ژنتیک سرطان PDF
Document Details
Uploaded by Deleted User
Tags
Summary
This document discusses genetic factors involved in cancer, including hereditary breast and ovarian cancer. It also explores genetic screening methods for cancer and various inheritance patterns. The document touches on the role of genetics in various diseases and the impact of environmental factors on cancer development.
Full Transcript
عوامل ژنتیکی دخیل در سرطان (Genetic factors involved in )Cancers اهمیت ژنتیک رسوخ و گسترش علم ژنتیک در پزشکی تا جایی پیش رفته است که در حال حاضر تصو...
عوامل ژنتیکی دخیل در سرطان (Genetic factors involved in )Cancers اهمیت ژنتیک رسوخ و گسترش علم ژنتیک در پزشکی تا جایی پیش رفته است که در حال حاضر تصور میشود که تقریبا همه بیماریها دارای زمینههای ژنتیکی هستند. ژنتیک علم انتقال اطالعات بیولوژیکی از یک نسل به نسل بعد بوده و تالش ميکند تا بگوید چه مکانیزمهاي مولکولي ،عامل انتقال صفات هستند که باعث ميشوند تا فرزندان شباهت زیادي به والدین داشته باشند. همچنین ميخواهد بداند که چرا گاهي اوقات در بین والدین و فرزندان برخي صفات تفاوتهاي زیادي دارند؟ براي مثال چرا گاهي اوقات والدین سفیدپوست ،بچه رنگین پوست دارند؟ اگر قرار باشد چند بیماري مهلک و یا سخت را نام ببرید ،چه بیماريهایي به خاطرتان ميآید؟ سرطان؟ تاالسمي؟ دیابت؟ هموفیلي؟ عقب ماندگي ذهني یا جسمي؟ بله! تمامي این بیماريها مهلک و یا سخت ميباشند.اما آیا ميدانید که تمامي این بیماريها بگونهاي ژنتیکي هستند؟ همچنین آیا ميدانید که به یاري روشها و تکنیکهای جدید ژنتیک پزشکی ،بسیاري از این بیماریها در آستانه مهار شدن قرار دارند؟ علل دریافت جایزه نوبل پزشکی در 20سال اخیر 2002کشف تنظیمات ژنتیکی در نمو اندامها و آپوپتوزیس 2003کشف MRI 2004کشف گیرندههای بویایی و ژنهای مرتبط با آن 2005کشف هلیکوباکتر پیلوری و رابطهاش با زخم معده 2006کشف RNA interference 2007انتقال ژن اصالح شده به سلولهای بنیادی جنینی 2008کشف ویروس HIV 2009کشف چگونگی محافظت کروموزومها توسط تلومرها 2010ابداع روش IVF 2011کشف نحوه فعال شدن ایمنی ذاتی 2012ری پروگرامینگ ژنی در سلولهای بالغ 2013كشف سیستم تنظیم کننده حملونقل وزیکولی در سلول 2014کشف سلول موقعیتیابی در مغز 2015کشف متد جدید در درمان انگلهای رودهای 2016کشف مکانیسم ژنی در اتوفاژی 2017کشف ژنهای تنظیم ساعت بدن یا ریتم زیستی 2018گسترش شیوههای نوین ایمونوتراپی تومورها 2019کشف راز سازگاری سلولها با اکسیژن 2020کشف ویروس هپاتیت C 2021شناسایی ژنهای کدکننده دسته جدیدی از گیرندههای دما و المسه 2022کشف ژنوم انسانتباران منقرض شده و تکامل انسان 2023تحقیقات منجر به ساخت دو واکسن فایزر و مدرنا بر پایه mRNA مبانی ژنتیکی سرطان فرایند تقسیم و مرگ سلولی توسط طیف وسیعی از ژنها تنظیم میشود. وقوع موتاسیون در این ژنها مسئول سرطان میباشد.شامل دو گروه اصلی انکوژنها و ژنهای .Tumor-suppressor انکوژن ژن جهش یافتهای است ک محصول پروتئینی آن با مقادیر باالتری تولید شده یا فعالیت آن افزایش یافته است و بنابراین جهت شروع تشکیل تومور به صورت غالب عمل میکند.درحالیکه ژنهای سرکوب کننده تومور اکثرا به شکل مغلوب هستند زیرا معموال یک آلل سالم برای مهار رشد کافی است. سرطان ارثی پستان و تخمدان Hereditary Breast & Ovarian Cancer ژنهای اصلی مستعد کننده این سرطان BRCA1و BRCA2هستند که از ژنهای سرکوب کننده تومور میباشند. موتاسیون در این دو ژن که توارث اتوزومی مغلوب را نشان میدهند موجب افزایش خطر سرطان پستان و تخمدان در خانمها شده و مسئول حدود 70تا %80سرطان پستان فامیلیاند. نفوذ کلی این سرطان در واجدین موتاسیون 60تا %85است. افراد دارای جهش پاتوژن در این دو ژن برای جراحی پیشگیرانه مثل ماستکتومی دوطرفه ارجاع میشوند که خطر بروز سرطان را تا %90 کاهش میدهد.برداشت پیشگیرانه تخمدانها (معموالً به همراه لولههای فالوپ) خطر بروز سرطان تخمدان را %80-90کاهش میدهد. Cancer Genetic Screening ◼ WHO defined cancer as a genetic disease, which means the prevention and treatment of cancer must be gene originated. ◼ Differences in the efficacy of cancer treatment are correlated with the genetic mutations of patients. ◼ drug-related genetic testing before treatment: selecting the appropriate drug finding new solutions according to individual patient differences ابزارهاي رویكرد ژنتیك در بیماري ها مشاوره ژنتیك دقیق و مشروح ،آزمایشات ژنتیک انواع الگوهای وراثت تک ژنی اتوزومی مغلوب اتوزومی غالب وابسته به Xمغلوب وابسته به Xغالب وراثت اتوزومی مغلوب () Autosomal Recessive -1شیوع آن از فنوتیپهای اتوزومی غالب کمتر بوده و تنها در هموزیگوتها رخ میدهند. -2سه نوع آمیزش میتوانند ایجاد فرزندان مبتال نمایند که شایعترین آنها آمیزش دو ناقل (هتروزیگوت) میباشد.در اینحالت ریسک اینکه بچه ها آلل مغلوب را از هر دو والد به ارث برده و مبتال شوند ¼ است. همخونی در اختالالت اتوزومی مغلوب -1تخمین زده میشود که هر فرد حامل حدود 5تك آلل موتانت از اختالالت AR است. -2اگر والدین خویشاوند باشند شانس اینکه هر دو والد یک آلل موتانت از یک لوکوس یکسان را از یک جد مشترک به ارث برده باشند افزایش میابد. بنابراین خویشاوندي یا همخون بودن والدین در یک اختالل ژنتیکی ،شاهدی قوی برای وراثت ARاست. وراثت اتوزومی غالب ()Autosomal Dominant -1بیش از نیمی از صفات مندلی از نوع ADهستند.آمیزش ADمعموالً بین یک هتروزیگوت بیمار و یک هموزیگوت نرمال است. -2هر فرزند این آمیزش %50شانس مبتال شدن و %50شانس نرمال بودن را داراست.هر حاملگی واقعه ای مستقل است و از نتیجه حاملگیهای قبلی تاثیر نمی پذیرد.بنابراین در یک خانواده توزیع افراد مبتال و غیرمبتال ممکن است از نسبت تئوریک 1:1متفاوت باشدThe chance has (. )no memory -3در وراثت ،ADهر شخص مبتالیی در شجره نامه اش یک والد مبتال دارد که او نیز یک والد مبتال داشته است به همین ترتیب تا جائیکه موتاسیون اولیه رخ داده است. گوناگونی تظاهرات فنوتیپی در اختالالت اتوزومی غالب بیان یک ژنوتیپ غیرطبیعی ممکنست تحت تاثیر سن ،دیگر لوکوسهای ژنی و محیط دچار تغییراتی گردد.این تفاوتها در بیان ژن که مشخصه اختالالت AD است میتواند منجر به مشکالتی در تشخیص و یا تفسیر شجره نامه گردد.