عروض و قافیه PDF

Summary

This document is a guide to Arabic prosody (arud) and rhyme (qaafia). It details the basics of Arabic poetic meter and teaches the readers how to analyze and break down poetic lines. It explains the importance of understanding prosody and rhyme in understanding Arabic poetry.

Full Transcript

‫یق‬ ‫رط ت‬ ‫رعوض و اقفیه‬ adabiat_niyayesh 1 ‫صفحه‬ amirzolfi_ut ‫بنام خدا‬ ‫فهرسـت مطالب‬ ‫مقدمه و پیش نیاز های عروض ‪3.............................

‫یق‬ ‫رط ت‬ ‫رعوض و اقفیه‬ adabiat_niyayesh 1 ‫صفحه‬ amirzolfi_ut ‫بنام خدا‬ ‫فهرسـت مطالب‬ ‫مقدمه و پیش نیاز های عروض ‪3...............................................‬‬ ‫مطابقت وزن و محتوا ‪9............................................................‬‬ ‫‪15‬‬ ‫پایه های آوایی ‪...................................................................‬‬ ‫‪32‬‬ ‫پایه های آوایی همسان دولختی ‪............................................‬‬ ‫‪43‬‬ ‫پایه های آوایی ناهمسان ‪.....................................................‬‬ ‫‪57‬‬ ‫اختیارات شاعری زبانی ‪..........................................................‬‬ ‫اختیارات شاعری وزنی ‪68...........................................................‬‬ ‫وزن در شعر نیمایی و نام گذاری اوزان ‪83.......................................‬‬ ‫قافیه ‪93................................................................................‬‬ ‫‪adabiat_niyayesh‬‬ ‫صفحه ‪2‬‬ ‫‪amirzolfi_ut‬‬ ‫‪ ‬عروض چیست؟؟! عروض کلمه ای عربی به معنای فن سنجیدن شعر و کالم موزون است‪.‬‬ ‫عروض یعنی چیزی که شعر را بر آن عرضه می کنیم تا درست و نادرست وزنش را مشخص کنیم پس‬ ‫به عبارتی عروض علمی است که سخن آهنگین را از گفته های پریشان و بی آهنگ تفکیک می کند‪.‬‬ ‫در زبان عربی از معانی عروض به مثابه چوبی است که خیمه بر آن استوار است همانطور که در شعر‬ ‫ما‪ ،‬واژه های ما قائم به وزن هستند‪.‬‬ ‫‪ ‬برای تشخیص وزن و موسیقی شعر‪ ،‬دو راه موجود است‪:‬‬ ‫‪ )1‬تقطیع هجایی‪ ،‬تقطیع به ارکان‪ ،‬پاره ها و قسمت های مساوی توازن آوایی‬ ‫‪ )2‬شنیداری‪ ،‬گوشی و سماعی (تکامل یافته روش قبل)‬ ‫‪ ‬پیش نیازهای عروض‪:‬‬ ‫واج – هجا – صامت – مصوت – الگوهای هجایی – خط عروضی – تقطیع به ارکان‬ ‫‪ ‬واج‪ :‬کوچکترین واحد آوایی زبان است‪.‬کلمه ها از واحدهای کوچکتری ساخته می شوند که بدان‬ ‫واج گفته می شود‪.‬واج همان حرف است‪.‬‬ ‫کتاب = کــ ــِـ تــ ا ب ‪ 5 ‬واج دارد‬ ‫دست = د ــَـ ســ ت ‪ 4 ‬واج دارد‬ ‫در زبان فارسی ‪ 22‬واج وجود دارد‪.‬‬ ‫‪ 22‬صامت‪ :‬ب – پ – (ت = ط) – (س = ص‪ ،‬ث) و ‪...‬‬ ‫‪ 6‬مصوت؛ کوتاه‪ :‬ــَـ ‪ ،‬ــِـ ‪ ،‬ــُـ بلند‪ :‬ا ‪ ،‬ی ‪ ،‬و‬ ‫‪ 22‬حرف الفبا داریم‪.‬دلیل اینکه ‪ 22‬واج داریم این است که شکل نوشتاری واج ها اهمیتی ندارد‬ ‫بلکه شیوه گفتاری آن را به کار می بریم‪.‬‬ ‫یک واج‬ ‫‪‬‬ ‫ت=ط‬ ‫ص = س = ث ‪ ‬یک واج‬ ‫‪adabiat_niyayesh‬‬ ‫صفحه ‪3‬‬ ‫‪amirzolfi_ut‬‬ ‫‪ ‬هجا از واج ها تشکیل می شود و مقدار آوایی است که با هر بار باز و بسته شدن دهان ادا می‬ ‫شود‪.‬به عبارتی همان بخش در دوران ابتدایی است‪.‬هر هجا از یک یا چند صامت و یک مصوت‬ ‫تشکیل شده است‪.‬‬ ‫در زبان فارسی ‪ 22‬صامت وجود دارد ‪ :‬س‪،‬ش‪،‬ک‬ ‫و ‪ 6‬مصوت ‪:‬کوتاه _َ _ ِ _ُ‬ ‫مصوت بلند (آ ی و )‬ ‫َ‬ ‫دلم رفت = ِد لم رفت‬ ‫ُ‬ ‫(ت)‪.‬به (ب) َ‬ ‫‪،‬ن‬ ‫ِ‬ ‫صامت ‪+‬مصوت کوتاه ‪:‬تو‬ ‫کوتاه )‪)U‬‬ ‫صامت ‪ +‬مصوت بلند ‪ :‬ما‪ ،‬مو‪ ،‬می‬ ‫بلند (‪)-‬‬ ‫ُ‬ ‫صامت ‪+‬مصوت کوتاه‪+‬صامت َ‬ ‫‪:‬سر‪ِ ،‬دل‪ ،‬گل‬ ‫صامت ‪ +‬مصوت بلند‪+‬صامت‪ :‬کار ‪،‬بود ‪ ،‬سیب‬ ‫انواع هجا‬ ‫صامت ‪ +‬مصوت بلند‪+‬صامت‪+‬صامت‪:‬کاشت ‪ ،‬دوست‪ ،‬بیست‬ ‫کشیده (‪)U-‬‬ ‫صامت ‪+‬مصوت کوتاه‪+‬صامت‪+‬صامت ‪:‬رفت‪ ،‬گفت‪ ،‬زشت‬ ‫از نظر امتداد کشیده شدن با هم متفاوت هستند‪.‬‬ ‫‪ ‬هجاهای زبان فارسی سه دسته اند‪ :‬کوتاه‪ ،‬بلند‪ ،‬کشیده‬ ‫‪adabiat_niyayesh‬‬ ‫صفحه ‪4‬‬ ‫‪amirzolfi_ut‬‬ ‫‪‬نکات یادگیری خط عروضی‬ ‫شرط اول یادگیری عروض‪ ،‬درست خواندن و درست نوشتن شعر است‪.‬‬ ‫‪ ) 1‬هجاها مربوط به گفتار هستند و ما با شکل ظاهری کلمات کاری نداریم‪.