آشنایی با هنر خاور دور PDF
Document Details
Uploaded by Deleted User
Tags
Summary
این متن یک بررسی کلی از هنر خاور دور، به طور خاص هنر هند، در سه دوره پیش از آریایی، آریایی و اسلامی است. شامل اطلاعاتی درباره خصوصیات هنر هند، تندیسها، نقاشیها و معابد است. همچنین به تمدن دره سند و آثار هنری این دوره اشاره شده است.
Full Transcript
آشنایی با هنر خاور دور :هند شبه قاره هند ،سرزمینی پهناور و مثلثی شکلی در جنوب قاره آسیا است؛ شمال آن را کوههای هیمالیا و جنوب آن مجاور اقیانوس هند آب و هوایی گرم و مرطوب دارد.حدود 1500ق.م مهاجران از سمت شمالغرب وارد این سرزمین شدند و بر ساکنان بومی غلبه کردند.دین اسالم با ورود ای...
آشنایی با هنر خاور دور :هند شبه قاره هند ،سرزمینی پهناور و مثلثی شکلی در جنوب قاره آسیا است؛ شمال آن را کوههای هیمالیا و جنوب آن مجاور اقیانوس هند آب و هوایی گرم و مرطوب دارد.حدود 1500ق.م مهاجران از سمت شمالغرب وارد این سرزمین شدند و بر ساکنان بومی غلبه کردند.دین اسالم با ورود ایرانیان سدۀ پانزدهم میالدی (غزنویان) و مغوالن مسلمان سدۀ شانزده و هفدهم میالدی (گورکانیان) در هند رواج یافت.هنگامی که در وادی هنر و تمدن ،از هند نام برده میشود ناحیهای وسیع را در برمیگیرد شامل کشورهای کنونی هندوستان ،پاکستان ،نپال ،بوتان، بنگالدش ،سریالنکا و بخشی از افغانستان است.هنر و تمدن سرزمین هند به سه دوره :پیش از آریائیان ،آریائیان و اسالمی تقسیم میشود. خصوصیات هنر هند هنر هند ،هنری مذهبی بر اساس نیازها و دستورالعملهای مذهب بودایی (سدۀ سوم ق.م تا هفتم میالدی) و برهمنی است؛ نمادهای مذهبی در قالب تندیس ،نقاشی و ساخت معابد متجلی میشود.هدف هنرمند هندی ساخت یک اثر زیبا نیست ،بلکه تجسم حقایق مذهبی و معنوی برای مؤمنان است.اغلب تندیسها ،شخصیتهای مذهبی را در شکلی انسانگونه نشان میدهند ،تا برای نیایشگر قابل فهم باشند.در هنر هند ایزدان بسیاری دیده میشوند ازجمله «ویشوا کارما» ایزد هنر و معماری؛ درک هنر هند از هنر دنیامآبانه و انسانگرایانه یونانی دشوارتر است؛ حجم قابل توجهی از تندیسهای بودا درحالتهای مختلف ایستاده ،نشسته و تندیسهای ایزدان مرد و زن و رقصهای مذهبی ،چشمگیرترین جلوه هنر هند است که در طول تاریخ هند ،شیوه بیان هنری آنها تقریباً ثابت بوده است.قدیمیترین آثار هنری هند به 3000ق.م دورۀ پیش از آریایی برمیگردد ،اما درخشانترین دورههای تاریخ هند :مئوریا ( 185-322ق.م) ،شونگا ( 320-185م) ،کوشان ( 320-50م) ،گوپتا ( 647-320م) ،پاال-سنا، پاالوا ،چال هستند.در دورههای مئوریا ،شونگا ،کوشان و گوپتا هنر بودایی رواج داشته است. هنر پیش آریائی 2500-1900ق.م کهنترین تمدن مکشوفه شبه قاره هند تمدن درۀ سند است.مهمترین مراکز شناخته شدۀ هنر هند پیش از آریائیها تمدنهای موهنجودارو و هاراپا هستند.از ویژگیهای مهم این شهرها ،وجود نقشه شهرسازی پیشرفته است که به نظر میرسد شبیه شهر سوخته در سیستان و بلوچستان میباشد .ظروف سفالی ،تندیسهای سنگی و مهرهای کوچک از جنس سنگ صابون آثار مهمی هستند که از حفاریهای تمدن دره سند بدست آمده است. در یکی از مهرها پیکرۀ نشستهای دیده میشود که حالت نشستن او نمایانگر یکی از حرکتهای آیین هند است که یوگا نام دارد.