بیوشیمی ساختار PDF
Document Details
Uploaded by Deleted User
null
دکتر اشکان حاجی نورمحمدی
Tags
Summary
این سند شامل یادداشت های بیوشیمی ساختار مربوط به آب، پیوندهای شیمیایی و بافر می باشد که برای دانشجویان ترم 3 زیست شناسی سلولی و مولکولی طراحی شده است. این یادداشت ها به بررسی ویژگی های آب و نقش آن در زیست شناسی می پردازند.
Full Transcript
بیوشیمی ساختار دکتر اشکان حاجی نورمحمدی زیستشناسی سلولی و مولکولی ورودی 1402 جلسه :1آب ،پیوندهای شیمیایی ،بافر...
بیوشیمی ساختار دکتر اشکان حاجی نورمحمدی زیستشناسی سلولی و مولکولی ورودی 1402 جلسه :1آب ،پیوندهای شیمیایی ،بافر شایان حیدری -محمدرضا مغازه آب آب فراوانترین ماده موجود در سیستمهای زیستی است و حدود %70یا بیشتر وزن موجودات را تشکیل میدهد.تمامی بیومولکولها در آب قرار دارند و محیطی است که تمامی فرآیندهای زیستی در آن انجام میشود.بنابراین ویژگیهای تمامی بیومولکولها تحت تاثیر ویژگیهای آب قرار میگیرد. پیوند هیدروژنی عامل اصلی بسیاری از ویژگیهای خاص آب در مقایسه با سایر حالل ها ،آب نقطه ذوب ،نقطه جوش ،ظرفیت حرارتی ،گرمای تبخیر ،کشش سطحی و چسبندگی باالیی دارد.تمامی این ویژگیها نتیجه قطبیت زیاد آب و جاذبه بین ملکولهای آب مجاور میباشد که تحت عنوان پیوند هیدروژنی از آن یاد میشود. پیوند هیدروژنی چیست؟ مولکولهایی که در آنها اتم هیدروژن با اتم الکترونگاتیوی مثل اکسیژن یا نیتروژن پیوند کواالنسی تشکیل میدهد (مثل H20و .)NH3بین اتم هیدروژن از یك مولکول و اتم اکسیژن یا نیتروژن از مولکول دیگر جاذبهای ایجاد میشود که تحت عنوان پیوند هیدروژنی از آن یاد میکنند. در آب چهار اوربیتال SP3دیده میشود.دو جفت الکترون غیر پیوندی در یك سمت و دو جفت الکترون پیوندی بین هیدروژن و اکسیژن در سمت دیگر قرار دارند.از طرفی اکسیژن الکترونگاتیوی بیشتری از هیدروژن دارد ،لذا جفت الکترون پیوندی را به سمت خود میکشد ،بنابراین اتم اکسیژن بار نسبی منفی و اتمهای هیدروژن بار نسبی مثبت دارند.در نتیجه جاذبه الکترواستاتیکی به نام پیوند هیدروژنی بین اتم اکسیژن از یك مولکول آب و اتم هیدروژن از مولکول آب دیگر ایجاد میشود. در یخ هر مولکول آب با چهار موکول آب دیگر پیوند هیدروژنی تشکیل میدهد.اما در آب مایع پیوند هیدروژنی حالت پویایی دارد ،یعنی دائم در حال شکسته شدن و تشکیل شدن است ،لذا به طور میانگین در آب مایع هر مولکول آب با 3تا 4مولکول دیگر پیوند هیدروژنی تشکیل میدهد. پیوند هیدروژنی عامل اصلی بسیاری از خواص آب است.بعضی از این خواص برای موجود زنده اهمیت بیشتری دارند.یکی از این ویژگیها ظرفیت حرارتی باالی آب است.دمای ویژه آب (انرژی مورد نیاز برای افزایش دمای یك گرم آب به اندازه یك درجه سانتیگراد) باال است. این خاصیت آب برای سلولها و موجودات زنده مفید میباشد زیرا این امکان را فراهم میکند که آب به عنوان بافر حرارتی عمل کند و درجه حرارت موجود با وجود تغییرات درجه حرارت محیط و نیز تولید حرارت طی مسیرهای متابولیسمی در میزان نسبتا ثابتی حفظ گردد. @Noteology 1 جلسه :1آب ،پیوندهای شیمیایی ،بافر یکی دیگر از ویژگیهای آب ،انرژی گرمایی باالی تبخیر آب است (انرژی مورد نیاز برای تبدیل یك گرم آب مایع در دمای جوش به حالت بخار).پستانداران از این خاصیت آب جهت تبخیر عرق با استفاده از گرمای اضافی بدن و خنك کردن خود استفاده میکنند. اما مهمترین فایده قطبی بودن آب و پیوند هیدروژنی این است که این خواص موجب حاللیت باالی آب برای مولکولهای قطبی میگردد. آب حالل قطبی است ،بیشتر متابولیتهایی که در بدن وجود دارند نیز ترکیباتی قطبی هستند.گروههای عاملی مثل هیدروکسیل (- ،)OHآلدهید ( ،)CHO-کتون ( ،)CO-استر ( ،)COO-آمین ( ،)NH2آمید ( )CONH2-و ...به وفور در بیومولکولها یافت شده و موجب حاللیت این مولکولها در آب میگردند. بنابراین آب بستر مناسبی را جهت حل شدن ترکیبات قطبی متنوع و انجام واکنشهای بیوشیمیایی فراهم میکند.ترکیباتی که به راحتی در آب حل میشوند را هیدروفیل یا آبدوست مینامند. اما ترکیبات مهمی وجود دارند که در آب قادر به حل شدن نیستند ،به این ترکیبات هیدروفوب میگویند.گازهای بیولوژیکی مهمی مثل اکسیژن و دیاکسیدکربن غیرقطبی هستند. این مولکولها در فاز گازی آنتروپی و بینظمی باالیی دارند.ورود این مولکولها از فاز گازی به فاز مایع حرکت این ملکولها و آزادی عمل آنها را کاهش میدهد.این کاهش بینظمی یعنی کاهش آنتروپی در کنار کاهش غیرقطبی بودن این گازها ،باعث حاللیت بسیار ضعیف این گازها در آب میگردد.بنابراین جهت انتقال این ترکیبات بعضی از موجودات از پروتئینهای نامحلول در آب مثل هموگلوبین و میوگلوبین استفاده میکنند CO2.عالوه بر اتصال به هموگلوبین ،به صورت آزاد و نیز به صورت محلول ( )HCO3-یون بیکربنات نیز میتواند انتقال یابد. چربیهایی که غشای پالسمایی و غشای اندامكها را تشکیل میدهند ،ترکیباتی دوگانه دوست (آمفیپاتیك) هستند ،یعنی در ساختار خود هم دارای سر قطبی و هم 2 جلسه :1آب ،پیوندهای شیمیایی ،بافر دارای دم هیدروکربنی غیرقطبی هستند.سر قطبی این مولکولها هیدروفیل بوده و در تماس با آب قرار میگیرد.