‎⁨بافت غدد⁩ PDF

‫جلسه اول‬ ‫یعنی همه سلول ها همانطور که رسپتور دارند ‪ ،‬برای دریافت‬ ‫« به نام خدا »‬ ‫فاکتورهای پیام رسان خود نیز فاکتور های شیمایی ترشح‬ ‫میکنند و به این ترتیب عمدتا به سلول های نزدیک یا حتی دور‬ ‫سیگنال هایی میدهند و در نهایت این سیگنال های مدوام بین‬...

‫جلسه اول‬ ‫یعنی همه سلول ها همانطور که رسپتور دارند ‪ ،‬برای دریافت‬ ‫« به نام خدا »‬ ‫فاکتورهای پیام رسان خود نیز فاکتور های شیمایی ترشح‬ ‫میکنند و به این ترتیب عمدتا به سلول های نزدیک یا حتی دور‬ ‫سیگنال هایی میدهند و در نهایت این سیگنال های مدوام بین‬ ‫دستگاه اندوکراین بدن ما از مجموعه ای از غدد درون ریز و‬ ‫همه سلول های بدن است که باعث هموئستازی دقیق بدن‬ ‫سلول های درون ریز ساخته شده است‪.‬‬ ‫میشود‪.‬‬ ‫این دستگاه از سلول های اصلی پارانشیال درست شده که ترشح‬ ‫با این دید دو سیستم درون ریز ترسیم میکنیم‪:‬‬ ‫کننده فاکتورهای شیمایی تنظیم کننده با نام کلی ‪Signaling‬‬ ‫‪-8‬سیستم درون ریز آناتومیک‬ ‫‪ materials‬هستند‪.‬‬ ‫سیستم درون ریز آناتومیک را تحت عنوان همان دستگاه درون‬ ‫یا‬ ‫این مواد پیام های شیمایی را از سلول درون ریز به سلول‬ ‫ریز کلاسیک میشناسیم‪،‬که از مجموعه ای از اعضای مشخص‬ ‫بافت یا ارگان های هدف می رسانند و باعث ایجاد نوعی تنظیم‬ ‫(همان غدد درون ریز) ساخته شده است‪.‬‬ ‫به نام تنظیم شیمایی در بدن میشود‪.‬‬ ‫مثال ‪ :‬غده هیپوفیز ‪ ،‬تیروئید و پاراتیروئید‬ ‫این تنظیم شیمایی همکار و مکمل تنظیم عصبی است‪.‬‬ ‫تنظیم عصبی برای تنظیمات کوتاه مدت و سریع و تنظیم‬ ‫‪-2‬سیستم درون ریز فیزیولوژیک‬ ‫شیمایی معمولا برای هموئستازی ‪،‬ایجاد پایداری و هماهنگی‬ ‫در سیستم درون ریز فیزیولوژیک‪ ،‬سلول های درون ریز قرار‬ ‫های بلند مدت بیشتر نمود دارد؛ اگرچه مرز مشخصی بین این‬ ‫گرفته اند که تعداد و تنوع فاکتور های مترشحه ازآنها خیلی‬ ‫دو تنظیم شیمایی و عصبی وجود ندارد و این دو در هماهنگی‬ ‫بیشتر از حتی غدد درون ریز هستند به خاطر همین از لحاظ‬ ‫با یکدیگرند‪.‬‬ ‫فیزیولوژیک نتواستند از وجود آنها چشم پوشی کنند‪.‬‬ ‫در گذشته وقتی صحبت از دستگاه اندوکراین می شد‪ ،‬همه ی‬ ‫این سلول های درون ریز به صورت پراکنده در بقیه ی بافت بدن‬ ‫توجه ها به سمت تعدادی غدد درون ریز مشخص مثل هیپوفیز‪،‬‬ ‫قرار گرفتند( مثل سلول های لوله گوارش ‪ ،‬لوله تنفس و برخی‬ ‫تیروئید و‪.....‬جلب میشد که فاکتور های تنظیم کننده ای موسوم‬ ‫اعضای دیگر )‪،‬که مجموع تمامی آن ها با هم را (فیزیولوژیکالی‬ ‫به هورمون را تزشح می کردند ‪ ،‬هورمون هایی که از ده سال‬ ‫دیفیوز (به معنای انتشار) نورواندوکراین سیستم)یا سیستم‬ ‫قبل به عنوان فاکتور های پیام رسان و تنظیم کننده شناخته‬ ‫‪APUD‬یا سیستم ‪DENIS‬می نامند‪.‬‬ ‫شده بودند‪.‬‬ ‫دلیل نورواندوکراینی نامیده شدن این سیستم‪:‬‬ ‫اما بعد ها مشخص شد که کار تنظیم شیمایی در بدن بسیار‬ ‫درواقع فاکتورهای که این سلول ها منتشر می کنند نیم عمر‬ ‫پیچیده تر از فهم کلاسیک ماست‪.‬‬ ‫پایین و مشترک با فاکتور های نوروترنسمیتر مترشح از پایانه‬ ‫امروزه میدانیم که در تنظیم شیمایی تقریبا همه ی سلول های‬ ‫آکسونی هستند‪.‬‬ ‫بدن ما دخیل هستند‪.‬‬ ‫صفحه ‪1‬‬ ‫دانشگاه علوم پزشکی و خدمات درما نی مازندران | ورودی مهر ‪8931‬‬  ‫جلسه اول‬ ‫تیروزین هستند‪.‬پروستاگلاندین ها و پروستاسیکلین ها و‬ ‫مطلب دیگر از مقدمه ای بر بافت اندوکرانی این هست که در‬ ‫لکوترین ها از مشتقات آراشیدونیک اسید هستند‪.‬‬ ‫کل‪،‬نحوه ی برقراری ارتباط بین همه ی سلول های بدن ما‪،‬تک‬ ‫تک سلول ها ‪،‬با زبان شیمایی است یعنی از طریق مواد شیمایی‬ ‫دوم ‪ :‬معیار دیگری برای فاکتورهای سیگنالی و به تبع آن برای‬ ‫که از خود ترشح میکنند سلول ها باهم ارتباط برقرار می کنند‬ ‫مکانیسم سیگنالی وجود دارد که در ترم یک گفته شد‪.‬براین‬ ‫و این مختص دستگاه اندوکراینی نیست چیزی که در مورد‬ ‫اساس فاکتورهای پیام رسان به دسته های‪:‬‬ ‫دستگاه درون ریز خاص است این است که این پیام رسانی‬ ‫‪: endocrine signaling -8‬‬ ‫شیمایی به عنوان کار اصلی دستگاه هست ولی در مورد بقیه‬ ‫ارگان ها و بافت کار اصلی یک چیز دیگر است!‬ ‫نوعی از پیام رسانی شیمیایی است که از فاکتور پیام رسان که‬ ‫در این مورد خاص هورمون خوانده میشود دارای نیمه عمر بلند‬ ‫یا نسبتا بلند (چند ساعت تا چند روز) هستند‪.‬به دلیل نیمه‬ ‫مطلب بعدی این است که فاکتور های پیام رسان متعددند (بیش‬ ‫عمر طولانی‪ ،‬سلول هدف آن میتواند دور یا نزدیک باشد‪.‬در این‬ ‫از ‪011‬ها نوع فاکتور پیام رسان از خانواده های مختلف شناسایی‬ ‫مکانسیم سیگنالی‪ ،‬فاکتور آن که هورمون است‪ ،‬اگر‬ ‫شده اند)‪.‬این فاکتورها را بر اساس معیار های مختلف تقسیم‬ ‫هیدروفیلیک باشد پس از ترشح‪ ،‬اول وارد‪ ECM‬میشود سپس‬ ‫بندی میکنند‪.‬‬ ‫با انتشار وارد پلاسما میشود(به جز در جفت که سلول های‬ ‫سنسیشیوتروفوبلاست که ترشح کننده هورمون هستند؛ چون در‬ ‫اول ‪ :‬یکی از این معیارها‪ ،‬ماهیت شیمایی آن هاست‪.‬ممکن‬ ‫مجاورت لاکوناهای خون قرار دارند که حاوی خون مادر است‪،‬‬ ‫است این فاکتورها را به ‪ 2‬یا ‪ 3‬دسته تقسیم بندی کنیم؛ یک‬ ‫مستقیما هورمون را به خون مادر می ریزند)‪.‬‬ ‫دسته از این فاکتور ها پپتیدی اند(پپتید های کوچک‪ ،‬پلی‬ ‫پپتید‪ ،‬پروتئین ‪،‬گلیکوپروتئین)‪.‬معمولا این فاکتورها‬ ‫‪: paracrine signaling -2‬‬ ‫هیدروفیلیک یا آبدوست هستند‪.‬دسته دوم از این فاکتورها از‬ ‫در این نوع پیام رسانی و بقیه انواع(به جز اولی)‪ ،‬فاکتورهای‬ ‫خانواده استروئیدها هستند (فاکتورهای مشتق از کلسترول)مانند‬ ‫تنظیم کننده نیمه عمر کوتاهی دارند‪.‬در این نوع پیام رسانی‬ ‫کورتیکواستروئیدها که از کورتکس غدد فوق کلیه ترشح‬ ‫چون نیمه عمر کوتاه است‪ ،‬بُعد اثر آن اطراف محل ترشح است‪.‬‬ ‫میشوند(مثل کورتیزول‪ ،‬آلدوسترون‪ ،‬کورتیکو آندروژن‪ ،‬هورمون‬ ‫برای فاکتور تنظیم کننده در‪ paracrine‬اسامی مختلفی وجود‬ ‫های جنسی مردانه و زنانه)‪.‬این فاکتورها هیدروفوبیک اند و برای‬ ‫دارد از جمله ‪ paracrine factors‬یا ‪growth and‬‬ ‫انتقال آن ها یا پروتئین ‪ carrier‬وجود دارد که به واسطه آن‬ ‫‪( differentiation factor‬به آن ‪ growth factor‬هم‬ ‫در پلاسما حل میشوند یا توسط پروتئین های پلاسمایی مثل‬ ‫میگویند‪ ).