توسيع جسدي والعقلي في المراهقة PDF

Summary

يُقدم هذا المستند نظرةً شاملةً حول مراحل النمو الجسدي والعقلي في فترة المراهقة. يتناول الموضوع النظريات المختلفة حول المراهقة، مثل نظرية فرويد، مع التركيز على دور العوامل البيولوجية والاجتماعية في تشكيل شخصية المراهق. يُسلط الضوء على الاختلافات والتغيرات الأساسية خلال هذه المرحلة الحاسمة من التطور.

Full Transcript

‫رشد جسمانی و شناختی در نوجوانی‬ ‫دکتر مهرنسا شهابی‬ ‫‪ ‬چیزی که در نوجوانان دوست دارم این است که آنها هنوز سخت و‬ ‫انعطاف پذیر نشده اند‪.‬همه ما انعطاف ناپذیری را با استقامت و‬ ‫پایداری اشتباه می گیریم‪.‬استقامت و پایداری الزم است اما نباید‬ ‫انعطاف پذیر باشد‪.‬‬ ...

‫رشد جسمانی و شناختی در نوجوانی‬ ‫دکتر مهرنسا شهابی‬ ‫‪ ‬چیزی که در نوجوانان دوست دارم این است که آنها هنوز سخت و‬ ‫انعطاف پذیر نشده اند‪.‬همه ما انعطاف ناپذیری را با استقامت و‬ ‫پایداری اشتباه می گیریم‪.‬استقامت و پایداری الزم است اما نباید‬ ‫انعطاف پذیر باشد‪.‬‬ ‫مقدمه‬ ‫‪ ‬نوجوانی ( دوازده تا بیست سالگی ) دوره ای است که مابین کودکی وبزرگسالی قرار دارد‪.‬‬ ‫‪ ‬نوجوانی تقریبا ‪۱۰‬سال طول می کشد‪.‬از ‪ ۱۱‬یا ‪ ۱2‬سالگی تا ‪ 22‬سالگی‪.‬‬ ‫تکالیف اساسی این دوره تقریبا مشابه می باشند‪:‬‬ ‫‪ ‬پذیرفتن بلوغ جنسی‪،‬‬ ‫‪ ‬فراگیری شیوه های تفکر بالغ‪،‬‬ ‫‪ ‬کسب استقالل مالی و عاطفی‪،‬‬ ‫‪ ‬آموختن روش هایی پخته تر برقراری ارتباط با همساالن هر دو جنس‬ ‫‪ ‬تشکیل هویت یعنی درک معینی از این که او از لحاظ جنسی ‪،‬اخالقی ‪،‬سیاسی و شغلی‬ ‫کیست‪.‬‬ ‫‪ ‬بلوغ جنسی‬ ‫‪ ‬توانایی تفکر انتزاعی را به همراه دارد که زمینه ی جدیدی را برای یادگیری آماده می سازد‪.‬‬ ‫‪ ‬نشانه های ورود به دوران بزرگسالی‪:‬‬ ‫‪ ‬از نظر قانونی‪:‬‬ ‫‪ ‬از نظر جامعه شناختی‪:‬‬ ‫‪ ‬از نظر روانشناختی‪ :‬رسش شناختی‪.‬رسش هیجانی(پی بردن به هویت خود‪ ،‬استقالل از والدین‪،‬‬ ‫دستیابی به نظامی از ارزش ها‪ ،‬برقرار رابطه)‬ ‫‪.1‬دیدگاه زیستی‪:‬‬ ‫‪ ‬روسو‪:‬‬ ‫‪ ‬در قرن نوزدهم مفتقد بود که آشوب زیستی بلوغ موجب افزایش هیجان پذیری‪ ،‬تعارض و سرپیچی از‬ ‫بزرگساالن می شود‪.‬‬ ‫‪ -2 ‬استانلی هال‪:‬‬ ‫‪ ‬مطالعه علمی مفاهیم نوجوانی توسط “استنلی هال” پدر روانشناسی بلوغ و نوجوانی آغاز شد‪.‬‬ ‫‪ ‬هال‪ ،‬اولین روانشناسی بود که با استفاده از پرسشنامه‪ ،‬اطالعات مفصلی در باره کودکان و نوجوانان بدست آورد‪.‬‬ ‫‪ ‬دیدگاه هال براساس نظریه ی تکامل داروین می باشد‪.‬‬ ‫ مفاهیم مطرح شده توسط استنلی هال در مورد نوجوانی عبارتند از‪:‬‬ ‫‪-۱‬طوفان وفشار‪:‬نوجوانی با احساس های متناقض‪،‬تحریک فیزیولوژیکی وعواطف پر تنش همراه می شود‪.‬‬ ‫به عبارت دیگراین مرحله طوفانی رشد ‪،‬به دوره ای شباهت دارد که انسان ها از موجودات وحشی به افراد متمدن تکامل‬ ‫یافته اند‪.‬‬ ‫‪-2‬تولد دوباره‪:‬در نوجوانی تکامل یافته ترین خصوصیات انسانی و اولین ویژگی های تمدن انسانی ظاهر می شود‪.‬بنابراین‬ ‫روش تربیتی که درباره نوجوانی به کار می رودبسیار حائز اهمیت است‪.‬‬ ‫‪-۳‬پدیده باززیستی‪:‬موجود زنده در طول حیات خود‪،‬مراحل مشابهی از تاریخ تحول انسانی را سپری می کند‪.‬هال معتقد‬ ‫بود که تغییرات فیزیولوژیکی مسیر رشد ‪،‬تکامل و نحوه ی رفتار انسان ها را مشخص می کند‪.‬‬ ‫‪ -3‬فروید‪:‬‬ ‫‪ ‬زیگموند فروید نیز بر طوفانی بودن سال های نوجوانی تاکید کرده است و نوجوانی را مرحله ی تناسلی نامیده است‪.‬‬ ‫‪ ‬فروید معتقد است که جوانان از سرنوشت زیستی خود پیروی می کنند‪ ،‬تولید مثل و بقای گونه‪.‬‬ ‫‪ ‬دوره ای که طی آن سائق های غریزی از نو برانگیخته می شوند‪ ،‬به ناحیه ی تناسلی بدن انتقال می یابند و تعارض‬ ‫روانی ‪ ،‬رفتار بی ثبات و غیر قابل پیش بینی را به بار می آورند‪.‬‬ ‫‪ ‬وی معتقد است که پیامد طبیعی طغیان زیستی بلوغ جنسی‪،‬افزایش تهییج پذیری‪،‬تعارض و مخالفت با بزرگساالن‬ ‫است‪.‬بنابراین دیدگاه های روسو‪ ،‬هال و فروید بر عوامل زیستی تاکید می کنند نه عوامل محیطی‪.‬‬ ‫‪ -4‬آنا فروید‪:‬‬ ‫‪ ‬نظریه پدر خود را به نوجوانی گسترش داد‪.‬‬ ‫‪ ‬نوجوانی" آشفتگی رشد" همگانی است که مبنای زیستی دارد‪.‬‬ ‫‪ -2‬دیدگاه اجتماعی‪:‬‬ ‫‪ ‬برداشت طوفان و استرس اغراق آمیز است‪.‬میزان آشفتگی از کودکی تا نوجوانی فقط ‪ 2‬درصد افزایش می یابد و بعدا به اندازه‬ ‫جمعیت بزرگساالن می رسد(‪ 2۰‬درصد)‪.‬‬ ‫‪ ‬مارگارت مید‬ ‫‪ ‬نقش عوامل زیست شناختی را در رشد آدمی نفی نمی کند اما تاکید او بر نقش نهاد های فرهنگی در شکل گیری رفتار کودکان و‬ ‫نوجوانان بود‪.‬‬ ‫‪ ‬او مفاهیم «جبرگرایی فرهنگی » و «نسبیت گرایی فرهنگی» را مطرح کرد‪.‬‬ ‫‪ ‬این مفاهیم به رشد شخصیت های مختلف در فرهنگ های مختلف اشاره دارند‪.‬‬ ‫‪ ‬او یک انسان شناس بود و به جزایر ساموا جهت انجام فعالیت هایی سفر کرد‪.‬‬ ‫‪ ‬او به این نتیجه رسید که در جزایر ساموا‪ ،‬روابط اجتماعی آسان گیرو آزاد اندیشی در مسائل جنسی در نوجوانی وجود دارد‪.‬در‬ ‫نتیجه احتماال نوجوانی لذت بخش ترین دوره زندگی افراد ساموایی است‪.‬‬ ‫‪ ‬او معتقد بود که محیط اجتماعی ‪،‬مسئول تمامی تجربیات نوجوانان است‪.‬‬ ‫‪.3‬دیدگاه متعادل‪:‬‬ ‫‪ ‬نوجوانی حاصل هردو نیروی زیستی و اجتماعی است‪.‬‬ ‫‪ ‬تغییرات زیستی همگانی هستند‪.‬به طوری که در همه ی نخستی ها (پریمان ها) و همه ی فرهنگ ها یافت می شوند‪.‬‬ ‫‪ ‬این فشارهای درونی و انتظارات اجتماعی همراه با آن که فرد جوان رفتار های بچگانه را کنار می گذارد‪،‬روابط میان‬ ‫فردی جدیدی برقرار می کند و مسئولیت بیشماری را می پذیرد‪ ،‬در همه نوجوانان موجب لحظه های بال تکلیفی‪،‬‬ ‫خودناباوری و ناامیدی می شود‪.‬‬ ‫‪ ‬درعین حال مدت نوجوانی از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است‪.‬در جوامع ساده تر دوره انتقال به بزرگسالی‬ ‫کوتاهتر است‪.‬‬ ‫‪ ‬بررسی ‪ ۱۸۶‬فرهنگ روستایی معلوم کرده است که تقریبا همه ی آنها بین کودکی وبزرگسالی‪ ،‬یک مرحله ی میانی‪،‬‬ ‫هرچند کوتاه دارند‪.‬‬ ‫‪ ‬در جوامع صنعتی که مشارکت و موفقیت در زندگی اقتصادی به چندین سال تحصیالت نیاز دارد‪ ،‬دوره ی نوجوانی‬ ‫طوالنی تر می شود‪.‬‬ ‫‪ ‬چون جوانان باید برای زندگی شغلی پربار آماده شوند‪ ،‬معموال سال های بیشتری به والدین وابسته هستند و‬ ‫ارضای جنسی خود را به تعویق می اندازند‪.