از طرفی دمهای هیدروکربنی غیرقطبی بوده و از تماس با آب اجتناب میکنند. به نیروهایی که نواحی غیر قطبی را کنار هم قرار میدهند ،واکنشهای متقابل آبگریز گفته میشود. عال وه بر فسفولیپیدهای غشا بسیاری از ترکیبات دیگر نیز دوگانه دوست هستند.بسیاری از پروتئینها ،ویتامینها و استرولها همگی دارای سطوح قطبی و غیرقطبی هستند. آب به عنوان یک واکنشگر آب نه تنها یك حالل بسیار مناسب است که واکنشهای شیمیایی سلولها در آن انجام میشوند ،در بسیاری از موارد خودش به عنوان یك واکنشگر مستقیما در واکنشها شرکت میکند و از طرفی فراورده جانبی بسیاری از واکنشهای زیستی نیز میباشد.واکنشهایی که در آنها پلیمرهای زیستی تشکیل میشوند ،معموال با آزاد شدن آب همراه هستند.مثل تشکیل پلیپپتیدها از آمینواسیدها ،تشکیل پلیساکاریدها از مونوساکاریدها ،پیوند استری جهت تشکیل لیپیدها و تشکیل DNAاز نوکلئوتیدها که به این واکنشها تراکمی یا کندانسیون میگویند. عکس این واکنشها یعنی شکستن پلیمرها به مونومرهای سازنده با مصرف آب همراه است.به این واکنشها هیدرولیز میگویند که توسط گروهی از آنزیمها به نام هیدروالزها انجام میشوند.واکنشهای تراکمی نیاز به انرژی دارند اما واکنشهای هیدرولیز معموال انرژیزا هستند.سلولها با جفت نمودن واکنشهای تراکمی انرژیخواه با فرایندهای هیدرولیز انرژیزا این مانع ترمودینامیکی را برمیدارند. به عنوان مثال در گیاهان طی فرایند تراکمی فتوسنتز با استفاده از انرژی نورانی خورشید ،آب و دیاکسیدکربن ترکیب و کربوهیدراتها CO2 + H2O → (CH2O) + O2 سنتز میشوند: از طرفی سوختهایی مثل کربوهیدراتها ،چربیها و پروتئینها در بدن میسوزند.یعنی با اکسیژن ترکیب میشوند و آب و دیاکسیدکربن و انرژی تولید میکنند که در واقع عکس واکنشهای فتوسنتز است.آبی که در اثر سوختن مواد غذایی در بدن تولید میشود را آب متابولیك میگویند که گاهی میتواند آنقدر زیاد باشد که در بعضی از حیوانات مانند موش صحرایی و شتر بدون نیاز به خوردن آب، امکان زنده ماندن جانور در مناطق بسیار خشك را فراهم آورد. یونیزاسیون آب ،اسیدها و بازهای ضعیف مولکولهای آب تمایل جزئی به یونیزاسیون دارند.یعنی یون هیدروژن (پروتون) و یون هیدروکسیل تولید میکنند که این واکنش تعادلی است ،یعنی تمایل به واکنش برگشت نیز وجود دارد: H+معموال به صورت آزاد وجود ندارد بلکه با آب هیدراته و یون هیدرونیوم ( )H3O+را تولید میکند.میزان یونیزاسیون آب ناچیز است یعنی از هر ایکس مولکول آب تنها یك مولکول آن یونیزه میشود و یونهای H+و OH-را تولید میکند.بنابراین احتمال یونیزاسیون یك مولکول آب برابر است با: 1 8 = 1.8 × 10−9 5.56 × 10 برای هر واکنش تعادلی A + B ⇌ C + Dیك ثابت تعادل ( )Keqتعریف میشود که برابر است با: 3 جلسه :1آب ،پیوندهای شیمیایی ،بافر ]𝐷[] 𝐶[ = 𝑞𝑒𝐾 ]𝐵[]𝐴[ بنابراین درمورد آب داریم: 𝐻[ [] + ]− 𝐻𝑂 = 𝑞𝑒𝐾 ]𝑂 [𝐻2 وزن مولکولی آب برابر ۱۸گرم بر لیتر است.لذا یك لیتر آب برابر است با: 𝑙𝑜𝑚 1000⁄18 = 55.5 بنابراین ثابت تعادل آب برابر است با: ] [𝐻 + ][𝑂𝐻 − = 𝑞𝑒𝐾 𝑀 55.5 با جابجایی آب خواهیم داشت: 𝑤𝐾 = ] (55.5𝑀)(𝐾𝑒𝑞 ) = [𝐻 + ][𝑂𝐻 − ثابت تعادل آب در دمای ۲۵درجه سانتیگراد برابر است با .1.8 × 10−16با جایگزینی این عدد در معادله باال داریم: 𝐾𝑤 = [𝐻 + ][𝑂𝐻 − ] = (55.5 𝑀 )( 1.8 × 10−16 𝑀) = 1 × 10−14 𝑀2 Kwنماد حاصل ضرب یونی آب میباشد که در دمای ۲۵درجه همیشه برابر است با .1.0 × 10−14 از آنجایی که غلظت یون هیدروژن و هیدروکسیل در آب خالص برابر است و هر دو به یك میزان تولید میشوند ،میتوانیم بنویسیم: 𝐾𝑤 = [𝐻 + ][𝑂𝐻 − ] = [𝐻 + ]2 لذا داریم: [𝐻 + ] = √𝐾𝑤 = √1.0 × 10−14 𝑀2 𝑀 [𝐻 + ] = [𝑂𝐻 − ] = 10−7 یعنی غلظت H+آب خالص در دمای ۲۵درجه سانتی گراد برابر است با .1. 0 × 10−7 گفتیم Kwدر یك دمای خاص همیشه عدد ثابتی است و تغییر نمیکند.چون با افزایش غلظت هر یك از یونها غلظت یون دیگر کاهش مییابد.به نحوی که حاصل ضرب غلظت آنها در نهایت 1.0 × 10−14خواهد بود.برای مثال اگر غلظت ۱0 H+برابر افزایش یابد، غلظت ۱0 OH-برابر کاهش مییابد.لذا خواهیم داشت: [𝐻 + ] × [𝑂𝐻 − ] = 10−6 × 10−8 = 10−14 در بیوشیمی برای نشان دادن غلظت ] [H+از مقیاسی به نام pHاستفاده میشود. ] 𝑝𝐻 = − 𝑙𝑜𝑔[𝐻 + بنابراین pHآب خالص برابر است با: ]+ [𝐻 = 10 −7 𝑝𝐻 = − 𝑙𝑜𝑔 10−7 = 7 مثال pH :محلول 0.1موالر HClچند است؟ ] 𝐻𝐶𝑙 → [𝐻 + ] + [𝐶𝑙 − 𝑀 [𝐻 + ] = 10−1 𝑝𝐻 = − 𝑙𝑜𝑔[𝐻 + ] = − 𝑙𝑜𝑔 10−1 = 1 4 جلسه :1آب ،پیوندهای شیمیایی ،بافر مثال pH :محلول 0.1موالر سود ( )KOHچند است؟ [𝐻 + ] × [𝑂𝐻 − ] = 10−14 [𝐻 + ] × 10−1 = 10−14 [𝐻 + ] = 10−13 𝑝𝐻 = − 𝑙𝑜𝑔[𝐻 + ] = − 𝑙𝑜𝑔 10−13 = 1 3 بافر (تامپون) تمامی مایعات بدن از مایع داخل سلولی (سیتوپالسم) گرفته تا مایعات خارج سلولی مثل خون ،لنف ،اسید معده ،ادرار ،صفرا و ...همگی pHخاصی دارند و تغییرات کوچك در pHمنجر به تغیرات بزرگ در واکنشهای بیوشیمیایی میگردد.علت این اتفاق این است که اوال تقریبا تمامی واکنشهای بیوشیمیایی توسط آنزیمها انجام میشوند و آنزیمها دارای گروههای قابل یونیزاسیون هستند.هر آنزیمی در pHخاصی به نام pHبهینه یا اپتیمم بهترین فعالیت کاتالیتیك را دارد.در pHهای کمتر یا بیشتر از pHاپتیمم فعالیت کاتالیتیکی به میزان قابل توجهی کاهش مییابد. اولین عامل تنظیم کننده ،pHسیستمهای بافری هستند.یعنی سیستمهای آبی که در برابر تغیرات pHمقاومت میکنند.