سرطان PDF
Document Details
Uploaded by EagerMandelbrot
Tags
Summary
This document provides an overview of cancer biology, including the general behaviors of cancer cells, the role of angiogenesis in cancer development, different types of tumors, and the involvement of genes in the cancer process. It also discusses various types of cell death, including apoptosis and necrosis.
Full Transcript
سرطان 1 رفتارهاي عمومی سلولهاي سرطانی: -1وابستگی آنها به پیام هاي سلول هاي دیگر بـراي رشـد ،بقـا و تقس...
سرطان 1 رفتارهاي عمومی سلولهاي سرطانی: -1وابستگی آنها به پیام هاي سلول هاي دیگر بـراي رشـد ،بقـا و تقسـیم کـاهش می یابد. -2کمتر اقدام به خودکشی توسط آپوپتوز میکنند. -3میتوانند به طـور نامحـدودي تقسـیم شـوند. -4از نظـر ژنتیکی ناپایداراند. -5مهاجم هستند چون در آنها مولکول هاي اتصال سلول مانند کادهرین ها دچار نقص میباشند. -6در بافت هاي غریبه تکثیر و زندگی میکنند و سبب متاستاز میگردند. در سلولهاي سرطانی مهار تماسی ( )inhibition contactدیده نمی شود. در سلول هاي طبیعی کشـت داده شده پس از اینکه سلول ها به اندازه کافی تقسیم شدند و سطح محیط کشـت را کـامالً پوشـاندند ،تقسـیم متوقـف میشود. این فرآیند را مهار تماسی می نامند. از طرفی تومورها ،چه اولیه و چه ثانویه براي رشد و تشکیل اجرام بزرگ ،نیاز به برقراري جریان خـون درون خـود دارنـد. 2 اکثر تومورها تشکیل رگ هاي خونی را طی فرایندي به نام آنژیوژنز ) )Angiogenesisدر خود القاء مـیکننـد. مراحـل مختلف این فرآیند به ترتیب به این صورت است: تجزیه شدن غشاي پایه احاطه کننده مویرگی نزدیک به تومور، مهاجرت سلول هاي اندوتلیال مویرگ به درون تومور ،تقسیم شدن این سلول هـاي انـدوتلیال و تشـکیل غشـاي پایـه جدیـد اطـراف مویرگ جدید. تومورهاي اولیه معموالً ترکیبی از خود ترشح مـیکننـد کـه آنژیوژنز در اطراف متاستارهاي ثانویه را مهار میکنند.بنابراین خارج کردن تومور اولیه با عمل جراحی ،تومورهاي ثانویـه متاستاتیک آن را تحریک به رشد میکند. پروتئین هاي طبیعی متعددي مانند آنژیوژنین و اندوسـتاتین وجـود دارنـد کـه آنژیوژنز را مهار میکنند. 3 تومورهای خوش خیم ( )Benignو تومورهای بدخیم)(Malignant 4 5 چهار گروه از ژنها در فرآیند سرطان و گسترش آن دخالت دارند :الف) ژن هاي سرطان زا (آنکوژن ها) .ب) ژن هاي مهارکننده سرطان(تومورساپرسور ها) د) ژن هاي مرتبط با ترمیم :DNA ج)ژن هاي مرتبط با آپوپتوز انکوژن ها در حالت طبیعی پروتوانکـوژن مـیباشـند که پروتئین هاي طبیعی که در کنترل رشد و تقسیم سلولی شرکت دارند ،کـد مـیکننـد. بـراي مثـال پروتوانکـوژن هـاي myc,fos,junپروتئین هایی را کدگذاري میکنند که در حالت طبیعی در هسته قرار داشته و به عنـوان پـروتئین هـاي تنظیمی در رونویسی عمل میکنند. همچنین پروتوانکوژن هاي Src,Rasپروتئین هایی میباشند که در مسیر گـذر پیام ها در سلولها نقش دارند. جهش در این ژن ها سبب تبدیل آنها به انکوژن هاي فعال میشـود و سـپس بیـان آنهـا افزایش یافته و با تکثیر سلولی ،تومور ایجاد میگردد. تغییرات بیان