شحر حال و معاینه عالئم حیاتی PDF
Document Details
![AppropriatePrairie8567](https://quizgecko.com/images/avatars/avatar-14.webp)
Uploaded by AppropriatePrairie8567
سپهر افصحی دکتر یاوری
Tags
Summary
این سند شامل اطلاعاتی در مورد شرح حال گیری در پزشکی می باشد. مراحل، اجزا و انواع سؤالات برای شرح حال گیری به همراه مثال هایی ارائه شده است.
Full Transcript
1 سمیولوژی شحر حال و معاینه عالئم حیاتی سپهر افصحی...
1 سمیولوژی شحر حال و معاینه عالئم حیاتی سپهر افصحی دکتر یاوری شحر حال گیری شرح حال گیری به چه معناست؟ شرح حال گیری پروسه ای است که در آن پزشک ،پرسش های خاصی را از بیمار مطرح می کند که هدف آن جمع آوری اطالعات برای تشخیص درست و ارائه برنامه درمانی مناسب برای بیمار است. شرح حال گیری ،اولین قدم در تشخیص اتیولوژی و عامل بیماری است. شرح حال گیری ،معاینه بالینی و بررسی های بیشتر ،اساس تشخیص در پزشکی می باشند. در 70درصد از اوقات ،تنها با گرفتن شرح حال دقیق ،می توان به تشخیص بیماری رسید. به طور کلی ،پایه گرفتن شرح حال خوب و موثر ،ارتباط خوب میان بیمار و پزشک است و این مهم نیازمند صبر ،تمرین ،فهم و تمرکز است. مراحل گرفتن شحر حال مناسب پوشش مناسب :برای این که بیمار به پزشک اعتماد کند و ارتباط موثری ایجاد شود ،ضروری است تا پوشش مناسب توسط پزشک رعایت شود( استفاده از روپوش سفید ،لباس مرتب و تمیز و لیبل و اتیکت). معرفی خود به بیمار :باید خود را به بیمار کامل معرفی کنیم تا بیمار متوجه شود ما عضوی از کادر درمان می باشیم و اطالعات مناسب در اختیارمان قرار دهد. هوشیار باشید و به بیمار توجه کامل داشته باشید :هنگامی که بر بالین بیمار حاضر می شوید ،از صحبت با دوستان ،استفاده از تلفن همراه و عواملی که سبب مخدوش شدن ارتباط دقیق شما با بیمار می شود ،پرهیز کنید. مطمئن شوید که بیمار برای ارائه شرح حال ،رضایت دارد. حریم خصوصی و حرمت بیمار را حفظ کنید. راحتی بیمار را در اولویت قرار دهید. هر مرحله از شرح حال گیری را خالصه کنید. سعی کنید بیمار نقش فعالی در شرح حال گیری داشته باشد. با ناراحتی و عصبانیت بر بالین بیمار حاضر نشوید.چرا که ممکن است به جای ،take a historyتاریخ سازی( )Make a historyکنید! اجزای شحر حال مناسب در تمامی بیمارستان ها ،برگه ای برای اخذ شرح حال تهیه شده است که اجزای یک شرح حال کامل در آن از یکدیگر تفکیک شده اند.این اجزا عبارتند از: اطالعات بیمار( )Patient’s profile تاریخ و زمان( تا ساعت و دقیقه) شرح حال گیری باید مشخص باشد.چرا که ممکن است وضعیت بیمار چند دقیقه بعد تغییر کند و ضروری است وضعیت بیمار در زمان های مختلف ،معلوم باشد. نام بیمار ،سن و جنسیت بیمار به طور کامل باید ذکر شود. متاهل یا مجرد بودن بیمار ،مذهب(اسالید!) ،شغل و محل سکونت بیمار باید دقیق پرسیده شود.برخی بیماری ها به شغل بیمار وابسته است :برای مثال کسی که باطری ساز است ،احتمال مسمومیت با سرب دارد یا کسی که در مناطق خاص سکونت دارد ممکن است بیماری های انگلی خاص آن ناحیه را داشته باشد. 2 شحر حال و معاینه عالئم حیاتی حتما ذکر کنید که چه کسی شرح حال را به شما ارائه کرد.در صورتی که بیمار هوشیاری کافی نداشته باشد ،همراه بیمار یا کسی که وی را به بیمارستان آورده است ممکن است شرح حال داده باشد.از سوی دیگر باید درجه اطمینان شرح حال را نیز مشخص کنیم و این ارزیابی اطمینان باید در طول شرح حال گیری مشخص شود و در ابتدا معلوم نمی شود. شکایت اصلی( )Chief complaint علت مراجعه بیمار از زبان خود بیمار باید نوشته شود و تنها بخشی است که سخنان مریض عینا و بدون تغییر نوشته می شود.در صورتی که بیمار صرفا برای بررسی دوره ای(چک آپ) مراجعه کرده باشد ،هدف از مراجعه را در این بخش می نویسیم. علت مراجعه بیمار در اغلب موارد یک نشانه است و در سایر مواقع ممکن است چند شکایت همزمان باشد.برای مثال بیمار ممکن است از تب، درد و سردرد شکایت کند.در این شرایط باید ترتیب زمانی شکایات مشخص شود. دقت کنید که در این بخش از زبان علمی استفاده نمی شود و زمان شروع شکایت اصلی باید به طور دقیق در همین بخش ذکر شود. برای تعیین شکایت اصلی ،باید سواالت مناسبی پرسید.مانند: چه چیزی باعث شده شما به بیمارستان مراجعه کنید؟ من چگونه می توانم به شما کمک کنم؟ سابقه بیماری فعلی( )History of present illness به مرور زمان و با تجربه و دانش بیشتر ،میزان سواالتی که از مریض میپرسیم کاهش می یابد و اطالعات به صورت هدفمندتر جمع آوری می گردد. در این قسمت ،بسطی بر شکایت اصلی داده می شود و سواالت مشخص و مرتبطی در ارتباط با شکایت اصلی بیمار پرسیده می شود که مبنای اولویت بندی تشخیص های افتراقی ما می باشد.بنابراین به طور خالصه باید به دنبال اطالعات مرتبط با شکایت اصلی بیمار و عالئم همراه باشیم. در این قسمت ،طرح پرسش باید با سواالت باز( ) Openآغاز شود و زمانی که بیمار توضیحات خود را به سواالت باز ارائه کرد ،سواالت بسته( ) Closedمطرح می گردد و باید از طرح سواالتی که بیمار به سوی جواب مدنظر ما سو می دهد ،خودداری کرد(.)Leading questions بنابراین در این قسمت 3دسته سوال وجود دارد: : Open questionsسواالتی هستند که در ابتدای این بخش مطرح می شوند و بیمار در پاسخ به آن ها عواطف و نظر خود را مطرح می کند. مثال پس از مطرح شدن شکایت اصلی :آیا چیز دیگری هست که بخواهید اضافه کنید؟ :Closed questionsسواالتی هستند که اطالعات مشخصی را از بیمار درخواست می کنند.مثال :درد شما چه زمانی آغاز شد :Leading questionsسواالتی هستند که بر اساس فرضیات ما مطرح می شوند و ممکن است باعث شوند بیمار پاسخی را که ما میخواهیم بشنویم ارائه کند.