جزوه حقوق دریایی (PDF)
Document Details
Uploaded by PrudentMossAgate1790
1400
دکتر رنجبر
Tags
Summary
این جزوه حقوق دریایی توسط دانشجویان کارشناسی ارشد حقوق خصوصی ترم اول سال 1400 تهیه شده است. مباحث مربوط به حمل و نقل دریایی کالا و مسافر، نظام حاکم بر کشتیهای تجاری، ثبت و تابعیت آنها، و عملیات نجات در دریا از جمله موضوعات مورد بررسی در این جزوه است. این جزوه همچنین به جنبههای بینالمللی حقوق دریایی و معاهدات بینالمللی مرتبط با آن میپردازد.
Full Transcript
جزوه حقوق دریایی دکتر رنجبر /تهیه شده توسط دانشجویان کارشناسی ارشد حقوق خصوصی ترم اول سال 0011 بنام خدا...
جزوه حقوق دریایی دکتر رنجبر /تهیه شده توسط دانشجویان کارشناسی ارشد حقوق خصوصی ترم اول سال 0011 بنام خدا جلسه 0حقوق دریایی به مجموعه قوانین و مقرراتی که ناظر هست بر کشتیهای تجاری و ناظر بر حمل و نقل دریایی کاال و مسافر حقوق دریایی گفته میشود یک دسته از مواردی که در حقوق دریایی بحث می شود مباحث مربوط به حمل و نقل دریایی کاال است یک دسته دیگر مباحث مربوط به حمل و نقل مسافر است مطالب دیگری هم در حقوق دریایی بحث میشود مانند نظام حاکم بر کشتی های تجاری ثبت آنها ،تحصیل تابعیت آنها ،نقل و انتقال آنها مباحثی مثل عملیات نجات در دریا مثل تصادم کشتی .....و اینها از موارد حقوق دریایی است که به اعتبار موارد ذکر شده می توان حقوق دریایی را شاخهای از حمل و نقل به حساب بیاوریم که مهمترین موضوع دریایی حمل و نقل دریایی کاال و مسافر است و ممکن است حقوق دریایی را از موارد حقوق تجارت بین الملل به حساب بیاوریم چون اکثر کاالها از طریق دریاها جابه جا می شود مثالً در تجارت بین الملل چند نوع وجود دارد که این نوع برمیگردد به اینکه کاال باید با کشتی حمل و نقل شود مثالً قرارداد FOBکه یک نوع بیع است یعنی قراردادی که فروشنده بر روی عرشه کشتی در بندر مبدا تمام میشود. یعنی فروشنده کاال را بر روی عرشه کشتی در مبدا تحویل می دهد یعنی FOB -0حمل و نقل دریایی است -۲مشخص است که قرارداد حمل و نقل را خریدار می بندد و مشخص است که فروشنده کاالها را باید بیاورد بارگیری شود و وقتی بارگیری شده روی عرشه کشتی کاال باید به خریدار تحویل شود و دیگر تعهدی در برابر خریدار و کاال ندارد مثالً نوع دیگری که در تجارت بین الملل CIFشناخته میشود که در این مورد فروشنده قرارداد حمل و نقل دریایی را میبندد و متعهد هست هزینههای حمل کاال را در مقصد بپردازد و تا بندر مقصد بیمه میکند ولی باز مجدداً مکان تحویل همان عرشه کشتی است در همان بندر در مبدا تحویل خریدار می شود حقوق دریایی جنبه بین المللی زیادی دارد امروز بالغ بر ۰1درصد کاالها در دنیا توسط کشتی ها جابجا میشود از جمله اتومبیل ،نفت ،گاز ،لباس گوشت کامپیوتر و غیره به خاطر اینکه بسیار ارزان و کاربردی است صدها تن کاال یکجا جابجا میشود این به این معنا است که عمده تجارت از طریق دریا و کشتی صورت می گیرد اهمیت حمل مسافر به اندازه حمل کاال در حقوق دریایی نیست زیرا مسافر بیشتر به وسیله هواپیما و قطار و اتومبیل صورت میگیرد در قرن 0۱و 0۰هواپیما برای جابجا کردن مسافر وجود نداشت و در آن دوره از کشتی استفاده می کردند در آن دوره کشتی برای حمل مسافر خیلی اهمیت داشت به خصوص بعد از جنگ جهانی دوم پرواز و هواپیما بسیار کاربردی شد امروز مسافرت های دریایی بیشتر برای تفریح است. کردن حقوق دریایی از شاخه های حقوق خصوصی است و بنابراین باید تفاوت قائل شد بین حقوق دریایی و حقوق دریاها زیرا حقوق دریا ها شاخه ای از حقوق بین الملل عمومی است که موضوع آن تعیین مرزهای دریایی کشورهاست و همینطور در 1 جزوه حقوق دریایی دکتر رنجبر /تهیه شده توسط دانشجویان کارشناسی ارشد حقوق خصوصی ترم اول سال 0011 خصوص حاکمیت دریایی کشور ها بر منابعی که در کف دریاها دارند صحبت می کنند .حقوق دریایی را میتوانیم از شاخه های حقوق بین الملل به حساب بیاوریم که مهمترین وسیله حمل و نقل بین الملل کاالها حمل کاال از طریق کشتی است در خصوص حمل و نقل بین المللی کاالها صحبت می کنیم از طریق دریا از موضوعات حقوق بین الملل هم هست ما می توانیم حقوق دریایی را از شاخه های حقوق حمل و نقل به حساب بیاوریم چون حمل و نقل چند نوع است حمل و نقل زمینی جهت مسافر و کاال حمل و نقل ریلی جهت مسافر و کاال حمل و نقل هوایی جهت مسافر و کاال دریایی نیز جهت مسافر و کاال به مجموعه مقررات حمل و نقل کاال و مسافر میپردازد میگوییم حقوق حمل و نقل. در قانون مدنی اصالً قرارداد حمل و نقل تعریف نشده بلکه آن را شاخهای از اجاره اشخاص در نظر گرفته شده چون در فقه حمل و نقل نبوده پس اگر یک نفر کاالی شما را جابهجا میکند یعنی شما آن را اجیر کرده اید. بنابراین حمل و نقل یک نوع اجاره اشخاص در نظر گرفته شده است حاال چه حمل و نقل کاال ،چه مسافر. در قانون تجارت قرارداد حمل و نقل تعریف شده و عبارت است از یک نفر تعهد کند که کاال یا مسافر را از مبدا به مقصد برساند ولی بعد از نگارش قانون تجارت باعث شده شاخههای متعدد تجارت حمل و نقل جدا شوند و امروزه ما در زمینه حمل و نقل هوایی کنوانسیون بین المللی داریم مانند کنوانسیون ورشو. ناظر بر حمل و نقل بین المللی هوایی کاال و مسافر ایران هم عضو است.بنابراین اگر یک مسافر در یک پرواز بین الملل بنشیند تابع کنوانسیون ورشو است بعد از کنوانسیون ورشو کنوانسیون مونترال داریم که ایران به آن ملحق نشده است. در زمینه حمل و نقل ریلی بازهم کنوانسیون داریم کنوانسیون CIFبعدا تبدیل شده به کنوانسیون بزرگتری به نام کنوانسیون کوتیف که ایران به آن ملحق شده است در زمینه حمل و نقل زمینی کنوانسیونی به نام CMRکه ایران به ان ملحق شد ناظر بر حمل و نقل زمینی بین المللی کاال است. در زمینه حمل و نقل دریایی کاال کنوانسیون الهه ( بروکسل )0۰۲0نوشته شد. این کنوانسیون پایه نگارش اکثر کنوانسیونهای نوشته شده است بعد از آن کنوانسیون هامبورگ بعد از آن کنوانسیون روتردام را داریم که البته ایران به آنها ملحق نشده است. فضای حقوق دریایی یک فضای بین المللی است.همه تابع یک سری کنوانسیون است چون در اساس حمل و نقل دریایی حمل و نقل بین المللی است یعنی کاالها در سطح بین المللی توسط کشتی جابهجا میشود قانون دریایی ایران هم که نوشته شده این قانون دریایی اکثر فصول آن بر اساس کنوانسیون بینالمللی است بنابراین مباحث در حقوق دریایی رنگ و بویی بین المللی دارد حقوق دریایی منابع بین الملل فراوانی دارد بر اساس این قانون نویسی در زمینه حقوق دریایی به اواخر قرن 0۰برمیگردد مثالً در آمریکا در اواخر قرن 0۰عمده قدرت کشتیرانی در اختیار انگلیس یها بود و آمریکاییها از کشتیهای انگلیسی ها استفاده می کردند متصدیان حمل و نقل موقع بارگیری شرط میکردند که اگر کاال تلف شد ما هیچ مسئولیتی نداریم یا مسئولیت محدودی برای خودشان در نظر می گرفتند 2 جزوه حقوق دریایی دکتر رنجبر /تهیه شده توسط دانشجویان کارشناسی ارشد حقوق خصوصی ترم اول سال 0011 یکی از سیاستمداران آمریکایی متوجه شد که کامال به ضرر آمریکا ییهاست یک قانون پیشنهاد داد به نام قانونها هارتر که طبق آن میگفت نمیشود متصدی حمل و نقل هیچ مسئولیتی نداشته باشد و کف مسئولیت را پیشنهاد داد برای متصدیان حمل و نقل که این قانون پایه قرار گرفت و بعداً کنوانسیون الهه بر اساس همان نوشته شد. در رابطه با حمل و نقل دریایی کاال یک مسئولیت برای متصدیان حمل و نقل قرارداد که حتی