فصل 14 مدیریت بافت نرم در ایمپلنت درمانی PDF
Document Details
Uploaded by CheeryAntagonist
Tags
Summary
فصل 14 به بررسی مدیریت بافت نرم در ایمپلنت درمانی می پردازد. این فصل به اصول و تکنیک های ضروری برای مدیریت و در صورت نیاز، بازسازی بافت های نرم اطراف ایمپلنت می پردازد تا نتایج مطلوب و پیش بینی پذیر در طولانی مدت حاصل شود.
Full Transcript
فصل 14 مدیریت بافت نرم در ایمپلنت درمانی اهداف یادگیری جراح ایمپلنت باید مهارت الزم را برای تشخیص و اصالح یکپارچگی بافت نرم داشته...
فصل 14 مدیریت بافت نرم در ایمپلنت درمانی اهداف یادگیری جراح ایمپلنت باید مهارت الزم را برای تشخیص و اصالح یکپارچگی بافت نرم داشته باشد. یکپارچه سازی (اینتگریشن) بافت نرم اصطالح یکپارچه سازی بافت نرم ،فرآیندهای بیولوژیکی را توصیف می کند که در طول شکل گیری و رشد رابطه ساختاری بین بافت های نرم (بافت همبند و اپیتلیوم) و بخش ترانس-موکوزال ایمپلنت رخ می دهد. اگرچه تحقیقات تجربی و بالینی اخیرا بر روی بهبود درک ما از عواملی که میتوانند بر این محیط بافت نرم تأثیر بگذارند تمرکز کردهاند ،دانش فعلی ما نشان میدهد که حفظ یک مانع بافت نرم سالم به اندازه خود استئواینتگراسیون برای موفقیت طوالنی مدت یک پروتز تحت حمایت ایمپلنت مهم است. به این ترتیب ،جراح ایمپلنت باید با تکنیکها و رویکردهای جراحی مختلف برای مدیریت موفقیتآمیز بافتهای نرم اطراف ایمپلنت در موقعیتهای بالینی معمول ،آشنا باشد.عالوه بر این ،زمانی که کمیت یا کیفیت بافت نرم ناکافی باشد جراح ایمپلنت باید اصول و تکنیک هایی را برای بازسازی موفقیت آمیز این اجزا بداند. این فصل بر اصول اساسی و تکنیکهای جراحی برای مدیریت و در صورت نیاز ،بازسازی بافتهای نرم اطراف ایمپلنت برای افزایش پیشبینیپذیری طوالنیمدت و نتایج زیباییشناختی بهدستآمده در درمان ایمپلنت تمرکز دارد. مالحظات مدیریت فلپ مقدمه هدف اصلی مدیریت بافت نرم ایمپلنت ایجاد یک محیط سالم بافت نرم در اطراف ایمپلنت است.این هدف با به دست آوردن سازگاری محیطی بافت های متصل در اطراف ساختارهای ایمپلنت ترانس موکوزال انجام می شود ،در نتیجه بافت همبند و اپیتلیوم مورد نیاز برای تشکیل یک سیل ( )sealبافت نرم محافظ را فراهم می کند [.]1 عالوه بر این ،هنگامی که درمان ایمپلنت در نواحی زیبایی انجام می شود ،ایجاد مجدد ساختار بافت نرم طبیعی و توپوگرافی در محل گیرنده پروتز اغلب ضروری است.برای دستیابی به این اهداف ،جراح باید بافت های نرم موجود در محل ایمپلنت را با دقت حفظ و دستکاری کند و در صورت نیاز ،تقویت ( )augmentationبافت نرم را انجام دهد. کمیت ،کیفیت و موقعیت بافت های متصل موجود نسبت به ایمپلنت فوری برنامه ریزی شده ،باید قبل از جراحی ایمپلنت ارزیابی شود. فلپ باید طوری طراحی شود که اطمینان حاصل شود که نوار کافی از بافت چسبیده و با کیفیت خوب همیشه به صورت لینگوال یا پاالتال برای ایمپلنت در دسترس است. طراحی فلپ به این روش عملی است ،زیرا تصحیح بعدی مشکالت بافت نرم که در نواحی لینگوال یا پاالتال رخ می دهد دشوار است.ارزیابی قبل از عمل با استفاده از الگوی جراحی به جراح کمک می کند تا ببیند آیا کیفیت و حجم مناسب بافت در ناحیه ضروری برای پروتز موجود است یا خیر. سپس جراح میتواند تصمیم بگیرد که برشها باید کجا ایجاد شوند یا چگونه بافتهای نرم موجود باید با مانورهای جراحی خاص دستکاری شوند تا در هر مورد ،یک محیط بافت نرم اطراف ایمپلنت پایدار ایجاد شود. طراحی برای کاشت ایمپلنت سابمرج هنگام قرار دادن ایمپلنت سابمرج ،فلپ باکال باید طوری طراحی شود که هم جریان خون به محل ایمپلنت و هم توپوگرافی ریج آلوئولی و فولد مخاطی حفظ شود.فلپ دسترسی با یک برش پری کرستال و یک یا چند برش آزاد کننده عمودی خطی یا منحنی که روی قسمت باکال ریج آلوئولی گسترش می یابد مشخص می شود.برش اطراف کرستال به جنبه های لینگوال یا پاالتال اریب شده است (شکل .)14.1 برش بر روی جنبه های لینگوال یا پاالتال کرست ریج شروع می شود و تیغه اسکالپل برای تماس با استخوان زیرین زاویه دارد.به طور معمول ،برشهای آزادکننده عمودی خطی در موقعیتهای بیدندان و برشهای اریبخطی منحنی در موقعیتهای نیمه بیدندان استفاده میشوند.در هر صورت ،انعکاس فلپ باکال ،کل کرست ریج را در معرض دید قرار می دهد و دسترسی کافی را برای ابزار دقیق ایمپلنت فراهم می کند. این کار با حداقل ارتفاع فلپ لینگوال یا پاالتال انجام می شود ،بنابراین گردش خون پریوست حفظ می شود و بافت متصل برای انکوریج فلپ باکال در طول بسته شدن زخم بعدی فراهم می شود.ثبات کمپلکس زخم بعد از عمل بهبود می یابد و توپوگرافی ریج آلوئولی و فولد مخاطی حفظ می شود.در نتیجه ،بازشدگی زخم کاهش مییابد و استفاده از پروتز موقت در طول دوره استئواینتگراسیون تسهیل میشود. طراحی برای اتصال اباتمنت و قرار دادن ایمپلنت غیر-سابمرج به جز محل و بوول برشهای پری-کرستال ،از همان طرح فلپ برای اتصال اباتمنت به ایمپلنتهای سابمرج استفاده میشود که برای قرار دادن ایمپلنتهای غیر سابمرج (شکل .)14.1برش پری کرستال در موقعیتی شروع می شود که حفظ یک بعد آپیکوکرونال تقریبا 3میلی متری از بافت لینگوال متصل یا مخاط کام با کیفیت خوب (عاری از روگا) را برای سازگاری مجدد در اطراف ساختارهای ایمپلنت تضمین می کند.کمیت و موقعیت بافت های نرم موجود ،محل برش را هدایت می کند. به طور کلی ،این برش نزدیکتر به موقعیت میانی کرستال نسبت به برش ایجاد شده برای کاشت ایمپلنت سابمرج قرار دارد.تیغه چاقوی جراحی به گونه ای نگه داشته می شود که یک بوول باکال ایجاد کند تا اتصال اباتمنت و قرار دادن ایمپلنت را تسهیل کند و در عین حال خون پریوست را حفظ کند.با به حداقل رساندن نیاز به انعکاس فلپ لینگوال یا پاالتال ،تامین شود.عالوه بر این ،بوول باکال مقدار بافت چسبیده منعکس شده با فلپ باکال را به حداکثر می رساند (نگاه کنید به شکل .)14.1 همانطور که قبال پیشنهاد شد ،جراح ایمپلنت با تنظیم محل و بوول برشهای پری-کرستال و تعیین دقیق برشهای آزادکننده عمودی خطی یا منحنی ،به طرحهای فلپ عملی برای قرار دادن ایمپلنت سابمرج، اتصال اباتمنت و قرار دادن ایمپلنت غیرسابمرج ،در انواع بیدندان و بیدندان جزیی ،مجهز شده است. (شکل های ،14.5 ،14.4 ،14.3 ،14.2و .)14.6 مانورهای جراحی برای مدیریت بافت های نرم اطراف ایمپلنت هنگامی که فلپ به گونه ای ترسیم شد که محیط بافت نرم لینگوال و پاالتال اپتیمم را تضمین کرد ،مانورهای جراحی که برای مدیریت فلپ باکال حاصل در طول اتصال اباتمنت و قرار دادن ایمپلنت غیرسابمرج استفاده می شود ،در بیشتر موارد توسط بعد آپیکوکرونال بافت چسبیده باقی مانده در حاشیه فلپ باکال. معموال از سه مانور جراحی بافت نرم متمایز در طول اتصال اباتمنت یا قرار دادن ایمپلنت غیرسابمرج استفاده می شود تا به نتیجه مطلوب در بستن اولیه با سازگاری محیطی بافت های متصل در اطراف ساختارهای ایمپلنت دست یابد :کانتورینگ رزکتیو ،بازسازی پاپیال ،و پیشروی فلپ جانبی. اگرچه حداقل عرض بافت چسبیده الزم برای ایجاد یک محیط بافت نرم اطراف ایمپلنت پایدار هنوز مشخص نشده است ،دستورالعملهای زیر برای استفاده از هر یک از مانورهای بافت نرم نتایج ثابتی را در اکثر موقعیتهای بالینی ارائه میدهند.