مالیه عمومی و تعیین خط مشی دولتها PDF

Document Details

CompactOgre6416

Uploaded by CompactOgre6416

علی صیادزاده

Tags

public finance government policy economics political economy

Summary

This document discusses public finance and government policy. It covers topics such as the role of the government in the economy, the impact of taxes, subsidies, and budgets. Different perspectives on the government's size and role in the economy, including mercantilism, physiocracy, and classical economics, are examined. The document also explores the functions of government, different theories on fair taxation, and the practical measures related to public finance.

Full Transcript

‫مالیه عمومی و تعیین خط مشی دولتها‬ ‫علی صیادزاده‬ ‫اهداف درس‬ ‫آشنایی با مهمترین مفاهیم مالیه عمومی و سیاست مالی‪ ،‬روند تغییرات سهم دولت از درآمد ملی‪ ،‬عدم کارایی‬ ‫مکانیزم بازار‪ ،‬توزیع درآمد توسط دولت‪ ،‬مالیات و انواع و اثرات آن‪ ،‬سوبسید و انواع...

‫مالیه عمومی و تعیین خط مشی دولتها‬ ‫علی صیادزاده‬ ‫اهداف درس‬ ‫آشنایی با مهمترین مفاهیم مالیه عمومی و سیاست مالی‪ ،‬روند تغییرات سهم دولت از درآمد ملی‪ ،‬عدم کارایی‬ ‫مکانیزم بازار‪ ،‬توزیع درآمد توسط دولت‪ ،‬مالیات و انواع و اثرات آن‪ ،‬سوبسید و انواع و اثرات آن‪ ،‬بودجه و ‪...‬و‬ ‫بررسی ابعاد و جوانب گوناگون مسائل مطروحه فوق در زمره مهمترین اهداف این درس میباشند‪.‬‬ ‫سرفصل درس‬ ‫مفاهیم کلی مالیه عمومی و سیاست مالی‬ ‫ ‬ ‫روند تغییرات سهم دولت از درآمد ملی‬ ‫ ‬ ‫عدم کارایی مکانیسم بازار‬ ‫ ‬ ‫دولت و توزیع درآمد‬ ‫ ‬ ‫مالیات و انواع آن‬ ‫ ‬ ‫تاثیر مالیات در بازار‬ ‫ ‬ ‫بودجه‬ ‫ ‬ ‫منابع‬ ‫مالیه عمومی و تنظیم خط مشی مالی دولت‬ ‫دکتر حسن رنگریز‬ ‫دکتر جمشید پژویان‬ ‫نقش دولت و اندازه آن‬ ‫دیدگاههای مختلف پیرامون نقش دولت و اندازه آن‪:‬‬ ‫‪ -1‬مرکانتیلیسم‪ :‬دولت نقش عمدهای در اقتصاد و تجارت دارد‪.‬طرفداران مرکانتیلیسم اعتقاد به وجود دولتی‬ ‫داشتند که مقتدر بوده و بتواند هر چه بیشتر ذخایر طال و نقره را در کشور افزایش دهد‪.‬این امر مستلزم‬ ‫دخالت زیاد دولت در اقتصاد و تجارت بود‪.‬‬ ‫‪ -2‬فیزیوکراسی ‪:‬‬ ‫طرفداران فیزیوکراسی یا حامیان نظام طبیعی جایگاه مهمی برای دولت قائل نبودند‪.‬به عقیده‬ ‫ایشان نظام طبیعی خود‪ ،‬تعادل را در بازار ایجاد خواهد کرد و لذا نیازی به دخالت دولت نیست‪.‬‬ ‫‪ -3‬کالسیک ها‪:‬‬ ‫ایشان به کاهش دخالت دولت در اقتصاد و دارا بودن حداقل درآمد و هزینه برای دولت اعتقاد داشتند‪.‬به عقیده ایشان‪ ،‬در صورت‬ ‫وجود شرایط رقابت‪ ،‬مکانیزم بازار خود تضمین کننده تعادل‪ ،‬کارایی‪ ،‬تخصیص بهینه منابع و حداکثر رفاه می باشد و لذا نیازی به‬ ‫دخالت دولت نیست‪.‬‬ ‫در دوره کالسیک ها در بخش کشاورزی و صنعت شرایطی مشابه بازارهای رقابتی موجود بود‪.‬‬ ‫البته واضح است که همه بازارها شرایط الزم برای رقابت کامل را ندارند‪ ،‬لذا بازار لزوما ً تامین کننده کلیه نیازهای ضروری جامعه‬ ‫نمی باشد‪.‬‬ ‫وظایف دولت از دیدگاه آدام اسمیت در کتاب ثروت ملل‬ ‫‪ -1‬ایجاد امنیت اجتماعی یعنی حمایت از جان و ناموس افراد جامعه و امنیت اقتصادی یعنی حمایت از اموال‬ ‫افراد جامعه‬ ‫‪ -2‬ایجاد نظم و اعمال قانون از طریق تاسیس دادگاه ها و نیروی انتظامی‬ ‫‪ -3‬تولید کاالها و خدمات عمومی‬ ‫آدام اسمیت غیر از سه وظیفه فوق‪ ،‬وظیفه دیگری را برای دولت قائل نبود‪.‬به همین جهت دولت حق دخالت‬ ‫در امور کشاورزی‪ ،‬صنعت‪ ،‬تجارت و سایر امور اقتصادی را نداشت‪.‬این عبارت که "دولت کارفرمای خوبی‬ ‫نیست" را اولین بار آدام اسمیت بکار برد‪.‬بعدها سایر کالسیکها عنوان نمودند که دولت صنعتگر‪ ،‬تاجر و‬ ‫کشاورز خوبی هم نیست‪.‬‬ ‫انجام وظایف دولت‪ ،‬حتی کمترین وظایف آن که کالسیکها بدان معتقد بودند‪،‬مستلزم انجام هزینه از سوی دولت‬ ‫میباشد‪ ،‬و الزمه هزینه کردن‪ ،‬داشتن درآمد است‪.‬به عقیده کالسیکها این درآمد باید از محل اخذ مالیات فراهم‬ ‫شود‪.‬‬ ‫کالسیک ها مطلقا ً مالیات ها و خصوصا ً مالیات های به بازار را مخرب در کارایی می دانند و حداقل مالیات را‬ ‫پیشنهاد می نمایند‪.‬بر طبق نظر کالسیک ها حداقل مالیات برابر درآمدی است که سه وظیفه فوق را در حد‬ ‫ضروری به انجام برساند‪.‬‬ ‫معیارهای سنجش نقش دولت‬ ‫برای محاسبه و سنجش نقش دولت در اقتصاد‪ ،‬معیارهای متفاوتی ارائه شده است که برخی از آنها عبارتند از‪:‬‬ ‫‪ -1‬حجم هزینه های دولت‪ :‬این معیار به بررسی حجم هزینه های دولت و مقایسه آن در بین کشورهای مختلف‬ ‫میپردازد‪.‬این معیار گویا نیست بلکه باید حجم هزینه های دولت را نسبت به یک شاخص اقتصادی سنجید‪ ،‬زیرا مسلم‬ ‫است که حجم هزینه های دولت در مثال کشور چین (که جمعیت آن حدودا ‪ 20‬برابر ایران است) بیشتر از ایران‬ ‫میباشد‪.‬‬ ‫‪ -2‬نسبت هزینه های دولت به درآمد ملی‪ :‬در این معیار‪ ،‬نقص موجود در معیار اول برطرف شده است‪.‬بر اساس آن‪،‬‬ ‫اگر حجم هزینه های دولت به درآمد ملی در کشور ‪ A‬بیشتر از این نسبت برای کشور ‪ B‬باشد‪ ،‬آنگاه میتوان نتیجه گرفت‬ ‫که نقش و دخالت دولت در اقتصاد در کشور ‪ A‬بیشتر از کشور ‪ B‬میباشد‪.‬‬ ‫‪ -3‬نسبت هزینه های دولت به جمعیت یا هزینه سرانه دولت‪ :‬در این معیار هزینه های دولت نسبت به شاخص‬ ‫جمعیت کشور سنجیده میشود‪.‬بر اساس این معیار‪ ،‬اگر نسبت هزینه دولت به جمعیت در کشور ‪ A‬بیشتر از کشور ‪B‬‬ ‫باشد‪ ،‬آنگاه میتوان نتیجه گرفت که نقش و دخالت دولت در اقتصاد در کشور ‪ A‬بیشتر از کشور ‪ B‬است‪.‬‬ ‫‪ -4‬ترکیب هزینه های دولت‪ :‬از این دیدگاه‪ ،‬ابتدا هزینه های دولت را به دو گروه تقسیم می کنیم‪:‬‬ ‫الف) هزینه های تمام شدنی‬ ‫ب) هزینه های انتقالی‬ ‫هزینه های تمام شدنی‬ ‫هزینه هایی که نهایتا ً به وسیله دولت صورت می گیرد‪.‬این هزینه ها باعث جابجایی منابع جامعه به بخش‬ ‫عمومی می شود‪.‬به عبارت دیگر‪ ،‬هزینه هایی که در قبال آن دولت اقدام به خرید کاالها و خدمات مینماید را‬ ‫هزینه های تمام شدنی گویند‪.‬این هزینه شامل‪:‬‬ ‫الف ) خرید کاالها وخدمات جاری‪ :‬همانند کاالهای مصرفی و نیروی کار‬ ‫ب) خرید کاالها و خدمات سرمایه ای‪ :‬همانند ایجاد راه ها‪ ،‬مدارس و بیمارستان ها‪.