با توافق نتوان آن را تغییر داد که کنوانسیون از سال 0۰۲0تا ۲101همه موافق یک مسئولیت به صورت آمره برای متصدیان حمل و نقل در نظر بگیرند اولین مقررات همیشه به سمتی بوده که این مسئولیت متصدیان را افزایش بدهند در ایران هم در نگارش قانون دریایی اکثر فصلها را بر اساس ترجمه کنوانسیونها نوشته اند به خصوص کنوانسیون الهه در سال 0۱0۱قانون دریایی کشورمان نوشته شد که مهمترین قانون دریایی کشور است که فصلهای مختلف دارد( 00فصل) -0تابعیت ثبت کشتی -۲حقوق ممتازه ۱-رهن کشتی -0باربری دریایی -5حمل مسافر -6تصادم کشتیها -7عملیات نجات -۱خسارت دریایی -۰دادگاه دریایی و غیره در سال 0۱00هم یک قانون دیگری تصویب شد که به موجب آن ایران به 7معاهده بینالمللی پیوست این 7معاهده قرارداد بین المللی مربوط به خط شاهین کشوری قرارداد بین الملل مربوط به تحدید حدود قرارداد بین المللی یکنواخت کردن بعضی از بارنامه های دریایی در کنار قانون دریایی منبع مهم دیگری مثل معاهدات وجود دارد که ما به آن ملحق شده ایمو عالوه بر اینها آیین نامه های مهمی هم وجود دارد. سازمان بنادر و کشتیرانی هر روز وابسته به یک وزارتخانه بود بنابراین آیین نامه هایی که تنظیم شده که هر کدام از یک جا آورده ولی بعضی آییننامههای دریایی از منابع مهم توسط جهاد سازندگی ،وزارتخانهها. حقوق دریایی به حساب میآیند که بعضی از آنها هم بسیار مهم هستند مثالً در رابطه ثبت کشتیها و قایقها و شناورهای صیادی تابع آیین نامهای است که این آیین نامهها مدت کوتاهی بعد از نگارش قانون دریایی تدوین شده و بر اساس آن شناورهای صیادی ثبت و ضبط میشوند در کنار بحث قانون و آییننامه ،عرف و دکترین هم از منابع حقوق دریایی هستتند. عرفها در زمینه حقوق دریایی بسیار بسیار قدیمی هستند دریانوردی یک صنعت بسیار قدیمی هست که انسان از دوران قدیم این قابلیت را پیدا کرده که دریانوردی میکند تمدن هایی مثل فینیقی ها که زودتر از یونانی ها و هخامنش ها بودند به دریانوردی روی آوردند و ماهر شدند صیادی و تجارت میکردند به خاطر آتشفشانهای حاشیه مدیترانه که فینیقی ها در آنجا ساکن بودند از بین رفتند و تمدن آنها برای یونانیها به ارث ماند. 3 جزوه حقوق دریایی دکتر رنجبر /تهیه شده توسط دانشجویان کارشناسی ارشد حقوق خصوصی ترم اول سال 0011 خیلی زود کشتی تبدیل به یک وسیله دفاعی و تهاجمی شد.داریوش شاه و خشایارشاه نیروی دریایی ایران را به سرعت پیشرفت دادند تا دو قرن پیش کشتیها جنبه دفاعی بیشتری داشتند زیرا نیروی دریایی برای جنگ ها دارای ارزش بود. در انگلیس که کشتیهای نظامی و تجاری زیادی داشت همه زیر نظر دریادار انگلیس بودند (آدمیرال) اگر بین کشتیهای نظامی اختالفی به وجود میآمد و اختالف را به آدمیرال یعنی فرمانده نیروی دریایی میبردند. بعدها آدمیرال یکسری دادگاه های مخصوص برای رسیدگی به اختالفات دریایی تاسیس کرد .که بیش از صد سال عرف هایی ایجاد شد که معروف شد به عرف های دریایی عرف از گذشته دور نقش بسیار مهمی در حقوق دریایی داشته است.از نظر ادبیاتی که در حقوق دریایی وجود دارد کتابهای بسیاری به چاپ رسیده است در سطح بینالمللی و به زبان انگلیسی هستند ولی در ادبیات ما خیلی جا نیفتاده است. حقوق دریایی جلسه دوم 0-۲ اولین فصل از فصول قانون دریایی اختصاص دارد به تابعیت و ثبت کشتی ،مقرراتی در رابطه با ثبت کشتی و تابعیت در این فصل نگاشته شده. ماده یک قانون دریایی میگوید هر کشتی دریاپیما اعم از این که ساختمان آن پایان یافته و یا در دست ساختمان باشد که ظرفیت غیر خالص ثبت شده آن حداقل ۲5تن و واجد شرایط ذیل باشد می تواند بر طبق مقررات این قانون به ثبت رسیده و تابعیت ایرانی و حق برافراشتن پرچم ملی ایران را داشته باشد. در این ماده همانطور که مشاهده می کنید از ثبت کشتی صحبت شده و حق برافراشتن پرچم ایران و تحصیل تابعیت ایران صحبت شده که اینها را یک به یک باید برای شما صحبت بکنیم ،یعنی اول باید ثبت کشتی را بگوییم که به چه کیفیتی است و بعد ببینیم مفهوم تابعیت و تحصیل تابعیت ایرانی چیست و مفهوم حق برافراشتن پرچم ایران چی هست. اول به ثبت کشتی میپردازیم ،قانون گذار کشتی ها را دو دسته کرده کشتی هایی که ظرفیت ناخالص آنها ۲5تن یا بیشتر هست و کشتی هایی که ظرفیت ناخالص آنها کمتر از ۲5تن است.اصوالً آن چیزی که مشمول قانون دریایی میشه و مشمول مقررات ثبت قانون دریایی میشود و کشتی دریا پیما به حساب میآید در قانون دریایی کشتی ست که ظرفیت ناخالصش ۲5 تن باشد. یکی از مسائل نسبتاً پیچیده در حقوق دریایی تعریف کشتی هست که ما به چه شناوری میگوییم کشتی؟ این به خودش محل بحث بسیار زیادی قرار گرفته ،در بعضی از کشورها کشتی را با توجه به متراژشان یعنی طولشان تعریف کردند البته 4 جزوه حقوق دریایی دکتر رنجبر /تهیه شده توسط دانشجویان کارشناسی ارشد حقوق خصوصی ترم اول سال 0011 برای اینکه تفاوت قائل بشوند بین کشتی و قایق بین ان چیزی که اصطالحاً در قانون دریایی ایران تحت عنوان کشتی دریاپیما از آن یاد شده با دیگر شناورها ،بعضی از کشور امالک را طول قرار داده اند گفته اند مثالً کشتی شناوری هست حداقل طولش مثالً ۲5متر باشد ،بعضی از کشورها مثل کشورمان مالک را ظرفیت کشتی قرار داده اند و مثالً گفتند که کشتی شناوری است که ظرفیتش 051تن باشد ،در قانون دریایی ایران آن چیزی که بین کشتی و شناورهای کوچکتر مثل قایق، شناور های ماهیگیری ،لنج های ماهیگیری و اینجور چیزها بر اساسش تفاوت قائل شده این است که ظرفیت کشتی باید ۲5 تن یا بیشتر باشد.اگر لنج،کشتی ،شناور ظرفیتش ۲5تن یا بیشتر باشد کشتی ،کشتی دریا پیما به حساب میآید در قانون دریایی ایران اما اگر ظرفیتش کمتر از ۲5تن باشه شناور صیادی به حساب میآید مالکی که قانون دریایی انتخاب کرده بیشتر بودن یا کمتر بودن از ۲5تن از ظرفیت کشتی است. و از ظرفیت ناخالص هم صحبت کرده ،کشتی مقداری از فضایش اختصاص پیدا میکند به موتورها یا موتور یک مقداری از فضایش فضایی است که اتاق فرماندهی هست و ملوانان در آن به سر می برند و آشپزخانه و این جور چیز ها این قسمت هایی از کشتی که امکانات ناوبری کشتی است موتور کشتی است ملوانان در آن وقت میگذرانند این قسمت را در حقیقت جز ظرفیت قابل استفاده کشتی نیست قسمت دیگری از کشتی انبارهای کشتی است یا اتاقهایی است که مسافر ها درآنها سر میکنند این قسمت که در آن کاال جا به جا می کنیم یا مسافر ها در آن جابهجا میشوند ،میشود ظرفیت خالص کشتی و جمع این فضا که مسافرها در آن سر میکنند و کاال با آن جا به جا میشود انبارها و سردخانه های کشتی و آن فضایی که موتور در آن قرار دارد و امکانات ناوبری در آن قرار داد و اینجور چیز ها باهم میشود کل ظرفیت کشتی که میشود همان ظرفیت ناخالص کشتی. بنابراین منظور از ظرفیت ناخالص کشتی کل فضایی کشتی است هم انبارها در آن هست هم سردخانهها در آن هست هم فضایی که مسافر میبرد هم فضایی که موتور هست هم فضایی که انبارهای سوخت هست همه روی هم میشود ظرفیت ناخالص کشتی که در کشور ایران اگر از ۲5تن بیشتر باشه این کشتی دریاپیما به حساب میآید. این تن هم که در ماده یک قانون دریایی آمده منظور یک واحد وزن نیست معادل هزار کیلوگرم این تن ،تن دریایی است که واحد حجم است ،بیشتر از فضایی که مثالً فرض کنید یک تن دریایی را شامل میشود بیشتر از هزار کیلوگرم مثالً فرض کنید آب در آن جا میگیرد بیشتر از مثالً یک متر در یک متر در یک متر است یک واحد حجم است که حدود دو برابر مثال