بیوشیمی دیسیپلین تئوری (3) PDF
Document Details
Uploaded by Deleted User
رامین سراوانی
Tags
Related
- Carbohydrate Metabolism (Lecture 3) PDF
- Metabolism II - Biochemistry PDF
- Glucose Tests, Gluconeogenesis, Pentose Phosphate Pathway, & Other CHO Metabolism PDF
- Glucose Tests, Gluconeogenesis, & Pentose Phosphate Pathway PDF
- Carbohydrates PDF - Biochemistry & Molecular Biology
- Glycogen Metabolism and Gluconeogenesis PDF
Summary
این سند شامل مفصلاتی در مورد بیوشیمی است، به طور خاص، گلوکونئوژنز، مقایسه و ملاحظات مربوط به مسیر پنتوز فسفات و متابولیسم گلیکوژن و سایر موضوعات مرتبط است.
Full Transcript
استاد رامین سراوانی ((بسمه تعالی)) بیوشیمی دیسیپلین تئوری () 3 گلوکونئوژنز...
استاد رامین سراوانی ((بسمه تعالی)) بیوشیمی دیسیپلین تئوری () 3 گلوکونئوژنز تعریف گلوکونئوژنز :سنتز گلوکز از ترکیبات غیر قندی. ما گلوکز را از طریق طبیعت می توانیم وارد بدن کنیم و همانطور که گفته شده است ،از مسیر گلیکولیز به اسید پیروویک میرسیم و اگر در شرایط بی هوازی مطلق باشیم اسید پیروییک تولید اسید الکتیک می کند . اما گاهی اوقات از طریق خوراکی نمی توانیم گلوکز را وارد بدن کنیم؛ پس بدن مجبور است خودش گلوکز را تولید کند و برای تولید گلوکز از ترکیباتی که در بدن وجود دارند مثل اسیدهای آمینه ،اسیدهای چرب ،پیروییک و اسیدالکتیک استفاده می کند و از این ترکیبات گلوکز تولید می کند؛ زیرا گلوکز قند ضروری برای بدن است و سلول های مغزی احتیاج به گلوکز دارند . پس گلوکونئوژنز یعنی سنتز گلوکز از ترکیبات غیر قندی در بدن در شرایطی که شما ریاضت غذایی یا گرسنگی شدید دارید و منابع گلیکوژن تمام شده و بدن مجبور است از ذخایرچربی و عضالنی استفاده کند . مسیر گلوکونئوژنز فقط در سلول های کبدی دیده میشود چون کبد تنظیم کننده قند خون است و کبد باید اسیدهای چرب، اسیدهای آمینه و سایر ترکیباتی که نام برده شد را در سلول های خودش تبدیل به گلوکز کند و به داخل خون بریزد و این گلوکز در داخل خون گردش کند و به تمام اعضای بدن ما برسد . بخش خیلی کوچکی ازگلوکونئوژنز توسط کلیه ها انجام می شود؛ اما کلیه ها در تنظیم قند خون دخالت ندارند چون گلوکونئوژنز فعالی ندارند که بتواند گلوکز قند خون را تنظیم کند اما کبد این توانایی را دارد؛ پس اندام اصلی برای تولید گلوکز از ترکیبات غیر قندی می باشد . سوبستراهای گلوکونئوژنز مواد اولیه برای سنتز گلوکزاز ترکیبات غیرقندی از مسیر گلوکونئوژنز: -1الکتات (اسید الکتیک) -2اسیدهای آمینه -3گلیسرول (از تری گلیسیریدها آزاد می شود) -4پروپیونیل-کوآ (که ازشکستن اسیدهای چرب فرد برای ما تولید می شود) 1 مقایسه گلوکونئوژنز با گلیکولیز: یادآوری مسیر گلیکولیز: گلیکولیز از گلوکز شروع می شود و به گلوکز -6فسفات سپس فروکتوز -6فسفات سپس به فروکتوز 1و-6بیس فسفات تبدیل می شود و اینجا آنزیمی به نام آلدوالز این ترکیب را از وسط می شکند و یک ترکیب به نام دی هیدروکسی استن فسفات و یک ترکیب به نام گلیسروآلدئید -3فسفات تولید می کند.می دانیم مسیر گلیسروآلدئید -3فسفات در راه گلیکولیز فعال است و ادامه دارد اما دی هیدروکسی استن فسفات مسیر راه گلیکولیز برایش وجود ندارد و تحت تاثیر یک آنزیمی مجددا دی هیدروکسی استن فسفات تبدیل به گلیسروآلدئید -3فسفات می شود(.از اینجا به بعد همه مواد و ترکیباتی که تولید می شود را 2برابر در نظر بگیرید) گلیسروآلدئید -3فسفات به 1و – 3بیس فسفوگلیسرات و سپس به -3فسفو گلیسرات و سپس به -2فسفو گلیسرات و بعد به فسفوانول پیرووات تبدیل می شود و در اینجا تحت تاثیر آنزیمی به نام پیرووات کیناز به انتهای مسیر گلیکولیز می رسیم که پیرووات تولید می شود.اگر شرایط بی هوازی مطلق باشد بدن حاضر است پیرووات را به اسید الکتیک تبدیل کند و شما را از شرایط بحرانی نجات دهد(.در طی چرخه کری اسید الکتیک به گلوکز تبدیل می شود) 2 *نکته :در مسیر گلوکونئوژنز از اسیدالکتیک و اسیدپیروییک و اسیدهای چرب و از پروپیونیل –کوآ هم که بعدا در چرخه کربس سوکسینل کوآ تبدیل می شود به عنوان سوبسترا نام بردیم. مسیرگلوکونئوژنز: وقتی که اسید پیروییک به مسیرگلوکونئوژنز برسد ،یعنی دستور به بدن رسیده که بدن کمبود گلوکز دارد و اسیدپیروییک نمی تواند وارد چرخه کربس شود . )1پیرووات وارد میتوکندری می شود؛ تحت تاثیر آنزیم پیرووات کربوکسیالز و به کمک کوآنزیم بیوتین ( ویتامین )Hیک کربن دریافت می کند و پیرووات سه کربنه به ترکیبی 4کربنه به نام اگزالواستات تبدیل می شود . )2اگزالواستات یک ماده 4کربنه ی واسطه در داخل چرخه کربس است و تحت تاثیر آنزیم فسفوانول پیرووات کربوکسی کیناز قرار می گیرد.