اهداف فصل: شناخت قرآن PDF

Document Details

GiftedNovaculite3735

Uploaded by GiftedNovaculite3735

دکتر محمدعلی رضایی اصفهانی, دکتر ابراهیم کلانتری, دکتر علی نصیری, دکتر علیرضا کمالی, دکتر عبدالکریم بهجت‌پور

Tags

شناخت قرآن قرآن مطالعات اسلامی فلسفه قرآن

Summary

این فصل به بررسی اهداف و مفاهیم شناخت قرآن کریم می‌پردازد. در این فصل به بخش‌های مختلف شناخت قرآن مانند اقسام شناخت، فرض‌های بنیادین، و اسرار ماندگاری آن پرداخته شده است. در عین حال، این فصل دلایل بی‌نیازی قرآن از شناخت سندی را نیز مورد بررسی قرار می‌دهد.

Full Transcript

‫دکتر محمدعلی رضایی اصفهانی‬ ‫دکتر ابراهیم کلانتری‬ ‫دکتر علی نصیری‬ ‫دکتر علیرضا کمالی‬ ‫دکتر عبدالکریم بهجت‌پور‬ ‫اهداف فصل‪:‬‬ ‫از دانشجویان گرامی انتظار می‌رود پس ا...

‫دکتر محمدعلی رضایی اصفهانی‬ ‫دکتر ابراهیم کلانتری‬ ‫دکتر علی نصیری‬ ‫دکتر علیرضا کمالی‬ ‫دکتر عبدالکریم بهجت‌پور‬ ‫اهداف فصل‪:‬‬ ‫از دانشجویان گرامی انتظار می‌رود پس از مطالعه این فصل‪:‬‬ ‫|‬ ‫‪.۱‬اقسام شناخت قرآن را بیان کنند‪.‬‬ ‫‪ ۲‬مهم‌ترین فرض‌های بنیادین در شناخت قرآن را تبیین نمایند‪.‬‬ ‫‪ ۳‬اسرار ماندگاری و جاودانگی قرآن را برشمارند‪.‬‬ ‫نمونه‌هایی اژزرفای قرآن را توضیح دهند‪.‬‬ ‫درآمد‬ ‫اهمیت شناخت قرآن برای هر مسلمان ازآن‌روست که منبع اساسی دین‪ ,‬ایمان» اندیشه و‬ ‫آنچه به زندگی معنا می‌بخشد‪ ,‬قرآن است؛ قرآن پایه‌های جهان‌بینی و اصول تفکر و‬ ‫خردورزی در نظام آفرینش را که برای انسانِ کنجکاو‪.‬جستجوگر و باورمند ضروری است ‪-‬‬ ‫بیان کرده و هم‌زمان اصول اخلاق نیکو‪ ,‬تربیت صحیح و شیوه بنای یک جامعه انسانی و‬ ‫ارزش محور را عرضه داشته است‪.‬این در حالی است که چگونگی عشق‌ورزی به ساحت‬ ‫معبود یگانه‪.‬شیوه نیایش و راز و نیاز و چگونگی ارادت‌ورزی به پیشگاه خالق مهربان‪.‬به‬ ‫بهترین شکل و به دوراز هرگونه افراط و تفریط دقررآن کریم مورد توجه قرارگرفته است‪!.‬‬ ‫لزوم مراجعه به «سنت معتبر» و «اجتهاد روشمند» که مورد تصریح قرآن است‪.‬تنها‬ ‫به منظور تفسیر و تشریح اصول یادشده‪ ,‬تطبیق این اصول بفرروع و نیز یافتن پاسخ‌های‬ ‫منطقی دین به تناسب نیازهای جدید در عرصه معرفت و معیشت آدمیان ‪-‬است‪.‬‬ ‫بنابراین قرآن اساس انديشه دینی» جهان‌بینی حق و شریعت اسلامی است و شناخت‬ ‫‪.۱‬بنگرید به‪ :‬مطیهری »آشنایی با قرآن» ج ‪ ۱۲۰‬ص ‪۰۱۰‬‬ ‫‪۵‬‬ ‫برای‬ ‫نوک‬ ‫وی‬ ‫اب یه عم‬ ‫مل و‬ ‫ع سل‬ ‫مات و علاش فکری ‪9‬‬ ‫ِ‬ ‫آن نیز نقطه آغاز هرگونه شناخت ‪9‬‬ ‫لماتان است‪.‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪ ۱‬اقسام شناخت قرآن‬ ‫دست ْ بافتن به‬ ‫‪۳‬‬ ‫ازاین رو‬ ‫شناخت انست‪.‬‬ ‫سه ننووءع‬ ‫‪۰‬‬ ‫مو‪2‬توقف ‪۱‬بر هم ‪۲‬ین‬ ‫‪ 2‬قران قمز‬ ‫نز‬ ‫قً‬ ‫ج‬ ‫‪۳‬‬ ‫ی‬ ‫‪:‬‬ ‫‪۱‬‬ ‫د‬ ‫ت‬ ‫‪.‬کیرد‬ ‫از‬ ‫‪۰‬‬ ‫‪۱‬‬ ‫‪۰‬‬ ‫‪1‬‬ ‫‪۳‬‬ ‫نیست؛‬ ‫ِ‬ ‫ایمان حقحقییقیقی میشر‬ ‫نته م ‪,‬شود‪.‬‬ ‫داردامه به بررسی هریک پرداخته می‌شو‬ ‫اختیار‬ ‫بو‬ ‫ر‬ ‫کوشد با استفاده از ابزارهای لازم دریابد کتابی‬ ‫‪۰‬‬ ‫‪۰‬‬ ‫در این مرحله‪ ,‬پژوهشگر می‌‬ ‫نتساب بگهوینده و با نویسنده‌اش تا چه میزان اعتبار دارد و آیا‬ ‫آوست» از نظر استاد و ا‬ ‫وهمچنین‬ ‫ست»‬ ‫ر نیز‬ ‫دشی‬ ‫ا بخ‬ ‫نت و‬ ‫بخشی درست اس‬ ‫کاه‬ ‫نب‬‫آت‪.‬‬ ‫استاد همه آن درست اس‬ ‫دلیل و مدارک اطمینان‌بخش بر درستی یا نادرستی این انتساب کدام‌اند‪.‬به‌عنوان مثال‬ ‫را‬ ‫از حافظ ات‬ ‫بی‌کم وکاست‬ ‫کتابی که یه نام دیوان حافظ مشهور است آیا همه اشعار آن‬ ‫اينکه ابیاتی ساختگی نیز وجود دارد که به وی تسبت داده شده است‪.‬اینجاست که از‬ ‫ازآن بآهورندهاش» یعنی پیامبر اسلام‪ *-‬تردید و تشکیکی رخ نداده است‪.‬درواقع مسائلی از‬ ‫است‪.‬فلا‬ ‫مشکوک‬ ‫این دست که فلان سوره‬ ‫ن آیه در فلان نسخه هست و در فلان نسخه‬ ‫ه‬ ‫‪.‬‬ ‫و‬ ‫ر‬ ‫‌‬ ‫ن‬ ‫ی‬ ‫ا‬ ‫ز‬ ‫ا‬ ‫‪.‬‬ ‫ت‬ ‫س‬ ‫ی‬ ‫ن‬ ‫ح‬ ‫ر‬ ‫ط‬ ‫م‬ ‫ا‬ ‫س‬ ‫ا‬ ‫س‬ ‫ا‬ ‫ن‬ ‫آ‬ ‫ر‬ ‫ق‬ ‫و ‪...‬در مورد‬ ‫یست‬ ‫‪5‬‬ ‫‪.‬‬ ‫ادعا کند یا‬ ‫د‬ ‫ن‬ ‫ا‬‫و‬ ‫ت‬ ‫‌‬ ‫ی‬ ‫م‬ ‫ن‬ ‫س‬ ‫ک‬ ‫چ‬ ‫ی‬ ‫احتمال دهد که نسخه دیگری ازقرآن وجود دارد که با قرآن موجود تفاوت کلی یا جزئی دارد‪".‬‬ ‫ن بخش بر‬ ‫رت ج‪ ۱‬و ‪ »۲‬نوشته مرتضی مطهری است‪.‬‬ ‫نشسیر موصوعی قران کریم‬ ‫‪۶‬‬ ‫دلایل بی‌نیازی قرآن ازشناخت سندی‬ ‫بی‌نیازی قرآن اازین نوع شناخت معلول پیوند عواملی چند است که برخی به «هویت ذاتی‬ ‫قرآن»» پاره‌ای به «تلاش‌های مستمر پیامبر‪:‬؟‪ »:‬و موّمنان راستین» و برخی نیز به «شرایط‬ ‫ویژه عصر نزول» بازمی گردد‪.‬این عوامل به ترتیب ازاین قرارند‪:‬‬ ‫‪.۱‬پیامبران وحی را به ظرق گوناگون ازجمله «علم حضوری» دریافت می‌کنند‪.‬ماهیت‬ ‫این علم جنین است که در آن دریافت‌کننده (عالم)‪.‬نسبت به آنچه دریافت کرده (معلوم)‬ ‫کوچک‌ترین تردیدی روا نمی‌دارد‪.‬تصریح قرآن بفررودآمدن آیات وحی برقلب پیامبرد‪!4:‬‬ ‫نیز خود گویای رخداد چنین فرایندی در نزول قرآن است‪.