Blood Physiology PDF

Document Details

Uploaded by Deleted User

فالح زاده

Tags

blood physiology hematology blood components human biology

Summary

This document provides an overview of blood physiology, starting with the circulatory system's role in transporting substances throughout the body, and moving to the composition of blood, including plasma and blood cells, particularly red blood cells. The production and regulation of blood cells are discussed, touching upon the process of erythropoiesis and factors affecting blood cell production and maturation. The document also delves into iron metabolism, including its absorption and storage.

Full Transcript

‫فیزیولوژی خون‬ ‫‪Blood physiology‬‬ ‫دکتر فالح زاده‬ ‫تدوین شده توسط گروه ‪5‬‬ ‫‪1‬‬ ‫سیستم گردش خون یک سیستم نقل و انتقال در بدن می باشد که شامل قلب‪ ،‬عروق و خون می باشد ‪.‬‬ ‫پمپاژ خون توسط قلب باعث می شود خون در عروق به جریان در آید و حمل و نقل مواد را انجام می دهد‬ ‫ب...

‫فیزیولوژی خون‬ ‫‪Blood physiology‬‬ ‫دکتر فالح زاده‬ ‫تدوین شده توسط گروه ‪5‬‬ ‫‪1‬‬ ‫سیستم گردش خون یک سیستم نقل و انتقال در بدن می باشد که شامل قلب‪ ،‬عروق و خون می باشد ‪.‬‬ ‫پمپاژ خون توسط قلب باعث می شود خون در عروق به جریان در آید و حمل و نقل مواد را انجام می دهد‬ ‫بدین صورت که مواد دفعی توسط خون از سلول گرفته می شوند و به کلیه ها برده می شود و دفع انجام می‬ ‫گیرد؛گاز های تنفسی در بدن جا به جا می شود ( ‪ CO2‬از سلول ها به ریه و ‪ O2‬از ریه به سمت سلول های‬ ‫خونی )؛هم چنین مواد غذایی ‪ ،‬هورمون ها و گرما نیز از طریق خون در بدن پخش می شوند‪.‬‬ ‫ترکیبات خون‬ ‫ابتدا یک نمونه خون وریدی را می گیریم و درون یک لوله ی آزمایشگاه حاوی مواد ضد انعقاد می باشد می‬ ‫ریزیم و آن را سانتریفیوژ می کنیم که در اثر این کار خون به دو قسمت تقسیم می شود ‪:‬‬ ‫‪ _۱‬پالسما(زرد یا کاهی رنگ) ‪:‬حدوداً ‪ %55‬حجم خون‬ ‫‪_۲‬عناصر خونی که شامل موارد زیر است‪:‬‬ ‫گلبول های قرمز‪:‬حدوداً ‪ % 45‬حجم خون‬ ‫‪ : Buffy coat‬حدوداً یک درصد حجم خون که شامل گلبول های سفید و پالکت ها می باشد‪.‬‬ ‫در فیزیولوژی یک فرد نرمال با قد ‪ ۱۷۰‬سانتی متر و وزن ‪ ۷۰‬کیلو گرم را در نظر می گیرند ‪.‬‬ ‫حدود ‪ ۸‬درصد وزن بدن را خون تشکیل داده است پس در بدن حدوداً ‪ 5‬کیلوگرم یا ‪ 5‬لیتر خون داریم‪.‬‬ ‫‪2‬‬ ‫******شکل بسیار بسیار مهم******‬ ‫)‪:RBC (Red Blood Cell‬عمل اصلی آن نقل و انتقاالت گاز های تنفسی است‪.‬‬ ‫)‪ :WBC (White Blood Cell‬در ایمنی بدن نقش دارند‪.‬‬ ‫‪ :Platelets‬در انعقاد خون نقش دارند‪.‬‬ ‫‪M:male F:Female‬‬ ‫‪3‬‬ ‫تولید سلول های خونی(‪)Genesis of blood cells‬‬ ‫تولید ‪RBC‬‬ ‫در هفته های اول جنینی توسط کیسه زرده تولید می شوند‪.‬‬ ‫در سه ماه میانی حاملگی‪،‬کبد‪،‬طحال و گره های لنفاوی تولید ‪ RBC‬را انجام می دهند که البته نقش اصلی با‬ ‫کبد است‪.‬‬ ‫در ماه های آخر و همچنین پس از تولد‪،‬مغز استخوان قسمت اصلی تولید ‪ RBC‬می باشد‪.‬‬ ‫*تا حدود سن ‪ 5‬سالگی تمام استخوان ها تولید ‪ RBC‬می کنند‪.‬‬ ‫*استخوان های دراز تا حدود سن ‪ ۲۰‬سالگی تولید ‪ RBC‬می کنند‪.‬‬ ‫*پس از ‪ ۲۰‬سالگی‪،‬تنها استخوان های غشایی(مانند دنده ها‪،‬مهره ها‪،‬استخوان های ایلیاک‪،‬جناغ سینه) گلبول‬ ‫قرمز تولید می کنند‪.‬‬ ‫‪4‬‬ ‫شکل مهم***‬ ‫سلول های بنیادی خون ساز پر توان‬ ‫تولید گلبول های قرمز(‪)Genesis of RBC‬‬ ‫روند طبیعی ‪ :‬اولین سلولی که به سمت تولید ‪ RBC‬می رود پروایریتروبالست است(که از سلول بنیادی پر‬ ‫توان خونساز نشأت می گیرد)‪.‬این سلول به بازوفیل اریتروبالست تبدیل می شود که هموگلوبین در ابتدا کم‬ ‫است و سلول رنگ های بازی دارد‪.‬در ادامه‪،‬هسته کوچک و چگال(‪ )Dense‬شده و توسط سلول جذب یا‬ ‫دفع می شود؛شبکه آندوپالسمی باز جذب شده‪،‬هموگلوبین افزایش می یابد و رنگ به سمت قرمزی می رود‬ ‫که ترتیب پلی کروماتوفیل اریتروبالست ‪،‬ارتوکروماتیک اریتروبالست و نهایتا رتیکولوسایت ایجاد می شود؛‬ ‫‪5‬‬ ‫در این مرحله سلول به روش دیاپدز وارد جریان خون می شود و اریتروسیت را می سازد‪.‬در این مرحله‬ ‫هنوز تولید هموگلوبین ادامه دارد تا غلظت هموگلوبین در سلول به حدود ‪ 34‬درصد برسد‪.‬‬ ‫تنظیم تولید ‪RBC‬‬ ‫هر عاملی که باعث کاهش غلظت اکسیژن بافت شود می تواند تولید ‪ RBC‬را افزایش دهد‪.‬‬ ‫از مهم ترین عوامل کاهش دهنده ی میزان اکسیژن خون ‪،‬کاهش حجم خون‪ ،‬آنمی ‪،‬کاهش هموگلوبین ‪،‬‬ ‫کاهش جریان خون بافت ها ‪،‬بیماری های ریوی (‪)pulmonary disease‬هستند‪.‬‬ ‫وقتی اکسیژن در کلیه کاهش پیدا می کند اریتروپویتین تولید می شود که از طریق جریان خون به مغز‬ ‫استخوان می رسد ‪ ،‬سلول های بنیادی مغز استخوان را تحریک می کند و تولید پرواریتروبالست را تسریع‬ ‫می کند‬ ‫پرو اریتروبالست به ‪ RBC‬تبدیل می شود و با افزایش تولید ‪ ،RBC‬میزان انتقال اکسیژن به بافت افزایش‬ ‫پیدا می کند و کمبود اکسیژن(‪ )Hypoxia‬بافت تعدیل می شود‪.‬‬ ‫حدود ‪ 9۰‬درصد اریتروپویتین در کلیه های تولید می شود و مابقی عمدتاً در کبد تولید می شود‪.‬‬ ‫روند تولید اریتروپویتین در کلیه‪ :‬کمبود اکسیژن در کلیه باعث تولید فاکتوری به نام ‪HIF-1‬‬ ‫(‪ )hypoxia-inducible factor-1‬که این ماده به ژن تولید کننده ی اریتروپویتین در سلول های کلیوی‬ ‫متصل می شود و تولید اریتروپویتین را افزایش می دهد‪.‬‬ ‫‪6‬‬ ‫تکامل‪)RBC maturation ( RBC‬‬ ‫از جمله عوامل مهم و ضروری برای تکامل گلبول قرمز نقش دارند ویتامین های ‪ B12‬و ‪( B9‬فولیک اسید)‬ ‫هستند که در واقع این‪ ۲‬ماده برای سنتز ‪ DNA‬ضروری می باشند‪.‬‬ ‫وقتی ویتامین ‪ B12‬یا ‪ B9‬کاهش پیدا کنند سنتز ‪ DNA‬دچار مشکل می شود‪(.‬یا غیرنرمال می شود یا کاهش‬ ‫پیدا می کند)‬ ‫کم خونی از نوع مگالوبالستیک ‪ :‬می دانیم برای تولید گلبول قرمز نیاز به تقسیم سلول داریم و وقتی سنتز‬ ‫‪ DNA‬کاهش پیدا کند تقسیم سلولی دچار مشکل می شود بنابراین ‪ RBC‬نهایی را نخواهیم داشت و سلول‬ ‫ها قبل از تکامل به اریتروسایت وارد گردش خون می شوند که به آن ماکروسیت می گویند که عمری کمتر‬ ‫از اریتروسایت دارند و نمی توانند عمل ‪ RBC‬را انجام دهند یعنی در فرم بالستی(قبل از تکامل) وارد‬ ‫جریان خون می شود‪.‬‬ ‫کم خونی از نوع آنمی کشنده (‪ :)pernicious anemia‬یکی از مهم ترین دالیل عدم تکامل کاهش‪B12‬‬ ‫است که می دانیم جذب آن در دستگاه گوارش است ‪ ،‬آنمی کشنده مربوط به کاهش این ویتامین به دلیل‬ ‫اختالل در دستگاه گوارش است که در مبحث گوارش خواهیم خواند‪.‬‬ ‫البته ویتامین ‪ B12‬به مقدار زیادی در کبد ذخیره می شود و نیاز آن را به مدت ‪ 3‬تا ‪ 4‬سال تامین می کند‬ ‫بنابرین اشکال در جذب این ویتامین در دستگاه گوارش باید ‪ 3‬تا ‪ 4‬سال طول بکشد تا آنمی کشنده خودش‬ ‫را نشان بدهد‪.‬‬ ‫تشکیل هموگلوبین‬ ‫حدود ‪ 34‬درصد ‪ RBC‬هموگلوبین است (که عامل اصلی انتقال اکسیژن می باشد) یعنی گلبول قرمز‬ ‫هموگلوبین را جا به جا می کند‪.‬هموگلوبین به نوبه ی خودش اکسیژن را از ریه ها گرفته و به بافت های‬ ‫دیگر می برد و به انتقال ‪ CO2‬نیز کمک می کند‪.