كارکردگرايي در ترجمه PDF

Document Details

IllustriousMedusa8250

Uploaded by IllustriousMedusa8250

دانشگاه علامه طباطبایی تهران

علي خزاعی فر

Tags

ترجمه كارکردگرايي زبان‌شناسي مطالعات‌ترجمه

Summary

اين مقاله به بررسي مکتب کارکردگرایی در ترجمه، با تمرکز بر نظریه های ریس و ورمیر مي‌پردازد. نويسنده به تفصيل به مباحثی مانند تفاوت‌های میان زبان ها و فرهنگ ها، نقش کارکرد متن ترجمه شده در فرهنگ مقصد، و معیارها و قراردادهای زبانی و فرهنگی می‌پردازد. این مقاله، با نگاهی به نظریه‌های مختلف کارکردگرایی، اطلاعات ارزشمندی را برای مترجمان و محققان ارائه می‌کند.

Full Transcript

# کارکرد گرایی در ترجمه ## علی خزاعی فر ### ۱. مقدمه امروزه در حوزه مطالعات ترجمه کارکردگرایی (functionalism) را مکتبی نو به حساب می آورند. کارکردگرایی اصطلاحی عام است که به تعدادی نظریه درباره ترجمه اطلاق می شود. این نظریه ها در جزئیات با هم تفاوتهایی دارند اما وجه مشترک آنها این است که بر نقش ی...

# کارکرد گرایی در ترجمه ## علی خزاعی فر ### ۱. مقدمه امروزه در حوزه مطالعات ترجمه کارکردگرایی (functionalism) را مکتبی نو به حساب می آورند. کارکردگرایی اصطلاحی عام است که به تعدادی نظریه درباره ترجمه اطلاق می شود. این نظریه ها در جزئیات با هم تفاوتهایی دارند اما وجه مشترک آنها این است که بر نقش یا کارکرد متن ترجمه شده در فرهنگ مقصد تأکید دارند. کارکردگرایی نه در مقام نظر نه در مقام عمل مفهوم جدیدی نیست. مکتب کارکردگرایی در ترجمه در دههٔ ۷۰ در آلمان نضج گرفت اما در طول تاریخ ترجمه بسیاری از مترجمان، لااقل در ترجمه برخی انواع متون کوشیده اند روان ترجمه کنند و رنگ و بوی متن اصلی را از ترجمه بزدایند و ترجمه را به مثابه متنی مستقل به خواننده عرضه کنند. دلیل این رویکرد به ترجمه یکی آن است که مترجم در عمل گاه مجبور است از پایبندی بی قید و شرط به نویسنده و شیوه بیانی او عدول کند و با ملاحظۀ خواننده ترجمه متن را به زبانی روان و قابل فهم برای او بنویسد. دیگر آن که اصل یا اصول کارکردگرایی بر عقل سلیم مبتنی است زیرا تفاوتهای طبیعی میان زبان ها و فرهنگ ها و نیز تفاوت های میان دو نوع مخاطب را در نظر میگیرد. چنانکه میدانیم در طول تاریخ ترجمه دو رویکرد کلی به ترجمه به موازات یکدیگر وجود داشته است یکی رویکرد لفظ در برابر لفظ"، دیگری رویکرد معنا در برابر معنا. در واقع نظریه های کارکردگرایی تقریری جدید از رویکرد معنا در برابر معنا است. کارکردگرایی در ترجمه از مکتب کارکردگرایی در زبان شناسی اثر پذیرفته است. نظریه پردازان ترجمه آنچه را که زبان شناسان کارکردگرا درباره زبان گفته اند به ترجمه تعمیم داده اند. اینان ترجمه را همچون زبان رفتار یا واقعه ای اجتماعی تعریف کرده و هدف ترجمه را برقراری ارتباط دانسته اند. برای مثال، فیرث (۱۹۶۸) براساس مفهوم بافت موقعیت که مالینوسکی آن را ابداع کرده، معنای عبارت را بر اساس کارکرد عبارت در بافت تعریف میکند بافت موقعیت در بردارنده طرفین موجود در یک واقعه گفتاری خود واقعه و برخی ویژگیهای مربوط دیگر میباشد. لاشول (۱۹۴۸) واقعه گفتاری را شامل اجزای زیر می داند: چه کسی، چه چیزی را از چه طریق به چه کسی و با ### ۲. کاتارینا ریس مکتب کارکردگرایی در آلمان با نظریات کاتارینا ریس (۱۹۷۱) آغاز می شود. ریس نخست در کتابی با عنوان احتمالات و محدودیت های نقد ترجمه روشی عینی برای نقد ترجمه پیشنهاد میکند. او از یک طرف با نظریه پردازان سنتی ترجمه که برقراری تعادل را اساس کار ترجمه میدانند موافق است، اما از طرف دیگر اذعان دارد که در مواردی برقراری تعادل در سطح اندیشه، یا صورت یا کارکرد، ممکن و یا مطلوب نیست. به عبارت دیگر ریس دو روش ترجمه به رسمیت می شناسد: یکی روش ترجمه محض دیگری روشی که او "انتقال" می نامد و تحت شرایط خاص بکار می رود. در روش ترجمه محض مخاطب یا کارکرد متن در فرهنگ مقصد عوض نمی شود و متن بدون کمک توضیح و پانویس و انواع تغییر بیان زبانی ساده تر و قابل فهم تر نمی یابد و مترجم در پی برقراری تعادل در سطح اندیشه صورت یا کارکرد متن اصلی است. در روش انتقال، مترجم از مرزها و محدودیت