‬‬ ‫با این حال بنا به تصریح قرآن» پیامبر دا نسبت به دریافت و ابلاغ دقیق و‬ ‫مد ‪-‬تما یت وبای‬ ‫‪+‬مصودانه وشن که خفن ریز از رسالس سنگیی وب نمارزمی‬ ‫نشان می‌داد؛ تا بدانجاکه خدای متعال خطاب به پیامبرش چنین می‌فرماید‪:‬‬ ‫لا تخل به لِسَانتل لِفجّل به * ان علیتا جع وفرانه * فا ّ ایغ قرانه * رَ‬ ‫ان علیْتا باه"‬ ‫زبانت را [در هنگام وحی] زود به حرکت‪.‬درنیاور تا در خواندن‪[ ,‬قرآن] شتابزدگی‬ ‫به خرج دهی‪.‬درحقیقت گردآوردن و خواندن آن بر [عهده] ماست‪.‬پس جچون آن را‬ ‫بر عهده‬ ‫[نیز]‬ ‫آن‬ ‫نو ضیحح‬ ‫ان ر‏‪٩‬ا دنبال ؟سن »سیس‬ ‫خواندن‬ ‫|‬ ‫برخواندیم ‪| :‬همان‌گونه‬ ‫ما‪۳‬‬ ‫‪ ۲‬نزول قرآن با نزول سایر کتب آسمانی تفاوت بزرگی داشت وآن اينکه قرآن به‌تدریج و‬ ‫در طول ‪ ۳۲‬سال نازل گردید؛ درحالی‌که کتب آسمانی دیگر به‌یکباره نازل شده‌اند‪.‬نزول‬ ‫تتزایا‬ ‫کت سایق ر‬ ‫تاد کی‬ ‫از سک‬ ‫فرایند دریافت اطمینان‌بخش را برای پیامبر* هموار و روند فراگیری را برای موّمنان‬ ‫دراین باره‌می‌فرماید‪:‬‬ ‫خود‬ ‫قرآن‬ ‫آسان مر نمودار‬ ‫‪۱‬ش‪.‬عراء ‪ 6۹۱-۳۹۱ /‬بق‪۰‬ره‪۷/۹‬‬ ‫‪ ۲‬فیامت ‪۷۱-۱۱۰/‬‬ ‫‪ ۳‬برای آشنایی با فلسفه و فواید نزول تدریجی قرآن‪.‬بنگرید به‪ :‬ژرقانی‪.‬مناه لالعرفان ‪.‬ص ‪ ۱۵‬‏‪.4٩-‬‬ ‫فصل یکم‪ :‬شناخت قرآن ‪۷۱ ۰‬‬ ‫ی‬ ‫تست‬ ‫‪ ۵.‬جامعه آن روز مسلمانان بلهحاظ فرهنگی و سطح سواد‪ ,‬جامعه‌ای بسیط و بُذوی بود‪.‬‬ ‫در چنین جامعه‌ای غیر از قرآن کتاب دیگری یافت نممیس‌شلدمتاانان‪ ,‬هم دحرفظ این و‬ ‫هم در ضبط آن ناگزیر باشند‪.‬ذهن خالی‪.‬حافظه قوی و نداشتن سواد خواندن و نوشتن‬ ‫سبب شده بود مسلمانان فقط اطلاعاتشان را از راه دیدن و شنیدن کسب کنند‪.‬در چنین‬ ‫فضایی‪.‬پیام قرآن ‪-‬که با احساس و عاطفه آنان سازگار بود در قلب آنان نقش می‌بست و‬ ‫چون آن راکلام خدا می‌دانستند نه سخن بشر برایشان مقدس بود و به خود اجازه نمی‌دادند‬ ‫حتی یک کلمه یا یک حرف آن را تغییر دهند و يا پس‌وپیش کنند‪.‬آنان پیوسته می‌کوشیدند‬ ‫د‪.‬؟‬ ‫بتالاوت این آیات به خدا نشزدی‬ ‫وکنتر‬ ‫پیوند این عوامل در عصر نزول سبب شد پیش ازآنکه بخواهد دارین کتاب آسمانی‬ ‫کردن‬ ‫اد‬ ‫ی کم‬ ‫ز یا‬ ‫تحریف راه یابد‪.‬آیات آن به بالاترین درجه تواتر برسد؛ به‌گونه‌ای که ان‬ ‫وکار‬ ‫حتی یک حرف آن ناممکن گردد‪.‬‬ ‫ر بآهن ودایزگرسو به‌دلیل فاصله‬ ‫بتاوسعه سریع قلمرو اسلام واقبال چشمگیر مردم جه‬ ‫قان‬ ‫زیاد عموم مسلمانان از مدینه که مرکز صحابه و حافظان قرآن بود ‪-‬اين خطر وجود داشت که‬ ‫بتهدریج دنرقاط دورافتاده‪.‬نسخه‌های قرآن ازع سرمد یا اشتباه دستخوش تغییراتی شود‪.‬اما‬ ‫‌شناسی مسلمانان مانع این کار شد‪.‬‬ ‫نو‬‫هزوشمیااری‬ ‫سال ‪ ۵۲‬هجری‪ ,‬شهر مدینه ‪-‬مرکز خلافت اسلامی ‪ -‬شاهد شکل گیری کمیته‌ای از‬ ‫بزرگان صحابه‪.‬قاریان و حافظان قرآن بود‪.‬وظیفه اصلی این کمیته‪.‬بترهیه و تدوین‬ ‫نسخه واحدی از قرآن متمرکز گردید تا به‌عنوان محور و مرجع اصلی همه مسلمانان در‬ ‫قرائت واستنساخ قرآن رسمیت یابد‪.‬بتالاش‌های این کمیته‪.‬تعداد شش يا هشت نسخه‬ ‫هماهنگ با قرآن فراهم گردید و به مراکز اصلی قلمرو اسلامی آن روز (مکه» کوفه‪ ,‬بصره؛‬ ‫شام بحرین» یمن‪.‬مصر و الجزایر) ارسال‪.‬و نسخه اصلی آن که «أم» یا «امام» نامیده می‌شد‬ ‫ممتاز نیز به مراکز اعزام می‌شد‬ ‫رکی‬ ‫ا‪.‬ی‬ ‫در مدینه نگاه داشته شد‪.‬به همراه نسخه‌های ارس‬ ‫قالی‬ ‫‪ ۱‬زرقانی‪ ,‬مناه لالعرفان‪ ,‬ص ‪۶۳۲۰‬‬ ‫‪.۲‬مطیهری‪ ,‬آشنایی با قران‪ ,‬ج ‪۱‬و ‪ ۲۰‬ص ‪۲۱۰‬‬ ‫‪ ۳‬همان ص ‪.۲۲۱- ۵۲۱‬مراد ازتواترانق است که یک خبر مطلب‪.‬گزارش و یا مجموعه» چنان زبانزد‬ ‫عاموخاص شود که در درستی و اعتبار ان نتوان تشکیک کرد‪.‬‬ ‫فصل یکم‪ :‬شناخت قرآن‬ ‫در این مرحله پژوهشگر همواره می‌کوشد تا روشن کند آبا مطالب محتوا و اندیشه‌های‬ ‫مطرح‌شده دکرتاب‪.‬از انديشه پدیدآورنده‌اش ثراوش بافته‪ ,‬با آنکه برآمده از انديشه‬ ‫دیگران است؟‬ ‫چنین شناختی فرشعنبراخت تحلیلی است؛ بدین‌معنا که تا محتوای یک اثر به‌دقث‬ ‫شناخته نشود؛ اساسا توبت به شناخت ریشه‌ای آن نخواهد رسید‪.‬‬ ‫در بررسی و شناخت فرآن‪.‬پس از مطالعه تحلیلی آن نوبت به مقایسه و شناخت تاریخی‬ ‫می‌رسد‪.‬در این مرحله باید قرآن را (با همه آنجه دارد) با آثار علمی و کتاب‌های دیگر آن‬ ‫زمان به‌ویژه کتاب‌های مذهبی مقایسه نمود‪.‬در این سنجش بایست همه شرایط ازقبیل‬ ‫میزان ارتباط شبه‌جزیره عربستان با دنیای آن روز‪ ,‬تعداد انسان‌های باسوادٍ آن عصر و ‪...‬‬ ‫دنرظرگرفته شود‪.‬سپس باید ارزیابی کرد که آیا آنجه دقرران آمده‪.‬دکرتاب‌های دیگر نیز‬ ‫هست و اگر آمده‪ ,‬به چه نسبت؟ همچنین آیا آن مطالبی که مشابه سایر کتاب‌هاست‪.‬‬ ‫افعاسی استن‪ ,‬با آنکه_متتقل‪ :‬می‌ناهد‪,‬ورختی باعت‪ :‬تصحیح اغلاطر و روش کردن‬ ‫تحریف‌های رخ‌داده دآرنها می‌شود؟‬ ‫شناخت ریشه‌ای قرآن اگر به‌درستی صورت پذیرد‪.‬پژوهشگر منصف و بی‌طرف را به‬ ‫اساات والیین» قران رهنمون؛می‌سازد‪.‬اصالت المی رانا ماش تیان با هط معارق‬ ‫ذاترهازن و انديشه پیامبرت» به ایشان افاضه گردیده و وی‬‫و ساختار بدیعش‪.‬ازافقی بال‬ ‫صرفاً حامل این وحی و پیام‪ :‬بوده استا ‪.‬ذرخقیقت «اصالت الهی»؛ یعنی معجزه بودن قرآن‬ ‫‪.