‬به عبارت دیگر این هزینه‬ ‫ها شامل خرید نهاده ها به وسیله بخش عمومی می شوند‪.‬‬ ‫قیمت نهاده × مقدار نهاده = هزینه های تمام شدنی‬ ‫هزینه های انتقالی‬ ‫این هزینه ها جابجایی منابع از بخش های دیگر به بخش دولتی را به همراه ندارند مانند هزینه دولت برای‬ ‫بازنشستگی‪ ،‬سوبسیدها‪ ،‬پرداخت به بیکاران و‪...‬‬ ‫این هزینه ها فقط توزیع منابع را بین افراد جامعه درون بخش خصوصی تغییر میدهند‪.‬‬ ‫مهمترین اهداف دخالت دولت در اقتصاد‬ ‫‪ -1‬تخصیص موثر منابع یا رفع عدم کارایی در تولید‪ :‬بخشی از منابع تولید باید صرف تولید کاالها و خدمات‬ ‫عمومی شود که معموال بخش خصوصی اقدام به تولید آنها نمی نماید و دولت باید این مهم را بر عهده گیرد‪.‬‬ ‫‪ -2‬توزیع مناسب درآمد‪ :‬ایجاد توزیع عادالنه تر درآمد از طریق اخذ مالیات و دادن سوبسید‪.‬‬ ‫‪ -3‬حفظ ثبات اقتصادی‪ :‬اتخاذ تدابیر شایسته بمنظور رفع بحرانها و عدم ثباتهایی مانند بیکاری و تورم‪.‬‬ ‫تقسیم بندی کشورها بر حسب اندازه دولت (تحلیل مقطعی)‬ ‫‪ -1‬کشورهای صنعتی متکی به اقتصاد آزاد مانند آمریکا‪ ،‬آلمان و ژاپن که در این کشورها دولت کمترین اندازه‬ ‫را دارد‪.‬‬ ‫‪ -2‬کشورهای سوسیالیست که در آنها‪ ،‬دولت بیشترین اندازه را دارد‪.‬‬ ‫‪ -3‬بقیه دنیا (شامل کشورهای جهان سوم و اروپای شمالی) که دارای اندازه متوسط دولت هستند‪.‬‬ ‫تحلیل زمانی از نقش و اندازه دولت‬ ‫از زمان کالسیک ها تا ابتدای دهه ‪ 90‬میالدی می توان گفت که عمده کشورهای جهان به سمت نقش بیشتر‬ ‫دولت در اقتصاد رفتهاند‪.‬‬ ‫دالیل رشد هزینه های دولت‬ ‫‪ -1‬مدل رشد هزینه های دولت از دید گاه رشد و توسعه اقتصادی‪:‬‬ ‫این مدل با توجه به ساختار اقتصادی مراحل رشد و توسعه و نیاز سیستم اقتصادی در عبور از یک مرحله و ورود به مرحله دیگر و‬ ‫نقش دولت در فراهم آوردن امکانات الزم برای رشد و توسعه مطرح می گردد‪.‬‬ ‫در مرحله ابتدایی رشد و توسعه‪ ،‬هزینه های سرمایه گذاری دولت نسبت به سرمایه گذاری کلی جامعه رشد بیشتری دارد‪.‬این‬ ‫سرمایه گذاری شامل سرمایه گذاری های زیر بنایی مانند ایجاد راه و جاده‪ ،‬سدها و پل ها و حمل و نقل و آموزش و تولید انرژی‪ ،‬یا‬ ‫به عبارت کلی کاالها و خدمات عمومی می شود‪.‬‬ ‫در مرحله بعد‪ ،‬هنوز هم هزینه های سرمایهگذاری دولت برای ایجاد زیربنا و بستر الزم جهت رشد و توسعه اقتصادی‪ ،‬بخش قابل‬ ‫توجهی از هزینههای سرمایه گذاری کل را تشکیل می دهد‪.‬در این مرحله‪ ،‬به علت ایجاد زمینه های ضروری توسط دولت‪ ،‬امکانات‬ ‫سرمایه گذاری برای بخش خصوصی فراهم شده است و سرمایهگذاری بخش خصوصی افزایش قابل مالحظهای خواهد داشت‪.‬‬ ‫به عنوان مثال اگر دولت در مرحله نخست منابع انرژی کافی و ارزان را تولید نموده باشد‪ ،‬در این صورت به علت کاهش قیمت‬ ‫نهاده انرژی‪ ،‬از یک طرف‪ ،‬تولید افزایش می یابد و از طرف دیگر‪ ،‬به علت کاهش هزینه تولید و نتیجتا ً کاهش قیمت کاالها‪،‬‬ ‫تقاضای آنها زیاد خواهد شد و لذا تولید کنندگان برای پاسخ به نیازها باید تولید را افزایش دهند‪.‬‬ ‫با گذر از مرحله دوم نیاز به سرمایه گذاری زیر بنایی توسط دولت کم خواهد شد ولی سرمایه گذاری اجتماعی و خدمات رفاهی‬ ‫جایگزین آن خواهند شد‪.‬در مرحله بلوغ رشد و توسعه‪ ،‬نیاز به بهداشت‪ ،‬آموزش‪ ،‬تحقیقات و مسائل فرهنگی باعث می شود که‬ ‫دولت‪ ،‬هزینه های سرمایه گذاری امور اجتماعی را افزایش دهد‪.‬‬ ‫در مرحله مصرف و تولید انبوه‪ ،‬اختالف طبقاتی درآمد افزایش می یابد و توجه دولت بیشتر معطوف به برنامه هایی برای رسیدن به‬ ‫توزیع مناسب درآمد خواهد شد‪.‬این امر از طریق انجام هزینههای انتقالی میسر می شود‪.‬‬ ‫مرحله دوم توسعه‪ :‬افزایش هزینه های سرمایه گذاری زیر بنایی‬ ‫مرحله اول توسعه‪ :‬افزایش هزینه های سرمایه گذاری زیر بنایی‬ ‫مرحله چهارم توسعه‪ :‬افزایش هزینه های انتقالی‬ ‫مرحله سوم توسعه‪ :‬افزایش هزینه های اجتماعی و خدمات رفاهی‬ ‫‪ -2‬نظریه واگنر‬ ‫واگنر اقتصاددان قرن نوزدهم آلمانی است که توجه خاصی به مسائل اقتصاد دولت و هزینه های عمومی داشت‪.‬‬ ‫نظریه وی بدین شرح است‪ ":‬با افزایش درآمدهای سرانه دریک اقتصاد‪ ،‬اندازه نسبی بخش عمومی هم افزایش‬ ‫می یابد‪".‬‬ ‫اگر درآمد ناخالص ملی و درآمد سرانه افزایش یابند‪ ،‬هزینه های دولت نیز افزایش خواهد یافت و نرخ افزایش در هزینه‬ ‫های دولت بیشتر از نرخ افزایش درآمد ملی خواهد بود‪.‬‬ ‫واگنر رشد بخش عمومی برخی از کشورهای اروپایی‪ ،‬آمریکا و ژاپن را مطالعه کرده بود و نظریه وی براساس این‬ ‫تجربیات استوار است‪.‬‬ ‫عوامل موثر تعیین کننده رشد نسبی بخش عمومی از نظر واگنر‬ ‫‪ -1‬عوامل سیاسی‪ :‬با رشد صنایع‪ ،‬نیاز به ایجاد قراردادها و قوانین جدید افزایش خواهد یافت‪.‬در نتیجه نوعی‬ ‫سیستم اداری (قوه مجریه) و داوری (قوه قضائیه) برای رسیدگی به موارد فوق مورد نیاز می باشد‪.‬از طرف دیگر سیر‬ ‫صنعتی شدن خود منجر به شهر نشینی و توسعه شهرها خواهد شد و لذا نیاز بیشتر به خدمات شهری دولت احساس‬ ‫میشود‪.‬پس باید دولت در زمینه تأمین این نیازها اقدام نماید‪.‬‬ ‫‪ -2‬عوامل اقتصادی‪ :‬وقتی که درآمدهای حقیقی جامعه زیاد می شود‪ ،‬هزینه های عمومی خدمات اجتماعی نظیر‬ ‫آموزش‪ ،‬بهداشت و فرهنگ و‪...‬به دلیل افزایش تقاضا‪ ،‬افزایش می یابد و چون کشش درآمدی تقاضای این کاالها و‬ ‫خدمات زیاد است (مثال اگر درآمد ‪ %1‬افزایش یابد‪ ،‬تقاضای این کاالها بیشتر از ‪ %1‬افزایش خواهد یافت)‪ ،‬لذا با افزایش‬ ‫درآمد‪ ،‬اینگونه هزینه ها به نسبت بیشتری افزایش خواهند یافت‪.‬‬ ‫تحلیل سیاسی و تغییرات در هزینه های دولت‬ ‫این نظریه توسط پیکاک و وایزمن ارائه گردیده و عبارتست از‪:‬‬ ‫"حکومت ها با توجه به تمایل مردم آماده خرج کردن بیشتر هستند‪ ،‬حال آنکه مردم دوست ندارند مالیاتهای‬ ‫بیشتری بپردازند و حکومت ها الزاما ً به خواسته های مردم توجه می کنند‪".‬‬ ‫مردم مقدار بیشتر کاالها و خدمات عمومی را بر مقدار کمتر آن ترجیح می دهند در حالیکه دوست ندارند‬ ‫مالیات بیشتر بپردازند (به عبارت دیگر ‪ Mux > 0‬است)‪.‬پس از یک طرف دولت به دنبال تولید و ارائه‬ ‫کاالهای عمومی است و لذا درصدد افزایش هزینه های خود می باشد و چون برای انجام این هزینه ها نیاز به‬ ‫درآمد دارد‪ ،‬لذا باید مالیات بیشتری جمع کند که این مورد عالقه مردم نیست‪.‬‬ ‫دولت تا آن حد هزینه ها و مالیات ها را افزایش میدهد که حد مورد پذیرش مردم است که فراتر از آن میتواند‬ ‫احتماال ً منجر به اعتراض مردم گردد‪.