های زبانی و فرهنگی فراتر می رود تا بتواند ترجمه ای ارائه کند که در فرهنگ مقصد کارکردی مشابه کارکرد متن اصلی در فرهنگ مبدأ داشته باشد. معیارهایی که ریس به عنوان دستور العمل برای نقد ترجمه و به طریق اولی برای ترجمه پیشنهاد میکند نه به کلمات و ساختارهای متن اصلی بلکه به نوع متن بستگی دارد. نوع متن روشن میکند که با توجه به هدف ترجمه، تعادل در چه سطحی باید برقرار شود. ریس متون را از دو جهت دسته بندی میکند یکی از جهت نوع یعنی از جهت نقش ارتباطی غالب در آنها، دیگری از جهت گونه (ژانر) یعنی از جهت ویژگیهای زبانی مشترک میان آنها. ریس بر اساس الگوی پیشنهادی روان شناس آلمانی کارل بوهلر (۱۹۶۵) متون را بر سه نوع می داند: )informative( متون اطلاع رسانی ، )expressive( متون احساسی )operative( و متون کنشی کارکرد اصلی متون نوع اول چنانکه از عنوان آن پیداست اطلاع رسانی است و انتخاب زبان و سبک تابع این کارکرد است. در ترجمه این متون کتب مرجع نامه های اداری، اسناد رسمی و مقالات دانشگاهی مترجم باید به محتوا وفادار باشد ولی از جهت سبک، معیارهای غالب در فرهنگ مقصد را مبنای کار قرار دهد. در متون احساسی عنصر زیباشناختی غالب است ویژگی های سبکی جزئی از معنای متون به شمار می آید زیرا تأثیری زیباشناختی در خواننده ایجاد میکند. مترجم باید کار کرد غالب این نوع متون را در ترجمه حفظ کند و با انتقال ویژگی های سبکی متن اصلی به نوعی شباهت سبکی دست یابد در متون کنشی هدف نویسنده آن است که خواننده را ترغیب کرده و او را به انجام کاری خاص وا دارد. در این متون محتوا و صورت تابع تأثیری است که قرار است متن در خواننده ایجاد کند. در ترجمه این نوع متون مترجم باید زبان را طوری به کار گیرد که ترجمه واکنشی مشابه متن اصلی در خواننده ایجاد کند. برای دست یابی به این هدف گاه لازم می شود مترجم محتوا و یا ویژگیهای سبکی متن اصلی را تغییر دهد. متن ممکن است متشکل از گونه های مختلف باشد و هر یک مثلاً نامه نویسی در هر فرهنگ ویژگیهای قراردادی خاص خود را دارد. ریس از دید کارکردگرایی توجه مترجم را به انواع متون و نقشهای متفاوت آنها جلب کرده و بر لزوم آشنا بودن مترجم با معیارها و قراردادهای زبانی و فرهنگی حاکم بر انواع گونه ها تأکید می‌کند ### . هانس ورمير چهره شاخص مکتب کارکردگرایی هانس ورمیر است. ورمیر که شاگرد کاتارینا ریس بوده نظرات خود را در مقالات جداگانه و نیز در کتابی که با استادش به صورت مشترک نوشته، به تفصیل بیان کرده است. از نظر ورمیر، ترجمه صرفاً یک واقعه زبانی نیست بلکه اساساً نوعی انتقال بین دو فرهنگ است و لذا مترجم باید نه فقط صاحب دو زبان بلکه صاحب دو فرهنگ باشد. و نیز از آنجا که ترجمه عمل فرهنگی پیچیده ای است نظریه پرداز ترجمه نمیتواند به یک نظریه صرفاً زبانی اکتفا کند؛ متن اصلی از عناصری تشکیل شده که ممکن است به لفظ در آمده یا در نیامده باشد؛ ترجمه در موقعیتی جدید نوشته میشود تا با مخاطبی متفاوت ارتباط برقرار کند پس نظریه ترجمه باید بر دو عامل عمده تکیه کند فرهنگ مخاطبان ترجمه و نقشی که قرار است ترجمه در فرهنگ مقصد ایفا کند و لذا هر نظریه ترجمه باید مبتنی بر نظریه ای در زمینه فرهنگ باشد. ورمیـر مبدع نظریه اسکوپس (skopos) است. اسکوپس کلمه ای یونانی است به معنی "مقصود" یا "هدف". نظریه اسکوپس نظریه ای غایت گراست زیرا بر طبق آن "هدف" یا "کارکرد" ترجمه در فرهنگ مقصد است که روش ترجمه را تعیین میکند به عبارت دیگر، چنانکه ریس و ورمیر میگویند در ترجمه هدف وسیله را توجیه میکند. آگاهی مترجم از کارکرد ترجمه در فرهنگ مقصد، دست مترجم را در انتخاب روش باز میگذارد و باعث میشود مترجم بتواند قابلیت های بالقوه زبان را به کارگیرد و خود را از زیر بار تحمیلی الفاظ متن اصلی برهاند. نظریه اسکوپس مبتنی بر دو اصل است. یکی آنکه عمل انسان تابع هدف (اسکوپس) آن است. دیگر آن که هدف با توجه به مخاطب تغییر میکند. ور میر ترجمه را نوعی عمل میداند که مثل هر عمل دیگر بنا بر هدف و مقصودی خاص صورت میگیرد. مترجم قبل از ترجمه باید هدف خود را از ترجمه مشخص کند هر عمل علاوه بر هدف نتیجه ای نیز دارد و نتیجه عمل ترجمه قرائتی خاص از متن