أساسيات المشورة 071103 PDF

Summary

هذه الوثيقة تُلخّص مبادئ المشورة، وتحدد أهميتها في مساعدة الأفراد على مواجهة التحديات في حياتهم، وتهدف إلى فهم مختلف الجوانب المتعلقة بالمشورة، سواء أكانت فردية أو جماعية، مع التركيز على تقديم الدعم والمساعدة في حل المشكلات.

Full Transcript

‫اصول مشاوره ‪071103‬‬ ‫>‬ ‫مشاوره فردی‬ ‫اهمیت مشاوره‬ ‫همه انسانها درعرصه ها...

‫اصول مشاوره ‪071103‬‬ ‫>‬ ‫مشاوره فردی‬ ‫اهمیت مشاوره‬ ‫همه انسانها درعرصه های مختلف زندگي (رشد و تكامل‪ ،‬تحصيل‪ ،‬اشتغال‪ ،‬ازدواج‪ ،‬سالمتي و زندگي اجتماعي)‬ ‫اغلب با موقعيت های نامشخص یا متعارض‪ ،‬تنش زا و چالش برانگيزی مواجه مي گردند كه بسياری از آن ها با‬ ‫سالمت و بهزیستي شان مرتبط است‪.‬‬ ‫چنين موقعيت هایي و به طور خاص مشكالت مرتبط با سالمتي‪ ،‬نه تنها افراد را متاثر مي سازد‪ ،‬بلكه دربيشتر‬ ‫اوقات خانواده‪ ،‬نزدیكان و عملكرد تحصيلي‪ ،‬شغلي و روابط اجتماعي افراد را نيز در معرض خطر آسيب قرار مي‬ ‫دهد‪.‬گاهي اوقات بروز موقعيت های تنش زا و بحراني به از هم گسيختگي افراد و كاهش توانایي افراد برای‬ ‫تحليل و تدبير مسئله منجر مي شود‪.‬در چنين شرایطي یاری كارشناسانه مي تواند كمك كند تا با شناخت بهتر‬ ‫و چندجانبه مسئله‪ ،‬شناسایي راه حل های گوناگون‪ ،‬اتخاذ تصميم مناسب و باالخره عمل‪ ،‬تعادل را بازیابند‪.‬‬ ‫معموال نيز اغلب افراد در این موقعيت ها در جستجوی مشاوره و كسي كه بتواند مشاور خوبي باشد‪ ،‬برمي ایند‪.‬‬ ‫مشاوره مي تواند به مردم كمك كند تا در برابر شرایط ناخوشایند و تنش زا به نحو موثری عمل نمایند و‬ ‫سازگاری یابند‪.‬این به فردی كه در ارتباط با سالمتي خود یا نزدیكان دچار مشكلي شده و نيز اطرافيان او كمك‬ ‫مي كند تا مسایل را به نحو بهتر و چند جانبه باز شناسند‪ ،‬مسئوليت خود را بيابد و بپذیرد‪ ،‬برای حل مشكل خود‬ ‫تصميم مناسب اتخاذ و بر اساس آن عمل نماید‪.‬به عبارت دیگر مشاوره به ارتقای دانش‪ ،‬انگيزه‪ ،‬و مهارت افراد در‬ ‫شناخت مسئله‪ ،‬و تصميم گيری آگاهانه و داوطلبانه و اجرای برنامه مراقبتي یاری مي رساند‪.‬‬ ‫‪pg. 1‬‬ ‫اصول مشاوره ‪071103‬‬ ‫مشاوره چیست ؟‬ ‫از نظر واژه شناسي‪ ،‬مشاوره به مجموعه فعالیت هايي اطالق مي شودكه در جريان آن‪ ،‬فردي را در غلبه‬ ‫بر مشكالتش ياري مي دهند (‪.)1‬‬ ‫مشاوره یكي از حرفه های یاورانه (‪ )Helping professions‬است و حرفه ياورانه را مي توان حرفه ای‬ ‫توصيف كرد كه اعضای آن از آموزش و گواهينامه ویژه برای انجام خدمتي خاص و مورد نياز همنوعان جامعه خود‬ ‫برخوردارند (‪.)2‬در طي فرایند مشاوره‪ ،‬فردی كه نياز دارد (مُراجع) و فردی كه حمایت‪ ،‬راهنمایي و ترغيب‬ ‫فراهم مي كند (مشاور) با یكدیگر مالقات‪ ،‬بحث و گفت و گو مي كنند به نحوی كه مُراجع نسبت به توانایي خود‬ ‫برای درك واقع بينانه و جامع تر مسئله‪ ،‬یافتن راه حل ها‪ ،‬و تصميم گيری برای حل مشكل اعتماد كسب مي‬ ‫كند (‪".)3‬مُراجع" به هر فردی كه در زمينه سالمتي به مشاوره نياز دارد یا برای دریافت آن مراجعه مي نماید‪،‬‬ ‫اطالق مي گردد‪.‬‬ ‫مشاوره انجام چيزی برای كسي نيست‪ ،‬بلكـه یك فراینـد تعاملـي و پویاست كه بـا گفت و گو درباره نگراني ها‪،‬‬ ‫مسائل‪ ،‬روابط‪ ،‬باورها‪ ،‬احساسات و رفتار ها آغازمي شود; از این طریق چارچوب و ابعاد مسئله ای كه مُراجع‬ ‫درك كرده مشخص یا به شيوه ای كارساز‪ ،‬بازشناسي و تعریف مي گردد و در طي آن راه حل های جدید تكوین‬ ‫یافته و مُراجع برای انتخاب راه حل مناسب‪ ،‬تصميم گيری و اجرای آن یاری و حمایت مي شود (‪.)4‬‬ ‫در توصيفي دیگر مشاوره فرايندي است كه در طي آن از روش مصاحبه براي كمك به مراجع درگرفتن‬ ‫يك تصمیم منطقي محكم (براساس موارد قابل انتخاب و اطالعات حقیقي) استفاده مي شود (‪ )5‬و‬ ‫مُشاور به كسي گفته مي شود كه به مُراجع در شناخت‪ ،‬درك‪ ،‬و تصریح مسائل مرتبط با سالمتي و سپس انتخاب‬ ‫‪pg. 2‬‬ ‫اصول مشاوره ‪071103‬‬ ‫راه حل و شيوه عمل مناسب كمك مي كند (‪.)6‬مشاوره موثر‪ ،‬نيازمند داشتن شناخت و درك مناسبي از ویژگي‬ ‫ها‪ ،‬نياز ها و قابليت های مراجعان و وضعيت هایي است كه خود را در آن ها مي بينند‪.‬این فرایند‪ ،‬همچنين تحت‬ ‫تاثير باورها‪ ،‬نظام ارزشي و نحوه نگرش مشاور به انسان‪ ،‬جهان بيني او‪ ،‬مكاتب روان شناختي رایج‪ ،‬چارچوب های‬ ‫پنداشتي و نظری مورد قبول او قرار دارد‪.‬مشاوران نمي توانند خود‪ ،‬زندگي مراجعانشان را تغيير دهند‪ ،‬اما مي‬ ‫توانند آنان را در به دست آوردن شناخت بهتر‪ ،‬اعتماد به نفس‪ ،‬مهارت های حل مسئله و خود ـ كارآمدي‬ ‫(‪ )Self-efficacy‬حمایت و یاری كنند (‪.)1‬‬ ‫مشاوره غیر دستوري (‪ )Non-directive‬است; برای مثال‪ ،‬هدف از مشاوره قبل از آزمون تشخيصي ‪HIV‬‬ ‫توصيه یا واداشتن مراجعان به انجام آن نيست; بلكه برای درك خطر‪ ،‬تبيين نتایج احتمالي آزمون‪ ،‬حمایت ها و‬ ‫مراقبت های موجود‪ ،‬و كمك به آنان است تا تصميمي بگيرند كه احساس آرامش و رضایت كنند‪.‬از طرف دیگر‪،‬‬ ‫هنگامي كه روشن باشد رفتار یا شيوه خاصي به احتمال بسيار تبعات و پيامدهای منفي و مخاطره آميزی خواهد‬ ‫داشت‪ ،‬گاهي مشاوره ممكن است حالت دستوري یا جهت دهنده به خود گيرد‪.‬در چنين شرایطي مشاور ممكن‬ ‫است با تبيين پيامد های احتمالي‪ ،‬رفتار یا عمل خاصي را بيش از موارد دیگر توصيه و تاكيد نماید‪.‬برای مثال‬ ‫هدایت بيماران پس از سكته قلبي برای شناختن و درك تغييراتي در سبك زندگي كه احتمال وقوع سكته قلبي‬ ‫مجدد را كاهش مي دهد‪ ،‬مفيد و مناسب خواهد بود‪.‬به هر حال مشاوره چه دستوری باشد و چه غير دستوری‪،‬‬ ‫غالبا فرایندی فراتر از توصيه‪ ،‬نصيحت كردن یا ارائه اطالعات و آموزش دادن‪ ،‬بلكه فرايند پوياي يادگیري با‬ ‫محوريت مراجع است (‪.)7 ،1‬مشاوره به عنوان یكي از خدمات اساسي تيم مراقبت بهداشتي است‬ ‫زمینه هاي مشاوره در عرصه هاي مراقبت بهداشتي‬ ‫تحوالت و پيچيدگي روزافزون اجتماعي‪ ،‬اقتصادی‪ ،‬فرهنگي و ازجمله مسایل و مشكالت مرتبط با سالمتي‬ ‫‪pg. 3‬‬ ‫اصول مشاوره ‪071103‬‬ ‫(فناوری های جدید‪ ،‬تغييرات همه گيرشناسي‪ ،‬وقوع بيماری ها و تهدیدات جدید برای سالمت جامعه)‪ ،‬نياز به‬ ‫خدمات مشاوره ای را به منظور كمك به نيازمندان برای تطابق با این تغييرات آشكار ساخته است (‪.)4‬‬ ‫به طور كلي فرصت های مشاوره هر زمان كه با افراد‪ ،‬گروه ها وخانواده ها كار مي كنيم فراهم است; از قبيل كار‬ ‫با افراد در مراكز بهداشتي درماني‪ ،‬دانش آموزان در مدارس‪ ،‬كارمندان در محيط های كار‪ ،‬خانواده در طي بازدید‬ ‫منزل‪ ،‬و ‪...