Immunology Lecture Notes PDF
Document Details
Uploaded by Deleted User
رفیعی
Tags
Summary
These notes cover introductory immunology topics, focusing on the innate and adaptive immune systems, T-cell function, and antigen recognition. The document delves into details like T-cell receptors (TCRs), major histocompatibility complex (MHC) molecules, and the role of helper and cytotoxic T cells. Specific focus on how T cells recognize antigens and the activation process.
Full Transcript
جلسه اول ایمونولوژی رفیعی گروه :10صائمه نعیم آبادی ،وطن دوست ،نادری ،صادقیان ،احمدی سیستم ایمنی...
جلسه اول ایمونولوژی رفیعی گروه :10صائمه نعیم آبادی ،وطن دوست ،نادری ،صادقیان ،احمدی سیستم ایمنی )۱ایمنی ذاتی )۲ایمنی اکتسابی: در ایمنی اکتسابی ما دوگروه از سلول ها را داشتیم : )۱لنفوسیت های : Tمسئول ایمنی سلولی )۲لنفوسیت های :Bمسئول ایمنی همورال سلول های Tچه آنتی ژن هایی را مورد شناسایی قرار می دهد؟ آنتی ژن هر ماده ای چه میکروبی و چه غیرمیکروبی که توسط اجزای سیستم ایمنی اکتسابی بطور اختصاصی مورد شناسایی قرار بگیرد. لنفوسیت های Bانواع مختلفی از آنتی ژن ها را در شکل آزاد و طبیعی خودش شناسایی می کنند. اما لنفوسیت های Tاکثرا فقط آنتی ژن های پروتئینی را می شناسند ،آن هم نه پروتئین های آزاد بلکه پروتئین هایی که توسط سلول های عرضه کننده آنتی ژن ( )APCبرداشته شوند ،پردازش شوند ،با مولکول های MHC class1 همراه شوند و به سلول های Tعرضه شوند. سلول های Tاز چه مسیری و چگونه می توانند آنتی ژن را شناسایی کنند؟ میخواهیم درباره رسپتور سلول Tصحبت کنیم که به آن T cells receptor=TCRمی گوییم. پس در سطح سلول های Tما TCRداریم . هر TCRاز دو زنجیره آلفا و بتا تشکیل شده. سلول های Tرا ما به دو دسته : )۱سلول های Tآلفا و بتا (درسطحشان TCRدارند که از دو زنجیره آلفا و بتا ساخته شده) )۲سلول های Tگاما و دلتا )درسطحشان TCRدارند که از دو زنجیره گاما و دلتا ساخته شده) تقسیم بندی می کنیم. که گروه اول خود به دو گروه زیر تقسیم میشود: )۱سلول های T CD4+همان T helper )۲سلول های T CD8+همان T cytotoxic 1 جلسه اول ایمونولوژی رفیعی هر TCRکه وظیفه شناسایی مجموعه پپتید MHC-را دارد از دو زنجیره آلفا و بتا ساخته شده. انتهای آمین شان درقسمت خارج سلول قرار میگیرد و یک انتهای کربوکسیل داخل سلول T هرکدام از زنجیره های آلفا و بتا در انتهای آمین شان یک قسمت متغییر دارند که با Vآلفا و V ßنشان داده می شوند و دومین های ثابت Cآلفا و C ß یک قسمت لوال ،اسیدهای آمینه سیستئین وجود دارد که باعث می شود بین زنجیره آلفا و ßیک پیوند دی سولفیدی وجود داشته باشد و یک دنباله کوتاه سیتوپالسمی . قسمت های متغیر زنجیره آلفا و قسمت های متغیر زنجیره ßسطحی را درست میکنندکه بتوانند مجموعه پپتید- MHCرا مورد شناسایی قرار بدهند. پس سلول Tازطریق TCRمجموعه پپتید MHC-را مورد شناسایی قرار میدهد. اگر بخواهیم با آنتی بادی مقایسه کنیم این شبیه کدام قسمت از آنتی بادی است؟ هر مولکول آنتی بادی از دو زنجیره سنگین و دو زنجیره سبک درست شده بود. دنباله سیتوپالسمی TCRکوتاه است و نمی تواند وظیفه انتقال پیام را برعهده بگیرد؛ یکسری پروتئین های دیگری باید به TCRکمک بکنند تا پیامی که حاصل شناسایی آنتی ژن است به داخل سلول منتقل شود و سلول درنهایت فعال بشود.دنباله سیتوپالسم بلندی دارند. پروتئین های :CD3از ۳زنجیره با نام های اپسیلون و گاما و دلتا که در هر کمپلکس CD3ما ۲تا اپسیلون و ۱گاما و ۱دلتا داریم پس عمال ما ۴تا زنجیره CD3داریم .و زتا از طریق پیوندهای دی سولفیدی در کنارهم قرار گرفته اند . TCRآنتی ژن را می شناسد اما وظیفه انتقال پیام برعهده CD3و زتا خواهد بود . 2 جلسه اول ایمونولوژی رفیعی دردنباله سیتوپالسمی CD3و زتا ما یکسری موتیف های خاص را داریم که آیتم ( )ITAMنامیده می شوند. آیتم یکسری موتیف های تکرار شونده اند که اسید آمینه تیروزین دارند؛ برای اینکه سلول Tفعال شود و پیام به سلول منتقل شود باید این تیروزین ها فسفریله شوند به همین دلیل به آیتم ها ،موتیف های فعال کننده بر پایه تیروزین میگوییم. یعنی وقتی که TCRمجموعه پپتید MHC -را شناخت حاال CD3و زتا که در دنباله سیتوپالسمی شان موتیف های آیتم را دارند تیروزین هایشان فسفریله می شود ،یکسری پروتئین های دیگر به این مجموعه اضافه می شود و بعد مسیر انتقال پیام به سمت جلو پیش خواهد رفت. هرکدام از زنجیره های CD3دردنباله سیتوپالسمی شان ۱موتیف آیتم دارند. ولی زنجیره های زتا در دنباله سیتوپالسمی شان ،هرکدام ۳موتیف آیتم دارند. بنابراین در یک کمپلکس TCRما در مجموع چند موتیف آیتم داریم؟ ۱۰آیتم ما یکسری رسپتورها در سیستم ایمنی داریم که بجای موتیف آیتم موتیف آیتیم(موتیف های مهار کننده برپایه تیروزین) ) (ITIMدارند که وقتی تیروزین فسفریله می شود فسفاتاز ها فعال می شوند و پیام مهار کننده را به سلول Tمیفرستند. ما برای هومئوستاز درکنار رسپتورهای فعال کننده ،به رسپتورهای مهار کننده هم نیاز داریم. سلولهای Tبه دو دسته تقسیم میشوندCD4+ :وCD8+ منظور ازCD4+سلول های T helperهستند که در سطح خود این پروتئین CD4+را دارند هر مولکول CD4از چهار دومین خارج سلولی تشکیل شده است که به مولکول هایMHCکالس ۲متصل می شود. سلولهای عرضه کننده آنتی ژن در سطح خودشان مولکول هایMHCکالس۱و کالس۲را دارند و وقتی پپتیدی که قرار است ارائه شود به MHCکالس دو متصل شود میتواند سلول های T CD4 +را فعال کند و وقتی که به MHCکالس یک متصل شود میتواند سلول های T CD8+فعال کند. TCR مجموعه پپتید MHC-را شناسایی میکند و از طریق CD3و زتا پیام را به داخل سلول منتقل میکند و CD3+و CD4+در اینجا در نقش گیرنده کمکی عمل میکنند. CD8از دو زنجیره آلفا و بتا ساخته شده است ﺗﻮﺟﻪ 3 :ﺻﻔﺤﻪ ﺑﻌﺪ از ﺟﺰوه 99ﺑﺮاى ﺗﮑﻤﯿﻞ ﻣﻄﻠﺐ ﻗﺮار داده ﺷﺪه، ﺑﻌﺪ از اون اداﻣﻪ ﺟﺰوه 00رو ﺑﺨﻮﻧﯿﺪ 3 جلسه دوم-استاد رفیعی ایمونولوژی 8 یکی از کارهای دیگری که لنفوسیت های Tسایتوتوکسیک انجام می دهند تولید سایتوکاین است که عالوه بر سایتوکاین اینترفرون گاما ،سایتوکاینی اینترلوکین 17که در جلسه قبل بیان شد توسط سلول های T CD8+تولید می شود یعنی سلول های T CD8+اجرایی هم میتوانند اینترفرون گاما تولید کنند که مقدار آن بسیار بیشتر است و هم در شرایطی می توانند اینترلوکین 