۲‬فرض‌های بنیادین دشرناخت قرآن‬ ‫تنوع» گستردگی و جذابیت ساختار و معارف قرآن سبب شده است این کتاب آسمانی از‬ ‫منظرهای گوناگون مورد بررسی اندیشمندان و دین‌پژوهان قرار گیرد‪.‬اسزوی دیگر» دو‬ ‫رخداد مهم به گشوده شدن زاویه‌های جدیدی دپرژوهش‌های قرآني نوین منجر شده است‪:‬‬ ‫نخستین رویداد که بلهحاظ تاریخی نیز مقدم است‪ ,‬توسعه و گسترش اسلام در مناطق‬ ‫‪۱‬همان ص ‪.۱۱- ۹۱‬‬ ‫‪ ۸‬قرآن آشکارا خود را «‪+‬سخن خدا» معرفی کرده است‪.‬نسبث دادن سخن به گوینده‬ ‫آن در صورتی منطقی و معقول اگستویکهنده‪ ,‬خود دارنتخاب‪ ,‬تنظلیم و چینش کلماث و‬ ‫لقشی راع بههده داشته باشد‪!,‬‬ ‫ص‪ ,‬ن‬ ‫اه‌ها‬ ‫شکل دادن به ساختار و ترکیب جمل‬ ‫بدبع و اسلوپ‬ ‫متن؛ سبک‬ ‫بزرگی از اعجاز قرآن به ساختار ظاهری‬ ‫‪ ۲‬بخش‬ ‫منحصربه فرد آن بازمی گردد‪.‬فصاحت و بلاغت بی‌نظیر فرآن ‪ -‬که از دیرباز پخشی از وجوه‬ ‫اعجاز قرآن به‌شمار آمده ‪-‬ناظر به الفاظ ‪ ,‬عبارت‌ها و ساختار ظاهری متن فرآن است‪.‬‬ ‫زاویه ساختار‬ ‫پیام آیات «تجدی ‪ _ 4‬که همگان ر به آوردن مثل قرآن فرامی خوانند ‪۳‬‬ ‫ارلدرهی بودن الفاظ و قالب‌های مشتمل بمرعارف بلند قرآن‬ ‫ظاهری متن این است که اگ‬ ‫تردید دارید‪.‬برای اثبات مدعای خود الفاظ و جمله‌هایی مشابه این الفاظ و عبارت‌ها‬ ‫بیاورید ‪.‬این تحدی و عجز مشرکان از ساختن و‪ 9‬پرداختن کلامی همانند قرآن‪.‬بیانگر آن‬ ‫است که ساختار ظاهری متن و سبک بیانی قرآن نیز از سوی خداوند است و ذهن و زبان‬ ‫هیچ انسانی (حتی شخص پیامبر‪ ):::‬دشرکل‌گیری آن دخیل نبوده است‪".‬‬ ‫‪ ۳‬آیات بسیاری از قرآن به‌روشنی بر وحیانی بودن الفاظ و ساختار متن عربی قرآن‬ ‫دلالت دارند‪.‬بخشی ازاین آیات بدین قرارند‪:‬‬ ‫کیش‬ ‫الکتاب للع‬ ‫یآ‬ ‫وو‬ ‫تون‬ ‫ربا للم‬ ‫جعلتاه فرنا‬ ‫اصلی‬ ‫ها آن رقارانی عربی قرار دادیم باشد که بیندیشند و همانا که آن دکرتاب‬ ‫خرن‬ ‫ماآن را قرآنی عربی نازل کردیم‪ ,‬باشد که بیندپشید‪.‬‬ ‫در لین‬ ‫ص تاب مُصَوّق سنا عربی‬ ‫من قبله کاب نوی اما ره وه‬ ‫‪1‬‬ ‫ار ‪:‬‬ ‫آرلو اه‬ ‫‪۰‬‬ ‫طلموا وّپشرّی للمخییین‪.‬‬ ‫‪ «۱‬اد من المشرکین استجارک فأجز؛ خثی یم کلام ال ؛ و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست‬ ‫پناهش ده نا کلام خدا را بشنود»‪(.‬توبه ‪ /‬‏‪ )٩‬در آپه ‪ ۵۷‬بقره و ‪ ۵۱‬فتح نیز تعبیر «کلام الّه» آمده است‪.‬‬ ‫‪ , +,‬ج ‪ ۱۰‬ص ‪ ۰۱۲۱‬زرقالی »ناه لالعرفان ؛ ص ‪4۸۰‬‬ ‫‪ ۲‬بنگرید به‪ :‬معرفت‬ ‫‪ ۳‬پنگرید به‪ :‬مصباح پزدی آبآن‌اناسی » چ ‪ ۱‬ص ‪ ۴۳۹۱‬معرفث »النمهپاه ‪ ,‬ج ‪ +۱‬ص ‪:۰۱۲- ۱۱۲‬‬ ‫‪۰‬‬ ‫‪4/ ۳‬‬ ‫؟‪۱,‬خرف‬ ‫کت‬ ‫فصبل پکم؛ شناخت قرأن‬ ‫و‬ ‫|‬ ‫تایه‬ ‫‪۱‬‬ ‫‌‬ ‫‪5‬‬ ‫س‬ ‫ِ‬ ‫‪2‬‬ ‫مه نی‬ ‫کخانت‬ ‫"‪۷‬‬ ‫‪3‬‬ ‫‪۷‬‬ ‫وب‬ ‫نتتافی)‬ ‫تا‬ ‫| است؛‬ ‫‪1‬‬ ‫ال‬ ‫ز‬ ‫ارکه ] پیش‬ ‫‪۳‬‬ ‫‪۱‬‬ ‫دا‬ ‫‪9‬‬ ‫‪ ۱‬ت‬ ‫ریخ کته‬ ‫مت‬ ‫ان‬ ‫کا‬ ‫ری‬ ‫ابیت به زبان‬ ‫نف‬ ‫نبکه کاران‬ ‫هشدار دهد و برای‬ ‫بتبال قسیت داده‌اند‪:‬‬ ‫ابه ی‬ ‫صر‬ ‫‪۱‬‬ ‫قرآن «‬ ‫و عری‬ ‫اهر‬ ‫ین آیات»‬ ‫ی قرآن وتبعیت محض او ازوحی‬ ‫الپی دلالت دارند‪.‬دو نمونه از ایر‬ ‫رد‬ ‫لي آن‬ ‫کهون‬ ‫فرع ای ا‬ ‫بت لقاع اتری‬ ‫قّ لین‬ ‫له ‪ «+‬نران دب‬ ‫ندارندسس‬ ‫ی‬ ‫‪۳7‬‬ ‫که آن را از پیش خود عوضص کنم‪.‬‬ ‫ترس‬ ‫وس‬ ‫رگ‬ ‫‪0‬‬ ‫پیروی نمی کنم»‪۰‬‬ ‫گنوید این سخن بهجزوجیی که وحی می‌شود نیست ‪:‬‬ ‫‌ سخ‬ ‫یوس‬ ‫مره‬ ‫نزس‬ ‫وا‬ ‫ساختار ظاهری‬ ‫قرآن» تمایز اشکار‬ ‫الفاظ ‪ 8‬عبارت‌های‬ ‫‪.۵‬دلیل دیگر بر وحیانی بودن‬ ‫متن قرآن با سخنان پیامبر ‪ 8‬استت؛مایزی که بر هیچ سخن‌شناس ژرف کاوی پنهان‬ ‫معاشرت نموده» با سخنان‬ ‫‪3‬تء که سال‌ها با آن حضرت‬ ‫عصر پیامبر ل‬ ‫نبوده و نیست ‪.‬عرب‬ ‫وی آشنایی کامل داشتند»‪.‬پس از شنیدن نخستین آیات قرآن اززبان ایشان‪.‬به‌یکباره خود‬ ‫را با اقیانوسی امزضامین بلند در قالب الفاظ و اسلوبی به‌مراتب برقترا الزب‌های انسانی ‪-‬‬ ‫مواجه دیدند آوشکارا برالهی بودن آن اعتراف نمودند‪.‬ژرقانی ‪-‬اازندیشمندان اهل تسنن ‪-‬‬ ‫دراین‌باره می‌نویسد‪:‬‬ ‫اعراب عصر نزول» پیام‬ ‫از‬ ‫بل‬ ‫سخنگفتن‪.‬‬ ‫برخلله را می‌شناختند ‪ 9‬بر مقدار توان او در‬ ‫نزول وحی واقف بودند‪.‬‬ ‫به ذهن هیچ‌یک از افراد بانصاف آنان نیامد که بگوید قرآن‬ ‫‪"۳‬‬ ‫تن ست؛ زیر فرق‌های‬ ‫"‬ ‫‪1 -‬‬ ‫ِِ_‬ ‫‪۱‬‬ ‫آشکاری بین لغت قرآن و لفت پيامبرَِةةه دیده‬ ‫‪۳‬‬ ‫‪.‬دش‌یم‪‎‬‬ ‫‪۵۱.۰‬‬ ‫‪ ۱‬یونس‪/‬‬ ‫‪.۲‬لجم ‪4-۲‬‬ ‫‪ ۳‬معرفت‪.‬التمهید چ ‪ 4‬ص ‪.۸۲- ۹۲‬‬ ‫‪ 4‬زرقانی؛ مناهل العرفان» ص ‏‪, ٩6۷‬‬ ‫ین‬ ‫‪1‬‬ ‫که احاطه کامل بر‬ ‫برخوردار است‬ ‫‪ 9‬ژرفایی‬ ‫‪ 9‬محتوای قرآن از چنان عظمت‬ ‫معارف‬ ‫ان و‬ ‫همه آنها و قراردادنشان در قالب الفاظ وعبارت‌هایی که آن معارف را برتابند‪.‬فرتاتر‬ ‫و از‬ ‫قدرت انسان است ‪ :‬قرآن در عظمت ‪ 9‬نسنگینی وحی جنین می‌فرماید‪:‬‬ ‫للاا‬ ‫ی و‬ ‫قیلت‬ ‫کتي ع‬ ‫نا ستل‬ ‫می‌کنیم؛‬ ‫کاتبار القاء‬ ‫در توکفتاری‬ ‫بدروهدی‬ ‫هن‬ ‫حعبفعت‬ ‫در‬ ‫او وحی نازل کرده است‪ «:‬قل اما آا جر منکن یوعی للع نم لکد لد وا ‪۲.