‬‬ ‫نمونه اي از موقعیت ها و زمینه ها براي مشاوره‬ ‫‪-‬یشگيری از و یا مداخله در بحران های موقعيتي و تكاملي‬ ‫‪ -‬پذیرفتن و استفاده از خدمات سالمتي مانند آزمایشات غربالگری‪ ،‬تنظيم خانواده‪ ،‬و ازجمله مشاوره‬ ‫‪-‬سازگاری و تطابق فعال با مشكالت اقتصادی‪ ،‬شغلي‪ ،‬تحصيلي و اجتماعي‬ ‫‪ -‬انتخاب همسر‪ ،‬ازدواج‪ ،‬پذیرفتن و انجام موثر مسئوليت های والدی‬ ‫‪ -‬مشاوره به منظور توانبخشي در افراد مبتال به نقص عضو و معلوليت‬ ‫‪ -‬تمكين با برنامه های مراقبتي و درماني طوالني مدت‬ ‫‪ -‬ایفای عملكرد مثبت و موثر در مقابل تغييرات فرهنگي اجتماعي كه زندگي افراد را متاثر و متحول مي سازد‪.‬‬ ‫اصول و قواعد مشاوره‬ ‫"اصول" برای سازماندهي برنامه ها‪ ،‬برانگيختن و هدایت فعاليت ها‪ ،‬یك چارچوب فلسفي به وجود مي آورد‪.‬‬ ‫اصول‪ ،‬رهنمودهایي است كه ازروش ها‪ ،‬نتایج پژوهش ها‪ ،‬و تجارب حرفه سرچشمه مي گيرد و تجلّي نظرات‬ ‫‪pg. 4‬‬ ‫اصول مشاوره ‪071103‬‬ ‫اكثریت كارشناسان حرفه است‪.‬اثربخشي عملكرد حرفه ای با رعایت اصول مربوط بسيار همبسته است (‪.)2‬‬ ‫موارد زیر تحت عناوین اصول وقواعد در منابع مختلف ذكر شده اند ‪:‬‬ ‫‪ )1‬مشاوره مستلزم برقراري رابطه موثر با مراجعان است (‪.)8‬‬ ‫كارل راجرز (‪ )Carl Rogers‬سه ویژگي اساسي را برای اثربخشي مشاوره تعریف كرده است ‪ :‬هم دلي‬ ‫(‪ ،)Empathy‬صداقت (خلوص نيت)‪ ،‬و احترام مثبت غيرشرطي‪.‬هم دلي به معنای توانایي درك احساسات و‬ ‫تجربه های مراجعان‪ ،‬همانگونه كه خودآن ها احساس مي كنند‪ ،‬مي باشد‪.‬به عبارتي فرد خود را جای دیگری قرار‬ ‫دهد و مسایل را از زاویه چشم او بنگرد (‪.)12‬قابل توجه است كه مشاور‪ ،‬نسبت به احساسات و نگراني های‬ ‫مُراجع ابراز درك‪ ،‬پذیرش و هم دلي مي كند‪ ،‬نه هم دردي‪.‬صداقت و خلوص نيت نيز از ضرورت های كار‬ ‫مشاوره و اعتماد و اطمينان مُراجع بدان وابسته است‪.‬مشاور‪ ،‬باید نسبت به نگراني ها و آنچه كه مُراجع تجربه‬ ‫كرده حساس باشد‪ ،‬آن ها را به رسميت بشناسد و درك نماید‪.‬مطرح كردن تجارب شخصي خود یا به نحو‬ ‫مناسب از دیگران ممكن است به مُراجع‪ ،‬كمك كند تا دریابد كه مشكل او منحصر به خودش نيست‪ ،‬بلكه دیگران‬ ‫نيز مشكالت مشابهي داشته اند و با تدبير توانسته اند بر آن ها فائق آیند (‪.)7‬احترام مثبت غير شرطي به معني‬ ‫احترام و توجه كامل به ارزش و حریم فرد‪ ،‬بدون در نظر گرفتن فاصله اجتماعي اقتصادی و اینكه شما او را دوست‬ ‫دارید یا خير‪ ،‬با دیدگاه و رفتارش موافق باشيد یا نباشيد (‪.)10‬این زمينه ای غيرتهدیدآميز را فراهم مي كند كه‬ ‫در آن مُراجع‪ ،‬خود و موقعيتش را كاوش نماید‪.‬این حالت برای آشكار ساختن مسائلي كه به باور مراجعان مورد‬ ‫قبول وتایيد دیگران نيست‪ ،‬الزم است (‪.)7 ،3‬‬ ‫‪ ) 2‬برنامه مشاوره بايد مبتني بر و متناسب با نیاز ها و ويژگي هاي منحصر به فرد مراجع و محیطي‬ ‫باشد كه مترصد خدمت به آنها است (‪.)2‬‬ ‫‪pg. 5‬‬ ‫اصول مشاوره ‪071103‬‬ ‫مشاوران باید به نياز های رواني ـ اجتماعي‪ ،‬مالي‪ ،‬و معنوی مُراجع‪ ،‬توجه كند (‪.)9‬از طرف دیگر‪ ،‬بين مسایل‬ ‫مرتبط با سالمتي و محيط رواني اجتماعي (شامل روابط و پيوند های خانوادگي و اجتماعي) تاثير و تاثر متقابل‬ ‫وجود دارد; از این رو بسيار مهم است كه نسبت به محيط رواني اجتماعي مراجع و نيز محيطي كه مشاوره در آن‬ ‫انجام مي شود‪ ،‬هشيار باشيم‪.‬و خانواده‪ ،‬مهمترین نظام اجتماعي مراجعان است (‪.)4 ،3 ،2‬‬ ‫‪ )3‬مشاركت فعال مراجع و خانواده در تمام مراحل مشاوره الزم است‬ ‫چنانكه گفتيم مشاوره‪ ،‬انجام چيزی برای یا به جای مُراجع نيست‪ ،‬بلكه فرایند مشاوره‪ ،‬ارائه كمك و حمایت از‬ ‫مراجعان است تا ابعاد و پيامدهای مسایل خود را واقع بينانه درك كنند‪ ،‬راه حل هایي را بيابند و آنگاه برای انجام‬ ‫راه حلي كه برمي گزینند آگاهانه تصميم بگيرند‪.‬از این رو روشن است كه مشاوره برمشاركت مبتني است و‬ ‫مراجعان را بايد براي قبول مسئولیت‪ ،‬ترغیب كرد‪.‬‬ ‫‪ )4‬برنامه ريزي و تهیه طرح يا نفشه اي مشتمل بر اهداف و مقاصد ويژه و دست يافتني براي كل‬ ‫مشاوره و هر كدام از جلسات مفید‪ ،‬بلكه ضروري است‪.‬‬ ‫این كار احتمال توافق مشاور و مراجع را در باره آنچه كه قرار است انجام شود و همچنين امكان ارزیابي پيشرفت‬ ‫مشاوره را افزایش مي دهد‪.‬داشتن طرح برای هر جلسه به معني تصورات و سوگيری های از قبل تعيين شده و‬ ‫غير قابل انعطاف یا تعيين راه حل نيست; بلكه به هدایت جریان و اثربخشي مشاوره كمك مي كند (‪،2‬‬ ‫‪ ) 5‬برخورداري از دانش و مهارت كافي در استفاده مناسب از نظريه هاي روان شناختي و مشاوره‪ ،‬به‬ ‫بهبود فرايند مشاوره و جلوگیري ازسردرگمي در جلسات كمك مي كند‪.‬‬ ‫‪ )6‬مشاوره در محیط هاي ارائه خدمات سالمتي به تشريك مساعي ساير ارائه دهندگان مراقبت‬ ‫‪pg. 6‬‬ ‫اصول مشاوره ‪071103‬‬ ‫بهداشتي نیاز دارد‬ ‫فرصت های متنوعي برای ارتقای مشاركت و همكاری در محيط های ارائه خدمات سالمتي وجود دارد; موارد زیر‬ ‫از آن جمله اند ‪ :‬بحث های موردی; شركت در جلسات آموزشي‪ ،‬بحث و گزارش همكاران; درخواست نظارت از‬ ‫همكاران; مشورت خواستن; ارائه اطالعات هنگامي كه مناسب باشد ; انعطاف پذیری و ‪.)4(...‬‬ ‫‪ )7‬مشاور بايد همواره در ارتباط با مراجعان و وضعیت آن ها واقع بین باشد و از هرگونه پیش فرض و‬ ‫پیش داوري در باره دانش‪ ،‬نگراني ها‪ ،‬عاليق و ديدگاه هاي مُراجع خودداري كند‬ ‫‪ )8‬از زبان بايد دقیق و مناسب استفاده شود‬ ‫این بدان خاطر است كه هر آن چه در طي جلسه مشاوره و تعامل با مُراجع گفته مي شود (و البته به صورت‬ ‫غيركالمي نيز بروز مي یابد) متضمن پيام است و ممكن است ادراك و پاسخ ها را تغيير دهد (‪.)9 ،4‬‬ ‫‪ ) 9‬فرايند مشاوره بايد در نهايت به پذيرش مسئولیت و تصمیم گیري آگاهانه توسط خود مراجعه‬ ‫منجر شود‬ ‫بدین منظور باید به ارتقای شناخت و درك‪ ،‬بهبود نگرش‪ ،‬و یادگيری مهارت های حل مسئله او كمك كرد‪.‬با این‬ ‫تالش ها‪ ،‬یكي از نتایج مشاوره برای مُراجع تقویت اعتماد به نفس و مستقل شدن از رابطه مشاوره است (‪،4‬‬ ‫‪ )10‬رازداري و حفظ محرمیت‬ ‫در جریان مشاوره اطالعات زیادی در باره مشكالت و مسایل خصوصي و احتماال پریشان كننده مراجعان برای‬ ‫مشاوران بيان مي شود‪.‬این اطالعات باید در مقابل دیگران و حتي بستگان مراجع به عنوان راز حفظ شود‪.‬درغير‬ ‫این صورت به اعتماد مراجع به مشاور خدشه وارد مي شود (‪.)3‬‬ ‫‪pg. 7‬‬ ‫اصول مشاوره ‪071103‬‬ ‫‪ )11‬اطالعاتي كه ارائه مي شود بايد صحیح‪ ،‬روشن‪ ،‬دقیق و مناسب باشند (‪.)9‬‬ ‫اهداف مشاوره‬ ‫گاهي اوقات اهداف وظایف مشاوره با یكدیگر خلط مي شوند‪.‬در واقع اهداف‪ ،‬وظایف و فعاليت های مشاوره را‬ ‫جهت مي دهند و هدایت مي كنند‪.‬وظايف‪ ،‬گام هایي هستند كه برای رسيدن به اهداف باید انجام شوند; و‬ ‫ممكن است مستلزم استفاده از فنون گوناگون باشد (مثل تعریف و بازشناسي مسئله و ابعاد آن‪ ،‬ایجاد تعادل در‬ ‫احساسات‪ ،‬كاهش اضطراب ‪ )...‬اهداف مشاوره ممكن است ویژه یك موقعيت یا وظيفه خاص باشند (مشاوره‬ ‫ژنتيك‪ ،‬خاتمه دادن به بارداری‪ ،‬مشاوره قبل از آزمون ‪ ، (HIV‬یا اینكه جنبه های كلي تری را نيز در برگيرد‬ ‫(ارزیابي رواني ـ اجتماعي مراجع‪ ،‬حمایت از مراجع و خانواده) ‪.