Urogenital System Anatomy PDF
Document Details
Uploaded by Deleted User
Rojan Rostapour - Amirhossein Afkhaari
Tags
Summary
This document provides an overview of the urogenital system's anatomy. It discusses the different cavities within the body, the role of the peritoneum, and various imaging techniques like KUB and IVP. It also explores the location and function of organs like the kidneys, ureters, and bladder.
Full Transcript
C فهرست مطالب جلسه اول 1....................................................................................................................................... جلسه دوم 2...
C فهرست مطالب جلسه اول 1....................................................................................................................................... جلسه دوم 23.................................................................................................................................... جلسه سوم 47................................................................................................................................... 1 علوم تشریح ادراری -تناسلی نویسنده :روژان روستاپور -امیرحسین افتخاری تایپیست :دنیا ایمانی جلسه اول منبع :اسالیدها و تدریس استاد ،با اقتباس از جزوه دانشجویان ورودی بهمن 1400 مقدمه: به طور کلی ،درون بدن ما برای احشای داخلی ،دو حفره طراحی شده است: :Dorsal cavityدارای اسکلت استخوانی سخت بوده و مخصوص احشایی .1 است که نیاز به حرکت ندارند.شامل cranial cavityو spinal cavityاست که مغز و نخاع در آنها جای دارند. :Ventral cavity.2مخصوص احشایی است که به نوعی با حرکت سر و کار دارند؛ که ممکن است عملکرد بعضی از آنها صد درصد وابسته به حرکت باشد (مثل ریهها که کامال به حرکت نیاز دارند) ،و یا به این حرکات نیاز غیرمستقیم شکل : 1-1به موقعیت dorsal cavityو داشته باشند(.مثل قلب ،که از پمپ توراکوابدامینال برای مکش خون وریدی ventral cavityو تقسیمات آنها توجه کنید. استفاده میکند.حین عمل دم ،با پایین رفتن دیافراگم و فاصله گرفتن دندهها، حجم توراکس افزایش یافته و در نتیجه فشار منفیتر شده ،و این فشار منفی پمپ توراکوابدامینال را ایجاد کرده که به جریان یافتن خون وریدها به سمت قلب کمک میکند.پمپ توراکوابدامینال به قدری قوی است که تمام سیاالت بدن ،حتی مایع زاللیه چشم را هم به حرکت در میآورد ).خود ventral cavityبه سه بخش توراکس ،شکم و لگن تقسیمبندی میشود(.شکل )1-1 گاهی اوقات حرکت احشا ،نیازمند حرکت جدار است؛ مثال حرکات جدار قفسه سینه منجر به تغییرات فشار حفره توراکس و باز و بسته شدن ریهها میشود.گاهی نیز حرکت احشا وابسته به جدار نیست ،اما خود احشا نیاز به حرکت دارند.مثل رودهها که در حفره شکم قرار داشته و بعد از خوردن غذا به شدت متحرکاند.کلیهها نیز در حفره شکم قرار گرفتهاند ،اما چندان نیاز به حرکت ندارند.قرار گرفتن کلیهها در این ناحیه ،بیشتر به خاطر نزدیکتر بودن به خروجی بدن میباشد. شکل 2-1 پس به طور کلی یکی از ویژگیهای abdominal cavityتامین نیاز احشا داخل آن به حرکت است.ویژگی مهم دوم ،طراحی مخصوص abdominal cavityبرای احشایی است که نیاز به افزایش حجم دارند و نباید محدود شوند.به همین دلیل بخش عمده جدار شکم (خصوصا جدار قدامی-طرفی) عضالنی است نه استخوانی ،و امکان اتساع و افزایش حجم را فراهم میکند(.شکل )2-1 دستگاه ادراری: دستگاه ادراری ( )urinary systemاز ۳بخش کلیه ،حالب (میزنای) و مثانه تشکیل شده است.کلیه ها سازنده ادرار میباشند و موقتا ادرار را در خود ذخیره می کنند.ادرار توسط حالب به انبار اصلی خود یعنی مثانه ( )Bladderمنتقل میشود(.شکل )۳-1 شکل 3-1 (اسالید )1-1 استاد اصغری 2 💊 ایستگاه بالین برای بررسی سیستم ادراری در عکسهای رادیوگرافی (مثال مشاهده سنگ) ،نیاز به گرافی )kidney-ureter-bladder( KUB داریم.این گرافی باید در پایین شامل لبه فوقانی ،symphysis pubisو در باال حداقل تا دنده 11را در برگیرد(.شکل )4-1 تفاوت تصویر برداری KUBبا ساده شکم :در گرافی ساده شکم ما تصویر شکم را می خواهیم نه لگن را.پس تصویر ساده شکم از دیافراگم شروع شده و تا هرجا که میدان اشعه دستگاه برسد ادامه پیدا میکند ،و بیمار یا ایستاده است یا خوابیده.ولی در تصویر KUBما هر ۳جزء Ureter ، Kidneyو bladderرا میخواهیم.مثانه در لگن قرار دارد و زمانی که خالی باشد حد فوقانی آن روی مرز بین شکم با لگن است که هم ارز با symphysis pubisمیباشد.پس حتما باید از کارشناس بخواهیم که از لبه فوقانی symphysis pubisهم به ما تصویر بدهد تا اگر سنگی در بخش تحتانی حالب و نزدیکی مثانه است جا نماند و آن را شخیص دهیم. در تصاویر KUBاشعه ایکس از بافتها رد میشود و یک طیف خاکستری تا سیاه شکل :4-1در این شکل ،گرافی KUBرا ایجاد میکند که هرچه اشعه کمتر رد شود تصویر سفیدتر ،و اگر بیشتر رد شود مشاهده میکنید.این یک گرافی ساده یا خاکستری و سیاه دیده میشود.مثال ریهها به خاطر وجود هوا سیاهترین بخش Conventional X-Rayاست و ماده حاجب رادیوگرافی X-rayرا تشکیل میدهند.در حالت عادی فقط نمایی کلی از اجزاء نیاز نیست. نامبرده به شکل سایه خاکستری و سیاهی قابل مشاهده است.در صورتی که اگر سنگ یا عفونتی وجود داشته باشد جلوی عبور اشعه را گرفته و در گرافی KUB قابل مشاهده خواهد بود. گاهی اوقات نیاز داریم تا مجاری ادراری را بررسی کنیم.