بافر از یك اسید ضعیف و باز مزدوج آن با نسبت برابر و یا برعکس باز ضعیف و اسید مزدوج آن با نسبت برابر تشکیل شده است.در منحنی تیتراسیون اسید ضعیفی مثل اسیداستیك مشاهده میکنیم. در ناحیه pKaتغییرات غلظت H+و یا OH-تغیرات قابل توجهی را در pHایجاد نمیکند.هر اسید و یا باز ضعیف در یك واحد کمتر و یك واحد بیشتر از pKمیتواند به عنوان بافر عمل کند.اگر اسید به محیط اضافه شود یعنی ] [H+افزایش یابد ،این واکنش به سمت چپ متمایل میشود ،یعنی H+با Ac-ترکیب شده و AcHتولید میشود.پس تقریبا تمامی H+اضافه شده صرف تولید AcHمیشود.یعنی عمال در غلظت H+تغییر ایجاد نمیشود و pHتغیری نمیکند.اضافه شدن OH-نیز واکنش را به سمت راست میبرد.یعنی OH-با H+ترکیب شده و H2Oتولید میکند و Ac-افزایش مییابد و عمال در pH تغییری ایجاد نمیکند. − 2− 𝑂𝑃𝐻 𝐻𝑃𝑂 4 /است که مهمترین سیستم بافری سیتوپالسم بافر فسفات 4 دارای pK = 6.86است ،بنابراین از pHهای 7.86-5.86به عنوان بافر عمل میکند.یکی دیگر از سیستمهای بافری سیتوپالسم آمینواسید هیستیدین His است.در سیتوپالسم غلظت باالیی از پروتئینها وجود دارند.در بسیاری از اینها آمینواسید Hisوجود دارد pK.این آمینواسید برابر با 6است ،بنابراین از pHهای 5-7میتواند به عنوان بافر عمل کند. بافر بیکربنات خون pHخون حدود 7.4است.مهمترین عاملی که pHخون را در این محدوده نگه میدارد بافر بیکربنات است.سه واکنش تعادلی در این بافر انجام میشود.وقتی H+وارد خون میشود ،مثال هنگام عبور خون از عضالتی که در اثر فعالیت شدید عضالنی اسید الکتیك در آنها 5 جلسه :1آب ،پیوندهای شیمیایی ،بافر − تجمع پیدا کرده است ،این H+با 𝐻𝐶𝑂 3ترکیب شده و تعادل به پایین جابهجا میشود.بنابراین غلظت CO2در پالسمای خون افزایش مییابد.در ادامه CO2وارد فاز گازی در هوای ریه میگردد و در واقع به صورت گاز دفع میگردد. برعکس وقتی pHافزایش مییابد (مثال تولید NH3در اثر کاتابولیسم پروتئینها) ،واکنشها به باال جابهجا میشود ،یعنی CO2گازی − در ریه وارد خون شده و حل میگردد.سپس با H2Oترکیب و اسیدکربنیك ( 𝐻𝐶𝑂 3 )H2CO3-و H+تفکیك میگردد.بنابراین غلظت H+افزایش مییابد و در واقع pHتعدیل میگردد.وجود سیستمهای بافری تعدیلکننده ،pHدر بیماریهای مختلف pHخون نسبت به محدوده نرمال خود یعنی 7.4افزابش یا کاهش می یابد که اثرات ناگواری را به دنبال دارد.مصرف زیاد الکل ،دیابت ،ناشتایی طوالنی مدت و ...میتواند منجر به کاهش pHخون ،اغماء یا حتی مرگ گردد.تست pHیکی از مهمترین آزمایشهای بالینی جهت تشخیص بیماریها میباشد. 6 بیوشیمی ساختار دکتر اشکان حاجی نورمحمدی زیستشناسی سلولی و مولکولی ورودی 1402 جلسه :2کربوهیدراتها شایان حیدری -محمدرضا مغازه ساختمان شیمیایی کربوهیدراتها بیشتر مولکولهای زیستی به یکی از چهار گروه ماکرومولکولها شامل و پروتئینها چربیها، قندها، اسیدهای نوکلئیك تعلق دارند.با اینکه اساس ماکرومولکولها یعنی مونومرهای تشکیل دهنده آنها در تمامی موجودات زنده یکسان است، اما این مونومرها به صورتهای مختلف میتوانند کنار هم قرار گیرند و انواع بسیار متنوعی از هر کدام از ماکروملکولها را تشکیل دهند. کربوهیدراتها فراوانترین بیومولکولها هستند. در ساختار کربوهیدراتها سه عنصر کربن ،هیدروژن و اکسیژن وجود دارد و فرمول کلی کربوهیدراتها Cn(H2O)nاست.بعضی از کربوهیدراتها عناصری مثل نیتروژن ،فسفر و گوگرد نیز دارند.دو گروه عاملی مهم کربوهیدراتها کربونیل (آلدهید و کتون) و هیدروکسیل میباشد. کربوهیدراتها به سه دسته اصلی مونوساکاریدها ،الیگوساکاریدها و پلیساکاریدها تقسیم میشوند.مونوساکاریدها واحدهای ساختاری کربوهیدراتها هستند.الیگوساکاریدها از دو الی ده واحد مونوساکاریدی و پلی ساکاریدها از به هم پیوستن تعداد زیادی مونوساکارید (بیش از ده واحد) تشکیل شدهاند. مونوساکاریدها مونوساکاریدها ترکیبات جامد کریستالی بیرنگی هستند که به راحتی در آب حل میشوند اما در حاللهای آلی نامحلول هستند.اکثر مونوساکاریدها مزه شیرینی دارند.در صورتی که مونوساکارید گروه آلدهید داشته باشد آلدوز ( )Aldoseو در صورتی که کتون داشته باشد کتوز ( )Ketoseنام دارد.پسوند oseنشان دهنده قند است.آلدوزها و کتوزها @Noteology 7 جلسه :2کربوهیدراتها میتوانند دارای 6 ،5 ،4 ،3و یا 7اتم کربن باشند که به ترتیب Hexose ،Pentose ،Tetrose ،Trioseو Heptoseنام دارند. بنابراین آلدوزها شامل آلدوتریوز ،آلدوتتروز ،آلدوپنتوز ،آلدوهگزوز و آلدوهپتوز و کتوزها شامل کتوتریوز ،کتوتتروز ،کتوپنتوز ،کتوهگزوز و کتوهپتوز میباشند. شیمی فضایی گلیسرآلدهید به عنوان سادهترین مونوساکارید ،در ساختار خود یك کربن نامتقارن (به کربنی که چهار گروه متفاوت به آن متصل باشد کربن نامتقارن میگویند) دارد که کربن C-2است. اگر گروه هیدروکسیل متصل به کربن نامتقارن در سمت راست باشد ایزومر فضایی Dو اگر در سمت چپ باشد ،ایزومر فضایی Lایجاد میگردد.در سایر مونوساکاریدها که بیش از سه کربن دارند ،اگر دورترین کربن نامتقارن نسبت به گروه کربونیل ،گروه هیدروکسیل آن در سمت راست باشد ،ایزومر Dو اگر در سمت چپ باشد ایزوومر Lنامیده میشوند.ایزومرهای Dو L تصاویر آیینهای (انانتیومر) هم هستند. شایان ذکر است که ایزومری فضایی ارتباطی با نحوه چرخش نور پالریزه مسطح توسط این مولکولها ندارد.