش می شود ،برعکس توافق از نور روشن شدید که توسط مخروطها پردازش میشود تا نور بسیار تیره شامل نوسازی رنگدانه در میله ها و تجدید دید شب است. در فرایند کامل توافق، پاسخ تاریک روی ترازهای نوری فعال است که گستره آنها از نور ستاره در شب صاف بی مهتاب تا نور ماه در حالت تربیع است. پاسخ روشن میله های کاملاً سفید شده و نافعال بین ترازهای نور عمل میکند که گستره آنها از فلق تا آفتاب درخشان است. بین ترازهای نور مربوط به حالت تربیع ماه و فلق هم میله ها و هم مخروطها نور میگیرند و ضربه های عصبی را منتقل می سازند. ### دید برجسته نما توانایی تشخیص دقیق عمق یا مکان اشیاء در میدان سه بعدی را دید برجسته نما می نامند. در انسانها اعصاب بینایی ناشی از دو چشم در تقاطع بینایی نزدیک مغز به هم می رسند. از تقاطع بینایی رشته های عصبی ناشی از نیمه راست هر چشم تا نیمه راست مغز کشیده شده اند. رشته های عصبی ناشی از نیمه چپ هر چشم به نیمۀ چپ مغز منتهی میشوند. بدین ترتیب، با اینکه هر نیمه مغز تصویری از هر دو چشم دریافت میکند مغز تنها یک تصویر منفرد تشکیل میدهد. ترکی ب دو تصویر متمایز در یک تصویر منفرد توسط مغز را دید دوچشمی مینامند. با وجود این ## کارهای چشم اختلافات جزئی دو تصویر چشمهای چپ و راست اساس دید برجسته نما را در انسان تشکیل میدهند. باید توجه کرد که حتی دید تک چشمی بدون ادراک عمق نیست. این امر از آثار دیداری مانند پارالاکس سایه افکنی و پرسپکتیو خاص اشیاء آشنا ناشی میشود. برای داشتن دید دوچشمی مناسب بدون دید دوتایی تصاویر یک شیء باید در نقاط مربوط روی هر شبکیه واقع شوند. البته این چیزی است که وقتی روی میدهد که کره های چشم به طور مناسب حرکت میکنند تا روی شیء یا صحنه میزان شوند و در نتیجه تصویر روی لکه های زرد هر چشم می افتد. اکثر افراد یا راست چشم هستند یا چپ چشم یعنی یک چشم بر دیگری تسلط دارد. برای اینکه چشم مسلط خود را تعیین کنید آزمون ساده زیر را انجام دهید. قلمی را جلو خود همتراز با چشم نگه دارید در حالی که هر دو چشمتان باز هستند، قلم را در امتداد لبه قائم یک تصویر پنجره یا در اتاق بگیرید با ثابت نگه داشتن قلم هر دفعه یک چشم خود را ببندید. چشمی که موقع باقی ماندن قلم در امتداد لبه مرجع باز است چشم مسلط شما است. مغز پیامی را ثبت میکند که چشم مسلط میبیند و پیام چشم دیگر را تضعیف میکند. ### تیز بینی توانایی دیدن واضح و ادراک تفاوتهای واقعی سمتگیری فضایی اشیاء به تیز بینی مربوط می شود. این توانایی مستقیما به توان تفکیک چشم یا زاویه تفکیک مینیمم آن بین دو نقطه یا شیء نزدیک به هم بستگی دارد. به زبان فنی تیزبینی بنابه تعریف معکوس زاویه مینیمم تفکیک است. در عمل، تعیین توان تفکیک یا تیزبینی چشم به روشهای مختلفی صورت میگیرد. تفکیک دو نقطه ای را جدایی پذیر مینیمم مینامند. کوچکترین زاویه تفکیک پذیری را که روی میله سیاهی واقع در یک متن سفید ساخته میشود پیدای مینیمم مینامند. و کوچکترین زاویه