فیزیولوژی تنفس دانشگاه تهران PDF
Document Details
Uploaded by SuaveZinnia
دانشگاه تهران
شایان باقری،عرفان جنت علیپور،سید حسین حسینی اصل و محمدرضا سلمانی
Tags
Summary
این یک جزوه آموزشی درباره فیزیولوژی تنفس است که توسط اعضای گروه شایان باقری،عرفان جنت علیپور،سید حسین حسینی اصل و محمدرضا سلمانی نوشته شده. در جزوه، اطلاعاتی درمورد تبادل گازها بین خون و بافتها ارائه شده است و به چگونگی تنظیم تنفس اشاره میکند.
Full Transcript
اعضای گروه :شایان باقری،عرفان جنت علیپور،سید حسین نام استاد :دکتر اصحابی حسینی اصل و محمدرضا سلمانی نام درس و موضوع جزوه :اصول فیزیکی تبادل گازها...
اعضای گروه :شایان باقری،عرفان جنت علیپور،سید حسین نام استاد :دکتر اصحابی حسینی اصل و محمدرضا سلمانی نام درس و موضوع جزوه :اصول فیزیکی تبادل گازها شماره جلسه 4 : تاریخ99/4/1: ` FFF باشد ،نیاز بدن به O2تا 02برابر می تواند افزایش پیدا کند و برون ده قلب نیز زیاد شود پس زمانی که خون مویرگ ها در کنار آلوئول ها سپری می شود ممکن است به نصف کاهش یابد پس این یک سوم ابتدایی که مویرگ در اطراف آلوئول به تعادل می رسد کمک می کند که در شرایط خاص یک عامل اطمینان برای بدن باشد که نشان می دهد همواره مویرگ ها با تعادل به هوای داخل آلوئول ها برسند.از طرفی ظرفیت انتشاری O2هم در حین فعالیت(شرایط خاص) حدود 7برابر افزایش می یابد پس این دو عامل کمک میکنند که مویرگ ها حتما اکسیژن خود را از آلوئول ها دریافت کنند. تغییرات فشار O2در عروق مختلف اکسیژن در سیستم وریدی دارای فشار حدود mmHg 42است.در مویرگ های ششی این فشار به mmHg 624افزایش می یابد.سپس یک اختالف وریدی رخ می دهد که به علت یک شنت یا آناستوموز است.چون این شنت وریدی است که نقش تغذیه ریه را دارد و حاوی اکسیژن پایین است در ورید پولموناری تخلیه می شود(حدود دوسوم ورید برونشی تخلیه می شود). در نتیجه خونی که حاوی 140 mmHg O2است با خون حاوی 104 mmHgاست مخلوط می شود و فشار ورید پولموناری را تا mmHg 55کاهش می دهد.این فشار وارد گردش خون سیستمیک شده و در مویرگ های گردش خون سیستمیک در تعادل با مایع بین بافتی به فشار 40 mmHgمی رسد و نهایتا این سیکل ادامه می یابد. انتشار O2از مویرگ های بافتی به سلول ها در این شکل مشاهده می شود خونی که از ورید های پولموناری به بطن چپ رسیده و قرار است وارد گردش خون سیستمیک شود حاوی 95 mmHg O2است.این خون به بافت ها ارائه شده در بافت ها با مایع بین سلولی به تعادل می رسد.فشار اکسیژن مایع بینابینی بافت ها حدود 40 mmHgاست و خونی که از مویرگ ها خارج می شود فشاری تقریبا برابر با مایع میان بافتی دارد. از طرفی داخل سلول ها فشار همواره مقداری کمتر است به همین علت شیب غلظتی از مایع بینابینی به داخل سلول ها جریان دارد.در داخل سلول ها فشار 1-3 mmHgهم برای عملکرد سلول کفایت می کند ولی برای جلوگیری از هایپوکسی و یک عامل اطمینان فشار اکسیژن حدود mmHg 07است. | P a g e 11 اعضای گروه :شایان باقری،عرفان جنت علیپور،سید حسین نام استاد :دکتر اصحابی حسینی اصل و محمدرضا سلمانی نام درس و موضوع جزوه :اصول فیزیکی تبادل گازها شماره جلسه 4 : تاریخ99/4/1: ` FFF جذب CO2از سلول های بافتی به مویرگ ها CO2در مویرگ های اطراف آلوئول ها به تعادل فشاری مساوی با 40 mmHgدر خون می رسد.این 40 mmHgوارد گردش خون سیستمیک شده و به بافت ها می رسد؛ در داخل این خون که حاوی CO2است با مایع میان بافتی به تعادل می رسد که نهایتا خونی که خارج می شود فشار CO2حدود 40 mmHgاست. پس مایع میانبافتی هم فشاری برابر با همین ( 45میلی متر جیوه) دارد.درون سلول ها هم فشار کمی باالتر است(حدود 41 میلی متر جیوه) به همین حالت انتشار CO2بر اساس شیب غلظت از درون سلول به مایع میان بافتی و سپس به سمت خون را میبینیم. یک تفاوت عمده بین انتشار CO2و O2که مشاهده می شود این است که اکسیژن انتشار کمتری نسبت به کربن دی اکسید دارد پس باید شیب غلظت خیلی بیشتر باشد تا اکسیژن بتواند از محیط با غلظت بیشتر به کمتر منتقل شود.ولی در مورد CO2حدود 02بار انتشار سریعتری دارد در نتیجه با اختالف غلظت های کمتر هم انتشار آن رخ می دهد. انتشار CO2از مویرگ های ریوی به داخل حبابچه ها CO2به مویرگ های پولموناری رسیده و به داخل آلوئول ها انتشار پیدا می کند CO2.از ورید های سیستمیک که حاوی 45 میلی متر جیوه CO2هستند به شریان پولموناری انتقال یافته؛ در مویرگ های پولموناری در انتهای شریانی شان فشار CO2 45میلی متر جیوه است و با فشار CO2در داخل حبابچه ها باید به تعادل برسد.نهایتا در انتهای وریدی مویرگ های پولموناری فشار CO2باید به 42میلی متر جیوه (متبادل با آلوئول ها) باشد. در اینجا هم در یک سوم ابتدایی مویرگ ،تعادل بین خون و آلوئول رخ می دهد. | P a g e 11 2RP 5 نام درس :فیزیولوژی بلوک تنفس نام استاد :دکتر اصحابی تاریخ1399/4/4 : جلسه پنجــم فیزیولوژِی تنفس @Dr_jozveh رضارهبـری کرامت گروه جزوه نویسی 98الف عــرفان دواچــی درسا سیمیاری-آریا جلیلی برگرفته از جزوات گروه جزوه نویسی 97الف آریا جلیلی ،عرفان دواچی ،رضا رهبری ،درسا سیمیاری دکتر اصحــابی فیزیولوژی تنفس شماره جلسه 5: تاریخ 1399/4/4 : ` FFF عوامل موثر بر فشار اکسیژن و کربن دی اکسید در مایع بین سلولی .1میزان جریان خون بافت؛ که با فشار O2فضای میان بافتی رابطه مستقیم ،با فشار CO2رابطه عکس دارد .2میزان متابولیسم بافت؛ با میزان و فشار O2رابطه عکس و با فشار CO2رابطه مستقیم خواهد داشت. فشار اکسیژن -1تغییرات جریان خون (شکل )1؛ تاثیر جریان خون بر فشار اکسیژن بافت مستقیم است. نقطه :Aفشار O2مایع میان بافتی با %100جریان خون فشار تقریبا 40mmHg اگر جریان خون %100باشد نقطه :Bفشار O2در صورتیکه جریان خون 4برابر شود فشار تقریبا 66 mmHg جریان خون 4برابر حالت اول نقطه ( :Cیک چهارم عادی) فشار O2میان بافتی به دنبال کاهش جریان خون کاهش یافته است. شکل ،1رابطه جریان خون نسبی و مصرف اکسیژن با فشار اکسیژن مایع میان بافتی. محدوده فشار O2بین 15 -43میلیمتر جیوه قابلیت تنظیم دارد ،که هموگلوبین نقش مهمی در آن دارد.