‬‬ ‫و طهارت اهزرگونه‬ ‫پیامبر ‪ ::‬که انسانی همانند سایر انسان‌هاست‪.‬در اثر شرح ‪2‬‬ ‫پلیدی و ناپاکی‪.‬تنها قادر است وحی را با همه ژرفای آن دریافت‪.‬و بدون هیچ کاستی‌وفزونی‬ ‫ژرف و نامحدود ربانی‪.‬همان‌گونه که اعزهده انس‌وجن" بیرون است ازعهده پیامبر ‪:‬نیز‬ ‫خارج است‪".‬‬ ‫بنابراین الفاظ‪ ,‬عبارت‌ها و ساختار ظاهری متن قرآن نیز همانند محتوای بلند و معارف‬ ‫نورانی آن‪.‬وحی الهی است که از معبر فرشته وحی و پیامبر اکرم ‪7:‬بی‌هیچ تغییری در‬ ‫اختیار آدمیان قرارگرفته انتت‪:‬‬ ‫غتیویر‬ ‫تدی‬ ‫دو‪.‬اب‬ ‫چگونه مجموعه‌ای مکتوب (قرآن کریم) با فرض «ثباتِ» محتوا و «محدودیتِ» آیات‬ ‫(‪ ۲۳۲1‬آیه) و بدون کوچک‌ترین تغییرکیفی وکمی» می‌تواند با زمان ‪-‬که پیوسته دحررکت‬ ‫و تغییر است ‪-‬همراه گردد و انواع نیازهای آن را شناخته‪ ,‬به تناسب آنها پاسخی راهگشا و‬ ‫منطقی دهد؟‬ ‫‪۱‬مزمّل | ‪.۵‬‬ ‫‪.۲‬بگو‪« :‬من هم مثل شما بشری هستم و[لی] به من وحی می‌شود که خدای شما خدایی یگانه است»‪(.‬کهف ‪)۰۱۱/‬‬ ‫‪ ۳‬انشراح ‪۱۰/‬‬ ‫احزاب ‪۳۲۰ /‬‬ ‫‪۵‬اسراء | ‪۸۸۰‬‬ ‫‪ 7‬سیوطی» (تقان ج ‪ ۱۰‬ص ‪.۹۵‬‬ ‫‪۵۲‬‬ ‫باور یکی از اعتقادهای اساسی‬ ‫‪ :‬همان اعتبار اولیه برخوردار‬ ‫توجه بسیاری‬ ‫شود‬ ‫‪۳‬‬ ‫ابدیت و تغییر یاد می‌شو‬ ‫از‬ ‫از‬ ‫دی‬ ‫‪2‬‬ ‫ثله که از آن به «ربط میأن‬ ‫ان‬ ‫طدوف ساخته است‪.‬عل ‪۰‬امه طباطبایی‪.‬‬ ‫م یهع خو‬ ‫را‬ ‫تا دیی حا‬ ‫یسواع ا‬ ‫ازست‬ ‫یشمن‬ ‫دان دینی‬ ‫علامه‬ ‫جوادی آملی‪ ,‬علامه اقبال لاهوری‪.‬‬ ‫سبحانی؛‬ ‫استاد‬ ‫استاه معرفت؛‬ ‫شهید‬ ‫‪۲‬‬ ‫‪۳‬‬ ‫مطهری؛‬ ‫رضا‬ ‫ء سیدقطب و ‪...‬ازجمله این اندیشمندان‌اند‬ ‫اسدآیادی» محمد رشید‬ ‫سیخمال لاس‬ ‫ی‬ ‫نظر به اهمیت و نقش اساسی این موضوع‬ ‫این بخش به طرح آن پرداخته و بدان پاسخی کوتاه داده است ‪.‬‬ ‫برای پاسخ به پرسش پیشین باید «حوزه‌های مباحث قرآن» و «اسرار ماندگاری قران در‬ ‫بستر زمان» مورد توجه قرار گیرد تا از یک‌سو روشن گردد تحولات و تغییرهایی که در بستر‬ ‫دابهم‌بخش از معارف قرآن خواهد بود و از دیگرسو‪.‬خداوند‬ ‫زمان روی می‌دهد» نا‬ ‫کظر‬ ‫چگونه سازوکارهای جاودانگی آخرین کناب خود را فراهم آورده است‪.‬‬ ‫یک دسته‌بندی ساده‪.‬مجموعه آیات قرآن عهده‌دار‬ ‫یکم‪.‬حوزه‌های مباحث قرآن‪ :‬در‬ ‫بیان معارف و احکام الهی در چهار حوزه روابط انسان با خداء خود‪.‬طبیعت و انسان‌هاست ‪.‬‬ ‫از میان این حوزه‌های چهارگانه‪.‬تنها دو حوزه اخیر از تحولات زمان متأثر می‌شوند و‬ ‫طبایعتحاک درام و دستورالعمل‌های آنهانیزتغییراتی پدید می‌آید‪.‬ازاین‌رو‪ ,‬بیشترین مباحث‬ ‫مربوط به چگونگی رابطه «ابدیت» و «تغییر» متوجه تغییرات در دو حوزه رابطه انسان با‬ ‫طبیعت و دیگر انسان‌هاست‪.‬البته درصورتی که روابط انسان دردو حوزه نخست نیزبه‌نوعی از‬ ‫تحولات عصره وگذراامدچارتفیرگدد‪.‬آن دو حوزه نیز مشمول این مباحث خواهندبود‪:‬‬ ‫‪ ۶‬تفسیر موضوعی قرآن کریم‬ ‫‪:‬‬ ‫پیامبر‬ ‫ماندگاری قرآن در بستر زمان ‪ :‬تدذبر و مطالعه درایات قران ‪ 9‬سخنان‬ ‫دوم ‪.‬اسرار‬ ‫رموز جاودانگی قرآن یاد می‌شود ‪-‬تضمین گردیده است‪.‬داردامه باهختصار به بیان هر یک‬ ‫پرداخته می‌شود‪:‬‬ ‫الف) ژرفای نامحدود قرآن‬ ‫پیشتر بیان شد که ژرفای نامحدود قرآن یکی از ویژگی‌های ذاتی این کتاب آسمانی بشهمار‬ ‫جچنان مورد عنایت ‪9‬‬ ‫می‌آید‪.‬این ویژگی که در روایات از آن یه «بطن» ‪« 9‬بطون» یاد شده‬ ‫«روایات بطن» ازجمله روایات متواتر شمرده می‌شوند‪.‬برخورداری یک سخن با متن مکتوب‬ ‫و مطالب دیگری را نیز در خود دارد که با سازوکاری ویژه می‌توان آنها را استخراج کرد‪".‬‬ ‫علامه طباطبایی در تعریف «ظهر» و «بَظن» می‌نویسد‪:‬‬ ‫ظهر همان معنای ظاهر و ایتدایی است که از آنه‪.‬به‌دست می‌آید و بطنْ معنای‬ ‫‪۷‬‬ ‫نهفته در زیر ظاهر است‪.‬چه آن معنا یکی باشد یا بیشتر‪....‬‬ ‫برخورداری آیات قرآن ابزطون سبب تمایز متن قرآن و متن‌های انسانی شده است‪.‬آثار‬ ‫ادبی‪.‬عرفانی و منظوم برخی ازفرهیختگان و عارفان نامور شاید در گذر زمان برداشت‌های‬ ‫گوناگونی اآزنها شود‪.‬اما چون پدیدآورندگان این گونه آثار در تنگنای زمان‌ومکان محدود‬ ‫بوده و قلمرو دانش آنان نیز محدود بوده‪.‬نمی‌توان و نباید هرگونه دریافتی اآزثارشان را‬ ‫مقصود آنان تلقی نمود‪.‬اما درباره متن قرآن این مطلب به‌کلی متمایز است؛ زیرا منبع‬ ‫قدسی" و پدیدآورنده قرآن‪.‬فوق زمانومکان‪ ,‬صاحب علم بی‌پایان و محیط بر همه هستی‬ ‫ن؛‬ ‫ریآتفسی‬ ‫قناس‬ ‫رش‌ش‬ ‫‪.۱‬خویی» محاضرات» ج ‪ ۱۰‬ص ‪۶۱۲‬؛ معرفت» تمسیضرروان» ج ‪ ۱۰‬ص ‪۹۹‬؛ رجبی» رو‬ ‫‪۵۲.۰‬‬ ‫ص‬ ‫ص ‪۱۹۰‬‬ ‫آنی»‬ ‫رت»‬ ‫قرف‬ ‫‌ مع‬ ‫ودمبه‪:‬‬ ‫لگری‬ ‫ع بن‬ ‫‪.۲‬‬ ‫‪۳‬طباطبایی» المیزان؛ ج ‪ ۳۰‬ص ‪.۷‬‬ ‫‪ 4‬قرآن درباره منبع قدسی خود می‌فرماید‪« :‬ف رل ای یغلَرالسَرن السمَاوات و ار بگو‪ :‬آن را کسی‬ ‫نازل ساخته است که راز نهان‌ها را در آسمان‌ها و زمین می‌داند»‪(.‬فرقان ‪ /‬‏‪)٩‬‬ ‫فاتر از زمان‌ومکان و دربردارنده معانی و مفاهیم‬ ‫در آیات قرآن صورت عملی یافته‬ ‫‪7 ۶ ۳۳‬‬ ‫و پدیده‌های آن است‪.‬یره‬ ‫ارت که به واسطه بطوت» *ر *‬ ‫‪۱‬‬ ‫و قرآن را به ابدیت سپرده است ‪:‬‬ ‫تاامل‬ ‫طو اشاهر قاطط این آن‪.