این تفاوتها از سه طریق میتواند رخ دهد: -1کاهش نفوذ ()Reduced Penetrance )Variable Expressivity( متغیر بودن شدت بیان-2 )Pleiotropy( پلیوتروپی-3 وراثت وابسته به Xمغلوب ()X-linked Recessive -1یک موتاسیون XRاز نظر فنوتیپی در تمام مردانی که آن را دریافت کردهاند ظاهر میشود ولی تنها در زنانی دیده میشود که برای موتاسیون هموزیگوت باشند.لذا این اختالالت عموما ً محدود به مردان است و بجز استثناهای نادر بسختی در میان زنان دیده میشوند. -2در الگوی XRاگر یک مرد بیمار با یک زن سالم ازدواج کند تمام پسران سالم و تمام دختران ناقل اجباری خواهند بود. -3حاال اگر دختر یک مرد مبتال (که ناقل اجباری است) با یک مرد سالم ازدواج کند چهار ژنویپ با احتمال برابر در فرزندان امکانپذیر است.یعنی نیمی از دختران سالم و نیمی ناقل هستند و نیمی از پسران سالم و نیمی مبتال هستند. -4اما اگر دختر یک مرد مبتال (که ناقل اجباری است) با یک مرد مبتال ازدواج کند چهار ژنوتیپ با احتمال برابر در فرزندان امکانپذیر است.یعنی نیمی از دختران ناقل و نیمی مبتال هستند و نیمی از پسران سالم و نیمی مبتال هستند. -5ناشنوایی وابسته به Xیک پدر بزرگ مبتال که در بچه هایش ظاهر نشده %50شانس ظهور در هر کدام از پسران دخترانش دارد.اما در میان فرزندان پسرانش ظاهر نخواهد شد.دختر یک ناقل نیز %50شانس ناقل شدن دارد. وراثت وابسته به Xغالب ()X-linked Dominant -1تمام دختران مردان مبتال ،مبتال هستند و هیچیک از پسران آنها مبتال نیستند. -2فنوتیپهای وابسته به Xغالب در زنان دو بار شایعتر از مردان است اگرچه بیان آن معموالً در زنان بسیار مالیمتر است. ژنتیک سرطان Cancer Genetics بیولوژی سرطان -1سرطان بیش از %30جمعیت را درگیر کرده و علت بیش از %20 مرگهاست و در صورت عدم درمان همیشه کشنده است لذا تشخیص زودرس و درمان بموقع و شناسایی افراد در خطر ارزش حیاتی دارد. -2تمام سرطانها بیماری ژنتیکی سلولهای سوماتیکی میباشند زیرا ناشی از تقسیم سلولی غیرطبیعی یا فقدان مرگ سلولی برنامهریزی شده طبیعی میباشند. -3بخش کمی از موارد سرطان ناشی از موتاسیونهای رده زایشی هستند.این موتاسیونها استعداد ابتال به سرطان را افزایش داده و همانند صفات مندلی رفتار میکنند. -4سرطانها در نتیجه تجمع جهشهای ارثی و سوماتیکی در ژنهای سرکوبگر تومور ،پروتوآنکوژنها و ژنهای ترمیم DNAایجاد میشوند.تاکنون صدها ژن مرتبط با سرطان در انسان شناسایی شدهاند. -5سرطان فرایندی است که با تکثیر کنترل نشده سلولی منجر به توده یا تومور ( )Neoplasmمیشود.برای اینکه یک نئوپالسم سرطان تلقی شود بایستی بدخیم ( )Malignantبوده و متاستاز دهنده باشد.نئوپالسمها انباشتگی غیرطبیعی سلولها هستند که بدلیل عدم توازن بین تکثیر سلول (میتوز) و از بین رفتن برنامه ریزی شده آنها ( )Apoptosisاتفاق میافتند. -6نفش فاکتورهای محیطی در ایجاد سرطانهای صنعتی قطعی بوده و ناشی از تماس بلند مدت با مواد شیمیایی کارسینوژن میباشند مثل: الف -سرطان پوست در کارگران آسفالتکار ب -سرطان مثانه در کارگران در تماس با رنگهای آنیلین ج -آنژیوسارکومای کبد در کارگران تولید کننده پلیوینیل کلراید د -سرطان ریه (مزوتلیوم) در کارگران در تماس با آزبستوز -7ارتباط بین سیگار و سرطان ریه اثبات شده است ،اما همه سیگاریها بدخیمیهای مرتبط با تنباکو را نشان نمیدهند. سیگاریهای دارای کروموزوم با تلومر کوتاه نسبت به غیرسیگاریهای با تلومر کوتاه یا سیگاریهای با تلومر بلند شانس بیشتری برای ابتال به سرطانهای مرتبط با تنباکو دارند. -8افراد متعلق به گروههای اجتماعی -اقتصادی ضعیفتر خطر بیشتری برای سرطان معده دارند.محرکهای غذایی مثل نمکها و نگهدارندهها و نیز عوامل محیطی مثل نیتراتها به عنوان کارسینوژنهای احتمالی در این خصوص مطرح میباشند. -9عفونت هلیکوباکتر پیلوری که باعث التهاب مزمن معده میگردد نیز تا شش برابر خطر سرطان معده را افزایش میدهد. -10سرطان معده در جمعیتهای ژاپنی و چینی 8برابر شایعتر از اروپای غربی است.خطر ابتال در خویشاوندان درجه اول یک فرد مبتال به سرطان معده 2 ،تا 3برابر جمعیت عمومی است که این میزان نسبتا کم بوده و بیانگر نقش مهمتر فاکتورهای محیطی در ایجاد این بیماری است. -11مطالعات دوقلوها نیز در سرطان معده افزایش همخوانی ()concordance را نشان نداده است.افراد با گروه خونی %20 Aخطر بیشتری برای ابتال به سرطان معده دارند. -12برخی عوامل بیوشیمیایی میتوانند میزان حساسیت به کارسینوژنهای محیطی را مشخص کنند مثل: الف -وضعیت استیالتوری و استعداد ابتال به سرطان مثانه ب -فعالیت گلوتاتیون -Sترانسفراز و خطر بروز سرطان ریه در افراد سیگاری. -13انواع خاصی از ویروسها نیز در ایجاد سرطان دخالت دارند. مبانی ژنتیکی سرطان -1فرایند تقسیم و مرگ سلولی توسط طیف وسیعی از ژنها تنظیم میشود.وقوع موتاسیون در این ژنها مسئول سرطان میباشد. -2ژنهای دخیل در سرطان به دو گروه اصلی پروتوانکوژنها و ژنهای Tumor-suppressorتقسیم میشوند.آنکوژنها اغلب آللهای موتانت پروتوانكوژنها هستند. -3سرطان با هر مکانیسمی که شروع شود از طریق موتاسیونهایی در ژنهای ترمیم DNAپیشرفت مینماید.آسیب این ژنها جریان بدتری از موتاسیونها را در پی داشته و بر کنترل تکثیر سلولی تاثیر میگذارند. -4ژنهای دخیل در سرطان با مکانیسمهایی نظیر: تحریک تکثیر سلول، افزایش خونرسانی به تومور و مهار آپوپتوزیس ایجاد سرطان مینمایند.از دست رفتن عملکرد طبیعی ژنهای تومور ساپرسور که کارشان تنظیم رشد سلول است نیز به تقسیم سلولی افسار گسیخته منجر میشود. آنکوژنها ()Oncogenes -1آنکوژنها اشکال تغییر یافته ژنهای طبیعی پروتوآنکوژنها هستند که نقشهای اصلی در مسیرهای رشد و تمایز سلولی ایفا مینمایند.تاکنون بیش از 50آنکوژن مختلف شناسایی شدهاند. -2آنکوژنها در دو یافته سیتوژنتیک مرتبط با انواع خاصی از لوسمیها و تومورها در انسان دیده شدهاند: الف -جابجاییهای کروموزومی ب -تکثیر ژنی. -3ناهنجاریهای کروموزومی در سلولهای بدخیم شایع میباشند.