بیشترین فشار اکسیژن در بافت 100میلی متر جیوه است ( در وضعیتی که بیشترین جریان خون و یک چهارم متابولیسم وجود دارد). -2متابولیسم جریان خون (شکل -1خطوط نقطه چین)؛ تاثیر متابولیسم بر فشار اکسیژن عکس می باشد. فشار اکسیژن کاهش می یابد * اگر میزان متابولیسم بافتی یا مصرف اکسیژن افزایش یابد فشار اکسیژن افزایش می یابد * اگر متابولیسم بافت یا مصرف اکسیژن در بافت مربوطه کاهش یابد شکل ،2رابطه جریان خون نسبی و فشار دی اکسید کربن متابولیسم با فشار دی اکسید کربن -1جریان خون (شکل )2؛ با فشار CO2رابطه عکس دارد. مایع میان بافتی. فشار تقریبا 45 mmHg نقطه :Aجریان خون %100 نقطه ( :Bیک چهارم جریان خون عادی) اگر جریان خون از نقطه Aتا حد نقطه Bکاهش یابد ،فشار CO2به حدود 60mmHgمیرسد. نقطه ( :Cشش برابر جریان خون عادی) اگر میزان جریان خون افزایش یابد و به نقطه Cبرسد ،فشار تقریبا به 41mmHgمیرسد (نزدیک به ،40mmHgکه فشار CO2خون شریانی است که وارد |Page1 مویرگ میشود). آریا جلیلی ،عرفان دواچی ،رضا رهبری ،درسا سیمیاری دکتر اصحــابی فیزیولوژی تنفس شماره جلسه 5: تاریخ 1399/4/4 : ` FFF -2میزان متابولیسم بافت (خطوط نقطه چین شکل )2؛ با فشار دی اکسید کربن رابطه مستقیم دارد. فشار دی اکسید کربن نیز افزایش می یابد * اگر متابولیسم بافت افزایش یابد (به ده برابر حالت نرمال برسد) فشار دی اکسید کربن کم میشود (میتواند تا نزدیکی فشار CO2شریانی کاهش یابد) *اگر متابولیسم کاهش یابد نقش هموگلوبین در انتقال اکسیژن معموال 97%اکسیژن در خون توسط هموگلوبین (به شکل اکسی هموگلوبین) انتقال می یابد؛ بنابراین مهمترین وسیله حمل و نقل برای اکسیژن ،هموگلوبین خواهد بود 3.درصد باقیمانده به صورت محلول در پالسما منتقل می شود. هموگلوبین یک ساختار پلی پپتیدی دارد که به صورت 2αو 2βاست.به هر یک از زنجیره ها یک ساختمان به نام هم متصل شده است.در داخل هم ،اتم آهن دو ظرفیتی وجود دارد ،و در حقیقت وقتی که از جابجا شدن اکسیژن توسط هموگلوبین صحبت میکنیم ،در حقیقت منظورمان اکسیژناسیون فرو (اتصال اکسیژن به آهن فرو ،یا دو ظرفیتی ،از نوع برگشت پذیر) است. این ،اتصال بسیار سست است ،و از نوع اکسیداسیون نمی باشد؛ یعنی اکسیژن باعث اکسید شدن فرو نمیشود و فقطbind میشود و اکسیژنه میگردد.چنانچه هم را از ساختار هموگلوبین خارج کنیم ،و سپس ساختار باقیمانده را در برابر اکسیژن مولکولی قرار دهیم ،اکسیده خواهد شد (مخصوصا آمینو اسیدهای هیستیدین).این اتصال سست ،تحت شرایطی می تواند باعث جدا شدن O2از Fe2+شود. در فشار های باالی اکسیژن بافتی ،میل ترکیبی اکسیژن با آهن فرو هم افزایش یافته ،به هموگلوبین متصل می شود.در مقابل ،در فشار های پایین اکسیژن بافتی ،میل ترکیبی برداشته شده ،اکسیژن از هم جدا می شود (شکل .)3 شکل .3منحنی تجزیه اکسیژن -هموگلوبین در فشارهای مختلف؛ چنانچه فشار اکسیژن در خون برابر با حدود 95mmHgباشد (برابر با فشار O2هنگامی که خون از ریه خارج میشود -البته بعد از شانت) ،میزان اشباع بودن هموگلوبین ها برابر با ( %97میزان اشباع در خون شریانی ) است؛ و چنانچه این فشار برابر با mmHg 40باشد ،اشباع هموگلوبین در حدود %75خواهد بود. ( میزان اشباع در خون وریدی ) نمودار نشان داده شده میتواند میزان اشباع شدن هموگلوبین ها را از اکسیژن ،در هر فشار از آن ،پیش بینی کند.این نمودار همچنین میزان حجم -درصد هموگلوبین را نشان میدهد (بیان درصدی میزان اکسیژنی که به هموگلوبین اتصال یافته است).در حقیقت این عدد ،بیانگر درصد اکسیژن متصل به هموگلوبین موجود در 100سی سی خون را نشان می دهد.دقت |Page2 آریا جلیلی ،عرفان دواچی ،رضا رهبری ،درسا سیمیاری دکتر اصحــابی فیزیولوژی تنفس شماره جلسه 5: تاریخ 1399/4/4 : ` FFF کنید در مردان جوان به طور طبیعی در هر CC 100خون15 ،گرم هموگلوبین داریم ،و هر یک گرم هموگلوبین ،به طور خالص (رفرنس :یعنی مت هموگلوبین را جدا کنیم ) میتواند با 1.34میلی لیتر اکسیژن ترکیب شود.بنابراین ظرفیت حمل 100سی سی خون 20میلی لیتر است ،یا همان 20درصد؛ یعنی ،اگر 100میلی لیتر خون داشته باشیم ،و اکسیژن به صورت کافی در خون وجود داشته باشد ،به طوری که %100هموگلوبین اشباع شود 20 ،میلی لیتر اکسیژن حمل خواهد شد ،که در ستون سمت راست نمودار قابل مشاهده است). همچنین در شکل 3مشاهده میشود که نمودار اشباع در فشار اکسیژن بین 10تا 40بیشترین شیب را دارد و در فشار 27میلی متر جیوه 50درصد هموگلوبین از اکسیژن اشباع شده است ( همان .(p50 اثر فشار O2بر مقدار اکسیژن باند شده به هموگلوبین بر اساس اندازه گیری های انجام شده (شکل )4میتوان میزان اکسیژن آزاد شده از هموگلوبین را در هنگام ورود به بافت ها بررسی کرد(.توجه :استاد برای اعداد به گایتون استناد کرده اند که البته به دالیلی از جمله صرف نظرکردن از حاللیت در پالسما با مقدار دقیق متفاوت است ،در جزوه اعداد دقیق در پرانتز به تفکیک انحالل در پالسما و اکسیژن حمل شده توسط هموگلوبین قرار داده شده). :Normal Arterial Bloodفشار شریانی خونی که وارد بافت ها میشود در حالت نرمال (وقتی که %97هموگلوبین اشباع شده باشد؛ )95mmHgدارای حجم -درصد اکسیژن در حدود 19.4در هر 100سی سی ( به طور دقیق 19.5باند شده به هموگلوبین 0.3 +محلول در پالسما ) خواهد بود. :Normal Venous Bloodفشار اکسیژن وریدی در حالت نرمال 40mmHgاست.در این فشار ،میزان حجم -درصد اکسیژن برابر با ( 14.4به طور دقیق ) 0.1 + 15.1خواهد بود. اختالف این دو مقدار ( 19.4و )14.4در حدود 5mlاکسیژن است.این عدد ،برابر با مقدار اکسیژنی است که در هر 100ccخون ،وارد بافت ها شده است (.دقیق 19.8-15.2که میشود 4.6یا همان حدود 5که گایتون گفته ) :Venous Blood in Exerciseدر هنگام ورزش ،فشار اکسیژن وریدی از 40mmHgهم کمتر میشود و به حدود 15mmHgمیرسد.