‬‬ ‫‪7‬‬ ‫و همانطور که گفته شد تولید هموگلوبین از پرواریتروبالست شروع می شود و تا وقتی که به اریتروبالست‬ ‫تبدیل می شود ادامه دارد تا حجم هموگلوبین آن سلول به حدود ‪ 34‬درصد برسد‪.‬‬ ‫از درس بیوشیمی میدانیم ‪ SUCCINYL-COA‬هایی که در چرخه ی کربس شکل می گیرد با دو مولکول‬ ‫گالیسین ترکیب می شود و یک مولکول پیرول را تشکیل میدهد و ادامه ی روند به شکل زیر است‪:‬‬ ‫هموگلوبین ‪ A‬شایع ترین نوع هموگلوبین در افراد بالغ و سالم است که ترکیبی از ‪ ۲‬زنجیره الفا و‪ ۲‬بتا است‪.‬‬ ‫انواع مختلفی از زنجیره های هموگلوبین را بر حسب آمینواسید های موجود در بخش پلی پپتیدی‬ ‫داریم‪(.‬زنجیره های آلفا‪،‬بتا‪،‬گاما و دلتا)‬ ‫*هموگلوبین ‪( F‬فیتال هموگلوبین) ترکیبی از ‪ ۲‬زنجیره ی آلفا و ‪ ۲‬زنجیره ی گاما است‪.‬‬ ‫مهم ترین قابلیت هموگلبین ترکیب سست با اکسیژن است که می تواند وقتی غلظت اکسیژن زیاد است با آن‬ ‫ترکیب شود و درجایی که غلظت اکسیژن کم است آن را رها کند‪.‬‬ ‫در تصویر باال شمایی از یکی از زیر واحد های هموگلوبین میبینیم‪.‬همچنین میتوان اتم آهن را دید که‬ ‫اکسیژن می تواند با آن ترکیب شود‪.‬‬ ‫‪8‬‬ ‫در تصویر هموگلوبین را می بینیم که ‪ 4‬زنجیره در کنار هم قرار گرفته اند و ‪ 4‬مولکول(مثالً ‪ )O2‬می تواند با‬ ‫هموگلوبین ترکیب شود‪.‬هر زنجیره ‪ ۱‬اتم آهن دارد که به هر کدام ‪ ۱‬مولکول اکسیژن می تواند متصل شود‬ ‫و اکسی هموگلوبین را می سازد که این روند در ریه ها انجام می شود و سپس توسط جریان خون به قلب می‬ ‫رسد و در ادامه به اندام ها و بافت های دیگرمی رود که در این بافت ها و اندام ها به علت انجام فعالیت های‬ ‫متابولیمی غلظت اکسیژن پایین است و اکسیژن از ترکیب اکسی هموگلوبین آزاد می شود و دئوکسی‬ ‫هموگلوبین شکل می گیرد(روند معکوس نسبت به ریه) ‪.‬‬ ‫*هرگونه نا هنجاری در زنجیره های هموگلوبین می تواند ساختار کلی آن را دچار مشکل کند ‪.‬این اشکال‬ ‫در قسمت پروتینی ایجاد می شود و معموال گروه هِم ثابت است‪.‬‬ ‫کم خونی داسی شکل (‪ :)Sickle cell anemia‬در این نوع کم خونی در زنجیره ی بتا اسید آمینه ی والین‬ ‫جایگزین گلوتامیک اسید می شود‪.‬و در این صورت به جای هموگلوبین ‪ A‬هموگلوبین ‪ S‬ساخته می شود‪.‬‬ ‫این نوع هموگلوبین وقتی در معرض اکسیژن کم قرار می گیرد کریستاله شده و کریستال های نوک تیزو‬ ‫بلندی را ایجاد می کند‪.‬‬ ‫*می دانیم نسبت سطح به حجم گلبول قرمز زیاد است حالت کیسه ای از محتویات است که کیسه پر نیست‬ ‫اما در این نوع کم خونی وقتی گلول قرمز می خواهد عبور کند این کریستال ها در غشای گلبول قرمز‬ ‫می نشینند و گلبول قرمز را پاره می کنند‪.‬‬ ‫‪9‬‬ ‫ﻓﯾزﯾوﻟوژی ﺧون ﭘﺎرت ‪2‬‬ ‫اﻋﺿﺎی ﮔروه‪ :‬ﺳﺎرا ﺣﺳﯾﻧﯽ| ﻓﺎطﻣﮫ ﺧرم روز| ﻓﺎطﻣﮫ ﺧﺎدﻣﯽ| ﻧﺎزﻧﯾن ﻓرﯾدوﻧﯽ| ﺣﺳﯾن ﭘﺎرﺳﺎﯾﯽ‬ ‫ﻣﺗﺎﺑوﻟﯾﺳم آھن‪(Iron Metabolism) :‬‬ ‫ﻣﻘﺪار ﮐﻞ اﻫﻦ ﺑﺪن ﺣﺪود ‪ 5-4‬ﮔﺮم اﺳﺖ ﮐﻪ ‪ 65‬درﺻﺪ آن در ﺳﺎﺧﺘﻤﺎن ﻫﻤﻮﮔﻠﻮﺑﯿﻦ ﺑﮑﺎر رﻓﺘﻪ اﺳﺖ )ﻋﻼوه ﺑﺮاﯾﻦ آﻫﻦ ﺑﺮاي ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﯿﻮﮔﻠﻮﺑﯿﻦ‪-‬‬ ‫ﭘﺮاﮐﺴﯿﺪاز‪-‬ﮐﺎﺗﺎﻻز‪-‬ﺳﯿﺘﻮﮐﺮوﻣﻬﺎ وﻏﯿﺮه ﺿﺮوري اﺳﺖ‪.‬‬ ‫آﻫﻦ از ﺗﻤﺎم ﻗﺴﻤﺘﻬﺎي روده ﮐﻮﭼﮏ ﺟﺬب ﻣﯽ ﺷﻮد‪.‬ﮐﺒﺪ ﻣﻘﺎدﯾﺮ ﻣﺘﻮﺳﻄﯽ از آﭘﻮﺗﺮاﻧﺴﻔﺮﯾﻦ را ﺑﻪ داﺧﻞ ﺻﻔﺮا ﺗﺮﺷﺢ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ داﺧﻞ‬ ‫دوازدﻫﻪ ﺟﺮﯾﺎن ﻣﯽ ﯾﺎﺑﺪ‪.‬آﭘﻮﺗﺮاﻧﺴﻔﺮﯾﻦ در روده ﮐﻮﭼﮏ ﺑﺎ آﻫﻦ آزاد و ﺑﺮﺧﯽ ﺗﺮﮐﯿﺒﺎت آﻫﻦ دار ﺗﺮﮐﯿﺐ ﻣﯽ ﺷﻮد‪).‬ﺗﺮاﻧﺴﻔﺮﯾﻦ(‬ ‫ﺗﺮاﻧﺴﻔﺮﯾﻦ ﺑﻪ ﻧﻮﺑﻪ ﺧﻮد ﺟﺬب رﺳﭙﺘﻮرﻫﺎي ﻣﻮﺟﻮد در ﻏﺸﺎي ﺳﻠﻮﻟﻬﺎي اﭘﯽ ﺗﻠﯿﺎل روده ﺷﺪه و ﺑﻪ اﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﭼﺴﺒﺪ‪.‬ﺳﭙﺲ ﺑﺎ روﻧﺪ ﭘﯿﻨﻮﺳﯿﺘﻮز‬ ‫ﺟﺬب ﺷﺪه وﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﺗﺮاﻧﺴﻔﺮﯾﻦ وارد ﮔﺮدش ﺧﻮن ﻣﯽ ﺷﻮد‪.‬ﺗﺮاﻧﺴﻔﺮﯾﻦ در ﺧﻮن ﮔﺮدش ﻣﯽ ﮐﻨﺪ و ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﺑﺎﻓﺖ ﻫﺎ ﺑﺮود‪.‬‬ ‫اﺗﺼﺎل آﻫﻦ ﺑﻪ ﺗﺮاﻧﺴﻔﺮﯾﻦ ﺳﺴﺖ ﻫﺴﺖ و ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ در ﻫﺮ ﺑﺎﻓﺘﯽ آزاد ﺷﻮد ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ آﻫﻦ اﺿﺎﻓﻪ ﺑﺮ ﻣﺼﺮف در ﺗﻤﺎم ﺳﻠﻮﻟﻬﺎي ﺑﺪن ﺟﺎي ﻣﯿﮕﯿﺮد‪.‬‬ ‫وﻟﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮﯾﻦ ﻣﺤﻞ ذﺧﯿﺮه در ﺳﻠﻮﻟﻬﺎي ﮐﺒﺪي اﺳﺖ‪.‬‬ ‫آﻫﻦ در ﺳﻠﻮﻟﻬﺎ ﺑﺼﻮرت ﺗﺮﮐﯿﺐ ﺑﺎ ﭘﺮوﺗﺌﯿﻨﯽ ﺑﻨﺎم آﭘﻮﻓﺮﯾﺘﯿﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﭘﺲ از ﺗﺮﮐﯿﺐ ﻓﺮﯾﺘﯿﻦ را ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ‪).‬آﻫﻦ ذﺧﯿﺮه(‬ ‫درﺻﻮرﺗﯽ ﮐﻪ ﻣﻘﺪار ﮐﻞ آﻫﻦ ﺑﺪن ﺑﯿﺸﺘﺮ از ﻇﺮﻓﯿﺖ ذﺧﯿﺮه اي آﭘﻮﻓﺮﯾﺘﯿﻦ ﺑﺎﺷﺪ) ﻣﺜﻼ در زﻣﺎن‬ ‫ﺗﺨﺮﯾﺐ ﺑﯿﺶ ازﺣﺪ ‪ ( RBC‬آﻫﻦ اﺿﺎﻓﯽ ﺑﻪ ﻓﺮم ﻫﻤﻮﺳﯿﺪرﯾﻦ ذﺧﯿﺮه ﻣﯽ ﺷﻮد ﮐﻪ ﻓﻮق اﻟﻌﺎده‬ ‫ﻧﺎﻣﺤﻠﻮل اﺳﺖ‪.‬و در ﮐﻤﺒﻮد ﺷﺪﯾﺪ آﻫﻦ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ آزاد ﺷﻮد و ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﺑﮕﯿﺮد‪.‬‬ ‫آﻫﻦ در روده ﮐﻮﭼﮏ ﺑﻪ ﻓﺮم ﻓ‪‬ﺮو ﺟﺬب ﻣﯽ ﺷﻮد‪ ،‬و ﺑﺼﻮرت ﺗﺮاﻧﺴﻔﺮﯾﻦ وارد ﭘﻼﺳﻤﺎ ﻣﯽ ﺷﻮد‬ ‫و در ﺧﻮن ﺟﺎﺑﺠﺎ ﻣﯽ ﺷﻮد ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ در ﺳﻨﺘﺰﻫﺎ ﺑﮑﺎر ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮد‪.‬ﻋﻤﺪه ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺑﮑﺎر‬ ‫ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣﯿﺸﻮد در ﺳﻨﺘﺰ ﻫﻤﻮﮔﻠﻮﺑﯿﻦ اﺳﺖ و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ درﺳﻨﺘﺰ آﻧﺰﯾﻢ ﻫﺎ ﻧﯿﺰ ﺑﮑﺎر ﻣﯿﺮود‪ ،‬ﺑﻪ ﻓﺮم‬ ‫ﻓﺮﯾﺘﯿﻦ ذﺧﯿﺮه ﻣﯽ ﺷﻮد و اﮔﺮ ﺑﯿﺶ از ﺣﺪ زﯾﺎد ﺑﺎﺷﺪ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﻫﻤﻮﺳﯿﺪرﯾﻦ ﻓﻮق اﻟﻌﺎده ﻧﺎﻣﺤﻠﻮل ذﺧﯿﺮه ﻣﯽ ﺷﻮد‪).‬ﻣﻄﺎﺑﻖ ﺷﮑﻞ روﺑﺮو(‬ ‫ﺗﺨﺮﯾﺐ ﻫﻤﻮﮔﻠﻮﺑﯿﻦ‪:‬‬ ‫‪ RBC‬ﻫﺎ در ﻣﻐﺰ و اﺳﺘﺨﻮان ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﮔﻠﺒﻮﻟﻬﺎ ﺑﻪ داﺧﻞ ﮔﺮدش ﺧﻮن ازاد ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ و ﺑﻌﺪ‬ ‫ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ‪ RBC‬ﺑﺎﻟﻎ ﯾﺎ ارﯾﺘﺮوﺳﯿﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ‪ ،‬در ﮔﺮدش ﺧﻮن ﺣﺪودا ‪ 120‬روز ﻋﻤﺮ دارﻧﺪ‪ ،‬و‬ ‫ﺑﻌﺪ از اﯾﻦ ﻣﺪت ﭘﯿﺮ و در واﻗﻊ ‪ Abnormal‬ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ‪ ،‬از ﻓﺮم ﻋﺎدي ﺧﻮد ﺧﺎرج ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ و‬ ‫اﻧﻌﻄﺎف ﭘﺬﯾﺮي ﮐﺎﻣﻞ ﻧﺪارﻧﺪ‪.‬‬ ‫‪ RBC‬ﻫﺎ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺎﮐﺮوﻓﺎژﻫﺎ ﻓﺎﮔﻮﺳﯿﺘﻮزﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ و ﻫﻤﻮﮔﻠﻮﺑﯿﻦ آﻧﻬﺎ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﺑﻪ ﻫﻢ و ﮔﻠﻮﺑﯿﻦ‪ ،‬ﮔﻠﻮﺑﯿﻦ ﮐﻪ ﻗﺴﻤﺖ ﭘﺮوﺗﺌﯿﻨﯽ اﺳﺖ و‬ ‫اﺳﯿﺪاﻣﯿﻨﻪ ﻫﺎ در ﺑﺪن ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﻣﯿﮕﯿﺮد‪.‬‬ ‫‪١‬‬ ‫ﻓﯾزﯾوﻟوژی ﺧون ﭘﺎرت ‪2‬‬ ‫اﻋﺿﺎی ﮔروه‪ :‬ﺳﺎرا ﺣﺳﯾﻧﯽ| ﻓﺎطﻣﮫ ﺧرم روز| ﻓﺎطﻣﮫ ﺧﺎدﻣﯽ| ﻧﺎزﻧﯾن ﻓرﯾدوﻧﯽ| ﺣﺳﯾن ﭘﺎرﺳﺎﯾﯽ‬ ‫آﻫﻦ ﻗﺴﻤﺖ ﻫ‪‬ﻢ ﺟﺪا ﻣﯿﺸﻮد و ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ در ﮔﺮدش ﺧﻮن ﺑﻪ ﻓﺮم ﺗﺮاﻧﺴﻔﺮﯾﻦ ﺟﺎﺑﺠﺎ ﺷﻮد ﯾﺎ اﯾﻨﮑﻪ ﺗﺮاﻧﺴﻔﺮﯾﻦ آﻫﻦ را ﺑﻪ ﮐﺒﺪ و ﻃﺤﺎل اﻧﺘﻘﺎل داده‬ ‫و در آﻧﺠﺎ ذﺧﯿﺮه ﻣﯿﺸﻮد ﯾﺎ در ﺳﻨﺘﺰ ﻣﺠﺪد ﻫﻤﻮﮔﻠﻮﺑﯿﻦ ﯾﺎ آﻧﺰﯾﻢ ﻫﺎ ﻣﻮرد اﺳﺘﻔﺎده ﻗﺮار ﻣﯿﮕﯿﺮد‪.‬‬ ‫ﻗﺴﻤﺖ ﺑﯿﻠﯽ وردﯾﻦ ﻫﻢ ﮐﻪ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﺑﯿﻠﯽ روﺑﯿﻦ ﻣﯿﺸﻮد ﮐﻪ ﺑﯿﻠﯽ روﺑﯿﻦ ازاد ﺣﺘﻤﺎ ﺳﻤﯽ اﺳﺖ و ﮐﺎﻧﮋوﮔﻪ ﻣﯽ ﺷﻮد و از ﻃﺮﯾﻖ روده دﻓﻊ ﻣﯿﺸﻮد‬ ‫و ﻣﺸﺘﻘﺎت ازاد آن ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ از ﻃﺮﯾﻖ ﮐﻠﯿﻪ دﻓﻊ ﺷﻮد‪.