ابتدا تصور میشد این تغییرات نتیجه ثانویه یافتههای سیتوژنتیک باشند تا عامل ایجاد آن. -4اما بعدها مشخص گردید که یافتههای سیتوژنتیک (اغلب جابجاییها) منجر به نوآراییهایی در داخل یا مجاور پروتوآنکوژنها شده که میتوانند الف -ژنهای کایمریک جدید با عملکرد بیوشیمیایی متفاوت (مثل )CML ب -و یا سطوح تغییر یافته فعالیت آنکوژنی (مثل لنفوم بورکیت) ایجاد کنند. -5در لوسمی میلوئید مزمن ( )CMLکروموزومی غیرطبیعی به نام فیالدلفیا دیده میشود که همان کروموزوم 22میباشد که در بازوی بلند آن جابجایی دوطرفه با بازوی بلند کروموزوم 9صورت گرفته است. -6این نوآرایی که در %90بیماران CMLدیده میشود موجب انتقال آنکوژن ABLاز کروموزوم 99به ناحیهای از کروموزوم 22به نام BCRگردیده و باعث بیان یک پروتئین فیوژن میگردد که دارای فعالیت ترانسفورم کنندگی است. -7در لنفوم بورکیت که فک درگیر میگردد %90کودکان مبتال دارای جابجایی آنکوژن MYCاز بازوی بلند کروموزوم 8به لکوس زنجیره سنگین ( )Hایمونوگلوبولین بر روی کروموزوم 14میباشند. -8با شیوع کمتر این آنکوژن ممکن است به لکوس زنجیرههای سبک کاپا ()κ و المبدا ( )λبر روی کروموزوم 2و 22جابجا شود.در نتیجه این جابجاییها MYCتحت تاثیر توالیهای تنظیمی ژنهای ایمونوگلوبولین مورد نظر قرار گرفته و تا ده برابر یا بیشتر افزایش بیان پیدا میکند. -9تاکنون بیش از 40ترانسلوکیشن کروموزومی انکوژنیک بخصوص در لوسمی ها و لنفوم ها شرح داده شده است. -10در مواجهه سلول با استرسهای محیطی ،پروتوآنکوژنها میتوانند از طریق تکثیر ژنی و ایجاد تا صدها نسخه از ژن و تولید مقادیر بیشتر آنکوپروتئین به سلول قدرت بقاء بدهند.مثالً سلولهای لوسمیک در مواجهه با داروی شیمی درمانی متوترکسات ،با ایجاد چندین کپی از ژن دیهیدروفوالت ردوکتاز نسبت به دارو مقاوم میشوند. -11این تغییرات تقریبا ً در %10تومورها مشاهده شده و اغلب در مراحل نهایی بدخیمی دیده میشود.تکثیر پروتوآنکوژنها معموالً در ژنهای خانواده MYCدیده میشود.آنکوپروتئینهای MYCسلولها را تحریک به پیشرفت از مرحله G1به فاز Sچرخه سلول میکنند.تولید بیش از حد آنها از ورود سلولها به مرحله استراحت طوالنی جلوگیری کرده و باعث تکثیر پایدار سلول میشود. -12مثالً تکثیر پروتوانکوژن MYCNنشانگر بالینی مهمی در پیش آگهی نوروبالستوم اطفال است چرا که در %40موارد مراحل پیشرفته نوروبالستوم MYCN ،بیش از 200برابر تکثیر میشود درحالیکه تکثیر این اونکوژن تنها در %94مراحل اولیه نوروبالستوم یافت میشود. -13تکثیر ژنهایی که هدف داروهای شیمی درمانی هستند همچنین بعنوان مکانیسمی برای ایجاد مقاومت دارویی در بیمارانی که قبالً شیمی درمانی شدهاند مطرح شده است. -14دو نوع فاکتور پیشبرنده رشد داخل سلولی مشخص گردیده است: الف -پروتئینهایی با فعالیت GTPase (که تحت تاثیر جهشهای پروتوآنکوژن RASهستند) ب -سرین -ترئونین کینازهای سیتوپالسمی (که تحت تاثیر جهشهای پروتوآنکوژن RAFمیباشند) الف -جهشهای پروتوآنکوژن RASمنجر به افزایش یا حفظ فعالیت GTPase شده باعث رشد غیرقابل کنترل سلولها میشود.تقریبا ً در %50موارد سرطان کلورکتال و %95موارد سرطان پانکراس و نیز در مواردی از سرطان ریه و تیروئید موتاسیونهایی در ژن RASتشخیص داده شده است.خانواده ژنهای RASانسانی دارای سه عضو بسیار مرتبط K-RAS ،H-RASو N-RASمیباشد. ب -جهشهای پروتوآنکوژن RAFکه محصول آن از سرین -ترئونین کینازهای سیتوپالسمی است باعث حفظ یا افزایش انتقال پیام پیشبرنده رشد سلول میگردد. -15انتقال یک سلول از حالت G0به نقطه شروع چرخه سلول ،توسط موادی به نام فاکتور رشد ( )growth factorsتنظیم میشود.فاکتور رشد با اتصال به گیرنده مربوطه سلول را تحریک به رشد میکند. الف -برخی آنکوژنها کدکننده فاکتورهای رشد هستند. ب -برخی دیگر کدکننده گیرنده فاکتورهای رشد میباشند. الف -آنکوژنهای کدکننده فاکتورهای رشد مانند آنکوژن v-SISکه فاکتور رشد مشتق از پالکت نوع بتا ( )PDGF-Bرا کد میکند. ب -آنکوژنهای کدکننده گیرنده فاکتورهای رشد که دارای فعالیت تیروزین کینازی هستند.بیش از 40تیروزین کیناز مختلف مشخص شدهاند مانند .ERB-B2موتاسیونها ،نوآراییها و تکثیر آنکوژن ERB-B2منجر به فعالسازی غیروابسته به لیگاند گیرنده شده و در سرطانهای معده، پانکراس و تخمدان مشاهده شده است.موتاسیونهای KITدر سندرم تومور استرومایی معده -رودهای ارثی رخ میدهد. -16دو مورد از سندرمهای ارثی ناشی از آنکوژنهای فعال شده عبارتند از: الف -نئوپالزی آندوکرین چندگانه تیپ 92 ب -کارسینوم ارثی پاپیلری کلیه الف -نئوپالزی آندوکرین چندگانه تیپ 92 یک بیماری اتوزومی غالب است.موتاسیونهای این بدخیمی در ژن RET اتفاق میافتد که رسپتور تیروزینکیناز را کد میکند.این موتاسیونها گیرنده را وادار میسازند حتی بدون اتصال به لیگاندهای مربوطه تیروزین را فسفریله کنند. ب -کارسینوم ارثی پاپیلری کلیه کارسینوم پاپیلری کلیه که حدود %15کل نئوپالسمهای کلیوی را تشکیل میدهد بدلیل موتاسیون در ژن METکه این هم رسپتور تیروزینکیناز را کد میکند با الگوی اتوزومی غالب به ارث میرسد.در اینجا نیز موتاسیون سبب میشود رسپتور حتی در غیاب لیگاند طبیعیاش فعال باشد.در کارسینوم ارثی پاپیالری کلیه که با تریزومی کروموزوم 7همراه میباشد دو کپی از سه کپی آنکوژن METواقع بر این کروموزوم جهش یافتهاند. در این بیماری نسبت یک آلل موتانت به یک آلل طبیعی برای سرطانزایی کافی نمیباشد اما نسبت 2به 1کافی است. -17انکوژن دیگر ژن کدکننده تلومراز است.تلومراز آنزیم مسئول طویل کردن تلومر انتهای کروموزوم میباشد.در زمان همانندسازی DNAرشته پیشرو ( Leading )strandبصورت ممتد همانندسازی میشود ولی رشته پیرو ()Lagging strand بدلیل آنکه جهتاش معکوس است بصورت غیرممتد همانندسازی میگردد.از آنجا که همانندسازی در رشته اخیر نمیتواند تا انتهای رشته ادامه یابد با هر دوره همانندسازی ،طول تلومر کوتاهتر میشود.برای حفظ تلومر در انسان آنزیم تلومراز هر بار چند قطعه تکرار شونده TTAGGGبه رشته پیرو میافزاید. -18تلومرها در سلولهای زایای انسان طولی حدود kb15دارند.با افزایش سن تدریجا ً عملکرد تلومراز تضعیف شده و با هر بار تقسیم سلولی حدود bp35از طول تلومر کاسته میشود.پس از صدها بار تقسیم انتهای کروموزومها آسیب دیده و ژنهای نزدیک تلومر ممکن است حذف شوند. آسیب DNAباعث میشود سلولها تقسیم را متوقف کرده و وارد فاز G0 شوند. -19بنظر میرسد پیری سلولی که با عدم توانایی سلولهای طبیعی برای تقسیم نامحدود همراه است میتواند نشانهی از دست رفتن عملکرد تلومراز باشد. در سلولهای ترانسفورم شده محیط کشت و در بسیاری از تومورها بیان تلومراز از سر گرفته شده و درنتیجه قدرت تکثیر نامحدود برای سلولهای توموری فراهم میگردد.گاهی ظهور این فعالیت ناشی از موتاسیونهایی است که ژن تلومراز را تقویت میکنند. -20ظهور مجدد فعالیت تلومراز امروزه بعنوان یک وسیله تشخیصی در نمونههای مشکوک به سرطان بکار میرود.ضمن اینکه مهار تلومراز میتواند یک هدف بالقوه جدید برای درمان سرطان باشد. -21کشف انکوژنها بوسیله روشی موسوم به DNA-mediated transformation صورت میپذیرد.