‬‬ ‫در شرایط نامطلوب اجتماعی نظیر جنگ‪ ،‬قحطی‪ ،‬زلزله‪ ،‬سیل و ‪...‬این روند منظم در افزایش هزینه های دولت‬ ‫به هم خورده و در چنین مواردی دولت ها ناگزیر به افزایش یکباره هزینه های خود می باشند که هر چند از‬ ‫نرخ مورد قبول تجاوز می کند ولی تحت شرایط خاص مورد قبول مردم قرار می گیرد‪.‬‬ ‫عدم کارایی مکانیزم بازار‬ ‫شرایط الزم برای کارایی مکانیزم بازار و ایجاد تخصیص بهینه منابع عبارتند از‪:‬‬ ‫ وجود تعداد زیاد و کافی عرضهکننده به نحوی که هیچ کدام نتوانند بر قیمت بازار تاثیر گذارند‪.‬‬ ‫ وجود تعداد زیاد و کافی تقاضا کننده به نحوی که هیچ کدام نتوانند بر قیمت بازار تاثیر گذارند‪.‬‬ ‫ آزادی ورود و خروج تولید کنندگان و متقاضیان به بازار‪.‬‬ ‫ برخورداری از اطالعات کامل و شرایط بازار‪.‬‬ ‫ یکسان بودن کاالی تولید شده‪.‬کاالها مجانس‪ ،‬همگن و مشابه باشند‪.‬‬ ‫واضح است که شرایط الزم برای کارایی مکانیزم بازار و ایجاد تخصیص بهینه منابع همان شرایط وجود بازار رقابت کامل میباشد‪.‬‬ ‫پیامدهای خارجی یا اثرات برون زایی‬ ‫فعالیتها و تصمیمات اقتصادی گروهی‪ ،‬میتواند برای دیگران نتایج اقتصادی یا غیراقتصادی داشته باشد‪.‬وقتی یک فعالیت اقتصادی‬ ‫اجرا میشود‪ ،‬فرد یا گروه دیگری‪ ،‬غیر از کسانی که درگیر فعالیت اقتصادی بوده و یاتصمیمگیرنده هستند‪ ،‬نیز متاثر میشوند‪.‬‬ ‫انواع پیامدهای خارجی‬ ‫‪ -1‬پیامدهای خارجی منفی یا غیر اقتصادی مانند تولید آلودگی توسط کارخانه فوالد و ایجاد ازدحام و نتیجتا ً‬ ‫افزایش هزینه در استفاده از کاالهای عمومی نظیر بزرگراه و‪...‬‬ ‫‪ -2‬پیامدهای خارجی مثبت یا اقتصادی مانند پرورش گل و تولید عسل‪.‬‬ ‫قیمت گذاری‬ ‫الف ) در صورت فقدان پیامدهای خارجی‪ ،‬یک بنگاه‬ ‫حداکثر کننده سود در شرایط رقابتی تا جایی تولید میکند‬ ‫که قیمت برابر هزینه نهایی تولید باشد ( ‪.)P = MC‬‬ ‫در نمودار روبرو در سطح ‪ qi‬تولید میکند‪.‬‬ ‫ب ) در صورت وجود پیامدهای خارجی به نحوی که تولید‬ ‫کاالی مورد نظر‪ ،‬عالوه بر هزینه تولید‪ ،‬هزینه ای نیز متوجه‬ ‫عرضه و تقاضا با فرض پیامد خارجی منفی‬ ‫جامعه نماید‪ ،‬در این صورت اگر بنگاه هزینه ایجاد شده‬ ‫برای جامعه را به حساب نیاورد و فقط هزینه نهایی داخلی‬ ‫تولید کاال را منظور نماید سطح تولید بیش از اندازه مطلوب‬ ‫خواهد بود (‪.)qi‬‬ ‫حد مطلوب و بهینه تولید صابون نقطهای است که در آن‬ ‫‪ P=MSC‬است که ‪ MSC‬جمع هزینه نهایی داخلی تولید‬ ‫(‪ )MC1‬و هزینه نهایی خارجی (‪ )MC2‬تحمیل شده به‬ ‫جامعه است‪.‬یعنی ‪ qS‬حد مطلوب و بهینه تولید میباشد‪.‬‬ ‫چون برای تولید کننده پیامد خارجی منفی‪ ،‬انگیزهای وجود ندارد تا از این هزینه (هزینه نهایی خارجی) کم کند‬ ‫یا هزینه مزبور را در حساب هزینههای خود منظور نماید‪ ،‬لذا دخالت دولت در چنین مواردی الزم است‪.‬این‬ ‫دخالت به طرق زیر انجام می گیرد‪:‬‬ ‫‪.1‬مجبور کردن تولید کننده به کنترل کردن آلودگی (مثال بهکمک نصب فیلتر)‪.‬‬ ‫‪.2‬مجبور کردن تولید کننده به تغییر در تکنیک تولید (مثال بکمک تکنولوژی پیشرفتهتر که‬ ‫آلودگی کمتر دارد)‪.‬‬ ‫‪.3‬وضع قانون برای حمایت از متضرر یا جامعه‬ ‫‪.4‬وضع مالیات بر تولید کننده به اندازه هزینه نهایی خارجی‬ ‫قاعده مجموع فواید در تعیین سطح تولید‬ ‫اگر پیامد خارجی مثبت وجود نداشته باشد‪ ،‬محل تالقی منحنیهای‬ ‫عرضه گل و تقاضای گل‪ ،‬نقطه تعادل و تخصیص بهینه منابع را ارائه‬ ‫مینماید‪.‬اگر پیامد خارجی مثبت وجود داشته باشد‪ ،‬یعنی در کنار‬ ‫پرورش گل‪ ،‬کندوی عسل موجود باشد که منجر به افزایش تولید عسل و‬ ‫مرغوبیت آن گردد‪ ،‬در این صورت تخصیص بهینه منابع از تالقی منحنی‬ ‫عرضه و جمع منحنیهای تقاضا (منحنی فایده نهایی داخلی و منحنی‬ ‫فایده نهایی خارجی) بدست خواهدآمد‪.‬‬ ‫با معرفی فایده خارجی‪ ،‬سطح تولید (‪ )qe‬دیگر کارآمد نیست زیرا مجموع‬ ‫دولت میتواند با پرداخت سوبسیدی معادل فایده نهایی‬ ‫فواید حاصل از تولید ‪ qe‬واحد از گل‪ ،‬بیشتر از هزینه تولید آن است یعنی‬ ‫خارجی جبران کسر پرداخت مصرف کننده گل را بنماید‪.‬‬ ‫‪MC < D + MBE‬‬ ‫برای ‪:qe‬‬ ‫همچنین میتواند از طریق قانون این حق را به تولید کننده‬ ‫گل بدهد که بخشی از هزینه تولید خود را از کندوداران‬ ‫فایده نهایی خارجی ‪ +‬فایده نهایی داخلی > هزینه نهایی‬ ‫دریافت نماید‪.‬پیامدهای خارجی مثبت (اقتصادی) موارد آن‬ ‫محدود و کم است‪.‬پیامدهای خارجی منفی (غیر اقتصادی)‬ ‫محل تالقی منحنی مجموع فواید تولید (‪ ) MBE+D‬با منحنی هزینه نهایی (‪)S‬‬ ‫موارد آن بسیار زیاد است که مهمترین آن آلودگی است‪.‬‬ ‫سطح تولید کارآمد را نشان می دهد‪.‬‬ ‫آلودگی آب و هوا امروزه یکی از مشکالت همه کشورها بویژه‬ ‫از آنجایی که تولید کننده گل فقط از طریق دریافت قیمت گل از متقاضی‬ ‫کشورهای در حال توسعه است‪.‬در جوامع پیشرفته صنعتی‬ ‫مقررات بسیار سختی را برای آلوده گرها پیش بینی نمودهاند‪.‬‬ ‫مستقیم گل در بازار‪ ،‬قادر به جبران هزینه تولید خود است‪ ،‬در این صورت‬ ‫تکنولوژی تولید به سمت تولید همراه با پیامد خارجی منفی‬ ‫حاضر به افزایش تولید به سطح ‪ qf‬نخواهد بود‪.‬در این صورت دخالت دولت‬ ‫یا آلودگی کمتر در حال تغییر است‪.‬‬ ‫ضروری به نظر می رسد‪.‬‬ ‫کاالهای عمومی‬ ‫کاالها را میتوان با توجه به دو خاصیت رقابتپذیری و قابلیت‬ ‫تخصیص منافع به چهار گروه تقسیم نمود‪:‬‬ ‫کاالهای گروه ‪ :A‬رقابتپذیری و قابلیت تخصیص منافع را دارند‪:‬‬ ‫کاالها و خدمات خصوصی مثل پیراهن‪ ،‬مداد و ‪...‬اینگونه هستند‪.‬‬ ‫برای در اختیار گرفتن کاالهای خصوصی رقابت الزم است‪.‬چون مثال ً‬ ‫کاالهای عمومی و سواری مجانی‬ ‫اگر ‪ 5‬عدد پیراهن داشته باشیم و ‪ 6‬نفر باشیم‪ ،‬کسانی در این رقابت‬ ‫اکثر کاالهای عمومی این خاصیت را دارند که وقتی تولید و عرضه‬ ‫برنده می شوند که قیمت های باالتر را می توانند بپردازند‪.‬از طرفی‬ ‫شدند امکان اعمال استثنا در استفاده از آن غیر ممکن یا دشوار‬ ‫کاالهای خصوصی کاالهایی هستند که کامال ً منافع آن را می توان به‬ ‫خواهد بود (عدم امکان تخصیص منافع)‪.‬‬ ‫خود اختصاص داد به نحوی که استفاده یکی مانع از استفاده دیگری‬ ‫میباشد‪.‬‬ ‫برای یک بنگاه خصوصی که در جهت کسب حداکثر سود عمل می کند‬ ‫‪ -2‬کاالهای گروه ‪ :D‬غیر قابل رقابت بوده و منافع آنها غیر قابل‬ ‫باید امکان تفکیک منافع و تخصیص آن وجود داشته باشد تا مبادرت‬ ‫تخصیص میباشد‪.