فرض کنید یک متر مکعب است بیشتر از دو برابر یک متر مکعب است ولی در کل ۲5تن هم چیز خیلی زیادی نیست یعنی خیلی از این لنج هایی که شما در جنوب کشور میبینید و طبیعتا به کشور امارات میروند به کشور کویت میروند این ها از دید قانون دریایی ایران کشتی دریاپیما هستند یعنی حداقل ظرفیت ناخالصشان از ۲5تن دریایی بیشتر است و لذا باید ثبت بشوند و تحصیل تابعیت ایرانی بکنند. پس کشتی که در قانون دریایی مورد مطالعه قرار میگیرد شناوری است که ظرفیت ناخالصش حداقل ۲5تن باشد اما اگر یک شناوری ظرفیت ناخالصش کمتر از ۲5تن باشد این کشتی دریاپیما به حساب نمیآید و طبق قانون دریایی ثبت نمی شود. شناورهای کوچک ،قایقها و لنج های کوچک تحت عنوان لنج ها و قایق های تفریحی یا صیادی طبق آیین نامه ای به ثبت 5 جزوه حقوق دریایی دکتر رنجبر /تهیه شده توسط دانشجویان کارشناسی ارشد حقوق خصوصی ترم اول سال 0011 میرسند ولی به هرحال دریاپیما به حساب نمیآیند ،فقط کشتی های بزرگ که از ۲5تن بیشتر هستند طبق قانون دریایی ثبت میشوند و کشتی دریاپیما به حساب میآیند پس آن مفهوم محوری که در ماده یک قانون دریایی مورد توجه قرار گرفته و بر اساس آن مشخص شده چه کشتیهایی کشتی دریاپیما هستند و باید به ثبت برسند این است که ظرفیتشان حداقل ۲5 تن باشد. البته حقوقدان ها در تعریف کشتی به مسائل دیگری هم توجه کردن یعنی سوال های مهمی اینجا مطرح است مثالً این سوال مطرح است که آیا مفهوم کشتی شامل شناورهای زیرسطحی هم میشود؟ زیردریایی هم کشتی به حساب میآید؟ یا مثالً فرض کنید هواپیماهایی که روی دریا مینشنینند ،به جای چرخ ،قایق مانندی زیر هواپیما هست روی دریا فرود میآیند آیا این ها هم مشمول عنوان کشتی می شوند؟ یا مثالً هاورکرافت که وسیله ای است هوا را زیر خودش کمپرس میکند و روی هوا ،بین یک الیه هوا که بین دریا و آن شناور قرار میگیرد حرکت میکند ،مقداری هم میتواند به خشکی بیاید ،چندصد متر یا حتی کیلومتر میتواند در خشکی هم بیاد هوا را کمپرس میکند زیر خودش و تا خشکی میآید آیا آن هم کشتی به حساب میآید؟ از یک جهت این سوال را مطرح است ،این سوال ها قبالً شاید انقدر اهمیت نداشته چون که مثال زیردریایی و هاورکرافت فقط مورد استفاده نظامی داشت قبالً ،قبال فقط ارتش ها اززیر دریایی استفاده می کردند اما یواش یواش االن از زیردریایی استفاده های تجاری هم از آنها میشود بعضی از شرکت ها با زیردریایی مسافر میبرند زیر دریا و اعماق دریا را به مسافر ها نشان می دهند ،کارهای تفریحی و آموزشی هم در اصل یک کار تجاری است بنابراین این سوال مطرح میشود که مثالً فرض کنید وقتی ما در رابطه با متصدی حمل و نقل دریایی مسافر صحبت می کنیم آیا اگر یک کسی با زیردریایی شخصی را ببرد به زیر دریا و عمق دریا را نشانش بدهد آیا این هم مشمول حمل و نقل دریایی مسافر میشود؟ هاور کرافت هم همین بحث را دارد ،در گذشته بیشتر استفادههای نظامی داشته یا همه ش استفاده های نظامی داشته اما االن از هاورکرافت ممکن است برای حمل کاال هم استفاده شود ،آیا هاورکرافت هم مشمول عنوان کشتی میشود؟ این ها بحث های خیلی جدی هست و به شدت مورد سوال است ،بعضی ها یعنی حقوقدان ها در تعریف کشتی یکی از چیزهایی که لحاظ کردند این است که کشتی شناوریی هست که روی دریا و در آب سیر میکند یعنی یک بخشی از آن در دریا است و یکی بخشی از ان بیرون دریا هست با این تعریف هاوکرافت یا مثال فرض کنید زیردریایی و هواپیماهایی که روی دریا مینشینند را خارج کردند از مفهوم کشتی ،عرفا ما به چیزی میگوییم کشتی که یک بخشی از آن در آب قرار میگیرد و یک بخشی از آن بیرون آب قرار میگیرد و در آب سیر میکند ولی در قانون دریایی یک همچین قیدهایی وارد نشده یعنی بعید نیست که امروز ما بگوییم یک هاورکرافت یا یک زیردریایی را یک شخصی بیاید و اگر امکانش باشد استفاده تجاری بکند از آن به عنوان یک کشتی خصوصی به ثبت برساند یعنی تعریفی که از قانون دریایی از کشتی شده مضیق نیست ،نیامده این قید ها را وارد کند که منظور از کشتی شناوری است که در سطح دریا حرکت میکند ،البته بعضی از جاها بعضی از قسمت های قانون دریایی تعریف موسع تری از کشتی ارائه کردند مثال در فصل 0قانون دریایی گفته که هر وسیله ای که از آن استفاده بشود برای حمل کاال در دریا به آن میگوییم کشتی ،چه موتور داشته باشد چه موتور نداشته باشد ،یکی دیگر از نکاتی 6 جزوه حقوق دریایی دکتر رنجبر /تهیه شده توسط دانشجویان کارشناسی ارشد حقوق خصوصی ترم اول سال 0011 که حقوقدان ها در تعریف کشتی به آن توجه میکنند این مسئله است که میگویند کشتی وسیله ای هست که با نیروی محرکه خودش حرکت میکند ،این را جز تعریف کشتی میآورند میگویند باید یا بادبان داشته باشد یا موتور داشته باشد خالصه خودش حرکت بکند بنابراین شناور هایی مثل دوبه و کرجی که در حقیقت کشیده میشوند توسط یک کشتی توسط یک قایقی توسط یک یدک کشی کشیده میشوند ،آنها را میگویند کشتی نیست. در فصل چهارم قانون دریایی یک همچین قیدی را هم گذاشته کنار و گفته هر شناوری چه نیروی محرکه خودش داشته باشد چه نیروی محرکه خودش نداشته باشد کشتی است واگر با ان کاال در دریا حمل بشود مشمول فصل چهارم قانون دریایی است ولی معلوم نیست که در فصل یک قانون دریایی اینقدر تعریف کشتی موسع باشد یعنی عرفا ما به اصطالح دوبه ها و کرجی ها که به شکل یک صفحه هستند که فقط کاال روی آنها گذاشته میشود و یدک کشیده میشوند کشتی نمیگوییم و با توجه به نکاتی که در فصل یک گفته شده به نظر میرسد قانونگذار ما هم نظر بر این داشته که کشتی قوه محرکه دارد مثالً در ماده 00قانون دریایی تحت عنوان اینکه چه اطالعاتی را ما باید بدهیم تا کشتی را ثبت بکنیم یکی از اطالعاتی که ذکر شده این است که قوه محرکه کشتی چی هست بنابر این میشود برداشت کرد که قانون گذار هم به این نکته توجه داشته حداقل از فصل ،0در بحث ثبت کشتی که شناوری کشتی است که قوه محرکه داشته باشد و اگر شناوری قوه محرکه از خودش ندارد کشتی نیست به هرحال خیلی تعریف کشتی فیکس شده و بدون بحث و حدیث در فصل یک نیست ممکن است یک مقداری واژه و مفهوم عرفی کشتی تاثیر بگذارد و ما چیزهایی که عرفا به آنها میگوییم کشتی بتوانیم ثبتشان بکنیم به هرحال آن شرط اصلی برای اینکه یک کشتی بعد از اینکه کشتی شناخته شد دریاپیما به حساب بیاید در قانون دریایی ما این است که ظرفیت ناخالص آن حداقل ۲5تن باشد. ۲-۲ یک کشتی چطوری ثبت می شود؟ اول برای اینکه یک کشتی به عنوان کشتی ایرانی ثبت بشود قانونگذار گفته که باید مالکیتش متعلق به ایرانی ها باشد. بند الف ماده 0قانون دریایی میگوید کشتی و اشخاص تابع ایران اعم از طبیعی و حقوقی تعلق داشته باشد و در صورتی که کشتی متعلق به شرکت ایرانی باشد باید سهام آن با نام بوده و حداقل 50درصد سرمایه واقعی آن متعلق به اتباع ایرانی باشد. پس مالک کشتی که میخواهد کشتی را به عنوان کشتی ایرانی ثبت کند باید ایرانی باشد.اگر انسان است باید ایرانی باشد و اگر شرکت یا شخص حقوقی است بازهم آن شرکت و شخص حقوقی باید ایرانی باشد.به عالوه عمده سرمایه اش عمده سهامش یعنی حداقل 50درصد سرمایه و سهام این شرکت باید متعلق به ایرانی ها باشد ،اتباع ایران باشند.بنابراین قانونگذار ما که به طور معمول روی بحث تابعیت ایرانی خیلی حساسیت دارد در رابطه با کشتی ایرانی هم اصرار داشته که باید کشتی متعلق باشد به ایرانی ها.در حالی که هستند کشورهایی که اینقدر حساسیت ندارند و اجازه می دهند که خارجی ها هم کشتی های خودشان را در کشور آن ها ثبت بکنند.