توجه به این نکته مهم است که استفاده از یک مانور خاص در درجه اول بر اساس بعد آپیکوکرونال بافت چسبیده باقی مانده در امتداد حاشیه فلپ باکال در هر محل ایمپلنت است. ترکیبی از این مانورهای جراحی اغلب توصیه می شود زیرا عرض بافت چسبیده باقی مانده بر روی فلپ باکال در نتیجه تنظیمات الزم در مسیر برش کرستال برای حفظ پهنای کافی از بافت چسبیده روی فلپ لینگوال یا پاالتال متفاوت است. کانتورینگ رزکتیو هنگامی که عرض بافت های لثه باقی مانده روی فلپ باکال 6-5میلی متر باشد ،کانتورینگ رزکتیو سازگاری محیطی بافت های نرم در اطراف ساختارهای ایمپلنت را تسهیل می کند. یک تیغه چاقوی جراحی ظریف که یک دسته گرد دارد برای انجام عمل جراحی لثه بر روی فلپ باکال که از نظر شکل و موقعیت مطابق با قدامی ترین اباتمنت یا گردن ایمپلنت غیر سابمرج است ،استفاده می شود. پس از کانتورینگ رزکتیو ،بافت در اطراف ساختار ایمپلنت تطبیق داده می شود.سپس این فرآیند به صورت متوالی در اطراف هر ایمپلنت تکرار می شود (شکل .)14.7 فلپ کانتور شده سپس به صورت آپیکال قرار می گیرد و با بخیه ای که از هر ناحیه بین ایمپلنت عبور می کند ،در اطراف اباتمنت ها محکم می شود.بخیه های اضافی برای بستن برش های آزاد کننده منحنی قرار داده می شود. بازسازی پاپیال هنگامی که عرض بافت لثه باقی مانده روی فلپ باکال 5-4میلی متر است ،استفاده از مانور بازسازی پاپیال توصیه می شود.این مانور که توسط Palacciو همکارانش [ ]3توصیف می شود ،بسته شدن اولیه و سازگاری محیطی را در اطراف ساختارهای ایمپلنت ترانس موکوزال تسهیل می کند و در عین حال نوار کافی از بافت متصل در اطراف ساختارهای ایمپلنت را حفظ می کند.عالوه بر این ،مخاط چسبیده از باالی ریج گرفته شده و در جهت باکال حرکت می کند ،در حالیکه تقریبا 3میلی متر از بافت های لینگوال یا پاالتال چسبیده حفظ می شود.متعاقبا از یک اسکالپل ظریف برای برش شدید بافت ها برای ایجاد پدیکول هایی در فلپ باکال استفاده می شود که به طور غیرفعال برای پر کردن فضاهای بین ایمپلنتی چرخانده می شوند (شکل .)14.8 سازگاری غیرفعال پدیکول ها در فضای بین ایمپلنت ممکن است نیاز به برش های کاتبک معکوس داشته باشد که دور از پایه پدیکول ایجاد شود.بافت ها بخیه می شوند و از کشش درون پدیکل ها جلوگیری می شود و معموال از یک بخیه افقی ( )horizontal mattressهشت شکل استفاده می شود.از طرف دیگر، یک بخیه قطع شده ساده از طریق فلپ باکال به شکلی که به صورت غیر فعال پدیکل را به داخل فضای بین ایمپلنت منتقل می کند ،در بسیاری از موقعیت ها موثر است.باید مراقب بود که از قرار دادن بخیه از طریق پدیکل جلوگیری شود زیرا این امر باعث کاهش گردش خون در پدیکل می شود. یکی دیگر از انواع این تکنیک از پدیکول های ایجاد شده در فلپ پاالتال استفاده می کند که همچنین می تواند برای پر کردن فضاهای بین ایمپلنت بچرخد و به ویژه در موقعیت های فک باال که بافت های ضخیم کام وجود دارد مفید است [.]2 پیشبرد فلپ جانبی هنگامی که عرض بافت های لثه باقی مانده روی فلپ باکال 4-3میلی متر است ،استفاده از مانور پیشروی فلپ جانبی بسته شدن اولیه و سازگاری محیطی بافت های متصل در اطراف ساختارهای ایمپلنت را تسهیل می کند (شکل .]2[ )14.9 این مانور مخصوصا برای انواع ایمپلنت کامال بی دندان یا نیمه بی دندان خلفی مناسب است ،که در آن نوار کافی از بافت چسبیده در مجاورت محل ایمپلنت وجود دارد.بافتهای متصل موجود از نواحی مجاور به سادگی تغییر موقعیت داده میشوند تا بسته شدن اولیه با بافتهای متصل در اطراف ساختارهای ایمپلنت به دست آید. این مانور مستلزم آن است که فلپ به گونه ای طراحی شود که فراتر از ناحیه کاشت ایمپلنت گسترش یابد و بافت های متصل موجود در نواحی بی دندان مجاور را نیز در بر گیرد.با پیشرفت بسته شدن ،فلپ پیشروی می کند و در نتیجه بسته شدن اولیه در اطراف ایمپلنت ها و ایجاد یک ناحیه برهنه شده است که در سمت دیستال دایسکشن ،بهبود می یابد.این مانور جراحی در موقعیتهای بیدندان و در کالسهای کندی ( I )Kennedyو IIدر موقعیتهای نیمه بیدندان مفید است. منطق پیوند بافت نرم با ایمپلنت دلیل تقویت بافت نرم در اطراف ایمپلنت های دندانی به نیاز به بافت نرم در اطراف دندان طبیعی مربوط می شود.به طور کلی ،پزشکان با تجربه موافق هستند که یک ناحیه کافی از بافت چسبیده در اطراف یک دندان طبیعی یا پروتز ایمپلنت برای تحمل بهتر استرس های عملکردی ناشی از جویدن و بهداشت دهان مطلوب است.عالوه بر این ،مقدار مشخصی از بافت چسبیده برای مقاومت در برابر چالشهای مکانیکی و باکتریایی ارائه شده توسط ترمیمهای زیبایی که زیر لبه آزاد لثه گسترش مییابند ،مورد نیاز است. چالشهای مکانیکی شامل آمادهسازی دندان ،عقبکشیدن بافت نرم ،روشهای قالبگیری ،سیمان کردن ترمیمهای موقت و دائمی ،برداشتن اباتمنتهای درمان ایمپلنت ،جایگزینی اباتمنتهای درمانی با اباتمنتهای دائمی ،برداشتن قالبهای سطح ایمپلنت ،و قرار دادن ترمیمهای موقت و دائمی ایمپلنت است. پس از ترمیم نهایی ،حاشیههای ترمیمی زیباییشناختی intracrevicularممکن است همچنان یک چالش التهابی دائمی را برای دستگاه اتصال بافت نرم اطراف ایجاد کنند.برخی از پزشکان ایمپلنت معتقدند که میکروگپ ها در محل اتصال اباتمنت به ایمپلنت های دو تکه ممکن است چالش مشابهی را ایجاد کند. اینکه این چالشها منجر به جابجایی اولیه اپیکال بافتهای حاشیهای یا احتماال از دست دادن تدریجی چسبندگی شود به عوامل متعددی از جمله موارد زیر بستگی دارد [:]2 عوامل متغیر موثر بر بافت نرم ایمپلنت سن بیمار سالمت عمومی بیمار عوامل مقاومت میزبان اثرات داروهای سیستمیک فنوتیپ پریودنتال تکنیک و اثربخشی بهداشت دهان و دندان تعداد تکرار و تکنیک مراقبت حرفه ای از بهداشت دهان تکنیک جراحی انتخاب مواد ترمیمی محل اولیه نیاز به عرض بیولوژیکی vis-à-visمحیطی در حاشیه ترمیمی برجسته بودن موقعیت ایمپلنت در آلوئول انحالل (دهیسنس) استخوانی از قبل موجود طراحی و مشخصات سطح ایمپلنت عمق کاشت ایمپلنت ضخامت و بعد آپیکوکرونال بافت چسبیده. از آنجایی که عوامل متعددی بر سالمت بافتهای حاشیهای تأثیر میگذارند ،طراحی و انجام مطالعات تجربی یا بالینی آیندهنگر یا گذشتهنگر دشوار است.