‬‬ ‫روشن و صريح بودن اهداف مشاوره كمك مي كند به ‪:‬‬ ‫· ایجاد رابطه واقع بينانه با مُراجع و كاهش انتظارات نابجا در باره آنچه كه با مشاوره قابل دستيابي است‪.‬‬ ‫· رفع سوء تفاهم ها (مثل اینكه مشاوره یك رابطه دوستانه و هميشگي است)‬ ‫· كاهش تصورات غير واقعي در باره آنچه كه در جلسات مشاوره ممكن است مطرح شود یا رخ دهد‪.‬‬ ‫اهداف هميشه باید با نيازها‪ ،‬مشكالت‪ ،‬موقعيت و شرایط محيطي مُراجع‪ ،‬تناسب داشته باشد‪.‬اگر اهداف‬ ‫نامناسب‪ ،‬مبهم‪ ،‬بسيار كلي‪ ،‬غير واقع بينانه یا وسيع باشند‪ ،‬احتمال كمي دارد كه مشاوره به نتيجه مطلوب برای‬ ‫مُراجع منجر شود‪.‬‬ ‫‪pg. 8‬‬ ‫اصول مشاوره ‪071103‬‬ ‫اهداف مهم يا نتايج مطلوب مشاوره براي مراجع ‪:‬‬ ‫‪ )1‬مراجع تصویر واضح و واقع بينانه ای از موقعيت‪ ،‬احساسات و توانایي هایش به دست آورد‬ ‫‪ )2‬راه های جدیدی برای نگریستن به موقعيت و مسئله خودش‪ ،‬بيابد و درك كند‬ ‫‪ )3‬اعتماد به نفس و قبول مسئوليت در او برای تدبير مسئله خودش افزایش یابد‬ ‫‪ )4‬اهداف ویژه‪ ،‬صریح و عملي برای بهبود بخشيدن به وضعيت خود مشخص نماید و برگزیند‬ ‫‪ )5‬بتواند برای بهبود وضعيت‪ ،‬پيشگيری از مشكل (مثل بيماری)‪ ،‬یا تغيير مطلوب در سبك زندگي طرحي عملي‬ ‫تهيه كند‪.‬‬ ‫‪ )6‬برای اجرای تغيير‪ ،‬از انگيزه و مهارت های مورد نياز برخوردارشود‬ ‫‪ )7‬با ارتقای اعتماد به نفس و خود بسندگي خود‪ ،‬از رابطه مشاوره ای استقالل كسب كند‬ ‫معموال همه این اهداف در هر رابطه مشاوره ای یا در طي جلسه‪ ،‬حاصل نمي شود بلكه بسته به شرایط و ویژگي‬ ‫های مُراجع‪ ،‬هر جلسه ممكن است بر یك یا معدودی از اهداف تمركز گردد‪.‬كسب مهارت های گسترده نياز به‬ ‫زمان بيشتری دارد (‪.)7‬‬ ‫وظايف مشاور‬ ‫وظيفه اصلي مشاوراین است كه به مُراجع و یا خانواده او كمك كند تا به شناخت‪ ،‬نگرش‪ ،‬باور ها و مهارت های‬ ‫مناسبي برای حل مسئله دست یابند كه آنان را قادر سازد با مسائل یا تغييرات ناشي از اختالل درسالمتي به نحو‬ ‫موثر عمل نمایند و تطابق یابند‪.‬‬ ‫‪pg. 9‬‬ ‫اصول مشاوره ‪071103‬‬ ‫وظایف ذیل به دستيابي به اهداف مشاوره كمك مي كند ‪:‬‬ ‫‪ )1‬برقراري ارتباط موثر با مراجع‬ ‫‪ )2‬كسب و ارائه اطالعات الزم از طريق به جريان انداختن و هدايت بحث‬ ‫‪ )3‬شناسايي و درك مسئله (هاي) مُراجع و ابراز اين درك به او‬ ‫افرادی كه برای دریافت كمك مراجعه مي كنند خواستار آنند كه توسط كارشناساني كه با آن ها مشاوره مي‬ ‫نمایند درك شوند‪.‬بدین منظورمشاور‪ ،‬ممكن است با تكان دادن سر‪ ،‬نگاه كردن‪ ،‬توجه به مراوده های كالمي و‬ ‫غيركالمي‪ ،‬پرسيدن و بازتاب دادن آنچه گفته شده‪ ،‬توجه و درك خود از مُراجع را ابراز نماید‪.‬یك تایيدیه قوی‬ ‫برای مراجع مبني براینكه حرف هایش شنيده شده‪ ،‬استفاده از واژه های خود او برای طرح سوال یا مداخله بعدی‬ ‫است‪.‬هنگامي كه فرد احساس مي كند او را درك مي كنند‪ ،‬خود تسالیي قابل توجه است; حتي اگر چيزی ارائه‬ ‫نشود‪.‬این احساس همچنين موجب افزایش اعتماد و مشوق آشكار ساختن خود مي باشد(‪.)7 ،4‬‬ ‫‪ )4‬بررسي و تشريح اثرات مسئله بركار‪ ،‬زندگي‪ ،‬و روابط اجتماعي مُراجع از طريق گفت و گو (‪)4‬‬ ‫‪ ) 5‬استخراج و توصیف تمام مسايل و دغدغه هاي مراجع‪ ،‬آنگونه كه خودش آن ها را مي بیند (‪)4‬‬ ‫‪ )6‬توجه و پرس وجو در باره روابط با خانواده‪ ،‬دوستان‪ ،‬كاركنان ومتخصصان بهداشتي ديگر‬ ‫پرسش هایي كه ممكن است در این زمينه مطرح باشد شامل ‪:‬‬ ‫آیا فرد دیگری در باره مسئله اطالع دارد و چه كسي ؟‬ ‫‪Ø‬‬ ‫چه فرد یا افرادی ممكن است بيشتر تحت تاثير باشند و چگونه ؟‬ ‫‪Ø‬‬ ‫‪pg. 10‬‬ ‫اصول مشاوره ‪071103‬‬ ‫چه كسي تمایل دارد كه (در مراقبت و حمایت از مُراجع) درگير باشد ؟‬ ‫‪Ø‬‬ ‫‪ )7‬ياري دادن مُراجع از طريق بحث براي تعیین اولويت و ترتیب مسايل براي رسیدگي و حل آن (‪)7‬‬ ‫‪ )8‬درك اينكه مُراجع چگونه به مشكل خود مي نگرد و كمك به او براي درنظر گرفتن ديدگاه هاي‬ ‫ديگر و شناخت ابعاد و جوانب ديگر مسئله‬ ‫‪ )9‬كمك به مُراجع براي اينكه احساس كند گزينش هاي متعددي براي او وجود دارد‬ ‫در نتيجه ناخوشي یا اضطراب ناشي از مواجهه با مسئله‪ ،‬مُراجع ممكن است احساس كند كه راه چاره و تصميمي‬ ‫برای او وجود ندارد‪.‬با چنين احساسي‪ ،‬فرد مقداری از اعتماد به نفس و استقالل خود را از دست مي دهد‪.‬‬ ‫‪ )10‬حفظ درجه اي از بي طرفي در ارتباط باشیوه زندگي مراجع وتصمیماتي كه در باره نحوه سازگاري‬ ‫با مسئله خواهد گرفت اين به افزايش اعتماد به نفس و احساس استقالل او كمك مي نمايد‬ ‫‪ )11‬كمك به مُراجع براي تدبیر و حل مسايل خود از طريق‬ ‫ارتقای سطح دانش و اط العات و قادر ساختن او برای نگریستن و تحليل موقعيت خود از جوانب مختلف‪ ،‬افزایش‬ ‫دامنه انتخاب و تصميم گيری آگاهانه (‪.)4‬‬ ‫‪ )12‬كمك به تقويت اعتماد به نفس‪ ،‬پذيرش مسئولیت مُراجع و واگذاري مسئولیت به او براي حل‬ ‫مسئله‬ ‫‪ )13‬كمك به مُراجع براي تداوم تطابق و تغییر (يعني هر جا كه مناسب باشد او را امیدوار سازيد)‬ ‫‪pg. 11‬‬ ‫اصول مشاوره ‪071103‬‬ ‫‪ ) 14‬شناسايي موانعي كه ممكن است مانع تغییر شوند و توجه به راهبردهايي براي غلبه بر آن ها‬ ‫این ممكن است مستلزم شناسایي تجربه های موفق مُراجع در گذشته برای كسب اعتماد به نفس‪ ،‬یادگيری شيوه‬ ‫های جدید برای تعامل با افرادی كه مانع محسوب مي شوند‪ ،‬كشف و ابداع برنامه های جدید برای نيل به هدف‬ ‫باشد (‪.)7‬‬ ‫‪ )15‬توجه به اينكه مشكالت مربوط به مراقبت هاي بهداشتي الزاما مشكل اصلي يا شديدترين مسئله‬ ‫مراجعان نیستند‪.‬به عبارت ديگر نحوه رفتار‪ ،‬واكنش يا تطابق مردم هنگام مواجهه با مسائل مرتبط با‬ ‫سالمتي ممكن است عالمتي از مشكالت زمینه اي يا همراه ديگر باشد‬ ‫از این رو نگریستن به مشكالت طبي مثل بيماری به عنوان مدخلي بر سایر مشكالت ارتباطي و رواني ـ‬ ‫اجتماعي‪ ،‬قابل توجه است‪.‬‬ ‫‪ )16‬كمك به مُراجع براي حفظ امید واقع بینانه و تصديق توانائي هاي تطابقي او‬ ‫بدین منظور تغييرات مثبتي كه در زندگي مُراجع و در مقابله با مسئله رخ داده شناسایي و برجسته كنيد‪.‬‬ ‫‪ )17‬ترغیب و كمك به مُراجع براي اينكه با افرادي كه در مراقبت وحمايت از او نقش موثر دارند‪،‬‬ ‫تعامل داشته باشد (مثل اعضاي خانواده‪ ،‬دوستان‪ ،‬همكاران) اين كار به جلوگیري از وابستگي به‬ ‫مشاور يا متخصصان ديگر كمك مي كند‬ ‫‪ )18‬براي فراهم كردن حفاظت و مراقبت روان شناختي جامع براي مراجع‪ ،‬با پزشكان‪ ،‬پرستاران و‬ ‫متخصصان ديگر تعامل و تشريك مساعي وجود داشته باشد (‪)4‬‬ ‫‪pg. 12‬‬ ‫اصول مشاوره ‪071103‬‬ ‫مهارت هاي مشاوره‬ ‫مشاور‪ ،‬این مهارت ها را از راه تحصيل علم و كار عملي كسب مي كند‪.