‬ولی ‪ paracrine factor‬جامع تر بوده و فاکتور‬ ‫آلبومین منتقل میشوند‪.‬دسته سوم از اسید های آمینه یا‬ ‫رشد و تمایز هم شامل میشود‪.‬‬ ‫مشتقات آن ها هستند‪.‬اسید های آمینه مهم در این زمینه‬ ‫تیروزین‪ ،‬فنیل آلانین و آراشیدونیک اسید هستند که در بعضی‬ ‫‪: juxtacrine signaling -9‬‬ ‫مناطق خود آن ها یا مشتقات آن ها به عنوان پیام رسان عمل‬ ‫‪ juxta‬به معنی نزدیک است‪.‬فاکتور تنظیم کننده نیم عمر‬ ‫میکنند‪.‬مثلا هورمون های تیروئیدی از مشتقات تیروزین‬ ‫پایین دارد ولی مکانسیم آن با قبلی فرق میکند‪.‬در‪paracrine‬‬ ‫هستند‪.‬اپی نفرین و نوراپی نفرین مشتقات فنیل آلانین و‬ ‫صفحه ‪2‬‬ ‫دانشگاه علوم پزشکی و خدمات درما نی مازندران | ورودی مهر ‪8931‬‬  ‫جلسه اول‬ ‫‪-2‬داخل غشایی )‪ (intracellular‬كه خود دو دسته می‬ ‫فاکتور به محیط ترشح میشد و انتشار پیدا میکرد و خود را به‬ ‫شوند‪:‬‬ ‫سلول هدفش که در نزدیکی بود می رساند اما در ‪juxtacrine‬‬ ‫‪ ،‬فاکتور تنظیم کننده ترشح نمیشود و به سطح غشا سلول‬ ‫الف)در سیتوپلاسم‬ ‫میچسبد و سپس سلول هدف به آن میچسبد و تنظیم میشود‬ ‫ب)در نوكلئوپلاسم هسته)‪(nuclear receptor‬‬ ‫(بین سلول های دفاعی متداول است مثلا ارتباط بین لنفوسیت‬ ‫های ‪ T‬کمک کننده و ماکروفاژ ها)‪.‬فرم دیگر ‪ juxtacrine‬به‬ ‫هورمون ها و تنظیم کننده های هیدروفیلیک یا آبدوست که با‬ ‫این صورت است که فاکتورتنظیم کننده ترشح میشود ولی پیش‬ ‫ورود به سیتوپلاسم در آن حل می شوند‪ ،‬رسپتور غشایی دارند‪.‬‬ ‫از آنکه انتشار پیدا کند به اجزای رسوبی ‪ ECM‬مانند کلاژن‬ ‫وقتی این مواد به رسپتور اختصاصی خود بر روی غشا متصل‬ ‫میچسبد و سلول هدف به سراغ آن می آید‪.‬‬ ‫شوند‪ ،‬این رسپتور غشایی که یک مولکول پروتئینی یا‬ ‫گلیکوپروتئینی است از نظر فیزیولوژیک فعال می شود ‪.‬با فعال‬ ‫‪: autocrine signaling -4‬‬ ‫شدن رسپتور‪ ،‬مجموعه پروتئین هایی که در ارتباط با آن هستند‬ ‫در این شیوه سلول ترشح کننده و سلول هدف یکی می باشد‪.‬‬ ‫فعال می شوند‪.‬یکی از معروف ترین پروتئین های مرتبط با‬ ‫سلول ترشح کننده‪،‬فاکتور تنظیم کننده ای را ترشح میکند که‬ ‫رسپتور غشایی‪ ،‬مجموعه ای به نام ‪ G-protein‬می باشد ‪.‬‬ ‫خود سلول برای آن گیرنده دارد و فعالیت خودش را با آن فاکتور‬ ‫‪G-protein‬ها پس از فعال شدن دو کار را انجام می دهند‪:‬‬ ‫تنظیم میکند‪.‬‬ ‫‪ -8‬فعالیت هیدرولیزكننده‪(GTP‬گوانوزین تری فسفات)را‬ ‫‪: neurocrine signaling -5‬‬ ‫خواهند داشت ‪.‬به این صورت که ‪ GTP‬را به‪GDP‬تبدیل کرده‬ ‫همان تنظیم عصبی است‪.‬چون تنظیم عصبی به واسطه‬ ‫و فسفات آزاد می کند‪.‬‬ ‫‪ neurotransmitters‬با واسطه های شیمیایی از نورون به‬ ‫‪ -2‬آبشاری از واكنش ها در سیتوپلاسم را سبب می‬ ‫نورنی دیگر یا از نورون به سلول هدف اتفاق می افتد‪.‬‬ ‫شوند‪.‬در نتیجه ی این واکنش ها‪ ،‬فاکتوری به نام ‪second‬‬ ‫‪messenger‬در سیتوپلاسم تولید و آزاد می شود‪.‬‬ ‫مکانیسم دریافت پیام و تنظیم شوندگی سلول‬ ‫‪-‬از معروف ترین این فاکتورها می توان به‪( C-AMP‬آدنوزین‬ ‫هدف‪:‬‬ ‫مونو فسفات حلقوی(و‪(C-GMP‬گوانوزین مونوفسفات حلقوی)‬ ‫اشاره کرد‪.‬‬ ‫همانطور که میدانیم از مشخصه های سلول هدف‪ ،‬دارا بودن‬ ‫رسپتور(برای تنظیم شیمیایی) می باشد‪.‬‬ ‫‪-‬خود هورمون‪ first messenger ،‬محسوب می شود‪.‬‬ ‫رسپتورهای سلول هدف دو دسته اند‪:‬‬ ‫این فاکتورهای پیام رسان ثانویه ‪ ،‬نقش تنظیم کنندگی خود را‬ ‫به سه شکل ایفا می کنند‪:‬‬ ‫‪-8‬بر روی غشا یا غشایی(‪)membrane bounded‬‬ ‫‪ - 0‬بر روی كانال های یونی غشا اثر می گذارند و با تسهیل‬ ‫ورود یون ها( که اغلب اوقات این یون‪ ،‬کلسیم هست)آبشاری از‬ ‫صفحه ‪3‬‬ ‫دانشگاه علوم پزشکی و خدمات درما نی مازندران | ورودی مهر ‪8931‬‬  ‫جلسه اول‬ ‫اما برای کورتیکواستروئیدها )‪ (corticosteroid‬رسپتور داخل‬ ‫واکنش های سیتوپلاسمی تنظیم کننده را بب می شوند‪.‬در‬ ‫سلولی در سیتوپلاسم قرار دارد‪.‬‬ ‫نتیجه ی این واکنش ها بسیاری از فعالیت های داخل سلولی‬ ‫نظیر پروتئین سازی‪ ،‬تجزیه ی پروتئین‪ ،‬فعالیت ریبوزوم‪،‬‬ ‫‪-‬کورتیکواستروئیدها همان هورمون های استروئیدی مترشحه از‬ ‫فعالیت لیزوزوم و ‪...‬تغییر کرده و به نوعی تنظیم می شود‪.‬‬ ‫قشر )‪ (cortex‬غده ی آدرنال هستند نظیرکورتیزول‪،‬‬ ‫آلدسترون و مقدار کمی آندروژن‬ ‫‪ -2‬بر روی آنزیم های سیتوپلاسمی اثر می گذارند ‪.‬مثلا‬ ‫ترجمه یا ساخت یک پپتید را مانع شده یا تسریع می کنند‪،‬‬ ‫کورتیکواستروئیدها از غشا سلول عبور کرده و وارد سیتوپلاسم‬ ‫اصلاحات بعد از ترجمه پپتید را تغییر می دهد و‪...‬‬ ‫می شوند‪.‬در سیتوپلاسم به رسپتور اختصاصی خود متصل می‬ ‫شوند و آن را فعال میکنند‪.‬کمپلکس ‪ ligand-receptor‬از‬ ‫‪- 9‬این فاكتورها سیتوپلاسم را ترك كرده و به هسته می‬ ‫غشای هسته عبور می کند و درون هسته‪ ،‬به نواحی خاصی از‬ ‫روند ‪.‬در هسته به‪ DNA‬متصل می شوند و فعالیت ژن یا ژن‬ ‫‪DNA‬می چسبد و اعمال تنظیمی خود را اجرا می کند‪.‬‬ ‫هایی را کم‪ ،‬زیاد‪ ،‬تسریع یا مهار می کنند وبه نوعی تنظیم در‬ ‫** در سال های اخیر کشف شده که هورمون های استروژن و‬ ‫سطح ژنوم صورت می گیرد‪.‬‬ ‫پروژسترون علاوه بر رسپتور داخل هسته ای‪ ،‬رسپتور غشایی نیز‬ ‫هورمون ها و فاکتورهای تنظیم کننده ی هیدروفوبیک یا آبگریز‬ ‫دارند‪.‬در نواحی خاصی از غشا‪ ،‬فرورفتگی هایی به نام کاوئولا یا‬ ‫نظیر هورمون های تیروئیدی‪ ،‬هورمون های استروئیدی و‬ ‫چاهک)‪ (caveolae‬وجود دارد که رسپتور اختصاصی این دو‬ ‫ویتامین های ‪ A‬و ‪ D‬که به عنوان ‪ signalling factor‬عمل‬ ‫هورمون‪ ،‬در این فرورفتگی ها قرار گرفته است‪.‬‬ ‫می کند رسپتور داخل سلولی دارند‪.‬‬ ‫** سلول های اندوکرینی همانند تمامی سلول ها‪،‬رسپتورهای‬ ‫برای هورمون ها و فاکتورهای هیدروفوب برخلاف‬ ‫گوناگون دارند‪.‬اما علاوه بر آن‪ ،‬رسپتورهای ویژه ای در آن ها‬ ‫هیدروفیل‪ second messenger ،‬نداریم ‪ ،‬در نتیجه یک‬ ‫دیده می شود که فعالیت اصلی این سلول ها یعنی ترشح‬ ‫واسطه حذف شده و سرعت عمل آن ها بیشتر خواهد بود‪.‬‬ ‫هورمون را تنظیم می کنند‪.‬پس می توان گفت سلول های‬ ‫اند‪:‬‬ ‫دسته‬ ‫‪2‬‬ ‫سلولی‬ ‫داخل‬ ‫رسپتورهای‬ ‫گفتیم‬ ‫اندوکرینی که ترشح کننده فاکتورهای تنظیمی بوده و بر سلول‬ ‫بعضی در سیتوپلاسم و بعضی در هسته‪.