تحول زیستی (با تأكيد بر بلوغ) PDF
Document Details
![SkilledViolin7260](https://quizgecko.com/images/avatars/avatar-5.webp)
Uploaded by SkilledViolin7260
Tags
Summary
This document provides a summary of the biological changes that occur during puberty, emphasizing the role of endocrine glands, genetics, nutrition, and environmental factors. The text also discusses the psychological and emotional consequences of puberty, along with the differences in developmental pathways for boys and girls. It includes information about the impact of various factors on puberty.
Full Transcript
باسمه تعالی تحول زيستي (با تأكيد بر بلوغ) فهرست مباحث 01نخستين مطالعات درباره بلوغ 02پنداره هاي عاميانه در باره بلوغ 03...
باسمه تعالی تحول زيستي (با تأكيد بر بلوغ) فهرست مباحث 01نخستين مطالعات درباره بلوغ 02پنداره هاي عاميانه در باره بلوغ 03تحقق بلوغ 0301نقش غدد درون ريز 0302تأثير مسايل ژنتيك 0303تأثير تغذيه 0304اثر عوامل طبيعی 04تبعات زيستی و روانی بلوغ 0401تبعات زيستی بلوغ 0402تبعات عاطفی – روانی بلوغ 05تفاوتهاي دختران و پسران (روان شناسی اختالفی دو جنس) 06تأملی دوباره 01نخستين مطالعات درباره بلوغ از زمانی كه آدمی تأمل در حيات خويش را آغاز كرد ،در مورد مسأله بلوغ تأمل داشت ،اما مطالعات تجربی درباره بلوغ و جوانی در قرن 19ميالدي با بررسی تجربی سن بلوغ دختران و پسران و عوامل ذينقش در آن (عوامل اقتصادي– اجتماعی ،جغرافيايی) توسط استنلی هال آغاز شد و نظريه پردازيها پس از اين به تدريج ارايه شدند. 02پنداره هاي عاميانه در باره بلوغ براي ورود در بحث بلوغ ،نخست بايد ذهن را از برخی از تصورات نادرستی كه در مورد بلوغ وجود دارد ،پاك كرد.برخی از اين پنداره هاي نادرست به شرح زيرند: -بلوغ از يك نقطه زمانی مشخص به بعد شروع می شود و بعد از آن ما با يك فرد بالغ روبرو هستيم. اگر چه در مراسم گذر موجود در برخی از قبايل بومی و بدوي ،بلوغ يك دختر يا پسر از نقطه معينی به بعد در نظر گرفته می شود ،ولی جايگزين شدن بلوغ ممكن است از 9-18سالگی به طول بينجامد. -بلوغ در نتيجه ترشح هورمونها آغاز می شود. درست است كه با افزايش ترشح هورمونها در خون ،تغييرات جسمانی گستردهاي در فرد به ظهور می پيوندد ،اما تبيين صرف بلوغ با افزايش ترشح غدد درون ريز ،درست نيست و بايد در مقوله بلوغ به عوامل اجتماعی و محيطی نيز توجه داشت. -بلوغ تنها در بلوغ جنسی خالصه می شود. شروع بلوغ با تغييرات جسمانی توام است ،اما در ادامه فرد با ورود به جامعه ،به بلوغ روانی و شخصيتی دست می يابد. نگاهی به آموزه هاي دينی داللت بر آن دارد كه شرط ازدواج يك فرد ،بلوغ زيستی وي به تنهايی نبوده ،بلوغ روانی او است. عدم توجه به مسأله بلوغ روانی ،سبب شده است كه برخالف گذشته كه "كوچك" مردان و زنان "بزرگ" وجود داشتند ،در حال حاضر جهان ما با "بزرگ" مردان و زنان "كوچك" مواجه باشد. -افراد بالغ نسبت به دستگاه تناسلی خود و جنس مخالفشان از اطالعات الزم برخوردارند. در يكی از پژوهشهايی كه با هدف بررسی ميزان اطالعات دانشجويان از دستگاه تناسلی خود و جنس مخالفشان شد ،مشخص گرديد، در برابر دانشجويان سال اول 18ساله كه از 24سوال پژوهش به 18سوال پاسخ درست داده بودند ،افراد فارغ التحصيل 27ساله از 24 سوال مزبور تنها به 13مورد آن پاسخ درست داده بودند. 