کربوکسی کیناز به وسیله یک مولکول انرژی( ) GTPیک کربن از اگزالواستات جدا می کند و اگزالواستات 4کربنه را تبدیل به فسفوانول پیرووات 3کربنه می کند . اگر اسید پیروویک می خواست بشکند ،وارد چرخه کربس می شد و به اگزالواستات تبدیل می شد اما به بدن دستور رسیده نیاز نیست پیرووات را بشکند؛ بنابراین پیرووات را مجددا به گلوکز تبدیل می کند؛ وظیفه کبد این است که تمام گلوکز بدن را تامین کند پس پیرووات را وارد هیچ چرخه کربسی نمی کند و مسیر گلیکولیز را برعکس طی می کند تا گلوکز تولید شود و گلوکز را وارد خون می کند . در مسیر گلیکولیز توسط آنزیم پیرووات کیناز ،فسفوانول پیرووات به پیرووات تبدیل می شود ،که پیرووات کیناز یک آنزیم یک طرفه است پس سلول کبدی توسط میتوکندری مجبور است به پیرووات یک بار کربن اضافه کند تا به اگزالواستات تبدیل شود و بار دیگر از اگزالواستات به کمک فسفوانول پیرووات کربوکسی کیناز و ، GTPیک کربن جدا کند تا به فسفوانول پیرووات تبدیل شود(*.این واکنش ها داخل میتوکندری مشاهده می شود ( )3در ادامه واکنش ها دوطرفه است و عکس مسیر گلیکولیز است (شامل مراحل تبدیل فسفوانول پیرووات به فروکتوز 1و-6بیس فسفات)؛ تا به فروکتوز 1و – 6بیس فسفات می رسیم که توسط آنزیم فروکتوز 1و – 6بیس فسفاتاز ،از کربن شماره یک آن فسفات جدا می کند و ترکیب فروکتوز -6فسفات حاصل می شود(.در مسیر گلیکولیز در اینجا آنزیم یک طرفه ای عمل می کرد و چون این مسیر را برعکس می رویم باید این آنزیم را دور بزنیم ( )4فروکتوز -6فسفات با واکنشی دو طرفه به گلوکز -6فسفات تبدیل می شود . )5آنزیم یک طرفه ای به نام گلوکز -6فسفاتاز ،گلوکز-6فسفات را به گلوکزتبدیل می کند و داخل خون می ریزد . *نکته :آنزیم گلوکز -6فسفاتاز فقط در کبد وجود دارد؛ پس نشان می دهد که کبد توانایی دارد که گلوکز -6فسفات را به گلوکز تبدیل کند و وارد خون کند . *نکته :آنزیم گلوکز -6فسفاتاز به مقدار خیلی ناچیزی در داخل کلیه ها وجود دارد اما به دلیل اینکه از نظر ذخیره و یا عمل گلوکونئوژنز ،کلیه ها به اندازه کبد نقش ندارند پس آنزیم گلوکز -6فسفاتازی که در داخل کلیه است نمی تواند به اندازه کافی گلوکز تولید کند و در تنظیم قند خون شرکت کند؛ پس عمده فعالیت گلوکز -6فسفاتاز در کبد است و می تواند گلوکز تولید نماید . 3 *نکته :چهار آنزیم در گلوکونئوژنز وجود دارد که در گلیکولیز وجود ندارد. واکنش های اختصاصی گلوکونئوژنز: )Aتبدیل پیرووات به فسفوانول پیرووات )1پیروواتی که در داخل سیتوپالسم است وارد میتوکندری می شود و به کمک بیوتین (ویتامین )Hو ، ATPتوسط آنزیم پیرووات کربوکسیالز به اگزالواستات ( 4کربنه) تبدیل می شود . )2اگزالواستات توسط آنزیم فسفوانول پیرووات کربوکسی کیناز و با مصرف GTPو آزادسازی CO2به فسفوانول پیرووات( )PEPتبدیل می شود . *نکته :چون که آنزیم پیرووات کیناز در مسیر گلیکولیز یک طرفه است ،برای دور زدن این مسیر از 2واکنش اختصاصی در داخل میتوکندری استفاده می شود. )Bتبدیل فروکتوز 1و – 6بیس فسفات به فروکتوز -6فسفات توسط آنزیم فروکتوز 1و – 6بیس فسفاتاز )Cتبدیل گلوکز -6فسفات به گلوکز توسط آنزیم گلوکز -6فسفاتاز 4 گلوکز -6فسفات به کمک آنزیم گلوکز -6فسفاتازو با جداسازی فسفات از کربن شماره ی ،6گلوکز تولید می شود: گلوکز -6فسفات توسط یک ترانسفر وارد شبکه آندوپالسمی می شود ) (T1و آنزیم گلوکز -6فسفاتاز که در شبکه آندوپالسمی وجود دارد ،فسفات را از کربن شماره 6جدا می کند و گلوکز را در شبکه آندوپالسمی آزاد می کند این گلوکزتوسط یک ترانسپورتروارد سیتوزول سلول های کبدی می شود ) (T2و توسط GLUT4یا گلوکز ترانسپورتر شماره ،2 این گلوکز ازغشای سلولی رها می شود ،وارد مویرگ می شود و باعث افزایش قند خون می شود . زمانی که خیلی گرسنه باشید مسیر گلوکونئوژنز شما فعال است و این گلوکزها توسط کبد به داخل خون می ریزد و قند خون شما همیشه ثابت است تا به مواد غذایی دسترسی داشته باشید. هزینه گلوکونئوژنز : معادل 6مولکول ATPبرای تبدیل دو مولکول الکتات به یک مولکول گلوکز الزم است. انرژی ATPعمدتا از طریق اکسیداسیون اسیدهای چرب تامین می شود(.عدم وجود گلوکز) تنظیم هورمونی گلیکولیز و گلوکونوژنز تنظیم گلیکولیز : انسولین (کاهنده قند خون) سبب القا (افزایش) بیان ژن های کد کننده آنزیم های تنظیمی می شود. گلوکاگون (افزاینده قند خون) اثر عکس دارد . تنظیم گلوکونئوژنز : گلوکاگون سبب القاء (افزایش) بیان ژن های کد کننده آنزیم های تنظیمی می شود . انسولین اثر عکس دارد . *نکته :گلوکاگون و انسولین در راه گلوکونئوژنز و گلیکولیز برعکس یکدیگر عمل می نمایند . 