‬آنچه مهم است تلفظ‬ ‫آن ها است‪.‬‬ ‫خواهش ‪ ‬خاهش‬ ‫خواب ‪ ‬خاب‬ ‫ّ‬ ‫ّ‬ ‫سجاد ‪‬‬ ‫محمد ‪ُ ‬م َحم َمد‬ ‫ّ‬ ‫‪ )2‬حروف مشدد (تشدید دار)‪ :‬دوبار نوشته می شوند‪:‬‬ ‫سج جاد‬ ‫‪ )2‬هیچ کلمه ای با مصوت (کوتاه یا بلند) شروع نمی شود بنابراین اگر ببینیم کلمه ای با مصوت آغاز‬ ‫شده آن مصوت نیست و در ابتدای خود یک صامت همزه دارد مانند احسان‪ ،‬اساس‪ ،‬اهرام‪ ،‬اهورا‪،‬‬ ‫الگو‪ ،‬استاد که قبل از مصوت ــَــِــُـ یک صامت همزه دارند‪.‬‬ ‫آرزو ‪ ‬ءارزو‬ ‫آب ‪ ‬ءاب ‪ ،‬ئاب‬ ‫‪ْ )4‬ن ‪ :‬نون ساکن‪ ،‬اگر قبلش مصوت بلند (ا – ی ‪ -‬و) بیاید‪ ،‬حذف می شود‪.‬‬ ‫ْ‬ ‫ْ‬ ‫َ‬ ‫خون (خو)‬ ‫این (ای)‬ ‫(ن – گهـ ‪ -‬بان)‬ ‫نگهبان ِ‬ ‫مژگان سیه (مژ – گا – ِن – سی ‪ -‬یه) ‪ ‬نون حذف‬ ‫ِ‬ ‫* به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم‬ ‫نمی شود‪.‬‬ ‫‪( )5‬و) در کلماتی مثل نو (جدید)‪ُ ،‬ر و (برو)‪ ،‬فردوس‪ ،‬موج‪ ،‬اوج‪ ،‬جو و ‪...‬‬ ‫به صورت (مصوت کوتاه ــُـ ‪ ،‬صامت و) است و به شکل ‪ OW‬تلفظ می شود و (و) در این واژه ها‬ ‫هجای بلند می سازد‪.‬‬ ‫رو ‪ ‬ر ــُـ و‬ ‫نو ‪ ‬ن ــُـ و‬ ‫‪( )6‬و) میان دو کلمه یا (و) عطف در ‪ 22‬درصد مواقع در شعر به صورت ــُـ تلفظ می شود‪.‬‬ ‫امشب منم مهمان تو ‪ /‬دست من و دامان تو‬ ‫یا قفل در وا می کنی ‪ /‬یا تا سحر دف می زنم‬ ‫‪adabiat_niyayesh‬‬ ‫صفحه ‪5‬‬ ‫‪amirzolfi_ut‬‬ ‫ً‬ ‫ً‬ ‫‪ )7‬تنوین‪ :‬تنوین در کلمات به صورت ــَـ ن ‪ ،‬ــُـ ن ‪ ،‬ــِـ ن نوشته می شود مانند حتما ‪ ‬حتمن اصال‬ ‫‪ ‬اصلن‬ ‫ً‬ ‫ً‬ ‫َ‬ ‫کأسا ‪ :‬کأ َسن‬ ‫‪‬‬ ‫اال یا ایها الساقی ادر کأسا و ناولها‬ ‫‪( )8‬هــ) در کلمات مختوم به (هــ) ممکن است ملفوظ یا ناملفوظ باشد‪.‬‬ ‫خفته‪ ،‬پرنده‪ ،‬برنده‪ ،‬چرنده‪ ،‬ستاره‪ ،‬چاره‪ ،‬شانه ‪ ‬هــ غیرملفوظ است و با کسره واج شماری می‬ ‫شود‪.‬‬ ‫به (در معنای بهتر)‪ ،‬مه‪ ،‬نه‪ ،‬ماه‪ ،‬شاه‪ ،‬توجه ‪ ‬هــ ملفوظ است‬ ‫‪( )2‬ی) در واژه هایی مثل بیا‪ ،‬بیار‪ ،‬ساقیا‪ ،‬قیامت‪ ،‬خیال‪ ،‬بیابان‪ ،‬نیایش و ‪...‬‬ ‫شکل ملفوظش ‪ ‬مصوت بلند (ی) ‪ +‬صامت (ی)‬ ‫اما در وزن شعر و هنگام تعیین هجاها از همان ابتدا باید آن ها را با کسره به صورت ِب یا – ِب یار –‬ ‫سا ِق یا – ِز یاد‪ِ -‬خ یال – ِن یا یش و ‪...‬تلفظ و هجابندی می کنیم تا وزن شعر مختل نشود‪.‬‬ ‫‪ )11‬ترکیبات عربی (ال) دار همانطور که تلفظ می شوند‪ ،‬واج شماری می شوند‪.‬‬ ‫َ‬ ‫بیت الغزل ‪ ‬بی تل غ زل‬ ‫َ‬ ‫امیرالمومنین= ا می رل مو ِم‬ ‫* اگر حرف بعد از (ال) مشدد نباشد‪ ،‬فقط (ا) حذف می شود‪.‬‬ ‫نین‬ ‫سیدالشهدا – ّ‬ ‫والسالم‬ ‫* اگر حرف بعد از (ال) مشدد باشد‪( ،‬ال) حذف می شود‪.‬‬ ‫‪ )11‬هجای کشیده در هر جایی از شعر به جز رکن آخر‪ ،‬به یک هجای بلند و کوتاه تجزیه می شود‪.‬‬ ‫دس ت‬ ‫ت‬ ‫رَف‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫‪ )12‬هجای پایان مصراع تحت هر شرایطی بلند است‪ ،‬چه کوتاه (‪ )U‬باشد و چه کشیده (_‪.)U‬‬ ‫‪adabiat_niyayesh‬‬ ‫صفحه ‪6‬‬ ‫‪amirzolfi_ut‬‬ ‫‪ ) 12‬حذف همزه‪ :‬قبل از همزه ی آغاز هجا‪ ،‬صامت ساکن بیاید معموال موقع خوانش همزه به کالم‬ ‫نمی آید‪.‬‬ ‫ِد لنــ گیز = ‪U _ _ U‬‬ ‫دل انگیز = _ _ _‬ ‫دا ِن شا موز = _ ‪U _ _ U‬‬ ‫دانش آموز = _ _ _ _‬ ‫* حذف همزه بستگی به وزن دارد‪.‬‬ ‫طاعت آن نیست که بر خاک نهی پیشانی ‪ ‬طاعتان نیست‬ ‫َ‬ ‫بیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم ‪ ‬بیا تا گل َبرفشانیم و می در ساغ َرندازیم‬ ‫سر از من سروری از تو‬ ‫دل از من دلبری از تو‬ ‫درست‪:‬‬ ‫تو‬ ‫ءاز‬ ‫ری‬ ‫َب‬ ‫دل‬ ‫من‬ ‫لز‬ ‫ِد‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫نادرست‪:‬‬ ‫تو‬ ‫یز‬ ‫ِر‬ ‫َب‬ ‫دل‬ ‫من‬ ‫از‬ ‫دل‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫تست‪ :‬در چند گزینه (ن) بعد از مصوت بلند حذف نمی شود؟‬ ‫جان جان ِ هر چیزی وی است‬ ‫آ) چون که ِ‬ ‫ب) خواهی که به اشک خون دل پاک کنی‬ ‫پ) خون مظلومان نمی خوابد چو خون کوهکن‬ ‫ت) من که در افسونگری افسانه ام در روزگار‬ ‫ث) گفتم به یک اشاره کند ُملک چنین خراب‬ ‫‪ )4‬چهار‬ ‫‪ )3‬سه‬ ‫‪)2‬دو‬ ‫‪ )1‬یک‬ ‫‪adabiat_niyayesh‬‬ ‫صفحه ‪7‬‬ ‫‪amirzolfi_ut‬‬ ‫تست‪ :‬در کدام گزینه حذف همزه وجود ندارد؟