مسلما مطالعاتی که در درجه اول به بعد آپیکوکرونال بافت چسبیده و تأثیر آن بر سالمت بافت نرم حاشیه ای بدون در نظر گرفتن سایر عوامل انجام می شود، در بهترین حالت بی نتیجه است. بنابراین ،منطق برای تقویت بافت نرم در اطراف دندان طبیعی یا پروتز ایمپلنت دندان باید بر اساس تجربه بالینی باشد نه بر اساس نتایج مطالعات تجربی یا بالینی [.]2 دستورالعمل های بالینی برای تقویت بافت نرم زمانی که بعد اپیکوکرونال بافت چسبیده باقی مانده روی فلپ باکال کمتر از 3میلی متر باشد ،جراح باید افزایش ( )augmentationبافت نرم را در نظر بگیرد.عوامل دیگری که باید در نظر گرفته شوند عبارتند از ضخامت بافت ،کیفیت بافت ،وجود التهاب یا پاتولوژی بافت نرم ،نوع ترمیم ایمپلنت برنامه ریزی شده ،و اهمیت زیبایی شناسی محل.در یک ناحیه غیرزیبایی ،جراح میتواند از مانورهای جراحی مختلفی که قبال توضیح داده شد ،برای به دست آوردن کلوژر اولیه استفاده کند و سپس نیاز به پیوند بافت نرم را بر اساس سالمت و حجم بافتهای متصل به اطراف ایمپلنت که پس از بهبودی اولیه به دست میآید، ارزیابی کند. در مقابل ،زمانی که عرض کل بافت متصل موجود کمتر از 3میلی متر در ناحیه زیبایی است ،تقویت بافت نرم قبل از کاشت ایمپلنت توصیه شده است.در بیشتر موارد ،این کار را می توان با پیوند مخاط کام اپیتلیالیزه انجام داد ،که به سرعت باعث بهبود کیفیت بافت های نرم می شود. به طور مشابه ،در نواحی زیبایی شناسی ،نقایص ریج زیبایی بافت نرم با میزان کم را می توان همزمان با کاشت ایمپلنت سابمرج یا غیر سابمرج با پیوند بافت همبند زیر-اپیتلیال اصالح کرد ،در حالیکه نقایص ریج زیبایی بافت نرم با میزان زیاد ،قبل از کاشت ایمپلنت با یک سری از پیوندهای بافت همبند زیر- اپیتلیال به طور قابل پیش بینی بازسازی می شوند. نقایص بافت نرم با میزان زیاد را می توان با استفاده از فلپ بافت همبند پریوستال بین موضعی عروقی ( )VIP CTاصالح کرد ،که در شرایط ایده آل ،امکان بازسازی قابل پیش بینی همزمان با کاشت ایمپلنت را فراهم می کند. اصول پیوند بافت نرم دهان اولین اصل پیوند بافت نرم دهان این است که محل گیرنده باید عروق پیوند را ایجاد کند.این قابل درک است که گرفت های آزاد در ابتدا با انتشار پالسماتیک زنده می مانند و متعاقبا مویرگ ها و شریان ها یک شبکه عروقی تشکیل می دهند که گردش خون دائمی را برای پیوند فراهم می کند. هنگامی که یک محل گیرنده تا حدی بدون عروق است (به عنوان مثال ،یک سطح ریشه برهنه ،یک اباتمنت ایمپلنت ،یا ناحیه ای که اخیرا با پیوند استخوانی بازسازی شده است) ،دایسکشن باید گسترش یابد تا منبع گردش خون محیطی برای حمایت از پیوند آزاد در نواحی بدون عروق یا با عروق ضعیف فراهم شود.اگرچه گرفت ها و فلپ های پدیکول خون خود را حفظ می کنند. همچنین عمل جراحی خوب است که یک محل گیرنده آماده شود ،که بتواند به گردش خون کمک کند تا در صورت کاهش گردش خون در قسمتی (معموال حاشیه) از پیوند پدیکول یا فلپ ،ضریب اطمینان ایجاد کند. دومین اصل پیوند بافت نرم دهان این است که محل دریافت کننده باید وسیله ای برای بی حرکتی سفت و سخت (ریجید) بافت پیوند فراهم کند.بقای اولیه پیوند ،مستلزم آن است که پیوند بی حرکت شود و کامال با محل گیرنده سازگار شود. تحرک پیوند در طول بهبودی اولیه می تواند در تغذیه اولیه آن از طریق انتشار پالسماتیک اختالل ایجاد کند یا می تواند جریان گردش خون تازه شکل گرفته به پیوند را مختل کند و منجر به انقباض یا ریزش بیش از حد پیوند شود. اصل سوم این است که هموستاز کافی باید در محل دریافت کننده انجام شود.خونریزی فعال در محل ،از سازگاری نزدیک پیوند با محل گیرنده جلوگیری می کند. خونریزی همچنین با الیه نازک فیبرین بین پیوند و محل گیرنده تداخل می کند.این الیه به طور فیزیکی پیوند را به محل گیرنده متصل می کند و انتشار پالسماتیک (که در ابتدا و قبل از عروقی شدن پیوند ،آن را تغذیه می کند) را فراهم می کند. آماده سازی یک محل گیرنده با سطح یکنواخت ،سازگاری با پیوند را افزایش می دهد.پریوستوم به طور کلی به عنوان یک محل دریافت کننده عالی برای پیوند بافت نرم دهان در نظر گرفته می شود زیرا تمام الزامات ذکر شده در قبل را برآورده می کند. عالوه بر این ،استخوان آلوئولی تزئین شده ( )decorticatedمی تواند پیوند بافت نرم آزاد را پشتیبانی و تغذیه کند ،اگرچه بی حرکت کردن پیوند در محل دردسرساز تر است. چهارمین اصل پیوند بافت نرم دهان شامل اندازه و ضخامت بافت دهنده ( )donorاست.بافت دهنده باید به اندازه کافی بزرگ باشد تا بیحرکتی در محل گیرنده را تسهیل کند و در زمانی که پوشش ریشه یا اباتمنت هدف است ،از گردش خون محیطی استفاده کند.پیوند همچنین باید به اندازه کافی بزرگ و ضخیم باشد تا پس از وقوع انقباض ثانویه ،حجم مورد نظر افزایش یابد.عالوه بر این ،بافت اهداکننده باید برداشت شود تا از سطح پیوند یکنواختی که سازگاری نزدیک با محل گیرنده را تسهیل میکند ،اطمینان حاصل شود. گرفت های ضخیم تر (بیش از 1.25میلی متر) به ویژه برای پوشش ریشه و اباتمنت مفید هستند ،زمانی که بهبود پیوند در قسمت مرکزی سطح آواسکوالر با نکروز مشخص می شود. پیوند نکروزه به تدریج توسط بافت گرانوله از محیط مغلوب می شود و در نهایت یک اسکار تشکیل می دهد.گرفتهای ضخیمتر بهتر میتوانند یکپارچگی فیزیکی خود را در طول این فرآیند حفظ کنند ،که ممکن است 4تا 6هفته طول بکشد. به طور خالصه ،باید از برداشت پیوندی که خیلی کوچک یا خیلی نازک است ،با ارزیابی محل اهداکننده قبل از جراحی و با به کارگیری اصول فوق در طول جراحی گیرنده و محل اهداکننده ،اجتناب شود. اگرچه عدم رعایت این اصول جراحی ممکن است منجر به از بین رفتن پیوند بافت نرم نشود ،اما افزایش عوارضی مانند حجم ناکافی بازده ،کنده شدن پیوند ،بازشدن زخم ،عفونت و ناراحتی بیمار را می توان انتظار داشت. اصول موفقیت آمیز پیوند بافت نرم دهان .1عروقی شدن .2بی حرکتی سفت و سخت .3هموستاز .4اندازه کافی دونور (اهداکننده) تکنیک پیوند کام اپیتلیالیزه برای ایمپلنت های دندان مالحظات عمومی استفاده از پیوند کام اپیتلیالیزه شده برای درمان نقص مخاط لثه از سابقه طوالنی موفقیت قابل پیش بینی، برخوردار بوده است [.]6-4این تکنیک همه کاره می تواند نه تنها برای افزایش ابعاد بافت چسبیده در اطراف دندان طبیعی و ایمپلنت های دندانی ،بلکه به عنوان یک روش قابل پیش بینی برای پوشاندن سطوح برهنه شده ریشه یا اباتمنت نیز مورد استفاده قرار گیرد.