‬کاالهای عمومی خالص مثل برنامه تلویزیون‬ ‫به تولید یک کاال و یا خدمت بنماید‪.‬‬ ‫اینگونه هستند‪.‬‬ ‫او باید بتواند منافع کاال را به کسانی که قیمت آن را می پردازند‬ ‫‪ -3‬کاالهای گروه ‪ :C‬غیر قابل رقابت بوده ولی منافع آنها قابل‬ ‫تخصیص دهد و آنان که از پرداخت ممانعت می کنند را از استفاده‬ ‫تخصیص است‪.‬کاالهای عمومی که در استفاده از آن محدودیتی‬ ‫لحاظ شده است مانند عبور از پل‪ ،‬عبور از بزرگراه و ‪...‬با پرداخت‬ ‫محروم نماید‪.‬‬ ‫عوارض مربوطه‪.‬‬ ‫در مورد کاالهای عمومی این نکته اهمیت دارد که حتی اگر امکان‬ ‫‪ -4‬کاالهای گروه ‪ :B‬رقابت پذیر هستند ولی منافع آنها غیر قابل‬ ‫تخصیص منافع با هزینهای معقول ممکن باشد‪ ،‬منع استفاده از آن‬ ‫تخصیص است‪.‬کاالی عمومی هنگامی که رقابت در آن وجود داشته‬ ‫برای عدهای‪ ،‬غیر اقتصادی خواهد بود‪ ،‬چون هزینه نهایی استفاده از‬ ‫باشد ولی منافع آن قابل تخصیص نباشد مانند عبور از بزرگراهی که‬ ‫کاالهای عمومی خالص‪ ،‬صفر است یعنی اضافه شدن یک‬ ‫دچار شلوغی و ازدحام است و عوارضی برای استفاده از آن اخذ‬ ‫نمیشود‪ ،‬از اینگونه است‪.‬‬ ‫استفادهکننده دیگر هزینه جدیدی ایجاد نخواهد کرد‪.‬‬ ‫تولید و ارائه کاالهای عمومی‬ ‫در زمینه کاالها و خدمات عمومی بهتر است ما به جای کلمه تولید کاالها و خدمات به وسیله دولت از ارائه آنان‬ ‫صحبت کنیم چون الزاما ً دولت برای ارائه چنین کاالها و خدماتی خود مبادرت به تولید نمیکند‪ ،‬بلکه گاه‬ ‫ممکن است تولید کاالها و خدمات عمومی تحت یک قراردادی به وسیله بخش خصوصی صورت گیرد‪.‬‬ ‫تولید بهینه کاالهای عمومی‬ ‫پل ساموئلسن معتقد است که یک سطح بهینهای در تولید کاالها و خدمات عمومی وجود دارد‪.‬‬ ‫برای کاالهای خصوصی منحنی تقاضای بازار جمع افقی منحنیهای تقاضای فردی است‪ ،‬در حالیکه برای کاالها‬ ‫و خدمات عمومی منحنی تقاضای کل (فایده نهایی) از جمع عمودی منحنیهای تقاضای تک تک اشخاص به‬ ‫دست میآید‪.‬‬ ‫به عقیده ساموئلسن‪ ،‬سطح تولید کارآمد کاالی عمومی در‪ G0‬تعیین می شود یعنی در جایی که مجموع فواید‬ ‫نهایی کاالی عمومی برای دو شخص استفاده کننده برابر هزینه نهایی تولید است‪.‬‬ ‫تولید ناخالص داخلی به روش هزینه به قیمتهای ثابت ‪1390‬‬ ‫ارقام‪ :‬میلیارد ریال‬ ‫بررسی هزینه های دولت در ایران‬ ‫اهداف و وظایف دولت‬ ‫اهداف یا وظایف دولت عبارت بودند از‪:‬‬ ‫‪ -1‬تخصیص بهینه منابع‬ ‫‪ -2‬توزیع عادالنه درآمد ‪ :‬حمایت از طبقات ضعیف جامعه و کم درآمد‬ ‫‪ -3‬حفظ ثبات اقتصادی‬ ‫اهداف توزیع عادالنه درآمد‬ ‫‪ -1‬هدف اقتصادی‪ :‬تغییر در توزیع درآمد موجب تغییر در نرخ پس انداز‪ ،‬سرمایه گذاری‪ ،‬تقاضا‪ ،‬تولید‪،‬‬ ‫اشتغال و‪...‬می شود‪.‬پس دولت میتواند بمنظور تغییر یک یا تعدادی از این متغیرها از طریق توزیع درآمد‬ ‫اقدام نماید‪.‬‬ ‫‪ -2‬هدف سیاسی‪ :‬جلب نظر رای دهندگان (فقرا و افراد کم درآمد) و جلو گیری از بروز طغیان و شورش‪.‬‬ ‫به علت پیوستگی و ارتباط بین توزیع درآمد و متغیرهای اقتصادی‪ ،‬پیچیدگی اعمال یک سیاست عادالنه‬ ‫درآمد آشکار می شود‪.‬‬ ‫اشکال گوناگون نگهداری دارایی و ثروت‪:‬‬ ‫منابع ایجاد کننده درآمد‪:‬‬ ‫‪ -1‬سپرده نزد بانک ها‪ :‬کوتاه مدت‪ ،‬بلندمدت‬ ‫‪ -1‬دستمزد و حقوق‬ ‫‪ -2‬خرید اوراق سهام‪ :‬سهام شرکتها‬ ‫‪ -2‬از محل دارایی ها و اموال مانند اجاره ساختمان و سود سهام‬ ‫‪ -3‬خرید اوراق قرضه دولتی و خصوصی‬ ‫‪ -3‬از طریق دولت‪ :‬پرداخت های انتقالی‪ ،‬سوبسیدها و کمکهای‬ ‫‪ -4‬ایجاد فعالیت تولیدی یا تجاری‬ ‫بالعوض دولت‬ ‫‪ -5‬خرید امالک و مستغالت‬ ‫علل تفاوت در دستمزدها و حقوق‪:‬‬ ‫‪ -1‬استعداد ذاتی و توانایی جسمانی‬ ‫‪ -6‬نگهداری پول نقد‬ ‫‪ -2‬سرمایه گذاری در آموزش نیروی انسانی و افزایش مهارت و توانایی وی‬ ‫پرداخت های انتقالی‪:‬‬ ‫پولی است که از طریق دولت بدون انتظار خدمات یا‬ ‫‪ -3‬نوع شغل(مطلوبیت و عدم مطلوبیت مشاغل)‪ :‬کار در گل فروشی و کار‬ ‫کار متقابل به افراد جامعه پرداخت میشود‪.‬مانند‬ ‫در معدن‬ ‫کمکهای دولت به اقشار کم درآمد و آسیبپذیر‪،‬‬ ‫‪ -4‬تجربه و کسب مهارت های تجربی‬ ‫پرداخت به بیکاران‪ ،‬مستمری تامین اجتماعی و حقوق‬ ‫‪ -5‬عواملی که جنبه تبعیضی دارند‪ :‬موقعیت خانوادگی‪ ،‬نژاد‪ ،‬رنگ‪ ،‬مذهب‬ ‫بازنشستگی‪.‬کلیه پرداختهای انتقالی لزوما ً برای فقرا‬ ‫‪ -6‬تعداد صاحبان درآمد در یک خانوار‬ ‫انجام نمیشود مانند سوبسید برای سوخت (بنزین)‪.‬‬ ‫چنانچه روشن است بخش عمدهای از این پرداختها‬ ‫درآمد ناشی از داراییها‪:‬‬ ‫منبع دوم ایجاد درآمد یعنی داراییها و اموال از دو طریق به دست به بازنشستگان و مستمری بگیران میباشد‪.‬لیکن‬ ‫قسمت عمده پرداختهای انتقالی به منظور برابر کردن‬ ‫‪:‬‬ ‫آیند‬ ‫می‬ ‫توزیع درآمد است‪.‬‬ ‫‪ -1‬پس انداز ‪ -2‬ارثیه‬ ‫برابری توزیع درآمد‬ ‫به علت تفاوت در دستمزدها و درآمدها که بعضا ً مبتنی بر استعداد ذاتی و توانایی جسمانی افراد‬ ‫میباشد‪ ،‬توزیع درآمد در یک جامعه نمیتواند به صورت کامال ً برابر باشد‪.‬البته این نابرابری و عدم‬ ‫تعادل در همه جا یکسان نمیباشد‪.‬‬ ‫روش بخشکهای درآمدی‬ ‫برای نشان دادن نابرابری در توزیع درآمد می توان از روش بخشک های درآمدی استفاده کرد‪.‬در‬ ‫این روش با تقسیم درآمد هر خانوار بر تعداد افراد آن‪ ،‬در آمد سرانه هر خانوار را به دست‬ ‫میآوریم‪.‬آنگاه کلیه خانوارها را براساس آن از پر درآمدترین افراد به پایین ترین مرتب می کنیم و‬ ‫سپس کلیه جامعه را به ده یا هشت یا پنج بخش و ‪...‬تقسیم میکنیم‪.‬آنگاه محاسبه مینماییم‬ ‫که مثال دهک اول چند درصد درآمد را در اختیار دارد و دهک آخر چقدر و ‪...‬‬ ‫رسم نمودار توزیع درآمد‬ ‫معروفترین روش برای رسم توزیع درآمد منحنی لورنز (‪ )Lorenz Curve‬میباشد‪.‬‬ ‫این منحنی در دستگاه مختصاتی رسم میشود که محور افقی آن بیانگر درصد‬ ‫خانوارها میباشد و محور عمودی آن بیانگر درصد درآمدها است‪.‬‬ ‫هر چقدر منحنی لورنز بیشتر نسبت به محور افقی محدب باشد‪ ،‬توزیع درآمد نابرابرتر‬ ‫است‪.‬اگر به صورت قطر مربع باشد توزیع کامال ً برابر به وجود میآید‪.‬‬ ‫اندازه گیری نابرابری‬ ‫توزیع درآمد‬ ‫معیار اندازهگیری نابرابری توزیع‬ ‫درآمد ضریب جینی ( ‪Gini‬‬ ‫‪ )Coefficient‬میباشد‪.‬این‬ ‫ضریب به کمک منحنی لورنز به‬ ‫دست میآید‪.