در این روش ابتدا DNAانسان از یک رده سلولهای سرطانی استخراج گردیده و به محیط کشت حاوی رده سلولی غیرسرطانی موش وارد میگردد تا کلونیهایی از سلولهای ترانسفورمه با خواص تومورزایی ایجاد گردد.سپس DNAکلونیهای ترانسفورمه حاصل که حاوی قطعات DNAتومورزا از جمله انکوژنهای مورد نظر هستند استخراج شده و مجددا ً به محیط کشت حاوی رده سلولی غیرسرطانی موش وارد میگردد تا مجددا ً کلونیهای ترانسفورمه ایجاد گردد.اینکار آنقدر تکرار میشود تا نهایتا ً کلونیهای ترانسفورمه حاصل تنها حاوی قطعه کوچکی از DNAانسان واجد انکوژن فعال مشتق از رده سلول سرطانی انسان باشد.با این روش تاکنون بیش از 50انکوژن انسان شناسایی شدهاند. ژنهای بازدارنده تومور ()Tumor-suppressor genes -1ادغام سلولهای بدخیم با سلولهای غیربدخیم در محیط کشت ،باعث سرکوب فنوتیپ بدخیمی در سلولهای هیبریدی میشود.پیشنهاد شد که سلولهای طبیعی حاوی ژنهایی با فعالیت سرکوبکنندگی تومور هستند که حذف یا غیرفعال شدنشان مانند یک صفت مغلوب باعث بدخیمی میگردد.این ژنها ،سرکوبگر تومور نامیده شده و تاکنون بیش از 20مورد از آنها شناسایی شدهاند. -2وقوع موتاسیون کاهش عملکرد در هر دو آلل این ژنها میتواند در ایجاد سرطان تاثیرگذار باشد.این ژنها یا در تنظیم چرخه سلولی و مهار رشد سلول دخالت دارند ( )gatekeeperو یا دخیل در ترمیم آسیب DNA هستند (.)caretakerازآنجا که این ژنها و فراوردههای آنها نقش حفاظتی در برابر سرطان دارند شناخت آنها میتواند نوید بخش روشهای جدید درمان سرطان باشد. -3سرطان زمانی بروز میکند که عملکرد هر دو آلل یک ژن بازدارنده تومور مختل گردند.به این فرضیه ،منشاء دو-ضربهای ()two-hit origin سرطان گفته میشود.این فرضیه امروزه الگوی مهمی در بسیاری از سرطانهای فامیلی از جمله رتینوبالستوم ،پولیپوز فامیلی کولون ،کانسر فامیلی پستان ،نوروفیبروماتوز تیپ 1و کارسینوم ارثی غیرپولیپی کولون است. -4سرطان زمانی آغاز میشود که در سلول هتروزیگوت از نظر یک موتاسیون ( ،)germline mutationموتاسیون دومی ( somatic )mutationرخ داده و با هموزیگوت شدن سلول ،تومور تشکیل گردد. -5ضربه دوم عالوه بر موتاسیون سوماتیک میتواند حاصل مکانیسمهای خاموش کننده نسخهبرداری مثل متیالسیون DNAنیز باشد.از آنجا که تغییر عملکرد ژن بخاطر متیالسیون میتواند طی میتوز منتقل شود، میتواند مثل یک موتاسیون عمل نماید. -6برخی سرطانهای اتوزومی غالب که ژنهای بازدارنده تومور در آنها دخیلاند عبارتند از: الف -رتینوبالستوم ب -نوروفیبروماتوز تیپ1 ج -کانسر فامیلی پستان د -کارسینوم ارثی غیرپولیپی کولون. الف -رتینوبالستوم: تومور بدخیم شبکیه اطفال است با شیوع 1در 20000تولد زنده%40. موارد آن ارثی و %60تکگیراند.در موارد ارثی فرد یک آلل موتانت در ژن رتینوبالستوم ( )RB1را به ارث برده و یک موتاسیون سوماتیک در سلول شبکیهای ،عملکرد آلل نرمال را مختل میکند.در موارد تکگیر هر دو آلل بر اثر موتاسیونهای مستقل سوماتیک غیرفعال میگردند. ژن RB1یک ژن بازدارنده تومور از نوع gatekeeperاست و در ناحیه 13q14قرار دارد. رتینوبالستوما ( )RBیک سرطان کودکی بسیار بدخیم و نسبتا ً نادر است که در سلولهای شبکیه چشم معموالً قبل از 5سالگی رخ میدهد که اگر در مراحل اولیه تشخیص داده شده و درمان گردد با نتایج بلند مدت مطلوبی همراه خواهد بود.رتینوبالستوما میتواند بصورت تکگیر (غیرارثی) و یا خانوادگی (ارثی) با الگوی اتوزومی غالب رخ دهد.موارد تکگیر معموالً فقط یک چشم را درگیر میکنند ولی موارد خانوادگی معموالً دوطرفه بوده و بیش از یک جایگاه در یک چشم را درگیر میسازند (یعنی چندکانونیاند).ضمنا ً سن بروز در موارد خانوادگی پایینتر از موارد تکگیر است. در موارد خانوادگی بیماران یک ژن موتانت را به ارث میبرند که در تمام سلولهای بدن فرد وجود دارد و به آن جهش زایشی میگویند.سپس دومین ژن در همان لکوس در سلولهای شبکیه به صورت سوماتیکی غیرفعال میگردد که به آن جهش سوماتیکی گفته میشود.رخداد جهش سوماتیکی در تعداد زیادی از سلولهای شبکیه محتمل است.این مورد توجیه کننده دوطرفه و چندکانونی بودن بیماری و نیز الگوی وراثتی اتوزومی غالب آن است.در موارد تکگیر دو جهش سوماتیکی برای ایجاد بیماری نیاز خواهد بود و این امر توجیه کننده یکطرفه و یککانونی بودن و نیز دیربروزتر بودن آن است.بنابراین اگرچه رتینوبالستوما از الگوی وراثتی اتوزومی غالب پیروی میکند ولی در سطح ملکولی مغلوب میباشد. گاهی اوقات بروز این بیماری ناشی از پدیده فقدان هتروزیگوسیتی یا LOH ( )Loss of Heterozygosityاست.مثالً اگر پدری برای ژن RB هموزیگوت آلل 1بوده و مادر هموزیگوت آلل 2باشد انتظار میرود فرزند هتروزیگوت اجباری آللهای 1و 2باشد.اما در مواردی از بیماری آنالیز بافت توموری در فرزند آشکارا هموزیگوسیتی آلل 2را نشان میدهد و در حقیقت فقدان آلل 1مشتق شده از پدر (یا به عبارتی LOH در نمونه تومور) مشاهده میگردد.این LOHبا فرضیه دوضربهای مطابقت داشته و منجر به بروز بدخیمی بدنبال رخداد جهش سوماتیکی در آلل باقیمانده میگردد.سندرمها و سرطانهای متعددی LOHرا نشان دادهاند. ب -نوروفیبروماتوز تیپ:1 NF1بیماری اتوزومی غالب نسبتا ً شایعی است که باعث ایجاد تومور روی نواحی عصبی میشود.عالئم بیماری شامل لکههای قهوهای روشن روی پوست است که میتواند در بدو تولد یا در دوران کودکی پدید آید.ژن NF1که در قسمت پروگزمال 17qقرار دارد یک ژن بازدارنده تومور است. ج -کانسر فامیلی پستان: سرطان پستان شایعترین سرطان در زنان میباشد.زنانی که بچهدار شدهاند نسبت به زنانی که فرزندی ندارند خطر کمتری برای بروز سرطان پستان دارند.به عالوه هرچه سن اولین حاملگی کمتر باشد و نیز هرچه سن شروع قاعدگی دیرتر باشد خطر کمتری برای سرطان پستان وجود دارد. اگرچه شیوع سرطان پستان در زنان آمریکای شمالی و اروپای غربی تا 98 برابر زنان ژاپنی و چینی است اما مطالعات جمعیتی نشان دادهاند که با گذشت زمان خطر سرطان پستان در زنان مهاجر همانند زنان بومی آن منطقه میگردد که تایید کننده نقش عوامل غیرژنتیکی در سرطان پستان است. خطر بروز سرطان پستان برای زنانی که در سن هفتاد سالگی میباشند در اروپای غربی حداقل 1به 10است.وجود یک خویشاوند درجه یک مبتال خطر ابتال را 1/5تا 3برابر افزایش میدهد.میزان همخوانی ( )concordanceدر دوقلوهای تکتخمی و دوتخمی در سرطان پستان کم میباشد که نشان میدهد فاکتورهای محیطی نسبت به فاکتورهای ژنتیکی نقش مهمتری در ایجاد بیماری ایفا مینمایند.