اصلی است که ور میر آن را translatum مینامد. ور میر علاوه بر دو اصل فوق، دو قانون نیز مطرح میکند یکی قانون انسجام (coherence) دیگری قانون وفاداری (fidelity). انسجام، از نظر ورمیر، یعنی سازگاری متن با موقعیت خود بنابر قانون انسجام متن اصلی در فرهنگ خود متنی منسجم است و گاه لازم است چنان ترجمه شود که خواننده ترجمه با توجه به دانش و شرایط فرهنگی خود بتواند آن را درک کرده و متنی منسجم بیابد ورمیر این نوع انسجام را انسجام درون متنی (intratextual coherence) مینامد. بنابر قانون وفاداری هر چند ترجمه تابع تفسیر مترجم از متن و نیز تابع هدف ترجمه است، اما نهایتاً ترجمه با متن اصلی کاملاً بیگانه نیست بلکه نوعی رابطه میان آن دو برقرار است. ور میر این رابطه را وفاداری یا انسجام بین دو متن (intertextual coherence) می نامد. بدیهی است در ترجمه متون ادبی انسجام بین دو متن یا وفاداری مترجم به حداکثر می رسد، حال آنکه در ترجمه متونی که کارکردی متفاوت در زبان مقصد می یابند دیگر وفاداری به متن اصلی ملاک نخواهد بود. نظریه اسکوپس مثل هر نظریه دیگر اصطلاحاتی خاص خود دار. تا کنون به برخی از ایــن اصطلاحات یعنی اسکوپس انسجام و translatum اشاره کردیم. از دیگر اصطلاحات این نظریه اصطلاحی است که به متن اطلاق میشود از نظر ور میر کار مترجم آن نیست که متن را دریافت رمز شکنی و منتقل یا به اصطلاح رله کند. متن ماهیتی پیچیده و چند وجهی دارد. مترجم متن را به صورت مجموعه ای از اطلاعات (an offer of information میبیند و فقط برخی از جنبه های معنایی آن را درک میکند و با توجه به مخاطب و هدف ترجمه متن را به صورت مجموعه ای دیگر از اطلاعات به خواننده عرضه میکند به طوری که متن برای خواننده منطقی و قابل فهم است. پس وظیفه مترجم آن است که اطلاعاتی درباره متن به خواننده بدهد. برای این کار باید در چارچوب فرهنگی جدید متن را تفسیر کند و با خلاقیت و احساس مسؤولیت آنچه را که جالب و ضروری است برگزیند و نهایتاً متنی عرضه کند که جدید و متفاوت است نه متنی که از متن اصلی کمتر است. از دیگر اصطلاحات نظریه اسکوپس اصطلاحات خبره" (expert) ، سفارش دهنده (commissioner) و بسندگی (adequacy) است. هدف ترجمه را معمولاً سفارش دهنده ترجمه یا ناشر تعیین میکند و مترجم نیز بر اساس دستورالعمل های کلی و مبهم یاگاه جزئی و دقیق او روشی مناسب برای ترجمه بر می گزیند. مترجم فردی خبره است که با آگاهی کامل از دو زبان و فرهنگ مبدأ و مقصد در هر لحظه از ترجمه بهترین تصمیم را میگیرد تا به هدف مورد نظر برسد. ور میـر مفهوم پای بندی را بکلی رها نمیکند بلکه آن را با لفظ "بسندگی بیان میکند. در چارچوب نظریهٔ اسکوپس، "بسندگی عبارتست از انطباق متن با هدف از پیش تعیین شده ترجمه. در این جا دیگر صحبت از تعادل میان کلمات و عبارات نیست بلکه هدف ترجمه است که نوع پای بندی را تعیین می‌کند گفتیم که در نظریه اسکوپس، پای بندی تابع اسکوپس یا هدف ترجمه است. اگر هدف ترجمه اقتضا کند که متن در فرهنگ مقصد کارکردی متفاوت پیدا کند دیگر ضرورتی برای ایجاد انسجام بین دو متن وجود ندارد. معیار "بسندگی متن است و بسندگی نیز با توجه به هدف ترجمه سنجیده می شود. کریستین نورد که خود از طرفداران کارکردگرایی است نقصی اخلاقی در نظریه اسکوپس می بیند و با تجدید نظر در مفهوم پایبندی میکوشد این نقص را جبران کند او نظریه تجدید نظر شده اسکوپس را اسکوپس به اضافه پای بندی می نامد. نقصی که نورد در نظریه می یابد این است: اگر متن طبق هدفی خاص ترجمه شود مترجم نمی تواند ولو این که سفارش دهنده بخواهد، در چارچوب فرهنگی خاص هر هدفی را برای ترجمه هر نوع متن انتخاب کند. در هر جامعه تصوری خاص نسبت به ترجمه وجود دارد و بدیهی است خواننده هر ترجمه را مطابق با همان تصور ارزیابی می‌کند و اگر مترجم تغییری در صورت یا معنا یا کارکرد ترجمه بدهد، خواننده ترجمه این تغییرات را به حساب مؤلف میگذارد نه به حساب مترجم مگر این که از قبل در جریان تغییراتی که در متن انجام شده است قرار گیرد. خواننده ترجمه باید به مترجم اعتماد کند و مترجم نیز آزادی کامل دارد تا با توجه به هدف ترجمه متن را مطابق با قراردادهای حاکم بر آن