‬معامعانی ممتک‬ ‫ب‬ ‫ان ه تغسبرناید‬ ‫‪2‬‬ ‫را از ن یات‬ ‫انساتی‪ :‬معانی جدیدی‪,‬‬ ‫مات‬ ‫عم‬ ‫غ‬ ‫‪۱‬‬ ‫نسن‬ ‫را تاب می‌آورند و به تناسب پیشو"‬ ‫‪1‬‬ ‫و‬ ‫ِ‬ ‫‪,‬‬ ‫می‌شود؛‬ ‫‌‬ ‫اقزوده‬ ‫ی‬ ‫عرود‬ ‫سر‬ ‫‪1‬نسب‬ ‫دا‬ ‫هرحه لو‬ ‫‌عبارت‌دیگره‬ ‫به‬ ‫دریافت‪.‬‬ ‫می‌توان‬ ‫‪۲‬‬ ‫‪4‬‬ ‫‪6‬‬ ‫کا‬ ‫‪۳‬‬ ‫لق نس‬ ‫و‬ ‫مرب‬ ‫بودن‬ ‫معخره‬ ‫‪/‬‬ ‫ر می‌شود‬ ‫ای‬ ‫انسان‬ ‫مر‬ ‫‪ ۱‬ست؛‬ ‫تعلیم شده‬ ‫قرآن‬ ‫ره ت‬ ‫ِ"‪۳‬‬ ‫»‬ ‫ِ‬ ‫‌‬ ‫ا زسیس‬ ‫‪۰‬‬ ‫باب ‪۵‬‬ ‫ی‬ ‫تا‬ ‫‪,‬‬ ‫‪1‬‬ ‫ِ‬ ‫اد‬ ‫ی‬ ‫‪5‬‬ ‫‪۰‬‬ ‫‪۱‬‬ ‫‪۰‬‬ ‫‪۰‬‬ ‫‪7‬‬ ‫ک‌‬ ‫کی‬ ‫ر‬ ‫معانی همیشه متطوّر‬ ‫ثابت‪:‬‬ ‫که متنی‬ ‫است‬ ‫ری پسرسررا وا بربمزبمیی تایك‪.‬‬ ‫رنده حقیقت مطلق است و در عی ‪۱‬ن‌حال شیمفهم ‪:‬نسبی و‬ ‫دربرذا‬ ‫امام باقرشة بطون قرآن را رمز ابدیت قرآن دانسته و قرآن را به خورشید و ماه تشبیه‬ ‫نموده است‪ :‬تشبیه قرآن به خورشید و ماه» راژ بسیار ظریفی را در باب ابدیت قران‬ ‫می‌گشاید‪.‬برپایه این سخن‪.‬همه نیازهای آدمیان در معرض تابش خورشید هميشه تابان‬ ‫قرآن قرار می‌گیرد و اين بدان روست که قرآن با سرچشمه گرفتن از دریای بیکران علم الهی‬ ‫و با برخورداری از ژرفایی نامحدود‪.‬بالاتر از زمان‌ومکان‪ ,‬فرازوفرودهای حیات معنوی و‬ ‫مادی انسان‌ها را روشنایی مبیخشد‪.‬‬ ‫ژرفای نهایت ناپذیرقرآن نخستین و اصلی‌ترین رمماندگاری قرآن در بستر طولائی زمان است‪.‬‬ ‫این ویژگی سبب می‌شود مجموعه‌ای به ظاهر «محدود» اظزرفیتی نامحدود برخوردار گردد‬ ‫و آنچه به‌ظاهر «ثابت» می‌نماید‪.‬ازپویایی درونی و همیشگی برخوردار باشد‪.‬‬ ‫نمونه‌هایی اژزرفای قرآن‪ :‬دراین خصوص به دو نمونه اشاره می‌شود‪:‬‬ ‫نمونه یکم‪ :‬خدای بزرگ در نهی اپزرستش بت‌ها می‌فرماید‪:‬‬ ‫واعْبْدوا ال ولا فشرکوا به ع‬ ‫‪7‬‬ ‫جوا‬ ‫مگردانید‪.‬‬ ‫رویک‬ ‫ری‬ ‫شا ا‬ ‫زوی‬‫ید»‬ ‫وخدا را بیر‬ ‫چستی‬ ‫ِ‬ ‫آ‬ ‫ات‬ ‫خاا‬ ‫‪۳‬‬ ‫ض‬ ‫‪2‬‬ ‫و‬ ‫و‬‫ع‬‫ر‬‫ل‬ ‫ص‬‫ف‬‫ِ‬ ‫ی‬ ‫ع‬ ‫و‬ ‫ن‬ ‫ز‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫ک‬ ‫ن‬‫ِ‬ ‫که ای‬ ‫است‬ ‫یل‬ ‫تفت‬ ‫یت ها‬‫‪:‬‬ ‫کی‬‫‪9‬‬ ‫ست و‬ ‫ا‬ ‫د‬ ‫خ‬‫ر‬‫ر‬‫ی‬ ‫ا‬ ‫ی‬ ‫ر‬ ‫ب‬ ‫ر‬ ‫غ‬ ‫د‬ ‫ی‬ ‫ت‬ ‫ت‬ ‫لا رنه مر مرو‬ ‫نس‬ ‫رد‬ ‫یه نقل ازو‪:‬ق‌آه‬ ‫اصرة‬ ‫و‬ ‫نا‬ ‫ی‬ ‫و‪۰۲‬‬ ‫داز‬ ‫بعتایج‬ ‫‪۱‬‬ ‫‪۳‬‬ ‫هم‌جنین نلهور و ‪۲‬‬ ‫م‬ ‫الا‬ ‫[‪.‬‬ ‫ا‬ ‫ره دسالن‬ ‫‪:‬‬ ‫است‬ ‫‪۹۳‬‬ ‫جد‬ ‫داوند اوند بر برای متوجه نمودن منگراتنا‬ ‫خ‬ ‫نمونه نمونه د دووم‪:‬‬ ‫‪9‬‬ ‫‪۱‬‬ ‫‪۰‬‬ ‫می‬ ‫ت وزندهکردن مرن چنین‬ ‫‪۰‬‬ ‫پاسختن یا‬ ‫‪6‬‬ ‫سین‬ ‫ین‬ ‫متال پر الْصر‬ ‫نیازتان افتد] آتش‬ ‫[جون‬ ‫نهاددکه از آن‬ ‫تفا ‪1 ۴‬‬ ‫هماهیکه برایتان د‪3‬ر *‬ ‫‪۳‬‬ ‫‪۳‬‬ ‫یه نخست این آیه همان معنایی است که از ظاهرآن برمی‌ید تک‬ ‫ها ازآن برای برافروختن آتش‪.‬این لایه برای‬ ‫قراردادن آتش در درخت سبز و استفاده انسان‌‬ ‫آشنایان به لغت عرب آشکار است‪.‬‬ ‫اند دوم آنه» تفسبری است که بسیاری امزفسران پیشین برآن رفته‌اند‪ :‬در اعصار قدیم‬ ‫میان عرب رایج بود که برای افروختن آتش ازچوب درختان مخصوصی به‌نام «مَزخ) و‬ ‫در‬ ‫می‌رویید‪.‬استفاده می‌کردند؛ بدین گونه که اولی را در زیر قرار‬ ‫«عفار» که دبریابان‌های حجاز‬ ‫می‌دادند و دومی را روی آن می‌زدند و با جرقه تولیدشده» آتش روشن می‌کردند‪.‬‬ ‫لایه عمیق‌تر آیه این است که خاصیت آتش‌افروزی منحصر به چوب درختان «مرخ» و‬ ‫ت‪.‬بلکه این خاصیت در همه درختان و اجسام عالم وجود دارد (اگرچه در آن‬ ‫«عفار» نیس‬ ‫دو بیشتر است)‪.‬حتی در درختان سبز‪.‬به‌همین دلیل گاه آتش‌سوزی‌های بزرگی در جنگل‌ها‬ ‫روی می‌دهد که عامل آن وزش شدید بادهایی است که شاخه‌های درختان را محکم به‌هم‬ ‫کوفته و با ایجاد جرقه و وزش باد‪.‬دامنه آتش توسعه یافته است‪.‬این همان الکتریسیته‬ ‫آشکار می‌گردد‪.‬‬ ‫نهفته دردل اشیاء است که برا اث‬ ‫صرطکاک‬ ‫لا‬ ‫عميق تر از‬ ‫اما لایه‬ ‫ا‬ ‫«کربن گیری»‬ ‫است‬ ‫ز هوا ‪ 9‬ساختن «سلولز نباتی»‬ ‫درختا حون و‬ ‫‪.۰‬توضیح اینکه یاخته‌های‬ ‫با تجزیه اش اک‬ ‫ف ازتهوا‬ ‫ه‪.‬‬ ‫گیاهان ن «گا «گاز‬ ‫گکربن‬ ‫ر» را‬ ‫سیژن آن را آزاد می‌کنند و سپس کربن را در‬ ‫ص ‪۱۲۰‬‬ ‫‪ ۱‬همان»‬ ‫‪.۰۸/‬‬ ‫‪.۲‬پس‬ ‫تفسیرهوضوعی قرآن کریم‬ ‫‪۰۵‬‬ ‫خود نگاه داشته» با ترکیب آن باآب‪ ,‬چوب درختان را از آن می‌سازند‪.‬ازآنجاکه هتررکیب‬ ‫شیمیایی باید یا انرژی را جذب و با آن را آزاد کند» درختان دعرمل کربن‌گیری‪ ,‬اگزرما و نور‬ ‫آفتاب به‌عنوان انرژی فعال استفاده می‌کنند و همین امر سبب ذخیره شدن مقداری از‬ ‫انرژی آفتاب در چوب درختان می‌شود تا به‌هنگام سوختن‪ ,‬انرژی ذخیره‌شده آزاد‪.‬و گرما و نور‬ ‫تولید شود‪.‬این خود نوعی رستاخیز است که خداوند در اين آیه به بیان آن پرداخته است‬ ‫تا بدین رو قدرت خود را در برپایی قیامت اعلام نماید‪!.‬‬ ‫بسیاری از آیات قرآن دارای چندمعنایی است‪ :‬بخشی ساده برای فهم عامه مردم در‬ ‫هرزمان و همرکان‪ ,‬و بخشی عمیق برای خواص‪ ,‬و سرانجام بعضی کاملاً عمیق برای‬ ‫زبده‌های خواص و با اعصار و قرون دیگر و آینده‌های دور‪.