درمان نظامهای خانوادگی بوئن PDF
Document Details
Uploaded by RefinedMesa
Qeshm Payame Noor University
Tags
Summary
This document discusses family systems therapy, focusing on the Bowen family systems theory. The text explores concepts like individuality, togetherness, emotional cutoff, and the impact of family relationships across generations. It delves into the work of Murray Bowen, outlining his approach to understanding family dynamics. It emphasizes the interconnectedness of family members and how emotional patterns can affect individuals across generations.
Full Transcript
درمان نظامهای خانوادگی بوئن\ رویکردی بین نسلی به خانواده درمانی\ پیشگامان خانواده درمانی اذعان کردند که افراد محصول زمینه اجتماعی خود هستند اما توجه خود را به خانواده هسته ای محدود نمودند ،بله اعمال تحت تأثیر آن چیزی هستند که در خانواده ها اتفاق میافتد اما آن نیروهای گذشته و حال که این تأثیرات را قا...
درمان نظامهای خانوادگی بوئن\ رویکردی بین نسلی به خانواده درمانی\ پیشگامان خانواده درمانی اذعان کردند که افراد محصول زمینه اجتماعی خود هستند اما توجه خود را به خانواده هسته ای محدود نمودند ،بله اعمال تحت تأثیر آن چیزی هستند که در خانواده ها اتفاق میافتد اما آن نیروهای گذشته و حال که این تأثیرات را قالب ریزی میکنند کدام اند؟ چه چیزی شوهری را وامی دارد خود را از زندگی خانوادگی دور کند؟ چه چیزی زنی را وامی دارد از پیشرفت خودش چشم پوشی کند تا زندگی فرزندانش را اداره نماید؟ موری بوئن پاسخ چنین سؤالاتی را در شبکه بزرگتری از روابط خانوادگی جست و جو کرد.\ به عقیده ،بولن روابط انسانی از دو نیروی برقرار کننده تعادل زندگی مشتق می شود. فردیت و با هم بودن هر یک از ما نیازمند همنشینی و مقداری استقلال هستیم. چیزی که زندگی را جالب و کلافه کننده میسازد گرایش نیازهای ما به قلبی شدن است. وقتی همسری برای پیوند\ 1. individuality\ 2. togetherness\ Guannicu wil Camer خانواده درمانی\ ۲۱۲\ بیشتر فشار می آورد دیگری ممکن است احساس پرمشغله بودن کند و کنار بکشد. با گذشت زمان\ طلب کردن یکی و واپس زنی دیگری، زوجین را به چرخه های نزدیکی و دوری گرفتار می کند. اینکه چگونه افراد با موفقیت این دو قطبی شدن ماهیت انسان را آشتی دهند، به دامنه ای که آنها یاد گرفته اند تحریک پذیری را در آن کنترل کنند یا به قول بوئن، به تمایز خویشتن بستگی دارد. راجع به این موضوع در ادامه بیشتر صحبت خواهد شد. با وجود اینکه هیچ کس به تأثیر سازنده خانواده شک ندارد، بسیاری از افراد تصور می کنند که وقتی آنها خانه را ترک می نمایند، بزرگسالانی بالغ و مستقل و حداقل از تأثیر والدین آزاد هستند. بعضی افراد به فردیت ارزش میدهند و ا میدهند و آن را علامت رشدی برای جدا شدن از والدینشان در نظر می گیرند. دیگران آرزو میکنند میتوانستند به خانواده هایشان نزدیک تر باشند، اما دیدارها را بسیار دردناک می یابند و بنابراین دور میمانند تا خود را از ناامیدی و آسیب حفظ کنند. اما خارج از دامنهٔ تعارض فوری آن ناسازگاری را فراموش و انکار می کنند. اما همان گونه که بوئن دریافت هر کجا برویم خانواده با ما میماند همان طور که خواهیم دید. واکنش پذیری هیجانی برطرف نشده در برابر ،والدینمان مهمترین موضوع ناتمام زندگیهای\ ماست.\ شرح حال چهره های پیشگام\ علاقه حرفه ای موری بوئن به خانواده، زمانی آغاز شد که او روان پزشک درمانگاه منینجر از ۱۹۴۶ تا ۱۹۵۴ بود. بوئن با معطوف کردن توجه خود به معمای اسکیزوفرنی، تحت تأثیر حساسیت هیجانی شدید بین بیماران و مادرانشان قرار گرفت دیگران این واکنش پذیری را همزیستی نامیده بودند. گویی که آن به نوعی جهش انگلی بود. بوئن آن را تنها مبالغه ای از فرایندی طبیعی دید؛ نسخهٔ شدیدتر تمایل به واکنش نشان دادن به شیوۀ هیجانی به شخص دیگری که در تمام روابط وجود دارد.\ بوئن در سال ۱۹۵۴ به مؤسسۀ ملی بهداشت روانی (NIMH) نقل مکان کرد؛ جایی که او پروژه ای از بستری کردن همه خانواده هایی را آغاز نمود که یک عضو مبتلا به اسکیزوفرنی داشتند. چیزی که او یافت پیوند هیجانی شدید بین مادران و فرزندان مبتلا به آشفتگی هیجانی آنها بود که به طور اجتناب ناپذیری همۀ خانواده را درگیر می کرد. اساس آن مشکل، will ۲۱۳\ فصل :پنجم درمان نظامهای خانوادگی بولن /\ دلبستگی اضطرابی، یک شکل بیمارگون نزدیکی ناشی از اضطراب بود. در این خانواده های مسئله دار افراد زندانیان هیجانی شیوه رفتار دیگران بودند ویژگی این روابط چسبیده به یکدیگر به به لحاظ هیجانی یا جوش خورده به هم استقلال شخصی نداشتن بود. وقتی که پروژه NIMH در ۱۹۵۹ خاتمه یافت و بوئن به دانشگاه جورج تاون نقل مکان کرد، کار با خانواده هایی را آغاز کرد که مشکلاتشان کمتر جدی بود. چیزی که او به آن پی برد، با کمال تعجب، بسیاری از مکانیزمهای مشابهی بود که او در خانوادههای سایکوتیک مشاهده کرده بود. این مسئله او را متقاعد ساخت که هیچ گسستگی ای میان خانوادههای بهنجار و آشفته وجود ندارد، اما همه خانوادهها در طی پیوستاری از همجوشی هیجانی تا تمایز، متفاوت هستند. بوئن در سالهای سی و. و یک سالگی اش در جورج تاون، نظریه جامع خانواده درمانی را تدوین کرد یک نسل کامل دانشجویان را الهام بخشید و پیشتاز مجدد بین المللی جنبش خانواده درمانی شد. او پس از یک بیماری طولانی در اکتبر ۱۹۹۰ درگذشت. فیلیپ گوئرین و توماس فوگارتی از دانشجویان برجسته بوئن هستند که در ۱۹۷۳ به هم ملحق شدند تا مرکز آموزش خانواده را در نیوراشل نیویورک تشکیل دهند. مرکز آموزش خانواده، تحت رهبری گوئرین یکی از مراکز مهم آموزش خانواده درمانی شد. گوئرین درمانگر و استاد خونسرد و شریفی است و دو تا\ مدل نظامهای خانواده گسترده موری بوئن جامع ترین نظریه در خانواده درمانی است.\ از کتابهای او، ارزشیابی و درمان تعارض زناشویی و کار کاربردهای نظریه بوئن را فیلیپ گوئرین، با مثلث های رابطه، جزء سودمندترین آثار ادبی در تمام برخی از پیچیده ترین کتاب های بالینی را در آثار ادبی خانواده درمانی است.\ خانواده درمانی تولید کرده است.\ 1. Center for Family Learning in New Rochelle ا خانواده درمانی\ ۲۱۴\ بتی کارتر و مونیکا مک گلدر یک به دلیل شرح مفصل درباره چرخه زندگی خانواده (کارتر و مک ،گلدریک (۱۹۹۹) و برای حمایت از نهضت برابری زن و مرد در خانواده درمانی به خوبی شناخته شده.اند دکتر مایکل کر دانشجو و همکار طولانی مدت بوئن بود و از ۱۹۷۷ مدیر آموزش در مرکز خانواده جورج تاون شده است. شاید کر از میان همه دانشجویان بوئن وفادارترین مدافع است همان گونه که شرح عالی او از نظریه بوئن در کتاب ارزشیابی خانواده (کرو\ بوئن ۱۹۸۸) بسیار غنی است.\ صورت بندی های نظری\ بیشتر پیشگامان خانواده درمانی، عملگرا و وابسته به عمل بودند تا بینش و بیشتر علاقه مند به فن تا نظریه. بوئن استثنا بود. او همیشه به نظریۀ نظام ها، به عنوان شیوه ای از تفکر، متعهدتر\ بود تا یکسری مداخلات.\ به عقیده بوئن، کمتر از آنچه تصور میکنیم در زندگی هیجانی خود، خودمختاری داریم اکثر ما، بیشتر از آنچه فکر میکنیم به دیگری وابسته و واکنش پذیر هستیم. نظریه بوئن توصیف می کند چگونه خانواده به عنوان شبکه ای چند نسلی از روابط، کنش متقابل فردیت و با هم بودن را با استفاده از شش مفهوم به هم پیوسته شکل میدهد بوئن، ۱۹۶۶): تمایز خویشتن، مثلثها، فرایند هیجانی خانواده هسته ای فرایند فرافکنی ،خانواده فرایند انتقال چند نسلی و جایگاه همشیرها در سالهای ۱۹۷۰ بوئن دو مفهوم دیگر را نیز افزود: برش هیجانی و فرایند هیجانی اجتماعی ۳ (۱۹۷۶) چون سه مفهوم از شش مفهوم اولیه فرایند هیجانی خانواده هسته ای فرایند فرافکنی خانواده و فرایند انتقال چند نسلی همگی به این امر اشاره دارند که چگونه مشکلات خانوادگی به نسلهای بعد منتقل میشود ما همۀ این سه مفهوم را در قالب یک مفهوم تلفیق کرده ایم که آن را فرایندهای هیجانی چند نسلی» می نامیم.\ تمایز خویشتن\ ۲\ شالوده نظریه بوئن هم مفهومی درون روانی و هم میان فردی است. تقریباً مشابه با قدرت ایگو تمایز خویشتن به معنای ظرفیت تفکر و تامل است که به طور خودکار به فشارهای هیجانی درونی پاسخ ندهیم کر) و ،بوئن ۱۹۸۸) توانایی انعطاف پذیر بودن و عاقلانه عمل کردن حتی\ در مواجهه با اضطراب است.