5 مسیر پنتوز فسفات :راه 5کربنه بدن همیشه دوست دارد ترکیباتی که در بدن دارد 6کربنه باشد و از میان این ترکیبات 6کربنه ،بهترین آن ها ،گلوکز است که بتواند بشکند. گلوکز باید در مسیرهای دیگر هم برود و ترکیبات دیگر را هم ایجاد کند ،مازاد این ترکیباتی که ایجاد شده اند باید مجددا به حالت ترکیب 6کربنه برگردند زیرا بدن به گلوکز احتیاج دارد . گلوکز یک بار در راه گلیکولیزو بار دیگر در راه گلیکوژن سازی قرار می گیرد و یا توسط گلوکونئوژنز تولید می شود ،اما بدن همیشه کاتابولیسم ندارد و آنابولیسم دارد یعنی در بعضی جاها باید از گلوکز در واکنش های آنابولیسمی استفاده کند . *نکته :راه های آنابولیسمی بیش تر در داخل سیتوپالسم اتفاق می افتد . *نکته :واکنش های کاتابولیسمی بیشتر در داخل میتوکندری اتفاق می افتد؛ مثل چرخه کربس و چرخه پیرووات دهیدروژناز مرور مسیر پنتوز فسفات : در مسیر پنتوز فسفات ترکیبات 5کربنه از ترکیبی به نام گلوکز-6فسفات تولید می شود. یکی از مسیرهایی که گلوکز می تواند شروع به شکستن کند و در مسیرهای آنابولیسمی بیافتد ،راه پنتوز فسفات است. مسیر پنتوز فسفات در تمام سلول های بدنی خصوصا سلول هایی که هسته دارند ،اتفاق می افتد ،سلول هایی که هسته ندارند مانند گلبول های قرمز هم این کار را انجام می دهند ،این آنزیم در سیتوپالسم وجود دارد و احتیاج به میتوکندری ندارد.گلوکز در داخل سلول ها تبدیل به گلوکز -6فسفات می شود (فرض کنید ریاضت غذایی ندارد ،راه گلیکولیز را ادامه نمی دهد و راه گلوکونئوژنز هم نیازی نیست زیرا بدن دیگر ریاضت غذایی ندارد و نیازبه ساخت گلوکزندارد). راه پنتوز فسفات از دو بخش تشکیل شده است : -2فاز غیر اکسیداتیو -1فاز اکسیداتیو )Aفاز اکسیداتیو : )1گلوکز-6فسفات تحت تاثیر آنزیمی به نام گلوکز -6فسفات دهیدروژناز در داخل سیتوپالسم قرار می گیرد و NADPبه NADPH 2تبدیل می شود و ماده واسطه ای به نام -6فسفوگلوکونوالکتون تولید می شود . 6 )2آنزیم الکتوناز با مصرف -6فسفوگلوکونوالکتون و یک مولکول آب-6،فسفوگلوکونات تولید میکند . )3آنزیم -6فسفوگلوکونات دهیدروژنازمانند آنزیم گلوکز -6فسفات دهیدروژناز از NADPتولید NADPH 2می کند و یک کربن هم کم)آزاد( می کند و ریبولوز -5فسفات را از -6فسفوگلوکونات تولید می کند . *نکته :ماده ورودی 6کربنه است در فاز اکسیداتیو ولی اخرین ماده ای که تولید می شود 5کربنه است . اهمیت راه پنتوز فسفات که در داخل سیتوپالسم اتفاق می افتد موارد زیر است : )1با مصرف گلوکز NADPH 2تولید می کند که در سنتز اسیدهای چرب کاربرد دارد :اسیدهای چرب که سنتز شوند به گلیسرول متصل می شوند و به تری گلیسیرید تبدیل می شوند ؛ فرم دیگر ذخیره گلوکز ،چربی در داخل بدن می شود . )2اهمیت دوم وجود آنزیم گلوکز -6فسفات دهیدروژناز است : این آنزیم را باید تمامی سلول های بدنی داشته باشند.بعضی افرادی که به دنیا می آیند این آنزیم گلوکز -6فسفات دهیدروژناز را ندارند که این افراد دچار بیماری فاویسم ( )FAVISMهستند؛فاویسم یعنی افرادی که به باقال حساسند . این افراد 24تا 48ساعت پس از مصرف باقال دچار سردرد ،سرگیجه ،آنمی می شوند و گاهی در موارد شدید باید به بیمارستان مراجعه کنند.در افراد فاویسم که آنزیم -6فسفات دهیدروژنازرا حتی در هنگام تولد ندارند وقتی که از کنار مزرعه باقال رد می شوند با بوی باقال بالفاصله بی هوش می شوند و دچار آنمی شدید و وجود خون در ادرار می شوندو باید به بیمارستان مراجعه کنند و رسیدگی نشود باعث مرگشان می شود . )3اهمیت ترکیب ریبولوز -5فسفات که در انتهای فاز اکسیداتیو تولید می شود . )Bفاز غیر اکسیداتیو: ریبولوز-5فسفات که در فاز اکسیداتیو تولید شد ،ترکیبی 5کربنه است که بدن قادر به شکستن آن نیست بنابراین مازاد ریبولوز -5فسفات وارد فاز غیر اکسیداتیو می شوند تا تبدیل به ترکیب 6کربنه شوند . )1در این فاز ریبولوز-5فسفات (قند کتونی) توسط آنزیمی به نام فسفوپنتوز اپیمراز (اپیمراز یعنی ترکیباتی که اپیمر هم هستند و فقط اختالفشان در قرارگیری یک عامل OHاست؛ برای مثال گلوکز و گاالکتوز اپیمر هم هستند؛ گاالکتوز اپیمر شماره 4است یعنی در گاالکتوز کربن شماره 4عامل OHش سمت چپ است اما در گلوکز عامل OHکربن شماره 4در سمت راست است ).