یکی از قابل توجهترین آنها نیمتنه مردی کاهنی است که از موهنجودارو کشف شده است. 1 مهرهای سنگ صابونی درۀ سند ،هزارۀ سوم قبل از میالد ،موزۀ دهلی نو هنر مئوریا (آریائی) 185ق.م 322 -ق.م دوره مئوریا یکی از درخشانترین دورههای تاریخ هند است که در این دوره هنر هند در زمینههای مختلف شکوفا شد.ابتدا از هنر هخامنشی و سپس به دلیل حضور یونانیها در افغانستان از هنر یونانیها متأثر شد.آشوکا فرمانروای هنرپرور این دوره دین بودایی را پذیرفت و آن را رواج داد و در زمان او هنر بودایی هند شکل گرفت.در 2 شهرهای مختلف هند پرستشگاه هایی بنا نهاد که الگوی معماری هند شد.این پرستشگاه که استوپا (یادگار بودا) نام داشت.در این پرستشگاهها تصاویر ایزدان مختلف همراه با نقاشی گیاهی و جانوری روی سنگ حجاری میشدند قرار داشت.آثار به جای مانده از این دوره نشان میدهد که معماری این زمان به ویژه ساخت تاالرهای ستوندار متأثر از بناهای تخت جمشید بوده است .یکی از این سرستونها (پاتنا) ،متشکل از سر و سینه چهار شیر غران است و بر استوانهای مدور و گل نیلوفر آبی وارونهای ایستادهاند.ظرافت کندهکاری به ویژه تزیینات یال شیرها و طرح نیلوفر آن گواه ارتباط میان پیکرتراشان هندی و ایرانی است.عناصر متشکلۀ این سرستون جنبه نمادین دارد چرخ همان گردونه زندگی و نماد اولین موعظه بزرگ بودا است؛ شیر نمادی از خود بودا است؛ چهار حیوان مفهومی کیهان شناختی دارند و جهات اربعه را نشان میدهند.استوپا (نماد موعظه و مرگ بودا) بر پایهای گرد یا چهارگوش بود که بر قله آن یک فضای مربع شکل محصور (هارمیکا) و یک دکل بلند (یاستی) در وسط آن برافراشته بود.دور تا دور ساختمان اصلی را نرده سنگی و چهار دروازه عظیم (تُرانه) احاطه میکرد.استوپا را میتوان یک نمودار کیهانی به شمار آورد که دروازههایش چهار نقطه اصلی کوه جهانی (مِرو) را مینمایانند.هارمیکا نماد بهشت خدایان سینُهگانه است و یاستی چون محور عالم ،آن را به بهشتهای برین متصل میسازد. نردهها ،دروازهها و گنبد استوپا غالبا با نقوشبرجسته تزیین میشدند.در استوپا مجسمه بودا وجود نداشت ولی حضور نمادین وی با تخت خالی ،درخت مقدس ،چرخ اشراق و صحنههای زندگی گذشته او (جاتکه) مورد تاکید قرار میگرفت. شونگا و آندرا 320م 185 -ق.م سلسله شونگا در شمال هند و سلسله آندرا در مرکز و جنوب هند حکومت میکردند.در دورۀ آنها غارمعبد ساخته میشد.ورودی غار معبدها دارای تاق گهوارهای و پیرامون آن تاقچههای تزیینی ،پنجرههای نورگیر و تعدادی بالکن هستند (غارچایتیا کارلی).فضای داخلی این غارمعبدها تاالر طویلی با دو ردیف ستون با سقف گهوارهای است و انتهای تاالر که به محراب (استوپایی کوچک) ختم میشود به شکل نیمدایره است . 3 استوپای سانچی یکی از بزرگترین معابد بودایی هند در دوره شونگا است و از سنگ زرین محلی ساخته شده است. این استوپا نیمگنبدی روی صّفهای مدور بوده و دارای حصار و دروازه است.حصار سنگی و دروازهها در دوره آندرا به آن اضافه شده است.نمای دروازهها صحنههایی از رخدادهای زندگی بودا ،زنان رقصنده ،سواران روی اسب و فیل را که بر سنگ نقش شده اند ،نشان میدهند. استوپای سانچی غارچایتیا کارلی کوشان 50-320م. 4 همزمان با آغاز مسیحیت ،اقوام کوشانی ایرانیتبار دوره اشکانی در هند قدرت را بهدست گرفتند و عصر درخشان دیگری در هنر شکل گرفت.