\ 2. emotional cutoff\ 1. Michael Kerr\ 3. societal emotional process\ JUANINITU WIL Canner ۲۱۵\ فصل پنجم درمان نظامهای خانوادگی بولن /\ افراد تمایز نیافته راحت تر هیجان زده می شوند. زندگی آنها تحت تأثیر واکنش نشان دادن به اطرافیان است. شخص تمایز یافته قادر است میان فکر کردن و احساس کردن توازن برقرار کند؛ مستعد هیجان و خودانگیختگی قوی است اما همچنین خویشتن دار هم هست که از توانایی مقاومت در مقابل کشش تکانه های هیجانی ناشی میشود. در مقابل، افراد تمایز نیافته معمولاً به طور شتاب زده با فرمان برداری یا نافرمانی در برابر دیگر افراد واکنش نشان میدهند حفظ خودمختاری برای آنها مشکل است، به ویژه درباره موضوعات اضطرابی. وقتی از آنها می پرسید چه اعتقادی دارند، آنچه را شنیده اند، بازگو می کنند. آنها یا با هر چیزی که شما میگویید موافق اند یا بر سر همه چیز بحث میکنند. در مقابل، افراد تمایز یافته قادر هستند در برابر موضوعات موضع بگیرند چون آنها میتوانند راجع به امور فکر کنند و مشخص نمایند به چه چیزی اعتقاد دارند و سپس بـ س براساس آن باورها عمل کنند.\ مثلث های هیجانی\ لحظه ای راجع به مسئله سازترین رابطهٔ رایج در زندگیتان فکر کنید آن رابطه به احتمال قریب به یقین نفر سومی را هم درگیر می.کند عملاً طرفهای سوم برد همه روابط سایه می افکنند - خویشاوندان، دوستان و حتی خاطرات\ تأثیر عمده بر فعالیت مثلثها اضطراب است گوئرین ،فوگارتی، فی و کائوتو، ۱۹۹۶). همچنان که اضطراب افزایش مییابد افراد به نزدیکی هیجانی نیاز بیشتری می یابند ـ یا در واکنش به فشارهای دیگران نیاز بیشتری به دوری هر چه افراد تحت تأثیر اضطراب بیشتری باشند، نسبت به دیگری کم تحمل تر خواهند بود و تفاوتها آنها را در دو قطب قرار میدهد. وقتی دو نفر مشکلاتی دارند که قادر نیستند آن را حل کنند به جایی میرسند که صحبت کردن راجع به موضوعاتی خاص دشوار است چرا به آن همه اذیت و آزاری می پردازند که تنها به رنجش و خشم منجر میشود؟ سرانجام یکی از طرفین یا هر دو برای همدردی به شخص دیگری رو میآورد یا در تلاش برای کمک شخص سومی به تعارض آنها کشیده میشود. اگر درگیر شدن گروه سوم صرفاً موقتی باشد یا آن دو نفر را وادارد که تفاوت هایشان را درک کنند. مثلث ثابت نمیشود. اما اگر شخص سوم درگیر ،بماند با این حال، همان گونه که اغلب اتفاق می افتد، مثلث یک بخش آن رابطه میگردد. درگیر شدن شخص سوم، اضطراب آن دو نفر را با سرایت دادن آن در رابطه سه گانه کاهش میدهد؛ بنابراین برای مثال غمگینی یک زن به دلیل فاصله گیری شوهرش ممکن است\ Cantu Will Canocamer ا خانواده درمانی\ ۲۱۶\ دلبستگی او را به یکی از بچه ها افزایش دهد چیزی که این امر را به مثلث تبدیل می کند انتقال انرژی است که در غیر این صورت ممکن است وارد رابطه زناشویی شود ممکن است گذراندن وقت دختر، فشار بر شوهر را در انجام چیزهایی که دوست ندارد از بین ببرد. اما، این کار احتمال نشان دادن علایق مشترک بین زن و شوهر را کاهش میدهد و این کار استقلال دختر را دست کم می گیرد یک گروه سه نفره، لزوماً یک مثلث نیست. در یک گروه سه نفره کارآمد، هر دو نفر می تواند یک به یک تعامل داشته.باشند هر شخصی برای رفتارش اختیاراتی دارد؛ و هر کسی می تواند بدون تلاش برای تغییر دو نفر دیگر موضع من بگیرد. از سوی دیگر، در یک مثلث، هر تعامل دو نفره به رفتار شخص سوم گره میخورد؛ هر فردی با شکلهای واکنشی رفتار هدایت می شود. هیچ یک از آنها نمیتواند بدون احساس نیاز به تغییر دو نفر دیگر، موضعی اتخاذ کند؛ و هر فرده در رابطه بین دو نفر دیگر درگیر میشود یک حلقه کشی را دور سه نفر فرض کنید که نباید اجازه دهند بیفتد. این حلقه کشی طوری حرکات آنها را محدود میکند که اگر دو نفر به هم نزدیک شوند، سومی باید از آنها فاصله بگیرد. به نظر میرسد برخی مثلث ها به قدری بی ضرر هستند که ما به ندرت به آنها توجه می کنیم بیش تر همسران نمیتوانند در برابر شکایت از همسرشان در نزد فرزندان مقاومت کنند «مادرتان همیشه دیر میکند!»؛ «پدرتان هرگز به کس دیگری اجازه رانندگی نمی دهد!» این مبادله بی ضرر به نظر میرسد چیزی که مثلث ها را مسئله ساز می سازد، آن است که آنها تمایل دارند همیشگی شوند و رابطهٔ اصلی را مخدوش کنند.\ مثلثی شدن فشار را آزاد میسازد اما تعارض را سر جای خود ثابت نگه میدارد. این گونه نیست که شکایت کردن یا دلداری جستن اشتباه ،باشد بلکه اینکه مثلث ها به سویی بروند که روابط را نادیده بگیرند، اشتباه است.\ بیشتر مشکلات خانوادگی مثلثی هستند به همین دلیل است که کار کردن تنها با دو نفر ممکن است نتایج محدود داشته باشد آموختن فنون بهتر به مادری برای منضبط کردن پسرش، مشکل را حل نخواهد کرد اگر او به علت دوری شوهرش، بیش از حد درگیر پسرش شود.\ فرایندهای انتقال چند نسلی\ این مفهوم به نیروهای هیجانی در خانواده هایی میپردازد که برای سالها به شیوه های تکراری عمل میکنند بوئن در ابتدا واژه توده خود خانوادگی نامتمایز را برای توصیف زیاده روی در واکنش پذیری هیجانی یا همجوشی خانواده ها به کار برد. اگر شما شخصی را می شناسید که به\ -\ Guarnitu Will Camcanner فصل پنجم درمان نظامهای خانوادگی بولن / ۲۱۷\ نظر میرسد به ندرت به آنچه سعی می\ کنید بگویید به آرامی واکنش نشان میدهد؛ به این دلیل\ که بعضی انتقادها یا توصیه ها را نسنجیده بیان میکند پس میدانید چقدر ممکن است زندگی با افرادی که به طور هیجانی واکنش نشان میدهند ناکام کننده باشد\ فقدان تمایز یافتن در خانواده پدری کودکانی از لحاظ هیجانی واکنشی پرورش می دهد که ممکن است به لحاظ هیجانی بیش از حد به والدین تعلق هیجانی داشته باشند یا برش هیجانی نشان دهند که به نوبه خود به همجوشی در ازدواج می انجامد - چون افرادی که منابع هیجانی محدودی دارند معمولاً همۀ نیازهای خود را در طرف دیگر فرافکنی می کنند. چون این همجوشی جدید بی ثبات است معمولاً یک یا چند مورد زیر را ایجاد می کند: ۱) فاصله هیجانی واکنشی میان همسران (۲) بدکارکردی فیزیکی یا هیجانی در یک همسرا (۳) تعارض زناشویی ۴) فرافکنی مشکل به یک یا چند فرزند شدت این مشکلات به درجه عدم تمایز گستره برش هیجانی از خانواده های پدری و سطح استرس در آن نظام مربوط است.\ همجوشی هیجانی در یک زوج تنشی ایجاد میکند که به تعارض، فاصله هیجانی یا بیش عملکردی متقابل منجر می.شود یک مورد رایج زمانی است که شوهری که از لحاظ هیجانی واکنشی است در رابطه با همسرش از لحاظ هیجانی فاصله می گیرد. این امر آن زن را به مجذوب شدن به بچه هایش متمایل می.کند او که با شوهرش خودمانی نشده است به طور مضطرب گونه ای به فرزندان دلبسته میشود معمولاً با بیشترین شدت به یک بچه این ممکن است بزرگ ترین پسر یا دختر کوچک ترین یا شاید فرزندی باشد که بیشتر شبیه یکی از والدین است. این دلبستگی با نگرانی از بابت مراقبت کردن متفاوت است این ارتباط، مضطربانه و همراه با نگرانی و در هم تنیدگی است؛ از آنجایی که این کار شوهر را از اضطراب می رهاند، او از دلبستگی بیش از حد زن و کودکان استقبال میکند و جوش خوردن آنها و فاصله گرفتن خویش را تقویت می نماید.\ کانون این فرایند فرافکنی - بچه ای که مادر بیشتر زندگی اش را با او سپری میکند ـ به کم ترین تمایز خویشتن دست مییابد و در برابر مشکلات روان شناختی از همه آسیب پذیرتر می شود. این به آن معنا نیست که الگوهای عملکرد هیجانی باعث اختلالات روان پزشکی می شوند؛ بلکه به این معناست که این فرایندهای هیجانی در خانواده، تأثیری عمده بر توانایی یک فرد برای سازگار شدن با عوامل دیگری دارد که بدکارکردی را تسریع می کند. هرچه مادر بیش تر اضطرابش را بر یک فرزند متمرکز کند بیشتر مانع عملکرد آن فرزند میشود. این تأخیر رشدی، مادر را تشویق مینماید تا هرچه بیشتر خود را وقف کودک کند و او را از اضطرابهای خودش دور نگه دارد اما فرزند را از لحاظ هیجانی فلج می کند.\ JUANINGU wil Canocamer ۲۱۸ / خانواده درمانی\ هر چه اضطراب خانواده ای بر یکی از بچه ها بیش تر متمرکز شود آن بچه کم تر خواهد توانست هیجانی بودن خود را تنظیم کند و مثل انسانی بالغ و شاد رشد کند. در هر نسل، فرزندی که بیش تر درگیر همجوشی خانواده است به سطح پایین تری از تمایز خویشتن و اضطراب مزمن میرسد در حالی که فرزندی که کمتر درگیر است در سطح بالاتر تمایز و اضطراب کم ترا قرار\ می گیرد.\ والدینی که مضطربانه نگرانیهای خود را به فرزندانشان انتقال میدهند برای آنها انتخاب کمی به جا می گذارند. چنین فرزندانی، به جای اینکه بیاموزند برای خودشان فکر کنند. واکنش به دیگران عمل مینمایند. وقتی این فرزندان خانه را ترک می کنند، انتظار دارند نویسنده زندگی خود شوند. آنها قصد ندارند مانند والدینشان از آب درآیند. متأسفانه، اگرچه ممکن است با توارث خود پیکار کنیم اما معمولا گریبان گیر ما میشود.