‬‬ ‫‪ ‬روت بندیکت معتقد است که مشکل نوجوانان به «پیوستگی»یا «ناپیوستگی»نقش فرهنگی آن ها بستگی دارد‬ ‫ در بعضی جوامع میان نقش دوران کودکی وبزرگسالی نوعی پیوستگی به چشم میخورد‪.‬‬ ‫‪ ‬مثال دختر بچه ها ‪،‬کنار مادر خود به قالیبافی یا صنایع دستی دیگری مشغول می شوندو در سنین نوجوانی و‬ ‫بزرگسالی با همین شغل به زندگی ادامه می دهند‪.‬‬ ‫‪ ‬اما در بعضی جوامع مثل جوامع صنعتی‪ ،‬بین نقش دوران کودکی و بزرگسالی فاصله زیادی وجود دارد‬ ‫‪ ‬کودکان در این جوامع باید اکثر آموخته های دوران کودکی را کنار گذاشته و نقش های جدیدی ایفا کنند‪.‬‬ ‫بلوغ‪ :‬پایان کودکی‬ ‫ بلوغ‪ ،‬مرحله ای از زندگی است که فرد در آن به تکامل جنسی و قابلیت تولید مثل می رسد‪.‬تغییرات بلوغ جنسی به دو نوع‬ ‫تقسیم می شود‪:‬‬ ‫ رشد کامل بدن‬ ‫ رسش ویژگی های جنسی‬ ‫از ‪ 5‬تا ‪ 9‬سالگی ابتدا غدد فوق کلیوی(آدرنال) مقدار زیادی آندروژن ترشح می کند‪.‬باعث رشد موهای زهار‪ ،‬زیربغل و صورت‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫ عالئم بلوغ در دختران‪:‬‬ ‫حدود ‪9‬تا‪۱۰‬سالگی آغاز می گردد و در ‪۱۳‬تا‪۱۴‬سالگی به تکامل می رسد‪.‬تخمدان ترشح استروژه را آغاز می کند‪.‬‬ ‫دختر ها که از زمان پیش از تولد ‪ ،‬رسش جسمانی پیشرفته ای دارند به طور متوسط ‪2‬سال زودتر از پسرها بالغ می شوند‪.‬‬ ‫ عالئم بلوغ در پسران‬ ‫در ‪۱2‬سالگی آغاز می گرددو در ‪۱۶‬سالگی به تکامل می رسد‪.‬بیضه ها ترشح تستسترون را افزایش می دهند‪.‬‬ ‫ خصوصیات اولیه جنسی‪:‬‬ ‫‪ ‬رشد اندام هایی که رابطه مستقیم با تولید مثل دارند‪ ،‬مثل رحم دختران و غده پروستات در پسران‪.‬‬ ‫ خصوصیات ثانویه جنسی‪:‬‬ ‫‪ ‬ویژگی های فیزیولوژیکی که رابطه مستقیم با تولید مثل ندارند‪ ،‬مثل رشد سینه در دختران و تغییر طنین‬ ‫صدای پسران‪.‬‬ ‫دوره های نوجوانی‬ ‫ اوایل نوجوانی (‪۱۱‬تا‪۱۴‬سالگی) در این دوره تغییرات بلوغ سریع است‪.‬‬ ‫ اواسط نوجوانی (‪۱۴‬تا‪۱۷‬سالگی) تغییرات بلوغ اکنون تقریبا کامل شده اند‪.‬‬ ‫ اواخر نوجوانی (‪۱۷‬تا‪2۰‬سالگی) نوجوانان کامال ظاهر بزرگسالی کسب می کنند و‬ ‫انتظار دارند که نقش های بزرگسالی را برعهده بگیرند‪.‬‬ ‫ جهش نموی نوجوانی‪:‬‬ ‫‪ ‬به تغییرات چشمگیرقد و وزن در نوجوانی اطالق می گردد که آغاز آن به طور متوسط در دختران در‬ ‫‪۱۰‬سالگی است و در پسران حدودا ‪۱۳-۱2‬سالگی است‪.‬‬ ‫‪ ‬جهش نموی معموال ‪ 2‬سال طول می کشد و بعد فرد به بلوغ می رسد‪.‬‬ ‫‪ ‬اولین نشانه بیرونی بلوغ جنسی ‪ ،‬همین افزایش سریع قد و وزن می باشد‬ ‫‪ ‬دختران در ‪۱5-۱۴‬سالگی و پسران در ‪ ۱۸‬سالگی به قد نهایی خود می رسند‪.‬‬ ‫ غده هیپوفیز (غده رهبر)‬ ‫‪ ‬توسط هیپوتاالموس اداره می شود‪.‬‬ ‫‪ ‬هورمون رشد ‪GH‬تولید می کند‪.‬‬ ‫‪ ‬اگر غده هیپوفیز کمتر از مقدار طبیعی ترشح کندکوتاه قد می شود‪.‬‬ ‫‪ ‬ترشح هورمون رشد ()‪GH‬و تیروکسین‪،‬به افزایش فوق العاده ی اندزه ی بدن و رسش استخوان بندی منجر می‬ ‫شود‪.‬‬ ‫‪ ‬هورمون محرک غده تیروئید ‪ TSH‬است‪.‬‬ ‫‪ ‬اگر فعالیت غده تیروئید در دوران کودکی ضعیف باشد‪،‬فرد دچار عقب ماندگی ذهنی می گردد‪.‬‬ ‫‪ ‬اما اگر در بزرگسالی ضعیف باشد‪ ،‬منجر به عقب ماندگی ذهنی نمی شود بلکه فرد را دچار کندی وسستی می‬ ‫گرداند‪.‬‬ ‫ هورمون های جنسی‬ ‫‪ ‬رسش جنسی را کنترل می کنند‪.‬‬ ‫‪ ‬اگرچه استروژن ها‪،‬هورمون های زنانه آندروژن ها هورمون های مردانه هستند‪،‬اما هردوهورمون در‬ ‫مردو زن وجود دارد‪،‬ولی مقدار آن ها متفاوت است‪.‬‬ ‫‪ ‬ترشح مقدار زیادی هورمون آندروژن به نام تستسترون در بیضه ها منجر به آغاز و رشد اندام های‬ ‫جنسی در پسران می شود‪.‬‬ ‫‪ ‬تولیدهورمون های استروژن و پروژسترون در تخمدان ها منجر به رشد پستان ها‪ ،‬اندام ها جنسی زنانه‬ ‫‪،‬کنترل چرخه عادت ماهیانه می شود‪.‬‬ ‫‪ ‬استروژن ها در هردو بخش ‪،‬ترشح هورمون رشد را افزایش می دهند و همراه با آندروژن ‪ ،‬افزایش تراکم‬ ‫استخوانی تحریک می کنند‪.‬‬ ‫غدد فوق کلیوی‬ ‫‪ ‬ترشح هورمون های شبه آندروژن در غدد فوق کلیوی دختران‪ ،‬منجر به جهش نموی و رشد موهای بدن‬ ‫می گردد‪.‬‬ ‫‪ ‬هرچقدر که دختران به بلوغ نزدیک شوند نسبت استروژن به آندروژن در بدن آنها افزایش می یابد‪،‬‬ ‫‪ ‬اما هرچه که پسران به بلوغ نزدیک تر می شوند نسبت آندروژن به استروژن در بدن افزایش می یابد‪.‬‬ ‫تناسب بدن‬ ‫‪ ‬در نوجوانی‪ ،‬روند رشد سری ‪ -‬پایی نوباوگی و کودکی برعکس می شوند‪.‬‬ ‫‪ ‬در ابتدا رشد دست ها و پاها وبعد تنه شتاب می گیردکه افزایش قد نوجوانان را توجیه می کند‪.‬به همین علت‬ ‫است که نوجوانان معموال ابتدا با قواره وبی تناسب به نظر می رسند‪.‬‬ ‫‪ ‬پاهای دراز با دست و پای خیلی بزرگ‪.‬‬ ‫‪ ‬در تاسی بدن نیز تفاوت های جنسی زیادی دیده میشودکه علت آن ‪،‬تاثیر هورمون های جنسی براستخوان‬ ‫بندی است‪.‬‬ ‫‪ ‬شانه های پسر ها نسبت به ران ها ‪،‬پهن تر هستند‪.‬در حالی که ران های دخترها نسبت به شانه و کمر پهن تر‬ ‫هستند‪.‬‬ ‫‪ ‬البته در نهایت پسرها از دخترها بزرگ تر می شوند و پاهای آنها در مقایسه با باقی بدن بلندتر می شود‪.‬‬ ‫‪ ‬علت اصلی آن این است که پسرها ‪ ۳‬سال بیشتر رشد پیش نوجوانی دارند و این زمانی است که پاها سریع تر‬ ‫رشد میکنند‪.‬‬ ‫‪ ‬ترکیب عضله – چربی‬ ‫‪ ‬در حدود‪۸‬سالگی به دست ها‪،‬پاها وتنه دخترها چربی اضافه می شود‬ ‫‪ ‬این روند بین‪۱۱‬تا‪۱۶‬سالگی شتاب می گیرد‪.‬در مقابل چربی دست و پای پسرها کاهش می یابد وجای آن را عضله‬ ‫می گیرد‪.‬‬ ‫ رسش جنسی در دخترها‬ ‫‪ ‬دامنه سنی نخستین قاعده گی از‪5/۱۰‬تا‪5/۱5‬سالگی نوسان دارد‪.‬‬ ‫‪ ‬طبیعت‪،‬رسش جنسی را به تعویق می اندازدتا این که بدن دختر به قدر کافی برای حاملگی بزرگ شود‪.‬‬ ‫‪ ‬نخستین قاعده گی بعد از اوج جهش قد روی می دهد‪.‬‬ ‫‪ ‬تا‪۱2‬الی‪۱۸‬ماه بعد از نخستین قاعده گی ‪،‬چرخه ی قاعده گی اغلب بدون آزاد شدن تخمک از تخمدان ها صورت می‬ ‫گیرد‪.‬‬ ‫رسش جنسی در پسرها‬ ‫‪ ‬وقتی که جهش رشد به اوج خود می رسد (‪۱۴‬سالگی)‪ ،‬بزرگ شدن بیضه ها و آلت تقریبا کامل شده ‪،‬موی‬ ‫صورت و بدن نمایان می شود‪.‬‬ ‫‪ ‬شاخص دیگر رسش جسمانی مرد‪،‬کلفت شدن صداست‪.‬‬ ‫‪ ‬در حدود ‪5/۱۳‬سالگی‪،‬نخستین انزال روی می دهد‪.‬‬ ‫‪ ‬منی برای مدتی حاوی تعدادی اسپرم زنده است‪.‬بنابراین پسرها نیز مانند دخترها ‪،‬در آغاز یک دوره ی‬ ‫کاهش ناباروری دارند‪.