‬این مهارت ها را مي توان به مقوله های‬ ‫مهارت های ‪:‬‬ ‫ارتباطي (‪ ،)Communication skills‬تشخیصي (‪ ،)Diagnostic skills‬انگیزشي‬ ‫(‪ ،)Motivational skills‬و مديريتي (‪ )Management skills‬دسته بندی كرد‪.‬روشن است كه اینها با‬ ‫هم و با فرایند مشاوره همپوشي و ارتباط متقابل دارند‪.‬‬ ‫مهارت هاي ارتباطي‬ ‫مهارت های ارتباطي‪ ،‬خود شامل زیر مجموعه ای از مهارت ها از قبيل توانائي ابراز رفتار توجه آميز‪ ،‬هم احساسي‪،‬‬ ‫كمك به مردم برای صحبت كردن‪ ،‬گوش دادن فعال‪ ،‬پرسيدن‪ ،‬نحوه سوال كردن‪ ،‬دریافت و ارائه باز خورد‪ ،‬و ‪...‬‬ ‫مي باشد‪.‬در اینجا مهارت های ارتباطي را در ذیل دو زیر مجموعه كالمي و غيركالمي به اختصار بحث مي كنيم‪.‬‬ ‫الف) مهارت هاي ارتباط غیركالمي‬ ‫زبان غير كالمي یكي از وسایل متداول ارتباط جامعه است‪.‬در مشاوره نيز كه خود یك فرایند تعامل اجتماعي‬ ‫است‪ ،‬ارتباط غيركالمي برای مشاور و مُراجع‪ ،‬هر دو‪ ،‬مهم مي باشد‪.‬اهميت و تاثير پيام های غيركالمي در انتقال‬ ‫معنا و احساس‪ ،‬بسياری از اوقات به حدی زیاد است كه پيام های كالمي را تحت تاثير قرار مي دهد و گاه مالك‬ ‫صدق گفتارمي شود‪.‬یكي از شيوه های غيركالمي مورد استفاده مشاور‪ ،‬ابراز رفتار توجه آميز است‪.‬این رفتار‬ ‫پاسخگوی چند هدف ویژه‪ ،‬شامل ابراز توجه فردی به صورت گوش دادن‪ ،‬ابراز احترام‪ ،‬سرمشق دهي رفتار مثبت‪،‬‬ ‫وبهسازی قدرت تميز مشاور با تمركز بر مُراجع مي باشد‪.‬نمونه هایي از رفتار های غيركالمي عبارتند از ‪ :‬چگونگي‬ ‫‪pg. 13‬‬ ‫اصول مشاوره ‪071103‬‬ ‫تماس چشمي‪ ،‬حاالت چهره (لبخند‪ ،‬اخم‪ ،‬تعجب‪ ،‬خستگي‪ ،‬غمگيني‪ )... ،‬فاصله از مُراجع‪ ،‬موضع مشاور در اتاق‬ ‫وضعيت بدن نسبت به مراجع (روبه رو‪ ،‬مایل یا دور بودن) كيفيت صدا (تون‪ ،‬بلندی‪ ،‬لرزش‪ ،‬یكنواخت و بي‬ ‫احساس‪ ،‬وضوح)‪ ،‬رفتار غرور آميز‪ ،‬بازی با انگشتان یا دكمه لباس‪... ،‬‬ ‫ب) مهارت هاي كالمي‬ ‫گرچه ممكن است عجيب به نظر برسد‪ ،‬اما ابتدا مهارت گوش دادن را مطرح مي كنيم; زیرا گوش دادن پيش‬ ‫نياز ارتباط كالمي موثر و در واقع زیر بنای اثر بخش بودن مشاوره است‪.‬مشاور بدون "گوش دادن" نمي تواند‬ ‫بداند كه مُراجع او كيست‪ ،‬چه ویژگي ها و مشكالتي دارد و بدون شناخت نمي تواند به او كمك كند‪.‬در عين‬ ‫حال گوش دادن یكي از رفتار های دشوار انسان ها است‪.‬‬ ‫موضوع مهم بعدی در ارتباط كالمي‪ ،‬هنر سوال كردن است‪.‬مهارت سوال كردن‪ ،‬مستلزم استفاده از كلمات و‬ ‫عبارت های مناسب‪ ،‬نوع مناسب سوال و توجه به زمان است‪.‬هدف از تزريق سوال‪ ،‬ترغيب و تحریص مراجع به‬ ‫صحبت كردن‪ ،‬حفظ تداوم گفت و گو " (چرا فكر مي كنيد كه این واكنش آنها به خاطر وضعيت شما بوده است‬ ‫" ؟)‪ ،‬تصريح گفته ها " (منظورشما چيست" ؟‪ 000،‬آیا منظورتان را درست فهميدم ؟") ‪ ،‬و یا اعتبار دادن به‬ ‫گفتار " (از كجا مي دانيد؟"‪ " ،‬به چه دالیلي اینطور فكر مي كنيد؟") است‪.‬سوال های باز برای استخراج‬ ‫اطالعات و آشكار ساختن احساسات‪ ،‬در مقایسه با سوال های بسته بهتر و موثرترند‪.‬سوال ممكن است مستقیم‬ ‫(مانند "به من بگوئيد آیا معتاد هستيد؟") ‪ ،‬یا غیرمستقیم (مانند"نظرتان در باره اعتياد چيست ؟ ") باشد‬ ‫(‪.)2 ،9 ،10‬برخي از ویژگي های پرسش مناسب عبارتند از‪ :‬وضوح‪ ،‬هدف دار بودن‪ ،‬مختصر و صریح‪ ،‬تناسب با‬ ‫سطح سواد و فرهنگ مُراجع‪ ،‬متضمن ارائه پاسخ تشریحي بودن‪.‬سوال باید با لحن طبيعي پرسيده شود و در آن‬ ‫تحقير‪ ،‬استهزاء یا سرزنش نهفته نباشد (‪.)11 ،13‬‬ ‫‪pg. 14‬‬ ‫اصول مشاوره ‪071103‬‬ ‫ج) مهارت هاي تشخیصي‬ ‫مشاوره كارساز و موثر‪ ،‬مستلزم مهارت در شناخت مُراجع‪ ،‬تشخيص دقيق نگراني ها و مسایل او و عوامل محيطي‬ ‫موثر بر آن است (‪.)2‬اگر بناست كه مشاور‪ ،‬مُراجع خود را در جریان خودشناسي و رشد كمك كند‪ ،‬بدون تردید‬ ‫باید درك و شناخت كافي از رفتار‪ ،‬شيوه های رفتاری و تحليل آنها داشته باشد‪.‬برخورداری از مهارت های‬ ‫شناختي و تحليل در زمينه روان شناسي و شاخه های مرتبط با آن مانند روان شناسي اجتماعي‪ ،‬مفيد بلكه الزم‬ ‫است (‪.)12‬همچنين‪ ،‬مشاور باید عالوه بر مهارت های ارتباطي و شناختي‪ ،‬در استفاده از آزمون ها و ابزار های‬ ‫استاندارد روان شناختي نيز دانش و مهارت داشته باشد‪.‬‬ ‫د) مهارت هاي انگیزشي‬ ‫اهداف نهایي مشاوره در واقع به نوعي تغيير در ادراك‪ ،‬نگرش‪ ،‬باورها و رفتار مراجع است‪.‬حركت مراجع به سوی‬ ‫هدف های مشاوره غالبا با مهارت مشاور در برانگيختن مُراجع برای تغيير همبستگي دارد‪.‬این كار نيز خود نياز به‬ ‫برخورداری مشاور از دانش و مهارت های مربوط است (‪.)2‬‬ ‫ه) مهارت هاي مديريت‬ ‫مشاوره باید در محيطي آرام‪ ،‬بدون سر و صدا‪ ،‬خلوت و جایي كه مراجع برای صحبت در باره مسایل و نگراني‬ ‫هایش احساس راحتي كند‪ ،‬برگزار گردد (‪.)12 ،9‬وقتي كه فرایند مشاوره آغاز شود‪ ،‬مشاور مسئول مدیریت آن‪،‬‬ ‫یعني حفظ حركت و پوپایي‪ ،‬روی خط نگه داشتن و پيشرفت آن تا حصول نتيجه است‪.‬داشتن حس زمان بندی‬ ‫و كنترل وقت واجد اهميت است‪.‬‬ ‫خودآگاهي نسبت به رفاه و راحتي مُراجع و اداره فرایند مشاوره در این چارچوب و در راستای اصول و اهداف‪ ،‬از‬ ‫‪pg. 15‬‬ ‫اصول مشاوره ‪071103‬‬ ‫وظایف مدیریتي مشاو ر است‪.‬مدیریت به معني كارگرداني و اداره خدمات خود مشاور و تشخيص محدودیت های‬ ‫حرفه ای خود او نيز هست‪.‬باالخره اینكه تعيين زمان و روش اختتام به عالوه هرگونه پيگيری و ارزیابي هم عمدتا‬ ‫از مسئوليت های مشاورمي باشد (‪.)2‬‬ ‫انواع مشاوره‬ ‫بر حسب ویژگي های مراجعان (جمعيت شناختي‪ ،‬اجتماعي‪ ،‬اقتصادی‪ ،‬قومي‪ ،‬نياز ها) و نيز زمينه های مورد‬ ‫رسيدگي‪ ،‬انواع مختلفي از مشاوره قابل تعریف است‪.‬آشنایي با انواع مشاوره به كاربرد نظریه هاو روش های‬ ‫مناسب كمك مي كند‪.‬از آنجا كه بحث تفصيلي در مورد هر كدام از انواع مشاوره در این نوشتار امكان پذیر‬ ‫نيست‪ ،‬تنها به ذكر برخي از آن ها بسنده مي گردد‪.‬‬ ‫مشاوره در بحران (در مواردی مانند خودكشي‪ ،‬ابتال به بيماری شدید یا نقص عضو‪ ،‬طالق)‪ ،‬مشاوره تسهيلگرانه‬ ‫(برای مسایلي مانند جایگزیني شغلي‪ ،‬مشكالت تحصيلي‪ ،‬سازگاری زناشویي)‪ ،‬مشاوره پیشگیري (مانند آموزش‬ ‫جنسي‪ ،‬پرورش مهارت های رواني ـ اجتماعي‪ ،‬رفتار های پيشگيری كننده از مشكالت بهداشتي)‪ ،‬مشاوره‬ ‫تكاملي (كسب خود پنداره مثبت‪ ،‬احساس و كسب هویت‪ ،‬آمادگي برای قبول و انجام مسئوليت والدی)‪،‬‬ ‫مشاوره استخدامي (انتخاب شغل‪ ،‬تغيير شغل‪ ،‬سازگاری شغلي) ‪ ،‬تصحیحي (در زمينه اصالح رفتار مجرمان و‬ ‫بزهكاران‪ ،‬كارگماری)‪ ،‬توانبخشي (شامل مشاوره افرادی كه نقص عضو یا معلوليت دارند)‪ ،‬مشاوره خانواده و‬ ‫ازدواج (در زمينه هایي مانند انتخاب همسر‪ ،‬تربيت و مراقبت از فرزندان‪ ،‬حل اختالفات خانوادگي)‪ ،‬مشاوره‬ ‫روحاني (شامل پاسخگویي به مسایل دیني و معنوی)‪ ،‬مشاوره با اقشار خاص (سالمندان‪ ،‬نوجوانان‪ ،‬زنان‪،‬‬ ‫معتادان)‪ ،‬مشاوره فردي و گروهي (‪.)2‬‬ ‫‪pg. 16‬‬ ‫اصول مشاوره ‪071103‬‬ ‫هر چند مشاوره اغلب به عنوان یك رابطه دو نفری‪ ،‬بين مشاور و مراجع‪ ،‬تعریف مي شود‪ ،‬به صورت گروهي‪ ،‬برای‬ ‫كساني كه تجربه ها و مسایل مشتركي دارند‪ ،‬نيز قابل اجراست‪.