بعضی از کشور ها به راحتی میپذیرند که مثال یک ایرانی کشتی خودش را یا دولت ایران یا یک شرکت ایرانی یا یک فرد حقیقی ایرانی کشتی خودش رو در مثال قبرس به عنوان کشتی قبرسی ثبت 7 جزوه حقوق دریایی دکتر رنجبر /تهیه شده توسط دانشجویان کارشناسی ارشد حقوق خصوصی ترم اول سال 0011 بکند.برایشان درامد دارد برایشان مزیت دارد.اما قانونگذار ما به طور معمول روی بحث تابعیت همیشه حساس بوده و گفته است کسانی می توانند کشتی خودشان را به عنوان کشتی ایرانی ثبت کنند که ایرانی باشند. یک ایرانی که میخواهد کشتی خودش را ثبت کند باید چکار کند؟ اوال سازمانی که عهده دار ثبت و ضبط امور کشتی ها هست اسمش هست سازمان بنادر و کشتیرانی.ماده ۱قانون دریایی تحت عنوان تأسیس اداره مرکزی ثبت کشتی ها گفته که اداره مرکزی ثبت کشتی ها در سازمان بنادر و کشتیرانی تأسیس میگردد.بنابر این سازمانی که اصوالً عهدهدار ثبت و ضبط کشتیها هست سازمان بنادر و کشتیرانی است.که در حال حاضر اسمش تغییر پیدا کرده به سازمان بنادر و دریانوردی.بعد گفته است که در سازمان بنادر و دریانوردی اداره ای به شکل مرکزی در تهران تحت عنوان اداره ثبت کشتی ها تشکیل میشود.پس ثبت کشتی ها به شکل مرکزی و متمرکز در تهران انجام میشود در اداره ثبت کشتی ها.درست مثل اختراعات و عالئم تجاری که به شکل مرکزی انجام میشود.در تهران اداره ای داریم به نام اداره ثبت اختراعات و عالئم تجاری ،در شهرستانها نداریم در تهران انجام میشود.ثبت کشتی ها به شکل مرکزی است متمرکز است و در تهران و در اداره ثبت کشتی ها انجام میشود.البته مانعی ندارد که اداره ثبت کشتی ها که متمرکز در تهران است یک شعبه هایی هم در بعضی از بنادر داشته باشد یا همه ی بنادر.مثلن فرض بفرمایید دیوان عدالت اداری هم اصوال متمرکز است و در سطح کشور تشکیل میشود اما نمایندگیهای را ممکن است در استانها ایجاد بکند که مردم که میخواهند بروند دادخواست به دیوان بدهند الزم نباشد به تهران بروند 1مثلن نماینده ای در شیراز دارد.درخیابان ساحلی شیراز یک نماینده ای دیوان عدالت اداری دارد که مردم حاال چند سالی است که بخواهند بروند دادخواست بدهند به دیوان می توانند مستقیماً بروند سراغ این نمایندگی و الزم نیست بروند تهران.درست است که قانونگذار گفته که اداره مرکزی ثبت کشتیها تشکیل میشود ولی هیچ منعی ندارد که این اداره مرکزی ثبت کشتیها در بنادر شعبه داشته باشد یا نمایندگی داشته باشد و آنها بتوانند کارهای مقدماتی ثبت و ضبط کشتیها را انجام بدهند.پس آن مرجعی که عهده دار ثبت و ضبط امور کشتی ها است اداره ای است به نام اداره ثبت کشتی ها که تابع سازمان بنادر و دریانوردی است. مالک کشتی که میخواهد کشتی خود را ثبت کند در اولین قدم باید برای کشتی خودش نامی انتخاب کند.ماده ۰قانون دریایی جمله دومش میگوید که مالک کشتی یا نماینده او باید قبل از تسلیم تقاضا نام اختیاری کشتی را به اطالع سازمان مذکور برساند و در صورت تایید آن را در دو سینه و پاشنه کشتی به طور ثابت و نام بندر ثبت را نیز در پاشنه کشتی و طبق مقررات مربوطه نقش و یا نصب نماید.وقتی یک نفر می خواهد کشتی خود را ثبت کند اولین کاری که باید بکند این است که برای کشتی یک نام انتخاب کند طبق همین ماده ۰و این نام را به اطالع سازمان بنادر و دریانوردی میرساند اگر منعی نباشد مثال تکراری نباشد مثال نامها نام های نظامی نباشد مثال یک کشتی تجاری نمیتواند نام خودش را مثال فرض بکنید با یکی از نام یکی از ارگانهای نظامی را روی خودش بگذارد مثال اسم خودش را بگذارد نیروی دریایی ایران.به هر حال یک سری ضوابط این چنینی مد نظر قرار میگیرد با نامی که مالک کشتی اعالم کرده موافقت میشود وقتی موافقت شد مالک کشتی باید این نام رو در دو تا سینه کشتی یعنی دو طرف کشتی و پاشنه کشتی به طور ثابت نصب کند.ببینید اون جلو کشتی که حالت تیز دارد کشتی برای اینکه بتواند در دریا حرکت بکند یک حالت آیرودینامیک دارد جلو آن حالت تیز هست نازک 8 جزوه حقوق دریایی دکتر رنجبر /تهیه شده توسط دانشجویان کارشناسی ارشد حقوق خصوصی ترم اول سال 0011 میشود آن جلو دو طرف بهش میگویند سینه کشتی ،دوتا سینه دارد که دریا میشکافد و جلو میرود.پشت کشتی معموال حداقل در کشتی های سنتی دیگر تیز نیست بلکه یک سطح مسطحی است برای اینکه آب را که شکافت بعد آب پشتش را فشار بدهد یک حالت صافی است پشت کشتی که به آن پاشنه کشتی میگویند. نام کشتی را در دو سینه کشتی ثبت میکنند و روی پاشنه هم نصب میکنند آن هم نه به طوری که قابل برداشتن و گذاشتن باشد ،باید به شکل ثابت نصب شود یعنی مثالً با رنگ روی پاشنه کشتی بنویسند یا حروف را حک بکنند یا حروف را به شکل ثابت نصب کنند خالصه باید کامالً ثابت باشد. چرا ما باید برای کشتی نام انتخاب کنیم چه ضرورتی دارد؟ چرا مثال الزم نیست ما برای اتومبیل نام انتخاب کنیم چرا برای کشتی باید نام انتخاب کرد از همین جا این فکر به ذهن می رسد بعد به تدریج بیشتر تقویت می شود که شاید کشتی شخصیت حقوقی دارد چون شما میدونید اشخاص حقیقی و حقوقی یعنی همه کسانی که شخصیت حقوقی دارند الزم است که نام داشته باشند من شما شرکت ها باید نام داشته باشیم چرا؟ چون با نام هست که وارد اجتماع میشویم حساب باز می کنیم قرارداد میبندیم خالصه داشتن نام برای موجوداتی که شخصیت حقوقی دارند واجب است ،قرارداد نوشته میشود طرف اول فالن طرف دوم فالن ،کسی که میتواند قرارداد بنویسد باید نام داشته باشد ،حساب بانکی باز میکنیم به نام خودمون ،کشتی هم باید نام داشته باشد پس به ذهن متبادر می شود که حتما کشتی هم دارای شخصیت حقوقی است.این یک نشانه است نشانه های دیگر را هم به زودی خدمتتون عرض خواهم کرد.بله کشتی دارای شخصیت حقوقی است و به این دلیل باید نام داشته باشد و با ان نام شناسایی میشود پس نام انتخاب میشود و بر روی خود کشتی هم حک میشود.مالک کشتی باید یک اظهارنامه برای ثبت کشتی بدهد یعنی تقاضانامه میدهد برای ثبت کشتی که بدین وسیله مثالً از مرکز ثبت کشتی ها درخواست میکند که کشتی من به ثبت برسد.به ضمیمه اش یک اظهارنامه هم باید تنظیم بکند مثل شرکتها هم همینطور است.شرکتها برای ثبتش شما یک تقاضانامه می نویسید که ریاست محترم مثالً مرجع ثبت شرکتهای شهرستان شیراز بدین وسیله درخواست ثبت شرکت خود را می نماییم به ضمیمه مثالً اظهارنامه ثبت شرکت یک کپی مثالً از اساسنامه فالن فالن تقدیم میگردد. اینجا هم همینطور است،مالک یا مالکین کشتی تقاضای ثبت کشتی را میکند یک اظهارنامه ای هم باید ارایه کند که مندرجات این اظهارنامه در ماده 01قانون دریایی آمده است که در این اظهارنامه باید نام کشتی نوشته شود توان قوه محرکه اش باید نوشته شود مثال چند اسب بخار قوه دارد جنس بدنه اش چوب است فلز است تاریخ و محل ساختمانش ابعاد و ظرفیت هایش تعداد پل ها و دکل ها دودکش ها نوع قوه محرکه اش که بخار است دیزل است اتمی است عالئم مشخصه نام و تابعیت و محل اقامت مالک یا مالکین و سهم هر یک از مالکین کشتی باید اظهار بشود عالوه بر این اظهار نامه باید مالکین کشتی مستندات مالکیت خود را هم ضمیمه کنند یعنی اگر مثالً از شرکتی این کشتی را خریداری کردند قرار دادی که این کشتی را از ان شرکت خریداری کردند یا اگر از شخصی خریداری کردند یا اگر ساخته اند خالصه گواهی ان کارخانه که این کشتی ساخته شده و هر مدرکی که مالکیتشان را به اثبات می رساند را ضمیمه این اظهارنامه بکنند.