اگرچه واژه پیوند لثه آزاد ( free gingival ،)graftنام اشتباهی است ،اما معموال برای توصیف انتقال بافت اپیتلیالیزه برداشته شده از کام استفاده می شود. هنگامی که از روش جراحی معاصر همانطور که قبال توضیح داده شد ،استفاده می شود ،گرفت های ( split-thicknessضخامت بیش از 1.25میلی متر) یا گرفت های fullthicknessدر اطراف دندان طبیعی و ایمپلنت های دندان ترجیح داده می شوند. نکته کلیدی پیوند لثه ،قبل از کاشت ایمپلنت در فک باال یا فک پایین به شدت آتروفیک ،که ارتفاع آن کمتر از 10 میلی متر است و کمتر از 3میلی متر بافت چسبیده دارد ،توصیه می شود. تکنیک جراحی معاصر تکنیک جراحی برای پیوند لثه در اطراف ایمپلنتهای دندانی اساسا مشابه روشی است که در اطراف دندان طبیعی استفاده میشود [.]7-4 ،2هنگامی که پیوند لثه پس از اتصال اباتمنت ایمپلنت یا ترمیم نهایی انجام می شود ،یک برش افقی از طریق کرست پاپیالی بین ایمپلنت تا موقعیت بافت نهایی مورد نظر ایجاد می شود.این امر پوشش اباتمنت را با پیوند لثه تسهیل می کند.هنگامی که پیوند لثه در مرحله دوم جراحی یا همزمان با کاشت ایمپلنت غیرسابمرج انجام می شود ،برش افقی در محل اتصال مخاط لثه ایجاد می شود و هر بافت لثه موجود به سمت لینگوال یا پاالتال ایمپلنت ها قرار می گیرد (شکل .)a14.10 این مرحله زمانی که ایمپلنت ها در فک پایین قرار می گیرند بسیار مهم است زیرا اصالح نقایص بعدی بافت نرم لینگوال در این ناحیه دشوار است.سپس یک دایسکشن split-thicknessاپیکال انجام می شود تا یک محل پریوست یکنواخت ایجاد شود.در فک پایین بی دندان ،باید مراقب بود که با برشهای آزادکننده عمودی که معموال وسعت مژیال و دیستال ناحیه گیرنده در بیمار دنداندار را مشخص میکند ،از آسیب به عصب منتال جلوگیری شود.در عوض ،در این موارد ،یک برش آزاد کننده عمودی میدالین و دایسکشن تیز برای ایجاد یک محل گیرنده کافی (بعد apicocoronalبیشتر از )mm 5با شکل نیمه ماه استفاده می شود ،همانطور که در شکل b14.10نشان داده شده است. متعاقبا ،فلپهای مخاطی برداشته میشوند و بافت االستیک یا عضالنی باقیمانده با قیچی بافت یا نیپر برداشته میشود.هنگام کار در فک پایین به شدت آتروفیک ،فلپ های مخاطی حفظ شده و به پریوستوم در پایه دیسکسیون بخیه می شوند. بدون توجه به اینکه ،پیوند لثه در اطراف دندان طبیعی در مرحله دوم جراحی برای ایمپلنت های سابمرج انجام شود و یا در زمان کاشت ایمپلنت غیر سابمرج انجام شود ،روش بیحرکتی پیوند یکسان است.پیوند به هر پاپیال یا ناحیه بین ایمپلنت به صورت کرونری و سپس به پریوستوم به صورت محیطی بخیه میشود تا پیوند را در محل گیرنده بیحرکت کند. فشار جهت بیحرکتی پیوند با یک گاز مرطوب شده با سالین به مدت 10دقیقه اعمال می شود.اگرچه پانسمان پریودنتال برای ناحیه گیرنده الزم نیست ،یک پانسمان محافظ برای ناحیه اهداکننده توصیه می شود. پیوند لثه قبل از کاشت ایمپلنت در فک باال یا فک پایین به شدت آتروفیک که ارتفاع آن کمتر از 10میلی متر است و کمتر از 3میلی متر بافت چسبیده دارد توصیه می شود.در این وضعیت بالینی ،جراح باید از دایسکشن قابل توجه بافت لینگوال یا پاالتال اجتناب کند. درعوض ،یک بد ( )bedگیرنده بزرگ در قسمت باکال محل ایجاد میشود ،که به اندازه کافی از قسمت میانی اپیکال امتداد مییابد تا چین وستیبل باکال را دوباره ایجاد کند.سپس پیوند برداشته میشود و با بخیههایی که تقریبا 5میلیمتر از هم فاصله دارند بیحرکت میشوند تا از آسیبهای غیرضروری و تشکیل هماتوم در اطراف جلوگیری شود.در طی جراحی ایمپلنت بعدی ،بخش 3میلیمتری یا بیشتر ،از بافت پیوند شده بالغ به صورت لینگوال تغییر مکان میدهد ،که بافت لثه با کیفیتی را برای کلوژر زخم روی ایمپلنتهای سابمرج و سازگاری محیطی بافت متصل در اطراف اباتمنتهای ایمپلنت یا ایمپلنتهای غیرسابمرج فراهم میکند. تکنیک های پیوند بافت نرم دهان برای ایمپلنت های دندانی .1بافت همبند ساب اپیتلیال .2فلپ بافت همبند پریوستال بین موضعی عروقی .3پیوند ماتریکس پوستی بدون سلول (آسلوالر) پیوند بافت همبند ساب اپیتلیال برای ایمپلنت های دندانی مالحظات عمومی پیوند بافت همبند ساب-اپیتلیال روشی بسیار متنوع است که می تواند برای بهبود کانتور بافت نرم اطراف دندان طبیعی و ایمپلنت های دندانی استفاده شود (شکل های ،14.14 ،14.13و .)14.15 این روش ترکیبی از استفاده از اتوگرافت بافت نرم آزاد برداشت شده از کام است که در زیر فلپ پدیکل با ضخامت جزئی در محل گیرنده قرار گرفته است (یعنی رویکرد باز).از طرف دیگر ،پیوند را می توان در یک کیسه (پوچ) split-thicknessکه در محل گیرنده آماده شده است (یعنی رویکرد بسته) محکم کرد.پیوند به صورت داخلی از کام برداشت میشود و در نتیجه یک کیسه partial-thicknessدر محل دونور ایجاد میشود که امکان کلوژر اولیه و در نتیجه بهبود بهتر زخم پاالتال را فراهم میکند. از آنجایی که پیوند بین پریوستوم و یک فلپ یا کیسه پوششی partial-thicknessدر محل گیرنده قرار دارد ،از مزیت یک منبع خون دوگانه برای حمایت از عروق مجدد پیوند ،برخوردار است.به دلیل وجود خون فراوان برای بهبودی ،پیوند بافت همبند نسبت به پیوند لثه کمتر به تکنیک حساس است ،انجام آن آسانتر و قابل پیشبینیتر است. پیوند بافت همبند همچنین منجر به تطابق رنگ برتر و ترکیب زیبایی بهتر در محل گیرنده می شود.پیوند بافت همبند ساب اپیتلیال را می توان در طول توسعه اولیه محل ایمپلنت قبل از کاشت ایمپلنت یا همزمان با کاشت ایمپلنت سابمرج برای اصالح نواقص ریج زیبایی بافت نرم با میزان کم ،استفاده کرد. به طور مشابه ،پیوند بافت همبند را می توان همزمان با اتصال اباتمنت یا قرار دادن ایمپلنت غیرسابمرج برای بازسازی این نقایص بافت نرم با میزان کم ،یا برای اصالح نقایص فرورفتگی ( )recessionبافت نرم که در دوره یادآوری ( )recallایجاد می شود ،انجام داد. در نهایت ،هر زمان که یک نقص ریج زیبایی بافت نرم با میزان زیاد وجود داشته باشد ،معموال یک سری پیوند بافت همبند برای بازسازی این نقایص ریج زیبایی قبل از قرار دادن ایمپلنت مورد نیاز است [.]2 تکنیک جراحی :جراحی در محل اهدا کننده ()Donor-Site Surgery تکنیک برداشت پیوند بافت همبند ساب اپیتلیال از ناحیه پرمولر کام دارای دو متغیر است :رویکرد تک برش و رویکرد برش دوگانه [.]8 ،7در هر صورت ،جراحی در محل اهداکننده با یک برش منحنی خطی با ضخامت کامل که از طریق بافتهای پاالتال تقریبا 2-3میلیمتر آپیکال تا حاشیه لثه پرمولرها ایجاد میشود ،آغاز میشود (شکل .)a14.16 این برش را می توان عمود بر سطح بافت کام ایجاد کرد یا می توان آن را کمی اریب کرد.هنگامی که عمود بر بافت های پاالتال ساخته می شود ،ضخامت قسمت کرونر پیوند به حداکثر می رسد.با این حال، این معموال از کلوژر اولیه غیرفعال جلوگیری می کند.در مقابل ،برش دادن اولین برش ضخامت بخش کرونال پیوند را محدود می کند ،اما در بسیاری از موارد ،کلوژر اولیه غیرفعال را امکان پذیر می کند. هنگام استفاده از روش برش دوگانه ،یک برش منحنی خطی با ضخامت جزئی تقریبا 2میلیمتر آپیکال تا اولین برش برای تکمیل بیضی ایجاد میشود (شکل b14.16را ببینید). این برش ضخامت پیوند بافت همبند ساب اپیتلیال را که باید برداشت شود مشخص می کند.