با توجه به نمودار ،در این فشار حجم -درصد اکسیژن حدوداً 4.4میباشد (.درحالیکه فشار اکسیژن شریانی ثابت است ) اختالف حجم درصد اکسیژن در خون شریانی (ورودی به بافت) و وریدی (خروجی از بافت) برابر با )19.4-4.4( 15mlاکسیژن در هر 100ccخون است.بنابراین در جریان ورزش ،میزان اکسیژنی که به ازای هر 100ccخون وارد بافت میشود ،تقریباً سه برابر حالت نرمال است.همچنین ،برون ده قلبی در جریان ورزش 6-7برابر زیاد میشود.این دو ،به نفع افزایش متابولیسم و جلوگیری از بنابراین ،هنگام ورزش ،خون در حدود 20برابر ( بین )21-18 هایپوکسی بافتی هستند. بیشتر از حالت نرمال اکسیژن خود را در داخل بافت ها از دست میدهد. |Page3 آریا جلیلی ،عرفان دواچی ،رضا رهبری ،درسا سیمیاری دکتر اصحــابی فیزیولوژی تنفس شماره جلسه 5: تاریخ 1399/4/4 : ` FFF شکل ،4رابطه فشار اکسیژن در خون با حجم آن در خون.این نمودار نقش بافری هموگلوبین را در رابطه با فشار اکسیژن نشان میدهد. درصدی از خون که اکسیژن خود را هنگام عبور از مویرگ های بافتی از دست میدهد؛ یعنی درصدی از هموگلوبین های حاوی اکسیژن که در بافت ها این اکسیژن خود را از دست میدهند. %25 در حالت عادی %75-80 در هنگام فعالیت عضالنی %90-100 وقتی متابولیسم بسیار زیاد باشد /جریان بسیار کند خون هموگلوبین ،مسئول بافری کردن فشار اکسیژن بافتی است؛ یعنی اجازه نمیدهد که فشار اکسیژن بافت ها از حد خاصی تجاوز کند ،یا از حد خاصی بیشتر افت کند ،بنابراین فشار اکسیژن بافتی را در حد مشخصی نگاه میدارد. به نمودار نگاه کنید؛ فشار اکسیژن شریانی ،در این نمودار ،از 95mmHgبه 40mmHgافت پیدا کرده است ،و در این حالت 5mlاکسیژن در داخل بافت ها آزاد شده است؛ این بیانگر آن است که بافت ها نیاز به 5mlاکسیژن به ازای هر 100cc خون دارند ،و این حجم اکسیژن زمانی آزاد خواهد شد که فشار اکسیژن مایع میان بافتی ،در حدود 40mmHgباشد ،و فشار اکسیژن می بایست تا این حد افت پیدا کند تا این آزاد سازی را در حد نرمال داشته باشیم. در جریان ورزش ،فشار خون شریانی اکسیژن از 95mmHgبه 15mmHgخون وریدی میرسد و 15میلی لیتر اکسیژن خارج میشود که سه برابر عادی ( 5میلی لیتر ) است (در حالت عادی به حدود 40mmHgخون وریدی میرسید تا 5ml اکسیژن آزاد شود ).در چنین حالتی با احتساب افزایش 6الی 7برابری جریان خون ،خروج اکسیژن 20برابر میشود. بنابراین با نقش بافری هموگلوبین ،به ازای یک اختالف فشار اندک ،مقدار بیشتری اکسیژن (در هنگام فعالیت) آزاد میشود (بدون افت فشاری کمتر از حد .)15mmHg شیب تندی که در ناحیه 15-40mmHgاکسیژن وجود دارد علت افزایش جریان خون در هنگام فعالیت * در هنگام فعالیت فشار اکسیژن همیشه بین 15-40mmHgثابت میماند ،اما آزاد سازی اکسیژن افزایش می یابد. |Page4 آریا جلیلی ،عرفان دواچی ،رضا رهبری ،درسا سیمیاری دکتر اصحــابی فیزیولوژی تنفس شماره جلسه 5: تاریخ 1399/4/4 : ` FFF نقش هموگلوبین در غلظت های مختلف اکسیژن به شکل 3نگاه کنید.در حالت عادی ،فشار اکسیژن حبابچه ای در حدود 104mmHgاست.در شرایطی مانند کوه نوردی یا هایپوکسی ،فشار اکسیژن حبابچه ای به حدود 60mmHgمیرسد.در چنین حالتی (زمانی که فشار اکسیژن حبابچه ای و فشار اکسیژن شریانی برابر با 60mmHgباشد) در حدود %89هموگلوبین از اکسیژن اشباع خواهد بود ،تنها %8کمتر از مقدار اشباع ،%97که پیش از آن بررسی کرده بودیم (در این فشار اکسیژن ،با احتساب انحالل پالسما 18.1میلی لیتر اکسیژن در صد میلی لیتر خون شریانی وجود دارد) .همچنین فشار وریدی به حدود ( 35mmHgحدود 65درصد اشباع هموگلوبین ) میرسد که تنها 5mmHgکمتر از حالت نرمال (یعنی فشار اکسیژن وریدی )40mmHgاست (در این فشار حدود 13.1میلی لیتر اکسیژن در صد میلی لیتر خون وریدی با احتساب انحالل پالسما وجود دارد).در این حالت میبینیم که با وجود کاهش فشار اکسیژن ،خروجی اکسیژن در همان حد نرمال ( 5میلی لیتر ) باقی ماند. بنابراین ،نقش بافری هموگلوبین در این حالت قابل مشاهده است؛ به این صورت که باعث میشود در فشار های خیلی پایین ،تغییرات فشاری اکسیژن در مایع بین سلولی زیاد محسوس نباشد. در مقابل ،در حالتی که فشار اکسیژن حبابچه ای افزایش پیدا کند و به حدود 500mmHgبرسد (در شرایطی مانند غواصی) ،اشباع هموگلوبین نهایتاً به %100میرسد (بر %97قبلی %3دیگر میتواند افزوده شود تا اشباع به حداکثر خود برسد) و باقیمانده اکسیژن گازی به صورت محلول در خون درمی آید.وقتی هموگلوبین %100اشباع شده ،وارد بافت ها میشود ،فشار اکسیژن بین سلولی را نهایتاً به 45-50mmHgمیرساند.بنابراین تغییرات فشار حبابچه ای در بازه فشاری 60-500mmHg فشار اکسیژن در بافت های محیطی از چند میلی متر جیوه بیشتر تغییر نمیکند ،که به دلیل نقش اتصالی اکسیژن به هموگلوبین در غلظت های مختلف (نقش بافری هموگلوبین خون) میباشد. عوامل موثر بر منحنی تجزیه اکسی هموگلوبین همانطور که میدانید ،هموگلوبین متشکل از چهار زنجیره پلی پپتیدی است ،که هر زنجیره دارای یک ساختار پروتوپورفیرینی است ،و در داخل هر یک از این ساختار ها( Fe2+ ،فرم فرو) قرار دارد.این اتم آهن به صورت برگشت پذیر به اکسیژن اتصال می یابد ،و به علت اثر تعاونی ( )cooperative effectمولکول هموگلوبین به اکسیژن دوم راحت تر از اکسیژن اول ،و به اکسیژن سوم راحت تر از اکسیژن دوم اتصال می یابد ،و اتصال مولکول اکسیژن چهارم به سختی صورت میگیرد. به همین اساس منحنی ای sمانند را میتوان طرح کرد (منحنی سیگموئیدی شکل) ،که بر اساس آن و منحنی های اشباع اکسیژن هموگلوبین ،خاصیت بافری هموگلوبین قابل مشاهده است. در این نمودار (شکل ،)5عوامل موثر بر روی منحنی تجزیه هموگلوبین -اکسیژن را میتوان مشاهده نمود. برابر با فشاری از اکسیژن خون است که در آن %50هموگلوبین اشباع شده است.