نوع متن در فرهنگ مقصد ترجمه کند. اصل پای بندی به مترجم حکم میکند که اگر تغییرات انجام شده در متن با قراردادهای رایج در ترجمه و نیز انتظارات خواننده از ترجمه ناسازگاری دارد خواننده را در جریان تغییرات قرار دهد. نقض این نوع پایبندی باعث میشود خواننده ترجمه تصور درستی از نویسنده و متن ترجمه شده پیدا نکند. ### ۴. یوستا هولتز منتری یکی دیگر از نظریه های کارکردگرایی نظریه یوستا هولتز منتری ( ۱۹۸۱ و ۱۹۸۴) با عنوان عمل ترجمه ای (Translatorial Action) است. نظریه منتری تا حدی شبیه نظریه اسکوپس اما بسیار افراطی تر از آن است طوری که برخی پیروان کارکردگرایی نیز در اعتبار آن تردید کرده اند. دیدگاه افراطی منتری نسبت به ترجمه از عنوان نظریه معلوم میشود منتری از کاربرد کلمه ترجمه اجتناب می‌کند زیرا معتقد است فعل ترجمه کردن توجه شنونده را به مفعول مستقیم آن که متن اصلی باشد جلب میکند و معانی و انتظاراتی بوجود می آورد که تصور شنونده نسبت به متن ترجمه شده را مخدوش میکند. هدف عمل ترجمه ای برقراری ارتباط مؤثر میان دو فرهنگ است؛ از این رو، کریستین نورد بجای "عمل ترجمه ای، اصطلاح مشارکت فرهنگی" را پیشنهاد می کند. از نظر منتری متن اصلی که او آن را انتقال دهنده پیام می نامد قداست ذاتی ندارد و صرفاً مبنای عمل ترجمه ای قرار میگیرد. این که ترجمه تا چه حد به متن اصلی نزدیک باشد به کارکرد متن در فرهنگهای مربوطه بستگی دارد مترجم گاه کارکرد متن اصلی را در ترجمه تغییر می دهد و یا مطالبی از باب توضیح به متن می افزاید و یا بخشهایی از متن را حذف میکند. مترجم متخصصی است که مطابق با دستور العملهای سفارش دهنده با دیگر متخصصان همکاری میکند تا متنی تولید کند که در آن موانع فرهنگی از بین رفته و متن کارکردی معین پیدا کند. بدین ترتیب مترجم نه به متن اصلی بلکه به پیام آن و نیز به دستورالعمل های سفارش دهنده متعهد است. مترجم متن را در زمانی خاص، مکانی خاص و شرایطی خاص در محدوده زمانی خاص و با هدفی خاص ترجمه میکند. منتری بر نقش و مسؤولیت مترجم بسیار تأکید میکند؛ مترجم محققی اجتماعی است و در انتقال پیام بین دو فرهنگ خبره است. منتری که خود مترجمی حرفه ای است نظریه اش را بر تجارب خود در زمینه متون فنی بنا میکند؛ با این حال وی مدعی است نظریه اش در مورد انواع متون کاربرد دارد و می توان آن را مبنای نظری هر نوع تصمیم گیری در خلال ترجمه قرار داد. در نظریه منتری ترجمه بر اساس مقولات نظری سنتی از جمله واحد ترجمه متن اصلی، نوع متن یا پای بندی صورت نمیگیرد، بلکه عوامل متعدد دیگری از جمله سفارش دهنده ترجمه مخاطب ترجمه و کارکرد ترجمه در فرهنگ مقصد، کم و کیف ترجمه را تعیین میکنند از آن جا که در نظریه منتری عواملی غیر مرتبط با متن از جمله هزینه ترجمه و ضرب الاجل تحویل ترجمه در کم و کیف ترجمه تأثیر میگذارند، این نظریه بیشتر شبیه به مرامنامه دارالترجمه های حرفه ای است و نمیتوان آن را به ترجمه انواع متون بخصوص متون ادبی تعمیم داد. ### ۵. نقد نظریه کارکردگرایی کریستین نورد ۱۰ اشکالی را که به مبانی مکتب کارکردگرایی بخصوص نظریه اسکوپس وارد کرده اند بر می شمارد و آنها را یک به یک پاسخ میدهد خلاصه ای از بحث او به شرح زیر است: اشکال اول هر عمل لزوماً با قصد و هدف خاصی صورت نمیگیرد. کسانی که این اشکال را مطرح میکنند عمدتاً آثار ادبی را مثال می زنند، آثاری که در آفرینش آنها اصول زیبایی شناختی کانت حاکم است. ور میر خود در پاسخ به این اشکال می گوید که تعریف او از "عمل" در بردارنده ویژگی هدفدار بودن است یعنی رفتاری که هدفی نداشته باشد عمل نیست ور میر می گوید هیچ عملی فی نفسه هدف ندارد بلکه این ناظر یا مفسّر عمل است که هدفی برای عمل قایل می شود رفتاری عمل است که نتیجه تصمیم گیری در مورد انجام یکی از دو یا چند حالت ممکن رفتار باشد عمل نکردن نیز خود نوعی عمل است. اگر این اصل کلی را به ترجمه تعمیم دهیم در این صورت عمل ترجمه عبارت است از انتخاب هدف و نتیجه عمل، متن ترجمه شده است و شیوۀ تحقق عمل، روشی است که مترجم بر می گزیند. اشکال دوم: هر ترجمه لزوماً با قصد و هدفی خاص صورت نمیگیرد. این اشکال مورد خاصی از اشکال اول است و آنچه