Summary

This document provides an overview of the blood circulation system, including its roles, different types, and component parts. It also discusses factors like blood pressure, resistance, and the forces involved in capillary filtration.

Full Transcript

‫گردش خون‬ ‫)‪(Blood circulation‬‬ ‫آذر ‪1402‬‬ ‫دکتر حسام‬ ‫نقش دستگاه گردش خون‬ ‫حمل مواد غذایی به بافتها ‪1-‬‬ ‫حمل فراورده های زائد به خارج بافت ‪2-‬‬ ‫رساندن هورمونها از یک قسمت بدن به ‪3-‬‬ ‫قسمت دیگر‬ ‫بطور کلی حفظ یک محیط مناسب در تمام‬ ‫م...

‫گردش خون‬ ‫)‪(Blood circulation‬‬ ‫آذر ‪1402‬‬ ‫دکتر حسام‬ ‫نقش دستگاه گردش خون‬ ‫حمل مواد غذایی به بافتها ‪1-‬‬ ‫حمل فراورده های زائد به خارج بافت ‪2-‬‬ ‫رساندن هورمونها از یک قسمت بدن به ‪3-‬‬ ‫قسمت دیگر‬ ‫بطور کلی حفظ یک محیط مناسب در تمام‬ ‫مایعات بافتی بدن برای بقا و عمل مناسب‬ ‫سلولها‬ ‫انواع گردش خون‬ systemic( ‫ گردش بزرگ یا سیستمیک‬-1 )circulation )pulmonary circulation( ‫ گردش ریوی‬-2 ‫قسمتهای عملی گردش‬ ‫خون‬ ‫‪ -1‬شریانها (‪)arteries‬‬ ‫‪ -2‬شریانچه ها (‪ :)arterioles‬معبرهای کنترل‬ ‫‪ -3‬مویرگها (‪ :)capillaries‬فاقد عضله صاف‬ ‫‪ -4‬وریدچه ها (‪)venules‬‬ ‫‪ -5‬وریدها (‪)veins‬‬ ‫مت آرتریول (‪ )metarteriole‬یا آرتریول های انتهایی‪:‬‬ ‫ساختاری بین آرتریول ها و مویرگ ها دارند و فیبر های‬ ‫عضله صاف بطور منقطع رگ را احاطه می کند‬ ‫اسفنگتر پیش مویرگی (‪: )precapillary sphincter‬یک‬ ‫حلقه عضالنی در محل جدا شدن مویرگ از مت آرتریول‬ ‫حجم خون در قسمت های‬ ‫مختلف گردش خون‬ ‫وريدها‪1- 64 % :‬‬ ‫شريان‌ها‪2- 13% :‬‬ ‫عروق ريوي‪3- 9 % :‬‬ ‫قلب‪4- 7% :‬‬ ‫مويرگ‌ها و آرتریول ها‪5- 7% :‬‬ ‫فشار خون در قسمتهاي‬ ‫مختلف عروق‬ ‫(میلی متر جیوه)‬ ‫آئورت‪1- 80 -120 :‬‬ ‫ابتداي آرتريول‪2- 70 :‬‬ ‫ابتداي شبكه مويرگي‪3- 30 :‬‬ ‫انتهاي شبكه مويرگي‪4- 10 -12 :‬‬ ‫دهليز راست(فشار وریدی مرکزی) ‪ :‬صفر ‪5-‬‬ ‫شريان ريوي‪6- 8 -25 :‬‬ ‫ابتداي مويرگ ريوي‪7- 12 -14 :‬‬ ‫انتهاي مويرگ ريوي‪8- 7 :‬‬ ‫دهليز چپ‪9- 3 -4 :‬‬ ‫واحد مقاومت محیطی‬ ‫)‪(parietal Resistance Unit- PRU‬‬ ‫اگر اختالف فشار بین دو نقطه رگ‪ ،‬یک میلیمتر جیوه و جریان نیز یک میلیمتر‬ ‫بر ثانیه باشد گفته می شود که مقاومت‪ ،‬یک ‪ PRU‬است‪.‬‬ ‫برون ده قلب ‪ L/m 6-5‬است و جریانی که از قلب خارج می شود در همه‬ ‫قسمت های بدن ثابت است‪.‬چیزی که تغییر می کند سرعت است که به‬ ‫سمت انتها کاهش می یابد و در نتیجه فشار متغیر است‪.‬‬ ‫هر چه به سمت انتها می رویم‪ ،‬به علت تاثیر مقاومت های موازی‪ ،‬سرعت‬ ‫کاهش پیدا می کند‪ ،‬فشار نیز کمتر می شود‪.‬‬ ‫‪‬نرمال‪PRU 1 :‬‬ ‫‪‬تنگی شدید عروق‪( PRU 4 :‬زمانیکه کلیه عروق منقبض می شوند)‬ ‫‪‬گشادی شدید عروق‪( PRU 0.2 :‬هنگامی که به مقدار زیادی گشاد می‬ ‫شوند)‬ ‫مقاومت‪:‬‬ ‫ممانعت در برابر جریان خون‬ ‫مقاومت مستقیما اندازه گیری نمی شود بلکه از طریق رابطه ی زیر‬ ‫‪‬‬ ‫اندازه گیری می شود‪.