PDF: جدال دو اسـلام

Summary

این سند یک متن مذهبی است که به بررسی نقش روحانیون در جامعه و مسائل مربوط به جدال دو اسـلام میپردازد. متن به بررسی تاریخ و اهمیت حوزه های علمیه و همچنین موضع گیری در قبال استعمار و سرمایه داری میپردازد. این سند همچنین به مسائل سیاسی و اجتماعی مرتبط می شود.

Full Transcript

‫‪ )4‬پیام به روحانیون‪ ،‬مراجع‪ ،‬مدرسین‪ ،‬طالب و ائمه جمعه و جماعات (منشور روحانیت)‪:‬‬ ‫بسم الله الرحمن الرحیم‬ ‫خدمت حضرات روحانیون سراسر کشور و مراجع بزرگوار اسالم و مدرسین گرام و طالب عزیز حوزههای علمیه و‬...

‫‪ )4‬پیام به روحانیون‪ ،‬مراجع‪ ،‬مدرسین‪ ،‬طالب و ائمه جمعه و جماعات (منشور روحانیت)‪:‬‬ ‫بسم الله الرحمن الرحیم‬ ‫خدمت حضرات روحانیون سراسر کشور و مراجع بزرگوار اسالم و مدرسین گرام و طالب عزیز حوزههای علمیه و‬ ‫ائمه محترم جمعه و جماعات‪ -‬دامت برکاتهم‬ ‫ً‬ ‫صلوات و سالم خدا و رسول خدا بر ارواح طیبه شهیدان خصوصا شهدای عزیز حوزهها و روحانیت‪.‬درود بر‬ ‫حامالن امانت وحی و رسالت پاسداران شهیدی که ارکان عظمت و افتخار انقالب اسالمی را بر دوش تعهد سرخ‬ ‫و خونین خویش حمل نمودهاند‪.‬‬ ‫سالم بر حماسهسازان همیشه جاوید روحانیت که رساله علمیه و عملیه خود را به دم شهادت و مرکب خون‬ ‫نوشتهاند و بر منبر هدایت و وعظ و خطابه ناس از شمع حیاتشان گوهر شبچراغ ساختهاند‪.‬افتخار و آفرین بر‬ ‫شهدای حوزه و روحانیت که در هنگامه نبرد رشته تعلقات درس و بحث و مدرسه را بریدند و عقال «‪ »۱‬تمنیات‬ ‫دنیا را از پای حقیقت علم برگرفتند و سبکبالن به میهمانی عرشیان رفتند و در مجمع ملکوتیان شعر حضور‬ ‫سرودهاند‪.‬‬ ‫سالم بر آنان که تا کشف حقیقت تفقه به پیش تاختند و برای قوم و ملت خود منذران «‪ »۲‬صادقی شدند که بند‬ ‫ً‬ ‫بند حدیث صداقتشان را قطرات خون و قطعات پاره پاره پیکرشان گواهی کرده است و حقا از روحانیت راستین‬ ‫اسالم و تشیع جز این انتظاری نمیرود که در دعوت به حق و راه خونین مبارزه مردم‪ ،‬خود اولین قربانیها را‬ ‫بدهد و مهر ختام دفترش شهادت باشد‪.‬آنان که حلقه ذکر عارفان و دعای سحر مناجاتیان حوزهها و روحانیت‬ ‫را درک کردهاند در خلسه حضورشان آرزویی جز شهادت ندیدهاند و آنان از عطایای حضرت حق در میهمانی‬ ‫خلوص و تقرب جز عطیه شهادت نخواستهاند‪.‬البته همه مشتاقان و طالبان هم به مراد شهادت نرسیدهاند‪.‬یکی‬ ‫چون من عمری در ظلمات حصارها و حجابها مانده است و در خانه عمل و زندگی جز ورق و کتاب منیت نمییابد‬ ‫و دیگری در اول شب یلدای زندگی سینه سیاه هوسها را دریده است و با سپیده سحر عشق عقد وصال و شهادت‬ ‫َ‬ ‫بسته است‪.‬و حال من غافل که هنوز از کتم «‪ »۳‬عدمها به وجود نیامدهام‪ ،‬چگونه از وصف قافله سالران وجود‬ ‫وصفی کنم؟ من و امثال من از این قافله فقط بانگ جرسی میشنویم‪ ،‬بگذارم و بگذرم‪.‬تردیدی نیست که‬ ‫حوزههای علمیه و علمای متعهد در طول تاریخ اسالم و تشیع مهمترین پایگاه محکم اسالم در برابر حمالت و‬ ‫انحرافات و کجرویها بودهاند‪.‬علمای بزرگ اسالم در همه عمر خود تالش نمودهاند تا مسائل حالل و حرام الهی‬ ‫را بدون دخل و تصرف ترویج نمایند‪.‬‬ ‫اگر فقهای عزیز نبودند‪ ،‬معلوم نبود امروز چه علومی به عنوان علوم قرآن و اسالم و اهل بیت‪ -‬علیهم السالم‪ -‬به‬ ‫خورد تودهها داده بودند‪.‬جمعآوری و نگهداری علوم قرآن و اسالم و آثار و احادیث پیامبر بزرگوار و سنت و سیره‬ ‫معصومین‪ -‬علیهم السالم‪ -‬و ثبت و تبویب «‪ »۴‬و تنقیح آنان در شرایطی که امکانات بسیار کم بوده است و‬ ‫سالطین و ستمگران در محو آثار رسالت همه امکانات خود را به کار میگرفتند‪ ،‬کار آسانی نبوده است که بحمد‬ ‫‪26‬‬ ‫الله امروز نتیجه آن زحمات را در آثار و کتب با برکتی همچون «کتب اربعه» «‪ »۵‬و کتابهای دیگر متقدمین و‬ ‫متاخرین از فقه و فلسفه‪ ،‬ریاضیات و نجوم و اصول و کالم و حدیث و رجال‪ ،‬تفسیر و ادب و عرفان و لغت و تمامی‬ ‫رشتههای متنوع علوم مشاهده میکنیم‪.‬اگر ما نام این همه زحمت و مرارت را جهاد فی سبیل الله نگذاریم‪،‬‬ ‫چه باید بگذاریم؟‬ ‫در بعد خدمات علمی حوزههای علمیه سخن بسیار است که ذکر آن در این مختصر نمیگنجد‪.‬بحمد الله‬ ‫حوزهها از نظر منابع و شیوههای بحث و اجتهاد‪ ،‬غنی و دارای ابتکار است‪.‬تصور نمیکنم برای بررسی عمیق‬ ‫همه جانبه علوم اسالمی طریقهای مناسبتر از شیوه علمای سلف یافت شود‪.‬تاریخ بیش از هزار ساله تحقیق و‬ ‫تتبع علمای راستین اسالم گواه بر ادعای ما در راه بارور ساختن نهال مقدس اسالم است‪.‬صدها سال است که‬ ‫روحانیت اسالم تکیه گاه محرومان بوده است‪ ،‬همیشه مستضعفان از کوثر زلل معرفت فقهای بزرگوار سیراب‬ ‫شدهاند‪.‬از مجاهدات علمی و فرهنگی آنان که بحق از جهاتی افضل از دماء شهیدان «‪ »۶‬است که بگذریم‪ ،‬آنان‬ ‫در هر عصری از اعصار برای دفاع از مقدسات دینی و میهنی خود مرارتها و تلخیهایی متحمل شدهاند و همراه‬ ‫با تحمل اسارتها و تبعیدها‪ ،‬زندانها و اذیت و آزارها و زخم زبانها‪ ،‬شهدای گرانقدری را به پیشگاه مقدس حق‬ ‫ً‬ ‫تقدیم نمودهاند‪.‬شهدای روحانیت منحصر به شهدای مبارزه و جنگ در ایران نیستند‪ ،‬یقینا رقم شهدای گمنام‬ ‫حوزهها و روحانیت که در مسیر نشر معارف و احکام الهی به دست مزدوران و نامردمان‪ ،‬غریبانه جان باختهاند‬ ‫زیاد است‪.‬‬ ‫در هر نهضت و انقالب الهی و مردمی‪ ،‬علمای اسالم اولین کسانی بودهاند که بر تارک جبینشان خون و شهادت‬ ‫نقش بسته است‪.‬کدام انقالب مردمی‪ -‬اسالمی را سراغ کنیم که در آن حوزه و روحانیت پیش کسوت شهادت‬ ‫نبودهاند و بر بالی دار نرفتهاند و اجساد مطهرشان بر سنگفرشهای حوادث خونین به شهادت نایستاده است؟‬ ‫در ‪ 15‬خرداد و در حوادث قبل و بعد از پیروزی‪ ،‬شهدای اولین‪ ،‬از کدام قشر بودهاند؟ خدا را سپاس میگزاریم‬ ‫که از دیوارهای فیضیه گرفته تا سلولهای مخوف و انفرادی رژیم شاه و از کوچه و خیابان تا مسجد و محراب امامت‬ ‫جمعه و جماعات و از دفاتر کار و محل خدمت تا خطوط مقدم جبههها و میادین مین‪ ،‬خون پاک شهدای حوزه‬ ‫و روحانیت افق فقاهت را گلگون کرده است و در پایان افتخارآمیز جنگ تحمیلی نیز رقم شهدا و جانبازان و‬ ‫مفقودین حوزهها نسبت به قشرهای دیگر زیادتر است‪.‬بیش از دو هزار و پانصد نفر از طالب علوم دینیه در‬ ‫سراسر ایران در جنگ تحمیلی شهید شدهاند و این رقم نشان میدهد که روحانیت برای دفاع از اسالم و کشور‬ ‫اسالمی ایران تا چه حد مهیا بوده است‪.‬‬ ‫امروز نیز همچون گذشته شکارچیان استعمار در سرتاسر جهان از مصر و پاکستان و افغانستان و لبنان و عراق و‬ ‫حجاز و ایران و اراضی اشغالی به سراغ شیردلن روحانیت مخالف شرق و غرب و متکی به اصول اسالم ناب‬ ‫محمدی‪ -‬صلی الله علیه و آله و سلم‪ -‬رفتهاند و از این پس نیز جهان اسالم هر از چند گاه شاهد انفجار خشم‬ ‫جهانخواران علیه یک روحانی پاکباخته است‪.‬علمای اصیل اسالم هرگز زیر بار سرمایه داران و پولپرستان و‬ ‫خوانین نرفتهاند و همواره این شرافت را برای خود حفظ کردهاند و این ظلم فاحشی است که کسی بگوید دست‬ ‫روحانیت اصیل طرفدار اسالم ناب محمدی با سرمایه داران در یک کاسه است‪.‬و خداوند کسانی را که این گونه‬ ‫‪27‬‬ ‫تبلیغ کرده و یا چنین فکر میکنند‪ ،‬نمیبخشد‪.‬روحانیت متعهد‪ ،‬به خون سرمایه داران زالو صفت تشنه است و‬ ‫هرگز با آنان سر آشتی نداشته و نخواهد داشت‪.