در پاسخ به اشکال اول گفته شد، این جا نیز صدق می کند اما مشخصاً سه اشکال به هدفمندی ترجمه وارد شده که نورد به آنها پاسخ میگوید: الف. مترجم از ترجمه آنچه در متن اصلی است هدف خاصی ندارد." ترجمه آنچه در متن اصلی تصریح شده خود میتواند هدفی برای ترجمه باشد، همچنانکه ترجمه آنچه در متن اصلی تصریح نشده خود هدف دیگری است. اگر مترجم با دو یا چند هدف روبروست، پس باید هدفی داشته باشد تا بتواند انتخاب کند. در ترجمه های موفق مترجمان هر چند در جریان کار مجبورندگاه به متن اصلی متعهد باشند، گاه به اصل جبران متوسل بشوند اما در هر حال روشی یکدست به کار میگیرند. انتخاب این روش تابع هدفی کلی است که ترجمه به خاطر آن صورت میگیرد. و اگر مترجمان روشی یکدست به کار نبرند خواننده انسجامی در ترجمه نمی یابد. ب. وقتی برای ترجمه هدفی خاص قائلیم این هدف روشهای ممکن ترجمه را محدود میکند. در نتیجه در مقایسه با متن اصلی امکان تفسیرهای متعدد ترجمه محدود می شود. وقتی هدفی خاص برای ترجمه تعیین میکنیم طبیعی است که تفاسیر ممکن از متن اصلی را حذف میکنیم چون برای مخاطب ترجمه ضرورت ندارد. حال اگر مترجمی تصمیم بگیرد همه جنبه های زبانی و فرهنگی متنی را به ترجمه انتقال دهد این که اصلاً چنین کاری ممکن است یا نه بحث دیگری است در این صورت باز هم مترجم هدفی خاص برای ترجمه انتخاب کرده است. ج. مترجم وقتی که متن اصلی را ترجمه میکند هیچ مخاطب خاصی در نظر ندارد. هر چند در بسیاری از موارد نویسنده متن اصلی و نیز مترجم مخاطب خاصی در نظر ندارد، تصوری اجمالی از مخاطب دارد و یا لااقل میداند مخاطبان او چه کسانی نیستند با این حال به محض اینکه نویسنده یا مترجم سعی میکند به شیوه ای قابل فهم بنویسد، باید مخاطبی برای نوشته خود در نظر بگیرد. اشکال سوم: نظریه کارکرد گرایی محدودیتهای ترجمه محض را زیر پا میگذارد. در ترجمه محض، هدف برقراری تعادل است و تعادل به صورت رابطه ای خشک و ثابت میان متن اصلی و ترجمه تعریف میشود بدیهی است این مفهوم در مورد انواع ترجمه صدق نمی کند. نظریه کارکردگرایی مبنای نظری واحدی عرضه میکند که همه نوع ترجمه ـــ از ترجمه تحت اللفظی و ترجمه محض گرفته تا ترجمه آزاد و اقتباس ـ را در بر میگیرد. اشکال چهارم: نظریه اسکوپس نظریه ای بدیع نیست. در این باره پیتر نیومارک (۱۹۹۰) میگوید: بدیهی است شرط این که کاری را به نحو مطلوب انجام دهیم این است که بدانیم چرا آن کار را انجام میدهیم هیچ کس آگهی تجاری را مثل سرود مذهبی ترجمه نمیکند نیومارک همچنین اصطلاحات نظریه اسکوپس را غیر ضروری دانسته و می گوید: هدف را اسکوپس ترجمه را translatum موافقت با انجام ترجمه را سفارش خواننده را مصرف کننده و مترجم را خبره نامیده اند تا حرفی را بزنند که نوبرت در دهه ۶۰ گفته بود، یعنی این که ترجمه ممکن است با مقاصد مختلف صورت گیرد. کریستین نورد به بدیهی بودن اصل بنیادین نظریه اسکوپس اذعان دارد و به نظر او این اصل همانقدر بدیهی است که افتادن سیب از درخت اما به این دلیل که افتادن سیب از درخت بدیهی است نمی توان گفت که نظریه نیوتن درباره قانون جاذبه نظریه ای بدیع نیست. نورد در ادامه می گوید: آنچه نسبت به ترجمه به ما بینش میدهد این نیست که ترجمه کاری است که با قصد انجام می شود. بلکه این است که ترجمه با مقاصد مختلف صورت میگیرد و با توجه به مقصودی که از ترجمه داریم، روش های مختلف به کار میگيريم. اشکال پنجم نظریه کارکرد گرایی مبتنی بر یافته های تجربی نیست. نورد اشکال فوق را بر نظریه کار کردگرایی وارد میداند زیرا معتقد است اصول این نظریه از تحلیل پیکره های بزرگ به دست نیامده و حدسی و نظری میباشد با این حال نورد معتقد است که این اشکال بر نظریه ای که معتقد است برقراری تعادل اصل بنیادین ترجمه است نیز وارد است. اشکال ششم: کارکرد گرایی، مترجم مزدور" می پروراند، مترجمی که هر کس به او پول بیشتر بدهد متن را بر طبق نظر او ترجمه میکند. درست است که در نظریه کار کردگرایی هدف ترجمه را ناشر یا بانی ترجمه تعیین میکند، امــا روش ترجمه را مترجم که فردی متخصص در زبان است تعیین میکند علاوه بر این، نه نظریه کارکردگرایی و نه هیچ نظریه دیگری به مترجم نمیگوید