بیهوشی PDF
Document Details
Uploaded by Deleted User
Tags
Summary
This document provides information about medications that affect the central nervous system (CNS), including sedative-hypnotic drugs, anxiolytics, and anesthetic agents. It discusses their mechanisms of action, effects, and potential side effects, along with factors like dose dependency and duration of action.
Full Transcript
داروهای موثر بر CNS پیام ها بیشتر از طریق نورترانسمیترها انتقال پیدا می کنند.نوروترانسمیترها یکسری مواد شیمیایی اند که باعث انتقال پیام بین نورون ها و اعصاب می شوند. مهمترین نوروترانسمیترهایی که در سی...
داروهای موثر بر CNS پیام ها بیشتر از طریق نورترانسمیترها انتقال پیدا می کنند.نوروترانسمیترها یکسری مواد شیمیایی اند که باعث انتقال پیام بین نورون ها و اعصاب می شوند. مهمترین نوروترانسمیترهایی که در سیستم CNSوجود دارد؛ ،GABAسروتونین ،اپی نفرین ،دوپامین ،گلوتامات ،استیل کولین ...که درمغز هستند؛ البته در جاهای دیگر بدن هم پراکندگی دارند.همچنین پپتیدها که از نظر جنسشون فرق دارند. مهمترین نوروترانسمیتر مهاری در سیستم اعصاب مرکزی؛ GABAهست و گالیسین هم نقش دارد.نوروترانسمیتر تحریکی گلوتامات است؛ که چندتا رسپتور دارد؛ رسپتور NNDAاست که در مغز اعمال اثر می کند.یکسری یونها را داریم که می توانند تحریک ایجاد کنند یا مهار ایجاد کنند.یونهای تحریکی که پتانسیل عمل ایجاد می کنند؛ سدیم و کلسیم و یونهای مهاری پتاسیم و کلر است.در سیستم اعصاب مرکزی بیماری هایی که وجود دارد؛ به خاطر تغییراتی است که در میزان این یونها و نوروترانسمیترها اتفاق می افتد.و ما با کمک داروها؛ میزان این عوامل را کم و زیاد میکنیم؛ مثال در افسردگی چه اتفاقی می افتد؟ تغییر در میزان سروتونین.پس داروهایی که وجود دارند ،میزان سروتونین را درون زیاد میکنند یا از بیرون وارد میکنیم.در بیماری صرع؛ پتانسیل عمل های تکرارشونده است؛ سدیم نقش دارد؛ پس ما از داروهای بالک کننده سدیم استفاده میکنیم؛ که جلوی یون سدیم را بگیریم که جلوی پتانسیل عمل را بگیرد. آرامبخش خواب آورها ،Sedative hypnotic drugسدیشن دارویی هست که حالت ریلکس را برای ما ایجاد کند و اضطراب را کم کند؛ رفلکس ها را کاهش بدهد؛ به طوری سیستم اعصاب مرکزی را تضعیف می کند Anxiolytic.داروی هست که بتواند اضطراب را کاهش بدهد؛ Hypnosisهم به معنی خواب است؛ داروهایی که بتواند هم سرعت القا خواب را سریعتر کند و هم طول مدت خواب را بیشتر بکند. تمام اثرات این داروها به صورت dose-dependentاست؛ در دوزهای پایین اثر آرامبخشی؛ سدیشن و میتوانند روی سایکوموتورها اثر بگذارند و مقداری دوز باالتر برود؛ اثر خواب آوری دارند. خواب آورها و ضداضطراب ها دو گروه هستند؛ بنزودیازپین ها و باربیتورات ها. از نظر پیدایش اول باربیتوراتها کشف و استفاده شدند؛ ولی بخاطر عوارضی که داشتند و safeنبودند؛ بنزودیازپین ها جایگزین شدند. از عوامل جدید دارویی مثل ریسپیرون داریم که فقط اثر ضداضطراب دارد و اثر خواب آوری ندارد؛ بیشتر روی گیرنده های سروتونین اثر می گذارد.خود الکل نیز به عنوان یک داروی ضداضطراب می شناسیم. 1 یک خانواده جدید که گروه Zهستند؛ زارپلون؛ زولپیدم که از طریق GABAعمل می کنند و بیشتر اثر خواب آوری دارند؛ و خواب آلودگی می توانند برای ما ایجاد بکنند.و همچنین داروهایی مثل آگونیست های مالتونین و غیره......که روی چرخه خواب و بیداری اثر می گذارند؛ اینها داروهای جدیدی هست که عوارض داروهای قبلی را خیلی کمتر ایجاد می کنند.یکسری داروهایی داریم که داروهای خواب آور نیستند منتها خواب آوری از عوارض جانبی دارو هست؛ مثل آنتی هیستامین ها؛ شربت پرومتازین برای خواب بچه ها که خواب بروند؛ اما به دلیل اینکه عوارض زیادی دارد؛ مثال عوارض آنتی کولینرژیکی دارند نباید این کار انجام شود و به بچه داده شود؛ ولی به عنوان خواب آور چیزی است که عوام استفاده می کنندTCA.ها؛ ضدافسردگی ها که خاصیت آنتی کولینرژیک دارند؛ اثر خواب آوری دارند؛ اما نباید به عنوان یک داروی خواب آور از آنها استفاده بکنیم.باربیتوارات ها اولین گروه هایی بودند که بعنوان داروهای آرامبخش خواب آور معرفی شدند؛ از نظر طول مدت اثرشان؛مصارف بالینی شان فرق دارد.بعضی ها کوتاه اثر هستند مثل تیوپنتال سدیم؛ لیپوفلیسیته اش باال هست؛ اوال همه داروهایی که می خواهند بر CNSاثرگذار باشند باید محلول در چربی باشند؛ چون می خواهند از BBBبگذرند؛داروهایی که حاللیت در چربی بیشتری دارند؛ با سرعت بیشتری می توانند عبور کنند؛ و اثرشان سریعتر باشد. تیوپنتال سدیم داروی کوتاه اثر هست و سریع هم اثر می کند؛ پس یکی از کاربردهای این دارو نه به عنوان خواب آور؛ بعنوان دارویی که در بیهوشی ها به کار می رود.ما گاهی میخواهیم یک بیهوشی سبک بدهیم از تیوپنتال استفاده می کنیم ،خیلی بیهوشی را القا می کند duration،هم کم است و ریکاوری هم خیلی سریع است.برای بیهوشی های کوتاه استفاده می شود.سکوباربیتال؛طول اثر متوسط تر هست؛ بعنوان یک دارویی برای بی خوابی استفاده می شود.