‬ ‫‪ )1‬حجاب جسم را از پیش جان بردار ای ساقی ‪ /‬مرا مگذار زیر این کهن دیوار ای ساقی‬ ‫‪ )2‬کس در زمان حسن وفا از بتان ندید ‪ /‬تنها در این زمانه نه که در هر زمان که بود‬ ‫‪ )3‬من از حدیث تو مستم رقیب از شکرت ‪ /‬سخن سرایی طوطی مگس نمی داند‬ ‫‪ )4‬شکوة بی جا چرا می کردم از بیداد او ‪ /‬من که از خود می کشیدم انتقام خویش را‬ ‫تست‪ :‬کدام مصراع از تکرار چهاربار الگوی )‪ (_ _ U‬تشکیل شده است ؟‬ ‫‪)1‬مرا دوش مهتاب بویید و رفت‬ ‫‪) 2‬سالمی گر نمی شاید جوابی هم نمی ارزد‬ ‫‪)2‬به آهی پراکنده گشتن چو کاهی‬ ‫‪)4‬به خاتم ملک جم نتوان گرفتن‬ ‫تست‪ :‬کدام بیت از تکرار چهار بار )_‪ (_UU‬تشکیل شده است؟‬ ‫‪ )1‬عشق تو بربود ز من مایه ی مایی و منی‬ ‫خود نبود عشق تو را چاره ز بی خویشتنی‬ ‫‪ )2‬ای چشم جان را توتیا آخر کجا رفتی بیا‬ ‫تا آب رحمت بر زند از صحن آتشدان ما‬ ‫‪ )2‬مسلمانان مسلمانان چه باید گفت یاری را‬ ‫که صد فردوس می سازد جمالش نیم خاری را‬ ‫‪ )4‬شرم اگر در جمع نگذارد من شیدا بگریم‬ ‫سوی خلوت می گریزم تا مگر تنها بگریم‬ ‫‪adabiat_niyayesh‬‬ ‫صفحه ‪8‬‬ ‫‪amirzolfi_ut‬‬ ‫مطا ت‬‫بق‬ ‫تمح‬ ‫وزن و وا‬ adabiat_niyayesh 9 ‫صفحه‬ amirzolfi_ut ‫اساسی ترین عامل پیدایش شعر عاطفه است‬ ‫دومین عنصر سازنده شعر وزن است‬ ‫ویژگی های وزن‬ ‫‪_1‬وزن به انتقال بهتر احساس کمک میکند‬ ‫‪_2‬وزن طبیعیت شعر است‬ ‫‪_2‬گوش ما از درک نظم و موسیقی و فهم وزن شعر لذت میبرد‬ ‫‪_4‬حتی کتاب های مقدس از وزن برای تاثییرگذاری بهره برده اند‬ ‫لحن‬ ‫ای ساربان آهسته ران کارام جانم میرود‬ ‫وان دل که با خود داشتم با دلستانم می رود‬ ‫من مانده ام مهجور از او بی چاره و رنجور از او‬ ‫گویی که نیشی دور از او در استخوانم میرود‬ ‫شاعر از رفتن معشوق و حزن و اندوه خود میگوید و برای سرودن این شعر از یک وزن و آهنگ‬ ‫آهسته و سنگین استفاده کرده است‬ ‫ز دشت اندر آمد یکی اژدها‬ ‫کزو پیل گفتی نیاید رها‬ ‫بدان جایگه بودش آرامگاه‬ ‫نکردی ز بیمش بر او دیو راه‬ ‫‪adabiat_niyayesh‬‬ ‫صفحه ‪10‬‬ ‫‪amirzolfi_ut‬‬ ‫در این بیت شاعر مقدمه چینی میکند‬ ‫تا یک جنگ توفنده و سهمگین را برای ما تعریف کند‬ ‫پس برای سرودن آن از یک وزن کوبنده و حماسی استفاده کرده است که شنیدن آن قدرت و‬ ‫نیرومندی رل به ما منتقل میکند‬ ‫نکته‪ :‬به همین علت تمام شاهنامه ی فردوسی بر وزن فعولن است‬ ‫من جز برای تو نمیخواهم خودم را‬ ‫ای از همه من های من بهتر من تو‬ ‫در این بیت عاشقانه شاعر از یک آهنگ و وزن آرام استفاده کرده است‬ ‫هرچه هجای کوتاه بیشتر باشد ضربی تر و آهنگین تر است‬ ‫و هرچه هجای بلند بیشتر باشد وزن سنگین تر میشود‬ ‫ای همه هستی ز تو پیدا شده‬ ‫خاک ضعیف از تو توانا شده‬ ‫آیا به نظر شما وزن ضربی و کوبنده برای ستایش خداوند مناسب است ؟‬ ‫نکته ‪:‬همیشه وزن و موضوع شعر باهم هماهنگ نیستند‬ ‫در انتحاب وزن برای شعرهای طوالنی مثل مثنوی احتمال دارد که این انتخاب آگاهانه انجام شود‬ ‫اما در اشعار دیگر وزن به شاعر الهام میشود‬ ‫عدم مطابقت وزن و محتوا بیشتر به این علت است که شعر از دل برنخاسته و جوششی نبوده است‬ ‫‪adabiat_niyayesh‬‬ ‫صفحه ‪11‬‬ ‫‪amirzolfi_ut‬‬ ‫تست‪ :‬موسیقی کدام بیت حال و هوای متفاوتی را در خواننده ایجاد میکند؟‬ ‫‪ )1‬ای عاشقان ای عاشقان امروز ماییم و شما ‪ /‬افتاده در غرقابهای تا خود که داند آشنا‬ ‫‪ )2‬ای طوطی عیسی نفس وی بلبل شیرین نوا ‪ /‬هین زهره را کالیوه کن زان نغمه های جان‬ ‫تو را‬ ‫‪ )2‬مرا مادرم نام مرگ تو کرد ‪ /‬زمانه مرا پتک ترگ تو کرد‬ ‫‪ )4‬ای نوبهار عاشقان داری خبر از یار ما ‪ /‬ای از تو آبستن چمن وای از تو خندان باغها‬ ‫تست‪ :‬لحن شادی و طرب در مفهوم و موسیقی کدام یک از بیتهای زیر وجود دارد؟‬ ‫‪ )1‬دی به چمن برگذشت سرو سخنگوی من ‪ /‬تا نکند گل غرور رنگ من و بوی من‬ ‫‪ )2‬گر ماه من برافکند از رخ نقاب را ‪ /‬برقع فروهلد به جمال آفتاب را‬ ‫‪ )3‬سیاوش گو پیلتن را بخواند ‪ /‬وزین داستان چند گونه براند‬ ‫‪ )4‬جرمی نکرده ام که عقوبت کند ولیک ‪ /‬مردم به شرع مینکشد ترک مست را‬ ‫‪)5‬‬ ‫تست‪ :‬ریتم و آهنگ کدام شعر شاد نیست؟