‬‬ ‫‪ :Anemias‬آﻧﻤﯽ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﮐﺎﻫﺶ ﻫﻤﻮﮔﻠﻮﺑﯿﻦ در ﺧﻮن اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ ﻧﺎﺷﯽ از ﮐﺎﻫﺶ ‪ RBC‬ﺑﺎﺷﺪ ﯾﺎ اﯾﻨﮑﻪ ﺗﻌﺪاد ‪ RBC‬ﮐﺎﻓﯽ ﺑﺎﺷﺪ‬ ‫ﯾﺎ ﺣﺘﯽ از ﺣﺪ ﻣﻌﻤﻮل ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺎﺷﺪ وﻟﯽ ﻫﻤﻮﮔﻠﻮﺑﯿﻦ ﮐﻢ ﺑﺎﺷﺪ ‪.‬ﭘﺲ آﻧﻤﯽ را ﻓﻘﻂ ﮐﻤﺒﻮد ‪ RBC‬در ﻧﻈﺮ ﻧﮕﯿﺮﯾﻢ‪.‬‬ ‫ﺑﺮﺧﯽ از اﻧﻮاع آﻧﻤﯽ ﻫﺎ و دﻻﯾﻞ ﻓﯿﺰﯾﻮﻟﻮژﯾﮑﯽ آﻧﻬﺎ‬ ‫‪ -1‬آﻧﻤﯽ ﻧﺎﺷﯽ از دﺳﺖ دادن ﺧﻮن )‪ : (Blood loss Anemia‬اﮔﺮ ﻫﻤﻮرﯾﺞ ﯾﺎ ﺧﻮﻧﺮﯾﺰي زﯾﺎد ﺑﺎﺷﺪ و ﺟﻠﻮي آن ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻧﺸﻮد‪ ،‬ﻓﺮد از‬ ‫ﺑﯿﻦ ﻣﯽ رود‪.‬اﮔﺮ ﺟﻠﻮي ﺧﻮﻧﺮﯾﺰي ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﻮد ﻣﻌﻤﻮﻻ ﻃﯽ ‪ 3‬ﺗﺎ ‪ 6‬ﻫﻔﺘﻪ ﮔﻠﺒﻮﻟﻬﺎ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ و ﻣﯿﺰان ﺧﻮن ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ ﻧﺮﻣﺎل‬ ‫ﺑﺮﻣﯽ ﮔﺮدد‪.‬‬ ‫اﮔﺮ ﺧﻮﻧﺮﯾﺰي ﻣﺰﻣﻦ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﯿﻢ‪ ،‬ﻓﺮد ﻧﻤﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎ ﻫﻤﺎن روﻧﺪي ﮐﻪ ﺧﻮن را از دﺳﺖ ﻣﯽ دﻫﺪ آﻫﻦ ﺟﺬب ﮐﻨﺪ و ﻫﻤﻮﮔﻠﻮﺑﯿﻦ ﺳﻨﺘﺰﮐﻨﺪ و‬ ‫‪ RBC‬ﻫﺎ ﺑﻪ ﻣﻘﺪار ﮐﺎﻓﯽ ﻫﻤﻮﮔﻠﻮﺑﯿﻦ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ‪.‬ﺑﻨﺎ ﺑﺮاﯾﻦ ‪ RBC‬اي ﮐﻪ ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﯽ ﺷﻮد ﮐﻮﭼﯿﮏ ﺗﺮ از ﺣﺪ ﻧﺮﻣﺎل اﺳﺖ و ﻫﻤﻮﮔﻠﻮﺑﯿﻦ درون‬ ‫آن ﮐﻤﺘﺮ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ اﯾﻦ ﻧﻮع ﮐﻢ ﺧﻮﻧﯽ ‪ Microcytic Hypochromic-Anemia‬ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ‪.‬ﻣﺴﻠﻤﺎ ﻫﻤﻮﮔﻠﻮﺑﯿﻦ ﮐﻤﺘﺮ ﺑﺎﺷﺪ ‪ ،‬اﻧﺘﻘﺎل‬ ‫اﮐﺴﯿﮋن ﮐﻤﺘﺮاﺳﺖ و اﯾﺠﺎد آﻧﻤﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ‪.‬‬ ‫‪ :Aplastic-Anemia -2‬ﮐﻪ ﺑﻪ آن )‪ (Bone marrow aplasia‬ﮔﻔﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮد ‪ ،‬ﻓﻘﺪان ﻋﻤﻠﮑﺮد ﻣﻐﺰاﺳﺘﺨﻮان اﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﺗﻮﻟﯿﺪ‬ ‫‪ RBC‬ﮐﻨﺪ اﯾﻦ اﺗﻔﺎق ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ در دوز ﺑﺎﻻي رادﯾﻮﺗﺮاﭘﯽ ﯾﺎ در ﺷﯿﻤﯽ درﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺮاي درﻣﺎن ﺳﺮﻃﺎن )‪ (Cancer‬ﺑﮑﺎر ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮد‪.‬دوز‬ ‫ﺑﺎﻻي ﺑﺮﺧﯽ ﻣﻮاد ﺷﯿﻤﯿﺎﯾﯽ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ اﯾﻦ ﺣﺎﻟﺖ را اﯾﺠﺎد ﮐﻨﺪ‪،‬ﻣﺜﻞ ﺣﺸﺮه ﮐﺶ ﻫﺎ ﯾﺎ ﺑﻨﺰن ﻣﻮﺟﻮد در ﺑﻨﺰﯾﻦ و ﺑﯿﻤﺎري ﻫﺎي ﺧﻮد اﯾﻤﻨﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ‬ ‫ﻣﻐﺰ اﺳﺘﺨﻮان ﺣﻤﻠﻪ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ و از ﺑﯿﻦ ﻣﯽ ﺑﺮﻧﺪ ‪.‬‬ ‫‪: Megaloblastic Anemia-3‬‬ ‫زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ وﯾﺘﺎﻣﯿﻦ ‪ B12‬واﺳﯿﺪﻓﻮﻟﯿﮏ ﮐﺎﻫﺶ ﭘﯿﺪا ﻣﯽ ﮐﻨﺪ‪ ،‬ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ اﯾﻨﮑﻪ ﻫﺮ دو ﺟﻬﺖ ﺳﻨﺘﺰ ‪ DNA‬ﻣﻮرد ﻧﯿﺎز ﻫﺴﺘﻨﺪ؛ ‪Abnormal، DNA‬‬ ‫ﯾﺎ ﻧﺎﻫﻨﺠﺎر ﻣﯿﺸﻮد ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ در روﻧﺪ ﺗﻘﺴﯿﻢ‪ ،‬ﺳﻠﻮل ﺑﺰرگ ﻣﯿﺸﻮد وﻟﯽ‪ DNA‬ﻧﺎﻫﻨﺠﺎر اﺳﺖ و ﻧﻤﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﺗﻘﺴﯿﻢ ﺷﻮد وﺑﻪ ﻓﺮم ﺑﻼﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﺎﺑﺎﻟﻎ‬ ‫ﻫﺴﺖ وارد ﮔﺮدش ﺧﻮن ﻣﯿﺸﻮد ‪.‬‬ ‫‪: Hemolytic Anemia -4‬‬ ‫ﯾﮏ ﺳﺮي ﻧﺎﻫﻨﺠﺎرﯾﻬﺎي ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ‪ RBC‬ﻫﺎ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﻣﻮﺟﺐ اﯾﻦ ﻧﻮع آﻧﻤﯽ ﺷﻮد‪.‬در اﯾﻦ ﻧﻮع آﻧﻤﯽ ﮔﻠﺒﻮل ﻫﺎي ﻗﺮﻣﺰ ﺣﺎﻟﺖ ﻧﺮﻣﺎل ﻧﺪارد‬ ‫و در ﻋﺒﻮر از ﻣﻮﯾﺮگ ﻫﺎ ﺑﻪ وﯾﮋه در ﻃﺤﺎل دﭼﺎر ﻣﺸﮑﻞ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ و ﻣﯽ ﺷﮑﻨﻨﺪ‪.‬ﻓﺮم ﻃﺒﯿﻌﯽ ﮔﻠﺒﻮل ﻗﺮﻣﺰ ﻣﻘﻌﺮ اﻟﻄﺮﻓﯿﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺳﻄﺢ‬ ‫ﺑﻪ ﺣﺠﻢ زﯾﺎد اﺳﺖ و ﺑﻪ راﺣﺘﯽ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺷﮑﻞ دﻫﺪ و از ﻣﻮﯾﺮگ ﻫﺎ ﻋﺒﻮر ﮐﻨﻨﺪ‪.‬‬ ‫ﯾﮑﯽ از اﻧﻮاع اﯾﻦ ﻧﻮع آﻧﻤﯽ‪ Hereditary spherocytosis ،‬اﺳﺖ ﮐﻪ ارﺛﯽ ﻫﺴﺖ‪ ،‬و ﮔﻠﺒﻮل ﻫﺎ ﺣﺎﻟﺖ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﻧﺪارﻧﺪ ﮐﻮﭼﮑﺘﺮ از ﺣﺪ ﻣﻌﻤﻮل‬ ‫ﻫﺴﺘﻨﺪ و ﮐﺮوي ﺷﮑﻞ ﻫﺴﺘﻨﺪ و در ﻋﺒﻮر از ﻣﻮﯾﺮگ ﻫﺎ ﺷﮑﺴﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ و ﮐﻢ ﺧﻮﻧﯽ اﯾﺠﺎد ﻣﯽ ﺷﻮد‪.‬‬ ‫‪٢‬‬ ‫ﻓﯾزﯾوﻟوژی ﺧون ﭘﺎرت ‪2‬‬ ‫اﻋﺿﺎی ﮔروه‪ :‬ﺳﺎرا ﺣﺳﯾﻧﯽ| ﻓﺎطﻣﮫ ﺧرم روز| ﻓﺎطﻣﮫ ﺧﺎدﻣﯽ| ﻧﺎزﻧﯾن ﻓرﯾدوﻧﯽ| ﺣﺳﯾن ﭘﺎرﺳﺎﯾﯽ‬ ‫ﻧﻮع دﯾﮕﺮ اﯾﻦ آﻧﻤﯽ ‪ Sickle cell anemia‬ﯾﺎ آﻧﻤﯽ داﺳﯽ ﺷﮑﻞ ﻫﺴﺖ‪.‬در اﯾﻦ ﻧﻮع ﮐﻢ ﺧﻮﻧﯽ ﻫﻤﻮ ﮔﻠﻮﺑﯿﻦ از ﻧﻮع ‪ S‬اﺳﺖ ﮐﻪ در زﻧﺠﯿﺮه ﺑﺘﺎ‪،‬‬ ‫واﻟﯿﻦ ﺑﻪ ﺟﺎي ﮔﻠﻮﺗﺎﻣﯿﮏ اﺳﯿﺪ ﻣﯽ ﻧﺸﯿﻨﺪ و ﻫﻤﻮﮔﻠﺒﯿﻦ ‪ S‬را اﯾﺠﺎد ﻣﯽ ﮐﻨﺪ‪ Hbs.‬ﺣﺎﻟﺖ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﻧﺪارد‪ ،‬وﻗﺘﯽ ﻏﻠﻄﺖ اﮐﺴﯿﮋن ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻣﯽ آﯾﺪ‪،‬‬ ‫ﮐﺮﯾﺴﺘﺎل ﻣﯽ ﺷﻮد و در ‪ RBC‬رﺳﻮب ﻣﯽ ﮐﻨﺪ و اﯾﻦ ﮐﺮﯾﺴﺘﺎل ﻫﺎي اﯾﺠﺎد ﺷﺪه در ‪ RBC ، RBC‬را ﺑﻪ ﻓﺮم داﺳﯽ ﺷﮑﻞ در ﻣﯽ آورﻧﺪ ﮐﻪ اﯾﻦ‬ ‫ﻓﺮم ﺣﺎﻟﺖ ﻃﺒﯿﻌﯽ ﻧﯿﺴﺖ و ﺧﻮد ﮐﺮﯾﺴﺘﺎل ﻫﺎي ﻣﻮﺟﻮد در ‪ RBC‬ﻧﻮك ﺗﯿﺰ اﺳﺖ و ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﮔﻠﺒﻮل ﻗﺮﻣﺰ را در ﻋﺒﻮر از ﻣﻮﯾﺮگ ﻫﺎ در ﻃﺤﺎل و‬ ‫ﻗﺴﻤﺖ ﻫﺎي ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺸﮑﻨﺪ و ﮐﻢ ﺧﻮﻧﯽ اﯾﺠﺎد ﮐﻨﺪ )در اﺛﺮ وﺟﻮد ﮐﺮﯾﺴﺘﺎل ﻫﺎ ﮔﻠﺒﻮل ﺑﻪ ﺷﮑﻞ داﺳﯽ در ﻣﯽ آﯾﺪ(‪.‬‬ ‫ﻧﻮع دﯾﮕﺮ اﯾﻦ آﻧﻤﯽ ‪ ) Erythroblastosis fetalis‬ارﯾﺘﺮو ﺑﻼﺳﺘﻮﺳﯿﺲ ﺟﻨﯿﻨﯽ( ‪:‬‬ ‫زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ در ازدواج ﻫﺎ ﻣﺎدر‪ Rh-‬و ﭘﺪر ‪ Rh+‬اﺳﺖ اﮔﺮ ﺟﻨﯿﻦ ‪ Rh+‬ﺑﺎﺷﺪ‪ ،‬ﺣﺎﻣﻠﮕﯽ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﻋﺒﻮر‬ ‫ﻣﯽ ﮐﻨﺪ و اﺗﻔﺎﻗﯽ ﻧﻤﯽ اﻓﺘﺪ‪.‬در ﭘﺪﯾﺪه زاﯾﻤﺎن‪ ،‬ﺧﻮن ﻣﺎدر و ﺧﻮن ﺟﻨﯿﻦ ﻣﺨﺘﺼﺮي‬ ‫ﻣﺨﻠﻮط ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﮐﻪ اﯾﻦ ﺗﺪاﺧﻞ ﻣﻮﺟﺐ ﻣﯽ ﺷﻮد ﮐﻪ در ﺧﻮن ﻣﺎدر ﺑﺮ ﻋﻠﯿﻪ ‪Rh+‬‬ ‫ﺟﻨﯿﻦ‪ ،‬آﻧﺘﯽ ﺑﺎدي ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﻮد‪.‬اﮔﺮ ﺣﺎﻣﻠﮕﯽ دوم ﺟﻨﯿﻦ ‪ Rh+‬ﺑﺎﺷﺪ‪ ،‬آﻧﺘﯽ ﺑﺎدي ﻫﺎي‬ ‫ﻣﻮﺟﻮد در ﺧﻮن ﻣﺎدر ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﻨﺪ از ﺟﻔﺖ ﻋﺒﻮر ﮐﻨﻨﺪ و ﺑﺎ آﻧﺘﯽ ژن ﻣﻮﺟﻮد روي ﮔﻠﺒﻮل‬ ‫ﻫﺎي ﻗﺮﻣﺰ واﮐﻨﺶ دﻫﻨﺪ و آﻧﻬﺎ را ﺑﻪ ﻫﻢ ﺑﭽﺴﺒﺎﻧﻨﺪ و ﮐﻢ ﺧﻮﻧﯽ اﯾﺠﺎد ﮐﻨﻨﺪ‪.‬ﻣﻌﻤﻮﻻ اﯾﻦ‬ ‫ﻣﺸﮑﻞ ﺑﺎ آﻣﭙﻮل روﮔﺎم ﺣﻞ ﻣﯽ ﺷﻮد‪.‬‬ ‫اﺛﺮ ﮐﻢ ﺧﻮﻧﯽ ﻫﺎ ﺑﺮ روي دﺳﺘﮕﺎه ﮔﺮدش ﺧﻮن‪:‬‬ ‫ﮐﺎﻫﺶ وﯾﺴﮑﻮزﯾﺘﻪ )ﮔﺮاﻧﺮوي( ﺧﻮن و ﮐﺎﻫﺶ ﻣﻘﺎوﻣﺖ در ﺑﺮاﺑﺮ ﻋﺒﻮر‬ ‫ﻫﻤﺎﺗﻮﮐﺮﯾﺖ ﮐﺎﻫﺶ ﻣﯽ ﯾﺎﺑﺪ‬ ‫زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ آﻧﻤﯽ ﺷﺪﯾﺪ ﺑﺎﺷﺪ‬ ‫ﺑﺎز ﮔﺸﺖ ﺧﻮن ﺑﻪ ﻗﻠﺐ اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﯽ ﯾﺎﺑﺪ ﺑﻪ ﻋﺒﺎرﺗﯽ‬ ‫ﺟﺮﯾﺎن ﺧﻮن در رگ ﻫﺎ ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ ﺧﻮن در ﻋﺮوق راﺣﺖ ﺗﺮ ﺣﺮﮐﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ‬ ‫دﯾﮕﺮ ﺑﺎزﮔﺸﺖ ورﯾﺪي اﻓﺰاﯾﺶ ﭘﯿﺪا ﻣﯽ ﮐﻨﺪ‪".‬ﻃﺒﻖ ﻗﺎﻧﻮن ﻓﺮاﻧﮏ اﺳﺘﺎرﻟﯿﻨﮓ‬ ‫)ﻫﺮﭼﯽ ورودي ﺧﻮن ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺎﺷﺪ ) ‪ (Cardiac Out put‬ﯾﺎ ﺑﺮون ده ﻗﻠﺐ‬ ‫ﺑﯿﺸﺘﺮ اﺳﺖ("‬ ‫از ﻃﺮﻓﯽ وﻗﺘﯽ آﻧﻤﯽ ﻫﺎ ﺷﺪﯾﺪ ﺑﺎﺷﻨﺪ‪ ،‬اﮐﺴﯿﮋن رﺳﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺑﺎﻓﺖ ﻫﺎ ﮐﺎﻫﺶ ﭘﯿﺪا ﻣﯽ ﮐﻨﺪ در‬ ‫ﻧﺘﯿﺠﻪ ﮔﺸﺎدي ﻋﺮوق ) ‪ (vasodilation‬ﺑﺮاي ﺷﺮﯾﺎن ﻫﺎ اﯾﺠﺎد ﻣﯽ ﺷﻮد ﺟﺮﯾﺎن‬ ‫ﺧﻮن اﻓﺰاﯾﺶ ﭘﯿﺪا ﻣﯽ ﮐﻨﺪ و ﻧﻬﺎﯾﺘﺎ ‪ Cardiac Out Put‬اﻓﺰاﯾﺶ ﭘﯿﺪا ﻣﯽ ﮐﻨﺪ‪.