مثال فرم D-Glucoseنور پالریزه را به سمت راست میچرخاند در حالی که فرم D-Fructoseنور پالریزه را به سمت چپ میچرخاند.راستگرد را با عالمت +و چپگرد را با عالمت -نشان میدهند.مثال D-Glucoseرا میتوان به صورت D (+) Glucoseو فروکتوز را به شکل D (-) Fructoseنشان داد. تمامی مونوساکاریدها در طبیعت از نوع Dهستند و مواردی مثل L-Arabinose در دیواره سلولی باکتری یا L-Galactoseدر بعضی پلی ساکاریدها تنها به صورت استثنایی وجود دارند. اگر دو مولکول قند تنها در آرایش فضایی یك کربن با هم تفاوت داشته باشند ،به این دو قند نسبت به یکدیگر اپیمر گفته میشود.مانند D-Glucoseو D- Galactoseکه کامال شبیه هم هستند به غیر از جهتگیری هیدروکسیل در C- 4که در D-Glucoseدر سمت راست و در D-Galactoseدر سمت چپ وجود دارد D-Glucose.و D-Mannoseنیز به همین شکل هستند. ساختار حلقوی مونوساکاریدها و فرمهای آنومری قندهای پنج کربن به باال بیشتر به صورت حلقوی وجود دارند و تنها کمتر از یك درصد در محلول به صورت خطی هستند.گروه آلدهیدی یا کتونی با گروه هیدروکسیل یکی از کربنهای انتهایی واکنش داده و حلقه بستهای را شکل میدهد.وقتی مونوساکارید از فرم خطی به حلقوی تبدیل میشود ،کربن کربونیل که متقارن بود نامتقارن میشود که در این حالت به آن کربن آنومری میگویند.نحوه واکنش بین آلدهید و هیدروکسیل و نیز تشکیل فرم حلقوی گلوکز را در شکل صفحه بعد مشاهده میکنید: 8 جلسه :2کربوهیدراتها 9 بیوشیمی ساختار دکتر اشکان حاجی نورمحمدی زیستشناسی سلولی و مولکولی ورودی 1402 جلسه :3کربوهیدراتها شایان حیدری -محمدرضا مغازه در گلوکز ،آلدهید به هیدروکسیل شماره پنج حمله میکند و یک حلقه شش ضلعی به نام Pyranoseایجاد میشود (به دلیل شباهت با حلقه .)Pyranاگر آلدهید به کربن شماره چهار حمله کند حلقه پنج وجهی به نام Furanoseایجاد میشود (به دلیل شباهت با حلقه .)Furan مشابه همین واکنشها را برای کتوزها نیز داریم: تشخیص Dو Lدر فرم حلقوی :اگر کربن خارج حلقهای به سمت باال باشد ایزومر Dو اگر به سمت پایین باشد ایزومر Lنامیده میشود. آنومری آلفا و بتا :اگر کربن خارج حلقه ای و هیدروکسیل متصل به کربن آنومری در یک سمت صفحه باشند آنومر بتا ( )βو اگر در جهتهای مختلف باشند آنومر آلفا ( )αنامیده میشوند.آنومرهای آلفا و بتا قابل تبدیل به یکدیگر هستند.به این ترتیب که حلقه میتواند در ناحیه کربن آنومری بشکند و به فرم خطی تبدیل شود.به واکنش تبدیل متقابل آنومرهای αو βبه یکدیگر موتاروتاسیون میگویند. حلقه پیران در عمل در محلول به صورت صفحه نیست بلکه به دو صورت صندلی ( )chairو قایق ( )boatوجود دارد.از بین این دو الگو، الگوی صندلی پایدارتر است و اکثر قندها در شکل فعال خود به این صورت وجود دارند.پیوندها در دو جهت استوایی ( equatorial )bondو محوری ( )axial bondوجود دارند.استخالفها مثل هیدروکسیل معموال در موقعیت استوایی قرار میگیرند ،چون ممانعت فضایی کمتری را ایجاد میکند.در گلوکز که فراوانترین و پرکاربردترین مونوساکارید در فرایندهای متابولیسمی است ،تمامی گروههای @Noteology 10 جلسه :3کربوهیدراتها هیدروکسیل در موقعیت استوایی قرار میگیرند.فرم β گلوکز نسبت به αپایدارتر است چون در این فرم هیدروکسیل متصل به کربن آنومری مانند سایر هیدروکسیلها در موقعیت استوایی قرار دارد. خاصیت احیاکنندگی قندها مونوساکاریدها را میتوان به وسیله عوامل اکسیدکننده نسبتا خفیف نظیر یون فریک Fe3+یا یون کوپریک Cu2+اکسید نمود.کربن کربونیل به گروه کربوکسیل اکسید میشود.گلوکز و سایر قندهایی که قادر به احیای یون فریک و یا کوپریک هستند را قندهای احیاکننده مینامند.قندها تنها در حالت خطی میتوانند احیاکننده باشند.تنها کمتر از یک درصد پنتوزها و هگزوزها به صورت خطی هستند و همین یک درصد هستند که باعث احیای یونهای فلزی میگردند. یونهای فلزی با احیا شدن رنگ محیط واکنش را تغییر میدهند که این تغییر رنگ توسط اسپکتروسکوپی قابل اندازهگیری است و از این طریق میتوان غلظت قند را اندازهگیری کرد.این اساس واکنش فهلینگ میباشد که یک آزمون کیفی جهت جستجوی قندهای احیاکننده است و میتوان غلظت قند را با آن اندازهگیری کرد.امروزه روشهای جدیدتری مثل تست گلوکزاکسیداز مورد استفاده قرار میگیرد.طی واکنش گلوکزاکسیداز H2O2 تولید میشود که توسط آنزیم پراکسیداز یک ترکیب بیرنگ را اکسید و ترکیب رنگی تولید میکند که با استفاده از اسپکتروفتومتر میزان رنگ تولید شده اندازهگیری شده و از این طریق غلظت قند را اندازهگیری میکنند. مشتقات مونوساکاریدها عوامل و گروههای عاملی مختلف میتوانند به مونوساکاریدها متصل شوند و ترکیبات خاصی را تولید کنند که از نظر فیزیولوژیکی اهمیت دارند.چند مثال مهم از این ترکیبات را در شکل صفحه بعد مشاهده میکنید. الیگوساکاریدها الیگوساکاریدها از اتصال دو الی ده واحد مونوساکاریدی تشکیل میشوند.مهمترین الیگوساکاریدها دیساکاریدها هستند که از اتصال دو واحد مونوساکاریدی شکل گرفتهاند.مهمترین دیساکاریدها 11 جلسه :3کربوهیدراتها مالتوز ،سوکروز (ساکارز یا قند شکر) و الکتوز (قند شیر) هستند.به پیوندی که دو مونوساکارید را به هم وصل میکند ،پیوند گلیکوزیدی ()O-glycosidic bond مینامند.