از طرح این سواالت باید خودداری کرد.مثال :دردتون به سمت راست هم تیر میکشه دیگه؟ بنابراین برای تاکید ،در این بخش باید اطالعات جزئی از شکایت اصلی بیمار را بیابیم و اطالعات را زمان بندی کنیم و نحوه پیدایش عالئم همراه را سازماندهی کنیم.از سوی دیگر اگر بیمار ،درمانی دریافت کرده است و برای وی نتایجی داشته است باید ذکر کنیم و عالئم همراه را به طور دقیق مشخص کنیم( عالئم اگر نبودند هم ذکر می کنیم که بیمار عالمت فوق را ندارد).دقت کنید که در هنگام پرسش از بیمار ،از به کارگیری اصطالحات تخصصی پزشکی و ناآشنا برای بیمار خودداری می کنیم و سعی می کنیم با زبانی که بیمار به آن آشنایی دارد و برای وی راحت تر است ،با او صحبت کنیم.از سوی دیگر همانطور که ذکر شد اطالعات را باید با نظم و زمان بندی مرتب کنیم و ترتیب وقایع را مشخص کنیم. جزئیات در این قسمت بسیار مهم می باشند. برای جمع آوری اطالعات در این بخش ،رمز زیر را حفظ کنیدSOCRATES: Site :Sیا محل عالمت Onset :Oیا شروع عالمت Character :Cیا ماهیت عالمت Radiation:Rیا تیرکشیدن( بیشتر در درد کاربرد دارد) Alleviating factors :Aیا کارهایی که سبب بهبود عالمت می شوند Timing :Tیا زمان بندی که مشخص می کند چه زمانی هایی عالمت شروع می شود و چقدر طول می کشد 3 شحر حال و معاینه عالئم حیاتی Exacerbating factors :Eیا فاکتورهایی که سبب بدتر شدن عالمت می شوند Severity:Sیا شدت عالمت مثال :Present illness The patient was apparently well 1 week before the admission when the patient fell while gardening and cut his foot with a stone. By that evening, the foot became swollen and patient was unable to walk. Next day patient attended a private clinic where they gave him some oral medicines. The patient doesn’t know the name of the medicines given but says that he was told the medicine would suppress his leg pains.however There was no improvement in his condition. Two days prior to admission in JNMC, the swelling in the foot started to discharge pus. There is high fever and rigors with nausea and vomiting. سوابق بیماری( )Past medical history در این بخش سالمت بیمار را در تمام طول عمر وی جویا می شویم.شکایت مشابه بیمار در گذشته ،مشکالت پزشکی در گذشته ،سابقه بیماری های مزمن مانند فشارخون ،دیابت و ....سابقه بستری یا جراحی ،سابقه مصرف دارو در گذشته(دوز و مدت زمان مصرف) و سابقه آلرژی باید در این بخش بررسی شوند.در ارتباط با دوره طفولیت ،بیماری های دوران کودکی ،واکسیناسیون و تکامل باید پرسش کنیم.از سوی دیگر در بانوان باید سابقه زایمان و نحوه انجام آن ،سابقه بارداری و سابقه سقط و به طور کلی مشکالت مربوط به بیماری های بانوان را باید جویا شویم. سابقه خانوادگی( )Family history در این قسمت از سابقه بیماری مشابه یا سایر بیماری ها در اقوام درجه 1بیمار( مادر و پدر ،فرزندان و خواهر و برادر) و پدربزرگ و مادربزرگ فرد می پرسیم.باید بررسی کنیم که آیا بیماری ژنتیکی خاص یا به طور کلی بیماری خاص یا شکایت مشابه در خانواده وجود دارد.همچنین در صورت فوت اقوام ،باید علت ،زمان فوت و سن فوت پرسیده شود.به طور کلی باید در جست و جوی سابقه خانوادگی مرتبط با وضعیت فعلی بیمار باشید. مثال :در بیماری های خونی ،باید ،G6PD ،Sickle cellو تاالسمی را در خانواده بررسی کنیم. وضعیت اقتصادی-اجتماعی( )Socioeconomic history شغل بیمار ،وضعیت اجتماعی و اقتصادی و وضعیت تحصیالت بیمار( در بیماری مثل ویلسون ممکن است مهم باشد) در این قسمت مورد پرسش قرار می گیرد.سابقه مصرف سیگار ،الکل و مواد مخدر باید به طور دقیق پرسیده شود.یعنی میزان ،مدت زمان و نوع و نحوه مصرف باید تعیین شود. وضعیت ارتباطات جنسی و تعداد پارتنرهای جنسی وی باید مشخص شود.چرا که در STDها این اطالعات بسیار مهم است. (System reviewبررسی ارگان های مختلف) باید ارگان های مختلف بدن را ارزیابی کنیم.این فرایند ممکن است طوالنی و خسته کننده باشد ،اما باید به بیمار اهمیت این فرایند توضیح داده شود. : Generalضعف ،خستگی ،بی اشتهایی ،تغییرات وزن ،تغییر سایز ،تب ،برامدگی و تعریق شبانه(لنفوم ،سل و بروسال) به تغییرات وزن ،تب و تعریق B symptomsاتالق می شود.دقت کنید تعریق شبانه معموال با تب همراهی دارد ،اما این همراهی الزامی نیست. :Cardiovascularدرد قفسه سینه ،PND ،ارتوپنه(نفس تنگی در هنگام دراز کشیدن) ،بیدار شدن در شب به دلیل تنگی نفس ،سرفه و خلط، احساس تپش قلب یا وجود سیانوز و... : Gastrointestinalاشتهای بیمار ،رژیم غذایی ،تهوع و استفراغ ،سوزش سر و دل و ریفالکس ،سختی در بلع ،درد شکم و احساس دیستنشن شکم ،تغییر اجابت مزاج ،هماتمز و ملنا(مدفوع شل و چسبناک و قیری و بدبو) و زردی : Respiratory systemسرفه(خشک یا پروداکتیو) ،خلط(رنگ ،بو و مقدار) ،هموپتزی ،درد قفسه سینه( پلورتیک است یا خیر) ،دیس پنه، تاکی پنه و خشونت صدا و ویز :Urinary systemتکرر ادرار ،دیس اوری ،اضطرار برای دفع ادرار ،عدم دفع درست ادرار( ،Terminal dribbling ،)Hesitancyدرد پهلو و پشت ،کنترل ادرار ،رنگ و میزان و زمان ادرار و تب : Genital systemدرد ،خارش و احساس ناراحتی در ناحیه تناسلی ،خروج چرک یا مواد دیگر از ناحیه تناسلی و خونریزی نامعمول : Nervous systemوضعیت بینایی ،بویایی ،چشایی ،شنوایی و گفتار ،سردرد ،سابقه افت هوشیاری و غش و ،...