برای این کار ،میتوان از ماده حاجب استفاده کرد؛ به این شکل که ماده حاجب ابتدا به درون ورید تزریق میشود ،سپس به قلب رفته و به تمام بدن از جمله کلیهها پمپاژ میشود. کلیهها ماده حاجب را از خون فیلتر کرده و وارد مجاری ادراری میکنند و حال با پر شدن مجاری با این ماده و ممانعت از عبور اشعه رادیوگرافی ،حدود مجاری مشخص شده و در تشخیص عالئم به ما کمک میکند. این روش )IVP( Intra-Venous Pyelogram ،نام دارد Intra(.به معنی داخلی Venous ،به معنی وریدی و pyelبه معنی کلیه است( ).شکل )5-1 شکل :5-1در این شکل ،تصویربرداری IVPرا هدف این تصویر برداری این است که کلیه و مجاری ادراری که داخل خود کلیه مشاهده میکنید. هستند را بررسی کنیم ،پس IVPبررسی سیستم ادراری به واسطه ماده حاجب است که اساسا از مواد ید دار برای آن استفاده میشود ،و بعد از اتمام تصویر برداری ماده حاجب مثل ادرار از طریق کلیهها دفع میشود. 3 علوم تشریح ادراری -تناسلی پیشساز احشای داخل شکم در دوران جنینی ،ابتدا در ضخامت جدار بدن و در دو طرف ستون مهره قرار دارند.طی تکامل جنین، برخی از این احشا به سمت جلو حرکت کرده و پرده صفاق ( )peritoneumرا هل میدهند؛ به این شکل که سطح خارجی پرده سروزی ،این احشا را احاطه میکند.به این احشا ،احشای داخل صفاقی ( )intraperitonealمیگویند(.احشایی مثل روده ،کولون عرضی ،کولون سیگموئید ،کبد و معده که صفاق را هل داده و از فضای صفاقی استفاده میکنند احشای داخل صفاقی هستند ).بخشی از صفاق که به جلوی حفره شکمی هل داده میشود و احشای داخل صفاقی را از جدار خلفی بدن آویزان شکل : 6-1تصویری از احشای داخل صفاقی ،احشای خلف صفاقی، و مزانتر را مشاهده میکنید. میکند ،مزانتر یا رودهبند را تشکیل میدهد.کلیه جزو احشایی است که در خلف حفره شکم باقی میماند.به این احشا، احشای خلف صفاقی ( )retro-peritonealمیگویند(.مثل پانکراس ،کلیهها ،و کولون صعودی( ).شکل )6-1 جنس صفاق عمدتا مانند پریکارد و پلور ،سروزی است(.اپیتلیوم سنگفرشی یک الیه) اگر برای فهم بهتر سلولها را به صورت بسیار بزرگی به تصویر بکشیم ،میتوان مشاهده کرد که بخش basalیا قائدهای سلول های سنگفرشی به سمت بیرون ،و بخش apical آنها به سمت درون حفره قرار دارد.این سلولها مایع صفاقی به درون حفره صفاق ترشح میکنند که نقش تسهیل حرکات را دارد. (اسالید )7-1 نکته :بافت پیوندی صفاق را به جدارههای شکم و ارگانها میچسباند. در تصویر روبرو (شکل )7-1بخشی از جدار خلفی شکم از نمای قدامی نشان داده شده است.پانکراس ،کولون صعودی و کولون نزولی قابل مشاهده هستند.در بعضی قسمتها (برای مثال جلوی پانکراس) ،به نظر میرسد که دو الیهی صفاق از هم فاصله دارند ،در صورتی که در واقع اینطور نیست ،و این فواصل در واقع مقاطعی از مزانترها را نشان میدهند.برای مثال در قسمت جلوی پانکراس ،کولون عرضی که جزء احشای درون صفاقی شکل : 7-1تصویری از بخشی از جدار خلفی Abdominal Cavity است ،صفاق را به سمت حفره شکم هل داده و به جلو آمده را مشاهده میکنید. است ،و مقطع این برش در تصویر از جایی بوده که کولون عرضی شروع به هل دادن صفاق به سمت حفره کرده است. استاد اصغری 4 📌 نکته صفاق همچون بادکنکی درون حفره شکم قرار گرفته ،و از یک الیه مزوتلیوم تشکیل شده است که مایعی را به درون حفره صفاق ترشح میکند. حفره صفاق در واقع زیرمجموعهای از حفره شکم است.توجه داشته باشید که احشای داخل صفاقی پرده صفاق را سوراخ نمیکنند و صرفا آن را هل میدهند. مزانتر محل عبور عروق و اعصاب است.در واقع شاخههایی از آئورت از طریق مزانتر ،خونرسانی به احشای داخل صفاقی را بر عهده دارند (خود آئورت چسبیده به ستون مهره میاد پایین و اصال کاری به صفاق و حفره صفاقی نداره)(.شکل ( )9-1اسالید )9-1 شکل :9-1عبور یکی از شاخههای آئورت از درون مزانتر را مشاهده میکنید. برای تصور بهتر صفاق ،اتاقی را در نظر بگیرید (دارای در و پنجره ،جدارها ،سقف و کف) که تمام سطوح اتاق با یک الیه پالستیک ممتد پوشانیده شده است(.اسالید )2-1اگر فردی بخواهد وارد این اتاق شود نمیتواند این پالستیک را سوراخ کند و باید پالستیک را به داخل اتاق هل دهد تا بتواند از فضای داخل اتاق استفاده کند ،و اگر نیازی به استفاده از فضای داخل نداشته باشد باید جایی بین دیوار و پالستیک قرار بگیرد(.اسالید )۳-1اگر هم فردی بخواهد از در وارد شده و از پنجره خاجر شود باید چسبیده به جدار ،از فضای بین دیوار و پالستیک حرکت کند(.اسالید )4-1 شکم مثل اتاقی است که سقف آن دیافراگم است.قدام ،طرفین و خلف آن جدارهای شکم ،و کف آن هم سقف احشای لگنی (احشایی که در لگن حضور دارند مثل مثانه ،رحم و راستروده) است.و این الیه پالستیکی هم مشابه صفاق است که تمام سطوح اتاق را پوشانده و وقتی روی سقف احشای لگنی میرسد از آنجا دور میزند (در حقیقت احشا از زیر صفاق به آن فشار میآورند) و فضایی را میسازد به اسم فضای صفاقی یا Peritoneal spaceکه توسط مایع صفاقی یا Peritonealپر میشود(.اسالید )5-1 این فضا یک فضای بالقوه است زیرا توسط احشایی که درون شکم هستند و نیاز به فضای داخل شکم دارند از عقب به سمت جلو هل داده شده و پر میشود(.اسالید )6-1 بر این اساس احشا به ۳دسته تقسیم میشوند: آنهایی که نیازی به فضای داخل شکم ندارند و در عقب حفره شکم باقی میمانند.مثل پانکراس و کلیه .1 .2احشایی که به فضای شکم احتیاج داشته و صفاق را از عقب به جلو هل میدهند و وارد فضای شکم میشوند. .۳اعضایی هم هستند که مشابه فردی هستند که از در وارد شده و از پنجره خاجر میشود ،مثل آئورت که کاری با محیط شکم ندارد و از سوراخ دیافراگم وارد شکم شده و سپس وارد لگن میشود و نزدیک به لگن 2شاخه میشود.