داروهایی که long activeهستند؛ فنوباربیتال؛ اینها تا سه روز اثرشان را بگذراند.داروی ضدصرع برای کودکان فنوباربیتال ها هستند.البته االن از باربیتورات ها برای درمان بی خوابی استفاده نمی کنندف در دوزهای پایین اثر آرام بخشی دارند و درواقع اگر بخواهیم دوز تسکینی برای درمان بی خوابی بدهیم باید دوز را باال ببریم که عوارض دارد و ما به کار نمی بریم.بنزودیازپین ها هم براساس duration of actionتقسیم بندی می شوند؛ کوتاه اثرها مثل تریازوالم؛ اگزازپام؛ متوسط اثرها مثل آلپرازوالم؛ نیترازپام؛ طوالنی اثرها مثل دیازپام؛ کلردیازپوکساید و کلونازپام که می تواند تا چند روز طول بکشد.اینکه طول اثرشان چقدر هست به متابولیسمشان بستگی دارد.وقتی میگوییم طوالنی اثر هستند به متابولیسمشان بر می گردد ،.وقتی می گوییم طوالنی اثر هستند،یعنی متابولیزه می شوند و به متابولیت فعال تبدیل می شوند ،خیلی از این داروها متابولیزه می شوندو تبدیل به متابولیزه ای می شوند که از داروی مادر فعال تر است ،مثل دیازپام که متابولیزه می شود و تبدیل به اگزازپام میشود که خودش اثر خواب آلودگی دارد.این داروها آگونیست رسپتور GABA Aهستند؛ که یک نوروترانسمیتر مهاری هست که در واقع ایجاد IPSPمی کند.که در واقع یک پنتامر ،به این صورت که یک کانال یون کلر دارد و وقتی که دارو به رسپتور خودش وصل می شود ،با محل گابا متفاوت است،که بر روی کانال یون کلر که رسپتور گاباهست.وقتی که بنزودیازپین روی رسپتورمی نشیند باعث می شودگابا با قدرت بیشتری وصل بشود ،کانال خیلی وسیعتر باز شده ویون های کلر بیشتری وارد شوند و سلول را هایپرالر می کنند و از آستانه تحریک دور می کند. 2 یک تفاوتی که بین بنزودیازپین ها و باربیتورات ها وجود دارد این است که باربیتورات ها در واقع مدت زمان باز بودن کانال کلر را بیشتر می کنندduration ،را بیشتر می کنند ،ولی بنزودیازپین ها فرکانس یا تعداد باز شدن را افزایش می دهند به همین دلیل است که باعث افزایش ورود یون کلر می شوند و سلول را از آن آستانه تحریک دور می کنند.اینها متابولیت دارند ،متابولیت های فعالی دارندکه نیمه عمرشان طوالنی تر کنند.از نظر کنتیکی چون لیپوفیل هستند می توانند از BBBبگذرند ،از جفت می توانند عبور کنند ،از شیر می توانند عبور کنند ،در این داروها هم محلول در چربی هستند پس 3 عبور راحتتری دارند جذب خوبتری دارند.حتی باعث تضعیف رفلکس ها و عملکرد ها در نوزاد و جنین بشوند چون راحت از جفت عبور می کنند.چون توسط کبد متابولیزه می شوند؛ بیماری های کبدی می تواند روی نیمه عمرشان اثرگذار باشد و همچنین در افراد سالمند؛ چون عملکرد کلیه و کبد کاهش پیدا می کند؛ در دوز های تراپیتیک که ما استفاده می کنیم در این افراد باید دوز تعدید بشود. کلردیازپوکساید و دیازپام و کلورازپاد؛ داروهایی هستند که نیمه عمر باالیی دارند که در حدود ۴۰تا ۵۰ساعت است ومتابولیزه می شوند و تحت تاثیر متابولیسم تبدیل می شوند به یک متابولیتی که دز متیله هست؛ که این متابولیت هم نیمه عمرش طوالنی است؛ و بعد تبدیل به اگزازپام می شوند ،.و بعد از یک مرحله با گلوکورونات اسیدکونژوگه می شوند ،که می خواهند محلول در آب و قطبی شوند و از طریق ادرار دفع شوند.پس چند مرحله متابولیسم در موردشان صورت می گیرد. وقتی که نیمه عمر طوالنی باشد؛ این متابولیت ها در طول روز آزاد می شوند؛ باعث می شود فرد دچار خواب آلودگی بشود. پس دیازپام یک داروی خوبی بعنوان خواب آور نیست؛ ولی یک داروی مثل آلپرازوالم یا تریازوالم اینها هیدروکسیالسیون در موردشان اتفاق می افتد و سریعتر متابولیزه می شوند؛ سه چهار ساعت نیمه عمرشان است. از این داروها که نیمه عمرشان کمتر است بیشتر به عنوان خواب آور استفاده می کنند.مثل تریازوالم و آلپرازوالم را بیشتر بعنوان خواب آور استفاده می کنند.ولی مشکلی که دارند ،چون نیمه عمرشان کمتر است پس وابستگی به آنها بیشتر است؛ هرچه دارو نیمه عمرش کمتر باشد؛ تلورنس یا وابستگی به آن زیادتر است.بعضی از داروها مثل لورازپام هستند که مستقیما کونژوکه می شوند و متابولیت فعال را ندارند که بخواهند آن مشکالت را برای ما ایجاد بکنند.در مورد باربیتورات ها هم 4 همین روند صدق می کند و باید متابولیزه بشوند البته بجز فنوباربیتال که حدود ۲۰درصدش متابولیزه نمی شود؛ چون از طریق ادرار دفع می شود؛ ولی باید متابولیز در مورد شان صورت بگیرد؛ اگر متابولیزه نشوند می توانند تا سالها در بدن باقی بمانند.فنوربابیتال یک داروی اسیدی هست؛ که برای درمان صرع در نوزادان هست. مسمومیت با آن هم زیاد اتفاق می افتد؛ که میتواند عمدی یا غیرعمدی باشد.چون داروهایی هستند که خیلی safe نیستند و باربیتوراتها را بعضی که می خواهند خودکشی بکنند؛ استفاده می کنند. فنوباربیتال یک داروی اسیدی هست و ما برای دفعش را زیاد بکنیم باید؛ باید ادرار را قلیایی بکنیم(قلیایی کردن ادرار کار خطرناکی است که مرحله آخر انجام میدهیم)؛ بی کربنات سدیم استفاده می کنیم ،برعکس این قضیه هم هست ،شما اگر داروی قلیایی داشته باشید ،بخواهیم دفعش را زیادتر بکنیم؛ مولکول را یونیزه بکنید که حل بشود؛ به صورت یون دربیاید و در ادرار حل بشود ،پس باید ادرار را اسیدی بکنیم با استفاده از ویتامین cاستفاده می کنیم ،چون بیس اسیدی دارد و در مسمومیت ها به کار می رود.