إدارة استراتيجية: تعريف وأنواع الاستراتيجيات PDF

Summary

يُقدم هذا المستند ملخصًا لتعريف إدارة الأعمال الاستراتيجية، ويُوضح أنّه علم وفن صياغة، وتنفيذ، وتقييم القرارات المتعددة الوظائف التي تمكّن المنظمة من تحقيق أهدافها طويلة المدى. ويُحدد المقالة أنواعًا مختلفة من الاستراتيجيات، مثل استراتيجيات التنوع، والإستراتيجيات المتمركزة، كما يوضح أهمية التكامل والتعاون بين مختلف الأقسام في المنظمة لتحقيق أهدافها.

Full Transcript

‫تعریف مدیریت استراتژیک‬ ‫علم و هنر تدوین (‪ ،)Formulation‬اجرا (‪ )Implementation‬و ارزیابی (‪)Evaluation‬‬ ‫تصمیمات وظیفه اي چندگانه که سازمان را قادر می سازد به هدف هاي بلندمدت خود دست یابد‪.‬‬ ‫تصمیمات وظیفه اي‪ :‬تصمیمات مربوط به وظایف و کارکردهاي سازمان (شامل منابع...

‫تعریف مدیریت استراتژیک‬ ‫علم و هنر تدوین (‪ ،)Formulation‬اجرا (‪ )Implementation‬و ارزیابی (‪)Evaluation‬‬ ‫تصمیمات وظیفه اي چندگانه که سازمان را قادر می سازد به هدف هاي بلندمدت خود دست یابد‪.‬‬ ‫تصمیمات وظیفه اي‪ :‬تصمیمات مربوط به وظایف و کارکردهاي سازمان (شامل منابع انسانی‪ ،‬بازاریابی‪ ،‬تولید‪،‬‬ ‫تحقیق و توسعه‪ ،IT ،‬مالی و حسابداري ‪)...‬‬ ‫مکاتب مدیریت استراتژیک‬ ‫‪ ‬مکتب تجویزي (‪)Prescriptive School‬؛‬ ‫‪ ‬این مکتب‪ ،‬معتقد به طراحی رسمی و گام به گام و نیز پیش بینی تحلیلی براي هدف هاي بلند مدت می باشد‪.‬‬ ‫‪ ‬یعنی استراتژي از تعامل عوامل محیط خارجی (فرصت ها و تهدیدات) و داخلی (قوت و ضعف) حاصل می شود‪.‬‬ ‫‪ ‬در این مکتب‪ ،‬آینده امتداد گذشته است و تغییرات اندک و کند می باشد (مثل سازمان هاي دولتی‪ ،‬ارتش‪)... ،‬‬ ‫‪ ‬در این مکتب‪ ،‬مدیریت استراتژیک داراي سه گام تدوین‪ ،‬اجرا و ارزیابی به صورت جدا از هم می باشد‪.‬‬ ‫‪ ‬مکتب توصیفی (‪)Descriptive School‬؛‬ ‫‪ ‬این مکتب‪ ،‬متکی بر اقدام بموقع و منطبق با شرایط جاري و تقریباً اعمال تدابیر خلق الساعه می باشد‪.‬‬ ‫‪ ‬در مکتب توصیفی‪ ،‬آینده امتداد گذشته نیست‪.‬تغییرات سریع‪ ،‬غیر خطی و غیر قابل پیش بینی است‪.‬‬ ‫‪ ‬در این مکتب‪ ،‬استراتژیست کسی است که بتواند هر لحظه بر مبناي شرایط موجود‪ ،‬براي حرکت و موفقیت‬ ‫سازمان‪ ،‬تصمیم گیري کند‪.‬‬ ‫‪ ‬به علت تغییرات سریع‪ ،‬در این مکتب ارزیابی محیط خارجی و داخلی‪ ،‬غیر واقعی و غیر قابل اطمینان است‪.‬مثل‬ ‫شرکت هاي با فناوري پیشرفته همچون تولید کننده تلفن همراه‪.‬‬ ‫تدوین استراتژي ها‬ ‫مقصود از تدوین استراتژي این است که ماموریت شرکت تعیین شود‪ ،‬شناسایی عواملی که در محیط خارجی‬ ‫سازمان را تهدید می کنند یا فرصتهایی رابه وجود می آورند‪ ،‬شناسایی نقاط قوت وضعف داخلی سازمان‪،‬‬ ‫تعیین هدفهایی بلند مدت‪ ،‬در نظرگرفتن استراتژیهاي گوناگون و انتخاب استراتژي خاص جهت ادامه فعالیت‪.‬‬ ‫اجراي استراتژي ها‬ ‫اجراي استراتژي ها را مرحله عملی مدیریت استراتژیک می نامند‪.‬منظور از اجراي استراتژي ها این است‬ ‫که کارکنان و مدیران بسیج شوند و استراتژي تدوین شده را به مرحله عمل در آورند‪.‬در مدیریت استراتژي‬ ‫مرحله اجراي مشکل ترین مرحله بوده‪ ،‬و ایجاب می کند که افراد خود را متعهد به سازمان نمایند‪ ،‬موفقیت‬ ‫مرحله اجرایی استراتژي ها بدین امر بستگی دارد که مدیران بتوانند در کارکنان ایجاد انگیزه نمایند‪.‬‬ ‫ارزیابی استراتژي ها‬ ‫آخرین مرحله در مدیریت استراتژیک ارزیابی استراتژیک که سه فعالیت عمده به شرح زیر صورت می گیرد‪:‬‬ ‫الف‪ -‬بررسی عوامل داخلی و خارجی که پایه و اساس استراتژیهاي کنونی قرارگرفته اند‪.‬‬ ‫ب‪ -‬محاسبه وسنجش عملکرد ها‬ ‫ج‪ -‬اقدامات اصالحی‬ ‫اصطالحات کلیدي در مدیریت استراتژیک‪:‬‬ ‫ا‪-‬استراتژیست ها‬ ‫افرادي هستند که مسئول موفقیت یا شکست سازمان می باشند (به خاطر تصمیماتی که می گیرند) و عهده دار سه‬ ‫مسئولیت اصلی هستند‪:‬‬ ‫الف –ایجاد یک بستر براي تغییر‬ ‫ب –ایجاد تعهد واحساس مالکیت‬ ‫ج –ایجاد توازن بین ثبات و نوآوري‬ ‫‪ -2‬بیانیه هاي ماموریت (‪)Mission Statements‬‬ ‫سندي است که یک سازمان را از سایر سازمانهاي مشابه متمایز می نماید‪ ،‬ماموریت سازمان نشان دهنده طیف فعالیت از‬ ‫نظر محصول و بازاربوده و در بیانیه ماموریت پرسشی که پیش روي همه استراتژیست ها وجود دارد این است که ‪( :‬ما به‬ ‫چه کاري مشغول هستیم ؟) یک رسالت بیانگر ارزش ها و اولویتهاي یک سازمان است ‪.‬‬ ‫‪ -3‬فرصتها و تهدیدات خارجی (‪)Opportunity & Threats‬‬ ‫رویدادها و روندهاي اقتصادي‪ ،‬اجتماعی‪ ،‬فرهنگی‪ ،‬بوم شناسی‪ ،‬محیطی‪ ،‬سیاسی‪ ،‬قانونی‪ ،‬دولتی‪ ،‬فن آوري و رقابتی‬ ‫است که می تواند به میزان زیادي در آینده به سازمان منفعت یا زیان برسانند‪.‬این عوامل تحت کنترل سازمان نیستند‪.‬‬ ‫‪ -4‬نقاط قوت و ضعف داخلی (‪)Strengths & Weakness‬‬ ‫در زمره فعالیتهاي قابل کنترل سازمان بوده که ضروري است مدیریت استراتژیک این نقاط و ضعف دوایر و واحدهاي‬ ‫سازمانی را شناسایی وآنها را ارزیابی کند و همچنین می توان نقاط قوت وضعف شرکت را برحسب دستیابی به‬ ‫هدفهاي مورد نظر تعیین کرد‪.‬ازجمله فعالیتهاي داخلی می توان به واحدهاي مدیریتی‪ ،‬بازاریابی‪ ،‬امور مالی‪،‬‬ ‫تحقیق وتوسعه‪ ،‬سیستم هاي اطالعات رایانه اي و دیگر واحدها اشاره نمود‪.‬‬ ‫‪ -5‬هدفهاي بلند مدت (‪)Long Term Objectives‬‬ ‫به صورت نتیجه هاي خاصی که سازمان می کوشد در تامین ماموریت خود به دست آورد‪.‬‬ ‫منظور از دوره بلند مدت دوره اي است که بیش از یک سال بوده وازآن نظر این هدفها براي موفقیت سازمان الزم و‬ ‫ضروري هستند که تعیین کننده مسیر شرکت می باشند‪ ،‬هدفهاي بلند مدت می تواند چالشگر‪ ،‬قابل سنجش‪ ،‬باثبات‪،‬‬ ‫معقول و روشن باشد‪.‬‬ ‫‪ -6‬استراتژي ها‬ ‫ستراتژي ها ابزاري هستند که شرکت می تواند بدان وسیله به هدفهاي بلند مدت خود دست یابد‪.‬‬ ‫استراتژي هاي شرکت می توانند به صورت گسترش دادن فعالیت در سطح جغرافیایی‪ ،‬تنوع بخشیدن به فعالیت ها‪،‬‬ ‫خرید شرکت هاي دیگر‪ ،‬تولید و عرضه محصول‪ ،‬رسوخ در بازار‪ ،‬کاهش دادن هزینه ها‪ ،‬فروش اقالمی از دارایی ها‪،‬‬ ‫تفویض بسیاري از اختیارات و تشکیل مشارکت هاي خصوصی باشد‪.‬‬ ‫‪-7‬هدفهاي ساالنه (‪)Annual Objectives‬‬ ‫هدف هاي کوتاه مدتی هستند که شرکت براي رسیدن به هدف هاي بلند باید به آنها دست یابد‪.‬هدفهاي‬ ‫ساالنه مبنایی براي تخصیص منابع به حساب می آیند‪.‬‬ ‫‪ -8‬سیاست ها (‪)Policy‬‬ ‫سیاست ابزاري است که بدان وسیله می توان به هدف هاي ساالنه دست یافت‪.‬مقصود از سیاست‪،‬‬ ‫رهنمودها‪ ،‬مقررات و رهنمودهایی است که شرکت براي دستیابی به هدف هاي اعالن شده رعایت می کند‪.‬‬ ‫هنگام تصمیم گیري از سیاست ها به عنوان رهنمود استفاده می شود و همچنین سیاست ها تعیین کننده‬ ‫شرایط روزمره و تکراري شرکت می باشند‪.