ای که روی حرف سیاهی در یک لوح دید که میتوان آن را خواند ساخته میشود خوانای مینیمم نامیده می شود. چون برای اکثر ما پیش می آید که در آزمون بینایی لوح دید را بخوانیم بحث خود را درباره تیزبینی به توانهای تفکیک مربوط به تفکیک خوانای مینیمم اختصاص میدهیم. **"اصل لوح دید ابداع چشم پزشک آلمانی هرمان استان است. طبق نظر استان، حروف لوح دید طوری ترسیم میشوند که اندازه کل هر حرف از بالا تا پایین و از پهلو تا پهلو، زاویه ای برابر با ۵ در فاصله آزمون میسازد. خطوط جزئی داخلی حروف مانند خط قائم در حرف T یا خط افقی در حرف H تماماً طوری ترسیم میشوند که پهنای هر خط زاویه ای برابر با ۱۷ در فاصله آزمون تشکیل میدهد. این دو انتخاب زاویه حاصل بهترین داده هایی هستند که استان درباره تفکیک جدایی پذیر مینیمم چشم در اختیار داشته است. از نظر استان چشم عادی می توانست درست حرفی را تفکیک کند که در فاصله ۲۰ زاویه ۵ میسازد و زاویه مربوط به اجزاء آن ۱۷** **HVOT** **20** **100** **20** **H** **TOV** **T** **H 40** **T** **V** **H** **V** **T** **1' of arc** **5' of arc** **0 20/20** **فاصله آزمون -- -** **شکل ۷-۳ ترسیم حرف H از لوح دید اسئلن برای اندازه گیری تیز بینی به انضمام بخشی از لوح دید (کوچک شده شامل حرف H و چند حرف دیگر.** **است. شکل ۷-۳ را ببینید. در این وضعیت چشم را عادی میدانند و تیزبینی آن را دید ۲۰/۲۰ می نامند.** برای تشخیص نقایص تیزبینی حروف اسنان با اندازه های مختلف در لوح دید گنجانده می شوند. برای مثال یک حرف بسیار بزرگ ممکن است طوری باشد که زاویه های ۵ و ۱۷ به ازای فاصله آزمون مثلاً ۳۰۰ ساخته شوند. حروف دیگر را با اندازه مناسب ترسیم میکنند تا زاویه های ۵ و ۱۷ در فاصله های آزمونی مانند ۲۰۰۰ ، ۱۰۰ ، ۸۰ و غیره تا حداقل ۱۵ یا حتی ۱۰ تشکیل شوند. آنگاه این حروف توسط شخص مورد آزمون در فاصله آزمون ۲۰ خوانده میشوند و آنگاه تیز بینی را بر حسب کسر استان تعیین میکنند. صورت کسر استان بیانگر فاصله آزمون ثابت است، و مخرج کسر فاصله ای را نشان میدهد که در آن کوچکترین حرف قابل خواندن کلا زاویه ۵۰ می سازد. برای مثال، اگر حرف سیاه بزرگ E که زاویه ۵ در فاصله ۳۰۰ تشکیل میدهد توسط شخص مورد آزمون که در فاصله ۲۰ از این حرف نشسته است درست قابل خواندن باشد، تیز بینی را ۲۰/۳۰۰ ثبت میکنند. کسر اسنلن ۳۰۰ /۲۰ به معنی این است که شخص مورد آزمون خوب نمی بیند زیرا آنچه او در فاصله ۲۰۰ میخواند با چشم عادی در فاصله ۳۰۰ به همان خوبی خوانده می شود. در حالی که دید عادی ۲۰/۲۰ است افرادی که تیزبینی آنها به خوبی ۲۰/۱۵ است نادر نیستند. ## خطاهای شکست و تصحیح آنها خطاهای شکست چشم باعث سه نقص مشهور در بینایی میشوند: نزدیک بینی، دوربینی، و آستیگماتیسم. دو نقص اول اکثراً به علت شکل غیر عادی کره چشم هستند، یعنی وقتی که چشم در امتداد محور بیش از حد بزرگ یا کوچک است. هر انحرافی از طول عادی به توانایی عناصر مرکب شکست، یعنی