17تولید کنند که مربوط به سلولهای T helper 17بود اینترفرون گامایی که تولید می شود مهمترین عملی که انجام می دهد فعال کردن ماکروفاژ هاست،ماکروفاژهایی که با اینترفرون گاما تولید شوند ماکروفاژ های M1 هستند که می توانند با قدرت زیادی آنتی ژنها را از بین ببرند و ضمن اینکه می توانند باعث التهاب و موارد دیگر شوند اینترفرون گاما میتواند موجب مهار نسخه برداری ویروس هم بشود ،یعنی مهار کننده ویروس هم هست و از طرف دیگر بیان مولکول های MHCکالس یک و همه ی عواملی که در پردازش آنتی ژن در مسیر سیتو پالسمی دخیل هستند را می تواند افزایش بدهد و به این ترتیب به افزایش بیان آنتی ژن ها همراه با مولکول های MHCکالس یک کمک می کند . پس اینترفرون گاما هم فعال کننده ماکروفاژ هاست ،به صورت مستقیم می تواند موجب مهار ویروس شود وقتی که بر سطح سلول هدف متصل بشود و پیام بفرستد ،از طرف دیگر باعث می شود که این سلول ها افزایش بیان مولکول های MHCکالس های یک را داشته باشند ،وقتی که افزایش بیان وجود داشته باشد مسلما لنفوسیت های Tسایتو توکسیک بیشتری هم می توانند این ها رو شناسایی بکنند و آن ها را از بین ببرند . دو سایتو کاین توسط لنفوسیت های سایتو توکسیک تولید می شود ،یکی اینترفرون گاما که سایتو کاین مشخصه سلول های T helper1بود که این خیلی هم عجیب نیست به این دلیل که سلول های TCD8+هم فاکتور های نسخه برداری در آنها فعال می شود که در سلول های T helper1هم فعال می شود و دیگری اینتر لوکین 17 اینترفرون گاما سبب فعال شدن ماکروفاژ ها از مسیر کالسیک می شود ،یعنی باعث می شود ماکروفاژ ها به شکل کالسیک فعال بشوند.ماکروفاژهای M1از عوامل مختلف می توانستند کمک بگیرند و باعث از بین بردن پاتوژن هایی شوند که بلعیدند و همچنین با قدرت بیشتر میتوانستند سایتوکاین های التهابی تولید بکنند. اینترفرون ها کال کارهای ضد ویروسی انجام می دهند ،اما مهمترین اینترفرون هایی که کارهای ضد ویروسی انجام می دهند ،اینترفرون تیپ یک هستند ،یعنی اینترفرون آلفا و بتا ،و اینترفرون گاما هم تا حدودی خاصیت ضد ویروسی دارد و می تواند موجب مهار ویروس به صورت مستقیم شود . اینترفرون گاما می تواند موجب افزایش بیان مولکول های MHCکالس یک شود یا افزایش بیان پروتئین هایی که در مسیر پردازش آنتی ژن های سیتوپالسمی دخیل هستند . اینترفرون گاما موجب افزایش بیان مولکول های MHCکالس دو هم می شود ،وقتی روی سلول های بیان کننده یا MHCکالس دو تاثیر می گذاشت .یعنی ماکروفاژ ها ،لنفوسیت های BوDCها در آنجا می توانست سبب افزایش بیان مولکول های MHCکالس دو هم شود . و االن بیان شد که میتواند سبب افزایش بیان مولکول های MHCکالس یک هم بشود و از این طریق هم کمک بکند تا لنفوسیت های سایتوتوکسیک Tبا قدرت بیشتری بتوانند آنتی ژن را شناسایی کنند . bums جلسه دوم-استاد رفیعی ایمونولوژی 9 * در مورد اینکه سلول های CD8+حاال بعد از اینکه فعال شدن و تمایز پیدا کردن چه کارهایی می توانند در دفاع میزبان انجام بدهند ،ما یکسری ویروس هایی داریم که اینها سایتوپاتیک هستند یعنی بعد از اینکه وارد سلول میزبان شدند ،تکثیر پیدا می کنند و سلول را از بین می برند ،ولی یکسری ویروس ها به صورت غیر سایتوپاتیک هستند و به حالت نهفته درمی آیند ،یعنی می توانیم بگوییم به طور بالقوه اثرشان کم تر است.