CamScanner quiz

سازمان‌های مختلف، استراتژی‌های عملیات متفاوتی را اتخاذ می‌کنند. برخی از آنها مفهوم استراتژی عملیات را نمی‌دانند.
اکثر سازمان‌ها، احتمالا به یکی از رویکردهای جدید عملیات اشاره خواهند کرد، مانند "ناب کردن عملیات" یا "مهندسی مجدد عملیات".
این رویکردها، لزوماً استراتژی عملیات نیستند، بلکه ممکن است جایگزین هایی برای استراتژی باشند.

تعداد رویکردهای جدید در مدیریت عملیات در سال های اخیر افزایش یافته است.
رویکردهایی مانند اصول عملیات ناب، مدیریت کیفیت جامع (TQM)، مهندسی مجدد فرایند کسب و کار (BPR) و شش سیگما، به عنوان جایگزین‌های استراتژی عملیات مطرح شده‌اند.
این رویکردها اغلب به دلیل درک آسان، تصور موفقیت در سازمان‌های دیگر و جدید بودن، انتخاب می‌شوند.
برخی از مشاوران، این رویکردها را به سازمان‌ها پیشنهاد می‌کنند.

رویکردهای اخیر، به درک ارتباط بین نیازمندی‌های بازار و توانایی‌های عملیاتی کمک می‌نمایند.
اهمیت نسبی بین نیازهای بازار و منابع عملیاتی در تصمیم‌گیری‌های استراتژیک نقش مهمی ایفا می‌کنند.

BPR، رویکردی برای بهبود استراتژی عملیات به وسیله‌ی طراحی مجدد اساسی فرایندهای کسب‌وکار است.
این رویکرد به دنبال افزایش راندمان و کارایی میباشد.
معمولا، BPR به دنبال تغییرات بنیادین و رادیکال در فرایندها است، برخلاف رویکردهای تدریجی در TQM یا عملیات ناب.
در واقع، BPR به دنبال افزایش کارایی میباشد، و در این راستا تلاش می کند تا فرآیندهایی که عاری از ارزش هستند، را شناسایی و حذف نماید.
فناوری اطلاعات، پتانسیل خوبی برای یافتن و حذف فرایندهای غیر ضروری دارد.

TQM یکی از اولیه‌ترین الگوهای مدیریت است که در اواخر دهه 1980 و اوایل دهه 1990 در جهان محبوب شد.
TQM رویکردی برای یکپارچه سازی گروه‌های مختلف در سازمان برای بهبودِ کیفیت تولید و خدمات و رضایت مشتریان است.
TQM در عین حال، یک فلسفه جامع است که بر کیفیت در هر بخش از عملیات تاکید دارد.

عملیات ناب، رویکردی است که هدف از آن برآورده کردن فوری تقاضای مشتری با کیفیت کامل و بدون اتلاف بودجه می‌باشد.
تمرکز اصلی، بر موارد زیر است:
- نیازهای مشتری محور
- جریان همزمان "
- رفتار مشارکتی
- حذف اتلاف "
رویکرد ناب به عنوان رویکردی برای حل مشکلات و خطاها در سطح عملیات شناخته می‌شود.
از طریق حذف اتلاف‌ها، به بهبود کارایی فرآیندها می‌پردازد.

شش سیگما، رویکردی مبتنی بر مبانی آماری برای بهبود کیفیت در تمامی فرایندها و محصولات می‌باشد.
هدف آن، حذف نقایص و افزایش کارایی است.
شش سیگما، از طریق سنجش و تحلیل دقیق، و به‌کارگیری یک رویکرد ساختارمند برای بهبود، کار می‌کند.
این رویکرد، به دنبال کاهش تغییرات و بهبود فرایندها بگونه‌ای است که مطابق با نیاز مشتریان باشد.
این رویکرد به دنبال تعریف، سنجش، تحلیل، بهبود و کنترل است.

با توسعه گسترده شبکه‌های تامین، ریسك‌های مرتبط با تغییرات تامین‌كنندگان، اختلال در فرآیندها، و غیرقابل پیش‌بینی بودن تقاضا افزایش می‌یابد.
تصمیم گیری در مورد یکپارچه‌سازی عمودی از اهمیت بالایی برخوردار است و نیازمند بررسی عوامل متنوعی می‌باشد.
اقتصاد هزینه تراکنش نیز بر انتخاب روش تامین تأثیرگذار است.
عوامل اجتماعی، سیاسی و جغرافیایی نیز بر نحوه مکان‌یابی و مدیریت ظرفیت تاثیرگذار می باشند.