‬آنها با زهد و تقوا و ریاضت درس خواندهاند و پس از کسب‬ ‫مقامات علمی و معنوی نیز به همان شیوه زاهدانه و با فقر و تهیدستی و عدم تعلق به تجمالت دنیا زندگی‬ ‫ً‬ ‫کردهاند و هرگز زیر بار منت و ذلت نرفتهاند‪.‬دقت و مطالعه در زندگی علمای سلف‪ ،‬حکایت از فقر و نهایتا روح‬ ‫پر فتوت آنان برای کسب معارف میکند که چگونه در پرتو نور شمع و شعاع قمر تحصیل کردهاند و با قناعت و‬ ‫بزرگواری زیستند‪.‬‬ ‫در ترویج روحانیت و فقاهت نه زور سر نیزه بوده است‪ ،‬نه سرمایه پولپرستان و ثروتمندان‪ ،‬بلکه هنر و صداقت و‬ ‫تعهد خود آنان بوده است که مردم آنان را برگزیدهاند‪.‬‬ ‫ً‬ ‫مخالفت روحانیون با بعضی از مظاهر تمدن در گذشته صرفا به جهت ترس از نفوذ اجانب بوده است‪.‬احساس‬ ‫ً‬ ‫خطر از گسترش فرهنگ اجنبی‪ ،‬خصوصا فرهنگ مبتذل غرب موجب شده بود که آنان با اختراعات و پدیدهها‬ ‫برخورد احتیاط آمیز کنند‪.‬علمای راستین از بس که دروغ و فریب از جهانخواران دیده بودند‪ ،‬به هیچ چیزی‬ ‫اطمینان نمیکردند و ابزاری از قبیل رادیو و تلویزیون در نزدشان مقدمه ورود استعمار بود‪ ،‬لذا گاهی حکم به‬ ‫منع استفاده از آنها را میدادند‪.‬آیا رادیو و تلویزیون در کشورهایی چون ایران وسایلی نبودند تا فرهنگ غرب را‬ ‫به ارمغان آورند؟ و آیا رژیم گذشته از رادیو و تلویزیون برای بیاعتبار کردن عقاید مذهبی و نادیده گرفتن آداب و‬ ‫رسوم ملی استفاده نمینمود؟ به هر حال خصوصیات بزرگی چون قناعت و شجاعت و صبر و زهد و طلب علم و‬ ‫عدم وابستگی به قدرتها و مهمتر از همه احساس مسئولیت در برابر تودهها‪ ،‬روحانیت را زنده و پایدار و محبوب‬ ‫ساخته است و چه عزتی بالتر از اینکه روحانیت با کمی امکانات‪ ،‬تفکر اسالم ناب را بر سرزمین افکار و اندیشه‬ ‫مسلمانان جاری ساخته است و نهال مقدس فقاهت در گلستان حیات و معنویت هزاران محقق به شکوفه نشسته‬ ‫است‪.‬راستی اگر کسی فکر کند که استعمار‪ ،‬روحانیت را با این همه مجد و عظمت و نفوذ تعقیب نکرده و‬ ‫نمیکند‪ ،‬سادهاندیشی نیست؟‬ ‫مسئله کتاب آیات شیطانی «‪ »۷‬کاری حساب شده برای زدن ریشه دین و دینداری و در راس آن اسالم و روحانیت‬ ‫ً‬ ‫است‪.‬یقینا اگر جهانخواران میتوانستند‪ ،‬ریشه و نام روحانیت را میسوختند ولی خداوند همواره حافظ و‬ ‫نگهبان این مشعل مقدس بوده است و ان شاء الله از این پس نیز خواهد بود‪ ،‬به شرط آنکه حیله و مکر و فریب‬ ‫جهانخواران را بشناسیم‪.‬البته بدان معنا نیست که ما از همه روحانیون دفاع کنیم‪ ،‬چرا که روحانیون وابسته و‬ ‫مقدس نما و تحجرگرا هم کم نبودند و نیستند‪.‬در حوزههای علمیه هستند افرادی که علیه انقالب و اسالم ناب‬ ‫محمدی فعالیت دارند‪.‬امروز عدهای با ژست مقدس مآبی چنان تیشه به ریشه دین و انقالب و نظام میزنند که‬ ‫گویی وظیفهای غیر از این ندارند‪.‬خطر تحجرگرایان و مقدس نمایان احمق در حوزههای علمیه کم نیست‪.‬‬ ‫طالب عزیز لحظهای از فکر این مارهای خوش خط و خال کوتاهی نکنند‪ ،‬اینها ّ‬ ‫مرو ج اسالم امریکاییاند و‬ ‫دشمن رسول الله‪.‬آیا در مقابل این افعیها نباید اتحاد طالب عزیز حفظ شود؟‬ ‫‪28‬‬ ‫استکبار وقتی که از نابودی مطلق روحانیت و حوزهها مایوس شد‪ ،‬دو راه برای ضربه زدن انتخاب نمود؛ یکی راه‬ ‫ارعاب و زور و دیگری راه خدعه و نفوذ در قرن معاصر‪.‬وقتی حربه ارعاب و تهدید چندان کارگر نشد‪ ،‬راههای‬ ‫نفوذ تقویت گردید‪.‬اولین و مهمترین حرکت‪ ،‬القای شعار جدایی دین از سیاست است که متاسفانه این حربه در‬ ‫حوزه و روحانیت تا اندازهای کارگر شده است تا جایی که دخالت در سیاست دون شان فقیه و ورود در معرکه‬ ‫ً‬ ‫سیاسیون تهمت وابستگی به اجانب را به همراه میآورد؛ یقینا روحانیون مجاهد از نفوذ بیشتر زخم برداشتهاند‪.‬‬ ‫گمان نکنید که تهمت وابستگی و افترای بیدینی را تنها اغیار به روحانیت زده است‪ ،‬هرگز؛ ضربات روحانیت‬ ‫ناآگاه و آگاه وابسته‪ ،‬به مراتب کاریتر از اغیار بوده و هست‪.‬‬ ‫در شروع مبارزات اسالمی اگر میخواستی بگویی شاه خائن است‪ ،‬بالفاصله جواب میشنیدی که شاه شیعه‬ ‫است! عدهای مقدس نمای واپسگرا همه چیز را حرام میدانستند و هیچ کس قدرت این را نداشت که در مقابل‬ ‫آنها قد علم کند‪.‬خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است هرگز از فشارها و سختیهای دیگران‬ ‫نخورده است‪.‬وقتی شعار جدایی دین از سیاست جا افتاد و فقاهت در منطق ناآگاهان غرق شدن در احکام‬ ‫ً‬ ‫فردی و عبادی شد و قهرا فقیه هم مجاز نبود که از این دایره و حصار بیرون رود و در سیاست [و] حکومت دخالت‬ ‫نماید‪ ،‬حماقت روحانی در معاشرت با مردم فضیلت شد‪.‬‬ ‫به زعم بعض افراد‪ ،‬روحانیت زمانی قابل احترام و تکریم بود که حماقت از سراپای وجودش ببارد و ّال عالم ّ‬ ‫سیاس‬ ‫و روحانی کاردان و زیرک‪ ،‬کاسهای زیر نیم کاسه داشت‪.‬و این از مسائل رایج حوزهها بود که هر کس کج راه‬ ‫میرفت متدینتر بود‪.‬یاد گرفتن زبان خارجی‪ ،‬کفر و فلسفه و عرفان‪ ،‬گناه و شرک بشمار میرفت‪.‬در مدرسه‬ ‫فیضیه فرزند خردسالم‪ ،‬مرحوم مصطفی از کوزهای آب نوشید‪ ،‬کوزه را آب کشیدند‪ ،‬چرا که من فلسفه میگفتم‪.‬‬ ‫تردیدی ندارم اگر همین روند ادامه مییافت‪ ،‬وضع روحانیت و حوزهها‪ ،‬وضع کلیساهای قرون وسطی میشد‬ ‫که خداوند بر مسلمین و روحانیت منت نهاد و کیان و مجد واقعی حوزهها را حفظ نمود‪.‬‬ ‫علمای دین باور در همین حوزهها تربیت شدند و صفوف خویش را از دیگران جدا کردند‪.‬قیام بزرگ اسالمیمان‬ ‫نشات گرفته از همین بارقه است‪.‬البته هنوز حوزهها به هر دو تفکر آمیختهاند و باید مراقب بود که تفکر جدایی‬ ‫دین از سیاست از لیههای تفکر اهل جمود به طالب جوان سرایت نکند و یکی از مسائلی که باید برای طالب‬ ‫جوان ترسیم شود‪ ،‬همین قضیه است که چگونه در دوران وانفسای نفوذ مقدسین نافهم و سادهلوحان بیسواد‪،‬‬ ‫عدهای کمر همت بستهاند و برای نجات اسالم و حوزه و روحانیت از جان و آبرو سرمایه گذاشتهاند‪.‬اوضاع مثل‬ ‫امروز نبود‪ ،‬هر کس صد در صد معتقد به مبارزه نبود زیر فشارها و تهدیدهای مقدسنماها از میدان به در‬ ‫میرفت؛ ترویج تفکر «شاه سایه خداست» و یا با گوشت و پوست نمیتوان در مقابل توپ و تانک ایستاد و اینکه‬ ‫ما مکلف به جهاد و مبارزه نیستیم و یا جواب خون مقتولین را چه کسی میدهد و از همه شکنندهتر‪ ،‬شعار‬ ‫گمراهکننده حکومت قبل از ظهور امام زمان‪ -‬علیه السالم‪ -‬باطل است و هزاران «إن قلت» دیگر‪ ،‬مشکالت‬ ‫بزرگ و جانفرسایی بودند که نمیشد با نصیحت و مبارزه منفی و تبلیغات جلوی آنها را گرفت؛ تنها راه حل‪،‬‬ ‫مبارزه و ایثار خون بود که خداوند وسیلهاش را آماده نمود‪.‬علما و روحانیت متعهد سینه را برای مقابله با هر تیر‬ ‫زهرآگینی که به طرف اسالم شلیک میشد آماده نمودند و به مسلخ عشق آمدند‪.‬‬ ‫‪29‬‬ ‫اولین و مهمترین فصل خونین مبارزه در عاشورای ‪ 15‬خرداد رقم خورد‪.‬در ‪ 15‬خرداد ‪ 42‬مقابله با گلوله تفنگ‬ ‫و مسلسل شاه نبود که اگر تنها این بود مقابله را آسان مینمود‪.‬بلکه عالوه بر آن از داخل جبهه خودی گلوله‬ ‫حیله و مقدس مآبی و تحجر بود؛ گلوله زخم زبان و نفاق و دورویی بود که هزار بار بیشتر از باروت و سرب‪ ،‬جگر‬ ‫و جان را میسوخت و میدرید‪.‬در آن زمان روزی نبود که حادثهای نباشد‪ ،‬ایادی پنهان و آشکار امریکا و شاه به‬ ‫شایعات و تهمتها متوسل شدند حتی نسبت تارک الصاله و کمونیست و عامل انگلیس به افرادی که هدایت‬ ‫ً‬ ‫مبارزه را به عهده داشتند میدادند‪.