این اظهارنامه که پس شد تقاضانامه اظهارنامه و ادله مالکیت تسلیم مرجع ثبت کشتیها میشود و اگر مشکلی وجود نداشت کشتی ثبت می شود. 9 جزوه حقوق دریایی دکتر رنجبر /تهیه شده توسط دانشجویان کارشناسی ارشد حقوق خصوصی ترم اول سال 0011 مرجع ثبت کشتی ها سندی میدهد به مالکین کشتی به نام سند ثبت کشتی طبق ماده 00ماده 00میگوید سند ثبت کشتی گواهینامه ایست که از طرف سازمان بنادر و کشتیرانی بر طبق نمونه مخصوص در دو نسخه به نام کشتی تنظیم و صادر می شود بعد در ماده 0۲میگوید سند ثبت کشتی باید به امضای مالک و یا نماینده او و همچنین سازمان بنادر و کشتیرانی برسد پس کشتی ثبت میشود و سند ثبت کشتی هم در دو نسخه تنظیم میشود یکی از مدارکی که همیشه باید در کشتی نگهداری بشود و وجود داشته باشد همین سند ثبت کشتی است همیشه باید سند ثبت کشتی وجود داشته باشد در کشتی. البته اداره ثبت کشتیها این کارها را رایگان انجام نمیده برای ثبت کشتیها و بعضی دیگر از خدماتی که به کشتی ها ارائه میکند اداره ثبت کشتی ها از کشتی حق الزحمه دریافت میکند حق ثبت دریافت میکند که این حق ثبت در ماده 0۱قانون دریایی بیان شده بر اساس ظرفیت کشتی مثال بند یک این است گفته است برای کشتی های کمتر از 511تن ظرفیت غیر خالص ۱1هزار ریال بند دو گفته برای کشتیهای 510تا هزار تن ظرفیت غیر خالص 01هزار ریال و همینجور باال رفته، بابت ثبت کشتی مبلغی وجه دریافت می شود. فقط کشتیهایی که ساخته شدند و میخواهند فعالیت کشتیرانی بکنند نیستند که باید ثبت بشوند بلکه قانون دریایی بیان کرده که کشتیهایی هم که در حال ساخت هستند این کشتی ها هم باید ثبت بشوند ماده 0۱قانون دریایی میگوید کشتی های در دست ساختمان باید موقتاً به ثبت برسند و گواهینامه ثبت موقت جهت آنها صادر گردد.پس هر کشتی که دارد در ایران ساخته میشود توسط یک کارخانه ساخته میشود موقتاً باید به ثبت برسد.کشتی آن چنان اهمیت دارد که حتی موقعی که دارد ساخته میشود هم باید ثبت بشود و معلوم باشد که یک کشتی در ایران در فالن کارخانه کشتی سازی دارد ساخته میشود در رابطه با کشتی هایی که در حال ساخت هستند سندی که صادر میشه گواهینامه موقت ثبت کشتی است.یعنی کشتی در حال ساخت یک گواهینامه موقت بهش میدهند بعد که ساخته شد مالکش مشخص شد مالک میاد گواهینامه موقت رو میدهد به مرجع ثبت کشتی ها و گواهینامه نهایی ثبت کشتی را دریافت میکند. غیر از کشتی های در حال ساخت یک مورد دیگر هم داریم که گواهینامه موقت صادر می شود و آن وقتی است که یک ایرانی کشتی را خارج از ایران میخرد و میخواهد کشتی را بیاورد به ایران.این که تکلیف مالکیت کشتی و ثبت و ضبط کشتی روشن باشد انقدر مهم است که قانونگذار گفته است که تو همین یک سفر هم که میخواهد از خارج کشتی را به ایران بیاورد و در ایران ثبت کند الزم است کشتی موقتا به ثبت برسد.در این حالت که ایرانی کشتی را خارج از ایران خریده است میتواند رجوع کند به کنسولگری های ایرانی یعنی برود در همان کشور که کشتی را خریده است سراغ کنسولگری های ایرانی ،در همه کشورها ایران کنسولگری دارد که همین خدمات این چنینی را ارایه میکند برای ایرانی ها ،احوال شخصیتشان ثبت ازدواج ثبت طالق وکالتی بخواهند بدهند به کنسولگری ها میروند و این کارها را انجام میدهند خدمات مدنی میدهد به ایرانیهای خارج از کشور و کال کار کنسولگری ها همین است به اتباع خودشان در خارج از کشور خودشان خدمات مدنی ارایه میکنند.حاال کسی که خارج از ایران کشتی خریده میتواند برود به ان کنسولگری ان کشور در ان شهری که کشتی را خریده و کنسولگری می تواند با هماهنگی با سازمان بنادر و دریانوردی در ایران یا همان مرجع ثبت کشتی ها در ایران گواهینامه موقت ثبت کشتی صادر بکند یک گواهینامه موقت ثبت کشتی میدهد به مالک کشتی ،مالک کشتی با ان گواهنامه 10 جزوه حقوق دریایی دکتر رنجبر /تهیه شده توسط دانشجویان کارشناسی ارشد حقوق خصوصی ترم اول سال 0011 کشتی خود را به ایران می آورد و در ایران گواهینامه موقت را به مرجع ثبت کشتیها میدهد و کشتی را ثبت نهایی میکند و گواهینامه دائم ثبت کشتی دریافت میکند پس همه کشتیها باید گواهینامه داشته باشند حتی اگر ساختشان تموم نشده و حتی اگر خریداری شدند هنوز وارد کشور نشده. ۱-۲ وقتی یک کشتی ثبت میشود یک آثاری بر ثبت کشتی مترتب هست هم حقوقی به وجود میآید هم تکالیفی به وجود میآید. یکی از آن آثاری که بر ثبت کشتی مترتب هست این است که وقتی کشته ثبت شد دارای تابعیت ایرانی می شود وقتی یک کشتی به عنوان یک کشتی ایرانی ثبت شد ماده یک گفته که دارای تابعیت ایرانی می شود.این نکته ای که در ماده یک گفته که کشتی دارای تابعیت ایرانی می شود مجددا ما را به این فکر میاندازد که حتماً کشتی دارای شخصیت حقوقی است چون تابعیت فقط در رابطه با اشخاص حقوقی یعنی در رابطه با موجوداتی که شخصیت حقوقی دارند چه حاال شخص طبیعی چه شخص حقوقی معنا پیدا می کند ماشین و خانه تابعیت در موردشون معنا ندارد یا دوچرخه یا اسب بلکه انسان ها هستند که تابعیت دارند من و شما تابعیت ایران را داریم و همینطور اشخاص حقوقی مثل شرکتها هستند که تابعیت دارند سازمان هستند که انها هم شخصیت حقوقی دارند آنها هم تابعیت دارند.تابعیت یک رابطه سیاسی معنوی هست بین شخص و دولت، تابعیت مال اشخاص حقوقی است یعنی به معنای عامش میگویم یعنی موجوداتی که شخصیت حقوقی دارند و لذا وقتی قانونگذار می گوید که کشتی که ثبت شد طبق مقررات ایران تابعیت ایرانی را به دست میآورد مجددا ما پی به این مسئله میبریم که کشتی دارای شخصیت حقوقی است. تا االن با دوتا نشانه آشنا شدیم که نشان میدهد کشتی دارای شخصیت حقوقی است اول اینکه کشتی دارای نام هست دوم اینکه کشتی دارای تابعیت است.در ماده یک ادامه داده گفته کشتی ثبت میشود دارای تابعیت ایرانی میشود و حق برافراشتن پرچم ملی ایران را خواهد داشت ،سوال این است که این دیگر چیست؟ حق برافراشتن پرچم ایران دیگر چه جور حقی است؟ شما فکر نمی کنم تا االن با یک چنین حقی برخورد کرده باشید مثال همچین چیزی مطرح نیست که من ایرانی حق و برافراشتن پرچم ایران برای باالی سر خانه ام را دارم نه! ممکن است یک ایرانی پرچم ایران را بزند باالی سر خانه اش ممکن است که یک افغان از پرچم ایران خوشش بیاد و پرچم ایران را بزند باالی خانه اش خالصه ما چیزی به نام حق برافراشتن پرچم یک کشور تا االن نداشتیم و نداریم ،اشخاص حقیقی نه وظیفه ای دارند که پرچم کشور خودشان را نصب کنند روی میزشان بگذارند نه کسی منعشان میکند اگر کسی مثال پرچم یک کشور دیگر را روی میزش گذاشت یا باالی سر در خانه اش گذاشت به طور معمول البته هیچ مشکلی هیچ منعی ندارد ،افرادی که عرق ملی دارند نسبت به پرچمشان هم عالقه دارند ممکن است استفاده بکنند ممکن هم هست استفاده نکنند اما در رابطه با کشتی این مسئله به شکل یک حق بیان شده گفته شده که کشتی وقتی ثبت شد و تحصیل تابعیت کرد حق برافراشتن پرچم ایران را دارد.