پیوند گلیکوزیدی نسبت به آبکافت اسیدی حساس است و میشکند. در دیساکاریدها هم جزء مونوساکاریدی که کربن آنومری آن درگیر نیست میتواند شکسته شود و به فرم خطی تبدیل شود و لذا احیاکننده باشد.تنها مورد استثناء سوکروز است که هر دو کربن آنومری آن درگیر هستند و لذا قادر نیست به صورت خطی در بیاید و احیاکننده نیست. پلیساکاریدها پلیساکاریدها یا گلیکانها از اتصال چند صد تا چند هزار مونوساکارید شکل میگیرند. اگر مونوساکاریدهای تشکیل دهنده پلیساکاریدها از یک نوع باشند ،هموپلیساکارید و اگر از دو یا چند نوع مختلف باشند هتروپلیساکارید نامیده میشوند.مهمترین هموپلیساکارید نشاسته است که تنها در گیاهان وجود دارد و از 20تا 30درصد آمیلوز و 70تا 80درصد آمیلوپکتین تشکیل شده است.آمیلوز زنجیره خطی از 12 جلسه :3کربوهیدراتها واحدهای D-Glucoseبا اتصاالت α1→4است.آمیلوز یا ید رنگ آبی تولید میکند.آمیلوپکتین دارای شاخه است ،به این ترتیب که عالوه بر اتصاالت ،α1→4شاخههایی به صورت اتصاالت α1→6نیز دارد.آنزیم آلفا آمیالز در جانوران پیوندهای α1→4را آبکافت میکند.آنزیم دیگری به نام گلوکوزیداز آبکافت پیوندهای α1→6را بر عهده دارد. چرا گلوکز به صورت منومری ذخیره نمیشود؟ طبق محاسبات انجام شده میزان گلیکوژن ذخیره شده در سلولهای کبدی معادل 0/4موالر گلوکز است. در صورتی که این میزان گلوکز در سیتوزول وجود داشت ،اسموالریتی به میزان خطرناکی افزایش مییافت و سبب ورود اسمتیک آب به درون سلول و پارگی سلول میشد.گلیکوژن غلظت کمی در حدود 1/01میکروموالر دارد و بنابراین فشار اسمزی ایجاد نمیکند. انتهای احیاکننده و انتهای غیر احیاکننده :در آمیلوز تمامی کربنهای آنومری به غیر از آخرین گلوکز از سمت راست درگیر پیوند گلیکوزیدی هستند که میتواند به صورت خطی در بیاید ،زیرا کربن آنومری آن درگیر نیست.به این انتها ،انتهای احیاکننده گفته میشود.انتهای دیگر ،انتهای غیر احیاکننده نام دارد.در آمیلوپکتین و گلیکوژن به تعداد شاخهها انتهای غیراحیاکننده داریم ،اما تنها یک انتهای احیاکننده وجود دارد.سنتز گلیکوژن از انتهای احیاکننده شروع میشود ،از طرفی آنزیمهای تجزیه کننده گلیکوژن تنها بر انتهای غیر احیاکننده شاخهها اثر میکنند. 13 جلسه :3کربوهیدراتها سلولز سلولز هموپلیساکارید دیگری است که از اتصاالت β1→4 گلوکز تشکیل شده است.دیواره سلولی گیاهان و پنبه از سلولز بین است. شده ساخته رشتههای طویل سلولز پیوند هیدروژنی تشکیل میشود و فیبرهای استحکام باعث سلولزی ایجاد شده میگردد. سلولز نسبت به هیدرولیز اسیدی و قلیایی مقاوم است و در دستگاه گوارش انسان قابل هضم نیست.در معده نشخوارکنندگان باکتریهایی زندگی میکنند که قادر به تولید آنزیمی به نام سلوالز هستند که میتواند سلولز را به واحدهای گلوکز آبکافت و از انرژی سلولز استفاده کند. کیتین هموپلیساکارید دیگری است که ساختارش شبیه سلولز است اما از واحدهای ( N-acetyl-D-glucosamineپیوندهای )β1→4تشکیل شده است.کیتین ترکیبی سخت و نسبت به آب نفوذناپذیر است و اسکلت خارجی بندپایان مثل حشرات و خرچنگها را تشکیل میدهد و بعد از سلولز فراوانترین کربوهیدرات در طبیعت است. هتروپلیساکاریدها کربوهیدراتهایی هستند که از دو یا چند مونوساکارید مختلف تشکیل میشوند.مهمترین هتروپلیساکاریدها انواعی هستند که ماتریکس خارج سلولی را تشکیل میدهند.این هتروپلیساکاریدها را گلیکوزآمینوگلیکانها یا موکوپلیساکاریدها مینامند. از مهمترین موکوپلیساکاریدها ،هیالورونات است که از واحدهای D-Glucuronateو N-acetyl-D-glucosamineتشکیل میشود. هیالورونات محلولهای شفاف به شدت چسبندهای ایجاد میکند که به عنوان مواد نرمکننده در مایع سینوویال مفاصل عمل کرده و نیز یک ثبات ژل مانند به عدسی چشم مهرهداران میدهد. بعضی از باکتریها آنزیمی به نام هیالورونیداز تولید میکنند که پیوندهای گلیکوزیدی هیالورونات را میتوانند از بین برده و باعث آسیب بافتهای همبند شوند. پروتئوگیلکانها ،گلیکوپروتئینها و گلیکولیپیدها پروتئوگلیکانها در سطح سلول و یا ماتریکس بین سلولی وجود دارند که در آنها یک یا چند زنجیره گلیکوزآمینوگلیکان به طور کواالن به یک پروتئین غشایی و یا پروتئین ترشحی اتصال مییابد.معموال بخش گلیکوزآمینوگلیکان بیشترین میزان 14 جلسه :3کربوهیدراتها پروتئوگلیکانها را تشکیل میدهد و از نظر شیمیایی غالب است.پروتئوگلیکانها اجزای اصلی بافت همبند مثل غضروف هستند که در آنها واکنشهای متقابل غیرکواالن متعدد موجود با سایر پروتئوگلیکانها، پروتئینها و گلیکوزآمینوگلیکانها سبب ایجاد قدرت و حالت ارتجاعی میگردد. در گلیکوپروتئینها یک یا چند الیگوساکارید با پیوند یافتهاند. اتصال پروتئین یک به کواالن گلیکوپروتئینها در اندامکهای مختلف درون سلول، سطح خارجی غشای پالسمایی ،ماتریکس بین سلولی و در خون وجود دارند.قسمت الیگوساکاریدی گلیکوپروتئینها از نظر اختصاصیت غنی بوده و باعث ایجاد جایگاههای بسیار اختصاصی جهت اتصال با سایر پروتئینها میشود.در گلیکوپروتئینها معموال N-acetyl-D-glucosamineیا مانوز به آمینواسیدهای آسپاراژین ( ،)Asnسرین ( )Serو یا ترئونین ( )Thrمتصل میگردد. گلیکولیپیدها ،لیپیدهای غشایی هستند که سر قطبی آنها را الیگوساکاریدها تشکیل داده و جایگاههای اختصاصی جهت شناسایی و اتصال پروتئینها هستند. 