Podcast
Questions and Answers
خرگوش به شیر کجا را نشان داد؟
خرگوش به شیر کجا را نشان داد؟
- دریاچه
- غار عمیق
- یک درخت بزرگ
- چاه قدیمی (correct)
شیر به موقع متوجه شد که آن پایین شیر دیگری نیست.
شیر به موقع متوجه شد که آن پایین شیر دیگری نیست.
False (B)
خرگوش چه نوع حیوانی است؟
خرگوش چه نوع حیوانی است؟
پستاندار
شیر به داخل _____ پرید.
شیر به داخل _____ پرید.
مطابقت دهید: حیوانات و احساساتشان
مطابقت دهید: حیوانات و احساساتشان
شیر در جنگل چه کار میکرد؟
شیر در جنگل چه کار میکرد؟
حیوانات به شیر پیشنهاد کردند که هر روز تنها یک حیوان بخورد.
حیوانات به شیر پیشنهاد کردند که هر روز تنها یک حیوان بخورد.
خرگوش چرا دیر به شیر رسید؟
خرگوش چرا دیر به شیر رسید؟
شیر گفت که من تنها _____ اینجا هستم.
شیر گفت که من تنها _____ اینجا هستم.
سازماندهی کنید: فعالیت شیر و نتیجه‌اش.
سازماندهی کنید: فعالیت شیر و نتیجه‌اش.
شیر چه قولی به حیوانات داد؟
شیر چه قولی به حیوانات داد؟
خرگوش از شیر عصبانی شده بود.
خرگوش از شیر عصبانی شده بود.
حیوانات چه زمانی نزد شیر میرفتند؟
حیوانات چه زمانی نزد شیر میرفتند؟
شیر، هر روز _______ حیوانات را میخورد.
شیر، هر روز _______ حیوانات را میخورد.
علت ترس خرگوش چه بود؟
علت ترس خرگوش چه بود؟
حیوانات از شیر خواستند که همیشه یک حیوان بخورد.
حیوانات از شیر خواستند که همیشه یک حیوان بخورد.
چرا شیر عصبانی شد؟
چرا شیر عصبانی شد؟
شیر به خاطر عصبانی شدنش از خرگوش ________ پرسید.
شیر به خاطر عصبانی شدنش از خرگوش ________ پرسید.
سازماندهی کنید: پیامدهای رفتار شیر.
سازماندهی کنید: پیامدهای رفتار شیر.
Flashcards
خرگوش باهوش
خرگوش باهوش
خرگوش باهوشی که با استفاده از یک چاه و انعکاس آب در آن ، شیر قدرتمند را به دام انداخت و از بین برد.
غرور شیر
غرور شیر
شیر به دنبال دشمنی بود که با او بجنگد. خرگوش از این فرصت برای نجات جان خود استفاده کرد.
چاه
چاه
چاه عمیق و آبی که در ته آن بود ، به عنوان یک دام برای شیر عمل می کرد.
خوشحالی حیوانات
خوشحالی حیوانات
Signup and view all the flashcards
حقه تیزهوشانه
حقه تیزهوشانه
Signup and view all the flashcards
ترسیدن
ترسیدن
Signup and view all the flashcards
موافقت کردن
موافقت کردن
Signup and view all the flashcards
عصبانی شدن
عصبانی شدن
Signup and view all the flashcards
رسیدن
رسیدن
Signup and view all the flashcards
حمله کردن
حمله کردن
Signup and view all the flashcards
پایین یا زیر
پایین یا زیر
Signup and view all the flashcards
زرنگ یا باهوش
زرنگ یا باهوش
Signup and view all the flashcards
ظالم یا بی رحم
ظالم یا بی رحم
Signup and view all the flashcards
در نهایت یا سرانجام
در نهایت یا سرانجام
Signup and view all the flashcards
مخفی شدن
مخفی شدن
Signup and view all the flashcards
شکار کردن
شکار کردن
Signup and view all the flashcards
زیاد
زیاد
Signup and view all the flashcards
وسط
وسط
Signup and view all the flashcards
لحظه
لحظه
Signup and view all the flashcards
خوشنود یا خوشحال
خوشنود یا خوشحال
Signup and view all the flashcards
قول دادن
قول دادن
Signup and view all the flashcards
جواب دادن
جواب دادن
Signup and view all the flashcards
Study Notes
Vocabulary Study Notes
- Afraid (adj.): Feeling fear. The woman was afraid of what she saw.
- Agree (v.): To say "yes" or think the same. A: The food is very good! B: I agree.
- Angry (adj.): Feeling upset, possibly wanting to speak loudly or fight. She didn't do her homework, so her father is angry.
- Arrive (v.): To get to or reach a place. The bus arrives at the corner of my street at 4:00.
- Attack (v.): To try to fight or hurt. The man with the sword attacked the other man first.
- Bottom (n.): The lowest part. The bottom of my shoe has a hole in it.
- Clever (adj.): Able to solve hard problems; intelligent. The clever boy thought of a good idea.
- Cruel (adj.): Doing bad things to hurt others; unkind. The cruel man yelled at his sister.
- Finally (adv.): At the end or after a long time. He finally crossed the finish line.
- Hide (v.): To try not to be seen. The children will hide while I count to 100.
- Hunt (v.): To look for an animal to kill. Long ago, people hunted with bows and arrows.
- Lot (n.): A large amount. There are a lot of apples in the basket.
- Middle (n.): The center or halfway point. The Canadian flag has a maple leaf in the middle.
- Moment (n.): A second or very short time. I was only a few moments late for the meeting.
- Pleased (adj.): Happy. She was pleased with the phone call.
- Promise (v.): To say you will definitely do something. He promised to return my key by tomorrow.
- Reply (v.): To give an answer. She asked him what time the meeting was. He replied, "at three."
- Safe (adj.): Not in danger. Put on your seat belt to be safe.
- Trick (n.): Something you do to fool someone. His card trick really surprised us.
- Well (adv.): In a good way. The couple can dance quite well.
Studying That Suits You
Use AI to generate personalized quizzes and flashcards to suit your learning preferences.
Related Documents
Description
این آزمون شامل واژگان و تعاریف مختلف است. شما می توانید با مطالعه این یادداشت ها دایره واژگان خود را گسترش دهید و با معناهای مختلف واژه ها آشنا شوید.