این مساله ،مسئله ی ساده ای نیست مسئله مهمی است این در خودش در دلش یک نظریه ای وجود دارد که نظریه با اهمیتی است. 11 جزوه حقوق دریایی دکتر رنجبر /تهیه شده توسط دانشجویان کارشناسی ارشد حقوق خصوصی ترم اول سال 0011 کشتی یک محیط اجتماعی است در یک کشتی ممکن است ده ها یا صدها نفر باشند و این کشتی ممکن است که ماه ها در آبهای آزاد باشد یعنی مثال از ایران برود بیرون تا برسد به مثالً کشور دیگری مثل هند یا آمریکا یا انگلیس چند ماه ممکن است این کشتی در آبهایی باشد که متعلق به هیچ کشوری نیست چند صد نفر هم ممکن است در این کشتی باشند اتفاقات زیادی ممکن در این کشتی رخ دهد ممکن است یک نفر دیگری را مجروح بکند ممکن است ۲نفر قرارداد ببندند ۲نفر با هم نامزد بشوند یا مثال کودکی به دنیا بیاید یا شخصی فوت کند این اتفاقاتی که ممکن است در کشتی اتفاق بیفتد، سوال این است که در فضا و در کدام سرزمین اتفاق افتادند ،مثال فرض کنید قرارداد اگر در ایران اتفاق بیفتد اصوالً این قرارداد تابع قانون ایران است اگر قرارداد در فرانسه اتفاق بیفتد این قرارداد اصوالً تابع قانون فرانسه است خالصه هر اتفاقی که میافتد ما نیاز داریم که بدانیم در کدام سرزمین اتفاق افتاده که ببینیم تابع قانون آن سرزمین است یا تابع قانون سرزمین دیگری است بعضی از امور ممکن است به سرزمین ربط نداشته باشد مثالً فرض کنید طبق قانون انگلیس اگر در سرزمین انگلیس مثالً فرض کنید دو نفر با هم ازدواج کنند ازدواجشان تابع انگلیس است ربطی به ملیتشان ندارد محل ازدواج مهم است اما در قانون ما نه در قانون ما تابع قانونی است که زوجین از نظر روابطشان تابع قانون زوجین است حقوقی که برایشان به وجود میآید،به هرحال خیلی مهم است که قانون حاکم بر قضیه را تشخیص دهیم خیلی مهم است که ببینیم که آن اتفاقی که افتاده کجا افتاده است ،کشتی کجاست؟ در اب های آزاد ،پس ما یک معیار خیلی مهم که بر اساس آن معیار بفهمیم کدام قانون حاکم است ربط به ایران دارد ربط به ایران ندارد مربوط به قانون ایران است یا مربوط به قانون ایران نیست را از دست دادیم کشتی ما در آب های آزاد است و نمیدانیم این قراردادی که واقع شده یا فعل زیان باری که اتفاق افتاده تولد و فوت که اتفاق افتاده نکاحی که اتفاق افتاده مربوط به کدام سرزمین است. برای اینکه این خال پر بشود قانونگذار از مفهومی صحبت کرده تحت عنوان حق برافراشتن پرچم ایران که معنایش این میشود که وقتی کشتی پرچم ایران را نصب میکند و وارد آبهای آزاد میشود که متعلق به هیچ کشوری نیست در اب های آزاد چنین تصور میشود و چنین فرض می شود که کشتی جزئی از سرزمین ایران است حق برافراشتن پرچم ایران یک همچین اثر فوق العاده ای را میگذارد کشتی که پرچم ایران را نصب کرده و حق دارد نصب کند در آبهای آزاد جزئی از سرزمین ایران به حساب میآید و طبیعتا اگر یک کشوری هم به این کشتی حمله بکند مثل حمله به سرزمین ایران است و اتفاقی هم اگر در آن بیفتد مثل اتفاقاتی است که در کشور ایران افتاده بنابراین مثال قراردادی که در آن بسته شده میشود قراردادی که انگار در بندر بوشهر بسته شده یا در تهران بسته شده لذا مثالً دادگاه میگوید تابع قانون ایران است مگر که طرفین به یک قانون دیگری توافق کرده باشند این نظریه ای است که پشت این واژه حق برافراشتن پرچم ملی ایران را داشته باشد قرار دارد. اما دقت بفرمایید این نظریه فقط در آب های آزاد حاکم است و جاری است یعنی هیچوقت این قدرت را ندارد که حاکمیت دولت ها بر آبهای سرزمینی شان را محدود بکند و استثنا بزند یعنی همین کشتی ایرانی اگر وارد آبهای فرانسه شد یا وارد بندر فرانسوی شد یا وارد اسکله فرانسوی شد و لنگر انداخت آنجا دیگر به هیچ وجه نمیتوانیم بگوییم چون پرچم ایران را نصب کرده اتفاقاتی که در کشتی دارد میافتد مثل اتفاقاتی است که در خاک ایران میافتد به هیچ وجه! دیگر وارد سرزمین فرانسه شده وارد آبهای فرانسه شده و هر اتفاقی که در کشتی بیفتد اتفاقی است که در کشور فرانسه افتاده.این نظریه معتبر 12 جزوه حقوق دریایی دکتر رنجبر /تهیه شده توسط دانشجویان کارشناسی ارشد حقوق خصوصی ترم اول سال 0011 است ولی فقط در آب های آزاد چون در آبهای آزاد است که ما فقدان قانون حاکم داریم یعنی معلوم نیست که اتفاقات در کدام سرزمین اتفاق می افتد این نظریه را برای آنجا ساختیم ،وارد آبهای سرزمینی یک کشور دیگر که شد این نظریه به هیچ وجه قدرت ندارد که استثنایی بزند بر حاکمیت آن کشور نسبت به آبهای سرزمینیش آنجا دیگر علیرغم این که پرچم ایرانی نصب شده است روی کشتی هر اتفاقی در آن کشتی بیفتد ،جرمی اگر اتفاق بیفتد ،کسی کسی را بکشد یا قراردادی بسته بشود میگوییم اتفاقی است که در آن کشور فرانسه افتاده.این نظریه فقط در آبهای آزاد معتبر است. پس متوجه شدیم کشتی وقتی ثبت میشود تابعیت ایرانی را به دست میآورد به عالوه حق برافراشتن پرچم ایران هم دارد که معنایش را خدمتتان عرض کردم. حقوق فرعی دیگری را هم اینجا قانونگذار برای کشتی ایرانی بیان کرده در ماده 6قانون دریایی میگوید کشتیرانی ساحلی یعنی کشتیرانی به قصد تجارت بین بنادر و جزایر ایران منحصراً متعلق به کشتیهای ایرانی است مگر در موارد لزوم بنا به پیشنهاد سازمان بنادر و کشتیرانی که اجازه مخصوص از طرف هیئت وزیران هم باید صادر بشود. پس کشتیرانی ساحلی حق ویژه کشتی های ایرانی است ،به کشتیرانی ساحلی میگویند عبارت فرانسویش که توی ماده 6 امده تو پرانتز گفته شده؛ :کاپوتاژ ،چون در متن ماده آمده من هم عبارتش را برایتان گفتم یعنی کشتیرانی ساحلی و معنایش کشتیرانی بین دو تا بندر ایرانی است مثالً کشتی از بندرعباس برود به بندر خرمشهر یا بین یک بندر و یک جزیره مثال کشتیرانی بین بندر عباس و جزیره قشم یا بین جزیره قشم و جزیره کیش یا گاهی اوقات از خود کیش راه بیفتد دوباره برگردد بیاید کیش مثال کشتی هایی که در جزایر مثال کیش تفریحی هستند چون فعالیت های تفریحی هم در نوع کالن یک نوع فعالیت تجاری است کشتی هایی هستند ،کسانی که برای تفریح به کیش میروند ،توریست ها گردشگر ها را میبرند اطراف کیش را نشانشان میدهند یک مقدار زیر دریا را بعضی هایشان مثالً پنجره دارند مسافرها زیر دریا را هم می توانند ببینند، فعالیتهای تفریحی را انجام می دهند این کشتی ها از کیش راه میافتند و دوباره برمیگردند به کیش ،این هم میشود کشتیرانی ساحلی ،این هم ویژه ایران است یعنی کشتی های ایرانی فقط میتواند کشتیرانی ساحلی بکنند یا مثال کشتی هایی هستند که مسافر را از بندرعباس میبرند به قشم یا از بوشهر یا از بندر گناوه میبرند به خارک این همان کاپوتاژ است و فقط کشتیهای ایرانی میتواند این کار را انجام بدهند. از ان طرف وظایفی هم به عهده کشتیهای ایرانی گذاشته شده مثالً در ماده ۲قانون دریایی اولش گفته که فرمانده و افسران و کارکنان کشتی ممکن است در صورت لزوم از اتباع غیر ایرانی باشند ولی بعد ادامه داده گفته مالک کشتی باید به هزینه خود اتباع ایرانی را برای کار در کشتی تربیت کند و به تدریج آنان را به جای کارکنان خارجی در کشتی به کار گمارد و بعد ادامه داده گفته در هر حال در عرض چهار سال از تاریخ قبول تابعیت ایران الاقل نصف کارکنان کشتی باید از اتباع ایران باشند و بعد هم گفته مهندسین و افسران و کارکنان ایرانی کشتیرانی در مدتی که جزو کارکنان کشتی باشند از پرداخت مالیات بر حقوق و مزایای دریافتی معاف خواهند بود. 13 جزوه حقوق دریایی دکتر رنجبر /تهیه شده توسط دانشجویان کارشناسی ارشد حقوق خصوصی ترم اول سال 0011 خالصه سیاست دولت که در این قانون آمده این است که کشتی ها از اتباع ایرانی استفاده کنند حتما در سالی که این قانون وضع شده به اندازه کافی افسر و فرمانده و ملوان ایرانی ما برای کشتیرانی نداشتیم ولی در طول سال ها دانشگاه هایی وجود دارد در رابطه با دریانوردی که ملوان و افسر و اینها را تربیت میکنند و کشتی های ما هم بخش زیادی از کارکنانشان ایرانی هستند