اگر %50هموگلوبین اشباع را بر روی نمودار رسم شده با خط ممتد مشخص کنیم ،و نقطه تالقی آن را با محور ( xفشار اکسیژن خون بر حسب )mmHgپیدا |Page5 آریا جلیلی ،عرفان دواچی ،رضا رهبری ،درسا سیمیاری دکتر اصحــابی فیزیولوژی تنفس شماره جلسه 5: تاریخ 1399/4/4 : ` FFF کنیم ،عددی برابر با 27mmHgبه دست می آید.یعنی اگر فشار اکسیژن خون 27mmHgباشد %50 ،اکسیژن هموگلوبینی اشباع شده است. در صورتی که P50افزایش پیدا کند و از 27mmHgبه 40mmHgبرسد ،نمودار به سمت راست شیفت پیدا میکند. افزایش میزان یون هیدروژن؛ به علت افزایش متابولیسم و افزایش میزان CO2 افزایش میزان CO2؛ به علت افزایش سوخت و ساز سلول ها shiftدهنده های نمودار به سمت راست افزایش دمای بدن؛ به علت متابولیسم ،یا در حالت ورزش افزایش بیس فسفوگلیسرات ()BPG؛ یک محصول حاصل از متابولیسم عواقب shiftنمودار به راست :شیفت نمودار به سمت راست ،و افزایش P50به آن معنا است که فشار باالتری از اکسیژن میبایست اعمال شود تا %50هموگلوبین اشباع شود؛ نتیجه آن است که هموگلوبین بیشتر تمایل پیدا میکند که اکسیژن خود را آزاد کند (تمایل اتصال هموگلوبین به اکسیژن کاهش می یابد).این شرایط وقتی خون وارد بافت ها میشود ایجاد میشود ،که pHپایین است و میزان کربن دی اکسید ،دما و BPGباال می باشد.در چنین شرایطی اکسیژن از اتصال با هموگلوبین آزاد شده ،وارد بافت میشود. اثر اعمال شده توسط میزان های باالی یون هیدروژن ،کربن دی اکسید BGP ،و دما بر روی منحنی فشار اکسیژن، نام دارد.این اثر به صورت تشدید آزادسازی اکسیژن از هموگلوبین در داخل بافت ها مشاهده میشود. حالت برعکس آن را هم میتوان متصور شد؛ که بر اثر افزایش pHو کاهش میزان BGP ،CO2و کاهش دما P50 ،کاهش می یابد.در چنین حالتی ،هموگلوبین در فشارهای خیلی کمی از اکسیژن ،میتواند %50اکسیژن را دریافت کند (افزایش تمایل هموگلوبین به اتصال با اکسیژن).این اثر را میتوان در ریه مشاهده کرد (کاهش میزان .)CO2 شکل ،5رابطه میان درصد اشباع هموگلوبین خون با میزان فشار اکسیژن خون.در این نمودار همچنین عوامل شیفت دهنده نمودار به سمت راست ذکر شده اند.جابه جا شدن نمودار به سمت راست به معنای کاهش تمایل اتصال هموگلوبین به اکسیژن (و در نتیجه تسهیل آزادسازی اکسیژن) میباشد.اثر اعمال شده را Bohr Effectمی نامند. عوامل موثر بر مصرف اکسیژن در سلول ها |Page6 آریا جلیلی ،عرفان دواچی ،رضا رهبری ،درسا سیمیاری دکتر اصحــابی فیزیولوژی تنفس شماره جلسه 5: تاریخ 1399/4/4 : ` FFF فشار خیلی ناچیزی از اکسیژن برای سلول ها کفایت میکند تا بتوانند اعمال متابولیسمی خود را انجام دهند (چنانچه فشار اکسیژن سلولی از 1mmHgبیشتر شود سلول میتواند متابولیسم خود را انجام دهد) ،که این به واسطه پیشرفته بودن سیستم های آنزیمی درون سلولی است. غلظت آدنوزین دی فسفات در سلول بر روی مصرف اکسیژن ،در صورتی که فشار اکسیژن درون سلولی باالتر از 1mmHg باشد (در حالت نرمال 23است) ،موثراست (شکل )6؛ میزان مصرف اکسیژن به ازای غلظت های مختلف ADPدرون سلول متفاوت است.همانطور که میدانید ATP ،درون سلول ها برای مصرف انرژی استفاده میشود و بر اثر آن ADP ،تولید میشود. بنابراین غلظت افزایش یافته ADPنشان دهنده متابولیسم انرژی و مواد غذایی مورد نیاز سلول است.این ADPمصرف شده میبایست مجدداً به ATPتبدیل شود ،که انرژی مورد نیاز آن از طریق مصرف اکسیژن تامین میگردد.نهایتاً ،اگر غلظت ADP افزایش پیدا کند ،میزان اکسیژن مصرفی نیز افزایش می یابد ،و چنانچه ADPدرون سلولی کاهش یابد ،میزان مصرف اکسیژن توسط سلول کاهش می یابد. فشار ( 1mmHgحداقل فشار مورد نیاز برای فعالیت سیستم های آنزیمی) به تمامی سلول های بدن میرسد؛ چرا که فاصله سلول ها از مویرگ ها از 50میکرون بیشتر نمیشود (دورترین فاصله در حدود 50میکرون است) و در چنین فاصله ای، به واسطه انتشار گاز ها ،میتواند فشار اکسیژن 1mmHgرا به سلول ها رساند؛ مگر در حالت های پاتولوژیک یا حالت های ایسکمیک که فشار اکسیژن در آنها کاهش می یابد. حالتی که جریان خون در بافت وجود ندارد بنابراین ،چنانچه غلظت اکسیژن در خون کم ( فشار اکسیژن درون سلولی پایین تر از 1میلی متر جیوه ) باشد ،یا جریان در داخل بافت وجود نداشته باشد ،فشار اکسیژن بافتی را به کمتر از 1mmHgمیرسد ،که حالت های پاتولوژیک را نشان میدهد.در این حالت ها مصرف اکسیژن در داخل سلول ها وابسته به غلظت اکسیژن درون سلولی است ،نه غلظت .ADP شکل ، 6غلظت آدنوزین دی فسفات درون سلولی با میزان مصرف اکسیژن درون سلول رابطه مستقیم دارد.به منظور بازسازی ATP اکسیژن بیشتری توسط سیستم های آنزیمی مصرف خواهد شد. |Page7 آریا جلیلی ،عرفان دواچی ،رضا رهبری ،درسا سیمیاری دکتر اصحــابی فیزیولوژی تنفس شماره جلسه 5: تاریخ 1399/4/4 : ` FFF انتقال اکسیژن محلول در خون :همانطور که گفته شد %97 ،اکسیژن در اتصال با هموگلوبین ،و %3به صورت محلول انتقال پیدا میکند.این %3در فشار شریانی ،95mmHgتقریبا برابر با 0.29mlاکسیژن میباشد که در داخل خون حمل میشود ،و زمانی که فشار به 40mmHgبرسد ،این میزان به 0.12mlتقلیل پیدا میکند.به عبارتی دیگر 0.17ml ،اکسیژن محلول در خون به بافت ها داده میشود ،که در مقایسه با 5mlجدا شده از هموگلوبین ناچیز است.البته ،در جریان فعالیت عضالنی ،این عدد ممکن است تا حدی افزایش پیدا کند. :Hintبرای حساب کردن اکسیژن محلول در پالسما فشار اکسیژن در خون را ضرب در ضریب انحالل آن که در بدن ثابت و ml/dl/mmHg 0.003میکنیم. ترکیب COبا Hb شکل 7نمودار ترکیب COبا هموگلوبین را نشان میدهد.این نمودار مانند نمودار اشباع اکسیژن به صورت سیگموئیدی است؛ با این تفاوت که میزان فشارهای کربن مونوکسید ،برای اشباع شدن هموگلوبین ،خیلی کمتر از اکسیژن است. کربن مونوکسید 250بار قوی تر از اکسیژن با هموگلوبین ترکیب میشود؛ پس در فشار 0.4mmHgکربن مونوکسید در حبابچه ها ،تمایل یکسانی به اتصال با هموگلوبین را در حالت فشار 100mmHgاکسیژن در آنها ،ایجاد میکند.