چون در مورد باربیتوراتها چون تداخل دارویی زیاد هست؛ چون باربیتورات ها inducer آنزیمی هستند ،و القا کننده آنزیمی ،می توانند القا بکنند آنزیمی را که متابولیزه می کند داروی دیگر را.مثال همزمان دو دارو را استفاده می کنید ،که یک دارو آنزیمی که داروی دوم را متابولیزه می کند ،را القا می کند و یا مهار می کند که جلوی اثر دارو را می گیرد. وقتی که فنوباربیتال یک القاکننده آنزیم inducerاست؛ یعنی آن آنزیم را تند تند فعال می کند؛ داروی دوم همزمان سریع متابولیزه می شودو به اثر درمانی اش نمی رسد که این یک تداخل دارویی است.در مهارکننده ها برعکس است که آنزیم را مهار می کند ،داروی دوم متابولیزه نمی شود و دوز سمیت ایجاد شود در بدن؛ مثل آب گریپ فروت که یک مهارکننده آنزیمی هست.سایمتیدین یک مهارکننده آنزیمی هست. وقتی می گویند که آب گرویپ فروت را با داروهای فشارخون یا دیابت نخورید به این دلیل است؛ به این دلیل است که دوز داروها را باال می برد.فنوباربیتال برعکس است و اثر را از بین می برد ،مثال یک خانمی OCPمصرف میکند؛ که حامله نشود؛ هرازگاهی دچار اضطراب می شود و فنوباربیتال مصرف می کند؛ این باعث می شود آنزیم القا کننده اثر استروئیدها را تند تند از بین ببرد فرد دچار حاملگی ناخواسته بشود ،این یک تداخل دارویی است.هم باربیتورات ها و هم بنزودیازپین ها بعد از یک مدت مقاومت ایجاد می کنند؛ باربیتورات ها در کوتاه مدت و بنزودیازپین ها در دراز مدت. این داروها به عنوان آرامبخش هستند در دوزهای پایین و می توانند رفلکس ها را کاهش بدهند و بر رفتارهای شناختی اثر بگذارند؛ روی سایکوموتور اثر می گذارند؛ از این داروها آلپرازوالم و کلونازپام به عنوان داروهای آرامبخش و ضداضطراب استفاده می کنیم در وضعیت هایی که فرد دچار فوبیاها و استرس شده ما می توانیم استفاده بکنیم. مقداری که دوز باالتر برود؛ می تواند اثر خواب آوری داشته باشد؛ این داروها هم شروع به خواب رفتن را می توانند تحت تاثیر قرار بدهند؛ هم سریعتر به خواب برود هم طول مدت به خواب رفتن را افزایش بدهند و خواب REMرا که فرد در مرحله رویا دیدن هست و حرکات سریع چشم دارد را کاهش بدهند.تریازوالم و آلپرازوالم به عنوان داروهای خواب آور خوبی 5 مطرح هستند.همچنین که گفته شده باید در سالمندان دوز این داورها کاهش پیدا کند،چون اثر تضعیفی که بروی CNS می گذارد بیشتر هست.در دوزهای باالتر بعضی از این داروها اثر بیهوشی دارند؛ مثل تیوپنتال؛ دیازپام و میدازوالم. هم به دلیل اینکه اثر فراموشی دارند و رفلکس های اتونوم را کاهش می دهند؛ اثر خواب آوری هم که دارند ،خصوصیاتی که درمورد یک بیهوش کننده هست را دارند ،ما می توانیم بعنوان داروی بیهوش کننده استفاده بکنیم.در درمان صرع بعضی از این داروها چون رفلکس ها را کاهش می دهند؛ روی گابا اثر می گذارند ،یکی از مکانیسم هایی که درصرع موثر هست این است که ما اثر نورترانسمیترهای مهاری را افزایش بدهیم.داروهایی که انتخابی هستند ،فنوباربیتال و کلونازپام و دیازپام. مثال دیازپام را در صرع هایی که مداوم هست؛ حمالت سریع تشنج پشت سر هم دارند ،متوقف نمی شوند سریع باید به درمانگاه منتقل شوند ،و آمپول های دیازپام را استفاده می شود. در دوزهای باال به عنوان یک شل کننده عضالنی از آنها استفاده می شود ،مخصوصا دیازپام اگر شما دچار یک اسپاسم عضالنی شده باشید؛ کمردرد ..معموال دیازپام داده می شود.اگر دوز خیلی باال برود روی مدوال اثر میگذارد ،چون به الیه های پایین تر و قشری پایینتر مغز نفوذ می کند و از این طریق می تواند باعث ایست تنفس و کالپس قلبی عروقی بشود، در واقع بصل النخاع را تضعیف می کند و فرد می تواند وارد کما بشود یا مرگ بدهد.البته ریت مسمومیت با باربیتوراتها خیلی شدیدتر از بنزودیازپین ها هست؛ بنزودیازپین ها به یک platueکفه می رسد ،و معموال فرد وقتی که مسموم بشود و اوردوز بشود با بنزودیازپینها ،فرد وارد کما می شود.ولی باربیتوراتها مرگ را به دنبال دارند ،داروهایی هستند که مورد abuseقرار می گیرند ،گفته می شود که با بنزودیازپین ها ادای خودکشی را در می آورند ،ولی با باربیتورات ها خطرناک است ،چون این داروها آنتاگونیست هم ندارند. آنتاگونیست بنزودیازپین ها فلومازنیل است؛ ولی بر روی باربیتوراتها موثر نیست.این داروها Dose dependedهستند، یعنی براساس افزایش دوز اثراتش هم بیشتر می شود.فقط اینکه بنزودیازپین ها safeهستند.مصارف بالینی در اختالالت خواب استفاده می شوند؛ گرفتگی های عضالنی و در کنترل عالئم ویدراوال و ترک الکل از این داروها به عنوان داروی آرامبخش استفاده می شود.