مشکلی که وجود دارد این است که لنفوسیت های T سایتوتوکسیک نمی توانند ویروس هایی را که سایتوپاتیک هستند از ویروس هایی که غیرسایتوپاتیک هستند تمایز بدهند. وقتی که ویروس وارد سلول شود و آنتی ژن های آن عرضه شود توسط MHCمولکول های کالس ، 1لنفوسیت های T سایتوتوکسیک می توانند سلول را از بین ببرند.اینجاست که گاهی اوقات آسیب هایی که ایجاد میشود بیشتر مربوط به لنفوسیت Tسایتوتوکسیک است تا خود ویروس ،چون اگر خود ویروس می بود اتفاقا سلول را از بین نمی برد.ولی حاال چون توسط لنفوسیت Tسایتوتوکسیک شناسایی شده سلول از بین می رود . در بعضی بیماری ها مثل بیماری های هپاتیت Bو Cهمچین اتفاقی رخ میدهد لنفوسیت Tسایتوتوکسیک ،سلول های آلوده رو از بین می برند و این در دراز مدت موجب ایجاد سایتوکاین هایی میشود ،التهاب هایی ایجاد میشود که می تواند موجب آسیب های کبدی شود .بنابراین آسیبی که ایجاد می شود بیشتر مربوط به لنفوسیت Tسایتوتوکسیک هست تا خود ویروس. * باز در این عفونت های ویروسی که بحالت مزمن در میاد سلول های Tسایتوتوکسیک فعال می شوند ولی در اثر برخورد مداوم با آنتی ژن ها حالت فرسودگی یا خستگی پیدا می کنند .سلول های Tسایتوتوکسیکی که فرسوده شدند دیگر یکسری کار ها را نمی توانند انجام دهند :سایتوکاین اینترفرون گاما را دیگر نمی توانند تولید بکنند یا به مقدار بسیار کم تولید می کنند و تکثیر آنها کاهش پیدا می کند .فاکتور های نسخه برداری را دارند ولی از لحاظ عملکردی غیرفعال هستند و یکسری رسپتور های مهار کننده را هم در سطح خودشان بیان می کنند مثل CTLA4و PD-1که شما در جلسه فعال شدن سلول های Tبا این رسپتور های مهاری آشنا شدید. همه اینها باعث می شود که لنفوسیت T سایتوتوکسیک وجود داشته باشد ولی نتواند ویروس را از بین ببرد که به این حالت ،فرسودگی سلول های T گفته می شود. قسمت اول تصویر شرایطی را نشان می دهد که لنفوسیت Tسایتوتوکسیک باعث می شود سلول آلوده به ویروس دچار آپوپتوز شود و از بین برود اما قسمت دوم تصویر یک سلول فرسوده را نشان می دهد که علی رغم اینکه آنتی ژن را شناسایی می کند ،اما به دلیل لیگاند های مهاری که در سطح آن وجود دارد و یک سری مشکالت دیگر،نمی تواند سلول آلوده به ویروس را از بین ببرد و این باعث می شود که عفونت مزمن شود. bums جلسه دوم-استاد رفیعی ایمونولوژی 10 سلول های Tگاما و دلتا تا اینجا هرچه که در مورد سلولهای Tصحبت کردیم در مورد آلفا و بتا بود. TCRیعنی T Cell receptorکه از دو زنجیره آلفا و بتا تشکیل شده و تا اینجا همه Tهایی که توضیح دادیم TCRآلفا و بتا را در سطح خود داشتند.