Summary

This document describes the immune response against bacteria. Various mechanisms of bacterial evasion of the host immune system are analyzed, including antigenic drift, complement evasion, and resistance to phagocytosis. The document discusses how these mechanisms can lead to bacterial infections and the potential consequences.

Full Transcript

جلسه سوم ایمنی پس از ورود عوامل بیگانه به بدن طبق گفته های قبلی هفت روز ایمنی ذاتی را در بدن داریم. در هفته دوم پاسخ ایمنی اکتسابی را داریم. اگر دستگاه ایمنی بتواند پاسخ مناسب و کار‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آمدی بدهد می‌تواند عفونت را به حداقل مقدار ممکن برساند و پاسخ را به اتمام برساند و در‌نهایت پس از 14 روز...

جلسه سوم ایمنی پس از ورود عوامل بیگانه به بدن طبق گفته های قبلی هفت روز ایمنی ذاتی را در بدن داریم. در هفته دوم پاسخ ایمنی اکتسابی را داریم. اگر دستگاه ایمنی بتواند پاسخ مناسب و کار‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آمدی بدهد می‌تواند عفونت را به حداقل مقدار ممکن برساند و پاسخ را به اتمام برساند و در‌نهایت پس از 14 روز هموستاز آغاز شود. علت عفونت توسط باکتری‌ها چیست؟ در واقع باکتری ها می‌توانند از فر‌آیندهایی استفاده کنند که از این طریق بتوانند از پاسخ دستگاه ایمنی ما فرار کنند. این مکانیزم‌ها شامل موارد زیر می‌باشد: 1. تغییر آنتی‌ژنی: باکتری ها می‌توانند در ساختار های خارج غشایی خود (یعنی آنتی‌ژن ها) تغییر ایجاد کنند و به دنبال این تغییر آنتی‌ژنی اعمال شده، پاسخ‌های متفاوتی را القا کنند. همانطور که گفته شد بر علیه یک باکتری 14 روز زمان لازم است تا سیستم ایمنی اکتسابی پاسخ دهد اگر باکتری آنتی‌ژن خود را تغییر دهد دوباره 14 روز زمان نیاز داریم تا آنتی‌ژن شناسایی شود و سیستم ایمنی اکتسابی بر علیه آن پاسخ دهد که طی این مدت باکتری می‌تواند پاتوژنز(عفونت) را القا کند. مثل باکتری های گرم منفی(سالمونلا، نایسریا) باکتری های گرم مثبت(استافیلوکوک، استرپتوکوک‌ها). 2. تولید ترکیباتی که یا شبیه عملکرد ضد‌سیستم کمپلمان است یا دقیقا خود این عوامل را تولید می‌کنند: در این روش از طریق تولید یک سری ترکیبات، اصلی ترین بازو ایمنی ذاتی که همان پروتئین‌های کمپلمان، فاگوسیتوز، کشتن مستقیم با Mac یا آپسولیزاسیون هستند را غیرفعال می‌کنند. عفونت باکتریایی می‌توانند فاکتورH ((CD55، و فاکتورT که عوامل مهاری هستند را بسازند تا از فعال شدن سیستم کمپلمان و پیشرفت آن جلوگیری ‌کنند. از طرفی بعضی از باکتری ها توانایی تولید پروتئازهایی را دارند که این پروتئازها منجربه تخریب سیستم کمپلمان می‌شود مثلا C4، C1، C3 را می‌توانند از بین ببرند. 