‬‬ ‫‪ ‬تفاوت های فردی و گروهی در آغاز بلوغ‬ ‫‪‬‬ ‫ وراثت تا اندازه ای در جدول زمانی رسش بلوغی نقش دارد‪،‬‬ ‫‪ ‬دوقلوهای یک تخمکی به فاصله یک یا دو ماه پس از یکدیگر به نخستین قاعده گی می رسند‪،‬‬ ‫‪ ‬دوقلوهای دوتخمکی تقریبا ‪۱2‬ماه بایگدیگر اختالف دارند‪.‬‬ ‫‪ ‬تغذیه و ورزش در این امر دخالت دارد‪.‬‬ ‫‪ ‬در زنان افزایش سریع وزن و چربی بدن‪،‬رسش جنسی را تحریک می کند‪.‬‬ ‫‪ ‬قاعده گی در دخترهایی که ورزش را در سنین اولیه آغاز می کنند یا خیلی کم غذا می خورند و درصد چربی‬ ‫پایینی دارند‪،‬خیلی به تاخیر می افتد‪.‬‬ ‫‪ ‬در مقابل قاعدگی دختر های چاق زود شروع می شود‪.‬این امر به پروتئین لپتین مربوط است که هورمون ترشح‬ ‫شونده از بافت چربی است و برای شروع بلوغ ضروری است‪.‬‬ ‫‪ ‬لپتین‪ ،‬هیپوتاالموس را تحریک می کند که به هیپوفیز عالئمی ارسال کند و آن عالئمی به غدد جنسی برای‬ ‫افزایش هورمون های جنسی ارسال می کند‬ ‫‪ ‬درمناطق مختلف جهان‪،‬مرتبه ی اجتماعی –اقتصادی متفاوت نیز در رشد بلوغ جنسی نقش مهمی دارد‪.‬‬ ‫‪ ‬وراثت احتماال نقش ناچیزی دارد‪ ،‬چراکه نوجوانانی که اصل و نصب ژنتیکی بسیار متفاوتی دارند و در شرایط‬ ‫مرفه مشابهی زندگی می کنند‪ ،‬از نظر جدول زنانی بلوغ جنسی به یکدیکر شبیه هستند‪.‬‬ ‫‪ ‬در عوض سالمت جسمانی‪ ،‬نقش عمده ای دارد‪.‬‬ ‫‪ ‬در نواحی فقر زده که تغذیه و بیماری عفونی شایع است‪ ،‬نخستین قاعده گی بسیار به تاخیر می افتد‪.‬‬ ‫‪ ‬تغییرنسلی‪ ،‬در زمانبندی بلوغ جنسی‪ ،‬از نقش سالمت جسمانی در رشد نوجوانان‪ ،‬حمایت بیشتری می کند‪.‬‬ ‫‪ ‬در کشورهای صنعتی‪ ،‬سن قاعده گی از ‪۱۸۶۰‬تا‪۱9۷۰‬تقریبا‪ ۳‬تا‪ ۴‬ماه درهردهه کاهش یافته است‬ ‫ چراکه تغذیه ‪،‬مراقبت بهداشتی ‪،‬بهداشت عمومی وکنترل بیماری های عفونی در این مقطع زمانی بهبود یافته‬ ‫است‪.‬‬ ‫بلوغ زودرس و دیررس در پسران‬ ‫‪ ‬پسرانی که بلوغ زود رس دارند‪ ،‬در میان همساالن خود محبوبترند واحتمال رهبری آنان در گروه همساالن بیشتر‬ ‫است‬ ‫‪ ‬در عین حال این پسران آرامتر و باوقارترند واعتماد به نفس بیشتری دارند‪.‬‬ ‫‪ ‬به عکس پسرانی که بلوغ دیر رس دارند‪ ،‬غالبا احساس بی کفایتی ‪ ،‬طرد شدگی و سلطه پذیری نشان می دهند‪.‬‬ ‫‪ ‬این پسران متکی تر و پرخاشجوتر واحساس امنیت کمتری می کنند‪.‬‬ ‫‪ ‬علیه والدین خود بیشتر عصیان می کنند وبرای خود ارزش کمتری قائلند‪.‬‬ ‫‪ ‬معموال این پسران با حرف زدن زیاد و رفتارهای تکانشی‪ ،‬خواهان جلب توجه بیشتری هستند‪.‬‬ ‫‪ ‬پسرانی که بلوغ زود رس دارند‪ ،‬در عملکردهای آموزشی امتیازهای بیشتری کسب می کنند‪.‬ولی به نظر نمی رسد‬ ‫که این برتری همواره ادامه یابد‪ ،‬چرا که با ورود به دوران بزرگسالی ‪ ،‬این امتیازها کمرنگ تر می شوند‪.‬‬ ‫‪ ‬در مجموع پسران تمایل بیشتری به بلوغ زودرس دارند و اگر زودتر به سن بلوغ برسند‪ ،‬به علت قدرت بدنی‬ ‫بیشتردر ورزش و رهبری گروه موفق تر خواهند بود‪.‬‬ ‫‪ ‬از آن جایی که دختران ‪ ،‬زودتر به سن بلوغ می رسند‪ ،‬پسرانی که بلوغ زود رس دارند‪ ،‬از لحاظ شخصیت با‬ ‫دختران همسن خود ‪ ،‬وجه اشتراک بیشماری احساس می کنند‪.‬‬ ‫‪ ‬همچنین بلوغ زود رس برای پسران‪ ،‬صرفا امتیازهای مثبت به دنبال ندارد ‪ ،‬چراکه ممکن است اطرافیان به‬ ‫علت جثه ی بزرگتر‪ ،‬مسئولیت بیشتری را به آنها محول کنند یا از آن ها انتظارهای بیشتری داشته باشند‬ ‫‪ ‬برای وفق دادن خود با تغییرات نوجوانی ‪ ،‬از لحاظ زمانی فرصت کمتری دارند و مجبورند که خود را سریع تر‬ ‫با تغییرات بلوغ منطبق کنند‪.‬‬ ‫‪ ‬اما پسرانی که بلوغ دیررس دارند‪ ،‬با اینکه نشانه های بیشتری از رفتارهای کودکانه دارند‪ ،‬فرصت بیشتری‬ ‫برای وفق دادن خود با تغییرات سنی این دوره خواهند داشت‪.‬به همین علت ممکن است در دراز مدت با‬ ‫مسائل زندگی خود بهتر کنار آیند‪.‬‬ ‫بلوغ زود رس و دیرس در دختران‬ ‫‪ ‬آنچه مشخص است این است که برخالف پسران‪ ،‬بسیاری از دختران تمایلی به بلوغ زود رس ندارند‪ ،‬بلکه خواهان آنند‬ ‫که بلوغ به موقع داشته باشند‬ ‫‪ ‬شواهد نشان می دهد که دختران با بلوغ زود رس درون گراتر وخجالتی ترند و از رفتار اجتماعی ضعیفتری ‪،‬برخودارند‪.‬‬ ‫‪ ‬بلوغ زودرس احتمال دارد با ژنی که مسئول تجزیه هورمون تستسرون است مرتبط باشد‪.‬‬ ‫‪ ‬پژوهش ها نشان می دهند که آن ها عزت نفس پایینتری دارند ونسبت به جثه شان از نگرش کم و بیش منفی تر‬ ‫برخوردارند‪.‬‬ ‫‪ ‬در مورد این دختران‪،‬گاهی نگرش های خاصی نیز به وجود می آید‪.‬مثال بسیاری از والدین و معلمان ‪ ،‬آن ها را بدون دلیل‬ ‫کافی از لحاظ جنسی فعال تر می پندارند‪.‬‬ ‫‪ ‬ممکن است سخت گیری ها و محدودیت های بیشتری اعمال کنند‪.‬‬ ‫‪ ‬این گونه دختران ممکن است در یابند که بیشتر مورد توجه دیگران قرار می گیرند‪.‬‬ ‫‪ ‬در بسیاری از موارد‪ ،‬این دختران برای کاهش جلب توجه ‪ ،‬ممکن است رفتارهای خاصی انجام دهند‪.‬‬ ‫‪ ‬در میان جمع کفش های تخت می پوشند یا خمیده راه می روند‪.‬‬ ‫‪ ‬در واقع روبه رویی دختران با مسائل یاد شده ‪ ،‬به آن ها کمک می کند تا با مشکالت آتی زندگی بهتر کنار آیند‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫ با اینکه دختران زود رس با شروع سریع جهش رشدی گوشه گیر تر و درونگراتر می شوند‪ ،‬ولی به تدریج از دوره ی‬ ‫راهنمای به بعد ‪،‬محبوبیت بیشتری کسب می کنند‬ ‫‪ ‬در بسیاری از موارد توسط دختران دیگر به عنوان الگویی برای همانند سازی انتخاب می شوند‪.‬‬ ‫‪ ‬دخترانی که بلوغ دیررس دارند‪ ،‬همانند پسران دیر رس ‪ ،‬در مورد رشد جسمانی خود دچار اضطراب ونگرانی می شوند‪.‬‬ ‫‪ ‬با این وجود‪ ،‬تاثیر روانی بلوغ زود رس در دختران نوجوان به شدت پسران نیست‪.‬‬ ‫‪ ‬البته باید در نظر داشت که یافته های ذکر شده‪ ،‬در همه ی جوامع صادق نیست‬ ‫رشد اجتماعی در نوجوانی‬ ‫‪ ‬در ابتدای نوجوانی‪ ،‬دستهها یا گروههای همساالن اهمیت زیادی پیدا میکنند‪.‬‬ ‫‪ ‬نوجوان میکوشد گروه همساالن‪ ،‬او را بپذیرد و خود نقشهایی را در گروه میپذیرد‪.‬‬ ‫‪ ‬گرچه به نظر مساعد و تایید بزرگساالن نیاز فراوان دارد‪ ،‬اما بیشتر وقت خود را با دوستان و همساالن میگذراند و‬ ‫اندیشهها و قوانین آنها را به معیارهای والدین و بزرگساالن دیگر ترجیح میدهد‪.‬‬ ‫‪ ‬نوجوان یاد میگیرد که چگونه خود را با شخصیتهای مختلف اطراف خویش سازگار کند و راه و رسم‬ ‫دفاع از خود و مبارزه برای کسب و حفظ حقوق خویش در اجتماع را فرامیگیرد‪.