\ موقعیت همشیر\ بوئن، بر این باور است که فرزندان براساس موقعیت خود در خانواده، ویژگیهای شخصیتی خویش را پرورش میدهند تومان، ۱۹۶۹) متغیرهای بسیار زیادی در پیش بینی های پیچیده درگیر هستند اما شناخت ویژگیهای عمومی به علاوه شناخت مخصوص یک خانواده خاص در پیشبینی آن قسمتی سودمند است که یک فرزند در فرایند هیجانی خانواده بازی\ خواهد کرد.\ دار\ نظریه بوئن چشم انداز جالبی پیشنهاد می کند که با آن، عقیده آشنای رقابت همشیر مجدداً در نظر گرفته میشود. فرض کنید مادری در این مورد که فرزندانش هرگز حسود نمی شوند نامطمئن و مضطرب است و این مسئولیت را میپذیرد و تضمین می کند که آنها احساس میکنند به طور مساوی دوست داشته میشوند گرچه) ممکن است واقعیت غیر از این باشد اضطراب او در قاب نمایشی از رفتار دقیقاً یکسان با همۀ آنها قرار می گیرد ـ تلاشی برای عدالت محض که تشویقی نهفته را در پس آن نمایان می.کند پس هر فرزندی به میزان توجهی که رابطه با همشیرها دریافت میکند بسیار حساس میشود این می تواند به کشمکش و رنجش منجر گردد - درست همان چیزی که مادر میخواست از آن پیشگیری کند علاوه بر این آنجایی که مادر نگران است که نحوه احساس فرزندان را کنترل نماید ممکن است یا درمیانی کند تا آنها را آرام نماید؛ بنابراین آنها را از این فرصت محروم میکند که خودشان کاری انجام\ Guarnitu win Canaliner ۲۱۹\ فصل پنجم درمان نظامهای خانوادگی بولن /\ دهند و دلیل دیگری به آنها میدهد تا احساس کنند به طور نامساوی با آنها رفتار میشود. (چرا من مجبورم به اتاقم بروم؟ او دعوا را شروع کرد بنابراین تعارض همشیر یر که اغلب به عنوان پیامد رقابت اجتناب ناپذیر تعبیر میشود گویی که تنها رابطه طبیعی میان برادران و خواهران است ممکن است تنها یک ضلع مثلث باشد؛ البته شدت اشتغال ذهنی مادر با فرزندانش با دیگر مثلث ها مرتبط است که عبارت اند از روابطش با دوستان، شغلش و شوهرش). اهمیت ترتیب تولد را در کتاب بسیار جالب متولد شده برای سرپیچی ، فرانک سالووی۲ (۱۹۹۶) نشان داده است. نتیجه گیریهای سالووی با گلچین کردن پانصد سال زندگی نامه و تحلیل بیش از یک میلیون داده از زندگی نامه ها مورد حمایت قرار گرفت. او ادعا میکند که شخصیت، گنجینه ای از راهبردهایی است که همشیرها از آن استفاده میکنند تا برای به دست آوردن جایگاهی امن در خانواده، با هم رقابت نمایند. فرزندان ارشد تمایل دارند با قدرت و اقتدار شناسایی شوند؛ آنها جثه و قدرتشان را برای دفاع از مقام و منزلت خود به کار میبندند و سعی میکنند بهای داشتن همشیرها را با تسلط بر آنها به حداقل برسانند آلفرد آدلر معتقد است فرزندان ارشد محافظه کاران تشنه قدرت ۴ میشوند چون : تقلا می کنند برتری از دست رفته خود را در خانواده مجدداً بـ ا به دست آورند. وینستون چرچیل، جورج واشنگتن، آین راند و راش لیمباف مثالهای مشروحی هستند. متولدین بعدی همانند بازندگان در ،خانواده بیشتر تمایل دارند به عنوان ستمدیده شناسایی شوند و وضع موجود را زیر سؤال ببرند آنها تجربه پذیرتر هستند چون این باز بودن به آنها، به عنوان افرادی که بعداً به خانواده وارد شده اند در یافتن یک موقعیت مناسب اشغال نشده کمک می کند جهانگردان ،جسور سنت شکنان و بدعت گذاران تاریخ از این طبقه هستند. ژاندارک ، مارکس ، لنین ، جفرسون ۱۳ ، روسو ١٣، ويرجينيا وولف ۱۴، ماری و لستونکرافت ۱۵ و بیل گیتس ، معرف فرزندان بعدی هستند.\ ۱۱\ ۱۳\ مشخص شد که آنچه رشد گراها، زمانی یک بافت خانوادگی مشترک تصور میکردند، اصلاً\ مشترک نیست هر خانواده ای دارای محیط های کوچک است مجموعه ای از موقعیت های\ 1. Borm to Rebel\ 3. Alfred Adler\ 5. Winston Churchill\ 7. Ayn Rand\ 9. Joan of Ark\ 11. Lenin\ 13. Rousseau\ 15, Mary Wollstonecraft\ 2. Frank Sulloway\ 4. power-hungry conservatives\ 6. George Washington\ 8. Rush Limbaugh\ 10. Marx\ 12. Jefferson\ 14, Virginia Woolf\ 16. Bill Gates ۲۲۰\ خانواده درمانی\ مناسب مشتمل بر دیدگاههای متفاوت که از آنجا همشیرها وقایع یکسان را به شیوهای\ متفاوتی تجربه می کنند.\ برش هیجانی\ برش هیجانی روشی را توصیف مینماید که افراد اضطراب بیـ\ ها را مدیریت می کنند. هرچه\ همجوشی بین والدین و کودکان از لحاظ هیجانی بیشتر ،باشد احتمال برش بالاتر می رود برخی افراد با نقل مکان کردن دوری میجویند؛ دیگران این کار را با اجتناب از مکالمات شخصی \|\ یا با دور نگه داشتن خودشان در حضور نفرات سوم به شیوۀ هیجانی انجام میدهند مایکل نیکولز (۱۹۸۶) توصیف میکند چگونه بعضی افراد برش هیجانی را با بلوغ اشتباه می گیرند. ما آن را علامتی از رشد برای جدا شدن از والدین خود در نظر میگیریم و بلوغ خود را با استقلال از پیوندهای خانوادگی می سنجیم. هنوز خیلی از ما آنگونه با خانواده های خویش رفتار میکنیم که گویی تشعشعات اتمی هستند و میتوانند مشکل بزرگی برای ما ایجاد نمایند تنها یک چیز سوپرمن را از نیروی خارق العاده اش خالی میکند ماده کریپتون و تکه ای از سیاره خودش تعداد شگفت انگیزی از مردان و زنان بزرگسال به همین شکل حتی با ملاقاتی کوتاه با والدینشان ناتوان میشوند (صفحهٔ ۱۹۰).\ فرایند هیجانی اجتماعی\ بوئن، نگـرانــی امـروزی را درباره تأثیر اجتماعی بر\ چگونگی عملکرد خانوادهها پیش بینی کرد. کر و بوئن\ (۱۹۸۸) مثال میزان بالای جرم را ذکر میکنند که به جوامعی با فشار اجتماعی زیاد منجر می شود. بوئن موافق است که جنسیت گرایی و تعصب طبقاتی و قومی از فرایندهای هیجانی اجتماعی مسموم است، اما او اعتقاد داشت که افراد و خانواده هایی با سطوح بالاتر تمایز، بهتر قادر هستند در برابر این تأثیرات اجتماعی مخرب مقاومت کنند.\ 2. Kryptonite\ JUANINITU WILI CANTIOCanner\ بتی کارتر درمانگر بوئنی صاحب نامی است.\ و طرفدار سرسخت تساوی جنسیتی\ Superman ۲۲۱\ فصل پنجم درمان نظامهای خانوادگی بولن /\ بدون نادیده گرفتن برخی از\ مونیکا مک گلدر یک و بتی ،کارتر جنسیت و قومیت را به نگرانی های نظری درمانگران بوئنی افزودند. این بوئنیهای مدافع برابری زن و مرد اعتقاد دارند که بـ نیروهای ،اولیه که مردان و زنان را در نقشهای انعطاف ناپذیر گرفتار میکنند نادیده گرفتن نابرابری جنسی ممکن نیست. به علاوه آنها ممکن است خاطر نشان کنند که جمله قبلی صحیح نیست در دلالت بر اینکه مردان و زنان به طور مشابه قربانیان سوگیری جنسی هستند. زنان با شرایط اجتماعی محدود کننده و با مردانی زندگی میکنند که آنها را جاودانه می سازند ـ مردانی که ممکن است در کنار همسران و مادرانشان احساس قدرتمندی نکنند، اما زنها با آنها زندگی می کنند و مردان به خاطر بهره وری از مزایای اجتماعی که زمینه را برای پیشرفت آنها آماده می کند در دنیا جلو می افتند.\ مک گلدر یک همچنین در فراخواندن توجه به تفاوتهای قومی در خانواده ها، پیشگام بوده است. کتاب قومیت و خانواده درمانی او مک گلدریک، پیرس و جیوردانو، (۱۹۸۲) نقطه عطفی در حساس شدن بیشتر خانواده درمانی به این موضوع بود خطر اینجاست که درمانگران بدون درک اینکه چگونه ارزشهای فرهنگی از یک گروه قومی تا گروه قومی دیگر متفاوت است، شیوه های نگاه کردن خود به چیزها را به خانواده هایی تحمیل کنند که دیدگاه هایشان ناکارآمد نیست اما به طور موجهی متفاوت است.\ رشد بهنجار خانواده\ این تفکر وجود دارد که رشد بهینه زمانی اتفاق میافتد که اعضای خانواده از هم متمایز هستند اضطراب پایین است و طرفین از لحاظ تماس هیجانی با خانواده هایشان وضعیت خوبی دارند. بیشتر افراد در گیر و دار روابط تبدیلی با والدینشان از نوجوانی به سطح بزرگسالی، خانه را ترک میکنند بنابراین معمولاً این تبدیل ناکامل است و بیشتر ما، حتی در بزرگسالی، همچنان با حساسیت نوجوانی به والدین خود یا هر کس دیگری که بر این حساسیت ها دست بگذارد واکنش نشان میدهیم به طور طبیعی اما نه خوشبینانه افراد تماس با یک یا هر دو والد و همشیرهایشان را کم می کنند تا از اضطراب کنار آمدن با آنها اجتناب نمایند افراد معمولاً هنگامی که بیرون از خانه و مستقل هستند فرض میکنند که مشکلات قدیمی را پشت سر گـ گذاشته اند اما همه ما کار ناتمام را به شکل حساسیت های برطرف نشده با خود داریم که هر جا میرویم به شکل روابط تنش را طغیان میکنند. بیشتر افراد با آموختن نادیده گرفتن نقش خود در تعارضات خانوادگی\ نمی توانند از رخ دادن این تعارضات در روابط جدید جلوگیری کنند.