در پایان نخستین قرن میالدی در قندهار و ماتهورا نخستین شمایلهای رئالیستی بودا به وجود آمدند.نفوذ هنر یونان نقش مهمی در شکلگیری تمثالسازی بودا داشت زیرا تا پیش از سدۀ دوم میالدی برای بودا تمثال ساخته نمیشد .در این دوره تندیسهای بودا با استفاده از سنتهای بومی هند ساخته میشد (سبک ماتهورا )Mathura /؛ این تندیسها دارای شانههای پهن ،کمر باریک ،چهره لطیف و ردایی نازک بود.از طرفی با نفوذ هنر یونان ،سبک دیگری با تلفیق از سنتهای هلنی یونان و هندی به وجود آمد که بر ویژگیهای عاطفی و طبیعتگرایانه تأکید بیشتری داشت و از ریزهکاریهای هنر یونان دورۀ هلنی و ایران دورۀ اشکانی نظیر توجه به آرایش چهره متأثر شدهاند (سبک گاندهار .)Gandhara / 5 گوپتا 320-647م. با فروپاشی دوره کوشان ،عصر درخشان دیگری در هنر با پادشاهی گوپتا از اوایل سده چهارم میالدی ،شروع میشود که از آن بهعنوان دوره کالسیک هنر هند نام برده میشود.در این دوره ،نقاشی ،مجسمهسازی ،رقص و موسیقی به اوج کمال رسیدند.کالیداس شاعر هند در قرن پنجم میالدی نماینده ادبیات این عصر بود. قدیمیترین مجسمه یادمانی از این دوره نقش حجاری شده یک گراز (تجسم نمادین ویشنو) است که به پیروان هندو تعلق دارد.میراث عمده مجسمهسازی این دوره تمثالهای بودا در ناحیه سارنت است.مهمترین نمونههای هنری این دوره، دیوارنگارههای غارهایآجانتا است؛ موضوع این نقاشیها داستان زندگی بودا و صحنههای زندگی روزمره است.در یکی از نقاشیهای ارزشمند این غار ،اعضای صورت بودا بسیار ظریف نقاشی شده و نرمی حرکات تندیسهای دورههای گذشته را در خود دارد. هنر هند قرون متاخر (پاال -سنا) 647- 1526م. با سقوط سلسله گوپتا در سده هفتم میالدی ،سرزمین هند نه تنها به قلمروی از حکومتهای محلی تبدیل شد بلکه مذهب هندو که ریشه کهنسالی داشت رونق و رواج تازهای گرفت و دین بودا را در خود مستهلک و جایگزین آن شد.واپسین مکتب هنر بودایی در زمان دودمان پاال در بنگال پدید آمد و سپس هنر هند تحت حمایت دودمان سنا (سدۀ دوازدهم میالدی) در همین ناحیه شکوفا شد.اساس مذهب هندو بر پایه ستایش از خدایان سهگانه، برهما (خدای خالق و آفریننده جهان )،ویشنو (نگهدارنده جهان) و شیوا (نابودکننده و بازسازیکنندۀ جهان) و شماری از خدایان دیگر است . فاصله سده هفتم تا سیزدهم میالدی هنر هند در خدمت مذهب هندو بود و در طی این دوره ،معابد باشکوهی همراه با تمثالهایی از مظاهر این خدایان به ویژه شیوا ساخته شدند.معابد آیین هندو اغلب به شکل مربع و مستطیل با تاالرهای ستوندار ،گنبدی عظیم و هرمی شکل هستند و نمای آنها دارای تزیینات فراوانی است.یکی از عظیمترین معابد این دوره ،معبد بریهادس وارا در جنوب هند است که برای خدای شیوا ساخته شده است. مهمترین دستاورد هنر هندو در این دوره در قالب تندیسهای فلزی شیوا و قدیسان مربوط به او نمایان شد. تندیس شیوا در مقام رقصنده کیهانی به گونهای تجسم یافت که نابود کردن و بازسازی عالم را همزمان القا کند. شیوا بیشتر به حال رقص در میان حلقه آتش مجسم میشد. 6 معبد خاجو راهو ،قرن 10میالدی پالن معبد معبد خاجو راهو تندیس شیوا ،سده11و 12میالدی ،ارتفاع 82سانتیمتر ،موزۀ زوریخ 7