‬‬ ‫‪ ‬روابط دوستانه باعث ایجاد انتظار حمایت‪ ،‬تشویق و ترغیب و بازخورد گرفتن از دیگران میشود و این امر‬ ‫به نوبه خود احساس کامل بودن و جذاب بودن و ارزشمند بودن را در فرد ایجاد میکند‪.‬‬ ‫‪ ‬این دوستیها باعث میشود که فرد اطالعات و انگیزشهای جالبی از دیگران به دست آورد‪ ،‬به هیجانات‬ ‫خود پاسخ دهد و سرگرمی مناسبی برای خود داشته باشد‪.‬‬ ‫بلوغ هیجانی‬ ‫‪ ‬بحرانها و هیجانات دوران بلوغ ناشی از ارگانیسم جسمی و درونی است‪.‬‬ ‫‪ ‬نوجوان هیجانی تر می شود ولی نشانه ناسازگاری نیست‪.‬‬ ‫‪ ‬بحران با هیجان تفاوت زیادی دارد‪ ،‬هیجان ناشی از واکنش خوب و مثبت است نه عدم سازگاری‪.‬‬ ‫‪ ‬تعارضهای ناشی از اختالف سلیقهها و تفاوت برداشتها بین نوجوان و دیگران‪ ،‬موجب بروز خشم و‬ ‫عصیانگری نوجوان بیتجربه میشود‪.‬‬ ‫روابط والد‪-‬فرزند‬ ‫‪ ‬بلوغ جنسی با افزایش تعارض والد –فرزند ارتباط دارد‪.‬‬ ‫‪ ‬پژوهشگران معتقدند که این ارتباط ‪،‬ارزش انطباقی دارد‪.‬‬ ‫‪ ‬در بین نخستی های غیر انسان‪ ،‬معموال عضو جوان در حد بلوغ جنسی‪ ،‬گروه خانه را ترک می کند‪.‬‬ ‫‪ ‬در میان انسان ها جایگزین مدرنی برای جدایی جسمانی پدیدار گشته است‪ :‬فاصله گیری روانی‬ ‫بین والدین و فرزندان‪.‬‬ ‫‪ ‬بعضی از نوجوانانی که به والدینشان عالقه دارند غالبا با سوءظن‪ ،‬بیاعتمادی‪ ،‬خشم و برافروختگی‬ ‫واکنش نشان میدهند‪.‬‬ ‫‪ ‬شکایت دارند که بزرگترها آنها را درک نمیکنند و با آنان رفتار منصفانهای ندارند‪.‬‬ ‫‪ ‬این دسته از نوجوانان بسیار حساس و زودرنجاند‪.‬‬ ‫‪ ‬به همین دلیل هنگام خشم و ترس و عشق و دلدادگی تسلط خود را از دست میدهند و به اصطالح‬ ‫خود را میبازند‪.‬‬ ‫‪ ‬در خانوادههایی که آمادهتر و گرمتر هستند‪ ،‬اثری از خشونت و بحران نیست‪.‬‬ ‫دمدمی بودن‬ ‫‪ ‬پژوهش ها نشان می دهد که هرچه سطح هورمون بلوغ باالتر باشد‪،‬دمدمی بودن بیشتر است‬ ‫‪ ‬اما این رابطه خیلی نیرومند نیست در واقع خلق نوجوانان در مقایسه با خلق بزرگساالن ثبات کمتری‬ ‫دارد‪.‬‬ ‫‪ ‬همچنین آنها خیلی بیشتر از یک موقعیت به موقعیت دیگر جابه جا می شوند ونوسان خلق آن ها‬ ‫رابطه ی زیادی با این تغییرات دارد‪.‬‬ ‫‪ ‬درمجموع می توان گفت که عوامل موقعیتی با تاثیرات هورمونی ترکیب می شوند بر دمدمی بودن‬ ‫نوجوانان تاثیر می گذارند‪.‬‬ ‫اختالل های دوران نوجوانی‬ ‫‪.1 ‬نیازهای غذایی‬ ‫‪ ‬رایجترین مشکل غذایی نوجوانان «کمبودآهن» است‪.‬‬ ‫‪ ‬خستگی و تند خویی یک نوجوان ممکن است به علت کم خونی اوباشد‪ ،‬بنابراین معاینه ی پزشکی در چنین‬ ‫وضعیتی‪،‬ضرورت پیدا می کند‪.‬‬ ‫‪ ‬اغلب نوجوانان کلسیم کافی مصرف نمی کنند و دچار کمبود ریبوفالوین (ویتامین ) و منیزیم هستند که هردو به‬ ‫سوخت و ساز کمک می کنند‪.‬‬ ‫‪ ‬برخالف آنچه که والدین اعتقاد دارند‪ ،‬کودکان چاق در نوجوانی ‪ ،‬به ندرت از چاقی خود خالص می شوند‪.‬‬ ‫‪ -2‬اختالل های خوردن‬ ‫‪ ‬بی اشتهایی عصبی ( ‪)anorexia nervosa‬‬ ‫ بی اشتهایی عصبی‪،‬یک اختالل خوردن بسیار شدید است‪،‬که در نوجوانان به علت ترس وسواسی و نا بجا از چاق‬ ‫شدن به وجود می آی‬ ‫ باعث می شود که نوجوانان به خود شدیدا گرسنگی دهند‪.‬‬ ‫ اوج سن شروع این اختالل ‪۱۴‬تا‪۱۸‬سالگی است‪.‬‬ ‫ بی اشتهایی عصبی در بین نوجوانات خانواده های مرفه و محروم به طور برابر یافت می شود‪.‬‬ ‫ افراد مبتال به بی اشتهایی عصبی‪ ،‬حتی زمانی که بسیار سبک وزن هستند هم فکر می کنند که چاق هستند‬ ‫ برای کاهش وزن شدیدا به خود گرسنگی داده و ورزش می کنند‪.‬‬ ‫‪ ‬این افراد تصویر بدن بسیار تحریف شده ای دارند‪.‬‬ ‫‪ ‬افراد مبتال به این اختالل برای رسیدن به الغری عالی ‪25،‬تا‪5۰‬درصد وزن خود را کم می کنند‪.‬‬ ‫‪ ‬چرخه قاعده گی منظم به ‪ ۱5‬در صد چربی بدن نیاز دارد‪.‬‬ ‫‪ ‬بنابراین در این افراد یا نخستین قاعده گی اصال روی نمی دهد یا این که دوره های قاعده گی متوقف می‬ ‫شوند‪.‬‬ ‫‪ ‬رنگ پریدگی پوست‪،‬شکنندگی و بی رنگی ناخن ها ‪،‬موهای تیره نرم در سراسر بدن و حسایت شدید‬ ‫نسبت به سرما در این افراد روی می دهد‪.‬‬ ‫‪ ‬اگر بی اشتهایی عصبی ادامه پیدا کند باعث کوچک شدن عضله ی قلب ‪،‬نارسایی کلبه ‪،‬از دست دادن‬ ‫تراکم استخوان و صدمه ی مغزی می شود‪.‬‬ ‫علل بی اشتهایی عصبی‬ ‫‪ ‬فشارهای درون فرد‪،‬خانواده و فرهنگ موجب بی اشتهایی عصبی می شوند‪.‬‬ ‫‪ ‬معموال این افراد «کمال گرایانی»هستند که برای رفتار و عملکردشان معیارهای بسیار باالیی دارند‪.‬‬ ‫‪ ‬معموال این دخترها دانش آموزان ممتازی هستند که از بسیاری جهات ‪،‬دخترهای ایده آلی هستند‪.‬‬ ‫‪ ‬تعامالت والدین این دختر ها با آنها معموال مشکالتی را در رابطه با خود مختاری آنها به وجود آورده است‪.‬‬ ‫‪ ‬والدین این افراد اغلب انتظارات زیادی برای پیشرفت مقبولیت اجتماعی دارند یا اینکه بیش از حد حمایت‬ ‫کننده و کنترل کننده هستند‪.‬‬ ‫‪ ‬دختران بی اشتها معموال نمی توانند مستقیما از والدینشان سرپیچی کنند لذا به گرسنگی دادن به خود به‬ ‫گونه ای غیر مستقیم با والدین می جنگند‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫ دختران بی اشتها معموال انکار می کنند که اصال مشکلی وجود داشته باشد‬ ‫‪ ‬درمان این افراد دشوار است و معموال بستری کردن ضرورت می یابد‪.‬‬ ‫پراشتهایی عصبی‬ ‫(جوع)(‪)Bulimia‬‬ ‫‪ ‬پراشتهایی عصبی‪،‬نوعی اختالل خوردن است که در آن نوجوانان به پرخوری وسپس استفراغ عمدی‪،‬‬ ‫پاکسازی با ملین ها و رژیم غذایی سخت می پردازند‪.‬‬ ‫‪ ‬پر اشتهایی عصبی بیشتر بی اشتهایی روانی شایع است‬ ‫‪ ‬تقریبا ‪۱‬تا‪ 5‬درصد دختران نوجوان به این اختالل مبتال هستند‪.‬‬ ‫‪ ‬این اختالل در دختران شایعتر است اما پسرهای نوجوان همجنس گرا نیز آسیب پذیر هستند‪.‬‬ ‫‪ ‬افراد مبتال‪،‬به هنگام تنهایی اغلب احساس ناخشنودی ونگرانی می کنند در نتیجه با هجوم بردن به غذا و‬ ‫مصرف هزاران کالری ظرف یکی دوساعت‪ ،‬واکنش نشان می دهند‪.‬‬ ‫‪ ‬استفراغ های متعدد بعد ازپرخوری به مینای دندان های این افراد آسیب می زند و در برخی موارد به گلو‬ ‫ومعده آن ها نیز آسیب وارد می کند‪.‬‬ ‫‪ ‬افراد مبتال به پر اشتهایی عصبی ‪،‬ترس مرضی از چاق شدن وخانواده های پرتوقع دارند‪.‬اما والدین آن ها به جای اینکه کنترل‬ ‫کننده باشند‪ ،‬در زندگی آ نها دخالت نمی کنند و از نظر عاطفی نیز غیر قابل دسترس هستند‪.‬‬ ‫‪ ‬در واقع شاید این نوجوانان برای پر کردن خال ناشی از دوری والدین به غذا روی می آورند‪.