‬‬ ‫روابط متقابل میان فشار‪،‬‬ ‫میزان جریان و مقاومت‬ ‫میزان جریان خون (‪ :)blood flow‬مقدار‬ ‫خونی که از یک نقطه معین در سیستم‬ ‫قانون‬ ‫گردش خون در یک زمان معین عبور می کند‬ ‫پوازو‬ ‫‪4‬‬ ‫ی‬ ‫‪ P r‬‬ ‫‪Q‬‬ ‫‪Q ~ 1R ‬‬ ‫‪8 n l‬‬ ‫عوامل اصلی کنترل کننده ی مقاومت ویسکوزیته ی خون‪ ،‬شعاع رگ خونی و طول رگ‬ ‫‪‬‬ ‫خونی می باشد‪.‬‬ ‫ویسکوزیته خون‪ :‬منظور از ویسکوزیته در یک مایع‪ ،‬استقامت یک مایع در برابر اعمال‬ ‫‪‬‬ ‫تنشی است‪.‬ویسکوزیته و غلظت را میتوان هم ارز یکدیگر دانست‪.‬غلظت خون در درجه‬ ‫اول با هماتوکریت تعیین مي شود‪،‬که در واقع درصد گلبول های قرمز به حجم خون است‪.‬‬ ‫هماتوکریت باالتر نشان دهنده غلظت باالتر خون خواهد بود‪.‬‬ ‫شعاع رگ خوني‪ :‬شعاع رگ خوني با مقاومت در برابر جریان خون رابطه عکس دارد‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫انقباض عروق در رگ های خوني‪ ،‬کاهش شعاع در رگ خوني را نتیجه مي دهد‪.‬رسوب‬ ‫چربي مي تواند سبب کم شدن شعاع یک رگ شود‪.‬در نتیجه خون کافي به عروق و قلب‬ ‫نمي رسد‪.‬همچنین آرامش باعث افزایش شعاع رگ های خوني مي شود‪.‬همانطور که‬ ‫خواهیم دید‪ ،‬شعاع رگ خوني به تنهایي مهمترین عامل در تعیین مقاومت در برابر جریان‬ ‫خون مي شود‪.‬‬ ‫طول رگ خوني‪ :‬طول رگ خوني با مقاومت در برابر جریان خون رابطه مستقیم دارد‪،‬‬ ‫‪‬‬ ‫بیشترین میزان تغییر این عامل موثر‪ ،‬در سن رشد افراد که قد آنها افزایش مي یابد‪،‬‬ ‫اتفاق مي افتد و پس از این سن‪ ،‬فاکتور مذکور تغییری اندکي خواهد داشت‪.‬‬ ‫رابطه ی بین جریان خون و عوامل موثر بر آن‬ ‫این معادله‪ ،‬اثر اختالف فشار‪ ،‬شعاع رگ‪ ،‬ویسکوزیته و طول رگ را در‬ ‫‪‬‬ ‫جریان خون بیان میکند ‪.‬توجه کنید که جریان خون با شعاع رابطه ای از‬ ‫مرتبه چهار داردکه نشان مي دهد اثر شعاع در جریان خون‬ ‫در این رابطه‪ F ،‬جریان خون‪ ∆𝑷،‬اختالف فشار بین دو انتهای رگ‪𝒓 ،‬‬ ‫چقدر زیاد است‪.‬‬ ‫شعاع رگ خوني‪ 𝜼،‬ویسکوزیته و 𝒍 طول رگ خوني را نشان مي دهد‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫انواع جريان خون‬ ‫درعروق‬ ‫‪ -1‬جريان اليه‌اي (‪)Laminar‬‬ ‫‪ -2‬جريان متالطم يا آشفته (‪)Turbulent‬‬ ‫جريان خون اليه‌اي‬ ‫اگر جريان خوني كه در عروق است هموار باشد و‬ ‫هيچگونه تغيير جهتي نداشته باشد و مسير جريان‬ ‫خون مشخص و سرعت آن متعادل باشد به آن‬ ‫جريان خون طبيعي يا جريان اليه‌اي خون گويند‬ ‫ضمنًا اين جريان خون ساكت و بي‌صدا است در‬ ‫اين جريان خون‪ ،‬خون به صورت اليه اليه روي‬ ‫يكديگر مي‌لغزند و اين اليه ها با يكديگر مخلوط‬ ‫نمي‌شوند‪.‬ضمنًا جريان خون مركز رگ بيشتر از‬ ‫اطراف است‬ ‫جريان خون متالطم يا‬ ‫آشفته‬ ‫به هر علتي كه جريان خون از حالت اليه‌اي خود خارج شود و اليه‌هاي خون‬ ‫با يكديگر مخلوط شوند به آن جريان خون متالطم گويند كه اين جريان خون‬ ‫صدا دار بوده و غير طبيعي است‪.