ژن در ارتباط با آنکوژن ها باعث میشود میزان بیان افزایش پیدا کند و در نهایت میزان محصول نیز افزایش مییابد. از ژنهاي مهارکننده سرطان نیز میتوان به ژن (p53القا اپوپتوز) و (P21توقف چرخه سلولی در ( G1اشاره کرد. تمامی مسیرهاي تغییرات بیان ژن از مسیر سیگنالینگ میگذرد. در سلول ها بی نهایت ژن و مسیر سیگنالینگ وجود دارد که میتوانند باعث فعال سازي و یا عدم فعال سازي شوند. این ژن ها در حالت عادي پروتوآنکوژن نامیده میشوند ولی در صورت بروز جهش در آنها به آنکوژن تبدیل میشوند که باعث بروز سرطان میشود. این ژن ها مسئول تمایز و مرگ سلولی هستند ،اگر تمایز و مرگ سلولی از حالت عادي خود خارج شود سرطان ایجاد میشود. پروتوآنکوژن ها میتوانند از طریق جهش نقطه اي ،تکثیر ژنی و جابجایی کروموزومی فعال شوند. از ژن هاي مرتبط با آپوپتوزمیتوان به پروتئین هاي کاسپاز و خانواده BCL2اشاره کرد. از ژن هاي مرتبط با ترمیم DNAبه BRCA1/BRCA2در سرطان پستان میتوان اشاره کرد. 6 7 8 هایپرپالزي ) :)hyperplasiaهایپرپالزي به معنی افزایش تعداد سلولها در یک بافت (ساختمان) است.در هایپرپالزي در پاسخ به استرس محیطی ،تعداد سلولهاي افزایش مییابد. هایپرتروفی ) :)hypertrophyدر هایپرتروفی در پاسخ به استرس محیطی ،اندازه سلول بزرگتر میشود ولی تغییري در تعداد آن رخ نمیدهد. هایپرپالزي و هایپروتروفی معموالً به طور همزمان با یکدیگر رخ میدهند.مثالً در بارداري ،هم تعداد سلولهاي اندومتر افزایش مییابد و هم اندازهشان بزرگتر میشود. دیسپالزي) :)dysplasiaحالتی از نتایج تقسیم سلولی است که در آن سلولها به صورت بدشکل تقسیم شدهاند و بافتی که از این تقسیم حاصل میشود ظاهري نامنظم دارد. ئوپالزي ) :)neoplasiaنئوپالزي نوعی تقسیم و تغییر سلولی است که در نتیجه آن نوع جدیدي از سلول ایجاد میشود.این بافتها بدون توجه به محیط اطرافشان و پیامهایی که میرسد ،میتوانند تقسیم شوند و خودمختار و مستقل اند. 9 پروتئین p53شروع کننده مرگ برنامه ریزي شده سلولی یا همان آپوپتوز است.این پروتئین میتواند تنش ها را تشخیص دهد و به نوعی ،نقش سنسوري دارد. این پروتئین می تواند این تنش ها و استرس ها را به پروتئین هاي دیگر اطالع رسانی کند تا مسیر سیگنالینگی به راه افتد که در بهترین حالت ،این اتفاق منجر به آپوپتوز میشود.پروتئین p53به تنهایی موجب مهار مسیرهاي ناشی از تنش ها نمیشود و با تحریک پروتئین هاي DNA repairباعث میشود که به آسیب هاي وارد شده به ژن ها رسیدگی شود.وقتی سلول هاي صدمه دیده قابل بازسازي نباشند ،پروتئین p53باعث تحریک برخی پروتئین ها و در نتیجه آپوپتوز در سلول میشود. هنگامی که DNAآسیب میبیند ،غلظت و فعالیت پروتئین p53افزایش می یابد.سپس این پروتئین به ناحیه تنظیمی ژن مربوط به پروتئین p21چسبیده و رونویسی این ژن را تحرك کـرده و p21سـنتز مـیشـود.سـپس p21کـه یـک پروتئین بازدارنده Cdkمیباشد ،به کمپلکس سیکلین Cdk-اتصال یافته و آن را غیرفعال میکند.