‬‬ ‫هدف اثر دارند‪ ،‬خودشان سلول هدف فاکتورهای دیگری‬ ‫هستند‪.‬که به این مکانیسم‪،‬تنظیم‪ feedback‬گفته می شود‪.‬‬ ‫برای هورمون های جنسی‪ ،‬هورمون های تیروئیدی و ویتامین‬ ‫های ‪ A‬و‪ ، D‬رسپتور داخل سلولی در هسته قرار دارد ‪.‬این مواد‬ ‫** تنظیم‪ feedback‬به دو شکل مثبت ومنفی صورت می‬ ‫از غشا سلول و نیز غشا هسته عبور کرده و وارد نوکلئوپلاسم می‬ ‫گیرد‪.‬‬ ‫شوند‪.‬در نوکلئوپلاسم به رسپتور اختصاصی خود متصل می‬ ‫اعضای گروه ‪ :‬علیرضا طاهری ‪ ،‬امیر محمد ابوطالبی ‪،‬‬ ‫شوند و آن را فعال می کنند‪.‬کمپلکس ‪ ligand-receptor‬به‬ ‫فریدالدین چینی ساز ‪ ،‬فاطمه فخری ‪ ،‬مریم وحدانی ‪،‬‬ ‫نواحی خاصی از ‪ DNA‬می چسبد و اعمال تنظیمی خود را اجرا‬ ‫می کند‪.‬به طور مثال ‪ RNA‬پلیمراز را فعال کرده و بیان ژن را‬ ‫پردیس فرمانی‬ ‫به راه می اندازد‪.‬‬ ‫صفحه ‪4‬‬ ‫دانشگاه علوم پزشکی و خدمات درما نی مازندران | ورودی مهر ‪8931‬‬  ‫جلسه‪ 2‬و‪ ( 3‬غده هیپوفیز‪ ،‬غده اپیفیز )‬ ‫می بابد کاه یظیفاه اصا ی آن هاا ترباا ترکی اات آلای‬ ‫ساختمان کلی غدد‬ ‫ماابولیک است‪.‬‬ ‫تمام ارگان های توپر که غده حقیقی (‪ )Gland‬یاا با ه غاده‬ ‫ایاان ترکی ااات آلاای باارای غاادو ورین ریااز بااامل هورمااون ی‬ ‫(‪ )Gland like‬خوانده میبوند ( مثل اعضاء لنفاایی حااا‬ ‫فاکاورهای تنظیم کننده ی برای غدو برین ریز بامل آنازیم هاا‬ ‫تیمااو) ) ساااخامان ک اای یی ااانی واباااه ی ا ‪ 3‬بخاا‬ ‫ی سایر ترکی اات ماابولیاک ه ااند کاه هماراه آن هاا ترباا‬ ‫ساخامانی تشییل بده اند‪:‬‬ ‫میبوند‪.‬‬ ‫ویژگی های ساختمانی غدد درون ریز‬ ‫‪ dense‬ی ور برخای‬ ‫‪ -1‬کپسول‪ :‬پاروه ای هم نادی (اغ ا‬ ‫‪ -1‬پارانشیم غدو ورین ریز فقط ا س و های تربای تشییل‬ ‫غدو س ت مثل پینه آ ) است که غده را احاحاه کاروه ی‬ ‫بده ی فاقد مارا می بابد را که ترباات ایان غادو باه‬ ‫ضمن حفاظت ا ساخامان غده مال ع اور اعضااییسات‬ ‫‪ ECM‬ی سپس به خاون ی لناو یارو مایباوو ورحالییاه‬ ‫که به غده یارو ی یا ا آن خارج می بوند؛ ا جم ه عریقای‬ ‫ترباای ی‬ ‫پارانشیم غدو برین ریاز اغ ا وارای وی بخا‬ ‫که باا ع اور ا ضاخامت کپ او باا غاده ارت ااق برقارار‬ ‫مارایی می بابد‪.‬‬ ‫میکنند‪.‬‬ ‫‪ -2‬ا آناایی که فاکاور ماابولیک مارباه ا غدو ورین ریز را‬ ‫همچنین ممین است ا کپ و سپاوم ها یا ترابیاو هاا‬ ‫عمدتاً خون ی تا حدیوی لنو حمال مایکنناد؛ ایان غادو‬ ‫(ساونک ها) یی به واخل غده نفوذ کنناد کاه م ایر یریو‬ ‫ن ت به غادو بارین ریاز ی ماوساط اعضااء وی ار ب اار‬ ‫برایین ی اعصاب به غده ی خریج یرید هاا ی ماااری غادو‬ ‫مویرگی ی خونگیری یسیع تری وارند‪.‬‬ ‫برین ریز ا غده می بابند‪.‬‬ ‫این ب ار مویرگی جهت وریافت هورماون هاای ماربااه‬ ‫*سپاوم ها برخالف ترابیو ها فضای غده را لوبوله می کنناد‬ ‫ماشیل ا مویرگ های پناره وار (‪ fenestrated c.‬باا‬ ‫(‪.)lobulation‬بااه حااوری کااه فضاااهای کو ااک لوبااو ی‬ ‫نفوذپااریری یاااو) ی یااا مااویرگ هااای سااینو ی یدی‬ ‫فضاهای بزرگ لوب نام وارند‪.‬‬ ‫(‪ )sinusoidal‬می بابد‪.‬‬ ‫‪ -2‬استروما (داربست)) اسایفولد ( اار وب) ورین غادو‬ ‫‪ -3‬تنظیم فعالیات غادو ورین ریاز توساط میانی ام فیادبک‬ ‫ایااو میکند که تییه گاهی برای بافت اص ی عضاو ی نیاز‬ ‫منفی اناام میگیرو؛ به گونه ای که فرایروه ارگاان هادف‬ ‫عناصر ساخامانی پشای ان ا جم ه عریق ی اعصاب است‪.‬‬ ‫اثر خووتنظیمی خاوو را بار غاده ترباا کنناده هورماون‬ ‫جنس اساریما ور غدو به ترتی اهمیت‪:‬‬ ‫مارک میگرارو‪.‬‬ ‫‪ -‬بافت رتییولر‪ :‬ب یاری ا غدو‬ ‫مثا ‪ :‬هورماون تیریتاریپین ماربااه ا هیپاوفیز قادامی‬ ‫‪ -‬بافت هم ند س ت‬ ‫تربا هورمون های تیری یدی (‪ )T3,T4‬را تاریک کاروه ی‬ ‫‪ -‬ترکی ی ا بافت رتییولر ی بافت هم ند س ت‬ ‫این هورمون ها پس ا تربا بر هیپاوفیز ی هیپوتااممو)‬ ‫‪ -‬بافت هم ند ‪ :dense‬ور بعضی غدو برین ریز مثل پریساات‬ ‫اثر فیدبک منفی میگرارند‪.‬‬ ‫ی غدو بیری (‪ )breast‬که ممین است با عض ه صااف نیاز‬ ‫بررسی اختصاصی غدد درون ریز‬ ‫همراه بابد‪.‬‬ ‫‪ -1‬غده هیپتوفیز (‪)Hypophysis , Pituitary gland‬؛‬ ‫‪ -3‬پارانشیم (باف) اصلی غتدد) کاه یظیفاه ترباا را بار‬ ‫به جهت کنار ب یاری ا غدو بدن ا جم ه غدو تیری ید‬ ‫عهده وارو‪.‬این بافت ور غدو حقیقی ورین ریز ی برین ریاز‬ ‫ا جنس ‪( Glandular Epithelium‬اپیا یاوم غاده ای)‬ ‫صفحه ‪1‬‬ ‫نگین مرزبان‪ ،‬الهه اوالدی‪ ،‬فاطمه عباسی‪ ،‬فاطمه حسینی | ورودی مهر ‪8331‬‬  ‫جلسه‪ 2‬و‪ ( 3‬غده هیپوفیز‪ ،‬غده اپیفیز )‬ ‫ا غاده هیپاوفیز ا‬ ‫منشأ جنینی آدنوهیپوفیز‪ :‬این بخ‬ ‫قشاار فااوق ک یااه یگناااو هااا ‪ master gland‬خوانااده‬ ‫اپیا یوم اکاوورمی سقو وهان ایلیه جنین به یجوو میآید‪.‬به‬ ‫میبوو‪.‬‬ ‫گونهای که ور اکاوورم سقو وهان ایلیه جنین فریرفا ای باه‬ ‫*‪ pituita‬به معنای ‪ nasopharyngeal‬بووه ی اباره باه‬ ‫نام بن ب ت راتیه (‪ )Rathke pouch‬ایااو مای باوو‪.‬ایان‬ ‫منشأ جنینی این غده یعنی سقو وهان ایلیه (ح ق) وارو‪.‬‬ ‫بن ب ت به ورین مزانشایم باه سامت باام ی یار مغاز رباد‬ ‫غده هیپوفیز ور کو مغاز ور فریرفا ای کاو یی ور تناهی‬ ‫اساخوان اسفنو ید به نام ‪ ( sella turcica‬ین ترکای) جاای‬ ‫میگیرو‪.‬‬ ‫غده هیپاوفیز حادیو ‪ 0/5‬گارم ی ن وارو‪.‬ی ن ایان غاده ور‬ ‫آقایان کمار ی ور خانم ها به حور ک ی ی نیز ماناس باا تعاداو‬ ‫وفعات ایمان بیشار خواهد بوو به گونه ای که ور خاانمی باا‬ ‫تعداو ‪ 2‬یاا بیشاار ایماان ی ن غاده هیپاوفیز باه ‪ 1/5‬گارم‬ ‫میرسد‪.‬را که ور ماان ایاخار ویره ی باارواری ی ور ماان‬ ‫بیروهی تعداو ی اندا ه س و های ترباا کنناده پاریمکاین‬ ‫(کنار کننده تولید بیر) ی نیز اندا ه غاده هیپاوفیز افازای‬ ‫میکند‪.‬‬ ‫مییابد‪.‬پس ا پایان ویره بیروهی نیز اندکی آتریفای صاورت‬ ‫پریگزیما بن ب ات راتیاه باه تادریت ب ااه باده ی‬ ‫بخ‬ ‫میگیرو اما اندا ه غده به حور کامل به حالت ق ل برنمیگروو‪.‬‬ ‫ارت احی با سقو وهان نخواهد وابت اماا ق امت وی ااا آن‬ ‫پس بطور ک ی این غده ور نان بزرگار است‪.‬‬ ‫ور مزانشیم آونوهیپوفیز را می سا و‪.