در چنین حالتی ،نیمی از هموگلوبین با اکسیژن و نیم دیگر با کربن مونوکسید ترکیب میشود (چون در این حالت هر دوی آن ها به 100%اشباع خود خواهند رسید).در صورتی که فشار کربن مونوکسید از 0.4mmHgبیشتر باشد و به حدود 0.6mmHg برسد ،ممکن است باعث مرگ فرد شود (ایجاد هایپوکسمی). در چنین حالتی ،چون فشار اکسیژن در داخل خون نرمال است و فقط محتوی اکسیژن خون کاهش پیدا کرده است ،خون به رنگ قرمز است و حالت سیانوز در لب ها ایجاد نمیشود.در نتیجه ،امکان تشخیص از طریق رنگ صورت امکان پذیر نیست؛ از طرفی دیگر؛ به علت نرمال بودن فشار اکسیژن مراکز تحریک تنفس و افزایش تهویه فعال نمیشوند. بنابراین ،در صورتی که درمان برای این افراد صورت نگیرد ،ممکن است دچار بیهوشی شوند و اختالل حواس پیدا کنند. درمان این افراد با مصرف اکسیژن خالص به صورت استنشاقی ،و یا همراه با کربن دی اکسید %5است (که باعث تحریک مراکز تنفسی و افزایش تهویه حبابچه ای میشود).لذا با اکسیژن با خلوص باال ( 95درصد ) و کربن دی اکسید %5میتوانند تا 10 بار سریع تر COرا از داخل خون حذف کنند. شکل ،7نمودار ترکیب هموگلوبین با .COتنها غلظت 0.4mmHgکربن مونوکسید الزم است تا تمایل یکسانی را در هموگلوبین برای اتصال به آن ،نسبت به حالتی که فشار 100mmHgاکسیژن برقرار باشد ،ایجاد کند. |Page8 آریا جلیلی ،عرفان دواچی ،رضا رهبری ،درسا سیمیاری دکتر اصحــابی فیزیولوژی تنفس شماره جلسه 5: تاریخ 1399/4/4 : ` FFF انتقال CO2در خون با توجه به شکل ،8سه روش برای انتقال CO2در داخل خون وجود دارد: .1به روش محلول؛ چنانچه فشار CO2در خون وریدی 45mmHgباشد ،مقدار آن در حدود 2.7mlدر هر 100cc خون است ،و هنگامی که فشار CO2در خون شریانی 40mmHgباشد ،مقدار آن در حدود 2.4mlدر 100ccاست. یعنی در حدود CO2 0.3mlخروجی از ریه به شکل محلول در داخل خون وجود دارد ،که تقریبا حدود %7از میزان کربن دی اکسید ( 0.3mlاز 4میلی لیتر در هر )100ccبه صورت محلول در داخل خون حمل میشود. .2اتصال به هموگلوبین؛ CO2با رادیکال های آمین مولکول هموگلوبین ترکیب میشود و ترکیبی به نام ایجاد میکند.این یک واکنش برگشت پذیر است ،و اگر میزان کربن دی اکسید در خون نرمال باشد ،به دلیل آهسته بودن واکنش ،تقریباً CO2 %23در داخل خون به این طریق حمل میشود. .3واکنش با آب و ایجاد یون بیکربنات؛ حمل در حدود %70از CO2را بر عهده دارد CO2.موجود در خون ،با عمل آنزیم کربونیک انیدراز ،با آب ترکیب شده و با سرعت زیادی کربنیک اسید تولید میکند.غلظت آنزیم کربنیک انیدراز در داخل سلول بسیار کم است ،اما در سطح گویچه های قرمز ،غلظت آن در حدود 5000بار بیشتر است ،و سرعت بسیار باالی انجام این واکنش در غشای گلبول قرمز به این دلیل میباشد.در کسری از ثانیه ،کرنبیک اسید تولید شده به HCO3-و یون H+تجزیه میشود.به علت خاصیت بافری هموگلوبین و RBCها این بیکربنات تولید شده بایستی از داخل آنها خارج شوند(.رفرنس :یون هیدروژن هم به هموگلوبین متصل میشود و از اسیدی شدن خون جلوگیری میکند -خاصیت بافری اسید بازی هموگلوبین ) یون بیکربنات به وسیله کوترانسپورتر هایی از گلبول های قرمز خارج میشود؛ این ناقل یک پروتئین حامل بیکربنات/ کلر است ،که یون Cl-را به سمت داخل و HCO3-را به سمت بیرون هدایت میکند؛ مخالف بودن جهت انتقال این دو یون به برقراری تعادل باری در داخل هموگلوبین و پالسما کمک میکند. بنابراین RBC ،هایی که در خون وریدی وجود دارند ،محتوی کلر باالتری نسبت به RBCهایی که در خون شریانی هستند ،دارند.این پدیده تعویض کلر ( )Chloride Shiftنام دارد. نقش عامل سوم در انتقال CO2به قدری مهم است که اگر یک ماده مهار کننده کربنیک انیدراز ،مانند acetazolamide را به حیوانات تزریق کنیم ،فشار CO2بافتی را از 45mmHgتا 80mmHgممکن است برساند ،که به دلیل انتقال ناچیز کربن دی اکسید از طرق دیگر ،و نشان دهنده اهمیت آنزیم انیدراز کربنیک و واکنش کاتالیز شده توسط آن میباشد. |Page9 آریا جلیلی ،عرفان دواچی ،رضا رهبری ،درسا سیمیاری دکتر اصحــابی فیزیولوژی تنفس شماره جلسه 5: تاریخ 1399/4/4 : ` FFF شکل ،9منحنی تجزیه کربن دی اکسید. شکل ،8روش های انتقال CO2در خون.آنزیم کربنیک انیدراز واکنش تولید بیکربنات از CO2گازی را کاتالیز میکند. شکل ،9نمودار منحنی تجزیه دی اکسید کربن را نشان میدهد ،که در محدوده نرمال بدن ،بین 40mmHgدر خون شریانی ،و 45mmHgدر خون وریدی میباشد.در این حالت میانگین حجم-درصد CO2در حدود 50 ( %50میلی لیتر در هر صد میلی لیتر ) است.میتوان گفت ،وقتی خون از بافت ها عبور میکند ،کربن دی اکسید تا حدود %52افزایش حجم-درصد دارد ،و هنگامی که خون از ریه ها عبور میکند ،حجم-درصد آن به %48کاهش پیدا میکند.بنابراین فقط 4حجم-درصد CO2 در حالت تنفس عادی ،در داخل بافت ها و ریه ها مبادله میشود. همانطور که گفته شد ،افزایش کربن دی اکسید خون ،طبق اثر بور ،سبب جدا شدن اکسیژن از هموگلوبین می شود.عکس نامیده میشود؛ بر اساس این مدل ،ترکیب اکسیژن با هموگلوبین اثر بور ،حالتی وجود دارد که تمایل دارد CO2را از خون خارج کند. در آزمایشی انجام گرفته در این مورد ،ابتدا میزان O2و نیز فشار آن ثابت گرفته شد.سپس در دو فشار شریانی و وریدی ، CO2میزان حجم-درصد آن را مشاهده نمودند.متوجه شدند که اگر فشار CO2از حدود 40mmHgبه حدود 45mmHg افزایش پیدا کند ،میزان حجم-درصد آن فقط %50خواهد شد.در آزمایش بعدی فشار O2را هم مشابه حالت فشار شریانی و وریدی در نظر گرفتند. همانطور که در شکل 10مشاهده میشود ،فشار وریدی O2حدود 40 mmHgو فشار وریدی CO2حدود 45 mmHg می باشد (نقطه Aدر شکل .)10در مقابل ،با ورود خون به شریان ،فشار شریانی O2به 100 mmHgمی رسد و فشار شریانی CO2به 40 mmHgکاهش می یابد.