برش باید تقریبا 1میلی متر عمق داشته باشد تا از ضخامت کافی بافت پوششی باقیمانده اطمینان حاصل شود و بروز ریزش ( )sloughingدر محل اهداکننده به حداقل برسد. سپس چاقوی جراحی موازی با سطح بافت پاالتال قرار می گیرد و برای ایجاد یک کیسه مستطیلی ( )rectangular pouchاز برش تیز استفاده می شود.وسعت آپیکال دایسکشن با ارتفاع کام تعیین می شود. وسعت مزیودیستالی دایسکشن با طول برش اول و دوم تعیین می شود که به نوبه خود با اندازه کلی کام و عرض پرمولرها تعیین می شود.سپس از تیغه چاقوی جراحی (اسکالپل) برای تکمیل طرح کلی پیوند بافت همبند دهنده با برش هایی استفاده می شود که از بافت همبند زیرین و پریوستوم درست کوتاهتر از وسعت مزیال و دیستال پاکت عبور می کند. بنابراین هنگامی که چاقوی جراحی عمود بر سطح بافت دونور چرخانده می شود ،از آسیب غیر ضروری به بافت های پوشاننده کام جلوگیری می شود.سپس از یک باالبرنده پریوستال Buserو ابزار قرار دادن غشاء ،برای شروع باال بردن ساب پریوستال بافت دونور در قسمت کرونال دایسکشن استفاده می شود. هنگامی که قسمت کرونال پیوند باال آمد ،با فورسپس بافتی به دقت حمایت می شود و ارتفاع ساب پریوستال به قسمت آپیکال کیسه کشیده می شود.در مرحله بعد ،کشش مالیمی بر روی بافت باال کشیده شده ،با فورسپس قرار می گیرد و یک برش افقی از طریق قسمت آپیکال بافت دونور از داخل کیسه ایجاد می شود. بافت برداشت شده که شامل اپیتلیوم ،بافت همبند و پریوستوم است ،سپس با فورسپس بافتی به محل گیرنده منتقل می شود یا به طور موقت روی گاز استریل مرطوب شده با سالین قرار می گیرد. اگر گرفت در زیر فلپ محل دونور غوطه ور باشد ،باید از قیچی بافت عنبیه منحنی برای برداشتن بافت اپیتلیال استفاده شود.سپس با قرار دادن یک پانسمان کالژن قابل جذب مانند CollaPlugو اعمال فشار با گاز مرطوب شده با سالین ،هموستاز در محل دونور به دست می آید. محل دونور با استفاده از بخیه های کرومی روده )interrupted 4-0 chromic gut( 0-4بر روی یک سوزن P3که از نواحی ایننتر پروگزیمال عبور داده می شود ،بسته می شود. روش تک برش از این جهت متفاوت است که تنها از یک برش برای ایجاد دسترسی به هر دو سطح دایسکشن ساب پریوستئال و ساب اپیتلیال استفاده می شود.این روش با یک برش منحنی ،full-thickness همانطور که قبال توضیح داده شد ،شروع می شود.سپس ،چاقوی جراحی (اسکالپل) در داخل برش تغییر جهت داده می شود تا زمانی که با سطح بافت پاالتال موازی شود.دایسکشن ساب اپیتلیال که به موازات سطح خارجی بافت کام است برای ایجاد یک کیسه مستطیل شکل انجام می شود. پس از ایجاد اولین برش ،جراح ممکن است انجام ارتفاع ساب پریوستئال به صورت کرونری را مفید بداند.این موضوع دید ضخامت بافت نرم موجود را بهبود می بخشد (شکل )14.17و در نتیجه به جراح در ایجاد صفحه ساب اپیتلیال مناسب برای دایسکشن کمک می کند. بقیه روش جراحی ،مشابه روشی است که قبال برای روش برش دوگانه توضیح داده شد.مزیت روش دو برش این است که انجام آن آسان تر است.از آنجایی که ضخامت بافت دونور با برش دوم مشخص می شود ،نتیجه برداشت پیوندی با ضخامت یکنواخت است. نقطه ضعف این روش این است که کلوژر اولیه به ندرت امکان پذیر است و بنابراین ،زخم کام می تواند ناراحت کننده باشد.با این وجود ،این روش معموال برای جراحان تازه کار توصیه می شود (شما استفاده ). نکن پس جراح کهنه کارررر اگرچه برداشت پیوند دونور با ضخامت یکنواخت از نظر فنی زمانی که از روش تک برش استفاده می شود چالش برانگیزتر است ،کلوژر اولیه زخم کام باعث راحتی بیشتر بیمار می شود.در نتیجه اکثر جراحان با تجربه این روش را ترجیح می دهند. تکنیک جراحی :جراحی محل-گیرنده ()Recipient-Site Surgery آماده سازی محل گیرنده شامل باال بردن فلپ split-thicknessاز طریق دایسکشن سوپرا پریوستئال (تکنیک باز) یا دایسکشن سوپرا پریوستئال است که از برش های عمودی آزاد برای ایجاد یک پاکت یا کیسه (تکنیک بسته) جلوگیری می کند.تصمیم گیری در مورد اینکه از کدام تکنیک هنگام پیوند در اطراف دندان طبیعی یا ترمیم ایمپلنت استفاده شود به چندین مورد بستگی دارد. تکنیک باز امکان دید مستقیم را در حین دایسکشن فراهم می کند که تهیه یک محل گیرنده یکنواخت را تضمین می کند.این رویکرد همچنین به پیشرفت قابل توجه کورونال در زمانی که نیاز به تقویت عمودی بافت نرم بر روی سطح در معرض دید ریشه یا اباتمنت است ،کمک می کند.برشهای آزادکننده عمودی که در تکنیک باز استفاده میشوند ،مقداری گردش خون را مورد تاثیر قرار می دهد. با این حال ،استفاده از فلپ مورب منحنی با برشهای کاتبک آزادکننده تنش ،از جاری شدن گردش خون به حاشیه فلپ جلوگیری میکند و امکان پیشروی بیشتر فلپ کرونال را نسبت به فلپهای ذوزنقهای سنتی که نیاز به برشهای آزادکننده پریوست دارد تا امکان پیشروی محدود تاج را فراهم میکند ،میدهد. در مقابل ،روش بسته از نیاز به برش های عمودی جلوگیری می کند ،بنابراین خون رسانی به محل را حفظ می کند و نتایج زیبایی را بهینه می کند. با این حال ،به عنوان یک تکنیک "کور" ،می تواند از نظر فنی سخت تر باشد.همچنین ،از آنجایی که امکان پیشروی قابل توجه کرونال فلپ پوششی را نمی دهد ،این تکنیک زمانی که نیاز به تقویت عمودی بافت نرم قابل توجه باشد ،کاربرد محدودی دارد ،و هر زمان که عمق وستیبوالر ،آماده سازی محل گیرنده با اندازه مناسب را محدود کند ،منع مصرف دارد.به طور کلی ،محل گیرنده بسته ،زمانی ترجیح داده می شود که اباتمنت یا قرار گرفتن در معرض ریشه کمتر از 4میلی متر باشد یا زمانی که خطر ریزش فلپ پوششی به دلیل عروق ضعیف در محل وجود دارد. تکنیک بسته تکنیک آمادهسازی محل گیرنده بسته ،چه در اطراف دندان طبیعی یا یک ترمیم ایمپلنت انجام شود ،یکسان است.یک برش افقی به جنبه های مزیال و دیستال نقص بافت نرم تا سطح ریشه یا پوشش اباتمنت مورد نظر گسترش می یابد (شکل .)14.18 با استفاده از اسکالپل شماره ،15جراح این برش را در زاویه قائم با اپیتلیوم در عمق تقریبا 1میلی متری ایجاد می کند.برشهای افقی نه تنها موقعیت کرونال نهایی پیوند را مشخص میکنند ،بلکه دایسکشن کیسه (پوچ) و متعاقب آن بیحرکتی پیوند را تسهیل میکنند.سپس ،اسکالپل به موازات سطح بافت جهت گیری می شود و برش های افقی به داخل شیار کشیده می شوند تا ورودی به محل گیرنده ایجاد شود. دایسکشن split-thicknessاپیکال فراتر از محل اتصال مخاط لثه در جنبه های مزیال و دیستال محل قبل از عبور از میدالین گسترش می یابد.برای اطمینان از اینکه محل دریافت کننده می تواند به تامین خون محیطی کافی برای حفظ پیوند کمک کند ،دیسکشن باید فراتر از عرض نقص بافت نرم اصالح شود. به عنوان یک قاعده کلی ،عرض محل گیرنده باید سه برابر ریشه یا اباتمنت در معرض دید باشد که با گسترش نقص به صورت مزیال و دیستال قابل انجام است.