این TCRها محدود به مولکول های MHCهستند یعنی حتما آنتی ژن هایی را که عرضه شده باشند ،توسط مولکول های MHCشناسایی می کنند. TCRمجموعه شناسایی انتی ژنی را برعهده دارد ولی دنباله سیتوپالسمی TCRکوتاه است ونمیتواند بعد از شناسایی آنتی ژن ،انتقال پیام را به داخل سلول انجام بدهد. انتقال پیام توسط یکسری مولکول های دیگه بنام CD3و زتا انجام میشود که در کنار TCRقرار میگیرند و پیام را در داخل سلول انتقال میدهند. مقایسه سلول های Tآلفا و بتا با گاما و دلتا ← TCRسلول های Tگاما و دلتا دارای زنجیره های گاما و دلتا است ولی در آلفا و بتا دارای زنجیره های آلفا وبتا است ← گاما و بتا تعداد بسیار کمی دارند ← گاما و دلتا محدود به MHCنیستند و می توانند آنتی ژن های دیگری را شناسایی کنند ← هم TCRهای الفا و دلتا و هم TCRگاما و دلتا برای انتقال پیام وابسته و CD3و زتا هستند یک تعدادی سلول های Tگاما و دلتا یا میتوانند یکسری مولکولهای فسفریله کوچکی را شناسایی کنند که توسط مولکول های شبه MHCکالس یک عرضه میشود که به صورت غیر کالسیک است.پس MHCکالس 1که ما میشناسیم نیست و مشابه آن است. نتیجه فعال شدنشان -هرچند که خیلی مشخص نیست ← -هم ترشح سایتوکاین و هم اینکه می توانند سلول های آلوده را از بین ببرند. bums جلسه اول ایمونولوژی رفیعی چرا به CD8+وCD4+گیرنده کمکی میگویند؟ TCRمجموعه پپتید MHC-را شناسایی میکند و CD8و CD4هم قسمتی از همان MHCرا میشناسند که عمال لیگاندهایشان یکسان اند به همین دلیل به آنها گیرنده کمکی گفته میشود. در سطح سیتوپالسمی CD4و CD8به طور دائم آنزیم تیروزین کیناز وجود دارد به نام LCK چون در دنباله سیتوپالسمی CD4و CD8آنزیم تیروزین کیناز وجود دارد وقتی اینها به آنتی ژن MHCمتصل میشوند نزدیک هم قرار میگیرند و وقتی بهم نزدیک شدند LCKکه در دنباله سیتوپالسمی وجود دارد میتواند تیروزین های موتیف ITAMرا فسفریله کند و مسیر انتقال پیام شروع شود. سلول های حرفه ای عرضه کننده آنتی ژن: DC )۱ها (دندرتیک سل ها) )۲لنفوسیت هایB )۳ماکروفاژ ها این سه سلول مولکول های MHCکالس دو را در سطح خود عرضه میکنند. همه سلول های هسته دار بدن MHCکالس یک در سطح خود عرضه میکنند. در نتیجه سه سلول باال هم MHCکالس دو دارند و هم MHCکالس یک و بقیه سلول های بدن فقط MHC کالس یک را دارند از بین این سه سلول فقط DCها میتوانند موجب فعال شدن سلول های Tبکر بشوند(وقتی سلول Tآنتی ژنی را نشناخته است) بعد از اینکه سلول Tفعال شد میتواند آنتی ژن هایی را که توسط ماکروفاژ ها و لنفوسیت های Bهم که عرضه شده مورد شناسایی قرار بدهد 4 جلسه اول ایمونولوژی رفیعی سلول های Tدر تیموس تولید میشوند و بعد ازآن خارج و وارد جریان خون میشوند(سلول های Tبکر/سلول هایی که هنوز با آنتی ژن برخورد نکردند ) در مدتی که زنده هستند اگر آنتی ژنی را بشناسند فعال میشوند و به سلول اجرایی تمایز می یابند اما اگر نتوانند شناسایی کنند از بین میروند. تعداد سلول های Tبکری که اختصاصی یک آنتی ژن باشد خیلی زیاد نیست.برای همین باید در داخل بدن مکانهایی وجود داشته باشد که شانس برخورد سلول های Tبا DCها را افزایش بدهد و سلول های Tفعال بشوند. سلول هایTیک باز گردش لنفوسیتی طبیعی دارند یعنی به طور طبیعی وارد گره لنفی و طحال میشوند ،درآنجا جستجو میکنند که آیا میتوانند آنتی ژن اختصاصی خود را بشناسند یا نه اگر توانستند فعال میشوند وگرنه به جریان لنف یا خون برمیگردند. به طور متوسط هر سلول Tروزانه از یک گره لنفی عبور میکند.وارد گره لنفی که شد یکسری حرکات کوچک آمیبوار از خود نشان میدهد.این جستجو و توقف در گره لنفی ۲۴ساعت طول میکشد.