در این حالت مقدار کربن دی اکسیدی که خون از دست می دهد از 52حجم-درصد در نقطه ،Aبه 48حجم-درصد در نقطه Bمی رسد؛ در صورتیکه در آزمایش اول (فشار ثابت ،)O2این مقدار از 52حجم- درصد نهایتاً به 50حجم-درصد می رسید (یعنی %50کربن دی اکسیدی که باید خارج می شد خارج خواهد شد). | P a g e 10 آریا جلیلی ،عرفان دواچی ،رضا رهبری ،درسا سیمیاری دکتر اصحــابی فیزیولوژی تنفس شماره جلسه 5: تاریخ 1399/4/4 : ` FFF بنابراین ،تاثیر غلظت و فشار O2بر روی میزان خروج CO2از خون ،در این آزمایش مشخص است؛ که چنین تاثیری را اثر هالدان می نامند. دلیل ایجاد اثر هالدان: .1ترکیب اکسیژن با هموگلوبین آن را به ترکیب اسیدی قویتری تبدیل میکند ،و بنابراین وقتی oxi-Hbایجاد می شود، تمایل کمتری برای ترکیب با کربن دی اکسید و تشکیل carbaminoدارد؛ در نتیجه مقداری از CO2که به وسیله کاربامینو حمل می شود کاسته میشود. .2همچنین این افزایش اسیدیته سبب می شود که ترکیب یون هیدروژن با بیکربنات و ایجاد اسید کربنیک افزایش یابد. این اسید کربنیک طی یک واکنش برگشت پذیر به آب و CO2تبدیل می شود ،و CO2به صورت محلول وارد حبابچه ها شده ،از طریق بازدم از ریه ها خارج می شود. بنابراین ،میتوان گفت اثر هالدان هم در مویرگ های بافتی و هم در ریه ها قابل مشاهده است.در مویرگ های بافتی ،جدا شدن اکسیژن از ،oxi-Hbافزایش جذب ،CO2و در ریه ها ،جذب اکسیژن و تشکیل ،oxi-Hbخروج CO2و ورود آن به حبابچه ها را به دنبال خواهد داشت. برابر است با نسبت میزان دفع کربن دی اکسید به میزان جذب اکسیژن.میزان دفع کربن دی اکسید در هر صد میلی لیتر برابر با ( 4 mlدر کل خون 200میلی لیتر) و میزان جذب اکسیژن برابر با 250 ( 5mlمیلی لیتر در کل خون ) میباشد؛ بنابراین Rتقریباً در حدود 0.8است.بسته به متابولیسم و تغذیه بدن این مقدار می تواند کاهش یا افزایش پیدا کند؛ به عنوان مثال اگر از کربوهیدرات ها در رژیم غذایی استفاده کنیم میزان Rافزایش می یابد و اگر از چربی ها استفاده کنیم میزان Rکاهش پیدا می کند.در حالت معمول ،در افراد با رژیم غذایی و متابولیسم نرمال این مقدار دقیقا rate of carbon dioxide output برابر 0.825خواهد بود. =𝑅 rate of oxygen uptake شکل ،10فشار و حجم-درصد CO2در دو فشار 40 و 100mmHgاکسیژن. | P a g e 11 آریا جلیلی ،عرفان دواچی ،رضا رهبری ،درسا سیمیاری دکتر اصحــابی فیزیولوژی تنفس شماره جلسه 5: تاریخ 1399/4/4 : ` FFF کنترل تنفس کنترل تنفس با ارسال سیگنال هایی به عضالت تنفسی مانند دیافراگم و عضالت بین دنده ای همراه است؛ به این صورت که پتانسیل عمل ایجاد شده در قسمت خاصی از مغز در مسیرهای مختلف ادامه پیدا میکند. در حالت عادی ،کنترل تنفس به دو صورت است؛ یکی به صورت ارادی که وقتی حرف می زنیم یا هنگام انجام فعالیت ورزشی مانند شنا رخ می دهد که مسیر کورتیکواسپینال (قشری-نخاعی) را در بر میگیرد ،و سیگنال از طریق عصب فرنیک ارسال می شود.این عصب نیز پیام ها را به سمت عضالت اسکلتی هدایت می کند.اما عمده فعالیت تنظیم تنفس از مسیر غیرارادی است که از طریق مدوال می باشد (یا از طریق ناحیه بصل النخاع)؛ در مغز مراکز تنفسی به دو دسته تقسیم میشوند. هر کدام از این دو مرکز نورون های خاص خود را دارند و عملکرد خاص خود را انجام می دهند. مسئول ریتم های معمول تنفس -غیرارادی هستند و به صورت خودکار عمل می کنند.این دسته به .1 تقسیم می شود. و دو قسمت ؛ در قسمت فوقانی پل مغزی قرار دارد -کنترل فرکانس و عمق تنفس. .2 در شکل 11مراکز پشتی و شکمی که در ناحیه مدوالری هستند ،قابل مشاهده اند ،و همچنین میتوان مرکز پنوموتاکسیک، که در پل مغزی وجود دارد را نیز مشاهده نمود. گروه تنفسی پشتی مسئول کنترل دم عادی و ریتم تنفسی عادی می باشد DRG (.فقط دمی است) این گروه تنفسی در داخل هسته های تنفسی منزوی قرار دارد و نورون هایی را از اعصاب واگ و حلقی-زبانی ()glossopharyngeal دریافت می کنند.این اعصاب از رسپتورهای فشاری ،شیمیایی و برخی رسپتورهای کششی (که در داخل ریه وجود دارد) پیام است، دریافت می کنند و وارد این گروه عصبی پشتی می کنند.نقش اصلی گروه عصبی پشتی در واقع تولید که تعریف آن به صورت ریتمی است که در اثر فعالیت نورون هایی ایجاد میشود ،که اگر تمام ورودی های بصل النخاع و تنه مغزی و پایین بصل النخاع نیز قطع شود ،پتانسیل های عمل خود به خودی و تکرار شونده ساطع می کنند (.رفرنس :همچنین در دم عمیق نیز نقش دارد ولی از VRGکمک میگیرد). | P a g e 12 آریا جلیلی ،عرفان دواچی ،رضا رهبری ،درسا سیمیاری دکتر اصحــابی فیزیولوژی تنفس شماره جلسه 5: تاریخ 1399/4/4 : ` FFF دلیل همیشه ساطع کردن این پیامها توسط این نورون ها مشخص نیست ولی آزمایش های حیوانی نشان داده که دسته ای از نورون ها وجود دارند که تحریک خود به خودی دارند ،و در مقابل دسته دیگری آنها را مهار می کنند؛ در واقع با ارتباط خود با یکدیگر دسته های تکرار شونده پتانسیل عمل که به صورت دمی ایجاد میشود را دارند. پتانسیل عملی که برای دم ایجاد می شود به صورت افزایش یابنده است.زمان دم 2و زمان بازدم 3ثانیه است.در ابتدای این دو ثانیه ،شدت سیگنال کم است ،ولی در طول مدت افزایش می یابد (رفرنس :و به فرکانس کزازی نزدیک میشود) و اصطالحاً یک سطح شبیدار ( )rampایجاد می کند.در انتهای 2ثانیه این سیگنال افزایش یابنده دمی قطع شده ،بازدم آغاز می شود.بنابراین ،گروه پشتی تنفسی در کنترل دم و ریتم تنفسی دخیل است. همانطورکه میدانید ،در حالت عادی ،دم به صورت فعال ( )activeو بازدم به صورت غیرفعال ( )passiveاست؛ به عبارتی، دم با سیگنال افزایش یابنده رخ میدهد ،و بازدم به علت شل شدن ماهیچه های دمی و یا به علت خاصیت ارتجاعی ریه به صورت غیرفعال رخ میدهد ،تا ریه به حالت قبلی خود بازگردد.در جریان تنفس شدید سیگنال rampبا سرعت خیلی بیشتری صورت می گیرد و ریه ها در کسری از ثانیه از هوا پر می شوند.بنابراین ،نهایتاً ،فرکانس تنفس به واسطه اینکه این 2ثانیه معمول چه زمانی تمام می شود ،تعیین میگردد. مرکز پنوموتاکسیک سیگنال هایی که توسط سیگنال rampدر نورون های عصبی پشتی ایجاد شده است را قطع می کند.