\ Juanngu wil vanamer ۲۲۲ / خانواده درمانی\ میراث دیگری از گذشته آن است که دلبستگی هیجانی میان همسران صمیمی مشابه \| همان چیزی است که هر یک از آنها در خانوادههای پدری خود داشتند. افراد خانواده های و نامتمایز زمانی که خانوادهای جدید تشکیل میدهند نیز به نامتمایز بودن ادامه خواهند داد. آنهایی که اضطراب را با دوری و کناره گیری کنترل کرده اند معمولاً در ازدواجهای خود نیز همان اور کار را انجام میدهند؛ بنابراین بوئن متقاعد شد که تمایز شخصیتهای خودمختار که در ابتداد خانواده پدری انجام شده بود هم توصیفی از رشد طبیعی و هم نسخه ای برای بهبود درمانی است. کارتر و مک گلدر یک (۱۹۹۹) چرخهٔ زندگی خانواده را فرایندی از ارتباط، انقباض و تجدید ساختار نظام رابطه برای حمایت از ورود خروج و رشد اعضای خانواده توصیف می کنند. در مرحله ترک خانه اولین تکلیف بزرگ سالان جوان جدا شدن از خانواده هایشان بدون و بریدن یا پناه بردن به یک جانشین هیجانی است. زمان آن است که پیش از جفت شدن برای\ تشکیل واحدی جدید خودمختار شوند. در مرحله پیوستن خانوادهها از طریق ،ازدواج، تکلیف ،اولیه تعهد به زوج جدید است. اما این صرفاً پیوستن دو فرد نیست؛ بلکه تبدیل دو نظام کلی است. در حالی که ممکن است به نظر برسد مشکلات این مرحله عمدتاً بین همسران است شاید آنها منعکس کننده شکست در جدا شدن از خانواده های پدری یا برشهایی هستند که فشار بسیار زیادی بر یک زوج وارد می کند شکل گیری مشارکتی ص صمیمی، مستلزم آن است که همسران دلبستگی هیجانی اولیه خود را از والدین و دوستانشان به رابطه با همسرشان منتقل کنند تنظیم برنامه مراسم ازدواج، انتخاب جایی برای زندگی، خریدن یک ماشین تولد بچه و انتخاب مدرسه همگی مقاطعی هستند که ممکن است این کلنجار را آشکار نمایند.\ خانواده هایی که فرزندان خردسال دارند باید فضا را برای امور جدید باز بگذارند و همکاری\ مجددی\ در فرزند پروری، دور نگه داشتن ازدواج از غوطه ور شدن در فرزند پروری و سازمان دهی ما را در روابط با خانواده گسترده به وجود آورند. مادران و پدران جوان باید نیازهای فرزندانشان را به او پرورش و کنترل برآورده سازند و با هم به عنوان یک تیم کار کنند این برهه زمانی بسیار پرفشاری است به ویژه برای کسانی که تازه مادر شدهاند. بالاترین میزان طلاق در این مرحله اتفاق می افتد پاداش والدینی که مرحله قبلی را به خوبی پشت سر میک؟\ گذارند، این است که ببینه\ بچه هایشان به نوجوانی میرسند نوجوانی زمانی است که فرزندان دیگر نمیخواهند شبیه مامان و بابا باشند؛ آنها میخواهند خودشان باشند آنها می کوشند تا افرادی خود مختار شوند ؟ مرزهای خانوادگی را باز کنند آنها آن طور که باید سخت تقلا می.کنند والدینی که خود زندگی\ Juannicu ili Canioca..ner فصل پنجم درمان نظامهای خانوادگی بوئن /\ ۲۲۳\ رضایت بخشی دارند، این نسیم تازه را حتی از روی شوخ طبعی) خوشامد میگویند (یا حداقل آن را تحمل می کنند که در این زمان در خانه وزیدن گرفته است. آنهایی که به کنترل کردن نوجوان هایشان اصرار می ورزند، گویی هنوز آدم های کوچکی هستند، ممکن است به نافرمانی ای که در این دوره طبیعی است به طور دردناکی دامن بزنند.\ والدین در بدرقه فرزندان و حرکت به سوی مرحلۀ دیگر باید به آنها اجازه رفتن بدهند تا سکان زندگی خویش را به دست گیرند. این میتواند آزاد کننده یا دوره بحران میانسالی باشد (نیکولز (۱۹۸۶) والدین نه تنها باید با تغییرات در فرزندان و در زندگی خود کنار بیایند، بلکه همچنین باید با تغییرات در روابطشان با والدین پا به سن گذاشته ای که ممکن است به حمایت روزافزون نیاز داشته باشند یا حداقل نمیخواهند دیگر در مقام پدر و مادر باشند - کنار بیایند. خانواده ها در اواخر زندگی باید با بازنشستگی سازگار شوند که نه تنها به معنای از دست دادن ناگهانی حرفه است بلکه همچنین به معنای افزایش ناگهانی هم نشینی با زوج است. خانه ممکن است برای هر دو همسر که تمام روز در خانه هستند خیلی کوچکتر به نظر آید. بعدها - در زندگی - خانواده ها باید با کاهش سلامتی بیماری و سپس مرگ این تساوی بزرگ، کنار آیند. تغییر دیگر در چرخۀ زندگی طلاق است که دیگر نمیتوان آن را غیر عادی دانست. با میزان پنجاه درصدی طلاق و میزان شصت و یک درصدی طلاق مجدد کریدر و فیلدز ، ۲۰۰۲)، امروزه طلاق اکثر خانواده های امریکایی را هدف قرار میدهد اولین وظیفه یک زوج مطلقه این است که زناشویی را خاتمه دهند اما به عنوان والدین با هم همکاری کنند. بعضی خانواده ها پس از طلاق، به خانواده های تک والدی تبدیل میشوند - بیشتر متشکل از مادر و فرزندان و در اکثر موارد زیر فشار مالی دست و پا میزنند چاره ،آن ازدواج مجدد و تشکیل خانواده های ناتنی است که در آن اغلب، تعارض جایگزین تنهایی میشود.\ بروز اختلالات رفتار\ علایم از فشاری روانی ناشی میشود که از توانایی فرد برای ادارۀ آن فراتر است. توانایی اداره فشار روانی تابع متمایز شدن است؛ هر چه شخص بهتر تمایز یافته باشد، ارتجاعی تر و روابطش انعطاف پذیرتر و بادوام تر خواهد بود هر چه شخص کمتر تمایز یافته باشد، کمترین فشار روانی\ باعث ایجاد علایم میشود\ 1. Kreider\ 2. Fields\ ance Camer ۲۲۴ / خانواده درمانی\ اگر تمایز را به بلوغ تنزل ،دهیم صورت بندی بوئنی چیزی نخواهد داشت که مدل اشنای آسیب پذیری به فشار روانی اضافه کند که میگوید بیماری زمانی بروز می یابد که آسیب پذیری فرد در معرض بروز قرار میگیرد تفاوت در این است که تمایز شخص را عمدتا درجه خودمختاری به دست آمده در خانواده اش تعیین می کند، اما سطح کارکردی متمایز شدن تحت تأثیر کیفیت روابط کنونی است ،بنابراین فرد تا حدی نابالغ که ترتیبی میدهد تا روابط سالمی را پرورش دهد نسبت به شخصی به همان اندازه نابالغ که تنها است یا روابط ناسالمی دارد، در معرض خطر کمتری است علایم وقتی ظاهر میشود که سطح اضطراب از توانایی نظام را\ برای اداره آن فراتر می رود.\ ،\ آسیب پذیرترین فرد از لحاظ تنهایی و فقدان تمایز)، بیش ترین احتمال را برای جذب اضطراب در آن نظام و علایم داراست. برای مثال بچه ده ساله ای با اختلال سلوک احتمال دارد که مثلثی ترین فرزند در آن خانواده باشد و بدین وسیله به لحاظ هیجانی بیش تر درگیر تعارض میان والدین شود یا بیشتر تحت تأثیر تنشهای یکی از والدین باشد.\ به عقیده ،بوئن عامل زیربنایی در پیدایش مشکلات روان شناختی، همجوشی هیجانی است که از یک نسل به نسل بعدی منتقل میشود هرچه همجوشی بیش تر باشد، فرد بیشتر تحت برنامه ریزی نیروهای هیجانی اولیه قرار میگیرد و نسبت به هیجانی بودن دیگران آسیب پذیرتر می شود. اگرچه این امر همیشه واضح نیست افراد معمولاً جفت هایی را با سطوح برابر عدم تمایز برمی گزینند. همجوشی هیجانی بر دلبستگی اضطرابی مبتنی است که ممکن است به صورت وابستگی با انزوا تظاهر یابد. هم شخص بیش از اندازه وابسته و هم شخص به لحاظ هیجانی منزوی، با واکنش دهی هیجانی در برابر فشار روانی پاسخ می دهد. شرح مختصر بالینی زیر روشن می سازد که چگونه همجوشی هیجانی در خانواده پدری انتقال می یابد\ مطالعه\ ژانت و وارن لانگدون برای پسر پانزده ساله شان مارتین ۲ درخواست کمک کردند. پس از اینکه خانم لانگدون یک کیسه پلاستیکی ماری جوانا را زیر کشوی لباسهای موردی پسرش پیدا کرد او و همسرش وارن برای کمک به پسرشان مارتین پانزده ساله درخواست کمک کردند. وقتی درمانگر گفت مایل است برای کسب هر اندازه اطلاعاتی که مقدور است با هر سه آنها ملاقات کند آقا و خانم لانگدون اعتراضی نکردند مشخص شد که کشف ماری جوانا تنها آخرين\ Janet And Warren Langdon\ 2. Martin\ Guanntu Will Caniner ۲۲۵\ فصل پنجم درمان نظامهای خانوادگی بوئن /\ نمونه رویداد در مجموعه ای طولانی از کشمکش میان خانم لانگدون و پسرش بود. پانزده ساله های بسیاری ماری جوانا را آزمایش میکنند و همه آنها مدرکی به جا نمیگذارند تا مادرانشان آن را پیدا\ کنند.\ درمانگر پس از ملاقات با خانواده و سپس صحبت جداگانه با پسر و والدینش، نتیجه گرفت که به نظر نمیرسید مارتین مشکل جدی مصرف مواد داشته باشد اما نگرانی مهمتر، شدت فحش و فحش کاری او با مادرش و سازگاری اجتماعی ضعیفش در مدرسه بود. چیزی که درمانگر به خانواده گفت این بود که نه تنها راجع به ماری جوانا بلکه همچنین راجع به علایم دیگر سازگاری ناخوشایند او نگران است و اینکه مایل است ملاقاتهای دیگری به طور جداگانه با مارتین و والدینش داشته باشد تا ارزشیابی جامع تری انجام دهد. آقا و خانم لانگدون بدون اشتیاق موافقت کردند. مارتین آن قدر که انتظار میرفت اعتراض نکرد.