‬‬ ‫تشییل بده اسات‬ ‫غده هیپوفیز ا نظر آناتومیک ا ‪ 2‬بخ‬ ‫پریگزیماا هیپاوفیز‬ ‫اما گاه ممین است تیه هایی ا بخا‬ ‫که ا نظر بافت بناسی ی نیز منشأ جنینی کامالً مافایت اند‪:‬‬ ‫باقی مانده ور ان ان بالغ ورین اساخوان اسفنو ید ی ور ساقو‬ ‫وهان یا فاص ه بین آنها به صورت کی ت های راتیه ور آید که‬ ‫‪.1‬آدنوهیپوفیز (هیپوفیز غده ای‪)ant. Lobe ،‬؛ بخا‬ ‫یا تخ یه بده ی یا با جراحی حرف می بوند‪.‬‬ ‫یسیع تری ا هیپوفیز را بامل باده ی سااخامان غاده ای‬ ‫وارو‪.‬‬ ‫*بافت مزانشیمی کاه هیپاوفیز را ور بار مای گیارو بعادها‬ ‫‪.2‬نوروهیپوفیز (‪ )post. Lobe‬ساخامان عص ی وابااه ی‬ ‫اساخوان اسفنو ید را به همراه جای اهی برای غده هیپوفیز (به‬ ‫بخشی ا هیپوتاممو) است‪.‬‬ ‫جهت تقدم ور تشییل) می سا و‪.‬‬ ‫هیپاوفیز کاامالً ور هام تنیاده باده ور یاک‬ ‫این وی بخ‬ ‫منشأ جنینتی نوروهیپتوفیز همزماان باا بایل گیاری‬ ‫کپ و ی ورین یک کپ و ورین ین ترکی قارار گرفااه ی ا‬ ‫بنب ااات راتیاااه ا ااادهای باااه ناااام ‪ infundibulum‬ا‬ ‫نظر عم یرو نیز بر هم اثر می گرارند‪.‬‬ ‫هیپوتاممو) یا ور یاقع ا کو بطن‪ 3‬باه سامت پاایین رباد‬ ‫صفحه ‪2‬‬ ‫نگین مرزبان‪ ،‬الهه اوالدی‪ ،‬فاطمه عباسی‪ ،‬فاطمه حسینی | ورودی مهر ‪8331‬‬  ‫جلسه‪ 2‬و‪ ( 3‬غده هیپوفیز‪ ،‬غده اپیفیز )‬ ‫‪ -‬کپ ولی یاحد ا جنس بافت هم ناد ‪ dense‬یلای ب ایار‬ ‫کااروه ی نوریهیپااوفیز را ماای سااا و کااه بااه نااوعی توسااط‬ ‫نا ک آونوهیپوفیز ی نوریهیپوفیز را مشارکاً ور بر میگیرو‪.‬‬ ‫آونوهیپوفیز ور بر گرفاه می بوو‪.‬‬ ‫این کپ و صرفاً بانه های کاو یی ا ساپاوم باه واخال‬ ‫ساختمان آناتومیک آدنوهیپتوفیز ا ‪ 3‬ناحیاه تشاییل‬ ‫غده می فرساد اما سپاوم های کام ی ن اووه لوبومسایون‬ ‫بده است‪.‬‬ ‫رخ نماایوهااد ی آونوهیپااوفیز وارای ساااخامان ییپار ااه‬ ‫میبابد‪.‬‬ ‫‪ -‬اساریما آونوهیپوفیز عمدتاً ا بافت هم ند رتییولر ی اندکی‬ ‫بافت هم ند س ت میبابد کاه تییاهگااه ب اار ماویرگی‬ ‫یسیعی می بابد‪.‬این ب ار مویرگی ور ‪Pars tuberalis‬‬ ‫ی ‪ Pars intermedia‬ا ناااو پناااارهوار ی ور ‪Pars‬‬ ‫‪ distalis‬ا نو سینو ی یدی می بابند‪.‬‬ ‫‪ -‬پارانشیم هیپوفیز غده ای (‪ )glandular epithelium‬ی‬ ‫ماشیل ا س و های ند یجهی است که ب ایار مااراکم‬ ‫‪( Pars distalis.1‬قسم) دور) که منطقاه ای یسایعتار‬ ‫ور کنار هم قرار گرفاه اند ی یظیفه تربا را بر عهده وارند‪.‬‬ ‫است‪.‬‬ ‫‪( Pars tuberalis.2‬قسم) تکمته ای) کاه مثال یقاه‬ ‫*ور غاادو ورین ریااز بااه حااور ک اای سا و هااای پارانشاایم‬ ‫ناحیهی ‪ infundibulum‬نوریهیپوفیز را ور بر می گیرو‪.‬‬ ‫تامعات سا مان یافاه ای را ایااو می کنند که به ساه حریاق‬ ‫‪( Pars intermedia.3‬قسم) بینابینی) کاه ور فاصا ه‬ ‫ممین است رخ وهد‪:‬‬ ‫بین ‪ Pars distalis‬ی ‪( pars nervosa‬ق مت عصا ی)‬ ‫‪( Cellular cords.1‬طناب های سلولی) ‪ :‬ور آرای‬ ‫قرار گرفاه است‪.‬‬ ‫حنابی س و ها به صورت رویو هایی که احراف آنهاا‬ ‫ساختمان آناتومیتک نوروهیپتوفیز ا ‪ 2‬یاا ‪ 3‬ق امت‬ ‫می یابند‪.‬‬ ‫مویرگ های خونی قرار گرفاه ین‬ ‫تشییل بده است‪:‬‬ ‫نااد یااا ناادین س ا و بااه‬ ‫‪( Clamp.2‬تتتوده ای)‬ ‫صورت تووه ویر هم جمع میبوند ی توساط ماویرگ‬ ‫یسایع تار ی ور‬ ‫‪( Pars nervosa.1‬ناحیه عصبی) بخ‬ ‫احاحه میبوند‪.‬‬ ‫خ و ‪ Pars distalis‬قرار می گیرو‪.‬‬ ‫مانند جزایر من رهانس پانیرا)‪.‬‬ ‫‪( Infundibulum.2‬ساقه قیفی) ‪ Pars nervosa‬را باا‬ ‫‪.3‬فولیکول یا کتره ی بستته ‪ :‬مانناد تیری یاد یاک‬ ‫یاااک سااااقه (‪ )stem‬ی ساااپس وی بااااخه (‪median‬‬ ‫رویااو س ا و کااره را احاحااه میکننااد ی پاای سااا‬ ‫‪ )eminence‬به هیپوتاممو) ماصل می کند‪.‬‬ ‫تربااای بااه صااورت ک و یااد ور یسااط کااره ذخیااره‬ ‫میبوو‪.‬‬ ‫ساختمان بافتی آدنوهیپوفیز‪:‬‬ ‫یجوو وارو ‪.‬‬ ‫ور هیپوفیز هر سه نو آرای‬ ‫آونوهیپوفیز ساخامان غاده ای (‪)glandular‬‬ ‫هر سه بخ‬ ‫ور ‪ Pars distalis‬ی ‪ Pars tuberalis‬آرایااا‬ ‫حقیقی وارو‪.‬‬ ‫عمااده بصااورت حنااابی بااووه کااه ور ویحاارف آنهااا‬ ‫صفحه ‪3‬‬ ‫نگین مرزبان‪ ،‬الهه اوالدی‪ ،‬فاطمه عباسی‪ ،‬فاطمه حسینی | ورودی مهر ‪8331‬‬  ‫جلسه‪ 2‬و‪ ( 3‬غده هیپوفیز‪ ،‬غده اپیفیز )‬ ‫فعا ی جوان ه اند اماا ترباا ناا یزی وارناد‪.‬‬ ‫مااویرگهااای خااونی رییاات میبااوند‪.‬ور بااین ایاان‬ ‫پس ور حالت اساراحت بووه ی سیاوپالسام آنهاا‬ ‫تووهای هم ویاده مای باوند کاه باا‬ ‫حنابها آرای‬ ‫گرانو کمی وارو‪.‬‬ ‫مویرگها احاحه باده اناد‪.‬ور ‪Pars intermedia‬‬ ‫‪.3‬س و های ور حا پسرفت ی آپوپاو‬ ‫غال فولییولی می بابد‪.‬‬ ‫آرای‬ ‫*ال اه م م به ذکر است که هیپوفیز میانی ور ان اان‬ ‫کریموفیل ها باا وریافات پیاام هورمونهاای ان ابااه باده را‬ ‫تا یل رفاه است‪.‬‬ ‫تربا میکنند‪.‬‬ ‫ندین نو ه ااند‪.‬‬ ‫س و های پارانشیم هیپوفیز ا‬ ‫این سا و هاا ب ااه باه ناو هورماون ترباای رنیپاریری‬ ‫ا نظاار مورفولااو ی ور حااد ‪Ultra structural‬‬ ‫مافااایتی وارنااد ی ویباااره ور ایاان وساااه براسااا) ری هااای‬ ‫تفایتهایی باهم وارند که تشخیص ور معیاار ‪Light‬‬ ‫ایمونوهی اوکمی اری ا هم جدا مایباوند‪.‬ور اباادا براساا)‬ ‫‪ microscope‬ب یار جز ی ی ساخت اسات‪.‬ا نظار‬ ‫نو رنیآمیزی گرانو های آنها به وی وساه تق یم میبوند‪:‬‬ ‫عم یرو هم به ولیل تربا هورمونهای مافایت باهم‬ ‫فرق وارند‪.‬‬ ‫‪.1‬با یفی ی‬ ‫تق یم بندی ماعاارفی ا نظار ماهیات رنای آمیازی‬ ‫‪.2‬اسیدیفی ی( با یفی ی)‬ ‫صورت میگیرو که براسا) آن س و های پارانشایم‬ ‫ائوزینوفیل ها هورمون تربای آنها ا جنس پریتئین است‪.‬‬ ‫آندیهیپوفیز وی وساه اند‪:‬‬ ‫‪.1‬کروموفتتوب‪ :‬حاادیو ‪ 00‬تااا ‪ 50‬ورصااد‬ ‫ور آونوهیپوفیز ‪2‬وساه س و با هورمون های پریتئینی واریم‪:‬‬ ‫راتشییل میوهند سیاوپالسم آنها به ولیل‬ ‫‪.1‬سلول های ترشت کننتده هورمتون رشتد یتا‬ ‫کم وو یا فقدان گرانو هاا باه خاوبی رنای‬ ‫سوماتوتروف ها که سوماتوتریپین یا هورماون رباد‬ ‫آمیزی نمیبوو‪.‬‬ ‫(‪ )GH‬تربااا میکننااد ی فاارایان تاارین س ا و هااای‬ ‫‪.2‬کروموفیل‪ 50 :‬تا ‪ 00‬ورصد سیاوپالسم ی‬ ‫پارانشااایما ه ااااند( تقری اااا ‪ %50‬سااا و هاااای‬ ‫ه اه هروی به خوبی ور آنها رنی میبوند‪.‬‬ ‫آونوهیپوفیز)‬ ‫انواع سلول های کرموفوب‪:‬‬ ‫*ایاان هورمااون باار ک ااد اثاار ماایگاارارو ی بااه حااور‬ ‫‪.1‬س و های جوان ی بنیااوی کاه باعا تادیاد ی‬ ‫ربد میبوند‪.