Podcast
Questions and Answers
چرا یوتا تصمیم گرفت بی‌خبر به استقبال همسرش به فرودگاه برود؟
چرا یوتا تصمیم گرفت بی‌خبر به استقبال همسرش به فرودگاه برود؟
- چون می‌خواست از سفر فردریک اطلاعات بیشتری کسب کند.
- چون می‌خواست او را سورپرایز کند و میزان علاقه‌اش را به او نشان دهد. (correct)
- چون می‌دانست فردریک از پرواز خسته است و نیاز به کمک دارد.
- چون می‌خواست مطمئن شود که فردریک به‌موقع و سالم به خانه می‌رسد.
چرا یوتا به مادر و دختری که در سالن منتظر بودند، مشکوک شد؟
چرا یوتا به مادر و دختری که در سالن منتظر بودند، مشکوک شد؟
- به دلیل اینکه آنها به یوتا خیره شده بودند.
- به دلیل اینکه آنها چمدان‌های زیادی همراه خود داشتند.
- به دلیل رفتار غیرعادی و متفاوت آنها نسبت به سایر مستقبلین. (correct)
- به دلیل اینکه آنها با صدای بلند با یکدیگر صحبت می‌کردند.
چه چیزی باعث شد یوتا متوجه شود که مادر و دختر منتظر یک مسافر معمولی نیستند؟
چه چیزی باعث شد یوتا متوجه شود که مادر و دختر منتظر یک مسافر معمولی نیستند؟
- عدم توجه آنها به تابلوی اعلانات پرواز.
- صحبت نکردن آنها با سایر افراد حاضر در سالن.
- پوشیدن لباس‌های غیر رسمی.
- شاخ گل رز پلاسیده و پژمرده‌ای که در دست داشتند. (correct)
هدف اصلی مادر و دختر از حضور در فرودگاه چه بود؟
هدف اصلی مادر و دختر از حضور در فرودگاه چه بود؟
چرا دخترک با عجله به سمت مادرش دوید و گفت: «بابا امروز زودتر اومد»؟
چرا دخترک با عجله به سمت مادرش دوید و گفت: «بابا امروز زودتر اومد»؟
از توصیف سالن فرودگاه در ابتدای داستان، چه برداشتی می‌توان داشت؟
از توصیف سالن فرودگاه در ابتدای داستان، چه برداشتی می‌توان داشت؟
چرا زن جوان بعد از رفتن دخترش به سمت پدر، شاخه گل را مرتب کرد و موهایش را صاف کرد؟
چرا زن جوان بعد از رفتن دخترش به سمت پدر، شاخه گل را مرتب کرد و موهایش را صاف کرد؟
اگر یوتا به جای خرید دسته گل بزرگ، یک شاخه گل رز تهیه می‌کرد، چه تغییری در برداشت او از موقعیت مادر و دختر ایجاد می‌شد؟
اگر یوتا به جای خرید دسته گل بزرگ، یک شاخه گل رز تهیه می‌کرد، چه تغییری در برداشت او از موقعیت مادر و دختر ایجاد می‌شد؟
کدام گزینه به بهترین شکل، پیام اصلی داستان را منعکس می‌کند؟
کدام گزینه به بهترین شکل، پیام اصلی داستان را منعکس می‌کند؟
چرا یوتا احساس می‌کرد غذای آن خانواده از غذای رستوران فرودگاه لذیذتر است؟
چرا یوتا احساس می‌کرد غذای آن خانواده از غذای رستوران فرودگاه لذیذتر است؟
چرا زن جوان به یوتا ساندویچ تعارف کرد، با وجود اینکه ساندویچ کوچکی بیشتر باقی نمانده بود؟
چرا زن جوان به یوتا ساندویچ تعارف کرد، با وجود اینکه ساندویچ کوچکی بیشتر باقی نمانده بود؟
مفهوم نان خالی که دخترک با لذت می‌خورد چیست?
مفهوم نان خالی که دخترک با لذت می‌خورد چیست?
اگر یوتا به جای تماشا کردن خانواده، از رستوران غذا می‌گرفت، چه تفاوتی در احساس او ایجاد می‌شد؟
اگر یوتا به جای تماشا کردن خانواده، از رستوران غذا می‌گرفت، چه تفاوتی در احساس او ایجاد می‌شد؟
چرا زن جوان تاکید کرد که آنها مسافر نیستند و برای صرف ناهار به فرودگاه می‌آیند؟
چرا زن جوان تاکید کرد که آنها مسافر نیستند و برای صرف ناهار به فرودگاه می‌آیند؟
کدام گزینه به بهترین شکل احساس یوتا را هنگام تماشای دخترک که ساندویچ خالی را با لذت می‌خورد، توصیف می‌کند؟
کدام گزینه به بهترین شکل احساس یوتا را هنگام تماشای دخترک که ساندویچ خالی را با لذت می‌خورد، توصیف می‌کند؟
اگر یوتا به جای برداشتن ساندویچ خالی، پیشنهاد می‌داد که مقداری از غذای خود را با آن خانواده تقسیم کند، چه تغییری در داستان ایجاد می‌شد؟
اگر یوتا به جای برداشتن ساندویچ خالی، پیشنهاد می‌داد که مقداری از غذای خود را با آن خانواده تقسیم کند، چه تغییری در داستان ایجاد می‌شد؟
كدام يك از گزينه هاى زير به بهترين نحو پيام اصلى داستان را به تصوير مى كشد؟
كدام يك از گزينه هاى زير به بهترين نحو پيام اصلى داستان را به تصوير مى كشد؟
فرض كنيد يوتا تصميم مى گرفت كه زندگى خود را بر اساس ارزش هايى كه از اين خانواده آموخته است، تغيير دهد. اولين قدم او چه مى توانست باشد؟
فرض كنيد يوتا تصميم مى گرفت كه زندگى خود را بر اساس ارزش هايى كه از اين خانواده آموخته است، تغيير دهد. اولين قدم او چه مى توانست باشد؟
Flashcards
هدف یوتا در فرودگاه?