جراح باید مراقب باشد که از سوراخ یا پاره شدن بافت های پوشاننده با چاقوی جراحی خودداری کند.برای اطمینان از سطح یکنواخت محل گیرنده، یک تکنیک دقیق مورد نیاز است. سپس از یک ابزار قرار دادن غشاء با انتهای صاف ،برای بررسی کیسه حاصل و تأیید کامل شدن دایسکشن استفاده می شود.گاهی اوقات ،رشتهها یا تارهای بافتی که از بافتهای پوشاننده تا پریوستئوم امتداد یافتهاند، در وسعت آپیکال دیسکشن ،دیده میشوند. اگر با دایسکشن تیز رها نشوند ،این رشته های بافتی مانع از قرارگیری مناسب و سازگاری غیرفعال پیوند بافت همبند در داخل کیسه می شوند.سپس یک پروب پریودنتال برای اندازهگیری ابعاد کیسه گیرنده و راهنمایی جراح در برداشت اهداکننده استفاده میشود و فشار با گاز مرطوب شده با سالین برای به دست آوردن هموستاز اعمال میشود. هنگامی که محل گیرنده آماده شد و بافت اهداکننده برداشت شد ،بافت اهداکننده باید کامال سازگار شود و به طور کامال محکم در محل گیرنده بی حرکت شود.هنگامی که از یک محل گیرنده بسته استفاده می شود ،ابعاد بافت همبند اهداکننده باید دقیقا با ابعاد کیسه محل گیرنده مطابقت داشته باشد. قیچی بافت عنبیه منحنی برای اندازه گیری پیوند قبل از محکم کردن آن در کیسه استفاده می شود.گرفت باید همیشه به گونه ای باشد که سمت پریوست به سمت پایین در محل گیرنده باشد.یک بخیه کرومیک -4 0روی سوزن P3یا FS2برای قرار دادن یک نخ افقی ( )horizontal mattressاستفاده می شود که به قسمت آپیکال کیسه گیرنده وارد می شود ،پیوند را درگیر می کند و به صورت آپیکال از کیسه خارج می شود.این بخیه برای "کشیدن" آرام پیوند به داخل کیسه گیرنده و محکم کردن پیوند به صورت آپیکال استفاده می شود ،در نتیجه در برابر جابجایی بعدی کرونال مقاومت می کند.ابتدا سوزن بخیه از مخاط وستیبوالر به داخل کیسه گیرنده عبور داده می شود و با فورسپس بازیابی می شود.سپس سوزن بخیه از سمت بافت همبند پیوند عبور داده می شود و از قسمت پریوستال پیوند برگشت می یابد.در مرحله بعد ،از ابزار جایگذاری غشاء برای شناسایی وسعت آپیکال محل گیرنده استفاده می شود و سوزن بخیه از بافت مخاطی بازگردانده می شود تا از کیسه چند میلی متری جانبی از جایی که وارد شده است خارج شود. یک هموستات خوب در طول مساوی (~ 7.5سانتی متر) از مواد بخیه بسته می شود و از قیچی بخیه برای بریدن بخیه و سوزن باقی مانده استفاده می شود. متعاقبا ،جراح از مواد بخیه بسته شده استفاده می کند تا به آرامی پیوند را به داخل کیسه گیرنده بکشد و مراقب باشد که بافت پوشاننده پاره نشود.انتهای پادل ابزار قرار دادن غشا ،مانند یک پاشنه کش کفش برای هدایت پیوند به ورودی کیسه گیرنده استفاده می شود.قسمت صاف ابزار با سالین مرطوب می شود و بین پیوند و بافت پوشاننده قرار می گیرد ،زیرا پیوند به آرامی به داخل کیسه کشیده می شود.این روش از جمع شدن پیوند در ورودی کیسه گیرنده و همچنین کشش بیش از حد و آسیب به بافت های پوشاننده جلوگیری می کند. سپس از انتهای spikedابزار قرار دادن غشاء برای "فشار آرام" پیوند بیشتر به ورودی کیسه استفاده می شود ،در حالیکه از مواد بخیه بسته شده برای "کشیدن" پیوند به صورت آپیکال استفاده می شود.یک گره سه گانه پیوند را در کیسه محکم می کند. پیوند به صورت کرونالی محکم می شود ،یا با بخیه های منقطع ( )interruptedکه از طریق پیوند و بافت های بین پروگزیمال می گذرد (نگاه کنید به شکل )14.18یا با بخیه زنجیر مانند (.)sling سپس از بخیه های منقطع در ناحیه پاپیالری برای محکم کردن کیسه بافت پوششی استفاده می شود. بخیههای اضافی را میتوان با دقت برای نزدیک کردن حاشیههای کرونال کیسه در تالش برای پوشاندن بیشتر پیوند در معرض قرار داد.با این وجود ،از آنجایی که پیشرفت قابل توجه کرونالی بافت های پوشاننده امکان پذیر نیست ،بخشی از پیوند بدون پوشش باقی می ماند.در صورت امکان ،توصیه می شود که دو سوم یا بیشتر از پیوند در کیسه محل گیرنده محکم شود.فشار مالیمی روی محل پیوند با گاز مرطوب شده با سالین به مدت حداقل 10دقیقه اعمال می شود. تکنیک باز مجددا ،تکنیک آمادهسازی محل گیرنده باز اساسا یکسان است ،چه در اطراف دندان طبیعی یا یک ترمیم ایمپلنت انجام شود ،چه برای بهبود کانتور بافت نرم در طول توسعه محل ایمپلنت انجام شود. این روش برای مقدار متوسطی از تقویت عمودی بافت نرم مفید است ،و آن را برای روش های پوشش اباتمنت و برای بهبود کانتور بافت نرم در طول توسعه محل ایمپلنت یا زمانی که روی ایمپلنت سابمرج انجام می شود ،قابل استفاده است (شکل .)14.19 دایسکشن با مشخص کردن محل دریافت کننده ( )recipient siteبا برش های افقی و عمودی partial- thicknessبا استفاده از اسکالپل شماره C15دسته گرد انجام می شود.برش افقی ،که ابتدا انجام میشود، در سطحی که فقط کرونال است تا موقعیت بافت نرم نهایی مورد نظر پس از تقویت ،مزیال و دیستال به نقص بافت نرم گسترش مییابد.سپس برشهای اریب منحنی با برشهای کاتبک آزادکننده تنش ،فراتر از محل اتصال مخاط لثهای شروع میشوند تا فلپ پوشش را مشخص کند. در مرحله بعد ،دایسکشن تیز برای باال بردن یک فلپ split-thicknessتقسیم استفاده می شود.دایسکشن به صورت کرونال با اسکالپل شماره C15شروع می شود.باال بردن فلپ تحت دید مستقیم با دایسکشن تیز تحت کشش ادامه می یابد که با استفاده از فورسپس بافت میکرو-آدسون با دقت حفظ می شود. هدف این است که ضخامت فلپ بافت پوشاننده را به حداکثر برسانیم و تنها یک الیه نازک از پریوستوم بی حرکت باقی بگذاریم.هنگامی که پیشروی کرونال فلپ پوششی انجام می شود ،نواحی پاپیالری مجاور با یک اسکالپل شماره C15شروع می شود.این امر حاشیه زخم را بیشتر می کند و در نتیجه انقباض فلپ را کاهش می دهد و زیبایی خط برش را تا حد زیادی بهبود می بخشد. همچنین این امکان را از بین میبرد که سطح زیرین فلپ پیشرفته کرونال روی سطح اپیتلیال پوشانده شود، که از ترمیم اولیه زخم جلوگیری میکند و میتواند منجر به باز شدن در امتداد برش شود. سپس ابعاد محل گیرنده با یک پروب پریودنتال اندازه گیری می شود و با اعمال فشار مالیم با گاز مرطوب شده با سالین هموستاز حاصل می شود. هنگامی که پیوند دونور برداشت شد ،معموال آن را به گونه ای برش می دهند که کمی کوچکتر از محل دریافت کننده باز باشد.این امر بیحرکتی پیوند و بخیه زدن فلپ پوشش را بدون درگیری ناخواسته پیوند زیرین تسهیل میکند ،که میتواند باعث جابجایی پیوند ثانویه به تورم ،یا جمع شدن فلپ پوشش شود. چه پیوند در اطراف دندان طبیعی یا یک ترمیم ایمپلنت ،ابتدا پیوند با بخیه هایی که از نواحی پاپیالری مجاور با استفاده از یک بخیه کرومی روده 0-4روی سوزن P3عبور داده می شود ،محکم می شود. روش دیگر ،برای این منظور می توان از بخیه های زنجیری ( )slingاستفاده کرد.سپس ،پیوند به صورت جانبی و اپیکال به پریوستوم با بخیه های اضافی محکم می شود.