‬یه صورتی کاه ک اد‬ ‫غیرم اقیم باع‬ ‫جای زینی س و های تربای هیپوفیز میباوند‪.‬‬ ‫تات تاثیر ‪ GH‬فاکاور ربد ب ه ان اولین( ‪Insulin‬‬ ‫( اپیت یااوم هااا ااه پوبشاای ی ااه غاادهای‬ ‫‪()Like Growth Factor‬ساااوماتومدین)ترباااا‬ ‫تادیدبونده ه اند‪.‬ال اه عمر س و های غدهای‬ ‫ماایکنااد کااه باع ا ربااد اساااخوان هااا س ا ولهای‬ ‫بیشار است‪).‬‬ ‫عضالنی صفاات ربد ی غضریف های بدن میبوو‪).‬‬ ‫‪.2‬س و هایی که ور فا اسااراحت ی کام فعاالیای‬ ‫‪.2‬الکتوتروف ها یتا متاموتروف هتا کاه پاریمکاین‬ ‫ه اند؛ به همین ولیل گرانو ندارند‪.‬‬ ‫(‪)PRL‬تربا میکنند ی حدیو ‪ 15‬تا ‪ 20‬ورصد س و‬ ‫مثل س و های مکاوتریف که پاریمکاین ترباا‬ ‫های پارانشیما اند‪.‬پاریمکاین برغادو بایری تااثیر‬ ‫ماایکننااد‪.‬ور خااانمهااایی کااه باااروار نی اااند ی‬ ‫می گرارو‪ (.‬تاثیر اص ی ی باناخاه باده) ور خانمهاا‬ ‫آقایان این س و ها با اینیه ا نظر فیزیولاو ییی‬ ‫صفحه ‪4‬‬ ‫نگین مرزبان‪ ،‬الهه اوالدی‪ ،‬فاطمه عباسی‪ ،‬فاطمه حسینی | ورودی مهر ‪8331‬‬  ‫جلسه‪ 2‬و‪ ( 3‬غده هیپوفیز‪ ،‬غده اپیفیز )‬ ‫به مقادار کماار هورماون تاریککنناده مالنوسایت‬ ‫غیاار ا مااان بااارواری ی باایروهی ی ور آقایااان هاام‬ ‫(‪ ) MSH‬باا اندیرفین ی انیفالین تولید میبوو‪.‬‬ ‫پریمکاین با مقدار خی ی کمار یجوو وارو‪.‬عاالیه بار‬ ‫‪.2‬تیروتروف هتا هورماون تاریککنناده تیری یاد یاا‬ ‫غدو بیری ور فعالیت غدو جن ی هام تااثیر وارو ی‬ ‫‪ TSH‬را تربا میکنند‪.‬کماارین ورصاد(‪ )%5‬سا و‬ ‫حد غیر نرما ی باامی آن ییای ا ومیال اخااالمت‬ ‫های تشییل وهنده پارانشیما ه اند‪.‬‬ ‫اسپرماتو نز ی ایی نز است که باع ناباریری می بوو‪.‬‬ ‫(سوماتواسااااتین مهارکننااده ی هورمااون آ اوکننااده‬ ‫فعالیت آونوهیپوفیز توسط فیادبک منفای هورماونهاای غادو‬ ‫تیریتریپین تاریک کننده این س و میبابد‪).‬‬ ‫هدف آن ی همینطور هیپوتاممو) تنظیم میبوو‪.‬‬ ‫‪.3‬گنادوتروف ها ح اق باواهدی ممیان اسات کاه‬ ‫گناویتریفها بصورت اخاصاصای هورماونی را ترباا‬ ‫وی هورمون ا هیپوتاممو) بر تربا هورمون ربد ا هیپاوفیز‬ ‫کنند‪.‬اما بطور کل آنهاا را یاک وسااه سا و ورنظار‬ ‫تاثیر وارو‪ :‬هورمون آ اوکننده هورماون رباد (‪) GHRH‬باعا‬ ‫میگیرند‪.‬وی ناو هورماون گنااویتریپین(‪)FSH ,LH‬‬ ‫تاریااک ی بااامرفان سااطا هورمااون ربااد ماای بااوو ی‬ ‫تربا میکنند‪.‬‬ ‫سوماتواسااتین باع مهار آن میبوو‪.‬‬ ‫تاریک این س و ا مان ب وغ ی آ او بدن هورماون‬ ‫*هورمون گری ین تربا بده ا معده هم باع تاریک ترباا‬ ‫آ اوکنناااده گنااااویتریپین ا هیپوتااااممو) باااری‬ ‫هورمون ربد میبوو‪.‬‬ ‫میبوو‪.‬حدیو ‪10‬ورصد س و های پارانشایما اناد‬ ‫وی هورمون موثر مارباه ا هیپوتاممو) بر مکااوتریف هاای‬ ‫اما ور ‪ Pars tuberalis‬فرایان تریناند‪.‬‬ ‫مهاار ی هورماون‬ ‫هیپوفیز ‪ :‬ویپامین( نوعی کاتیو آمین) باع‬ ‫ور ناحیااه ‪ Pars intermedia‬فرایانتاارین سا و‬ ‫آ اوکننده تیریتریپین (‪ )TRH‬باع تاریک تربا میبوو‪.‬‬ ‫کورتییوتریف است با این تفایت کاه هورماون اصا ی‬ ‫حاصاال ا بی اهباادن ‪ MSH POMC‬اساات؛ نااه‬ ‫سلول های بازوفیلیک وارای هورمونهاای گ ییاوپریتئینی‬ ‫‪.ACTH‬ای ناحیه ور ان اان تا یال رفااه اسات کاه‬ ‫ه اند‪(.‬بدلیل قند ی حالت آنیونی هورمون)( این س و ها پا)‬ ‫س و های اندک ی پراکنادهای وارو کاه ممیان اسات‬ ‫مث ت ه اند‪).‬‬ ‫تعداوی فولییاو ورسات کنناد‪.‬وربرخای حیواناات‬ ‫این س و ها بامل سه وساه ه اند‪:‬‬ ‫ساناز مالناین ور‬ ‫‪ MSH‬تربا باده باعا افازای‬ ‫بادن مالناین ور مالنوفورهاا‬ ‫مالنوسیت ها ی پخا‬ ‫‪.1‬آدرنوکورتیکتتوتروف هتتا (‪ %20-15‬ساا و های‬ ‫میبوو که ور حیواناتی که رنای پوساشاان را تغییار‬ ‫پارانشاایما ) هورمااون آورنوکورتییااوتری (‪) ACTH‬‬ ‫می وهند ریی رنای پوسات اثار مای گارارو؛ مانناد‬ ‫تربا میکنند که ریی کورتیس غده فاوق ک یاه اثار‬ ‫برخی وی ی اان‬ ‫ماااایگاااارارو‪.‬آورنوکورتییااااوتریف هااااا ابااااادا‬ ‫پریایپیومالنوکراتین (‪) POMC‬را تربا میکنند کاه‬ ‫ساختمان بافتی نوروهیپوفیز‬ ‫توسط آنزیم های پریتومیایک سا و ور گراناو هاا‬ ‫‪.1‬کپ ولی که آونوهیپوفیز را وربر مای گیارو نوریهیپاوفیز را‬ ‫تازیه میبوو که فرایروه هاای آن باامل ‪ACTH‬‬ ‫هم وربر می گیارو‪.‬پاس کپ او هم ناد ن ا اا وناس آن را‬ ‫هورمون باالیپوتریتیک (ریی بافت ربی اثار وارو‪).‬‬ ‫احاحه می کند‪.‬‬ ‫صفحه ‪5‬‬ ‫نگین مرزبان‪ ،‬الهه اوالدی‪ ،‬فاطمه عباسی‪ ،‬فاطمه حسینی | ورودی مهر ‪8331‬‬  ‫جلسه‪ 2‬و‪ ( 3‬غده هیپوفیز‪ ،‬غده اپیفیز )‬ ‫به حور ک ی ‪ ۲‬باخه ی بریانی کو ک که هروی ا بااخههای‬ ‫‪.2‬بقیه اجزای ساخامانی آن ساخامان غدهای حقیقی نی ات‬ ‫بااریان کاریتیااد واخ اای خااون رسااانی هیپااوفیز را باار عهااده‬ ‫ی عصاا ی اساات ااون بخشاای ا هیپوتاااممو) اساات‪.‬ور‬ ‫وارندکه ییی ا آن ها بریان هیپوفیزی فوقانی یوی ری بریان‬ ‫نوریهیپاااوفیز ناااورین یجاااوو نااادارو ب یاااه ماموعاااه ای ا‬ ‫هیپوفیزی تااانی نام وارو‪.‬هاروی باریان با یه ای ماویرگی‬ ‫آک ااونهایی اساات کااه ا ‪ ۵‬ه اااهی هیپوتاااممو) بااه‬ ‫خوو را ور هیپوفیز عص ی تشییل می وهند‪.‬بریان هیپاوفیزی‬ ‫نوریهیپوفیز کشیده میبوند‪.‬این نورین ها نورینهای ییاههی‬ ‫تااانی ورناحیه ‪ Pars nervosa‬به ب ار ماویرگی خاام مای‬ ‫تربا کننده هورموناند؛ یعنی هورمون آنهاا ور ج ام سا ولی‬ ‫بوو یبریان هیپوفیزی فوقانی ور ناحیه برج ا ی میانی قیو‬ ‫موجوو ور ه اه های هیپوتاممو) ساخاه باده ی ساپس باه‬ ‫ب یه مویرگی تشییل واوه ی خاون رساانی مای کناد‪.‬با یه‬ ‫پایانه های ک ونی که ور ناحیاه هیپاوفیز عصا ی اناقاا واوه‬ ‫مویرگی تشییل بده ور برج اا ی میاانی قیاو ور مااایرت‬ ‫میبوو ی تربا ا پایانه ها صورت می گیرو‪ ۳.‬تا ا ه اههاای‬ ‫پایانههای آک ونی ناورینهاای ترباا کنناده فاکاورهاای آ او‬ ‫هیپوتامموسی وارای نورین هاایی باا آک اون هاای کوتااه تار‬ ‫کننده ی مهارکننده قرار می گیرو‪.‬به این ترتی فاکاورهاا یارو‬ ‫ه اند ی به ناحیه برج ا ی میانی ی ‪ Infundibulum‬خاام‬ ‫خون ب یه مویرگی می بوند‪.‬خون ایان با یه توساط ناد‬ ‫ماای بااوند‪.‬ایاان آک ااون هاکااه ا ‪ ۳‬تااا ا ه اااه هااای‬ ‫یرید کو ک جمع می بوو‪.