‬‬ ‫در ﻫﺮدو ﻣﺴﯿﺮ ﺑﺎر روي ﻗﻠﺐ ﯾﺎ ‪ Work load‬ﻗﻠﺐ اﻓﺰاﯾﺶ ﭘﯿﺪا ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﺑﻪ ﻋﺒﺎرت دﯾﮕﺮ در‬ ‫آﻧﻤﯽ ﺷﺪﯾﺪ‪ ،‬ﻓﺸﺎر روي ﻗﻠﺐ زﯾﺎد اﺳﺖ و ﻗﻠﺐ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﮐﺎر ﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﺟﺒﺮان ﮐﻨﺪ و ﮔﺮدش ﺧﻮن را زﯾﺎد ﮐﻨﺪ و ﺗﻌﺪاد ﭼﺮﺧﺶ ﺑﯿﺸﺘﺮ‬ ‫ﺷﻮد ﺗﺎ اﮐﺴﯿﮋن ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﻪ ﺑﺎﻓﺖ ﻫﺎ ﺑﺮﺳﺪ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﻫﺎﯾﭙﺮﺗﺮوﻓﯽ ﻗﻠﺐ را اﯾﺠﺎد ﮐﻨﺪ‪.‬‬ ‫در ﻣﻘﺎﺑﻞ آﻧﻤﯽ‪ Poly cythemie ،‬ﯾﺎ ﭘﺮﺧﻮﻧﯽ دارﯾﻢ‪.‬دو ﻧﻮع ﭘﻠﯽ ﺳﺎﯾﺘﻤﯽ دارﯾﻢ‪:‬‬ ‫‪ :Secondery poly cythemie _1‬ﯾﻌﻨﯽ ﯾﮏ ﻋﺎﻣﻞ ﺛﺎﻧﻮﯾﻪ ﺑﺎﻋﺚ اﯾﺠﺎد ﭘﺮﺧﻮﻧﯽ ﺷﺪه‪ ،‬زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﻓﺖ ﻫﺎ ‪ hypoxic‬ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ‪ ،‬ﺣﺎﻻ ﻫﺮ‬ ‫ﻋﺎﻣﻠﯽ ﮐﻪ ﺑﺎﻋﺚ ‪ hypoxic‬ﺑﺎﻓﺘﯽ ﺷﻮد )ﭼﻪ در ارﺗﻔﺎﻋﺎت ﮐﻪ ﻓﺸﺎر اﮐﺴﯿﮋن ﮐﻢ اﺳﺖ وﺑﺎﻋﺚ ﻣﯽ ﺷﻮد اﮐﺴﯿﮋن ﮐﻤﺘﺮي ﺑﻪ ﺑﺎﻓﺖ ﻫﺎ‬ ‫ﻣﯽ رﺳﺪ ﯾﺎ ﭼﻪ ﻣﺸﮑﻼت ﻗﻠﺒﯽ ﯾﺎ رﯾﻮي( در ﮐﻠﯿﻪ اﺗﻔﺎﻗﺎﺗﯽ ﻣﯽ اﻓﺘﺪ؛ ﮐﻠﯿﻪ ﻫﻢ ﯾﮑﯽ از ﺑﺎﻓﺖ ﻫﺎﯾﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ‪ hypoxic‬ﻣﯽ ﺷﻮد و‬ ‫‪٣‬‬ ‫ﻓﯾزﯾوﻟوژی ﺧون ﭘﺎرت ‪2‬‬ ‫اﻋﺿﺎی ﮔروه‪ :‬ﺳﺎرا ﺣﺳﯾﻧﯽ| ﻓﺎطﻣﮫ ﺧرم روز| ﻓﺎطﻣﮫ ﺧﺎدﻣﯽ| ﻧﺎزﻧﯾن ﻓرﯾدوﻧﯽ| ﺣﺳﯾن ﭘﺎرﺳﺎﯾﯽ‬ ‫ارﯾﺘﺮوﭘﻮﯾﺘﯿﻦ ﺗﺮﺷﺢ ﻣﯽ ﺷﻮد ﮐﻪ اﯾﻦ ﻫﻮرﻣﻮن ﺑﻪ ﻣﻐﺰ و اﺳﺘﺨﻮان ﻣﯽ رود و روي ‪ Stem cells‬ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻣﯽ ﮔﺬارد و ﭘﺮوارﯾﺘﺮوﺑﻼﺳﺖ‬ ‫ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﯽ ﺷﻮد و‪ RBC‬اﻓﺰاﯾﺶ ﭘﯿﺪا ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ و اﯾﻦ اﻓﺰاﯾﺶ ‪ RBC‬در اﺛﺮ ﯾﮏ ﻋﺎﻣﻞ ﺛﺎﻧﻮﯾﻪ را ﭘﻠﯽ ﺳﺎﯾﺘﻤﯽ ﺛﺎﻧﻮﯾﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ‪.‬‬ ‫ﯾﮏ ﺣﺎﻟﺖ ‪ Secondery poly cythemie‬ﺷﺎﯾﻊ ﮐﻪ اﺗﻔﺎق ﻣﯽ اﻓﺘﺪ ﻣﺮﺑﻮط اﺳﺖ ﺑﻪ اﻓﺮادي ﮐﻪ در ارﺗﻔﺎﻋﺎت زﻧﺪﮔﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺑﻪ آن‬ ‫‪ physiologic polycythemia‬ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ‪.‬در ارﺗﻔﺎﻋﺎت ﻓﺸﺎر اﮐﺴﯿﮋن ﭘﺎﯾﯿﻦ اﺳﺖ اﯾﻦ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺑﻮدن ﻓﺸﺎر اﮐﺴﯿﮋن‬ ‫ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯽ ﺷﻮد ﮐﻪ ﻣﺨﺘﺼﺮي ‪ hypoxic‬اﯾﺠﺎد ﺷﻮد و ارﯾﺘﺮوﭘﻮﯾﺘﯿﻦ اﻓﺰاﯾﺶ ﯾﺎﺑﺪ و ﻣﯿﺰان ‪ RBC‬در ﺳﻄﺢ ﺑﺎﻻﺗﺮي ﻧﮕﻪ‬ ‫داري ﻣﯽ ﺷﻮد ﺗﺎ اﮐﺴﯿﮋن ﺑﺎﻓﺖ ﺗﺎﻣﯿﻦ ﺷﻮد و ﻣﺸﮑﻠﯽ ﺑﺮاي ﺑﺎﻓﺖ ﯾﺎ ﻣﻮﺟﻮد اﯾﺠﺎد ﻧﺸﻮد‪.‬‬ ‫‪ :Poly cythemia Vera (Erythrema) _2‬در واﻗﻊ ﯾﮏ ﻧﺎﻫﻨﺠﺎري ژﻧﯿﺘﯿﮑﯽ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﺑﻮط ﺑﻪ ‪hemocytoblest cells‬‬ ‫در ﻣﻐﺰ و اﺳﺘﺨﻮان ﻣﯽ ﺷﻮد‪.‬اﯾﻨﻬﺎ ﺑﯽ روﯾﻪ ﺗﻮﻟﯿﺪ ‪ RBC‬ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺑﺪون اﯾﻨﮑﻪ ﺗﺤﺖ ﮐﻨﺘﺮل ﺑﺎﺷﻨﺪ‪ RBC.‬ﺑﻪ ﺷﺪت اﻓﺰاﯾﺶ‬ ‫ﻣﯽ ﯾﺎﺑﺪ‪ ،‬در ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻫﻤﺎﺗﻮﮐﺮﯾﺖ اﻓﺰاﯾﺶ ﭘﯿﺪا ﻣﯽ ﮐﻨﺪ و ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ‪ 60‬ﯾﺎ‪ 70‬ﺑﺮﺳﺪ‪.‬در اﻣﺎ ﻧﺘﯿﺠﻪ وﯾﺴﮑﻮزﯾﺘﻪ ﻫﻢ اﻓﺰاﯾﺶ‬ ‫ﻣﯽ ﯾﺎﺑﺪ و ﺟﺮﯾﺎن ﺧﻮن دﭼﺎر ﻣﺸﮑﻞ ﻣﯽ ﺷﻮد و ﮐﺎﻫﺶ ﭘﯿﺪا ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ) ﺑﺮﺧﻼف آﻧﻤﯽ ﮐﻪ وﯾﺴﮑﻮزﯾﺘﻪ ﮐﺎﻫﺶ ﻣﯽ ﯾﺎﺑﺪ(‪.‬‬ ‫از ﻃﺮﻓﯽ ﺣﺠﻢ ﺧﻮن اﻓﺰاﯾﺶ ﻣﯽ ﯾﺎﺑﺪ اﻣﺎ ﺑﺎزﮔﺸﺖ ورﯾﺪي ﺑﻪ ﻗﻠﺐ ﮐﺎﻫﺶ ﻣﯽ ﯾﺎﺑﺪ اﯾﻦ دو ﻋﺎﻣﻞ ﻫﻢ دﯾﮕﺮ را ﺧﻨﺜﯽ ﻣﯽ‬ ‫ﮐﻨﻨﺪ ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ در ﭘﻠﯽ ﺳﺎﯾﺘﻤﯽ ﺑﺮون ده ﻗﻠﺒﯽ ﺧﯿﻠﯽ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ‪.‬ﺣﺠﻢ ﺧﻮن ﮐﻪ اﻓﺰاﯾﺶ ﭘﯿﺪا ﮐﻨﺪ در ‪Poly‬‬ ‫‪ cythemia‬ﻣﯽ ﺧﻮاﻫﺪ ﺑﺎزﮔﺸﺖ ورﯾﺪي ﺑﻪ ﻗﻠﺐ را اﻓﺰاﯾﺶ دﻫﺪ‪ ،‬از‬ ‫ﻃﺮﻓﯽ ﺑﻪ ﻋﻠﺖ وﯾﺴﮑﻮزﯾﺘﻪ ﺑﺎﻻ ﺑﺎزﮔﺸﺖ ورﯾﺪي ﺑﻪ ﻗﻠﺐ ﮐﺎﻫﺶ ﻣﯿﺎﺑﺪ‬ ‫و اﯾﻦ دو ﻋﺎﻣﻞ ﻫﻢ دﯾﮕﺮ را ﺧﻨﺜﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ و ﺑﺮون ده ﻗﻠﺒﯽ ﺗﻐﯿﯿﺮ‬ ‫ﭼﻨﺪاﻧﯽ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ‪.‬‬ ‫ﺳﻌدﯾﺎ ﮔر ﺑﮑﻧد ﺳﯾل ﻓﻧﺎ ﺧﺎﻧﮫ ﻋﻣر‬ ‫دل ﻗوی دار ﮐﮫ ﺑﻧﯾﺎد ﺑﻘﺎ ﻣﺣﮑم ازوﺳت‬ ‫‪۴‬‬ ‫‪White Blood Cells‬‬ ‫جسوۀ درس فیسیولوشی خون (جلسه سوم)‬ ‫استاد فالح زاده‬ ‫مبحث گلبول های سفیذ (‪)WBCs‬‬ ‫کاری از گروه ‪3‬‬ ‫‪ -‬سهنذ علیمرادی‬ ‫‪ -‬روح اله افشون‬ ‫‪ -‬پرنیان براتی‬ ‫‪ -‬سارا روانخواه‬ ‫‪ -‬سیما سیذصذقیانی‬ ‫‪ -‬مبینا صذاقت‬ ‫‪ -‬علیرضا کذیور‬ ‫گروه ‪3‬‬ ‫گلبول های سفیذ (فیسیولوشی خون)‬ ‫گلبول های سفیذ (‪)WBCs‬‬ ‫* تذى ها لادس اػت تا ػَاهلٖ کِ هٖ خَاٌّذ تِ تذى ّجَم ت٘اٍسًذ هثاسصُ کٌذ؛ هاًٌذ ػَاهل ػفًَٖ ٍ ػوٖ ٍ‪....‬اٗي‬ ‫ٍظ٘فٔ هثاسصُ تشػْذٓ گلثَل ّإ ػف٘ذ اػت‪.‬‬ ‫* گلثَل ّإ ػف٘ذ تِ دٍ سٍؽ اص ت٘واسٕ ّا ٍ ػَاهل ػفًَٖ جلَگ٘شٕ هٖ کٌٌذ‪:‬‬ ‫‪ -2‬تـک٘ل آًتٖ تادٕ ٍ لٌفَػ٘ت ّإ حؼاع ؿذُ‬ ‫‪ -1‬فاگَػ٘تَص‬ ‫* گلثَل ّإ ػف٘ذ سا تشاػاع ٍجَد ٗا ػذم ٍجَد گشاًَل دس ػ٘تَپالػن تِ دٍ دػتِ تمؼ٘ن هٖ کٌٌذ‪:‬‬ ‫‪ -1‬گشاًَلَػ٘ت ّا (‪ : )Granulocytes‬گشاًَل داس ّؼتٌذ ‪ /‬دس کلٌ٘٘ک تذل٘ل چٌذ ّؼتِ إ تَدى تِ آًْا ‪poly‬‬ ‫هٖ گٌَٗذ ‪ /‬ؿاهل ػِ ًَع ػلَل ًَتشٍف٘ل‪ ،‬تاصٍف٘ل ٍ ائَصٌَٗف٘ل اػت‪.‬‬ ‫‪ -2‬آگشاًَلَػ٘ت ّا (‪ : )Agranulocytes‬تذٍى گشاًَل ّؼتٌذ ‪ /‬ؿاهل لٌفَػ٘ت ّا ٍ هًََػ٘ت ّا اػت‪.‬‬ ‫‪ 5‬تا ‪ّ 11‬ضاس دس ّش ه٘کشٍل٘تش خَى (‪ 4‬تا ‪ّ 11‬ضاس)‬ ‫* همذاس ًشهال گلثَل ّإ ػف٘ذ دس خَى‬ ‫‪%5/3‬‬ ‫مونوسیت‬ ‫‪%66‬‬ ‫نوتروفیل‬ ‫* دسصذ گلثَل ّإ ػف٘ذ دس خَى‪:‬‬ ‫‪%30‬‬ ‫لنفوسیت‬ ‫‪%0/4‬‬ ‫بازوفیل‬ ‫‪%6/3‬‬ ‫ائوزینوفیل‬ ‫* ٍٗظگٖ ّإ اغلة گلثَل ّإ ػف٘ذ‪:‬‬ ‫الف) هاسطٌٗاػَ٘ى ٍ دٗاپذص‪ :‬گلثَل ّإ ػف٘ذ‪ ،‬خَد سا تِ دَٗاسٓ‬ ‫هَٗشگ ّا هٖ چؼثاًٌذ ٍ هٖ تَاًٌذ تا تغ٘٘ش ؿکل اص هٌافز هَٗشگٖ‬ ‫خاسج ؿًَذ ٍ تا حشکت آه٘ثٖ دسٍى تافت تِ هحل آػ٘ة ٗا التْاب‬ ‫تشًٍذ‪.‬‬ ‫ب) کوَتاکؼٖ‪ :‬کـ٘ذُ ؿذى تِ هحل آػ٘ة دٗذُ ٍ التْاب تِ دل٘ل‬ ‫هَاد آصاد ؿذُ دس اٗي هحل ّا کوَتاکؼٖ ٗا ؿ٘وَ٘تاکؼٖ گٌَٗذ‪.‬‬ ‫ج) فاگَػ٘تَص‪ :‬تافت هشدُ ٍ ػَاهل ت٘گاًِ سا فاگَػ٘تَص هٖ کٌٌذ‪.‬‬ ‫د) حشکت آه٘ثٖ‪ :‬تؼذ اص دٗاپذص‪ ،‬گلثَل ّإ ػف٘ذ دس تافت هٖ تَاًٌذ حشکت آه٘ثٖ داؿتِ تاؿٌذ ٍ حشکت کٌٌذ ٍ تِ‬ ‫ػوت ًاح٘ٔ آػ٘ة دٗذُ تشًٍذ‪.‬دس تافتٖ کِ آػ٘ة دٗذُ ٗک ػشٕ هَاد تِ ًام ‪ Chemotactic Substance‬آصاد‬ ‫هٖ ؿَد کِ تَػط اٗي هادُ‪ ،‬گلثَل ّإ ػف٘ذ تِ اٗي ًاحِ٘ کـ٘ذُ هٖ ؿًَذ‪ٍ.‬لتٖ اٗي هَاد آصاد هٖ ؿًَذ‪ ،‬پخؾ ؿذُ ٍ‬ ‫تِ هَٗشگ ّإ ًضدٗک هٖ سػٌذ ٍ دس آى هحل‪ ،‬گلثَل ّإ ػف٘ذ تِ حاؿ٘ٔ هَٗشگ هٖ چؼثٌذ ٍ تا تغ٘٘ش ؿکل اص هٌافز‬ ‫هَٗشگ خاسج هٖ ؿًَذ کِ تِ اٗي ػول ‪ٗ Margination‬ا دٗاپذص هٖ گٌَٗذ‪.‬ػپغ اٗي گلثَل ّا هٖ تَاًٌذ حشکت‬ ‫گروه ‪3‬‬ ‫گلبول های سفیذ (فیسیولوشی خون)‬ ‫آه٘ثٖ داؿتِ تاؿٌذ ٍ اص ت٘ي ػلَل ّإ تافتٖ ػثَس ًواٌٗذ ٍ تِ ػوت هحل آػ٘ة دٗذُ تشًٍذ ٍ ػپغ ػَاهل ٍ تافت آػ٘ة‬ ‫دٗذُ سا فاگَػ٘تَص کٌٌذ‪.‬‬ ‫* اص هْن تشٗي گلثَل ّإ ػف٘ذٕ کِ فاگَػ٘تَص هٖ کٌٌذ‪ًَ ،‬تشٍف٘ل ّا ٍ هاکشٍفاطّا ّؼتٌذ کِ ٍظ٘فٔ دفاع دس تشاتش‬ ‫ػَاهل ػفًَٖ سا تشػْذُ داسًذ‪.