ضعف ،بی حسی یا فلج عضالنی، حس پوستی غیرعادی و تغییر خلق ناگهانی یا اخیر 4 شحر حال و معاینه عالئم حیاتی : Musculoskeletal systemدرد مفاصل ،استخوان ها و عضالت ،تورم ،قرمزی و ضعف مفاصل ،دفورمیتی و اختالالت حرکتی عالئم حیاتی عالئم حیاتی شامل دمای بدن ،ضربان ،تنفس ،فشار خون و درد( به عنوان پنجمین عالمت) است. چه زمانی عالئم حیاتی را بررسی می کنیم؟ هنگامی که بیمار به مرکز درمانی مراجعه می کند. در بیمارستان قبل و بعد از پراسیجرها(جراحی یا سایر اقدامات invasiveتشخیص-درمانی) قبل ،هنگام و بعد از انتقال خون هنگامی که طبق نظر پرستار مربوطه ،وضعیت عمومی بیمار دچار تغییر شده است. دمای بدن انواع روش های اندازه گیری دما وجود دارد.هم اکنون از دماسنج های دیجیتال پیشانی برای اندازه گیری استفاده می شود که کمترین دقت را دارد ولیکن در بیمارستان ها پرکاربرد است.دماسنج های جیوه به علت خطر مسمومیت با جیوه جمع آوری شده اند و کاربرد ندارند.روش های دیگری مانند تیمپان ،رکتال و اورال نیز وجود دارند که دماسنج دیجیتال اورال نسبت به پیشانی دقت باالتری دارد. Oral در زیر زبان قرار می گیرد ،دقیق است ،راحت است ولی وابستگی به شرایط خاصی دارد.برای مثال اندازه گیری باید حداقل 15الی 30دقیقه پس از مصرف غذا ،نوشیدنی ،سیگار یا آدامس انجام شود و در صورتی که فرد از راه دهان تنفس می کند، این روش قابل انجام نیست.دماسنج باید به مدت 2الی 4دقیقه در زیر زبان قرار بگیردRectal. قابل اعتماد ترین عدد را گزارش می نماید ولی به دلیل سختی و ناراحتی که برای بیمار استفاده می شود ،معموال استفاده نمی شود( معموال در اطفال و کودکان استفاده از این روش شایع تر است). Axillary بسیار راحت و ایمن است ،تهاجمی نیست و کمترین میزان اعتماد به عدد گزارش شده وجود دارد.دقت کنید که این روش نیازمند وجود بافت کافی و عدم وجود عرق در اطراف دماسنج است.دقت کنید که در افراد تب دار ،چندان متد قابل قبولی نیست و معموال زمانی استفاده می شود که امکان اندازه گیری دما به روش اورال و تیمپان وجود نداشته باشد.حداقل 10 دقیقه زمان برای اندازه گیری به این روش نیاز است. Tympanic روشی غیر تهاجمی ،دقیق و ایمن است.اما ممکن است به دلیل جرم داخل گوش بیمار یا تکنیک نامناسب یا عدم همکاری بیمار ،عدد اشتباهی گزارش شود.این روش از لحاظ قابل اعتماد بودن ،تفاوتی با روش اورال ندارد.برای اندازه گیری دما، حتما باید سرپوش پالستیکی تعویض شود.از سوی دیگر در بزرگساالن هنگام اندازه گیری باید گوش به سمت عقب و باال کشیده شود.در اطفال زیر 3سال گوش باید به سمت عقب و پایین کشیده شود و پروب به سمت پرده تیمپان حرکت کند. Rectal دقیق ترین و قابل اعتمادترین روش است.در هنگام اندازه گیری باید به مدت 2الی 3دقیقه در محل نگاه داشته شود. هنگام وارد کردن دماسنج به رکتوم ،بهتر است ترمومتر برای راحتی بیمار لوبریکیت شده باشد.از انجام این روش در افراد با بیماری های قلبی باید خودداری کرد.دقت کنید این روش برای بیمار آزاردهنده است و چندان قابل قبول نیست. 5 شحر حال و معاینه عالئم حیاتی ضربان نواحی متعددی برای اندازه گیری ضربان وجود دارد.این نواحی عبارتند از :تمپورال ،براکیال، کاروتید ،دورسال پدیس(پدال) ،رادیال ،اولنار ،فمورال ،پوپلیتئال و تیبیال خلفی که در شکل رو به رو نمایش داده شده اند. دقت کنید که شایع ترین مکان مورد استفاده ،شریال رادیال می باشد. رنج نرمال توسط استاد تاکید نشد ولی در شکل زیر آمده است: تکنیک باید پالس را در محل استخوانی و با 2الی 3انگشت اندازه بگیریم.توجه داشته باشید که از انگشت شست برای این کار نباید استفاده کنیم و فشاری به ناحیه ضربان نباید وارد کنیم. دقت کنید که پس از کشف منظم یا نامنظم بودن نبض ،در صورتی که نبض منظم باشد ،به مدت 30ثانیه تعداد را می شماریم و سپس در 2 ضرب می کنیم تا تعداد ضربان به دست آید.در صورتی که نبض نامنظم باشد ،تعداد آن را در 1دقیقه می شماریم.به کیفیت نبض نیز توجه کنید. در اندازه گیری نبض از طریق شریان پوپلیتئال ،ضروری است که زانو 45درجه خم شود و 4 انگشت در پشت زانو باید قرار بگیرد. شریان تیبیال خلفی ،در پشت قوزک داخلی پا قرار دارد. شریان دورسال پدیس در سمت لترال تاندون اکستنسور انگشت شست پا قرار دارد. حتما قبل از اندازه گیری نبض از طریق شریان کاروتید ،این شریان را سمع کنید.چرا ممکن است پالک های آترواسکلروزی در شریان کاروتید تشکیل شده باشد و از طریق سمع بروئی در شریان به این مهم پی ببریم.در صورتی که پالک متحرک باشد ،امکان دارد از طریق لمس شریان جا به جا شده و سبب CVAدر بیمار شود. برای سمع شریان کاروتید ،گوشی را مابین SCMو تراشه قرار می دهیم. هیچگاه ضربان کاروتید را در دو طرف به طور همزمان نمی گیریم. پس از احیا بیمار ،معموال اولین نبضی که مجددا بازگشت دارد ،کاروتید است. فاکتورهای موثر بر ضربان: فعالیت بدنی ،دما ،عواطف و احساسات ،داروها ،خونریزی ،تغییر وضعیت و بیماری های ریوی ،تعداد و نوع ضربان را تغییر می دهند. تاکی کاردی و برادی کاردی تاکی کاردی در بالغین و افراد بزرگسال ،به ضربان باالتر از 100اتالق می شود.برادی کاردی به ضربان کمتر از 60اتالق می شود.البته طبق جدول باال این تعاریف ممکن است در سنین مختلف متفاوت باشند. ریتم پالس در ریتم منظم ،فاصله زمانی برابری میان ضربان های پشت سر هم وجود دارد.در ضربان نامنظم ،این فاصله توسط ضربان نا به جا(دیر ،زود یا عدم وجود) به هم میریزد. 