اگر شناخت ،به توقف خود ادامه میدهد و اگر نشاخت گره لنفاوی را ترک میکند. DCها هم به صورت استراتژیک در جاهایی قرار گرفتند که آنتی ژن ها وارد بدن میشوند.وقتی آنتی ژن وارد بدن شد DCآنتی ژن را برمیدارد ،زوائد خود را جمع میکند و به سمت گره لنفاوی حرکت میکند.اگر در داخل گره لنفاوی لنفوسیت Tاختصاصی وجود داشته باشد مجموعه -MHCپپتید را شناسایی میکند و فعال میشود. فعال شدن سلول های T )۱شناسایی آنتی ژن )۲برهم کنش کمک تحریکی ها نکته :در مورد فعال شدن و تکثیر ،تعداد سایتو کاین ها زیاد نیست اما در مرحله تمایز تعداد سایتو کاین ها نیز زیاد میشود. اولین پیام فعال شدن برای سلول Tهمان شناسایی آنتی ژن است یعنی سلول Tبتواند از طریق TCR آنتی ژن را بشناسد و از طریق CD3و زتا پیام را به داخل سلول بفرستد.. برای فعال شدن در کنار پیام اول حتما نیازمند پیام های کمک تحریکی ها هم 5 جلسه اول ایمونولوژی رفیعی هستیم اگر سلول Tپیام دوم را نگیرد نه تنها فعال نمیشود بلکه دچار آنرژی(بی پاسخی عملکردی) یا آپوپتوز می شود. در نتیجه پیام دوم برای فعالسازی ضروری است. ماهیت پیام دوم این پیام مربوط به کمک تحریکی هاست و مهم ترین کمک تحریکی در سلول های Tپروتئین CD28است که بهB7- 1&2متصل میشود. CD28از دو زنجیره پلی پپتیدی ساخته شده است و با B7-1و B7-2که در سطح APCیعنی سلول عرضه کننده آنتی ژن قرار دارد بر هم کنش میدهند. B7-1, 2در سطح APCها قرار دارد.برهمکنش CD28و B7-1,2پیام دوم را به سلولهای Tمی فرستد و آنها را فعال میکند. جمع بندی :تا اینجا در سطح DCیک دسته پپتید MHC-داریم که آنتی ژن را عرضه می کنند.گروه دیگر B7- 1,2و از طرف دیگر روی T cellها TCRداریم که پپتید MHC-را دریافت میکند و همچنین دارای CD28است. حال می خواهیم ببینیم برآیند پیام اول و دوم در سلول Tچیست: )۱باعث بیان پروتئین های ضد آپوپتوز در سلولTمیشود. )۲تولید سایتوکاینی به نام اینترلوکین )IL-2(۲-و هم بیان زنجیره آلفای رسپتور آن که این موجب تکثیر سلول Tمیشود. )۳از طرفی پیام اول و دوم در تمایز به سلول های اجرایی هم نقش دارد که فعالً به آن کاری نداریم. سلول Tفعال شده ابتدا در خود پروتئین های ضدآپوپتوز مثل BCL-2ایجاد میکند و مانع از آپوپتوز سلول میشود و از طرفی اینترلوکین ۲-و زنجیره آلفای رسپتور آن را میسازد که در نتیجه اینترلوکین ۲-به گیرنده متصل شده و پیامی را به سلول می فرستد که باعث تکثیر سلول Tمیشود. مرحله بعد از تکثیر میشود مرحله ی تمایز که در جلسه بعد به آنها اشاره می کنیم که در آن سلول اجرایی ایجاد میشود اما االن وقتی پیام اول و دوم را گرفت و تکثیر شد اولین اتفاقی که میافتد تغییر در بیان بعضی از مولکول هاست که همه اینها به نفع فعال شدن و بعد از آن تمایز خواهد بود. اول درباره CD69صحبت می کنیم: ما یک لیپید جاذب شیمیایی داریم به نام اسفنگوزین یک فسفات( )S1Pکه باعث فراخوانی سلول ها می شود S1P.در داخل خون و لنف به مقدار زیادی وجود دارد ولی در بافت ها به علت وجود آنزیم تجزیه کننده آن کم است.