‬گروه های دانش آموزان‪ ،‬معتادان‪ ،‬بزهكاران‪ ،‬و ‪..‬‬ ‫‪.‬مواردی هستند كه مشاوره گروهي با آنان سودمند مي باشد‪.‬با این وصف مشاوره گروهي عبارت است از ‪:‬‬ ‫" یك فرایند دو جانبه انساني كه در آن مشاور و یك گروه همسان به بررسي مشكالت‪ ،‬احساسات‪ ،‬نگرش ها و‬ ‫ارزش ها مي پردازند و كوششي است در جهت تعدیل و اصالح نگرش ها و ادراكات افراد تا بتوانند در مورد مسایل‬ ‫و مشكالت تكاملي خود بهتر و موثرتر عمل نمایند" (‪.)12‬‬ ‫سازماندهي جلسات مشاوره; مراحل كار‬ ‫گامهای زیر یك نقشه راهنما برای اجرا و هدایت جریان مصاحبه ارائه مي دهند‪.‬هر چند این مراحل الگویي برای‬ ‫اولين جلسه مشاوره است‪ ،‬بسياری از آن ها در جلسات پيگيری نيز قابل استفاده اند‪.‬‬ ‫‪ )1‬برقراري رابطه‬ ‫با سالم و خوش آمدگویي به مُراجع احترام گزارده واز او دعوت كنيد در جای مناسب و راحتي بنشيند‪.‬‬ ‫سپس جلسه مشاوره را با روشن كردن موارد زیر شروع كنيد ‪ :‬شما به عنوان مشورت دهنده هستيد‪ ،‬مشخصات‬ ‫جایي كه كار مي كنيد‪ ،‬وظيفه شما در ارتباط با مُراجعان‪ ،‬هدف از این مالقات‪ ،‬زمان جلسه و محدوده زماني كار‪.‬‬ ‫‪ )2‬آشنايي با مراجع و انتظارات او‬ ‫مُراجع را برای معرفي خود (آنگونه كه مایل است)‪ ،‬صحبت كردن‪ ،‬بحث و بيان انتظاراتش ترغيب نمائيد‪.‬‬ ‫‪ )3‬متمركز كردن جلسه مشاوره‬ ‫برای این منظور با مشاركت مراجع‪ ،‬موضوع جلسه را مشخص و هدف (های) كوچك‪ ،‬ویژه و دست یافتني را برای‬ ‫‪pg. 17‬‬ ‫اصول مشاوره ‪071103‬‬ ‫آن تنظيم نمائيد‪.‬این كار بویژه زماني كه مشاور‪ ،‬تشخيص دهد چند جلسه برای رسيدگي به مسئله الزم است‪،‬‬ ‫مفيد مي باشد‪.‬‬ ‫‪ )4‬كسب اطالعات و كاوش در باره مسايل‪ ،‬نیازها و نگراني هاي مراجع‬ ‫این منظور با ترغيب مراجع به صحبت كردن و طرح سواالت مناسب و برانگيزاننده‪ ،‬حاصل مي شود‪.‬همچنين‬ ‫حدود اطالعات او را در باره وضعيت خودش بسنجيد‪.‬با سنجش اطالعات و آگاهي مُراجع در آغاز فرایند‪ ،‬اطالعات‬ ‫غلط را مي توان تصحيح‪ ،‬و كمبود ها را رفع نمود‪.‬‬ ‫‪ )5‬شناسايي نگرش‪ ،‬ادراك و باور هاي مراجع در باره مسئله‬ ‫در این مرحله نحوه تعبير و تفسير‪ ،‬دیدگاه‪ ،‬احساسات و باورهای مُراجع در باره ابعاد‪ ،‬علل‪ ،‬آثار و نتایج مسئله‬ ‫مورد بررسي قرارمي گيرد‪.‬مثال با طرح این سوال كه " نظر شما در باره ‪(...‬درمان جراحي‪ ،‬استفاده از روان‬ ‫درماني ‪ )...‬چيست ؟"‪ ،‬این امكان فراهم مي شود تا نظرات و باور های مُراجع آشكار شود و اطالعاتي در باره‬ ‫احتمال پذیرش و تمكين ‪ Compliance‬او به دست آید‪.‬‬ ‫‪ )6‬كمك به مراجع براي رتبه بندي مسايل و نگراني هاي خود‬ ‫با گفت و گو به مُراجع كمك كنيد تا مسایل و مشكالت خود را به ترتيب اهميت یا شدت رتبه بندی و به عبارتي‬ ‫اولویت بندی كند‪.‬این كار ‪:‬‬ ‫·اضطراب فرد را به حد قابل كنترلي كاهش مي دهد‬ ‫· به مردم كمك مي كند كه مسایل خود را مشخص و روشن نمایند‬ ‫·به تنظيم اهداف مشخص و قابل دستيابي و كسب احساس كنترل كمك مي كند‬ ‫‪pg. 18‬‬ ‫اصول مشاوره ‪071103‬‬ ‫· با شناخت و حل موفقيت آميز یك مسئله‪ ،‬اغلب تجربه مفيدی برای رسيدگي به ‪ /‬و حل مسایل دیگر حاصل‬ ‫مي شود‪.‬‬ ‫‪ )7‬ياري كردن مراجع در اتخاذ تدبیر براي حل مسئله; از طريق ‪:‬‬ ‫· بازشناسي مسئله; قادر ساختن مراجع برای اینكه از منظری دیگر نيز مسئله را بررسي كند‪.‬كاوش در منابع و‬ ‫روش های فراهم برای مراجع برای حل مسئله; شامل تجربه و نحوه عمل آنان در گذشته هنگام مواجهه با‬ ‫مسایل‪ ،‬افرادی كه برای یاری و حمایت مراجع در دسترس هستند ‪...‬‬ ‫·كمك به مُراجع برای تنظيم هدف (ها) و شناسایي راه حل های ممكن‬ ‫·یاری كردن مُراجع برای تصميم گيری جهت انتخاب راه حل مناسب‬ ‫·كمك به او در تهيه یك برنامه عملي یا طرح كار برای انجام تغيير‬ ‫·دعوت به همكاری یا درگير ساختن اعضای تيم مراقبت بهداشتي هنگامي الزم و ممكن باشد‪.‬این كار به كاهش‬ ‫فشار بر اعضا و افزایش طيف مداخالت و راه حل های مفيد كمك مي كند‪.‬‬ ‫‪ )8‬ارزيابي جلسه‬ ‫براساس آنچه دیده و شنيده شده است از جوانب مختلف (عاطفي‪ ،‬طبي‪ ،‬اجتماعي‪ ،‬تحليل و تدبير مسئله‪،‬‬ ‫پيشرفت كار) جلسه را تا پایان ارزیابي كنيد‪.‬‬ ‫‪ )9‬اختتام جلسه‬ ‫خاتمه دادن به جلسه به نحو مناسب به اندازه آغاز كردن آن مهم و بر فرایند مشاوره موثر است‪.‬این كار شامل‬ ‫‪pg. 19‬‬ ‫اصول مشاوره ‪071103‬‬ ‫نكات ذیل است ‪:‬‬ ‫· خالصه كردن آنچه دیده و شنيده شده‪ ،‬ضمن توجه به نقاط ضعف و قوت شناسایي شده‬ ‫· تصميم گيری مُراجع و مشاور‬ ‫· تصميم گيری به مواردی مانند مراجعه مجدد به مشاور و ادامه جلسات مشاوره‪ ،‬انجام دادن یا ندادن آزمایشات‪،‬‬ ‫رجوع به و گفت و گو با پزشك‪ ،‬در ميان گذاشتن با خانواده و ‪...‬مربوط مي شود‪.‬همچنين‪ ،‬مشاور باید تصميم‬ ‫بگيرد كه آیا او فرد مناسب برای رسيدگي به مسئله مراجع است ؟ با چه كسي در باره مسئله گفت و گو كند ؟‪،‬‬ ‫فاصله بين جلسات مشاوره چقدر باشد ؟‬ ‫·مشخص كردن جلسات پيگيری (‪.)4،10 ،2‬‬ ‫مشاوره‬ ‫مستلزم دانش و مهارت هایي است كه از طریق آموزش‪ ،‬كارآموزی و تمرین حاصل مي شوند‬ ‫· در بسياری از موقعيت های مرتبط با سالمت فرد و جامعه و در سطوح مختلف پيشگيری كارساز و گاه ضروری‬ ‫است‬ ‫· مبتني براصول و قواعدی همچون برقراری ارتباط موثر‪ ،‬توجه به زمينه و محيط اجتماعي‪ ،‬اقتصادی و معنوی‬ ‫مُراجع‪ ،‬مشاركت فعال مراجع و رازداری است‬ ‫· در صورت برخورداری مشاور از دانش و مهارت در نظریه های روان شناختي اثربخش تر مي شود‬ ‫· باید به ارتقای شناخت‪ ،‬درك‪ ،‬مهارت های حل مسئله‪ ،‬و تصميم گيری آگاهانه خود مراجع كمك كند‬ ‫‪pg. 20‬‬ ‫اصول مشاوره ‪071103‬‬ ‫· برای اثر بخش بودن نياز به مهارت های چندگانه مشاور در زمينه ارتباط‪ ،‬انگيزش‪ ،‬تشخيص و مدیریت فرایند‬ ‫مشاوره دارد‬ ‫· در صورتي كه با طرح ریزی و به شكلي منظم اجرا گردد‪ ،‬موفقيت آميزترخواهد بود‬ ‫· باید متناسب با نياز ها و ویژگي های فرهنگي‪ ،‬اجتماعي‪ ،‬اقتصادی‪ ،‬و مذهبي مراجعان باشد‬ ‫· و باالخره اینكه یادگيری اصول و فنون آن برای ارائه دهندگان خدمات سالمتي تاكيد مي گردد‬ ‫مشاوره به عنوان یك رشته علمي‪ ،‬خصوص ًا در زمينه های زیر‪ ،‬از علوم مختلف استفاده مي كند و كمك مي كند‬ ‫به‪:‬‬ ‫‪1-‬رفتار شغلي‪ ،‬شامل رشد عالیق‪ ،‬نگرش ها‪ ،‬ارزش ها‪ ،‬واستعدادهای شغلي و رابطه آنها با رضایت و كارآیي شغلي‬ ‫‪2-‬شناخت و كمك به افزایش رشد شناختي انسان‪ ،‬و رابطه آن با حل مسأله‪ ،‬تصميم گيری و قضاوت‬ ‫‪3-‬یادگيری انسان و تغيير رفتار‪ ،‬به ویژه در زمينه كسب‪ ،‬انتقال و حفظ رفتارهای موفق و مسلط در طول زندگي‬ ‫‪4-‬ارتباط های انساني و رفتارهای بين فردی‪ ،‬به ویژه در بين اعضای خانواده و سایرگروه های اوليه كه برفرآیند‬ ‫رشد مؤثرند‪.