\ پس از آنکه آقای لانگدون پدرش را از دست داد او و خواهر بزرگترش را مادرشان بزرگ کرد و او به طور روزافزون همۀ انرژی خود را وقف شکل دادن به زندگی آنها کرده بود. مادر آنها پر توقع و منتقد بود و نسبت به هر چیزی که آنها میخواستند بیرون از خانواده انجام دهند آزرده می شد. وارن در اواخر نوجوانی دیگر نمی توانست مادر سلطه جوی خود را تحمل کند خواهرش هرگز قادر نبود بگریزد؛ او مجرد ماند و با مادرش در خانه زندگی کرد ،اما وارن مصمم بود مستقل شود. سرانجام در اواسط بیست سالگی خانه را ترک کرد و از مادرش رو برگرداند. ژانت لانگدون اهل خانواده ای متحد بود او و چهار خواهرش خیلی به هم دلبسته بودند و دوستان خوبی باقی ماندند. ژانت پس از فارغ التحصیل شدن از دبیرستان اعلام کرد که می خواهد به دانشکده برود. این با هنجار خانواده مبنی بر اینکه دختران باید در خانه بمانند و برای همسر و مادر شدن آماده شوند، مغایر بود؛ بنابراین کشمکشی اساسی میان ژانت و والدینش رخ داد. آنها تقلا می کردند که او را بازدارند و او می کوشید که فرار کند. سرانجام او به دانشکده رفت اما برای همیشه از والدینش طرد شد. ژانت و وارن بلافاصله جذب یکدیگر شدند. هر دو تنها و از والدینشان بریده بودند. آنها پس از یک دوره کوتاه نامزدی پرشور ازدواج کردند ماه عسل خیلی طول نکشید وارن که هرگز به طور واقعی خودش را از مادر مستبدش متمایز نکرده بود فوق العاده به انتقاد و کنترل حساس بود. او از کوچک ترین تلاشهای ژانت برای تغییر عادتهای وی عصبانی میشد. از سوی دیگر، ژانت درصدد بود آن نزدیکی در خانواده اش را مجدداً در ازدواجش برقرار کند. این دو به منظور نزدیک شدن، می بایست علایق و فعالیتهای مشترکی می.داشتند اما وقتی ژانت به طرف وارن میرفت تا کارهایی را مشترک انجام دهند وارن عصبانی و دلخور میشد، احساس میکرد او دارد به فردیتش لعمه میزند پس از چند ماه تعارض آن دو به دوره ای از تعامل نسبی دست یافتند وارن بیشتر انرژی خود را بر کار گذاشت و اجازه داد ژانت با فاصله میان آنها سازگار شود. یک سال بعد مارتین\ متولد شد.\ Joanncu wil Camcanner ۲۲۶ / خانواده درمانی\ هر دوی آنها از داشتن بچه خرسند بودند، اما چیزی که برای وارن و افزودنی مطلوبی به خواهد حساب میآمد برای ژانت روشی برای برآورده ساختن نیازی عاجزانه برای نزدیک شدن بود. این بچه برای او به معنای همه چیز بود وقتی او نوزاد بود ژانت مادری کامل بود با عطوفت او را دوست \| می داشت و همه نیازهای او را برآورده میساخت زمانی که وارن سعی میکرد با پسر نوزادش مشغول شود ژانت هول میشد که مبادا شوهرش اشتباهی بکند ،این وارن را خشمگین می نمود و پس از\ که همه بچه ها\ کمی از کوره در رفتنهای تلخ مارتین را به همسرش واگذار میکرد وقتی مارتین راه رفتن و صحبت کردن را آموخت به شیطنت ،پرداخت همان گونه که هـ این کار را میکنند او اشیاء را میگرفت از ماندن در محدوده بازی خود اکراه داشت و اگر چیزی مانعش میشد جار و جنجال راه میانداخت گریه او برای ژانت غیر قابل تحمل بود و خودش را در\ گذاشتن محدودیتهایی برای فرزند گرانبهایش ناتوان یافت.\ مارتین با مادری فداکار بزرگ شد که فکر میکرد بچه اش مرکز جهان است. هر زمانی که او به چیزی که می خواست، دست نمی یافت کج خلقی میکرد. اوضاع بد بود اما، حداقل خانواده در حالتی از تعادل به سر میبرد. وارن از همسر و پسرش بریده بود، اما کارش را داشت. ژانت با شوهرش بیگانه بود، اما بچه اش را داشت. مشکلات مارتین زمانی شروع شد که به مدرسه رفت از آنجایی که او عادت کرده بود به راه خودش برود، کنار آمدن با دیگر بچه ها برایش غیر ممکن بود. اوقات تلخی های وی او را نزد همکلاسیها و معلمانش هیچ محبوب نکرد بچههای دیگر از او دوری میکردند و او با دوستان محدودی بزرگ شد. وی با معلمها مثل پدرش رفتار میکرد و با هرگونه کنترلی بر خودش می جنگید وقتی ژانت شکایاتی راجع به رفتار مارتین میشنید از پسرش جانبداری می کرد: «اینها نمی دانند با یک بچه خلاق چه کار کنند.» مارتین بر مبنای الگوی وحشتناکی در سازگاری با مدرسه و دوستان بزرگ شد، اما رابطه \| فوق العاده نزدیک خود را با مادرش حفظ کرد بحران از نوجوانی شروع شد. مارتین همانند پدرش میکوشید به علائق مستقلش بیرون از خانه توجه کند اما او بسیار کم تر از پدر قادر به جدایی بود و مادرش نمی توانست او را به خود واگذارد؛ نتیجه آغاز تعارضات مزمن میان مارتین و مادرش بود حتى وقتى آنها بحث و دعوا میکردند بر همدیگر متمرکز می شدند. مارتین به جای اینکه کاری برای\ زندگی اش انجام دهد، بیشتر وقتش را در حال کشمکش با مادرش میگذراند.\ سرگذشت مارتین شرح نظریۀ بوئن درباره اختلال رفتاری است علایم زمانی بروز می کنند \| که مشکلات عمودی اضطراب و موضوعات خانوادگی ،مسموم با فشارزاهای روانی ،افقی که محصول برهه های گذار در چرخه زندگی خانواده است به هم برمی خورند؛ بنابراین بیشترین \|\ Guanntu Will Canibanner فصل پنجم درمان نظامهای خانوادگی بولن / ۲۲۷\ اسیب پذیری مارتین موقعی فرا رسید که همجوشی حل نشده ای، که او از مادرش به ارث برده بود، با فشار روانی ناشی از تمایل استقلال نوجوانی اش هم زمان شد.\ حتی فرزندان همجوش هیجانی هم در برهه ای میخواهند جدا شوند. اما جدا شدن در چنین مواردی معمولاً با برش هیجانی به انجام میرسد تا با راه حلهای سنجیده پیوندهای خانوادگی ما در دوران بچگی همانند بچه ها با والدین خود ارتباط برقرار میکنیم. برای مراقبت از خود به آنها وابسته ایم، بیشتر نگرشها و باورهای آنها را غیرمنتقدانه می پذیریم و طوری رفتار می کنیم که معمولاً در یافتن راهمان مؤثر هستند. این معمولاً به این معناست که قدری خوب بودن صبورانه منتظر تحسین شدن و ناراحت شدن و تقاضای چیزی کردن در ترکیب با هم وجود داشته باشد. این رفتار بچگانه تا حد زیادی مناسب دنیای بزرگسالی نیست؛ البته بیش تر ما پیش از تغییر کردن به یک الگوی بزرگسال در مقابل بزرگسال نسبت به والدینمان، خانه را ترک میکنیم ما ـ و آنها - درست زمانی تغییر را شروع میکنیم که وقت آن فرا رسیده\ است.\ دختری که مرحلۀ دختر کوچک خوب را با والدینش سپری نکرده باشد، احتمالاً در بیرون از خانه موضع مشابهی اتخاذ میکند وقتی کاری از پیش نمی برد ممکن است با بدخلقی واکنش نشان دهد. آنهایی که از والدینشان میبرند تا تنش را به حداقل برسانند، شیوه های بچگانه شان را با خود به همراه دارند.\ بنا به گفته بوئن افراد معمولاً جفتهایی با میزان مشابه عدم تمایز برمی گزینند. وقتی تعارض به وجود میآید هر طرف متوجه نابالغ بودن هیجانی در طرف مقابل میگردد - طرف دیگر آماده تغییر می.شود مرد در می یابد که زن او را به جای پدر خود گذاشته است که نه تنها متضمن وابستگی آزار دهنده است بلکه باعث جار و جنجالها و اوقات تلخیهای طولانی هم می شود. زن نیز پی میبرد که همسرش از معاشقه ای که این همه برایش جذاب است به محض طرح هرگونه تقاضایی کنار می کشد. مرد از والدینش می گریزد چون نیازمند نزدیکی ای است که مقدور نیست. وقتی با تعارض مواجه می شود دوباره کنار میکشد. متأسفانه، آنچه باعث میگردد آنها به یکدیگر جذب شوند، حامل کلیدی است که باعث روی گردانی ایشان از یکدیگر نیز میشود. چیزی که در ادامه حاصل میشود تعارض زناشویی است بدکارکردی در یکی از همسران نگرانی مفرط راجع به یکی از بچه ها یا ترکیبات گوناگونی از هر سه. وقتی خانواده ها برای کمک\ 1. adult-to-adult pattern\ Juannicu wil Cancer ۲۲۸ / خانواده درمانی\ می آیند ممکن است هر کدام از این مشکلات را داشته باشند. اگرچه مشکل موجود هر چه باشد. همسر یا فرزند نشانه دار فرافکنی میگردد؛ بنابراین مشکلات گذشته در آینده ظاهر می شود. پویاییها مشابه اند؛ عدم تمایز در خانواده پدری در قالب مشکلات زناشویی ظاهر می شود که به ر\ اهداف درمان\ نیست که درمانگران آرام مینشینند و به خـ\ بوئنی ها سعی نمیکنند افراد را تغییر دهند؛ هیچ یک از آنها خیلی علاقه مند به حل مشکلات - نیستند. به جای آن آنها درمان را فرصتی میبینند که افراد بیشتر راجع به خود و روابطشان بیاموزند، به طوری که بتوانند مسئولیت مشکلات خودشان را به عهده بگیرند. اما این به آن معنا - ه خانواده ها اجازه می دهند موضوعات خود را حل و فصل کنند. برعکس، درمان ،بوئنی فرایند کند و و کاو فعالی است که در آن، درمانگر که با جامع ترین نظریه در خانواده درمانی هدایت میشود، به اعضای خانواده کمک می کند برای مواجه و پی بردن به نقشهای خودشان در مشکلات خانوادگی از سرزنش کردن و دنبال مقصر گشتن دست\ بردارند.