چگونه ترجمه کند. کار نظریه ترجمه این است که مترجم را به تأمل درباره کارش وا دارد تا آنجا که مترجم بداند چگونه هر تصمیم او در نقش ارتباطی که ترجمه قرار است ایفا کند مؤثر است. در نظریه کارکردگرایی، مترجم، متخصص برقراری ارتباط میان دو فرهنگ تعریف میشود و فردی مسؤول به حساب می آید و با جلب اعتماد کارفرما در ترجمه با او مشارکت میکند مترجم وقتی مزدور به حساب می آید که به ساختارهای متن اصلی که در زبانی دیگر و برای مخاطبی دیگر و برای هدفی دیگر نوشته شده اصالت بدهد و قضاوت و تشخیص خود را نادیده بگیرد و از خود نپرسد که چرا باید تابع زبان و سبک متن اصلی باشد. در نظریه کار کردگرایی، مترجم مسؤولیت و اعتماد به نفس بیشتری دارد. اشکال هفتم نظریه کارکرد گرایی اصالتی برای متن اصلی قایل نیست. نظریه کار کردگرایی بر تصوری جامعه شناختی از متن مبتنی است. از دیدگاه جامعه شناختی، متن اصلی که در برابر مترجم قرار دارد حاصل متغیرهای متعدد زمان مکان مخاطب) موقعیتی است که متن در آن نوشته شده و نیز تفسیر و درک این متن توسط مترجم یا خواننده ترجمه، تابع متغیرهای موقعیت جدید است. خواننده ترجمه را از دیدگاه خود در زمان و مکان دیگری قضاوت و تفسیر می‌کند با آنچه در سالهای اخیر درباره دریافت متن خوانده ایم مفهوم "متن اصلی" را دیگر نمی توان بی چون و چرا پذیرفت. اشکال هشتم نظریه کارکرد گرایی قایل به اقتباس است. اگر برای متن اصلی اصالت قایل نیستیم و ویژگیهای زبانی و سبکی آن را تنها معیار تـرجـمـه نمی دانیم، طبعاً معیارهای دیگر از جمله خواننده ترجمه و فرهنگ مقصد اهمیت پیدا می کند. کارکرد گرایی نظریه ای است در مورد انواع متون و به متونی که برای مفید بودن آنها در فرهنگ مقصد باید آنها را به روش اقتباسی ترجمه کرد محدود نمی شود. اشکال نهم اصول کارکرد گرایی در مورد ترجمه ادبی صدق نمیکند. محققان و مترجمان ادبی نظریه کار کردگرایی را در مورد متون خبری آگهی های تبلیغاتی کتابچه های راهنمای استفاده از وسایل و نظیر اینها معتبر میدانند زیرا در ترجمه این نوع متون کاربرد روشهای مختلف تغییر بیان از جمله حذف و اضافه کردن که به قابل فهم شدن متن کمک می کند، مطلوب است. در این مورد نیومارک میگوید هر چه زبان متن اصلی مهم تر باشد، باید آن را دقیق تر ترجمه و اجزای فرهنگی آن را منتقل کرد. و باز در جایی دیگر نیومارک میگوید: "وقتی زبان متن اصلی اهمیت دارد من نه تنها از اهمیت آن نمیکاهم آن را با زبانی دیگر جایگزین نمی کنم، حذف نمیکنم تغییر شکل نمی دهم بلکه آن را بسیار جدی تلقی میکنم. اگر زبان زیباست، زیبایی آن را با ترجمه دقیق می نمایانم و اگر زیبا نیست، نقص آن را از طریق ترجمه آشکار میکنم. کارکردگرایی مغایرتی با حفظ خلاقیت زبانی متون ادبی ندارد بلکه حفظ خلاقیت زبان خود یک هدف (اسکوپس) به حساب می آید. علاوه بر این معلوم نیست همیشه بتوان با ترجمه دقیق آنچه که در متن اصلی وجود دارد به این هدف رسید، زیرا آنچه در فرهنگی اصیل و خلاق شمرده می شود ممکن است در فرهنگی دیگر چنین نباشد. با افزودن مفهوم پای بندی به نظریه کارکردگرایی، این نظریه کاربرد بیشتری در ترجمه ادبی پیدا میکند. اشکال دهم کارکرد گرایی ملازم با نسبیت فرهنگی است. نورد با این نظر موافق است اما آن را اشکال نمیداند از نظر نورد تأکید کارکردگرایان بر نسبیت فرهنگی واکنشی در مقابل نظریه های پیشین ترجمه است که فرهنگ را مقوله ای عمومی و جهان شمول می دانستند. نورد میگوید که تفاوتهای فرهنگی در میان فرهنگهای به ظاهر شبیه به هم کشورهای همسایه نیز کاملاً بارز و محسوس است. از نظر آموزشی تأکید بر نسبیت فرهنگی و اجتناب از امپریالیسم فرهنگی این امتیاز را دارد که به دانشجویان می آموزد که خاص بودن عناصر فرهنگی خود را دریابند و آنها را به فرهنگهای دیگر تعمیم ندهند. ### ۶. داوری نهایی برخی معتقدند به دلیل متعدد بودن عوامل دخیل در ترجمه نمیتوان نظریه ای پیشنهاد کرد که همه نوع متن را در برگیرد و اگر چنین نظریه ای مطرح شود، لاجرم نظریه ای کـلـی خـواهـد بـود. نظریه اسکوپس به حسب ادعا نظریه ای واحد در باب ترجمه است کلی بودن نظریه اسکوپس به معنای بی فایده بودن آن نیست بلکه این نظریه به