‬واقعا روحانیت اصیل در تنهایی و اسارت خون میگریست که چگونه امریکا‬ ‫و نوکرش پهلوی میخواهند ریشه دیانت و اسالم را برکنند و عدهای روحانی مقدس نمای ناآگاه یا بازی خورده‬ ‫و عدهای وابسته که چهرهشان بعد از پیروزی روشن گشت‪ ،‬مسیر این خیانت بزرگ را هموار مینمودند‪.‬‬ ‫آن قدر که اسالم از این مقدسین روحانی نما ضربه خورده است‪ ،‬از هیچ قشر دیگر نخورده است و نمونه بارز آن‬ ‫مظلومیت و غربت امیر المومنین‪ -‬علیه السالم‪ -‬که در تاریخ روشن است‪.‬بگذارم و بگذرم و ذائقهها را بیش از‬ ‫این تلخ نکنم‪.‬ولی طالب جوان باید بدانند که پرونده تفکر این گروه همچنان باز است و شیوه مقدس مآبی و‬ ‫دین فروشی عوض شده است‪.‬شکست خوردگان دیروز‪ ،‬سیاست بازان امروز شدهاند‪.‬آنها که به خود اجازه ورود‬ ‫در امور سیاست را نمیدادند‪ ،‬پشتیبان کسانی شدند که تا براندازی نظام و کودتا جلو رفته بودند‪.‬غائله قم و‬ ‫تبریز «‪ »۸‬با هماهنگی چپیها و سلطنت طلبان و تجزیه طلبان کردستان تنها یک نمونه است که میتوانیم ابراز‬ ‫کنیم که در آن حادثه ناکام شدند ولی دست برنداشتند و از کودتای نوژه «‪ »۹‬سر در آوردند‪ ،‬باز خدا رسوایشان‬ ‫ساخت‪.‬دستهای دیگر از روحانینماهایی که قبل از انقالب دین را از سیاست جدا میدانستند و سر به آستانه‬ ‫دربار میساییدند‪ ،‬یکمرتبه متدین شده و به روحانیون عزیز و شریفی که برای اسالم آن همه زجر و آوارگی و‬ ‫زندان و تبعید کشیدند تهمت وهابیت و بدتر از وهابیت زدند‪.‬دیروز مقدسنماهای بیشعور میگفتند دین از‬ ‫سیاست جداست و مبارزه با شاه حرام است‪ ،‬امروز میگویند مسئولین نظام کمونیست شدهاند! تا دیروز مشروب‬ ‫فروشی و فساد و فحشا و فسق و حکومت ظالمان برای ظهور امام زمان‪ -‬ارواحنا فداه‪ -‬را مفید و راهگشا‬ ‫میدانستند‪ ،‬امروز از اینکه در گوشهای خالف شرعی که هرگز خواست مسئولین نیست رخ میدهد‪ ،‬فریاد «وا‬ ‫اسالما» سر میدهند! دیروز «حجتیهای» ها «‪ »۱۰‬مبارزه را حرام کرده بودند و در بحبوحه مبارزات تمام تالش‬ ‫خود را نمودند تا اعتصاب چراغانی نیمه شعبان را به نفع شاه بشکنند‪ ،‬امروز انقالبیتر از انقالبیون شدهاند!‬ ‫«ولیتی» های دیروز که در سکوت و تحجر خود آبروی اسالم و مسلمین را ریختهاند‪ ،‬و در عمل پشت پیامبر و‬ ‫اهل بیت عصمت و طهارت را شکستهاند و عنوان ولیت برایشان جز تکسب و تعیش نبوده است‪ ،‬امروز خود را‬ ‫بانی و وارث ولیت نموده و حسرت ولیت دوران شاه را میخورند! راستی اتهام امریکایی و روسی و التقاطی‪،‬‬ ‫اتهام حالل کردن حرامها و حرام کردن حاللها‪ ،‬اتهام کشتن زنان آبستن و ِح ّلیت قمار و موسیقی از چه کسانی‬ ‫صادر میشود؟ از آدمهای ل مذهب یا از مقدسنماهای متحجر و بیشعور؟! فریاد تحریم نبرد با دشمنان خدا و‬ ‫به سخره گرفتن فرهنگ شهادت و شهیدان و اظهار طعنها و کنایهها نسبت به مشروعیت نظام کار کیست؟ کار‬ ‫عوام یا خواص؟ خواص از چه گروهی؟ از به ظاهر معممین یا غیر آن؟ بگذریم که حرف بسیار است‪.‬همه اینها‬ ‫نتیجه نفوذ بیگانگان در جایگاه و در فرهنگ حوزههاست‪ ،‬و برخورد واقعی هم با این خطرات بسیار مشکل و‬ ‫پیچیده است‪.‬‬ ‫‪30‬‬ ‫از یک طرف وظیفه تبیین حقایق و واقعیات و اجرای حق و عدالت در حد توان و از طرف دیگر مراقبت از نیفتادن‬ ‫سوژهای به دست دشمنان کار آسانی نیست‪.‬‬ ‫با اینکه در کشور ما در اجرای عدالت بین روحانی و غیر آن امتیازی نیست‪ ،‬ولی وقتی با متخلفی از روحانیت‬ ‫ً‬ ‫خوش سابقه یا بدسابقه برخورد شرعی و قانونی و جدی میشود‪ ،‬فورا باندها فریاد میزنند که چه نشستهاید‪،‬‬ ‫ً‬ ‫جمهوری اسالمی میخواهد آبروی روحانیت را ببرد‪.‬اگر احیانا کسی مستحق عفو بوده و بخشیده شود‪ ،‬تبلیغ‬ ‫میکنند که نظام به روحانیت امتیاز بیجا میدهد‪.‬‬ ‫مردم عزیز ایران باید مواظب باشند که دشمنان از برخورد قاطع نظام با متخلفین از به اصطالح روحانیون سوء‬ ‫استفاده نکنند و با موجآفرینی و تبلیغات اذهان را نسبت به روحانیون متعهد بدبین ننمایند و این را دلیل عدالت‬ ‫ً‬ ‫نظام بدانند که امتیازی برای هیچ کس قائل نیست و خدا میداند که شخصا برای خود ذرهای مصونیت و حق و‬ ‫امتیاز قائل نیستم‪.‬اگر تخلفی از من هم سر زند مهیای مواخذهام‪.‬حال بحث این است که برای جلوگیری از‬ ‫تکرار آن حوادث تلخ و رسیدن به اطمینان از قطع نفوذ بیگانگان در حوزهها چه باید کرد؟ گر چه کار مشکل‬ ‫است ولی چاره چیست باید فکری کرد‪.‬اولین وظیفه شرعی و الهی آن است که اتحاد و یکپارچگی طالب و‬ ‫روحانیت انقالبی حفظ شود وگرنه شب تاریک در پیش است و بیم موج و گردابی چنین هایل‪.‬‬ ‫امروز هیچ دلیل شرعی و عقلی وجود ندارد که اختالف سلیقهها و برداشتها و حتی ضعف مدیریتها دلیل به هم‬ ‫خوردن الفت و وحدت طالب و علمای متعهد گردد‪.‬ممکن است هر کس در فضای ذهن و ایدههای خود نسبت‬ ‫به عملکردها و مدیریتها و سلیقههای دیگران و مسئولین انتقادی داشته باشد‪ ،‬ولی لحن و تعابیر نباید افکار‬ ‫جامعه و آیندگان را از مسیر شناخت دشمنان واقعی و ابرقدرتها که همه مشکالت و نارساییها از آنان سرچشمه‬ ‫گرفته است‪ ،‬به طرف مسائل فرعی منحرف کند و خدای ناکرده همه ضعفها و مشکالت به حساب مدیریت و‬ ‫ً‬ ‫مسئولین گذاشته شود و از آن تفسیر انحصارطلبی گردد؛ که این عمل کامال غیر منصفانه است و اعتبار‬ ‫مسئولین نظام را از بین میبرد و زمینه را برای ورود بیتفاوتها و بیدردها به صحنه انقالب آماده میکند‪.‬‬ ‫من امروز بر این عقیدهام که مقتدرترین افراد در مصاف با آن همه توطئهها و خصومتها و جنگافروزیهایی که در‬ ‫جهان علیه انقالب اسالمی است‪ ،‬معلوم نبود موفقیت بیشتری از افراد موجود به دست میآوردند‪.‬در یک تحلیل‬ ‫ً‬ ‫منصفانه از حوادث انقالب خصوصا از حوادث ده سال پس از پیروزی باید عرض کنم که انقالب اسالمی ایران‬ ‫در اکثر اهداف و زمینهها موفق بوده است و به یاری خداوند بزرگ در هیچ زمینهای مغلوب و شکست خورده‬ ‫نیستیم‪ ،‬حتی در جنگ پیروزی از آن ملت ما گردید و دشمنان در تحمیل آن همه خسارات چیزی به دست‬ ‫نیاوردند‪.‬‬ ‫البته اگر همه علل و اسباب را در اختیار داشتیم در جنگ به اهداف بلندتر و بالتری مینگریستیم و میرسیدیم‬ ‫ولی این بدان معنا نیست که در هدف اساسی خود که همان دفع تجاوز و اثبات صالبت اسالم بود مغلوب خصم‬ ‫شدهایم‪.‬هر روز ما در جنگ برکتی داشتهایم که در همه صحنهها از آن بهره جستهایم‪.‬ما انقالبمان را در جنگ‬ ‫به جهان صادر نمودهایم‪ ،‬ما مظلومیت خویش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت نمودهایم‪ ،‬ما در جنگ‪ ،‬پرده از‬ ‫‪31‬‬ ‫چهره تزویر جهانخواران کنار زدیم‪ ،‬ما در جنگ‪ ،‬دوستان و دشمنانمان را شناختهایم‪ ،‬ما در جنگ به این نتیجه‬ ‫رسیدهایم که باید روی پای خودمان بایستیم‪ ،‬ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شکستیم‪ ،‬ما در‬ ‫جنگ ریشههای انقالب پر بار اسالمیمان را محکم کردیم‪ ،‬ما در جنگ حس برادری و وطن دوستی را در نهاد‬ ‫ً‬ ‫یکایک مردمان بارور کردیم‪ ،‬ما در جنگ به مردم جهان و خصوصا مردم منطقه نشان دادیم که علیه تمامی قدرتها‬ ‫و ابرقدرتها سالیان سال میتوان مبارزه کرد‪ ،‬جنگ ما کمک به افغانستان را به دنبال داشت‪ ،‬جنگ ما فتح‬ ‫فلسطین را به دنبال خواهد داشت‪ ،‬جنگ ما موجب شد که تمامی سردمداران نظامهای فاسد در مقابل اسالم‬ ‫احساس ذلت کنند‪ ،‬جنگ ما بیداری پاکستان و هندوستان را به دنبال داشت‪ ،‬تنها در جنگ بود که صنایع‬ ‫نظامی ما از رشد آن چنانی برخوردار شد و از همه اینها مهمتر استمرار روح اسالم انقالبی در پرتو جنگ تحقق‬ ‫یافت همه اینها از برکت خونهای پاک شهدای عزیز هشت سال نبرد بود‪ ،‬همه اینها از تالش مادران و پدران و‬ ‫مردم عزیز ایران در ده سال مبارزه با امریکا و غرب و شوروی و شرق نشات گرفت‪.