‬‬ ‫‪5-‬تطابق بهينه فرد با محيط‪ ،‬به ویژه در خانواده‪ ،‬محيط های آموزشي‪ ،‬شغلي و اجتماعي كه به سالمت‪ ،‬نشاط و‬ ‫رشد مداوم انسان مربوط مي شود‪.‬‬ ‫مشاوره‪ ،‬به عنوان یك متخصص‪ ،‬با استفاده از دانش خود درباره رفتار انسان‪ ،‬به مردمي كه در شرایط گوناگون قرار‬ ‫دارند‪ ،‬كمك مي كند‪.‬مشاوره به مشاوره فردی و گروهي در زمينه های مختلف از قبيل طرح ریزی شغلي‪ ،‬حل‬ ‫مسائل شخصي و تصميم گيری‪ ،‬مشكالت خانوادگي و سایر فعاليت هایي مي پردازد كه به « پربارسازی» رشد و‬ ‫كارایي شخص مربوط اند‪.‬مشاور همچنين بر پيش گيری‪ ،‬رفع و درمان موانع رشد شخصي تأكيد مي ورزد و موانعي‬ ‫كه در برابر تعامل فرد با محيط وجود دارند‪.‬‬ ‫‪pg. 21‬‬ ‫اصول مشاوره ‪071103‬‬ ‫انواع مشاوره‬ ‫از دیدگاه های مختلف‪ ،‬مشاوره به انواع متفاوتي تقسيم مي شود‪.‬چنانچه موضوع مشاوره مورد نظر قرار گيرد‬ ‫‪،‬انواع مشاوره عبارتند از‪:‬‬ ‫مشاوره شغلي‬ ‫مشاوره سازشي یا شخصي‬ ‫مشاوره خانواده و ازدواج‬ ‫مشاوره اجتماعي و‬ ‫مشاوره های تخصصي نظير مشاوره شغلي‪ ،‬حقوقي و پزشكي‬ ‫در انواع مشاوره های فوق‪ ،‬مالك تقسيم‪ ،‬موضوع مشاوره است كه مي تواند تحصيلي‪ ،‬شغلي‪ ،‬رواني‪ ،‬خانوادگي‪ ،‬و‬ ‫مواردی دیگر باشد‪.‬‬ ‫در تقسيم بندی از نوعي دیگر‪ ،‬تعداد مطرح مي شود؛ چنانچه هم مشاوره و هم مراجعه كننده یك نفر باشد‪ ،‬مشاوره‬ ‫فردی است و در صورتي كه تعداد بيش از یك نفر باشد مشاوره گروهي است‪.‬‬ ‫مشاوره فردی از نظر روش اجرا به سه نوع مستقيم‪ ،‬غير مستقيم‪ ،‬و انتخابي تقسيم مي شود و مشاوره گروهي از‬ ‫نظر تعداد مشاور و مراجعه كننده سه حالت دارد‪:‬‬ ‫مشاوره یك نفر و مراجعه كننده چند نفر ‪ -1 :‬در این نوع مشاوره‪ ،‬چند نفر مراجعه كننده كه دارای مشكل یا عالیق‬ ‫مشابهي هستند‪ ،‬به وسيله یك نفرمورد مشاوره قرار مي گيرند‪.‬‬ ‫مشاوره چند نفر و مراجعه كننده یك نفر‪ -2 :‬در این حالت‪ ،‬چند نفر مشاور در حل مشكل به یك مراجعه كننده‬ ‫كمك مي كنند‪.‬این نوع مشاوره بيشتر در كارهای اداری‪ ،‬اجتماعي و سياسي مورد استفاده واقع مي شود‪.‬حالتي‬ ‫كه رئيس جمهوری از مشاوران زیادی در امور مملكتي استفاده مي كند‪ ،‬یا رئيس یك مؤسسه‪ ،‬از مشاوره تعدادی‬ ‫كارشناس در اداره آن مؤسسه بهره مي گيرد‪ ،‬از این نوع است‪.‬‬ ‫مشاور چند نفر و مراجعه كننده چند نفر‪-3 :‬این نوع مشاوره‪ ،‬كمتر كاربرد دارد ولي در موارد مشكالت حادّ اتفاق‬ ‫مي افتد‪.‬هر گاه هيأت دولت در مقابل یك مشكل حاد‪ -‬نظير مسائل اقتصادی یا دفاعي‪ -‬متخصصاني را برای مشاوره‬ ‫دعوت مي كنند‪ ،‬حالتي از این نوع مشاوره است‪.‬حالت دیگر این نوع مشاوره‪ ،‬وضعيتي است كه پدر‪ ،‬مادر و تعدادی‬ ‫‪pg. 22‬‬ ‫اصول مشاوره ‪071103‬‬ ‫از اعضای خانواده‪ ،‬در مقابل ناسازگاری كودكشان‪ ،‬از شورایي از متخصصان رواني و تعليم و تربيت‪ ،‬خواستار نظر‬ ‫جمعي آنان مي شوند‪.‬این گروه‪ ،‬با یكدیگر به مشاوره مي نشينند تا در جهت سازگاری كودك‪ ،‬به اعضای خانواده‬ ‫كمك كنند‪.‬درباره انواع مشاوره‪ ،‬به تفصيل بحث خواهد شد‪.‬‬ ‫اهمیت خدمات راهنمايي و مشاوره‬ ‫اهميت خدمات راهنمایي و مشاوره از جنبه های مختلف فردی‪ ،‬اجتماعي و اقتصادی حائز بررسي هستند كه در‬ ‫مورد هر یك ‪ ،‬به اختصار توضيح داده مي شود‪:‬‬ ‫‪-1‬اهميت خدمات راهنمایي و مشاوره از جهات فردی‪:‬‬ ‫توجه خاص اهميت خدمات راهنمایي و مشاوره ‪ ،‬متوجه فرد است؛ فردی كه ممكن است در جامعه‪ ،‬از نظر به دور‬ ‫بماند‪.‬یكي از سازمان هایي كه خدمات مشاوه در آن ارائه مي شود‪ ،‬مدارس و مؤسسات آموزشي دانشگاهي است‪.‬‬ ‫از آنجا كه معلمين نه وقت و نه تخصص آن را دارند كه به مشكالت شخصي دانش آموز رسيدگي كنند‪ ،‬بنابراین‬ ‫رسيدگي به مشكالت فردی از نظر مسائل تحصيلي‪ ،‬رشته تحصيلي‪ ،‬شغل و مسائل رواني و شخصي‪ ،‬از مواردی‬ ‫است كه در حوزه خدمات راهنمایي و مشاوره قرار مي گيرد‪.‬در جامعه نيز افرادی كه به صورتهای مختلف دچار‬ ‫مشكالتي مي شوند‪ ،‬مي توانند با مراجعه به مراكز مربوط‪ ،‬از خدمات راهنمایي و مشاوره برخوردار شوند‪.‬‬ ‫‪-2‬اهميت خدمات راهنمایي و مشاوره از جنبه های اجتماعي و اقتصادی‬ ‫پيش بيني نيازهای جامعه و تأمين این نيازها مستلزم یك برنامه راهنمایي مجهز است‪.‬پس از شناخت استعدادها‬ ‫و توانایي های فردی‪ ،‬هدایت این استعدادها در جهت رفع نيازهای جامعه‪ ،‬از مهم ترین خدمات راهنمایي و مشاوره‬ ‫است‪.‬‬ ‫ویژگي جامعه صنعتي‪ ،‬تحول ارزش ها و تنوع مشاغل است‪.‬رشد و توسعه صنعت و تكنولوژی‪ ،‬موجب از بين رفتن‬ ‫برخي مشاغل و به وجود آمدن مشاغل جدیدی مي شود‪.‬راهنمایي افراد به سمت مشاغل مناسب با هدایت آنها به‬ ‫تغيير شغل با توجه به مشاغل جدید‪ ،‬یكي دیگراز خدمات راهنمایي است‪.‬برای مشاغل رو به گسترش‪ ،‬پرورش افراد‬ ‫متخصص در سطوح مختلف ‪،‬یكي از وظایف تعليم و تربيت است ومهم ترین خدمات در این برنامه ‪،‬به وسيله برنامه‬ ‫راهنمایي صورت مي گيرد‪.‬‬ ‫در زمينه های اقتصادی و اجتماعي‪ ،‬خدمات راهنمایي و مشاوره به صورت های زیر ارائه مي شود‪:‬‬ ‫‪-‬كمك به افراد منجمله جوانان و دانش آموزان و دانش جویان برای شناخت مشاغل مختلف و انتخاب شغل مناسب‬ ‫‪pg. 23‬‬ ‫اصول مشاوره ‪071103‬‬ ‫پيش بيني نيازهای اجتماعي در زمينه های شغلي مختلف‪-‬‬ ‫برنامه ریزی برای پرورش متخصصان وتربيت نيروهای انساني مورد نياز–‬ ‫شناخت استعدادها وتوانایي های افراد‪ ،‬و راهنمایي آنان برای رفع نيازهای شغلي‪ ،‬و سرانجام‪-‬‬ ‫كمك به طرح ریزی ها و تأمين نيازهای اجتماعي و اقتصادی در جامعه‪-‬‬ ‫مشاوره چه چیزي نیست؟‬ ‫مشاوره‪ ،‬دادن پند و اندرز نيست؛ پاسخ دادن به سؤاالت و یافتن راه حل مشكالت نيست؛ دستور دادن و تعيين‬ ‫تكليف كردن نيست؛ دادن اطالعات نيست؛ تجزیه و تحليل مراجعه كننده هم نيست‪.‬‬ ‫تعریف مشاوره از دیدگاه برخي اندیشمندان‬ ‫گاستاد ‪ ،‬مشاوره را چنين تعریف ميكند‪:‬‬ ‫"مشاوره‪ ،‬یك جریان یادگيری است كه از طریق رابطه بين دو نفر صورت مي گيرد‪.‬در این رابطه‪ ،‬مشاور با داشتن‬ ‫مهارت ها و صالحيت های علمي و حرفه ای‪ ،‬مي كوشد تا با روش های منبطق بر نيازمندی های مراجعه كننده‪،‬‬ ‫او را یاری كند تا خود را بيشتر بشناسد و بينشي را كه به این طریق درباره خویشتن كسب مي كند‪ ،‬در زمينه هدف‬ ‫های معين كه آنها را به صورت واقع بينانه ای درك كرده‪ ،‬به طور مؤثری مورد استفاده قرار دهد و در نتيجه‪ ،‬به‬ ‫فردی خالق تر و شادمان تر در جامعه خود تبدیل شود‪".‬‬ ‫سي‪.‬گيلبرت رن ‪،‬مشاوره را چنين مطرح مي كند‪.