مطالعه خانوادههای مبتال به کشف موتاسیونهایی در دو ژن بازدارنده تومور بنامهای BRCA1در کروموزوم 17و BRCA2در کروموزوم 13منتهی شده است.این دو ژن مسئول حدود %75کانسرهای فامیلی پستان هستند.زنان دارای موتاسیون هتروزیگوت در این دو ژن %80 ،در خطر ابتالی به کانسر پستان هستند. د -کارسینوم ارثی غیرپولیپی کولون: حدود %3سرطانهای کولون را شامل میشود.توارث اتوزومی غالب داشته و ناشی از وقوع موتاسیون در ژنهای ترمیم کننده DNAاز جمله MLH1و MSH2است که از ژنهای بازدارنده تومور caretaker هستند. ه -سرطانهای تکگیر: موتاسیونهای منتهی به از بین رفتن عملکرد هر دو آلل ژن TP53یکی از شایعترین تغییرات ژنتیکی در سرطانهای تکگیرند.موتاسیونهای این ژن در طیف وسیعی از سرطانهای تکگیر به فراوانی و بکرات دیده شدهاند.بدین جهت ژن بازدارنده تومور TP53در سال 1993توسط مجله scienceبعنوان “مولکول برگزیده سال” معرفی شد.ژن TP53یک ژن سرکوبگر تومور است که به عنوان شایعترین ژن جهش یافته در بین ژنهای عامل سرطان شناخته شده است.در 20تا %25موارد سرطان پستان و در بیش از %50موارد سرطانهای مثانه ،کولون و ریه جهشهای TP53یافت شدهاند. در اثر تماس با کارسینوژن آفالتوکسین B1که با سرطان کبد مرتبط است و نیز در مواجهه با ویروس هپاتیت Bکه یک فاکتور خطر برای هپاتوما محسوب میگردد ،میتواند جهشی در کدون 249این ژن که نقطه داغ ( )Hotspotآن محسوب میگردد رخ دهد.سرطانها اغلب ناشی از کاهش مرگ سلولی برنامهریزی شده (آپاپتوز) هستند و عامل اصلی آپاپتوز TP53است.در اینجا نیز سرطانهای حاصل به صورت یک صفت اتوزومی غالب به ارث میرسند. اهمیت شناخت سرطان -1از آنجا که مطابق آمار رسمی از هر سه نفر یک نفر به سرطان مبتال میشود و تعداد موارد جدید سرطان حدود 10میلیون در سال است که انتظار میرود طی 20سال آینده دو برابر خواهد شود ،بنابراین درک و شناخت این بیماری و ایجاد روشهای درمانی موثر برای این بیماری یک نیاز جدی میباشد. -2برای درک فرایند سرطانزایی که به موجب آن یک سلول طبیعی به سلول سرطانی تبدیل میشود باید پیچیدگیهای عملکرد سلول و مسیرهای مولکولی زیربنایی آن شناخته شود تا منجر به یافتن انواع جدیدی از روشهای درمان سرطان گردد. -3مشخصه اصلی سرطان رشد سلولی تنظیم نشده و تهاجم و انتشار سلولها از جایگاه اصلی یا مکان اولیه به نقاط دیگر بدن میباشد و در بیش از 100 نوع سرطان شناخته شده ،هر بافت ویژگیهای اختصاصی و متمایزی را به سرطان آن ناحیه میبخشد. -4تقریبا %85سرطانها در سلولهای اپیتلیالی رخ داده و بعنوان کارسینوما شناخته میشوند.سرطانهایی با منشا سلولهای مزودرمی (مثل استخوان و ماهیچه) سارکوما و سرطانهای بافت غدهای (مانند پستان) آدنوکارسینوما نامیده میشوند. -5عامل اصلی ایجاد سرطان در هر بافتی متفاوت است.پرتو UVآفتاب به راحتی میتواند پوست را هدف قرار دهد در صورتی که استنشاق دود سیگار ریهها را هدف میگیرد. Hanahan -6و Weinbergدر سال 2000شش عالمت اصلی اکثر سرطانها را مشخص کردند. ❖ کسب توانایی ایجاد پیامهای رشد خود مختار، ❖فرار از پیامهای مهاری رشد، ❖گریز از مرگ سلولی آپوپتوزی، ❖توان همانندسازی نامحدود، رگزایی، ❖ ❖متاستاز -7هر یک از اینها یک مسیر هدف بالقوه برای طراحی درمانهای جدید محسوب میشوند. سرطان یک بیماری ژنتیکی در سطح سلولی است -1اکثر عوامل کارسینوژن منجر به ایجاد تغییر در توالی DNAیا جهش میشوند.بنابراین همانند همه بیماریهای ژنتیکی سرطان از تغییرات ایجاد شده در DNAناشی میشود. -2لزوم تجمع جهشها برای ایجاد سرطان علت افزایش خطر بروز سرطان متناسب با افزایش سن بوده و دلیل شایعتر شدن سرطان نسبت به قرنهای گذشته بدلیل افزایش طول عمر انسانها است.زیرا هر چه عمر انسان طوالنیتر میشود زمان بیشتری برای تجمع جهشهای وجود خواهد داشت. -3انباشتگی جهشها تنها پس از فرار سلول از مکانیسمهای دفاعی سلول (مثل ترمیم )DNAرخ میدهد. -4هر تغییری در DNAکه قبل از تقسیم سلولی بعدی ترمیم نشود ،به سلولهای دختری منتقل شده و پایدار میماند. -5در موارد آسیب شدید DNAبه منظور محافظت از کل بدن خودکشی سلولی القا میگردد. -6سه فرایند مهم وجود دارند که در مجموع تعیین کننده تعداد نهایی سلولها در بدن هر فرد هستند.تکثیر سلولی ،مرگ برنامهریزی شده سلولی و تمایز که در طی آن سلولها وارد یک فاز غیرفعال از نظر رشد سلولی میشوند. -7جهشهای ژنتیکی که عملکرد ژنهای دخیل در رشد ،آپوپتوز و تمایز را تغییر میدهند میتوانند تعادل تعداد سلولها را در بدن تحت تاثیر قرار دهند.اگر تمایز یک سلول مهار شود و آن سلول تقسیم گردد همان اتفاقی که در بعضی لوسمیها رخ میدهد تعداد سلولها افزایش خواهند یافت. -8انکوژن ژن جهش یافتهای است ک محصول پروتئینی آن یا در مقادیر باالتری تولید میشود و یا فعالیت آن افزایش یافته است و بنابراین جهت شروع تشکیل تومور به صورت غالب عمل میکند. -9ژنهای سرکوب کننده تومور وقتی جهشها سبب از دست رفتن عملکرد این ژنها میشوند عدم مهار رشد رخ میدهد.جهشهای سرکوب کننده تومور اکثرا به شکل مغلوب هستند زیرا معموال یک آلل سالم برای مهار رشد کافی است. -10برای برخی ژنهای سرکوب کننده تومور مکانیسم دیگری به نام ناکارایی تکاللی وجود دارد که به موجب آن تنها یک الل جهش یافته میتواند منجر به فنوتیپ سرطان شود. -11الل طبیعی نصف مقدار یک محصول پروتئینی سالم را تولید میکند و این مقدار برای مهار تشکیل تومور در این موارد کافی نیست.این مسئله در مورد ژنهای تنظیم کننده ترمیم DNAثابت شده است. عوامل موثر در سرطانزایی انسان عوامل مهم موثر در سرطانزایی در انسان عبارتند از: الف -محیط ب -دوره باروری ج -رژیم غذایی د -سیگار ه -عوامل دیگر الف -محیط -1شیوع باالی سرطان سیستم تنفسی و بیضه در کارگرانی که کارشان پاک کردن دوده دودکشها است. -2قرارگیری پوست در معرض اشعه فرابنفش خورشید میتواند مستقیما سبب جهش شود. ب -دوره باروری -1احتمال ابتال به سرطان پستان در راهبهها بیشتر از زنان دیگر است.چرا که بچهدار شدن خطر سرطان پستان را کاهش میدهد. -2سن یک زن در زمان اولین بارداری و سن شروع و پایان دوره قاعدگی نیز بر خطر ابتال به سرطان موثرند. -3جلوگیری از بارداری به روش هورمونی و درمانهای ناباروی نیز بر روی خطر سرطان اثر میگذارند. -4آلودگی به HPVکه از طریق جنسی منتقل میشود در تمامی سرطانهای دهانه رحم یافت میشود.