‬‬ ‫نکته‪:‬‬ ‫در صحنه اجراي استراتژي ها هدف هاي ساالنه و سیاست ها از اهمیت خاصی برخوردارند و در حالی که‬ ‫در تدوین استراتژي ها‪ ،‬هدف هاي بلند مدت از اهمیتی ویژه اي برخوردار می باشند‪.‬‬ ‫ویژگی هاي اهداف (‪)SMART‬‬ ‫مزایاي مدیریت استراتژیک‬ ‫ مدیریت استراتژیک به سازمان این امکان رامی دهد که به شیوه خالق و نوآور عمل کند و این شیوه باعث ابتکار عمل در سازمان بوده و‬ ‫فعالیتهایش به گونه اي درآید که می تواند اعمال نفوذ کند‪.‬‬ ‫ به سازمان کمک می کند از روش منظم تر‪ ،‬معقول تر و منطقی تر راه ها یا گزینه هاي استراتژیک را انتخاب کند و بدین گونه استراتژي‬ ‫بهتري تدوین نماید‪.‬‬ ‫ موجب تفاهم و تعهد هر چه بیشتر مدیران و کارکنان می شود شاید تفاهم از مهمترین منافع مدیریت استراتژیک باشد که تعهد پس از آن‬ ‫قرار می گیرد‪.‬‬ ‫ همچنین یکی ازمنافع بزرگ مدیریت استراتژیک موجب می شود فرصتی به دست آید تا به کارکنان تفویض اختیار شود‪.‬‬ ‫ ارتباطات کلید اصلی موفقیت استراتژیک است‪.‬‬ ‫بدترین خطایی را که استراتژیک ها می توانند مرتکب شوند این است که تنها خودشان برنامه هاي استراتژیک را تدوین نمایند و سپس براي‬ ‫اجرا آنها را به مدیران عملیاتی ارائه کنند‪.‬‬ ‫کلید موفقیت استراتژي ها این است که افراد خود را مالک آنها بدانند که در آن صورت در صحنه اجرا از هیچ کوششی فروگذار نخواهند‬ ‫کرد‪.‬مشارکت موجب افزایش تعهد می گردد‪.‬‬ ‫مقایسه استراتژي در سازمانهاي تجاري و نظامی‬ ‫تفاوت عمده بین استراتژي هاي یک سازمان نظامی و تجاري این است که در سازمان تجاري براي تدوین‪ ،‬اجرا و ارزیابی استراتژي ها باید‬ ‫اساس مفروضات را بر پایه رقابت گذاشت‪ ،‬در حالی که استراتژي هاي یک واحد نظامی بر پایه مفروضات مبتنی بر تعارض قرار دارند‪.‬‬ ‫یکپارچگی عمودي به باال‬ ‫استراتژي هاي یکپارچگی‬ ‫یکپارچگی عمودي به پایین‬ ‫یکپارچگی افقی‬ ‫رسوخ در بازار‬ ‫استراتژي هاي متمرکز‬ ‫توسعه بازار‬ ‫توسعه محصول‬ ‫انواع استراتژي ها‬ ‫تنوع همگون‬ ‫استراتژي هاي تنوع‬ ‫تنوع ناهمگون‬ ‫تنوع افقی‬ ‫مشارکت‬ ‫کاهش‬ ‫استراتژي هاي تدافعی‬ ‫واگذاري‬ ‫انحالل‬ ‫استراتژي هاي یکپارچگی‬ ‫‪ ‬استراتژي یکپارچگی عمودي رو به باال‪ :‬در این استراتژي‪ ،‬شرکت می کوشد تا بر‬ ‫شرکت هاي توزیع کننده (پخش) و خرده فروشی ها کنترل داشته باشد (توزیع کننده‬ ‫ها را می خرد)‪.‬‬ ‫‪ ‬استراتژي یکپارچگی عمودي رو به پایین‪ :‬در این استراتژي‪ ،‬شرکت می کوشد تا بر‬ ‫شرکت هاي عرضه کننده مواد اولیه کنترل داشته باشد (عرضه کنندگان مواد اولیه را‬ ‫می خرد)‪.‬‬ ‫‪ ‬استراتژي یکپارچگی افقی‪ :‬در این استراتژي‪ ،‬شرکت می کوشد تا بر شرکت هاي‬ ‫رقیب کنترل داشته باشد (رقبا را می خرد)‪.‬‬ ‫استراتژي هاي تنوع‬ ‫‪ ‬استراتژي تنوع همگون‪ :‬افزودن محصوالت و خدمات جدید ولی مرتبط با‬ ‫محصوالت شرکت‪.‬مثالً خرید یک موسسه کارگزاري توسط یک بانک‪.‬‬ ‫‪ ‬استراتژي تنوع ناهمگون‪ :‬افزودن محصوالت و خدمات جدید ولی نامرتبط با‬ ‫محصوالت شرکت‪.‬مثالً خرید یک شرکت نرم افزاري توسط یک بانک‪.‬‬ ‫‪ ‬استراتژي تنوع افقی‪ :‬افزودن محصوالت و خدمات جدید ولی بی ربط به‬ ‫مشتریان کنونی با محصوالت شرکت‪.‬مثالً خرید یک شرکت تولید چاي توسط یک‬ ‫شرکت تولیدکننده نوشابه به خاطر بهره گرفتن از برند شرکت قبلی‪.‬‬ ‫استراتژي هاي متمرکز‬ ‫‪ ‬استراتژي رسوخ در بازار‪ :‬افزایش سهم بازار براي محصوالت و خدمات کنونی از‬ ‫مجراي افزایش تالش هاي بازاریابی (مثالً شرکت آلفا با افزایش تبلیغات‪ ،‬سهم‬ ‫بازار را از ‪ %10‬به ‪ %12‬افزایش دهد‪ ،‬از این نوع استراتژي استفاده می کند‪).‬‬ ‫‪ ‬استراتژي توسعه بازار‪ :‬عرضه محصوالت و خدمات جدید یا کنونی شرکت به‬ ‫مناطق جغرافیایی جدید‪.‬محصول فروش محصوالت شرکت پارس خودرو در‬ ‫افغانستان‪.‬مثال‪ :2‬ایجاد شعبه دانشگاه در ارومیه‬ ‫‪ ‬استراتژي توسعه محصول‪ :‬افزایش فروش محصوالت شرکت از طریق بهبود‬ ‫محصوالت موجود و یا عرضه نوع جدید از آن محصوالت‪.‬الزمه بکارگیري این‬ ‫نوع استراتژي‪ ،‬وجود واحد تحقیق و توسعه (‪ )R&D‬قوي است‪.‬‬ ‫استراتژي هاي تدافعی‬ ‫‪ ‬استراتژي مشارکت‪ :‬در اجراي این استراتژي‪ ،‬دو یا چند شرکت با یکدیگر شریک می شوند و‬ ‫سازمان جدیدي تشکیل می دهند تا از فرصت هاي پیش آمده که به تنهایی نمی توانند‪ ،‬بهره‬ ‫گیرند‪.‬‬ ‫‪ ‬استراتژي کاهش‪ :‬گروهبندي جدید در هزینه و دارایی‪ ،‬براي معکوس کردن سیر نزولی‬ ‫فروش و سود شرکت‪.‬با این کار‪ ،‬شرکت زمینه تخصصی خود را مستحکم تر می کند‪.‬‬ ‫‪ ‬استراتژي واگذاري‪ :‬فروش یک واحد مستقل یا بخشی از یک سازمان (هرس کردن‬ ‫سازمان)‪.‬‬ ‫‪ ‬استراتژي انحالل‪ :‬فروش تمامی دارایی هاي شرکت با توجه به ارزش یکایک دارایی ها‪.‬‬ ‫استراتژي هاي عمومی (ژنریک) مایکل پورتر‬ ‫‪ ‬استراتژي رهبري هزینه ها‪ :‬تولید و عرضه محصوالت و خدمات استاندارد با‬ ‫حداقل هزینه براي مشتریانی که به افزایش قیمت حساس هستند‪.‬‬ ‫‪ ‬استراتژي تمایز‪ :‬تولید و عرضه محصوالت و خدمات منحصربفرد براي مشتریانی‬ ‫که به افزایش قیمت حساس نیستند‪.‬‬ ‫‪ ‬استراتژي تمرکز‪ :‬تولید و عرضه محصوالت و خدمات خاص به بخش کوچکی از‬ ‫بازار که براي رقبا جذابیتی ندارد و یا آن بازار را نمی شناسند‪.‬‬ ‫ماموریت سازمان چیست؟‬ ‫‪ ‬از دیدگاه پیتر دراکر (پدر مدیریت نوین)‪ ،‬سوال اصلی در توضیح ماموریت سازمان این است که‬ ‫فعالیت سازمان چیست؟‬ ‫‪ ‬از دیدگاه ایشان‪ ،‬بیانیه ماموریت جمله یا عبارتی است که بدان وسیله مقصود یک سازمان از مقصود‬ ‫سازمان مشابه متمایز می شود‪.‬‬ ‫‪ ‬به بیانیه ماموریت‪ ،‬گاهی بیان فلسفه وجودي‪ ،‬رسالت‪ ،‬بیان مقصود‪ ،‬بیان باورها‪ ،‬بیان گزاره اعتقادات‬ ‫هم می گویند‪.‬‬ ‫‪ ‬بیانیه ماموریت‪ ،‬تصور مدیران از سازمان را به ذینفعان (جامعه‪/‬محیط زیست‪ ،‬مشتریان‪ ،‬کارکنان‪،‬‬ ‫سهامداران‪ )... ،‬مخابره می کند‪.‬‬ ‫‪ ‬بیانیه ماموریت‪ ،‬سندي است که سایر اسناد سازمان (چشم انداز‪ ،‬اهداف‪ ،‬راهبردها‪ ،‬سیاست ها و ‪)...‬‬ ‫در بستر و چارچوب این سند تدوین می شوند‪.‬شاید هم مهمترین سند راهبردي سازمان است‪.‬‬ ‫‪ ‬در ذیل سوال اساسی ماموریت (فعالیت ما چیست)‪ 6 ،‬سوال فرعی ( ‪Why, Where, What,‬‬ ‫‪ )When, Who & How‬مطرح می شود‪ :‬چه چیزي (محصول و خدمات)‪ ،‬چه کسی (مشتریان)‪،‬‬ ‫کجا (حوزه جغرافیایی)‪ ،‬چرا (آرمان ها)‪ ،‬چگونه (فناوري) و در چه بازه زمانی (محدود‪/‬نامحدود)‪.‬‬ ‫ویژگی هاي ماموریت سازمان‬ ‫از دیدگاه ورن مک جینز (‪ )Vern McGinnis‬ماموریت سازمان باید داراي ویژگی هاي‬ ‫زیر باشد‪:‬‬ ‫‪ ‬سازمان را بدان گونه که هست و آنچه در نظر دارد بشود‪ ،‬معرفی نماید‪.‬‬ ‫‪ ‬به اندازه اي محدود باشد که برخی از فعالیت هاي مخاطره آمیز را حذف نماید و بدان اندازه گسترده و‬ ‫وسیع باشد که نوید رشد خالق و نوآوري را بدهد‪.