‬‬ ‫* ًَتشٍف٘ل ّا‪ ،‬ػلَل ّإ تال غٖ ّؼتٌذ کِ حتٖ دس گشدؽ خَى ّن هٖ تَاًٌذ تِ تاکتشٕ ّا ٍ ػَاهل ت٘گاًِ حولِ کٌٌذ ٍ‬ ‫آى ّا سا اص ت٘ي تثشًذ‪.‬‬ ‫ماکروفاشها (‪)Macrophages‬‬ ‫* هاکشٍفاطّا دس اتتذا تِ صَست هًََػ٘ت دس گشدؽ خَى ٍجَد داسًذ کِ اٗي هًََػ٘ت ّا تاٗذ اص گشدؽ خَى خاسج‬ ‫ؿًَذ ٍ ٍاسد تافت ّا ؿًَذ تا دس تافت ّا‪ ،‬هاکشٍفاط تـک٘ل دٌّذ‪.‬اٗي ػلَل ّا دس تافت‪ ،‬لاتل٘ت فاگَػ٘تَص ؿذٗذٕ‬ ‫تذػت هٖ آٍسًذ (هًََػ٘ت ّا اٗي لاتل٘ت سا ًذاسًذ ٍ ٍلتٖ آى سا تذػت آٍسدًذ‪ ،‬تِ آى ّا هاکشٍفاط هٖ گٌَٗذ)‪.‬اٗي‬ ‫لاتل٘ت دس هاکشٍفاطّا حتٖ اص ًَتشٍف٘ل ّا ً٘ض ؿذٗذتش اػت‪.‬‬ ‫* ‪ :Tissue Macrophages‬دس تافت ّإ هختلف‪ ،‬هاکشٍفاطّا‬ ‫ػکًَت داسًذ ٍ دس هماتل ػَاهل ت٘گاًِ دفاع هٖ کٌٌذ ٍ اػاهٖ‬ ‫هختلفٖ داسًذ‪.‬هاکشٍفاطّاٖٗ کِ دس پَػت ٍ صٗشپَػت ٍجَد‬ ‫داسًذ سا ‪ Histocyte‬هٖ ًاهٌذ‪.‬خَد پَػت‪ٗ ،‬ک هاًغ لَٕ ٍ‬ ‫هحکن دس تشاتش ٍسٍد ػَاهل ت٘گاًِ تِ تذى اػت‪.‬اها ٍلتٖ کِ‬ ‫پَػت آػ٘ة تثٌ٘ذ‪ ،‬ػَاهل ػفًَٖ ٍ ػوٖ هٖ تَاًٌذ ٍاسد تذى ؿًَذ کِ ّ٘ؼتَػ٘ت تا آى ّا هثاسصُ هٖ کٌٌذ‪.‬‬ ‫* اگش رسات ت٘گاًِ ٍ هْاجن هثل تاکتشٕ ّا تِ طشٗمٖ ٍاسد تافتْا ؿًَذ‪ ،‬تذل٘ل ًاتَاًٖ دس ػثَس اص غـإ هَٗگشٕ‪ً ،‬وٖ‬ ‫تَاًٌذ تِ گشدؽ خَى ٍسٍد کٌٌذ‪.‬اها هٖ تَاًٌذ اص طشٗك لٌف‪ ،‬خَد سا تِ گشدؽ خَى تشػاًٌذ‪.‬تِ ّو٘ي دل٘ل‪ٗ ،‬ک ػشٕ‬ ‫هاکشٍفاطّا دس گشُ ّإ لٌفإٍ ٍجَد داسًذ کِ هَاد ت٘گأً ًفَر کشدُ سا ًاتَد هٖ کٌٌذ‪.‬‬ ‫* ٗکٖ اص ساُ ّإ ٍسٍد ػَاهل ت٘گاًِ تِ تذى‪ ،‬سِٗ ّا (اص طشٗك َّا) ّؼتٌذ‪ٗ.‬ک ػشٕ هاکشٍفاطّا تا ًام ‪Alveolar‬‬ ‫‪ Macrophages‬دس سِٗ ّا ٍجَد داسد کِ ػَاهل ت٘گاًِ ٍاسد ؿذُ تِ سِٗ سا ًاتَد هٖ کٌٌذ‪.‬دس سِٗ ّا‪ّ Alveol ،‬ا سا‬ ‫داسٗن ٍ دس دَٗاسٓ اٗي ‪ّ Alveol‬ا‪ ،‬ػِ دػتِ ػلَل دٗذُ هٖ ؿَد‪ٗ.‬ک ًَع اص اٗي ػلَل ّا‪ ،‬دَٗاسُ سا هٖ ػاصًذ ٍ ٗک‬ ‫ػشٕ ّن ػاصًذٓ ػَسفاکتاًت هٖ تاؿٌذ ٍ گشٍُ دٗگش‪ ،‬خاص٘ت هاکشٍفاطٕ داسًذ (‪.)Alveolar Macrophages‬‬ ‫گروه ‪3‬‬ ‫گلبول های سفیذ (فیسیولوشی خون)‬ ‫* هاکشٍفاطّاٖٗ سا دس ػٌَ٘صٍئ٘ذّإ کثذٕ تِ ًام ‪ Kupffer cells‬داسٗن‪.‬اص آًجاٖٗ کِ ٗکٖ اص ساُ ّإ ٍسٍد ػَاهل‬ ‫ت٘واسٕ تِ تذى اص طشٗك دػتگاُ گَاسؽ اػت‪ ،‬رسات جزب ؿذُ تاٗذ اص کثذ ػثَس کٌٌذ ٍ کَپفشػل ّا دس داخل‬ ‫ػٌَ٘صٍئ٘ذّإ کثذٕ آى ّا سا اص ت٘ي هٖ تشًذ‪.‬‬ ‫* اگش ػَاهل ت٘گاًِ اص ّؤ اٗي ػذّا ػثَس کٌٌذ ٍ ٍاسد گشدؽ خَى ؿًَذ‪ ،‬دس طحال ٍ هغض اػتخَاى ً٘ض ٗک ػشٕ‬ ‫هاکشٍفاط ٍجَد داسد کِ دفاع هٖ کٌٌذ‪.‬تٌاتشاٗي ٗک ػذ چٌذالِٗ دفاػٖ دس تذى دستشاتش ػَاهل هْاجن دٗذُ هٖ ؿَد‪.‬‬ ‫‪.‬‬ ‫ائوزینوفیل ها (‪)Eosinophils‬‬ ‫* ائَصٌَٗف٘ل ّا‪ ،‬حذٍد ‪ 2‬دسصذ اص لکَػ٘ت ّا سا ؿاهل هٖ گشدًذ‪.‬اٗي ػلَل ّا تِ همذاس صٗاد دس افشادٕ کِ دچاس‬ ‫ػفًَت ّإ اًگلٖ ّؼتٌذ دٗذُ هٖ ؿًَذ‪.‬ائَصٌَٗف٘ل ّا خَد سا تِ پاساصٗت ّا (اًگل ّا) هٖ چؼثاًٌذ ٍ ٗک ػشٕ هَاد‬ ‫کـٌذُ آصاد هٖ کٌٌذ کِ تَاًاٖٗ اص ت٘ي تشدى اٗي پاساصٗت ّا سا داسًذ‪.‬اٗي فشاٌٗذ تِ چٌذ ؿکل هٖ تَاًذ اًجام ؿَد‪:‬‬ ‫الف)اص طشٗك آًضٗن ّإ ّ٘ذسٍالٗت٘ک کِ هٖ تَاًٌذ پاساصٗت ّا سا اص ت٘ي تثشًذ‪.‬‬ ‫ب) اص طشٗك فشم ّإ ٍاکٌؾ دٌّذُ اکؼ٘ظى کِ اص ت٘ي تشًذُ ٍ ػوٖ ّؼتٌذ ٍ تَاًاٖٗ ًاتَدٕ پاساصٗت ّا سا داسًذ (تِ اٗي‬ ‫صَست کِ خَد سا تِ اًگل هٖ چؼثاًٌذ ٍ اٗي هَاد سا تِ داخل اًگل ّا تضسٗك هٖ کٌٌذ)‪.‬‬ ‫ج) اص طشٗك ٗک هادٓ کـٌذٓ دٗگش تِ ًام ‪( Larvacidal polypeptide‬پلٖ پپت٘ذ السٍکُؾ) کِ تِ آى‪،‬‬ ‫‪ّ Major basic protein‬ن هٖ گٌَٗذ‪.‬‬ ‫* ائَصٌَٗف٘ل ّا تِ همذاس صٗاد دس تافت ّاٖٗ کِ دچاس ٍاکٌؾ ّإ آلشطٗک ّؼتٌذ (هاًٌذ سِٗ دس افشادٕ کِ آػن داسًذ‬ ‫ٗا ٍاکٌؾ ّإ آلشطٗک پَػتٖ) هجتوغ هٖ ؿًَذ ٍ هَادٕ کِ تاػث اٗجاد التْاب هٖ ؿًَذ ( ‪inflammation-inducing‬‬ ‫‪ )substances‬سا ‪ Detoxify‬هٖ کٌٌذ‪ّ.‬وچٌ٘ي اٗي ػلَل ّا هٖ تَاًٌذ ‪ Allergen Antibody complex‬سا فاگَػ٘ت‬ ‫هٖ کٌٌذ (ٍلتٖ کِ آًتٖ طى ٗا آلشطى ٍاسد تذى هٖ ؿَد‪ ،‬تا آًتٖ تادٕ کوپلکغ هٖ دّذ)‪.‬‬ ‫‪.‬‬ ‫بازوفیل ها (‪) Basophils‬‬ ‫* تاصٍف٘ل ّإ گشدؽ خَى هـاتِ ٗک ػشٕ ػلَل ّاٖٗ ّؼتٌذ کِ تِ ًام ‪ Tissue mast cells‬کِ دس اطشاف هَٗشگْا‬ ‫دس تافت ّا ٍجَد داسًذ‪.‬هاػت ػل ّا ٍ ّن تاصٍف٘ل ّا‪ّ ،‬پاسٗي سا تِ داخل گشدؽ خَى آصاد هٖ کٌٌذ ٍ ٍظ٘فٔ ّپاسٗي‪،‬‬ ‫جلَگ٘شٕ اص اًؼماد خَى اػت‪.‬‬ ‫* ‪ّ Vasodilator‬ا ‪ٗ :‬ک ػشٕ هَاد دٗگش کِ دس تافت ّإ دچاس التْاب آصاد هٖ ؿًَذ؛ هاًٌذ ّ٘ؼتاه٘ي‪ ،‬تشادٕ کٌ٘٘ي ٍ‬ ‫ػشٍتًَ٘ي‪.‬‬ ‫* هاػت ػل ّا ٍ تاصٍف٘ل ّا ًمؾ هْوٖ دس ٍاکٌؾ ّإ آلشطٗک داسًذ‪.‬اٗي ػلَل ّا هٖ تَاًٌذ تا ‪( IgE‬اٗوٌَگلَت٘ي ٗا‬ ‫آًتٖ تادٕ اػت کِ دس ٍاکٌؾ ّإ آلشطٗک ًمؾ داسًذ) ٍاکٌؾ دٌّذ‪.‬دس اٗي فشاٌٗذ‪ ،‬آًتٖ تادٕ تِ هاػت ػل ٗا‬ ‫گروه ‪3‬‬ ‫گلبول های سفیذ (فیسیولوشی خون)‬ ‫تاصٍف٘ل هٖ چؼثذ ٍ اٗي آًتٖ تادٕ هٖ تَاًذ تِ آًتٖ طى آلشطٗک ٍصل ؿَد‪.‬پغ ٍلتٖ آًتٖ تادٕ ٍاسد هٖ گشدد ٍ تِ ‪IgE‬‬ ‫اتصال هٖ ٗاتذ‪ٗ ،‬ک حالت ػِ تاٖٗ تَجَد هٖ آٗذ (‪ + IgE‬آًتٖ طى ‪ +‬هاػت ػل ّا ٗا تاصٍف٘ل ّا) ٍ ٍلتٖ کِ آًتٖ طى‬ ‫خاصٖ تا آًتٖ تادٕ ‪ٍ IgE‬اکٌؾ هٖ دّذ‪ ،‬هاػت ػل ّا ٍ تاصٍف٘ل ّا پاسُ هٖ ؿًَذ ٍ همذاس صٗادٕ ّ٘ؼتاه٘ي‪،‬‬ ‫تشادٕ کٌ٘٘ي‪ ،‬ػشٍتًَ٘ي‪ّ ،‬پاسٗي ٍ آًضٗن ّإ ل٘ضٍصٗن آصاد هٖ کٌٌذ‪.‬اٗي هَاد‪ ،‬تاػث تَجَد آهذى تؼ٘اسٕ اص تظاّشات‬ ‫التْاتٖ ٍ آلشطٗک هٖ تاؿذ‪.‬‬ ‫دو اصطالح برای گلبول های سفیذ‬ ‫* ‪ : Leukopina‬صهاًٖ تِ کاس هٖ سٍد کِ تؼذاد گلثَل ّإ ػف٘ذ کن ّؼتٌذ ٍ هغض اػتخَاى ًوٖ تَاًذ تِ همذاس کافٖ‬ ‫گلثَل ػف٘ذ تَل٘ذ کٌذ‪.‬هوکي اػت اٗي اتفاق تذل٘ل ٗک ػشٕ اؿؼِ ّا هاًٌذ اٗکغ ٍ گاها ٗا تِ دل٘ل ٗک ػشٕ هَاد‬ ‫ؿ٘و٘اٖٗ ٗا ت٘واسٕ ّإ اتًََم کِ هغض اػتخَاى سا دچاس هـکل هٖ کٌذ (ػاخت تؼ٘اس کن گلثَل ػف٘ذ ٗا ػذم ػاخت‬ ‫آى) تَجَد ت٘اٗذ‪.‬تذٍى دسهاى‪ ،‬اٗي افشاد ًوٖ تَاًٌذ صٗاد دٍام ت٘اٍسًذ ٍ دس کوتش اص ٗک ّفتِ اگش کاس تِ دسهاى ًشػذ‪،‬‬ ‫ت٘واس اص ت٘ي خَاّذ سفت‪.‬‬ ‫ب) ‪ : Leukomia‬تَل٘ذ کٌتشل ًـذٓ گلثَل ػف٘ذ سا هٖ گٌَٗذ کِ تِ همذاس صٗادٕ تَل٘ذ هٖ ؿَد‪.‬اٗي اتفاق ت٘ـتش دس‬ ‫جْؾ ّإ ػشطاى صا دس گلثَل ّا سخ هٖ دّذ کِ هوکي اػت هٌـأ آى‪ٗ Myelogenous ،‬ا ‪ Lymphogenous‬تاؿذ‬ ‫کِ تِ آى ّا تِ تشت٘ة ‪ Lymphogenous Leukomia ٍ Myelogenous Leukomia‬گفتِ هٖ ؿَد‪.‬‬ ‫فیزیولوژی خون‬ ‫‪IMMUNITY & ALLERGY‬‬ ‫جلسه ی ‪4‬‬ ‫استاد‪ :‬دکتر فالح زاده‬ ‫ن گارش‪:‬گروه ‪4‬‬ ‫ح قی‬ ‫بهاره عطارزاده‬ ‫سرور قی‬ ‫حیم‬ ‫آراسته صاب‬ ‫زهره پورر ی‬ ‫یس‬ ‫پیام و ی‬ ‫میرزا بختیاری‬ ‫افطمه توحیدی‬ ‫‪1‬‬ ‫مقاومت(‪)immunity‬بدن در برابر عفونت ها‪:‬‬ ‫بدن انسان توانایی مقاومت در مقابل تقریبا تمامی انواع ارگانیزم ها یا سمومی که تمایل‬ ‫به تخریب بافت ها و اندام ها را دارند‪،‬را دارا می باشد‪.‬این توانایی ایمنی(‪)immunity‬‬ ‫نام دارد‪.‬لذا دو نوع ایمنی در بدن اتفاق می افتد‪:‬‬ ‫‪-1‬ایمنی اکتسابی(‪:)acquired or adaptive immunity‬زمانی اتفاق می افتد که برای‬ ‫اولین بار آنتی ژن به بدن وارد شود یا بدن مورد حمله ی آنتی ژن ها(ویروس‪،‬باکتری یا‬ ‫سموم)قرار گیرد‪.‬پس الزمه ی آن این است که آنتی ژن وارد بدن شود تا ایمنی‬ ‫اکتسابی(ایمنی سازشی)شکل گیرد‪.‬‬ ‫*مطلب اضافی‪:‬ایمنی اکتسابی‪،‬حاصل سیستم ایمنی ویژه ای است که تشکیل آنتی بادی‬ ‫ها و یا لنفوسیت های فعال شده برای حمله و تخریب ارگانیزم مهاجم یا سم معینی را می‬ ‫دهد‪*.