‬مناها به جاای آنیاه ور اواماه باه‬ ‫هیپوتامموسی می آیند تربا کنناده هورماون هاای پپایادی‬ ‫سی ام یریدی ماصل بوو ی به ق ا برگاروو باه با یه ویم‬ ‫کو ک آ اوکننده ی مهار کننده اناد کاه آونوهیپاوفیز را تاات‬ ‫مویرگی میریزو به این ترتی سی ام پورت ورست می باوو‪.‬‬ ‫کنار خوو وارند ی ا ناحیه برج ا ی میانی ی سااقه هیپاوفیز‬ ‫ب یه ویم مویرگی ور ‪ Pars distalis‬آونوهیپوفیز که بیشاار‬ ‫عص ی تربا می بوند ی هدف این هورمونها خوو آونوهیپوفیز‬ ‫یسعت آن را تشییل می وهد بیل می گیرو‪.‬باه ایان ترتیا‬ ‫است‪.‬بارای کارآمادتر بادن اعماا کناار ایان هورمونهاا‬ ‫خون ناحیه برج اا ی میاانی قیاو ور ب اار ماویرگی ناحیاه‬ ‫خون ییههای اسات (ضامن اینیاه مثال‬ ‫هیپوفیز وارای گرو‬ ‫‪ Pars distalis‬آونوهیپاااوفیز مااای ریااازو ی سااا و هاااای‬ ‫بقیه غدو ورآن پرخاونی یجاوو وارو )؛ وارای سااخاار عریقای‬ ‫آونوهیپوفیز که عمده آنها ور ایان ناحیاه ه ااند ور معار‬ ‫ییاهه ی سی اام پاورت اسات کاه باه سی اام پاورت یریادی‬ ‫هورمااونهااای مارباااه ا هیپوتاااممو) (آ اوکننااده ی مهااار‬ ‫هیپوفیزی ‪-‬هیپوتامموسی معریف است‪.‬‬ ‫نمای‬ ‫کننده) قرار میگیرند ی این هورمون هاا ور بادن پخا‬ ‫نمییابد تا باوانند ساریعا باا غ ظات‬ ‫بوند ی غ ظت آنها کاه‬ ‫کافی آونوهیپوفیز را کنار کنند‪.‬‬ ‫ماموعااه ای حاادیو صاادهزار آک ااون کااه بیشااار حااام‬ ‫نوریهیپوفیز را تشییل می وهند به ‪ Pars nervosa‬یاقاع ور‬ ‫‪ post. Lobe‬خام می بوند‪.‬اج ام س ولی نورین هاای ایان‬ ‫آک ااون هااا ور ‪۲‬تااا ا ه اااه هااای هیپااو تامموساای قاارار‬ ‫وارند‪(.‬ه اه های معریف به‪( paraventricular‬فوق بطنای)‬ ‫ی ‪( supraoptic‬فوق بینایی))آنها ترباات خاوو را باه ب اار‬ ‫مویرگی ماایر ور ‪ Pars nervosa‬تخ یه میکنند‪.‬این نورین‬ ‫ها تربا کننده وی هورماون اک ای توساین ی هورماون آناای‬ ‫صفحه ‪6‬‬ ‫نگین مرزبان‪ ،‬الهه اوالدی‪ ،‬فاطمه عباسی‪ ،‬فاطمه حسینی | ورودی مهر ‪8331‬‬  ‫جلسه‪ 2‬و‪ ( 3‬غده هیپوفیز‪ ،‬غده اپیفیز )‬ ‫وراین نو ویابت تنظیم قند به هم نخوروه ب یه آب فرایانای ا‬ ‫ویورتیک ( یا یپرسین ‪ )ADH‬ه اند‪.‬این وی هورماون هاای‬ ‫بدن وفع میبوو‪.‬معموم هم ع ت ایان بیمااری گیرنادههاای‬ ‫پپایدی کو ک وارای ‪ 9‬اسیدآمینه اناد کاه وارای سااخامان‬ ‫مربوق به‪ ADH‬است؛ یعنی ابیا ا هیپاوفیز ی هیپوتااممو)‬ ‫نزویک به هم ه اند‪.‬بدلیل حاللیت پایین این ویهورماون ور‬ ‫نی ت ی گیرنده ها ور ک یه بیان نمی باوند ی با جارب آب باا‬ ‫پالسما ور ی ییو تربای آنها پپاید حامل به نام ناوریفیزین‬ ‫اخاال مواجه می بوو‪.‬‬ ‫‪1‬ی ‪ 2‬نیز یجوو وارو‪ 1(.‬برای اک یتوساین ی ‪ 2‬بارای ‪)ADH‬‬ ‫مقداری‪ ATP‬نیز ور گرانو حایی هورمون ها یجوو وارو‪.‬پایانه‬ ‫اکسیتوسین‬ ‫آک ونی این آک ون های تربای ن ت به نورینهای معمولی‬ ‫مشاخص تار‬ ‫س و های هدف اک یتوساین ور جانس مونا‬ ‫ما عتر اسات ی بادین ترتیا گراناو هاای حاایی هورماون‬ ‫است( عضالت صاف ویواره رحم ی س و های ماایو اپای ت یاا‬ ‫بیشاری را ور خوو جمع کروه اسات‪.‬ایان هورماون هاا اون‬ ‫آلو و ها یمااری بیری) ماان ترباا اک ایتوساین رحام‬ ‫پپایدی اند اسیدیفی یک رنی می بوند‪.‬پایاناه هاای آک اونی‬ ‫(‪ )uterus‬منق ض میبوو؛ ‪.‬مثال ور مان ایمان سی نا های‬ ‫این هورمون ها با مییریسیو نوری به صورت لیه های رن ای‬ ‫ایمااان منااار بااه تربااا اک اایتوسااین ب اایار ماای بااوو ی‬ ‫ویده می بوند که معریف به اجسام هرینگ ه اند‪.‬‬ ‫می بوو‪.‬ال اه‬ ‫اک یتوسین انق اضات ریامیک رحمی را س‬ ‫‪ADH‬‬ ‫ور بعضی حامت وی ر هم می تواناد ترباا باوو ی انق اضاات‬ ‫گیرندههاای‪ ADH‬ور لولاه پیچیاده ویر نفارین هاای ک یاه ی‬ ‫ضعیو تری را ور رحم ی گرون رحم ایااو کند؛ با بدن گرون‬ ‫مااری جمع کننده قرار وارو‪.‬یقای ایان هورماون باه گیرناده‬ ‫رحم ی با بدن یا ن باع تاریک گیرنده هایی میباوو کاه‬ ‫های خوو ور لوله پیچیده ویر ی لوله جمع کنناده اورار ماصال‬ ‫تربا اک ایتوساین مایباوند‪.‬‬ ‫به هیپوتاممو) رفاه ی باع‬ ‫میبوو که کانالهای آبی‪( Aquaporin‬کانا هاای‬ ‫بوو س‬ ‫همین تاثیر را ریی س ولهای ‪ mammary gland‬وارو که ور‬ ‫هیدریفی یک مخصوص ع ور آب ور غشای س ولی) یاو بوند ی‬ ‫مان بیروهی مهم است‪.‬ور مان بیروهی مییدن نو او سا‬ ‫با جرب آب ا مایع فی اره بده نفرینای یااو میباوو‪.‬بادین‬ ‫ارسا سی نا هایی به هیپوتااممو) ی ترباا اک ای توساین‬ ‫ترتی بدن آب کماری ا وست می وهد اورار تغ ای باده ی‬ ‫س و های اپای ت یاا یخاریج بایر را باه‬ ‫میبوو که انق ا‬ ‫مواو وفعی آن با آب کماری وفع می بوو‪.‬به همین ولیال باه‬ ‫ون ا وارو‪.‬‬ ‫ایاان هورمااون ضااداوراری ماای گااوییم‪.‬یقااای بااا جاارب آب‬ ‫ور نوریهیپااوفیز ساا و پارانشاایما حضااور ناادارو‪.‬ساا و‬ ‫مای یاباد ی ج اوی افات‬ ‫بیشاربوو حام پالسما نیز افازای‬ ‫پارانشیما که همان نورینهای تربایاند ور هیپوتاممو)اند‬ ‫فشار خون گرفاه بده ی فشار بام رفاه ی اصالح می بوو‪.‬پاس‬ ‫ی آک ون آنها به نوریهیپوفیز آمده ی تربا را اناام مایوهناد‪.‬‬ ‫این هورمون ور تنظایم آب بادن ‪ pH‬ی مخصوصاا اسامومریاه‬ ‫این نورین ها ور یاقع تنها نورین هایی اندکه با ناورین وی ار ی‬ ‫ک یدی وارو‪.‬تاثیر این هورماون ور تنظایم فشاارخون ور‬ ‫نق‬ ‫س ولهای هدف سیناپس نمای وهناد ی کاامال کاار ترباای را‬ ‫مقاویر بام کامال مشهوو است‪.‬به هر حاا باه ولیال تااثیر آن‬ ‫اناام می وهند‪.‬‬ ‫ریی فشار خون به آن یا یپرسین هم گفاه میبوو‪.‬پاس‪ADH‬‬ ‫‪.3‬وارب ت نوریهیپوفیز مقدار اندکی بافت هم بند س ات وارو‬ ‫ک یدی ی مهمای وارو‪.‬‬ ‫ورهوموساا آب ی اسمومریاه بدن نق‬ ‫که ب ار ب یه مویرگی آن است‪.‬اما وارب ت یا سااخامان ساه‬ ‫اگر مشی ی ور این تنظیم به یجوو بیایاد ویابات بای مازه یاا‬ ‫بعدی (اسیفولد) که ور نوریهیپوفیز یجوو وارو عمادتا توساط‬ ‫‪ nephrogenic diabetes insipidus‬را خاواهیم وابات‪.‬‬ ‫صفحه ‪7‬‬ ‫نگین مرزبان‪ ،‬الهه اوالدی‪ ،‬فاطمه عباسی‪ ،‬فاطمه حسینی | ورودی مهر ‪8331‬‬  ‫جلسه‪ 2‬و‪ ( 3‬غده هیپوفیز‪ ،‬غده اپیفیز )‬ ‫نمیتوانیم به آنها آک ون ی وندریت ب وییم‪.‬باه هرحاا مقادار‬ ‫س و هایی ا خانواوه آساریسیت به یجوو می آیند؛ مثل خوو‬ ‫فرایانی یا د س ولی وارند که ترباا هورماون ا پایاناه یا اد‬ ‫مغز ی بافت عص ی که با به هم پیوساان یا اد آساریسایتها‬ ‫س ولی صورت می گیرو‪.