یک عامل OHجابه جا می شود و به گزیلولوز-5فسفات تبدیل می شود . بخشی از ریبولوز-5فسفات را آنزیم فسفوپنتوز ایزومراز برداشت می کند (ایزومراز یعنی عامل کتونی را به عامل آلدئیدی یا عامل آلدئیدی را به عامل کتونی تبدیل می کند (. این آنزیم ،ریبولوز -5فسفات (عامل کتونی) را به ریبوز -5فسفات (عامل آلدئیدی) تبدیل می کند . *نکته :کلمه ریبوز را در ساختمان ) DNAدزوکسی ریبوز( و ساختمان) RNAریبوز) شنیدیم . ما با مصرف گلوکز (ابتدای مسیر) ریبوز -5فسفات تولید می کنیم ،سلول از این گلوکز ( DNAماکرومولکول هوشمندی که به انتقال پیام از نسلی به نسل دیگر می پردازد) و RNAمی سازد ؛ پس پایه DNAو RNAاز گلوکز می آید و به همین دلیل به گلوکز قند ضروری می گوییم . 7 )2گزیلولوز -5فسفات و ریبوز -5فسفات که تا اینجای مسیر تولید شد هر 2دارای 5کربن هستند ؛ آنزیمی به نام ترانس کتوالز که از ویتامین B1استفاده می کند از گزیلولوز -5فسفات 2کربن جدا می کند و آن را به ترکیبی 3کربنه به نام گلیسرآلدئید -3فسفات تبدیل می کند و دو کربنی را که برداشت کرد به ریبوز -5فسفات می دهد و ترکیبی 7کربنه به نام سدوهپتولوز -7فسفات ایجاد می شود . )3آنزیم دیگری به نام ترانس آلدوالز (که وظیفه این انزیم جابه جا کردن ریشه های 3کربنه است) از سدوهپتولوز-7فسفات ،سه کربن جدا می کند و به ترکیب سه کربنه ی گلیسرآلدئید -3فسفات اضافه می کند و ترکیبی 6 کربنه به نام فروکتوز -6فسفات را ایجاد می کند و ترکیب 7کربنه سلروهپتولوز -7فسفات به ترکیب 4کربنه ای به نام اریتروز -4فسفات تبدیل می شود . )4از گزیلولوز -5فسفات 2کربن توسط آنزیم ترانس کتوالز (به کمک ویتامین )B1جدا می شود و به اریتروز-4فسفات اضافه می شود و به ترکیب 6کربنه فروکتوز -6فسفات تبدیل می شود ؛ از گزیلولوز-5فسفات که 2کربن جدا شد به گلیسرآلدئید-3فسفات تبدیل می شود . )5فروکتوز-6فسفات ( 6کربنه ای) که تولیدمی شود تحت تاثیر آنزیم فسفوهگزوز ایزومراز به گلوکز-6فسفات تبدیل میشود که از این ماده 6کربنه ،همواره برای سوخت و ساز و به عبارتی متابولیسم (کاتابولیسم و آنابولیسم) استفاده می کنیم. مسیر پنتوز فسفات : )1فاز اکسیداتیو: )2فاز غیر اکسیداتیو: 8 انجام متفاوت واکنش های مسیر پنتوز در حاالت مختلف: )1فقط نیاز به :NADPH2 مسیر پنتوز فسفات برای سنتز اسیدهای چرب و تری گلیسیریدها انجام خواهد شد . )2نیاز به NADPH2و ریبوز: زمانی برای سنتز تری گلیسیریدها نیاز است و زمانی برای سنتزریبوز که برای ساختن DNAو RNAضرورت دارد . برای مثال :اگر فردی در زندان اعتصاب غذا کند و دستش را چاقو ببرد در این زمان سلول ها در مسیر گلوکونئوژنز از اسیدهای آمینه و چربی های این فرد استفاده می کنند و گلوکز را تولید می کنند و در مسیر پنتوز فسفات ،ریبوز ساخته میشود و از آن برای ساخت DNAاستفاده می شود ،و با میتوز سلول ها تکثیر پیدا می کنند و زخم را می بندند تا عفونت نکند . پس اگر شخصی اعتصاب غذا کند ،بدن خودش،با DNAهایی که از طریق گلوکزهای که خودش می سازد ،میتوز را انجام میدهد . )3فقط نیاز به ریبوز تنظیم فعالیت مسیر پنتوز فسفات : آنزیم گلوکز -6فسفات دهیدروژناز :توسط انسولین شروع به فعالیت می کند؛ یعنی به محضی که شما غذا می خورید آنزیم G6PDفعال می شود و گلوکزها می توانند در این مسیر قرار بگیرند و ریبولوز و NADPH 2تولید کنند که NADPH 2در مسیر سنتز اسیدهای چرب قرار بگیرد ،یعنی مازاد گلوکز با سنتز اسید های چرب به تری گلیسیرید تبدیل شوند . نسبت NADP +به :NADPH 2وقتی دارید اسیدچرب می سازید ( NADPH2مخرج) مصرف می شود؛ بنابراین راه پنتوزفسفات باید به طور مدام فعال و NADPH 2تولید شود.پس در زمان سنتز اسیدهای چرب که مخرج نسبت NADPبه NADPH 2کوچک تر می شود ،مصرف پنتوز فسفات هم بیش تر فعال خواهد شد . اختالل در مسیر پنتوز فسفات : )1فاویسم (کمبود فعالیت( G6PDآنزیم گلوکز -6فسفات دهیدروژناز)): پزشک متخصص بالفاصله درخواست آزمایش G6PDمی کند و اگر آنزیم گلوکز-6فسفات دهیدروژناز نداشته باشد برچسبی روی دست نوزاد می زنند که بیماری فاویسم دارد و به پدر و مادر اطالع می دهند که از مصرف داروهای ضد ماالریا مانند پریماکین که آنتی اکسیدانت را باال می برد و باعث لیز گلبولهای قرمز می شوند و باقال که باعث افزایش مواد اکسیدانت و لیز گلوبول های قرمز می شوند ،جلوگیری کنند زیرا فرزندشان آنزیمی برای خنثی کردن اکسیدان ها ندارد . )2سندرم ورنیک – کورساکوف (فعالیت غیر طبیعی ترانس کتوالز): افرادی که دچار کمبود ویتامین B1هستند در چرخه پیرووات دهیدروژناز و در فاز غیراکسیداتیو پنتوز فسفات دچار اختالل می شوند. 9 نقش حفاظتی گلوتاتیون در برابر عوامل اکسیدان: گلوکز-6فسفات تحت اثر آنزیم گلوکز-6فسفات دهیدروژناز ( )G6PDتبدیل به -6فسفات گلوکونات می شود؛ یکی از مواردی که به کمک این آنزیم در این مسیر تولید می شود NADPH2 ،است. کاربرد :NADPH2 )1در سنتز اسیدهای چرب )2کمک به آنزیم گلوتاتیون ردوکتاز ()FAD هنگامی که اکسیژن ،مواد غذایی یا داروهای ضد ماالریا مصرف می کنیم ،بدن یون سوپراکسید تولید می کند.