آئورت اگر بخواهد به 5 علوم تشریح ادراری -تناسلی خلف صفاق شاخهای بدهد چالشی ایجاد نمیشود ،اما برای عناصر داخل صفاقی که میخواهند از آئورت انشعاب بگیرند در ضخامت مزانتر شاخه میدهد.پس مزانتر مسیری است برای هدایت عروق و اعصاب(.جلوتر درباره مزانتر توضیح داده خواهد شد). نکته :اساسا پیشساز احشای شکمی در سمت خلفی و در طرفین ستون مهرهها قرار دارند.اگر نیاز به فضا نداشته باشند همان خلف حفره باقی میمانند ،و اگر نیاز به فضا داشته باشند صفاق را به جلو هل داده و وارد فضای شکم میشوند. نکته :مایع صفاقی البهالی احشا را پر میکند.و مثل مایع جنب نقش تسهیل حرکت را دارد. فضای بین دیواره داخلی حفره شکم و سطح خارجی صفاق ،به سه قسمت ،extraperitoneal retroperitonealو anteroperitonealتقسیم میشود.این فضاها باهم ارتباط دارند ،به گونهای که اگر از فضای retroperitonealبه طرفین حرکت کنیم به فضای anteroperitonealمیرسیم.این فضاها با چربی پر میشوند(.شکل )10-1 در زمان جنینی ،بیضهها ابتدا در فضای شکل :10-1فضاهای ،extraperitoneal retroperitonealو در نزدیکی کلیهها در دو طرف retroperitonealو anteroperitoneal ستون مهره قرار دارند.به مرور زمان ،از فضای را مشاهده میکنید که با چربی پر شدهاند. extraperitonealعبور کرده و وارد فضای anteroperitonealمیشوند(،در واقع بیضهها مسیری به سمت خاجر ،جلو و پایین طی میکنند ،بدون آنکه وارد فضای حفره صفاق شوند) ،و هنگامی که به جلوی صفاق رسیدند ۳الیه عضالت شکم را هل میدهند. حالبها نیز الزم نیست که وارد حفره صفاق شوند و در همان فضای retroperitonealبه سمت پایین طی مسیر میکنند تا به مثانه برسند(.اسالید )8-1 نکته :سیستم ادراری تناسلی تماما در شکم و cavityپایین تر یعنی لگن یا pelvisقرار دارد و کاری به Thoracic cavityندارد. حال به بررسی هر یک از اجزای دستگاه ادراری میپردازیم... استاد اصغری 6 کلیه: کلیهها (به همراه بخشی از حالب که در حفره شکم است) از خلفیترین عناصر شکم بوده و جزء عناصر retroperitonealیا خلف صفاقی محسوب میشوند.کلیهها ساختارهایی لوبیاییشکل هستند.که 2 سطح (سطح قدامی و خلفی) 2 ،کنار (کنار داخلی و خارجی ،که کنار داخلی کوتاهتر است) و 2قطب (قطب فوقانی و تحتانی) دارند(.ابعاد کلیه ۳×6×12 cmو جرم کلیه 1۳0گرم است( ).اسالید )10-1 شکل :11-1در شکل باال ،موقعیت قرار گیری کلیه راست و چپ نسبت به یکدیگر را از نمای خلفی مشاهده میکنید. کلیهها از عقب با دندهها مجاورت دارند.کلیه راست به دلیل موقعیت قرارگیری کبد ،کمی پایینتر قرار دارد.کلیه چپ توسط دندههای 11و 12حفاظت میشود.کلیه راست فقط توسط دنده 12حفاظت شده و با فضای بین دندهای 11نیز مجاورت دارد.قسمت بزرگی از کلیهها پایینتر از دنده 12قرار گرفته و به همین علت دسترسی به کلیهها از این طریق سادهتر است.حد فوقانی کلیه راست تقریبا وسط فضای بین دندهای آخر بوده و حد فوقانی کلیه چپ ،دنده 11 میباشد.با پیدا کردن مارکر حد فوقانی کلیهها در سطح بدن ،میتوان موقعیت کلیهها را تخمین زد؛ به این صورت که از حد فوقانی آنها 12سانتیمتر به سمت پایین حرکت میکنیم.کلیهها هنگام دم حدود 2سانتیمتر پایینتر میآیند(.شکل )11-1برای پیدا کردن کلیهها iliac crestرا پیدا میکنیم و به سمت باال حرکت میکنیم.اولین قسمت که سفتتری که لمس کردیم دنده 12است.کمی باالتر فضای بین دندهای 11قرار دارد که نرم است و باالتر دنده 11قرار دارد. زاویه ای بین راستای ستون فقرات و راستای دنده 12وجود دارد که به آن ( Costovertebral Angleزاویه دندهای-مهرهای) گفته میشود(.شکل CV angle )12-1جایی است که دندهها کلیهها را حفاظت نمیکنند.بین دنده 12و ستون مهره ،فضایی به نام Costovertebral Spaceقرار دارد که شامل بخش تحتانی کلیههاست.اهمیت این فضا در ( drainageنمونهبرداری) و ( percussionدق) میباشد.در سونوگرافی و همچنین تزریق و تخلیه عفونتها هم از این فضا استفاده میشود.بخشهای فوقانی کلیهها قابل دسترسی نیستند؛ زیرا قسمت خلفی_تحتانی پلورای )Costophrenic recess( costalو ریههای هر دو سمت ،نسبت به کلیهها سطحیترند و برای دسترسی به کلیه ،چارهای جز آسیب زدن به آنها نداریم(.مثال فضای بین دندهای 11امن نیست و امکان آسیب به پلورا وجود دارد( ).شکلهای 1۳-1و )14-1 شکل :13-1در شکل باال ،موقعیت بخش فوقانی کلیهها را مشاهده میکنید شکل :12-1موقعیت Costovertebral Angle که به دلیل قرارگیری در عمق پلورا و ریهها ،قابل دسترسی نیستند. 7 علوم تشریح ادراری -تناسلی تعریف بنبست یا :Recessجایی است که پلورای جداری را داریم که روی خودش Parietal pleura برمیگردد ،اما پلورای احشایی و بافت ریه حضور ندارد(.شکل ( )14-1اسالید )11-1 Visceral pleura شکل :14-1نمای شماتیک پلورا با برش ،sagittalبه نحوه ایجاد Costodiaphragmatic recessتوجه کنید. در کنار داخلی کلیه ،ناف کلیه ( )hilumمحل ورود و خروج عناصر میباشد.این عناصر عبارتند از :شریان و ورید کلیوی ،اعصاب کلیوی ،مجاری لنفاوی و حالب.ناف کلیه ،کلیه را سوراخ نمیکند؛ بلکه به سمت داخل کشیده شده است(.شکل )15-1 orientationکلیهها بسیار حائز اهمیت است.کنار داخلی کلیه کمی مایل است و در واقع جهت قرارگیری کلیهها به گونهایست که فاصله بین قطبهای فوقانی آنها کمتر از قطبهای تحتانی است.عضله سواس ماژور از مهرهها و دیسکهای کمری شروع شده و شکل :15-1ناف کلیه و عناصر آن به استخوان ران متصل میشود ،یعنی مسیری واگرا داشته و از ستون مهرهها به سمت پایین و خاجر حرکت میکند.هر عضله سواس یک کنار خارجی و یک کنار داخلی دارد.