\ دنبال کردن الگوی مشکلات خانوادگی به معنای توجه کردن به فرایند و ساختار است فرایند به الگوی واکنش دهی هیجانی اطلاق میشود؛ ساختار به شبکه به هم پیوسته مثلثها به منظور تغییر یک نظام اصلاح باید در مهمترین مثلث در خانواده که در برگیرنده زوج است - روی دهد درمانگر برای نائل آمدن به این امر مثلث جدیدی ایجاد میکند که مثلثی درمانی است. اگر درمانگر با همسران در تماس باشد، در حالی که از نظر هیجانی خنثی می ماند آنها میتوانند فرایند مثلث زدایی و تمایز را آغاز کنند که عمیقاً کل نظام خانواده را تغییر خواهد داد. روش شناسی بالینی گره خورده به این صورت ایجاب می کند: ۱) افزایش توانایی والدین برای کنترل اضطراب خویش و از این رو توانایی بهتر در مدیریت رفتار فرزندانشان؛ ۲) تقویت کارکرده\ هیجانی زوجین با افزایش توانایی آنها در زندگی با خانواده های پدری با اضطراب کمتر. در اصلاح این اهداف که گوئرین و فوگارتی آن را انجام دادند بیشتر بر برقراری ارتباط با فرزند و کار کردن با فرایندهای هیجانی واکنشی در مثلث های خانواده هسته ای تأکید می شود. خانواده گسترده کنار گذاشته میشود مگر آنکه مستقیماً با شکل گیری علامت مرتبط باشد. به عبارت دیگر، در حالی که بوئن به طور کلی مستقیماً به سراغ خانواده پدری می رفت، نسل دوم پوئنیها به خانواده هسته ای توجه بیشتری داشتند و بیشتر احتمال دارد منتظر بمانند تا مؤسسه به جهت تقویت دستاوردها و پیشبرد کارکرد فرد و خانواده با خانواده پدری وارد کار شود.\ JUANNICU WILL CANner ۲۲۹\ فصل پنجم درمان نظامهای خانوادگی بولن /\ شرایط تغییر رفتار\ افزایش توانایی برای تفاوت قائل شدن میان تفکر و احساس و آموختن استفاده از آن توانایی برای حل مشکلات ارتباطی، اصل راهنما در درمان بوئنی است؛ کاهش اضطراب و افزایش تمرکز\ شخص - توانایی دیدن نقش خود در فرایندهای میان فردی - مکانیزم اولیه تغییر است. موتور محرکه معالجه درک است نه عمل بنابراین دو مورد از مهمترین ویژگیهای درمان بوئنی، ممکن است برای کسی که مقدمتاً درباره فنون فکر میکند، مشخص نباشد. جو جلسات و موضع درمانگر برای به حداقل رساندن حساسیت پذیری طراحی میشود. درمانگران سؤالاتی می پرسند تا بازتاب شخصی را تقویت کنند و به جای اینکه به گفت و گوهای خانوادگی دامن بزنند که گرایش نامیمون هیجان زدگی بیش از حد را به همراه دارد این سؤالات را در هر زمان از یک نفر می پرسند چون مراجعان تنها کسانی نیستند که به لحاظ هیجانی به گرفتاریهای خانواده پاسخ میدهند درمانگران بوئنی میکوشند واکنشدهی خود را کنترل کنند و از مثلثی شدن\ اجتناب نمایند؛ البته گفتن این مسئله از عمل کردن به آن آسان تر است. کلید مثلثی نشدن، اجتناب از جانبداری است و اینکه هر طرف را به پذیرش مسئولیت بیشتر برای بهتر کردن اوضاع سوق دهیم.\ بوئن با بیشتر درمانگران نظامها که معتقدند تغییر معنادار مستلزم حضور کل خانواده نیست تفاوت دارد. او در عوض اعتقاد داشت که تغییر را افراد یا زوجهایی آغاز میکنند که قادراند بر بقیه خانواده تأثیر بگذارند.\ ممکن است درمان مستلزم حضور کل خانواده ،نباشد اما لازم است از کل خانواده آگاهی وجود داشته باشد یک خانواده درمانگر ممکن است دو والد و پسر اسکیزوفرنیک آنها را درمان کند، اما اهمیت چندانی به این واقعیت ندهد که والدین به لحاظ عاطفی با خانواده پدری خود قطع ارتباط کرده اند. قطع ارتباط والدین با گذشته خود توانایی والدین را برای متوقف کردن تمرکز بر مشکلات پسرشان تحلیل می برد؛ دوباره درمان بی تأثیر خواهد شد.» (کـر و بـوئن،\ ۱۹۸۸، صفحه (VII)\ بخشی از فرایند تمایز خویشتن برقراری رابطه شخصی با هر کسی در خانواده گسترده است. ممکن است قدرت این پیوند مرموز به نظر رسد - به ویژه برای افرادی که وابسته به گره های\ ۱. اگرچه میل به دیدن ،افراد میان درمانگران راه حل مدار و روایتی معمول شده است، این درمانگران همیشه\ دیدگاه نظام داری اتخاذ نمی کنند.\ JUANINGU Will Camer 1\ خانواده درمانی\ خانوادگی هستند و به سلامت خود فکر نمیکنند کمی ،تفکر اشکار میکند که افزایش تعداد یک فرد را قادر خواهد ساخت تا انرژی هیجانی خود را پخش کند به جای متمرکز کردن سرمایۀ یک فرد بر یک یا دو رابطه خانوادگی این سرمایه در چندین رابطه پخش می شود.\ روابط مهم به\ فروید در یک سطح درون ،روانی، عقیده مشابهی داشت.\ فروید در مقاله پروژۀ روان شناسی علمی مدل عصب شناختی خود را از ذهن توصیف کرد. ذهن نابالغ خروجیهای نیروگذاری های روانی کمی برای هدایت انرژی روانی دارد و از این رو، انعطاف پذیری یا ظرفیت کمی برای به تأخیر انداختن پاسخ از سوی دیگر، ذهن بالغ، مسیرهای را زیادی برای پاسخگویی دارد که انعطاف پذیری بیشتری را حاصل میکند. عقیده بوئن درباره افزایش شبکه خانوادگی هیجانی شبیه مدل فروید است، با وضوح بیشتر. درمان با زوجها مبتنی بر این پیش فرض است که تنش در رابطه دو نفره ناپدید خواهد شد. اگر آنها با شخص سومی در تماس باشند (در مثلثی ثابت) ـ اگر آن شخص، بی طرف (خنثی)؛ عینی باقی بماند، به جای اینکه از نظر هیجانی درگیر شود - بنابراین یک مثلث درمانی می تواند فرایند تدریجی مثلثی شدن حفظ کننده مشکل را وارونه سازد. علاوه بر این، تغییر در هر مثلث کل نظام خانواده را تغییر خواهد داد.\ درمان\ فنون عمده در درمان بوئنی عبارت اند از نمودارهای ،نسلی پرسشهای مربوط به فرایند آزمایشهای ارتباط مثلث ،زدایی تعلیم دادن اتخاذ موضع» من و داستان جابه جایی چون دیدن نقش خود یک فرد در مشکلات خانوادگی و نیز اینکه آن مشکلات چگونه از تاریخچه خانواده گسترده نشات می گیرد، در درمان بوئنی بسیار حائز اهمیت است. ارزیابی در این شیوه تقریباً از هر چیز دیگری مهم تر است.\ ارزیابی\ ارزیابی، با توصیف و تاریخچه ای از وجود مشکل آغاز و تاریخهای دقیق یادداشت می شود و بیدار ارتباط آنان با وقایع در خانواده گسترده بررسی میگردد سپس تاریخچه ای از خانواده هسته ای ارائه میشود که عبارت است از اطلاعاتی راجع به زمانی که والدین همدیگر را ملاقات کردند دوران نامزدی شان ازدواجشان و فرزند پروری به محل زندگی خانواده و اینکه چه وقت به آنجا نقل مکان کردند خصوصا در ارتباط با موقعیت خانوادههای گسترده توجه ویژه ای می شود.\ Guarnitu Will Canocainer ۲۳۱\ فصل :پنجم درمان نظامهای خانوادگی بوئن /\ بخش بعدی ارزیابی به تاریخچه تولد دو همسر، جایگاه های همشیرها، وقایع مهم راجع به دوران کودکی شان و راجع به عملکرد گذشته و حال والدینشان اختصاص می یابد. همه این اطلاعات در نموداری نسلی ثبت میشود که حداقل سه نسل را در برمی گیرد.\ نمودارهای نسلی شکلهای کلی است که اعضای خانواده و روابطشان را با یکدیگر فهرست می کند. از جمله سنها، تاریخ های ازدواج، وفاتها و محل های جغرافیایی. مردها با مربع و زنان با دایره با سنهایشان درون شکلها نشان داده میشوند خطوط افقی، ازدواج ها را نشان میدهد، با تاریخ ازدواج نوشته شده بر روی خط خطوط عمودی والدین و فرزندان را به هم مرتبط میکند (شکل ۱- ۱.۵\ ۶۳\ محل آشنایی ویلیامز برگ \| سال ازدواج: ۱۹۶۸\ ۳۳\ ۳۱\ ۶۵\ شکل ۱- ۵ نمادهای اساسی استفاده شده در نمودارهای نسلی\ چیزی که نمودار نسلی را بیش از تصویری آماری از تاریخچهٔ یک خانواده میسازد، گنجاندن تعارضات ارتباطی، برشها و مثلث هاست. این واقعیت که عمو فرد ، الکلی بود یا اینکه مادر بزرگ سوفی از روسیه مهاجرت کرده بود بدون اینکه برخی الگوهای پاسخ دهی هیجانی فهمیده شود که از نسلهای قبلی به نسلهای بعدی منتقل شده است، نسبتاً بی معنی است. مثلث های خاص عمدتاً در مراحل رشدی متفاوت اتفاق میافتد. در ازدواج زودهنگام، مثلث های خانواده همسر رایج هستند - مطرح کننده موضوعاتی در رابطه با اولویت دلبستگی و تأثیر هستند. وقتی فرزندان متولد میشوند و وقتی به نوجوانی می رسند، مثلث های والد-کودک آن قدر رایج می شود که به نظر بهنجار می آید.\ تاریخ وقایع مهم مثل وفاتها، ازدواج ها و طلاقها درخور بررسی دقیق هستند. این وقایع، امواج شوک هیجانی را به سراسر خانواده میفرستد که ممکن است خطوطی از ارتباط را باز\ ۱. برای پیشنهادهای مفصل تر نک مک گلدریک و جرسون، ۱۹۸۵.\ 3. Grandmother Sophic\ 2. Uncle Pred\ JuannCU VILI CariocanimCT ٢٣٢\ ا خانواده درمانی\ کنند یا این موضوعات ممکن است دفن شوند و اعضای خانواده رفته رفته بیش تر از هم ببرند. بخش مهم دیگر اطلاعات بر نمودار ،نسلی جایگاه دیگر عناصر خانواده است تاریخها روابط و موقعیت ها چارچوبی برای کشف مرزهای هیجانی همجوشی برشها تعارضات بحرانی میزان گشودگی و تعداد روابط رایج و بالقوه در خانواده ارائه میدهد شکل ۲ - ۵ نمادهایی را نشان میدهد که میتواند برای توصیف پویاییهای ارتباط میان اعضای خانواده استفاده شود.