یون های سوپراکسید خطرناک هستند؛ بنابراین بدن ،آن ها را به آب اکسیژنه تبدیل می کند .آب اکسیژنه هم مادۀ خطرناکی است ولی نسبت به یون سوپراکسید خطر کمتری دارد . پراکسید هیدروژن ،در بدن تبدیل به هیدروکسیل رادیکال می شود .هیدروکسیل رادیکال ،خطرناک تر از آب اکسیژنه است ؛ زیرا می تواند به اسیدهای چرب ،لیپیدها ،پروتئین ها و DNAآسیب بزند و باعث ایجاد سرطان شود .بنابراین آب اکسیژنه ها باید توسط آنزیمی به نام گلوتاتیون پراکسیداز بشکنند و به آب تبدیل شوند که در این صورت بی خطر هستند ؛ آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز در همه سلول ها حتی در گلوبول های قرمز وجود دارد؛ ولی توانایی محدودی دارد زیرا فقط در حضور 2 مولکول (کوآنزیم) گلوتاتیون و فلز سلنیم ( ،)Seآب اکسیژنه را تبدیل به آب می کند ؛ که برای این کار 2هیدروژن از مولکول گلوتاتیون می گیرد و آن را در ساختمان آب به کار گیرد تا بتواند آب تولید کند. باقی مانده گلوتاتیون که به صورت احیا است ،مجبور هستند از طریق گوگردهایشان به هم متصل می شوند و پل دی سولفیدی تشکیل دهند و به فرم اکسید تبدیل می شوند ؛ چون اگر آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز بخواهد مجددا فعالیت کند ،فرم احیا گلوتاتیون را الزم دارد بنابراین فرم اکسیدشده ی گلوتاتیون باید مجدد توسط آنزیم گلوتاتیون ردوکتاز به فرم احیا باز گردد. 10 آنزیم گلوتاتیون ردوکتاز برای شکستن پل دی سولفیدی به 2هیدروژن نیاز دارد که این 2هیدروژن را از NADPH2به دست می آورد NADPH2 (.از فعالیت آنزیم گلوکز-6فسفات دهیدروژناز( (G6PDو به کمک سوبسترای گلوکز-6فسفات تولید میشود). حال اگر فردی بیماری اویسم داشته باشد ،یعنی آنزیم گلوکز-6فسفات دهیدروژناز را نداشته باشد در نتیجه قادر به تولید NADPH2نخواهد بود و 2هیدروژن در اختیار آنزیم گلوتاتیون ردوکتاز قرار نخواهد گرفت ،بنابراین فرم اکسید شده مولکول گلوتاتیون افزایش پیدا می کند و تبدیل به فرم احیا نمی شود و گلوتاتیون کافی برای فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسید وجود ندارد و فعالیت این آنزین هم کاهش می یابد ؛ در نتیجه آب اکسیژنه در سیتوپالسم سلول ها افزایش پیدا می کند و به غشا سلولی حمله ور شده و باعث لیز سلول می شود ؛ حال اگر این سلول گلوبول قرمز باشد ،لیز گلبول قرمز اتفاق می افتد؛ اگر نورون باشد سلول های عصبی آسیب می بینند و ..... در نتیجه اهمیت مسیر پنتوز فسفات به علت وجود آنزیم گلوکز-6فسفات دهیدروژناز و تولید NADPH2است که به کمک آنزیم های گلوتاتیون پراکسیداز و گلوتاتیون ردوکتاز ،آب اکسیژنه را به آب تبدیل کند و بدن را از آسیب های اکسیداتیو نجات دهد ؛ به همین علت اگر فردی انزیم گلوکز -6فسفات دهیدروژناز را نداشته باشد یا کم داشته باشد دچار بیماری فاویسم می شود ؛ (فاویسم شدید :به طور کلی G6PDرا ندارد – فاویسم متوسط یا ضعیف G6PD :درصد فعالیت کمتری دارد) مسیر اسید اورونیک: مسیر اورونیک در سیتوپالسم اتفاق می افتد؛ در طی آن عامل فسفات گلوکز -6فسفات توسط آنزیم موتاز از کربن 6بر روی کربن شماره 1قرار می گیرد و تبدیل به گلوکز -1فسفات می شود (.آنزیم موتاز:یک عامل را در ساختمان یک ترکیب فقط جا به جا میکند ).گلوکز-1فسفات ترکیبی است که نشان ندارد.همیشه در مسیر متابولیسمی کربوهیدراتها ) UDPاوریدین دی فسفات) نقش نشان را دارد.گلوکز-1فسفات به کمک اوریدین تری فسفات یک فسفات خود را از دست می دهد و پیوند فسفات( )PPiآزاد می شود UDP.به گلوکز متصل می شود که در این صورت گلوکز نشان دار است یعنی باید وارد مسیرهای خاصی شود(.برای اینکه گلوکز بتواند وارد مسیرهای خاصی شود باید حتما نشان دار باشد در غیر این صورت مانند گلوکز-6 فسفات وارد مسیرهای گلوکونئوژنز،گلیکولیز و...می شود) حال – UDPگلوکز می تواند توسط آنزیم های دهیدروژناز ،اکسید شده و عامل الکلی موجود در کربن شماره 6تبدیل به عامل اسیدی می شود؛ بنابراین UDPگلوکرونیک اسید یا UDP گلوکرونات تولید می شود . 11 UDPگلوکرونات می تواند : )1در سنتز گلیکوز آمینوگلیکان به کار رود که جزء پلی ساکاریدهای هتروژنی و مرکب است و می تواند هپارین تولید کند و یا در بسترهایی مانند کندرواتین سولفات و...