قرنیه و عدسی برای تشکیل تصویر واضح اشياء واقع در مکانهای دور و نزدیک آسیب میرساند. نقص سوم، آستیگماتیسم از انحناهای نامساوی یا نامتقارن در سطح قرنیه ناشی میشود که در نتیجه تمرکز همزمان تمام نور فرودی به چشم را غیر ممکن می سازند. خطاهای شکست چه به صورت انفرادی باشند چه ترکیبی که معمولاً به این صورت روی میدهند عموماً با عینکهای مناسب قابل تصحیح اند. به عنوان مرجعی برای تعیین انحراف دید ناقص از عادی به نمودار چشم عادی که در قسمت چپ شکل ۷-۴ نشان داده شده است مراجعه کنید. چشم عادی با تطابق تصویری واضح از اشیائی تشکیل میدهد که بین نقطه دور آن .F.P) در بینهایت و نقطه نزدیک آن (.N.P) اسماً در فاصله ۲۵ برای بزرگسال جوان قرار دارند. وقتی چشم عادی برای بینهایت (اشیا دور) میزان شده است پرتوهای موازی نور وارد چشم آسوده میشوند و تصویر واضحی تشکیل میدهند (شکل ۷-۴ الف). وقتی چشم عادی برای نقطه نزدیک میزان شده است (تطابق کامل) نور واگرا به چشم کشیده وارد میشود و باز هم روی شبکیه کاملاً متمرکز می شود (شکل ۷-۴ ب). **نزدیک بینی**: چشم نزدیک بین در مقایسه با چشم عادی عموماً در امتداد محور از قرنیه تا شبکیه درازتر از فاصله معمول و پذیرفته شده ۲۲ است. در نتیجه و چنانکه در شکل ۷-۴ج با نمودار نشان داده شده است چشم نزدیک بین تصویر واضحی از اشیاء دور را جلو شبکیه و البته تصویر پخشیده ای روی شبکیه تشکیل میدهد. تصاویر واضح شبکیه ای با چشم نزدیک بین تطابق نیافته تشکیل نمیشوند مگر اینکه شیء از بینهایت نزدیکتر آید و به نقطه دور نزدیک بینی یعنی دورترین نقطه برای دید واضح شکل) ۷-۴د برسد. از نقطه دور به این طرف چشم نزدیک بین با تطابق مناسب کاملاً واضح میبیند حتی در نقاط نزدیکتر از نقطه نزدیک عادی (شکل ۷-۴هـ). چون بزرگنمایی زاویه ای جزئیات با نزدیکی به چشم افزایش می یابد چشم نزدیک بین برای اشیائی که نزدیک چشم گرفته میشوند دید عالی دارد. بنابراین نزدیک بینی برای ساعت سازان حداقل موقع کار میتواند یک مزیت باشد. پس به طور خلاصه شخص نزدیک بین نسبت به شخصی با دید عادی میدان دید منقبض و کشیده به درون. نقطه دور نزدیکتر و نقطه نزدیک نزدیکتری دارد. در حالی که نقطه نزدیک نزدیکتر میتواند یک مزیت به حساب آید. نقطه دور نزدیکتر یک عیب بارز است و باید تصحیح شود. **ديد واضح** **ديد واضح** **چشم نزدیک بین (تصحیح شده)** **عدسی** **توان منفی) ** **بدون تطابق** **(الف)** **تطابق جزئی** **عدسی** **(j)** **شیء در** **چشم نزدیک بین (غیر مسلح)** **شيء دور دید بخشیده** **M.F.P.** **Ν.Ρ.** **M.F.P.** **Ν.Ν.Ρ.** **Μ.Ν.Ρ.** **ديد واضح** **ديد واضح** **بدون تطابق** **بدون تطابق** **(d)** **-25 cm** **چشم عادی** **شيء دور** **شیء در بینهایت** **بدون تطابق** **(الف)** **نزدیک بین** **نزدیک بین** **عادی** **F.P.** **نزدیک بین** **تطابق کامل** **Ν.Ρ.