‬درعین‌حال این معانی با هم‬ ‫منافاتی ندارد و در آن واحد دریک تعبیر پرمعنا جمع است؛ آیه فوق همین گونه است ‪.‬‬ ‫ب) پیوند قرآن وعترت‬ ‫ظرفیت نامحدود قرآن ‪-‬که برآمده از بطون آن است ‪-‬در صورتی که به فعلیت برسد و‬ ‫متناسب با نیازهای زمان تفسیر گردد‪.‬با زندگی و نیازهای موّمنان ارتباط برقرار می‌کند و به‬ ‫حاجت‌های آنان در عرصه‌های گوناگون پاسخی شایسته می‌دهد‪.‬چنانچه سازوکارهایی‬ ‫به منظور ت‪.,‬بین و تفسیر آیات منظور نگردد‪.‬قرآن کریم ‪-‬درعین تقدس‪ ,‬عظمت و برخورداری‬ ‫از معارف بسیار اصلی‌ترین ویژگی خود‪.‬یعنی هدایتگری و معرفت‌بخشی را از دست می‌دهد و‬ ‫بدین‌رو اوزرود به عرصه زندگی آدمیان بازمی‌ماند‪.‬‬ ‫حال باید دید برای اين منظور در کنار قران کدام سازوکارها تعبیه شده و کیفیت‬ ‫کی موسان ازآنها نچیزکونه است ؟ اهمیت مطلب بادشده را می‌تواس ازاین سکن‬ ‫امام علی شاد دریافت‪:‬‬ ‫و‬ ‫بگوید‬ ‫تا سخن‬ ‫ندارد‬ ‫زبان‬ ‫اثیت؛‬ ‫حلد‬ ‫دو‬ ‫مبان‬ ‫نو شته شد ه‬ ‫خطی‬ ‫قران؛‬ ‫این‬ ‫اوق‬ ‫تبارمتد کی است که آن واه تست‬ ‫‪:۱2-‬‬ ‫ص‌ ‪۵0‬‬ ‫‪4۱‬‬ ‫‪ 1‬مکارم شیرازی» تسیر نمونه» ج‬ ‫‪۱‬‬ ‫ان‬ ‫ا‪.۲‬لنبهجلاغا»» خطبه ‪۵۲۱۰‬‬ ‫‪۱۳‬‬ ‫می‌خواند که یا پیوند آن با‬ ‫صامت»‬ ‫«کتاب‬ ‫قرآن ر منهای عثرت ‏‬ ‫در جایی دیگر‬ ‫ایشان‬ ‫عثرت» به نطق دمری‌آید و مومنان را به راه سعادت هدایت می‌کند‪:‬‬ ‫هنا کاب اللّه الصَامت وآنا المعترعنه قغذوا بکتاب اللّه التاطق‪".‬‬ ‫کتاب‬ ‫یه‬ ‫نیت‬ ‫دنج؟‬ ‫ام‬ ‫لخیب؟‬ ‫" تست‬ ‫‪۱‬‬ ‫وم‬ ‫خداشت‬ ‫خاموث‬ ‫کتات‬ ‫فان‬ ‫انپ؛‬ ‫"‬ ‫با‬ ‫‪۱‬‬ ‫ت‬ ‫تس‬ ‫‪7‬‬ ‫م‬ ‫شب‬ ‫با‬ ‫‪۳‬‬ ‫با‬ ‫‪2‬‬ ‫‪۱‬‬ ‫‪ 7‬لا‬ ‫سا‬ ‫جویید‪,‬‬ ‫خندا نمسکت‬ ‫ناطق‬ ‫که شرایط‬ ‫در عصر نزول‬ ‫قرآن‪.‬صرورتی است که قرآن خود آشکارا بیان داشته است‪.‬‬ ‫ر برای‬ ‫پیامبرن؛‬ ‫شخص‬ ‫قرآن‬ ‫در جامعه مسلمانان کاملا فراهم لبود ‪-‬‬ ‫فراگیری وحی‬ ‫عهده‌داری این مسئولیت خطیر به مسلمانان معرفی نموده است‪:‬‬ ‫اه ولعلهز یتنکرون‪.‬‬ ‫ین لاس ما ول‬ ‫تلا لك الل کر‬ ‫و این قرآن را به سوی تو فرود آوردیم‪.‬تا برای مردم آنچه را به‌سوی ایشان نازل شده‬ ‫کی از مسئولیت‌های اصلی همه پیامبران «تبیین و تفسیر‬ ‫اساسا در نگاه قرآن کریم‬ ‫وحی) بوده است ‪ :‬چنان که درآیه‌ای می‌خوانیم‪:‬‬ ‫وم آزتلنا من رشول لا پتان قوبیهبن له‬ ‫و ما هیچ پیامبری زا جز به زبان قومش نفرستادیم‪.‬تا [حقایق را] برای آنان بیان‬ ‫کند‪:‬‬ ‫آنجه از این‌گونه آیات برمی‌آید‪.‬این است که اولاً وحی آسمانی در همه ادوار تاریخی‬ ‫خود‪.‬با زبان و واژگان شناخته شده و قابل‌فهم پیامبران و مخاطبان وحی‪ ,‬نازل شده است و‬ ‫مسئولیت تعلیم و تبیین و به‌عبارتی‬ ‫یک عنصر انسانی در کنار وحی»‬ ‫دوم اینکه همواره‬ ‫شفاف‌ساختن ابعاد گوناگون وحی را نیز برعهده داشته است‪.‬‬ ‫اینک با ختم نبوت‪.‬نزول وحی خاتمه یافته‪.‬اما اعتبار و حجیت وحی قرآنی ‪-‬بنا به‬ ‫ج ‪ ۸۰‬ص ‪۷۰۲۰‬‬ ‫‪.۱‬محمدی ری شهری» موسوع؛ الامامعلی ب نابی‌طالب ‪3‬‬ ‫‪ ۲‬نحل ‪44/‬؛ نیز بنگرید‪ :‬نحل ‪41 /‬؛ مائده ‪۹۱ /‬؛ جمعه ‪۲۰‬‬ ‫‪۳۳‬‬ ‫ب‬ ‫بای همه‬ ‫‪ ۰‬قآ‬ ‫‪۱‬‬ ‫تسللی؛ از وخن آسماتن بی‌بهره نمی‌ماند ‪.‬‬ ‫ی‪:‬وازند جاودانه قرآن و عترت نتایج ارزشمندی نصیب موّمنان و‬ ‫ثمرات پیوند قرآن و عپترت‬ ‫جامعه اسلامی می‌گردد‪ ,‬مانند‪:‬‬ ‫‪.۱‬تبیین و تفسیر صحیح آیات قرآن‪ ,‬متناسب با نیازها و مسائل جدید مسلمانان و‬ ‫جامعه اسلامی؛‬ ‫‪ ۲‬آموزش شیوه صحیح برای دستیابی ضابطه‌مند به مفاهیم وحی دغریاب عترت؛‬ ‫‪ ۲‬تأمین حضور همیشگی «انسان کامل» ‪-‬به‌عنوان اسوه نیکو و جلوه جمال حضرت‬ ‫حق ‪-‬در میان آدمیان‪.‬‬ ‫‪ 6‬رهبری سیاسی جامعه اسلامی که خود دو رهاورد ارزشمند را بدهنبال دارد‪:‬‬ ‫‪ ۰‬به تبیین دقیق وکاربردی بخش بزرگی ازآیات قرآن‬ ‫یک‪.‬رهبری سیاسی اهل‌بیت‬ ‫می‌انجامد؛ آن‌هم آیاتی که ناظر به شئون مختلف جامعه دینی است‪.‬‬ ‫دو‪.‬با رهبری سیاسی اهل‌بیت خد رهنمودهای قرآنی برای ساختن جامعه الهی و‬ ‫ارزش‌محورء دکرمال دقت و اطمینان به کارگرفته می‌شوند و درنتیجه همگان به کرامت‬ ‫انسانی خود می‌رسند‪.‬‬ ‫ج) اجتهاد روشمند در قرآن‬ ‫بی‬ ‫پانی گ‬ ‫ه‬ ‫د‬ ‫ن‬ ‫ه‬‫د‬ ‫ر‬ ‫ا‬ ‫ز‬ ‫آ‬ ‫سس ناگستتنینی استاست‪..‬ا امماا نمکسته‬ ‫مس مستمترومرو ناگ‬ ‫وردنیددقرآن وعترت» پپبیووندیی‬ ‫ت‬ ‫س‬ ‫ا‬ ‫ن‬ ‫ا‬ ‫تفسیرموضوعی قرآن کریم‬ ‫‪۴‬‬ ‫که دسترسی به این سازوکار برای همگان در همه زمان‌ها و مکان‌ها مقدور نیست؛ حال این‬ ‫عدم‌دسترسی یا در شرایط طبیعی است» مانند فاصله طولانی تا محل زندگی امام ‪ ۳‬و‬ ‫درنتیجه عدم‌امکان بهره‌مندی ازایشان و یا در شرایط غیرطبیعی‪ ,‬مانند عصر غیبت (چه‬ ‫کوتاه‌مدت و چه بلندمدت)‪.‬حال پرسیدنی است آیا سازوکار پیش بینی‌شده برای تبیین و‬ ‫روزآمدی قرآن‪.‬تنها در پیوند قرآن و عترت خلاصه می‌گردد؟ اگر چنین است‪.‬آیا در غیاب‬ ‫عترت ‪ ::::‬راه برای بهره‌مندی از قرآن به‌کلی مسدود می‌گردد و درنتیجه وحی از زندگی‬ ‫آدمیان رخت برمی‌بندد‪.