در این حالت سـلول نمیتواند از فاز G1به فاز Sوارد شود و بنابراین فرصتی براي ترمیم DNAآسیب دیده به وجود می آید ولی اگر سـلول در فاز Sباشد ،پروتئین p21به PCNAمربوط به DNAپلیمراز دلتا متصل شده و آن را غیرفعال میکند. اما اگر در بیان ژن p53اختاللی ایجاد گردد و یا این پروتئین اشتباه عمل کند؛ زمینه براي ایجاد جهش و سرطانی شدن سلول فراهم میشود. حدود 50 %از سرطانها ناشی از جهش در ژن p53میباشد. فعالیت پروتئین p53به وسیله پروتئینی به نام Mdm2پایین نگه داشته میشود.هنگامـی کـه ایـن پـروتئین بـه p53متصل است ،توانایی فعال کنندگی رونویسی پروتئین p53را کـاهش داده و بـا اضـافه کـردن مولکـول هـاي یوبی کوئیتین ،آن را براي تجزیه پروتئوزومی آمـاده مـیکنـد. ژن Mdm2به وسیله خود p53فعال میشـود ،بنـابراین Mdm2در یک چرخه خودتنظیمی با p53فعالیت میکند. عالوه بر p21دو پروتئین دیگر نیز به عنوان بازدارنده Cdkشناخته شده اند که p27و p57نام دارند. به همین دلیل به هـر سـه پـروتئین) Cdk inhibitory proteins (CIPمـی گوینـد. هـر سـه پـروتئین از فعالیـت سـیکیلین CDK2-Aممانعت میکنند و بنابراین قبل از شروع همانندسازي ، DNAباید تجزیه شوند. 10 11 انواع مرگ سلولی مرگ انتوتیک یا انتوزیس Entotic cell death Ferroptosis فروپتوزیز Immunogenic cell death مرگ سلولی ایمونوژنتیک Lysosome-dependent cell death مرگ نکروز ناشی از انتقال نفوذپذیری Mitochondrial permeability transition (MPT)-driven میتوکندری necrosis Parthanatos / Mitotic death Pyroptosis / Necroptosis Oxeiptosis / NETotic cell death 12 13 14 مرگ سلولی خودخواري یا اتوفاژي )(Autophagy مرگ غیر آپوپتوتیک است زیرا پروتئین هاي کاسپاز در آن فعال نمی شوند. ماکرو اتوفاژي :محتواي سیتوپالسمی از طریق ادغام با اتوفاگوزوم به لیزوزوم تحویل داده شده تا یک اتولیزوزوم تشکیل شود. میکرو اتوفاژي :محتواي سیتوپالسمی توسط هجوم غشاي لیزوزوم بلعیده میشود. اتوفاژي با واسطه چاپرون :پروتئینهاي هدف که در غشاي لیزوزوم بهصورت کمپلکس با پروتئینهاي چاپرون حمل میشوند، پس از شناسایی توسط گیرنده غشاي لیزوزومی ،پروتئین هاي غشایی مرتبط با لیزوزوم ،تخریب میشوند. 15 مراحل اتوفاژي: نقش اتوفاژي: تشکیل فاز اولیه :فرآیند اتوفاژي با تشکیل ساختارهایی به نام فاز اولیه اتوفاژي شروع میشود که بهعنوان یک غشاي دوگانه حفظ تعادل سلولی :اتوفاژي به حذف پروتئینهاي تجمع ) (membraneدر اطراف مواد زائد (مانند پروتئینها یا ارگانلهاي یافته یا اندامکهاي آسیبدیده کمک میکند. آسیبدیده) ایجاد میشود. پاسخ به استرس :در شرایطی مانند کمبود تغذیه یا آسیبهاي محیطی ،اتوفاژي به سلول کمک میکند تا انرژي تشکیل اتوفاگوزوم :این غشاي دوگانه از نظر ساختاري تبدیل به و مواد اولیه الزم براي بقاي خود را از منابع داخلی تأمین اتوفاگوزوم میشود که مواد درون آن بهطور کامل محصور میشوند. کند. اتصال به لیزوزوم :اتوفاگوزوم سپس با لیزوزومها ترکیب میشود تا حذف ارگانلهاي آسیبدیده :مانند میتوکندريهاي به ساختار دیگري به نام اتوفاگولیزوزوم تبدیل شود. آسیبدیده که در جلوگیري از تجمع سلولهاي آسیبدیده و جلوگیري از بیماريهاي مختلف ،بهویژه بیماريهاي عصبی ،مهم است. تجزیه محتویات :در این مرحله ،آنزیمهاي موجود در لیزوزومها (مانند پروتئازها و لیپازها) محتواي