پس از این که سیگنال rampبه وسیله ریتم پایه گروه تنفسی پشتی ایجاد شد و دو ثانیه به پایان رسید ،مرکز پنوموتاکسیک که در بخش فوقانی پل مغزی وجود دارد وارد عمل می شود ،و سبب مهار دم و شروع بازدم می شود.چنانچه مرکز پنوموتاکسیک سیگنال های قوی ایجاد کند زمان دم تا حد 0.5ثانیه میتواند کاهش یابد.ولی اگر سیگنال های ضعیف ایجاد شود زمان دم افزایش یافته ،فرکانس تنفس کم می شود. گروه تنفسی شکمی در تنفس عمیق نقش دارد.گروه تنفسی شکمی ناحیه دیگری از مرکز مدوالری است که در تنفس طبیعی و آرام فعالیتی ندارد و روی ریتم پایه نیز تاثیر خاصی ندارند.اما چنانچه تهویه میبایست افزایش یابد ،گروه تنفسی پشتی به گروه شکمی سیگنال هایی ارسال می کند که در دم عمیق کمک کننده است.همچنین ،در بازدم های قوی سیگنال های نورون های گروه عصبی شکمی اهمیت خاص خود را می یابند و در واقع باعث بازدم شدید یا فعال می شوند. (رفرنسVRG :هم دمی است هم بازدمی یعنی به دم عمیق کمک میکند ولی بازدم عمیق نقش اصلی را دارد). | P a g e 13 شکل 11 آریا جلیلی ،عرفان دواچی ،رضا رهبری ،درسا سیمیاری دکتر اصحــابی فیزیولوژی تنفس شماره جلسه 5: تاریخ 1399/4/4 : ` FFF به طور کلی گروه تنفسی پشتی از اعصاب واگ و گلوسوفارنژیال پیام دریافت می کنند و از طریق اعصاب فرنیک و بین دنده ای خارج می کنند. گروه تنفسی شکمی نیز در ناحیه مدوالری قرار دارد ،که چنانکه گفته شد ،در هنگام بازدم فعال نقش دارد -در ریتم پایه فاقد نقش است.این گروه دارای نورون های دمی ( )Iو بازدمی ( )Eمیباشد و در هر دو حالت دم و بازدم نقش دارد؛ ولی نقش خود را هنگامی که میخواهیم تهویه افزایش یابد یا در هنگام بازدم شدید ایفا می کند. است ،که سبب افزایش زمان و دوره تنفسی می در پل مغزی هم مراکزی وجود دارد؛ یکی از این مراکز، شود (فرکانس تنفس را کاهش می دهد).این مرکز ،پس از تولد ،همواره توسط اعصاب واگ و پنوموتاکسیک مهار می شود ،و تنها در دوره جنینی فعال است (پس از تولد ،چون به افزایش فرکانس تنفس احتیاج داریم مراکز واگ و پنوموتاکسیک همیشه پیام مهاری روی مرکز آپنوستیک خواهند داشت).مرکز پنوموتاکسیک هم مرکز دیگری در پل مغزی برای تنظیم تنفس است که افزایش سیگنال های آن سبب افزایش فرکانس و کوتاه شدن دوره تنفس خواهد شد. رفلکس هرینگ -بروئر در قسمت های عضالنی داخل ریه در برونش ها و برونشیول ها ،گیرنده هایی به نام گیرنده های کششی وجود دارند. هنگامی که میزان هوایی که وارد ریه می شود بیشتر از حجم جاری عادی (بیشتر از یک و نیم لیتر) باشد ،این گیرنده ها فعال می شوند.پیام تولید شده توسط این گیرنده ها از طریق اعصاب واگ به مرکز DRGارسال میشود.تحریک گیرنده های کششی پاسخ فیدبکی را ایجاد میکند که شامل قطع سیگنال RAMPو کوتاه کردن مدت زمان دم خواهد بود.این نوعی مکانیسم حفاظتی است که از باز شدن بیش از حد ریه جلوگیری می کند. | P a g e 14 آریا جلیلی ،عرفان دواچی ،رضا رهبری ،درسا سیمیاری دکتر اصحــابی فیزیولوژی تنفس شماره جلسه 5: تاریخ 1399/4/4 : ` FFF تنظیم شیمیایی تنفس کنترل شیمیایی تنفس به دو صورت قابل انجام است؛ .1کنترل مرکزی؛ توسط ناحیه حساس شیمیایی مرکز تنفس .2کنترل محیطی؛ توسط گیرنده های شیمیایی محیطی در قسمت کنترل مرکزی کنترل شیمیایی تنفس ،که در ناحیه پل مغزی و بصل النخاع وجود دارد ،ناحیه ای به نام در زیر سطح شکمی بصل النخاع قرار گرفته است ،که گیرنده های آن نسبت به یون H +و دی اکسید کربن حساسند.فعالیت این گیرنده ها منجر میشود زمان دم افزایش یابد و در واقع تهویه زیاد شود. برای مشخص کردن اینکه این ناحیه نسبت به کدام یک (یون هیدروژن یا )CO2حساسیت بیشتری دارد ،نورون های این ناحیه را در معرض یون H+و CO2قرار دادند.متوجه شدند که گیرنده های این ناحیه نسبت به یون های هیدروژن بیشتر پاسخ می دهند.در واقع یون هیدروژن این ناحیه را بیشتر تحریک میکرد ،که میتواند منجر به آن شود فرکانس دم زیاد شود و تهویه زیاد شود.اما از آنجایی که یون H +به علت خاصیت یونی بودن خود ،نمیتواند از سد خونی-مغزی عبور کند ،اما CO2 به راحتی می تواند از سد خونی-مغزی عبور کند به این نتیجه رسیدند که نهایتاً CO2این ناحیه حساس شیمیایی را تحریک می کند.در مقابل ،در داخل پالسما CO2 ،با آب ،در داخل ( CSFمایع مغزی نخاعی ) ترکیب می شود ،و یون هیدروژن تولید می شود که مستقیما این نورون ها را تحریک می کند.در نتیجه وقتی غلظت کربن دی اکسید خون افزایش یابد ،یون هیدروژن بیشتری تولید میشود که می تواند به صورت مستقیم بر روی قسمت حساس اثر بگذارد.در نتیجه ناحیه حساس شیمیایی بیشتر تحریک می شود. خاصیت این ناحیه این است که پس از یک یا دو روز حساسیت خود را نسبت به یون هیدروژن از دست می دهد.از دالیل آن تنظیم مجدد کلیوی است که به دلیل افزایش یون هیدروژن میزان بیکربنات خون را افزایش می دهد؛ و یا بیکربنات تولید شده کم کم با قسمت های دیگر پالسما در اطراف مغز ترکیب می شوند و میزان این یون کاهش پیدا می کند ،و نهایتاً بعد از 2-1روز می تواند غلظت هیدروژن را به حد طبیعی خود برساند.به همین علت نورونهای این ناحیه 1-2روز نسبت به هیدروژن 1 پاسخ شدید می دهند و سپس این پاسخ تا حد نیز ممکن است افت پیدا کند. 5 در قسمت کنترل مرکزی تغییرات اکسیژن اثر بارزی روی تنظیم تهویه ندارند.اگر مقدار O2از مقادیر پایین 60mmHg تا مقادیر باالی 1000mmHgتغییر پیدا کند ممکن است روی ناحیه حساس شیمیایی اثر داشته باشد؛ اما در رنج نرمال نورون ها نسبت به اکسیژن حساس نیستند؛ بلکه نورون های دیگری که در کنترل محیطی نقش دارند نسبت به غلظت اکسیژن حساسند. | P a g e 15 شکل 12 آریا جلیلی ،عرفان دواچی ،رضا رهبری ،درسا سیمیاری دکتر اصحــابی فیزیولوژی تنفس شماره جلسه 5: تاریخ 1399/4/4 : ` FFF گیرنده های محیطی شیمیایی گیرنده های محیطی شیمیایی ( )chemoreceptorsها در دو ناحیه تجمع بیشتری دارند (شکل :)13 .1جسم کاروتید .2جسم آئورتی ()aortic body اجسام کاروتید.در واقع محل دوشاخه شدن شریان های کاروتید مشترک هستند.