3. مقاومت باکتری: اصلی ترین عاملی که پاتوژنز یک باکتری و توان بقا آن را افزایش می‌دهد مقاومت باکتری در برابر فاگوسیتوزاست. در حالت اول باکتری اجازه فاگوستیوز را نمیدهد که عمدتا این اتفاق در باکتری های کپسول دار اتفاق می‌افتد. در واقع کپسول برای باکتری مثل یک سد عمل می‌کند و اجازه نمی‌دهد تمام عوامل cytotoxic که توسط سیستم ایمنی ایجاد شده است (مثل آنتی بادی‌ها، رادیکال‌های آزاد اکسیژن و نیتروژن، آنزیم های هیدرولیز‌کننده، سلول های فاگوسیت کننده) باکتری را از بین ببرند. slim layer، بیوفایت و کپسول با ایجاد یک سد محافظتی اطراف باکتری از اکسید شدن آن جلوگیری میکند و اجازه نمیدهد سلول فاگوسیت کننده به باکتری متصل ‌شود مثل هموفیلوس آنفولانزا، نایسریا مننژتیدیس(Neisseria Meningitidis) استرپتوکوک بنومونید.مثال: فرض کنید قلعه ای داریم که اطراف آن را خندق کنده‌ایم پس از هرکسی قبل ورود به قلعه باید ابتدا از خندق رد بشود. در حالت دوم گروهی از باکتری‌ها را داریم که بعد از فاگوسیت شدن از تشکیل فاگولیزوم جلوگیری می کنند در واقع باکتری بلعیده می‌شود اما اجازه نمی‌دهد که واکوئل‌های لیزوزومی به واکوئل های فاگوزومی متصل شود و فاگولیزوم تشکیل شود. مهم‌ترین باکتری در این گروه مایکوباکتریوم توبرکلوزیس است که از طریق پروتئین‌ ترهالوز دی میکولات (که به آن فاکتور طنابی می‌گویند) مثل یک شلاق عمل می‌کند و هنگام اتصال دو واکوئل فاگوزومی و لیزوزومی این شلاق مانع joint (متصل شدن) این دو واکوئل می‌شود و فاگولیزوم تشکیل نمی‌شود پس فاگوسیت کردن آن باکتری هیچ تاثیری ندارد و سلول فقط باکتری را به داخل خود برده است. بدین صورت برای باکتری محیط بهتری فراهم می‌شود چون از سیستم کمپلمان، فاکتور های انعقادی، آنتی‌بادی‌ها، NKCell، ماکروفاژها، نوتروفیل درامان است به همین دلیل در عفونت حاصل از مایکوباکتریوم التهاب حاد، تبدیل به التهاب مزمن می‌شود چون شخص در معرض عفونت مداوم هیچ وقت از عفونت عاری نمی‌شود. در حالت سوم واکوئل فاگوزومی به لیزوزومی وصل می‌شود ولی در نهایت باکتری فاگولیزوم را پاره می‌کند و وارد سیتوپلاسم می‌شود و درون سیتوپلاسم آزادانه بدون هیچ عامل مزاحمی به فعالیت خودش می‌پردازد. مثال: لیستریا مونوسیتوشنز که باعث بیماری مونوسایتوژنز با تب موتوسایتوژنز است. در این بیماری سیستم ایمنی مرتبا سیگنال دریافت می‌کند که مونوسیت‌ها تبدیل به ماکروفاژ شوند و باکتری را ببلعند اما پس از بلع چون فاگولیزوم پاره می‌شود عملکرد فاگوستیوز به طور کامل اتفاق نمی‌افتد و باکتری را نمی‌تواند از بین ببرد. تست کول این ریچمنت (شرایط رشدهای سرد): این باکتری در دمای سرد یخچال (4 سانتی گراد) می‌تواند رشد کند در حالت چهارم بعضی از باکتری توانایی این را دارند که در برابر بازوی اصلی سلول کشی که با تولید رادیکال‌های آزاد نیتروژن و اکسیژن است به دو صورت مقاومت کنند: 1. باکتری به دو روش از تولید رادیکال های آزاد نیتروژن و اکسیژن جلوگیری می‌کند بدین صورت که: - تولید رادیکال‌های آزاد اکسیژن