\ با فاصله\ بیش از حد نزدیک و جوش خورده\ عدم تعلق یا جدایی\ متعارض\ شکل ۲ - ۵ نمادهای نمودار نسلی برای پویایی های روابط\ اگر از سه خط موازی برای نشان دادن روابط بیش از اندازه نزدیک یا همجوش) استفاده شود، خط زیگزاگ برای نشان دادن تعارض خط نقطه ای برای نشان دادن فاصلهٔ هیجانی و خط بریده برای نشان دادن جدایی یا بریدن خواهد بود و الگوهای مثلثی در سه نسل، اغلب به روشنی آشکار میشود همان طور که در نمودار خلاصه شده از خانواده زیگموند فروید نشان داده شده است (شکل ۳ - ۵)\ أماليا\ ژاکوب\ مارتا\ زیگموند\ أنا\ شکل ۳ ۵ نمودار نسلی خانواده زیگموند فروید\ Guarnitu win Canaliner فصل پنجم درمان نظامهای خانوادگی بولن / ۲۳۳\ تاریخچه خانواده هسته ای با ملاقات و عشق بازی والدین آغاز می شود؛ چه چیزی آنها را به یکدیگر جذب کرد؟ دوره اولیه ارتباطشان شبیه چه بود؟ آیا هیچ مشکل جدی ای در این دوره داشت؟ فرزندان کی متولد شدند و والدین چگونه خود را با گسترش خانواده منطبق\ وجود.\ کردند؟\ اگر درمانگری در گرفتن تاریخچه ای دقیق با ناکامی روبه رو شود، تداعی هایی که می تواند به افراد کمک کند تا دیدگاهی راجع به مشکلاتشان به دست آورند، ممکن است نادیده گرفته شود. چیزهایی مثل نقل مکانها و وقایع مهم مثل جراحی سرطان شوهر دو سال قبل، ممکن است حتی ذکر هم نشود مگر آنکه درمانگر سؤال کند زنی که درمانگری را به طور فردی ملاقات می کرد، این مسئله را آن قدر مهم نمیدانست: «اینکه من نزد یک درمانگر می روم چه ارتباطی به مشکلات دخترم دارد؟ فشارهایی روانی که خانواده تحمل کرده و اینکه چطور با آنها سازگار شده است، به طور خاص د نظر است این اطلاعات به ارزشیابی شدت اضطراب مزمن در خانواده کمک میکند و اینکه آیا این اضطراب بیشتر به یک بار سنگین وقایع دشوار زندگی مربوط است یا به درجه پایین سازگاری در خانواده\ مد\ همان طور که شکل ۴ ۵ نشان میدهد وقایع ساده یک نمودار نسلی خانواده هسته ای تنها اسکلتی است که باید اطلاعات مربوط به خانواده لانگدون را روی آن ریخت. تصمیم برای بسط دادن ارزیابی فراتر از خانواده هسته ای به گسترۀ بحران و میزان اضطرابی بستگی دارد که اعضای نزدیک خانواده در آن به سر میبرند. در مورد خانواده لانگدون، به نظر میرسید هر دو والد مشتاق بودند راجع به پیشینه خانوادگی خود صحبت کنند.\ ۶۸) محل ازدواج شیکاگو\ ۴۴\ ۴۱\ ۶۲\ تاریخ ازدواج\ ۱۹۸۵\ ۱۵\ محل آشنایی\ بوستون\ ۳۸\ ۳۶\ ۳۵\ ۳۰\ ۲۹\ شکل ۴ - ۵ نمودار نسلی خانواده لانگدون\ JUANITU Will Camer ۲۳۴ / خانواده درمانی\ یک درمانگر در جمع آوری اطلاعات درباره خانوادههای گسترده، باید دریابد که کدام اعضای آن طایفه بیشتر با خانواده مورد ارزیابی تماس دارد و دلیل پیوندهای موجود با خانواده گسترده چیست که تأثیر عمیقی بر والدین و نقش آنها در خانواده هسته ای دارد. اما درک اینکه چه کسی در گیر نیست نیز به همین اندازه اهمیت دارد، چون افرادی که تماس با آنها قطع شده از افرادی که تماس با آنها برقرار است حتی میتوانند منبع بزرگ تری از اضطراب باشند.\ فنون درمانی درمانگران بوئنی اعتقاد دارند فهمیدن اینکه نظامهای خانواده چگونه عمل می کنند مهم تر از این یا آن فن.است خود بوئن با اکراه از فن صحبت میکرد و از دیدن درمانگران متکی بر مداخلات فرمولی ناراحت میشد.\ اگر در درمان ،بوئنی گلوله ای جادویی وجود داشته باشد یک فن اساسی - آن پرسشهای مربوط به فرایند خواهد بود. پرسشهای مربوط به فرایند موارد طراحی شده برای پی بردن به این است که چه چیزی در درون افراد و در میان آنها دارد اتفاق می افتد. وقتی نامزدت تو را نادیده می گیرد چگونه با آن کنار می آیی؟ وقتی دخترت با فردی آشنا می شود، در درونت چه اتفاقی می افتد؟ پرسشهای مربوط به فرایند طراحی میشود تا افراد را آرام کند، اضطراب واکنشی را کاهش دهد و آنها را به فکر کردن وادارد - نه فقط راجع به اینکه چطور دیگران آنها را ناراحت می کنند، بلکه راجع به اینکه چطور آنها در مشکلات بین فردی سهم دارند.\ در مصاحبه با زوجی که در آن شوهر الکلی در حال بهبود با تاریخچه ای از سوء رفتار مطالعه بود درمانگر :پرسید درباره صدمه ای که با الکلی بودن خود به همسر و بچه هایت موردی\ زده ای چه فکر میکنی؟»\ وقتی مرد مسئولیت رفتار سوء استفاده آمیز خود را پذیرفت و از صمیم قلب پشیمان به نظر رسید درمانگر با پرسشهای مربوط به فرایند برای تمرکز بر برنامه ریزی منطقی و مسئولیت شخصی،\ درباره پیشرفت بهبود او سؤال کرد. برای مثال:\ چه چیزی آن گام را بسیار مشکل می سازد؟»\ «غرور»\ چگونه ظاهر میشود؟»\ «من بداخلاق میشوم».\ Sarivariher فصل پنجم درمان نظامهای خانوادگی بوئن / ۲۳۵\ توجه داشته باشید این گونه سؤال پرسیدن نه تنها پیشرفت شخصی مرد را آشکار می سازد بلکه کشف میکند چگونه مشکلات او بر دیگران در خانواده تأثیر میگذارد. روابط در رشته\ همچنین\ نظام دار ارتباطات به وقوع می پیوندد، اما افراد مسئول رفتار خودشان هستند. سپس درمانگر بحثی را راجع به نقش زن در مشکلات زوجین مطرح کرد: «خوب تو در پذیرش مسئولیت نوشیدن الکل و رفتار مربوط به آن داری بهتر میشوی آیا فکر میکنی همسرت چیزی را که انجام میدهی و پیشرفتی را که داری تحسین میکند؟» و سپس چند دقیقه بعد «آیا تا به حال همسرت با تو درباره اینکه نقشش در تلخ کردن رابطه چه بوده صحبت کرده است؟»\ وقتی درمانگر از زن راجع به تفکرش پرسید، او همۀ چیزهای آزاردهنده ای را که شوهر انجام میداد ـ فشار آوردن بر زن تا وی را ببخشد و به سوی هم برگردند - تکرار کرد. اگرچه درمانگر سرانجام مایل بود زن به نقش خود در آن فرایند توجه کند، سعی کرد بر غمگینی او تأکید نماید:\ «خوب، او فقط با تلاش برای واداشتن تو به تغییر ذهنیتت، تو را اذیت میکند؟» سپس پس از چند دقیقه درمانگر کوشید زن را به تفکر بیشتر و احساس کم تر وادارد: «آیا می توانی خلاصه ای از تفکرت را به من بگویی - چطور به آن نتیجه رسیدی؟» و وقتی زن دوباره عصبانی شد و شوهرش را سرزنش کرد، درمانگر فقط گوش کرد. یک لحظه بعد او پرسید: «در مواجهه با آن بدرفتاری چه کار کردی؟»\ «غمگین شدم».\ «آیا میفهمی چه چیز تو او را برافروخته میسازد؟»\ «نه».\ «آیا او تا به حال توانسته به تو بگوید؟»\ توجه داشته باشید درمانگر چگونه میکوشد تا در فرایند رابطه زوج با درخواست از هر دو طرف برای اینکه راجع به وقایع بین خود فکر کنند نسبت به سهم خود آگاه تر شوند و بدانند چه میکنند تا مسئولیت بهتر کردن اوضاع را به عهده بگیرند، کنکاش میکند.\ پیروان بوئن نیز سؤال می پرسند، اما گاه دست به چالش مواجهه و توجیه می زنند. برای مثال، بتی کارتر، سؤالات طراحی شده برای کمک به زوج ها را در درک موقعیتشان می پرسد، اما سپس سعی می کند فرایند را تشدید نماید و با توضیح اینکه چه چیزی اثر می کند یا چه چیزی اثر نمی نماید و با تعیین تکالیف محاسبه شده برای بیرون راندن افراد از مثلثها، به آن سرعت بخشد. مثلاً او ممکن است زنی را به ملاقات با مادر شوهرش یا شوهری را به تلفن زدن به مادرش تشویق کند توصیه مطلوب دیگر کارتر تشویق کردن افراد به نوشتن نامه ها و بیان موضوعات\ Juanntu with amer ا خانواده درمانی\ ۲۳۶\ حل نشده در خانواده است. یک روش برای اینکه مانع شویم از اینکه این نامه ها به نوشته های سرزنش آمیز تبدیل شوند این است که به مراجعان کمک کنیم قسمتهایی را که باعث خشم و\ واکنش دهی هیجانی میشود ویرایش کنند.\ شاید گوئرین بیشتر از هر بوئنی دیگر مدلهای بالینی ای را تدوین کرده است که فنون خاصی را برای موقعیتهای خاص به نمایش میگذارد طبقه بندی تعارض زناشویی او به چهار مرحله از شدت با پیشنهادهای مفصل برای درمان هر مرحله گویاترین شرح از فن خوب او است.\ گوئرین، فی ، باردن و کاتو، ۱۹۸۷).\ دومین فن اساسی در درمان ،بوئنی آزمایش ارتباط است پرسشهای مربوط به فرایند برای کمک به اعضای خانواده طراحی میشود تا بفهمند که موضوع صر ، صرفاً آن چیزی نیست که افراد انجام میدهند بلکه این مسئله اهمیت دارد که چطور به آن رفتارها پاسخ داده و به مشکلاتشان دامن زده میشود. آزمایشهای ارتباط برای کمک به مراجعان طراحی می گردد تا چیزی را تجربه کنند که احتمالاً مخالف پاسخهای هیجانی خودکار معمول آنها عمل می کند. بعضی از این آزمایشها ممکن است به مراجعان در حل مشکلاتشان کمک نماید، اما هدف اولیه آنها، کمک به افراد در کشف تواناییهایشان برای حرکت علیه روشهایی است که هیجاناتشان آنها را هدایت میکنند.\ ۵\ مطالبة\ خانواده کندی برای درمان مراجعه کردند چون دیوید شانزده ساله عملکرد بدی در مدرسه داشت. دیوید در شرف اخراج از یک مدرسه خصوصی نمونه بود، تا حدی به وردی دلیل اینکه دانش آموز ضعیفی بود اما بخشی از آن به این خاطر بود که عصرها را با دوستان به مشروب خواری و کشیدن ماری جوانا میگذارند پدرش مراقب بود که او بیش تر درس بخواند و بعد از اینکه از یک گردهمایی شبانه از مدرسه نسبتاً مست برگشت، دیگر نگذاشت او رانندگی کند ،متاسفانه این تلاشها خیلی مؤثر.