‬بآانکه افزون بر سازوکار پیشین‪ ,‬سازوکار دیگری نیز پیش‌بینی‬ ‫شده تا در چنین وضعیتی آدمیان و جامعه انسانی افزیض وحی آسمانی محروم نگردند؟‬ ‫همچنین آیا قرآن کریم‪.‬پیامبراکرم ‪ +3:‬و عترت پاکش *‪ :‬چنین شرایطی را پیش‌بینی کرده‬ ‫و هدایت‌های لازم را ارائه داده‌اند؟‬ ‫دقت دآریات قرآن‪.‬رهنمودهای پیامبراکرم ‪ »:! :‬و تعالیم اهل‌بیت ‪ :‬ما را به سازوکار‬ ‫بدا و «خردورزی دآریات وحی» است‪.‬قرآن‬ ‫دیگری نیز رهنمون می‌سازد که آن «اصل‬ ‫ازاین اصل به «تفقه در دین» یاد کرده و مومنان را نیز به آن ترغیب نموده است‪:‬‬ ‫ومّا کان تبزییت یرووکاافة فللا نقرمنْکل فد متهز طاوعه تمه‬ ‫مهم | ذا رجَو ا لباز‬ ‫‪ ۱‬فی التّین ی‬ ‫‪1‬‬ ‫پیدا کنند و قوم‬ ‫بمانند و ] در دین و‬ ‫کترا ‪1‬‬ ‫آنان‪.‬دسته‌ای کوچ‬ ‫خود را وقتی به سوی آنان بارگشتند بیم دهند‪ ,‬باشدکه آنان [از کیفر الهی ] بترسند؟‬ ‫طلب چیزی باشد‪.‬بگهونه‌ای که در آن تمخض و‬ ‫«تفقه» به این معناست که کسی در‬ ‫‪۰‬‬ ‫‪۰‬‬ ‫دم‬ ‫‪۳۲‬‬ ‫‪۳‬‬ ‫است ‪:‬‬ ‫زاین رو «تفقه در دین» به‌معنای فراگرفتن دین به‌ صورت تخصصی‬ ‫تخصص یاید‪.‬‬ ‫صک_ نهی نموده و از آنان خواسته است‬ ‫به‬ ‫‪9‬‬ ‫این آیه‪ ,‬موّمنان ر از عزیمت‬ ‫هم‌زمان با عزیمت گروهی برای جهاد‪.‬جده‌ای نیز به‌منظور تفقه در دین به حضور‬ ‫پیامبر‪ »::‬رسند تا پس ازباگشت به سوی قوم خویش‪.‬پیام وحی را به نان ابلاغ کرده‪.‬آنها‬ ‫را اسزرپیچی افزرمان‌های الههی بیم دهند‪.‬‬ ‫‪.۱‬توبه‪۲۲۱۰ /‬‬ ‫‪ ۲‬راغب اصفهانی» مفردات الفاظ القرآن‪.‬ص ‪۲6۱۰‬‬ ‫‪۵۲۳‬‬ ‫فصل یکم‪ :‬شناخت قرآن‬ ‫ان‪.‬آیه‪ ,‬به‌روشنی می‌توان به نقش‬ ‫ها‬ ‫یزارف داب‬ ‫ّ‬ ‫تن‬ ‫در‬ ‫و «جهاد»‬ ‫وهای اند‬ ‫دین»)‬ ‫گرفتم «تفقه در‬ ‫تن‬ ‫ا‪:‬مزعادل ققرار گرف‬ ‫‌‬ ‫در حفظ و جخرالس‬ ‫م «داجتهاد رو شمند)‬ ‫مه‬ ‫‪1‬‬ ‫لجخعهرادداوورزی ‪93‬‬ ‫میت‬ ‫آگاه گردید‪.‬‬ ‫«تفک» و«تدبر‬ ‫قآن بر «تعقل»؛‬ ‫و‬ ‫تأکتیداکید قران بر‬ ‫دهد ی ‪۳‬‬ ‫‪5‬‬ ‫ساز‬ ‫د‬ ‫رما سا ید زگرد کب بت از‬ ‫لا ا‪۱‬‬ ‫ی‬ ‫ت جاودانه قرآن حکایت دارد‪.‬‬ ‫حیا‬ ‫ه |‬ ‫آنان را ب صل‬ ‫با تمسک به قران‬ ‫‪+‬‬ ‫رل اجه |‬ ‫نع‬ ‫قرآن ی‪-‬سوال می‌کردند‪.‬مه طهارت‬ ‫چنانکه اازمام صادق ** پرسیدند‪:‬‬ ‫یرای تبیین و تشریح‬ ‫دین) توجه می‌دادند‪.‬‬ ‫دین «تفقه» و «ژرف آندیشی در‬ ‫بنیا‬ ‫دنیا برود]» مردم یاید چگونه عمل کنند؛؟‬ ‫ای امام حادثه‌ای رخ دهد [‪ -‬از‬ ‫«زمانی که بر‬ ‫امام تاد فرمود‪:‬‬ ‫لد‬ ‫در دس‬ ‫نققه‬ ‫رة‌متطه‪,‬‬ ‫‌‬ ‫ٍِ_‬ ‫ین‬ ‫‪۰‬‬ ‫‪۵‬ردوهحی‬ ‫عمل نمایند‪« :‬یاید از هر فرقه‪.‬ید‬ ‫به سخحن خدا‬ ‫‪۲‬‬ ‫‪۱‬بس‌سد]]‪.‬‬ ‫آزا‬ ‫‪۹‬‬ ‫اد‬ ‫ائا‪ -‬ن ر ‪۱‬ا بیم دشتد‪۱‬؛ م بانشد نة‬ ‫وا‬ ‫ما‬ ‫‪۳‬‬ ‫بازدستند‪:‬‬ ‫خویش‬ ‫قوم‬ ‫تمااا‪2‬نگاه که به‌سوی‬ ‫‪ ۳‬زمانی که در حال تحصیل‬ ‫کرده‌اند»‬ ‫امام شاه فرمود‪ :‬آن گروهی که برای تفقه کوج‬ ‫‪8۱‬‬ ‫زر‬ ‫شایان ذکر است که اجتهاد در قرآن تنها در صورتی مشروع و روشمند است که اضزوابط‬ ‫و شرایط لازم برخوردار باشد‪.‬گام نهادن در عرصه خطیراجتهاد‪.‬بدون برخورداری اشزرایط‬ ‫لازم‪.‬خود نوعی «تفسیر برهأی» شمرده می‌شود که پیامبرگرامی ‪ 2‬و اهل‌بیت ‪ 2‬بشهدت‬ ‫آن را نکوهیده‌اند‪.‬‬ ‫ِ مباحث گذشته نتیجه می‌شود که قرآن کریم با وجود «ثبات» و «محدودیت» ظاهری»‬ ‫‪ ۳ 1‬نامحدود‪.‬پویایی و تحرک درونی ویژه و اعجازآمیزی برخوردار است‪.‬اين ویژگی ذاتی‬ ‫م با دو اصل بنيادین «امامت» و «اجتهاد»‪.‬سبب شده است قرآن همواره در بستر متحول‬ ‫زمان» زنده بماند و برنیازهای معرفتی و معیشتی آدمیان دراعصار گوناگون‪.‬پرتو بیفکند‪.‬‬ ‫‪ ۱‬زخرف ‪۲۰ /‬‬ ‫‪ ۲‬نحل ‪1/‬؟‪.‬‬ ‫‪.۳۲‬ص ‪ ۰۹۲/‬محمّد ‪ ۱6۲‬نساء ‪.۲۸ /‬‬ ‫ف‬ ‫‪.۷۲۱‬‬ ‫یض کاشانی‪.‬کتاب الوافی‪ ,‬چ ‪.۲‬ص‬ ‫تفسیرموضوعی قرآن کریم‬ ‫‪۶‬‬ ‫پژوهش واندپشه‬ ‫‪ ۱‬حقبفت فرآن چیست و قران از چه مراثبی برخوردار است؟‬ ‫‪ ۲‬جاودانگی فرآن را از منظر آیات و روایات بررسی کنید‪.‬‬ ‫و‪۳‬جوه وآفاق اعجاز فرآن را بررسی نماپید‪.‬‬ ‫‪ 6‬درباره نگارش قرآن در عصر پیامبرا و جمع‌آوری و ندوین آن به شکل امروزی‪ ,‬گزارشی را‬ ‫‪۵‬درباره روش‌های نفسیر قرآن تحقیق کنید ‪.‬‬ ‫‪1‬م‪.‬فسربرای تفسیر قرآن چه مراحلی را باید برگذاند؟‬ ‫منابع برای مطالعه وپژوهش‬ ‫‪.۱‬تفسیرموضوعی فرآن کریم‪.‬عبدالّه جوادی‌آملی ‪ ,‬قم ‪.‬اسراء‪.‬‬ ‫‪.۲‬رجازاودانگیقران‪.‬علی نصیری ‪ ,‬قم ‪ ,‬وحی و خرد‪.‬‬ ‫‪.۳‬علوم‌فرآن‪.‬مسحمعدیبادقری‌روشن ‪ ,‬قم ‪.‬پژوهشکده حوزه و دانشگاه‪.‬‬ ‫‪ ۶‬اعجاز فرآن‪ ,‬سید رضا مدب ‪ ,‬قم ‪ ,‬احسن الحدیث‪.‬‬ ‫ا‪۵‬ریخ‌فرآن‪.‬محمد هادی معرفت ‪ ,‬تهران ‪.‬سمت ‪.‬‬ ‫هرنگ اسلامی ‪.‬‬ ‫فتررنش‬ ‫میدحمد باقر حجتی ‪ ,‬تهران ‪.‬دف‬ ‫‪. 7‬پژوهشی درتاریخ فرآن کریم‪.‬س‬ ‫ر‪۷‬وش‌شناسیتفسیرفرآن‪.‬جمعی انزویسندگان زیر نظر محمود رجبی ‪ ,‬تهران‪ ,‬سمت ‪.‬‬ ‫فصل دوه‪:‬‬ ‫‪4‬‬ ‫وک‬ ‫‪0‬‬ ‫(‪02‬‬ ‫ی‬ ‫‪۱‬‬ ‫‪ ۱‬اهداف فصل‪:‬‬ ‫زره‬ ‫ازدانشجویان گرامی انتظار می‌رود پس از مطالعه این فصل‪:‬‬ ‫‪۶‬‬ ‫‪ 0‬میتی‬ ‫‪5‬‬ ‫‪1‬ان ر بیان نمایند‪.‬‬ ‫از‪ 1‬انس با قر‬ ‫معصود‬ ‫‪۱‬‬ ‫کههت‬ ‫‪۳‬‬ ‫‪02‬‬ ‫‪ ۲‬اصلی‌ترین مراتب انس با قران را توضیح دهند‪.