و نیتروژن را از طریق آلوده کردن سلول های ایمنی تولید کننده آن مهار می‌کند. - سایتوکاین هایی را تولید می‌کند که اثر سایتوتوکسینی دارند و نمی‌گذارند رادیکال‌های آزاد تولید شوند. برای تولید رادیکال آزاد اکسیژن نیاز است سیتوکروم P405 فعال شود در اینجا باکتری تداخل ایجاد می‌کند. 2. رادیکال‌های آزاد نیتروژن و اکسیژن تولید می‌شود ولی باکتری آن را میشکند مثل باکتری استافیلوکوک اورئوس آنزیم کاتالاز تولید می‌کند که با کمک آن رادیکال آزاد اکسیژن تولید شده را می‌شکند. 3. در این حالت هم رادیکال های آزاد تولید می‌شود ولی باکتری این رادیکال‌ها را از نظر آنزیمی غیرفعال می‌کند در واقع نمی‌گذارد رادیکال های آزاد فعالیت اکسیدانی یا آنزیمی خود را انجام دهد. مثل مایکوباکتریوم لپره که عامل بیماری جذام است ، زخم‌های خورنده ایجاد شده در این بیماری به همین علت میباشد (چون باکتری به در برابر رادیکال‌های آزاد مقاومت دارد و به پاتوژنز ادامه میدهد). سیر این بیماری کند است در این بیماری بافت‌ها خورندگی پیدا میکنند. نکته‌: در مایکوباکتریوم توبرکلوزیس واکنش گرانولوماتوز ایجاد میشود که در طی آن سیستم ایمنی دور باکتری را محدود میکند و سلول ژانت و گرانولوم ایجاد میکند. در مایکوباکتریوم لپره چون دارای آنزیم‌های هیدرولاز مثل کلاژناز، هیالورونیدازاست بافت همبند را میخورد پس اگر دستگاه ایمنی دور این باکتری را احاطه کند باکتری به راحتی میتواند این بافت را بخورد و سپس به سراغ بقیه بافت‌ها برود و زخم‌های کشنده را ایجاد کند. باکتری‌ها در سیستم ایمنی اکتسابی هم میتوانند اختلال ایجاد کنند. مهم‌ترین عامل برای دفاع بر علیه باکتری، آنتی بادی است. بعضی از باکتری‌ها توانایی تولید پروتئازهایی را دارند که اختصاصا آنتی بادی را از بین میبرند مثل نایسریا گونوره که از طریق سیستم اوروژنیتال وارد بدن میشود ولی اگر بخواهد از طریق سلول‌های مخاطی بافت وارد بدن شود آنتی بادی IgA بر علیه آن تولید میشود. این باکتری از طریق پروتئین‌های خارج غشایی یه سطوح مخاطی متصل میشود و سپس با ترشح آنزیم پروتئاز IgA سیستم ایمنی مخاطی را از بین میبرد و عفونت خود را گسترش میدهد و فرد به بیماری سوزاک مبتلا میشود. پاسخ سیستم ایمنی در برابر قارچ‌ها: قارچ‌ها ارگانیسم‌های عمدتا خارج سلولی‌اند ۹۹٪ عفونت‌های خارجی مایکوز نامیده میشود. عفونت‌های قارچی به این علت ایجاد میشود: پخش شدن قارچ بیماری‌زا در یک محیط از طریق اسپورهای هوایی که این عفونت‌های قارچی می‌تواند اندمیک یا پاندمیک شوند، مثل پخش شدن عفونت قارچی در یک منطقه از طریق هوا که اندمیک گفته میشود‌. این قارچ در بدن همه افراد است اما اگر افرادی که سیستم ایمنی ضعیفی دارند به این عفونت دچار شوند به آن عفونت آپروچنستیک(oppor tunistic) گفته میشود. این قارچ در افراد سالم توسط سیستم ایمنی شناسایی میشود و از بین میرود(یعنی پاتوژن نیست) ولی اگر نقص ایمنی