‬این ضریب نسبت‬ ‫سطح فاصل بین منحنی لورنز و‬ ‫خط برابری کامل درآمد به کل‬ ‫مثلث سمت راست و پایین خط‬ ‫برابری کامل درآمد میباشد‪.‬‬ ‫اگر منحنی لورنز منطبق برخط توزیع کامال برابر درآمد شود (توزیع درآمد کامال ً برابر باشد) ضریب جینی صفر خواهد شد‪.‬‬ ‫اگر منحنی لورنز منطبق بر دو ضلع مثلث پایین شود (توزیع درآمد کامال ً نابرابر باشد) ضریب جینی یک خواهد شد‪.‬‬ ‫هر چقدر ضریب جینی کوچکتر باشد (به صفر نزدیکتر باشد) نشان دهنده توزیع برابرتر و مناسب تر درآمد می باشد‪.‬‬ ‫نقش دولت در توزیع درآمد‬ ‫نظریات مختلف پیرامون نقش دولت در جهت توزیع درآمد‪:‬‬ ‫‪ -1‬نظر فالسفه که بیشتر به جنبه های فلسفی و ارزشی تکیه دارند و در حقیقت ایده آل بوده و از دید‬ ‫ایدهآلیسم‪ ،‬معتقد به لزوم دخالت دولت جهت تحقق یک توزیع درآمد عادالنه میباشند‪.‬‬ ‫‪ -2‬نظر اقتصاد دانان که بیشتر جنبه واقع گرایانه داشته و برای دخالت دولت‪ ،‬امکانات و عدم امکانات را مورد‬ ‫مالحظه قرار می دهند‪.‬ضمنا ً کلیه اثرات دخالت دولت در اقتصاد ناشی از دخالت در توزیع درآمد را نیز مالحظه‬ ‫مینمایند و لذا حیطه دخالت دولت از نظر ایشان محدود میباشد‪.‬‬ ‫نظریه عدم دخالت دولت در توزیع درآمد‬ ‫این نظریه متعلق به توماس هابز و جان الک میباشد‪.‬ایشان معتقد هستند که مکانیزم بازار خود عادالنه عمل می کند و‬ ‫هر کس باید مجاز باشد تا از حاصل فعالیت های اقتصادی خود کامال ً بهرهمند شود‪.‬به نظر ایشان کسب هر گونه‬ ‫درآمدی از طریق هر عاملی (کار و سرمایه) در هر بازاری عادالنه بوده و لذا جایی برای دخالت دولت باقی نمیماند‪.‬‬ ‫ایشان معتقدند که برقراری مالیات و انتقال درآمد مالیاتی به صورت سوبسید باعث دخالت در انگیزههایی می شوند که‬ ‫به وسیله بازار ایجاد می شود‪.‬به این صورت که مالیات بر درآمد صاحبان ثروت‪ ،‬باعث کاهش انگیزه کار آنها خواهد شد‪.‬‬ ‫در حالیکه انتقال این درآمد مالیاتی به فقرا نیز انگیزه کار و تالش آنان را هم کاهش میدهد و در نتیجه از هر دو سو‬ ‫تولید کل کاهش مییابد و چنین کاهشی هزینه توزیع مجدد درآمد است‪.‬‬ ‫نظریه لزوم دخالت دولت در توزیع درآمد‬ ‫این نظریه متعلق به بوکانن است‪.‬‬ ‫این نظریه بر این واقعیت استوار است که در جهان کنونی عده ای از ثروت سرشاری برخوردارند در حالیکه گروهی در فقر‬ ‫و فالکت دست و پا می زنند‪.‬بسیاری از افراد بدون آنکه غیر کارآمد و تنبل باشند به دالیل مختلف کم درآمد بوده و در‬ ‫انتهای گروه های درآمدی قرار دارند در صورتی که بعضی برحسب تصادف و بدون داشتن لیاقت الزم و توانایی کافی‬ ‫ثروت بسیاری به دست آورده اند‪.‬‬ ‫بوکانن معتقد است که انتقال سوبسید به فقرا نمی تواند الزاما ً عامل کاهش انگیزه کار آنها باشد بلکه به دالیلی چون‬ ‫امکان کسب آموزش و مهارت‪ ،‬بهره برداری از بهداشت و سالمت بهتر و انگیزه سرمایهگذاری برای آینده فرزندان و‪...‬‬ ‫ساعات کار آنها حتی میتواند افزایش نیز داشته باشد‪.‬‬ ‫از طرف دیگر وضع مالیات بر دستمزد و درآمد به هیچ وجه دلیلی بر کاهش ساعات کار نمی باشد بلکه ساعات کار‬ ‫میتواند افزایش یا کاهش یافته و یا حتی ثابت باقی بماند‪.‬‬ ‫نظریات مختلف پیرامون درآمد عادالنه‬ ‫‪ -1‬کسب هر گونه درآمدی از طریق هر عاملی (کار و سرمایه) در هر بازاری عادالنه می باشد‪ ،‬لذا نباید از آن مالیات اخذ شود‪.‬‬ ‫‪ -2‬درآمد ناشی از انحصارات عادالنه نیست لذا باید یر آن مالیات وضع شود‪.‬‬ ‫‪ -3‬درآمد ناشی از سرمایه عادالنه نیست لذا باید بر آن مالیات وضع شود‪.‬‬ ‫‪ -4‬درآمد ناشی از کار ترکیبی (کار ماهر که به علت سرمایهگذاری روی کار به دست آمده) عادالنه نیست لذا باید برآن مالیات وضع شود‪.‬‬ ‫توزیع درآمد عادالنه از دیدگاه مطلوبیون‬ ‫اصل اساسی مطلوبیون‪:‬‬ ‫"یک واحد درآمد اضافی برای یک ثروتمند‪ ،‬ارزشی کمتر از یک واحد درآمد بیشتر برای فقیر دارد‪".‬‬ ‫زیرا ثروتمندان این واحد درآمد اضافی را صرف کاالهای لوکس و غیرضروری مینمایند در حالیکه‬ ‫فقرا آنرا صرف کاالهای ضروری میکنند‪.‬‬ ‫این نظریه با اصل نزولی بودن مطلوبیت نهایی درآمد که می گوید با افزایش درآمد‪ ،‬مطلوبیت‬ ‫واحدهای اضافی درآمد کاهش مییابد‪ ،‬صحیح خواهد بود‪.‬لذا انتقال درآمد از ثروتمندان به فقرا‬ ‫موجب افزایش مطلوبیت کل جامعه میشود‪.‬‬ ‫بنتام و جان استوارت میل عالوه بر نزولی بودن مطلوبیت نهایی‬ ‫درآمد‪ ،‬شرط یکسان بودن تابع مطلوبیت برای افراد را نیز اضافه‬ ‫میکنند‪.‬لذا اگر شخص ‪ A‬از شخص ‪ B‬درآمد بیشتری داشته‬ ‫باشد‪ ،‬انتقال درآمد از ‪ A‬به ‪ B‬قطعا ً مطلوبیت کل جامعه را‬ ‫افزایش میدهد‪ ،‬زیرا مطلوبیت واحدهای درآمدی که ‪ A‬از دست‬ ‫می دهد برای او کمتر از مطلوبیتی است که ‪ B‬به دست میآورد‪.‬‬ ‫تامین منابع مالی جهت توزیع مجدد درآمد‬ ‫‪ -1‬مالیات بر ثروتمندان‬ ‫‪ -2‬درآمدهای انحصاری دولت (درآمد نفت)‬ ‫سالم ترین و مناسب ترین نوع درآمد برای دولت مالیات است که درآمد عمده اکثر کشورهای جهان نیز از همین‬ ‫طریق تأمین میشود‪.‬‬ ‫مالیات می تواند به صورت مستقیم باشد (مانند مالیات بر درآمد) یا به صورت غیرمستقیم (مانند مالیات بر‬ ‫فروش و تولید نوشابه)‪.‬‬ ‫سیاست های توزیع مجدد درآمد‬ ‫انتقالهای نقدی یا پرداختهای نقدی‬ ‫ ‬ ‫حمایتهای بهداشتی و درمانی‬ ‫ ‬ ‫آموزش حرفهای بیکاران‬ ‫ ‬ ‫حمایتهای تغذیهای‪ ،‬مسکن و‪...‬‬ ‫ ‬ ‫سیاست جیرهبندی و سهمیه و کوپن‬ ‫ ‬ ‫آشنایی با تامین اجتماعی در ایران‬ ‫ اصل ‪ 29‬قانون اساسی‪ ،‬برخورداری از تامین اجتماعی را همگانی دانسته و دولت را موظف کرده است که طبق قوانین‬ ‫از محل درآمدهای عمومی و درآمدهای حاصل از مشارکت مردم‪ ،‬خدمات و حمایتهای مالی و تامین اجتماعی را برای‬ ‫یک یک افراد کشور تامین کند‪.‬‬ ‫ در حال حاضر تامین اجتماعی در ایران از طریق چند سازمان و ارگان صورت می پذیرد که عبارتند از‪:‬‬ ‫‪.1‬سازمان تامین اجتماعی‬ ‫‪.2‬سازمان بازنشستگی کشور‬ ‫‪.3‬سازمان بهزیستی کشور‬ ‫‪.4‬صندوقهای مستقل بازنشستگی‬ ‫‪.5‬کمیته امداد امام خمینی‬ ‫ علل الزامی بودن تامین اجتماعی‬ ‫‪.1‬توزیع نابرابر درآمد و شکاف درآمدی بین فقرا و ثروتمندان‬ ‫‪.2‬شوک های اقتصادی‬ ‫‪.3‬از کارافتادگی به علت کهولت سن‬ ‫‪.4‬از کارافتادگی به علت حوادث‬ ‫ شهرنشینی و تامین اجتماعی‪ :‬تشکیالت تامین اجتماعی و بازنشستگی ارتباط نزدیک با شهرنشینی و صنعت دارد‪.