‬‬ ‫‪-2‬ایمنی ذاتی(‪:)innate immunity‬این ایمنی ناشی از پروسه های عمومی و طبیعی‬ ‫بدن است‪.‬این مسیر جنبه های زیر را در برمی گیرد‪:‬‬ ‫‪-1‬فاگوسیته کردن باکتری ها و سایر عوامل مهاجم توسط گلبول های سفید خون و سلول‬ ‫های سیستم ماکروفاژی بافتی‬ ‫‪-2‬تخریب ارگانیزم های بلعیده شده یا عوامل بیماری زا توسط ترشحات اسیدی معده و‬ ‫آنزیم های گوارشی‬ ‫‪-3‬پوست بدن یکی از ایمنی های ذاتی است‪،‬چون یک سطح نفوذ ناپذیر در برابر عوامل‬ ‫مهاجم است‪.‬‬ ‫‪-4‬مواد شیمیایی که ممکن است در خون وجود داشته باشند مثل‬ ‫لیزوزوم(‪،)lysozyme‬کمپلکس کمپلمان(‪()complement complex‬سیستمی متشکل‬ ‫‪2‬‬ ‫از پروتئین هایی است که در پالسما وجود دارند و به صورت تکی یا ترکیبی در بدن‬ ‫عواملی را فعال می کنند که با عوامل مهاجم مبارزه می کنند و آنها را از بین می برند‪).‬‬ ‫دو نوع ایمنی اکتسابی یا سازشی در بدن اتفاق می افتد‪:‬‬ ‫‪-1‬ایمنی هومورال یا ایمنی ‪:)humoral immunity( B-cell‬ناشی از لنفوسیت های ‪B‬‬ ‫است که آنتی بادی تولید می کنند که از جنس پروتئین گلوبولین است که این آنتی بادی‬ ‫قادر است به عوامل مهاجم متصل شود و انها را از کار بیندازد یا از بین ببرد‪.‬‬ ‫‪-2‬ایمنی سلولی یا ایمنی ‪:)cell mediated immunity( T-cell‬که ناشی از لنفوسیت‬ ‫های فعال شده و حساس شده ی ‪ T‬است‪.‬‬ ‫*مطلب اضافی‪:‬این ایمنی از طریق تشکیل تعداد زیادی از لنفوسیت های‪ T‬فعال می‬ ‫شود که به ویژه در غدد لنفاوی جهت تخریب عامل بیگانه حاصل می گردد‪*.‬‬ ‫‪( Formation of antibodies and sensitized lymphocytes‬تشکیل آنتی بادی ها‬ ‫و لمفوسیت های حساس)‪:‬‬ ‫الزمه ی هر دوی این ایمنی های گفته شده این است که آنتی ژن به بدن وارد شود و در‬ ‫زمان ورود آنتی ژن ایمنی شروع و فعال میشود‪.‬‬ ‫لنفوسیت ها مثل سایر سلول ها از ‪ )stem cells‬سلول های بنیادی) مغز استخوان یا در‬ ‫دوران اوایل جنینی از سلول بنیادی در کبد تولید میشوند‪.‬پس همه لنفوسیت ها از‬ ‫‪ stem cell‬ها منشا می گیرند که ممکن است از اوایل جنینی در کبد تولید شوند اما در‬ ‫اواخر جنینی و بعداز تولد این ‪stem cell‬ها در مغز استخوان وجود دارند و لنفوسیت‬ ‫ها را تولید می کنند‪.‬‬ ‫‪3‬‬ ‫بعضی از لنفوسیت ها در تیموس پردازش و و بالغ می شوند و سپس به گره های لنفاوی‬ ‫می روند که همان لنفوسیت های ‪T‬هستند اما بعضی از آنها در کبد و مغز استخوان‬ ‫تکامل پیدا می کنند و پردازش می شوند و بعد در گره های لنفاوی مستقر می شوند که‬ ‫همان لنفوسیت های ‪B‬هستند؛ زمانی که آنتی ژن به بدن وارد می شود می توانند فعال‬ ‫شوند و لنفوسیت های ‪T‬به لنفوسیت های ‪T‬فعال شده تبدیل می شوند و می توانند به‬ ‫عوامل مهاجم حمله کنند و آنها را از بین ببرند‪.‬لنفوسیت های ‪B‬نیز رشد کرده و به‬ ‫‪plasma cell‬تبدیل می شوند که آنتی بادی تولید می کنند و آنتی بادی می تواند عوامل‬ ‫مهاجم را از بین ببرد‪.‬‬ ‫‪4‬‬ ‫توضیح شکل باال‪ :‬لنفوسیت ها عمدتا در مغز استخوان ایجاد می شوند‪.‬در دوران بلوغ یا‬ ‫اواخر دوران جنینی و بعد از تولد در مغز استخوان تولید می شوند‪.‬مغز استخوان دارای‬ ‫‪stem cell‬هست که ‪stem cell‬می تواند به ‪Pre-B cell‬تبدیل شود ‪B cell.‬در‬ ‫خود مغز استخوان پردازش می شوند و وارد گره های لنفاوی می شوند‪.‬‬ ‫بعضی از ‪stem cell‬ها باعث تولید ‪Per_T cell‬می شوند که توسط گردش خون به‬ ‫تیموس وارد می شوند‪ ،‬در تیموس پردازش شده و به ‪T_cell‬تبدیل می شوند و بعد از‬ ‫طریق گردش خون وارد گره های لنفاوی شده و و وقتی آنتی ژن به بدن وارد شد این‬ ‫سلول ها فعال شده و مبارزات خودشان را انجام می دهند‪.‬‬ ‫‪5‬‬ ‫پس گفتیم دو نوع ایمنی اکتسابی داریم ‪:‬‬ ‫‪_1‬ایمنی سلولی (‪ :)cell mediated immunity‬لنفوسیت های ‪T‬در آن شرکت دارند‬ ‫که خود لنفوسیت های ‪T‬انواع گوناگونی دارند ؛‬ ‫الف) ‪ )killer T cells ) cytotoxic T _cells‬یا سلول هاي سیتوتوکسیک‪TC :‬ها می‬ ‫توانند به سلول های هدف (آنتی ژنیک =سلول هایی که آنتی ژن روی آنها قرار دارد )‬ ‫حمله کنند و آنها را از بین ببرند‪.‬در حقیقت سلول ها یا عوامل آنتی ژنی که وارد بدن‬ ‫میشود را از بین می برند‪.‬‬ ‫ب) ‪helper T_cell‬یا لنفوسیت های کمک کننده ( ‪:(T-helper‬ز‪ TH‬نقش تنظیمی در‬ ‫پاسخ ایمنی دارند و باعث تحریک و افزایش فعالیت لنفوسیت های ‪B‬و ‪T‬می شوند ‪.‬‬ ‫بدون عمل این لنفوسیت ها فعالیت سیستم دفاعی بدن به شدت کاهش می یابد و‬ ‫فعالیتش به شدت کم می شود‪.‬مثال در بیماری ایدز‪ ،‬ویروس ‪helper T_cell‬ها را‬ ‫نابود میکند و سیستم ایمنی بدن به شدت در مقابله با بیماری ‪HIV‬آسیب پذیر‬ ‫میشود‪.‬‬ ‫ج) ‪(suppressor T_cell‬سلول های ‪T‬مهار کننده یا تضعیف کننده )‪TS :‬این سلول ها‬ ‫سبب تضعيف عمل می شوند و نقش تنظیمی در پاسخ ایمنی را دارند ‪(.‬نقش کاهش‬ ‫دارند و بهطور کلی باعث کاهش فعالیت سیستم ایمنی بدن میشوند برعکس ‪helper‬‬ ‫‪T-cell‬ها) کاربرد این سلول ها زمانی است که سیستم ایمنی به شدت فعالیت دارد و‬ ‫می تواندبه سیستم های مختلف بدن حمله کند ‪.‬‬ ‫د) ‪( memory T_cell‬سلول های ‪T‬خاطره )‪ :‬آنتی ژن را شناسایی می کنند و به صورت‬ ‫حافظه در گردش خون می مانند و در صورتی که بار دیگر آنتی ژن به بدن حمله کرد‪،‬‬ ‫باعث می شوند پاسخ بار دوم بسیار شدیدتر از بار اول باشد که در واقع واکسیناسیون‬ ‫چنین عملکرد ی دارد ‪(.‬آنتي ژن ضعیف شده را به بدن وارد می کنند و در نتيجه مجموعه‬ ‫سلول های خاطره شکل می گيرند یعنی خاصیت بیماری زایی ضعیف شده است که در‬ ‫‪6‬‬ ‫پاسخ دوم که آنتی ژن اصلی وارد بدن میشود سیستم ایمنی بدن می تواند به شدت در‬ ‫مقابل آن بیماری واکنش نشان دهد)‪.‬‬ ‫‪(2‬ایمنی همورال ( ‪ :)homoral immunity‬در این نوع ایمنی لنفوسیت های ‪B‬شرکت‬ ‫دارند که وقتی در مقابل آنتی ژن قرار می گیرند رشد می کنند و به پالسماسل و‬ ‫لنفوسیت های ‪B‬خاطره تبدیل می شوند که پالسماسل ها آنتی بادی تشرح می کنند‪.‬‬ ‫‪7‬‬ ‫‪( A and B antigens and OAB blood types‬آنتی ژن های ‪A‬و ‪B‬وگروه های خونی ‪:)OAB‬‬ ‫آنتی ژن های زیادی در سطح غشای گلبول های قرمز یافت شده اند که اکثر آنها آنتی ژن‬ ‫های ضعیفی هستند و در انتقال خون اهمیت زیادی ندارند‪.‬‬ ‫دو گروه خاص بیشتر از بقیه گروه ها باعث واکنش های انتقال خون می شوند که می‬ ‫توانند مشکالتی را ایجاد کنند‪.‬این سیستم های آنتی ژنی شامل سیستم انتی ژنی ‪OAB‬و‬ ‫‪RH‬است ‪.‬که این ها بسیار مهم هستند وباید شناسایی شده و در انتقال خون به کار‬ ‫گرفته شوند‪.‬‬ ‫در سیستم آنتی ژنی ‪ OAB‬دو نوع آنتی ژن ‪A‬و ‪ B‬ممکن است روی سطح گلبول های‬ ‫قرمز وجود داشته باشد ;در تعریفی دیگر می توان گفت ‪ :‬دو نوع آنتی ژن ‪A‬و‪B‬بر سطح‬ ‫گلبول های قرمز بسیاری از انسانها وجود دارد که به آنها آگلوتینوژن (‪)Agglutionogen‬‬ ‫گفته می شود‪.‬‬ ‫براساس وجود یا عدم وجود دو آگلوتینوژن ‪A‬و یا ‪ B‬چهار گروه خونی اصلی (فنوتیپ یا‬ ‫فنوتایپ) در این سیستم وجود دارد ‪A,B,AB,O :‬‬ ‫بر اساس وجود نوع ژن ها بر روی کروموزوم در این سیستم ‪ 6‬نوع ژنوتایپ قابل‬ ‫تشخیص است ‪AA,AB,OA,BB,OB,OO:‬‬ ‫گروه های خونی چگونه تعیین می شوند؟‬ ‫بر اساس وجود آنتی ژن ‪A‬و‪B‬روی سطح گلبول های قرمز یا عدم وجود انها;به عبارت‬ ‫دیگر هر آنتی ژنی که در هر گروه خونی وجود داشته باشد آن گروه خونی همان آنتی ژن‬ ‫نامیده می شود‪.