‬‬ ‫‪ ‬سازمان را از سایر سازمان ها متمایز نماید‪.‬‬ ‫‪ ‬به عنوان چارچوبی عمل کند که بتوان بدان وسیله فعالیت هاي کنونی و آینده را ارزیابی کرد‪.‬‬ ‫‪ ‬به اندازه ي کافی واضح و آشکار باشد تا همه ي اعضاي سازمان آن را درک کنند‪.‬‬ ‫اجزاي تشکیل دهنده ماموریت سازمان‬ ‫‪.1‬مشتریان‪ :‬مشتریان شرکت چه کسانی هستند؟‬ ‫‪.2‬محصوالت یا خدمات‪ :‬محصوالت و خدمات عمده شرکت چیست؟‬ ‫‪.3‬بازارها‪ :‬از نظر جغرافیایی‪ ،‬شرکت در کجا رقابت میکند؟‬ ‫‪.4‬فن آوري‪ :‬آیا شرکت از پیشرفته ترین فنآوري ها استفاده میکند؟‬ ‫‪.5‬توجه به بقا‪ ،‬رشد و سودآوري‪ :‬آیا شرکت براي رشد و سالمت مالی از تعهد الزم برخوردار است؟‬ ‫‪.6‬فلسفه‪ :‬باورها‪ ،‬ارزش ها‪ ،‬آرزوها و اولویت هاي اخالقی اصلی شرکت چیست؟‬ ‫‪.7‬ویژگی ممتاز‪ :‬شرکت داراي چه مزیت رقابتی یا شایستگی ممتاز است؟‬ ‫‪.8‬توجه به تصور مردم‪ :‬آیا شرکت به مسائل اجتماعی‪ ،‬جامعه و محیطی واکنش مناسب نشان میدهد؟‬ ‫‪.9‬توجه به کارکنان‪ :‬آیا کارکنان به عنوان یک قلم دارایی ارزشمند براي شرکت به حساب میآیند؟‬ ‫تفاوت ماموریت با چشم انداز سازمان‬ ‫‪ ‬در سند ماموریت سعی می شود که به این پرسش پاسخ داده شود‪" :‬ما به چه کاري مشغول‬ ‫هستیم؟“ اما در سند مربوط به چشم انداز هاي سازمان به این پرسش پاسخ داده خواهد شد‪:‬‬ ‫"ما می خواهیم چه بشویم؟"‬ ‫‪ ‬ابتدا ماموریت یا چشم انداز؟ بستگی به نوع سازمان دارد‪.‬در سازمان هاي ماموریت محور‬ ‫(همچون آموزش و پرورش‪ ،‬ارتش‪ ،‬بیمارستان‪ )... ،‬ابتدا سند بیانیه ماموریت و بعد چشم‬ ‫انداز تدوین می شود اما اگر بخواهیم سازمان جدیدي تشکیل بدهیم (همچون سازمان هاي‬ ‫مردم‪ -‬نهاد و استارت آپ ها)‪ ،‬ابتدا سند بیانیه چشم انداز و سپس ماموریت تدوین می شود‪.‬‬ ‫فرآیند تعیین ماموریت سازمان‬ ‫یک روش بسیار متداول براي تعیین ماموریت سازمان این است که نخست‪ ،‬درباره بیانیه ي ماموریت‬ ‫‪‬‬ ‫سازمان چندین مقاله (مشابه سازمان ما) انتخاب کرد و از افراد (کارکنان) خواست که براي آگاهی بیشتر‬ ‫این مقاله ها را بخوانند‪.‬‬ ‫سپس از مدیران بخواهید که براي سازمان ماموریت بنویسند‪.‬آن گاه کمیته اي از مدیران ارشد این‬ ‫‪‬‬ ‫نوشته ها را جمع آوري می کنند‪ ،‬آنها را حک و اصالح می نمایند‪ ،‬مطالب اضافی را حذف می کنند و هر‬ ‫کجا الزم است مطلبی اضافی می نمایند‪.‬‬ ‫سر انجام یک گردهمایی تشکیل می دهند تا سند نهایی تهیه و مورد تایید همگان قرار گیرد‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫از آنجا که همه مدیران در تهیه این ماموریت نقش داشته اند و سند نهایی را مورد تایید قرار داده اند‪،‬‬ ‫‪‬‬ ‫سازمان می تواند این اطمینان را داشته باشد که آنها در امور مربوط به تدوین‪ ،‬اجرا و ارزیابی استراتژي‬ ‫هاي سازمان همکاري هاي الزم را خواهند نمود‪.‬‬ ‫بنابراین‪ ،‬فرایند تعیین ماموریت سازمان فرصت مناسبی به دست می دهد تا استراتژیست ها از حمایت‬ ‫‪‬‬ ‫همه مدیران سازمان برخوردار شوند‪.‬‬ ‫ماهیت ماموریت سازمان‬ ‫‪ ‬بیان نگرش؛ دیدگاه هاي مطرح شده در ماموریت سازمان‪ ،‬نباید خیلی جزئی (فاقد خالقیت‪ -‬انرژي به جاي نفت) و‬ ‫خیلی کلی (فاقد کارایی‪ -‬مثال‪ :‬شرکت خودرو سازي در ماموریت خود نباید به تولید مواد غذایی بحث کند) باشد‪.‬‬ ‫‪ ‬به هم نزدیک کردن دیدگاه هاي مخالف؛ مذاکره‪ ،‬توافق و یا مصالحه افراد مختلف در تدوین بیانیه‬ ‫ماموریت سازمان براي رسیدن به اجماع فکري‪.‬مثالً در خصوص ماموریت دانشگاه‪ ،‬روي اصطالحات‬ ‫آموزش‪ ،‬پژوهش‪ ،‬مشاوره و ‪...‬بین مدیران ارشد دانشگاه توافق ایجاد شود‪.‬‬ ‫‪ ‬توجه به مشتري؛ ماموریت سازمان باید بازتابی از انتظارات مشتریان باشد و در صدد شناسایی و تامین نیازهاي‬ ‫مشتریان باشد‪.‬یعنی ابتدا نیاز مشتریان را شناسایی و سپس محصول یا خدمتی را عرضه کند‪(.‬حمل و نقل بجاي راه‬ ‫آهن)‬ ‫‪ ‬اعالن سیاست اجتماعی؛ بیانیه ماموریت‪ ،‬باید مسئولیت سازمان را نه تنها در قبال ذینفعان (مالکان و سهامداران)‬ ‫بلکه در برابر مصرف کنندگان‪ ،‬طرفداران محیط زیست‪ ،‬گروه هاي اقلیت‪ ،‬جوامع و سایر گروه ها نیز مشخص کند‪.‬‬ ‫ماهیت بررسی عوامل خارجی ‪:External Factors Evaluation‬‬ ‫هدف از بررسی عوامل خارجی این است که شناسایی فهرستی از فرصت هایی که می توان از آنها بهره‬ ‫برداري کرد و تهدیداتی را که می توان از آنها احتراز نمود (عواملی که تحت کنترل سازمان نیستند)‪.‬‬ ‫بررسی عوامل خارجی با این هدف انجام نمی شود که فهرست کاملی از هر عاملی که می تواند بر‬ ‫سازمان اثر بگذارد‪ ،‬تهیه شود ؛ بلکه هدف شناسایی متغیر هاي اصلی است که شرکت باید در برابرآنها‬ ‫واکنش عملی نشان دهد‪.‬‬ ‫شرکتها باید بتوانند از طریق تدوین استراتژي ها در برابر این عوامل به صورت تدافعی یا تهاجمی‬ ‫واکنش نشان دهند‪ ،‬به گونه اي که از فرصت هاي پیش آمده در محیط خارج بهره برداري نمایند و‬ ‫اثرات ناشی از تهدیدات بالقوه این عوامل را به پایین ترین حد ممکن برسانند‪.‬‬ ‫فرآیند بررسی عوامل خارجی‪:‬‬ ‫اگر سازمانها کارکنان و مدیران را بسیج ننمایند و به آنها اختیاراتی تفویض نکنند‪ ،‬در نتیجه نخواهند‬ ‫توانست عوامل اصلی خارجی را شناسایی کنند‪ ،‬تحت نظارت قرار دهند یا پیش بینی کنند و در امر‬ ‫شناسایی فرصت ها و تهدیداتی که متوجه شرکت خواهد شد ناتوان می مانند و در نتیجه استراتژي‬ ‫هاي ضعیف به اجرا در می آورند و موجبات نابودي سازمان را فراهم می آورند‪.‬‬ ‫براي بررسی عوامل خارجی الزم است عده زیادي از مدیران و کارکنان همکاري نمایند‪.‬زیرا‬ ‫فرآیند مشارکت در مدیریت استراتژیک باعث می شود که اعضاي سازمان عوامل محیطی را بهتر‬ ‫درک نمایند و خود را نسبت به سازمان متعهد کنند‪.‬‬ ‫یکی از مسئولیت هاي اصلی استراتژیست ها این است که یک سیستم اثر بخش براي ارزیابی عوامل‬ ‫خارجی ارائه نمایند‪.‬‬ ‫بکارگیري فن آوري اطالعات به عنوان یکی از ابزارهاي بسیار قوي در فرآیند بررسی عوامل‬ ‫خارجی می شود تا بتوان بدان وسیله از یک سیستم کسب اطالعات (محرمانه) رقابتی استفاده نمود ‪.‬‬ ‫ویژگی هاي عوامل خارجی سازمان‬ ‫فراند بر این نکته تأکید می کند که عوامل خارجی مهمی که باعث موفقیت‬ ‫شرکت می شوند باید داراي ویژگی هاي زیر باشند‪:‬‬ ‫‪ ‬قابل سنجش یا اندازه گیري باشند‪.‬‬ ‫‪ ‬عده آنها نسبتا کم و انگشت شمار باشد‪.‬‬ ‫‪ ‬در همه شرکت هاي رقیب کاربرد داشته باشند‪.‬‬ ‫‪‬از نظر دستیابی به هدف هاي ساالنه و بلندمدت از اهمیت ویژه اي‬ ‫برخوردار باشند‪.‬‬ ‫‪‬در سلسله مراتب سازمانی قرار گیرند‪.