‬‬ ‫در دوران قبل از صنعتی شدن و شهرنشینی نقش تامین اجتماعی به عهده جوامع قبیلهای و ایلی قرار داشت و اصوال‬ ‫کسانی که در درون یک چنین تشکیالت خانواری و سلسلهای قرار میگرفتند در حد گذران زندگی مورد حمایت‬ ‫بزرگان قبیله‪ ،‬ایل‪ ،‬و یا خانوار قرار داشتند‪.‬‬ ‫گروههای عمده فعالیتهای تامین اجتماعی‬ ‫‪.1‬سیستم بازنشستگی و از کارافتادگی‪:‬‬ ‫در این سیستم معموال کسانی که به عنوان شاغل و کارکن شناخته میشوند‪ ،‬چه شاغل دولتی و چه کارکن بخش‬ ‫خصوصی برای دوره کهولت و یا وقایعی که منجر به از کارافتادگی میشود‪ ،‬بیمه بازنشستگی و از کارافتادگی میشوند‪.‬‬ ‫معموال تامین مالی این برنامه ها از طریق پرداخت سهمی از سوی کارمند و کارکن و سهمی از جانب کارفرما صورت‬ ‫میگیرد که تعیین نسبت سهم های فوق خود متاثر از متغیرهای مختلف است‪.‬‬ ‫از آنجا که معموال افراد کمتر به مشکالت آینده میاندیشند‪ ،‬دولت موظف میشود که در جهت تامین منافع جامعه با اقدام‬ ‫قانونی چنین مقرراتی را اجباری نماید‪.‬‬ ‫‪.2‬سیستم حمایتی فقرا‬ ‫این سیستم حمایتی شامل کسانی است که از یک فقر دائم یا کوتاه مدت رنج میبرند و تحت پوشش سازمانهای‬ ‫بازنشستگی و از کارافتادگی دولتی قرار ندارند‪.‬عمدتا بیکاران و کسانی که فاقد سرپرست خانوار هستند در داخل این‬ ‫گروه قرار میگیرند‪.‬‬ ‫سازمان تامین اجتماعی‬ ‫نظام بیمه های اجتماعی در ایران یک قدمت ‪ 75‬ساله دارد‪.‬در سال ‪ 1310‬تحت نام صندوق احتیاط کارگران وابسته به‬ ‫وزارت طرق و شوارع آن زمان‪ ،‬اولین سازمان تامین اجتماعی در ایران آغاز به کار نمود‪.‬دلیل ایجاد این سازمان در‬ ‫وزارتخانه مذکور تمرکز عمده کارگران در بخش راه و ساختمان سازی بود‪.‬‬ ‫تغییر نام صندوق احتیاط کارگران‬ ‫در سال ‪ 1342‬به سازمان بیمه های اجتماعی‬ ‫در سال ‪ 1315‬به صندوق احتیاط و صرفه جویی کارخانجات‬ ‫در سال ‪ 1354‬به سازمان تامین اجتماعی‬ ‫در سال ‪ 1324‬به شرکت سهامی بیمه ایران‬ ‫در سال ‪ 1355‬به صندوق تامین اجتماعی‬ ‫در سال ‪ 1326‬به بنگاه رفاه اجتماعی‬ ‫در سال ‪ 1358‬به سازمان تامین اجتماعی‬ ‫در سال ‪ 1332‬به صندوق تعاون بیمه کارگران‬ ‫حمایتهای سازمان تامین اجتماعی‬ ‫‪.1‬حمایتهای درمانی‬ ‫حمایت در برابر حوادث‬ ‫حمایت در برابر بیماریها‬ ‫حمایت برای تهیه وسایل پزشکی و اندامهای مصنوعی‬ ‫‪.2‬حمایتهای کوتاه مدت‪:‬‬ ‫پرداخت کمک ازدواج‬ ‫پرداخت بابت بارداری‬ ‫پرداخت مقرری‬ ‫غرامت دستمزد‬ ‫پرداخت بابت هزینه تدفین به بازماندگان بیمه شده متوفی‬ ‫بیمه بیکاری‬ ‫‪.3‬حمایتهای بلند مدت‪:‬‬ ‫پرداخت مستمری بازنشستگی‬ ‫پرداخت مستمری از کارافتادگی‬ ‫پرداخت مستمری بازماندگان‬ ‫سازمان بازنشستگی کشوری‬ ‫برای اولین بار در کشور‪ ،‬قانون استخدام کشوری مصوب ‪ 22‬آذر ‪ ،1301‬یک نظامی برای بازنشستگی بوجود آورد‪.‬از‬ ‫سال ‪ 1313‬اداره کل بازنشستگی کشوری مرجع رسیدگی به کلیه امور استخدامی کارکنان شناخته شد و از همان سال‬ ‫تا سال ‪ 1354‬تابع وزارت دارایی محسوب میگردید‪.‬‬ ‫از ابتدای سال ‪ ،1354‬صندوق بازنشستگی کشوری بصورت موسسهای مستقل وابسته به سازمان امور اداری و‬ ‫استخدامی کشور در آمد و اداره امور صندوق بازنشستگی را عهده دار شد‪.‬‬ ‫وظایف اساسی سازمان بازنشستگی‬ ‫‪.1‬اداره امور بازنشستگی و وظیفه از کارافتادگی و وظیفه بازماندگان مستخدمین مشترک صندوق بازنشستگی کشور و‬ ‫کارکنان شرکتهای دولتی و شهرداریهای کشور (به استثناء شهرداری تهران)‬ ‫‪.2‬اجرای قوانین و مقررات مربوط به بازنشستگی کشوری‪ ،‬وظیفه بگیری و تهیه آئین نامه های اجرایی سازمان‪.‬‬ ‫‪.3‬بهره برداری از وجوه صندوق بازنشستگی کشوری و کوشش در جهت ایجاد صندوق بازنشستگی به صورت خودکفا‪.‬‬ ‫صندوقهای بازنشستگی مستقل‬ ‫با توجه به بعضی از تفاوتها که در بین سازمانها و موسسات دولتی و وابسته به دولت وجود داشته اینان مبادرت‬ ‫به ایجاد صندوق بازنشستگی مستقلی نموده اند که شامل صندوق بازنشستگی بیمه ایران که در سال ‪1314‬‬ ‫موجودیت خود را اعالن نمود تا صندوق بازنشستگی جهاد سازندگی که در سال ‪ 1367‬آغاز به کار نموده است‬ ‫میشوند‪ ،‬که مجموعا تعداد ‪ 16‬صندوق را تشکیل میدهند‪:‬‬ ‫‪.1‬صندوق بازنشستگی و بیمه وزارت دفاع ‪1366‬‬ ‫‪.2‬صندوق بازنشستگی شرکت بیمه ایران ‪1314‬‬ ‫‪.3‬صندوق بازنشستگی شرکت بیمه مرکزی ایران ‪1350‬‬ ‫‪.4‬صندوق بازنشستگی شرکت مخابرات ‪1334‬‬ ‫‪1342‬‬ ‫‪.5‬صندوق بازنشستگی بانک مرکزی‬ ‫‪1355‬‬ ‫‪.6‬صندوق بازنشستگی آینده سازان‬ ‫‪.7‬صندوق بازنشستگی شرکت ملی فوالد ‪1353‬‬ ‫سازمان بهزیستی کشور‬ ‫در جهت تحقق اصول ‪ 21‬و ‪ 22‬قانون اساسی‪ ،‬سازمان بهزیستی کشور در سال ‪ 1359‬تاسیس گردید‪ 14.‬موسسه‬ ‫رفاهی و توانبخشی از قبیل سازمان ملی رفاه ناشنوایان‪ ،‬انجمن توانبخشی ایران‪ ،‬بنگاه حمایتی مادران و نوزادان و ‪...‬در‬ ‫آن ادغام شدند و خدمات خود را در زمینه رسیدگی به امور نیازمندان تحت نظارت وزارت بهداشت‪ ،‬درمان و آموزش‬ ‫پزشکی آغاز نمود‪.‬‬ ‫عمده فعالیتهای سازمان بهزیستی کشور‬ ‫‪.1‬خدمات حمایتی‬ ‫‪.2‬خدمات توانبخشی‬ ‫‪.3‬کارآموزی و بازپروری اجتماعی‬ ‫‪.4‬پیشگیری از آسیب های اجتماعی‬ ‫مهمترین موارد مورد حمایت سازمان بهزیستی‬ ‫‪.1‬حمایت از سالمندان نیازمند‬ ‫‪.2‬خانواده های بی سرپرست‬ ‫‪.3‬شبانه روزیها‬ ‫‪.4‬مهدهای کودک‬ ‫‪.5‬بازپروری معتادین‬ ‫‪.6‬خدمات بهزیستی روستایی‬ ‫‪.7‬تکدی زدایی‬ ‫‪.8‬نابینایان و ناشنوایان‬ ‫‪.9‬معلولین جسمی – حرکتی و ذهنی‬ ‫کمیته امداد امام خمینی‬ ‫‪.1‬خدمات حمایتی‬ ‫‪.2‬اجرای طرح شهید رجایی‬ ‫‪.3‬خدمات درمانی‬ ‫‪.4‬خدمات فرهنگی‬ ‫‪.5‬فعالیتهای عمرانی‬ ‫‪.6‬امداد به آسیب دیدگان و کمک به مرزداران‬ ‫‪.7‬پرداخت دیه‬ ‫‪.8‬توزیع لوازم خانگی‬ ‫‪.9‬وام قرض الحسنه‬ ‫مالیات و سیاست های اقتصادی‬ ‫‪ -1‬کالسیکها‪ :‬میزان مالیات باید صرفا ً به اندازه جبران هزینههای دولت در زمینه تامین کاالها و خدمات‬ ‫عمومی باشد یعنی حداقل مالیات‪.‬‬ ‫‪ -2‬کینز‪ :‬چون کینز معتقد به لزوم دخالت دولت در اقتصاد است‪ ،‬به نظر وی مالیات نه فقط برای تامین هزینه‬ ‫تولید کاالهای عمومی بلکه برای اجرای سیاستهای اقتصادی دولت نیز باید اخذ شود‪.‬‬ ‫تاثیر گذاری سیاست های مالیاتی‪:‬‬ ‫هر چقدر سهم درآمد مالیاتی نسبت به درآمد ملی بیشتر باشد‪ ،‬تاثیرگذاری تغییر در سیاست های مالیاتی بیشتر خواهد بود‪.