‬پینهآلوسیت ها تربا کننده ترکی اات‬ ‫یک ساخاار سه بعدی ی وارب اای را ایاااو مای کنناد کاه ور‬ ‫هورمونی مخا فی مانناد مالتاونین ساریتونین ناوراپینفرین‬ ‫نوریهیپوفیز هم به همین بیل است‪.‬آساریسیت هایی کاه ور‬ ‫سوماتواسااتین ‪)Thyroid Releasing Hormone (TRH‬‬ ‫نوریهیپااوفیز ایااوکننااده وارب اات ه اااند بااه ‪pituicyte‬‬ ‫مالتونین‬ ‫ه اند که فرایانترین ی مهمترین هورمون این بخ‬ ‫معریف اند ( ون‪ pituitary gland‬نام غده هیپوفیز است به‬ ‫است‪.‬‬ ‫این س ولها پیاوای یت (‪ ) pituicyte‬می گوییم؛ که وریاقاع ا‬ ‫خانواوه اساریسیاها ه اند‪).‬‬ ‫مالتونین هورمونی مشاق بده ا تریپاوفان است‪.‬هن امی که‬ ‫ور حیوانات مورو مطالعه بیشار قرار گرفت مشاخص باد کاه‬ ‫ب یار ک یدی ور ساییل فعالیات فصا ی ی ری اناه ( ‪Day‬‬ ‫نق‬ ‫غده پینهآل‬ ‫‪ )and Night Cycle Rhythm‬وارو‪.‬‬ ‫‪ pineal gland‬یاا پیناهآ بااوی یاا‪Epiphysis cerebri‬‬ ‫مثال مان فعالیات تولیادمث ی ماان بایار رفاان اسااراحت‬ ‫(اپیفیز مغز)‬ ‫کرون‬ ‫این غده ورین ریز ساخامان عص ی وارو ی حدیو ‪ ۰۱۱‬تاا ‪۲۱۱‬‬ ‫یافااه ی مهارباده ی ور‬ ‫این هورمون ور ری ور پینهآ کااه‬ ‫مییریگرم ی ن ی اندا ه حدیو ‪ ۸-۵‬می ی ماار وارو‪.‬ایان غاده‬ ‫تارییی ی نور کم س و های پینهآلوسیت فعا تر بده ی ترباا‬ ‫کو ک ینخووی بیل است‪.‬مال قرارگیری آن ور سقو بطان‬ ‫میوهد‪.‬‬ ‫هورمون را افزای‬ ‫سوم (ویان فا ) است‪.‬غده پینه آ ال وی ک ی ساخامانی غده‬ ‫غده پینهآ توسط وسااه هاای رتینوهایپوتاممیاک ا با ییه‬ ‫را وارو؛ یعنی یاک کپ او هم ناد س اای کاه ا نارم باامه‬ ‫شم سی نا وریافت می کند‪ (.‬ور با ییه شام عاالیه بار‬ ‫تشییل بده آن را احاحه می کند یسپاوم هاای خی ای ناا کی‬ ‫س و های ریتین وریافت نور تعداوی فوتورساپاورهایی یجاوو‬ ‫هم می فرساد که تا حدیی غده را لوبوله هم می کناد؛ گر اه‬ ‫وارو‪.‬سی نا ایااو بده توسط این س و ها باه هیپوتااممو)‬ ‫ممین است خی ی مشخص ن ابد یلی یک لوبومسیون خفیفی‬ ‫رفاه ی ا آناا به غده پینهآ مناقل مای باوو ی غاده را مهاار‬ ‫هم ور آن اتفاق می افاد‪.‬وارب ت این غده مانناد نوریهیپاوفیز‬ ‫میکند‪.‬مانی که ب ییه نوری وریافت نیند سای نالی ارساا‬ ‫است یعنی مقدار اندکی بافات هم ناد س ات وارو کاه ب اار‬ ‫نمیکنااد ی اثاار مهارکنناادگی قطااع بااده ی مالتااونین تربااا‬ ‫مویرگی اسات‪.‬باه حاور عماده وارب ات آن توساط سا ولهای‬ ‫میبوو‪).‬‬ ‫آساریسیت ییهه بیل می گیرو که به آنها سا ولهای بیناابینی‬ ‫(‪) Interstitial cells‬مایگاوییم‪.‬ور یاقاع ا هماان خاانواوه‬ ‫ور ان ان ریام خواب ی فعالیت تاحدیوی مانند حیواناات اسات‬ ‫اساریسیت اند ی یا د این س و هاا باه هام مای رساد ییاک‬ ‫اما فرایندهای بدن ان ان پیچیدهتر ا حیوانات است ی به نظار‬ ‫وارب ت را مای ساا و کاه حادیو ‪۵‬ورصاد جمعیات سا ولهای‬ ‫نمی رسد که تکفاکاوره بابد‪.‬‬ ‫پینهآ را تشییل می وهند‪.‬س و اص ی پینهآ پینهآلوسایت‬ ‫نامیده می بوو‪.‬این س و ها نورین های ییهه تربای اند‪.‬این‬ ‫س و ها وارای یا اد سیاوپالسامی اناد یلای بطاور مشاخص‬ ‫صفحه ‪8‬‬ ‫نگین مرزبان‪ ،‬الهه اوالدی‪ ،‬فاطمه عباسی‪ ،‬فاطمه حسینی | ورودی مهر ‪8331‬‬  ‫جلسه‪ 2‬و‪ ( 3‬غده هیپوفیز‪ ،‬غده اپیفیز )‬ ‫اگر خواب ان ان به هرولیل به هم بخورو ییی ا ومی ی که باه‬ ‫س ای ی بیحالی منار می بوو بههم خورون سطا مالتونین‬ ‫است‪.‬‬ ‫با اینیه تمام جز یات این هورمون بر بدن هنو کاامال یاضاا ی‬ ‫مشخص نی ت اما هورمون ب یار مهمی است‪.‬‬ ‫مالتونین بار غادو وی ار خصوصاا غادو جن ای اثار وارو کاه‬ ‫تاحدیوی مهاری است‪.‬به هرحا برای فعالیات غادو جن ای‬ ‫سطا نرماالی ا هورماون مالتاونین م م اسات‪.‬ور کووکاان ی‬ ‫نوجوانانی که به ولیال توماور ما اور باه برواباان ایان غاده‬ ‫میبوند و ار ب وغ یور) می باوند‪.‬بناابراین مالتاونین ور‬ ‫تعیین سن ب وغ تاثیر وارو‪.‬‬ ‫صفحه ‪9‬‬ ‫نگین مرزبان‪ ،‬الهه اوالدی‪ ،‬فاطمه عباسی‪ ،‬فاطمه حسینی | ورودی مهر ‪8331‬‬  ‫شماره ‪( 4‬غدد تیروئید و پارا تیروئید)‬ ‫همبند سست تشکیل می دهد که بستری برای عروق خونی و‬ ‫غده تیروئید‬ ‫لنفی و اعصاب است‪.‬‬ ‫غده تیروئید یکی از غدد نسبتا درشت درون ریز بدن که در‬ ‫بستر مویرگی وسیع و پنجره دار دارد‪.‬مویرگهای لنفی نیز‬ ‫جلوی گردن‪ ،‬زیر غضروف تیروئید و کریکوئید در جلوی‬ ‫وجود دارند که بخشی از نقل و انتقال هورمون ها از طریق لنف‬ ‫حنجره قرار گرفته است‪.‬تیروئید دارای دو لوب چپ و راست‬ ‫انجام می شود اما بخش عمده از طریق خون منتقل میشود‪.‬‬ ‫لترال یا جانبی است که به وسیله یک تنگه یا ایسموس به هم‬ ‫متصل اند‪.‬و در ده درصد آدمیان در این تنگه یک لوب‬ ‫پارانشیم‬ ‫پیرامیدال نیز دیده می شود که زبانه مانند است و به سمت باال‬ ‫سلول های اصلی اپیتلیایی غده ای ترشحی هستند که هورمون‬ ‫کشیده می شود‪.‬این غده با حدود ‪ 5‬سانتی متر طول و ‪5.5‬‬ ‫های تیروئید را ترشح می کنند‪.‬‬ ‫سانتی متر عرض و وزنی حدود ‪ 52‬تا ‪ 02‬گرم از غدد بزرگ‬ ‫درون ریز محسوب می شود و مثل دیگر غدد درون ریز دارای‬ ‫آرایش این سلولها به طور عمده آرایش فولیکولی است که‬ ‫خونگیری وسیعی دارد‪.‬دو شریان ‪thyroid artery‬‬ ‫تیروئید در این مورد منحصر به فرد است‪.‬چون این آرایش یا‬ ‫‪ Superior/inferior‬تیروئید را خون دهی می کنند‪.‬‬ ‫دیده نمی شود یا اگر هم دیده شود مانند هیپوفیز در میانی‬ ‫خیلی محدود و اندک تشکیل شده اما تیروئید یک غده کامال‬ ‫فولیکولر است‪.‬‬ ‫در آرایش فولیکولی ساختمان های کروی شکل کوچک بسته‬ ‫ای که دور تا دور آن یک ردیف سلول های ترشحی بر روی‬ ‫غشای پایه تکیه زدند و چیره شده اند‪.‬مقطع این کره در زیر‬ ‫میکروسکپ دایره ای و مدور دیده می شود‪.‬وسط این فولیکول‬ ‫پیش ساز هورمون های تیروئید به فرم کلوئید وجود دارد‪.‬این‬ ‫کلوئید حاوی یک گلیکو پروتئین به نام تیروگلوبولین‬ ‫است‪.‬تیروگلیولین یک گلیکو پروتئین نسبتا درشت(با وزن‬ ‫‪ 662‬کیلو دالتون) با تعداد فراوانی اسید آمینه تیروزین(حدود‬ ‫‪ 052‬عدد که به صورت خطی ردیف شده اند)است‪.‬‬ ‫و به دلیل قند دار بودن گلیکوپروتئین ‪pas‬مثبت نیز‬ ‫ساختمان بافتی‬ ‫است‪.