‬‬ ‫‪ ‬انواع نیرو هاي خارجی‪:‬‬ ‫نیروهاي اقتصادي‬ ‫‪.1‬‬ ‫نیروهاي اجتماعی‪ ،‬فرهنگی‪ ،‬بوم شناسی و محیطی‬ ‫‪.2‬‬ ‫نیروهاي سیاسی‪ ،‬دولتی و قانونی‬ ‫‪.3‬‬ ‫نیرو هاي فن آوري‬ ‫‪.4‬‬ ‫نیروهاي رقابتی‬ ‫‪.5‬‬ ‫برخی از متغیرهاي اصلی اقتصادي که باید‬ ‫مدنظر قرار گیرند عبارتند از (‪:)Economic Factors‬‬ ‫نرخ ارز‬ ‫‪‬‬ ‫نرخ تورم‬ ‫‪‬‬ ‫نرخ اشتغال‬ ‫‪‬‬ ‫نرخ بهره‬ ‫‪‬‬ ‫قیمت سهام‬ ‫‪‬‬ ‫روند درآمد‬ ‫‪‬‬ ‫قدرت خرید‬ ‫‪‬‬ ‫ارزش دالر در بازارهاي جهانی‬ ‫‪‬‬ ‫میل به مصرف‬ ‫‪‬‬ ‫نوسان قیمت‬ ‫‪‬‬ ‫نرخ مالیات‬ ‫‪‬‬ ‫‪....‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪ ‬نیروهاي اجتماعی‪ ،‬فرهنگی‪ ،‬بوم شناسی و محیطی‬ ‫نگرش به زندگی (توجه به زمان‪ ،‬توجه به پس انداز‪ ،‬امید به زندگی‪)...،‬‬ ‫‪‬‬ ‫نرخ زاد و ولد و مرگ و میر‬ ‫‪‬‬ ‫میزان ازدواج و طالق‬ ‫‪‬‬ ‫رعایت اصول اخالقی‬ ‫‪‬‬ ‫برابري نژادي‬ ‫‪‬‬ ‫نگرش به کیفیت محصول‬ ‫‪‬‬ ‫تغییر در ترکیب جمعیت از نظر نژاد و جنس و سن‬ ‫‪‬‬ ‫تغییرات منطقه اي جمعیت‬ ‫‪‬‬ ‫بازیافت ضایعات‬ ‫‪‬‬ ‫آلوده نمودن هوا و آب‬ ‫‪‬‬ ‫‪.....‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪ ‬نیروهاي سیاسی‪ ،‬دولتی و قانونی (‪:)Political Factors‬‬ ‫مصوبات مجلس (همچون ‪ ،FATF‬برجام‪ ،‬پرداخت یارانه‪).... ،‬‬ ‫‪‬‬ ‫مقررات دولتی‬ ‫‪‬‬ ‫تغییر در قوانین مالیاتی‬ ‫‪‬‬ ‫قوانین مربوط به نام و نشان هاي تجاري شرکتها‬ ‫‪‬‬ ‫میزان یارانه دولت‬ ‫‪‬‬ ‫مقررات صادرات و واردات‬ ‫‪‬‬ ‫شرایط سیاسی در کشورهاي خارجی‬ ‫‪‬‬ ‫قوانین مربوط به استخدام‬ ‫‪‬‬ ‫گروههاي فشار بین المللی‬ ‫‪‬‬ ‫جنگ ها و تنازعات‬ ‫‪‬‬ ‫انتخابات محلی‪ ،‬ایالتی‪ ،‬ملی‬ ‫‪‬‬ ‫وجود احزاب و ‪...‬‬ ‫‪‬‬ ‫نیروهاي فن آوري‬ ‫تحوالت جدید در انتقال تکنولوژي هاي جدید همچون‪ ،‬هوش مصنوعی فیبر‬ ‫‪‬‬ ‫نوري‪ ،‬نیمه هادي ها‪ ،‬میکروچیپ ها‪ ،‬نانو‪ ،‬ربات‪ ،‬هوافضا‪... ،‬‬ ‫کل بودجه تخصیصی دولت به امر تحقیق و توسعه همچون نانو‬ ‫‪‬‬ ‫تمرکز روي اقدامات تکنولوژیک‬ ‫‪‬‬ ‫ظرفیت هاي نوآوري‬ ‫‪‬‬ ‫قانون گذاري در ارتباط با تکنولوژي‬ ‫‪‬‬ ‫‪......‬‬ ‫‪‬‬ ‫‪ ‬نیرو هاي رقابتی (‪:)Competitive Factors‬‬ ‫پرسش هاي کلیدي درباره شرکت هاي رقیب عبارتند از‪:‬‬ ‫‪ ‬نقاط ضعف و قوت اصلی شرکت هاي رقیب‬ ‫‪ ‬چگونگی واکنش شرکت هاي رقیب به رویدادهاي جاري محیطی‬ ‫‪ ‬میزان ورود سایر شرکت ها به آن صنعت خاص‬ ‫‪ ‬استراتژي هاي شرکت ما در مقابله با ضدحمله هاي شرکت هاي رقیب‬ ‫‪ ‬میزان آسیب پذیري شرکت هاي رقیب اصلی در مقابل استراتژي هاي شرکت‬ ‫‪ ‬میزان تغییر رتبه شرکت هاي رقیب در صنعت مزبور‬ ‫‪.....‬‬ ‫‪ ‬ماتریس ارزیابی عوامل خارجی)‪(EFE‬‬ ‫با استفاده از این ماتریس عوامل محیطی مورد ارزیابی قرار می گیرد‪.‬‬ ‫مراحل تهیه ماتریس ارزیابی عوامل خارجی ‪:‬‬ ‫فهرست کردن عوامل خارجی به ترتیب فرصت ها و تهدیدها (از هر کدام‪ ،‬متوسط ‪ 5‬مورد)‬ ‫‪.1‬‬ ‫دادن ضریب یا وزن به آنها براساس اهمیت نسبی یک عامل از صفر تا یک (جمع ضرایب‪ 1 :‬یا ‪)%100‬‬ ‫‪.2‬‬ ‫دادن رتبه به هریک از این عوامل از ‪ 1‬تا ‪ 4‬که بیانگر اثربخشی استراتژي هاي کنونی شرکت در نشان‬ ‫‪.3‬‬ ‫دادن واکنش به عامل مزبور می باشد‪.‬‬ ‫به دست آوردن نمره نهایی ازضرب رتبه در ضریب هر عامل‪.‬‬ ‫‪.4‬‬ ‫جمع بندي نمره هاي هر سازمان حداکثر نمره براي سازمان ‪ 4‬و حداقل آن ‪ 1‬می باشد‪.‬‬ ‫‪.5‬‬ ‫تفسیر خروجی هاي ماتریس (‪)EFE‬‬ ‫‪ ‬در ماتریس ارزیابی عوامل خارجی‪ ،‬صرفنظر از تعداد عواملی که موجب فرصت یا‬ ‫تهدید شرکت‪ ،‬هیچگاه مجموع نمره هاي نهایی براي سازمان به بیش از ‪ 4‬و هیچ گاه این‬ ‫جمع به کمتر از یک نمیرسد‪.‬میانگین این جمع ‪ 2/5‬میشود‪.‬اگر این عدد به ‪ 4‬برسد‬ ‫بدین معنی است که سازمان در برابر عواملی که موجب تهدید و فرصت میشوند به‬ ‫صورتی بسیار عالی واکنش نشان میدهد‪.‬به بیان دیگر‪ ،‬شرکت در استراتژي هاي خود به‬ ‫شیوهاي موفقیتآمیز از فرصت هاي موجود استفاده مینماید و اثر عواملی را که موجب‬ ‫تهدید میشوند به پایین ترین میزان ممکن میرساند‪.‬عدد ‪ 1‬بیانگر این است که شرکت‬ ‫در تدوین استراتژي هاي خود نتوانسته است از عواملی که فرصت یا موقعیت ایجاد می‬ ‫کنند بهرهبرداري نماید یا از عواملی که موجب تهدید میگردند‪ ،‬احتراز نماید‪.‬‬ ‫ماتریس بررسی رقابت(‪)CPM‬‬ ‫با استفاده از این ماتریس می توان رقباي اصلی و نقاط قوت و ضعف آنها را نسبت به موضع‬ ‫استراتژیک یک شرکت شناسایی کرد‪.‬‬ ‫این ماتریس در بردارنده عوامل داخلی و خارجی است‪.‬‬ ‫تفاوت هاي دو ماتریس بررسی رقابت و ماتریس ارزیابی عوامل خارجی ‪:‬‬ ‫‪ ‬در ماتریس بررسی رقابت‪ ،‬عوامل تعیین کننده موفقیت سازمان گسترده تر هستند‪.‬‬ ‫‪ ‬در ماتریس بررسی رقابت‪ ،‬عوامل مهم را به دو دسته تهدید و فرصت تقسیم نمی کنند ‪.‬‬ ‫‪ ‬در ماتریس بررسی رقابت‪ ،‬می توان رتبه ها و نمره هاي نهایی شرکت هاي رقیب را با‬ ‫هم مقایسه کرد‪.‬‬ ‫ماهیت بررسی عوامل داخلی ‪Internal Factors Evaluation‬‬ ‫‪ ‬در بررسی عوامل داخلی شرکت‪ ،‬به نقاط قوت و ضعف واحدهاي وظیفه اي سازمان می پردازیم‪.‬عوامل داخلی‪ ،‬تحت کنترل‬ ‫مدیریت سازمان است‪.‬‬ ‫در هیچ شرکت یا سازمانی‪ ،‬نقاط قوت و ضعف همه واحدها یکسان نیست‪.‬مثالً در شرکت ‪ ،3m‬واحد تحقیق و توسعه عالی کار‬ ‫‪‬‬ ‫می کند و در حالیکه در شرکت پروکتر اند گمبل‪ ،‬واحد بازایابی شهرت زیادی دارد‪.‬‬ ‫در سازمان های مختلف مانند بیمارستان‪ ،‬دانشگاه و نهادهای دولتی‪ ،‬واحدهای وظیفه ای مختلف می باشد‪.‬مثالً واحدهای‬ ‫‪‬‬ ‫وظیفه ای بیمارستان شامل قلب‪ ،‬خون شناسی‪ ،‬پرستاری‪... ،‬می باشد‪.‬‬ ‫اگر نقاط قوت شرکتی به گونه ای باشد که شرکت های رقیب نتوانند به راحتی از آنها تقلید کنند‪ ،‬می گویند آن شرکت دارای‬ ‫‪‬‬ ‫شایستگی های ممتاز (‪ )Distinctive Copmetencies‬می باشد‪.‬برای اینکه شرکتی بتواند دارای مزیت رقابتی شود‪،‬‬ ‫باید به گونه ای عمل کند که بتواند از وجود شایستگی های ممتاز بهره ببرد‪.‬مثالً در شرکت ‪ ،3m‬واحد تحقیق و توسعه و‬ ‫عرضه محصوالت جدید‪ ،‬دارای شایستگی های ممتار است‪.‬‬ ‫استراتژی ها به گونه ای تحلیل می شوند که نقاط ضعف شرکت به حداقل ممکن برسد‪ ،‬بتوان آنها را به نقاط قوت تبدیل کرد و‬ ‫‪‬‬ ‫شاید با تالش زیاد بتوان آنها را به شایستگی های ممتاز تبدیل نمود‪.‬‬ ‫فرآیند بررسی عوامل داخلی‪ ،‬شبیه فرآیند بررسی عوامل خارجی است یعنی با مشارکت افراد مختلف سازمان‪ ،‬نقاط قوت و‬ ‫‪‬‬ ‫ضعف واحدهای وظیفه ای گردآوری‪ ،‬دسته بندی و اولویت بندی می شود‪.‬‬ ‫تجزیه و تحلیل عوامل درونی (نسبت به عوامل بیرونی) اهمیت بیشتری دارد‪.‬چون عوامل محیط خارجی متزلزل است‪ ،‬لذا‬ ‫‪‬‬ ‫باید به منابع و توانایی هایی که ثبات بیشتری دارند دست بیابیم و در نتیجه استراتژیهای خود را بر این مبنی (عوامل داخلی)‬ ‫تدوین کنیم (سیاست دولت کنونی)‪.‬‬ ‫نیروهاي اصلی داخلی (واحدهاي وظیفه اي)‬ ‫‪ ‬مدیریت؛ شامل وظایف اصلی برنامه ریزي‪ ،‬سازماندهی‪ ،‬ایجاد انگیزه‪ ،‬تامین نیروي انسانی و کنترل است‪.