به کار رود . )2نقش سم زدایی داشته باشد :داورها و یا ترکیبات محافظت کننده که به کنسروها زده می شود ،می تواند به گلوکورونیک اسید که یک بخش آبدوست دارد ،متصل شده و سم زدایی انجام می شود. )3می تواند وارد مسیر دیگری شود و به سمت L-گولوکنات رفته و L-گولوکنات به L-گزیلولوز تبدیل شده و – Lگزیلولوز در نهایت به D-گزیلولوز تبدیل می شود . *نکته :گزیلولوز -5فسفات می تواند هم در مسیر اسید اورونیک و هم در مسیر پنتوز فسفات تولید شود . مسیر( -Lگولونات آسکوربات اگزاالت) در بدن انسان ،خوکچه هندی و میمون فعال نیست ،زیرا آنزیم آن در بدن وجود ندارد ،در نتیجه نمی توان از گلوکز-6فسفات ،اسید آسکوربیک ( )VITCبسازد؛ به همین علت ویتامین ، Cویتامین ضروری است. مسیر اسید اورونیک :فاز تولید اید گلوکورونیک: مسیر اسید اورونیک :فاز تولید پنتوزها: 12 -UDPگلوکورونات تبدیل به - Lگزیلولوز می شود و چون بدن نمی تواند فرم Lرا مصرف کند آن را تبدیل به - Dگزیلولوز میکند(.همه قندهای بدن به فرم Dباشد) و سپس - Dگزیلولوز می تواند وارد مسیر پنتوزفسفات شود و یا تولید اگزاالت ( (-OOC-C- COO-کند.بنابراین در مسیر اسید گلوکورونیک پنتوزفسفات های مشهور مانند گزیلولوز-5فسفات تولید میشود که در مسیر پنتوز فسفات استفاده می شود. مسیر اسید اورونیک :فاز تولید آسکوربات : در طی این مسیر -Lگولوکنات توسط آنزیم گولونواکسیداز تبدیل به اسید آسکوربیک می شود؛ انسان ها آنزیم گولونواکسیداز را ندارند ،در نتیجه ما نمی توانیم اسیدآسکوربیک را تولید کنند. متابولیسم گلیکوژن :گلیکوژنز وگلیکولیز همه سلول های بدن گلیکوژن را ذخیره می کنند و در مواقع مورد نیاز آن را تجزیه می کنند تا مرحله ای که به گلوکز 6فسفات برسد و بعد از آن دیگر نمی توانند آن را تبدیل به گلوکز کنند ،اما گلیکوژن کبد وقتی تجزیه می شود به گلوکز نهایی تبدیل و وارد خون می شود . سنتز گلیکوژن :گلیکوژنز نامیده می شود.مازاد گلوکزها را گلیکوژنز می کنیم . تجزیه گلیکوژن :گلی کولیز نامیده می شود.وقتی الزم باشد گلیکوژن بشکند ،از راه گلیکولیز است. گلوکز-6فسفات توسط آنزیم موتاز به گلوکز-1فسفات تبدیل می شود.اگر گلوکز-6فسفات باشد ،ممکن است در مسیر پنتوز فسفات ،مسیر گلیکولیز مسیر اسید اورونیک وارد شود؛ بنابراین باید فسفات روی کربن شماره 1قرار بگیرد . 13 گلوکز -1فسفات توسط آنزیم گلوکزپیروفسفریالز ،عالمت نشان را دریافت کرده و به - UDPگلوکز تبدیل می شود . حال گلوکز نشان دار وارد مسیر خاص می شود و توسط آنزیم های -1گلیکوژن سنتاز و -2آنزیم شاخه ساز ،گلوکزها به یکدیگر متصل شده و تبدیل به گلیکوژن می شوند و ذخیره می شود.اگر بدن قند کم داشته باشد ،گلیکوژن توسط آنزیم فسفریالز و آنزیم شاخه شکن می شکند و تبدیل به گلوکز و گلوکز-1فسفات و در نهایت گلوکز-6فسفات می شوند.بنابراین گلیکوژن توسط آنزیم فسفریالز و آنزیم شاخه شکن می شکند و به گلوکز در کبد و در سایر سلول های بدن به گلوکز-1 فسفات تبدیل می شود ،کبد دارای آنزیم گلوکز-6فسفاتاز (فقط کبد دارد) است و می تواند گلوکز را به گلوکز-6فسفات تبدیل کند و سایر سلول های بدن به وسیله آنزیم موتاز ،گلوکز-1فسفات را به گلوکز-6فسفات تبدیل می کنند. گلیکوژنز :تولید -UDPگلوکز از گلوکز: وقتی گلوکز مصرف می کنیم ولی بدن نیاز به انرژی ندارد ،پس باید آن را ذخیره کنیم .مانند مسیر ابتدای گلیکولیز ،آنزیم هگزوکیناز ،گلوکز را به گلوکز -6فسفات تبدیل می کند.راه گلیکولیز بسته است زیرا کمبود انرژی وجود ندارد . بنایراین ابتدا آنزیم موتاز ترکیب را دچار تغیر ظاهری می کند؛ یعنی فسفات را روی کربن شماره 1منتقل می کند . آنزیم UDPگلوکو پیروفسفریالز ،فسفات را برداشته و به جای آن UDPقرار می دهد و -UDPگلوکز تولید می شود که گلوکز نشان دار است و وارد مسیر آنابولیسمی می شود؛ یکی از مسیرهای آنابولیسمی مسیر سنتز گلیکوژن است. گلیکوژنز :نقش گلیکوژنین باید مشخص شود که - UDPگلوکز ها کجا ذخیره شوند ،در داخل سلول های کبدی پروتئینی به نام پروتئین Gیا گلیکوژنین وجود دارد.گلیکوژنین به عنوان تابلو انبار است؛ یعنی باید گلوکزها در آن انبار قرار بگیرند ؛ گلیکوژنین نقش آنزیمی دارد و -UDPگلوکزها را به خود جذب می کند و توالی حدود 10تا 12گلوکز را به هم متصل می کند و سپس زنجیره گلوکزی 10تا 12تایی را به خود متصل می کند و خودش در مرکز قرار می گیرد و بعدا گلوکزها به صورت انشعابی به آن متصل می شوند . بنابراین-UDP :گلوکزساخته شده ،باید توسط گلیکوژنین شناسایی شود و به آن متصل شود. گلیکوژننز :پیوندهای گلیکوزیدی: 14 *نکته :اگر اتصال به صورت مستقیم باشد ،گلوکزها به صورت پیوند 1به 4متصل می شوند ،اما اگر در زنجیره اصلی انشعاب ایجاد شود پیوند به صورت 1به 6است.