نبودند چون دیوید به ،پدرش که الکلی بود و غالبا مست اطراف خانه میگشت احترام نمیگذاشت نامادری ،دیوید که فقط دو سال بود با آنها زندگی میکرد توانایی\ کمی برای کنترل او داشت و آموخته بود که به چنین کاری دست نزند.\ من به والدینش گفتم کا\ م که آنها را در خانواده درمانی نمیپذیرم چون دیوید احترامی برای پدرش قائل نبود که هر شب مست بود و اضافه کردم این پدر هیچ اقدامی برای مشروب خواری اش نمی کند.\ 1. Fay\ 3. Kaumo\ 5. Kennedy\ 2. Burden\ 4. relationship experiment\ 6. David\ Guarnitu win Camariner فصل پنجم: درمان نظامهای خانوادگی بولن / ۲۳۷\ اما موافقت نمودم دیوید را ببینم تا به او کمک کنم سال تحصیلی را با نمراتی به پایان برساند که\ مردود نشود.\ دیوید توانست کلاس یازده را تمام کند و من سال بعد همچنان او را ،دیدم که البته به عنوان جایگزین چهره پدر چندان در این نقش راحت نبودم اگرچه بر تصمیم خود پایبند بودم مبنی بر اینکه خانواده ای را که عضوی از آن به مصرف الکل اعتیاد دارد درمان نکنم، اما در سه یا چهار بحران، خانواده را ملاقات کردم سه بحران نخست وقتی اتفاق افتاد که مشروب خواری آقای کندی (و آن طور که بعداً مشخص شد، سوء مصرف کوکائین از کنترل خارج شد و پدر وی و همسرش اصرار داشتند او مجدداً درمان شود.\ برجسته ترین مثلث در این مورد آن بود که همسر و پدر آقای کندی دور هم جمع شوند تا بر او فشار آورند مشروب خواری را ترک کند او چندین بار برای بازپروری رفته بود، اما حتی در معدود زمان هایی که واقعاً برنامه ای را به اتمام رسانده بود بلافاصله بعد از بازگشت مشروب خواری را از سر گرفته بود. تنها دلیلی که او تا به حال در جست و جوی کمک بود، در نتیجه اتمام حجت همسر و پدرش بود. همسرش تهدید کرد که او را ترک میکند و پدرش تهدید نمود که او را از ارث محروم مینماید. این مورد به هیچ جایی نمیرسید مگر اینکه این مثلث اصلاح می شد.\ من همسر و پدر آقای کندی را تشویق کردم که در حالی که به دلیل مسئله مشروب خواری آقای کندی از او فاصله میگیرند کم تر واکنش نشان دهند آقای کندی میبایست خودش اقدامی میکرد به جای اینکه از خواستهای همسر و ،پدرش شکایت کند در واقع دوستانه به او گفتم که موضعی صادقانه داشتن در برابر خانواده به معنای این نیست که به آنها بگوید نمی خواهد دست از مشروب خواری بردارد چیزی که او تصمیم گرفت به آنها بگوید این بود که در عین حالی که خواهان این است که مشروب خواری و مصرف کوکائین را کنترل کند قصد ندارد از آنها دست بردارد. من پدر آقای کندی را تشویق کردم تا کنار بکشد و به این زن و شوهر اجازه دهد خود این دعوا را به سرانجام برسانند؛ او با اکراه موافقت کرد سپس من خانم کندی را واداشتم تا به طور واضح بیان کند راجع به مشروب خواری شوهرش چه احساسی دارد همچنین تلاشهای بی ثمرش را برای متوقف نمودن شوهرش ادامه ندهد. من او را تشویق کردم ارتباطش را با پدرشوهرش حفظ کند اما همیشه راجع به شوهرش گفت و گو نکند دو ماه بعد آقای کندی تصمیم گرفت نوشیدن الکل و مصرف کوکائین را متوقف سازد. در این زمان او یک برنامه بازپروری بیست و هشت روزه را با موفقیت کامل کرد و وارد ۱۸.۸ و ۲۷.۸ شد. شش هفته بعد مشکل او دوباره عود کرد و در طی هشت ماه بعد، مشروب خواری و\ 1. Alcoholics Anonymous\ 2. Narcotics Anonymous\ JuannCU VVILI CamiGGANIITCT\ vall ا خانواده درمانی\ TPA\ د اما یه کابی\ سوء مصرف کوکائین او زیاد و خیلی بدتر شد سرانجام پس از یک منازعه جدی با یک دلال مواد آقای کندی تصمیم جدی گرفت تا سر عقل بیاید این ،بار به جای رفتن به مرکز د از بروری مشهور ،محلی که پدرش توصیه کرده ،بود خودش تحقیقاتی انجام داد و تصمیم گرفت به یک مرکز معروف درمان مواد در کالیفرنیا.برود ،الآن که این کتاب را مینویسم چهار سال است که\ آقای کندی درست زندگی میکند\ درمان بوئنی با زوجها جوهره زوج درمانی آن است که با هر دو طرف در تماس بمانید بدون اینکه به آنها اجازه دهید شما را به درون مثلث خویش بکشند. در عمل، بوئن با هر فرد به طور جداگانه در ارتباط خواهد بود هر بار یکی اغلب با کسی شروع میکند که کارکرد بهتر یا انگیزه بیشتری دارد. او سؤالاتی خالی از جدل میپرسد از وقایع سر در می آورد و به احساسات توجه می کند. اما او هر سؤال را چارچوب بندی خواهد کرد تا به جای تشویق به ابراز احساسات، تفکر را تحریک نماید. هدف او، کاوش ادراکات و عقاید هر همسر، بدون جانب داری از هر یک از آنها بود. جانب داری کردن افراد را از آموختن کنار آمدن با یکدیگر دور میکند. وقتی اوضاع آرام است با احساسات عینی تر میشود رفتار کرد و همسران میتوانند با هم منطقی حرف بزنند با این حال وقتی احساسات فراتر از تفکر می رود، بهتر است سؤالاتی پرسیده شود که زوج ها را به فکر کردن بیش تر احساس کردن کم تر و به صحبت کردن با درمانگر به جای صحبت کردن با یکدیگر وادارد. زوجهایی که مدتها راجع به موضوعات قدیمی مشابه بحث کرده اند، اغلب از پی بردن به اینکه نخستین باری که واقعاً حرف یکدیگر را میشنوند، زمانی است که به صحبت همسرانشان با یک درمانگر گوش میدهند حیرت زده میشوند وقتی شما مشغول برنامه ریزی برای پاسخ خودتان نباشید، شنیدن آسان تر است. اگر همۀ افراد دیگر در آرام کردن چیزها با ناکامی مواجه شوند، فوگارتی (۱۹۷۶) دیدن همسران را در جلسات جداگانه توصیه می کند. گولرین (۱۹۷۱) داستان جابه جایی را وسیله ای برای کمک به اعضای خانواده برای دستیابی به فاصله کافی توصیه کرد تا نقشهای خود را در نظام خانواده دریابند. داستان جابه جایی درباره خانوادههای دیگر مشکلات مشابهی دارد مثلاً به زوجی\ که بیش از حد\ یکدیگر را محاکمه میکنند و به حرف هم گوش نمیدهند میتوان گفت: «نفهمیدن حرف یکدیگر باید ناکام کننده باشد. سال گذشته زوجی را دیدم که انگار نمی توانستند از بحث کردن\ 1. displacement story\ JUANINITU WIL CANCAner فصل پنجم درمان نظامهای خانوادگی بولن / ۲۳۹\ دست بردارند و به حرف یکدیگر گوش بدهند. تنها پس از آنکه من آنها را از هم جدا کردم و آنها چند جلسه به طور ،انفرادی آنچه در دل ،داشتند بیرون ریختند به نظر رسید که ظرفیت گوش کردن به آنچه که دیگری در حال گفتنش است را دارند\ جابه جایی همچنین میتواند برای چارچوب بندی پرسشهای مربوط به فرایند استفاده شود تا از ایجاد پاسخهای دفاعی اجتناب کند به جای اینکه در کشمکش ناراحتی و خشم از فردی بپرسیم که ایا میتواند بر این احساسات چیره گردد و دست به کار شود تا امور را تغییر دهد که ممکن است این احساس را در آنها ایجاد کند که گویی احساساتشان انکار می شود ـ درمانگر می تواند این چنین سؤال کند آیا فکر میکنی کسی هرگز بر همۀ این خشم و ناراحتی مسلط می شود؟ یا به جای اینکه بپرسیم چرا کسی نتوانسته است کاری را به سرانجام برساند و با این سؤال او را تدافعی کنیم، درمانگر میتواند بپرسد: «فکر میکنی چه چیزی اقدام برای انجام این کار را برای افراد این همه مشکل میسازد؟»\ درمانگر، که به دانش مثلثها اشراف دارد میکوشد بی طرف و عینی بماند. این مستلزم یک سطح بهینه فاصلۀ هیجانی است که بوئن (۱۹۷۵) میگفت مقطعی است که درمانگر میتواند هر دو جنبۀ غم انگیز و کمدی تعاملات یک زوج را ببیند. اگرچه مشکلات دیگران چیزی نیست که به آن بخندیم گاهی اوقات رفتار شوخ طبعانه با مشکلات ممکن است بر رفتار سطحی و رایج در بسیاری از خانه ها مرجح باشد.\ ماندن در خارج از مثلث مستلزم صدای آرام و صحبت کردن بیشتر راجع به واقعیات است تا راجع به احساسات این واقع بینی خونسردانه از طرف درمانگران نظامهای بوئن، با استفاده از پرسشهای مربوط به فرایند بیان میشود و بهبود مییابد - سؤالاتی که هدفشان قطع واکنش دهی هیجانی و برقراری ارتباط با منطقی بودن اعضای خانواده است. همچنان که همسران صحبت میکنند درمانگر بر فرایند تعاملاتشان تمرکز میکند نه بر جزئیات مورد بحث تمرکز بر محتوای یک بحث علامتی است که درمانگر به طور هیجانی، در مشکلات زوجی درگیر است ممکن است اجتناب از جلب شدن به موضوعات داغی مانند پول، مسایل جنسی یا نظم دشوار باشد اما شغل درمانگر حل و فصل مشاجره ها نیست، بلکه کمک کردن به زوجها در انجام آن است هدف واداشتن مراجعان به ابراز عقیده، افکار و نظریات به درمانگر در حضور همسرانشان است. اگر فردی به گریه افتاد، درمانگر آرام می ماند و دربارهٔ افکاری سؤال می کند که موجب به گریه افتادن شده اند. اگر زوجی شروع به بحث کردند، درمانگر فعال تر میشود، به آرامی با سؤال کردن از یکی و سپس از دیگری، بر افکار خاص آ