‬ ‫‪_1‬آمده ام که تا تورا جلوه دهم در این سرا‪ /‬همچو دعای عاشقان فوق فلک رسانمت‬ ‫‪_2‬آن که از این قبله گدایی کند ‪ /‬در نظرش سنجر و سلطان گداست‬ ‫‪_2‬گاه دیوانه را کند هشیار ‪ /‬گه به هشیار برنهد زنجیر‬ ‫‪_4‬ای سرو بلند قامت دوست ‪/‬وه وه که شمایلت چه نیکوست‬ ‫‪adabiat_niyayesh‬‬ ‫صفحه ‪12‬‬ ‫‪amirzolfi_ut‬‬ ‫تست‪ :‬در کدام گزینه تناسب وزن و محتوا دیده نمیشود؟‬ ‫‪ _1‬غم شربتی ز خون دلم نوش کرد و گفت‬ ‫این شادی کسی که در این دور خرم است‬ ‫‪ _2‬چند به دل فروخورم این غم سینه تاب را‬ ‫در ته دوزخ افکنم جان پر اضطراب را‬ ‫‪ _2‬میان سپهبد به دو نیم کزد‬ ‫سپه را همه دل پر از بیم کرد‬ ‫‪ _4‬تا همه جا ناز شود چون که طرب ساز شود‬ ‫تا سر خم باز شود گل ز سرش دوز کنم‬ ‫تست‪:‬درونمایه کدام بیت با لحن غم انگیز آن است ؟‬ ‫‪ _1‬ای که به عشقت اسیر خیل بنی آدم اند‬ ‫سوختگان غمت با غم دل خرم اند‬ ‫‪ _2‬ای تو امان هر بال ما همه در امان تو‬ ‫جان همه خوش است در سایه ی لطف جان تو‬ ‫‪ _2‬روز وصال است و صنم حاضر است‬ ‫هیچ مپا مدت آینده را‬ ‫‪ _4‬از هجر روزم قیر شد دل چون کمان بدتیر شد یعقوب مسکین پیر شد ای یوسف برنا بیا‬ ‫تست‪ :‬کدام گزینه با موسیقی و مفهوم خود غم را به خواننده القا میکند؟‬ ‫‪ )1‬چو در چشم شاهد نباید زرت ‪ /‬زر و خاک یکسان نماید برت‬ ‫‪ )2‬ای دل نگفتمت که به چشمش نظر مکن؟ ‪ /‬کز غم چنان شوی که نبینی به خواب خواب‬ ‫‪ )3‬احسنت و زه ای نگار زیبا ‪ /‬آراسته آمدی برما‬ ‫‪ )4‬یکی خرده بر شاه غزنین گرفت ‪ /‬که حسنی ندارد ایاز ای شگفت‬ ‫‪adabiat_niyayesh‬‬ ‫صفحه ‪13‬‬ ‫‪amirzolfi_ut‬‬ ‫تست‪ :‬کدام یک از گزینه های زیر با موسیقی خود لحن دوری از یار را به خواننده منتقل میکند؟‬ ‫‪ )1‬جهاندار ضحاک ازان گفت و گو ‪ /‬به جوش آمد و زود بنهاد روی‬ ‫‪ )2‬وقتی دل سودایی میرفت به بستان ها ‪ /‬بی خویشتنم کردی بوی گل و ریحان ها‬ ‫‪ )3‬مشتاقی و صبوری از حد گذشت یارا ‪ /‬گر تو شکیب داری طاقت نماند ما را‬ ‫‪ )4‬ساقی بده آن کوزه یاقوت روان را ‪ /‬یاقوت چه ارزد بده آن قوت روان را‬ ‫تست‪ :‬در کدام بیت وزن با محتوای آن تناسب ندارد؟‬ ‫‪ )1‬بی موی تو چون موی توام روز سیاهست ‪ /‬بیچشم تو چون چشم توام حال خراب است‬ ‫‪ )2‬ای نفس ّ‬ ‫خرم باد صبا ‪ /‬از بریار آمده ای مرحبا‬ ‫‪ )3‬آب زنید راه را هین که نگار میرسد مژده دهید باغ را‪ ،‬بوی بهار میرسد‬ ‫‪ )4‬بر او راست خم کرد و چپ کرد راست ‪ /‬خروش از خم چرخ چاچی بخاست‬ ‫تست ‪ :‬در همۀ گزینه ها به جز بیت گزینه ‪...‬بین وزن و محتوا هماهنگی وجود دارد ‪(/‬کانون ‪)89‬‬ ‫‪ )1‬روز وصال است و صنم حاضر است ‪ /‬هیچ مپا مدت آینده را‬ ‫‪ )2‬در رقص گشته تن ز نواهای تن به تن ‪ /‬جان خود خراب و مست در آن محو و آن فنا‬ ‫‪ )3‬ای سرخوشان ای سرخوشان آمد طرب دامن کشان ‪ /‬بگرفته ما زنجیر او بگرفته او دامان ما‬ ‫‪ )4‬هزار بار ببستت به درد و ناله زدی ‪ /‬چه منکری که خدا در خالص مضطر نیست ؟‬ ‫‪adabiat_niyayesh‬‬ ‫صفحه ‪14‬‬ ‫‪amirzolfi_ut‬‬ ‫اپهی اهی‬ ‫ی‬ ‫آوا ی‬ adabiat_niyayesh 15 ‫صفحه‬ amirzolfi_ut ‫‪ ‬پیش نیاز‪ :‬وزن شعر فارسی‪ :‬نظمی است بر مبنای کمیت و کیفیت هجاها در شعر‪.‬‬ ‫کمیت‪ :‬تعداد هجاهای دو مصراع با هم برابر است‪(.‬برابری تعداد هجاها)‬ ‫کیفیت‪ :‬نشانه های هجایی دو مصراع با هم برابر است‪(.‬هجاهای کوتاه مقابل هم و هجاهای بلند‬ ‫مقابل هم)‬ ‫واحد وزن در شعر فارسی‪ ،‬مصراع است‪.‬‬ ‫در مصراع یا بیت زمانی با هم هموزن اند که کمیت و کیفیت هجاهای آن ها یکسان باشد‪.‬‬ ‫داستان ها دارم از بیداد پیری با جوانی‬ ‫بار دیگر گر فرود آرد سری با ما جوانی‬ ‫نی‬ ‫وا‬ ‫َج‬ ‫ما‬ ‫با‬ ‫ری‬ ‫َ‬ ‫س‬ ‫َرد‬ ‫دا‬ ‫رو‬ ‫ُ‬ ‫ف‬ ‫گر‬ ‫گر‬ ‫دی‬ ‫ِر‬ ‫با‬ ‫نی‬ ‫وا‬ ‫َج‬ ‫با‬ ‫ری‬ ‫پی‬ ‫ِد‬ ‫دا‬ ‫بی‬ ‫مز‬ ‫َر‬ ‫دا‬ ‫ها‬ ‫س تان‬ ‫دا‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫‪ ‬تقطیع‪ :‬به معنای قطعه قطعه کردن است‪.‬‬ ‫تقطیع هجایی‪ :‬قطعه قطعه کردن هجاها (کوتاه‪ ،‬بلند‪ ،‬کشیده) می باشد‪.‬‬ ‫که را گویم چو یک محرم ندارم‬ ‫جهانی راز دارم مانده در دل‬ ‫دل‬ ‫در‬ ‫ِد‬ ‫مان‬ ‫رم‬ ‫دا‬ ‫ز‬ ‫را‬ ‫نی‬ ‫ها‬ ‫َج‬ ‫َرم‬ ‫دا‬ ‫َن‬ ‫رم‬ ‫مح‬ ‫یک‬ ‫ُچ‬ ‫یم‬ ‫گو‬ ‫را‬ ‫ِک‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫‪ ‬برای تقطیع‪:‬‬ ‫‪ )1‬هجاهای شعر را همانطور که می خوانیم‪ ،‬می نویسیم‪.‬‬ ‫‪ )2‬نشانه های هر هجا را مشخص می کنیم‪.‬‬ ‫‪ )2‬آن ها را به صورت منظم به خوشه های ‪ 2‬تایی یا ‪ 4‬تایی تقسیم می کنیم‪.