‬مثال اگر آنتی ژن‪ A‬وجود داشته باشد میگوییم گروه خونی فرد ‪A‬است‬ ‫‪،‬اگر هیچ نوع آنتی ژنی روی سطح گلبول قرمز وجود نداشته باشد میگوییم ‪O‬است ‪ ،‬اگر‬ ‫هر دو آنتی ژن ‪A‬و ‪B‬روی سطح گلبول قرمز وجود داشته باشد گروه خونی فرد ‪AB‬‬ ‫است‪.‬‬ ‫‪8‬‬ ‫بر علیه آنتی ژنی که روی سطح گلبول قرمز وجود نداشته باشد آنتی بادی شکل می‬ ‫گیرد‪،‬مثال در گروه خونی ‪A‬که آنتی ژن ‪A‬وجود دارد در پالسما ‪Anti B antibody‬‬ ‫(آنتی بادی ضد – ‪( )B‬آگلوتینوژن ضد‪ )B -‬شکل میگیرد‪.‬‬ ‫در گروه خونی ‪B‬که آنتی ژن ‪B‬روی سطح گلبول قرمز وجود دارد در پالسما ‪Anti A‬‬ ‫‪(antibody‬آنتی بادی ضد‪)A-‬شکل میگیرد‪.‬‬ ‫‪9‬‬ ‫زمانی که هر دو آنتی ژن روی سطح گلبول قرمز وجود دارند هیچ آنتی بادیی در پالسما‬ ‫ساخته نمی شود ‪.‬زمانی که هردو آنتی ژن روی سطح گلبول قرمز وجود نداشته باشند‬ ‫هردو آنتی بادی در پالسما شکل می گیرد ‪.‬‬ ‫‪(Agglutination Reaction‬واکنش آگلوتینیشن) ‪:‬‬ ‫به معنای کنار هم قرار گرفتن یا چسبیدن گلبول ها به یکدیگر بصورت توده ای که می‬ ‫تواند مشکالتی را برای دستگاه های بدن و دستگاه گردش خون ایجاد کند‪.‬‬ ‫‪10‬‬ ‫آگلوتینیشن چه موقع شکل می گیرد؟‬ ‫زمانیکه آنتی ژن و آنتی بادی در گردش خون در یک جا جمع شوند ‪.‬مثال زمانیکه گروه‬ ‫خونی ‪ A‬را به فردی که ‪ anti B antibody‬در پالسما فرد وجود دارد تزریق کنیم ‪Anti‬‬ ‫‪ B Antibody‬نمیتواند به آنتی ژن ‪ A‬متصل شود و گلبولها به هم متصل نمی شوند و‬ ‫آگلوتینیشن نخواهیم داشت‪.‬‬ ‫اگر گروه خونی ‪ A‬را به فردی که در پالسمای خونش ‪ Anti A antibody‬وجود دارد‬ ‫تزریق کنیم‪ ،‬آنتی بادی ها می توانند به آنتی ژن ها متصل شوند و گلبول ها را کنار هم‬ ‫نگه دارند و آگلوتینیشن را ایجاد کنند‪.‬‬ ‫میزان فراوانی گروه های خونی‪:‬‬ ‫‪ o‬در جمعیت حدودا‪ %45‬تا ‪%47‬‬ ‫فراوانی گروه خونی‬ ‫‪%41،A‬‬ ‫‪% 9 B‬تا ‪%10‬‬ ‫‪% 3,AB‬‬ ‫‪11‬‬ ‫در شکل زیر خون نرمال و خون آگلوتینه شده نشان داده شده است و همچنین به آنتی‬ ‫بادی های که از جهات مختلف به آنتی ژن های سطح گلبول های قرمز متصل می شوند‬ ‫و گلبولهای قرمز را کنار هم نگه میدارند توجه کنید‪.‬‬ ‫در سمت چپ و باالی تصویر‪ ،‬آنتی ژن ها روی سطح گلبول های قرمز که روی آنتی بادی‬ ‫ها قرار دارند‪.‬‬ ‫‪ Blood typing‬یا تعیین گروه خونی ‪:‬‬ ‫مشخص کردن گروه خونی که بر اساس آگلوتینه شدن تعیین می شود‪:‬‬ ‫‪12‬‬ ‫در آزمایشگاه با استفاده از وسایلی مانند؛الم ‪،‬النست‪،‬پنبه‪،‬الکل‪،‬آنتی بادی های ‪D,B,A‬‬ ‫باید گروه خونی خود را تعیین کنید‪.‬برای تعیین گروه خونی‪،‬شما ابتدا باید انگشت وسط‬ ‫دست راست)اگر چپ دست است‪ ،‬دست راست و اگر راست دست است‪ ،‬دست چپ ‪-‬‬ ‫دست غیر غالب(را ماساژ دهید‪،‬بعد از طریق پنبه و الکل ضد عفونی می کنید واز قبل دو‬ ‫الم آماده کرده‪،‬روی سمت چپ یکی از الم ها آنتی بادی ضد آنتی ژن ‪A‬که آبی رنگ‬ ‫است (آنتی بادی ضد آنتی ژن ‪A‬آبی رنگ ‪ ،‬آنتی بادی ضد آنتی ژن ‪B‬زرد رنگ و آنتی‬ ‫بادی ضد آنتی ژن ‪D‬بی رنگ است ) و سمت راست همان الم آنتی بادی ضد آنتی ژن ‪B‬‬ ‫که زرد رنگ است و روی الم دیگر یک قطره آنتی بادی ضد آنتی ژن ‪D‬که بی رنگ است‬ ‫می ریزیم‪.‬حال روی انگشت ضد عفونی شده با پنبه و الکل ‪،‬از طریق النست (وسیله ای‬ ‫با سوزن کوچک است که در خونگیری استفاده میشود )سوراخ ‪1‬میلی متری ایجاد می‬ ‫کنیم که یک قطره خون روی هر کدام از آنتی بادی ها ریخته و سپس به وسیله یک‬ ‫همزن (آپلیکیتور) هم می زنیم و وقتی مخلوط شد ‪ ،‬اگر آنتی ژن و آنتی بادی در یک جا‬ ‫باشند ‪ Agglutination‬اتفاق می افتد‪.‬بر همین اساس اگر قسمتی که آنتی بادی ‪A‬را‬ ‫ریخته ایم با خون مخلوط شد گروه خونی ‪A‬است و اگر در همان الم در قمست دوم‬ ‫‪،‬آنتی بادی ضد آنتی ژن ‪B‬نیز با خون مخلوط شد و آگلوتینه شد ‪،‬گروه خونی از نوع‬ ‫‪B‬است ‪.‬پس اگر هر دو قسمت آگلوتینه شد گروه خونی ‪AB‬است اگر هیچ کدام‬ ‫آگلوتینه نشد گروه خونی ‪O‬است ‪.‬‬ ‫‪Rh Blood Types‬‬ ‫چرا آنتی ژن ‪ Rh‬را جدا کرده و در قسمت ‪A‬و‪ B‬قرار ندادیم؟‬ ‫در سیستم آنتی ژن ‪ OAB‬به صورت خود به خودی آنتی بادی بر ضد آنتی ژن هایی که‬ ‫روی گلبول های قرمز وجود ندارند‪ ،‬سنتز و تولید میشود که ناشی از عواملی است که از‬ ‫طریق تنفس و مواد غذایی وارد میشود و شبیه آنتی ژن های روی سطح گلبول قرمز‬ ‫‪13‬‬ ‫هستند‪.‬در مورد آنتی ژن ‪ Rh‬به صورت خود به خودی آنتی بادی برعلیه آنتی ژن ‪D‬‬ ‫(آنتی ژن ‪ ) Rh‬تولید نمی شود‪ ،‬بلکه فرد باید در معرض مقدار زیادی آنتی ژنی که روی‬ ‫سطح گلبول قرمز وجود ندارد قرار بگیرد تا بر علیه آن آنتی ژن‪( D‬آنتی ژن‪ ،)Rh‬آنتی‬ ‫بادی ساخته شود که معموال در انتقال خون این اتفاق می افتد که مقدار زیادی آنتی‬ ‫ژن‪ D‬که روی سطح گلبول قرمز فرد دهنده وجود دارد‪ ،‬باعث میشود که آنتی بادی بر‬ ‫علیه آنتی ژن‪ D‬تولید شود‪.‬‬ ‫ما ‪ 6‬نوع آنتی ژن شایع داریم که تحت عنوان آنتی ژن‪) Rh factors( Rh‬خوانده میشوند‬ ‫که تحت نام های ‪ e,d,c.E,D,C‬شناخته می شوند‪.‬اما چیزی که مشخص شده است این‬ ‫است که آنتی ژن‪ ،) D antigen( D‬هم شایع تر و هم آنتی ژنیک تر از سایر‬ ‫فاکتورهای‪ Rh‬است؛ به همین دلیل فردی که دارای آنتی ژن‪ D‬روی سطح گلبول قرمز‬ ‫است دارای‪ ) Rh+( Rh positive‬است و فردی که فاقد آنتی ژن‪ D‬باشد‪Rh negative‬‬ ‫(‪ ) Rh-‬می باشد‪.‬‬ ‫قطره آنتی بادی بی رنگ که روی الم ریختیم اگر با خون مخلوط شود و آگلوتینیشن اتفاق‬ ‫افتد‪ Rh positive ،‬و اگر اتفاق نیفتد‪ Rh negative ،‬می باشد‪.‬‬ ‫بر این اساس اگر فردی‪ D antigen‬را داشت و آنتی ژن‪A‬و‪ B‬را روی سطح گلبول قرمز نیز‬ ‫داشت‪ ،‬گروه خونی فرد‪ AB‬مثبت میباشد‪.‬‬ ‫اگر هیچ کدام از آنتی ژن ها روی سطح گلبول قرمز وجود نداشت‪ ،‬گروه خونی فرد‪O‬‬ ‫منفی است‪.‬‬ ‫اگر آنتی ژن های ‪A‬و‪ B‬وجود نداشت اما‪ D antigen‬وجود داشت‪ ،‬فرد‪ O‬مثبت است‪.‬‬ ‫اگر فقط آنتی ژن‪ A‬و‪ Rh antigen‬روی سطح گلبول قرمز وجود داشت‪ ،‬گروه خونی‬ ‫فرد ‪ A‬مثبت است‪.‬‬ ‫‪14‬‬ ‫اگر آنتی ژن ‪ A‬وجود داشته باشد ولی ‪ D antigen‬نباشد‪ ،‬گروه خونی فرد ‪ A‬منفی‬ ‫است‪.‬‬ ‫اگر ‪ B antigen‬باشد ولی ‪ Rh antigen‬نباشد‪ ،‬گروه خونی ‪ B‬منفی است‪.‬‬ ‫فیزیولوژی خون‬ ‫استاد‪:‬دکتر فالح زاده‬ ‫تدوین شده توسط گروه ‪5‬‬ ‫واژه ی ‪ hemostasis‬به معنای توقف خونریزی از عروق خونی هنگام آسیب است ‪.‬‬ ‫*با هومئوستاز(‪ )homeostasis‬اشتباه نگیرید‪.‬‬ ‫اگر جلوی خونریزی گرفته نشود می تواند مشکالت شدیدی را ایجاد کند و حتی فرد را از بین‬ ‫ببرد‪.‬‬ ‫پیامدهای خونریزی از عروق خونی‬ ‫‪_1‬انقباض رگ )‪: (Vasoconstriction‬به صورت رفلکسی رگ منقبض می شود که خود این‬ ‫انقباض باعث می شود جریان خون در این ناحیه و میزان خونریزی کاهش پیدا کند‪.‬‬ ‫‪_2‬تشکیل میخ پالکتی)‪ : (Platelet plug formation‬در محلی که آسیب می بیند کالژن ها آشکار‬ ‫می شوند‪ ،‬دیواره رگ آن حالت صافی را ندارد‪ ،‬و در نتیجه پالکت ها به این ناحیه می چسبند ‪.‬‬ ‫پالکت هایی که چسبیده اند موادی را آزاد میکنند که باعث جذب بیشتر پالکت ها و تشکیل میخ‬ ‫پالکتی می شوند‪.‬پالکت هایی که به این ناحیه می چسبند دگرانوله شده و محتویاتشان آزاد می‬ ‫شود ‪.