6 شحر حال و معاینه عالئم حیاتی قدرت پالس قدرت و شدت ضربان ،از طریق گریدینگ بین 0تا 4طبقه بندی می گردد: :0ضربان وجود ندارد یا اصال حس نمی شود. :1شدت ضربان کاهش یافته است و به سختی حس می شود. :2ضربان نرمال است و به سادگی لمس می شود. :3ضربان کامل است و شدت باالیی دارد( نسبت به 2شدت بیشتری دارد). :4ضربان بسیار قدرتمند است و نمی توان با فشار دادن آن را مهار کرد. تنفس به دلیل آن که ممکن است تنفس بیمار به شکل ارادی تغییر کند ،هنگام اندازه گیری تعداد تنفس ،نباید بیمار متوجه شمارش ما شود.پس تظاهر به گرفتن نبض می کنیم ولی در حال شمارش تنفس بیمار از روی حرکات قفسه سینه هستیم.به مدت 1دقیقه تعداد تنفس را می شماریم و کیفیت ریتم و تعداد آن را ارزیابی می نماییم.در صورتی تنفس بسیار عمیق باشد Deep ،است و در صورتی که تنفس سطحی باشد Shallow ،است.تعداد تنفس باالتر از 20و پایین تر از 12نیازمند بررسی های بیشتر می باشند.تعداد نرمال تنفس در جدول زیر آمده است و مورد تاکید نبود. تعداد تنفس تحت تاثیر فعالیت ،درد ناگهانی ،استرس ،سیگار ،پوزیشن ،داروها ،آسیب نورولوژیک ،سن ،دمای محیط و عملکرد هموگلوبین ممکن است تغییر کند. فشار خون از دو جزء سیستولی و دیاستولی تشکیل شده است .فشار سیستولی ماکسیمم فشاری است که قلب بر آئورت وارد می کند و فشار دیاستولی مینیمم فشاری است که در هنگام استراحت قلب به دیواره شریان وارد می شود و به صورت نسبت بیان می شود120/80 : Pulse pressureتفاوت بین فشار سیستولی و دیاستولی است.در مثال باال PP ،برابر 40است. برای اندازه گیری فشار خون ،به دستگاه فشارسنج و استتوسکوپ نیاز است( میدونم! میدونم! ولی چیکار کنم باید گفته های استاد رو بیارم دیگه!!!). کاف فشار سنج در باالی حفره کوبیتال بسته می شود.استتوسکوپ نباید کامل در زیر کاف قرار بگیرد و تنها لبه آن در زیر کاف قرار می گیرد. استتوسکوپ را روی شریان براکیال قرار می دهیم و 30میلی متر جیوه باالتر از فشاری که سبب از بین رفتن نبض می شود ،کاف را باد می کنیم. صدای اول کورتکوف ،فشار سیستولی و آخرین صدای کورتکوف ،فشار دیاستولی است. دقت کنید که دست باید هم سطح قلب قرار بگیرد و در حالت خوابیده یا نشسته فشار خون را اندازه میگیریم. فشار سیستولی از طریق بررسی نبض قابل پیشبینی است ولی دیاستولی اینگونه نیست. فشار خون در اندام تحتانی از طریق شریان پوپلیتئال قابل بررسی است. فشار خون در اولین ویزیت ،باید از هر 2بازو اندازه گیری شود و تفاوت فشار 5الی 10میلی متری نرمال است و فشار باالتر باید گزارش شود. در صورتی که تفاوت فشار خون دو دست بیشتر از 10میلی متر جیوه بود ،این تفاوت معنی دار است و باید گزارش شود. 7 شحر حال و معاینه عالئم حیاتی مثانه مریض در هنگام اندازه گیری فشار خون باید خالی باشد و پای بیمار روی هم قرار نگرفته باشد.این حاالت باعث افزایش فشار خون می شود.مصرف سیگار ،نوشیدنی های کافئین دار ،ورزش ،احساسات و ...سبب تغییر فشار خون می شوند.در هنگام اندازه گیری فشار خون بیمار باید حداقل 5دقیقه تکیه داده باشد و آرام باشد. سایز کاف فشارسنج باید مناسب باشد.اگر خیلی بزرگ باشد ،سبب خوانش اعداد باالتر و اگر خیلی شل باشد ،سبب خوانش اعداد پایین تر می شود.حداقل 30ثانیه بین اندازه گیری های پشت سرهم باید فاصله باشد و کاف بیشتر از 15دقیقه روی دست بیمار باقی نماند! سرعت خالی کردن کاف در هنگام اندازه گیری باید 1الی 2میلی متر جیوه در هر ثانیه باشد. درد ماهیت درد ،شروع ،طول مدت درد ،مکان درد ،کیفیت درد ،شدت درد و...باید مورد توجه قرار بگیرد.فاکتورهایی که درد را بهتر یا بدتر می کنند نیز باید ارزیابی شوند.از سوی دیگر جنسیت بیمار ،فرهنگ ،مرحله تکاملی ،استرس و سابقه درد مشابه باید مورد توجه باشد. برای اندازه گیری درد می توان از طریق نمره دهی 0تا ، 10بیان توصیفی شدت درد توسط بیمار و یا تغییر حالت چهره بیمار در هنگام تجربه درد استفاده نمود. خب دوستان عزیز. این آخرین جزوه ای بود که من در دوره فیزیوپات افتخار نوشتنش رو داشتم! هم صحبتی با شما در قالب جزوه برای من افتخار بزرگی بود.به امید دیدار مجدد در دوره استیجری! ! خدا نگهدار 2 مبانی قلب تظاهرات بالینی بیماری های قلب و عروق امیر عطایی دکتر شجری تظاهرات بالینی بیماری های قلبی تظاهرات بالینی قلب شامل عالئم محدودی می باشد که متاسفانه دارای تداخل با تعداد زیادی از بیماری ها دارد. یادآوری :پری کارد عصبدهی مستقیم دارد و درست به مانند پوست روی اندام ما درد آن به شکل لوکالیزه قابل حس است،میوکارد و اندوکارد فاقد عصبدهی می باشند و درد آن به شکل مستقیم قابل حس نیست،درد میوکارد ناشی از ایسکمی و نکروز می باشد.با اختالل در عروق خونرسانی به میوکارد ابتدا تنفس بی هوازی در درون آن برای تامین ATPصورت می گیرد ،سپس پس از 30-20دقیقه نکروز و آپوپتوز رخ می دهد،نکروز و آپوپتوز منجر به ایجاد حس درد می شود.پس درد های پریکارد به شکل شارپ و لوکالیزه می باشند و درد های اندوکارد و میوکارد به شکل مبهم و غیرلوکالیزه می باشد.مثال دیگر این موضوع در آپاندیسیت است ،آپاندیسیت فاقد عصبدهی مستقیم است و در ابتدا کل شکم بیمار در اطراف ناف درد می گیرد،با ادامه بزرگ شدن آپاندیس،آپاندیس به پریتال جداری فشار وارد می کند سپس در این زمان بیمار می تواند درد را به شکل لوکالیزه حس کند. NYHA(New York heart association) Classification در ، NYHAنارسایی قلبی در چهار کالس طبقه بندی می شود : : Function class Iمحدودیتی در انجام فعالیت های فیزیکی ندارد و فاقد عالمت در فعالیت های ordinaryمی باشد.اما در فعالیت های ( extraordinaryقعالیت های سنگین) دچار درد خفیف یا تنگی نفس می شود : Function class IIدارای محدودیت کم در فعالیت های Ordinaryمی باشد و دارای عالئم تنگی نفس و درد در انجام فعالیت های عادی مانند پیاده روی طوالنی مدت می شود : Function class IIIدارای محدودیت و عالئم در فعالیت های پایین تر از Ordinaryمی باشد.