یک مساله ای در مورد این داروها toleranceهست که نسبت به آنها اتفاق می افتد ،وابستگی یا تحمل نسبت به این داروها هست ،که مکانیسم های مختلفی دارد ،یا اینکه متابولیسمشان سریعتر میشود یا اینکه down regulationگیرنده ها اتفاق می افتد و دیگر گیرنده ها نیستند که داروها به آنها متصل بشود ،یعنی اینکه بعد از مصرف مکرر و طوالنی مدت یکی از این داروها ،باعث میشود که فرد دیگر آن پاسخ اولیه را نگیرد و برای اینکه پاسخ اولیه را داشته باشد ،باید دوز دارو را باال ببرد ،این toleranceنامیده می شود ،که در طول زمان در واقع dependencyایجاد می شود. وابستگی به دارو میتواند فیزیکال باشد یا سایکولوژیکال باشد؛ سایکولوژیکال طوری است که فرد احساس میکند یک چیزی کم دارد که بخوابد.یعنی اگر فرد با دوز نیم آلپرازوالم به خواب می رود بعد از چند هفته دیگر با آن دوز به خواب نمی رود باید دوز را افزایش دهد.و اگر دارو را مصرف نکند احساس می کند که خوابش نمی برد. 6 وقتی که دارو را قطع می کنید عالیم withdrawalمیگیرد ،عالیم ا physical depencyاست یعنی فرد آژیته می شود مضطرب؛ تهوع و استفراغ می گیرد؛ ضربان قلبش باال می رود.عوارضی که ایجاد می کنند؛ چون سیستم اعصاب مرکزی را تضعیف می کنند؛ روی عملکردهای شناختی می توانند اثر بگذارند؛ رفلکسهایش کاهش پیدا میکند؛ و در دوزهای باال میتواند روی تنفس اثر بگذارد؛ دپرسیون تنفس بدهد؛ البته در دوزهای خیلی باال ،در دوزهای تراپیتیک که فرد سالم هست دپرس تنفسی نمی دهد مگر در افرادی که آسماتیک هستند می تواند دپرسیون تنفسی بدهد.روی مهارت ها می تواند اثر بگذارد؛ خواب آلودگی در طول روز؛ از عوارض این داروها هست؛ خصوصا با داروهایی که نیمه عمر طوالنی دارند؛ متابولیت دارند و متابولیت ها در طول روز آزاد می شوند.یک مسئله ای که در مورد بنزودیازپین ها هست این است که آنتروگراد آمزیا هست؛ فراموشی های پس گرد؛ وقایعی که در آن زمان برای فرد اتفاق افتاده است یادش نمی آید.داروی هست که مورد abuse قرار می گیرد ،در کالب ها و مهمانی ها استفاده می کنند و در پروتکلهای بیهوشی که تهاجمی هست ،مثل آندوسکوپی و ... چون حس خوشایندی ندارد لوله گذاری در فرد از میدازوالم استفاده می شود عالوه بر اثر آرام بخشی که دارند.اثر این داروها با داروهایی که اثر CNSرا تضعیف می کند تجمع می یابد ،مثل آنتی هیستامین ها؛ مثل TCAها؛ داروهای ضد درد اپیوئیدی؛ یا ضد سایکوزها؛ الکل.فرض کنیم فردی سالمند هست و الکل یا مواد مخدر مصرف می کند ،یک ضددردی اپیوئیدی مثل مورفین و یک داروی خواب آور مثل الپرازوالم استفاده می کند ،اینها همه دوزشان تجمع پیدا می کند ،و نیاز هست دوز کاهش پیدا بکند از دوزی که در فرد بالغ معمولی استفاده می شود.در اوردوزشان ما یک آنتاگونیست (فلومازنیل) داریم ،که برای بنزودیازپین ها که آنتاگونیست رسپتور گابا هست ،این می تواند اثر بنزودیازپین ها را برگرداند و همچنین بر روی داروهای زولپیدم و زارپلون می تواند اثرشان را برگرداند ولی بر روی مسمومیت با باربیتورات ها موثر نیست ،که درمان های حمایتی در مسمومیت با باربیتورات ها صورت گیرد.امروزه بنزودیازپین ها ارجحیت دارند به نسبت باربیتورات ها ،برای اینکه آن اثر sedative hypnoticرا داشته باشند ،چون therapeutic indexشان باالتر هست ،یعنی فاصله دوز درمانی تا دوز مسمومیت زیاد هست ،هر چقدر بیشتر باشد نشانه safeبودن دارو هست Tolerance.نسبت به آنها کمتر است ،تداخالت دارویی نسبت به باربیتورات ها کمتر است ،و وابستگی به آنها طوالنی تر می تواند اتفاق بیفتد. داروهای دیگری وجود دارد که به عنوان خواب اور و ضد اضطراب استفاده می شودف مثل زولپیدم که جدیدا ساخته شده اند و به عنوان خواب آور استفاده می شوند؛ شروع خواب را سریع می کنند؛ ولی روی طول دوره خواب اثرگذار نیستند،یعنی اگر فرد 4ساعت نخوابیده همان 4ساعت هست.این دارو هم روی رسپتورهای گابا اثر می گذارد ،ولی اثرات شل کنندگی عضالنی و ضد تشنج را ندارد.تحمل نسبت به آن کمتر اتفاق می افتد ،هرچند امروزه شکایت از وابستگی به این دارو زیاد شده است.قبال در کتاب گفته می شد که وابستگی ایجاد نمی کند ولی در بالین این طور نیست و اثرشان هم با فلومازنیل برمیگردد.عوارضشان هم بیشتر گوارشی و سردرد و دوبینی برای فرد ایجاد بشود.یکی از عوارض این دارو این است که اگر دارو خورده شود اما فرد به خواب نرود توهماتی ایجاد میکند. معموال بیشتر از دو هفته از داروهای خواب آور استفاده نشود.بوسپیرون یک داروی ضداضطراب هست و اثر خواب آوری ندارد؛ اثر شل کنندگی و ضد تشنج ندارد؛ و بر روی گیرنده های سروتونین اثر دارد.یک پارشیال آگونیست هست برای 7 گیرنده های ،5-HT1Aمقداری هم روی گیرنده های دوپامینی موثر است.مالتونین هم امروزه استفاده می شود و در چرخه خواب و بیداری اثر گذار است و بیش از یک ماه هم استفاده نشود ،که روی گیرنده های مالتونین به کار می رود. بیهوش کننده ها بیهوش کننده ها داروهایی هستند که بر روی سیستم عصبی مرکزی اثر می گذارند و بر اساس عملشون سیستم CNSرا تضعیف می کنند.در قدیم روشهای مختلفی برای بیهوشی بود؛ از الکل یا مواد مخدر با دوز باال استفاده می کنند؛ یا اینکه کاروتید را می بستند؛ خونرسانی به مغز را کاهش می دادند.سرمای زیاد را به بیمار میدادند؛ این روشها قابل اطمینان نبود؛ چون زمان بیهوشی دست ما نبود.خیلی وقتها به خاطر این روشها فرد از بین میرفت. بعدا از موادی مثل اتر استفاده می کردند؛ در واقع خاصیتی که داشت مسمومیت ایجاد میکرد ،که میتوانست یک سری عوارض LATEایجاد میکرد.