‬از جمله فاکتور هایی که آزاد می کنند ‪ serotonin , ADP ,Thromboxane A2‬هستند‪.‬‬ ‫‪ : Serotonin‬یک منقبض کننده رگی( ‪) vasoconstrictor‬است در این ناحیه و بسته به رسپتوری‬ ‫که دارد می تواند گشاد کننده( ‪ )vasodilator‬هم باشد ولی اینجا ‪ vasoconstrictor‬است‪.‬‬ ‫‪:ADP‬پالکت های بیشتری را به ناحیه آسیب جذب می کند‪.‬‬ ‫‪:Thromboxane A2‬تجمع پالکت ها را افزایش میدهد و هم باعث دگرانوله شدن و آزاد شدن‬ ‫برخی مواد از پالکت ها می شود و همچنین ‪ Vasoconstrictor‬است ‪.‬‬ ‫پس یک فیدبک مثبت در اثر آسیب برای تجمع پالکتی اتفاق می افتد ‪.‬یعنی کالژنی که آشکار‬ ‫می شود یکسری پالکت ها به آن ها می چسبند‪.‬پالکت هایی که چسبیدند خودشان باعث جذب‬ ‫بیشتر پالکت ها می شوند تا اینکه یک میخ پالکتی تشکیل شود که در موارد خونریزی جزئی خود‬ ‫این میخ پالکتی می تواند جلوی خونریزی را بگیرد‪.‬در غیر این صورت مکانیسم انعقاد خون فعال‬ ‫می شود‪.‬‬ ‫‪_3‬انعقاد خون ( ‪:)blood coagulation‬بیش از پنجاه ماده ی مهم در خون و بافت ها مشخص شده‬ ‫اند که روی انعقاد خون تاثیر گذارند‪.‬برخی از این مواد و فاکتور ها باعث پیشرفت انعقاد می شوند‬ ‫یعنی خون را به سمت انعقاد می برند که به آن ها مواد پیش انعقادی )‪ (Procoagulant‬می‬ ‫گوییم‪.‬برخی از این مواد خاصیت ضد انعقادی دارند )‪.(Anticoagulant‬انعقاد یا عدم انعقاد به‬ ‫تعادل میان این دو گروه ماده در محل بستگی دارد‪.‬‬ ‫***جدول مهم***‬ ‫مکانیسم انعقاد خون‪:‬‬ ‫انعقاد خون در طی ‪ 3‬مرحله کلی انجام می شود‪:‬‬ ‫‪-1‬تشکیل ماده فعال کننده پروترومبین (‪ :)Prothrombin activator‬در پاسخ به آسیب بافت(‬ ‫رگ‪ ،‬خون‪ ،‬بافت)یکسری مواد فعال تولید می شود که مجموعا ‪ Prothrombin activator‬نامیده‬ ‫می شوند‪.‬‬ ‫‪-2‬تبدیل پروترومبین به ترومبین ( در حضور یون کلسیم)‬ ‫‪-3‬تبدیل فیبرینوژن به رشته های فیبرین ( در حضور یون کلسیم)‬ ‫بین رشته های فیبرین توسط فاکتوری به نام ‪( fibrin-stabilizing factor‬فاکتور‪ ) 13‬و ترومبین‬ ‫پیوندی ایجاد می شود و ایجاد توده ای می کنند که این توده به کمک پالکت ها و گلبول های‬ ‫قرمز می توانند لخته را در محل آسیب ایجاد کنند‪.‬‬ ‫برای اینکه انعقادی صورت بگیرد باید ‪ Prothrombin activator‬شکل بگیرد که این‬ ‫‪ Prothrombin activator‬به ‪ 2‬روش ایجاد می شود‪:‬‬ ‫‪-1‬مسیر خارجی (‪ :)extrinsic pathway‬مسیر خارجی زمانی که انعقاد خون در اثر آسیب بافت‬ ‫یا دیواره رگ شکل می گیرد ایجاد می شود‪.‬بافت یا دیواره رگ آسیب دیده فاکتور ‪ 3‬را آزاد‬ ‫می کند که به کمک یون کلسیم فاکتور هفت را فعال می کند و فاکتور ‪ 7‬مسیر خارجی انعقاد را‬ ‫پیش می برد‪.‬‬ ‫‪ -2‬مسیر داخلی ( ‪ :) intrinsic pathway‬این مسیر با آسیب خون شکل می گیرد‪.‬یعنی هنگامی‬ ‫که خون به کالژن برخورد کند یا در اثر حضور چربی یا هر عامل دیگری دیواره رگ آسیب ببیند‬ ‫(ناصاف شود) مسیر داخلی فعال می شود‪.‬در اثر آسیب خون فاکتور ‪ 12‬فعال می شود‪ ،‬فاکتور ‪12‬‬ ‫با کمک پالکت های فعال شده فاکتور ‪ 11‬را فعال می کند و مسیر داخلی انعقاد پیش می رود‪.‬‬ ‫*هر دو مسیر فاکتور ‪ 10‬را فعال می کنند‪.‬‬ ‫فاکتور ‪ 10‬با کمک یکسری فاکتور های دیگر پروترومبین را به ترومبین تبدیل می کنند‪(.‬مرحله ‪)2‬‬ ‫ترومبین خود یک آنزیم است که این آنزیم باعث تبدیل فیبرینوژن به رشته های فیبرین می شود‪.‬‬ ‫رشته های فیبرین در ابتدا تشکیل شبکه های سستی را می دهند که این شبکه ها به کمک فاکتور‬ ‫‪ 13‬توده ای را ایجاد می کنند‪.‬در نهایت این توده گلبول ها و پالکت ها را به دام می اندازد و‬ ‫لخته خون ایجاد می شود‪.‬‬ ‫شکل پایین مسیر خارجی را با جزئیات بیشتر نشان داده است‪:‬‬ ‫مسیر خارجی در اثر آسیب بافت (‪ )trauma‬شروع می شود‪.‬این آسیب بافت سبب فعال شدن‬ ‫فاکتور ‪ )Tissu factor ( 3‬می شود‪.‬فاکتور ‪ 3‬فاکتور ‪ 7‬را فعال می کند‪.‬سپس فاکتور ‪ 3‬و فاکتور‪7‬‬ ‫با کمک یون کلسیم فاکتور ‪ 10‬را فعال می کنند‪.‬‬ ‫فاکتور ‪ 10‬با کمک یون کلسیم‪ ،‬فاکتور ‪ 3‬و ترومبین سبب تشکیل ‪ Prothrombin activator‬می‬ ‫شود‪.‬‬ ‫‪ Prothrombin activator‬با کمک فسفولیپید های پالکتی و یون کلسیم‪ ،‬پروترومبین را به‬ ‫ترومبین تبدیل و سپس بقیه مراحل انعقاد ادامه پیدا می کند‪.‬‬ ‫بر اثر عواملی چون آسیب خون ‪ ،‬تماس خون با رشته های کالژن دیواره ی رگ که طی مسیر‬ ‫خارجی ایجاد شده و آسیب بافت ؛ مسیر داخلی و خارجی معموال همزمان اتفاق می افتد اما مسیر‬ ‫داخلی میتواند مجزا هم فعال شود ‪.‬‬ ‫خون اگر با دیواره ی رگ که ناصاف است برخورد کند ‪ ،‬میتواند مسیر داخلی را فعال کند ( به‬ ‫دلیل وجود چربی ‪ ،‬ناصافی دیواره رگ یا بر اثر عمل بای پس که نوعی عمل جراحی قلب می‬ ‫مسیر داخلی‬ ‫باشد)‪.‬‬ ‫فاکتور ‪ XIII‬با ایجاد پیوند عرضی یا ‪ cross link‬در رشته های فیبرین و به دام انداختن پالکت‬ ‫ها و گلبول ها سبب انعقاد خون در محل آسیب دیده می شود ‪.‬‬ ‫پروترومبین پروتئینی است که در پالسما وجود دارد و دائما توسط کبد تولید می شود و جهت‬ ‫تولید این پروتئین و برخی از فاکتور های انعقادی دیگر به حضور ویتامین ‪ K‬نیاز داریم ‪.‬در اثر‬ ‫عواملی چون کمبود ویتامین ‪ K‬و بیماری های کبدی تمایل به خون ریزی افزایش پیدا می کند‬ ‫به دلیل اینکه در روند انعقاد موثر هستند‪.‬بنابراین نارسایی کبدی با کاهش تولید برخی از فاکتور‬ ‫های انعقادی میتواند سبب خونریزی بیشتر شود ‪.‬‬ ‫ترومبین یک پروتئین با خاصیت آنزیمی ست که فیبروژن را به رشته های فیبرین تبدیل می کند‪.‬‬ ‫فیبروژن یک پروتئین با وزن مولکولی بسیار باال می باشد که در کبد سنتز می شود‪.‬پس می توان‬ ‫نتیجه گرفت که در اثر بیماری های کبدی سنتز فیبروژن که خود از عوامل موثر بر انعقاد خون‬ ‫است ‪ ،‬کاهش می یابد ‪.‬‬ ‫وقتی که فیبروژن به رشته های فیبرین تبدیل شد چون یک سری رشته های خیلی سست هستند‬ ‫جهت تبدیل شدن به یک توده ی محکم به فاکتور ‪ ) fibrin_stabilizing factor ( XIII‬نیاز‬ ‫داریم که رشته ها را به صورت جانبی به هم وصل می کند و یک حالت توری مانند از توده متراکم‬ ‫فیبری تشکیل می دهد ‪.‬‬ ‫فاکتور ‪ XIII‬در پالسما موجود می باشد و همچنین می تواند از پالکت هایی که در محل لخته‬ ‫به دام افتاده اند آزاد شود و رشته های فیبرین را ‪ cross link‬داده و محکم می کند و سبب به‬ ‫دام افتادن گلبول ها و پالکت ها در این توده شده و لخته خون شکل می گیرد ‪.‬لخته به تدریج‬ ‫‪ dense‬و متراکم شده و به سمت داخل کشیده و جمع می شود و باعث نزدیک شدن دو لبه ی‬ ‫رگ به هم شده و به تدریج ترمیم رگ اتفاق می افتد ‪.‬‬ ‫* در تمام مراحل مسیر خارجی انعقاد خون یون کلسیم نقش دارد‪.‬‬ ‫* در مسیر داخلی انعقاد خون هم به جز دو مرحله ی اول در سایر مراحل یون کلسیم نقش دارد‪.‬‬ ‫اگر کلسیم را از بین برده یا از حد مورد نیاز کمتر شود انعقاد خون اتفاق نخواهد افتاد و در مواردی‬ ‫که عدم انعقاد خون الزم است کلسیم را کاهش می دهند ‪.‬‬ ‫بنابراین اگر پس از دریافت خون از فردی بخواهیم انعقاد صورت نگیرد میتوانیم از طریق روش‬ ‫های زیر غلظت یون کلسیم را به زیر آستانه کاهش دهیم‪:‬‬ ‫‪_1‬کلسیم را به وسیله ی موادی چون ‪ citrate ion‬یون زدایی(‪ )deionizing‬کنیم‪.‬‬ ‫‪ _2‬کلسیم را به وسیله ی موادی چون ‪ oxalate ion‬رسوب دهیم‪.‬‬

Use Quizgecko on...
Browser
Browser