‬‬ ‫"مشاوره رابطه ای است پویا و هدفمند كه بر اساس مشاركت مشاور مراجعه كننده و با روش های منطبق بر‬ ‫نيازمندی های مراجعه كننده انجام مي گيرد‪.‬در این رابطه‪ ،‬توجه به خودشناسي و تصميم گيری از طرف خود‬ ‫مراجعه كننده‪ ،‬مورد تأكيداست"‪.‬مك دانيل ‪ ،‬مشاوره را به صورت زیر تعریف مي كند‪:‬‬ ‫"مشاوره یك سری تماس های مستقيم با مراجعه كننده است كه هدف آنها‪ ،‬ارائه كمك برای سازش دادن مؤثرتر‬ ‫مراجعه كننده با خود و محيط اش است"‪.‬‬ ‫ويژگي هاي مشاوره چیست ؟‬ ‫از این تعاریف مي توان نتيجه گرفت كه مشاوره دارای ویژگي های زیر است‬ ‫‪pg. 24‬‬ ‫اصول مشاوره ‪071103‬‬ ‫در مشاوره‪ ،‬بين مشاور و مراجعه كننده‪ ،‬حتم ًا تماس برقرار مي شود و معموالً مشاوره مستلزم چندین تماس است‪.‬‬ ‫‪-1‬زیرا غالب ًا به صرف گرفتن اطالعات یا انجام یك مصاحبه‪ ،‬مشكالت در یك جلسه حل نمي شود‪ ،‬بلكه به علت‬ ‫پيچيدگي موجود انساني‪ ،‬اكثر اوقات جلسات مشاوره متعدد الزم است‪.‬پس نكته ی مهم در مشاوره ‪ ،‬تماس شخص‬ ‫با شخص است‪.‬ممكن است با مطالعه یك كتاب‪ ،‬احساس كنيم رنج هایمان كاهش یافته‪ ،‬ولي چون در این عمل‪،‬‬ ‫تماس مستقيم شخص با شخص وجود ندارد‪ ،‬این كار نمي تواند‪ ،‬مشاوره باشد‪.‬به عبارت دیگر‪ ،‬دریافت اطالعات یا‬ ‫تسكين آالم از راه مطالعه كتاب‪ ،‬مشاوره نيست‪.‬تماس مستقيم فرد با فرد و عكس العمل متقابل این دو‪ ،‬یكي از‬ ‫خصوصيات مشاوره است‪.‬‬ ‫‪-2‬هدف مشاوره‪ ،‬عرضه یا پيشنهاد كمك به مراجعه كننده است‪ ،‬به گونه ای كه او در به كار بردن آن‪ ،‬آزاد و مختار‬ ‫است‪.‬در رابطه مشاور و مراجعه كننده‪ ،‬اجباری در كار نيست؛ درغير این صورت‪ ،‬این عمل‪ ،‬تحميل عقاید مشاوره‬ ‫است‪ ،‬نه مشاوره‪.‬به عبارت دیگر‪ ،‬مشاوره رابطه ای مختارانه بين مشاور و مراجعه كننده است كه هدف آن‪ ،‬ارائه و‬ ‫پيشنهاد كمك به مراجعه كننده است‪.‬‬ ‫آغاز جلسه مشاوره‬ ‫برای آنكه جلسه مشاوره با موفقيت انجام گيرد باید در آغاز مشاوره روش ها و فنوني به كار گرفته شود كه اضطراب‬ ‫مراجعه كننده را كاهش دهد‪.‬همچنين باعث شود بين مشاور و مراجعه كننده رابطه ی حسنه به وجود آید یعني‬ ‫شرایطي ایجاد شود كه در آن مراجعه كننده احساس امنيت و اطمينان كند‪.‬هيچ عاملي كه برای مراجعه كننده‬ ‫نگران كننده باشد وجود نداشته باشد و او با كمال راحتي و در یك جو گرم و پذیرا‪ ،‬مشكالت خود را بيان كند‪.‬‬ ‫براي ايجاد چنین حالتي اقدامات زير توصیه مي شود‪:‬‬ ‫باید مراجعه كننده را بدون قيد و شرط و با كمال احترام پذیرفت‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫باید به مراجعه كننده اجازه داده كه هر مطلبي كه دارد بيان كند‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫باید به مراجعه كننده اطمينان داد كه بحث های جلسه مشاوره محرمانه باقي مي ماند و در این مورد‪ ،‬مشاور‬ ‫‪‬‬ ‫به قول خود عمل كند‪.‬‬ ‫در صورتي كه مراجعه كننده شروع به صحبت نكند‪ ،‬آغاز سخن از طرف مشاور با مطالبي كه مورد عالقه‬ ‫‪‬‬ ‫مراجعه كننده باشد‪ ،‬راه را برای شروع و ادامه صحبت و تخفيف اضطراب مراجعه كننده هموار مي سازد‪.‬‬ ‫گوش دادم توأم با دقت به مراجعه كننده‪ ،‬اورا به ادامه ی صحبت ترغيب مي كند‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪pg. 25‬‬ ‫اصول مشاوره ‪071103‬‬ ‫وجود محل مناسب وآرام با امكانات الزم‪ ،‬در ایجاد رابطه ی حسنه و موفقيت مشاوره‪ ،‬از اهميت ویژه ای‬ ‫‪‬‬ ‫زیادی برخوردار است‪.‬‬ ‫چگونه يك جلسه مشاوره را شروع و اداره كنیم ؟‬ ‫پس از ایجاد رابطه ی حسنه و طرح مشكل به وسيله ی مراجعه كننده برای ادامه ی جلسه مشاوره باید مشاور به‬ ‫اقتضای شرایط از فنون مختلفي استفاده كند‪ ،‬این فنون عبارتند از‪:‬‬ ‫رهبری و سازمان دادن به جلسه مشاوره‬ ‫‪‬‬ ‫تكرار كردن‬ ‫‪‬‬ ‫روشن كردن‬ ‫‪‬‬ ‫مرور كردن‬ ‫‪‬‬ ‫تشویق‬ ‫‪‬‬ ‫مقاومت مراجعه كننده‬ ‫‪‬‬ ‫ارجاع‬ ‫‪‬‬ ‫گوش دادن‬ ‫‪‬‬ ‫بازگویي‬ ‫‪‬‬ ‫منعكس كردن احساسات‬ ‫‪‬‬ ‫سؤال كردن‬ ‫‪‬‬ ‫خالصه كردن‬ ‫‪‬‬ ‫اطمينان دادن‬ ‫‪‬‬ ‫مكث‬ ‫‪‬‬ ‫سكوت‬ ‫‪‬‬ ‫پایان دادن جلسه مشاوره‬ ‫‪‬‬ ‫برای آشنایي با كاربرد هر یك از فنون مشاوره فوق‪ ،‬به اجمال به تشریح آنها مبادرت مي شود‪.‬‬ ‫رهبري جلسه مشاوره‬ ‫در جلسه مشاوره‪ ،‬رهبری از اهميت ویژه ای برخوردار است‪.‬چنانچه مشاور نتواند جلسه مشاوره را به درستي رهبری‬ ‫كند‪ ،‬چه بسا كه از فنون مشاوره به موقع استفاده نشود و دستيابي به اهداف مورد نظر به سهولت ميسر نشود‪.‬از‬ ‫‪pg. 26‬‬ ‫اصول مشاوره ‪071103‬‬ ‫طریق رهبری صحيح‪ ،‬ميزان و حدود فعاليت های مشاوره و مراجعه كننده وهمچنين نحوه ی اداره ی جلسه‬ ‫مشخص مي شود‪.‬مشاور باید با استفاده از سخنان و كاربرد فنون مناسب‪ ،‬مشاوره را درجهت نيل به هدف‪ ،‬هدایت‬ ‫كند‪.‬‬ ‫سازمان دادن‬ ‫سازمان دادن به جلسه مشاوره به معنای آن است كه مشاور نحوه ی اداره جلسه مشاوره‪ ،‬مدت مشاوره‪ ،‬اهداف‪،‬‬ ‫محدودیت ها‪ ،‬و نقش مشاور و مراجعه كننده را مشخص مي سازد‪.‬بنابراین الزم است كه مشاور در ابتدای نخستين‬ ‫جلسه ی مشاوره تمام موارد فوق را برای مراجعه كننده بيان مي كند و از اینكه مراجعه كننده موضوع را كامالً‬ ‫درك كرده مطمئن شود‪.‬البته برخي از روانشناسان مانند راجرز با سازمان دادن به مشاوره مخالف است و آن را‬ ‫مخل ایجاد رابطه ی حسنه و موجب محدودیت مي داند‪.‬ولي اكثر متخصصان‪ ،‬سازمان دادن را وسيله ای مي دانند‬ ‫كه مشاوره در قالب آن به سمت هدف پيش مي رود و مانع از انجام اعمال پراكنده وسردرگمي و تكرار صحبت ها‬ ‫مي شود‪.‬‬ ‫تكرار كردن‬ ‫یكي از فنوني كه مشاور مي تواند در هنگام سكوت مراجعه كننده از آن استفاده كند‪ ،‬تكرار كردن مطالب مراجعه‬ ‫كننده است‪.‬تكرار جمل ه های مراجعه كننده به وسيله ی مشاور‪ ،‬فرصتي به مراجعه كننده مي دهد تا هيجان های‬ ‫دروني او تخفيف یابد و موانع دیگری كه باعث سكوت او شده (ترس‪ ،‬احساس گناه‪ ،‬خشم و… ) از بين برود و او‬ ‫بتواند با تمركز و نظم دادن به افكار خود مطالب مورد نظرش را بيان كند‪.‬‬ ‫روشن كردن‬ ‫هنگام «روشن كردن فرد » مشاور‪ ،‬سخنان مراجعه كننده را توضيح مي دهد و معنا و مفهوم آنها را بيان مي كند‬ ‫در این فن‪ ،‬هدف مشاور آن است كه از طریق كلماتي كه مراجعه كننده بيان مي كند به عواطف و هيجان های او‬ ‫پي ببرد‪.‬‬ ‫مرور كردن در مواقعي مراجعه كننده به بحث های طوالني نامربوط مي پردازد وبه علل مختلف نظير ترس‪ ،‬عدم‬ ‫اعتماد وجود اضطراب‪ ،‬نمي تواند حواس خودرا متمركز سازد و گاه بيان ذهنيات خود طفره مي رود و سخنان او‬ ‫پراكنده و از هم گسيخته است‪.‬‬ ‫‪pg. 27‬‬ ‫اصول مشاوره ‪071103‬‬ ‫در این مواقع‪ ،‬مشاور از فن«مروركردن»استفاده مي كند‪.‬مروركردن عبارت است از ربط دادن و گره زدن مطالب‬ ‫پراكنده از هم گسيخته مراجعه كننده‪ ،‬مشاور با مرور كردن به مراجعه كننده در تمركز یافتن روی اصل موضوع و‬ ‫جلوگيری از نامربوط و پراكنده گویي كمك مي كند‪.