‬ضمنًا علت سوفل قلبي همين جريان خون‬ ‫متالطم است‪.‬‬ ‫‪:‬عوامل موثر در آشفتگی‬ ‫سرعت مایع یا همان میانگین سرعت جریان خون (‪ -cm/s‬مستقیم)‬ ‫‪‬‬ ‫قطر رگ (‪ -cm‬مستقیم)‬ ‫‪‬‬ ‫چگالی (‪ -gr/cm³‬مستقیم)‬ ‫‪‬‬ ‫ویسکوزیته (پوآز‪ -‬عکس)‬ ‫‪‬‬ ‫توجه‪ :‬در شریان های کوچکتر مانند کلیه انتظار نداریم که جریان آشفته دیده‬ ‫شود پس اگر شنیده شد یعنی در آن احتماال لخته وجود دارد‪.‬‬ ‫در فردی که آنمی دارد میزان ویسکوزیته کم است‪ ،‬پس سرعت افزایش می‬ ‫یابد و آشفتگی نیز بیشتر می شود‪.‬‬ ‫عدد رینولدز‬ ‫تمایل به آشفتگی خون (‪ )Re‬با سرعت خون (‪ ،)V‬قطر رگ (‪ )D‬و چگالی‬ ‫‪‬‬ ‫خون (‪ )ᵖ‬نسبت مستقیم و با ویسکوزیته خون (‪ )µ‬ارتباط عکس دارد‪.‬‬ ‫هرگاه تمایل به آشفتگی کمتر از ‪ 2000‬باشد‪ ،‬جریان خون الیه ای و هرگاه‬ ‫‪‬‬ ‫تمایل به آشفتگی بیشتر از ‪ 3000‬باشد‪ ،‬جریان خون آشفته خواهد بود‪.‬‬ ‫آشفته یا الیه ای بودن جریان خون در مقادیر بین دو تا سه هزار‪ ،‬به نوع‬ ‫رگ و موقعیت قرارگیری آن در بدن بستگی دارد‪.‬‬ ‫در تنگی دریچه های شریانی که خون با فشار از منطقه تنگ عبور می کند‬ ‫‪‬‬ ‫و در آنمی های شدید که ویسکوزیته خون کاهش می یابد‪ ،‬تمایل به‬ ‫آشفتگی جریان خون زیاد بوده و سوفل ایجاد می گردد (به صداهای غیر‬ ‫طبیعی سوفل می گویند)‪.‬‬ ‫جریان های آشفته مقاومت در برابر جریان خون را افزایش می دهند‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫مساحت سطح مقطع و سرعت‬ ‫جریان خون‬ ‫هر گاه تمام رگهای گردش سیستمیک از یک نوع در کنار هم‬ ‫قرار داده شوند مساحت سطح تقریبی کل آنها به قرار زیر‬ ‫‪:‬خواهد بود‬ ‫آئورت‪ 2.5 :‬سانتیمتر مربع‬ ‫شریانهای کوچک‪ 20 :‬سانتیمتر مربع‬ ‫آرتریولها‪ 40 :‬سانتیمتر مربع‬ ‫مویرگها‪ 2500 :‬سانتیمتر مربع‬ ‫ونولها‪ 250 :‬سانتیمتر مربع‬ ‫وریدهای کوچک‪ 80 :‬سانتیمتر مربع‬ ‫وریدهای اجوف‪ 8 :‬سانتیمتر مربع‬ ‫نکته‪ :‬سرعت جریان خون با سطح مقطع رگ نسبت عکس‬ ‫كمپليانس رگ یا حجم پذیری‬ ‫عروقی‬ ‫( ‪)compliance‬‬ ‫مقدار تغييرحجم رگ به ازاي يك واحد تغيير‬ ‫فشار‬ ‫‪v‬‬ ‫‪com ‬‬ ‫‪p‬‬ ‫ ‬ ‫هر چه ديواره رگ سخت تر باشد كمپليانس كمتر و فشار و مقاومت بيشتر‬ ‫خواهد بود (علت فشار خون باال در آرترواسكلروزيس يا تصلب شرايين)‬ ‫ ‬ ‫کمپلیانس ورید ‪ 24‬برابر شریان همنامش است ( زیرا قابلیت اتساع آن ‪8‬‬ ‫برابر و حجم آن ‪ 3‬برابر زیادتر است)‬ ‫قابلیت اتساع رگی‬ ‫منظور از اتساع پذيري عروق اين است كه رگ‌ها در اثر افزايش فشار‬ ‫افزایش حجم پیدا کرده ومقاومت آنها کاهش می یابد که حاصل این امر‬ ‫افزایش جریان خون‪ ،‬نه فقط به علت افزایش فشار بلکه همچنین به علت‬ ‫کاهش مقاومت رگ می باشد‬ ‫افزایش‬ ‫حجم‬ ‫= قابلیت اتساع رگی‬ ‫افزایش فشار × حجم اولیه‬ ‫فواید اتساع پذیری عروق‪:‬‬ ‫‪ -1‬کاهش فشار بر قلب‬ ‫‪ -2‬تبدیل جريان خون منقطع به يك جريان يكنواخت‬ ‫*بيشترين اتساع پذيري رگ‌ها مربوط به وريدها است (وريد ‪ 8‬برابر‬ ‫شريان)‬ ‫كمپليانس تأخيري(‪stress‬‬ ‫‪)relaxation‬‬ ‫رگي كه در معرض افزايش حجم قرار گرفته باشد در‬ ‫ابتدا يك افزايش در فشار نشان مي‌دهد اما كشيده‬ ‫شدن پيشرونده ديواره رگ با تأخير اجازه مي‌دهد كه‬ ‫فشار در طي دقيقه ها يا ساعتها به حد طبيعي خود بر‬ ‫گردد‬ ‫کمپلیانس تاخیری یک مکانیسم با ارزش است که‬ ‫سیستم گردش خون بوسیله آن میتواند در صورت‬ ‫لزوم مثال متعاقب یک ترانسفوزیون بسیار زیاد‪ ،‬خون‬ ‫اضافی زیادی را در خود جای دهد‪.‬کمپلیانس تاخیری‬ ‫در جهت معکوس نیز یکی از روشهایی است که‬ ‫فشار متوسط شرياني‬ ‫فشاري است كه در هر دوره قلبي بطور متوسط بر‬ ‫شريان‌ها وارد مي‌شود‬ ‫فشار دياستولي= فشارمتوسط شرياني ‪((1/3‬فشار ‪+‬‬ ‫دياستولي‪ -‬فشارسیستولی‬ ‫نکته‪ :‬فشار متوسط شریانی حدود ‪ 60‬درصد بوسیله فشار‬ ‫دیاستولی و ‪ 40‬درصد بوسیله فشار سیستولی تعیین می‬ ‫‪.‬شود‬ ‫فشار نبض(‪)pulse pressure‬‬ ‫به اختالف فشار سيستولي و ديا ستولي گفته مي‌شود‬ ‫فشار نبض= فشار سيستولي – فشار دیاستولی‬ ‫عوامل مؤثر در فشار نبض‬ ‫حجم ضربه‌اي‪ :‬فشار نبض با حجم ضربه‌اي ‪1-‬‬ ‫نسبت مستقيم دارد‬ ‫كمپليانس شرياني‪ :‬فشار نبض با كمپليانس ‪2-‬‬ ‫شرياني نسبت عكس دارد‬ ‫نکته‪ :‬در افراد پير به دليل كاهش كمپليانس (به‬ ‫دليل سختي ديواره عروق) فشار نبض باال است‬ ‫روشهاي اندازه‌گيري فشار‬ ‫خون‬ ‫‪ -1‬روش مستقیم‬ ‫‪ -2‬روش غیر مستقیم‬ ‫الف‪ :‬سمعی‬ ‫ب‪ :‬لمسی‬ ‫نيروهاي مؤثر در‬ ‫فيلتراسيون مويرگي‬ ‫(نيروهاي استارلينگ)‬ ‫‪ -1‬فشار هیدروستاتیک مویرگی(‪capillary hydrostatic‬‬ ‫‪)pressure‬‬ ‫‪Pc‬‬ ‫‪ -2‬فشار هیدروستاتیک بینابینی(‪interstitial hydrostatic‬‬ ‫‪)pressure‬‬ ‫‪Pif‬‬ ‫‪p‬‬ ‫‪ -3‬فشار اسمزی کلوئیدی پالسما‪п :‬‬ ‫‪if п‬‬ ‫‪ -4‬فشار اسمزی کلوئیدی مایع بینابینی‪:‬‬ ‫) ‪NFP = ( Pc-Pif ) – (пp - пif‬‬ ‫نتیجه‬ ‫در ابتداي مويرگ آب و الكتروليت‌ها تصفيه مي‌شوند‬ ‫و در انتهاي مويرگ به داخل مويرگ برمي‌گردند‪.‬‬ ‫تقريبًا مقدار تصفيه با مقدار مايعي كه در انتهاي‬ ‫مويرگ به داخل مويرگ برمي‌گردد با هم برابر است‬ ‫ولي مقدار اندكي عدم تعادل وجود دارد كه پمپ‬ ‫لنفاوي دائمًا اين مايع اضافی را از فضاي بينابيني‬ ‫جمع مي‌كند و حتي مقداري فشار منفي نیز ايجاد‬ ‫می شود‬ ‫سیستم لنفاوی‬ ‫سیستم لنفاوی یک راه فرعی است که بوسیله‬ ‫آن مایع میتواند از فضا های میان بافتی به داخل‬ ‫‪.‬خون جریان یابد‬ ‫نکته‪ :‬تقریبا تمام بافتهای بدن دارای مجاری‬ ‫لنفاوی هستند غیر از‪ :‬طبقات سطحی پوست‪،‬‬ ‫سیستم اعصاب مرکزی و استخوانها‬ ‫(پیش لنفاتیکها ‪(prelymphatics‬‬ ‫مجاری بین سلولی ریزی هستند که مایع میان‬ ‫بافتی می تواند در آنها جریان یابد(در بافتهای‬ ‫فاقد مجاری لنفاوی)‪.‬این مایع سرانجام یا به‬ ‫داخل رگهای لنفاوی و یا در مورد مغز به‬ ‫درون مایع مغزی‪ -‬نخاعی و سپس مستقیما‬ ‫به داخل خون تخلیه می شود‪.