15 بیوشیمی ساختار دکتر اشکان حاجی نورمحمدی زیستشناسی سلولی و مولکولی ورودی 1402 جلسه :4لیپیدها شایان حیدری -عرشیا پیرزادیان ساختار شیمیایی لیپیدها و خواص آنها مقدمه :چربیها بیومولکولهایی هستند که مهمترین خصوصیت آنها عدم حاللیت در آب است.از نظر ساختاری لیپیدها در مقایسه با سایر ماکرومولکولهای زیستی کوچک هستند.در یک تقسیمبندی چربیها و ترکیبات مرتبط را میتوان به هشت گروه تقسیم کرد که شامل اسیدهای چرب ،تریگلیسیریدها ،استرولها ،فسفولیپیدها ،اسفینگولیپیدها ،اجسام کتونی ،واکسها و ترپنها میشوند.واحدهای ساختاری اکثر چربیها را اسید چرب تشکیل میدهد. اسیدهای چرب اسیدهای چرب کربوکسیلیک اسیدهایی هستند که تعداد زیادی کربن ( 4تا 30کربن) دارند که یک زنجیره بلند را تشکیل میدهد. اسیدهای چرب جانوری معموال 14تا 20کربن دارند.اسیدهای چرب به ندرت به صورت آزاد دیده میشوند و معموال در ساختار سایر لیپیدها وجود دارند. گروه کربوکسیل قطبی و دم هیدروکربنی غیر قطبی است.بعضی از اسیدهای چرب در ساختار خود تنها پیوند یگانه دارند و اسیدهای چرب اشباع نامیده میشوند.برخی دیگر از اسیدهای چرب در ساختار خود پیوند دوگانه نیز دارند که به اینها اسیدهای چرب غیر اشباع گفته میشود. اسیدهای چرب غیر اشباع نسبت به اسیدهای چرب اشباع نقطه ذوب پایینتری داشته و به همین دلیل در شرایط طبیعی مایع هستند.وجود پیوند دوگانه موجب ایزومری هندسی میشود.اکثر اسیدهای چرب غیر اشباع به حالت سیس هستند. دو تا از ایزومرهای یک اسید چرب با 1۸کربن و یک پیوند دوگانه را در تصویر رو به رو مشاهده میکنید: به ایزومر سیس اسید اولئیک و به ایزومر ترانس اسید االئیدیک گفته میشود. در بیوشیمی جهت کوتاه نویسی اسیدهای چرب روش معمول این است که ابتدا تعداد کربن را ذکر کرده و اگر پیوند دوگانه وجود داشته باشد ،تعداد پیوند دوگانه و جایگاه پیوند دوگانه و اگر پیوند دوگانه موجود نباشد ،صفر نوشته میشود. مثال اسید استئاریک دارای 1۸کربن و فاقد پیوند دوگانه یعنی اشباع است، بنابراین به صورت 18:0نمایش داده میشود.اسید اولئیک با یک پیوند دوگانه در کربن 9و 10به صورت ) 18:1 (Δ9و اسید لینولنیک با 1۸کربن و 3پیوند دوگانه به صورت ) 18:3 (Δ9,12,15نشان داده میشود. @Noteology 16 جلسه :4لیپیدها معموال جهت شمارهگذاری کربنها از سمت کربوکسیل شمارش میکنند ،اما میتوان از سمت متیل انتهایی ( )ωنیز شمارهگذاری کرد. مثال در سیستم نامگذاری امگا ،نام اسید لینولنیک به صورت ) 18:3 (ω3,6,9نشان داده میشود. به اسید چربهایی که در سیستم نامگذاری امگا اولین پیوند دوگانه آنها در کربن شماره 3باشد ،اسید چرب امگا 3گفته میشود.مثال اسید لینولنیک یک اسید چرب امگا 3است.اگر اولین پیوند دوگانه در کربن ۶ باشد به آن اسید چرب امگا ۶و ...گفته میشود. تعدادی از مهمترین اسیدهای چرب اسیدهای چرب اسید لینولئیک و اسید لینولنیک در بدن انسان سنتز نمیشوند و حتما باید در رژیم غذایی موجود باشند.به این اسیدهای چرب ،اسید چرب ضروری گفته میشود. این اسیدهای چرب پیشساز ترومبوکسانها ،لوکوترینها و پروستاگالندینها هستند که مولکولهای تنظیمی هستند و اعمال متنوعی دارند.کمبود این اسیدهای چرب منجر به آسیب پوستی ،ریزش مو ،نازایی ،کاهش وزن و حتی مرگ میشود.اسید آراشیدونیک اسید چربی غیر ضروری است که از اسید چرب ضروری اسید لینولئیک منشا میگیرد. تریگلیسریدها تریآسیلگلیسرولها ( )TAGیا تریگلیسریدها ( )TGبه چربیهای خنثی نیز معروف هستند و کامال آبگریز بوده و نقش ذخیره انرژی به صورت چربی یا روغن را بر عهده دارند.چربیهای طبیعی مانند کره ،روغن جامد و مایع و سایر چربیهای خوراکی و چربی زیر پوست همگی تریگلیسرید هستند.تریگلیسریدها از استری شدن سه اسید چرب با یک الکل سه عاملی گلیسرول تولید میشوند. تریگلیسریدهایی که در ساختار آنها تنها یک نوع اسید چرب وجود دارد به تریگلیسریدهای ساده معروف هستند و نامگذاری آنها بر اساس نوع اسید چرب است. مثال اگر هر سه اسید چرب موجود در ساختار یک تریگلیسرید اسید استئاریک باشد، تریگلیسرید حاصله را تریاستئارین و در صورتی که هر سه اسیدپالمتیک باشند به آن تریپالمتین گفته میشود.تریگلیسریدهایی که دو یا چند نوع اسید چرب دارند تریگلیسریدهای مرکب نامیده میشوند و جهت معرفی آنها شماره اسید چرب نیز باید ذکر شود.برای مثال -1استئاریل 2و-3دیپالمتیل گلیسرول فسفولیپیدها برخالف تریگلیسریدها که چربیهای خنثی و ذخیرهای هستند ،فسفولیپیدها ترکیبات بارداری بوده که در ساختار غشای پالسمایی و غشای اندامکها یافت میشوند.تفاوت فسفولیپیدها با تریگلیسریدها در این است که در کربن شماره سه اسید چرب حذف شده و به 17 جلسه :4لیپیدها جای آن فسفات قرار گرفته است و به فسفات نیز معموال یک الکل نوع دوم مثل اتانولآمین یا کولین متصل میگردد.اسید چرب متصل به کربن شماره 1معموال اشباع و اسید چرب متصل به کربن شماره 2به طور معمول غیر اشباع است. اسفینگولیپیدها اسفینوگولیپیدها لیپیدهای غشایی بوده و مانند فسفولیپیدها دارای سر قطبی و دو دم هیدروکربنی آبگریز هستند.اسفینگولیپیدها به جای الکل گلیسرول ،الکل اسفینگوزین دارند.اگر به گروه آمین الکل اسفینگوزین یک اسید چرب با پیوند آمیدی اتصال یابد ترکیب ایجاد شده سادهترین اسفینگولیپید یعنی سرآمید است.