وجود داشته باشد سیستم ایمنی عملکرد خود را انجام نمیدهد و شخص دچار عفونت فرصت طلب میشود و در این حالت آن قارچ می‌تواند پاتوژن باشد مثل موکورمایکوز، آسپرژیلوس، باکتری نوکاردیا. دوگروه از افراد بیشتر از همه درگیر این نوع عفونت هستند یکی افراد مبتلا به HIV و دیگری افرادی که شیمی درمانی میکنند زیرا مرتبا در حال تخریب مغز استخوان و دستگاه ایمنی هستند. نکته: عفونت اپروچنستیک هم در باکتری و هم در قارچ میتواند رخ دهد ولی احتمال آن در قارچ بیشتر است عفونت‌های قارچی معمولا برخلاف باکتری‌ها عفونت‌های جدی‌تری هستند چون یا باعث مرگ‌ومیر(mortality) میشوند یا باعث از دست رفتن عملکرد یک عضو یا قطع عضو(morbidity)میشوند. در سیستم ایمنی ذاتی و اکتسابی ما عمده ترین پاسخی که بر علیه قارچ‌ها اتفاق میفتد از طریق Thelper 17 میباشد. در واقع القای پاسخ التهابی علیه قارچ‌ها از طریق Thelper 17 انجام میشود. در ابتدا یک مونوسیت یا نوتروفیل یا ماکروفاژ عفونت قارچی را از طریق دکتین قارچ‌ها که در جداره آن‌ها قرار دارد شناسایی میکند. نکته: دکتین قندی است که در ساختار طبیعی بدن ما نیست، تمام عوامل شناسایی کننده قارچ (مونوسیت، نوتروفیل، ماکروفاژ) رسپتور دکتین را روی سطح خود دارند‌، اتصال این عوامل به دکتین از طریق گروه CLR (C\_Type lectin receptor) مثل DCSIGM و CD30 (پروتئین‌هایی هستند که وظیفه اصلی شناسایی قارچ‌ها را دارند) می باشد. به غیر از CLRها TLR(Tool like receptor) ها نیز در شناسایی نقش دارند. یادآوری: Tool like receptorها درواقع گیرنده‌هایی هستند که پمپ‌ها را به صورت فعال شناسایی میکنند و القای پاسخ التهابی را انجام میدهند‌. پس از شناسایی قارچ‌ها توسط مونوسیت‌ها و‌‌\... شروع به آزادسازی دو گروه از سایتوکان‌ها می‌کنند. گروه اول باعث فعال کردن ایمنی اکتسابی از طریق فعال کردن Thelper 17 میشود. گروه دوم باعث فعال کردن ایمنی ذاتی برای فراخواندن نوتروفیل‌ها به محل میشود. پس دو التهاب القا میشود یکی التهاب حاد نوتروفیلی و یک التهاب حاد از طریق Thelper 17. به دو طریق این اتفاق میفتد: 1. درواقع یک گروه سایتوکان‌هایی مانند اینترلوکین 23, 6, 1 و TGFβ میسازد و باعث فعال شدن Thelper 17 میشود نکته: TGFβ زمانی که در کنار اینترلوکین 6 قرار میگیرد خاصیت التهابی دارد نه ترمیمی. نکته: سه گروه نوتروفیل ابتدایی (Naive)داریم: 1- تولید INFγ 2-سایتوکان‌های Thelper2 مثل اینترلوکین‌های 4, 5, 9, 13, 10 3-اینترلوکین 17 2. در مسیر دیگر مونوسیت‌ها و ماکروفاژ‌ها و \... که قارچ را شناسایی کردند فقط اینترلوکین 1 و 23 را میسازند که این دو روی یک سری لنفوسیت‌های naive اثر میگذارند و آن‌ها را به لنفوسیت‌های ابتدایی تیپ سه تبدیل میکنند و در نهایت اینترلوکین 17 و 22 را میسازند. اینترلوکین 17 باعث القای التهاب حاد و فراخوانی نوتروفیل‌ها میشود، اینترلوکین 22 باعث فراخوانی