اتوفاگوزوم را تجزیه میکنند و نقش در ایمنی :اتوفاژي به ایمنی سلولی کمک میکند ،زیرا اجزاي سلولی به اجزاي پایه تبدیل میشوند که میتوانند دوباره اجزاي سلولی میتوانند مواد خارجی (مانند ویروسها و براي ساخت ترکیبات جدید در داخل سلول مورد استفاده قرار باکتريها) را بلعیده و تجزیه کنند. گیرند 16 بیگانه خواري یا فاگوسیتوز 17 نقش فاگوسیتوز: مراحل فاگوسیتوز: دفاع ایمنی :فاگوسیتوز نقش حیاتی در دفاع ایمنی شناسایی و اتصال :فاگوسیتها ابتدا ذرات هدف (مانند میکروبها بدن دارد.فاگوسیتها میکروبها و سایر عوامل یا سلولهاي مرده) را شناسایی میکنند.این شناسایی معمو ً ال بیماريزا را شناسایی و از بدن حذف میکنند. توسط گیرندههایی در سطح فاگوسیتها انجام میشود که به مولکولهاي سطحی روي هدف متصل میشوند. حذف سلولهاي مرده :فاگوسیتها سلولهاي مرده و بلعیدن ذره :پس از شناسایی ،فاگوسیتها بهطور فیزیکی ذره را آسیبدیده را از بافتها پاك میکنند ،که به ترمیم احاطه کرده و آن را به داخل خود بلعیده و درون فاگوزوم حبس بافتها و پیشگیري از التهاب کمک میکند. میکنند. تنظیم پاسخ ایمنی :این فرآیند همچنین به تنظیم و ترکیب با لیزوزوم :فاگوزوم به لیزوزومها متصل میشود تا بهطور مشترك یک ساختار به نام فاگولیزوزوم ایجاد کنند. تقویت پاسخهاي ایمنی بدن کمک میکند ،زیرا فاگوسیتها میتوانند آنتیژنها را پردازش کرده و به تجزیه محتویات :آنزیمهاي موجود در لیزوزومها مواد بلعیدهشده سایر سلولهاي ایمنی مانند سلولهاي Tمنتقل کنند. را تجزیه میکنند تا اجزاي آنها به شکل مواد قابل استفاده براي سلول درآید. 18 آپوپتوز )(apoptaosis هنگامی که سلولی در بدن نیاز نباشد ،با فعال شدن مرگ درون سلولی به سوي خودکشی سوق داده میشود. به این فرآیند مرگ برنامه ریزي شده سلولی و یا اصـطالحاً آپوپتـوز میگوییم و از دو مسیر خارجی (وابسته به گیرنده مرگ) و داخلی (میتوکندریایی) انجام میشود. میـزان آپوپتـوز در جنـین و بافـت هـاي بزرگساالن زیاد است.براي مثال در تکوین دستگاه عصبی مهره داران ،بیش از نیمی از سلول هاي عصبی پـس از ایجـاد، میمیرند.دست ها و پاهاي انسان در طی دوران تکوین جنینی از طریق آپوپتـوز شـکل مـی گیرنـد.از بـین رفـتن دم در قورباغه بالغ طی فرایند دگردیسی از طریق آپوپتوز اتفاق میافتد. آپوپتوز یک سیستم دفاعی مهم در برابر سرطان است.ژن p53در آپوپتـوز نقـش دارد.هـمچنـین اگـر میـزان تخریـب DNAبه حدي باشد که سلول قادر به تعمیر آن نباشد ،سلول به سمت آپوپتوز میرود. برخالف آپوپتوز سلول هایی که در پاسخ به آسیب بافتی میمیرند ،تغییرات مورفولوژیکی متفاوتی را نشان میدهند که به این حالت نکروز ( )necrosisگویند. معموالً سلول هایی که این روند را متحمل میشوند ،متورم شده و محتویات خود را رها میکنند که میتوانند به سلول هاي اطراف آسیب رسانده و در نهایت باعث التهاب گردند.آپوپتوز مرگ فیزیولوژیک سلولی است و در طی تحریکات خاصی اتفاق میافتد در حالیکه نکروز مرگ پاتولوژیک و ناگهانی سلول است و در طی آسیب هاي شدید به سلول اتفاق میافتد که باعث التهاب میشود. آپوپتوز به وسیله خانواده از پروئتازها به نام کاسپازها (پروتئین هاي سیستئین -آسپارتات) انجام مـیشـود کـه در جایگـاه فعال خود داراي اسید آمینه سیستئین میباشند و اتصال پپتیدي را به طور ویژه بعد از باقیمانده اسید آمینـه آسـپارتات هیدرولیز میکنند.