االن هم حتی از نظر اخالقی استفاده از آن هم درست نیست ،حتی در حیوانات آزمایشگاهی. بعدا داروهایی مثل نیتروساکساید استفاده میشد ،که االن هم استفاده می شود.بیهوشی یک وضعیت فیزیولوژیک هست از مهار عملکرد سیستم اعصاب مرکزی که به صورت برگشت پذیر است. یک داروی بیهوشی خوب این است که اثر بیهوشی سریعی را القا کند و ریکاوری سریعی هم داشته باشد ،ولی باید یک سری خصوصیاتی را برای ما ایجاد بکند ،که همان کاهش یا تضعیف سیستم CNSاست ،به خاطر تاثیر دارو هست که روی الیه های مختلف مغز دارد.یک گروه دارویی هستند که می توانند بیهوشی را القا کنند؛ یک گروه دیگر بیهوشی را نگه داری بکنند.یعنی هم برای inductionو هم برای .maintenance یک داروی بیهوشی خوب این است که برگشت پذیر باشد و بتواند خواب را القا بکند؛ فراموشی ایجاد بکند و باعث بی دردی بشود؛ و پاسخ به رفلکس های دردزا از بین برود.و یک شل کننده عضالنی خوب باشد.اما ما این چنین دارویی نداریم ،پس در بیهوشی ها کوکتلی از داروها را داریم؛ ممکن است یک جاهایی نیاز باشد یک شل کننده عضالنی استفاده کنیم مثل جراحی های قفسه سینه که عضالت اطراف شل و دسترسی جراح بیشتر بشود.یا یک جاهایی میخواهیم بی دردی ایجاد بکنیم؛ مثل جراحی قلب بازچون عمل تهاجمی هست و استرس و اضطراب بیمار زیاد هست؛ از یک داروی ضد درد از خانواده اپیوئیدها استفاده میکنیم.پس ما یک داروی تک برای جراحی نداریم ،بسته به نوع و زمان جراحی ،به صورت کوکتلی از داروها هست. ما برای بیهوشی یک سری مراحل داریم؛ مرحله اول بی دردی هست.خیلی وقت ما همین مرحله را می خواهیم.مثال فرد میخواهد یک پلنت یا IODبه کار بگذارد همین مرحله کافی است.پس عمق بیهوشی را بیشتر نمی کنیم.پس هرچه استیج بیشتر می شود و دارو بیشتر به الیه های زیرین میرسد و عمق بیهوشی بیشتر می شود. 8 مرحله دوم حالت مهارگسیختگی هست یعنی فرد حالت تهاجمی پیدا می کند؛ ضربان قلبش نامنظم هست؛ تنفس نامنظم و چشم ها باز هستند؛ که تحریک ایجاد شده است؛ فرد باید سریع از این مرحله بگذرد؛ داروهایی که وجود دارند؛ طوری ساخته بشوند که این مرحله روسریع بگذرانند. مرحله سوم ،مرحله جراحی هست و تنفس و ضربان فرد منظم هست؛ به رفلکسها پاسخ نمی دهد ،رفلکس های اتونوم و محرک های دردزا بدون پاسخ ماندند و می تواند جراخی را پاسخ بدهد.اگر دوز کمی باالتر برود می تواند روی بصل النخاع اثر بگذارد و کالپس قلبی عروقی؛ دپرسیون تنفسی بدهد و فرد را وارد کما بشود و بمیرد.اینقد این مراحل سریع اتفاق می افتد که قابل تفکیک نیستند. بیهوش کننده ها به دو گروه تقسیم می شوند یا به صورت تزریقی هستند یا به صورت استنشاقی هستند. از بیهوش کننده های تزریقی برای اینداکشن بیمار(القای بیهوشی) استفاده می کنند؛ به خاطر اینکه از مرحله دو عبور کنند و برای نگه داری بیهوشی از بیهوش کننده های استنشاقی استفاده می کنند.بیهوش کننده ای استنشاقی یا به صورت گاز هستند؛ نیتروساکساید(گاز خنده) قبال در سیرک ها و یا مهمانی ها پخش می کردن که به گاز خنده آور مشهور است ،و یا به صورت بخار مایعات فرار هستند؛ از خانواده فلوران ها در هالوژن ها؛ Desflurane, Sevoflurane, Isoflurane ،Enflurane, Halothane, Methoxyfluraneمکانیسم عملشان طوری است که سیستم عصبی مرکزی را دپرس میکنند.پس از طریق یک نوروترانسمیتر مهاری عمل می کنند؛ البته مکانیسم دقیقش مشخص نیست.بعضی می گویند این داروها وارد لیپیدهای غشا بشوند ،و هیتبریتی غشا را ازبین ببرند.البته نظریه مطرح تر از طریق رسپتور مهاری عمل می کنند از طریق گابا ورود یون کلر را افزایش می دهند.گابا یک نوروترانسمیتر مهاری است که سلول را هایپرپالر می کند سلول را و از این طریق می تواند تضعیف کند.دو استثنا هست که بر روی گلوتامات اثر می کند و آن را بالک می کند. ما یک ایندکس یا شاخصی داریم برای اینکه قدرت بیهوش کننده ها را بسنجیم؛ Minimum alveolar concentration(MAC)،حداقل غلظتی از داروی بیهوش کننده که بتواند در ۵۰درصد افراد بیهوشی را ایجاد کند ،یعنی %50افراد به به رفالکس ها و محرک های دردزا پاسخ ندهند.هرچقدر این عدد کمتر باشد؛ بیهوشی شما قویتر است ،که با لیپوفلیسیته بودن ارتباط مستقیم دارد.مثال یک دارویی مثل nitrous oxide؛ MACزیاد است؛ یک هست ،پس قدرت بیهوش کنندگی اش کم است.معموال به همراه داروهای دیگر مثل Sevofluraneاستفاده میشود؛ سرعت القای بیهوشی خوبی دارد؛ ولی قدرت اثرش کم است؛ مثال با Halothaneیا داروهای دیگر داده می شود. ولی یک دارویی مثل Halothane؛ MACپایینی دارد ،پس نشان می دهد اثر بیهوشی قویی یا POTENCYزیادی دارد؛ از آن طرف سمیت زیادی هم دارد.پس MACبا POTENCYارتباط عکس دارد. یک سری عوامل می توانند روی سرعت القای بیهوشی اثرگذار باشند ،ضریب حاللیت در خون ،که چقدر گاز در خون حاللیت دارد ،که نسبت عکس دارد با سرعت القای بیهوشی.