بنابراین :سرآمید = اسفینگوزین +اسید چرب حال اگر به سرآمید فسفوکولین و یا فسفواتانولآمین اضافه شود ترکیب ایجاد شده اسفینگومیلین خواهد بود.اگر به سرآمید یک مولکول مونوساکارید اضافه شود ترکیب سربروزید ،اگر چند واحد قند اضافه شود کلوبوزید و اگر چند قند و نیز اسید سیالیک اضافه شوند ترکیب ایجاد شده گانگلیوزید خواهد بود. گروههای خونی گروههای خونی در انسان توسط یک سری از گلوبوزیدها تعیین میشوند که بسته به نوع قندهای متصل شده به سرآمید انواع گروههای خونی مشخص میشوند. استرولها استرولها لیپیدهای ساختمانی هستند که در غشای سلولی یوکاریوتها یافت میشوند. اسیدهای صفراوی و هورمونهای استروئیدی نیز به این گروه تعلق دارند. ساختمان استرولها به این صورت است که از یک هسته استروئیدی حاوی چهار حلقه تشکیل شدهاند که سه عدد از حلقهها شش کربنی و یک حلقه پنج کربنی است.این هسته استروئیدی مسطح و سخت است.کلسترول مهمترین استرول است که در ساختمان آن سر قطبی (هیدروکسیل متصل به کربن شماره )3و دم هیدروکربنی غیر قطبی (دارای هسته استروئیدی و زنجیره هیدروکربنی متصل به کربن شماره )17وجود دارد. ترپنها ترپنها از واحدهای ایزوپرن تشکیل شدهاند که به صورت سر به دم و یا دم به دم به هم متصل میشوند و ترکیبات مختلفی را تولید میکنند.ویتامینهای محلول در چربی ،D ،A Eو Kدر ساختار خود بخش ترپنی دارند.کاروتنوئیدها مانند بتاکاروتن در گیاهان نیز به گروه ترپنها تعلق دارند و پیشساز ویتامین Aدر جانوران هستند. 18 بیوشیمی ساختار دکتر اشکان حاجی نورمحمدی زیستشناسی سلولی و مولکولی ورودی 1402 جلسه :5پروتئینها شایان حیدری -عرشیا پیرزادیان پروتئینها درشت مولکولهایی هستند که از اتصال کواالنسی یک سری واحدهای ساختاری به نام آمینواسید ساخته شدهاند.تعداد و ترتیب قرار گرفتن این واحدها در زنجیره پروتئینی نوع پروتئین را مشخص میکند.انواعی که کمتر از ۴۰ریشه آمینواسیدی دارند را پیتید و آنهایی که از ۴۰الی 27۰۰۰ریشه دارند را پلیپیتید یا پروتئین مینامند. ساختار آمینواسیدها تمامی آمینواسیدها (به جز پرولین) دارای یک کربن مرکزی به نام کربن ،αیک هیدروژن، یک گروه آمین ،یک گروه کربوکسیل و یک گروه Rهستند.بیش از 2۰آمینواسید مختلف وجود دارد که تنها تفاوت آنها در گروه Rمیباشد. بر اساس میزان قطبیت گروه ،Rآمینواسیدها را در چهار گروه مختلف طبقهبندی میکنند: آمینواسیدهای دارای گروه Rغیرقطبی آمینواسیدهای دارای گروه Rقطبی بدون بار آمینواسیدهای دارای گروه Rقطبی با بار مثبت (بازی) آمینواسیدهای دارای گروه Rقطبی با بار منفی (اسیدی) ساختار و نام اختصاری سه حرفی هر کدام از آمینواسیدها همراه با طبقه بندی آنها: @Noteology 19 جلسه :5پروتئینها آمینواسیدهای کمیاب به 2۰آمینواسید ذکر شده در باال ،آمینواسیدهای استاندارد میگویند که توسط رمز ژنتیکی کد میشوند.عالوه بر این ،در برخی از پروتئینها آمینواسیدهای تغییر یافتهای وجود دارند که برای ساختار و فعالیت پروتئین مهم هستند. hydroxylysine هیدروکسیلدار شدن ،فسفریلدار شدن و استیلدار شدن از جمله مهمترین تغییراتی هستند که در ساختار آمینواسیدهای استاندارد اعمال شده و منجر به شکلگیری آمینواسیدهای کمیاب میشوند.در ساختار کالژن دو آمینواسید کمیاب به فراوانی وجود دارند ،هیدروکسی الیزین و هیدروکسی پرولین که از هیدروکسیلدار شدن به ترتیب آمینواسیدهای الیزین و پرولین تولید میشوند. hydroxyproline آمینواسیدهای غیر پروتئینی آمینواسیدهایی هستند که در ساختار پروتئینها وجود ندارند ،بلکه به صورت آزاد در فرایندهای متابولیسمی شرکت میکنند.از مهمترین این ترکیبات -βآالنین پیشساز ویتامین ،پانتوتئیک اسید-β ،سیانوآالنین در گیاهان ،اورنیتین و سیترولین در چرخه اوره هستند. 20 جلسه :5پروتئینها یونیزاسیون آمینواسیدها آمینواسیدها دارای یک گروه کربوکسیل هستند که اسیدی بوده و نقش دهنده پروتون را بر عهده دارد و در عین حال یک گروه آمین دارند که بازی بوده و پذیرنده الکترون است.به چنین ترکیباتی که هم گروه دهنده و هم گروه گیرنده پروتون را با هم دارند، آمفوتر گفته میشود.در pHفیزیولوژیک ،آمینواسیدها به فرم یونیزه هستند ،یعنی گروه آمین پروتونه و دارای بار مثبت و گروه کربوکسیل دپروتونه و دارای بار منفی میباشد.به این ترکیبات zwitterionic formگفته میشود. ایزومر فضایی آمینواسیدها تمامی آمینواسیدها (به جز گالیسین) واجد یک کربن نامتقارن یا کایرال (کربنی که چهار گروه متفاوت به آن متصل است) در کربن αهستند. بنابراین میتوانند تصاویر آیینهای غیر قابل انطباق بر یکدیگر به نام انانتیومرها ( )enantiomersرا تشکیل دهند.در مورد آمینواسیدها عامل آمین به عنوان گروه فعال ،نوع ایزومری فضایی را تعیین میکند. چنانچه عامل آمین در سمت راست باشد ایزومر Dو اگر در سمت چپ باشد ،ایزومر Lرا خواهیم داشت.آمینواسیدهای شرکت کننده در ساختار پروتئینها همه از نوع Lهستند. جذب نوری آمینواسیدها همه آمینواسیدها پرتوی فرابنفش را در طول موج 19۰-2۰۰نانومتر جذب میکنند.عالوه بر این ،سه آمینواسید آروماتیک فنیل آالنین، تیروزین و تریپتوفان در 2۸۰نانومتر نیز جذب دارند.جذب در 2۸۰ناتومتر در مطالعات پروتئینی بسیار مورد استفاده قرار میگیرد. پپتیدها دو آمینواسید میتوانند با از دست دادن آب پیوند کواالنسی تشکیل دهند که به آن پیوند پپتیدی گفته میشود.