شکل غیرفعال آنها پروکاسپاز است که در اثر هضم پروتئولیتیکی فعال می شوند. کاسپاز فعـال شـده ،شکافته شده و دیگر اعضاء خانواده را فعال میکند و منجر بـه تشـدید آبشـار پروتئولیتیـک مـیگـردد.آنهـا نیـز سـایر پروتئین هاي سلولی مانند المین هاي هسته اي را برش میدهند. 19 20 21 مکانیسم آپوپتوز از طریق چند نوع مسیر انجام میشود الف) مسیر داخلی یا میتوکندریایی آپوپتوز: زمانیکه سلول در معرض استرس و تنش قرار میگیرد میزان پروتئین p53و p21افزایش پیدا میکند.در اثر افزایش میزان پروتئین p53در سلول ،پروتئین های دیگری در سلول فعال میشوند و میزان آنها در سلول افزایش پیدا میکند( پروتئین های PUMAو )NUXAدر اثر افزایش p53فعال شده و سپس میزان پروتئین BAXنیز افزایش می یابد.در ادامه BAXبا پروتئین دیگری بنام BAKدایمر میشود و میزان BCL2کاهش می یابد.سلول به سمت مسیر داخلی آپوپتوزیس پیش میرود.در واقع دایمر BAX/BAKهمانند یک خنجر در غشای میتوکندری فرو میرود.در اثر این آسیب پروتئین سیتوکروم cکه در زنجیره انتقال الکترون و در غشای داخلی میتوکندری حضور دارد ،از غشای آسیب دیده میتوکندری رها شده و وارد فضای سیتوپالسمی میشود.در داخل سیتوپالسم پروتئینی بنام Apaf-1وجود دارد ،سیتوکروم cباین پروتئین متصل میشود و موجب تغییر شکل فضایی پروتئین Apaf-1میشود.کمپلکس آپوپتوزوم ایجاد میشود ،کاسپاز آغازگر 9فعال میشود و کاسپازهای اجرایی7 ، 6و 3را فعال میکند ،در همین مرحله کاسپاز 3میتواند با برش اسکلت سلولی ( F-actinها) موجب آپوپتوز شود و یا کاسپاز 3 میتواند ICAD ،را که مهار کننده پروتئین CADمیباشد و در حالت نرمال به آن متصل است را از CADجدا کند CAD.وارد هسته سلول میشود و از طریق برش رشته هایDNA موجب القای آپوپتوز در مسیر داخلی میشود. 22 مراحل فعال شدن مسیر داخلی: استرسهاي درونسلولی :این استرسها میتوانند شامل آسیب به ،DNAنقص در عملکرد میتوکندري ،تجمع پروتئینهاي غیرطبیعی ،یا کمبود انرژي باشند. آزاد شدن سیترات سیتوکروم : Cدر واکنش به این استرسها ،میتوکندريها دچار تغییرات ساختاري میشوند و در نتیجه سیتوکروم Cاز فضاي میانمیتوکندري به سیتوپالسم رها میشود. تشکیل کمپلکس آپوپتوزومی :آزاد شدن سیترات سیتوکروم Cبه همراه پروتئینهاي دیگر مانند Apaf-1باعث تشکیل کمپلکسی به نام آپوپتوزوم میشود. فعال شدن کاسپازها :کمپلکس آپوپتوزوم کاسپاز 9را فعال میکند ،که به نوبه خود کاسپازهاي پاییندستی مانند کاسپاز 6 ،3و 7را فعال میکند.این کاسپازها پروتئینهاي ساختاري و آنزیمهاي داخل سلولی را تجزیه کرده و باعث مرگ سلول میشوند. 23 ب) مسیر خارجی آپوپتوز: مسیر خارجی در سلول هاي ایمنی اتفاق میافتد و با گیرندههاي آپوپتوزي یا گیرندههاي مرگ فعال میشود که در غشاي بیشتر سلولهاي بدن وجود دارد و از خانواده گیرندههاي فاکتور نکروز تومور ( (TNFاست. از طریق لیگاند Tnf-αو اتصال با دومین سیتوپالسمی گیرنده مرگ ،Fas مسیر خارجی القا میشود. با اتصال لیگاند مرگ به گیرنده مرگ اداپتورهاي TRADDو FADDبه گیرنده هاي مرگ متصل می شوند.