کلیهها به گونهای قرار گرفتهاند که ناف کلیه روی کنار خارجی عضله سواس قرار گرفته و مسیر عضله را دنبال میکند.بنابراین کنار داخلی کلیه تقریبا مماس با کنار خارجی عضله psoas majorقرار گرفته ،و پیدا کردن سایه عضله psoas majorدر عکسهای رادیوگرافی برای تشخیص موقعیت کلیه اهمیت دارد.برای پیدا کردن حد تحتانی هر کلیه نیز به اندازه ۳مهره از حد فوقانی آنها پایینتر میآییم(.شکل 15-1و )16-1 شکل :16-1کنار خارجی عضله سوآس شکل :15-1موقعیت قرارگیری کلیهها نسبت به عضله سوآس ماژور ماژور در تصویر رادیوگرافی استاد اصغری 8 عناصر اطراف کلیه: سطح خارجی کلیه توسط بافت همبند محکمی (بافت فیبروز لیفی) پوشیده شده که بسیار محکم به آن اتصال داشته (طوری که مانند پلورای ویسرال نمیتوان آن را به راحتی جدا کرد ).و کپسول کلیه نام دارد.کلیه در تودهای از بافت چربی به نام perirenal fatقرار گرفته است(.پس بخشی از چربی که همراه با کلیه درون) این چربی باعث شکل 17-1 حفظ گرما شده و از اختالل در خونرسانی به اندام جلوگیری میکند. صفاق از بیرون توسط یک فاشیای عمقی احاطه شده است که به فاشیای transversalisتبدیل میشود.این فاشیا در بخش قدامی جلوی صفاق است ،در بخش های طرفی در سمت lateralصفاق ،و در قسمت خلفی در خلف صفاق قرار دارد(.شکل )17-1 فاشیای transversalisدور زده و از داخل عضله عرضی شکمی ( )transversus abdominisرا میپوشاند.همچنین دو زبانه از فاشیای transversalisجدا شده ،کلیهی هر سمت را شکل :18-1چربی ،perirenalچربی pararenalو فاشیای renalرا مشاهده می- کامال احاطه و ایزوله کرده و اطراف چربی کنید.زبانه خلفی فاشیای renalاز بین کلیه و فاشیای پوشاننده عضله مربع کمری perirenalقرار میگیرند.این دو زبانه ،فاشیای به داخل رفته و به فاشیای پوشاننده عضله سوآس ماژور متصل میشود. renalنام دارند.فاشیای renalمانع جابجایی عفونتها بین چربی perirenalو pararenalمیشود.این فاشیا در پایین حالب را در بر میگیرد. بخشی از چربی retroperitonealکه درون فاشیای renalاست چربی ،perirenalو بخشی که اطراف و بیرون از محدوده فاشیای renalاست ،چربی )paranephric( pararenalنامیده میشود(.شکل )18-1 همانطور که در تصویر مشخص است ،اندام های مختلف به Hepato-renal یک اندازه peritoneumرا به جلو هل نمیدهند ،برای مثال recess کبد تا حد زیادی جلو رفته در حالی که کلیهها عقب مانده ،و کولون هم به مقدار کمی جلو رفته است(.به همین علت کولون را نه کامال درون صفاقی به حساب میآورند و نه کامال برون صفاقی) این تفاوت در میزان هل دادن صفاق باعث شده بین این اندامها چینها و foldهایی به وجود آیند.از بین این foldها ،بنبست Morisonیا Hepatorenal recessکه شکل :19-1بنبست Morisonیا بین کبد و کلیه قرار گرفته برای ما بسیار حائز اهمیت است(.شکل )19-1 Hepatorenal recess 9 علوم تشریح ادراری -تناسلی 📌 نکته بخشی از فضای حفره صفاق که بین کلیه و سطح تحتانی کبد واقع شده است hepato-renal recess ،یا بنبست morisonنام دارد.در واقع کبد پرده صفاق را به سمت جلو هل میدهد و بخشی از صفاق که پایینتر از کبد است، عقبتر میماند و بین کبد و کلیه قرار میگیرد.اهمیت این فضا به این خاطر است که اگر بیماری در حفره صفاق خود Hepato-renal recess دارای عفونت باشد و supineبخوابد ،عفونت در آن تجمع شکل :20-1بنبست hepatorenalمشخص شده است. مییابد(.شکل )20-1 عناصر درون کلیه کلیه شامل دو بخش cortexو medullaمیباشد.استطالههایی از قشر کلیه موسوم به ستونهای کلیوی ( )renal columnsبه بخش داخلی کلیه برجسته میشوند و هرمهای کلیوی ( )renal pyramidsرا در مدوالی کلیه به وجود میآورند.این هرمها ،شکلی مانند کلهقند دارند Papilla.یا راس این هرمها به درون مجرای قیفمانندی به نام minor calyx باز میشود که در واقع محتویات لولههای جمعکننده ادرار را دریافت میکنند.چند minor شکل :21-1در شکل باال ،عناصر calyxبا هم یک major calyxرا تشکیل داده و در نهایتmajor calyx ،ها باهم ،لگنچه کلیه درون کلیه نامگذاری شده اند. ( )renal pelvisرا میسازند(.شکل )21-1راس هرمها جایی است که ادرار تولید شده به مجاری جمعکننده ادرار اصلی یا majorتخلیه میشود.البته در مدوال هم مجاری جمعکننده ادرار در سطح بافت شناسی وجود دارد. بین سطوح خارجی calyxهای مینور ،فضایی به نام renal sinus وجود دارد که با چربی perirenalپر میشود ،بیرون از کالیسهاست و بنابراین به پارانشیم کلیه راه ندارد(.شکل )22-1 شکل :22-1در شکل روبرو ،جایگاه renal sinusمشخص شده است.کلیهها در فرد سالم به رنگ قهوهای تیره دیده می شوند ولی در جسد به دلیل خروج خون و جایگزینی فیکساتیوها به صورت رنگ پریده قابل مشاهده هستند. 💊 ایستگاه بالین برخی وجوه افتراق کلیه سالم و بیمار: سطح خارجی کلیه سالم به دلیل وجود کپسول کلیه باید شفاف و تا حدی براق باشد. .1 .2سطح خارجی کلیه سالم صاف بوده و پستی و بلندی ندارد(.اسالید )15-1 .۳عدم وجود کیست (البته وجود یک یا دو کیست کوچک غالبا بیماری تلقی نمیشود). .4در فرد زنده و سالم چون کلیه ارگان پرخونی است رنگ قرمز مایل به جگری دارد. استاد اصغری 10 Calyseal blunting در گرافی ،IVPدر حالت عادیcalyx ،ها به شکل مقعر و شبیه به فنجان ( cup )(Club shaped calyx )shapedدیده میشوند.هرگونه تنگی ،گرفتگی یا انسداد در مسیر مجاری ادراری ،سبب کاهش نسبت ادرار خروجی به ادرار تولید شده یا ورودی میشود و بنابراین تجمع ادرار را در پی دارد.این تجمع باعث میشود تا calyxها محدب شده و در گرافی IVPبه شکل چماق ( )club shapedدیده شوند(.