‬‬ ‫نقش سیستم لنفاوی‬ ‫کنترل غلظت پروتئین ها در مایعات میان ‪1-‬‬ ‫بافتی‬ ‫کنترل حجم مایع میان بافتی ‪2-‬‬ ‫کنترل فشارمایع میان بافتی ‪3-‬‬ ‫خيز(‪)Edema‬‬ ‫خیز به معنی وجود مایع اضافی در بافتهای بدن‬ ‫‪:‬انواع خیز‬ ‫خیز داخل سلولی ‪1-‬‬ ‫خیز خارج سلولی ‪2-‬‬ ‫خیز داخل سلولی‬ ‫تجمع مایع در داخل سلولها‬ ‫علت‪ :‬ضعیف شدن یا از کارافتادن پمپهای‬ ‫یونی(پمپ سدیم ‪-‬پتاسیم)‬ ‫خیز خارج سلولی‬ ‫تجمع مایع در فضای میان بافتی‬ ‫‪:‬علت‬ ‫الف‪ :‬نشت غیر طبیعی مایع از پالسما به فضای میان‬ ‫بافتی‬ ‫هر زماني كه تعادل چهار نيروي استارلينگي به هم‬ ‫بخورد و اين عدم تعادل به نفع تصفيه باشد باعث زياد‬ ‫شدن مايع میان بافتی شده كه در نهايت منجر به ايجاد‬ ‫خيز يا ادم خارج سلولی مي‌گردد‬ ‫ب‪ :‬ناتوانی مجاری لنفاوی برای بازگشت مایعات میان‬ ‫بافتی به داخل خون‬ ‫مهمترین دالیل خیز خارج سلولی‬ ‫کاهش فشار اسمزی کلوئیدی پالسما‪ :‬در ‪1-‬‬ ‫اثرسوء تغذیه‪ ،‬مشکل کبدی ‪ ،‬مشکل کلیوی‬ ‫افزایش فشار هیدروستاتیک مویرگی ‪2-‬‬ ‫نارسایی قلب چپ‪ :‬منجر به ادم ریوی می ‪3-‬‬ ‫شود‬ ‫نارسايي قلب راست‪ :‬منجر به خیز عمومی ‪4-‬‬ ‫می شود‬ ‫فيبروزه شدن كبد‪ :‬منجر به آسیت می شود ‪5-‬‬ ‫كنترل جريان خون‬ ‫تنظيم موضعي ‪1-‬‬ ‫الف‪ :‬تنظيم حاد‬ ‫ب‪ :‬تنظيم دراز مدت‬ ‫تنظيم هومورال ‪2-‬‬ ‫تنظيم عصبي ‪3-‬‬ ‫تنظیم حاد‬ ‫کنترل حاد بوسیله تغییرات سریع در گشادی یا تنگی‬ ‫موضعی آرتریولها‪ ،‬متارتریولها و اسفنگترهای پیش‬ ‫مویرگی در مدت چند ثانیه تا چند دقیقه است‬ ‫‪:‬گشاد کننده های رگی‬ ‫آدنوزین(مهمترین)‪ ،‬دی اکسید کربن(گشادی رگها‬ ‫بخصوص در مغز)‪ ،‬ترکیبات آدنوزین فسفات‪،‬‬ ‫هیستامین‪ ،‬یونهای پتاسیم‪ ،‬یونهای هیدروژن(ناشی از‬ ‫اسید الکتیک)‪ ،‬نیتریک اکساید(‪ )NO‬بخصوص در‬ ‫شریانهای بزرگ‪( eicosanoid ،‬ناشی ازشکستن‬ ‫فسفولیپیدهای غشاء)‪ ،‬یون منیزیم‪ ،‬یونهای استات‬ ‫عوامل موثر در تنظيم موضعي حاد‬ ‫جريان خون‬ ‫‪ -1‬ميزان متابوليسم‬ ‫‪ : -2‬ميزان تقاضا براي اكسيژن‬ ‫‪ -3‬تنظيم خودبخودي جريان خون در اثر تغییر‬ ‫فشار خون‬ ‫الف‪ :‬فرضيه متابوليك‬ ‫ب‪ :‬فرضيه ميوژنيك‬ ‫مثالهایی ویژه از کنترل‬ ‫متابولیک حاد جریان خون‬ ‫موضعی‬ ‫‪ -1‬پرخونی واکنشی(‪)Reactive hyperemia‬‬ ‫هنگامی که جریان خون یک اندام برای چند ثانیه تا‬ ‫چندین ساعت قطع و سپس مجددا برقرار شود جریان‬ ‫خون در بافت معموال ‪ 4‬تا ‪ 7‬برابر مقدار طبیعی می‬ ‫شود این پدیده موسوم به پر خونی واکنشی است‬ ‫‪ -2‬پرخونی عملی( ‪)Active Hyperemia‬‬ ‫هنگامی که هر بافتی از قبیل یک عضله در هنگام‬ ‫فعالیت عضالنی یا مغز در جریان فعالیت فکری و ‪...‬‬ ‫فوق العاده فعال شوند میزان جریان خون در بافت‬ ‫افزایش می یابد که به آن پرخونی عملی گویند‬ ‫ميزان تقاضا براي اكسيژن‬ ‫هر چه میزان نیاز یک بافت به اکسیژن بیشتر‬ ‫باشد جریان خون به بافت هم بیشتر خواهد شد‬ ‫‪.