‬در مرور كردن‪ ،‬مشاور مي تواند از كلمات و عبارت های مراجعه‬ ‫كننده استفاده كند‪ ،‬ولي به هيچ وجه نباید مطالب جدید عنوان كند‪.‬‬ ‫تشويق كردن‬ ‫تشویق یكي از فنوني است كه چنانچه به موقع و صحيح انجام شود‪ ،‬از نگراني و ناامني مراجعه كننده كاسته‪ ،‬و‬ ‫باعث تقویت رفتار مثبت وی و ادامه ی آن مي شود‪.‬تشویق به صورت های مختلفي انجام مي شود‪.‬استفاده از‬ ‫كلماتي نظير «بلي »‪« ،‬صحيح است»‪« ،‬شما مي توانيد»و…‬ ‫پيش بيني نتایج احتمالي مشاوره به منظور رفع مشكل‪ ،‬برقراری رابطه ی حسنه وپذیرش مراجعه كننده‪ ،‬و توجه‬ ‫دادن مراجعه كننده به اینكه دیگران نيز نظير او مشكالتي دارند‪ ،‬از جمله اقداماتي هستند كه در فن تشویق در‬ ‫مشاوره‪ ،‬مي توان از آنها استفاده كرد‪.‬‬ ‫مقاومت مراجعه كننده در مشاوره‬ ‫مقاومت مراجعه كننده حالتي است كه وی در مقابل مشاور ایستادگي مي كند و مانع از پيشرفت مشاوره در جهت‬ ‫دستيابي به هدف های مورد نظر مي شود‪.‬این وضعیت به صورت هاي مختلف ديده مي شود ‪:‬‬ ‫در حالت شدید‪ ،‬به صورت عدم پذیرش مشاور از سوی مراجعه كننده و در حالت خفيف به صورت بي ميلي و بي‬ ‫توجهي به مشاوره و ادامه ی آن‪.‬برای از بين بردن مقاومت‪ ،‬از طرف متخصصان فنوني پيشنهاد شده است كه از آن‬ ‫جمله مي توان موارد زیر را نام برد‪:‬‬ ‫پذیرش مراجعه كننده و انعكاس احساسات او‬ ‫تجزیه و تحليل علل مقاومت و از بين بردن آنها‬ ‫درخواست از مراجعه كننده برای تشریح علل مقاومت او‬ ‫تشویق و دلداری مراجعه كننده و ادامه ی مشاوره به صورت گوش دادن دقيق و توجه خاص به مراجعه كننده‬ ‫‪pg. 28‬‬ ‫اصول مشاوره ‪071103‬‬ ‫و باالخره‪ ،‬چنانچه مراجعه كننده درمقاومت سرسختي نشان دهد‪ ،‬خارج ساختن گفتگو از حالت مشاوره ای و بحث‬ ‫در مسائل روزمره‪ ،‬یاخاتمه دادن به مشاوره و ارجاع وی به دیگری‬ ‫ارجاع مراجعه كننده‬ ‫پس از نخستين تماس مشاوره؛ ممكن است مشاور یا مراجعه كننده یا هردو‪ ،‬احساس كنند كه بهتر است مراجعه‬ ‫كننده به مشاور دیگری ارجاع داده شود‪ ،‬یا آنكه ممكن است مشاور پس از كمك های مقدماتي‪ ،‬به جایي برسد كه‬ ‫ارائه كمك به مراجعه كننده برایش مقدور نباشد‪.‬این حالت حتي برای مجرب ترین و ورزیده ترین مشاوران نيز‬ ‫پيش مي آید ‪.‬‬ ‫ارجاع به هر علتي انجام شود‪ ،‬مشاور بايد در انجام دادن آن نكات زير را رعايت كند‪:‬‬ ‫مشاور تا جایي كه ممكن است باید برای كمك به مراجعه كننده اقدام كند و در این راه حداكثر كوشش خود را به‬ ‫خرج دهد‪.‬مشاوری كه برای سهولت كارخود‪ ،‬بدون تالش و تقالی ممكن‪ ،‬مراجعه كننده را به دیگری ارجاع دهد‪،‬‬ ‫به وظایف خود عمل نكرده است‪.‬قبل از ارجاع‪ ،‬باید مراجعه كننده را برای مراجعه به دیگری آماده ساخت‪.‬این‬ ‫عمل از طریق ابزار عالقه و تمایل مراجعه كننده برای رجوع به متخصص دیگر‪ ،‬و با توجه دادن او به عدم كارایي و‬ ‫تأثير خدمات مشاوره ای موجود‪ ،‬حاصل مي شود‪.‬مشاور باید عللي را كه موجب ارجاع شده به صراحت و صداقت‬ ‫برای مراجعه كننده بيان كند و این موضوع را به وی تفهيم كند كه عرضه ی كمك و راهنمایي به وسيله ی‬ ‫اومحدودیت داشته و وضع ناراحتي او‪ ،‬ارجاع را ایجاب مي كند‪.‬بدیهي است كه در این جریان‪ ،‬مشاور باید طوری‬ ‫عمل كند كه مراجعه كننده احساس نكند وضعيت او وخيم است‪.‬بهتر است قبل از ارجاع‪ ،‬مشاور با مؤسسه یا‬ ‫ال‬ ‫متخصص مورد ارجاع تماس بگيرد و موضوع را مطرح كند‪.‬قبل از هر پيشنهادی برای ارجاع باید با كساني كه قب ً‬ ‫با مراجعه كننده تماس داشته اند‪ ،‬هم فكری و تبادل نظر شود‪.‬در موقع ارجاع باید امكانات و محدودیت های‬ ‫متخصص یا مؤسسه مورد ارجاع‪ ،‬برای مراجعه كننده بيان شود‪ ،‬اما از هر گونه مبالغه در این زمينه‪ ،‬احتراز شود‪.‬‬ ‫چنانچه مراجعه كننده‪ ،‬كودك و خردسال است باید برای ادامه ی كمك و اقدامات بعدی‪ ،‬رضایت و همكاری والدین‬ ‫وی جلب شود‪.‬پيشنهاد ارجاع‪ ،‬به وسيله ی مشاور داده مي شود ولي اقدام به اجرای پيشنهاد و ادامه مشاوره در‬ ‫مؤسسه جدید‪ ،‬منوط به اقدام مراجعه كننده یا والدین او است كه در این مورد‪ ،‬توجيه ضرورت موضوع از اهم وظایف‬ ‫مشاور است‪.‬در زمان ارجاع‪ ،‬انتقال سوابق مشاوره به منبع جدید‪ ،‬منوط به رضایت مراجعه كننده و والدین او است‬ ‫و چه بهتر كه این رضایت به صورت كتبي اخذ شود‪.‬‬ ‫‪pg. 29‬‬ ‫اصول مشاوره ‪071103‬‬ ‫مشاور اخالقاً متعهد است كه پس از ارجاع‪ ،‬رابطه ی خود را با مراجعه كننده قطع نكند و این رابطه را تا پایان كار‬ ‫او و برقرار شدن رابطه ی جدید‪ ،‬ادامه دهد‪.‬‬ ‫داليل ارجاع‬ ‫‪-1‬زمان‬ ‫عدم هماهنگي بين زماني كه مراجعه كننده و مشاور فرصت دارند‪ ،‬یكي از عواملي است كه ممكن است مراجعه‬ ‫كننده به مشاور دیگری ارجاع داده شود‪.‬مثالً ممكن است مشاور فقط صبح ها وقت داشته باشد و مراجعه كننده‬ ‫بعداز ظهرها‪ ،‬یا مراجعه كننده هفته ای به دو یا سه جلسه مشاوره احتياج داشته باشد و مشاور چنين فرصتي‬ ‫نداشته باشد‪.‬در این مواقع‪ ،‬ارجاع‪ ،‬عملي كامالً بجا است‪.‬‬ ‫‪-2‬تضاد بین شخصیت مراجعه كننده و مشاور‬ ‫مواقعي پيش مي آید كه مشاور از ناحيه ی مراجعه كننده احساس تهدید مي كند و متوجه مي شود كه كار با این‬ ‫گونه مراجعه كنندگان‪ ،‬برایش دشوار است و تمایلي به ادامه ی مشاوره با آنان ندارد‪.‬مثالً مشاوری كه مایل است با‬ ‫نوجوانان بي قرار و خرابكار به مشاوره بپرداز د ولي پذیرفتن جوانان افسرده برای او كسالت آور است‪.‬در این موقع‪،‬‬ ‫مشاور باید مراجعه كننده را به مشاور دیگری كه به آن زمينه عالقه دارد ارجاع دهد‪.‬‬ ‫‪-3‬زمینه ي زيستي يا جسمي‬ ‫مراجعه كنندگان از نظرجسمي یا زیستي‪ ،‬متفاوتند‪.‬مراجعه كننده ممكن است زن یا مرد استثنایي یا طبيعي باشد‪.‬‬ ‫همچنين ممكن است مراجعه كنندگان‪ ،‬بزرگساالن یا كودك‪ ،‬یا از نظر نژاد‪ ،‬با هم متفاوت باشند‪.‬مشاور ممكن‬ ‫است در قبال مراجعه كنندگان مذكور‪ ،‬احساس كند كه با بعضي از گروه ها بهتر از گروه های دیگر مي تواند كاركند‪.‬‬ ‫مثالً كار با كودك طبيعي برایش سهل تر از كودك استثنایي‪ ،‬یا مشاوره با بزرگسال ساده تر از كودك است‪.‬دراین‬ ‫مواقع‪ ،‬مشاور مراجعه كنندگاني را كه برای خود مناسب نمي داند‪ ،‬به مشاوری دیگر ارجاع مي دهد‪.‬‬ ‫‪-4‬ماهیت شكل و تخصصي بودن موضوع‬ ‫اگر مشكل مراجعه كننده طوری باشد كه در حوزه ی تخصص مشاور نباشد یا مشاور درآن زمينه علم و اطالع كافي‬ ‫ال مشاوری كه خودش از طالق دادن همسرش‬ ‫نداشته باشد؛ یامشكل مراجعه كننده گریبانگير مشاور نيز باشد (مث ً‬ ‫‪pg. 30‬‬ ‫اصول مشاوره ‪071103‬‬ ‫در رنج است؛ نمي تواند به مراجعه كننده كه مشكلش كشمكش خانوادگي شدید باشد كمك كند‪ ) ،‬در این مواقع‪،‬‬ ‫مشاور باید مراجعه كننده را به دیگری ارجاع دهد‪.‬‬

Use Quizgecko on...
Browser
Browser