اگر ادرار در قیف تجمع پیدا کند راس هرمها از بین رفته و قیف از حالت مقعر به حالت محدب تغییر شکل calyx :23-1چماقی شکل را مشاهده میکنید. پیدا میکند( ).شکل )2۳-1 تکنیک تصویر برداری این تصویر CT scanاست. احتباس ادرار در calyxها منجر به تخریب papillaیا همان راس هرمهای کلیوی میشود؛ زیرا ادرار حاوی مواد سمی میباشد.در تصاویر رادیوگرافی ،IVPاین تخریب ممکن است به شکلهای مختلفی دیده شود.یکی از این اشکال ball on tee sign ،میباشد که در آن ،مرکز هرم دچار نکروز شده است(.یعنی کل راس هرم کلیوی تخریب نشده ،بلکه بخشی از آن شکل ball :24-1 on tee signرا تخریب شده و یک مجرا به وجود آمده ،انگار که بخشی از انتهای راس هرم از مشاهده میکنید. بقیه ساختار هرم جدا افتاده باشد ،و در تصاویر نمای ball on teeرا ایجاد میکند( ).شکل ( )24-1اسالید )1۳-1 کلیهها در دوره جنینی ،ابتدا به شکل جوانههایی از سقف مثانه (در مجاورت استخوان لگن) ایجاد میشوند و صعود میکنند.بخشی از این صعود ،به شکل رشد فعال خود کلیهها به سمت باالست اما بخش اعظم آن ،به علت رشد بیشتر و سریعتر احشای لگنی و قسمتهای تحتانی شکم و نزول آنها میباشد؛ در واقع اختالف سرعت رشد بین این قسمتها و کلیهها ،باعث میشود کلیهها باالتر قرار گیرند.دقت کنید که غدد شکل :25-1کلیه لگنی ،تصویر CT scan آدرنال از ابتدا در ناحیه شکم شکل میگیرند و سپس با صعود کلیهها ،بر روی کلیهها جای میگیرند(.اسالید )14-1گاهی اوقات کلیهها صعود نکرده و همان جا در مجاورت استخوان لگن باقی میمانند و یا اینکه کامل صعود نمیکنند که در هر دو حالت ،به آنها کلیه لگنی ()pelvic kidney میگوییم(.البته امکان دارد کلیه در لگن حقیقی فرد نباشد ،مثال امکان دارد در نواحی تحتانی شکم باشد که در این موارد هم به آن pelvic kidney گفته میشود ).در خیلی از موارد امکان دارد فرد اصال متوجه این موضو ع نشود تا زمانی که در نارسایی کلیوی یا بارداری خانمها وجود pelvic kidneyشناسایی شود.در زنان باردار که رحم آنها بزرگ شده و به شکل :26-1در تصویر IVPروبرو ،ماده حاجب درون حالبها در یک سمت تا باال ادامه دارد اما در سمت محتویات لگن فشار میآورد ،قرار گرفتن کلیهها در این ناحیه منجر به تحت دیگر نه ،که نشان دهنده اختالل کلیه لگنی است. فشار قرار گرفتن آنها و تکرر ادرار میشود(.شکلهای 25-1و )26-1 11 علوم تشریح ادراری -تناسلی برای پیوند کلیه ،الزم نیست کلیه آسیبدیده از بدن خاجر شود؛ بلکه در همانجا نکروز میشود.کلیه جدید را در iliac fossaجایگذاری میکنیم و از شریان ،common iliac شاخهای برای آن فراهم میکنیم.مزیت قرار دادن کلیه پیوندی در لگن این است که شکل :27-1کلیه پیوند زده شده را مشاهده میکنید. دسترسی جراح به این ناحیه بسیار نکته قابل توجه اینجاست که عروق کلیوی به شاخه راحتتر از جایگاه اصلی کلیه در حفره externalعروق common iliacآناستوموز میشوند. شکمی است(.شکل )27-1 گاهی کلیهها به هم میچسبند ،که معموال از قطبهای تحتانی آنهاست ،اما ممکن است قطب فوقانی یا داخلی هم باشد.اگر قطبهای تحتانی دو کلیه به هم جوش بخورند ،حالتی مثل نعل اسب ایجاد میکنند که به آن horseshoe kidney میگوییم(.شکل )28-1 شکل :28-1اختالل - horseshoe kidneyتصویر CT scanدر مقطع transverseاست. 📚 نگاهی به رفرنس مجاورت کلیهها: بخش کوچکی از قطب فوقانی کلیه راست را غده آدرنال راست می پوشاند. بخشهای دیگر قطب فوقانی کلیه راست در برابر کبد است و توسط الیهای از صفاق جدا میشود. در کنار داخلی کلیه راست ،قسمت دوم دئودنوم در تماس با کلیه است. قطب تحتانی کلیه راست در طرف خاجر در تماس مستقیم با خم کولیک راست میباشد و در طرف داخل توسط قطعهای از روده باریک پوشیده میشود. بخش کوچکی از قطب فوقانی کلیه چپ در طرف داخل توسط غده فوق کلیوی چپ پوشیده میشود. مابقی قطب فوقانی کلیه چپ را معده و طحال میپوشاند. کنار داخلی کلیه چپ به وسیله پانکراس که یک عضو خلف صفاقی است پوشیده میشود. نیمه تحتانی کلیه چپ در طرف خاجر توسط خم کولیک چپ و ابتدای کولون نزولی و در طرف داخل توسط بخشهایی از ژژنوم پوشیده میشود. در بخش خلفی ،هر دو کلیه با ساختارهای مشابهی مجاورت دارند که عبارتند از: باالی کلیهها دیافراگم قرار دارد ،در پایین از داخل به خاجر ،عضالت سوآس ،مربع کمری و عرضی شکم قرار گرفتهاند. عروق و اعصاب زیر دندهای و اعصاب ایلیو هیپوگاستریک و ایلیواینگوئینال از پشت کلیهها عبور میکنند. خونرسانی و عصبدهی کلیه: یک شریان کلیوی ( )Renal arteryمنفرد و بزرگ که شاخهای جانبی از آئورت شکمی است ،به هر کلیه خونرسانی میکند.این عروق معموال درست از زیر مبدا شریان مزانتریک فوقانی در بین مهرههای L1و L2منشا میگیرد.همانطور که میدانیم آئورت در ناحیه شکم فقط ۳شاخه به قدام میدهد که شامل سیلیاک ،مزانتریک فوقانی و تحتانی است و بقیه شاخهها از لترال و خلف استاد اصغری 12 آئورت جدا میشود.شریان کلیوی چپ قدری باالتر از شریان کلیوی راست از آئورت منشا میگیرد و شریان کلیوی راست بلندتر و از پشت ورید اجوف تحتانی عبور میکند. وقتی هر شریان کلیوی به ناف کلیه میرسد ،به شریانهای قدامی و خلفی تقسیم میشود که به پارانشیم کلیه خونرسانی می- کند.گاهی عالوه بر شریان های کلیوی ،یک شریان مستقیما از آئورت منشا گرفته و به ناف کلیه وارد میشود.به این شریان، شریان فرعی کلیوی ( )Accessory renal arteryمیگویند.این شریان در اکثر موارد به صورت یک طرفه است؛ یعنی در کل یک شریان فرعی وجود دارد.ولی به صورت دوتایی و سه تایی ،فقط به یک کلیه یا به هر دو کلیه نیز دیده میشود.