هدف یوتا در فرودگاه?
یوتا برای استقبال از همسرش فردریک به فرودگاه آمده بود.
آیا فردریک از سورپرایز خبر داشت؟
آیا فردریک از سورپرایز خبر داشت؟
فردریک از حضور یوتا در فرودگاه بی‌خبر بود.
هدیه یوتا برای فردریک چه بود؟
هدیه یوتا برای فردریک چه بود؟
یوتا یک دسته گل بزرگ برای فردریک خریده بود.
وضعیت پرواز فردریک?
وضعیت پرواز فردریک?
Signup and view all the flashcards
گل مادر و دختر چه رنگی بود؟
گل مادر و دختر چه رنگی بود؟
Signup and view all the flashcards
آیا آنها به استقبال کسی آمده بودند؟
آیا آنها به استقبال کسی آمده بودند؟
Signup and view all the flashcards
پدر دختر چه شغلی داشت؟
پدر دختر چه شغلی داشت؟
Signup and view all the flashcards
فعالیت خانوادگی در فرودگاه چه بود؟
فعالیت خانوادگی در فرودگاه چه بود؟
Signup and view all the flashcards
پیام اصلی داستان?
پیام اصلی داستان?
Signup and view all the flashcards
غذای خانگی با عشق
غذای خانگی با عشق
Signup and view all the flashcards
لذت در سادگی
لذت در سادگی
Signup and view all the flashcards
تأثیر نگاه مهربان
تأثیر نگاه مهربان
Signup and view all the flashcards
ارزش با هم بودن
ارزش با هم بودن
Signup and view all the flashcards
درس از کودکان
درس از کودکان
Signup and view all the flashcards
محبت، لذیذتر
محبت، لذیذتر
Signup and view all the flashcards
ارزش قدردانی
ارزش قدردانی
Signup and view all the flashcards
تنهایی و حسرت
تنهایی و حسرت
Signup and view all the flashcards
قدرت لبخند
قدرت لبخند
Signup and view all the flashcards
Study Notes
- سالن فرودگاه نسبتاً خلوت بود و ترافیک پروازها کم به نظر می‌رسید.
- گرمای ظهر یوتا را خسته کرده بود و او با نوشیدن یک لیوان لیموناد خنک، کمی استراحت کرد.
- یوتا بی‌خبر برای استقبال از شوهرش، فردریک، به فرودگاه آمده بود و یک دسته گل بزرگ نیز تهیه کرده بود.
- یوتا در سالن پروازهای ورودی، متوجه مادر و دختری شد که با رفتاری متفاوت منتظر بودند.
- تابلوی اطلاعات پرواز نشان می‌داد که هواپیمای فردریک تاخیر دارد.
- یوتا برای گذراندن وقت به سمت مادر و دختر رفت و با آنها شروع به صحبت کرد.
- مادر گفت که منتظر مسافری نیستند.
ملاقات با خانواده فرودگاهی
- دخترک به مادرش گفت که پدرش زودتر آمده است.
- مادر شاخه گل رز پژمرده را مرتب کرد و به همراه دخترش به سمت مردی رفت که در راهرو جارو می‌کرد.
- زن و شوهر ساندویچ‌های کوچک را به دخترک دادند و خودشان با تماشا کردن او، از لحظات با هم بودن لذت بردند.
- مرد متوجه یوتا شد و زن جوان سبد غذا را به او تعارف کرد.
ساندویچ خالی
- زن جوان توضیح داد که هر روز برای صرف ناهار با همسرش که در فرودگاه کار می‌کند، به آنجا می‌آیند.
- یوتا یک ساندویچ کوچک که فقط نان بود را از زن گرفت.
- دخترک با لذت ساندویچ نان خالی را می‌خورد، زیرا در خانواده‌ای پر از عشق زندگی می‌کرد.
Studying That Suits You
Use AI to generate personalized quizzes and flashcards to suit your learning preferences.
Description
داستانی کوتاه در مورد زنی به نام یوتا که در فرودگاه منتظر همسرش است، با یک خانواده فرودگاهی آشنا می‌شود و درباره زندگی آنها چیزهای جدیدی یاد می‌گیرد. این داستان به اهمیت قدردانی از لحظات کوچک و ارتباطات انسانی می‌پردازد.
