تحليل تقابلي للترجمة

تحليل تقابلي

• يه روش مطالعه دو زبان براي اهداف ترجمه و آموزش زبان خارجيه هست.
• هدف مترجم، وفاداري به منبع زبان مبدأه.
• مترجم به دنبال معادل هاي لغوي، جمله اي و... در دو زبان هست.
• تفاوت هاي فرهنگي، مشكلات معني داري ايجاد مي كنه.
• ارزش ها و باورها، احساسات، الگوهاي فكري و رفتاري زبان ها رو متفاوت مي كنه.
• اين تفاوت باعث مي شه معادل هاي صحيح يافت نشه.

مثال ها

• "suburb" در انگليسي، معادل دقيق "حومه شهر" در فارسي نيست. معناي "suburb" در انگليسي، رفاه و طبقه متوسط رو تداعيش مي كنه، ولي در فارسی ممكنه با فقر و كثيفي مرتبط باشه.
• سوال "چند مايل با هر گالن طي مي كنه؟" در انگليسي، اطلاعات جديد رو (تعداد مايل ها) ارائه مي كنه. ولي در فارسي، اطلاعات داده شده رو (100 كيلومتر) و اطلاعات جديد رو (مقدار بنزين) ارائه مي كنه.
• الگوهاي فكري در دو جامعه زباني متفاوت هستند. ترجمه تحت اللفظي اين سوال، در فارسي به شكل "چند ليتر براي طي 100 كيلومتر لازم است؟" ترجمه مي شه كه در انگليسي معنايي نداره.

آموزش زبان دوم و تاثير قوانين زبان اول

• زبان دوم هميشه از فِلتر قوانين زبان اول رد مي شه.
• فرآیند یادگیری زبان دوم، با فرآيند یادگیری زبان اول متفاوت است.
• قوانین زبان اول با زبان دوم تطبیق داده می شوند، قوانين جديد ياد گرفته مي شوند و برخي از قوانين زبان اول در زبان دوم نامعتبر شناخته مي شوند.
• تفاوت بين قوانين زبان مبدأ و مقصد، منشأ مداخلات متعددي در آموزش زبان دوم هست.

مفاهیم متفاوت در جوامع زبانی مختلف

• در جوامع مختلف، مردم تجربیات و پدیده های مشابه رو متفاوت سازمان دهی مي كنن.
• اين تفاوت ها، از روش هايي كه جوامع برای اشاره به زمینه های فیزیکی یا روان شناختی به كار مي گيرند، نشأت مي گيره.
• واژه "بزرگ" در فارسی، يك مفهوم كلي رو نشان مي ده و در انگليسي، با واژه هاي مختلفي (large, big, great, grown-up, major) بيان مي شه.

کاربرد تحلیل تقابلی در آموزش زبان

• معلمان، از تحلیل تقابلی استفاده مي كنن تا بفهمند كدام پدیده هاي زبان مقصد نياز به تمركز بيشتري دارند.
• عوامل ديگه اي هم مثل انگیزه، استعداد، نگرش زبان آموز، نوع آموزش، سن و میزان تکرار ساختارهای زبان مقصد بر دشواري زبان آموز تأثیر مي گذارن.
• برنامه هاي آموزشي بر اساس تحلیل تقابلی طراحي ميشن، كه بايد همه متغيرها رو بطور سيستماتيك بررسي كنن.
• ساختارهای آموزشی تقابلی، هسته اصلی طراحی دوره نيستند بلکه براي شناسايي مشكلات دانش آموزان بكار مي روند.

تحلیل گفتمان (Discourse Analysis)

• یکی از تحولات اخیر در زبان شناسی تقابلی هست.
• به معلم زبان، بینشی در مورد ساختار متون فراتر از سطح جمله، نحوه دنبال کردن الگوهای منظم در مکالمات در موقعیت های مختلف، نحوه عملکرد حوزه‌های پیچیده ای مانند آهنگ (intonation) و قواعد پایه ای گویندگان و نویسندگان در زبان می دهد.
• به معلم امکان ارزیابی تدریس مواد آموزشی، فعالیت های کلاسی و نتایج نهایی تدریس را می دهد.

تحلیل خطا و پیش بینی آن در آموزش زبان

• تحلیل سیستماتیک و طبقه بندی خطاها در پیش بینی این خطاها مفید هست.
• نویسنده كتاب درسی، بايد اين موارد رو در انتخاب مواد آموزشی واقعی، بر اساس معیارهایی مانند فراوانی وقوع و قابلیت آموزش در نظر بگیره.
• موضوع طبقه بندی شده از مسائل مورد توجه تحلیلگران تقابلی است.
• نویسنده دوره آموزشی زبان رو به بخش های زمانی بخش بندی مي كنه و زمان بيشتري رو براي تدريس و يادگيري موارد با درجه سختی بالا اختصاص مي ده.
• ترتیب بندی، یعنی تنظیم واحدهای آموزشی به بهترین شکل، می تواند بر اساس نتایج تحلیل تقابلی انجام شود.

تئوری تداخل (Interference Theory)

• طرح ساده شده از فرضیه های تداخل اینگونه است: اگر تفاوتی از نوع X بین زبان مبدأ و زبان هدف وجود داشته باشد و شرایط دیگری فراهم باشد، فراگیر در یادگیری زبان هدف تمایل به ارتکاب خطاهایی از نوع Y خواهد داشت.
• این بیان به طور ساده تمایل آماری به وقوع خطاهای یک نوع خاص را پیش بینی می کند.
• روش شناس و معلم میدانند که فراگیر احتمالاً در فرآیند یادگیری با چنین مشکلی رو به رو خواهد شد.