در این مسیر کاسپاز 8و 10دخیل هستند کاسپاز 8موجب فعال شدن کاسپاز 3میشود که کاسپار 3میتواند از طریق برش میکروفیالمنت هاي اکتینی باعث القاي آپوپتوز شود و یا اینکه از طریق جدا کردن ICADاز CADو ورود CADبه داخل هسته سلولی و برش رشته هاي DNAباعث القاي آپوپتوز شود. کاسپاز 8همچنین میتواند باعث شود پروتئینی بنام Bidفعال شود ،این پروتئین نقشی همانند p53را در پیش گرفته ،میزان Baxرا افزایش داده و ادامه مسیر همانند مسیر داخلی پیش میرود. 24 مراحل فعال شدن مسیر خارجی: ◦ فعال شدن گیرندههاي مرگ :این مسیر با تعامل مولکولهاي مرگزاي خارجی مانند ) FasL (Fas Ligandیا TNF-α ) (TumorNecrosisFactor alphaبا گیرندههاي مرگزا مانند Fasیا TNF-R1در سطح سلول آغاز میشود. ◦ تشکیل کمپلکس مرگ :هنگامی که این مولکولها به گیرندههاي خود متصل میشوند ،پروتئینهاي (Fas-associated death ) FADD domainو )TRADD (TNF receptor-associated death domainبه گیرندهها متصل میشوند و یک کمپلکس مرگ را تشکیل میدهند. ◦ فعال شدن کاسپاز :8کمپلکس مرگ کاسپاز 8را فعال میکند.این کاسپاز در ادامه کاسپازهاي پاییندستی مانند کاسپاز 6 ،3و 7را فعال میکند که باعث تجزیه پروتئینهاي ضروري سلولی و مرگ سلول میشود. ◦ مکانیسمهاي مکمل :در برخی موارد ،مسیر خارجی میتواند با مسیر داخلی (میتوکندري) ترکیب شود ،که در آن کاسپاز 8میتواند بهطور غیرمستقیم میتوکندريها را تحت تأثیر قرار دهد و آزادسازي سیترات سیتوکروم Cرا تحریک کند. 25 26 27 نکروز مرگ نکروز نوعی مرگ غیر فعال می باشد و نوعی مرگ پاتولوژیک است. مهمترین ویژگی نکروز التهاب است و میتواند توسط یک القا خارج سلولی رخ می دهد مثل جراحت یا سکته در سلول هاي میوکارد قلبی و در بیماري هاي التهابی و عفونی مثل بیماري سل و سرطان بروز کند.حتی شیمی درمانی و ترکیبات سمی. معموال سلول بزرگ و متورم می شود و محتویات سلولی با پاره شدن غشا سلولی به بیرون می ریزد در نتیجه با حذف غشا عبور و مرور مواد از کنترل خارج شده و نهایتا تجزیه و تخریب سلول رخ می دهد و هسته سلول متالشی می شود. ورود کلسیم از خارج به درون سلول از طریق کانال کلسیم می باشد از طرف دیگر شبکه آندوپالسمی اندامکی است که محل ذخیره یون کلسیم است. القا عوامل محیطی نکروز دهنده می تواند با تاثیر بر کانال هاي غشایی سلول همراه باشد.یون هاي کلسیم هم از شبکه آندوپالسمی به داخل سیتوزول وارد شده و هم از طریق کانال هاي کلسیمی وارد سیتوزول می شود این امر باعث افزایش تراکم کلسیم سیتوپالسمی شده که به دنبال آن پروتئین هایی نظیر کالپائین ،کاتپسین و کاسپاز ها فعال می شوند.این پروتئین ها می توانند بر اندامک هاي درون سلولی مختلف مرگ سلولی را القا کنند. براي مثال پروتئین کالپائین باعث تخریب غشا لیزوزم می شود در نتیجه پروتئین کاتپسین آزاد می شود که عامل مرگ سلولی است. همچنین فعال شدن کاسپازها نیز با تاثیر بر پروتئین هاي سلولی می تواند مرگ سلولی را القا کند. 28 29 مرگ به واسطه کتستروف ها مرگ در طی میتوز در محل چک پوینت هاي چرخه سلولی. در این پدیده میکروتوبول ها آسیب میبینند زیرا فرایندهایی که در طی آن میکروتوبول ها پایدار یا ناپایداري می شوند باعث فرایندهاي سلولی مثل حرکت و انقباض می شود.