مثال از مبل تا دستشویی راه می رود و دچار درد و تنگی نفس می شود : Functional class IVحتی در حالت نشسته و استراحت نیز دچار تنگی نفس و درد است Chest pain Angina pectoris chest pain Cardiac anginaیک درد ناشی از برهم خوردن خونرسانی میوکارد(بهم خوردن )Demand & Supplyمی باشد.درد آن به شکل دال مبهم می باشد،به شکل سنگینی قابل حس است و غیر قابل لوکالیزه شدن توسط بیمار است.محل درد آن در اطراف قلب یعنی Retrosternalو نیمه های هر دو همی توراکس قابل حس است و به گردن ،فک ،اپیگاستر،شانه و دست چپ و هر دو بازو ارجاع می شود.درد های ارجاعی از نظر آماری بررسی شده اند و دیده شده مثال در تعداد مشخصی از بیماران درد دست وجود دارد. درد ناشی از نکروز میوکارد گاهی اوقات شبیه درد ناشی از زایمان است و از نظر شدت درد خیلی شدید است درد آنژینا با فعالیت مثل راه رفتن تشدید می شود از طرف دیگر استراحت و دارو های گشاد کننده عروق موجب بهبود درد می شود،با گشاد شدن عروق ،خونرسانی میوکارد بهبود میابد به همین دلیل درد بهتر می شود. عالئم همراه :حالت تهوع ،استفراغ ،عرق سرد و احساس سنگینی نفس زمان درد :درد آنژین در حد ثانیه نیست و بیشتر است زیرا درد آن ناشی از ایسکمی است ،معموال چست پین ناشی از ایسکمی بین 20-10دقیقه می باشد. 2 تظاهرات بالینی بیماری های قلب و عروق در برخی حاالت مانند بیماران مسن ،معتاد یا دیابتی ممکن است درد مبهم به شکل درد نقطه ای حس شود درد پریکارد درد پریکارد به شکل نقطه ای و شارپ است ،زیرا با التهاب یک نقطه از آن به واسطه عصبدهی با فرنیک بالفاصله درد آن به شکل نقطه ای منتقل می شود. در این حالت با جابجا شدن پریکارد درد بدتر می شود ،مثال با سرفه ،نفس کشیدن ،خم و راست شدن و خوابیدن به پهلو پریکارد جابجا می شود و درد ایجاد می کند درد ناشی از پریکارد برخالف درد ناشی از ، MIدرد سنگینی نیست درد مربوط به پارگی شریان های قلب با پارگی آئورت( ، )Aortic dissectionاینتیما پاره می شود ،خون وارد مدیا می شود و تا زیر ادوانتیس رگ پیش می رود،در 80-70درصد بیماران ادوانتیس نیز پاره می شود سپس خون وارد توراکس شده و بیمار می میرد.اگر بیمار خوش شانس باشد خون در داخل مدیا به مسیر خود ادامه میدهد یکی از اورژانسی ترین بیماری های قلبی عروقی ،دایسکشن آئورت می باشد درد پارگی به شکل شارپ و ناگهان است ،این درد بسیار شدید است و مانند خنجر خوردن به قلب است)Stabbing shearing chest pain(. سایر عالئم آن شامل عرق سرد،بهم خوردن شرایط همودینامیک و...می باشد درد ناشی از آمبولی ریه مثال در طی ایستادن طوالنی مدت لخته های خیلی ریز در ورید های اندام تحتانی ایجاد می شود،این لخته ها از طریق IVCبه دهلیز راست و سپس به بطن راست می روند ،بطن راست نیز لخته را به درون شریان پولمونری پمپ می کند. اگر لخته خیلی بزرگ باشد در محل دوشاخه شدن شریان پولمونری گیر می کند در این حالت فرد دچار مرگ ناگهانی می شود.چون در طی آمبولی پارگی رخ نمی دهد درد آن زیاد نیست و به شکل discomfortمبهم در قفسه سینه قابل حس است ،از طرف دیگر چون جریان خون بهم می ریزد بالفاصله بیمار دچار افت فشار خون و سپس همانطور که گفته شد دچار مرگ ناگهانی می شود. اگر لخته کوچک باشد در شاخه های شریان پولمونری گیر می کنند،در این حالت کل بافت ریه اطراف شریان مربوطه دچار نکروز می شود در نتیجه حس کردن درد آن طول می کشد و بالفاصله قابل حس نیست.اگر محل نکروز در اطراف پریکارد یا پلور باشد،نکروز ایجاد شده موجب تحریک پریکارد می شود و درد آن به شکل شارپ و لوکالیزه خواهد بود.از عالئم دیگر آن می توان به هموپتزی ،تنگی نفس و هایپوکسی اشاره کرد. در کورس ریه بیان شد که اغلب موارد امبولی بی عالمت است اما اینجا بیان شد حتی آمبولی های کوچک نیز عالمت دارند مگر اینکه لخته خیلی خیلی خیلی کوچک باشد سایر علل برای درد قفسه سینه عللی مانند درد های ریوی،گوارشی و عضالنی برای درد قفسه سینه وجود دارد.مهم ترین عامل افتراق علت درد های قفسه سینه شرح حال است و با یک شرح حال خوب میتوانیم متوجه علت درد های قفسه سینه شویم Dyspnea در حالت عادی ما متوجه شکل تنفس خود نمی شویم ،هرگاه بیمار متوجه تنفس خود باشد دچار تنگی نفس است.تنگی نفس به دنبال هایپوکسی رخ می دهد ،به دنبال هایپوکسی بیمار مجبور به تنفس خودآگاه می شود و به همین علت حس تنگی نفس به وی دست می دهد.تنگی نفس یکی از عالئم ماژور بیماری های قلبی می باشد. در بیمارانی توانایی احساس درد را ندارند مثال بیماران دیابتی که دچار دژنراسیون اعصاب شده اند ،اولین تظاهر بیماری قلبی به جای درد قفسه سینه، به شکل تنگی نفس می باشد. برای طبقه بندی تنگی نفس ،از NYHAاستفاده می کنیم 3 تظاهرات بالینی بیماری های قلب و عروق Orthopnea در بیماران دچار نارسایی قلبی ،خوابیدن دچار افزایش فشار دهلیز چپ می شود ،افزایش فشار دهلیز چپ موجب پس زدن خون ورید های ریوی می شود ،احتباس خون ورید های ریوی نیز منجر به احتباس خون در شریان های ریوی می شود و در نهایت احتقان ریوی رخ می دهد و آلوئول ها پر از آب می شود در نتیجه بیمار حس تنگی نفس شدیدی خواهد داشت. )Paroxysmal Nocturnal Dyspnea(PND در نارسایی قلب معموال ادم اندام و صورت دیده می شود ،هنگامی که بیمار میخوابد ،مایع جذب سیستم واسکوالر می شود و سپس به بطن چپ وارد می شود بطن چپ نیز به علت عدم کارایی مناسب ،خون را به دهلیز پس می زند ،خون پس زده شده به هلیز نیز موجب احتباس خون در ریه می شود در نتیجه بیمار چند ساعت بعد از خوابیدن ،دچار تنگی نفس می شود و از خواب بیدار می شود.