‬خود کلوئید هم بسته به اینکه در رنگ آمیزی چه‬ ‫پروتکلی داشته باشیم هم اسیدوفیلی و هم بازوفیلی نشان می‬ ‫مانند بقیه غدد دور آن را کپسول همبندی نازک نسبتا دنز‬ ‫دهد‪.‬‬ ‫دربر می گیرد‪.‬زبانه ها و ترابیکوال هایی از این کپسول به‬ ‫داخل می رود اما سپتومی نمیفرستد در نتیجه لوبوالسیون‬ ‫سلول های پارانشیمال تیروئید دو دسته اند‪:‬‬ ‫وجود ندارد‪.‬داربست یا استرومای تیروئید را بافت رتیکولر یا‬ ‫صفحه ‪1‬‬ ‫دانشگاه علوم پزشکی و خدمات درما نی مازندران | ورودی مهر ‪8931‬‬  ‫شماره ‪( 4‬غدد تیروئید و پارا تیروئید)‬ ‫‪ T3‬و ‪ T4‬تنظیم کننده متابولیسم پایه بدن هستند و تولید گرما‬ ‫‪.0‬سلول های اصلی‪:‬‬ ‫می کنند و نیز روی رشد بدن و تکوین جنین نقش مهمی‬ ‫یا پرینسیپال سل(‪ )principal cells‬که معروفند به سلول‬ ‫دارند و از هورمون های ضروری بدن هستند‪.‬‬ ‫های فولیکولی‪.‬‬ ‫هورمون تیروئید متابولیسم پایه را با افزایش اندازه و تعداد‬ ‫این سلول ها به طور عمده فولیکول ها را درست می کنند و‬ ‫میتوکندری ها و کریستاها و فسفرالیاسون اکسیداتیو باال می‬ ‫ترشح کننده تیروگلبولین(پیش ساز) نیز می باشند‪.‬هورمون‬ ‫برد‪(.‬بیشتر ‪ T3‬موثر است)‬ ‫های تیروئید تری یدو تیرونین(‪ )T3‬و تترا یدو تیرونین می‬ ‫با فعال کردن میتوکندری ها بخصوص میتوکندری های چربی‬ ‫باشند(‪.)T4‬تترا یدو تیرونین که حجم بیشتری هم دارد‬ ‫قهوه ای تولید گرما می کند و بدن را گرم می کند‪.‬‬ ‫تیروکسین خونده می شود‪.‬‬ ‫هورمون های تیروئیدی با اثر روی هیپوتاالموس باعث تحریک‬ ‫سلول های ترشح کننده تیروئید بخاطر گرانول های فراوان‬ ‫و افزایش ترشح هورمون ازاد کننده هورمون رشد می شود‪.‬پس‬ ‫حاوی تیروگلبولین که در سیتوپالسمشان تجمع کرده است‬ ‫نبود تیروئید روی رشد عمومی بدن اثر منفی می گذارد‪.‬برای‬ ‫‪pas‬مثبت رنگ می پذیرند‬ ‫تکوین جنین مخصوصا سیستم عصبی آن هورمون تیروئید‬ ‫‪.5‬سلول پارا فولیکولر یا ‪) clear cell‬سلول روشن(یا ‪C cell‬‬ ‫بسیار ضروری است و کمبود هورمون تیروئید باعث اختالل‬ ‫جدی در فیتال دولپمنت(‪ )Fital Development‬می شود‪.‬‬ ‫این سلول ها ترشح کننده هورمون کلسی تونین هستند‪.‬کلسی‬ ‫تونین در تنظیم کلسیم و فسفات خون نقش دارد و از نظر‬ ‫این اختالل معروف است به کونژنیتال هیپو‬ ‫فیزیولوژی آنتاگونیست پاراتیروئید هورمون به حساب می‬ ‫تیروئیدیسم(‪ )Congenital hypothyroidism‬یا هیپو‬ ‫آید‪.‬پارا تیروئید باعث افزایش سطح کلسیم خون می شود اما‬ ‫تیروئید مادرزادی‪.‬‬ ‫کلسی تونین با رسوب کلسیم در استخوان سطح کلسیم خون‬ ‫این هیپو تیروئیدی تو هفته های اول جنینی مربوط به مادر‬ ‫را کاهش می دهد‪.‬کلسی تونین به طور عمده روی سلول های‬ ‫است‪T3.‬و‪ T4‬از سد جفتی عبور می کنند و از بدن مادر وارد‬ ‫استئوکالست اثر می گذارد و آن هارا مهار می کند‪.‬همچنین با‬ ‫بدن جنین می شوند و برای تکوین اعضای مختلف به خصوص‬ ‫تاثیر روی استئوبالست کلسی فیکیشن(‪)Calcification‬‬ ‫مغز نقش بازی می کنند و مهم هستند‪.‬کمبود هورمون های‬ ‫ماتریکس آلی استخوان را افزایش می دهد و باعث افزایش‬ ‫تیروئیدی در جنین منجر به نقص تکوین سیستم عصبی و‬ ‫کلسیفیکاسیون می شود‪.‬‬ ‫عقب ماندگی ذهنی می شوند‪.‬تیروئید خود جنین گرچه از‬ ‫کلسی تونین در حیوانات پست تر نقش کلیدی و مهمی دارد‬ ‫هفته چهارم تشکیل می شود ولی هفته چهاردهم حاملگی‬ ‫اما در انسان نقش ضروری ای ندارد و با حذف کامل سلول‬ ‫دارای عملکرد می شود و هورمون ترشح می کند‪.‬‬ ‫های ‪ C‬اختالل عمده ای ایجاد نمی شود و مکانیسم پاراتیروئید‬ ‫البته هورمون های مادری هم همچنان از سد جفتی عبور می‬ ‫و سایر مکانیسم ها می توانند جای خالی کلسی تونین را تا حد‬ ‫کنند‪.‬پس کمبود هورمون های تیروئیدی چه مادری باشه و چه‬ ‫زیادی پر بکنند‪.‬اما حضور هورمون پاراتیروئید ضروری است‪.‬‬ ‫جنینی(مادرزادی) نقایص جبران ناپذیری را منجر می شود‪.‬‬ ‫صفحه ‪2‬‬ ‫دانشگاه علوم پزشکی و خدمات درما نی مازندران | ورودی مهر ‪8931‬‬  ‫شماره ‪( 4‬غدد تیروئید و پارا تیروئید)‬ ‫یون ید در سلول های فولیکولی توسط پمپ های غشایی قاعده‬ ‫با توجه به پیچیدگی مراحل سنتز هورمون تیروئید ساختمان‬ ‫ای و راسی جذب می شود‪.‬‬ ‫سلول اصلی یا همان فولیکولر مخصوصا اولترا استراکچر‬ ‫آن(‪ )Ultra Structure‬نیز متناسب این پیچیدگی شکل‬ ‫در غشا قاعده ای و لترال سلول های فولیکولی برای انتقال‬ ‫گرفته است‪.‬‬ ‫فعال ید‪ ،‬پمپ ‪ Na/I symporters‬وجود دارد‪.‬سیمپورتر‬ ‫پمپی است که هر دو نوع یون را در یک جهت انتقال می‬ ‫سلول فولیکولی تیروئید یک سلول درون ریز اسثنایی است‬ ‫دهد‪.‬پس ید به همراه سدیم با صرف انرژی انتقال پیدا می‬ ‫چون فعالیت درون‪/‬برون ریزی دارد‪.‬‬ ‫کنند و وارد سیتو پالسم می شوند‪.‬‬ ‫بعضی از خصوصیاتش به سلول های غده ای برون ریز رفته و‬ ‫ید در سیتوپالسم ‪ 02‬الی ‪ 02‬بار غلظتش در خون تغلیظ می‬ ‫بعضی از خصوصیاتش به سلول های درون ریز‪.‬‬ ‫شود‪.‬‬ ‫مثال مانند همه سلول های غده ای برون ریز‪ ،‬دستگاه گلژی‬ ‫سپس ید از غشای راسی به درون کلوئید با صرف انرژی توسط‬ ‫این سلول ها در سیتوپالسم راسی‪ ،‬بین هسته و راس سلول‬ ‫پمپ‪)pendrin( iodide/chloride transporter‬منتقل‬ ‫واقع شده است‪.‬یا مانند سلول های برون ریز راس سلول بخاطر‬ ‫می شوند‪.‬‬ ‫اگزوسیتوز فراوان میکروویلی دارد که باعث افزایش سطح‬ ‫سلول می شود‪.‬‬ ‫ترنسپورتر ها دو یون را در خالف جهت هم منتقل می می‬ ‫کنند‪.‬یک یون منفی ید به خارج از سلول و یک یون منفی کلر‬ ‫به داخل سلول می آید‪.‬‬ ‫مراحل سنتز‪:‬‬ ‫درون کلوئید چسبیده به غشای راسی سلول یک پروکسیداز به‬ ‫مرحله اول‪ :‬سنتز مولکول گلیکو پروتئینی پیش ساز هورمون‬ ‫نام تایروئید پروکسیدیس(‪)Thyroid Peroxide‬وجود دارد‬ ‫(تیروگلبولین)‪.‬‬ ‫که این آنزیم یون را اکسیده کرده و تبدیل به یودین می کند‪.‬‬ ‫تیروگلبولین در شبکه اندوپالسمی زبر سلول سنتز می شود که‬ ‫مرحله سوم‪ :‬آیدونیشن(‪ )Idonization‬تیروگلبولین یا ید دار‬ ‫بیشتر در قاعده سلول تجمع پیدا کرده اند پس قاعده سلول به‬ ‫شدن تیروگلبولین‪.‬‬ ‫علت وجود شبکه اندوپالسمی زبر فراوان بازوفیلی دیده می‬ ‫همان پروکسیدار مرحله قبل با اضافه کردن یک یا دو اتم یون‬ ‫شود‪.‬‬ ‫به هر آمینواسید تیروزین آن هارا تبدیل به مونو‪/‬دی ید‬ ‫سپس در گلژی که در سیتوپالسم راسی سلول وجود دارد این‬ ‫تیروزین می کند‪.?