‬‬ ‫‪ ‬بازاریابی؛ شامل شناسایی نیازهاي مشتریان‪ ،‬خرید ملزومات یا تجهیزات‪ ،‬فروش محصوالت یا خدمات (‪،)Promotion‬‬ ‫برنامه ریزي محصول یا خدمت (‪ ،)Product‬قیمتگذاري‪ ،‬توزیع‪ ،‬تحقیقات بازاریابی‪ ،‬تجزیه و تحلیل فرصت ها‪ ،‬مسئولیت‬ ‫اجتماعی و ‪...‬است‪.‬‬ ‫‪ ‬امور مالی‪/‬حسابداري؛ شامل وظایف تصمیم گیري در مورد سرمایه گذاري‪ ،‬تصمیم گیري درباره تامین مالی و تصمیم‬ ‫گیري در مورد تقسیم سود می باشد‪.‬‬ ‫‪ ‬تولید‪ /‬عملیات؛ شامل وظایف فرآیند (فناوري‪ ،‬تحلیل جریان تولید‪ ،‬حمل و نقل‪ ،‬نماي درونی و بیرونی کارگاه‪ ،‬توازن‬ ‫بین خطوط تولید و ‪ ،)...‬ظرفیت (سطح مطلوب تولید)‪ ،‬موجودي‪ ،‬نیروي کار و کیفیت است‪.‬‬ ‫‪ ‬تحقیق و توسعه؛ شامل وظایف تصمیم گیري در مورد انجام تحقیق و توسعه در داخل شرکت‪ ،‬خارج آن و یا مشترک با‬ ‫خارج‪ ،‬بودجه هاي بخش تحقیق و توسعه‪ ،‬تکنولوژي هاي تحقیق و توسعه‪ ،‬نیروي انسانی متخصص است‪.‬‬ ‫‪ ‬سیستم هاي اطالعات کامپیوتر؛ از طریق بهبود کیفیت تصمیمات مدیریت‪ ،‬عملکرد سازمان را بهبود می دهد‪.‬‬ ‫ماتریس ارزیابی عوامل داخلی )‪:(IFE‬‬ ‫مراحل )‪:(IFE‬‬ ‫‪.1‬فهرست کردن عوامل داخلی به ترتیب نقاط قوت و ضعف (بین ‪ 10‬تا ‪ 20‬عامل داخلی)‬ ‫‪.2‬دادن ضریب به عوامل بر اساس اهمیتی که دارند‪.‬این ضرایب (تعیین کننده عوامل موفقیت شرکت‬ ‫هستند) بین صفر تا ‪ 1‬تعریف می شوند‪.‬جمع این عوامل برابر ‪ 1‬یا ‪ %100‬است‪.‬‬ ‫‪.3‬دادن نمره ‪ 1‬تا ‪ 4‬بر اساس فعالیت شرکتها (نسبت به رقبا‪،‬استاندارد صنعت و گذشته شرکت) به هر یک از‬ ‫عوامل‪.‬نمره‪ :1‬بسیار ضعیف‪ ،‬نمره ‪ :2‬ضعیف‪ ،‬نمره‪ :3‬نقطه قوت و نمره‪:4‬بسیار قوي‬ ‫‪.4‬تعیین نمره نهایی هر عامل‪ ،‬از طریق ضرب رتبه در ضریب‬ ‫‪.5‬جمع بندي نمره هاي نهایی سازمان‬ ‫تفسیر نمره نهایی ماتریس ارزیابی عوامل داخلی‬ ‫نمره ‪ 1‬تا ‪ 2/5‬به معناي ضعف نسبی شرکت در زمینه عوامل داخلی و نمره ‪ 2/5‬تا ‪ 4‬بمعناي قوت شرکت است‪.‬‬ ‫چارچوبی جامع براي تدوین استراتژي‬ ‫مرحله اول‪ :‬مرحله ورودی‬ ‫ماتریس ارزیابی عوامل‬ ‫ماتریس ارزیابی عوامل‬ ‫داخلی‬ ‫ماتریس بررسی رقابت‬ ‫خارجی‬ ‫)‪(IFE‬‬ ‫)‪(CPM‬‬ ‫)‪(EFE‬‬ ‫مرحله دوم‪ :‬مرحله مقایسه عوامل خارجی و داخلی‬ ‫ماتریس استراتژی‬ ‫ماتریس داخلی‬ ‫ماتریس گروه مشاوران‬ ‫ماتریس ارزیابی موقعیت و‬ ‫ماتریس تهدیدات‪،‬‬ ‫اصلی‬ ‫و خارجی‬ ‫بستن‬ ‫اقدام استراتژیک‬ ‫فرصت ها‪ ،‬نقاط ضعف و‬ ‫)‪(GSM‬‬ ‫)‪(IE‬‬ ‫)‪(BCG‬‬ ‫)‪(SPACE‬‬ ‫نقاط قوت‬ ‫)‪(TOWS‬‬ ‫مرحله سوم‪ :‬مرحله تصمیمگیری (مشخص شدن جذابیت نسبی انواع استراتژی های قابل اجرا)‬ ‫ماتریس برنامهریزی استراتژیک کمّی‬ ‫)‪(QSPM‬‬ ‫ماتریس ‪ SWOT‬یا ‪TOWS‬‬ ‫‪ ‬این ماتریس‪ ،‬یکی از ابزارهاي تدوین استراتژي است که در آن با استفاده از مقایسه عوامل خارجی (فرصت ها یا‬ ‫تهدیدات) با عوامل داخلی (نقاط قوت یا نقاط ضعف)‪ ،‬چهار نوع استراتژي ارائه می شود‪:‬‬ ‫‪.1‬استراتژي هاي ‪SO‬؛ در این نوع استراتژي‪ ،‬سازمان با استفاده از نقاط قوت داخلی‪ ،‬می کوشد از فرصت هاي‬ ‫خارجی بهره برداري نماید‪.‬در این نوع استراتژي‪ ،‬سازمان حالت تهاجمی به خود می گیرد‪.‬‬ ‫‪.2‬استراتژي هاي ‪WO‬؛ در این نوع استراتژي‪ ،‬سازمان با استفاده از فرصت هاي محیطی‪ ،‬می کوشد نقاط ضعف داخلی‬ ‫را بهبود دهد‪.‬‬ ‫‪.3‬استراتژي هاي ‪WT‬؛ سازمان هایی که این نوع استراتژي را به کار می گیرند‪ ،‬حالت تدافعی را به خود می گیرند و‬ ‫هدف شان‪ ،‬کم کردن نقاط ضعف داخلی و پرهیز از تهدیدات خارجی است‪.‬مثل بکارگیري استراتژي هاي کاهش‪،‬‬ ‫واگذاري و یا انحالل‪.‬‬ ‫‪.4‬استراتژي هاي ‪ST‬؛ در این نوع استراتژي‪ ،‬سازمان با استفاده از نقاط قوت داخلی‪ ،‬می کوشد تهدیدات خارجی را‬ ‫کاهش دهد‪.‬‬ ‫مثالً‪ ،‬ممکن است نقطه قوت شرکت تولید کننده قطعات یدکی خودرو‪ ،‬واحد حقوقی قوي باشد و یک تهدید خارجی‪ ،‬کپی‬ ‫کردن رقبا از محصوالت شرکت باشد و لذا استراتژي پیشنهادي (‪ ،)ST‬طلب خسارت از شرکت هاي متخلف است‪.‬‬ ‫مراحل ساختن ماتریس ‪SWOT‬‬ SPACE ‫ماتریس ارزیابی موقعیت و اقدام استراتژیک‬ Strategic Position and Action Evaluation ‫عوامل داخلی و خارجی در ماتریس ‪SPACE‬‬ ‫گام هاي تهیه ماتریس ‪SPACE‬‬ ‫متغیرهایی را انتخاب نمایید که معرف موارد زیر باشد‪ :‬توان مالی)‪ ،(FS‬مزیت رقابتی)‪ ،(CA‬ثبات محیط)‪(ES‬‬ ‫‪.1‬‬ ‫توان صنعت)‪.(IS‬‬ ‫به این متغیرها از ‪( +1‬بدترین) تا ‪( +6‬بهترین) نمره بدهید و دو بازوي ‪ FS‬و ‪ IS‬را تشکیل دهید‪.‬دو بازوي ‪ ES‬و‬ ‫‪.2‬‬ ‫‪ CA‬را براي هر یک از متغیرها تشکیل و از ‪( -1‬بهترین) تا ‪( -6‬بدترین) نمره بدهید‪.‬‬ ‫مقادیر هریک از متغیرهاي موجود بر بازوي هر یک از این محورها را با هم جمع کنید و سپس بر تعداد متغیرها‬ ‫‪.3‬‬ ‫تقسیم نمایید تا نمره میانگین ‪ CA ,IS ,FS‬و ‪ ES‬به دست آید‪.‬‬ ‫بر روي محورهاي «ماتریس ارزیابی موقعیت و اقدام استراتژیک» میانگین نمره هاي ‪ CA ,IS ,FS‬و ‪ ES‬را قرار‬ ‫‪.4‬‬ ‫دهید‪.‬‬ ‫نمره هاي موجود بر روي محور ‪X‬ها را جمع کنید و نقطه متعلق به محور ‪X‬ها را مشخص نمایید و نمره هاي‬ ‫‪.5‬‬ ‫موجود بر روي محور ‪Y‬ها را جمع بزنید و نقطه مربوط به این محور را تعیین نمایید‪.‬این دو نقطه را به هم وصل‬ ‫کنید‪.‬‬ ‫از مبدأ مختصات به این نقطه وصل کنید‪.‬این خط نشاندهنده نوع استراتژياي است که براي سازمان توصیه‬ ‫‪.6‬‬ ‫میشود و میتواند به صورت تهاجمی‪ ،‬رقابتی‪ ،‬تدافعی یا محافظهکارانه باشد‪.‬‬ ‫استراتژی های تهاجمی‪ ،‬محافظهکارانه‪ ،‬تدافعی و رقابتی‬ ‫استراتژی های تهاجمی)‪ :(Aggressive‬هنگامی که یک بردار در خانه تهاجمی(خانه دست راست در باال) از ماتریس قرار‬ ‫دارد‪ ،‬سازمان در بهترین وضع ممکن است و میتواند با استفاده از توانایی ها یا نقاط قوت داخلی اقدامات زیر را به عمل آورد‪:‬‬ ‫‪)1‬بهره برداري از فرصت هاي خارجی‪ )2 ،‬برطرف کردن نقاط قوت ضعف داخلی و ‪ )3‬پرهیز از تهدیدات خارجی‪.‬بنابراین‪،‬‬ ‫میتوان اقدامات زیر را به عمل آورد‪ :‬رسوخ در بازار‪ ،‬توسعه بازار‪ ،‬توسعه محصول‪ ،‬یکپارچگی عمودي رو به پایین‪ ،‬یکپارچگی‬ ‫رو به باال‪ ،‬یکپارچگی افقی‪ ،‬و تنوع همگون‪ ،‬تنوع ناهمگون‪ ،‬تنوع افقی یا استراتژي ترکیبی که بستگی به شرایط خاصی دارد که‬ ‫سازمان با آن روبه رو می شود‪.‬‬ ‫استراتژی محافظهکارانه)‪ :(Conservative‬اگر بردار در خانه محافظه قرار گیرد (طرف دست چپ باال) بدین معنی است که‬ ‫سازمان باید شایستگی هاي اصولی خود را حفظ نماید و خود را در معرض خطرهاي بزرگ قرار ندهد‪.‬اغلب‪ ،‬استراتژيهاي‬ ‫محافظهکارانه شامل رسوخ در بازار‪ ،‬توسعه بازار‪ ،‬توسعه محصول و تنوع همگون میشود‪.‬‬ ‫استراتژی تدافعی)‪ :(Defensive‬اگر بردار در خانه تدافعی قرار گیرد‪ ،‬بدان معنی است که شرکت باید نقاط ضعف داخلی را‬ ‫اصالح کند و از تهدیدات خارجی پرهیز نماید‪.