نوع پیوند ،گلیکوزیدی است و همه پیوندها به صورت به فرم αاست ؛ فرم βرا فقط در سلولز داریم که در قابل شکستن در بدن نیست. گلیکوژنز :مراحل سنتز گلیکوژن: مرحله )1زنجیره ای از گلوکز به گلیکوژنین متصل شده است (زنجیره ) primaryآنزیم گلیکوژن سنتاز سایر گلوکزهای نشان دار را به وسیله پیوند 1به 4به پرایمر ابتدایی متصل می کند . مرحله )2اگر زنجیره ها به صورت مستقیم متصل شوند ،فضای زیادی در سلول می گیرند ولی اگر به صورت منشعب متصل شوند در فضای کمتر گلوکز بیشتری را می توان ذخیره کرد .در نتیجه آنزیم شاخه ساز ،کل زنجیره را اسکن میکند 10 ،الی 11تا را اسکن می کند 6 ،تا از آن را بر می دارد و برروی زنجیره ،اولین گلوکز را به صورت 1به 6متصل میکند . مرحله )3آنزیم گلیکوژن سنتاز در جاهایی که برداشت شده و خالی هستند ،گلوکز اضافه می کند . *نکته :آنزیم گلیکوژن سنتاز رشته مستقیم تولید می کند و آنزیم شاخه سازبرداشت می کند و انشعاب می زند. گلیکوژنولیز :مراحل تجزیه گلیکوژن: هنگام کمبود انرژی اولین ذخیره غذایی که باید بشکند و گلوکز را تولید کند ،گلیکوژن است و بعد از آن اسیدهای آمینه ، چربی های بدن است.کبد برای اینکه بتواند گلیکوژن هایی را که ذخیره کرده است ،تجزیه کند از 2آنزیم فسفریالز و شاخه شکن استفاده می کند . مرحله )1فسفریالز انتهای همه زنجیره ها را پیدا می کند و گلوکزها را یکی یکی جدا می کند . مرحله )2هنگامی که 4گلوکز تا انشعاب 1به 6باقی ماند دیگر آنزیم فسفریالز ادامه نمی دهد و دیگر نمی تواند گلوکزها را جدا کند ؛ بنابراین انزیم شاخه شکن 4 ،گلوکز را پیدا کرده و سه گلوکز را برداشته و به انتهای دیگر اضافه می کند و فقط گلوکزی که به صورت 1به 6متصل است باقی می ماند . 15 مرحله )3آنزیم شاخه شکن ،گلوکز 1به 6را جدا می کند و این گلوکز ازاد می شود؛ حال زنجیره به صورت مستقیم است و انزیم فسفریالز می تواند گلوکزها را یکی یکی جدا کند . تنظیم متابولیسم گلیکوژن: در مسیر متابولیسم گلیکوژن چون هم شکستن و هم ساختن در سیتوپالسم است باید تنظیم شود به طوری که سلول بداند گلیکوژن فسفریالز را فعال کند و بشکند و یا گلیکوژن سنتاز را فعال کند و سنتز را انجام دهد ؛ هر 2آنزیم از طریق اتصال فسفر به ساختمانشان فعال یا غیر فعال می شوند اگر به گلیکوژن فسفریالز ،فسفات متصل شود ،فعال میشود اما اگر به گلیکوژن سنتاز ،فسفات متصل شود غیر فعال می شود .؛ بنابراین با عمل فسفریالسیون و دفسفریالسیون فعالیت گلیکوژن سنتاز و فسفریالز تعین می شود. تنظیم فعالیت گلیکوژن سنتاز به طریق فسفریالسیون -دفسفریالسیون: گلیکوژن سنتاز تحت تاثیر آنزیم کیناز و در حضور دی آسیل گلیسرول( ) DAGو CAMP ، ATPیک فسفات به گلیکوژن سنتاز متصل می کند و تبدیل به گلیکوژن سنتاز غیرفعال می شود.آنزیم گلیکوژن فسفریالز هم فسفات دریافت می کند و فعال شده و عمل تجزیه را ادامه می دهد . اگر گلیکوژن سنتاز فسفریله شود ،آنزیم کیناز از ATPفسفات می گیرد و به گلیکوژن سنتاز متصل میکند و آن را غیر فعال می کند و اگر آنزیم فسفاتاز ،فسفات را از گلیکوژن سنتاز جدا کند فعال می شود و گلیکوژن می سازد . بنابراین به وسیله عمل فسفریالسیون و دفسفریالسیون می توان گفت که گلیکوژن سنتاز فعال باشد یا گلیکوژن فسفریالز.زیرا هر 2آنزیم در سیتوپالسم هستند ،اگر گلیکوژن سنتاز فسفریله شود ،دیگر UDPگلوکز را برداشت نخواهد کرد. 16 بیماری های ذخیره ای گلیکوژِن (:)GSD بیماری های ذخیره ای گلیکوژنی معموال ژنتیکی هستند؛ بعضی از نوزادان که اختالالت ژنتیکی و یا اختالالت دوران نوزادی داشته اند ممکن است بعضی از آنزیم های مهم مسیر سنتز و یا تجزیه ی گلیکوژن دچار اختالل باشد و در نتیجه دچار بیماری های ذخیره ای گلیکوژن ( )GSDمی شوند . *نکته :فقط کبد دارای آنزیم گلوکز-6فسفاتاز است که می تواند گلوکز را آزاد کند (گلوکز-6فسفاتاز) در بیماری پمپ ،در شکستن گلیکوژن در سلول های بدنی اختالل دارند . *نکته :یادگیری تمام بیماری های باال مهم است. عوارض بیوشیمیایی بیماری فون ژیرکه: هنگامی که گلوکز-6فسفات نتواند توسط آنزیم گلوکز -6فسفاتاز بشکند و تبدیل به گلوکز شود ،مقدار گلوکز -6فسفات در کبد افزایش می یابد ،در نتیجه : )1وارد مسیر ریبوز (پنتوزفسفات) می شود.ریبوز بیشتری سنتز می شود و باعث افزایش سنتز پورین ها می شود اما میدانیم که DNAو RNAهیچ گاه در بدن ذخیره نمی شود و مازاد آن می شکند و وقتی شکست تولید اسید اوریک می کند و باعث ایجاد هیپراوریسمی (افزایش اسید اوریک خون ) می شود . -2هنگامی که گلوکز-6فسفات افزایش می یابد ، گلیکولیز فعال می شود .برداشت پیرویک افزایش می یابد و اسید پیروییک افزایش می یابد ولی همه اسید پیروییک توسط چرخه کربس مصرف نمی شود ،مازاد اسید پیروییک تبدیل به اسید الکتیک و اسیدوز الکتیک ایجاد می کند .