اگر بخواهیم یک تصویر کلی داشته باشیم به این صورت است که ،ماده بیهوشی در دستگاه بیهوشی؛ و لوله ای از طریق دستگاه به ماسک روی صورت بیمار وصل است و از طریق ماسک ماده 9 بیهوشی طی فرایند دم؛ وارد ریه ها می شود و در مجاورت ریه ها رگ های خونی وجود دارند؛ که ماده بیهوشی جذب خون می شود و به مغز می رسد و بر روی CNSاثر گذاشته؛ و فرایند ریکاوری هم برعکس همین روال است ،یعنی یک سیکلی هست که بین دستگاه و بدن می چرخد. وقتی دارو حاللیتش در خون کم باشد؛ خیلی سریع به حالت تعادل می رسد و سریع می تواند بیهوشی ایجاد بکند.ولی وقتی حاللیت زیاد است ،مولکولها به جاهای دیگری می روند همه به مغز نمی روند ،که از نظر عملکردی کارکردی برای ما ندارند و دیرتر به حالت تعادل می رسند و بیهوشی را دیرتر القا می کند. یک گازی مثل Halothaneدیرتر به تعادل می رسد و لی nitrous oxideسریع به تعادل می رسد؛ القای بیهوشی سریعتری دارد.جریان خون ریه هم باز ارتباط معکوس دارد،اگر ریت تنفس یا غلظت دارو را زیاد کنید ،میتوانیم سرعت القا را زیاد کنیم.یا غلظت دارو بیهوش کننده یا ریت تنفس را زیاد بکنیم؛ سرعت القا را زیاد می کنیم.داروهای استنشاقی متابولیسم در موردشان صورت نمی گیرد چون از طریق دم وارد و از بازدم خارج می شوند.فقط در مورد Halothane هست که مقداری از این دارو متابولیزه می شود ،یک متابولیتی میدهد که برای کبد سمی است Methoxyflurane.هم یک متابولیت می دهد که برای کلیه ها سمی است.این داروها پاسخ به افزایش CO2را کم میکنند؛ درنتیجه می توانند باعث ایجاد هیپوکسی و آپنه بشوند؛ ولی اثر برونکودیالتوری دارند و برای بیماران آسمی و COPDمفید هستند.عملکرد کلیه ها را کم می کنند؛ برون ده ادراری را کاهش می دهند؛ شل کننده عضالت مثال در رحم اگر بخواهیم دستکاری های انجام بدهیم ،داروهای خوبی هستند چون شل کننده عضالت هستندICP.را افزایش می دهند؛ پس باید در افرادی که با ضربه سر مواجه شدند با احتیاط داده شود.مقاومت عروق محیطی را کم می کنند و فشارخون را کم می کنند؛ ولی بعضی از این داروها ثابت تری روی فشارخون میگذارند ،خیلی نمی توانند فشارخون را تغییر بدهنداین ها برای بیمارانی که داروهای قلبی میخورند مناسب هستند مثل .isoproterenalیکی از داروهایی که به عنوان بیهوش کننده استنشاقی استفاده می شود؛ nitrous oxideهست؛ خیلی داروی potentنیست و MACباالیی دارد ،خیلی POTENCYندارد،مکانیسم اثرش سریع است ،با یکی دوتا نفس کشیدن فرد بیهوش می شود؛ و سریع فرد ریکاوری میشود؛ اثر ضد دردی خوبی می گذارد با اینکه خیلی POTENTنیست واگر پرسیده شود که یک داروی بیهوش کننده که اثر ضددرد دارد نیتروس اکساید است. خیلی سمیت خاصی نمی تواند ایجاد بکند؛ فقط این که یک سمیت خونی( آنمی مگالوپالستی) دارد که برای افرادی هست که در مدت طوالنی ماه ها در معرض این دارو قرار بگیرند ،که معموال این طور هم نیست و ممکن است توی یک سال یک الی دو بار با آن سر و کار داشته باشد.و معموال چون این سیکل بسته است ،کادر درمان هم در تماس مستقیم با آن نیستند. این یک عارضه شغلی است مخصوصا در دندان پزشکان ،یک داروی هست که مورد ABUSEهست ،چون حالت سرخوشی ایجاد میکرد ،تند تند نفس می کشیدند که آن حالت سرخوشی دست بدهد.بعد آنمی مگالوپالستی در این افراد زیاد شد، چون در تولید دی ان ای و RBSاثر می گذارد و آنها را مهار میکند لذا باعث کم خونی می شود. Halothaneیک داروی خشک کننده استنشاقی هست؛ که MACپایینی داشت ولی پنجره درمانی پایینی دارد؛ داروی خطرناکی هست و می تواند قلب را نسبت به اثر کاتکول آمین هایی که در گردش خون هستند را حساس کند؛ به همین 10 دلیل آریتمی های قلبی زیادی می تواند بدهد؛ مثال یک داروی سمپاتوممتیک مصرف می کند بااینکه خیلی مضطرب هست ؛ Halothaneهم استفاده کرده است؛ در نتیجه دچار آریتمی های قلبی می شود. تومور غدد آدرنال؛ افرادی که این تومور را دارند؛ روی اثر این داروها حساس هستند.یک عارضه دیگر تب بدخیم هست؛که فرد باید استعداد ژنتیکی داشته باشد ،که در مورد Halothaneو یک شل کننده عضالنی مثل succinylcholineممکن است اتفاق بیفتد؛ در همه افراد مستعد اتفاق می افتد.که یک عارضه غیرقابل پیش بینی است.دلیلش در جهت بدن ،وقتی که بدن فرد عضالتش خشک و تاکی کارد می شود.علتش هم این است که دارو روی کانال های کلسیم ،نوع RYR1اثر می گذارد و باعث می شود کلسیم خیلی وسیع آزاد بشود.برای جلوگیری از این وضعیت از داروی دانترولن استفاده می کنیم؛که جلوگیری از آزاد شدن زیاد کلسیم می کند.و در درمان هاپیرترمیا به کار می رود. یک عارضه دیگر که میتواند ایجاد کند Halothaneعارضه سمیت کبدی هست؛ در افرادی که دچار یرقان شدند ،حتی با فاصله دوماه از دوماه استفاده نکنند. از داروهای دیگربیهوش کننده های استنشاقی خانواده فلوران ها هستندEnflurane, Isoflurane, Sevoflurane ، داروهای خیلی خوبی هستند؛ امروزه مورد استقبال قرار می گیرند؛ فقط خیلی گران قیمت هستند ،وگرنه عوارض خیلی کمی دارند. Enfluraneیکی از مشکالت جدی که ایجاد می کند؛ حمالت تشنجی است ،بخاطر متابولیتی که میدهد به خاطر toxicity که روی کلیه ممکن است ایجاد بکند Isoflurane.