فیبرهای عصبی که از آنها خارج می هستند که در باالتر از محل اتصال اعصاب حلقی زبانی به پل مغزی متصل می شوند و از آنجا به ناحیه شود، تنفسی پشتی ( )DRGمی روند. جسم آئورتیک.پیام های رسپتورهای موجود در جسم آئورتی ،به عصب واگ ارسال میشوند ،که مستقیماً به ناحیه تنفسی پشتی بصل النخاع میرسند. این گیرنده ها مقدار خون شریانی را پایش میکنند؛ بنابراین مقدار اکسیژن آنها برابر با مقدار اکسیژن شریانی است.کاهش غلظت O2این گیرنده ها را فعال میکند ،و این گیرنده ها باعث افزایش تهویه میشوند.اگر فشار اکسیژن تا حد 30-mmHg 60کاهش پیدا کند ،گیرنده ها تحریک خواهند شد. عالوه بر اکسیژن ،گیرنده هایی محیطی برای CO2و یون هیدروژن نیز وجود دارند.البته قدرت این گیرنده ها در برابر تنظیم مرکزی تنفس بسیار کم است. :Hintبه طور کلی ،تحریک محیطی chemoreceptorها 5 ،برابر سریعتر از تحریک مرکزی آنهاست؛ ولی تحریک مرکزی تنفس قدرت بیشتری نسبت به تحریک محیطی دارد. شکل ،13گیرنده های محیطی شیمیایی شکل ،14سلول های گلوموس نوع Iو II | P a g e 16 آریا جلیلی ،عرفان دواچی ،رضا رهبری ،درسا سیمیاری دکتر اصحــابی فیزیولوژی تنفس شماره جلسه 5: تاریخ 1399/4/4 : ` FFF هستند که دارای دو نوع گیرنده های شیمیایی ناحیه محیطی (شکل )14حاوی نوعی سلول به نام 1و 2می باشند. نوع 1؛ سلول های تحریک کننده نورون ها نوع 2؛ سلول هایی که نقش حفاظتی دارند مکانسیم ایجاد پتانسیل عمل این سلولها بر روی نورونهای اعصاب واگ و فرنیک(.شکل )15کاهش O2از حد نرمال (یعنی تقریبا به حد ،)60 mmHgاین سلول ها را تحریک خواهد کرد.این سلول های در واقع دارای کانال های پتاسیمی حساس به اکسیژن خاصی هستند که وقتی فشار اکسیژن کمتر از حد نرمال شود غیرفعال می شوند.غیرفعال شدن این کانالها دپالریزاسیون سلولی را به دنبال خواهد داشت ،که به عنوان عاملی برای باز شدن کانال های ولتاژی کلسیمی عمل میکند ،که باعث میشود کلسیم وارد سلول شود و اگزوسیتوز نوروترانسمیترهایی مانند دوپامین ،استیل کولین و ATPاتفاق بیفتد.این نوروترانسمیترها ،نورون های آوران را تحریک می کنند (بیشتر بدانیم :به تازگی ثابت شده که احتماال ATPمهم ترین نقش را در تحریک نورون ها می تواند داشته باشد).آزمایشات نشان داده است ،کاهش فشار شریانی O2تا خد ،60 mmHgمیزان تهویه را تقریباً 2برابر میکند.چنانچه فشار شریانی اکسیژن از این مقدار هم کمتر شود ،میزان تهویه میتواند تا حد 5برابر نیز افزایش داشته باشد. شکل ،15مکانیسم تحریک نورونهای اعصاب واگ و فرنیک توسط سلول های گلوموس.کاهش فشار اکسیژن شریانی کانال های پتاسیمی را غیر فعال، و شرایط را دپالریزاسیون سلولی در سلول های نوع Iفراهم میکند.ورود یون های کلسیم آزادسازی استیل کولین و ATPرا به دنبال خواهد داشت ،که تحریک کننده نورون های آوران است. | P a g e 17 آریا جلیلی ،عرفان دواچی ،رضا رهبری ،درسا سیمیاری دکتر اصحــابی فیزیولوژی تنفس شماره جلسه 5: تاریخ 1399/4/4 : ` FFF سازش با محیط هنگام کاهش فشار اکسیژن محیطی ()acclimatization این حالت بدن را در برابر اکسیژن پایین حفظ می کند و تطابق ایجاد می کند.مثالی از این پدیده ،زمانی است که کوهنوردان بخواهند کوهنوردی چند روزه را از کوه داشته باشند ،در مقایسه با کوهنوردانی که با سرعت تندی کوهنوردی انجام میدهند.بدن کوهنوردانی که به آهستگی طی چند روز از کوه باال می روند ،غلظت کم اکسیژن را نسبت به زمانی که به سرعت از کوه باال میروند ،بهتر می تواند تحمل کند (چرا که در کوهنوردی آهسته تهویه ششی بیشتر و تنفس های عمیق تری نسبت به صعود سریع دارند). دلیل این اتفاق این است که ،همانطور که گفته شد ،تحریک رسپتورهای مرکزی که رسپتورهای حساس به یون H + هستند ،پس از یک تا دو روز از بین می رود و آنها نمی توانند به قدرت قبل فعالیت داشته باشند.لذا پس بعد از 1-2روز این رسپتورهای مرکزی توانایی کنترل تنفس را از دست می دهند و تنظیم تنفس به رسپتورهای محیطی وابسته تر می شود که تحریک آنها به میزان O2وابسته است. :Hintبه عبارتی دیگر در افرادی که کوهنوردی سریع مثال در بازه چند روزه را تجربه میکنند ،تنفس های عمیق به دنبال کاهش اکسیژن رخ میدهد اما کاهش کربن دی اکسید و یون هیدروژن را نیز به همراه خواهد داشت که اثر تحریکی کمبود اکسیژن را مهار میکنند و مانع تهویه بیشتر میشوند.بنابراین در این افراد ،کاهش اکسیژن هوا در حضور فعالیت مهاری رسپتور های مرکزی حساس به یون هیدروژن میتواند تنها 70درصد تهویه را افزایش دهد. در مقابل در افرادی که کوهنوردی طوالنی مدت دارند پس از 1-2روز که این رسپتورهای مرکزی نسبت به یون H +و CO2غیرفعال شوند ،رسپتورهای محیطی که نسبت به هیپوکسی حساس هستند در عدم فعالیت گیرنده های مرکزی تاثیر بیشتری بر تنفس گذاشته و میزان تهویه را تا 400الی 500درصد افزایش می دهند.به این پدیده acclimatizationمی گویند. | P a g e 18 3DP1 نام درس :فیزیولوژی نام استاد :دکتر نبوی زاده تاریخ99/6/25 : کنترل عملکرد لوله گوارش @Dr_jozveh سجاد حمزهپور گروه جزوه نویسی محمدمهدی آقایی 98الف علی زرین نیا سجاد حمزه پور ،محمدمهدی آقایی ،علی زرین نیا دکتر نبوی زاده کنترل عملکرد لوله گوارش جلسه اول فیزیولوژی گوارش 99/6/25 ` FFF دستگاه گوارش دستگاهی است که تقریبا با همه اندامها در ارتباط است و به خصوص با دستگاه عصبی و حجم زیادی را در بدن اشغال میکند.یکی از مهمترین اعمال دستگاه گوارش ،جذب غذاست که در نتیجه آن مواد غذایی مفید به اندامها از جمله مغز میروند. همانگونه که در شکل بال مشخص است ،دستگاه گوارش از دهان ،حلق ،مری ،معده ،روده کوچک ،روده بزرگ ،رکتوم و مقعد تشکیل شده است و حجیمترین دستگاه بدن را تشکیل میدهد .این دستگاه از دهان تا مقعد امتداد دارد.همچنین دستگاه گوارش پرخون و پرعصب است. ضمایم دستگاه گوارش )(Accessory organs or Accessory glands جزء دستگاه گوارش نیستند ( در جزوه 97این عبارت گفته شده) ،اما در کنار آن و همراه با آن میباشند ،مانند