‬و بر عکس‬ ‫فرضيه متابوليك‬ ‫افزایش فشار شریانی باعث افزایش جریان خون‬ ‫به بافت شده ودر نتیجه آن اکسیژن و مواد غذایی‬ ‫بیشتری به بافت می رسد که این اکسیژن و مواد‬ ‫غذایی اضافی موجب تنگی رگها شده و میزان‬ ‫جریان خون در بافت به مقدار طبیعی خود می‬ ‫رسد‪.‬ضمنا کاهش فشار شریانی بر عکس عمل‬ ‫می کند‪.‬‬ ‫فرضيه ميوژنيك‬ ‫افزایش فشار شریانی موجب کشیده شدن‬ ‫ناگهانی رگهای خونی کوچک شده که در نتیجه‬ ‫آن کانال های کلسیمی حساس به‬ ‫کشش(‪)stretch -sensetive calcium channels‬‬ ‫باز شده و باعث انقباض رگ می شوند‪.‬ضمنا‬ ‫کاهش فشار شریانی بر عکس عمل می کند‬ ‫تنظيم دراز مدت‬ ‫مکانیسم دراز مدت جریان خون موضعی مربوط‬ ‫به تغییر دادن تعداد رگها یا درجه واسکوالریته‬ ‫( ‪ )vascularity‬بافتها است‪.‬‬ ‫‪ -‬اکسیژن در تنظیم درازمدت جریان خون موضعی‬ ‫نقش اساسی دارد‬ ‫‪ -‬واسکوالریته بطور عمده توسط حداکثر مقدار‬ ‫نیاز به جریان خون تعیین می شود نه توسط نیاز‬ ‫تنظيم هومورال( ‪)Humoral‬‬ ‫تنظیم هومورال گردش خون به معنی تنظیم‬ ‫‪.‬توسط موادی از قبیل هورمونها و یونها است‬ ‫مهمترین فاکتور های‬ ‫هومورال‬ ‫‪ -1‬تنگ کننده های رگی(‪)vasoconstrictors‬‬ ‫‪ -2‬گشاد کننده های رگی(‪)vasodilators‬‬ ‫تنگ کننده های رگی‬ ‫نوراپینفرین‬ ‫اپینفرین‬ ‫وازوپرسین(قویترین تنگ کننده رگی بدن)‬ ‫آنژیوتانسین ׀׀‬ ‫اندوتلین(تنگ کننده رگی قوی در رگهای آسیب‬ ‫دیده)‬ ‫گشاد کننده های رگی‬ ‫برادی کینین(از آلفا دو گلوبولین تحت تاثیر آنزیم ‪-‬‬ ‫پروتئولیتیک کالیکرئین بوجود می آید)‬ ‫هیستامین ‪-‬‬ ‫‪) atrial natriuretic‬بر کلیه ها اثر می گذارد(‬ ‫‪peptide -‬‬ ‫تنظيم عصبي‬ ‫توسط سيستم اعصاب خودمختار انجام مي‌گيرد‬ ‫(سمپاتيك و پاراسمپاتيك)‬ ‫سریعترین مکانیسم کنترل فشار شریانی است‬ ‫نکته‪ :‬تمام رگهای خونی فیبرهای سمپاتیک دریافت‬ ‫‪:‬می کنند به استثناء‬ ‫مویرگ ها‪ ،‬متآرتریول ها و اسفنگتر های پیش‬ ‫مویرگی‬ ‫اثر تنگ کننده رگی سمپاتیک‬ ‫الف‪ -‬اثر قوی‪ :‬کلیه ها‪ ،‬دستگاه گوارش‪،‬‬ ‫طحال و پوست‬ ‫ب‪ :‬اثر ضعیف‪ :‬عضالت اسکلتی و مغز‬ ‫مرکز وازوموتور و نقش‬ ‫کنترل کننده آن روی‬ ‫سیستم تنگ کننده رگی‬ ‫مركز وازوموتور باعث تنظيم عملکرد قلب (ضربان‬ ‫و قدرت انقباضی) و قطر عروق از طریق اعصاب‬ ‫خودمختار می شود ضمنًا اعصاب آوران به اين مركز‬ ‫اعصاب زوج ‪ 9‬و ‪ 10‬از اعصاب جمجمه‌اي هستند و‬ ‫اعصاب وابران رشته‌هاي عصبي سمپاتيك و‬ ‫‪.‬پاراسمپاتيك هستند‬ ‫محل‪ :‬ماده مشبک بصل النخاع و یک سوم تحتانی‬ ‫پل مغز بطور دو طرفه‬ ‫مرکز وازوموتور شامل ‪3‬‬ ‫ناحیه است‬ ‫ناحیه تنگ کننده رگی ‪1-‬‬ ‫ناحیه گشاد کننده رگی ‪2-‬‬ ‫ناحیه حسی ‪3-‬‬ ‫ناحیه تنگ کننده رگی‬ ‫محل‪ :‬بصورت دو طرفه در ناحیه قدامی ‪-‬‬ ‫جانبی قسمت فوقانی بصل النخاع‬ ‫نقش‪ :‬تحریک نورون های تنگ کننده رگی‬ ‫سیستم اعصاب سمپاتیک‬ ‫ناحیه گشادکننده رگی‬ ‫محل‪ :‬بصورت دو طرفه در ناحیه قدامی‪-‬‬ ‫جانبی نیمه تحتانی بصل النخاع‬ ‫نقش‪ :‬مهار ناحیه تنگ کننده رگی و گشادی‬ ‫عروق‬ ‫ناحیه حسی‬ ‫محل‪ :‬بصورت دو طرفه در هسته دستجات منزوی‬ ‫در بخش