همچنین مازاد اسید پیروییک می تواند یک کربن از دست بدهد و به صورت 2کربنه تجمع پیدا می کند و فرد دچار چربی خون می شود. 17 متابولیسم فروکتوز : فروکتوز قند میوه است که در دستگاه گوارش جذب و وارد سلول های کبدی می شود: )1تحت تاثیر فروکتوکیناز ،فروکتوز به فروکتوز -1فسفات تبدیل می شود )2فروکتوز -1فسفات توسط آلدوالز Bاز وسط شکسته و دو ترکیب دی هیدروکسی استن فسفات و گلیسرآلدوئید را به وجود می آورد(.دو نوع آلدوالز Aو Bوجود دارد(. )3گلیسرآلدوئید با اثر آنزیم تریوز کیناز به گلیسرآلدوئید -3فسفات تبدیل می شود . *نکته :دی هیدروکسی استن فسفات و گلیسرآلدوئید -3فسفات توسط آنزیم آلدوالز موجود در گلیکولیز و با مصرف ترکیب فروکتوز 6-1بیس فسفات نیز تولید می شود . )4آنزیم آلدوالز دیگری دو ترکیب دی هیدروکسی استن فسفات و گلیسرآلدوهید فسفات را ترکیب کرده و فروکتوز 6-1بیس فسفات تولید می کند. )5فروکتوز 6-1بیس فسفات توسط آنزیم فروکتوز 6-1بیس فسفاتاز به فروکتوز -6فسفات تبدیل می شود . )6پس از ترکیب فروکتوز -6فسفات به ترکیب گلوکز -6فسفات و در نهایت گلوکز تولید می شود . *نکته :در واقع با خوردن فروکتوز ،بسیار سریع به راه گلیکولیز نزدیک می شویم . اگرفردی دیابتی باشد ؛ گلوکز در سلول های عدسی چشم توسط آنزیم آلدوالز ردوکتاز به سوربیتول تبدیل می شود و خود سوربیتول باعث افزایش فشار اسمزی می شود و موجب اختالل در بینایی می شود . *نکته :نکته مهم آن است که در فرد دیابتی حتی در صورت مصرف نکردن مستقیم گلوکز و با مصرف میوه باعث باال رفتن میزان گلوکز بدن به طور غیر مستقیم می شود . 18 سوربیتول می تواند توسط آنزیم سوربیتول دهیدروژناز به فروکتوز تبدیل شود.در بعضی کودکان دو آنزیم فروکتوزکیناز و آلدوالز مشکل دارند. اختالالت: )1کمبود فروکتوزکیناز منجر به بیماری فروکتوزوری اصلی میشود که در این بیماری فروکتوز تجمع پیدا کرده و از طریق ادرار دفع می شود(چندان مشکل ایجاد نمی کند)؛ توصیه به این کودکان کم کردن مصرف فروکتوز است . )2کمبود آلدوالز کبدی منجر به بیماری عدم تحمل ارثی فروکتوز می شود و فروکتوز -1فسفات شکسته نمی شود.این کودکان دچار تهوع و استفراغ می شوند و در صورت عدم درمان دچار نارسایی کلیوی و عالئم بالینی عصبی می شوند . )3کمبود فروکتوز6-1بیس فسفاتاز باعث تولید فروکتوز -6فسفات می شود که خیلی نادر است.بیماری های فروکتوزی اصلی و عدم تحمل ارثی فروکتوز شایع تر هستند و بیماری عدم تحمل ارثی فروکتوز شدیدتر است. متابولیسم گاالکتوز : تا 6ماه اول ،کودک توسط شیر که حاوی گاالکتوز است تغذیه می شود . *نکته :گلوکز و گاالکتوز اپیمر هم هستند و فقط اختالف آنها در یک عامل هیدروکسیل است به این صورت که در گلوکز این عامل هیدروکسیل در کربن شماره 4سمت راست ولی در گاالکتوز عامل هیدروکسیل در کربن شماره 4در سمت چپ است (اگر عاملی این هیدروکسیل را جابه جا کند گاالکتوز به گلوکز تبدیل می شود) 19 گاالکتوز به راحتی در کبد کودک به گلوکز تجزیه می شود و از دیگر قند ها سریع تر جذب می شود : )1در کبد آنزیم گاالکتوکیناز با مصرفATPاز گاالکتوز ،گاالکتوز -1فسفات تولید می کند . )2در کبد آنزمی به نام گاالکتوز -1فسفات اوریدیل ترانسفراز وجود دارد که کوآنزیم آن UDP-گلوکز می باشد) - UDPگلوکز الف( در مسیر اسید اورونیک ب( در سم زدایی ج( در سنتز گلیکوز آمینوگلیکان ها و د( سنتز گلیکوژن استفاده می شود( ،این آنزیم UDPرا به گاالکتوز متصل می کند و گلوکز را به جای گاالکتوز قرار می دهد در نتیجه دو ترکیبUDP- گاالکتوز و گلوکز -1فسفات تولید می شود . کابردهای -UDPگاالکتوز : )Aسنتز گلیکوپروتئین )Bسنتز پروتئوگلیکان ها )Cسنتز گلیکولیپیدها -UDP )3گاالکتوز می تواند مسیر دیگری را نیز برود به این صورت که داخل پستان مادر توسط آنزیم الکتوز سنتاز و با مصرف گلوکز به الکتوز تبدیل می شود . *نکته :در یک فرد بالغ -UDPگاالکتوز توسط آنزیم اوریدیل دی فسفو گاالکتوز -4اپیمراز به -UDPگلوکز تبدیل میشود(.وجود-UDPگلوکز برای آنزیم اوریدیل ترانسفراز ضروری است). اختالالت: )1در صورت عدم وجود آنزیم گاالکتوکیناز ،گاالکتوز تجمع پیدا کرده و احیا می شود و باعث تولید گاالکتیتول(دولسیتول) می شود و به عدسی چشم آسیب می زند و موجب تهوع ، استفراغ و عقب ماندگی می شود . ) 2از همه مهم تر کمبود گاالکتوز-1فسفات اوریدیل ترانسفراز است که شایع تر است و عوارض شدیدتری پدید می آورد شامل عوارض شدید تهوع و استفراغ ،عوارض شدید عدسی چشم و عقب ماندگی زندگی و در صورت تداوم مصرف نارسایی کبدی ایجاد می شود( نقص مادرزادی آنزیم) )3به صورت خیلی نادر کمبود اوریدل دی فسفو گاالکتوز-4اپیمراز اتفاق می افتد. 20