نوتروفیل‌ها، فعال کردن مکانیسم‌های التهابی و سلول‌کشی میشود. در نهایت اینترلوکین 17 و 22 کموتاکسیک انجام میدهند و به نوتروفیل‌ها سیگنال فعالیت میدهند و انها را به محل فرا میخوانند و با کمک تولید رادیکال‌های آزاد، بلعیدن باعث از بین رفتن قارچ میشوند نکته: یک التهاب حاد که به واسطه اینترلوکین 17 و Thelper17 و نوتروفیل ایجاد میشود معمولا با تخریب بافت همراه است زیرا نوتروفیل‌ها توانایی ایحاد واکنش التهابی حاد را دارند و فعالیت بیش از احد آن‌ها باعث تخریب بافت میشود. پس از ایجاد التهاب حاد، نوتروفیل‌ها سلول‌های اپیتلیال اطراف را وادار میکنند پپتید‌های ضدقارچی و آنتی بیوتیک‌های طبیعی تولید کنند و به کمک آن‌ها عفونت را محدود میکنند. پس از شکست پاتوژن مسیرهای هموستاز فعال میشود سیستم ایمنی سرکوب میشود و سیگنال‌های خطر از بین میرود. درواقع از اینجا به بعد پاسخ مهاری(inhibitor)ایجاد میشود که به وسیله‌ی ماکروفاژ‌های M2 و Thelper2 القا میشود. اگر علیه قارچ‌ها Thelper2 را به جای Thelper17 فعال کنیم و بخواهیم آنتی بادی بسازیم با این مکانیسم بدن رو به نابود شدن میرود چون آن آنتی بادی‌ها چندان تاثیری روی قارچ ندارند. پاسخ دستگاه ایمنی در برابر ویروس‌ها: ویروس‌ها، میکروارگانیسم‌ها یا انگل‌ها در داخل سلول هستند ما هیچ ویروسی را در خارج از سلول نداریم چون اگر خارج از سلول باشد حیات طبیعی خود را ندارد پس برای تکثیر و زنده ماندن مجبور است که حتما داخل سلول باشد. هنگامی که ویروس وارد یک سلول میشود اولین کاری که میکند این است که موتور پروتئین سازی سلول را برای خودش استفاده میکند پس با اینکار سعی میکند پروتئین‌های مورد نیاز خود را بسازد و تولید‌ پروتئین‌های میزبان را متوقف کند با این مکانیسم پاتوژنز عمده خود را انجام میدهد. همانطور که میدانیم بیشتر فعالیت‌ سلول‌های بدن ما از جمله هورمون‌سازی، تولید آنزیم و\... وابسته به پروتئین‌سازی میباشد پس با قطع این فرایند سلول به سمت مرگ میرود. ویروس‌ها عمده حرکتشان در داخل سلول از طریق رسپتور آندوسیتوز است، یعنی ویروس از طریق یک ذره آزاد به رسپتور خود روی سطح سلول متصل میشود و سپس این مجموعه ویروس+رسپتور به داخل سلول آندوسیتوز میشود و ویروس در داخل سلول آزاد میشود. البته بعضی از ویروس‌ها ذره آزاد(Free Particle) ندارند و انتقال آن‌ها از طریق سلول به سلول میباشد یعنی درواقع یک سلول آلوده با اتصال به سلول سالم و ایجاد کانال از داخل سیتوپلاسم، ویروس را به سلول سالم انتقال میدهد و آن را آلوده میکند. مثلا ویروس HTLV1 (Human T lukemia virus) و HTLV2 ذره آزاد ندارند پس از طریق عطسه یا سرفه منتقل نمیشوند بلکه از طریق سلول آلوده فرد، مبتلا میشود(مثل تماس جنسی، شیر مادر) نکته: در این بیماری اگر مرد مبتلا باشد احتمال ابتلای زن به بیماری از طریق تماس جنسی بیشتر از زمانی است که زن بیمار باشد. ویروس‌ها میتوانند در بدن