‬استراتژي هاي تدافعی شامل کاهش دادن فعالیت ها‪ ،‬فروش یا واگذاري بخش‬ ‫هایی از سازمان‪ ،‬انحالل و تنوع همگون میباشد‪.‬‬ ‫استراتژی رقابتی)‪ :(Competitive‬سرانجام اگر بردار در گوشه دست راست در پایین‪ ،‬یعنی در خانه رقابتی ماتریس قرار‬ ‫گیرد‪ ،‬بدین معنی است که سازمان باید استراتژي هاي رقابتی را به اجرا درآورد‪.‬استراتژي هاي رقابتی شامل یکپارچگی عمودي‬ ‫به باال‪ ،‬یکپارچگی عمودي به پایین؛ یکپارچگی افقی‪ ،‬رسوخ در بازار؛ توسعه بازار؛ توسعه محصول و تشکیل مشارکت میشود‪.‬‬ BCG ‫ماتریس گروه مشاورین بستن‬ Boston Consoulting Group ‫ماتریس گروه مشاورین بستن ‪BCG‬‬ ‫‪Boston Consoulting Group‬‬ ‫‪ ‬ماتریس ‪ ،BCG‬به سازمان هایی که داراي بخش هاي متعدد هستند‪ ،‬این امکان را می دهد تا استراتژي‬ ‫هاي گوناگونی را تدوین نمایند‪.‬مثالً ممکن است شرکتی داراي فعالیت در بخش هاي پالستیک سازي‪،IT ،‬‬ ‫تولید شیشه خودرو‪ ،‬معدن مس‪ ،‬رستوران داری و ارسال مرسوله (پیک) باشد‪.‬شرکت مادر (مالک این‬ ‫شرکت ها)‪ ،‬با استفاده از این ماتریس‪ ،‬در مورد هر یک از شرکت های زیرمجموعه تصمیم می گیرد که آیا‬ ‫آنها تقویت کند‪ ،‬بفروشد‪ ،‬منحل کند و یا استراتژی های دیگر‪.‬‬ ‫‪ ‬ماتریس ‪ ،BCG‬داراي دو بعد سهم نسبی بازار هر یک از بخش ها (از صفر تا ‪ %100‬بر روي محور ‪X‬ها) و‬ ‫نرخ رشد صنعت (از ‪ -20‬تا ‪ +20‬بر روي محور ‪Y‬ها) می باشد‪.‬‬ ‫‪ ‬هر دایره در ماتریس‪ ،‬نشاندهنده یک بخش است‪.‬بزرگی یا اندازه هر دایره‪ ،‬نشانگر کل درآمد یک بخش‬ ‫است که عاید کل شرکت شده است‪.‬‬ ‫‪ ‬قسمت هاشور زده‪ ،‬درصدي از سود شرکت را نشان می دهد که به وسیله این بخش یا واحد به دست آمده‬ ‫است‪.‬‬ ‫‪ ‬با گذشت زمان و اگر امور‪ ،‬مسیر عادي را طی کنند‪ ،‬سگ ها به صورت عالمت سوال در می آیند‪ ،‬عالمت‬ ‫سوال‪ ،‬تبدیل به ستاره می شوند‪ ،‬ستاره به گاوهاي شیرده در می آیند و گاوهاي شیرده به صورت سگ در‬ ‫می آیند‪.‬‬ ‫ماتریس گروه مشاورین بستن ‪BCG‬‬ ‫‪Boston Consoulting Group‬‬ ‫‪ ‬عالمت پرسش (خانه شماره ‪)I‬؛ واحدهای که در خانه یک قرار می گیرند‪ ،‬در وضعی هستند که‬ ‫سهم نسبی بازار آنها اندک است ولی در صنعتی که رشد باالیی دارد (مثل رستوران با امکانات‬ ‫ارسال غذا و یا ارسال مرسوله)‪ ،‬به رقابت می پردازد‪.‬معموال این شرکت ها نیاز بسیار شدیدی‬ ‫به پول نقد دارند و توان آنها در تهیه پول نقد اندک است‪.‬از آن جهت این واحد ها یا شرکت ها‬ ‫را عالمت پرسش می نامند که شرکت مادر باید در این باره تصمیم بگیرد که آیا از طریق‬ ‫استراتژی های تمرکز (رسوخ در بازار ‪،‬توسعه بازار یا توسعه محصول) باید در صدد تقویت آنها‬ ‫برآید یا اینکه تصمیم به فروش آنها بگیرد‪.‬‬ ‫‪ ‬ستاره (خانه شماره ‪)II‬؛ این واحدها‪ ،‬دارای سهم نسبی باالیی از بازار در صنعتی هستند که نرخ‬ ‫رشد آنها باالست‪.‬مثالً صنعت ‪ IT‬دارای نرخ رشد باال است و شرکت ما هم سهم باالیی از بازار‬ ‫این صنعت داشته باشد‪.‬در این وضعیت‪ ،‬شرکت مادر باید‪ ،‬استراتژی های یکپارچگی (عمودی به‬ ‫باال‪ ،‬عمودی به پایین و افقی)‪ ،‬تمرکز (رسوخ در بازار‪ ،‬توسعه بازار و توسعه محصول) و نیز‬ ‫مشارکت را مورد توجه قرار دهد‪.‬‬ ‫ماتریس گروه مشاورین بستن ‪BCG‬‬ ‫‪ ‬گاو شیرده (خانه شماره ‪)III‬؛ واحدهایی از شرکت که در خانه شماره ‪ 3‬قرار می گیرند‪ ،‬دارای سهم‬ ‫نسبی بازار نسبتا زیادی هستند ولی در صنعتی که آهنگ رشد بسیار کندی دارد به رقابت می‬ ‫پردازند‪.‬از آن جهت آنها را "گاوهای شیرده" می نامند که می توانند وجوه نقد مازاد بر نیاز خود‬ ‫را تامین نمایند‪.‬اغلب می توان شیر آنها را دوشید‪.‬واحدهایی که در گروه "گاوهای شیرده" قرار‬ ‫می گیرند باید به گونه ای اداره شوند که بتوانند موضع قوی خود را حفظ کنند‪.‬برای "گاوهای‬ ‫شیرده قوی" می توان از استراتژی های زیر استفاده کرد‪ :‬توسعه محصول یا استراتژی های همگون‪.‬‬ ‫ولی اگر گاو های شیرده ضعیف شوند باید در صدد کم کردن فعالیت ها‪ ،‬کم کردن هزینه ها یا فروش‬ ‫آنها برآمد‪.‬‬ ‫‪ ‬سگ (خانه شماره ‪)IV‬؛ واحدهایی از شرکت که در خانه چهارم قرار می گیرند‪ ،‬سهم نسبی بازار‬ ‫اندکی دارند و در صنعتی به رقابت می پردازند که آهنگ رشد بسیار کندی دارد و یا هیچ رشدی‬ ‫ندارد‪.‬در مجموع دارایی های شرکت آنها سگ می باشد‪.‬به سبب ضعف داخلی و خارجی که این‬ ‫واحد ها دارند‪ ،‬باید آنهارا منحل نمود‪ ،‬از حجم فعالیت آنها کاست یا با کاهش دادن هزینه ها بخش‬ ‫هایی از آنها را به فروش رساند‪.‬هنگامی که یک واحد برای نخستین بار به صورت یک "سگ" در‬ ‫می آید‪ ،‬بهترین استراتژی این است که مقداری از فعالیت آنهارا کاهش داد‪.‬تجربه نشان داده‬ ‫ماتریس داخلی و خارجی (‪)IE‬‬ ‫‪Internal- External Matrix‬‬ ‫‪ ‬ماتریس داخلی و خارجی (‪ ،)IE‬مشابه ماتریس گروه مشاورین بستن است زیرا هر دو ماتریس‪ ،‬واحدهاي‬ ‫مختلف سازمان را به صورت نمودار ارائه می کنند؛ به همین جهت هر دو را ماتریس مجموعه دارایی هاي‬ ‫سازمان می نامند‪.‬‬ ‫‪ ‬همچون ماتریس بستن‪ ،‬در این ماتریس هم هر دایره‪ ،‬نشاندهنده یک بخش است‪.‬بزرگی یا اندازه هر‬ ‫دایره‪ ،‬نشانگر کل درآمد یک بخش است که عاید کل شرکت شده است‪.‬قسمت هاشور زده‪ ،‬درصدي از‬ ‫سود شرکت را نشان می دهد که به وسیله این بخش یا واحد به دست آمده است‪.‬‬ ‫‪ ‬تفاوت عمده این ماتریس با ماتریس بستن در تفاوت محورهاي آنها است‪.‬همچنین ماتریس داخلی و‬ ‫خارجی در مقایسه با ماتریس بستن‪ ،‬به اطالعات بیشتري نیاز دارد‪.‬‬ ‫‪ ‬یک روش متداول این است که براي زمان حال‪ ،‬یک ماتریس گروه مشاورین بستن و یک ماتریس داخلی و‬ ‫خارجی تهیه کرد و سپس ماتریس هایی را طرحریزي نمود که بتوان انتظارات آینده را منعکس نمود‪.‬‬ ‫‪ ‬ماتریس داخلی و خارجی داراي دو بعد (دو محور ‪ X‬و ‪ )Y‬است‪ :‬جمع نمره هاي نهایی ماتریس ارزیابی‬ ‫عوامل داخلی بر روي محور ‪X‬ها نشان داده می شود و جمع نمره هاي نهایی ماتریس ارزیابی عوامل‬ ‫خارجی بر روي محور ‪Y‬ها نوشته می شود‪.‬‬ )IE( ‫ماتریس داخلی و خارجی‬ Internal- External Matrix ‫ماتریس داخلی و خارجی (‪)IE‬‬ ‫‪Internal- External Matrix‬‬ ‫‪ ‬در ماتریس داخلی و خارجی‪ ،‬جمع نمره هاي نهایی بر روي محور ‪X‬ها از ‪ 1‬تا ‪ ،1/99‬نشان دهنده ضعف داخلی شرکت‬ ‫است؛ نمره هاي ‪ 2‬تا ‪ 2/99‬نشان دهنده این است که شرکت در وضع متوسط قرار دارد و نمره هاي ‪ 3‬تا ‪ 4‬بیانگر قوت‬ ‫شرکت است‪.‬‬ ‫‪ ‬همچنین در این ماتریس‪ ،‬جمع نمره هاي نهایی بر روي محور ‪Y‬ها از ‪ 1‬تا ‪ ،1/99‬بیانگر عکس العمل ضعیف سازمان به‬ ‫فرصت ها و تهدیدات خارجی است؛ نمره هاي ‪ 2‬تا ‪ 2/99‬نشان دهنده عکس العمل متوسط شرکت در قبال فرصت ها و‬ ‫تهدیدات خارجی است و نمره هاي ‪ 3‬تا ‪ 4‬بیانگر این است که شرکت از لحاظ عکس العمل به فرصت ها و تهدیدات‬ ‫خارجی در وضع عالی قرار دارد‪.