‬‬ ‫‪ )4‬نام هر خوشه هجایی را مشخص می کنیم‪.‬‬ ‫‪adabiat_niyayesh‬‬ ‫صفحه ‪16‬‬ ‫‪amirzolfi_ut‬‬ ‫‪ ‬پایه های آوایی‪ :‬منظور از پایه های آوایی اجزاء کلمات مصراع ها است که بعد از تقطیع هجایی‬ ‫بر اساس نظم بین آن ها به دسته های ‪ 7‬هجایی و ‪ 3‬هجایی تقسیم می کنیم‪.‬‬ ‫پایه های آوایی از جهت تقسیم بندی به دو دسته همسان و ناهمسان تقسیم می شوند‪.‬‬ ‫همسان نیز به دو دسته همسان تک پایه ای و همسان دولختی تقسیم می شود‪.‬‬ ‫اولین گام برای تقسیم کردن بیت این است که خود را در حال و هوای آن قرار دهیم تا بتوانیم وزن‬ ‫را به صورت سماعی درک کنیم و وقتی هجاهای شعری را به شکل درست به پایه های آوایی بخش‬ ‫کردیم بهتر است به جای هر یک از این پایه ها معادل آوایی هر یک از آن ها را بیاوریم‪.‬‬ ‫معادل و نمادهای آوایی این پایه ها را وزن واژه یا اسم رکن می نامیم‪.‬‬ ‫‪.‬‬ ‫به جدول پایه های آوایی صفحه بعد دقت کنید!‬ ‫‪adabiat_niyayesh‬‬ ‫صفحه ‪17‬‬ ‫‪amirzolfi_ut‬‬ ‫پنج هجایی‬ ‫چهار هجایی‬ ‫سه هجایی‬ ‫دو هجایی‬ ‫یک هجایی‬ ‫َُ‬ ‫ُ‬ ‫َ‬ ‫َ ُ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫فاعلتن ←‪ U‬ـ ‪U U U‬‬ ‫م ِ‬ ‫َ‬ ‫ف ِعالت ←‪ U U‬ـ ‪U‬‬ ‫ف ِعلن ← ‪ U U‬ـ‬ ‫ف َعل ←‪U‬ـ‬ ‫فع ← ـ‬ ‫َ‬ ‫َ ُ‬ ‫َ ُ‬ ‫متفاعلن ← ‪ U U‬ـ ‪- U‬‬ ‫ف ِعالتن ← ‪U U‬ـ ـ‬ ‫فعولن←‪- -U‬‬ ‫فع لن ←ـ ـ‬ ‫َ َُ‬ ‫ُ‬ ‫ستفعالتن ← ‪- - U- -‬‬ ‫ِ‬ ‫ُم‬ ‫ف َعلتن ← ‪- U U U‬‬ ‫فاعلن ←ـ ‪U‬ـ‬ ‫ِ‬ ‫ُ‬ ‫ُ‬ ‫ُ‬ ‫فتعلن ←ـ ‪U U‬ـ‬ ‫م ِ‬ ‫مفعول ←ـ ـ ‪U‬‬ ‫َ‬ ‫ُ‬ ‫فاع ُل ←‪ U‬ـ ‪U U‬‬ ‫م ِ‬ ‫مفعولن ←ـ ـ ـ‬ ‫ُ‬ ‫َ‬ ‫فاعلن ←‪ U‬ـ ‪U‬ـ‬ ‫م ِ‬ ‫ُ‬ ‫فاعیل ←‪ U‬ـ ـ ‪U‬‬ ‫َم‬ ‫ُ‬ ‫َمفعوالت ← ‪U - - -‬‬ ‫ُ‬ ‫َمفاعیلن ← ‪U‬ـ ـ ـ‬ ‫ُ‬ ‫فاعالت ←ـ ‪U‬ـ ‪U‬‬ ‫ِ‬ ‫ُ‬ ‫فاعالتن ←ـ ‪U‬ـ ـ‬ ‫ِ‬ ‫ستفع ُل ←ـ ـ ‪U U‬‬ ‫ِ‬ ‫ُم‬ ‫ُ‬ ‫ستفعلن ←ـ ـ ‪U‬ـ‬ ‫ِ‬ ‫ُم‬ ‫‪adabiat_niyayesh‬‬ ‫صفحه ‪18‬‬ ‫‪amirzolfi_ut‬‬ ‫ارکن عروضی فارسی ‪ 27‬مورد میباشند و در ‪ 5‬دسته جای میگیرند ‪.‬‬ ‫خانه های خاکستری بسیار کم اهمیت هستند ‪.‬‬ ‫‪‬‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫‪ ‬فعولن = ت تن تن = د دم دم (‪)_ _ U‬‬ ‫جهان در جهان آشنایی ندارد‬ ‫جهان را بدیدم وفایی ندارد‬ ‫رد‬ ‫دا‬ ‫َن‬ ‫یی‬ ‫فا‬ ‫َو‬ ‫دم‬ ‫دی‬ ‫ِب‬ ‫را‬ ‫هان‬ ‫َج‬ ‫رد‬ ‫دا‬ ‫َن‬ ‫یی‬ ‫نا‬ ‫ش‬ ‫ِ‬ ‫آ‬ ‫هان‬ ‫َج‬ ‫در‬ ‫هان‬ ‫َج‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫فعولن‬ ‫فعولن‬ ‫فعولن‬ ‫فعولن‬ ‫مثال های بیشتر‪:‬‬ ‫‪ )1‬بدین نامه چون درست کردم دراز ‪ /‬یکی مهتری بود گردن فراز‬ ‫‪ )2‬چو ضحاک شد بر جهان شهریار ‪ /‬بر او سالیان انجمن شد هزار‬ ‫‪ )2‬نمی بینم از همدمان هیچ بر جای ‪ /‬دلم خون شد از غصه ساقی کجایی‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫‪ ‬مفاعیلن = ت تن تن تن = د دم دم دم (‪)_ _ _ U‬‬ ‫و گر نه روی زیبا در جهان است‬ ‫مرا خود با تو چیزی در میان است‬ ‫ُ‬ ‫ُ‬ ‫نست‬ ‫یا‬ ‫ِم‬ ‫در‬ ‫زی‬ ‫چی‬ ‫ت‬ ‫با‬ ‫خد‬ ‫را‬ ‫َم‬ ‫نست‬ ‫ها‬ ‫َج‬ ‫در‬ ‫با‬ ‫زی‬ ‫ِی‬ ‫رو‬ ‫ن‬‫َ‬ ‫گر‬ ‫َو‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫‪adabiat_niyayesh‬‬ ‫صفحه ‪19‬‬ ‫‪amirzolfi_ut‬‬ ‫مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن‬ ‫‪U‬ـ ـ ـ‪U /‬ـ ـ ـ‪ U /‬ـ ـ ـ‪ U /‬ـ ـ ـ‬ ‫‪.‬‬ ‫‪.1‬‬ ‫مفاعیلن مفاعیلن فعولن‬ ‫‪U‬ـ ـ ـ‪ U /‬ـ ـ ـ‪ U /‬ـ ـ‬ ‫‪.2‬‬ ‫مستفعلن مستفعلن مستفعلن‬ ‫‪.2‬‬ ‫ـ ـ ‪U‬ـ‪ /‬ـ ـ ‪U‬ـ‪ /‬ـ ـ ‪U‬ـ‪ /‬ـ ـ ‪U‬ـ‬ ‫مستفعلن‬ ‫فاعالتن فاعالتن فاعالتن فاعالتن‬ ‫ـ ‪U‬ـ ـ‪ /‬ـ ‪U‬ـ ـ‪ /‬ـ ‪U‬ـ ـ‪ /‬ـ ‪U‬ـ ـ‬ ‫‪.4‬‬ ‫فاعالتن فاعالتن فاعالتن فاعلن‬ ‫ـ ‪U‬ـ ـ‪ /‬ـ ‪U‬ـ ـ‪ /‬ـ ‪U‬ـ ـ‪-U-/‬‬ ‫همسان‬ ‫‪.5‬‬ ‫فاعالتن فاعالتن فاعلن‬ ‫ـ ‪U‬ـ ـ‪ /‬ـ ‪U‬ـ ـ‪-U-/‬‬ ‫یک‬ ‫‪.6‬‬ ‫فعالتن فعالتن فعلن‬ ‫‪- -/- –UU/- –UU‬‬ ‫پایه ای‬ ‫‪.7‬‬ ‫فعالتن فعالتن فعالتن فعالتن‬ ‫‪–UU/- –UU/ - –UU /- –UU‬‬ ‫همسان‬ ‫‪.8‬‬ ‫فعالتن فعالتن فعالتن فعلن‬ ‫‪- -/- –UU/– -UU/- –UU‬‬ ‫‪.2‬‬ ‫فعولن فعولن فعولن فعولن‬ ‫‪- –U/- –U/- –U/- –U‬‬ ‫‪.11‬‬ ‫فعولن فعولن فعولن فعل‬ ‫‪- U/- –U/- –U/- –U‬‬ ‫‪.11‬‬ ‫مفتعلن مفتعلن مفتعلن مفتعلن‬ ‫ـ ‪U U‬ـ‪ /‬ـ ‪U U‬ـ‪ /‬ـ ‪U U‬ـ‪ /‬ـ ‪U U‬ـ‬ ‫‪.12‬‬ ‫مفتعلن مفتعلن فاعلن‬ ‫ـ ‪U U‬ـ‪ /‬ـ ‪U U‬ـ‪-U-/‬‬ ‫‪.12‬‬ ‫ُ‬ ‫ُ‬ ‫فعالت فاعالتن فعالت فاعالتن‬ ‫‪- –U-/- –UU/- –U-/- –UU‬‬ ‫‪.14‬‬ ‫‪adabiat_niyayesh‬‬ ‫صفحه ‪20‬‬ ‫‪amirzolfi_ut‬‬ ‫مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن‬ ‫‪/- U -/- U U-/- U -/- U U-‬‬ ‫همسان‬ ‫‪.15‬‬ ‫مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن‬ ‫‪/- U – U/- U U-/- U – U/- U U-‬‬ ‫دولختی‬ ‫‪.16‬‬ ‫مفاعلن فعالتن مفاعلن فعالتن‬ ‫‪/- - U U/- U – U /- - U U/- U –U‬‬ ‫(دوری)‬ ‫‪.17‬‬ ‫مستفعلن فعولن مستفعلن‬ ‫‪/- - U/- U - -/- - U/- U - -‬‬ ‫‪.18‬‬ ‫فعولن‬ ‫‪/- -U-/U- -/- -U-/U- -‬‬ ‫مفعول فاعالتن مفعول فاعالتن‬ ‫مستفعل مفعولن مستفعل‬ ‫‪/- - -/-U- -/- - -/-U- -‬‬ ‫‪.12‬‬ ‫مفعولن‬ ‫‪/- - -U/U--/- - -U/U- -‬‬ ‫مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن‬ ‫فاعالتن فاعلن فاعالتن فاعلن‬ ‫‪/-U-/- -U-/-U-/- -U-‬‬ ‫‪.21‬‬ ‫فعولن‬ ‫مفاعیلن‬ ‫مفاعیلن‬ ‫مثال های بیشتر‪:‬‬ ‫‪ )1‬دلم جز مهر مه رویان طریقی بر نمی گیرد ‪ /‬ز هر در می دهم پندش ولیکن در نمی گیرد‬ ‫‪ )2‬گهی بر درد بی درمان بگریم ‪ /‬گهی بر جان بی سامان بخندم‬ ‫‪ )2‬مجال من همین باشد که پنهان عشق او ورزم ‪ /‬کنار و بوس و آغوشش چه گویم چون نخواهد‬ ‫شد‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫‪ ‬مستفعلن = تن تن ت تن = دم دم د دم (_ _ ‪)_ U‬‬ ‫ای بـــی بصر من می روم او می کشد قالب را‬ ‫سعدی چو جورش میبری نزدیک او دیگر مرو‬ ‫رو‬ ‫َم‬ ‫گر‬ ‫دی‬ ‫او‬ ‫ِک‬ ‫دی‬ ‫نز‬ ‫ری‬ ‫َب‬ ‫جو رش می‬ ‫ُچ‬ ‫سع دی‬ ‫َ‬ ‫را‬ ‫ب‬ ‫ال‬ ‫شد قل‬ ‫ِک‬ ‫می‬ ‫او‬ ‫وم‬ ‫َر‬ ‫َصر من می‬ ‫َب‬ ‫بی‬ ‫ای‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫مستفعلن‬ ‫مستفعلن‬ ‫مستفعلن‬ ‫مستفعلن‬ ‫‪adabiat_niyayesh‬‬ ‫صفحه ‪21‬‬ ‫‪amirzolfi_ut‬‬ ‫مثال های بیشتر‪:‬‬ ‫‪ )1‬ای ساربان آهسته رو با ناتوانان صبر کن ‪ /‬تو بار جانان می بری من بار هجران می برم‬ ‫‪ )2‬او می رود دامن کشان من زهر تنهایی چشان ‪ /‬دیگر مپرس از من نشان کز دل نشانم می رود‬ ‫‪ )2‬ای سرو خوش باالی من ای دلبر رعنای من ‪ /‬لعل لبت حلوای من از من چرا رنجیده ای‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫‪ ‬فاعالتن = تن ت تن تن = دم د دم دم (_ ‪)_ _ U‬‬ ‫گفت در دنبال دل ره گم کند مسکین‬ ‫گفتم ای سلطان خوبان رحم کن بر این غریب‬ ‫غریب‬ ‫َ‬ ‫ریب‬ ‫غ‬ ‫این‬ ‫کن‬ ‫بر‬ ‫م‬ ‫رح‬ ‫خو بان‬ ‫ِن‬ ‫ِمی سل طا‬ ‫ت‬ ‫گف‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫ُ‬ ‫ریب‬ ‫غ‬ ‫ند مس کین‬ ‫ک‬ ‫گم‬ ‫ره‬ ‫دل‬ ‫ِل‬ ‫با‬ ‫دن‬ ‫در‬ ‫ت‬ ‫گف‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫فاعلن‬ ‫فاعالتن‬ ‫فاعالتن‬ ‫فاعالتن‬ ‫مثال های بیشتر‪:‬‬ ‫‪ )1‬واعظان کاین جلوه در محراب و منبر می کنند ‪ /‬چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند‬ ‫‪ )2‬مشکلی دارم ز دانشمند مجلس باز پرس ‪ /‬توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کنند‬ ‫‪ )2‬یاری اندر کس نمی بینم یاران را چه شد؟ ‪ /‬دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد؟‬ ‫َ َ‬ ‫َ َ‬ ‫‪ ‬مفتعلن = تن ت ت تن = دم د د دم (_ ‪)_ U U‬‬ ‫یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا‬ ‫یار مرا غار مرا عشق جگرخوار مرا‬ ‫را‬ ‫َم‬ ‫ر‬ ‫خا‬ ‫گر‬ ‫ِج‬ ‫ِق‬ ‫عش‬ ‫را‬ ‫َم‬ ‫ر‬ ‫غا‬ ‫را‬ ‫َم‬ ‫ر‬ ‫یا‬ ‫ُ‬ ‫ُ‬ ‫را‬ ‫َم‬ ‫ر‬ ‫دا‬ ‫گه‬ ‫ِن‬ ‫ِج‬ ‫خا‬ ‫یی‬ ‫ت‬ ‫ر‬ ‫غا‬ ‫یی‬ ‫ت‬ ‫ر‬ ‫یا‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫مفتعلن‬ ‫مفتعلن‬ ‫مفتعلن‬ ‫مفتعلن‬ ‫‪adabiat_niyayesh‬‬ ‫صفحه ‪22‬‬ ‫‪amirzolfi_ut‬‬ ‫مثال های بیشتر‪:‬‬ ‫‪ )1‬رستم از این بیت و غزل ای شه سلطان و ازل ‪ /‬مفتعلن مفتعلن مفتعلن کشت مرا‬ ‫‪ )2‬ای ز نظر گشته نهان ای همه را جان و جهان ‪ /‬بار دگر رقص کنان بی دل و دستار بیا‬ ‫‪ )2‬مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم ‪ /‬دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫‪ ‬مفاعلن = ت تن ت تن = د دم د دم (‪)_ U _ U‬‬ ‫به درک اولین و آخرین صدا رسیده ای‬ ‫به ابتدا رسیده ای به انتها رسیده ای‬ ‫ای‬ ‫ِد‬ ‫سی‬ ‫ِر‬ ‫ها‬ ‫ِت‬ ‫ان‬ ‫ِب‬ ‫ای‬ ‫ِد‬ ‫سی‬ ‫ِر‬ ‫دا‬ ‫ِت‬ ‫اب‬ ‫ِب‬ ‫َ‬ ‫ای‬ ‫ِد‬ ‫سی‬ ‫ِر‬ ‫دا‬ ‫ص‬ ‫ِ‬ ‫رین‬ ‫خ‬ ‫آ‬ ‫ُن‬ ‫لی‬ ‫َو‬ ‫او‬ ‫ِک‬ ‫در‬ ‫ِب‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫مفاعلن‬ ‫مفاعلن‬ ‫مفاعلن‬ ‫مفاعلن‬ ‫مثال های بیشتر‪:‬‬ ‫‪ )1‬به ماه بوسه می زنم به کوه تکیه می کنم ‪ /‬به من نگاه کن ببین به عشق تو چه می کنم‬ ‫‪ )2‬در این سرای بی کسی کسی به در نمی زند ‪ /‬به دشت پرمالل ما پرنده پر نمی زند‬ ‫‪ )2‬چرا تو ای شکسته دل خدا خدا نمی کنی‬ ‫خدای چاره ساز را چرا صدا نمی کنی‬ ‫َ َ‬ ‫َ َ‬ ‫‪ ‬فعالتن = ت ت تن تن = د د دم دم (‪)_ _ U U‬‬ ‫مگر از موی میان تو کناری که تو دانی‬ ‫سر مویی نتوان جست کنار از سر کویت‬ ‫ُ‬ ‫َ‬ ‫یت‬ ‫کو‬ ‫ِر‬ ‫َ‬ ‫س‬ ‫رز‬ ‫نا‬ ‫ِک‬ ‫ت‬ ‫وان جس‬ ‫ت‬ ‫َن‬ ‫یی‬ ‫مو‬ ‫ِر‬ ‫َ‬ ‫س‬ ‫ُ‬ ‫ُ‬ ‫نی‬ ‫دا‬ ‫ت‬ ‫ِک‬ ‫ری‬ ‫نا‬ ‫ِک‬ ‫ت‬ ‫ِن‬ ‫یا‬ ‫ِم‬ ‫ِی‬ ‫مو‬ ‫رز‬ ‫َ‬ ‫گ‬ ‫َم‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫‪U‬‬ ‫فعالتن‬ ‫فعالتن‬ ‫فعالتن‬ ‫فعالتن‬ ‫‪adabiat_niyayesh‬‬ ‫صفحه ‪23‬‬ ‫‪amirzolfi_ut‬‬ ‫مثال‪:‬‬ ‫مطلب طاعت و پیمان و صالح از من مست ‪ /‬که به پیمانه کشی شهره شدم روز الست‬ ‫‪)1‬‬ ‫غمگین من است‬ ‫ِ‬ ‫دل‬‫نشاط ِ‬ ‫ِ‬ ‫غم این کار‬ ‫دین من است ِ‬ ‫سودای بتان ِ‬ ‫ِ‬ ‫‪ )2‬روزگاریست که‬ ‫َ ََ‬ ‫ً‬ ‫انکار شراب! این چه حکایت باشد؟ غالبا این قدرم عقل و ِکفایت باشد‬ ‫ِ‬ ‫‪ )2‬من و‬ ‫تست‪ :‬با توجه به وزن واژه ها‪ ،‬کدام گزینه برای کامل کردن بیت های زیر مناسب است؟‬ ‫«من اندر خود ‪......‬که روی از دوست برتابم ‪..... /‬ای دوست دست از من که طاقت رفت و پایابم‪».‬‬ ‫«تنم فرسود و عقلم رفت و ‪......‬همچنان باقی ‪ /‬وگر جانم دریغ آید نه مشتاقم که کذابم»‬ ‫‪ )4‬نمی یابم‪،‬‬ ‫‪ )3‬نتوانم‪ ،‬بگیر‪ ،‬عشقت‬ ‫‪ )1‬اندیشم‪ ،‬مکش‪ ،‬جانم ‪ )2‬نمی بینم‪ ،‬بدار‪ ،‬عشقم‬ ‫مگیر‪ ،‬دلم‬ ‫تست‪ :‬کدام ابیات در یک وزن سروده شده اند؟‬ ‫آ) به مژگان سیه کردی هزاران رخنه در دینم ‪ /‬بیا کز چشم بیمارت هزاران درد برچینم‬ ‫ب) اگر سروی به باالی تو باشد ‪ /‬نه چون قد دل آرای تو باشد‬ ‫پ) امشب ای ماه به درد دل من تسکینی ‪ /‬آخر ای ماه تو همدرد من مسکینی‬ ‫ت) جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را ‪ /‬نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را‬ ‫‪ )4‬ب – پ‬ ‫‪ )3‬آ – ت‬ ‫‪ )2‬ب – ت‬ ‫‪ )1‬آ – پ‬ ‫تست‪ :‬وزن واژه شعر زیر کدام است؟ (سراسری انسانی ‪ 89‬خارج از کشور)‬ ‫«به چه خواهی بردن ‪ /‬در شبی این همه تاریک پناه»‬ ‫‪ )2‬فعالتن فعلن ـ فاعالتن فاعالتن فاعالتن فع لن‬ ‫‪ )1‬فعالتن فع لن ـ فعالتن فعالتن فعالتن‬ ‫‪ )4‬فاعالتن فعالتن فعلن ـ فاعالتن فعالتن فع لن‬ ‫‪ )3‬فعالتن فع لن ـ فاعالتن فعالتن فعلن‬ ‫‪adabiat_niyayesh‬‬ ‫صفحه ‪24‬‬ ‫‪amirzolfi_ut‬‬ ‫تست‪ :‬وزن عروضی سروده زیر کدام است؟ (سراسری انسانی ‪)6066‬‬ ‫«آسمان صاف و شب آرام ‪ /‬بخت خندان و زمان رام»‬ ‫‪ )1‬فاعالتن فعالتن فعالتن فعلن‬ ‫ُ‬ ‫ُ‬ ‫‪ ) 2‬فعالت فاعالتن فعالت فاعالتن‬ ‫‪ ) 3‬فاعالتن فعالتن فعالتن فعل‬ ‫‪ ) 4‬فاعالتن فعالتن فاعالتن فعالتن‬ ‫تست‪:‬بر اساس تقطیع هجایی کدام عبارت کامل کننده ی بیت زیر است ؟‬ ‫سعدی ز خود برون شو ____‬ ‫کان رسید در وی کز خود قدم برون زد‬ ‫‪ )1‬گر مرد راه عشقی‬ ‫‪ )2‬اگر مرد راه عشقی‬ ‫‪)2‬پرواز ز دنیا کن‬ ‫‪ )4‬پرواز از دنیا کن‬ ‫‪adabiat_niyayesh‬‬ ‫صفحه ‪25‬‬ ‫‪amirzolfi_ut‬‬ ‫تست‪:‬بیت ( در هوایت بی قرارم روز و شب ‪ /‬سر ز پایت بر ندارم روز و شب ) با کدام بیت هم وزن است؟‬ ‫‪ _1‬چو جنگ آوری با کسی بر ستیز‬ ‫که از وی گریزت بود یا گریز‬ ‫‪ _2‬جدایی گمان کرده بودم ولیکن‬ ‫نه چندان که یک سو نهی آشنایی‬ ‫‪ _2‬خواجه جیران گشت اندر کار مرغ‬ ‫بی خبر ناگه بدید اسرار مرغ‬ ‫‪ _4‬باد در سایه ی درختانش‬ ‫گسترانیده فرش بوقلمون‬ ‫تست‪:‬وزن کدام بیت نادرست ذکر شده است ؟‬ ‫‪ _1‬سینه ماال مال درد است ای دریغا مرهمی‬ ‫دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدهمی‬ ‫فاعالتن فاعالتن فاعالتن فاعلن‬ ‫‪ _ 2‬ز حسرت بر سر و بر رو همی زد‬ ‫به سان فاخته کوکو همی زد‬ ‫فعولن فعولن فعولن فعل‬ ‫‪ _2‬خوشا از نی خوشا از سر سرودن‬ ‫خوشا نی نامه ای دیگر سرودن‬ ‫مفاعیلن مفاعیلن فعولن‬ ‫‪ _4‬عاشق دیوانه سرمست را‬ ‫پند خردمند نیاید به کار‬ ‫مفتعلن مفتعلن فاعلن‬ ‫‪adabiat_niyayesh‬‬ ‫صفحه ‪26‬‬ ‫‪amirzolfi_ut‬‬ ‫تست‪ :‬پایه آوایی همسان در کدام گزینه با بقیه متفاوت است؟