به همین دلیل میزان بروز سرطان دهانه رحم در راهبهها بسیار پایین است. -5سارکومای کاپوزی ( )Kaposi’s Sarcomaکه یک سرطان شاخص در مردان کنیا است با انتشار ایدز در آفریقا ارتباط دارد. ج -رژیم غذایی -1سرطان معده سرطان اصلی در جمعیت چینیها بوده ولی در آمریکاییها فراوانی کمی دارد.جالب اینجاست که خطر سرطان معده در جمعیت چینیهایی که به آمریکا مهاجرت کردهاند تنها در صورتی که از رژیم غذایی آمریکایی استفاده کنند کاهش مییابد. -2رژیم غذایی ساکنان منطقه مدیترانه که غنی از میوه تازه و سبزیجات است در کاهش خطر ابتال به سرطان بسیار موثر عمل کرده است. د -سیگار کشیدن -1سیگار کشیدن سبب سرطان ریه میشود. -2همچنین سیگار کشیدن در ابتالی به سرطان پانکراس ،مثانه ،کلیه ،دهان، معده و کبد نیز موثر است. -3بیش از 80ماده سرطانزا در دود سیگار یافت شده است. ه -عوامل موثر دیگر -1محصوالت جانبی سوختوساز بدن و خطاهایی که در طول همانندسازی DNAرخ میدهند در سرطانزایی دخیل هستند. -2متابولیسم هوازی ،رادیکالهای آزاد تولید میکند که جهشزا هستند.چندین بیماری متابولیکی ارثی نیز محصوالت جانبی جهشزا تولید میکنند. -3برای مثال در تیروزینمی تیپ 1بدلیل داشتن نقص در آنزیم دخیل در شکستن تیروزین ،تجمع محصوالت جانبی آن صورت گرفته و به علت تواناییشان در ایجاد تغییر کوواالنسی در DNAو ایجاد جهش ،خطر سرطان را افزایش میدهند. اصول روشهای درمانی متعارف سرطان -1در بیشتر سرطانها اولین راهبرد درمانی ،برداشتن آن با جراحی است.این روش در مورد سلولهای متاستاز شده کارا نمیباشد.بنابراین شیمیدرمانی و پرتودرمانی برای مهار یا ریشهکنی سلولهای متاستاز شده استفاده میشوند. -2اهداف درمانی در سرطان شامل ممانعت از تکثیر (اثر سیتواستاتیکی) و کشتن (سیتوتوکسیکی) سلولهای سرطانی است. -3هدف روشهای درمانی رسیدن به یک نتیجه موثر با حداقل اثرات جانبی است.این مسئله با شاخص درمانی ( )Therapeutic indexدارو نشان داده میشود. -4این شاخص میزان تفاوت بین حداقل مقدار موثر و حداکثر مقدار قابل تحمل ( )Maximum Tolerated Doseیا MTDمیباشد.هر چه این شاخص بزرگتر باشد دارو بهتر خواهد بود.در بسیاری از درمانهای متعارف سرطان حداکثر مقدار قابل تحمل تجویز میشود. شیمی درمانی -1هدف نهایی شیمی درمانی سیتوتوکسیک ،آسیبرسانی شدید به DNAو القای آپوپتوز در سلولهای سرطانی با سرعت تقسیم باالست. -2اثرات جانبی شیمی درمانی نظیر آلوپسیا (ریزش مو) ،زخمها و کمخونیها، بدلیل آنست که فولیکولهای مو ،اپیتلیال معده و سلولهای خونساز نیز سلولهایی با سرعت تقسیم باال هستند و شدیدا تحت تاثیر این داروها قرار میگیرند. -3به این منظور ،ایجاد یک وقفه در مصرف دارو جهت ترمیم سلولهای سالم در این بافتها الزم است. آزمایشات بالینی -1آزمایش داروهای جدید در انسان در طی چند مرحله صورت میگیرد. -2در فاز ،Iپاسخهای وابسته به مقدار دارو با استفاده از تعداد کمی از داوطلبان سالم یا بیمار به منظور ارزیابی ایمنی دارو بررسی میشود. حدود %70داروهای تست شده در فاز Iبه مطالعات فاز IIراه پیدا میکنند. -3آزمایشات فاز IIبرای بررسی کارایی دارو در تعداد افراد بیشتری طراحی شدهاند. -4فاز ،IIIمطالعهای وسیعتر بوده که جهت تایید کارایی دارو ،شناسایی اثرات جانبی و نیز مقایسه کارایی داروی جدید با درمانهای قبلی انجام میشود. حدود %30داروهای مورد آزمایش با موفقیت مطالعات فاز IIIرا پشت سر میگذارند. -5داروها بر روی جمعیتهای کنترل نیز آزمایش میشوند.این افراد یا دارویی دریافت نمیکنند و یا اینکه یک ماده دارونما ( )Placeboیا بیاثر را دریافت میکنند. -6برخالف شیمی درمانی متعارف ،درمان هدفمند ممکن است حداکثر مقادیر قابل تحمل (MTDها) را نیاز نداشته باشد.برای داروهای هدفمند شده ارزیابی اثر دارو در مهار هدف مولکولیاش و ارزیابی ارتباط بین مهار مولکولی و پاسخ بالینی ضروری است. نقش هدفهای مولکولی در روشهای درمان سرطان -1اشکال اصلی درمانهای متعارف ،عدم امکان شناسایی سلولهای توموری از سلولهای سالم است.در نتیجه اثرات جانبی اکثر داروها بسیار شدید هستند. -2به منظور شناسایی هدفهای مولکولی ویژه سرطان ،درک تفاوتهای بین سلولهای سالم و ترانسفورم شده در سطح مولکولی ضروری است. مولکولهای مشهور -1با وجود اینکه صدها مولکول در سرطانزایی دخالت دارند ،چندین خانواده از آنها به عنوان بازیگران ستاره در داستان سرطانزایی نقش دارند. -2خانواده پروتئین کینازها ،یکی از بزرگترین گروههای ژنی یوکاریوتی هستند که در بیولوژی سرطان مطرحاند.پروتئین کنیازها یک گروه هیدروکسیل را بر روی برخی از اسیدهای آمینه فسفریله میکنند.تیروزین کینازها گروههای تیروزین و سرین ،و ترئونین کینازها گروههای سرین و ترئونین را فسفریله میکنند. -3فسفریله شدن ،موجب تغییر شکل فضایی پروتئینها شده و مکانیسم مهمی در تنظیم فعالیت پروتئینها به حساب میآید. -4کینازها نقش اساسی را در اعمال اصلی سلول شامل پیشرفت چرخه سلولی، انتقال پیام و رونویسی بازی میکنند و هدفهای مولکولی مهمی برای طراحی داروهای ضدسرطان هستند. -5خانواده ،Rasستاره دیگری از مجموعه ژنهایی است که انواع جهش یافته آن ،در بیش از 50درصد سرطانها (مثل سرطان کولون) یافت میشوند. -6پروتئین توموری P53و دیگر اعضای این خانواده در مراقبت از صحت و پایداری ژنوم از طریق تنظیم پاسخهای سلولی (مثل توقف چرخه سلولی، تعمیر DNAو آپوپتوز) به انواع مختلف تنشها (مثل آسیب DNAو هیپوکسی) نقش دارند. -7ژن ،P53به عنوان یک فاکتور رونویسی عمل کرده و بیان ژنهای ضروری برای عملکرد خود را القا میکند. -8ژن رتینوبالستوما ( )RBنیز یک ژن سرکوب کننده تومور است که نقش مرکزی را در تنظیم چرخه سلولی بازی میکند.این ژن بطور معمول در چندین سرطان جهش یافته است.پروتئین رتینوبالستوما بطور طبیعی با اتصال و سرکوب یک فاکتور رونویسی ضروری برای پیشرفت چرخه سلولی ،به عنوان یک مهار کننده تکثیر سلولی عمل میکند. ساختار و پایداری DNA (جهشها در برابر ترمیمها) مقدمه -1در این مبحث ساختار یک ژن را مرور کرده و به شرح جهشهایی میپردازیم که در طول سرطانزایی رخ میدهند. -2سلولها برای مقابله با جهشها به مکانیسمهای دفاعی شامل شناسایی و ترمیم آسیب DNAمجهز میباشند.ترمیم آسیب وارده قبل از تقسیم سلولی کامال ضروری است تا خطاها به سلول دختری انتقال نیابند. -3گاهی اوقات این ترمیم با ایجاد وقفه در چرخه سلولی صورت میگیرد. آپوپتوز یا مرگ برنامهریزی شده سلولی میتواند به عنوان آخرین راهکار دفاعی فعال شود. ساختار ژن (ناحیه تنظیمی و ناحیه کدکننده) -1مفهوم بیان ژن به رونویسی از یک ژن اشاره دارد.