‬‬ ‫‪ ‬می توان ماتریس داخلی و خارجی را به سه ناحیه عمده تقسیم کرد و براي هر یک از آنها استراتژي هاي متفاوتی استفاده‬ ‫نمود‪.‬‬ ‫‪ ‬براي بخش هایی که در خانه هاي ‪ 2 ،1‬یا ‪ 4‬قرار می گیرند‪ ،‬می توان استراتژي اي را به اجرا درآورد که موجب رشد و‬ ‫ساخت می شوند‪.‬در این واحدها باید استراتژي هاي تمرکز و یکپارچگی را به اجرا درآورد‪.‬‬ ‫‪ ‬براي بخش هایی که در خانه هاي ‪ 5 ،3‬یا ‪ 7‬قرار می گیرند‪ ،‬باید استراتژي اي را به اجرا درآورد که هدف حفظ و‬ ‫نگهداري وضع موجود باشد‪.‬در این واحدها استراتژي هاي رسوخ در بازار و توسعه محصول بسیار متداول است‪.‬‬ ‫‪ ‬براي واحد هایی که در خانه هاي ‪ 8 ،6‬یا ‪ 9‬قرار می گیرند‪ ،‬باید استراتژي هاي برداست محصول یا رها کردن را به اجرا‬ ‫درآورد که شامل استراتژي هاي تدافعی مثل مشارکت یا انحالل است‪.‬‬ ‫مرحله تصمیم گیري‪ -‬ماتریس برنامه ریزي استراتژیک کمی(‪)QSPM‬‬ ‫‪Quantitative Strategic Planning Matrix‬‬ ‫‪ ‬با استفاده از ماتریس برنامه ریزي استراتژیک کمی‪ ،‬می توان جذابیت نسبی استراتژي ها را‬ ‫مشخص نمود‪.‬‬ ‫‪ ‬براي تهیه این ماتریس از نتایج مرحله هاي یک تدوین استراتژي (مرحله ورودي که شامل ماتریس‬ ‫عوامل داخلی و ماتریس عوامل خارجی) و مرحله دوم (مرحله مقایسه شامل ماتریس هاي‬ ‫‪ )SWOT, IE, SPACE , BCG‬استفاده می کنیم تا بدین وسیله‪ ،‬به شیوه اي عینی‪ ،‬استراتژي‬ ‫هاي قابل اجرا مشخص شوند‪.‬‬ ‫‪ ‬در ستون اول این ماتریس‪ ،‬عوامل اصلی خارجی (فرصت ها و تهدیدات) و در سطر آن‪ ،‬انواع‬ ‫استراتژي هاي قابل اجرا نوشته می شوند‪.‬‬ ‫‪ ‬می توان هر تعداد استراتژي را در ماتریس ‪ QSPM‬گنجانید ولی معموالً استراتژي هاي گنجانده‬ ‫شده در یک گروه را نسبت به یکدیگر ارزیابی می نمایند‪.‬مثالً استراتژي هاي گروه تنوع (شامل‬ ‫تنوع ناهمگون‪ ،‬تنوع همگون و تنوع افقی) را با هم مقایسه و ارزیابی می کنیم‪.‬‬ ‫‪ ‬از نقاط قوت ماتریس ‪ QSPM‬این است که همه عوامل داخلی و خارجی به صورت یکپارچه در‬ ‫فرآیند تصمیم گیري دخالت داده می شود‪.‬‬ ‫اجراي استراتژي‪ :‬مسائل مدیریتی‬ ‫و مسائل کارکردي‬ ‫تعیین اهداف ساالنه‬ ‫یک فعالیت غیرمتمرکز است که همه مدیران سازمان به صورت مستقیم در آن مشارکت میکنند‪.‬‬ ‫مشارکت فعال در تعیین هدفهاي ساالنه موجب میشود که افراد آنها را بپذیرند و نسبت به تأمین آنها‬ ‫تعهد بیشترى بدهند‪.‬‬ ‫براي اجراي استراتژي از آن جهت تعیین هدفهاي ساالنه ضروري است که آنها‪:‬‬ ‫‪.1‬مبناي تخصیص هزینهها را تعیین میکنند‪.‬‬ ‫‪.2‬براي ارزیابی عملکرد مدیران به عنوان یک سازوکار اصلی عمل مینمایند‪.‬‬ ‫‪.3‬براي نظارت بر پیشرفت فعالیتها و تأمین اهداف بلندمدت به عنوان ابزاري قوي عمل میکنند و‬ ‫‪.4‬براي سازمان‪ ،‬بخشها و واحدهاي وظیفهاي‪ ،‬اولویتها را تعیین مینمایند‪.‬‬ ‫نمونه اي از اهداف ساالنه‬ ‫هدفهای بلندمدت‬ ‫از طریق توسعه بازار و سرعت در بازار‪ ،‬ظرفیت دو سال فروش‬ ‫شرکت به دو برابر برسد (فروش کنونی ‪ ۲‬میلیون دالر است)‪.‬‬ ‫بخش ‪ :۳‬هدفهای ساالنه‬ ‫بخش ‪ :۲‬هدفهای ساالنه‬ ‫بخش ‪ :۱‬هدفهای ساالنه‬ ‫در سال جاری فروش واحد به‬ ‫در سال جاری فروش این واحد‬ ‫فروش این واحد به میزان ‪۴۰٪‬‬ ‫میزان ‪ ۵۰٪‬و در سال بعد به‬ ‫‪ ۴۰٪‬و در سال بعد به میزان‬ ‫در این سال و ‪ ۴۰٪‬در سال بعد‬ ‫میزان ‪ ۵۰٪‬افزایش باید (فروش‬ ‫‪ ۵۰٪‬افزایش باید (فروش جاری‬ ‫افزایش باید (فروش کنونی یک‬ ‫کنونی ‪ ۰/۵‬میلیون دالر است)‬ ‫‪ ۰/۵‬میلیون دالر است)‪.‬‬ ‫میلیون دالر است)‪.‬‬ ‫هدفهای ساالنه‬ ‫هدف ساالنه‬ ‫هدفهای ساالنه‬ ‫هدف ساالنه ‪R&D‬‬ ‫هدف ساالنه امور‬ ‫منابع انسانی‬ ‫بازاریابی‬ ‫تولید‬ ‫در سال جاری دو‬ ‫میزان غیبت کارکنان در سال‬ ‫مالی‬ ‫در سال جاری ‪ ۴۰‬نفر بر‬ ‫در سال جاری کارایی‬ ‫محصول جدید به بازار‬ ‫ظرف شش ماه آینده‪،‬‬ ‫‪ ۱۰٪‬است و در سال جاری‬ ‫تعداد فروشندگان اضافه‬ ‫واحد تولید به میزان‪%۳۰‬‬ ‫ارائه شود‪.‬‬ ‫‪ ۴۰۰‬هزار دالر تهیه شود‪.‬‬ ‫باید به ‪ ۵٪‬کاهش یابد‪.‬‬ ‫شود‪.‬‬ ‫افزایش یابد‬ ‫سیاست ها‬ ‫تغییر در مسیرهاي استراتژیک سازمان چیزي نیست که خود به خود انجام شود‪.‬براي اینکه یک استراتژي کارساز شود‪ ،‬به‬ ‫ ‬ ‫سیاستهایی نیاز است که بتوان امور روزمره را اداره نمود‪.‬‬ ‫با اتخاذ سیاست‪ ،‬حل مسائل روزانه آسان میگردد و رهنمودي ارائه میشود که میتوان بدان وسیله استراتژيها را به اجرا‬ ‫ ‬ ‫در آورد‪.‬مقصود از سیاستها؛ روشها‪ ،‬رویهها‪ ،‬مقررات و شیوه هایی از مدیریت خاص است که براي حمایت و تقویت کارها‬ ‫در نظر گرفته میشوند تا سازمان بتواند به هدفهاي تعیینشده دست یابد‪.‬‬ ‫در سایه تعیین سیاستها میتوان مرزها و محدودیتهاي انواع کارهاي اداري را تعیین کرد و بدان وسیله به افراد‪ ،‬به سبب‬ ‫ ‬ ‫رفتاري خاص‪ ،‬پاداش داد یا آنها را تنبیه کرد‪.‬براي مثال‪ ،‬شرکت کارنیوال در پاییز ‪ 1997‬یک کشتی جدید به نام پارادیز‬ ‫را به آب انداخت و در آن سیاست مبتنی بر سیگار کشیدن بهعنوان امري ممنوع را به اجرا درآورد و در هر جاي کشتی‬ ‫اعمال کرد‪.‬‬ ‫نمونه اي از سیاست ها‬ ‫براي دستیابی به هدف افزایش فروش ‪ ، %20‬استراتژي خرید فروشگاههاي زنجیرهاي در شرکت تدوین واجرا می شود‪.‬‬ ‫سیاستهاي حمایتی‪:‬‬ ‫‪.1‬فروشگاهها بین روزهاي دوشنبه تا شنبه از ‪ 8‬صبح تا ‪ 8‬شب باز خواهند بود‪(.‬اگر در حال حاضر فروشگاهها تنها هفتهاي ‪ 40‬ساعت‬ ‫باز هستند‪ ،‬این سیاست میتواند فروش آنها را باال ببرد‪).‬‬ ‫‪.2‬همه فروشگاهها‪ ،‬گزارش کنترل دادههاي ماهانه ارائه نمایند‪(.‬این سیاست میتواند نسبت هزینه به فروش را کاهش دهد‪).‬‬ ‫‪.3‬همه فروشگاهها براي حمایت ازتبلیغات‪ ،‬باید ‪%5‬کل فروش ماهانه خود را به این کار تخصیص دهند‪(.‬اجراي چنین سیاستی به‬ ‫شرکت امکان میدهد که در سطح کشور به شهرت برسد‪).‬‬ ‫‪.4‬همه فروشگاهها باید رهنمودهاي مبنی بر قیمتگذاري یکسان را که در راهنماي شرکت تعیین شده است‪ ،‬رعایت کنند‪(.‬این‬ ‫سیاست به مشتریان اطمینان میدهد که شرکت محصوالتی با کیفیت و قیمت یکسان در همه فروشگاهها عرضه میکند‪).‬‬ ‫تخصیص منابع‬ ‫ تخصیص منابع یکی از فعالیتهاي اصلی مدیریت است که اجراي استراتژي را امکانپذیر میسازد‪.‬‬ ‫ در سازمانی که براي تصمیمگیري از روش مبتنی بر مدیریت استراتژیک استفاده نشود‪ ،‬اغلب براي تخصیص‬ ‫منابع از عوامل شخصی یا سیاسی استفاده خواهد شد‪.‬‬ ‫ در اجراي روش مبتنی بر مدیریت استراتژیک بر این نکته تأکید میشود که منابع براساس اولویتهایی که به‬ ‫وسیله هدفهاي ساالنه تعیین شدهاند‪ ،‬تخصیص یابند‪.‬‬ ‫ براي مدیریت استراتژیک و از نظر موفقیت سازمانی هیچ چیز نمیتواند زیانبارتر از این باشد که منابع به‬ ‫گونهاي تخصیص یابند که با اولویتهاي تعیین شده با هدفهاي ساالنه و مورد تصویب سازگار نباشند‪.