در این حالت ادم اندام برطرف شده اما بیمار دچار تنگی نفس است Oedema در نارسایی قلب ،تمام خون درون قلب پمپ نمی شود در نتیجه مایع اضافی در فضاهای سوم (به بافت های اینترستیشیال فضای سوم می گویند) پس زده می شود.به این حالت Pitting edemaگفته می شود و در فاصله بین پوست و استخوان آب اضافی قرار می گیرد. مایع اضافی در صفاق ممکن است مشاهده شود و بیمار دچار آسیت شود،ممکن است مایع در پلور جمع شود و بیمار دچار پلورال افیوژن شود یا حتی ممکن است مایع درون پا ،صورت و چشم تجمع کند. Palpitation در حالت عادی ما متوجه ضربان قلب خود نیستیم ،هرگاه بیمار متوجه ضربان قلب خود باشد به این حالت Palpitationگفته می شود که در طی اضطراب ،تحریک آدرنال یا تاکی آریتمی قابل حس است.این عالمت در بیماری های قلبی و سایر بیماری ها مثل کم خون و پرکاری تیروئید قابل مشاهده است. Syncope در این حالت ،بیمار دچار حس ، Chest discomfortتعریق و سیاهی رفتن چشم می شود و ناگهان تونیسیته عضالنی و هوشیاری فرد از دست می رود و دچار سنکوپ می شود.زمان آن کوتاه است و هنگامی که بیمار پای خود را باال بیاورد عالئم وی رفع می شود. در اغلب موارد سنکوپ علت رفلکس وازوواگال است که عالمتی خوش خیم است.در هنگام ترس به شکل معمول باید سیستم آدرنال تحریک شود و ضربان قلب افزایش یابد اما در سنکوپ عصب واگ تحریک می شود و بیمار دچار افت ضربان قلب و فشار خون می شود و درنتیجه پرفیوژن مغز مختل می شود و بیمار هوشیاری اش از دست می رود. Cyanosis به کبودی و سیاه شدگی پوست و مخاطات ،لب ها و نوک انگشتان سیانوز گفته می شود ،سیانوز در نتیجه هایپوکسی رخ می دهد سیانوز محیطی :در اثر وازوکانتسریکشن موضعی ،خونرسانی مختل می شود و عضو مربوطه سیانوز می شود.این حالت در انگشتان،پاها و لب ها دیده می شود.انقباض عروق عضو های محیطی به این علت رخ میدهد که خون و اکسیژن کافی برای مغز ،قلب و کلیه تامین شود. سیانوز مرکزی :در این حالت نه فقط پوست و لب ها بلکه کل مخاطات(دهان) نیز سیانوز می شود.علت آن می تواند ادم ریوی(که موجب جلوگیری از اکسیژنه شدن خون می شود) و بیماری های قلبی مادرزادی(مثل تترالوژی فالوت یا دیفکت دهلیزی که در آن خون اکسیژنه و غیر اکسیژنه با هم مخلوط می شوند) می باشد. معاینه بالینی پیش از معاینه همواره باید از مریض برای معاینه اجازه بگیریم،همچنین باید مراقب پرایوسی بیمار نیز باشیم یعنی فقط ناحیه ای که میخواهیم معاینه کنیم اکسپوز شود. معاینه قلب دارای 4قسمت می باشد -1:مشاهده -2لمس -3دق و -4سمع 4 تظاهرات بالینی بیماری های قلب و عروق سمع در وسط قفسه سینه استرنوم قرار دارد ،دقیقا در پشت استرنوم قلب قرار دارد.قلب به شکل نیمه خوابیده روی دیافراگم قرار گرفته است.قوس آئورت نیز از سمت راست به چپ می رود و در نهایت آئورت نزولی در سمت چپ قرار خواهد گرفت. قلب در قفسه سینه به شکل وارونه قرار گرفته است یعنی راس آن به سمت پایین و قاعده آن به سمت باال قرار دارد. قلب دارای 4دریچه می باشد ،دو دریچه مربوط به پر شدن حفرات بطنی(میتران و تری کوسپید) و دو دریچه نیز مربوط به پمپاژ خون به عروق سیستمیک(میترال و آئورت) . نواحی Auscultation دریچه آئورت و پولمونری در قاعده قلب قرار دارند ،در طرفین زاویه استرنال ،دنده دوم قرار گرفته است،در سمت راست آن دریچه آئورت و در سمت چپ آن دریچه پولمونری قابل سمع می باشند دریچه تری کوسپید در کنار چپ استرنوم و فضای بین دنده ای پنجم یا چهارم قابل سمع است دریچه میترال در خط میدکلویکوالر و روی فضای بین دنده ای پنجم یا ششم(اپکس قلب) قابل سمع است گوشی پزشکی گوشی پزشکی از بخش های زیر تشکیل شده است: :Ear piecesدر داخل گوش خود میکنیم : Tubeلوله اصوات را منتقل می کند ،هرچقدر طول لوله بیشتر باشد صداها ضعیف تر و هرچقدر قطور تر و کلفت تر باشد صداها بهتر به گوش میرسند : Bellبرای شنیدن صداهای با فرکانس کم استفاده می شود(حدود 10درصد صداهای قلبی) : Diaphragmبرای شنیدن صداهای با فرکانس زیاد استفاده می شود(اغلب صداهای قلبی) در نهایت هم استاد (تخصص قلب) گفتن که خودشون گوشی پزشکیشون رو گم کدرن و از میکروالیف های داخل بخش استفاده میکنن. صداهای قلبی بسته شدن دریچه همراه با تولید صدا می باشد و باز شدن دریچه سالم فاقد صدا است ،اگر باز شدن دریچه صدا دار باشد به معنی بیماری است صدای S1مربوط به بسته شدن دریچه میترال و تری کوسپید می باشد ،در ابتدای سیستول قابل شنود است و در اپکس قلب بیشترین صدا را تولید می کند. صدای S2مربوط به بسته شدن دریجه های آئورت و پولمونری می باشد ،در قاعده قلب بیشترین صدا را دارد ، مرمر یا سوفل :صدای مربوط به جریان خون از حفره به حفره ای دیگر می باشد که معموال پاتولوژیک است و حین جریان توربوالنت رخ می دهد مثال هنگام کم خونی قابل شنود است و به 2دسته تقسیم می شوند : هنگام سیستول :با سیستول قلب ،دریجه باز می شود ،قاعدتا باز شدن دریچه صدا ندارد اما در این حالت عبور خون از وسط دریچه موجب ایجاد سوفل مرمر سیتسولیک میشود.مثال این حالت در تنگی دریچه ها دیده می شود،دهانه طبیعی میترال 6-4سانتی متر و آئورت 2-4سانتی متر می باشد.این صدا بین S1تا S2شنیده می شود هنگام دیاستول:این صدا بین S2تا S1شنیده می شود صدای S3در ابتدای دیاستول شنیده می شود و علت آن برخورد خون به دیواره بطن راست بالفاصله بعد از باز شدن دریچه است ،فقط در اپکس شنیده می شود.