خلفی‪-‬جانبی بصل النخاع و زیر پل مغز‬ ‫نقش‪ :‬دریافت سیگنال های حسی از طریق‬ ‫اعصاب زوج ‪ 9‬و ‪ 10‬و اثر بر نواحی تنگ کننده و‬ ‫گشاد کننده رگی(کنترل رفلکسی)‬ ‫مثل رفلکس بارورسپتورها‬ ‫تنوس وازوموتور‬ ‫انقباض نسبی و مداوم در رگهای خونی به دلیل‬ ‫فعالیت ناحیه تنگ کننده رگی وازوموتور‬ ‫اثر مرکز وازوموتور بر‬ ‫فعالیت قلب‬ ‫‪:‬بخش های جانبی وازوموتور‬ ‫ارسال ایمپالسهای تحریکی به قلب و افزایش‬ ‫تعداد ضربان و قدرت انقباضی قلب‬ ‫‪:‬بخش های میانی وازوموتور‬ ‫ارسال ایمپالسهای مهاری به قلب و کاهش‬ ‫تعداد ضربان و قدرت انقباضی قلب‬ ‫کنترل مرکز وازوموتور توسط‬ ‫مراکز باالتر‬ ‫‪:‬ماده مشبک ‪1-‬‬ ‫ناحیه جانبی و فوقانی‪ :‬تحریک وازوموتور‬ ‫ناحیه میانی و تحتانی‪ :‬مهار وازوموتور‬ ‫‪:‬هیپوتاالموس ‪2-‬‬ ‫ناحیه خلفی‪-‬جانبی‪ :‬تحریک وازوموتور‬ ‫ناحیه قدامی‪ :‬تحریک یا مهار خفیف وازوموتور‬ ‫قشر حرکتی مغز‪ :‬تحریک وازوموتور ‪3-‬‬ ‫تنظیم عصبی جریان خون و‬ ‫فشار شریانی‬ ‫رفلکس های مرتبط با‬ ‫تنظیم عصبی جریان خون و‬ ‫فشار شریانی‬ ‫رفلکس بارورسپتوری ‪1-‬‬ ‫رفلکس کمورسپتوری ‪2-‬‬ ‫رفلکس های دهلیزی و شریان ریوی‪3-‬‬ ‫رفلکس حجمی ‪4-‬‬ ‫پاسخ سیستم عصبی مرکزی به ایسکمی ‪5-‬‬ ‫رفلکس بارورسپتوری‬ ‫شناخته ترین مکانیسم عصبی برای کنترل فشار شریانی‬ ‫است‬ ‫‪:‬محل رسپتورها‬ ‫‪:‬سینوس کاروتید ‪1-‬‬ ‫تحریکات توسط عصب زبانی‪-‬حلقی وارد مرکز وازوموتور می‬ ‫شود‬ ‫‪:‬قوس آئورت ‪2-‬‬ ‫تحریکات توسط عصب واگ وارد مرکز وازوموتور می شود‬ ‫پاسخ بارورسپتورها به‬ ‫فشارشریانی‬ ‫‪:‬الف‪ :‬بارورسپتورهای سینوس کاروتید‬ ‫شروع پاسخ‪ :‬در فشار های باالتر از ‪ 50-60‬میلی متر جیوه‬ ‫حداکثر پاسخ‪ :‬در فشار ‪ 180‬میلی متر جیوه‬ ‫‪:‬ب‪ :‬بارورسپتورهای آئورتی‬ ‫در فشار باالی ‪ 30‬میلی متر جیوه فعال می شوند‬ ‫نحوه عمل بارورسپتورها‬ ‫تحریک‬ ‫افزایش فشار شریانی‬ ‫بارورسپتورهای سینوس کاروتید و قوس آئورت‬ ‫مهار مرکز تنگ کننده رگی و تحریک مرکز‬ ‫‪:‬پاراسمپاتیک‬ ‫گشادی ورید ها و آرتریول ها در گردش خون ‪1-‬‬ ‫محیطی(کاهش مقاومت محیطی)‬ ‫کاهش ضربان قلب و قدرت انقباضی قلب(کاهش ‪2-‬‬ ‫برون ده قلب)‬ ‫نکته‬ ‫‪ -1‬مکانیس‪°‬م فی‪°‬دبکی بارورس‪°‬پتوری بیش‪°‬تر در مح‪°‬دوده‬ ‫ای از فش‪°‬ارعمل می کن‪°‬د ک‪°‬ه بیش از هم‪°‬ه م‪°‬ورد نی‪°‬از‬ ‫است(فشار ‪ 100‬میلی‬ ‫متر جیوه)‬ ‫‪ -2‬بارورس‪°‬پتورها ب‪°‬ه فش‪°‬ار س‪°‬ریع التغی‪°‬یر بس‪°‬یار بیش‪°‬تر از‬ ‫یک فشار ثابت پاسخ می دهند‪.‬‬ ‫‪ -3‬سیس‪°‬تم بارورس‪°‬پتوری در تنظیم دراز م‪°‬دت فش‪°‬ار‬ ‫متوس‪°‬ط ش‪°‬ریانی نقش‪°‬ی ن‪°‬دارد چونک‪°‬ه در طی ‪ 1-2‬روز‬ ‫نس‪°‬بت ب‪°‬ه ه‪°‬ر فش‪°‬اری ک‪°‬ه در مع‪°‬رض آن ق‪°‬رار می گ‪°‬یرد‬ ‫سیستم بافری فشار‬ ‫چون سیستم بارورسپتوری با کاهش و افزایش در‬ ‫فشار شریانی مقابله می کند آن را سیستم‬ ‫بافری فشار می نامند و به اعصاب‬ ‫گلوسوفارنژیال و واگ که از بارورسپتورها شروع‬ ‫می شوند را اعصاب بافری می نامند‪.