هدف این است که بافت به آرامی کشیده شود ،بنابراین سازگاری آن با محل گیرنده بهبود می یابد. در مرحله بعد ،فلپ پوششی با بخیه های منقطع که از پاپیالها عبور می کنند ،محکم می شود.این بخیه ها باید از فلپ فشیال و بافت پاپیالری عمیق ایتلیالیزه شده عبور کرده و سپس به زیر نقاط تماس بازگردند، جایی که به صورت فشیالی بسته می شوند.روش دیگر ،می توان از بخیه زنجیری استفاده کرد.در این حالت بخیه از فلپ و بافت پاپیالری در اولین گذر عبور می کند.سپس از زیر نقاط تماس عبور می کند و به سمت صورت باز می گردد ،جایی که گره زده شده است.بسته به ضخامت بافت فلپ پوششی ،از بخیه کرومی روده 0-4یا 0-5روی سوزن P3استفاده می شود.در مرحله بعد ،فلپ پوشش به صورت جانبی محکم می شود. استفاده از برشهای اریبدار منحنی برای مشخص کردن فلپ پوششی ،نه تنها محل گیرنده را گسترش میدهد ،و گردش خون اضافی را برای حفظ پیوند فراهم میکند ،بلکه بیحرکتی پیوند و کلوژر فلپ پوشش را تسهیل میکند. سوزن بخیه هنگام عبور از بافت باید عمود بر برش اریب باشد.همچنین هنگام عبور از فلپ و بافت مجاور باید در جهت اپیکوکرونال باشد. برای اطمینان از موقعیت دقیق فلپ پوشش ،یک تک گذر ( )single passتوصیه می شود.بافت چسبیده موجود در فلپ ابتدا دقیقا جابجا شده و با بخیه هایی که به صورت جانبی قرار می گیرند محکم می شود. سپس بخیه ها به صورت آپیکال در محل اتصال مخاط لثه قرار می گیرند.هنگامی که به عنوان بخشی از توسعه محل ایمپلنت یا هنگام پیوند روی ایمپلنت سابمرج انجام میشود ،محل دریافتکننده از طریق دایسکشن split-thicknessبیشتر بر روی سطح پاالتال یا لینگوال ریج آلوئوالر کشیده میشود و پیوند به روشی مشابه قبل از بستن فلپ های پوشش ،همانطور که قبال توضیح داده شد ،محکم می شود.از گاز مرطوب شده با سالین برای اعمال فشار مالیم در محل به مدت 10دقیقه استفاده می شود.پانسمان پریودنتال معموال مورد نیاز نیست. فلپ بافت همبند پریوستال بین موضعی عروقی مالحظات عمومی فلپ VIP-CTیک تکنیک ابتکاری است که برای بازسازی نقص زیبایی ریج بافت نرم با میزان زیاد ،یک روش واحد فراهم میکند [.]2عالوه بر این ،منبع خون پدیکلی که از شبکه بافت همبند-پریوستئال درون فلپ به دست میآید ،مبنای بیولوژیکی را برای روشهای قابل پیشبینی پیوند بافت سخت و نرم در طول توسعه زیباییشناسی محل کاشت ،حتی در مکانهای آسیبدیده ،فراهم میکند. مزایای دیگر این روش شامل انقباض ناچیز بافت نرم پس از عمل ،نتایج افزایش یافته حاصل از روشهای پیوند بافت سخت به دلیل منبع گردش خون و کمک به بهبود فاز 2پیوند استخوان است که توسط سلولهای مزانشیمی منتقل شده با فلپ ایجاد میشود.همچنین ،زمانی که روشهای توسعه بافت سخت و نرم ضروری باشد ،زمان درمان و ناراحتی بیمار کاهش مییابد. اگرچه مقدار افزایش افقی بافت نرم با فلپ VIP-CTبه طور مداوم بیشتر از روش های پیوند بافت نرم آزاد است ،مقدار افزایش عمودی بافت نرم که معموال به دست می آید حتی زمانی که چندین پیوند بافت نرم آزاد انجام می شود ،بیشتر است.که امکان بازسازی ساختاری مثبت لثه را فراهم می کند ،حتی در شرایطی که تکنیک های قبلی توسعه محل بافت سخت و نرم بی نتیجه بوده اند. این تکنیک همچنین در درمان مکانهای آسیبدیده که در آن بافتهای نرم موجود از نظر کیفیت پایین بوده و به شدت زخمی شدهاند ،مفید بوده و آنها را برای حمایت از توسعه محل کاشت بافت سخت ناکافی میکند (شکل .)14.20این یک وسیله قابل پیش بینی برای فرو بردن ایمپلنت در ناحیه قدامی است ،هنگامی که یک انقباض غیرمنتظره بافت نرم نتیجه زیبایی شناختی نهایی را به خطر می اندازد. حجم انتقال بافتی که به طور معمول با فلپ VIP-CTبه دست میآید ،امکان استتار نقص های ترکیبی با حجم کم و برجستگی بافت نرم و همچنین اصالح نقایص بافت نرم با حجم زیاد را همزمان با کاشت ایمپلنت فراهم میکند (شکل 14.21و ،)14.22همانطور که قبال بحث شد. این تکنیک از اهمیت باالیی برخوردار است و برای جراح ایمپلنت یک تکنیک اثباتشده برای توسعه همزمان زیبایی بافتهای سخت و نرم در محل کاشت در مکانهای آسیبدیده قدامی با نقصهای ریج زیبایی ترکیبی با حجم زیاد را ارائه می دهد (شکل .)14.23 این نتایج بهبود یافته مستقیما با حفظ گردش خون سالم در فلپ و کاهش انقباض بعد از جراحی مرتبط است. تکنیک جراحی مانند تکنیکهایی که قبال توضیح داده شد ،جراح با ترسیم و آمادهسازی محل دریافتکننده ( recipient )siteشروع میکند و سپس به آمادهسازی محل اهداکننده ( )donor-siteمیپردازد.در محل گیرنده از فلپ اریبدار منحنی بیش از حد ( )exaggerated curvilinear beveled flapاستفاده میشود. برشهای آزادکننده عمودی مختصر بر روی کرست آلوئولی روی سطح پاالتال در هر دو قسمت مزیال و دیستال محل گیرنده کشیده میشوند.این امکان قرار گرفتن کامل کرست ریج را برای پیوند بافت سخت یا قرار دادن ایمپلنت فراهم می کند.برش کام در قسمت دیستال محل گیرنده موازی با حاشیه لثه در قسمت دهانی دندان مجاور است (شکل .)a14.24 پس از آماده سازی محل گیرنده ،آماده سازی محل اهدا کننده با گسترش این برش به صورت افقی به سمت دیستال پرمولر دوم آغاز می شود.برای تسهیل کلوژر بعدی محل اهداکننده ،جهت این برش باید کمی اریب باشد و مسیری تقریبا 2میلی متری آپیکال تا لبه های لثه آزاد دندان های کانین و پرمولر را دنبال کند (نگاه کنید به شکل .)a14.24 سپس از دایسکشن شارپ به صورت داخلی برای ایجاد فلپ پاالتال با ضخامت شکاف در ناحیه پرمولر استفاده می شود.دایسکشن ساب اپیتلیال به صورت مزیالی به سمت دیستال کانین انجام می شود.جراح باید مراقب باشد که ضخامت مناسبی از فلپ پوششی پاالتال را حفظ کند تا از افتادن آن جلوگیری شود.در بیشتر موارد ،دیسکسیون باید در ناحیه کامی عمیقتر باشد تا از سوراخ شدن فلپ پوشش جلوگیری شود. سپس ،یک برش عمودی به صورت داخلی از طریق بافت همبند و پریوست در وسعت دیستال دایسکشن ساب اپیتلیال ،تا آنجا که ممکن است بدون آسیب به ساختارهای عصبی عروقی گریتر پاالتین ،ایجاد می شود. این برش حاشیه فلپ را مشخص می کند.سپس جراح با استفاده از باالبرنده پریوستال Buserو ابزار قرار دادن غشاء ،الیه بافت همبند پریوست را به دقت باال میبرد و از ناحیه پرمولر دوم شروع میشود و به سمت وسعت قدامی دیسکسیون میرود.معموال ،این دایسکشن دقیق ساب پریوست ،پریوستوم دست نخورده را در سطح زیرین پدیکل ایجاد می کند ،که به بی حرکتی سفت و سخت بعدی پیوند کمک می کند. عالوه بر این ،پریوستوم دست نخورده به طور بالقوه فعالیت استئوبالستی را در صورت اعمال روی پیوند استخوان در هنگام ایجاد همزمان بافت سخت و نرم ایجاد می کند. سپس برش دوم تحت کشش داخلی در وسعت آپیکال برش عمودی قبلی آغاز می شود و به صورت افقی در جلوی قسمت دیستال کانین گسترش می یابد.