در CHFیا افراد جوان سالم قابل شنود است صدای S4در انقباض دهلیز و بالفاصله قبل از S1شنیده می شود ،با برخورد خون به بطن چپ قابل شنود است و علت آن فشار باال یا MIمی باشد 5 تظاهرات بالینی بیماری های قلب و عروق مثال هایی از صدای غیر طبیعی نارسایی دریچه میترال :در هنگام سیستول ،نارسایی این دریچه موجب می شود تا خون به درون دهلیز برگردد بنابراین موجب سوفل سیستولیک می شود استنوز آئورت :با انقباض قلب ،چون منفذ آئورت تنگ شده است ،عبور خون از آن صدا ایجاد میکند ،این صدا نیز نوعی سوفل سیتسولیک است استنوز میترال :در این حالت دریچه به خوبی باز نمیشود در نتیجه در هنگام باز شدن آن صدا ایجاد می شود( ، )Opening snapاین صدا منجر به سوفل دیاستولیک می شود. مشاهده به قفسه سینه نگاه میکنیم که آیا فرورفتگی،برجستگی،کایفونز یا سایر موارد وجود دارد یا خیر مثال در فرورفتگی یا pectus excavatumسمع و سوفل های قلبی بهم میخورد. یا در برآمدگی نیز سمع بهم میخورد و ممکن است سایر ناهنجاری های قلبی همراه آن باشد پس از عمل جراحی روی استرنوم ،استرنوتومی اسکار قابل مشاهده است.گاهی اوقات بیمار مراجعه میکند و می گوید که هیچ مشکلی ندارم ،اما لباسش را که باال میزنیم ،اسکار عمل جراحی دیده میشود و بیمار می گوید چون 20سال پیش عمل کردم خوب شده و رفته ،بنابراین توانایی پزشک در مچ کردن شرح حال با معاینه اهمیت دارد. کالبینگ در کالبینگ پد ناخن به سمت باال قوس برمیدارد.کالبینگ یکی از عالئم بیماری های کاردیووسکوالر به ویژه بیماری های سیانوتیک و Congenitalمی باشد. Oslers nodes ، Splinter Hemorrhagesو Janeway lesions این عالئم مربوط به آمبولی یا التهاب ناشی از اندوکاردیت عفونی می باشد ادم افزایش ضخامت بافت اینترستیشیال زیر پوستی که می تواند گوده گذار یا غیر گوده گذار باشد اختالل خونرسانی به پا()Peripheral arterial disease هنگامی که خونرسانی به پا مختل شود،عضالت پا آتروفی می شوند و پوست براق و نازک می شود.زخم های نکروتیک دردناک نیز روی پا ایجاد می شود و حتی ممکن است ناخن سیاه شود و بیفتد.در این حالت پا سفید ،الغر و بدون نبض خواهد بود اختالل وریدی پا()Venous insufficiency در این حالت خون در اندام تحتانی باقی می ماند(دقت کنید خون باقی می ماند نه مایع و ادم نیست) این خون تیره از زیر پوست به بیرون میزد،پا ورم می کند و هایپرپیگمنتشن ایجاد می شود.زخم های مترشحه خیس نیز ایجاد می شود. لمس(معاینه عروق) ورید ها :مهم ترین وریدی که بررسی میکنیم ورید جوگوالر عمقی گردن می باشد،اگر نارسایی قلبی وجود داشته باشد ،بزرگی جوگوالر وین قابل رویت است شریان ها 6 تظاهرات بالینی بیماری های قلب و عروق نبض شریان کاروتید در کنار غضروف تیروئید و قدام SCMقابل تشخیص است،باید حتما صدای جریان خون کاروتید را نیز با گوشی پزشکی بررسی کنیم ،صدای توربوالنت خون در کاروتید carotid bruitنامیده می شود.در هنگام ایست قلبی نیز اولین کار بررسی نبض کاروتید است درصورتی که نبض نداشته باشد باید CPRانجام شود.هنگامی که نبض شریان کاروتید لمس می شود یعنی حداقل فشار مریض 6-5است در انتهای استخوان رادیوس نبض شریان رادیال قابل تشخیص است.کمی باالتر از آن در وسط حفره کوبیتال در افراد الغر نبض شریان براکیال قابل حس است ،مجددا در افراد الغر در حفره آگزیالری نبض شریان آگزیالری قابل لمس است.هنگامی که نبض رادیال لمس می شود یعنی فشار مریض حداقل 10-9می باشد در یک سوم داخلی کانال اینگوئینال و در نزدیکی برجستگی پوبیس ،نبض شریان فمورال قابل لمس است.در بیماری های مثل کوارتکشن آئورت این نبض از بین می رود.اگر نبض فمورال لمس شود فشار بین 8-7است 9 سمیولوژی نشانه شناسی بیماریهای گوارشی کیمیا سروش دکتر بهاروند : Dysphagia.1اشکال در بلع : Aphagia.2عدم توانایی در بلع : Odynophagia.3بلع دردناک : Globus sensation.4احساس جسم خارجی در گردن.به حالتی میگویند که فرد فکر میکند نمیتواند چیزی قورت دهد اما درواقع مشکلی در بلع ندارد و یک مشکل psychogenicاست. : Phagophobia.5ترس از بلع / Nausea.6تهوع :احساس نیاز به باال آوردن محتویات معده.اختالل در ارگانهای مختلف میتواند باعث تهوع شود مثل: تحریک حلق پرخوری MI بارداری سنگ کلیه میگرن تومور در مغز Motion sickness عوارض دارویی پس ما معموال به خود تهوع اپروچ نمیکنیم و به دنبال سایر نشانههای همراه با تهوع میرویم تا به تشخیص مشکل بیمار برسیم. / Vomiting/Emesis.7استفراغ :خروج انفجاری محتویات GIاز دهان به کمک انقباض عضالت توراکوابدومینال :Hyperemesis gravidarumافزایش تعداد دفعات استفراغ ناشی از بارداری که اورژانسی است. : Regurgitation.8ورود محتویات GIبه دهان بدون کمک یا زحمت / Rumination.9نشخوار :جابجایی مکرر محتویات معده به دهان ،جویدن و بلع مجدد.معموال psychogenicاست. / Heartburn.10سوزش سر دل :درد سوزشی ناحیه اپیگاستر / Dyspepsia /Indigestion.11سوهاضمه :ترکیبی از عالئم گوارشی که به نظر میرسد از منشا معده و دئودنوم باشد / Diarrhea.12اسهال :دفع مدفوع مایع یا بیشکل با تعداد دفعات افزایش یافته ( subjectiveاست یعنی خود مریض در شرح حال میگوید) یا دفع مدفوع بیش از 200گرم در روز( objectiveاست یعنی با اندازهگیری معلوم میشود) 2 نشانهشناسی گوارش : Pseudo-diarrhea.13دفع مدفوع با دفعات زیاد و حجم کم.در این حالت احتماال فرد یبوست داشته و یک fecal impactionاتفاق افتاده.این اتفاق باعث میشود مدفوع از کنار این impactionکم کم پایین برود و دفع شود.