‬جنگ ما جنگ حق و باطل‬ ‫بود و تمام شدنی نیست‪ ،‬جنگ ما جنگ فقر و غنا بود‪ ،‬جنگ ما جنگ ایمان و رذالت بود و این جنگ از آدم تا‬ ‫ختم زندگی وجود دارد‪.‬چه کوتهنظرند آنهایی که خیال میکنند چون ما در جبهه به آرمان نهایی نرسیدهایم‪،‬‬ ‫پس شهادت و رشادت و ایثار و از خودگذشتگی و صالبت بیفایده است! در حالی که صدای اسالمخواهی آفریقا‬ ‫از جنگ هشت ساله ماست‪ ،‬عالقه به اسالمشناسی مردم در امریکا و اروپا و آسیا و آفریقا یعنی در کل جهان از‬ ‫جنگ هشت ساله ماست‪.‬‬ ‫من در اینجا از مادران و پدران و خواهران و برادران و همسران و فرزندان شهدا و جانبازان به خاطر تحلیلهای‬ ‫ً‬ ‫غلط این روزها رسما معذرت میخواهم و از خداوند میخواهم مرا در کنار شهدای جنگ تحمیلی بپذیرد‪.‬ما در‬ ‫جنگ برای یک لحظه هم نادم و پشیمان از عملکرد خود نیستیم‪.‬راستی مگر فراموش کردهایم که ما برای ادای‬ ‫تکلیف جنگیدهایم و نتیجه فرع آن بوده است‪.‬ملت ما تا آن روز که احساس کرد که توان و تکلیف جنگ دارد به‬ ‫وظیفه خود عمل نمود‪.‬و خوشا به حال آنان که تا لحظه آخر هم تردید ننمودند‪ ،‬آن ساعتی هم که مصلحت بقای‬ ‫انقالب را در قبول قطعنامه دید و گردن نهاد‪ ،‬باز به وظیفه خود عمل کرده است‪ ،‬آیا از اینکه به وظیفه خود عمل‬ ‫کرده است نگران باشد؟ نباید برای رضایت چند لیبرال خود فروخته در اظهار نظرها و ابراز عقیدهها به گونهای‬ ‫غلط عمل کنیم که حزب الله عزیز احساس کند جمهوری اسالمی دارد از مواضع اصولیاش عدول میکند‪.‬‬ ‫تحلیل این مطلب که جمهوری اسالمی ایران چیزی به دست نیاورده و یا ناموفق بوده است‪ ،‬آیا جز به سستی‬ ‫نظام و سلب اعتماد مردم منجر نمیشود؟! تاخیر در رسیدن به همه اهداف دلیل نمیشود که ما از اصول خود‬ ‫عدول کنیم‪.‬همه ما مامور به ادای تکلیف و وظیفهایم نه مامور به نتیجه‪.‬اگر همه انبیا و معصومین‪ -‬علیهم‬ ‫السالم‪ -‬در زمان و مکان خود مکلف به نتیجه بودند‪ ،‬هرگز نمیبایست از فضای بیشتر از توانایی عمل خود فراتر‬ ‫بروند و سخن بگویند و از اهداف کلی و بلند مدتی که هرگز در حیات ظاهری آنان جامه عمل نپوشیده است‬ ‫ذکری به میان آورند‪.‬در حالی که به لطف خداوند بزرگ‪ ،‬ملت ما توانسته است در اکثر زمینههایی که شعار داده‬ ‫است به موفقیت نایل شود‪.‬ما شعار سرنگونی رژیم شاه را در عمل نظاره کردهایم‪ ،‬ما شعار آزادی و استقالل را به‬ ‫عمل خود زینت بخشیدهایم‪ ،‬ما شعار «مرگ بر امریکا» را در عمل جوانان پر شور و قهرمان و مسلمان در تسخیر‬ ‫‪32‬‬ ‫لنه فساد و جاسوسی امریکا تماشا کردهایم‪ ،‬ما همه شعارهایمان را با عمل محک زدهایم‪.‬البته معترفیم که در‬ ‫مسیر عمل‪ ،‬موانع زیادی به وجود آمده است که مجبور شدهایم روشها و تاکتیکها را عوض نماییم‪.‬‬ ‫ما چرا خودمان و ملت و مسئولین کشورمان را دست کم بگیریم و همه عقل و تدبیر امور را در تفکر دیگران خالصه‬ ‫کنیم؟‬ ‫من به طالب عزیز هشدار میدهم که عالوه بر اینکه باید مواظب القائات روحانینماها و مقدس مآبها باشند‪ ،‬از‬ ‫تجربه تلخ روی کار آمدن انقالبینماها و به ظاهر عقالی قوم که هرگز با اصول و اهداف روحانیت آشتی نکردهاند‬ ‫عبرت بگیرند که مبادا گذشته تفکر و خیانت آنان فراموش و دلسوزیهای بیمورد و سادهاندیشیها سبب مراجعت‬ ‫آنان به پستهای کلیدی و سرنوشتساز نظام شود‪.‬‬ ‫من امروز بعد از ده سال از پیروزی انقالب اسالمی همچون گذشته اعتراف میکنم که بعض تصمیمات اول‬ ‫انقالب در سپردن پستها و امور مهمه کشور به گروهی که عقیده خالص و واقعی به اسالم ناب محمدی‬ ‫ً‬ ‫نداشتهاند‪ ،‬اشتباهی بوده است که تلخی آثار آن به راحتی از میان نمیرود‪ ،‬گر چه در آن موقع هم من شخصا‬ ‫مایل به روی کار آمدن آنان نبودم ولی با صالحدید و تایید دوستان قبول نمودم و اآلن هم سخت معتقدم که آنان‬ ‫به چیزی کمتر از انحراف انقالب از تمامی اصولش و هر حرکت به سوی امریکای جهانخوار قناعت نمیکنند‪،‬‬ ‫در حالی که در کارهای دیگر نیز جز حرف و ادعا هنری ندارند‪.‬امروز هیچ تاسفی نمیخوریم که آنان در کنار ما‬ ‫نیستند چرا که از اول هم نبودهاند‪.‬انقالب به هیچ گروهی بدهکاری ندارد و ما هنوز هم چوب اعتمادهای فراوان‬ ‫خود را به گروهها و لیبرالها میخوریم‪ ،‬آغوش کشور و انقالب همیشه برای پذیرفتن همه کسانی که قصد خدمت‬ ‫و آهنگ مراجعت داشته و دارند گشوده است ولی نه به قیمت طلبکاری آنان از همه اصول‪ ،‬که چرا مرگ بر امریکا‬ ‫گفتید! چرا جنگ کردید! چرا نسبت به منافقین و ضد انقالبیون حکم خدا را جاری میکنید؟ چرا شعار نه شرقی‬ ‫و نه غربی دادهاید؟ چرا لنه جاسوسی را اشغال کردهایم و صدها چرای دیگر‪.‬و نکته مهم در این رابطه اینکه‬ ‫نباید تحت تاثیر ترحمهای بیجا و بیمورد نسبت به دشمنان خدا و مخالفین و متخلفین نظام‪ ،‬به گونهای تبلیغ‬ ‫کنیم که احکام خدا و حدود الهی زیر سئوال بروند‪.‬من بعض از این موارد را نه تنها به سود کشور نمیدانم که‬ ‫معتقدم دشمنان از آن بهره میبرند‪ ،‬من به آنهایی که دستشان به رادیو‪ -‬تلویزیون و مطبوعات میرسد و چه بسا‬ ‫ً‬ ‫حرفهای دیگران را میزنند صریحا اعالم میکنم‪ :‬تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت به دست لیبرالها‬ ‫بیفتد‪ ،‬تا من هستم نخواهم گذاشت منافقین اسالم این مردم بیپناه را از بین ببرند‪ ،‬تا من هستم از اصول نه‬ ‫شرقی و نه غربی عدول نخواهم کرد‪ ،‬تا من هستم دست ایادی امریکا و شوروی را در تمام زمینهها کوتاه میکنم‬ ‫و اطمینان کامل دارم که تمامی مردم در اصول همچون گذشته پشتیبان نظام و انقالب اسالمی خود هستند که‬ ‫عالوه بر دهها و صدها صحنه اعالم حضور و آمادگی خود امسال نیز در راهپیمایی ‪ 22‬بهمن حقیقت آمادگی‬ ‫ً‬ ‫کامل خویش را به جهانیان نشان دادند و واقعا دشمنان انقالب را شگفت زده کردند که تا کجا حاضر به‬ ‫فداکاریاند‪.‬من در اینجا خود را شرمنده و کوچکتر از آن میدانم که زبان به وصف و تقدیر از آنان بگشایم‪.‬‬ ‫خداوند پاداش عظیم این همه اخالص و رشد و بندگی را خواهد داد ولی به آنان که ناآگاهانه مردم شریف و عزیز‬ ‫ما را متهم به رویگردانی از اصول و انقالب و روحانیت میکنند سفارش و نصیحت میکنم که در گفتار و کلمات‬ ‫‪33‬‬ ‫و نوشتهها با دقت و مطالعه عمل کنند و برداشتها و تصورات نابجای خود را به حساب انقالب و مردم نگذارند‪.‬‬ ‫مسئله دیگر اینکه امروز مقابله و تجزیه روحانیت انقالبی به سود کیست؟ دشمنان از دیرباز برای اختالف افکنی‬ ‫میان روحانیون آماده شدهاند‪.‬غفلت از آن‪ ،‬همه چیز را بر باد میدهد‪.‬حال اختالف به هر شکلی باشد‪ ،‬بدبینی‬ ‫شدید نسبت به مسئولین بال باشد یا مرزبندی فقه سنتی و پویا و امثال آن‪.‬اگر طالب و مدرسین حوزه علمیه با‬ ‫یکدیگر هماهنگ نباشند‪ ،‬نمیتوان پیشبینی نمود که موفقیت از آن کیست و اگر بر فرض محال حاکمیت‬ ‫فکری از آن روحانینماها و متحجرین گردد روحانیت انقالبی جواب خدا و مردم را چه میدهد‪.‬‬ ‫ان شاء الله در بین جامعه مدرسین و طالب انقالبی اختالفی نیست‪ ،‬اگر باشد بر سر چیست؟ بر سر اصول یا بر‬ ‫سر سلیقهها؟ آیا مدرسین محترم که ستون محکم انقالب در حوزههای علمیه بودهاند‪ -‬نعوذ بالله‪ -‬به اسالم و‬ ‫انقالب و مردم پشت کردهاند؟ مگر همانها نبودند که در کوران مبارزه حکم به غیر قانونی بودن سلطنت دادند؟‬ ‫مگر همانها نبودند که وقتی یک روحانی به ظاهر در منصب مرجعیت از اسالم و انقالب فاصله گرفت‪ ،‬او را به‬ ‫مردم معرفی کردند؟ آیا مدرسین عزیز از جبهه و رزمندگان پشتیبانی ننمودند؟ اگر خدای ناکرده اینها شکسته‬ ‫شوند چه نیرویی جای آنان را خواهد گرفت؟ و آیا ایادی استکبار‪ ،‬روحانینماهایی را که تا حد مرجعیت تقویت‬ ‫نموده است‪ ،‬فرد دیگری را بر حوزهها حاکم نمیکنند؟ و یا آنها که در توفان پانزده سال مبارزه قبل از انقالب و‬ ‫ده سال حوادث کمرشکن بعد از انقالب نه غصه مبارزه و نه غم جنگ و اداره کشور را خوردهاند و نه از شهادت‬ ‫عزیزان متاثر شدهاند و با خیالی راحت و آسوده به درس و مباحثه سرگرم بودهاند میتوانند در آینده پشتوانه‬ ‫انقالب اسالمی باشند؟ راستی شکست هر جناحی از علما و طالب انقالبی و روحانیون و روحانیت مبارز و جامعه‬ ‫ً‬ ‫مدرسین‪ ،‬پیروزی چه جناحی و چه جریانی را تضمین میکند؟ جناحی که پیروز شود یقینا روحانیت نیست و‬ ‫ً‬ ‫اگر آن جناح الزاما به روحانیت رو آورد‪ ،‬راستی به سراغ کدام قشر و تفکر از روحانیت میرود؟ خالصه اختالف‬ ‫به هر شکلی کوبنده است‪.‬وقتی نیروهای مومن به انقالب حتی به اسم فقه سنتی و فقه پویا به مرز جبههبندی‬ ‫ً‬ ‫برسند‪ ،‬آغاز باز شدن راه استفاده دشمنان خواهد بود‪.‬جبههبندی نهایتا معارضه پیش میآورد‪.‬هر جناح برای‬ ‫حذف و طرد طرف مقابل خود واژه و شعاری انتخاب میکند‪ ،‬یکی متهم به طرفداری از سرمایه داری و دیگری‬ ‫متهم به التقاطی میشود که من برای حفظ اعتدال جناحها همیشه تذکرات تلخ و شیرینی دادهام‪ ،‬چرا که همه‬ ‫را فرزندان و عزیزان خود میدانم البته هیچ گاه نگران مباحثات تند طلبگی در فروع و اصول فقه نبودهام ولی‬ ‫نگران تقابل و تعارض جناحهای مومن به انقالبم که مبادا منتهی به تقویت جناح رفاه طلب بیدرد و نق بزن‬ ‫گردد‪.‬‬ ‫نتیجه میگیرم که اگر روحانیون طرفدار اسالم ناب و انقالب دیر بجنبند ابرقدرتها و نوکرانشان مسائل را به نفع‬ ‫خود خاتمه میدهند‪.‬جامعه مدرسین باید طالب عزیز انقالبی و زحمت کشیده و کتک خورده و جبهه رفته را از‬ ‫ً‬ ‫خود بدانند‪.‬حتما با آنان جلسه بگذارند و از طرحها و نظریات آنان استقبال نمایند و طالب انقالبی هم مدرسین‬ ‫عزیز طرفدار انقالب را محترم بشمارند و با دیده احترام به آنان بنگرند و در مقابل طیف بیعرضه و فرصت طلب‬ ‫و نق زن ید واحده باشند و خود را برای ایثار و شهادت در راه هدایت مردم آمادهتر کنند‪ ،‬حال جامعه و مردم‪،‬‬ ‫ً‬ ‫طالب حقیقت باشند مثل زمان ما که حقا مردم بیشتر از آنچه که ما فکر میکنیم وفادار به روحانیت بوده و‬ ‫‪34‬‬ ‫ً‬ ‫خواهند بود‪ ،‬یا نباشند مثل زمان معصومین‪ -‬علیهم السالم‪.‬اما مردم شریف ایران توجه داشته باشند که نوعا‬ ‫تبلیغاتی که علیه روحانیت انجام میپذیرد به منظور نابودی روحانیت انقالب است‪ ،‬ایادی شیطان در تنگناها و‬ ‫سختیها به سراغ مردم میروند که بگویند روحانیت مسبب مشکالت و نارساییهاست؛ آن هم کدام روحانی‪،‬‬ ‫روحانی بیدرد و بیمسئولیت نه! بلکه روحانیتی که در همه حوادث جلوتر از دیگران در معرض خطر بوده است‪.‬‬ ‫ّ‬ ‫کسی مدعی آن نیست که مردم و پابرهنهها مشکلی ندارند و همه امکانات در اختیار مردم است‪.‬مسلم آثار ده‬ ‫سال محاصره و جنگ و انقالب در همه جا ظاهر میشود و کمبودها و نیازها رخ مینماید ولی من با یقین شهادت‬ ‫میدهم که اگر افرادی غیر از روحانیت جلودار حرکت انقالب و تصمیمات بودند امروز جز ننگ و ذلت و عار در‬ ‫برابر امریکا و جهانخواران و جز عدول از همه معتقدات اسالمی و انقالبی چیزی برایمان نمانده بود‪.‬‬ ‫لزم به یادآوری است که ذکر شمهای از وقایع انقالب و روحانیت به معنای آن نیست که طالب و روحانیون عزیز‬ ‫در فردای این نوشته حرکت تند و انقالبی بنمایند بلکه هدف‪ ،‬علم و آگاهی به نکتههاست که در انتخاب مسیر‬ ‫با بصیرت حرکت کنند و خطرها و گذرها و کمینگاهها را بهتر بشناسند‪.‬اما در مورد دروس تحصیل و تحقیق‬ ‫حوزهها‪ ،‬این جانب معتقد به فقه سنتی و اجتهاد جواهری هستم و تخلف از آن را جایز نمیدانم‪.‬‬ ‫اجتهاد به همان سبک صحیح است ولی این بدان معنا نیست که فقه اسالم پویا نیست‪ ،‬زمان و مکان دو عنصر‬ ‫تعیینکننده در اجتهادند‪.‬مسئلهای که در قدیم دارای حکمی بوده است به ظاهر همان مساله در روابط حاکم‬ ‫بر سیاست و اجتماع و اقتصاد یک نظام ممکن است حکم جدیدی پیدا کند‪ ،‬بدان معنا که با شناخت دقیق‬ ‫ً‬ ‫روابط اقتصادی و اجتماعی و سیاسی همان موضوع اول که از نظر ظاهر با قدیم فرقی نکرده است‪ ،‬واقعا موضوع‬ ‫ً‬ ‫جدیدی شده است که قهرا حکم جدیدی میطلبد‪.‬مجتهد باید به مسائل زمان خود احاطه داشته باشد‪.‬برای‬ ‫مردم و جوانان و حتی عوام هم قابل قبول نیست که مرجع و مجتهدش بگوید من در مسائل سیاسی اظهار نظر‬ ‫نمیکنم‪.‬آشنایی به روش برخورد با حیلهها و تزویرهای فرهنگ حاکم بر جهان‪ ،‬داشتن بصیرت و دید اقتصادی‪،‬‬ ‫اطالع از کیفیت برخورد با اقتصاد حاکم بر جهان‪ ،‬شناخت سیاستها و حتی سیاسیون و فرمولهای دیکتهشده‬ ‫آنان و درک موقعیت و نقاط ّ‬ ‫قوت و ضعف دو قطب سرمایه داری و کمونیزم که در حقیقت استراتژی حکومت بر‬ ‫جهان را ترسیم میکنند‪ ،‬از ویژگیهای یک مجتهد جامع است‪.‬یک مجتهد باید زیرکی و هوش و فراست هدایت‬ ‫یک جامعه بزرگ اسالمی و حتی غیر اسالمی را داشته باشد و عالوه بر خلوص و تقوا و زهدی که در خور شان‬ ‫ً‬ ‫مجتهد است‪ ،‬واقعا مدیر و مدبر باشد‪.‬حکومت در نظر مجتهد واقعی فلسفه عملی تمامی فقه در تمامی زوایای‬ ‫زندگی بشریت است‪ ،‬حکومت نشان دهنده جنبه عملی فقه در برخورد با تمامی معضالت اجتماعی و سیاسی‬ ‫و نظامی و فرهنگی است‪ ،‬فقه‪ ،‬تئوری واقعی و کامل اداره انسان از گهواره تا گور است‪.‬‬ ‫هدف اساسی این است که ما چگونه میخواهیم اصول محکم فقه را در عمل فرد و جامعه پیاده کنیم و بتوانیم‬ ‫برای معضالت جواب داشته باشیم و همه ترس استکبار از همین مساله است که فقه و اجتهاد جنبه عینی و‬ ‫عملی پیدا کند و قدرت برخورد در مسلمانان به وجود آورد‪.‬راستی به چه علت است که در پی اعالم حکم شرعی‬ ‫و اسالمی مورد اتفاق همه علما در مورد یک مزدور بیگانه «‪ »۱۱‬این قدر جهانخواران برافروخته شدند و سران‬ ‫کفر و بازار مشترک و امثال آنان به تکاپو و تالش مذبوحانه افتادهاند؟ غیر از این نیست که سران استکبار از قدرت‬ ‫‪35‬‬ ‫برخورد عملی مسلمانان در شناخت و مبارزه با توطئههای شوم آنان به هراس افتادهاند و اسالم امروز مسلمانان‬ ‫را یک مکتب بالنده و متحرک و پر حماسه میدانند و از اینکه فضای شرارت آنان محدود شده است و مزدبگیران‬ ‫ً‬ ‫آنان چون گذشته با اطمینان نمیتوانند علیه مقدسات قلمفرسایی کنند مضطرب شدهاند‪.‬من قبال نیز گفتهام‬ ‫همه توطئههای جهانخواران علیه ما از جنگ تحمیلی گرفته تا حصر اقتصادی و غیره برای این بوده است که ما‬ ‫ً‬ ‫نگوییم اسالم جوابگوی جامعه است و حتما در مسائل و اقدامات خود از آنان مجوز بگیریم‪.‬ما نباید غفلت بکنیم‪،‬‬ ‫ً‬ ‫واقعا باید به سمتی حرکت نماییم که ان شاء الله تمام رگههای وابستگی کشورمان از چنین دنیای متوحشی‬ ‫قطع شود‪.‬‬ ‫استکبار غرب شاید تصور کرده است از اینکه اسم بازار مشترک و حصر اقتصادی را به میان بیاورد ما درجا میزنیم‬ ‫و از اجرای حکم خداوند بزرگ صرف نظر مینماییم‪.