طرح کلی پدیکول بافت همبند پریوستال اکنون کامل شده است.محدود کردن برش ها به لندمارک های داده شده تضمین می کند که حاشیه پدیکل به طور ایمن از ناحیه کام ،جایی که ضخیم ترین بافت همبند در دسترس است ،بدون خطر آسیب به ساختارهای عصبی عروقی مجاور برداشت می شود. در مرحله بعد ،یک الویتور پریوستال Buserبرای باال بردن دقیق پدیکل بافت همبند پریوست و تضعیف ضخامت کامل مخاط کام و پریوست در قاعده پدیکل ،درست فراتر از میدالین کام استفاده میشود (نگاه کنید به شکل .)b14.24 این باالرفتن یا تضعیف ساب پریوستئال از قسمت دیستال دایسکشن در ناحیه پرمولر دوم شروع میشود و به سمت جلو به سمت سوراخ انسیزیو ،اما کوتاهتر از آن ،حمل میشود تا از آسیب به ساختارهای عصبی عروقی در این ناحیه جلوگیری شود. انجام این کار ،خاصیت ارتجاعی بیشتری را در پایه پدیکول ایجاد می کند تا امکان چرخش غیرفعال به محل گیرنده بدون نیاز به برش کاتبک آزاد کننده تنش را فراهم کند.اساسا ،دو صفحه متمایز دایسکشن انجام شده ،فلپ پدیکول پریوستال -بافت همبند را بدون ایجاد اختالل در گردش خون آن ،تعریف میکنند. صفحه ساب اپیتلیال برای عروق گریتر پاالتین سطحی است اما به اندازه کافی عمیق است که از ریزش فلپ پوشش کام جلوگیری می کند.صفحه ساب پریوستئال تا عروق گریتر پاالتین عمیق است و از سمت قدامی و خلفی محدود شده است تا از آسیب به ساختارهای عصبی عروقی که در داخل کام حرکت می کنند جلوگیری شود. برشهای کاتبک آزادکننده تنش که در قاعده فلپ پدیکول کشیده میشوند ،به ندرت زمانی که تضعیف ساب پریوستال انجام میشود ،ضروری است.در صورتی که اجتناب ناپذیر باشد ،این برش های شل کننده ( )Relaxing incisionدر نقطه محوری (پایوت) چرخش فلپ در امتداد خط بیشترین کشش شروع می شوند. اگرچه خط بیشترین کشش شعاع قوس چرخشی توسط برش افقی آپیکال ایجاد شده است ،نقطه محوری ممکن است با پایان آن برش منطبق نباشد.این به این دلیل است که تضعیف پریوستال باعث جابجایی مطلوب نقطه محوری فلپ می شود و در بیشتر موارد ،امکان چرخش بدون کشش فلپ را در ناحیه قدامی فک باال بدون نیاز به برش کاتبک آزاد کننده تنش فراهم می کند. با این وجود ،زمانی که یک برش کات بک آزاد کننده تنش علیرغم تضعیف آن ضروری است ،جراح باید مراقب باشد که طول برش را محدود کند تا گردش خون کاهش ()embarrassing the circulation نیابد.ارزیابی حین عمل از ناحیه دارای بیشترین تنش ،قرار دادن برش های آزاد کننده را پیشنهاد می دهد. سپس ،فلپ به سمت محل گیرنده چرخانده میشود و با بخیههایی که به صورت اپیکال و/یا جانبی قرار میگیرند ،به طور محکم بیحرکت میشوند (شکل c14.24را ببینید).از طرف دیگر ،فلپ را میتوان مستقیما با استفاده از بخیههایی که از سوراخهای بین استخوانی عبور میکنند ،به گرفت استخوانی محکم کرد.یک پانسمان کالژن قابل جذب ،مانند ،CollaPlugبه عنوان کمکی برای هموستاز و از بین بردن فضای مرده ( )dead spaceدر ناحیه برداشت دونور استفاده می شود. در نهایت ،محل های اهدا کننده و گیرنده عمدتا با بخیه های قابل جذب بسته می شود و فشار مالیم با گاز مرطوب شده با سالین به مدت 10دقیقه اعمال می شود. پیوند بافت نرم دهان با ماتریکس پوستی آسلوالر مالحظات عمومی ماتریکس پوستی بدون سلول ( )AlloDermاز سال 1996به عنوان جایگزینی برای برداشت پیوندهای کامی اپیتلیالیزه شده و پیوند بافت همبند ساب اپیتلیال در جراحی پریودنتال استفاده شده است.این روش تمام اجزای سلولی ایمنی زا (اپیدرم و سلول های پوستی) را حذف می کند و یک ماتریکس پوستی بدون سلولی مفید برای تقویت بافت نرم باقی می گذارد. AlloDermرا می توان برای افزایش پهنای بافت چسبیده در اطراف دندان طبیعی و ایمپلنت ،به دست آوردن پوشش ریشه یا اباتمنت و اصالح نقص ریج بافت نرم با حجم کم استفاده کرد.از مزایای استفاده از AlloDermمی توان به حذف جراحی donor-siteبرای راحتی بیشتر بیمار ،عرضه نامحدود بافت، ویژگی های جابجایی عالی و کاهش زمان جراحی اشاره کرد. معایب عبارتند از انقباض ثانویه بیشتر و بهبودی کندتر در محل های گیرنده ،زمانی که به عنوان پیوند انله استفاده می شود یا زمانی که پوشش کامل پیوند بین موضعی AlloDermقابل دستیابی نیست. پوشش ریشه یا اباتمنت قابل پیش بینی نیاز به پوشش پیوند AlloDermبا بافت فلپ پوششی با کیفیت خوب دارد. تکنیک جراحی روش جراحی برای استفاده از AlloDermاساسا همان روشی است که قبال برای پیوندهای بافت همبند لثه و ساب اپیتلیال توضیح داده شد. قبل از استفاده ،پیوند AlloDermباید به مدت 10دقیقه دوباره هیدراته شود.دو طرف متمایز پیوند AlloDermبا اعمال کردن خون بیمار به هر سطح و شستشو با سالین استریل مشخص می شود.سمت بافت همبند رنگ قرمز را حفظ می کند ،در حالیکه سمت غشای پایه سفید به نظر می رسد. سمت بافت همبند حاوی کانال های عروقی از قبل موجود است که امکان نفوذ سلولی و عروق مجدد را فراهم می کند.هنگامی که به عنوان یک پیوند برای افزایش عرض بافت های متصل استفاده می شود، سمت بافت همبند باید به سمت محل گیرنده جهت گیری شده و کامال با آن سازگار شود (شکل .)14.25 هنگامی که برای پوشش ریشه یا اباتمنت استفاده می شود ،سمت غشای پایه پیوند باید به سمت ریشه یا اباتمنت در معرض دید ،قرار گیرد (شکل .)14.26 سمت غشای پایه پیوند AlloDermمهاجرت و اتصال سلول های اپیتلیال را تسهیل می کند.در صورت امکان ،نویسنده توصیه میکند که یک محل گیرنده بزرگتر (بعد اپیکوکرونال 6تا 8میلیمتر) و بیحرکت کردن یک پیوند AlloDermبزرگتر از آنچه در هنگام انجام پیوند اتوژن لثه استفاده میشود ،تهیه کنید. این انقباض اضافی مشاهده شده با پیوند آنله AlloDermرا جبران می کند.هنگامیکه پالسمای غنی از پالکت ( )PRPدر پروتکل جراحی گنجانده می شود ،بهبودی در میزان ادغام پیوند AlloDermو پیوندهای بین موضعی مشاهده شده است (.)2در این موارد ،قبل از تثبیت گرفت AlloDermدر محل گیرنده ،ابتدا در محلول PRPضد انعقاد غیرفعال شده ،هیدراته می شود. متعاقبا PRP ،فعال شده به صورت موضعی در محل گیرنده به عنوان یک پانسمان زخم غنی شده با فاکتور رشد استفاده می شود.هر زمان که PRPبا گرفت های AlloDermیا بافت نرم اتوژن استفاده می شود، باید مراقب بود که از تشکیل لخته خون PRPبین گرفت بافت نرم و محل دریافت کننده پریوست یا فلپ پوششی جلوگیری شود [.]2 نتیجه این فصل اطالعات اولیه الزم برای مدیریت موفقیت آمیز بافت های نرم اطراف ایمپلنت در رایج ترین سناریوهای بالینی را در اختیار جراح ایمپلنت قرار می دهد.عالوه بر این ،اصول پیوند بافت نرم دهان و جزئیات جراحی رایج ترین تکنیک های پیوند بافت نرم دهان را ارائه می دهد. با این حال ،از آنجا که اطالعات محدودی در مورد نشانهها ،مزایا ،و نتایج مورد انتظار رویکردها و تکنیکهای جراحی فردی ارائه شده است ،مطالعه بیشتر توسط خواننده توصیه میشود.