03تحقق بلوغ در شكل گيري بلوغ غدد درون ريز ،مسايل ژنتيك ،مسايل تغذيه اي و عوامل محيطی ذي نقش هستند كه در ادامه به آنها پرداخته خواهد شد. 0301نقش غدد بيرون ريز در بلوغ هيپوفيز (سلطان غدد بدن) با رشد سلولهاي هيپوتاالموس ،اين مركز عاليم عصبی به غدد هيپوفيز ارسال میدارد.هيپوفيز كه طولی به اندازه 0/5سانتی متر و وزنی معادل 0/5گرم دارد و به قاعده مغز متصل است ،سه فعاليت مجزا را سامان می دهد: -دستور ترشح هورمونهاي فعال كننده غدد مترشحه داخلی (تيروئيد – تيرئواستيمولين ،-فوقكليه -كورتيكو استيمولين -و غدد جنسی -گونادو استيمولين.)- -تأثير مستقيم روي رشد عمومی بدن با ترشح هورمون سوماتوترپ. -تأثير مستقيم روي دستگاه تناسلی و ترشحات آن. غدد فوقكليه غدد فوقكليه داراي دو قسمت خارجی و داخلی است.قسمت خارجی در ترشحات جنسی مؤثر است.هورمون جنسی آندروژن (كه مهمترين آن تستوسترون است) و هورمون جنسی استروژن به ترتيب هورمونهاي مردانه و زنانهاي هستند كه در قسمت خارجی فوقكليه تهيه می شوند. تصور اوليه در مورد هورمونهاي جنسی مردان و زنان اين بود كه يك هورمون جنسی خاص در مرد و يك هورمون جنسی خاص در زن وجود دارد ،اما مطالعات بعدي نشان داد كه مردان نيز اندكی استروژن و زنان نيز اندكی تستوسترون در خون خود دارند. با بيشتر شدن استروژن در مردان ،آنان شاهد كم شدن موهاي صورت ،بزرگ شدن سينهها ،كاهش ميل جنسی و بزرگ شدن ميان تنه، خواهند شد و با بيشتر شدن تستوسترون در خون زنان ،آنان شاهد كوچك شدن سينهها ،رشد مو در صورت ،رشد شانهها ،قطع عادت ماهانه خويش ،بزرگ شدن خروسه و افزايش عضالت بدن مواجه می گردند. بالطبع در موارد اخير هورمون درمانی می تواند به كاهش عوارض اخير بينجامد.برخی از مطالعات انجام شده حكايت از آن دارد كه زنان قاضی از سطح تستوسترون بيشتري در مقايسه با زنان عادي برخوردار بوده ،مردان كشيش ،داراي استروژن بيشتري هستند.مالحظات اخير سبب شده است به غذاي مردان زندانی استروژن افزوده شود. با قطع قاعدگی زنان و فرارسيدن دوران يائسگی آنان ،اگرچه غدد فوقكليه تاحدودي كمبود استروژن زن را تأمين می كنند ،اما كم شدن هورمون اخير در خون زن ،سبب می شود تستوسترون موجود در خون وي خود را بهتر نشان داده ،وي خشن تر رفتار كند ،برعكس با افزايش سن مردان و كاهش فعاليت غدد جنسی آنان ،استروژن موجود در خون آنان خود را بهتر نشان داده ،مردان پير و مسن ،از عطوفت و مهربانی بيشتري برخوردار می گردند. برخی از افراد هم جنسگرا نيز با عنايت به وجود هورمون جنس مخالف در خون خودشان ،استدالل می كنند كه هم جنسگرايی آنان به زيادي هورمون جنس مخالف در خون آنها برمی گردد كه استدالل آنان غلط است ،زيرا افراد مشابهی با همان تركيب هورمونی وجود دارند كه دست به هم جنسگرايی نمی زنند. قسمت داخلی يا مركزي غدد فوق كليه مسووليت تنظيم متابوليسم ،قند ،چربی ،پروتيين ،آب و نمك را در بدن برعهده دارد و در ضمن به ترشح آدرنالين اقدام می كنند. غدد (گونادهاي) جنسی غدد جنسی داراي هر دو دسته ترشحات درونريز و برونريز هستند. غدد جنسی زن به ترشح استروژن (فوليكولين يا هورمون معشوقه) و پروژسترون (لوتئين يا هورمون مادر) اقدام می كنند.