گاهی شریانهای اکسسوری به ناف کلیه وارد نمیشوند و از طریق سطح دیگری به کلیه وارد میشوند که به آنها شریانهای خاجر نافی ( )extrahilar arteriesگفته میشود(.اسالید )12-1 شریان قدامی و خلفی کلیوی پس از ورود به ناف کلیه تبدیل به شریانهای سگمنتال ( )Segmentalمی- شوند.این شریانها همراه با calyxهای ماژور و مینور حرکت میکنند و همراه با آنان تقسیم میشوند (مثال به شریان .)Ant.sup.segmentalشریانهای قطعهای به شریانچههای بین لوبی ()int.Lobar arteries تقسیم میشوند.این شریانچهها بین ستونهای کلیه به سمت کورتکس حرکت میکنند و سپس به شریانچه- های قوسی ( )Arcuate arteriesتبدیل میشوند. شریانچههای قوسی به شریانچههای بین لوبولی تبدیل شکل :29-1شکل باال ،شریان کلیوی و انشعابات آن را نشان میدهد. میشوند و شریانچههای آوران را میدهند.یکی از جزئیات شکل مهم نیست و به متن باال بسنده کنید. ویژگیهای عروقی در کلیه ،عروق مستقیم است که در خونرسانی بخش مدوالی کلیه نقش دارد(.شکل )29-1 وریدهای متعدد کلیوی در تشکیل وریدهای کلیوی چپ و راست شرکت میکنند که هر دوی آنان در جلوی شریانهای کلیوی قرار دارند.نکته مهم این است که ورید کلیوی چپ بلندتر بوده و در خط وسط از جلوی آئورت شکمی و پشت شریان مزانتریک فوقانی عبور میکند و میتواند توسط یک آنوریسم در هریک از این دو رگ تحت فشار قرار گیرد. تخلیه لنفاوی هر یک از کلیهها به داخل عقدههای آئورتی خارجی (کمری) در اطراف مبدا شریان کلیوی میباشد. عصب دهی پارانشیم کلیه بیشتر توسط اعصاب سمپاتیک بوده و برای تنظیم فعالیتهای کلیه است.به طور کلی پارانشیم کلیه دارای عصبگیری بسیار کمی است ولی کپسول آن دارای عصبگیری بسیار غنی میباشد؛ در نتیجه آسیبی که فقط پارانشیم را درگیر کند بدون درد و آسیبی که کپسول را هم درگیر کند ،بسیار دردناک خواهد بود. 13 علوم تشریح ادراری -تناسلی حالب این ساختار ،ادرار را از لگنچه دریافت کرده و مسیری رو به پایین در فضای ( retroperitonealروی سطح داخلی عضله سوآس) طی میکند تا به مثانه برسد (طول حالب در فرد بالغ )۳0 cm :حالب یک عضو خلف صفاقی است و از زیر صفاق به مثانه متصل میشود. در طول حالب ۳تنگی فیزیولوژیک دیده میشود که سنگها غالبا در این مکانها گیر میکنند: :uretero-pelvic junction -1محل اتصال حالب به لگنچه :pelvic brim -2مرز بین حفره شکم و لگن (مرز لگن کاذب و حقیقی) در محل دو شاخه شدن شریان common iliac :uretero-vesical junction -3محل اتصال حالب به مثانه (تنگترین) (شکل )۳0-1 شکل :30-1در شکل باال ،تنگیهای (اسالید )16-1 مسیر حالب را مشاهده میکنید. 💊 ایستگاه بالین اهمیت تنگیهای حالب در این است که احتمال گیر افتادن سنگها در این نواحی بیشتر از سایر جاهاست(.شکل )۳1-1 تجمع یا احتباس ادرار به علت تنگی مسیر دو حالت را ایجاد میکند: Renal pelvis -1هیدرونفروز ( :)hydro-nephrosisتجمع ادرار در لنگچه یا Common iliac vessels قسمتهای قبلتر از آن(.شکل ( )۳2-1اسالید )18-1 -2هیدرویو ِرتر ( :)hydro-ureterتجمع ادرار در حالب.حالب در تصاویر IVPدر حالت عادی نباید به شکل ممتد و با ضخامت زیاد دیده Entrance to bladder شود ،بلکه وجود حرکات پریستالتیک در حالت عادی باعث میشود حالب در بعضی قسمتها باریکتر و بعضی قسمتها ضخیمتر دیده شکل :31-1در این شکل ،گیر افتادن سنگها در تنگیهای شود؛ اگر مسیر ادرار به شکل پیوسته و ضخیم دیده شد ،احتماال مسیر حالب را مشاهده میکنید. hydroureterاست.عدم دفع ادرار و تجمع ادرار در حالب باعث میشود که ادرار به سمت کلیهها برگردد که بسیار خطرناک است (شکل )۳۳-1 استاد اصغری 14 گاهی اوقات حالب دو شاخه میشود که ) double ureter (bifidaنام دارد(.شکل )۳4-1 شکل :32-1اختالل hydro-nephrosis شکل :33-1اختالل hydro-ureter شکل :34-1اختالل double ureter 📚 نگاهی به رفرنس خونرسانی و عصبدهی حالب: حالبها شاخههای شریانی را از عروق مجاور حین عبور به سمت مثانه دریافت میکنند. شریانهای کلیوی به انتهای فوقانی حالب خونرسانی میکنند.بخش میانی ممکن است شاخههایی از آئورت شکمی ،شریان گونادال ( )Gonadalو شریانهای ایلیاک مشترک دریافت کند.در حفره لگنی یک یا چند شریان از شاخههای شریان ایلیاک داخلی به حالبها خونرسانی میکنند. تخلیه لنفاوی از الگوی خونرسانی شریانی پیروی میکند.لنف بخش فوقانی هر حالب به عقدههای آئورتی خارجی تخلیه میشود. بخش میانی هر حالب به عقدههای لنفاوی همراه عروق ایلیاک مشترک تخلیه میشود و بخش تحتانی هر حالب به عقدههای ایلیاک خارجی و داخلی تخلیه میشود. عصبدهی به حالب از شبکههای کلیوی ،آئورتی ،هیپوگاستریک فوقانی و تحتانی صورت میگیرد.الیاف وابران احشایی از دو منشا سمپاتیک و پاراسمپاتیک میآیند؛ در حالی که الیاف آوران احشایی به سطوح نخاعی T12تا L2باز میگردند.بنابراین درد حالبی که معموال با اتساع حالب مرتبط است ،به مناطق پوستی ارجاع داده میشوند.این مناطق عمدتا عبارتند از :دیواره خلفی و خارجی شکم در زیر دندهها و باالی ستیغ ایلیاک ،ناحیه پوبیس ،اسکروتوم در مردان ،لبهای ماژور در زنان و بخش پروگزیمال ناحیه قدامی ران. 15 علوم تشریح ادراری -تناسلی مثانه زاویه قدامی (راس) مثانه قدامیترین عضو از احشا لگنی است که در زیر صفاق قرار میگیرد و به عبارتی دیگر صفاق سقف آن را میپوشاند.مثانهی زاویه طرفی خالی ،عضالنی ،به شکل یک هرم با راسی به سمت جلو و قاعدهی به سمت عقب بوده ،و سطح فوقانی آن تقریبا هم سطح با لبه زاویه طرفی فوقانی Symphysis pubisمیباشد.