دلیل کلی بودن استراتژی کلان ترجمه را تعیین میکند و همچون نوری بر مسیر مترجم می تابد و مبنایی برای تصمیم گیریهای او می شود. اساس نظریه اسکوپس این سخن به ظاهر بدیهی است که ترجمه عملی است که از انسان سر میزند و مثل دیگر اعمال انسان مبتنی بر هدف میباشد و هدف است که روش ترجمه را تعیین میکند. نظریه اسکوپس، چنانکه ادعا می شود به ظاهر نظریه ای توصیفی است. ور میر نمیگوید هر نوع متن باید مطابق با معیارهای زبانی و فرهنگی مخاطب ترجمه شود بلکه میگوید هر نوع متن بنابر هدفی خاص ترجمه می شود گاه مترجم لازم میبیند با توجه به هدف ترجمه متن را تحت اللفظی ترجمه کند. گاه لازم می بیند به شیوه ای آزاد ترجمه کند. نظریه اسکوپس این هدف را تعیین نمیکند، چون اهداف متغیرند. با این حال، نظریه اسکوپس نهایتاً صورتی تجویزی پیدا می میکند متن را را آگاهانه و یکدست مطابق با هدفی که از پیش تعیین کرده ای ترجمه کن این نظریه خواه توصیفی باشد یعنی از توصیف نمونه های واقعی ترجمه بدست آمده باشد خواه تجویزی در عمل بسیار مفید است، هر چند که بسیار بدیهی جلوه میکند. مترجم نباید روشی واحد برای ترجمه هر نوع متن به کار گیرد. هیچ روشی تقدس ندارد. علاوه بر این وقتی مترجم برای ترجمه متنی خاص هدفی خاص تعیین میکند در عمل باید بنا را بر انسجام و وحدت روش بگذارد و از التقاط بپرهیزد. در برخی نظریه های کارکردگرایی از جمله عمل ترجمه ای، نوعی مبالغه وجود دارد، به این معنا که بر عاملی دخیل در ترجمه به قیمت کم اهمیت دانستن عوامل دخیل دیگر، تأکیده شده است. این گونه نظریه ها در ترجمه متون غیر ادبی کاربرد دارد اما نمی توان آنها را به هر نوع متن ادبی تعمیم داد. در برخی متون ادبی متن اقتداری دارد که موجودیت متن وابسته به آن اقتدار است. هر نوع ساده کردن متن به معنای از بین بردن اقتدار آن است. در ترجمه این نوع متون مترجم باید بداند که هر چند خواننده ترجمه مهم است اما متن اصلی مهمتر از آن است نظریه نیومارک نظریه جامع تر و معتدل تری است زیرا اولاً درباره انواع متون ادبی کاربرد دارد و ثانیاً بر یکی از عوامل دخیل در ترجمه به قیمت بی اعتنایی به عامل یا عوامل دخیل دیگر تأکید نمیکند. ### ۷. کارکردگرایی در عمل برای اینکه فایده نظریه اسکوپس در ترجمه روشن شود دو مثال می آورم. مثال اول ترجمه سند ازدواج از فارسی به انگلیسی است. از آن جا که سند ازدواج سندی حقوقی است، دستورالعمل کلی وزارت دادگستری برای ترجمه اسناد حقوقی یعنی امین بودن در حد حفظ تک تک کلمات و عبارات" شامل سند ازدواج نیز میشود. اما از دیدگاه نظریه اسکوپس، نخست باید هدف از ترجمهٔ سند ازدواج روشن شود تا بعد بتوان بر اساس هدف روش ترجمه را تعیین کرد. در عموم مواردی که سند ازدواج ترجمه می شود، هدف، ارائه سند به سفارت یک کشور خارجی برای اثبات زن و شوهر بودن افرادی است که نامشان در سند آمده است. به عبارت دیگر ترجمه سند نقشی متفاوت از اصل سند پیدا میکند. سند در چارچوب فرهنگ و قوانین و مقررات حقوقی ایران به نحوی تنظیم شده که علاوه بر نشان دادن وجود رابطه قانونی میان زن و شوهر بیانگر تعهدات قانونی آن دو نسبت به یکدیگر نیز باشد تا در صورت لزوم بتوان آن را مبنای حل اختلاف و داوری قرار داد. ترجمه سند نقشی محدودتر دارد و با این هدف نوشته میشود که نشان دهد افرادی که نامشان در سند آمده زن و شوهر هستند. برای رسیدن به این هدف و ارائه ترجمه ای به اصطلاح کارکردی، دو استراتژی عمده به کار میرود یکی حذف بخشهای غیر مرتبط با هدف دیگری تبدیل مفاهیم فرهنگی و حقوقی به مفاهیمی قابل درک برای خواننده ترجمه ای که بدین ترتیب انجام می شود، ترجمه به معنای متداول آن نیست، بلکه نوعی خلاصه سازی یعنی گزینش اطلاعات مرتبط با هدف ترجمه و بکارگیری الفاظ و مفاهیم قابل درک برای خواننده ترجمه است. حال اگر دستورالعمل کلي ترجمه متون حقوقی را به ترجمه سند ازدواج با هدف فوق نیز تعمیم دهیم، ترجمه به دست آمده، ترجمه ای بلند در بعضی موارد نامفهوم و حاوی اطلاعات زاید بسیار خواهد بود. دستورالعمل کلی ترجمه متون حقوقی در غالب موارد مبنای کار قرار میگیرد و آن مواردی است که اساساً هدف ترجمه نقل لفظ به لفظ تمام مفاد مندرج در