ما واکنش‌های التهابی را القا کنند که این واکنش‌های التهابی ایجاد شده هم میتواند برای بدن مفید و هم مضر باشد. خیلی وقت‌ها ویروس در سلول کار خاصی انجام نمیدهد (پاتوژنز خاصی ندارد) مثل ویروس هپاتیت B، هنگامی که این ویروس وارد سلول‌های بافت کبدی میشود فعالیت سایتولیتیک خاصی ندارد که بتواند سلول‌ها را تخریب کند، تخریبی که در این بیماری داریم بخاطر سیستم ایمنی خود بدن است، درواقع بدن بخاطر التهاب حادی که در اثر ورود ویروس ایجاد میکند باعث تخریب سلول‌های کبدی میشود و این روند به کندی پیش میرود. در هپاتیت C کاملا برعکس است و این ویروس یک عفونت فعال ایجاد میکند و انتقال ویروس از طریق سایتولیز است یعنی وارد سلول‌ کبدی میشود و آن را پاره میکند و سپس سلول‌های دیگر را نیز آلوده میکند به همین دلیل به عفونت حاصل از HCV عفونت پیش رونده(Fluent) میگویند‌. کمک پاسخ ایمنی در برابر ویروس‌ها به دو صورت است: 1. ایمنی اکتسابیAdaptive immunity)) - نقش آنتی‌بادی‌ها: بلاک یا مانع شدن از اتصال ویروس به رسپتور که از طریق آنتی‌بادی‌های Black on اتفاق میفتد. آنتی‌بادی‌هایی که یا علیه رسپتور یک ویروس یا علیه لیگاند روی سطح سلول تولید میشوند و مانع از اتصال ویروس به رسپتور خود میشوند. اتصال آنتی‌بادی به سلول آلوده و نابود کردن آن از طریق ADCC که به سلول آلوده متصل میشود و آن را نابود میکند. - فعالیت Nkcell : از طریق فعال شدن NKcellها بدون حضور آنتی‌بادی سلول آلوده شناسایی و از بین میرود نکته: این شناسایی توسط KARها (Killer activatory receptor) مثل مولکول‌های DAP10 و DAP12 انجام میشود. این‌ها پروتئین‌هایی هستند که میتوانند سلول را مانیتور کنند و میزان پروتئین‌سازی سلول را بررسی میکنند که اگر کم شده باشد متوجه میشود این سلول آلوده است. - سلول‌های T cytotoxic (CTL): این سلول‌ها پپتید‌های ویروس در شیار MHC را شناسایی میکنند و برعلیه سلول آلوده مکانیسم خود را انجام میدهند. 2. ایمنی ذاتی(Innate immunity) فعالیت این سیستم ایمنی یا از طریق NKcellهاست یا هر سلول هسته‌داری در برابر عفونت ویروسی با تولید سایتوکان اینترفرون (INF) پاسخ میدهد. در بدن ما سه نوع INF وجود دارد: - تایپ یک آن شامل αINF و INFβ است. INFα توسط لکوسیت‌ها، سلول‌های هسته‌دار، سلول‌های پوششی تولید میشود. INFβ توسط سلول‌های فیبروبلاست تولید میشود. پس سلول‌های پوششی پوست، سلول‌های ایمنی در پوست، سلول‌های فیبروبلاست در بافت‌ها، سلول‌های پوششی عروق همگی میتوانند اینترفرون (INF) تولید کنند. - اینترفرون تایپ دو: INFγ - اینترفرون تایپ سه: λ INFکه خود دارای سه زیرمجموعه است اینترفرون لامبدا یک(IL29) لامبدا دو(IL28a,28b) و لامبدا سه نکته: اینترفرون گاما بیشتر برای عفونت ویروسی و MS استفاده میشود ![](media/image3.png) هنگامی که اینترفرون تولید میشود چند مکانیسم در بدن فعال میشود: 1. فعال کردن آنزیم \'2 \'5 الیگو آدنینات سیکلاز: این آنزیم از ورود ویروس به داخل سلول، و از فعال شدن ژنوم ویروس در داخل سلول جلوگیری میکند. 