استروژن محيط رحم براي النه گزينی سلول بارور شده و ادامه حاملگی را فراهم می آورد. رهاسازي تخمك ،از ترشحات برونريز غدد جنسی زن به شمار می آيند.از 400000تخمك كه از ابتداي تولد دختر در بدن وي وجود دارند 500 ،تخمك از 12تا 45سال رها شده ،امكان باروري زن را فراهم می آورند. تخمكگذاري 14روز قبل از شروع قاعدگی بعدي صورت می پذيرد.البته برخی از مطالعات جديد داللت بر آن دارند كه تحريك جنسی زنان ،امكان تخمك گذاري بيشتر را فراهم می آورد و زنان به اين ترتيب حتی در دوران قاعدگی خويش امكان باور شدن را دارند. غدد جنسی مرد ترشحات درون ريز ستوسترون و ترشح برون ريز اسپرم را برعهده دارد.تستوسترون صفات جنسی ثانويه را در جنس مذكر پديد می آورد. اسپرمهاي مرد برخالف تخمك هاي زن كه از ابتدا در بدن وي هستند ،تجديد شونده هستند ،به اين معنا كه پس از دفع اسپرم (يا در صورت عدم دفع ،جذب آن توسط بدن) ،اسپرمهاي جديد ساخته می شوند ،اما به دليل آن كه تخمك هاي زن از ابتدا در بدن وي هستند ،در اثرگذر زمان ،امكان آسيب ديدگی آنها در اثر تابش اشعه هاي كيهانی و اشعه ايكس بر بدن افراد يا تأثير مواد شيميايی و نظاير آنها بر آنان ،وجود دارد و در حالی كه مثالا در زنان 18ساله ميزان تولد كودكان سندرم داون (يا تريزومی 21كه در اثر شكستگی كروموزوم 21آنان پديد می آيد) 1در 2000است ،اين رقم در زنان 35ساله حدود 1در 100و در زنان 45ساله 1در 20می شود. بنابراين پزشكان توصيه می كنند زنان پيش از 35سالگی باردار شوند. غده تيروئيد تيروئيد به شكل نعل اسب روي گردن قرار دارد.تيروئيد هورمون تيروكسين را ترشح می كند كه در متابوليسم بدن مؤثر است.كمبود ترشح تيروئيد به بيماري گواتر می انجامد كه در دوران رشد با عقب ماندگی ذهنی كودك توام خواهد شد. افزايش ترشح تيروئيد ،اختالل اگزوفتالميك را در پی دارد كه موجب فعاليت شديد ،هيجان پذيري ،لرزش دست و تپش قلب فرد خواهد شد. پاراتيروئيد غدد پاراتيروئيد 4غدد هستند كه مجاور تيروئيد قرار گرفته اند و مأمور تنظيم فسفر و كلسيم بدن هستند.ساختن استخوانهاي جديد كمك اين هورمون صورت می پذيرد. غده لوزالمعده لوزالمعده در عقب و زير معده قرار داد.ترشح دياستاز براي هضم غذا و انسولين براي تنظيم سوخت و ساز بدن ،از فعاليتهاي اين غده به شمار می رود.كمی ترشح انسولين به ديابت می انجامد كه قند را در خون و ادرار افزايش می دهد. غده تيموس غده تيموس عقب گردن و زير تيروئيد قرار دارد و به نظر می رسد در رشد و فعاليت دستگاه جنسی مؤثر است. 0302تأثير مسايل ژنتيك مقايسه دوقلوهاي يك تخمكی بيانگر آن است كه برخی از تغييرات بلوغ تحت تأثير مسايل ژنتيك آدمی قرار دارند ،مانند رويش مو در سطح بدن و بروز اولين قاعدگی.اما عوامل محيطی در ساير عاليم بلوغ مؤثر واقع می آيند. بلوغ با ساير عوامل زيستی نيز مرتبط است.همبستگی بلوغ دختران و مادران ،يكی از اين موارد به شمار می رود. با افزايش سطح تنيدگی نوجوان ،ميزان غذا خوردن وي افزايش يافته ،بلوغ وي زودتر محقق می شود.