سند به زبانی دیگر است. در مورد سند ازدواج نیز اگر به دلیلی به کلیه مفاد مندرج در آن نیاز باشد بنابر درخواست سفارش دهنده می توان آن را کامل ترجمه کرد. پس در هر حال انتخاب روش ترجمه باید تابع هدف ترجمه باشد و نه اینکه بین هدف و روش منطقاً مغایرتی وجود داشته باشد و این چنانکه گفتیم خلاصه نظریه اسکوپس است. در بعضی دارالترجمه ها، بدون توجه به هدف سفارش دهنده از ترجمه سند، آن را از ابتدا تا انتها ترجمه میکنند. بدیهی است ذکر مشخصات زن و مرد و زمان و مکان وقوع ازدواج در ترجمه ضروری است اما علاوه بر این جزئیات در هر سند اطلاعاتی نیز ذکر میشود که ارتباطی با هدف ترجمه ندارد از جمله این اطلاعات عبارتست از مقدمه ای در فضیلت ،ازدواج، شرایط ضمن عقد یا عقد خارج لازم، مواردی که زن یا شوهر بر حسب مورد میتواند از دا دادگاه صدور گواهی عدم امکان سازش تقاضا کند، شاهدان معرفان طرف ایجاب و طرف قبول مثال دوم ترجمه بخشی کوتاه از متنی ادبی است. در ترجمه ادبی دو هدف کلی زیر را می توان برگزید: هدف اول متن ترجمه شده در چارچوب گونه متون ادبی ترجمه شده جای میگیرد. هدف دوم متن ترجمه شده در چارچوب گونه متون ادبی تألیفی جای میگیرد. در مورد اول متن به نحوی ترجمه میشود که بسیاری از ویژگیهای سبکی، تعابیر و شیوه های بیانی نویسنده و نیز عناصر فرهنگی آن به متن ترجمه شده انتقال می یابد. در مورد دوم، تـرجـمـه چـنـان نوشته می شود که گویی مستقیماً به زبان مادری خواننده تألیف شده است. با توجه به دو هدف فوق، به تعبیر لارنس و نوتی (۱۹۹۸) دو روش یا استراتژی کلی میتوان برگزید: غرابت زدایی و آشنایی زدایی در مورد غرابت زدایی ذکر این نکته لازم است که هیچگاه نمی توان متن ترجمه شده را از کلیه جنبه های خاص زبانی و فرهنگی آن زدود. این کار نه ممکن است نه لازم، جنبه هایی از متن مبدأ، مثل اشاراتی که به وقایع و مفاهیم فرهنگی و تاریخی و اجتماعی می شود. و یا اسامی خــاص افراد و مکانها از ترجمه قابل زدودن نیست. این عناصر در مجموع به تعبیر نظریه پردازان ترجمه دنیایی را ایجاد میکند که دنیای نویسنده یا خواننده متن اصلی است اما برای خواننده متن ترجمه شده نشان کم و بیش نا آشناست. با این حال این عناصر مفردات ترجمه است. آنچه متنی را ترجمه گون می دهد مفردات نیست بلکه نحوه ترکیب آنهاست. اگر بیان مترجم مطابق با انتظارات خواننده و به شیوه متداول و متعارف باشد متن بومی شده است. اما اگر بیان مترجم حاوی عبارات و تعبیرات غیر منتظره یا نا آشنا باشد مثلاً شیوۀ خطاب در انگلیسی عیناً به ترجمه منتقل شده و یا عناصر سبکی و نحوی متن اصلی به عاریه گرفته شده باشد در این صورت متن زبانی نا آشنا پیدا میکند. در ترجمه زیر هدف دوم را برگزیده ایم و براساس این هدف اصول زیر را مبنای کـار قــرار داده ایم: الف. متن اصلی متنی ادبی است پس ترجمه آن نیز باید متنی ادبی به حساب آید. به عبارت دیگر متن ترجمه شده و متن اصلی باید نقش یا کارکردی یکسان داشته باشند. ب. متن اصلی برای خواننده آن متنی مستقل است و خواننده با توجه به دانش عمومی، سواد و درک زبانی و فرهنگی خود اشارات و شوخ طبعی نویسنده و ظرایف متن را درک میک کند. در ترجمه فاصله فرهنگی میان خواننده ترجمه و متن اصلی باید تا حدامکان تقلیل یابد و تعدیل جنبه های زبانی و فرهنگی نباید مقصود نویسنده را مخدوش کند و تأثیر نهایی متن را طنز مبتنی بر مبالغه به قصد تأکید بر یکی از بیماریهای اجتماعی یعنی دزدی خیابانی در قالب fable) از بین ببرد: Today we have a short story set in New York, the world's largest producer of adrenalin. Martin had lived in New York for 40 years and never been mugged once. This did not make him confident _ on the contrary, it terrified him. The way he saw it, he was now the most likely person in Manhattan to get mugged next. ==== امروز داستانی برایتان نقل میکنیم که در نیویورک اتفاق افتاده است، شهری که مردم آن، به دلیل اضطراب، بیش از مردم هر کجای دیگر دنیا آدرنالین ترشح میکنند. مارتین چهل سال بود که در نیویورک زندگی میکرد و در این مدت حتی یک بار هم

Use Quizgecko on...
Browser
Browser