‬‬ ‫خیلی جالب و شگفتانگیز است که این به ظاهر متمدنین و متفکرین وقتی یک نویسنده مزدور با نیش قلم‬ ‫زهرآگین خود احساسات بیش از یک میلیارد انسان و مسلمان را جریحهدار میکند عدهای در رابطه با آن شهید‬ ‫میشوند برایشان مهم نیست و این فاجعه عین دموکراسی و تمدن است اما وقتی بحث اجرای حکم و عدالت به‬ ‫میان میآید‪ ،‬نوحه رافت و انساندوستی سر میدهند‪.‬ما کینه دنیای غرب را با جهان اسالم و فقاهت از همین‬ ‫نکتهها به دست میآوریم‪.‬قضیه آنان قضیه دفاع از یک فرد نیست‪ ،‬قضیه حمایت از جریان ضد اسالمی و ضد‬ ‫ارزشی است که بنگاههای صهیونیستی و انگلیس و امریکا به راه انداختهاند و با حماقت و عجله خود را رو به‬ ‫روی همه جهان اسالم قرار دادهاند‪.‬البته باید ببینیم که بعض دولتها و حکومتهای اسالمی چگونه با این فاجعه‬ ‫بزرگ برخورد میکنند‪.‬اینکه دیگر مسئله عرب و عجم و فارس و ایران نیست بلکه اهانت به مقدسات مسلمانان‬ ‫از صدر اسالم تا کنون و از امروز تا همیشه تاریخ است و نتیجه نفوذ بیگانگان در فرهنگ مکتب اسالم است که‬ ‫اگر غفلت کنیم این اول ماجراست و استعمار از این مارهای خطرناک و قلم به دستان اجیر شده در آستین فراوان‬ ‫دارد‪.‬‬ ‫ضرورتی نیست که در چنین شرایطی ما به دنبال ایجاد روابط و مناسبات گسترده باشیم‪ ،‬چرا که دشمنان ممکن‬ ‫است تصور کنند که ما به وجود آنان چنان وابسته و عالقهمند شدیم که از کنار اهانت به معتقدات و مقدسات‬ ‫دینی خود ساکت و آرام میگذریم‪.‬آنان که هنوز بر این باورند و تحلیل میکنند که باید در سیاست و اصول و‬ ‫دیپلماسی خود تجدید نظر نماییم و ما خامی کردهایم و اشتباهات گذشته را نباید تکرار کنیم و معتقدند که‬ ‫ً‬ ‫شعارهای تند یا جنگ سبب بدبینی غرب و شرق نسبت به ما و نهایتا انزوای کشور شده است و اگر ما واقعگرایانه‬ ‫عمل کنیم‪ ،‬آنان با ما برخورد متقابل انسانی میکنند و احترام متقابل به ملت ما و اسالم و مسلمین میگذارند‪.‬‬ ‫این یک نمونه است که خدا میخواست پس از انتشار کتاب کفرآمیز «آیات شیطانی» در این زمان اتفاق بیفتد‬ ‫و دنیای تفرعن و استکبار و بربریت چهره واقعی خود را در دشمنی دیرینهاش با اسالم برمال سازد تا ما از‬ ‫سادهاندیشی به درآییم و همه چیز را به حساب اشتباه و سوء مدیریت و بیتجربگی نگذاریم و با تمام وجود درک‬ ‫ّ‬ ‫کنیم که مساله اشتباه ما نیست‪ ،‬بلکه تعمد جهانخواران به نابودی اسالم و مسلمین است و ال مسئله فردی‬ ‫سلمان رشدی آن قدر برایشان مهم نیست که همه صهیونیستها و استکبار پشت سر او قرار بگیرند‪.‬‬ ‫‪36‬‬ ‫روحانیون و مردم عزیز حزب الله و خانوادههای محترم شهدا حواسشان را جمع کنند که با این تحلیلها و افکار‬ ‫نادرست خون عزیزانشان پایمال نشود‪.‬ترس من این است که تحلیلگران امروز‪ ،‬ده سال دیگر بر کرسی قضاوت‬ ‫بنشینند و بگویند که باید دید فتوای اسالمی و حکم اعدام سلمان رشدی مطابق اصول و قوانین دیپلماسی‬ ‫بوده است یا خیر؟‬ ‫و نتیجهگیری کنند که چون بیان حکم خدا آثار و تبعاتی داشته است و بازار مشترک و کشورهای غربی علیه ما‬ ‫موضع گرفتهاند‪ ،‬پس باید خامی نکنیم و از کنار اهانت کنندگان به مقام مقدس پیامبر و اسالم و مکتب بگذریم!‬ ‫خالصه کالم اینکه ما باید بدون توجه به غرب حیلهگر و شرق متجاوز و فارغ از دیپلماسی حاکم بر جهان در‬ ‫ّ‬ ‫صدد تحقق فقه عملی اسالم برآییم و ال مادامی که فقه در کتابها و سینه علما مستور بماند‪ ،‬ضرری متوجه‬ ‫جهانخواران نیست و روحانیت تا در همه مسائل و مشکالت حضور فعال نداشته باشد‪ ،‬نمیتواند درک کند که‬ ‫اجتهاد مصطلح برای اداره جامعه کافی نیست‪.‬حوزهها و روحانیت باید نبض تفکر و نیاز آینده جامعه را همیشه‬ ‫در دست خود داشته باشند و همواره چند قدم جلوتر از حوادث‪ ،‬مهیای عکس العمل مناسب باشند‪.‬چه بسا‬ ‫شیوههای رایج اداره امور مردم در سالهای آینده تغییر کند و جوامع بشری برای حل مشکالت خود به مسائل‬ ‫جدید اسالم نیاز پیدا کند‪.‬علمای بزرگوار اسالم از هم اکنون باید برای این موضوع فکری کنند‪.‬‬ ‫نکته آخری که توجه به آن لزم است اینکه روحانیون و علما و طالب باید کارهای قضایی و اجرایی را برای خود‬ ‫یک امر مقدس و یک ارزش الهی بدانند و برای خود شخصیت و امتیازی قائل بشوند که در حوزه ننشستهاند‬ ‫بلکه برای اجرای حکم خدا راحتی حوزه را رها کرده و مشغول به کارهای حکومت اسالمی شدهاند‪.‬اگر طلبهای‬ ‫منصب امامت جمعه و ارشاد مردم یا قضاوت در امور مسلمین را خالی ببیند و قدرت اداره هم در او باشد و فقط‬ ‫به بهانه درس و بحث مسئولیت نپذیرد و یا دلش را فقط به هوای اجتهاد و درس خوش کند‪ ،‬در پیشگاه خداوند‬ ‫ً‬ ‫بزرگ یقینا مواخذه میشود و هرگز عذر او موجه نیست‪ ،‬ما اگر امروز به نظام خدمت نکنیم و استقبال بیسابقه‬ ‫مردم از روحانیت را نادیده بگیریم‪ ،‬هرگز فرصت و شرایط بهتر از این را نخواهیم داشت‪.‬‬ ‫امیدوارم از نصایح و تذکرات مشفقانه این پدر پیر و این خدمتگزار حقیر خود‪ ،‬دلگیر نشده باشید و در مظان‬ ‫استجابت دعا با انفاس قدسیه و با دلهای منور خود برایم دعا و طلب مغفرت نمایید‪.‬من هم از یاد و دعای خیر‬ ‫برای روحانیت اصیل و حوزههای علمی غفلت نمیکنم‬ ‫خداوندا! توان علما و روحانیت را در خدمت به دین خود افزون نما‪.‬خداوندا! حوزههای علمیه‪ ،‬این سنگرهای‬ ‫پاسداری از فقاهت و اسالم ناب را تا ابد پابرجا بدار‪.‬‬ ‫خداوندا! شهدای روحانیت و حوزهها را از نعم بیکران و رزق حضور خویش بهرهمند فرما‪.‬خداوندا! به‬ ‫جانبازانشان شفا مرحمت کن و به خانوادههای شهداشان صبر و اجر مرحمت فرما‪.‬مفقودین و اسراشان را هر‬ ‫چه زودتر به اوطانشان برگردان‪.‬خداوندا! ارزش خدمت و خدمتگزاری به دین خود و به مردم را در دل و دیدگان‬ ‫ما افزون و جاودانه نما «إنک ولی النعم»‪.‬و السالم علیکم و رحمه الله و برکاته‪.‬‬ ‫‪ 3‬اسفند ‪67‬‬ ‫‪37‬‬ ‫روح الله الموسوی الخمینی‬ ‫‪ )1‬رشته و ریسمان‬ ‫‪ )2‬ترساننده‪ ،‬بیمدهنده‪.‬‬ ‫‪ )3‬پنهان کردن‪ ،‬لیه پنهانی و درونی هر چیزی‬ ‫‪ )4‬فصلبندی‪ ،‬جدا کردن ابواب‬ ‫‪ )5‬کتابهای چهارگانه معتبر احادیث فقهی شامل‪ «:‬التهذیب»‪ «،‬الستبصار»( شیخ طوسی)‪ «،‬من ل یحضره الفقیه»( شیخ‬ ‫صدوق)‪ «،‬الکافی»( شیخ کلینی)‪.‬‬ ‫‪« )6‬مداد العلماء افضل من دماء الشهداء»‪.‬‬ ‫‪ )7‬نویسنده این کتاب‪ ،‬سلمان رشدی‪ ،‬هندی الصل مقیم انگلیس و عضو« انجمن سلطنتی قلم انگلیس» میباشد‪.‬در این کتاب‬ ‫وقیحانه به مقدسات اسالم‪ ،‬قرآن کریم و مقام شامخ پیامبر اکرم( ص) در قالب یک رمان مستهجن و ضد اخالقی اهانت شده است‪.‬‬ ‫محافل صهیونیستی‪ ،‬دولت امریکا و جهان غرب به حمایت از انتشار این کتاب برخاستند و حضرت امام خمینی با صدور فتوای‬ ‫ارتداد رشدی و وجوب قتل وی و ناشرین کتاب ضد اخالقی او‪ ،‬به مقابله با هجوم فرهنگی دشمنان اسالم برخاست و موجی از‬ ‫بیداری و مقاومت در جهان اسالم پدید آورد‪.‬‬ ‫‪ )8‬در سال ‪ ۱۳۵۸‬طرفداران حزب نوظهور« خلق مسلمان» به بهانه دفاع از آقای شریعتمداری‪ ،‬در شهر قم و تبریز دست به آشوب‬ ‫و بلوا زدند ولی با هوشیاری مردم غیور و مسلمان آذربایجان و قم این توطئه خنثی و حزب مذکور منحل و غیر قانونی اعالم گردید‬ ‫‪ )9‬در تاریخ ‪ ۱۳۵۹ /۴ /۱۹‬ماجرای کودتایی که از مدتها قبل از طریق عوامل سازمان سیاه در ایران تدارک دیده شده بود و در‬ ‫آستانه اجرای عملیات کودتا که طبق آن بیت امام خمینی و مراکز حساس نظام جمهوری اسالم بمباران و تهران به تصرف عوامل‬ ‫وابسته به بیگانه در میآمد‪ ،‬به گونهای معجزهآسا کشف و عوامل کودتا دستگیر شدند‪.