‬‬ ‫‪ ‬معموال افرادی که پرخوری عصبی دارند فقط در زمینه ی خوردن تکانشی برخورد نمی کنند بلکه تعدادی از آن ها به دزدی های‬ ‫جزئی از مغازه ها و سوء مصرف الکل نیز می پردازند‪.‬‬ ‫‪ ‬آن ها از عادات نابه هنجار خوردن خویش آگاهند و از آن احساس افسردگی و گناه می کنند‪.‬‬ ‫‪ ‬بنابراین درمان های فردی ‪،‬خانوادگی‪،‬گروه های حمایت کننده و آموزش تغذیه برای این افراد راحت تر است‪.‬‬ ‫‪ ‬اضافه وزن و بلوغ زودرس ‪،‬خطر این اختالل را افزایش می دهد‪.‬‬ ‫جهت گیری جنسی‬ ‫‪ ‬تقریبا ‪ ۳‬تا ‪ ۶‬درصد نوجوانان متوجه می شوند که همجنس گرای مرد یا همجنس گرای زن هستند‪.‬‬ ‫‪ ‬تعداد نامشخصی نیز ‪،‬دوجنس گرا هستند‪.‬‬ ‫‪ ‬نوجوانی برای این افراد نیز دوره حساس رشد است و نگرش های اجتماعی ‪،‬بار دیگر تاثیر زیادی برنحوه ی‬ ‫عملکرد مناسب آن ها دارد‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫ شواهد نشان می دهد که وراثت نقش زیادی در هم جنس گرایی دارد‪.‬‬ ‫‪ ‬دوقلوهای یک تخمکی ‪،‬خیلی بیشتر از دوقلوهای دوتخمکی در جهت گیری همجنس گرا شبیه هم هستند‪.‬‬ ‫‪ ‬در مورد خویشاوندان تنی نیز در برابر خویشاوندان ناتنی همین طور است‪.‬‬ ‫‪ ‬عالوه بر این‪ ،‬همجنس گرایی مردانه ازجانب خانواده ی مادری‪ ،‬شایعتر از خانواده پدری است‪.‬‬ ‫ این بدان معناست که همجنس گرایی مردانه با کروموزوم ‪x‬ارتباط دارد‪.‬‬ ‫‪ ‬به عقیده ی چند تن از پژوهشگران ‪،‬ژن های خاصی بر سطوح هورمون جنسی پیش از تولد تاثیر می گذارند و‬ ‫ساختارهای مغزی را طوری تغییر می دهند که احساس ها و رفتار همجنس گرایی را ایجاد می کنند‪.‬‬ ‫‪ ‬هم عوامل ژنتیکی و هم عوامل محیطی می توانند هورمون های پیش از تولد را تغییر دهند‪.‬‬ ‫‪ ‬دخترهایی که در دوره ی پیش از دوره ی تولد در معرض مقادیر خیلی زیاد آندروژن ها یا استروژن ها قرار داشته‬ ‫اند به (علت نارسایی ژنتیکی یا داروهایی که برای پیشگیری از سقط به مادر داده شده است) به احتمال بیشتری‬ ‫همجنس گرا یا دوجنس گرا می شوند‪.‬‬ ‫‪ ‬همچنین مردان همجنس گرا‪ ،‬از بین فرزند دوم به بعد هستند و بیش از تعداد متوسط ‪ ،‬برادرهای بزرگتر دارند‪.‬‬ ‫بیماری های آمیزشی‬ ‫‪ ‬جدی ترین بیماری آمیزشی ایدز و شایع ترین آن ها ویروس سیتومگالو است‪.‬‬ ‫‪ ‬سیتومگاویروس ()‪)cytomegalovirus‬‬ ‫ویروس خانواده ی تبخال ‪.‬‬ ‫دراغلب موارد بدون نشانه‪.‬‬ ‫گاهی واکنش شبه آنفالنزای خفیف‪.‬‬ ‫در زنان حامله می تواند به رویان یا جنین سرایت کند و موجب سقط یا نارسایی های جدی شود‪.‬‬ ‫درمان ندارد – معموال خود به خود برطرف می شود‪.‬‬ ‫رشد شناختی‬ ‫‪ ‬نظریه پیاژه‪ :‬مرحله عملیات صوری‬ ‫‪ ‬شروع مرحله عملیات صوری را حدود ‪ ۱۱‬یا ‪ ۱2‬سالگی تخمین می زند‪.‬‬ ‫‪ ‬اگر عملیات عینی را عملیات ذهنی بر روی چیزهای عینی (اشیاء و وقایع لمس) بدانیم‪ ،‬دوره عملیات صوری‬ ‫در حقیقت عمل ذهن بر روی ایده ها و نظرها خواهد بود‪.‬‬ ‫‪ ‬دیگر محدود به اینجا و اکنون نیستند‪.‬‬ ‫‪ ‬می توانند نمادها را بکار ببرند‪.‬‬ ‫‪ ‬استعاره و تمثیل را بهتر درک می کنند‪.‬‬ ‫‪ ‬بنابراین نوجوانی که این نوع عملیات را به کار می برد می تواند بصورت ذهنی در مورد ایدههایی که نمی توان‬ ‫بصورت عینی حس کرد به تفکر بپردازند‪.‬احتماالت در آینده را در نظر می گیرند‪.‬‬ ‫‪ ‬پیاژه معتقد است که ویژگی بارز نوجوانان از نظر شناختی‪ ،‬توجه به احتماالت‪ ،‬فرضیه سازی‪ ،‬تفکر منظم و انجام‬ ‫عملیات انتزاعی بر روی داده هاست‪.‬‬ ‫‪ ‬به عبارت دیگر نوجوانان مانند یک دانشمند ‪،‬فرضیه های ذهنی خود را به محک آزمایش می گذارند‪.‬‬ ‫تفكر فرضی و مجرد‬ ‫‪ ‬اگر شما می توانستید ‪ ۳‬چشم داشته باشید چشم سوم خود را کجای بدنتان قرار میدادید؟‬ ‫‪ ‬این سئوال از کودک ‪ 9‬ساله کالس چهارمی (که در مرحله عینی) و دو کودک ‪ ۱۱‬و ‪ ۱2‬ساله کالس ششمی‬ ‫(که در آغاز مرحله صوری هستند) پرسیده شد‪.‬‬ ‫‪ ‬در تصویری که آنها کشیده اند کودک ‪ 9‬ساله چشم سوم را بر روی پیشانی بین دو چشم قرار داده است‪.‬‬ ‫کودکان ‪ ۱۱‬و ‪ ۱2‬ساله خود را با مکان واقعی چشم محدود نکردند‪.‬‬ ‫‪ ‬آنها طرحهایی را ارائه کردند که با واقعیت در تضاد بود( برای مثال طرح چشم بر روی یکی از دستها) و‬ ‫بصورت منطقی در مورد کاربرد چنین طرحی اندیشیدند‪.‬‬ ‫‪ ‬بنابراین در حالی که کودکان مرحله عینی با واقعیات سر و کار دارند کودکان مرحله صوری احتماالت را که‬ ‫ممکن است با واقعیت در تضاد باشد در نظر می گیرند‪.‬‬ ‫تفکر عملیات صوری همچنین بیش از تفکر عینی فرضی و مجرد است‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪ ‬کودک دبستانی احتماالً سیستم عدالت را با پلیس و قاضی تعریف می کند‪ ،‬در حالی که نوجوان ممکن‬ ‫است عدالت را جدا از حکومت و قوانین جامعه تعریف کند‪.‬‬ ‫‪ ‬همچنین کودکان دبستانی قادرند تا بصورت منطقی در مورد حاالت واقعی و غیر خیالی با بیانات‬ ‫قیاسی به تفکر بپردازند‪.‬‬ ‫‪ ‬مثالً اگر شما سم خوردید خواهید مرد‪.‬فرد سم خورده است‪ ،‬بنابراین خواهد مرد‪.‬‬ ‫‪ ‬اما نوجوان می تواند قیاسهای غیر واقعی را هم تصور کند (اگر شیر بخوری خواهی مرد) یا (اگر ‪p‬‬ ‫سپس ‪q. P‬بنابراین )‪q‬یعنی نوجوان قانون کلی اگر پس را می فهمد بدون توجه به اینکه موضوع‬ ‫واقعی باشد‪.‬‬ ‫استدالل فرضی‪-‬قیاسی‬ ‫‪ ‬عملیات صوری همچنین به فرد اجازه می دهد تا بصورت نظام مند و عملی در مورد مسائل فکر کند‪.‬‬ ‫‪ ‬استدالل فرضی قیاسی ابزاری برای حل مسئله‪ ،‬از تعمیر خودرو گرفته تا تدوین یک نظریه سیاسی‪.‬‬ ‫‪ ‬یکی از آزمونهای معروف پیاژه در مورد تفکر صوری تکلیف پاندول است‪.‬‬ ‫‪ ‬به کودک تعدادی وزنه داده می شود که می تواند آنها را به پاندول ببندد سپس به او گفته می شود که می تواند طول‬ ‫طناب‪ ،‬وزنه متصل به آن‪ ،‬نقطه رهایی و میزان نیرو وارد شده را تغییر دهد و عاملی را که در تعداد رفت و برگشت های‬ ‫پاندول تأثیر دارد بیابد‪.‬‬ ‫‪ ‬شما چطور این مسئله را حل می کنید؟‬ ‫کودک مرحله عینی یک رویکرد آزمایش و خطا را بکار می گیرد‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪ ‬به این معنی که کودک ممکن است حاالت متنوع و متفاوتی را بیازماید اما بصورت نظام مند به‬ ‫بررسی یک فرضیه باید ثابت نگه داشته شوند‪.‬‬ ‫‪ ‬کودکان مرحله عینی در حل مسئله ناموفق خواهد بود‪.