‬‬ ‫‪ = x‬درآمد ملی‪ /‬درآمد مالیاتی‬ ‫‪0 ≥x ≥1‬‬ ‫‪ =0 →x =0 x→0‬مالیات‬ ‫تاثیرگذاری سیاست مالیاتی کمتر است‬ ‫تاثیرگذاری سیاست مالیاتی بیشتر است ‪ →x =1 x→1‬درآمد ملی= درآمد مالیاتی‬ ‫اجزاء مالیات‪:‬‬ ‫‪ -1‬پایه مالیاتی‪ :‬معیار یا مالکی است که مالیات برآن برقرار میشود مانند دستمزد‪ ،‬حقوق‪ ،‬ارث‪ ،‬نقل و انتقال امالک و ‪...‬‬ ‫‪ -2‬نرخ مالیات‪ :‬نسبتی از پایه مالیاتی است که می باید به صورت مالیات پرداخت گردد مثال ً نرخ ‪ 12‬در صد مالیات بر درآمد‬ ‫انواع مالیات ها‪:‬‬ ‫مالیات بر ذخیره ثروت (مالیات بر متغیر ثابت)‪ :‬مالیات بر دارایی امالک و ساختمان ها یا مالیات بر ارث‬ ‫مالیات بر جریان درآمد (مالیات بر متغیر جاری)‪ :‬مالیات بر دستمزد و حقوق یا فروش یک کاال‬ ‫انواع مالیاتها‪:‬‬ ‫‪ -1‬مالیات نسبی یا تناسبی‪ :‬اگر بار مالیات برای خانوارها به صورت یک نسبت ثابت باشد‪.‬مثال ً اگر مالیات بر درآمد‬ ‫همه خانوارها (اعم از فقیر و ثروتمند) بدون هیچ گونه معافیتی ‪ 20‬در صد باشد‪.‬‬ ‫‪ -2‬مالیات تصاعدی‪ :‬مالیاتی که از صاحبان درآمد باال با نرخ بیشتری نسبت به دارندگان درآمد پایین اخذ میشود‬ ‫مانند مالیات بر حقوق و دستمزد در ایران و نرخ مالیات بر شرکتها‪.‬‬ ‫‪ -3‬مالیات تنازلی‪ :‬اگر سیستم مالیاتی به گونه ای باشد که از درآمدهای باال با نرخ کمتری مالیات بگیرد در حالیکه برای‬ ‫درآمدهای پایین نرخ مالیاتی بیشتر باشد مالیات تنازلی خوانده میشود‪.‬‬ ‫مثال ً مالیات بر مصرف نوشابه را با یک نرخ ثابت ‪ 50‬در صد فرض میکنیم‪.‬اگر خانوار ‪ A‬درآمد ماهیانه ‪ 40000‬تومان و‬ ‫خانوار ‪B‬درآمد ماهیانه ‪ 10000‬تومان داشته باشند و اگر هر کدام ماهیانه ‪ 400‬تومان نوشابه بخرند یعنی هر کدام ‪200‬‬ ‫تومان مالیات بدهند‪ ،‬مشاهده میشود که خانوار ‪ 1/ 50 ،B‬درآمد خود را و خانوار ‪ 1/ 200،A‬درآمد خویش را مالیات‬ ‫میدهند‪.‬یعنی نرخ مالیات خانوار ‪ A‬که درآمد بیشتر دارد کمتر از نرخ مالیات خانوار ‪ B‬میباشد‪.‬‬ ‫مالیات های بر بازار و مالیات های بر مصرف اصوال ً مشمول فرض های تنازلی هستند‪.‬‬ ‫نرخ متوسط و نهایی مالیات‬ ‫نرخ متوسط مالیات‪ :‬نسبت کل مالیات پرداخت شده به درآمد کل‬ ‫کل درآمد ‪ /‬کل مالیات پرداخت شده = نرخ متوسط مالیات‬ ‫‪ART = T / Y‬‬ ‫نرخ نهایی مالیات‪ :‬نرخ مالیاتی که بابت هر افزایش در درآمد پرداخت میشود‬ ‫تغییر در درآمد ‪ /‬تغییر در مالیات = نرخ نهایی مالیات‬ ‫‪MRT = ΔT / ΔY‬‬ ‫نظریه های مختلف پیرامون انصاف در پرداخت مالیات‪:‬‬ ‫‪ -1‬نظریه مالیات مبتنی بر اصل فایده‪:‬‬ ‫مالیات دهندگان برای جبران هزینه کاالها و خدمات فراهم شده از طرف دولت بر اساس فایدهای که میبرند‬ ‫باید مشارکت بکنند‪.‬مثال ً شهرداری برای تعمیر و نگهداری جادهها و خیابان ها از دارندگان اتومبیل مالیات‬ ‫جمعآوری مینماید‪.‬‬ ‫این نظریه دو ایراد دارد‪:‬‬ ‫‪ -1‬چنین مالیاتی نمی تواند در توزیع مجدد درآمد نقش داشته باشد‪.‬‬ ‫‪ -2‬در مورد کاالها و خدمات عمومی تخصیص و تفکیک منافع امکان پذیر نیست مانند برنامه تلویزیون‪.‬به‬ ‫عبارت دیگر‪ ،‬کاالی عمومی خالص‪ ،‬منافع آن قابل تخصیص نیست‪.‬‬ ‫‪ -2‬نظریه مالیات مبتنی بر اصل توانایی پرداخت‪:‬‬ ‫مالیات دهندگان بر اساس توانایی پرداخت می باید مالیات بپردازند‪.‬بر اساس این نظریه دو مفهوم برابری افقی‬ ‫و برابری عمودی مطرح میشود‪:‬‬ ‫برابری افقی‪ :‬افراد با تواناییهای پرداخت مشابه باید مالیاتهای یکسان پرداخت نمایند‪.‬‬ ‫برابری عمودی‪ :‬کسانی که توانایی پرداخت بیشتر دارند‪ ،‬باید مالیات بیشتری پرداخت نمایند و برعکس‪.‬‬ ‫پایه های مناسب مالیات‬ ‫‪ -1‬مصرف‪ :‬عبارت است از ارزش کل مصرف واقعی فرد در یک دوره زمانی معین‪.‬بهعبارت دیگر تفاضل پسانداز از درآمد میباشد‪.‬‬ ‫پس انداز ‪ -‬درآمد = مصرف‬ ‫توماس هابز‪ :‬مردم باید براساس آنچه که مصرف میکنند مالیات بدهند نه با توجه به درآمد آنها‪ ،‬زیرا رفاه در زندگی بستگی بهنحوه مصرف‬ ‫دارد نه درآمد‪.‬بهعبارت دیگر مصرف معیار مناسب وضعیت رفاهی یکخانوار است‪.‬‬ ‫فیشر‪ :‬مالیات بر درآمد مالیات مضاعف است و باعث کاهش انگیزه سرمایهگذاری میشود‪ ،‬لذا مالیات بر مصرف مناسب تر خواهد بود‪.‬‬ ‫‪ -2‬درآمد‪ :‬درآمد اقتصادی شامل هر منبعی است که امکانات شخص را برای در اختیار گرفتن منابع بارور نماید‪.‬بهعبارت دیگر‪ ،‬درآمد عبارت‬ ‫است از ارزش آنچه شخص مصرف میکند بهاضافه تغییر در ارزش هر آنچه که در مالکیت دارد‪.‬پسانداز‪+‬مصرف=درآمد‬ ‫بر طبق این عقیده‪ ،‬افراد باید نه بر اساس آنچه که مصرف می کنند‪ ،‬بلکه با توجه به امکانات کسب درآمد و در اختیار گرفتن منابع مشمول‬ ‫مالیات شوند‪.‬به عبارت دیگر تصمیم به اینکه می خواهید درآمد خود را مصرف و یا پس انداز کنید مشابه این است که درآمد خود را به خرید‬ ‫مواد غذایی اختصاص بدهید یا صرف مسافرت کنید‪.‬‬ ‫طرفداران این نظریه معتقدند که اگر درآمد به عنوان پایه مناسب مالیاتی مطرح شود‪ ،‬مساله مضاعف بودن مالیات مطرح نخواهد بود‪.‬درصورتی‬ ‫مالیات بر درآمد‪ ،‬پس انداز را دوباره مشمول مالیات میکند که مصرف معیار توانایی پرداخت باشد‪.‬‬ ‫‪ -3‬ثروت‪ :‬ارزش تمام چیزهایی که در مالکیت شخص است پس از کسر بدهیها را ثروت گویند‪.‬اگر کلیه داراییها شامل منزل‪ ،‬ماشین‪،‬‬ ‫امالک‪ ،‬اوراق سهام و‪...‬را در یک مقطع زمانی به قیمت جاری به فروش برسانیم و بدهیها و وامهای دریافتی را پرداخت نماییم باقیمانده را‬ ‫ثروت خالص میگویند‪.‬بدهی ها – ارزش تمام چیزهایی که در مالکیت شخص است = ثروت خالص‬ ‫برخی معتقدند که توانایی مالی واقعی فرد به وسیله درآمد یک سال او نمیتواند برآورد شود بلکه مجموع ثروت او معیار توانایی مالی و توانایی‬ ‫پرداخت محسوب میشود‪.‬آیا اگر دو نفر درآمد ساالنه برابر و به مقدار ‪ 200‬ریال داشتند در حالیکه یکی از آنها از ذخایر طال و نقره به میزان‬ ‫‪ 1000‬ریال برخوردار باشد این دو نفر توانایی پرداخت یکسان دارند؟ مسلما خیر‪.‬‬ ‫مخالفین مالیات بر ثروت میگویند که ثروت‪ ،‬پس انداز اندوخته شدهای است که پس از کسر مالیات بر مصرف و درآمد باقیمانده و بهعبارت‬ ‫دیگر مالیات آن وقتی که مالیات بر درآمد اجرا شده است‪ ،‬پرداخت گردیده و لذا مالیات بر آنچه که پس از پرداخت مالیات‪ ،‬پسانداز شده است‬ ‫یک مالیات مضاعف است‪.‬‬ ‫نتیجهگیری‬ ‫در شرایطی که پس انداز جامعه در سطح پایینی قرار دارد (سهم کمتری از درآمد پس انداز میشود) مالیات بر‬ ‫مصرف به طور نسبی مناسبتر است‪.