به همين ترتيب با افزايش چربی و وزن بدن نوجوان ،بلوغ وي سريعتر رخ می دهد. عوامل زيستی مؤثر در تأخير يا تسريع بلوغ اختالالت هيپوفيز (كه به كوچك ماندن جثه و اعضاي تناسلی فرد می انجامد) ،آسيب غدد تناسلی (كه به قطع عروق ،اعصاب يا آسيب نسوج غدد تناسلی منجر می شود) ،كم كاري و ضعف تيروئيد ،اختالل در لوزالمعده (كه فرد را به ديابت مبتال می كند) و بيماريهاي قلبی ،سوءتغذيه و بيماريهاي خونی در بلوغ تأخير ايجاد می كنند. تومورهيپوفيز ،اختاللهاي غدد فوق كليه و تومور گرانولوزاي تخمدان كه به تحريك غدد مزبور می انجامند ،تسريع بلوغ را در پی دارند.از اين رو ممكن است در اثر اختاللهاي پيش گفته ،حتی كودكان 3/5ساله عاليم بلوغ را در خودشان نشان بدهند. 0303تأثير تغذيه در سال 1880بلوغ دختر غربی در 14/8سالگی صورت می پذيرفت ،اما پس از گذشت صد سال ،مطالعات انجام شده در 1980نشان داد كه سن بلوغ دختر غربی به 12/5سال رسيده است و به تعبير ديگر به ازاي هر دهه 3 ،ماه از سن بلوغ دختر (و پسر) غربی كاسته شده است و اين روند (قابل تعميم به ساير نقاط جهان) ،ادامه نيز دارد. يكی از داليل مهم اين امر ،اثرات تغذيه است.كودكان عصر حاضر از سويی به دليل مصرف مواد پركالري و از سوي ديگر به سبب كم تحركی ،چاق شده ،همين امر در تسريع بلوغ آنان تأثير گذار واقع می آيد. دختران در دوران بلوغ به روزانه 2500كالري انرژي غذايی نياز دارند ،در حالی كه پسران 3500-4000كالري انرژي غذايی الزم دارند. سنگينی وزن در دختران بيشتر گزارش می شود.به همين ترتيب احساس بدشكلی بدنی و در پی آن كاهش عزّت نفس نيز در دختران بيشتر گزارش می شود.در برابر برخی از پسران از سبك وزنی خويش نگران هستند (كه اين امر با افزايش ميزان تغذيه ،كاهش تمرينات ورزشی و استراحت مكفی ،مرتفع خواهد شد). در دوران بلوغ برخی از اختاللهاي تغذيه اي در دختران و پسران در سن بلوغ مشاهده می شود. روان بیاشتهايی يا بیاشتهايی روانی ( )anorexiaغالباا در زنان ( 90-95درصد) 12-18ساله رخ می دهد.زنان مبتال به روان بیاشتهايی، به دليل تغذيه اندكشان ،دچار عوارض قطع قاعدگی ،كژكاركردي جنسی ،كند شدن ضربان قلب ،كاهش سرعت واكنش ،كاهش سرعت ادراك ،ضعف كاركردهاي ذهنی و در برخی از موارد ايست قلبی میگردند. جوع يا سيري ناپذيري ( ) Bulimiaاختالل غذايی ديگري است كه با پرخوري و پرخوري و پاكسازي توام است.برخی از افراد مبتال به سيري ناپذيري پس از پرخوري با توسل به استفراغ كردن يا مصرف ملين ها ،تنقيه يا تمرينهاي بدنی شديد ،سعی در خنثیسازي اثرات مصرف بيش از حدشان را می كنند. در افراد مبتال به سيري ناپذيري احساس اضطراب و افسردگی (غم باد) ،مالحظه می شود. در تمامی اختاللهاي تغذيه ،همزمان با مداخلههاي پزشكی ،مداخلههاي روان شناختی ضرورت دارد. 0304اثر عوامل محيطی عوامل محيطی نيز در بروز و ظهور بلوغ ذي نقش هستند.مطالعات انجام شده داللت برآن دارند كه تحريكهاي محيطی (نظير مطالعه يا ديدن آثار هرزهنگار) ،موجب تسريع بلوغ در فرد می گردند.