سلول های Tدر سطح خود برای S1Pدارای گیرنده هستند که به آن اسفنگوزین یک فسفات رسپتور یک ( )S1PR1میگویند. تا وقتی که سلول Tدر داخل خون و لنف است چون مقدار S1Pزیاد است این سلول رسپتور را به داخل سلول میبرد پس بیان رسپتور آن کم است حال اگر این Tبکر وارد گره لنفاوی شود عمالً در محیط بافتی با S1Pکم قرار میگیرد، در فاصله ۲۴ساعتی که T cellآنجاست و به دنبال آنتی ژن میگردد متوجه میشود که در محیطی است که S1Pکمی 6 جلسه اول ایمونولوژی رفیعی دارد پس دوباره رسپتور خود را به سطح سلول می آورد با این کار میتواند از گره خارج شده و دوباره وارد لنف شود که S1Pدر آن زیاد است (زیرا لیپید جاذب ماده ای است که سلول هایی را که رسپتور اش را داشته باشند به سمت خود میکشد). اما اگر سلول Tبکر وارد بافت شود و آنجا آنتی ژن را در سطح DCبشناسد یعنی پیام اول را هم بگیرد و پیام دوم را نیز دریافت کند دیگر این سلول نباید بیرون برود یعنی باید دو تا سه روز آنجا باقی مانده و مراحل تکثیر و تمایز را طی کرده و اجرایی شده و سپس خارج شود.برای اینکه این اتفاق رخ دهد سلول Tیک پروتئین به اسم CD69می سازد که به S1PR1متصل می شود و اجازه نمی دهد که به سطح سلول بیاید و در نتیجه T cellنمیتواند به جریانS1P پاسخ دهد و در گره لنفاوی باقی می ماند تا مراحل بعدی را بگذراند بعد از آنکه تمایز تمام شد CD69بیانش کاهش پیدا میکند و دوباره S1PR1به روی سطح سلول برمیگردد و در نتیجه T cellمی تواند از گره لنفاوی خارج شود. سلول Tای که پیام اول و دوم را دریافت کرد،زنده می ماند و تکثیر میشود و موارد زیر را بیان میکند: CD69)۱ CD40)۲لیگاند CTLA4)۳ در شکل باال سلول Tرا با رنگ قرمز مشاهده میکنید که وقتی فعال شده CD40لیگاند را در سطح خود بیان میکند، از طرفی DCهم در سطح خود CD40دارد که برهم کنش CD40لیگاند و CD40ای که در سطح )APC(DC وجود دارد به DCپیام می فرستد. 7 جلسه اول ایمونولوژی رفیعی نتیجه این فرایند به دو اتفاق می انجامد: )۱افزایش مولکولهای کمک تحریکی ( B7یک و دو) )۲تولید سایتوکاین در سلول DCکه در تمایز اثر می گذارد که این سایتوکاین ،اینترلوکین ۲است که باید به رسپتورش وصل شود. سلولهای Tبکر در سطح خود اینترلوکین ۲ای را دارند که از دو زنجیره گاما و بتا درست شده است. تا وقتی که فقط بتا و گاما داشته باشد اینترلوکین ۲نمیتواند به طور کامل به رسپتور متصل شود اما پیام فعال شدن که به رسپتور برسد ،باعث میشود سلول Tزنجیره آلفا( )CD25را بسازد که همانطور که در شکل می بینید زنجیره آلفا کنار بتا و گاما قرار میگیرد و تبدیل میشود به رسپتوری با میل پیوندی باال به اینترلوکین ۲و به آن وصل میشود. یعنی سلول Tای که فعال شده هم اینترلوکین ۲می سازد و هم زنجیره آلفا را.پس عمال اینترلوکین ۲روی سلول سازنده اش اثر میگذارد و پیامهایی را می فرستد که باعث افزایش پروتئین های ضد آپوپتوز ( )BCN2و تکثیر میشود. بیان :CTLA4 این نیز از همان خانواده CD28است و به همان B7یک و B7دو وصل میشود اما تفاوتش در این است که جزو رسپتور های مهارکننده است زیرا سلول Tای که فعال شده بعد یک مدت باید مهار شود و تمایز یابد پس از این مراحل سلول Tای که اختصاصی آنتی ژن بود،بعد از دریافت پیامهای اول و دوم و مولکولهایی که بیان کرد،تکثیر پیدا میکند و حاال برای یک آنتی ژن تعداد زیادی سلول Tرا خواهیم داشت. 8 جلسه اول ایمونولوژی رفیعی 9