‬در حالیکه در شرایط توزیع نابرابر درآمد و ثروت‪ ،‬مالیات بر درآمد و ثروت‬ ‫مناسبتر خواهد بود‪.‬‬ ‫از طرفی از آنجا که پسانداز بیشتر‪ ،‬سرمایهگذاری بیشتر و افزایش درآمد ناخالص ملی را به دنبال میآورد و با‬ ‫افزایش درآمد ملی‪ ،‬درآمد سرانه نیز افزایش مییابد لذا در سالهای اخیر طرفداری از مالیات بر مصرف بیشتر‬ ‫رایج میباشد‪.‬‬ ‫وضع مالیات‬ ‫مالیات توسط دولت یا قانونگذار به صورت یک ماده قانونی بر افراد خاص یا تشکیالت مشخصی برقرار می شود‪.‬پس وضع نمودن‬ ‫پرداخت کننده نهایی مالیات‬ ‫مالیات بر عهده دولت است‪.‬‬ ‫در خصوص پرداخت کننده مالیات‪ ،‬ذکر دو نکته الزم میباشد‪:‬‬ ‫‪ -1‬افراد یا خانوارها هستند که نهایتا ً مالیات را پرداخت می نمایند نه تشکیالت و بازارها‪.‬به عنوان مثال اگر‬ ‫مالیات بر بازار مصرف نوشابه یا مالیات بر بازار صنایع کاغذ سازی وضع شده باشد‪ ،‬نهایتا افراد و خانوارها مالیات‬ ‫را پرداخت مینمایند‪.‬‬ ‫‪-2‬حتی درمواردی که مالیات مستقیم ًا برخانوارها برقرار میشود‪ ،‬مالیات و یا بار مالیات الزاماً بهوسیله خانوارهایی‬ ‫که مالیات برآنها برقرار شده پرداخت نمیگردد بلکه بخشی یا همه مالیات بهگروه دیگری منتقل میشود‪.‬‬ ‫پس از برقراری مالیات یا تغییر در نرخ یا پایه مالیاتی ممکن است رفتار اقتصادی تغییر نماید‪.‬تغییر در رفتار‬ ‫اقتصادی می تواند بر عرضه و تقاضا تاثیر بگذارد که این تغییرات منجر به تغییر در قیمت نهاده ها و ستاده ها‬ ‫می شود‪.‬پس از آنکه تغییرات در قیمت ها رخ دادند بعضی از خانوارها رفاه بیشتری پیدا میکنند در حالیکه‬ ‫گروهی دچار کاهش رفاه می شوند‪.‬این تغییرات نهایی است که بار مالیاتی را تعیین میکند‪.‬‬ ‫انتقال بار مالیاتی زمانی رخ میدهد که خانوارها در جهت اجتناب از پرداخت مالیات در رفتار اقتصادی خود‬ ‫تغییر می دهند‪.‬در شرایطی که فقط بعضی از کاالها و یا فعالیت ها مشمول مالیات می شوند انجام اجتناب از‬ ‫پرداخت مالیات امکان پذیر است‪.‬‬ ‫تاثیر مالیات در بازار‬ ‫مالیات به عنوان یک عامل خارجی بازار را تحت تاثیر و تغییر قرار داده و در نتیجه این تغییرات‪ ،‬بازار به یک‬ ‫مالیات بر واحد فروش‬ ‫موقعیت تعادل دیگری دست مییابد‪.‬‬ ‫نکته اصلی در تجزیه و تحلیل اثر مالیات این است که قیمت بعد از برقراری مالیات برای عرضهکننده و مصرفکننده متفاوت‬ ‫خواهند بود‪.‬‬ ‫قیمتی که مصرف کننده می پردازد همان قیمتی نیست که عرضهکننده دریافت میکند‪.‬‬ ‫یک موقعیت خاص مانند ‪ a‬را در روی منحنی تقاضا انتخاب می نماییم‪ ،‬دراین موقعیت مصرف کننده برای ‪ qa‬واحد کاال قیمت‬ ‫‪ Pa‬را می پردازد‪.‬با برقراری مالیات بر واحد فروش هر نوشابه به مقدار ‪ u‬باز هم حداکثر قیمتی که مصرف کننده حاضر به‬ ‫پرداخت است همان ‪ Pa‬می باشد‪.‬‬ ‫پس از بر قراری مالیات بر واحد فروش‪ ،‬عرضه کننده در مقابل عرضه مقدار ‪ qa‬از‬ ‫نوشابه قیمت ‪ Pa‬را دریافت نمی نماید بلکه قیمت (‪ )Pa – u‬را دریافت می کند‪.‬‬ ‫به عبارت دیگر‪ ،‬قیمت خالص برای وی قیمت پرداختی مصرف کننده منهای مالیات‬ ‫بر واحد فروش خواهد بود (‪.)Pb‬‬ ‫برای نشان دادن اثر مالیات در بازار می توانیم یک منحنی به موازات منحنی تقاضا و به فاصله مالیات بر واحد (‪)u‬‬ ‫رسم کنیم‪.‬این منحنی قیمت برای عرضه کننده را پس از مالیات نشان می دهد‪.‬‬ ‫قبل از برقراری مالیات‪ ،‬منحنی تقاضا‪ ،‬فایده نهایی برای مصرف کننده و درآمد متوسط برای عرضه کننده را نشان‬ ‫میدهد‪.‬در حالیکه پس از برقراری مالیات‪ ،‬دیگر درآمد متوسط خالص برای عرضه کننده را نشان نخواهد داد‬ ‫بلکه درآمد متوسط ناخالص (که مالیات آن کسر نشده) را نشان میدهد‪.‬‬ ‫مالیات – قیمت پرداختی مصرف کننده = درآمد متوسط خالص تولید کننده‬ ‫نقطه تعادل جدید در جایی خواهد بود که عرضه کننده قیمتی برابر‬ ‫هزینه نهایی تولید دریافت کند و مصرف کننده قیمتی برابر فایده‬ ‫نهایی پرداخت نماید‪.‬چون اگر قیمت دریافتی برای عرضه کننده‬ ‫بیشتر از ‪ MC‬باشد او تولید را افزایش می دهد و اگر کمتر باشد‬ ‫تولید نخواهد کرد‪.‬مصرف کننده نیز حاضر نیست قیمتی بیش از‬ ‫فایده نهایی خود بپردازد و اگر فایده نهایی او بیشتر از قیمت بازار‬ ‫باشد تمایل خواهد داشت که مقدار بیشتری مصرف نماید‪.‬‬ ‫تعادل در ‪ qu‬خواهد بود‪ ،‬یعنی جایی که منحنی عرضه (هزینه‬ ‫نهایی) منحنی درآمد متوسط خالص (‪ )AR‬را قطع مینماید‪.‬‬ ‫تاثیر برقراری مالیات‬ ‫تاثیرات برقراری مالیات عبارتند از‪:‬‬ ‫‪ -1‬تغییر در قیمت برای مصرف کننده و عرضه کننده‬ ‫‪ -2‬کاهش سطح تولید‬ ‫تاثیر مالیات بر رفاه مصرف کننده و تولید کننده‬ ‫مصرف کننده قبل از مالیات قیمت ‪ P0‬را می پرداخت‪ ،‬در حالیکه بعد از مالیات قیمت ‪ Pf‬را میپردازد‪.‬پس به اندازه (‪)PfFKP0‬‬ ‫سهم مالیات وی خواهد بود‪.‬‬ ‫سهم مالیات مصرف کننده = ‪)Pf – P0( ×qu‬‬ ‫عرضه کننده قبل از مالیات قیمت ‪ P0‬را دریافت میکرد در حالیکه بعد از مالیات قیمت ‪ Pg‬را دریافت مینماید‪ ،‬پس سهم مالیات‬ ‫عرضه کننده عبارت از مساحت مربع مستطیل (‪ )P0KgPg‬خواهد بود‪.‬‬ ‫سهم مالیات تولیدکننده = ‪(P0 - Pg) ×qu‬‬ ‫درآمد مالیاتی دولت‬ ‫درآمد مالیاتی دولت عبارت است از جمع مالیات های پرداختی مصرف کننده و تولید کننده یعنی مربع (‪:)PffgPg‬‬ ‫درآمد مالیاتی دولت = ‪) Pf – Pg ( ×qu‬‬ ‫‪)Pf – P0( × qu + (P0 - Pg) × qu = (Pf – Pg) × qu‬‬ ‫اثر مالیات بر واحد خرید‬ ‫روش نشان دادن مالیات بر واحد فروش این شبهه را به وجود می آورد که گویا مالیات بر عرضه کننده نوشابه‬ ‫برقرار شده است در حالیکه در واقع امر هیچ تفاوتی ندارد که مالیات اسما ً بر چه گروهی وضع شود‪.‬این بار اثر‬ ‫مالیات را بر قیمتی که در مقابل متقاضی قرار می گیرد نشان میدهیم‪.‬‬ ‫در بازار نوشابه که مقدار تعادلی ‪ q0‬و قیمت تعادلی ‪ p0‬است یک موقعیت مانند ‪ α‬را در نظر میگیریم‪.‬‬ ‫عرضهکنندگان سطح تولید ‪ qα‬را فقط حداقل با قیمت ‪ pα‬عرضه مینمایند‪.‬اگر مالیات بر قیمت فروش برقرار‬ ‫شود قیمتی که متقاضی برای ‪ qα‬پرداخت می نماید به اندازه مالیات بیشتر از ‪ pα‬خواهد بود‪ ،‬یعنی ‪ pβ‬در‬ ‫حالیکه تولیدکننده همان قیمت ‪ pα‬را دریافت مینماید‪.‬‬ ‫منحنی ‪ S′‬برای سطوح مختلف تولید نوشابه‪ ،‬قیمت متقاضی‬ ‫را تعیین میکند‪.‬محل برخورد منحنی ‪ D‬و منحنی جدید‬ ‫عرضه ( ‪ )S′‬موقعیت جدید تعادل در بازار نوشاب

Use Quizgecko on...
Browser
Browser