انتهای ’ 5یک ژن حاوی توالیهای توکلئوتیدی است که ناحیه پروموتری را میسازند.این ناحیه پروموتری در تنظیم بیان ژن نقش دارد. -2این توالیهای نوکلئوتیدی با پروتئینهایی اینتراکشن دارند که بر فعالیت آنزیم RNAپلیمراز تاثیر گذاشته و زمان و مکان بیان ژن را تعیین میکنند. البته گاهی ممکن است نواحی تنظیمی در جای دیگری مانند پایین دست ژن یا در داخل اینترونها قرار داشته باشد. -3یکی از مهمترین عناصر تنظیمی برای اکثر ژنها TATA boxاست ( )TATAAAAکه در نزدیکی محل شروع رونویسی قرار دارد.اتصال پروتئین خاصی به این ناحیه برای شروع رونویسی ضروری است.این پروتئین ) TATA box-binding protein (TBPنامیده میشود. -4توالی کوتاهی از DNAبه نام عنصر پاسخ ( )Response Elementنیز در یک پروموتر وجود دارد که توسط پروتئین اختصاصی خود شناسایی شده و در تنظیم بیان ژن مشارکت میکند. -5دسته دیگری از توالیهای تنظیمی عناصر افزاینده ( Enhancer )Elementنامیده میشوند که مستقل از پروموتر بوده و برای بیان اختصاصی ژنها در بافت یا مرحلهای خاص از اهمیت باالیی برخوردارند. جهشها -1جهشها شامل Insertion، Deletion، Transversion،Transition و Translocationهستند. -2جهش Transitionجابجایی نوکلئوتید پورین ( Aیا )Gبا پورین و پیریمیدین ( Cیا )Tبا پیریمیدین است درحالیکه جهش Transversion جابجایی پورین با پیریمیدین و بالعکس میباشد. -3در طول همانندسازی جانشینی بازی به چندین دلیل ممکن است رخ دهند: الف -آنزیم DNAپلیمراز گاهی ممکن است یک نوکلئوتید اشتباه را وارد رشته در حال ساخت کند. ب -تغییرات بازهای آلی به دلیل اکسید شدن یا برقراری پیوندهای کوواالنسی اضافی و تغییرات ساختار کروماتین میتوانند باعث قرائت اشتباه DNAالگو توسط آنزیم DNAپلیمراز شوند. -4جابجایی کروموزومی منجر به تغییر توالی بازی مولکول DNAمیگردد. مثالهای متعددی از این نوع جهش در ژنهای تنظیم کننده رشد ،تمایز و آپوپتوز وجود دارد. -5یک جهش ممکن است ساختار فضایی یک پروتئین سیکلین را تغییر داده و باعث پیشرفت بیرویه و تنظیم نشده چرخه سلولی شود. -6جهشهایی که در ناحیه پروموتری رخ میدهند ممکن است تنظیم بیان ژن را تغییر داده و میزان بیان محصول ژن ،یا بیان آن در زمان یا بافتی خاص را تحت تاثیر قرار دهند. عواملی با خاصیت سرطانزایی در این بخش چندین گروه از عوامل سرطانزا را توضیح میدهیم شامل: الف -پرتو ()Radiation ب -مواد شیمیایی ج -عوامل عفونی د -واکنشهای خاص درون سلولی الف -پرتو ()Radiation -1دو شکل از تابش وجود دارد ،شامل امواج انرژی و ذرات اتمی.امواج انرژی مانند پرتوهای گاما و پرتوهای ایکس و ذرات اتمی شامل ذرات آلفا و بتا هستند که توسط اتمهای رادیواکتیو ساطع میشوند.ذرات آلفا متشکل از دو پروتون و دو نوترون هستند و ذرات بتا از الکترونها تشکیل شدهاند. -2در امواج انرژی فاصله بین دو قله متوالی طول موج نامیده میشود. پرتوهای پرانرژی طول موج کوتاهی دارند درحالیکه طول موج پرتوهای کم انرژی مانند امواج رادیویی بلند است. -3برخی از انواع پرتوها میتوانند به DNAآسیب رسانده و به عنوان عوامل سرطانزا عمل کنند.مقدار انرژی که از یک منبع تابشی آزاد میشود بر روی مکانیسم و وسعت آسیب به DNAتاثیر دارد. -4مقدار انرژی که از یک منبع تابشی آزاد و توسط بافت بدن جذب میشود در واحد (Gy) graysاندازهگیری میشود.یک Gyبیانگر میزانی از پرتو تابیده شده به بافت ،معادل یک ژول انرژی به ازای یک کیلوگرم از بافت میباشد. -5مقدار آسیب حاصل به سرعت آزادسازی انرژی از یک منبع تابشی خاص بستگی دارد که با ( LETانتقال خطی انرژی) نشان داده میشود.بنابراین پرتوهایی با LETباال (مانند ذرات آلفا) صدمات زیستی بیشتری را نسبت به پرتوهایی با LETپایین (مانند پرتو ایکس) وارد میکنند. -6شکستهای دو رشتهای DNAکه منجر به حذف و جابجایی کروموزومی میگردند بیشتر توسط پرتوهایی با LETباال ایجاد میشوند. -7دو گروه از پرتوها یعنی پرتوهای یونیزه کننده و پرتو UVبه عنوان عوامل سرطانزا و آسیبرسان DNAشناخته شدهاند. پرتو یونیزه کننده -1پرتوهای یونیزه کننده شامل هر دو گروه ذرات اتمی (آلفا و بتا) و امواج انرژی (اشعه گاما) میشوند.وقتی پرتوهای پرانرژی در مسیر خود به مولکولها برخورد میکنند ممکن است الکترونها از اتمهای موجود در آنها جدا شده و به مولکول بارداری به نام یون تبدیل شوند.به همین دلیل به این پرتوها یونیزه کننده گفته میشود. -2پرتوهای یونیزه کننده میتوانند مستقیما از طریق یونیزه کردن اتمهای تشکیل دهنده DNAو یا به طور غیرمستقیم به واسطه اینتراکشن با مولکولهای آب تولید ماده حدواسط خطرناک گونههای اکسیژن واکنشپذیر یا ROS ( )Reactive Oxygen Speciesنموده و از آن طریق باعث آسیب DNAگردند. -3لوسمی فراوانترین سرطان القا شده توسط پرتوهای یونیزه کننده میباشد.در ایجاد این آسیب ،سن فاکتور بسیار مهمی است ،بطوری که کودکان بیشترین آسیبپذیری را در برابر این پرتوها دارا هستند. پرتو فرابنفش -1پرتو فرابنفش ( )UVخورشید سرطانزا بوده و از علل اصلی سرطان پوست میباشد.پرتو فرابنفش سه نوع است: الف( UVA -با طول موج 320تا 380نانومتر) ب( UVB -با طول موج 290تا 320نانومتر) ج( UVC -با طول موج 200تا )290 UVB -2دارای بیشترین خاصیت سرطانزایی است و به تنهایی و مستقیما باعث تولید محصوالت نوری حاصل از UVمانند دیمرهای پیریمیدینی سیکلوبوتان میشود. -3این دیمرها شایعترین نوع محصوالت نوری هستند و نسبت به دیگر محصوالت نوری UVحداقل 20تا 40برابر با فراوانی بیشتر تشکیل میشوند. -4دیمرهای پیریمیدینی سیکلوبوتان ،مسئول حداقل %80از جهشهای القا شده توسط UVBمیباشند.این گروه خاص از جهشها که از دیمرهای سیکلوبوتان ناشی میشوند ،یک نشانه بینظیر برای سرطان پوست بوده و در هیچ نوع سرطان دیگری دیده نمیشوند.برنزه کردن در فواصل زمانی کوتاه (ده مرتبه در طی دو هفته) باعث تشکیل دیمرهای پیریمیدینی سیکلوبوتان میشود. -5پرتو UVAبطور غیرمستقیم باعث آسیب DNAمیشود.آب توسط UVA تجزیه شده و گونههای اکسیژن واکنشپذیر را تولید کرده و از این طریق سبب آسیب DNAمیشود. -6ایجاد جهش تبدیلی Gبه Tاز ویژگیهای آسیب UVAبه DNAمیباشد. ب -عوامل شیمیایی سرطانزا -1مکانیسم متداول فعالیت مواد سرطانزا این است که یک ماده الکتروفیل با نواحی نوکلئوفیلی (دهنده الکترون) در حلقههای پورین و پیریمیدین واکنش میدهد. -2بعضی از این مواد مستقیما بر روی DNAاثر میگذارند ،بعضی پس از متابولیزه شدن در بدن و تشکیل مولکول نهایی سرطانزا ( Ultimate .)Carcinogen -3خانوادهای از آنزیمهای سیتوکروم P450نقش مهمی در فعال کردن مواد سرطانزا و تبدیل آنها به مولکول نهایی سرطانزا دارا هستند.