‬شرح ماجرای کودتا را در کتاب« کودتای‬ ‫نوژه» از انتشارات موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی ببینید‪.‬نام این کودتا به خاطر انتخاب پایگاه هوایی« نوژه» که قبل از‬ ‫پیروزی انقالب به پایگاه« شاهرخی» در همدان معروف بود و پس از انقالب به پایگاه« ّ‬ ‫حر» تغییر نام داد و به واسطه شهادت یکی‬ ‫از افسران‪ ،‬پایگاه به نام« شهید نوژه» نامگذاری گردید‪ ،‬به عنوان اولین پایگاه تجمع و اقدام برگزیده شده بود‪.‬‬ ‫‪ )10‬اعضا و وابستگان انجمن حجتیه‪.‬‬ ‫‪ )11‬اشاره به حکم وجوب قتل سلمان رشدی مرتد و ناشرین کتاب ضد اخالقی و ضد دینی او‪.‬‬ ‫‪38‬‬ ‫‪ )5‬نامه به آقای منتظری (عدم صالحیت برای تصدی رهبری نظام جمهوری اسالمی)‪:‬‬ ‫بسم الله الرحمن الرحیم‬ ‫جناب آقای منتظری‬ ‫با دلی پر خون و قلبی شکسته چند کلمهای برایتان مینویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند‪.‬شما در‬ ‫ً‬ ‫نامه اخیرتان نوشتهاید که نظر تو را شرعا بر نظر خود مقدم میدانم؛ خدا را در نظر میگیرم و مسائلی را گوشزد‬ ‫میکنم‪.‬از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقالب اسالمی عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من‬ ‫به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین میسپارید‪ ،‬صالحیت و مشروعیت رهبری آینده نظام را از دست‬ ‫دادهاید‪.‬شما در اکثر نامهها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر‬ ‫کشور حکومت کنند‪.‬به قدری مطالبی که میگفتید دیکتهشده منافقین بود که من فایدهای برای جواب به آنها‬ ‫ً‬ ‫نمیدیدم‪.‬مثال در همین دفاعیه شما از منافقین تعداد بسیار معدودی که در جنگ مسلحانه علیه اسالم و‬ ‫انقالب محکوم به اعدام شده بودند را منافقین از دهان و قلم شما به آلف و الوف رساندند و میبینید که چه‬ ‫هاشمی قاتل‪ ،‬شما او را از همه متدینین متدینتر‬ ‫ِ‬ ‫خدمت ارزندهای به استکبار کردهاید‪.‬در مسئله مهدی‬ ‫میدانستید و با اینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتب پیغام میدادید که او را نکشید‪.‬از قضایای‬ ‫مثل قضیه مهدی هاشمی که بسیار است و من حال بازگو کردن تمامی آنها را ندارم‪.‬شما از این پس وکیل من‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫نمیباشید و به طالبی که پول برای شما میآورند بگویید به قم منزل آقای پسندیده و یا در تهران به جماران‬ ‫ً‬ ‫مراجعه کنند‪.‬بحمد الله از این پس شما مسئله مالی هم ندارید‪.‬اگر شما نظر من را شرعا مقدم بر نظر خود‬ ‫ً‬ ‫میدانید‪ -‬که مسلما منافقین صالح نمیدانند و شما مشغول به نوشتن چیزهایی میشوید که آخرتتان را خرابتر‬ ‫میکند‪ -‬با دلی شکسته و سینهای گداخته از آتش بیمهریها با اتکا به خداوند متعال به شما که حاصل عمر من‬ ‫بودید چند نصیحت میکنم دیگر خود دانید‪:‬‬ ‫‪- 1‬سعی کنید افراد بیت خود را عوض کنید تا سهم مبارک امام بر حلقوم منافقین و گروه مهدی هاشمی و‬ ‫لیبرالها نریزد‪.‬‬ ‫ً‬ ‫‪- 2‬از آنجا که ساده لوح هستید و سریعا تحریک میشوید در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید‪ ،‬شاید خدا از سر‬ ‫تقصیرات شما بگذرد‪.‬‬ ‫‪- 3‬دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هر چه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه‬ ‫دهند‪.‬‬ ‫‪- 4‬نامهها و سخنرانیهای منافقین که به وسیله شما از رسانههای گروهی به مردم میرسید؛ ضربات سنگینی بر‬ ‫اسالم و انقالب زد و موجب خیانتی بزرگ به سربازان گمنام امام زمان‪ -‬روحی له الفداء‪ -‬و خونهای پاک شهدای‬ ‫‪39‬‬ ‫اسالم و انقالب گردید؛ برای اینکه در قعر جهنم نسوزید خود اعتراف به اشتباه و گناه کنید‪ ،‬شاید خدا کمکتان‬ ‫کند‪.‬‬ ‫و الله قسم‪ ،‬من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم‪ ،‬ولی در آن وقت شما را ساده لوح میدانستم که مدیر و مدبر‬ ‫نبودید ولی شخصی بودید تحصیلکرده که مفید برای حوزههای علمیه بودید و اگر این گونه کارهاتان را ادامه‬ ‫ً‬ ‫دهید مسلما تکلیف دیگری دارم و میدانید که از تکلیف خود سرپیچی نمیکنم‪.‬و الله قسم‪ ،‬من با‬ ‫نخستوزیری بازرگان مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی میدانستم‪.‬و الله قسم‪ ،‬من رای به ریاست جمهوری‬ ‫بنی صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم‪.‬‬ ‫سر درد و رنج و با دلی شکسته و پر از غم و اندوه با مردم عزیزمان دارم‪ :‬من با خدای خود عهد کردم‬ ‫سخنی از ِ‬ ‫که از بدی افرادی که مکلف به اغماض آن نیستم هرگز چشمپوشی نکنم‪.‬من با خدای خود پیمان بستهام که‬ ‫رضای او را بر رضای مردم و دوستان مقدم دارم؛ اگر تمام جهان علیه من قیام کنند دست از حق و حقیقت‬ ‫برنمیدارم‬ ‫من کار به تاریخ و آنچه اتفاق میافتد ندارم؛ من تنها باید به وظیفه شرعی خود عمل کنم‪.‬‬ ‫من بعد از خدا با مردم خوب و شریف و نجیب پیمان بستهام که واقعیات را در موقع مناسبش با آنها در میان‬ ‫گذارم‪.‬تاریخ اسالم پر است از خیانت بزرگانش به اسالم؛ سعی کنند تحت تاثیر دروغهای دیکته شده که این‬ ‫روزها رادیوهای بیگانه آن را با شوق و شور و شعف پخش میکنند نگردند‪.‬از خدا میخواهم که به پدر پیر مردم‬ ‫عزیز ایران صبر و تحمل عطا فرماید و او را بخشیده و از این دنیا ببرد تا طعم تلخ خیانت دوستان را بیش از این‬ ‫نچشد‪.‬ما همه راضی هستیم به رضایت او؛ از خود که چیزی نداریم‪ ،‬هر چه هست اوست‪.‬و السالم‪.‬‬ ‫یکشنبه ‪68 /1 /6‬‬ ‫روح الله الموسوی الخمینی‬ ‫‪40‬‬ ‫‪ )6‬وصیتنامه سیاسی‪ -‬الهی‪:‬‬ ‫تاریخ بازبینی و اصالح ‪ 19‬آذر ‪1366‬‬ ‫تاریخ قرائت ‪ 15‬خرداد ‪1368‬‬ ‫بسم الله الرحمن الرحیم‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫ّ َْ‬ ‫ّ‬ ‫َ‬ ‫الله و عترتی اهل بیتی؛ ِفإنهما ل ْن‬ ‫قال رسول الله‪ -‬صلی الله علیه و آله و سلم‪ :‬انی تارک فیکم الثقلی ِن کتاب ِ‬ ‫َ ْ َ‬ ‫ْ‬ ‫َیف َت ِرقا َح ّتی َی ِر َدا َعلی ال َحوض‪»۱«.‬‬ ‫ّ‬ ‫ک؛ اللهم صل علی محمد و آله مظاهر جمالک و جاللک و خزائن اسرار کتاب َ‬ ‫َ‬ ‫بحان َ‬ ‫ک الذی تجلی‬ ‫ِ ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫ِ‬ ‫الحمد لله و س‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫ّ‬ ‫َ‬ ‫ْ‬ ‫حتی الم ْس َتاثر منها الذی ل َی ْ‬ ‫َ‬ ‫اسمائک ّ‬ ‫َ‬ ‫اصل الش َج ِره‬ ‫ِ‬ ‫میهم‬ ‫ل‬ ‫ِ‬ ‫ظا‬ ‫علی‬ ‫عن‬‫الل‬ ‫و‬ ‫ک؛‬‫یر‬ ‫غ‬ ‫ه‬‫م‬ ‫ل‬ ‫ع‬ ‫ِ‬ ‫جمیع‬ ‫ِ‬ ‫ب‬‫ِ‬ ‫ه‬ ‫ال ّ‬ ‫حدی‬ ‫فیه‬ ‫َ‬ ‫بیثه‪»۲«.‬‬‫الخ ِ‬ ‫و بعد‪ ،‬این جانب مناسب میدانم که شمهای کوتاه و قاصر در باب «ثقلین» تذکر دهم؛ نه از حیث مقامات غیبی‬ ‫و معنوی و عرفانی‪ ،‬که قلم مثل منی عاجز است از جسارت در مرتبهای که عرفان آن بر تمام دایره وجود‪ ،‬از ملک‬ ‫تا ملکوت اعلی و از آنجا تا لهوت «‪ »۳‬و آنچه در فهم من و تو ناید‪ ،‬سنگین و تحمل آن فوق طاقت‪ ،‬اگر نگویم‬ ‫ممتنع است؛ «‪ »۴‬و نه از آنچه بر بشریت گذشته است‪ ،‬از مهجور بودن از حقایق مقام والی «ثقل اکبر» و «ثقل‬ ‫کبیر» «‪ »۵‬که از هر چیز اکبر است جز ثقل اکبر که اکبر مطلق است؛ و نه از آنچه گذشته است بر این دو ثقل از‬ ‫دشمنان خدا و طاغوتیان بازیگر که شمارش آن برای مثل منی میسر نیست با قصور اطالع و وقت محدود؛ بلکه‬ ‫مناسب دیدم اشارهای گذرا و بسیار کوتاه از آنچه بر این دو ثقل گذشته است بنمایم‪.