هنگام پر شدن مثانه سطح تحتانی آن ثابت مانده ،شکل آن از حالت هرمی خاجر شده و شبیه یک بالون میشود ،و سطح فوقانی آن میتواند تا زیر ناف هم برسد. زاویه تحتانی شکل :35-1سطوح و زوایای مثانه هرمی شکل برای مثانهی هرمی شکل 4 ،سطح و 4زاویه تعریف میشود. (شکل ۳5-1و )۳6-1 سطوح آن عبارتند از: سطح فوقانی (سقف یا )fundus .1 .2سطح خلفی ( backیا )base .۳سطوح inferolateralراست و چپ زوایای آن عبارتند از: زاویه تحتانی (محل تبدیل گردن مثانه به پیشابراه) .1 .2زاویه قدامی یا apexمثانه (محل اتصال )urachus شکل :36-1در شکل باال ،سطوح مثانه و راس آن هایالیت .۳دو زاویه طرفی-فوقانی (محل اتصال حالبها) شده است.به زوایای مثانه و ساختاری که به آنها متصل میشود ،توجه کنید. در دوران جنینی ،یک ساختار لولهای باز به نام ،urachusراس ( )apexمثانه را به ناف مرتبط میکند.این لوله بعد از تولد کامال بسته شده ،لیگامان کامال توپری را تشکیل داده و ساختاری به نام رباط نافی میانی ( )median umbilical ligamentرا ایجاد میکند.اگر از داخل فضای شکم به سطح درونی جدار قدامی شکم نگاه کنیم ،یک سری برجستگی در صفاق مشاهده میشود ،به طوری که ساختارهایی طولی در این مکانها باعث برجستگی صفاق شده و foldهای صفاقی را میسازندmedian umbilical ligament. میانیترین چین صفاقی است(.شکل ۳7-1و )۳8-1 (اگر ساختار طولی زیر صفاق مد نظرمان باشد لیگامان ،و اگر چین خوردگی صفاق به واسطه لیگامان مد نظر باشد foldنام دارد). استاد اصغری 16 شکل :38-1در شکل باالmedian umbilical ، شکل :37-1در شکل باالmedian umbilical ، ligamentهایالیت شده است. ligamentهایالیت شده است. 💊 ایستگاه بالین گاهی اوقات ،لوله urachusبه طور کامل بسته نمیشود.اگر کامال باز بماند urachus fistula ،نام دارد که در این حالت ،ادرار فرد از ناف به بیرون نشت میکند.اگر برای مثال ،لوله در نواحی نزدیک به مثانه بسته شده ،اما در نواحی نزدیک به ناف باز بماند ،ناف عمیق شده و مستعد تجمع چرک و عفونت میشود. شکل :39-1حالتهای مختلف بسته نشدن لوله urachusو اسامی آنها این افراد از بوی بد ناحیه ناف خود شکایت دارند. (شکل )۳9-1 📌 نکته دور گردن مثانه لیگامانی هست که مثانه را در جای خودش ثابت نگه میدارد.این لیگامان در جنس مونث pubovesical ( vesicleبه معنای مثانه) ،و در جنس مذکر puboprostaticنام دارد(.زیرا در جنس مذکر هم زمان پروستات را نیز در جای خودش نگه میدارد) سر دیگر لیگامان نیز به پوبیس راست و چپ متصل میشود(.اسالید )19-1 گردن مثانه که در مجاورت زاویه تحتانی آن قرار دارد ،در جای خود ثابت است و پر شدن مثانه ،باعث افزایش حجم مثانه به سمت fundusو دیوارههای طرفی آن میشود؛ در واقع سقف مثانه که در هنگام خالی بودن ،همسطح با symphysis pubisاست، با پر شدن مثانه به سمت باال حرکت کرده و حتی ممکن است تا ناف نیز باال بیاید. گردن مثانه در جنس مؤنث ،مستقیما ً روی دیافراگم اوروژنیتال ( )urogenital diaphragmقرار دارد ولی در جنس مذکر ،غده پروستات بین گردن مثانه و دیافراگم اوروژنیتال فاصله میاندازد.در واقع بخشی از پیشابراه که از ضخامت پروستات رد میشود 17 علوم تشریح ادراری -تناسلی تا از دیافراگم کف لگن عبور کند ،پیشابراه پروستاتی ( )prostatic urethraنام داشته و تنها در جنس مذکر وجود دارد.در جنس مونث اسفنکتر داخلی و خارجی مثانه در کنار هم اند ولی در جنس مذکر پروستات بین این دو اسفنکتر قرار گرفته است.این فاصله اهمیت دارد؛ زیرا در زمان انزال باید اسفنکتر داخلی بسته و اسفنکتر خارجی باز باشد(.شکل 40-1و )41-1 شکل :41-1قرارگیری غده پروستات در بین گردن شکل :40-1قرارگیری گردن مثانه روی دیافراگم مثانه و دیافراگم اوروژنیتال در جنس مذکر اوروژنیتال در جنس مونث بخشی از حالب در ضخامت دیواره مثانه جایگذاری شده که به آن ،بخش ( intramuralداخل دیوارهای)حالب میگویند.هرچه این مسیر کجتر بوده و این بخش تونلمانند طویلتر باشد ،یعنی بخش بیشتری از ضخامت دیواره مثانه در اختیار حالب قرار داشته باشد ،احتمال برگشت ادرار از مثانه به درون حالب کمتر میشود.این تونل به شکلی طراحی شده که بخشی از دیواره مثانه همانند دریچهای برای آن عمل کرده و با تجمع ادرار ،تونل را تنگ میکند و مانع برگشت ادرار میشود(.شکل 42-1و ( )4۳-1اسالید )20-1 شکل :43-1در شکل باال ،مکانیسم ضد ریفالکسی بخش شکل :42-1در شکل باال ،محدوده بخش intramural intramuralحالب نشان داده شده است. حالب با فلش مشکی مشخص شده است. استاد اصغری 18 Interureteric ridge از محل ورودی حالبها به مثانه تا ناحیه گردن مثانه (یعنی حد فاصل ورودی حالب و خروجی مثانه) ،بخشی مثلثی شکل در جدار خلفی مثانه به نام trigoneیا trigger zoneمیسازد ،که عصبگیری حسی آن با سایر نواحی مثانه متفاوت است.در این ناحیه، گیرندههای حسی قرار دارند که با کشش مثانه ،تحریک شده و به CNSپیام میفرستند تا در نهایت با انقباض عضالت detrusorمثانه، در فرد احساس دفع ادرار ایجاد شود.هر عاملی که ناحیه trigoneرا به شکل مکانیکی تحریک کند (مثال سنگها یا تومورها ،خصوصا در شکل :44-1در شکل باال ،به موقعیت trigoneو حالتی که فرد سوپاین خوابیده است) ،میتواند سبب ایجاد حس دفع interureteric ridgeکه هایالیت شده است ،توجه کنید. (و نه خود دفع) در فرد شود(.شکل )44-1 💊 ایستگاه بالین سیستوگرافی ( ،)cystographyیک تکنیک رادیوگرافی است که در آن با استفاده از ماده حاجب ،مثانه را مورد بررسی قرار میدهند.سیستوگرافی میتواند بخشی از فرایند IVPباشد؛ یعنی بعد از پر شدن لگنچه کلیوی ،حالبها و مثانه، تصویربرداری انجام میشود و مثانه در آن قابل مشاهده است. شکل :45-1در این شکل ،تکنیک سیستوگرافی را مشاهده میکنید. (شکل )45-1 سیستوگرافی ممکن است به صورت برعکس ( )reverseنیز انجام شود که در آن از طریق پیشابراه آلتی ( ،)penile urethraماده حاجب را به وسیله یک سوند ( )catheterتزریق کرده و مثانه را با آن پر میکنند که به آن retrograde cystographyمیگویند.