برای مثال آنزیم CYP1A1مسئول ایجاد مولکول نهایی سرطانزا در افراد سیگاری است. -4این مواد سرطانزا اثرات خود را با افزودن گروههای فعال به DNAبه صورت کوواالنسی اعمال میکنند.این بازهای تغییر یافته ساختار مارپیچ DNAرا به هم میریزند که باعث ایجاد خطاهایی در طی همانندسازی میگردد.جهشهای حاصل ،نقطه شروع سرطانی شدن یک سلول خواهند بود. 6گروه عمده از مواد سرطانزا -1هیدورکربنهای آروماتیک چندحلقهای مانند قطران زغال سنگ -2آمینهای آروماتیک که در طی طبخ گوشت و در اثر حرارت دیدن اسیدهای آمینه و پروتئینها تولید میشوند. -3نیروزآمینها و نیتروزآمیدها که در توتون یافت شده و یا در طی فرآیند دودی کردن در ماهی و گوشت تشکیل میشوند. -4مواد معدنی فیبری مثل :آزبست ( )Asbestosیا پنبه نسوز که بخاطر عایق بودنش بطور گستردهای استفاده میشد ولی بدلیل ارتباط آن با سرطان ریه استفاده از آن ممنوع شده است.اریونیت ( )Erioniteکه از سنگهای آتشفشانی بدست میآید و سرطانزایی آن از طریق تولید ROSاست. -5محصوالت طبیعی مثل ،Plant estrogens ،Coumarin ،Aflatoxin nitrateو .nitrite -6آلکیله کنندهها مثل گاز خردل. ج -عوامل عفونی سرطانزا -1ویروسهایی که خاصیت سرطانزایی دارند در قالب ویروسهای توموری DNAدار (مانند ویروس پاپیلومای انسانی و ویروس اپشتینبار) و ویروسهای توموری RNAدار (رتروویروسها) دستهبندی میشوند. -2ویروسهای توموری DNAدار پروتئینهای ویروسی را بیان میکنند که اغلب ژنهای سرکوب کننده تومور را مهار میکنند.درحالیکه ویروسهای توموری RNAدار از جمله بسیاری از رتروویروسها اشکال جهش یافتهای از ژنهای طبیعی (یعنی اونکوژنها) را بیان میکنند. -3ویروس پاپیلومای انسانی ( )HPVعامل اصلی سرطان دهانه رحم است. هرپس ویروس باعث ایجاد سارکومای کاپوزی میشود.ویروس هپاتیت B با سرطان کبد و ویروس اپشتینبار ( )EBVبا کارسینومای حلق و بینی در ارتباط است. -4ویروس لوسمی لنفوسیتهای Tانسانی )HTLV-1( 1تنها رتروویروس شناخته شدهای است که ایجاد سرطان میکند. -5هلیکوباکترپیلوری از عوامل مسبب سرطان معده است.سالمونال تایفی عامل حصبه با کارسینومای کیسه صفرا و کبد در ارتباط است.ترغیب تکثیر سلول میزبان ،تولید رادیکالهای آزاد اکسیژن ،و در پی آن آسیبهای DNAو فعال شدن اونکوژنها ،از مکانیسمهای ایجاد سرطان توسط این باکتریها است. د -واکنشهای درون سلولی سرطانزا -1دو فرآیند در متابولیسم طبیعی سلولی یعنی تنفس اکسیداتیو و پراکسیداسیون لیپیدها ،منجر به تولید ROSها میشوند. -2خطاهای همانندسازی و نیز نوترکیبی DNAهم میتوانند باعث ایجاد جهش شوند ،هر چند که آنزیمهای DNAپلیمراز از توانایی ویرایش یا Proofreadingبرخوردارند. -3این توانایی به فعالیت ’ 3به ’ 5اگزونوکلئازی آنزیم پلیمراز مربوط میشود. اگر یک نوکلئوتید اشتباه به انتهای ’ 3در حال رشد اضافه شود ،رشتههای DNAدر این منطقه با هم جفت نشده و این مسئله باعث توقف DNA پلیمراز و انتقال رشته در حال ساخت به ناحیه اگزونوکلئازی آنزیم میگردد. ترمیم DNAو استعداد ابتال به سرطان -1ترمیم DNAیک خط دفاعی مهم در برابر جهشهای ایجاد شده توسط مواد سرطانزا و مکانیسمهای درون سلولی میباشد.اگر آسیبهای DNAقبل از انجام همانندسازی ترمیم نشوند ،ممکن است منجر به سرطانزایی گردند. -2پنج نوع سیستم ترمیم DNAعبارتند از: الف -ترمیم یک مرحلهای ()One-step repair ب -ترمیم برش نوکلئوتید ()Nucleotide excision repair ج -ترمیم برش باز ()Base excision repair د -ترمیم جفت بازهای ناجور ()Mismatch repair ه -ترمیم به واسطه نوترکیبی ()Recombinational repair الف -ترمیم یک مرحلهای ()One-step repair -1شامل فرآیند برگشت مستقیم آسیب DNAبه حالت اولیه میباشد. -2پس از مواجه شدن DNAبا مواد سرطانزای آلکیله کننده ،آنزیم ترمیم آلکیل ترانسفراز مستقیما گروه آلکیل را برمیدارد. ب -ترمیم برش نوکلئوتید ()NER -1یک روش اختصاصی برای اصالح آسیبهایی است که ساختار مارپیچ DNAرا به هم میریزند مانند دیمرهای پیریمیدینی که توسط UVBالقا میشوند.این نوع آسیب در فرآیندهای رونویسی و همانندسازی تداخل ایجاد میکنند. -2آسیب وارده به همراه تعداد 24تا 32نوکلئوتید مجاور توسط آندونوکلئازها از ساختار DNAبرداشته شده و DNAپلیمراز شکاف ایجاد شده را با الگو قرار دادن رشته مقابل پر میکند. -3گزرودرما پیگمنتوزوم ( )Xeroderma pigmentosumیک بیماری ارثی است که ناشی از نقص در سیستم NERمیباشد.افراد مبتال فوقالعاده به نور خورشید حساس هستند و خطر ابتال به سرطان پوست در آنها هزار برابر بیشتر است. ج -ترمیم برش باز ()BER -1این سیستم بازهایی را مورد هدف قرار میدهد که اکثرا توسط مکانیسمهای درون سلولی متحمل تغییرات شیمیایی شدهاند.در غیاب چنین سیستم ترمیمی ،آسیب حاصل میتواند منجر به وقوع یک جهش نقطهای گردد. -2اولین مرحله ترمیم برش باز توسط خانوادهای از گلیکوزیالزهای مختص آسیب DNAصورت میگیرد.وجود جهش در ژن MYHکه یک DNA گلیکوزیالز را کد میکند ممکن است علت اصلی سندرم چندگانه آدنومای کولورکتال ( )Multiple colorectal adenoma syndromeباشد. د -ترمیم جفت بازهای ناجور ()Mismatch repair -1این سیستم خطاهای همانندسازی بازمانده از ویرایش توسط پلیمرازها را ترمیم میکند.این سیستم شامل ترمیم حذفها و اضافه شدنهای ناشی از سرخوردگی ( )Slippageآنزیم پلیمراز بر روی توالیهای تکراری در طی همانندسازی و نیز ترمیم جفتهای ناجور نوکلئوتیدی میشود. -2در سرطان ارثی غیرپولیپی کولورکتال ( Hereditary non-polyposis )colorectal cancerکه یکی از شایعترین سندرمهای سرطانی در انسان است نیمی از بیماران حاصل جهش در ژنهای MLH1و MSH2 و ناکارآمدی در این سیستم ترمیمی هستند. ه -ترمیم به واسطه نوترکیبی ()Recombinational repair -1نوترکیبی هومولوگ ( )HRو اتصال دو انتهای غیرمشابه ( )Non-homologous end-joiningیا NHEJدو نوع مکانیسم ترمیم به واسطه نوترکیبی هستند که شکستهای دو رشتهای DNAرا ترمیم میکنند. -2انجام نوترکیبی هومولوگ به حضور کروماتیدهای خواهری تشکیل شده در طی ساخت ،DNAبه عنوان الگویی برای نوترکیبی انتهاهای شکسته شده وابسته است. -3وقایع مولکولی این مسیر بطور خالصه به شرح زیر هستند: الف -وقوع یک شکست دو رشتهای ،کیناز جهش یافته آتاکسیا تالنژکتازی ( )ATMرا فعال میکند. ب -کمپلکس پروتئینی سوبسترای ATMاز فعالیت ’ 5به ’3 اگزونوکلئازی خود برای ایجاد انتهای ’ 3تکرشتهای استفاده