2. فعال کردن آنزیم پروتئین کینازC (PKC): این آنزیم تمام پروتئین‌های تولیدی توسط ویروس را تخریب میکند. 3. فعال کردن مسیر‌های عرضه کننده‌ی آنتی‌ژن از طریق MHC کلاس یک و دو: MHCها عرضه آنتی‌ژن را افزایش میدهد. مخصوصا MHC1 بیشتر میشود و کارایی سلول برای عرضه آنتی‌ژن داخلی افزایش میابد. نکته: کشتن سلول آلوده پس از شناسایی هم از طریق فعال کردن مسیر آپوپتوز است. نکات نمودار: در حدود هفته اول فعال شدن پاسخ ایمنی ذاتی را داریم. INF1 زیاد میشود‌. سپس NKcell زیاد میشود و تیتر ویروس کاهش میابد و بعد از فعال شدن ایمنی اکتسابی تیتر آنتی‌بادی و سلول‌های T cytotoxic بالا میرود و عفونت کاهش میابد. اثرات جانبی پاسخ ایمنی: محدود کردن عامل عفونی همیشه بی‌خطر نیست و بعضی وقت‌ها اثر side effect دارد. - تخریب بافت: وقتی عفونتی مزمن میشود میتواند باعث ایجاد التهاب مزمن شود که این التهاب میتواند بافت را تخریب بافت کند، مثل هپاتیت B که نوعی التهاب مزمن است و مدام باعث تخریب بافت میشود و سلول از حالت ترمیم پذیر به حالت ترمیم ناپذیر تبدیل میشود. در تخریب سلول در حالت کلی یا نکروز یا کلسی فیکاسیون(فیبروز) اتفاق میفتد. که در هپاتیت B به دنبال تخریب سلول سیروز کبدی را داریم، چون کبد محل سم‌زدایی بدن است اگر سیروز شود پروتئین‌سازی و حذف سموم اتفاق نمیفتد و بدن از متابولیسم نرمال خارج میشود. - ویروس LCMV (Lymphocytic chorimeningitic virus) : این ویروس عامل بیماری مننژیت است اما پاسخ CLT که علیه آن القا میشود باعث تخریب پیش‌رونده بافت عصبی میشود و مریض در اثر التهاب مننژیت فلج میشود، ممکن است بتوانیم التهاب را با درمان ویروسی خوب کنیم اما چون ویروس به سلول‌های عصبی حمله میکند و سیستم ایمنی بر علیه ویروس در آنجا پاسخ میدهد باعث ایجاد آثار نوروپاتی و فلج بیمار میشود(آندوسفالیت حاد ایجاد میشود) - شاهد بی‌گناه(bystander witness): یک سری عفونت‌ها و ویروس‌ها به بافت عصبی فرار میکنند، سیستم ایمنی هم به دنبال ویروس از بافت محیطی وارد بافت عصبی میشود، ویروس را به دام می‌اندازد و پاسخ ایمنی را القا میکند و به دنبال آن بافت عصبی نیز تخریب میشود. در ویروس LCMV ویروس قصد تخریب بافت عصبی را ندارد بلکه به آن بافت فرار کرده و به دنبال پاسخ التهاب بافت عصبی هم تخریب شده است که یکی از فرضایت بیماری MS میباشد مکانیسم ویرو‌س‌ها برای فرار از سیستم ایمنی: ![](media/image5.png) 1. تاثیر روی سیستمMHC: عرضه آنتی‌ژن از طریق MHC را مهار میکنند. MHC کلاس یک آنتی‌ژنی که در سیتوزول تشکیل میشود را در اختیار پروتوئازوم قرار میدهد و پروتوئازوم آن را به پپتید‌های کوچک میشکند سپس این پپتید‌ها در اختیار TAP (Transportive actin protein) قرار میگیرد که این TAP پپتید را از سیتوزول تحویل میگیرد و وارد رتیکوآندوپلاسمی میکند و در شیار MHCکلاس یک قرار میدهد. حالا ویروس TAP یا پروتوئازوم را غیرفعال میکند و مانع از پردازش آنتی‌ژن میشود. مثل ویروس HSV و CMV که TAP را مهار میکنند. ویروس CMV به طور اختصاصی پروتوئازوم را هم غیر فعال میکند. 