** **(ه)** **تطابق کامل** **(ب)** **شکل ۷-۴ مقایسه دید عادی و نزدیک بین با تصحیح اپتیکی. توجه کنید که شکست توسط عدسی چشم نشان داده نشده است. اختصارات عبارت اند از .M.F.P = نقطهٔ دور نزدیک بین .N.N.P = نقطه نزدیک عادی .M.N.P = نقطه نزدیک نزدیک بین** **دید نزدیک بین معمولاً با عینکی با توان شکست منفی (عدسی واگرا) که عملاً نقطه نزدیک و نقطه دور نزدیک بین را به مکانهای عادی میبرد تصحیح میشود.** شکل ۷-۴ و دید تصحیح شده را برای اشیاء دور نشان میدهد. توجه کنید که تا جایی که به اپتیک خود چشم مربوط می شود به نظر می رسد که نور ناشی از اشیاء دور از نقطه دور مخصوص چشم نزدیک بین می آید. به طور مشابه شکل ۴۷ از وضعیت را برای دید نزدیک تصحیح شده تحت تطابق جزئی نشان میدهد. در این مورد نور ناشی از شیء واقع در نقطه نزدیک عادی به نظر میرسد از نقطه ای می آید که از نقطه نزدیک واقعی چشم نزدیک بین کمی نزدیکتر است. **برای به دست آوردن بینشی درباره درجه عدسی با توان منفی که برای تصحیح دید نزدیک بین لازم است به مثال زیر توجه کنید.** **مثال:** یک شخص نزدیک بین بدون آستیگماتیسم دارای نقطه دور ۱۰۰۰ cm و نقطه نزدیک ۱۵ cm است. (الف) چه تصحیحی باید چشم پزشک تجویز کند تا نقطه دور نزدیک بین را به بینهایت ببرد؟ (ب) با این تصحیح آیا این شخص نزدیک بین میتواند کتابی را که در نقطه نزدیک عادی، یعنی از چشم گرفته شده است بخواند؟ **حل:** (الف) با توجه به شکل ۴۷ و و استفاده از معادله عدسی ،نازک به ازای 00 - s و = -۱۰۰ cm ی داریم. **۱ - ۱۰۰ 8 + f یا + S S' f** که از آن به دست میآوریم ۱۰۰cm - = f. بنابراین عدسی عینک تصحیح کننده باید دارای فاصله کانونی ۱۰۰ باشد. چشم پزشک باید عینکی با تصحیح ۱۰۰۰ - دیوپتر (۱۰۰) تجویز کند. (ب) با توجه به شکل ۷-۴ ز و باز هم استفاده از معادله عدسی نازک به ازای ۱۰۰ - = f و s = ۲۵cm تصویر مجازی به صورت زیر به دست می آید: **۱ ۱ + ۲۵ S - ۱۰۰ یا ۱ ۱ + S S f** پس از حل داریم ۲۰ - = . بدین ترتیب تصویر مجازی حروف کتابی که در ۲۵ = s گرفته شده است توسط عینک در فاصله ۲۰ در جلو چشم تشکیل می شود. چون این شخص ## خطاهای شکست و تصحیح آنها نزدیک بین می تواند اشیائی را که تا فاصله ۱۵ cm به چشم نزدیک اند به وضوح ببیند، تصویر مجازی حروف کتاب که در فاصله ۱۲۰ تشکیل شده است بدون اشکال دیده میشود. در واقع با استفاده از / + / = / به ازای ۱ - - s نقطه نزدیک نزدیک بین برای این شخص و f = - ۱۰۰cm، معلوم میشود که اشیاء را میتوان تا s = ۱۷٫۶cm به چشم نزدیک کرد و باز هم آنها را به وضوح دید. **A** **دور بینی**: چشم دوربین عموماً کوتاه تر از چشم عادی است. در حالی که چشم نزدیک بین که درازتر از چشم عادی است در دستگاه اپتیکی خود دارای همگرایی بیش از حد است و احتیاج به عدسی واگرا برای تصحیح شکست زیادی خود دارد. چشم دوربین که کوتاه تر از چشم عادی است دارای همگرایی کمتر از حد است و احتیاج به عدسی همگرا برای افزایش شکست دارد. نمودارهای شکل ۷-۵ مشابه با نمودارهای شکل ۷-۴، نقایص