‬‬ ‫َ ْ‬ ‫شاید جمله َل ْن َی ْف َترقا ّ‬ ‫حتی َی ِردا َعلی ال َحوض اشاره باشد بر اینکه بعد از وجود مقدس رسول الله‪ -‬صلی الله علیه‬ ‫ِ‬ ‫و آله و سلم‪ -‬هر چه بر یکی از این دو گذشته است بر دیگری گذشته است و مهجوریت هر یک مهجوریت دیگری‬ ‫است‪ ،‬تا آن گاه که این دو مهجور بر رسول خدا در «حوض» وارد شوند‪.‬و آیا این «حوض» مقام اتصال کثرت به‬ ‫وحدت است «‪ »۶‬و اضمحالل قطرات در دریا است‪ ،‬یا چیز دیگر که به عقل و عرفان بشر راهی ندارد‪.‬و باید گفت‬ ‫آن ستمی که از طاغوتیان بر این دو ودیعه رسول اکرم‪ -‬صلی الله علیه و آله و سلم‪ -‬گذشته‪ ،‬بر امت مسلمان‬ ‫بلکه بر بشریت گذشته است که قلم از آن عاجز است‪.‬‬ ‫و ذکر این نکته لزم است که حدیث «ثقلین» متواتر «‪ »۷‬بین جمیع مسلمین است و [در] کتب اهل سنت از‬ ‫«صحاح ششگانه» «‪ »۸‬تا کتب دیگر آنان‪ ،‬با الفاظ مختلفه و موارد مکرره از پیغمبر اکرم‪ -‬صلی الله علیه و آله و‬ ‫سلم‪ -‬به طور متواتر نقل شده است‪ »۹«.‬و این حدیث شریف حجت قاطع است بر جمیع بشر بویژه مسلمانان‬ ‫مذاهب مختلف؛ و باید همه مسلمانان که حجت بر آنان تمام است جوابگوی آن باشند؛ و اگر عذری برای‬ ‫جاهالن بیخبر باشد برای علمای مذاهب نیست‪.‬‬ ‫‪41‬‬ ‫اکنون ببینیم چه گذشته است بر کتاب خدا‪ ،‬این ودیعه الهی و ما ترک پیامبر اسالم‪ -‬صلی الله علیه و آله و سلم‪-‬‬ ‫مسائل اسفانگیزی که باید برای آن خون گریه کرد‪ ،‬پس از شهادت حضرت علی (ع) شروع شد‪.‬خودخواهان و‬ ‫طاغوتیان‪ ،‬قرآن کریم را وسیلهای کردند برای حکومتهای ضد قرآنی؛ و مفسران حقیقی قرآن و آشنایان به حقایق‬ ‫ّ‬ ‫را که سراسر قرآن را از پیامبر اکرم‪ -‬صلی الله علیه و آله و سلم‪ -‬دریافت کرده بودند و ندای ِإنی تارک فیکم الثقلین‬ ‫در گوششان بود با بهانههای مختلف و توطئههای از پیش تهیه شده‪ ،‬آنان را عقب زده و با قرآن‪ ،‬در حقیقت قرآن‬ ‫را‪ -‬که برای بشریت تا ورود به حوض بزرگترین دستور زندگانی مادی و معنوی بود و است‪ -‬از صحنه خارج کردند؛‬ ‫و بر حکومت عدل الهی‪ -‬که یکی از آرمانهای این کتاب مقدس بوده و هست‪ -‬خط بطالن کشیدند و انحراف از‬ ‫دین خدا و کتاب و سنت الهی را پایه گذاری کردند‪ ،‬تا کار به جایی رسید که قلم از شرح آن شرمسار است‪.‬‬ ‫و هر چه این بنیان کج به جلو آمد کجیها و انحرافها افزون شد تا آنجا که قرآن کریم را که برای رشد جهانیان و‬ ‫نقطه جمع همه مسلمانان بلکه عائله بشری‪ ،‬از مقام شامخ احدیت به کشف تام محمدی (ص) «‪ »۱۰‬تنزل کرد‬ ‫که بشریت را به آنچه باید برسند برساند و این ولیده «علم السماء» «‪ »۱۱‬را از ّ‬ ‫شر شیاطین و طاغوتها رها سازد‬ ‫و جهان را به قسط و عدل رساند و حکومت را به دست اولیاء الله‪ ،‬معصومین‪ -‬علیهم صلوات الولین و اآلخرین‪-‬‬ ‫بسپارد تا آنان به هر که صالح بشریت است بسپارند‪ -‬چنان از صحنه خارج نمودند که گویی نقشی برای هدایت‬ ‫خبیث بدتر از طاغوتیان وسیلهای‬ ‫ِ‬ ‫ندارد و کار به جایی رسید که نقش قرآن به دست حکومتهای جائر و آخوندهای‬ ‫برای اقامه جور و فساد و توجیه ستمگران و معاندان حق تعالی شد‪.‬و مع السف به دست دشمنان توطئهگر و‬ ‫دوستان جاهل‪ ،‬قرآن این کتاب سرنوشتساز‪ ،‬نقشی جز در گورستانها و مجالس مردگان نداشت و ندارد و آنکه‬ ‫باید وسیله جمع مسلمانان و بشریت و کتاب زندگی آنان باشد‪ ،‬وسیله تفرقه و اختالف گردید و یا بکلی از صحنه‬ ‫خارج شد‪ ،‬که دیدیم اگر کسی دم از حکومت اسالمی برمیآورد و از سیاست‪ ،‬که نقش بزرگ اسالم و رسول‬ ‫بزرگوار‪ -‬صلی الله علیه و آله و سلم‪ -‬و قرآن و سنت مشحون آن است‪ ،‬سخن میگفت گویی بزرگترین معصیت را‬ ‫مرتکب شده؛ و کلمه «آخوند سیاسی» موازن با آخوند بیدین شده بود و اکنون نیز هست‪.‬‬ ‫ً‬ ‫منحرف خارج از تعلیمات اسالمی‪ ،‬که خود را به دروغ به‬ ‫ِ‬ ‫و اخیرا قدرتهای شیطانی بزرگ به وسیله حکومتهای‬ ‫اسالم بستهاند‪ ،‬برای محو قرآن و تثبیت مقاصد شیطانی ابرقدرتها قرآن را با خط زیبا طبع میکنند و به اطراف‬ ‫میفرستند و با این حیله شیطانی قرآن را از صحنه خارج میکنند‪.‬ما همه دیدیم قرآنی را که محمد رضا خان‬ ‫پهلوی طبع کرد و عدهای را اغفال کرد و بعض آخوندهای بیخبر از مقاصد اسالمی هم مداح او بودند‪.‬و میبینیم‬ ‫ّ‬ ‫مذهب‬ ‫ِ‬ ‫تبلیغات‬ ‫ِ‬ ‫محال‬ ‫که ملک فهد هر سال مقدار زیادی از ثروتهای بیپایان مردم را صرف طبع قرآن کریم و‬ ‫ضد قرآنی میکند و وهابیت‪ ،‬این مذهب سراپا بیاساس و خرافاتی را ترویج میکند؛ و مردم و ملتهای غافل را‬ ‫سوق به سوی ابرقدرتها میدهد و از اسالم عزیز و قرآن کریم برای هدم اسالم و قرآن بهرهبرداری میکند‪.‬‬ ‫ما مفتخریم و ملت عزیز سر تا پا متعهد به اسالم و قرآن مفتخر است که پیرو مذهبی است که میخواهد حقایق‬ ‫قرآنی‪ ،‬که سراسر آن از وحدت بین مسلمین بلکه بشریت دم میزند‪ ،‬از مقبرهها و گورستانها نجات داده و به‬ ‫عنوان بزرگترین نسخه نجات دهنده بشر از جمیع قیودی که بر پای و دست و قلب و عقل او پیچیده است و او را‬ ‫به سوی فنا و نیستی و بردگی و بندگی طاغوتیان میکشاند نجات دهد‪.‬‬ ‫‪42‬‬ ‫و ما مفتخریم که پیرو مذهبی هستیم که رسول خدا موسس آن به امر خداوند تعالی بوده‪ ،‬و امیر المومنین علی‬ ‫بن ابی طالب‪ ،‬این بنده رها شده از تمام قیود‪ ،‬مامور رها کردن بشر از تمام اغالل و بردگیها است‪.‬‬ ‫ما مفتخریم که کتاب نهج البالغه «‪ »۱۲‬که بعد از قرآن بزرگترین دستور زندگی مادی و معنوی و بالترین کتاب‬ ‫رهاییبخش بشر است و دستورات معنوی و حکومتی آن بالترین راه نجات است‪ ،‬از امام معصوم ما است‪.‬‬ ‫ما مفتخریم که ائمه معصومین‪ ،‬از علی بن ابی طالب گرفته تا منجی بشر حضرت مهدی صاحب زمان‪ -‬علیهم‬ ‫آلف التحیات و السالم‪ -‬که به قدرت خداوند قادر‪ ،‬زنده و ناظر امور است ائمه ما هستند‪.‬‬ ‫ما مفتخریم که ادعیه حیاتبخش که او را «قرآن صاعد» «‪ »۱۳‬میخوانند از ائمه معصومین ما است‪.‬ما به‬ ‫«مناجات شعبانیه» «‪ »۱۴‬امامان و «دعای عرفات» «‪ »۱۵‬حسین بن علی‪ -‬علیهما السالم‪ -‬و «صحیفه سجادیه»‬ ‫این زبور آل محمد و «صحیفه فاطمیه» «‪ »۱۶‬که کتاب الهام شده از جانب خداوند تعالی به زهرای مرضیه است‬ ‫از ما است‪.‬‬ ‫ما مفتخریم که «باقر العلوم» «‪ »۱۷‬بالترین شخصیت تاریخ است و کسی جز خدای تعالی و رسول‪ -‬صلی الله‬ ‫علیه و آله‪ -‬و ائمه معصومین‪ -‬علیهم السالم‪ -‬مقام او را درک نکرده و نتوانند درک کرد‪ ،‬از ما است‪.‬‬ ‫و ما مفتخریم که مذهب ما «جعفری» است که فقه ما که دریای بیپایان است‪ ،‬یکی از آثار اوست‪.‬و ما مفتخریم‬ ‫به همه ائمه معصومین‪ -‬علیهم صلوات الله‪ -‬و متعهد به پیروی آنانیم‪.‬‬ ‫ما مفتخریم که ائمه معصومین ما‪ -‬صلوات الله و سالمه علیهم‪ -‬در راه تعالی دین اسالم و در راه پیاده کردن قرآن‬ ‫کریم که تشکیل حکومت عدل یکی از ابعاد آن است‪ ،‬در حبس و تبعید به سر برده و عاقبت در راه براندازی‬ ‫حکومتهای جائرانه و طاغوتیان زمان خود شهید شدند‪.‬و ما امروز مفتخریم که میخواهیم مقاصد قرآن و سنت‬ ‫بزرگ سرنوشتساز سر از پا نشناخته‪ ،‬جان و مال و عزیزان خود‬ ‫را پیاده کنیم و اقشار مختلفه ملت ما در این راه ِ‬ ‫را نثار راه خدا میکنند‪.‬‬ ‫ما مفتخریم که بانوان و زنان پیر و جوان و خرد و کالن در صحنههای فرهنگی و اقتصادی و نظامی حاضر‪ ،‬و‬ ‫همدوش مردان یا بهتر از آنان در راه تعالی اسالم و مقاصد قرآن کریم فعالیت دارند؛ و آنان که توان جنگ دارند‪،‬‬ ‫در آموزش نظامی که برای دفاع از اسالم و کشور اسا?

Use Quizgecko on...
Browser
Browser