دو آمینواسید با هم یک دیپیتید ،سه آمینواسید یک تریپپتید ،چهار آمینواسید یک تتراپپتید و ...را ایجاد میکنند و در نهایت پلیپپتید یا پروتئین ساخته میشود. در حالتی که آمینواسیدها در ساختار پروتئین وارد میشوند ،به آنها ریشه ( )residueگفته میشود.یک انتهای یک زنجیره پلی پپتیدی همیشه دارای گروه 21 جلسه :5پروتئینها آمین آزاد است که به آن انتهای )N-terminal( N و انتهای دیگر دارای گروه کربوکسیل است که به آن انتهای )C-terminal( Cمیگویند.سنتز پروتئین از انتهای آمین به کربوکسیل انجام میشود. 22 بیوشیمی ساختار دکتر اشکان حاجی نورمحمدی زیستشناسی سلولی و مولکولی ورودی 1402 جلسه :6پروتئینها شایان حیدری در یک زنجیره پپتیدی سه نوع پیوند به صورت متوالی تکرار میشوند: پیوند پپتیدی یعنی پیوند CO-NHیا امگا ()ω که به دلیل رزونانس پیوند بین Cو Nخاصیت پیوند دوگانه را پیدا میکند ،بنابراین مسطح است و قابلیت چرخش ندارد. پیوند N-Cαکه یگانه بوده و قابلیت چرخش دارد و زاویه چرخش آن را با فی ( )φنشان میدهند. پیوند Cα-Cکه یگانه بوده و قابلیت چرخش دارد و زاویه چرخش آن را با سای ( )ψنشان میدهند. اساسا زوایای φو ψمیتوانند هر مقداری را بین -180 تا +180درجه داشته باشند ،ولی به علت تداخل فضایی بین اتمهای موجود در اسکلت پلیپپتیدی و زنجیرههای جانبی معموال مشاهده نمیگردد.مقادیر مجاز زوایای φو ψرا میتوان در یک نقشه به نام نمودار راماچاندران ( )Ramachandran plotنشان داد. سطوح ساختاری پروتئین برای پروتئین چهار سطح ساختاری در نظر گرفته میشود که شامل ساختار اول تا چهارم است.تمام پروتئینها ساختار اول تا سوم را دارند ،اما تنها پروتئینهای خاصی دارای ساختار چهارم هستند. ساختار اول توالی خطی ریشهها را نشان میدهد.به این معنی که پروتئین چه تعداد ریشه دارد و این ریشهها به چه ترتیبی پشت سر هم قرار گرفتهاند.برای نوشتن ساختار اول از انتهای Nشروع و ریشهها را به ترتیب ذکر کرده و به انتهای Cخاتمه میدهیم: )(N-terminal) NH2-Ala-Leu-Val-Thr-Cys…Arg-His-Phe-Ser-COOH (C-terminal ساختار دوم اشاره به کانفورماسیون موضعی قسمتی از پروتئین دارد که منظم است و در پروتئینهای مختلف تکرار میشود.دو نوع مهم از ساختار دوم ،مارپیچ )α-helix( αو صفحات )β-sheets( βهستند. مارپیچ :αدر ساختار مارپیچ αزنجیره پلیپپتیدی حول محور فرضی چرخیده و شکل مارپیچی به مولکول میدهد.جهت پایداری مارپیچ αبین گروههای COو NHپیوند هیدروژنی تشکیل میشود.پیوند هیدروژنی بین NHیک ریشه و COپنجمین ریشه ( n, )n+4تشکیل میشود.در هر دور مارپیچ 3/6ریشه قرار میگیرد که 13اتم را شامل میشود.بنابراین به مارپیچ ،αمارپیچ 3.613هم @Noteology 23 جلسه :6پروتئینها گفته میشود.در مارپیچ αزوایای φو ψبه ترتیب -60و -40هستند.مارپیچ αبه حالت راستگرد میباشد.تقریبا تمامی پروتئینها در ساختار خود مارپیچ αرا دارند.مو پروتئینی است که کامال از مارپیچ αتشکیل شده است. صفحات :βاین صفحات یکی دیگر از ساختارهای منظم است که در پروتئینها وجود دارند.در این ساختار پیوند هیدروژنی در درون یک زنجیره ایجاد نمیشود ،بلکه دو بخش از یک زنجیره که ممکن است از هم فاصله داشته باشند ،مجاور هم قرار گرفته و بین گروههای COو NHپیوند هیدروژنی تشکیل میشود.اگر دو رشته در یک جهت باشند موازی همسو ( )parallelو اگر در جهتهای مختلف باشند ،موازی ناهمسو ( )anti-parallelنامیده میشوند. صفحات βناهمسو به دلیل پایداری بیشتر در پروتئینها فراوانتر هستند.زوایای φو ψبرای صفحات βناهمسو به ترتیب برابر -140و +135و برای صفحات βهمسو -120و +110میباشد. برای مثال ابریشم و تار عنکبوت پروتئینهایی رشتهای هستند که تنها از صفحات βتشکیل شدهاند. در این شکل ساختار یک پروتئین که در آن مارپیچ ،αصفحات βموازی ناهمسو و یک پیوند دیسولفیدی قابل مشاهده میباشد: صفحات βموازی ناهمسو معموال توسط قطعات کوتاهی که منجر به تغییر جهت زنجیره میشوند ،به هم وصل میشوند.این تغییر جهت معموال توسط 4آمینواسید صورت میگیرد که دو تا از آنها همواره گالیسین و پرولین بوده و به آن β-turnگفته میشود. :Random coilمعموال بخشهایی از هر پروتئین را در هیچ کدام از ساختارهای دوم نمیتوان قرار داد.این بخشها در هر پروتئینی شکل خاص خود را دارند ،مانند ساختار اول یا دوم منظم نیستند و در پروتئینهای مختلف تکرار نمی شوند که به آنها random coilگفته میشود.کمتر از %30بیشتر پروتئینها به صورت random coilهستند. ساختار سوم در پروتئینهای کروی برخالف پروتئینهای رشتهای ،زنجیره پلیپپتیدی روی خود پیچ و تاب خورده و ساختارهای فشردهای را میسازد. به همین دلیل ساختار سوم منحصرا در مورد پروتئینهای کروی مطرح میشود و در مورد تابخوردگی مولکول پروتئین و وضعیت قرار گرفتن ساختارهای منظم دوم و نیز random coilنسبت به یکدیگر صحبت میکند.نحوه ایجاد این ساختار به گونهای است که ریشههای آبگریز در درون مولکول جمع و فشرده میشوند و ریشههای باردار در سطح بیرونی مولکول قرار میگیرند. طرز پیچ و تاب خوردن مولکول بر حسب نوع ریشههای تشکیل دهنده هر پروتئین متفاوت است و میتوان برای هر پروتئینی یک ساختار سوم اختصاصی در نظر گرفت.عالوه بر پیوندهای هیدروژنی که در پایداری ساختارهای دوم شرکت میکنند ،