‬‬ ‫و‬ ‫‪9‬‬ ‫‌‬ ‫مت‬ ‫‪ ۳‬مراتب مختلف انس با قران را با یکدیگر مقایسه کنند‪.‬‬ ‫‪۵۲‬‬ ‫درامد‬ ‫درا خاتنمان ناشیا کم تیسعتن‌غوامل"ونگارنگ‪:‬ه محرک‌های پرجاذبه‌ا ی که آدمیان زا‬ ‫از هویت انسانی و گوهر گران خویش غافل و در بن‌بست‌های تاریک دنیاگرایی به‬ ‫سراب‌های فریبنده مادی مشغول ساخته‌اند‪.‬‬ ‫ازسویی در حوزه فردی‪.‬بدخلقی‌ها‪.‬سوء‌ظن‌ها‪.‬حسادت‌ها‪.‬خودپسندی‌هاء غرورهاء‬ ‫بدزبانی‌ها و افراط‌وتفریط‌ها‪.‬هریک بخشی از هویت انسانی ما را به مخاطره انداخته و‬ ‫ازسویی‌دیگر در حوزه اجتماعی نیز سودجویی‌ها‪.‬خیانت‌ها‪.‬منفعت‌طلبی‌ها‪.‬فریب‌ها‪,‬‬ ‫هوس‌بازی‌ها وج کوامیی‌های نامشروع» فضای زندگی‌مان را به ابتذال و پوجی کشانده است‪.‬‬ ‫هنگامی که رنگ‌های مجازی‪.‬قدم‌ها را از رفتن بازمی‌دارند و جلوه‌نمایی‌ها و‬ ‫عشوه‌گری‌هاء زانوها را سست و لذت‌های نقد‪.‬کام را شیرین و فریب‌ها و هوس‌بازی‌هاء آدمی را‬ ‫و ضمیرش جایی برای اندیشیدن ‪-‬درباره هدف بلند آفرینش ‪-‬‬ ‫هرن‬ ‫اسیر خود می‌کنند‪.‬دی‬ ‫ذگر د‬ ‫وانگیزه‌ای برای تلاش و حرکت به‌سوی آنچه هویت انسان در گرو رسیدن به آن است‪.‬‬ ‫باقی نمی‌ماند‪.‬در چنین شرایطی‪ ,‬کوشش‌ها بی‌حاصل و دویدن‌ها بی‌هدف می‌شوند وآنچه‬ ‫بهدست می‌آید بی‌باری‪ ,‬سرگردانی و تباهی عمر گران سنگ آدمی است‪.‬‬ ‫‪۹۳‬‬ ‫فصل دوم؛ انس با قرآن‬ ‫ما را‬ ‫روشن‬ ‫روز‬ ‫بازداشته»‬ ‫قت‬ ‫‪۳‬‬ ‫‪4‬‬ ‫تسلان‬ ‫‪۱‬‬ ‫م‬ ‫ر‬ ‫و‬ ‫تیست ‪ :‬ما هستبیم‬ ‫‪2‬‬ ‫سراب چی ‪۱‬زی‬ ‫رزوهای بربادرفته زندگی‪.‬‬ ‫جز سیاهی و‬ ‫ان که در آآن‬ ‫رویم‬ ‫وکویری سوخته در پیش‬ ‫تنهایی هاء اضطراب‌ها و آ‬ ‫سرخوردگی‌ها»‬ ‫تناقض‌هاء‬ ‫حران‌های اخلاقی‬ ‫بن‌بست‌ها؛‬ ‫و ب‬ ‫اانده‬ ‫شه‬‫کنه‬ ‫رداب سهمناک قب‬ ‫ر به گ‬ ‫ما‬ ‫کرده‌اند‪.‬فریاد عجز و لابه‌ای‬ ‫و بی‌دردی‬ ‫غغفلت‬ ‫درواقع»‬ ‫نج روحی جانمان را زار ‪ 9‬تحیف‬ ‫و معنوی و بیماری‌های بفر‬ ‫رففتاترارآأمده‌ايم ات ‪.‬این فریا‬ ‫که‪ :‬ما درروزروشن درامواج خروشان فتنه‌هاگ‬ ‫و‬ ‫دور افتاده‌ايم از‬ ‫و اصول حیات‌بخشمان‬ ‫د‬ ‫س‬ ‫ر‬ ‫‌‬ ‫ی‬ ‫م‬ ‫ش‬ ‫و‬ ‫گ‬ ‫ه‬ ‫ب‬ ‫ا‬ ‫ن‬ ‫ش‬ ‫آ‬‫آ‬ ‫خویش‬ ‫ی ما انسان‌هاست که اخزویشتن حقیقی‬ ‫جمع‬ ‫گوهر گران خود را به‌دست فراموشی سپرده‌ايم ‪.‬حال‬ ‫ملکوت بریده و در قمارخانه طبیعت‬ ‫یی از این فتنه‌ها چیست؟ آیا روزنه‌ای برای آزادی از این اسارت‌ها‬ ‫باید پرسید که راه رها‬ ‫پیش روی مگاشوده خواهد شد؟‬ ‫‪ :‬همچون پدری مهربان و طبیبی دردآشناء ما را به قران فرامی‌خواند و‬ ‫پیامبر رحمت ‪:‬‬ ‫را رمز رهیدن از فتنه‌ها معرفی می‌کند‪:‬‬ ‫اهبخش‬ ‫شنفنسخ‬ ‫تمسک به ای‬ ‫زا قراگرفت ‪ ,‬به قرآن رو آورید که‬ ‫شنمشبا تاژ‬ ‫ای مردم!‪ :...‬هنگامی که فتنه‌ها جو‬ ‫قرآن شفاعت‌کننده‌ایاست که شفاعتش پذیرفته است و گزارش‌دهنده‌ای است که‬ ‫گزارشش تصديق‌شده است و هرکس قرآن‪ ,‬را پیشوای‪ ,‬خود قرار دهد‪.‬به بهشتش‬ ‫راهنمایی کند و کسی که آن را پشت‌سر قرار دهد‪.‬به‪ ,‬دوزخش کشاند‪.‬قران‬ ‫هدایتگری است که به بهترین راه‌ها هدایت می کند وکتابی است که درآن حزئیات‬ ‫[حق] قرار دارد‪.‬قران جداکننده [حق و باطل ]‬ ‫صویل‬ ‫حق]‬ ‫تقای‬ ‫[شریعت ]؛ بیان [ح‬ ‫است که درآن بیهوده‌ای راه ندارد‪.‬قرآن ظاهری دارد و باطنی [که ] ظاهرش حکم و‬ ‫دستور اشت و باطتش علم و دانش؛ ظاهرش زیباست‪ :‬و باطتش ژرف‪.‬قرآن‬ ‫ستارگانی دارد‪ :‬و ستارگان آن هم ستارگانی؛ شگفتی‌هایش به‪+‬شماره نياید و‬ ‫عجایبش کهنه نشود‪.‬چراغ‌های هدایت درقرآن است و نشانه‌های حکمت ‪۱. :..‬‬ ‫‪۱‬م‪.‬راتب انس با قرآن‬ ‫ن‬ ‫ا‬ ‫م‬ ‫ل‬ ‫س‬ ‫م‬ ‫ر‬ ‫ه‬ ‫ی‬ ‫ن‬ ‫ی‬ ‫د‬ ‫ر‬ ‫و‬ ‫ا‬ ‫ب‬ ‫و‬ ‫ه‬ ‫ش‬‫ه‬‫ي‬‫ی‬ ‫د‬ ‫د‬ ‫ن‬ ‫ن‬ ‫ا‬‫ا‬ ‫ز‬ ‫نان صلی‌اصتلی‌رتریینن ببخخشش از‬ ‫ا‬ ‫ر‬ ‫ق‬ ‫آ‬ ‫ر بهبه‬ ‫قمانن‬ ‫ای‬ ‫است‪.‬بی‌شک تجلی |‬ ‫‪.‬کلینی‪.‬ای ج ‪+۲‬‬ ‫ن»ص ‪.17۹۵- ۲۰17‬‬ ‫هما‬ ‫ص ‪ ۹۹9‬رای معلعه یات ناظر به فط ‪2‬یلت قآ بنگری‬ ‫بدحرید به‪:‬‬ ‫ایمان وعینیت یافتن آن دارنديشه‪.‬سلوک عملی و زندگی فردی و اجتماعی‪ ,‬در گرو انس‬ ‫ارتباط و تعامل با قرآن (پس از ایمان به الهی بودن قرآن) است و ازآنجاکه میزان انس و‬ ‫سطح ارتباط با قرآن متفاوت است» تجلی آن ایمان داربعاد گوناگون زندگی نیز متفاوت و‬ ‫گوناگون خواهد بود‪.‬‬ ‫انس و ارتباط با قرآن از مرتبه پایین آغاز می‌شود و تا مراتب بالا ادامه می‌یابد‪.‬البته‬ ‫این‌گونه نیست که با ورود به مرتبه‌ای‪ ,‬ضرورتاً مراتب بعدی نیز به‌دست آید‪.‬بلکه توفیق‬ ‫صعود به مراتب بالاتر در گرو تلاش‪.‬جدیت و فراهم آوردن شرایط لازم است ‪.‬‬ ‫ممکن است بی‌توجهی‪ ,‬غفلت‪.‬بی‌برنامگی و یا موانع دیگر انسان را همواره در مرتبه‬ ‫پایین ازانس با قرآن متوقف سازند و ازين‌سو شاید توجه‪.‬برنامه ریزی‪ ,‬تلاش و جدیت نیز‬ ‫انسان موّمن را به عالی‌ترین مراتب انس با قرآن برساند‪.‬‬ ‫آنچه دارینجا به‌عنوان «مراتب انس با قرآن» ذکر می‌شود‪.‬اصلی‌ترین مراتبی است که‬ ‫دارین باب مطرح است‪.‬به‌يقین با مراجعه به روایات‪.‬مراتب دیگری را نمییز‌توان بدانها‬ ‫افزود که در اين فصل مجال پرداختن

Use Quizgecko on...
Browser
Browser