از فعالیت های نسبتاً یعنی پردرآمد هست به خاطر اینکه خیلی تخصصی است و گاهی اوقات هم سخت است بخش زیادی از مردم تو این حوزه فعالیت میکنند حاال همانطور که متوجه شدید مثالً در نفتکش ها در کشتی هایی که حاال تفریحی هستند و مسافر جابجا می کنند ،برای خودش یک اقتصادی است و مقدار زیادی تولید کار و شغل کرده که قانونگذار سعی کرده این شغل ها را اختصاص بدهد به ایرانی ها ،این یکی از تکالیفی است که به عهده مالکین کشتیهای ایرانی است که باید تالش کنند که کارکنان کشتی ایرانی باشند و از 0سال بعد از قبول تابعیت ایرانی حداقل نصف کارکنانشان باید ایرانی باشد. مسئله دیگر این است که وقتی یک کشتی به عنوان کشتی ایرانی ثبت شد بعدش اگر تغییراتی در کشتی به وجود بیاید باید تغییرات در کشتی هم مثل خود کشتی به ثبت برسد هر تغییراتی در کشتی البته تغییرات منظوم تغییرات اساسی است ماده00 قانون دریایی میگوید هر گونه تغییر در ظرفیت مسافربری یا باربری کشتی باید کتبا به اطالع سازمان بنادر و کشتیرانی برسد اینگونه تغییرات نیز باید در دفتر رسمی ثبت کشتی ها و در سند ثبت کشتی و نسخه دوم آن قید گردد پس تغییر در ظرفیت کشتی باید ثبت و ضبط بشود ،همینطور ماده 0۰قانون دریایی میگوید در صورت تغییر اساسی در ساختمان کشتی اظهارنامه جدیدی باید به سازمان بنادر و کشتیرانی یا نمایندگان کنسولی ایران تسلیم و توضیحات کافی فنی راجع به ضرورت تغییرات مذکور در آن داده شود سازمان مزبور پس از رسیدگی به مدارک اظهارنامه اقدام به اصالح اسناد مربوطه خواهد نمود بنابراین تغییرات اساسی هم اگر در کشتی صورت بگیرد این تغییرات هم باید مثل اصل کشتی ثبت بشود. یا ماده ۲۱قانون دریایی میگوید نام کشتی ممکن است بنا به تقاضای مالک تغییر کند در این مورد سازمان بنادر و کشتیرانی میتواند با تعویض نام موافقت کند و به هزینه متقاضیان تغییر نام را در سه نوبت به فواصل یک ماه در روزنامه رسمی کشور و یکی از روزنامه های کثیراالنتشار مرکز آگهی کند پس تغییرات اساسی باید ثبت بشود از جمله ثبت تغییر نام کشتی. مسئله دیگر این است که کشتی وقتی ثبت شد قانونگذار با آن مثل اموال غیرمنقول برخورد کرده یعنی گفته هر معامله ای که نسبت به عین کشتی صورت بگیرد هر قراردادی که نسبت به عین کشتی صورت بگیرد باید با سند رسمی باشد در رابطه با منافع ان هم گفته اگر قرارداد نسبت به منافع کشتی هست آن هم منافع بیشتر از دو سال مثال کشتی برای سه سال اجاره داده بشود چنین قراردادی هم باید ثبت بشود انقدر کشتی مهم است که گفته نه تنها فروش کشتی و هر معامله ای نسبت به عین کشتی مثل رهن کشتی مثل ایجاد حق انتفاع نسبت به کشتی باید ثبت بشود معامالت نسبت به منافع زائده بر دو سال کشتی هم باید ثبت بشود ماده ۲0این مسئله را بیان کرده است.میگوید ثبت کلیه انتقاالت و معامالت و اقاله راجع به عین کشتی و همچنین منافع آن در صورتی که مدت آن زاده بر ۲سال باشد اجباری است. معامالت کشتی باید اجبارا ثبت بشود ،البته کشتی مال منقول است ولی چون اهمیت خارقالعاده دارد از اکثر اموال غیر منقول ارزشش بیشتر است به نسبت ،قانون گذار تشریفاتی شبیه به اموال غیرمنقول ایجاد کرده است.اوال کشتی ها ثبت می شوند 14 جزوه حقوق دریایی دکتر رنجبر /تهیه شده توسط دانشجویان کارشناسی ارشد حقوق خصوصی ترم اول سال 0011 دوم معامالت نسبت به کشتی هم باید با سند رسمی باشد وقتی میگوییم سند رسمی یعنی دفترخانه اسناد رسمی منتهی باید بدانید که هر دفترخانه اسناد رسمی نمیتواند معامالت کشتی را ثبت کند بلکه دفاتر اسناد رسمی خاصی که به طور ویژه مجوز دارند از طرف اداره ثبت می توانند معامالت کشتی را ثبت کنند.هر دفترخانه ای نمیتواند معامالت کشتی را ثبت کند باید اجازه خاص داشته باشند برای این معامالت.اداره ثبت سازمان ثبت اسناد و امالک به بعضی از دفاتر احتماالً توی بنادر اجازه ویژه ای را میدهد که انها میتوانند معامالت راجع به کشتیها را ثبت کنند. ماده ۲0در ادامه میگوید انتقاالت و معامالت مزبور در داخل کشور منحصرا به وسیله دفاتر اسناد رسمی که برای این کار از طرف وزارت دادگستری اجازه مخصوص دارند و در خارج از کشور توسط نمایندگان کنسولی کشور انجام میشود.وقتی یک دفترخانه اسناد رسمی معامله میکند خالصه معامله را به کجا منعکس می کند؟ مثال در رابطه با یک خانه ،در رابطه با خانه وقتی دفترخانه میاد معامله میکند مثالً خرید و فروش معامله را ثبت میکند خالصه معامله را میفرستد به اداره ثبت اسناد و امالک مربوطه مثلن اگه خانه ای در شیراز بخش ۱معامله شده باشد خالصه معامله به اداره ثبت شیراز بخش ۱فرستاده می شود. در رابطه با کشتی باید خالصه معامله را بفرستند به اداره مرکزی ثبت کشتی ها یعنی دیگر ثبت اسناد و امالک کاره ای نیست.کشتی ای را الف به ب فروخته است خالصه اش را میفرستند به اداره ثبت کشتیها تا انجا ثبت بشود و معلوم بشود که مالکیت کشتی تغییر کرده است.قانون گذار در بند د ماده ۲0میگوید کلیه معامالت مربوط به فروش انتقال و رهن کشتی باید در اسناد ثبت و تابعیت کشتی هر دو قید شود و در ماده ۲5گفته که در مورد فروش کشتیهای تابع ایران سازمان بنادر و کشتیرانی مکلف است انجام معامله را در روزنامه رسمی کشور و یکی از روزنامههای کثیراالنتشار مرکز در سه نوبت و هر نوبت به فاصله 01روز آگهی نماید یعنی عالوه بر اینکه سند باید رسمی باشد و ثبت بشود سه بار هم باید در روزنامه رسمی کشور آگهی شود ،سه بار هم در یک روزنامه کثیراالنتشار. بنابر این کشتی ها عالوه براینکه باید ثبت شوند معامالتشان هم باید با سند رسمی باشد و ثبت و ضبط شود. نکته اخری که در رابطه با ثبت کشتی خدمتتون عرض می کنم این است که همانطور که کشتی ثبت میشود ممکن هم هست یک مواردی ثبت کشتی باطل بشود.موارد ابطال ثبت کشتی و سلب تابعیت کشتی های ایرانی در ماده ۲0قانون دریایی بیان شده.در این ماده گفته شده که در صورتی که در موارد زیر ثبت کشتی باطل می شود و تابعیت آن سلب میشود. -0در صورتی که شرایط ثبت کشتی و حق برافراشتن پرچم ایران از بین رفته باشد ،شرایط ثبت کشتی از بین برود.مثال کشتی ما دیگه مالکش ایرانی نباشد فروخته باشد به یک مالک خارجی یا مثال فرض کنید دیگر قدرت دریانوردی اش از بین برود دیگر نتواند وارد دریا بشود موتورهایش از بین رفته باشد بدنه اش از بین رفته باشد دیگر ظرفیت ناخالصش را نتوانیم ۲5 تن حساب کنیم یک بخشی از کشتی تعمیر شده کوچک شده دیگر ۲5تن نیست شرایط ثبت کشتی از بین رفته یکی از مواردی است که ثبت ان ابطال میشود. 15 جزوه حقوق دریایی دکتر رنجبر /تهیه شده توسط دانشجویان کارشناسی ارشد حقوق خصوصی ترم اول سال 0011 -۲در صورتی که کشتی مفقود بشود یا توسط دزدان دریایی یا در نتیجه عملیات خصمانه تصرف شده باشد کشتی گم شده است معلوم نیست چه کسی دارد از ان استفاده میکند دزد های دریایی کشتی را تصرف کردند البته موقت نه کال دیگر دست مالکش نیست بلکه دست دزد دریایی است و امیدی به پیدا کردنش نیست یا توسط کشوری که با ان جنگ داریم در حال جنگ هستیم تصرف و اشغال بشود در این حاالت ثبت کشتی و تابعیت ایرانی کشتی از بین می رود. -۱در صورتی که کشتی متالشی شده و از حیز افتاده باشد کشتی دیگر قابل استفاده نیست اینجا هم ثبتش از بین میرود. -0در صورتی که مالک کشتی ،کشتی را رها کرده باشد یعنی به هر دلیلی اقتصادی نیست ،دیگر خیلی کهنه شده کشتی را ول کرده است در این موارد ثبت کشتی و تابعیت ایرانی کشتی باطل میشود. البته ابطال ثبت کشتی و تابعیت ایرانی یک مجهول قضایی است و نیاز به طرح دعوا دارد در ادامه ماده ۲0گفته تقاضای ابطال ثبت و سلب تابعیت کشتی باید توسط سازمان بنادر و کشتیرانی ازدادگاه دریایی به عمل آید یعنی سازمان بنادر و دریانوردی دادخواست میدهد خواهان است به طرفیت مثال مالک کشتی و ثابت میکند که یکی از موارد ابطال ثبت کشتی و سلب تابعیت کشتی وجود دارد دادگاه بررسی میکند و حکم صادر میکند وقتی حکم نهایی شد ثبت کشتی باطل میشود و تابعیتش ازش گرفته می شود بدون حکم دادگاه و بدون رسیدگی قضایی ثبت کشتی و تابعیت ازش گرفته نمی شود. جلسه سوم فصل دوم از حقوق دریایی ،حقوق ممتازه است.