‬‬ ‫عمل بارورسپتورها در هنگام‬ ‫تغییرات وضع بدن‬ ‫تغی‪°‬یر وض‪°‬عیت از ح‪°‬الت خوابی‪°‬ده ب‪°‬ه ایس‪°‬تاده و‬ ‫س‪°‬قوط فش‪°‬ار در بارورس‪°‬پتورها ب‪°‬اعث ی‪°‬ک تخلی‪°‬ه‬ ‫رفلکس‪°‬ی ش‪°‬دید در سیس‪°‬تم اعص‪°‬اب س‪°‬مپاتیک‬ ‫در تم‪°‬ام ب‪°‬دن ش‪°‬ده ک‪°‬ه در نه‪°‬ایت منج‪°‬ر ب‪°‬ه‬ ‫افزایش فشار خون می گردد‪.‬‬ ‫!توجه‬ ‫بارورسپتورها به تغییرات حاد فشار خون پاسخ می دهند و بویژه در فعالیت‬ ‫‪‬‬ ‫های روزمره و نیز در تغییر وضعیت های بدن (از حالت نشسته به حالت‬ ‫ایستاده و بالعکس) نقش مهمی را در تنظیم فشار خون ایفا می کنند‪.‬‬ ‫اما اگر عامل ایجاد فشار خون همچنان وجود داشته باشد و منجر به تغییر‬ ‫‪‬‬ ‫پایدار فشار خون گردد رفلکس بارورسپتوری ظرف چند ساعت به فشار‬ ‫خون جدید عادت می کند و بنابراین فشار خون جدید را فشار خون طبیعی‬ ‫بدن فرض خواهد کرد‪.‬‬ ‫مهمترین کنترل کننده فشار خون در زمان کوتاه مدت به صورت عمومی‬ ‫‪‬‬ ‫سیستم بارورسپتور میباشد‪.‬‬ ‫رفلکس کمورسپتوری‬ ‫ فعالیت گیرنده ها‪ :‬در فشار زیر ‪ 80‬میلی متر جیوه‬ ‫ گیرنده های شیمیایی یا کمورسپتورها سلول های حساس شیمیایی‬ ‫هستند که نسبت به فقدان اکسیژن و افزایش دی اکسید کربن یا‬ ‫زیاد شدن یون هیدروژن حساسیت دارند‪.‬این گیرنده ها همیشه در‬ ‫تماس نزدیک با خون شریانی هستند و هر گاه فشار شریانی به زیر‬ ‫حد بحرانی سقوط کند این گیرنده ها تحریک می شوند چونکه‬ ‫خونرسانی به آنها کم می شود‪.‬‬ ‫محل گیرنده ها‪ :‬گیرنده های کاروتیدی در جسم کاروتید و گیرنده‬ ‫های آئورتی در جسم آئورتی‬ ‫ این گیرنده ها افزایش فشار دی اکسید کربن و بویژه کاهش فشار‬ ‫اکسیژن را درک کرده و با اثر بر مرکز تنظیم تنفس و قلب و‬ ‫گردش خون منجر به افزایش تعداد و عمق تنفس و نیز تحریک‬ ‫سمپاتیک در جهت افزایش فشار شریانی می گردد‪.‬‬ ‫ این در واقع یک رفلکس تنظیم تنفسی است‪.‬‬ ‫رفلکس حجمی‪ -‬دهلیزی‬ ‫‪ :Atrial natriuretic peptide‬پپتیدی است که در اثرکشیده شدن دیواره‬ ‫دهلیزها ناشی از افزایش حجم خون آزاد شده و در سه ناحیه اثر می گذارد‪:‬‬ ‫افزایش فیلتراسیون‬ ‫‪ -1‬کلیه ها‪ :‬گشادی شریانچه آوران‬ ‫افزایش ادرار‬ ‫‪ -2‬هیپوتاالموس‪ :‬مهار‪ADH‬‬ ‫‪ -3‬هورمون ‪ ANP‬خود افزاینده دفع سدیم از کلیه ها است‪.‬‬ ‫ در نتیجه با کاهش حجم خون باعث کاهش فشار خون می شود‪.‬‬ ‫ گیرنده های حجمی‪-‬دهلیزی در دیواره دهلیز راست هستند‪.‬با واسطه مرکز‬ ‫وازوموتور باعث تحریک اختصاصی سمپاتیک در گره ‪ SA‬می گردند‪.‬این‬ ‫رفلکس که به رفلکس ‪ Bain bridge‬موسوم است‪ ،‬منجر به افزایش‬ ‫ضربان قلب می گردد‪.‬‬ ‫پاسخ سیستم عصبی مرکزی‬ ‫به ایسکمی‬ ‫علت‪ :‬تجمع دی اکسید کربن در مرکز‬ ‫وازوموتور در اثر کاهش بیش از حد جریان‬ ‫خون مغز‬ ‫محدوده فعالیت‪ :‬در فشارهای زیر ‪ 60‬میلی‬ ‫متر جیوه‬ ‫حداکثر فعالیت‪ :‬در فشارهای ‪ 15-20‬میلی‬ ‫متر جیوه‬ ‫پرقدرت ترین فعال کننده سیستم سمپاتیک‬

Use Quizgecko on...
Browser
Browser