و تصحیح مربوط به چشم دوربین را نشان می دهند. در شکل ۷-۵ الف نور ناشی از شیء دور وارد چشم آسوده میشود و پشت شبکیه متمرکز می شود و باعث دید پخشیده میشود. نقطه کانونی پشت شبکیه را به عنوان نقطه دور دوربین در نظر میگیرند. شکل ۷-۵ ب نشان میدهد چشم دوربین برای دید واضح اشیاء دور باید و میتواند تطابق کند. در شکل ۷-۵ ج دیده میشود که برای دید واضح نقطه نزدیک دوربین دورتر از نقطه نزدیک عادی است بنابراین اشیائی که نزدیکتر از نقطه نزدیک دوربین واقع شده اند خارج از میزان هستند حتی با تطابق کامل. دو اندازه تصحیح برای نقطه دور و نقطه نزدیک با عینک مثبت مناسب روی چشم در شکل ۷-۵ د و ه نشان داده شده اند. چشم تصحیح شده اکنون اشیاء دور را بدون تطابق واضح میبیند و در نقطه نزدیک عادی اشیاء را با تطابق کامل واضح میبیند. **در مثال زیر خواهیم دید که چگونه عینک سازان میتوانند توان عینک لازم برای تصحیح دید دوربین را محاسبه کنند.** **مثال:** تشخیص داده شده است که یک شخص دوربین دارای نقطه نزدیک در ۱۰ cm است. چه توان تصحیحی برای عینک لازم است تا به این شخص امکان دهد اشیائی را که به نقطه نزدیک عادی، فاصله ۲۵ cm از چشم آورده میشوند ببیند؟ **حل:** با توجه به شکل ۷-۵ه و استفاده از معادله عدسی ،نازک به ازای s = ۲۵ cm و cm ۱۵۰ - - ای میتوانیم فاصله کانونی عدسی لازم را به صورت زیر محاسبه کنیم. **۱ + S F یا ۲۵+ ۱ ۱ - ۱۵۰ ==End of OCR for page 24== ## لیزر درمانی نقایص چشم تمام مسائل چشم را نمیتوان مانند نقایص ساختاری که در بالا از آنها بحث کردیم با روشهای اپتیکی توسط عینکهای مناسب حل کرد. بعضی اختلالات اندامی وجود دارند که مستلزم معالجه اساسی از جمله غالباً جراحی هستند. لیزر که در فصل ۲۱ از آن بحث میکنیم، به عنوان ابزاری قوی در اتاق عمل پدیدار شده است و استفاده از آن در معالجه نقایص عمده چشم موفقیت آمیز بوده است. **باریکه های لیزری هم به صورت موج پیوسته و هم به صورت تپ، برای معالجه آب سیاه خونریزی شبکیه ،واگنی ،لکه زرد جداشدگیهای شبکیه و غشاهای درون چشمی کدر شده کار برد رایج دارند. آب سیاه گوشه ای که مشخصه آن افزایش فشار مایع داخل چشم است و منجر به کوری تدریجی میشود با لیزرهای آرگون (A) و نئودیمیم ایتریم آلومينيم لعل (Nd : YAG) معالجه می شود.** این معالجه عبارت است از اصلاح معایب ساختاری در چشم که باعث افزایش فشار میشوند با استفاده از باریکه لیزری برای باز کردن مجاری گرفته یا ایجاد مجاری جدید برای زهکشی بهتر بین اتاقکهای چشم از لیزر همچنین برای معالجه آسیبهای شبکیه ای ناشی از دیابت که علت عمده کوری است به طور مؤثری استفاده میشود. برای از بین بردن این نوع اختلالات اندامی از انرژی گرمایی باریکه لیزری برای ایجاد هزاران سوختگی یا جوش کوچک در پشت شبکیه استفاده میشود و در نتیجه جلو رشد مضر یا رشد عروق خونی ناخواسته جدید پدیده رگ دار شدن گرفته میشود. **از

Use Quizgecko on...
Browser
Browser