داروی خیلی خوبی هست؛ چون روی قلب و عروق تاثیری ندارد. Sevofluraneممکن است؛ با مواد جاذبی که در دستگاه بیهوش کننده هست واکنش بدهد؛ و همین ممکن است یک nephrotoixityبدهد. از بیهوش کننده های تزریقی برای inductionاستفاده می شود؛ برای اینکه سریعتر بیهوشی ایجاد بشود و از ان مرحله دو بگذرد و وارد مرحله بیهوشی بشود.برای اینکه اثر داروهای استنشاقی بیهوشی را POTENTکنیم از این داروها استفاده می کنیم. یکی از پرمصرف ترین داروهایی بیهوش کننده تزریقی است که به کار می رود؛ PROPOFOLیک آرامبخش خواب آور( SEDATIVE-HYPNOTICهست؛ ولی اثر ضد دردی ندارد؛ inductionخیلی سریعی میتواند ایجاد بکنددر حد چند ثانیه و ریکاوری خوبی دارد.چون به صورت انفوزیون مداوم میتوانیم تزریق بکنیم ،هم برای maintenanceو هم برای inductionاستفاده می شود.اثر خیلی خوبی که دارد اثر ضدتهوع است ،چون ما یکی از مشکالتی که بعد از بیهوشی وجود دارد بحث حالت تهوع است ،و با استفاده از این دارو دیگر نیازی به داروهای ضدتهوع و استفراغ نیست. یک مشکلی که ممکن است با PROPOFOLایجاد بشود این است که درد در محل تزریق ایجاد می کند ،یا لیدوکائین استفاده می کنند یا یک دارویی به اسم Fospropofolرا ساخته اند که درد را کمتر بکنند که این توسط Phosphatase 11 alkalineتبدیل به پرپوفول بشود.چون پیش دارو هست عمال اثرش آهسته تر است.یعنی پروپوفول inductonسریعتری نسبت به Fospropofolدارد Fospropofol.ممکن است باعث پاراستزی و حالت مور مور شدن برای یکسری از مناطق بدن مثل اطراف آنوس بشود Hypotension.ایجاد می کند.و ممکن است به صورت آپنه های گذرا ممکن است دیده شود. پروپوفول چون در بیس چربی حل می شود؛ خیلی محیط مناسبی می شود برای رشد باکتری ها؛ بعضی از بیماران بعد عمل دچار سپتی سمی می شدند؛ االن توصیه می شود که وقتی باز می شود دارو بیش از شش تا هشت ساعت باز نماند دارو و دور ریخته شود. از بیهوش کننده های تزریقی باربیتورات ها هستند که ،تیوپنتال یک داروی آرامبخش خواب آور است که durationکوتاه بود و سریع می تواند بیهوشی را ایجاد کند ،ریکاوری سریعی هم دارد ،طبق پروتکل های بیهوشی می توانیم از آن استفاده بکنیم؛ ICPرا می تواند کم بکند به نسبت داروهای استنشاقی بیهوشی. داروی دوم از خانواده بنزودیازپین ها میدازوالم هست که؛ در جاهایی که تهاجمی هست استفاده می شود مثل آندوسکوپی؛ کولونوسکوپی که می خواهیم اثر آرامبخشی یا فراموشی را ایجاد بکنیم به کار می رود.یک تفاوتی که بین بنزودیازپین ها و باربیتورات ها وجود دارد این است که؛ بنزودیازپین ها فلومازنیل را بعنوان آنتاگونیست دارند؛ ولی برای باربیتورات ها اثر ندارد ،میدازوالم inductionآهسته هست و ریکاوری اش هم آهسته هست؛ شاید این خیلی خوشایند نباشد برای بیمارولی تیوپنتال خیلی سریعتر هست.مکانیسم اثرشان از طریق گابا رسپتور هست ،که باعث سهولت عبور کلر از غشا می شود و غشا و سلول را می تواند هایپرپالر کند. Ketamineیک داروی تزریقی بیهوشی دیگری است که محلول در چربی است.اثر بی دردی دارد.این دارو آنتاگونیست رسپتور گلوتامات (تحریکی) هست روی NMDAاثر می گذارد Ketamine.یک سری خصوصیات دارد که ؛ میتواند باعث یک نوع خاصی از بیهوشی بشود که (Dissociative anesthesiaبیهوشی انفکاکی) نامیده می شود؛ یعنی وقتی که تزریق می شود فرد دچار Catalepticمیشود.عضالتش خشک می شوند و سفت می شوند و چشم ها باز هستند؛ انگار از زمان و مکان جدا شده است.این خیلی خوشایند نیست به همین دلیل کتامین را به تنهایی استفاده نمی کنند؛ و معموال با یک آرامبخش به کار می رود.زایالزین در دامپزشکی استفاده می شود ،و کتامین را هم بیشتر در دندان پزشکی استفاده می کنند ،به تنهایی هم نه چون برای حیوان هم همان اثر را دارد ،بازایالزین که یک آرامبخش هست استفاده می شود.در انسان ما اگر بخواهیم به کار ببریم با دیازپام و بنزودیازپین ها یا با پرپوفول استفاده میکنیم. یک اثر دیگری هم که دارد باعث واکنش های اورزانسی بعد از عمل می شود ،فرد دچار یکسری توهمات بینایی ،شنوایی می شود؛ ممکن است بعد از عمل جراحی وقایع حین عمل یادش بیاید یا در خواب ببیند یا در رویا ببیند ،و به خاطر همین توهمات این دارو هم مورد abuseقرار می گیرد.چون بیسش از فنسیکلیدین هست ،که یک ماده توهم زا هست ،که به آن گرد فرشته گفته می شود.معموال استفاده نمیشود؛ ممکن است در سالمندان یا بچه ها مورد استفاده می شود؛ مثال در 12 سوختگی های شدید که لباس به بدن گیر کرده استفاده میشود.برای اینکه این توهمات کم شود همراه آن یک آرامبخش هم زده می شود. کتامین محرک قلب و عروق هست؛ و میتواند ضربان قلب را باال ببرد؛ فشارخون را باالببرد و باعث آریتمی های قلبی بشود. Etomidate؛ دارویی است که روی رسپتور GABAعمل می کند؛ و کمترین اثر را روی سیستم قلبی عروقی و تنفس بگذارد؛ در واقع دارویی مناسب برای کسانی که میخواهند جراحی قلب انجام بدهند.باعث افزایش تهوع و استفراغ بعد از عمل می شود؛ عکس PROPOFOLعمل می کند ،و حتما همراه آن یک داروی ضدتهوع مثل اندانسترون تزریق شود.و می تواند روی سنتز استروئیدها ،روی آنزیم های بتاهیدروکسیالز اثر بگذارد ،تبدیل کلسترول به کورتیزول ومیزان کورتیزول سرم را کاهش دهد،می تواند یک اختالل هورمونی ایجاد بکند. از اپیوئیدها هم Morphine, Fentanyl,Alfentanil, Sufentanil, Remifentanilمی توان اشاره کرد؛ داروهای ضددرد بیهوشی هستند.