در توش رکتال توده لمس میشود. /Tenesmus.14دل پیچه :احساس عدم دفع کامل مدفوع و نیاز مجدد به دفع مثال در IBDدرصورت درگیری رکتوم ،التهاب رکتوم( ulcerative colitis ،) proctitisو شاید کرون / Fecal incontinence.15بیاختیاری مدفوع :خروج غیرارادی محتویات رکتوم که دو حالت دارد : : Urge incontinenceبیمار دیر متوجه میشود که نیاز به دفع دارد. : Overflow incontinenceبیمار متوجه نیاز به دفع نمیشود. :Steatorrhea.16مدفوع چرب ،بدبو ،چسبنده و شل مثال در ابتال به ژیاردیا ،مشکل صفرا ،عارضه دارویی و به طور کلی سوجذب چربی. / Constipation.17یبوست:دفع مدفوع به سختی یا با فواصل طوالنی/دفع مدفوع با فواصل طبیعی اما همراه با زور زدن ،قوام سفت ،درد و پری شکم ،یا احساس دفع ناکافی (( /)subjectiveتنقیه) enemaنیاز به خارج کردن با انگشت جهت دفع مدفوع(.)objectiveتشخیص یبوست خیلی بستگی به میزان نرمال دفع مدفوع در هرفرد دارد. : Hematemesis.18استفراغ خون روشن یا مواد" دانه قهوه" ای .این مواد دانه قهوه ای ی ناش از تجزیه خون توسط اسید معده است. : Melena.19مدفوع سیاه و قیری.نشانه GI bleedingاست.باید از مریض چند سوال بپرسیم :اول این که قرصی مصرف میکند یا نه چون ممکن است از عوارض آن باشد.دوم این که مدفوعش تا چه حد سیاه است و این که چسبنده هست یا نه .مالنا بسیار سیاه و چسبنده است. سپس توش رکتال انجام میدهیم. : Hematochezia /Rectorrhagia.20دفع خون یا لخته از رکتوم / Jaundice /Icterus.21زردی /یرقان:تغییر رنگ بافتهای بدن به رنگ زرد 10 سمیولوژی نظری شحر حال و معاینه بالینی شکم علی ایزدی دکتر پورحسن استاد در بیست دقیقه اول کالس به مراحل یادگیری و چند خاطره پرداختن اگر دوست داشتید گوش کنید. اولین مرحله در معاینه شکم ،آمادهسازی یا Preparationاست.با یک بالش زیر سر و زیر زانوها ،بیمار را در وضعیت سوپاین قرار دهید.دست خود را زیر کمر بیمار بلغزانید تا بررسی کنید که آیا بیمار آرام است و صاف روی تخت دراز کشیده است یا نه.از بیمار بخواهید دستها را در کنارههای بدن یا روی سینه قرار دهد چرا که وقتی دستها روی سر قرار میگیرند ،دیواره شکم کشیده و سفت میشود و این امر مانع از لمس دقیق میگردد.برای اکسپوز کردن شکم ،ابتدا از مریض اجازه میگیریم! سپس پارچه یا ملحفه را در سطح سمفیز پوبیس قرار دهید ،و گان بیمار را تا زیر خط نیپل ها و کمی بالی زائده زایفوئید بال بکشید.قبل از شروع ،از بیمار بخواهید نواحی دردناک را نشان دهد تا این نواحی را در انتها معاینه کنید و معاینه را از ناحیه دورتر شروع کنیم.دستها و گوشی پزشکی خود را گرم کنید.برای گرم کردن دستها ،آنها را به هم بمالید یا زیر آب گرم قرار دهید.با آرامش به بیمار نزدیک شوید و از حرکات سریع و غیرمنتظره خودداری کنید.از داشتن ناخنهای بلند که ممکن است باعث خراش یا آسیب به پوست بیمار شود ،اجتناب کنید.در سمت راست بیمار بایستید و بهصورت سیستماتیک اقدام به بررسی ( ،)inspectionسمع ( ،)auscultationدق ( )percussionو لمس ( )palpationکنید.صورت بیمار را برای هرگونه نشانهای از درد یا ناراحتی مشاهده کنید.در صورت لزوم ،با گفتگو یا پرسشهایی حواس بیمار را پرت کنید.اگر بیمار ترسیده یا حساس به لمس است ،لمس را با قرار دادن دست بیمار زیر دست خود شروع کنید.پس از چند لحظه ،دست خود را به آرامی زیر دست بیمار ببرید تا مستقیم لمس را انجام دهید. در شکل روبرو دو نوع تقسیم بندی نواحی شکم را مشاهده می کنید که مدل سمت چپ یعنی تقسیم بر اساس کوادرانتها رایج تر است. بعد از مرحله آمادهسازی ،به چهار مرحله اصلی معاینه شکم یعنی مشاهده ،سمع ،دق و لمس میرسیم.یکی از دلیلی که لمس در انتها قرار دارد این است که با لمس ،حرکات روده افزایش یافته و این در سمع اختالل ایجاد می کند. مشاهده ()Inspection از بال و از کناره ها به شکم بیمار نگاه می کنیم.در مشاهده به موارد زیر توجه کنید : شکل کلی شکم :صاف ،گرد ،مقعر یا متسع( )Distendبودن شکم ،مشاهده تقارن یا عدم تقارن ()Asymmetry پوست :مشاهده اسکارها ،استریا ،جوش یا تغییر رنگ پوست ،اکیموز(کبودی) ،رگ های متسع(خصوصا وریدها) فتق های شکمی خصوصا در ناحیه اینگوینال یا ناف توده ها یا اتساعات به دلیل تومور ،آسیت (اتساع فالنک ها) یا ارگانومگالی (بزرگی کبد یا طحال ،اتساع مثانه یا رحم در ناحیه سوپراپوبیک) حرکات پریستالسیس قابل مشاهده به دلیل انسداد روده /مشاهده پالس غیرطبیعی در پایین اپیگاستر به دلیل آنوریسم آئورت شکمی استریای کشیدگی با رنگ نقره ای به وریدهای متسع به علل مختلف مانند سیروز استریاهای ارغوانی در سندرم کوشینگ دلیل بارداری یا کاهش وزن 2 شحر حال و معاینه شکم Caput medusaeبه ظاهر رگ های برجسته اطراف ناف میگویند که حالتی شبیه موجودی افسانه ای با موهای مار دارد.این حالت به علت هایپرتنشن ورید پورت ناشی از سیروز کبدی می باشد.در این شرایط خون به جای عبور از کبد ،از رگ های کولترال اطراف ناف عبور میکند. این مطلب رو استاد گفتند خیلی مهم نیست. شکل مقابل جهت venous returnرا در بیماری های مختلف نشان میدهد.در هایپرتنشن ورید پورت ،جهت بازگشت ورید از طریق عروق کولترال به سمت outwardاست.در ترومبوز ورید پورت ،جهت حرکت خون در وریدها در محل انسداد دچار تالقی یا convergeمی شوند که این حرکت عمدتا inwardاست.در انسداد IVCخون از طریق سیستم آزیگوس به SVCمی رسد پس جهت بازگشت وریدی upwardخواهد بود.شکل پایین جهت افتراق این موارد کاربرد دارد به این صورت که با دوانگشت ،دو نقطه یک ورید را فشار میدهیم و سپس انگشت خود را بر میداریم تا ببینیم جهت پرشدگی به کدام سمت( outward ،inwardیا )upward خواهد بود. اکیموز یا خونمردگی زیرپوستی شکم می تواند به دو شکل ( Grey-turner signدر پهلوها) یا ( Culen signاطراف ناف) بروز پیدا کند که یکی از علل مه