‬آنچه آنان می توانند انجام دهند‪ ،‬استخراج‬ ‫نتایج مناسب از مشاهداتشان است ‪ ،‬برای مثال با مشاهده فرد دیگری که پاندول طناب کوتاه را با‬ ‫پاندول طناب بلند مقایسه می کند می توانند جواب مسئله را بیابند‪.‬‬ ‫‪ ‬فرد در مرحله صوری چه کاری انجام می دهد؟‬ ‫‪ -۱ ‬فرضیه می سازد‪.‬درباره تمام متغیرهایی که ممکن است بر نتیجه تاثیر بگذارند پیش بینی می کند‪.‬‬ ‫‪ -2 ‬از این فرضیه استنتاج ها یا استنباط های منطقی و آزمون پذیر را استنتاج می کند‪.‬متغیرها را بطور منظم‬ ‫ترکیب می کند‪.‬‬ ‫‪ ‬حل مسئله با احتمال شروع می شود و با واقعیت به اتمام می رسد‪.‬‬ ‫‪ ‬اما در کودکان مرحله عینی با واقعیت شروع می کنند‪(.‬با واضح ترین پیشنهاد درباره موقعیت) و اگر این‬ ‫پیش بینی ها تایید نشود‪ ،‬نمی تواند به گزینه دیگری فکر کند‪.‬‬ ‫‪ ‬برای شروع تمام فرضیات ممکن باید مدنظر گرفته شوند که یکی از آنها ممکن است درست باشد‪.‬‬ ‫‪ ‬سپس باید مشخص شود هر فرضیه تا چه میزان قابل آزمون است‪.‬‬ ‫‪ ‬این مسئله همان استدالل قیاسی فرضی یا استدالل از ایده های کلی به حاالت ویژه و بخصوص می باشد ‪.‬‬ ‫آزمایش پاندول‬ ‫‪ ‬کودک در ‪ ۷‬سالگی‪ :‬نمی تواند برای حل مسئله برنامه ریزی کند‪ ،‬یک به یک و به شیوه تصادفی‬ ‫عمل می کند‪.‬‬ ‫‪ ‬کودک در ‪ ۱۰‬سالگی‪ :‬متوجه می شود که تغییر دادن طول نخ و وزن شی بر سرعت حرکت تاثیر‬ ‫دارد‪.‬با وجود این نمی تواند بگوید که کدامیک ازآنها موثر است‪.‬‬ ‫‪ ‬کودک در ‪ ۱5‬سالگی‪ :‬وی برای آزمون همه فرضیه ها آزمایشی را طراحی می کند و هر بار یک عامل‬ ‫را تغییر می دهد‪.‬ابتدا طول نخ و سپس وزن شی و بعد ارتفاع رها شدن و در آخر میزان نیرویی که‬ ‫بکار می رود‪.‬‬ ‫‪ ‬هربار سه عامل دیگر را ثابت نگه می دارد‪.‬‬ ‫پیشرفت در مهارت یابی مرحله صوری‬ ‫‪ ‬پیشرفت در مهارت یابی در مرحله صوری امری آرام و تدریجی است حداقل با توجه به تکالیفی که‬ ‫پیاژه مطرح کرده این مسئله صادق است‪.‬‬ ‫‪ ‬این یافته ها پیام مهمی برای معلمان دبیرستان به همراه دارد؛ زیرا آنان معموالً سعی می کنند تا‬ ‫مواد آموزشی مجرد را در پهنه وسیعی به دانش آموزان آموزش دهند ‪ ،‬در حالی که شاید الزم باشد‬ ‫معلمان به دانش آموزان که هنوز تا حدودی بصورت عینی فکر میکنند بیشتر کمک کنند و از مثالها‬ ‫و نمایشات ویژه ای استفاده کنند تا به روش اصول کلی کمک کنند‪.‬‬ ‫تفكر گزاره ای‬ ‫‪ ‬دومین ویژگی مهم مرحله عملیات صوری‪ ،‬تفکر گزاره ای است‪.‬‬ ‫‪ ‬توانایی نوجوان در ارزیابی کردن مطق گزاره ها (اظهارات کالمی) بدون ارجاع آنها به دنیای عملی‪.‬‬ ‫‪ ‬مثال ژتون سبز یا قرمز‪:‬‬ ‫‪ ‬ژتونی را در دست پنهان کرد و از کودکان پرسید کدام گزاره غلط است؟‬ ‫‪ ‬ژتونی که در دست من است سبز است یا سبز نیست‪.‬‬ ‫‪ ‬ژتونی که در دست من است سبز است و سبز نیست‪.‬‬ ‫چه عواملی سبب دستیابی به استدالل صوری(علمی) می شود؟‬ ‫‪ -۱ ‬رسش مغزی(با افزایش گنجایش حافظه فعال)‬ ‫‪ -2 ‬گسترش فرصت های محیطی‬ ‫‪ ‬بنابراین به اعتقاد پیاژه هم رشد مغز و هم تجارب محیطی است که به فرد کمک می کند تا به مرحله ی‬ ‫عملیات صوری برسد‪.‬‬ ‫‪ ‬اگر فردی از لحاظ عصبی رسش کافی را داشته باشد اما تجارب محیطی او محدود باشد‪ ،‬وی به مرحله ی‬ ‫عملیات صوری نخواهد رسید‪.‬‬ ‫‪ ‬یکی از راههای دستیابی به استدالل صوری‪ :‬تالش جمعی است‪.‬وقتی با یکدیگر کار می کنند مسائل بیشتری‬ ‫را حل می کنند و بیشتر می توانند استدالل یکدیگر را به چالش بکشند‪.‬‬ ‫‪ -۳ ‬فرهنگ و تحصیالت‬ ‫‪-۴ ‬درک فراشناختی‪ :‬توانایی فکر کردن به نظریه ها‪ ،‬مجزا کردن عمدی متغیرها و جستجوکردن فعال شواهد‬ ‫‪ ‬سوگیری خودیاری‪:‬‬ ‫‪ ‬منطق به نحو موثرتری درمورد عقایدی به کار می رود که به آنها شک دارند نه در مورد عقایدی که‬ ‫طرفدار آنها هستند‪.‬‬ ‫‪ ‬در حالی که برای استدالل علمی باید فرد _بی طرف _باشد و واقع نگر‪.‬‬ ‫ارزیابی نظریه پیاژه‬ ‫‪ ‬پژوهش ها توالی رشد پیاژه را مورد تردید جدی قرار نداده اند اما اصرار بر تغییرناپذیری مراحل رشد را زیر سوال برده اند‬ ‫چون‪:‬‬ ‫‪ -۱ ‬کودکان زیادی وجود دارند که پیش از نوجوانی‪ ،‬ابعادی از تفکر علمی را نشان می دهند‪.‬‬ ‫‪ -2 ‬به نظر می رسد پیاژه برخی از توانایی های بزرگساالن را بیش از حد برآورد کرده است‪.‬‬ ‫‪ -۳ ‬به تاثیرات اجتماعی و فرهنگی توجه زیادی نداشت‪.‬‬ ‫‪ -۴ ‬نقش موقعیت را در تاثیرگذاری بر تفکر کودک یا محدود کردن آن نایدیده گرفته است‪.‬‬ ‫‪ -5 ‬برخی پژوهش ها نشان می دهد که تغییرات رشدی در شناخت تا دوران بزرگسالی همچنان ادامه پیدا می کند‪.‬‬ ‫‪ -۶ ‬ممکن است پیاژه در نظریه خود به جنبه هایی از هوش بالغ مانند نقش تجربه و شهود و خرد که به سازگاری با دنیای‬ ‫اطراف کمک می کند توجه کافی نکرده است‪.‬‬ ‫رشد زبان‬ ‫‪ ‬نوجوانان با دستیابی به تفکر صوری می تواند موضوعات انتزاعی از قبیل عشق‪ ،‬عدالت و آزادی را تعریف کرده و درباره‬ ‫آنها بحث کنند‪.‬‬ ‫‪ ‬آنها برای بیان روابط منطقی بین عبارات و جمله ها اط اصطالحاتی مانند‪ :‬با وجود اینکه‪ ،‬در غیر این صورت‪ ،‬به هر حال‪،‬‬ ‫بنابراین‪ ،‬واقعا‪ ،‬احتماال‪ ،‬بیشتر استفاده می کنند‪.‬‬ ‫‪ ‬آنها از بکار بردن کنایه و جناس و استعاره لذت میبرند‪.‬‬ ‫‪ ‬دیدگاه دیگران را درک می کنند و در گفتگوی متناسببا آن‪ ،‬مهارت می یابند‪.‬‬ ‫‪" ‬گویش نوجوانی"‪ :‬بخشی از فرایند شکل گیری هویت مستقل و مجزا از والدین و دمنیای بزرگساالن است‪.‬‬ ‫الكایند‪ :‬ویژگیهای رشدنایافته تفكر نوجوان‬ ‫‪ ‬این شیوه تفکر جدید‪ ،‬موجب دگرگونی بنیادین در دیدگاه آنها نسبت به خودشان و دنیای پیرامونشان می‬ ‫شود‪.‬که نمی توانند آن را بکار بگیرند‪.‬‬ ‫‪ ‬شش ویژگی رشدنایافتگی‪:‬‬ ‫‪ -۱ ‬آرمان گرایی و ایرادگیری‪.‬آنها "مطمئن هستند" که بهتر از بزرگساالن دنیا را اداره می کنند و اغلب از‬ ‫والدینشان ایراد می گیرند‪.‬به دورویی حساس هستند‪.‬‬ ‫‪ ‬استدالل کالمی آنها تقویت شده با هجوگویی و طنز به دیگران حمله می کنند‪.‬‬ ‫‪ -2 ‬جروبحث کردن‪ :‬همواره بدنبال فرصت برای امتحان کردن و به رخ کشیدن توانایی های استدالل صوری تازه‬ ‫کشف شده خود هستند‪.‬آنها برای ارائه دلیل برای مثال بیرون ماندن تا دیروقت به واقعیت ها و منطق متوسل می‬ ‫شوند‪.‬‬ ‫‪ -۳ ‬مردد بودن(تصمیم گیری)‪:‬‬ ‫‪ ‬آنها می توانند گزینه های متعددی را بطور همزمان در ذهن داشته باشند اما به دلیل بی تجربگی‬ ‫راهبردهای کارآمدی برای انتخاب از بین آنها ندارند‪.‬بنابراین برای مسائل ساده ای مانند لباس پوشیدن نیز‬ ‫مشکل دارند‪.