در جراحی های عمل باز که تهاجمی هستند ،مورد استفاده قرار می گیرند؛ در مسمومیت با اپیوئیدها و اوردوز با آنها آنتاگونیست نالوکسان را داریم. یکسری اقدامات قبل از عمل جراحی و یکسری اقدامات بعد از عمل جراحی ،چون ترشحات زیاد می شوند؛ یک دارویی بدهیم که ترشحات را کم بکند؛یک داروی آنتی کولینرژیک مثل آتروپین داده می شو ،باعث کاهش ترشحات برونش ،و احتمال آسپیراسیون کاهش پیدا کند. داروهای آنتی اسید مثل H2 blockerها مثل رانیتیدین و فاموتیدین و و داروهای Antiemeticsمثل متوکلوپرامیدو اندانسترون که ضد تهوع واستفراغ هستند عواملی هستند که قبل از جراحی استفاده می شوند. شل کننده های عضالنی؛ بیشتر برای لوله گذاری به کار می روند. دو گروه شل کننده داریم یکی Spasmolytics؛ روی مغز اثر می گذارند؛ که کاری با آنها نداریم و گروه بعدی در محل اتصال عصب به عضله عمل می کنند.خود این گروه به دو دسته که یکی depolarizan؛ و یکیnon depolarizan هست.در انقباض یک کلسیم و استیل کولین و گیرندهای نیکوتینی استیل کولین هستند که وقتی که آزاد شد؛ گیرندها متصل می شود و منجر به درهم کنش اکتین و میوزین میشود وانقباض را ایجاد می کند non depolarizan.همان خانواده کُرا هستند؛ آنتاگونیست گیرنده نیکوتینی استیل کولین هستند.استیل کولین انقباض ایجاد می کند ووقتی بالک شود دیگر انقباضی صورت نمی گیرد.آنتاگونیست جلوی اثر آگونیست را می گیرد ،پس می شوند غیردپالریزان چون جلوی دپالریزه شدن را می گیرد.اگر که بخواهیم جلوی اثر این دارو را بگیریم ،آگونیست زا زیاد می کنیم.استیل کولین نشسته ما یک داروی آنتی دپالریزان می دهیم ،آنتاگونیست می نشیند. اگر بخواهیم استیل کولین را زیاد بکنیم؛ آنتی کولین استراز می دهیم؛ چون اگر استیل کولین بدهیم؛ سریع هیدرولیز می شود و از بین می رود ،پس ما از مهار کننده استیل کولین استراز استفاده می کنیم که جلوی تجزیه استیل کولین را می 13 گیرد،مثل نئوستیگمین ( آنتی کولین استراز) چون از سدخونی مغزی کتر عبور می کند داده می شود.دپوالریزان ها؛ روی عضله قرار گرفته؛ عضله را تحریک می کند.مثل Succinylcholineکه دوتا استیل کولین هست؛ به قدری عضله را تحریک می کند که عضله خسته می شود و بعد از خستگی ریلکس می شود.ما اگر بیایم در واقع یک استیل کولین استراز انی بی تور بدهیم ،مریض می میرد،پس اینجا نمی تواند نئوستیگمین اثر بگذارد.یک عارضه ای که ایجاد می کند این است که؛ مریض به هوش آمده از درد عضله شکایت می کند پس شایع ترین عارضه درد عضله است ،چون فسفولیشن ناشی از انقباض زیاد عضله باعث ایجاد این درد می شود.معموال از عضالتی که کوچک تر هستند شروع می شود این شل شدن عضالنی؛ عضالت فک صورت چشم ..و در نهایت عضله دیافراگم هست و اگر عضله دیافراگم فلج بشود ،تنفس دچار مشکل می شود. Durationدر حدود 10-5دقیقه هست ،اثرش کوتاه است ،همه به صورت تزریقی هستند.داروهای کرا و ساکسینیل کولین جذب خوراکی ندارند ،نیمه عمر کوتاهی دارند؛ و توسط استراز هایی که پالسما هستند ممکن است از بین بروند. عوارض Succinylcholine؛ افزایش فشار داخل چشم؛ افزایش فشار داخل معده؛ منجر به پارالیزهای تنفسی می شودفلج عضله تنفسی خصوصا دیافراگم؛ هایپرکالمیا؛ هایپرترمیا( Halothaneهم این عارضه را داشت ،افرادی که استعداد ژنتیکی دارند روی کانال NMDAباعث ریلز کلسیم می شود که با دانترولن جلوگیری میکنیم از آن) و هایپرتنشن و دپرسیون تنفسی و از طریق گیرنده های موسکارینی باعث برادی کاردی شودHalothane, Succinylcholine.هردو ایجاد کننده هایپرترمیا وخیم هستند.آنتی دوت ندارد ،اگر نئوستیگمین داده شود وضعیت بدتر می شود.پس درمان های حمایتی داده می شود ،باز کردن راه هوایی و تهویه. غیر دپوالریزان به صورت رقابتی عمل می کنند ،چون آنتاگونیستش هستند ،خانواده کرا و D TUBOCURARINE آنتاگونیست گیرنده نیکوتینی استیل کولین هست که اثر انقباضی را بالک می کند و باعث شل شدن عضالت می شود به وسیله یک آنتی کولین استراز جلوی اثرش را بگیریم.براساس ،DURATION ANFARCTIONتقسیم بندی می شوند، MIVACURIUM ،SHORT ACTSو طوالنی اثرها مثل پانکوریم و متوسطها مثل آتروکوریم که توسط استرازها از بین می روند.ترتیب شل شدن عضالت هم مثل بقیه از کوچک به بزرگ است.همه به صورت تزریقی مصرف می شوند ،باعث می شود فشارخون کاهش پیدا کند ،ریت قلب افزایش پیدا می کند ،بالک گانگلیون.پس از عوارضشان هایپوتنشن است، تاکی کاردی ،دپرسیون تنفسی ،برونکواسپاسم. این داروهایی که جدید هستند،کمتر این اثرات را می گذارند ،افت فشار خون مربوط به رلیز هیستامین است.یکی از این داروهای جدید Atracuriumهست؛ یک متابولیت ایجاد می کند به اسم Laudanosine؛ که خطر تشنج را افزایش می دهددر افرادی که mass rockهستند نباید این دارو استفاده شود.رلیز هیستامین بر روی فشارخون و قلب اثر بگذارند، منجر به تاکیکاردی می شوندو باعث آلرژی می شوند.که در اینها آنتی استیل کولین استرازها با اثر رقابتی در شل کنندگی میگذارند. 14