اگر چنین مرگی اتفاق بیافتد با مختل شدن میکروتوبول ها کل حرکات ،انقباضات ،تشکیل رشته هاي دوك در تقسیم سلولی مختل می شود. پروتئین کتستروف میکروتوبول ها را تکه تکه می کند و چون این میکروتوبول ها ساختار دوك میتوزي را تشکیل می دهند و باعث جابجایی کروموزوم ها در طی میتوز می شوند. این نوع مرگ با التهاب همراه است و توسط عوامل درونی سلول می تواند القا شود. در انتهاي مثبت میکروتوبول ها همیشه سرعت اضافه شدن توبولین هاي آلفا و بتا بیشتر از انتهاي منفی است وگاهی در حضور کتستروف ها تکه تکه شدن یا shrinkingمیکروتوبول ها در انتهاي مثبت اتفاق می افتد که می تواند موجبات مرگ سلول را با حذف میکروتوبول ها فراهم کند. 30 برخی روش هاي آزمایشگاهی براي شناسایی ناپایداري ژنومی تست میکروهسته ) :(Micro Nucleus Assayاین روش براي شناسایی آسیبهاي ژنتیکی و جهشها استفاده میشود و میکروهستهها را در سلولها شناسایی میکند. تست ) : SISTER CHROMATID EXCHANGE (SCEاین روش تبادل بین خواهر کروماتیدها را ارزیابی میکند و به شناسایی آسیبهاي DNAو جهشها کمک میکند. آزمون ) : CIRCULAR DICHROISM (CDاین روش به بررسی ساختارهاي دوتایی DNAو تغییرات آنها در برابر عوامل آسیبزا میپردازد. روش ) :PCR (Polymerase Chain Reactionاین روش براي شناسایی جهشها و تغییرات در توالیهاي DNAاستفاده میشود و حساسیت باالیی دارد. آزمون :TRIPLEX FORMATIONاین روش به بررسی توانایی DNAدر ایجاد ساختارهاي سهتایی در برابر مواد شیمیایی و عوامل آسیبزا میپردازد. روش :NEXT-GEN SEQUENCINGاین تکنیک به تحلیل توالیهاي DNAو شناسایی جهشها و تغییرات ژنتیکی در سطح گسترده کمک میکند. 31 تست میکروهسته )(Micro Nucleus Assay یک روش آزمایشگاهی است که براي بررسی آسیبهاي ژنتیکی و جهشها در سلولها استفاده میشود.این تست به ویژه در مطالعات سمشناسی و ارزیابی مواد شیمیایی سرطانزا کاربرد دارد. مراحل اصلی تست میکروهسته: کشت سلول :سلولها در شرایط کشت مناسب رشد داده میشوند. در معرض مواد شیمیایی قرار دادن :سلولها در معرض مواد شیمیایی یا عوامل آسیبزاي دیگر قرار میگیرند. متوقف کردن تقسیم سلولی :با استفاده از ترکیبات خاص ،مانند کلشیسین ،تقسیم سلولی متوقف میشود تا سلولها در مرحله خاصی از چرخه سلولی بررسی شوند. رنگآمیزي و مشاهده :پس از رنگآمیزي ،سلولها تحت میکروسکوپ بررسی میشوند تا وجود میکروهستهها شناسایی شود. میکروهستهها :هستههاي کوچکی هستند که به دلیل آسیبهاي DNAیا نقص در تقسیم سلولی به وجود میآیند.این ساختارها به راحتی قابل شناسایی و شمارش هستند و افزایش تعداد آنها نشاندهنده آسیب ژنتیکی و خطرات بالقوه سرطانزایی است. کاربردها: ارزیابی تأثیر مواد شیمیایی بر . DNA بررسی پتانسیل جهشزایی و سرطانزایی. استفاده در مطالعات بیولوژیکی و محیطی. تست میکروهسته به عنوان ابزاري موثر در پژوهشهاي علمی و ارزیابی ایمنی مواد شیمیایی شناخته میشود. 