‬‬ ‫‪ ‬نمی توانند منافع و خطرات هر گزینه را سبک سنگین کنن‪.‬و در پژوهشی آنها بر مینای نمونه کوچک‬ ‫قضاوت می کنند!!‬ ‫‪ -۴ ‬ریاکاری ظاهری‪ :‬اغلب متوجه تفاوت بین یک آرمان و ازخودگذشتگی الزم برای تحقق آن نیستند‪.‬‬ ‫‪ -5 ‬حساسیت به خود‪ :‬تماشاگران خیالی‪.‬‬ ‫‪ ‬نوعی تحریف شناختی است‪.‬‬ ‫‪ ‬نوجوان تصور می کند که در کانون توجه دیگران قرار دارد‪.‬آنها شدیدا خودآگاه هستند و برای‬ ‫اینکه شرمنده نشومند تالش زیای به خرج می دهند‪.‬‬ ‫‪ -۶ ‬استثنایی بودن و عدم آسیب پذیری‪:‬‬ ‫‪ ‬اصطالح افسانه شخصی‪:‬‬ ‫‪ ‬تحریف شناختی است‪.‬و با ترکیب با شخصیت هیجان خواه کودک باعث میشود به مخاطره جویی‬ ‫کودک کمک کند و آنها را متقاعد سازد که آسیب پذیر نیستند‪.‬الکایند معتقد است که به نوعی‬ ‫خودمحوری است‪.‬‬ ‫خودآگاهی و تمرکز بر خود‬ ‫‪ ‬پیاژه معتقد بود که نوع جدیدی از خودمحوری به وجود می آید که دوباره نوجوان در متمایز کردن دیدگاه خود‬ ‫از دیدگاه دیگران مشکل دارد‪.‬‬ ‫‪ ‬تماشاگران خیالی و افسانه شخصی در اوایل نوجوانی قویتر هستند و به تدریج کاهش می یابند‪.‬‬ ‫‪ ‬اما برخی بر خالف پیاژه معتقدند که این برداشت های تحرف شده از خودمحوری ناشی نمی شوند بلکه پیامد‬ ‫پیشرفت هایی در درک دیدگاه دیگران هستند که باعث می شود نوجوان به آنچه دیگران فکر می کند بیشنتر‬ ‫اهمیت بدهد‪.‬‬ ‫‪ ‬همچنین نوجوان برای چسبیدن به عقیده و نظر دیگران درباره ظاهر و رفتار آنها‪ ،‬دالیل هیجانی دارند‪.‬این‬ ‫باعث می شود که به استقالل خودپنداره آنها کمک کند‪.‬‬ ‫دیدگاه پردازش اطالعات درباره رشد شناختی نوجوان‬ ‫‪ ‬طرفداران نظریه ی خبر پردازی معتقدند که کودکان سنین مختلف ‪،‬در حل مساله ‪،‬مهارت های کیفی‬ ‫خاصی را دارند‪.‬ولی معتقد نیستتند که توانایی کیفی آنها صرفا مختص دوره بخصوصی باشد‪.‬‬ ‫‪ ‬آنها برخالف پیاژه معتقدند که کودکان ممکن است در یک مقطع سنی در بعضی مهارت ها پیشرفت‬ ‫داشته باشند و در بعضی مهارت ها ضعیف عمل کنند اما پیاژه برای هر دوره از رشد شناختی‪ ،‬از یک تحول‬ ‫کلی سخن گفته است‪.‬‬ ‫‪ ‬طرفداران دیدگاه پردازش اطالعات‪،‬علت ناتوانایی شناختی کودکان و نوجوانان را عدم رسش دوره ی‬ ‫خاصی نمی دانند بلکه آنها به مهارت های مختلفی که فرد در حل مساله به کار می برد توجه می کنند‪.‬‬ ‫نكات کلی دیدگاه پردازش اطالعات در نوجوانی‬ ‫‪ ‬توجه‪ :‬گزینشی تر شده و با ضرورت های تکلیف سازگار تر می شود‪.‬‬ ‫‪ ‬بازداری‪ :‬هم بازداری محرک های نامربوط و هم بازداری پاسخ های آموخته شده در موقعیت هایی که این‬ ‫پاسخ ها مناسب نیستند‪ ،‬بهبود می یابدو به افزایش توجه و استدالل کمک می کند‪.‬‬ ‫‪ ‬راهبردها‪ :‬موثرتر می شوند و اندوزش‪ ،‬بازنمایی ذهنی و بازنمایی اطالعات را بهبود می بخشند‪.‬‬ ‫‪ ‬دانش‪ :‬افزایش می یابد و استفاده از راهبرد را آسان می کند‪.‬‬ ‫‪ ‬فراشناخت‪ :‬آگاهی از تفکر گسترش یافته و به آگاهی های تازه درمورد راهبردهای موثر برای کسب‬ ‫اطالعات و حل کردن مسائل منجر می شود‪.‬‬ ‫‪ ‬خودگردانی شناختی‪ :‬بهبود می یابد‪ ،‬کنترل لحظه به لحظه‪ ،‬ارزیابی و هدایت تفکر بهتری را به بار می‬ ‫آورد‪.‬‬ ‫‪ ‬سرعت تفکر و توانایی پردازش کردن‪ :‬افزایش می یابد‪.‬در نتیجه در یک لحظه اطالعات بیشتری را می‬ ‫توان در حافظه فعال نگه داشت و یا بازنمایی های پیچیده و کارآمد ترکیب کرد‪.‬‬ ‫ تفاوت های جنسی در توانایی های ذهنی‪:‬‬ ‫‪ ‬با این که دختر ها و پسرها از نظر هوش عمومی تفاوتی ندارند‪،‬اما در توانایی های شناختی خاص با هم‬ ‫متفاوتند‪.‬‬ ‫‪ ‬توانایی های کالمی‪:‬‬ ‫‪ ‬دخترها در طول سال های دبستانی در آزمون های خواندن (قرائت)نمرات باالتری کسب می کنند‪.‬‬ ‫‪ ‬برتری دختر ها در آزمون های توانایی های کالمی در نوجوانی نیز مشهود است‪.‬البته این برتری به قدری‬ ‫جزئی است که معنادار پس پسرها در نوجوانی‪،‬در ریاضیات‪،‬آزمون های استدالل انتزاعی‪ ،‬در مسایلی که‬ ‫واژگان دشواری دارند و در هندسه از دختران بهتر عمل می کنند‪.‬‬ ‫‪ ‬توانایی های فضایی‪:‬‬ ‫‪ ‬مثال پسرها در تکالیف چرخش ذهنی که طی آن فرد باید یک شکل سه بعدی را به سرعت در ذهن خود بچرخاند‪،‬بهتر عمل‬ ‫می کنند‪.‬‬ ‫‪ ‬همچنین پسرها در تکالیف ادراک فضایی نیز بهتر از دختر ها عمل می کنند‪.‬در این نوع تکالیف افراد باید با در نظر گرفتن‬ ‫محیط اطراف ‪،‬روابط فضایی را مشخص کنند‪.‬‬ ‫‪ ‬در زمینه ی تکالیف تجسم فضایی تفاوت های جنسی وجود ندارد چراکه برای حل این مسائل می توان از راهبردهای‬ ‫متعددی استفاده کرد که هردو جنس می توانند راهبردهای موثری راپیدا کنند‪.‬‬ ‫‪ ‬تفاوت های جنسی در توانایی های فضایی در اواسط کودکی نمایان می شوند ودرطول عمر باقی می مانند‪.‬‬ ‫‪ ‬استدالل فضایی برتر در پسرها‪ ،‬علت زیستی دارد‪.‬‬ ‫‪ ‬وراثت باعث می شود که پسرها در دوران پیش از تولد با هورمون های آندروژن مواجهه پیدا کنند و درنتیجه عملکرد نیمکره‬ ‫ی راست آن ها تقویت شود که منجر به توانایی بیشتر پسرها در زمینه ی استدالل فضایی در ریاضیات می گردد‪.‬‬ ‫‪ ‬ریاضیات‪:‬‬ ‫‪ ‬گرچه وراثت در این امر دخالت دارد اما فشارهای اجتماعی نیز در عملکرد ضعیف دختر ها در ریاضیات بی‬ ‫تاثیر نیست‪.‬‬ ‫‪ ‬از آنجایی که همیشه ریاضیات موضوعی «مردانه» به شمار رفته است‪،‬غالبا دخترها کمتر به مشاغل مرتبط‬ ‫با ریاضی و علوم فکر می کنند و در نتیجه کمتر به سراغ آن می روند‪.‬‬ ‫‪ ‬بنابراین دختر ها به احتمال کمتری مفاهیم ریاضی و انتزاعی ومهارتهای استداللی را فرا می گیرند‪.‬‬ ‫رشد هیجانی و اجتماعی در نوجوانی‬ ‫نمونه مثال‬ ‫ سارا ‪ ۱۴‬ساله است و بیشتر اوقات احساس میکند نمیتواند خود را کنترل کند‪.‬گاهی آنقدر شاد است که دلش میخواهد با‬ ‫صدای بلند بخندد و همه دوستان را به ناهار مهمان کند‪ ،‬و گاهی هم آنقدر غمگین است که دلش میخواهد زار زار گریه کند‪.‬‬ ‫ علی ‪ ۱5‬ساله است و میگوید‪ :‬بیشتر اوقات‪ ،‬بدون اینکه خودم بخواهم‪ ،‬یک دفعه و ناگهانی عصبی میشوم و چیزی میگویم یا‬ ‫رفتاری نشان میدهم که بالفاصله پشیمان میشوم؛ مخصوصاً به برخی رفتارهای بزرگترها حساسم و بیشتر عصبانی میشوم‪.‬‬ ‫ تصور کنید این دو نوجوان شما را مشاور خود قرار دادهاند و از شما میخواهند به آنها کمک کنید تا بتوانند احساسات و‬ ‫هیجانات خود را کنترل کنند‪.‬آنها نمیدانند علت این تحریکپذیری و بیثباتی در احساسات و هیجاناتشان چیست و نگران‬ ‫این هستند که نکند بیمار باشند‬ ‫هویت‬ ‫ من کیستم؟