برخی از مطالعات ديگر نشان داده اند ،آلودگیهاي زيست محيطی نيز در تسريع بلوغ مؤثر واقع می آيند. 04تبعات زيستي و رواني بلوغ در جريان بلوغ همزمان تبعات زيستی و روانی مالحظه می شود كه در ادامه به آنها پرداخته خواهد شد. 0401تبعات زيستی بلوغ رشد جنسی در پسران رشد جنسی در دختران اگر مراحل رشد جنسی دختران و پسران خالصه شوند ،در يك تقسيم بندي ديگر می توان مشخصاا از سه مرحله پيش از بلوغ ،بلوغ و پس از بلوغ ،ياد كرد. در مرحله پيش از بلوغ كه تحت تأثير ترشحات هيپوفيز صورت می پذيرد ،ازدياد سرعت رشد ،رشد غدد تناسلی ،پستانها و رويش موهاي زهاري و زير بغل مالحظه می شود.در اين مرحله رشد عمدتاا معطوف به قسمتهاي پايينی بدن هست. در مرحله بلوغ كه تحت تأثير ترشحات غدد جنسی و فوق كليه پديد می آيد ،همزمان با كاهش سرعت رشد ،رشد صفات جنسی (مانند بم شدن صدا ،رويش مو در صورت جنس مذكر و رشد سينه و ميان تنه در جنس مؤنث) صورت می پذيرد.ترشح اسپرم و وقوع عادت ماهيانه ،از مشخصه هاي اين دوره هستند. سرانجام در مرحله پس از بلوغ كمال رشد جنسی به دست آمده ،فرد داراي قدرت باروري می گردد. 0402تبعات عاطفی بلوغ با بروز و تحقق بلوغ ،نوجوانان برخی از تحولهاي عاطفی و روانی را در خود تجربه می كنند كه اهم اين موارد به شرح زير است: -آرمانگرايی، -زندگی در آينده، -شكل دادن به نظام ارزشی، -تأمل درونی و در خود فرورفتگی، -گرايشهاي دينی، -نوسانهاي عاطفی، -هيجان جويی، -كنجكاوي، -تحريكپذيري شديد، -مرموز شدن، -عشق، -بيداري جنسی، -خودنمايی، -ريسك كردن، -اضطراب. الزم به ذكر است تأخير و تسريع بلوغ در دختران و پسران از تبعاتی متفاوت برخوردارند.به اين معنا كه با رسش زودتر پسران ،پسرانی كه نسبت به افراد هم جنس خودشان از جثه بزرگتري برخوردار شده اند ،بيشتر به عنوان رهبر گروه انتخاب شده ،پذيرش اجتماعی بيشتري را تجربه می كنند ،اما رسش زودتر دختران ،سبب می شود دخترانی كه به يكباره قد كشيده اند ،احساس نازيبايی كنند.مورد حسد دوستان قرار گرفتن ،مسأله ديگري است كه اين دست از دختران آن را تجربه می كنند.به همين ترتيب اولياي اين دختران ممكن است به دليل ترس از آسيب پذيري فرزندشان كه از تجربيات الزم يك فرد بزرگسال برخوردار نيست ،فعاليت اجتماعی او را محدود می سازند. رسش ديرتر پسران ،در آنان احساس حقارت و اضطراب را نهادينه می سازد ،در حالی كه رسش ديرتر دختران سبب می شود آنان خيلی مورد نقد اولياي خودشان قرار نگيرند. آموزش جنسي جوانان آموزش جنسی جوانان بايد شامل سه مؤلفه اساسی باشد. -ارايه دانش اوليه جنسی به جوانان مانند فرايند توليد مثل، -ارتقاي سالمت فيزيكی مانند آموزش روشهاي پيشگيري از ابتال به بيماريهاي آميزشی ،يا جلوگيري از بارداري. -ارتقاي سالمت روانی و هيجانی مانند تبيين روابط جنسی در پرتو عشق و عواطف انسانی. بررسی مواضع اوليا در زمينه آموزش جنسی جوانان حكايت از آن دارد كه اوليا با استداللهايی نظير شرم ،فقدان اطالعات الزم براي انتقال به جوان و يا ترس از عالقه نوجوان به تجربه آنچه به وي انتقال داده می شود ،به ميزان زيادي شانه از زير بار آموزش جنسی فرزندشان خالی می كنند و قريب %85اولياي غربی مايلند كه نقش آموزش جنس جوانان را مدارس برعهده بگيرند. مدارس غربی نيز در راستاي آموزش جنسی جوانان ضمن آموزش پرهيز (كه برنامهاي متضمن به تأخير انداختن روابط جنسی در