مثالً بیماری را در نظر بگیرید که به هر دلیلی مثل نارسایی کلیه یا پیوند کلیه ،فرد توانایی دفع ماده حاجب از طریق کلیه را ندارد و چون ماده حاجب یک ماده ید دار ،سنگین و خطرناک است و سبب سرگیجه ،تهو ع ،سردرد و حتی شوک آنافیالکسی و مرگ در افراد میشود ،در مواقعی که خطر احتمالی وجود داشته باشد ،از تکنیک سیستوگرافی reverseاستفاده میکنیم.با این تکنیک همچنین امکان پر کردن حالب ها و لگنچه کلیوی نیز وجود دارد و در صورت ورود ماده حاجب به لگنچه کلیوی ،کلیه از این ماده برداشت نمیکند و جای نگرانی نیست. برای بررسی رفلکس ادرار و مکانیسمهای آنتی رفلکشن که مانع ورود ادرار از مثانه به حالب میشود (مثل کوتاه بودن بخش intramuralحالب و بازگشت ادرار از مثانه به حالب) و شکل :46-1تکنیک سیستوگرافی برعکس همچنین بررسی شکستگی یا پیچخوردگی پیشابراه آلتی (خصوصا در مردان) نیز میتوان از سیستوگرافی reverseاستفاده کرد(.شکل )46-1 19 علوم تشریح ادراری -تناسلی 📚 نگاهی به رفرنس فضای رتروپوبیک فضای بین مثانه و سمفیز پوبیس را فضای رتروپوبیک مینامند.نام دیگر این فضا ،فضای رتزیوس ( )retziusمیباشد.فاشیای این قسمت با ضخیمشدن خود باعث ایجاد لیگامان Pubovesicalدر زنان و لیگامان puboprostaticدر مردان میشود. غدد فوق کلیوی (آدرنال) غدد فوق کلیه با قطب فوقانی هر کلیه همراه است.این غدد از یک قشر خارجی و یک مدوال تشکیل شده است.غده راست به شکل هرم و غده چپ به شکل نیمه هاللی و بزرگتر از غده مقابل است.در جلوی غده آدرنال راست ،بخشی از لوب راست کبد و ورید اجوف تحتانی و در جلوی غده آدرنال چپ بخشی از معده ،پانکراس و طحال قرار دارند.در پشت هر دو غده هم دیافراگم قرار دارد.غده آدرنال توسط چربی دور کلیوی محصور هستند؛ اما یک سپتوم نازک هر غده را از کلیه جدا میکند. عروق فوق کلیوی خونرسانی شریانی به غدد فوق کلیوی وسیع است و از ۳ منبع اصلی میآید.وقتی آئورت وارد شکم میشود، شاخهای به نام فرنیک تحتانی از آن جدا میشود.این شاخه حین حرکت به سمت دیافراگم شاخههای متعددی برای آدرنال میدهد ،که به مجمو ع آنان شریان- های فوق کلیوی فوقانی ( superior suprarenal )arteriesمیگویند.یک شاخه مجزا که اکثرا از خود آئورت جدا میشود ،وارد بخش میانی فوق کلیه شده که به آن شریان فوق کلیوی میانی Middle) suprarenal )arteryمیگویند.شریان فوق کلیوی تحتانی ( )inferior suprarenal arteryنیز از شریان کلیوی شکل :47-1شریانهای فوق کلیوی فوقانی ،میانی و تحتانی ( )renal arteryجدا میشود(.شکل )47-1 تخلیه وریدی معموال بر عهده یک ورید واحد است که از ناف هر غده خاجر میشود.در طرف راست ،ورید فوق کلیوی راست کوتاه است و تقریبا بالفاصله به ورید اجوف تحتانی وارد میشود در حالی که ورید فوق کلیوی چپ به پایین میرود تا به ورید کلیوی چپ وارد شود. استاد اصغری 20 -سایر اسالیدهای مربوط به جلسه اول- اسالید 2-1 اسالید 2-1 اسالید : 1-1خالصه ای از اعمال دستگاه ادراری اسالید 4-1 اسالید 3-1 اسالید 6-1 اسالید 5-1 اسالید 8-1 اسالید 7-1 21 علوم تشریح ادراری -تناسلی اسالید :10-1اندازه و موقعیت کلیهها اسالید 9-1 اسالید 12-1 اسالید 11-1 اسالید 14-1 اسالید 13-1 استاد اصغری 22 اسالید 16-1 اسالید 15-1 اسالید 18-1 اسالید :17-1سنگ کلیه در گرافی KUB اسالید 20-1 اسالید 19-1 23 علوم تشریح ادراری -تناسلی نویسنده :سارا میرمقتدایی – دنیا ایمانی تایپیست :دنیا ایمانی جلسه دوم منبع :اسالیدها و تدریس استاد ،با اقتباس از جزوه دانشجویان ورودی بهمن 1400 در این جلسه به بررسی اسکلت لگن و محتویات حفره لگنی میپردازیم.بحث اصلی این جلسه قسمتی از سیستم ژنیتال است که باالتر از دیافراگم لگنی قرار گرفته است (=.)Internal genitaliaمیدانیم اسکلت لگن شامل دو استخوان ،Hipاستخوان ،sacrumو coccyxمیباشد.به طور کلی دیوارههای لگن تشکیل شدهاند از: دیوارههای طرفی-قدامی :بخشهای مختلف استخوان Hip - دیواره پشتی :استخوانهای sacrumو coccyx - دیواره تحتانی :مجمو ع عضالت دیافراگم لگنی - استخوان لگن ()hip جداره اسکلت لگن از استخوانها و عضالت لگن تشکیل شده که استخوانهای لگن شکل border :1-2های استخوان Hip راست و چپ به همراه استخوان ساکروم ،کمربند لگنی را میسازند.استخوان لگن راست و چپ در جلو توسط مفصلی به نام سمفیز پوبیس و در عقب توسط مفصل ساکروایلیاک به یکدیگر متصل میشوند. دو سطح داخلی و خارجی برای این استخوان در نظر گرفته میشود.در سطح داخلی محتویات لگن و بخشی از محتویات شکم جای گرفته است.در سطح خارجی نیز ،حفره مفصلی به نام acetabulumوجود دارد که با سر استخوان ران ( )femurمفصل میشود. استخوان Hipدارای 4کناره میباشد (شکل )1-2که عبارتند از: شکل medial border :2-2استخوان Hip کناره فوقانی :همان iliac crest .1 .2کناره قدامی :حد فاصل ASISتا بخش قدامی Pubis .۳کناره خلفی :متشکل از ایلئوم و ایسکیوم .4کناره تحتانی :از شاخهای Ischiopubicتشکیل شده است در کتب قدیمیتر ،تاخوردگی یا خط iliopectinealنیز به عنوان کناره پنجم - استخوان ( )Medial borderدر نظر گرفته میشود(.شکل )2-2 بنابراین استخوانهای لگن تقریبا ً چهارگوش بوده و مانند شکالت پیچ خورده هستند؛ یعنی در محور sagittalبا اندکی پیچش و زاویه قرار گرفتهاند ،و در برش کرونال به صورت استخوانهای پهنی دیده میشوند که در سطح داخلی خود به سمت یکدیگر یک