2. Decoy : تولید ذرات آنتی‌ژن هرز در اطراف ویروس به این منظور که سیستم ایمنی نتواند به هدف متصل شود. 3. تولید رسپتور سایتوکان‌ها و القای عملکرد سایتوکان‌ها مثل TGFβ و TGFβرسپتور که باعث میشوند فرایند ضد التهابی القا شود و سیستم ایمنی سرکوب شود و پاسخی ندهد. 4. تولید سایتوکان‌های التهابی: ویروس EVB میتواند سایتوکان‌های ضدالتهابی βTGFو IL10 را تولید کند‌. 5. توانایی آلوده کردن خود سلول‌های ایمنی: HIV و HDLV1 سلول های Tcell را آلوده میکنند و القای پاسخ ایمنی را از بین میبرد. Thelper کلاس یک و دو نمیتوانند فعالیت داشته باشند و پاسخ ایمنی کاهش میابد. 6. تولید فاکتورهای ضد سیستم کمپلمان: زمانی که آنتی‌بادی Blokon متصل شده و میخواهد سیستم ایمنی کمپلمان را فعال کند خود جزء C3 کمپلمان به ذره آزاد متصل میشود و عوامل مهاری CD55 و CD59 را تولید و جلوی عرضه آنتی‌ژن را میگیرد. 7. مهارPRR (Patogen recognition receptor) : دو نوع PRR در بدن وجود دارد نوع اول شامل TLR3, TLR8, TLR9 میباشند که در داخل سیتوپلاسم هستند و وظیفه شناسایی انواع ویروس‌های DNAدار تک رشته و دورشته را دارند. نوع دوم نیز شامل Rig1 و MDA5 است که توانایی شناسایی ژنوم ویروسی از جمله RNA تک رشته‌ای را دارند. 8. آنتی‌ژن وریشن: مکانیسمی که بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد تداخل در پردازش آنتی‌ژن و آنتی‌ژن وریشن است که در HIV خیلی شایع است. آنزیمی که آنتی‌ژن‌های سطحی HIV را میسازند میتوانند اشکال مختلفی از آنتی‌ژن را بسازد. تنوع ژنی همچنین در ویروس آنفولانزا هم دیده میشود. این ویروس دارای 8 قطعه ژنی است که از این 8 قطعه، 6عدد از آنها کد کننده است، و 3تا قطعه پروتئین مگنونین و 3 قطعه نورآمیداز را کد میکنند. این 8 قطعه از سویه‌‌های(Strain) مختلف میتوانند باهم ترکیب شوند و یک ویروس جدید را بسازد. مثلا سویه‌ی خوکی با سویه‌ی پرندگان ترکیب شود و انسان را آلوده کند‌، پس هرساله ما از ویروس آنفولانزا میتوانیم نوترکیبی‌های جدیدی داشته باشیم مثل H1N1 Infulanza virus که اندمیک شد. این ویروس ترکیبی از آنفولانزای انسان و پرنده بود و میزبان اصلی آن پرنده بوداما قابلیت اتصال به انسان را نیز داشت(چون دارای ژنوم انسانی بود) نکته: CMV یکی از فعال‌ترین و بارزترین ویروس‌هاست که باعث مهارعرضه آنتی‌ژن از مسیر MHC1 است که هم TAP و پروتوئازوم را مهار میکند و به ناحیه گلژی میرود و اجازه نمیدهد Translocation اتفاق بیفتد و از Cis به Trans برود و MHC در سطح سلول عرضه شود.

Use Quizgecko on...
Browser
Browser