‬ ‫ هویت همان تمایزی است که فرد بین خود و دیگران میگذارد‪.‬‬ ‫ هویت طرز فکر‪ ،‬عقاید و نحوه ارتباط فرد با دیگران را شامل میشود‪.‬‬ ‫ شالوده شناختی تشکیل هویت ‪ :‬خودوصفی های سازمان یافته و احساس اعتماد به نفس‬ ‫ هویت‪ ،‬اجزای متعددی دارد و شامل ویژگیهای جسمی‪ ،‬جنسی‪ ،‬اجتماعی‪ ،‬شناختی‪ ،‬اخالقی‪ ،‬هیجانی‪ ،‬آرمانی و شغلی است‬ ‫که در مجموع هویت فرد را میسازند‪.‬‬ ‫بحران های هویت شخصی زندگی اریکسون‬ ‫ اریکسون در شهر فرانکفورت‪ ،‬آلمان به دنیا آمد و بدون اطمینان از نام و هویت روان شناختی خود‪ ،‬بزرگ شد‪.‬‬ ‫ بحران هویت دیگر زمانی روی داد که اریک مدرسه را آغاز کرد‪.‬او با وجود اصل و نسب دانمارکی‪ ،‬خود را آلمانی می دانست‪ ،‬ولی‬ ‫همکالسی های آلمانی‪ ،‬وی را به خاطر اینکه مادر و ناپدری اش یهودی بودند‪ ،‬طرد کردند‪.‬همساالن یهودی‪ ،‬او را به دلیل اینکه‬ ‫قدبلند و بور بود و ویژگی های چهره اسکاندیناوی داشت‪ ،‬طرد کردند‪.‬‬ ‫ او خود را به طور بیمارگونه ای حساس و روان رنجور‪ ،‬حتی نزدیک به روان پریشی‪ ،‬توصیف کرد‪.‬چند سال بعد‪ ،‬یکی از دخترانش‬ ‫نوشت‪:‬‬ ‫ «پدرم از این احساس که پدر واقعی اش او را ترک کرده و هرگز به شناختن او اهمیتی نداده‪ ،‬به شدت ناراحت بود‪.‬او در تمام عمر‬ ‫خود با گرایش افسردگی دست به گریبان بود‪.‬تجربه رها شدن و طرد کودکی‪ ،‬وی را گرفتار خودناباوری کرده بود‪.‬او عمیقاً از‬ ‫موقعیت خود احساس ناامنی و عدم اطمینان می کرد‪.‬او به حمایت‪ ،‬راهنمایی‪ ،‬و اطمینان خاطر مداوم دیگران نیاز داشت» (بلولند‪،‬‬ ‫‪ ،2۰۰5‬ص ‪.)۷۱ ،52‬‬ ‫ اریکسون در دو دانشکده هنر به تحصیل پرداخت و آثار خود را در یک گالری واقع در مونیخ به نمایش گذاشت‪ ،‬ولی هر بار آموزش‬ ‫رسمی را رها کرد تا پرسه زدن و جستجو برای هویت را از سر گیرد‪.‬‬ ‫مرحله پنجم اریكسون‬ ‫نوجوانی‪ :‬هویت در برابر سردرگمی نقش‬ ‫ هویت‪ :‬چه کسی هستید‪ ،‬برای چه چیزی ارزش قائلید‪ ،‬تصمیم گرفته اید چه مسیری را دنبال کنید?‬ ‫ تعریف موشمن از هویت‪ :‬هویت نظریه روشنی از خویشتن و یک عامل منطقی است‪ ،‬عاملی که بر اساس عقل عمل می کند‪،‬‬ ‫مسئولیت اعمال را می پذیرد و می تواند آنها را توجیه کند‪.‬‬ ‫ از نظر اریکسون نوجوان در جوامع پیچیده دچار بحران هویت می شود ‪:‬‬ ‫ دوره موقت پریشانی که نوجوان قبل از انتخاب ارزش ها و اهداف به امتحان کردن گزینه های مختلف می پردازد‪.‬‬ ‫تعریف اریكسون از هویت‬ ‫ "هویت یک اصل سازماندهی اساسی می باشد که به طور منظم و مداوم در طول عمر رشد و توسعه پیدا می کند‪».‬‬ ‫ هویت شامل تجربیات ما‪ ،‬روابط ما با دیگران‪ ،‬اعتقادات ما و ارزش هایی که برای خود تعریف می کنیم و خاطرات ما‪ ،‬و همه‬ ‫ی این موارد احساس ذهنی ما را در مورد خودمان تشکیل می دهد‪.‬‬ ‫ هویت به ایجاد یک تصویر دائمی از "خود" کمک می کند و حتی اگر جنبه های جدیدی از "خود" در طول زمان رشد پیدا‬ ‫کند یا تقویت شود‪ ،‬نسبتاً ثابت باقی می ماند‪.‬‬ ‫ تشکیل هویت و پذیرفتن آن‪ ،‬کاری دشوار و اغلب مملو از اضطراب است‪.‬‬ ‫ اریکسون معتقد بود که نوجوانی فاصله بین کودکی و بزرگسالی و وقفه روان شناختی ضروری است که فرصت و انرژی الزم را به فرد‬ ‫می دهد تا نقش های مختلف را ایفا کرده و با خودانگاره های متفاوت زندگی کند‪.‬‬ ‫ افرادی که این مرحله را با احساس هویت خودِ خردمند پشت سر می گذارند‪ ،‬با اطمنینان و اعتماد کافی به بزرگسالی می رسند‪.‬‬ ‫ آنهایی که نمی توانند به هویت منسجم دست یابند – که دچار «بحران هویت» می شوند – سردرگمی نقش را آشکار خواهند ساخت‪.‬‬ ‫ به نظر می رسد که آنها نمی دانند کیستند‪ ،‬به کجا تعلق دارند‪ ،‬یا می خواهند به کجا بروند‪.‬امکان دارد که آنها از روال زندگی عادی‬ ‫(تحصیالت‪ ،‬شغل‪ ،‬زندگی زناشویی) دور شوند‪ ،‬همان گونه که اریکسون برای مدتی چنین کرد‪ ،‬یا هویت منفی را در تبهکاری یا مواد‬ ‫مخدر جستجو کنند‪.‬‬ ‫ حتی هویت منفی‪ ،‬به صورتی که جامعه آن را تعریف می کند‪ ،‬از بی هویتی بهتر است‪ ،‬گو اینکه به اندازه هویت مثبت رضایت بخش‬ ‫نیست‪.‬‬ ‫وفاداری‬ ‫ نیروی اساسی که باید در طول نوجوانی به وجود آید‪« ،‬وفاداری» است که از هویت منسجم خود ناشی می شود‪.‬‬ ‫ وفاداری‪ ،‬صمیمیت‪ ،‬صداقت‪ ،‬و وظیفه شناسی را در روابط ما با دیگران‪ ،‬شامل می شود‪.‬‬ ‫ابهام یا سردرگمی نقش‬ ‫ هنگامی که به نوجوانان و کودکان اجازه کاوش در محیط و امتحان کردن چیزهای جدید‪ ،‬داده نشود‪ ،‬ممکن است کودکان‬ ‫با آنچه که اریکسون آن را ابهام نقش نامیده است‪ ،‬رو به رو شوند‪.‬ابهام نقش می تواند منجر به موارد زیر شود‪:‬‬ ‫ ‪ -‬عدم اطمینان از اینکه چه کسی هستید و برای چه نقشی در جامعه متناسب هستید‪.‬‬ ‫‪ -‬پیدا نکردن یک شغل مناسب و تغییر و تعویض شغل و روابط به صورت دائمی‪.‬‬ ‫‪ -‬احساس ناامیدی و سردرگمی در مورد جایگاهی که در زندگی دارید‪.‬‬ ‫ ‪ -‬مشکالت مربوط به داشتن تعهد با دیگران‬ ‫‪ -‬مشکالتی مربوط به آسیب به سالمت روان و بهزیستی‬ ‫‪ -‬احساس تضعیف شده از خود‬ ‫‪ -‬کمبود اعتماد به نفس‬ ‫اریكسون نظریه فروید را از سه نظر گسترش داد‪:‬‬ ‫ ‪ -۱‬او مراحل رشد فروید را گسترش داد‪.‬فروید بر کودکی تأکید کرد و اعالم کرد که شخصیت تقریباً در ‪ 5‬سالگی شکل می گیرد‪،‬‬ ‫در حالی که اریکسون معتقد بود شخصیت در طول عمر‪ ،‬در هشت مرحله متوالی‪ ،‬به رشد کردن ادامه می دهد‪.‬‬ ‫ ‪ -2‬اریکسون بر خود بیشتر از نهاد تأکید کرد‪.‬از نظر اریکسون‪ ،‬خود‪ ،‬بخش مستقل شخصیت است و وابسته به نهاد یا خدمتگزار‬ ‫آن نیست‪.‬‬ ‫ ‪ -۳‬اریکسون تأثیر عوامل فرهنگی و تاریخی را بر شخصیت تأیید کرد‪.‬او معتقد بود که ما به طور کامل تحت کنترل عوامل‬ ‫زیستی فطری در کودکی قرار نداریم‪.‬گرچه این عوامل مهم هستند‪ ،‬اما توجیه کاملی را برای شخصیت فراهم نمی کنند‪.‬‬ ‫ نظریه پردازان جدید این فرایند را بحران نمی دانند‪.‬‬ ‫ تشکیل هویت برای برخی ناراحت کننده است اما تجربه رایج شامل کاوش کردن و سپس احساس‬ ‫تعهد است‪.‬‬ ‫ گزینه های محدود در جامعه و همچنین حل منفی تعارضات مراحل قبلی (یعنی اعتماد ضعیف‪،‬‬ ‫خودمختاری کم‪ ،‬عدم سخت کوشی) باعث مشکل در حل مثبت تعارض این مرحله می شود و به‬ ‫منجر به سردرگمی نقش می شود‪.‬‬ ‫ارزیابی هویت توسط مارسیا بر اساس‪:‬‬ ‫کاوش و احساس تعهد‬

Use Quizgecko on...
Browser
Browser