32 تست )Sister Chromatid Exchange (SCE یک روش آزمایشگاهی است که براي بررسی تبادل اطالعات ژنتیکی بین کروماتیدهاي خواهري در طی تقسیم سلولی (میوز یا میتوز) استفاده میشود. این تست به ویژه براي ارزیابی آسیبهاي DNAو پتانسیل سرطانزایی مواد شیمیایی به کار میرود. مراحل اصلی تست : SCE کشت سلول :سلولها در شرایط مناسب کشت داده میشوند تا تقسیم شوند. توقف تقسیم :با استفاده از مواد شیمیایی خاص ،تقسیم سلولی متوقف میشود و سلولها در مرحله مشخصی از چرخه سلولی نگهداشته میشوند. رنگآمیزي :با استفاده از رنگهاي خاص ،کروماتیدهاي خواهري رنگآمیزي میشوند تا تبادل بین آنها قابل مشاهده باشد. مشاهده میکروسکوپی :با میکروسکوپ ،تبادلهاي بین کروماتیدها شناسایی و شمارش میشوند. کاربردها: ارزیابی اثرات مواد شیمیایی و عوامل محیطی بر . DNA شناسایی پتانسیل جهشزایی و سرطانزایی. مطالعات مربوط به سمشناسی و ژنتیک. این تست میتواند به عنوان یک ابزار مهم در تحقیقات ژنتیکی و پزشکی به کار رود. 33 تست کامت )(Comet Assay به نام آزمایش "آزمون ژنومیک درون سلولی" نیز شناخته میشود ،یک روش آزمایشگاهی براي ارزیابی آسیبهاي DNAدر سلولها است.این روش به ویژه براي بررسی تأثیرات مواد شیمیایی ،اشعه ،و سایر عوامل آسیبزا بر روي ژنوم استفاده میشود. مراحل اصلی تست کامت: آمادهسازي سلولها :سلولها از نمونههاي زیستی (مانند خون یا بافت) جدا میشوند و در یک ژل آگاروز قرار میگیرند. شکستن سلولها :سلولها تحت شرایط خاصی قرار میگیرند تا غشاي سلولی و هستهها شکسته شوند و DNAآزاد شود. الکتروفورز :با استفاده از الکتروفورز DNA ،آزاد شده در میدان الکتریکی به سمت قطب مثبت حرکت میکند.در این مرحله ،آسیبهاي DNAباعث ایجاد شکل "کامتی" (شبیه دم یا دنباله شهاب سنگ) میشوند. رنگآمیزي و مشاهده :پس از الکتروفورز DNA ،رنگآمیزي میشود و با میکروسکوپ بررسی میشود.شکل و اندازه "کامتها" اطالعاتی درباره میزان و نوع آسیب DNAارائه میدهد. طول و شکل کامت :طول و شکل "کامتها" به شدت آسیب DNAو نوع آسیب (مانند شکستهاي دو رشتهاي یا تغییرات شیمیایی) اشاره دارد. کاربردها: ارزیابی تأثیرات مواد شیمیایی ،داروها و عوامل محیطی. بررسی آسیبهاي DNAدر تحقیقات سرطان. مطالعات سمشناسی و زیستمحیطی. تست کامت به دلیل سادگی و توانایی آن در شناسایی انواع آسیبهاي ،DNAابزاري ارزشمند در تحقیقات علمی و پزشکی به شمار میآید. 34 تست AMES به نام دانشمندي به نام "بروس امس" ) (Bruce Amesنامگذاري شده است. یک آزمایش علمی است که براي بررسی قابلیت مواد شیمیایی در ایجاد جهش در DNAاستفاده میشود. این تست به ویژه در ارزیابی سرطانزایی مواد شیمیایی کاربرد دارد. در این آزمایش ،باکتريهاي خاصی (معموالً گونهاي از باکتريهاي رودهاي) مانند Salmonellaکه در برابر یک ماده خاص حساس هستند ،مورد استفاده قرار میگیرند. با اضافه کردن ماده مشکوك به باکتريها و مشاهده تغییرات در رشد آنها ،میتوان تعیین کرد که آیا این ماده میتواند موجب جهش در ژنها شود یا خیر. تست AMESبه دلیل سادگی و سرعت در انجام و همچنین هزینه کم ،به طور گستردهاي در تحقیقات دارویی و ارزیابی ایمنی مواد شیمیایی به کار میرود. 35