نوجوانان و جوانان است) ،دست به آموزش چگونگی جلوگيري از بارداري و بهداشت جنسی زده ،در سطحی فراتر ،برخی از مدارس به ارايه خدمات كلينيكی به دانشآموزان دختر در مدرسه اقدام می كنند. 06تأملي دوباره در مباحثی كه گذشت ،بحث ضرورت توجه به بلوغ روانی در كنار بلوغ زيستی ،مورد تأكيد قرار گرفت و خاطر نشان شد ،در عصر حاضر به دليل برخورداري كودكان و نوجوانان از بهداشت و تغذيه مناسبتر در مقايسه با گذشته ،رشد فيزيكی سريعتري را از خود به معرض ديد میگذارند و برخالف گذشتهها كه كودكان از اوان كودكی در جريان كار و توليد اجتماعی قرار گرفته ،كالري ناشی از تغذيه خويش را به شكل همده در عرصه كار میسوزاندند ،در حال حاضر كودكان و نوجوانی كه درنهايت در برابر ايكسباكس و ماهواره به صورت نشسته بازيهاي ديجيتالی خود را تعقيب میكنند ،به دليل مصرف نكردن كالريهاي خويش ،چاقتر شده ،همين امر در تسريع بلوغ زيستی آنان ذينقش واقع خواهد شد. بلوغ زيستی دختران و پسران كه در عصر فرزندساالري محقق میگردد ،در عمل به پديد آمدن «بزرگ مردان» و «بزرگ زنان» كوچك خواهد انجاميد ،زيرا اوالا تفكر افرادي كه مثالا در 10-11سالگی بالغ شده اند ،تفكر عينی است.به اين معنا كه اين افراد طبق نظريه پياژه به مرزهاي تفكر انتزاعی نرسيده اند و بالطبع برداشتی كه از عشق در اين ميان دارند ،برداشتی عينی است (و مثالا عشق را محدود در فراز و فرود بدن میدانند) ،حال آن كه ديگر افرادي كه به مرزهاي تفكر انتزاعی دست يافته اند ،برداشت درستتري از عشق مدنظر داشته، آن را با ارزشهاي درونی فرد همبسته میبينند. ثانياا خانواده بسياري از كودكان و نوجوانان به سبب پذيرش فرزندساالري ،در عمل با بارآوردن فرزندشان در دستمال كاغذي ،امكان تجربه فراز و فرودهاي روابط اجتماعی را به ميزان زيادي ازآنان سلب میكنند. ثالثاا در راستاي بیتوجهی خانواده به تربيت مناسب فرزند ،نظام آموزشی نيز به سبب بیعنايتی به آموزش مهارتهاي اجتماعی به دانشآموزان ،آنان را بدون آشنا ساختن با زندگی اجتماعی ،تنها میگذارند. رابعاا ،مسووالن فرهنگی جامعه به دليل عدم پرداختن به ارضاي هيجانجويی افراد در جامعه ،تعلل در بسترسازي فرهنگی جهت كاربري از فناوريهاي ارتباطی جديد و مانند آن ،كودكان و نوجوانان را در برابر هجمه بالگرها ،شاخهاي مجازي ،اينفلوئنسرها و مانند آنها تنها و بدون ياور رها كرده اند. بنابراين در يك جمعبندي اجمالی میتوان نتيجه گرفت ،از سويی با كاهش سن بلوغ زيستی و از سوي ديگر به سبب عدم آموزش مهارتهاي اجتماعی به كودكان و نوجوانان ،جامعه در عمل با «بزرگ مردان» و «بزرگ زنان» كوچكی مواجه میگرددد كه با وجود تجربه بلوغ زيستی ،بلوغ روانی خويش را در غالب مواقع تجربه نكرده اند و به همين دليل ،در تالطم ارزشهاي پرفراز و فرودي كه در فضاي مجازي نوجوانان با آنها مواجه میشوند (نظير تبليغ سيال شدن عشق) ،خطرهاي جدي اي متوجه آنان میگردد كه شايد در طول تاريخ چنين مخاطراتی متوجه نوجوانان جامعه نشده است (زيرا در گذشته بلوغ زيستی ديرتر و بلوغ روانی به سبب ورود كودكان و نوجوانان در چرخه كار و توليد اجتماعی زودتر حادث میشدند) و اين مسأله مهمی است كه بايد توجه الزم را در اين ارتباط داشت.