‬‬ ‫ هر سازمان‪ ،‬دست کم‪ ،‬چهار نوع منبع دارد که براي تأمین هدفهاي مورد نظر باید تخصیص یابند‪ :‬منابع مالی‪،‬‬ ‫منابع فیزیکی‪ ،‬منابع انسانی و منابع فنی (فنآوري)‪.‬‬ ‫مدیریت تعارض‬ ‫تعارض اینگونه تعریف میشود‪ :‬اختالف نظر بین دو یا چند گروه در مورد یک یا چند مسئله‪.‬‬ ‫تعیین هدفهاي ساالنه موجب بروز تعارض میشود‪ ،‬زیرا افراد داراي پنداشتها و انتظارات مختلف هستند‪.‬جدولهاي زمانبندي شده‪ ،‬موجب‬ ‫افزایش فشارها میشوند‪.‬افراد از نظر شخصیتی با هم ناسازگارند و بین نیروهاي صفی و ستادي سوءتفاهمهاي زیادي به وجود میآید‪.‬براي‬ ‫مثال‪ ،‬اگر هدف مدیریت این باشد به خصوص مطالبات سوخت شده را تا ‪ 50٪‬کاهش دهد یا با هدف بخشی (از همان شرکت) که میخواهد‬ ‫فروش را ‪ 20٪‬افزایش دهد‪ ،‬منافات دارد‪.‬‬ ‫تعیین هدفهاي بلندمدت موجب بروز اختالف و تعارض میشوند‪ ،‬زیرا مدیران و استراتژیستها باید در این موارد‪ ،‬داد و ستدهاي زیادي‬ ‫بکنند‪.‬مثل این که باید در مورد سود کوتاهمدت یا رشد بلندمدت‪ ،‬رسوخ در بازار یا توسعه بازارتصمیم بگیرند‪.‬‬ ‫روش هاي حل تعارض؛ در روش اجتناب‪ ،‬مدیر باید مسایل را به دست فراموشی بسپارد یا انها را نادیده انگارد‪ ،‬بدان امید که تعارض به خودي‬ ‫خود حل شود یا اینکه افرادي یا گروه هایی را که اختالفی نظر دارند‪ ،‬از نظر فیزیکی از هم جدا کند‪.‬مقصود از خنثی کردن این است که‬ ‫مدیریت به اختالف بین گروه ها اهمیت زیادي نمیدهد و میکوشد به وجوه تشابه و منافع مشترک تأکید زیادي بنماید‪ ،‬موجب سازشکاري و‬ ‫مصالحه میگردد بگونه ایی که هیچ برنده یا بازندهاي به وجود نیاید‪.‬مسئله مورد اختالف را به رأي اکثریت میگذارد‪.‬مقصود از رویارویی این‬ ‫است که باید دیدگاههاي دو گروه مخالف را به یکدیگر منتقل نمود تا هرکس متوجه نقاط دیگري شود یا اینکه به جلسهاي دعوت نماید تا هریک‬ ‫دیدگاه خود را ارایه نمایند و بکوشند یکدیگر را قانع نمایند که در نتیجه حل اختالف خواهد شد‪.‬‬ ‫تطبیق ساختار با استراتژي و تفاوت تجدید ساختار و مهندسی مجدد‬ ‫به دو دلیل عمده تغییر در استراتژيهاي سازمانی ایجاب میکند که ساختار سازمان تغییر یابد‪.‬‬ ‫نخست‪ ،‬ساختار عاملی است که شیوه تعیین اهداف بلندمدت و سیاستها را تعیین مینماید‪.‬براي مثال‪ ،‬اهداف بلندمدت و سیاستها‬ ‫برحسب ساختار جغرافیایی سازمان تعیین میشوند‪.‬اهداف بلندمدت و سیاستها را برحسب محصوالت سازمان که ساختار آن برمبناي‬ ‫گروههایی از محصول گذاشته شده است‪ ،‬تعیین مینمایند‪.‬‬ ‫دومین دلیل عمده در مورد اینکه تغییر در استراتژيها موجب تغییر در ساختار میشود‪ ،‬این است که ساختار تعیینکننده شیوهاي است که‬ ‫منابع تخصیص خواهند یافت‪.‬اگر ساختار سازمانی بر اساس گروههایی از مشتریان گذاشته شده باشد‪ ،‬در آن صورت‪ ،‬منابع بر آن‬ ‫تخصیص خواهند یافت‪.‬‬ ‫تفاوت تجدید ساختار و مهندسی مجدد؛ تجدید ساختار که آن را کاهش دادن نیرو یا کاهش دادن سطح مدیریت هم مینامند مستلزم‬ ‫کوچکتر کردن سازمان‪ ،‬از نظر تعداد کارکنان‪ ،‬تعداد بخشها و تعداد سطوح مدیریت در ساختار سازمانی است‪.‬هدف آن‪ ،‬افزایش‬ ‫منافع سهامداران است و به بهبود و رفاه کارکنان نمیشود‪.‬برعکس‪ ،‬مهندسی مجدد‪ ،‬به مسئله کارکنان و مشتریان‪ ،‬نه منافع یا رفاه‬ ‫سهامداران توجه مینماید‪.‬مهندسی مجدد که آن را فرایند مدیریت‪ ،‬فرایند نوآوري یا طرحریزي مجدد فرایند مینامند مستلزم‬ ‫ترکیب‪ ،‬طرحریزي مجدد کار‪ ،‬شغل و فرایندهاست و هدف کاهش دادن هزینهها‪ ،‬بهبود کیفیت خدمات و افزایش سرعت است‪.‬در‬ ‫مهندسی مجدد شیوه انجام شدن کارها تغییر خواهد کرد‪.‬‬ ‫کاهش مقاومت در مقابل تغییر‬ ‫میتوان مقاومت در برابر تغییر را به عنوان بزرگترین عامل منحصر به فردي دانست که اجراي موفقیتآمیز‬ ‫استراتژيها را مورد تهدید قرار میدهد‪.‬در بسیاري از سازمانها مقاومت در برابر تغییر به شکلهاي زیر‬ ‫منتهی میشود‪ :‬خرابکاري در دستگاههاي تولید‪ ،‬غیبت‪ ،‬شکایتها و دادخواهیهاي بیپایه و اساس و نشان‬ ‫دادن بیمیلی در همکاري و تشریک مساعی با دستاندرکاران سازمان‪.‬‬ ‫اغلب‪ ،‬بدان جهت مردم در برابر اجراي استراتژي مقاومت میکنند که نمیتوانند آنچه در حال رخ دادن‬ ‫است و علت این تغییرات را درک کنند‪.‬در چنین حالتی‪ ،‬امکان دارد کارکنان تنها درخواست اطالعات دقیق‬ ‫و درست نمایند‪.‬اجراي موفقیتآمیز استراتژيها حول محور تواناییهاي مدیرانی میچرخد که میتوانند‬ ‫جوي را بر سازمان حاکم کنند که پذیراي تغییر باشد‪.‬مدیران و کارکنان باید تغییر را به عنوان نوعی فرصت‪،‬‬ ‫و نه نوعی تهدید‪ ،‬به حساب آورند‪.‬‬ ‫روش های تغییر استراتژی‬ ‫سه راه متداول که در اجرای استراتژی به کار برده می شوند عبارت اند از تغییر استراتژیها به زور‪ ،‬تغییر‬ ‫استراتژیها به روش آموزشی با دادن آموزشهای الزم و سرانجام تغییر استراتژی ها به گونه ای که منافع شخصی را‬ ‫تأمین کنند یا مبتنی بر منطق و خرد باشند‪.‬‬ ‫مقصود از تغییر استراتژیها به زور این است که دستوراتی را صادر کرد و افراد را ملزم به اجرای آنها نمود‬ ‫مزیت روش مزبور این است که تغییرات به سرعت انجام میشود ولی به سبب مقاومتهای بسیار زیاد و عدم تعهد این‬ ‫فرایند فلج میگردد‪.‬‬ ‫تغییر استراتژی به روش آموزشی بدین گونه است که به افراد اطالعات کافی میدهند و آنها را متقاعد‬ ‫میسازند که باید تغییراتی صورت گیرد؛ نقطه ضعف این شیوه تغییر در استراتژیها این است که مرحله اجرا با آهنگی‬ ‫بسیار کند انجام میشود و کاری بسیار دشوار است ولی این استراتژی موجب افزایش تعهد و کاهش مقاومت در‬ ‫مقایسه با ایجاد تغییر به زور میشود‪.‬‬ ‫سرانجام‪ ،‬استراتژی های تغییر مبتنی بر تأمین منافع شخصی یا مبتنی بر روش بخردانه است و سعی میشود که‬ ‫افراد متقاعد شوندکه به نفع آنهاست‪.‬‬ ‫ایجاد فرهنگ پشتیبان از استراتژی‬ ‫استراتژیستها در راه ایجاد و حفظ جنبههایی از فرهنگ موجود که استراتژيهاي پیشنهادي جدید را‬ ‫پشتیبانی میکنند‪ ،‬نباید از هیچ کوششی فروگذار کنند‪.‬‬ ‫باید جنبههایی از فرهنگ موجود را که با استراتژي پیشنهادي در تضاد است‪ ،‬شناسایی کرد و آن را‬ ‫تغییر داد‪.‬‬ ‫نتیجه بسیاري از تحقیقات نشان میدهد که اغلب استراتژيهاي جدید در واکنش نسبت به بازار‪ ،‬تدوین‬ ‫میشوند و نیروهاي رقابتی آنها را تعیین میکنند‪.‬بدین دلیل‪ ،‬معموالً روش اثربخشتر آن است که‬ ‫فرهنگ یک سازمان تغییر یابد تا درخور یک استراتژي جدید شود‪ ،‬نه اینکه استراتژي را تغییر داد تا‬ ‫درخور فرهنگ حاکم بر سازمان شود‪.‬براي تغییر دادن فرهنگ سازمانی راهها و روشهاي زیادي‬ ‫وجود دارد که از آن جملهاند‪ :‬فرایند کارمندیابی؛ گزینش‪ ،‬آموزش دادن به کارکنان؛ انتقال افراد از‬ ‫بخش هاي دیگر تقویت رفتار هاي مثبت‪ ،‬تجدید ساختار و ا

Use Quizgecko on...
Browser
Browser