در حقیقت قانونگذار در این فصل یک سری دیون را که ناشی از فعالیت کشتی رانی است احصاء کرده و یا به عبارت دقیقتر حصول این مطالبات را مقدم دانسته بر مابقی دیون مالک کشتی.البته نه نسبت به تمام اموال مالک کشتی بلکه نسبت به خود کشتی و نسبت به چیزهایی که جزء و تابع کشتی به حساب می آید. در فصل حقوق ممتازه ما میتوانیم شاهد دیگری بر وجود شخصیت حقوقی برای کشتی مشاهده کنیم.در فصل اول دو دلیل برای اینکه کشتی دارای شخصیت حقوقی هست را کشف کردیم و گفتیم یکی از آنها این بود که کشتی دارای نام است. چون نام ویژه ی اشخاص حقوقی است.یعنی ضروری بودن نام ویژه ی اشخاص حقوقی است.و دوم اینکه قانونگذار از تابعیت کشتی صحبت میکند که تابعیت هم ویژه ی اشخاص حقوقی است.دلیل سوم که امروز اضافه میکنیم و نشان می دهد که کشتی دارای شخصیت حقوقی هست این است که قانونگذار به نوعی برای کشتی دارایی قائل شده.یعنی گفته کشتی دارایی دارد.به این کیفیت که گفته در این دارایی یک سری اموال وجود دارد؛ شامل خود کشتی ،مطالباتی که ناشی از کشتی رانی است ،که این میشود جنبه ی مثبت دارایی کشتی.از آن طرف دیونی از کشتیرانی به وجود می آید که این ها میشود جنبه ی منفی دارایی کشتی.بعد گفته که پرداخت دیونی که از کشتیرانی به وجود می آید از محل اموال کشتی و مطالبات کشتی مقدم هست بر مابقی دیونی که مالک کشتی دارد.به عبارت دیگر برای کشتی وضعیتی مثل شرکت قائل شده.همانطور که در شرکت ها از اموال شرکت اول دیون شرکت داده می شود و بعد اگر چیزی اضافه بیاید به شرکا تعلق می گیرد و 16 جزوه حقوق دریایی دکتر رنجبر /تهیه شده توسط دانشجویان کارشناسی ارشد حقوق خصوصی ترم اول سال 0011 طلبکاران شرکا.در کشتی هم فی الجمله از اموال کشتی اول دیون کشتی را میدهیم و بعد اگر چیزی اضافه بیاید متعلق است به مالک کشتی و طلبکاران مالک کشتی.این خالصه ای است و در حقیقت برداشت کلی است که ما از فصل دوم قانون دریایی داریم و منجر به این میشود که کشتی دارای یک دارایی است و این سومین نشانه ای است که کشف میشود از آن که کشتی دارای شخصیت حقوقی است(.این کلیت درس بود). جزئیات از این قرار است که یک سری دیون را کشتی به عنوان (قانون دریایی به عنوان) دیون ممتازه یا حقوق ممتازه ذکر کرده.که عمدتأ این دیون ممتازه در بند های مختلف ماده ۲۰قانون دریایی گفته شده.ماده ۲۰قانون دریایی میگوید حقوق مشروحه ذیل نسبت به کشتی و نسبت به کرایه ی حمل در سفری که این حقوق طی آن ایجاد شده و نسبت به ملحقات کشتی و ملحقات کرایه حمل که از شروع سفر ایجاد شده است ممتاز تلقی میشود.حقوقی که ممتاز تلقی میشود کدام است؟ حقوق یا دیونی که ممتاز تلقی میشوند در ماده ۲۰در 5بند بیان شده که البته مورد دیگری هم هست که بعدا به ماده ۲۰ اضافه میکنیم: -0هزینه های دادرسی و مخارجی که برای حفظ منابع مشترک طلبکاران به منظور حفاظت از کشتی یا فروش آن و تقسیم حاصل فروش به عمل آمده و همچنین حقوق و عوارض بندری که بر طبق فهرست سازمان بنادر و کشتیرانی قانونا باید پرداخت گردد.و سایر حقوق و عوارض عمومی مشابه و همچنین هزینه ی حفاظت کشتی پس از ورود به آخرین بندر. اولین مورد که جزء دیون ممتازه هست هزینه هایی است که برای دادرسی طلبکاران متحمل میشوند.ممکن است طلب کار ها طرح دعوای مشترک کنند علیه کشتی و مالک کشتی برای حصول طلبشان.ممکن است درخواست تامین خواسته کنند یا دستور موقت بگیرند که کشتی از بندری خارج نشود.بنابراین هزینههایی که طلبکاران میکنند (هزینههای دادرسی که طلبکاران متحمل میشوند ) طلبی که برای طلبکاران به وجود می آید این ممتاز است.درواقع قانونگذار خواسته تشویق کند که طلبکاران بروند دنبال طلبشان و از هزینه کردن نترسند و نگویند این همه هزینه ی وکیل ،دادرسی و خسارات احتمالی بدهیم و بعد به چه ختم میشود؟! مطالباتی که طلبکاران بابت هزینه دادرسی دادند این مطاتبات ممتازه تلقی شده به عالوه کشتی ممکن است به بندر یا بنادری که در آن توقف کرده بدهکار باشد.اسکله ها و بندر ها بابت اینکه کشتی توقف میکند از کشتی عوارض بندری میگیرند و اینطوری نیست که مجانی باشد.توقف کشتی در اسکله و بندر ها مبالغی را دریافت می کنند و مبالغی را که برای بندر به وجود می آید بابت این حقوق و عوارض بندری و احتماالً مالیاتی که به این کشتی بابت فعالیت هایش تعلق می گیرد و هزینه هایی که بابت حفاظت کشتی میشود مثالً در طول دوره ای که کشتی توقیف شده یا در بندر متوقف است.تمام این ها و دیونی که از آن به وجود می آید دیون ممتازه است.اولین بند ماده ۲۰عنوانش هزینه دادرسی است و عوارض بندری و حقوق عوارض عمومی که به کشتی تعلق میگیرد اینها ممتازه است. بند ۲ماده ۲۰مطالبات ناشی از قرارداد استخدام فرمانده ملوانان کارکنان کشتی ( طبیعتاً یکسری کارکنان که این کارکنان شامل فرمانده کشتی می شود و افسران کشتی و ملوان ها) ( ملوان به کسانی می گویند که در امر کشتیرانی و اداره کشتی کمک میکنند و همچنین کارکنانی که آشپز هستند ،نظافتچی ،پزشک و )....کالً کسانی که در کشتی کار میکنند اینها مطالباتی که دارند ممتازه است(.دسته دوم ) 17 جزوه حقوق دریایی دکتر رنجبر /تهیه شده توسط دانشجویان کارشناسی ارشد حقوق خصوصی ترم اول سال 0011 سوم که ممتاز است و طلبشان ممتاز به حساب می آید در بند ۱مطرح شده که گفته > کشتی ما ممکن است در دریا نیاز به عملیات نجات داشته باشد ،گرفتار طوفان شده ،گرفتار حادثهای شده و بدنش سوراخ شده و در حال غرق شدن باشد و برای اینکه حرکت کند نیاز به یدک کشی دارد که آن را از گل بیرون بیاورد یا کاالها را تخلیه کنند یا مسافران را پیاده کنند.این عملیاتی کشتی ممکن است به آن نیاز داشته باشد و خودش را نجات بدهد یا کارکنان و سرنشینان و کاالها را نجات بدهد به آن می گوییم عملیات نجات. عملیات نجات مجانی نیست و ممکن است برای عملیات نجات قرارداد بسته شود و طبق قرارداد کشتی موظف باشد اجرت عملیات نجات را بپردازد و ممکن است که قرارداد بسته نشود و دادگاه بر اساس عرف بیاید و اجرت عملیات نجات را مشخص کند.بنا بر این کشتی وسیله ای که به کشتی ما عملیات نجات رسانده ( ممکن است هلیکوپتر یا هواپیما باشد) کسانی که به کشتی ما عملیات نجات ارائه کردند دریا وقتی که به آنها تعلق می گیرد جزو مطالبات ممتازه است.خب این یک قسمتی از بخشی که در بند شش مطرح شده. بعد بحث خسارات مشترک مطرح میشود این واژهای است که باید با آن آشنا شویم منظور از خسارات مشترک (که البته خودش موضوع یکی از فصول قانون دریایی است) خسارتی است که عمالً وارد میشود به منظور حفظ کشتی یا جان کسانی که در کشتی هستند یا حفظ دیگر کاالهای کشتی. گاهی اوقات عمدا خسارت وارد میکنیم.قبالً در گذشته اگر یکی در معرض غرق شدن قرار می گرفت شروع می کردند کاالها را در دری?