‬ ‫‪ _1‬ای که گفتی جان بده تا باشدت آرام جان‬ ‫جان به غم هایش سپردم نیست آرامم هنوز‬ ‫‪ _2‬طوطیان در شکرستان کامرانی میکنند‪/‬وز تحسر دست بر سر می زند مسکین مگس‬ ‫‪ _2‬زندگانی صرف کردن در طلب حرفی نباشد ‪ /‬گر دری خواهد گشودن سهل باشد انتظاری‬ ‫‪ _4‬هر که این عشرت نخواهد خوش دلی بر وی تباه ‪ /‬وان که این مجلس نجوید زندگی بر وی حرام‬ ‫تست‪ :‬تعداد پایه های آوایی کدام بیت کمتر است ؟‬ ‫‪ _1‬خدا را چون دل ریشم قراری بست با زلفت‬ ‫بفرما لعل نوشین را که زودش با قرار آرد‬ ‫‪ _2‬هر که خواهد گو بیا و هر چه خواهد گو بگو‬ ‫کبر و ناز و حاجب و دربان بدین درگاه نیست‬ ‫‪_2‬ببرد از من به ناگاهان هوای مهر آن دلبر‬ ‫نشاط از جان قرار از دل توان از تن خرد از سر‬ ‫‪ _4‬می شد از چشم آن کمان ابرو و دل‬ ‫از پی اش می رفت و گم می کرد پی‬ ‫تست‪ :‬از رکن پایانی همه مصراع ها یک هجا کم شده است به جز ؟‬ ‫‪ _1‬صبح رویش از بداهت دم زند‬ ‫‪ _2‬سرزنش ها گر کند خار مغیالن غم مخور‬ ‫‪ _2‬بتی دارم که گرد گل ز سنبل سایه بان دارد‬ ‫‪ _4‬چو ما بر خویشتن اغیار گشتیم‬ ‫‪adabiat_niyayesh‬‬ ‫صفحه ‪27‬‬ ‫‪amirzolfi_ut‬‬ ‫مقابل کدام مصرع‪ ،‬درست است؟ (سراسری انسانی ‪)88‬‬ ‫ِ‬ ‫وزن‬ ‫تست‪ِ :‬‬ ‫‪ )1‬چند نومید ز کوی تو دل زار آید‪ :‬فاعالتن فعالتن فعالتن فعالتن‬ ‫‪ )2‬گوهر تاجم که در دست گدا افتادهام‪ :‬فاعالتن فاعالتن فاعالتن فاعلن‬ ‫‪ )3‬جهان و کار جهان جمله هیچ بر هیچ است‪ :‬مفاعلن فعالتن مفاعلن فعالتن‬ ‫گردان بیحاصل‪ :‬مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن فعولن‬ ‫ِ‬ ‫‪ )4‬من و باد صبا مسکین‪ ،‬دو سر‬ ‫تست‪ :‬کدام بیت در وزن «فعالتن فعالتن فعالتن فعلن» سروده نشده است؟‬ ‫‪ )1‬به جمال تو که دیدار ز من باز مگیر ‪ /‬که مرا طاقت نادیدن دیدار تو نیست‬ ‫‪ )2‬نه من انگشت نمایم به هواداری رویت ‪ /‬که تو انگشت نمایی و خالیق نگرانت‬ ‫‪ )3‬چه کند بنده که بر جور تحمل نکند ‪ /‬دل اگر تنگ شود مهر تبدل نکند‬ ‫‪ )4‬به خرابات چه حاجت که یکی مست شود ‪ /‬که به دیدار تو عقل از سر هشیار برفت‬ ‫تست‪ :‬کدام بیت در وزن «مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن» سروده نشده است؟‬ ‫‪ )1‬ماها! پری رویا! سخن با ما نمیگویی چرا؟ ‪ /‬آخر من از دیوانگی با ماه میگویم سخن‬ ‫‪ )2‬دیروز مستان را به ره بربود آن ساقي کله ‪ /‬امروز مي در مي دهد تا برکند از ما قبا‬ ‫‪ )3‬من قدم بیرون نمی یارم نهاد از کوی دوست ‪ /‬دوستان ! معذور داریدم که پایم در ِگل است‬ ‫‪ )4‬اقبال خویش آید تو را دولت به پیش آید تو را ‪ /‬فرخ شوی از مقدمش کالصبر مفتاح الفرج‬ ‫‪adabiat_niyayesh‬‬ ‫صفحه ‪28‬‬ ‫‪amirzolfi_ut‬‬ ‫تست‪ :‬کدام گزینه در وزنی متفاوت با سایر ابیات سروده شده است؟‬ ‫‪ )1‬مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم ‪ /‬دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم‬ ‫‪ )2‬ای گل خوش نسیم ً‬ ‫من بلبل خویش را مسوز ‪ /‬کز سر صدق می کند شب همه شب دعای تو‬ ‫‪ )3‬یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا ‪ /‬یار تویی غار تویی خواجه نگهدار مرا‬ ‫‪ )4‬گوش تویی دیده تویی وز همه بگزیده تویی ‪ /‬یوسف دزدیده تویی بر سر بازار مرا‬ ‫تست‪ :‬در ابیات زیر چند بیت در وزن «فعولن فعولن فعولن فعولن» وجود دارد؟‬ ‫آ) دلم چون کشد مهد سلطان عشقش ‪ /‬که یک ذره هفت آسمان بر نگیرد‬ ‫ب) گرت جوشن از زهد و تقوا بود ‪ /‬ز جان بگذرد تیر مژگان او‬ ‫پ) چو شمعی فروزنده شمعی به پیشش ‪ /‬چو گل دسته ای دسته ای گل به دستش‬ ‫ت) به یاد زمین بوس درگاه تو ‪ /‬سراچای آن نامه بوسیده ام‬ ‫ث) چو ساغر بگرید ببین های هایم ‪ /‬چو مطرب بنالد ببین های و هویم‬ ‫‪ )4‬چهار‬ ‫‪ )3 ‬سه‬ ‫‪ )2‬دو‬ ‫‪ )1‬پنچ‬ ‫تست‪ :‬کدام بیت در وزن «فاعالتن فاعالتن فاعالتن فاعالتن» سروده شده است؟‬ ‫‪ )1‬شهد ریزی چون دهانت دم به شیرینی زند ‪ /‬فتنه انگیزی چو زلفت سر به رعنایی کشد‬ ‫‪ )2‬من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی ‪ /‬عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی‬ ‫‪ )3‬باغ می خواهم که روزی سرو باالیت ببیند ‪ /‬تا گلت در پا بریزد و ارغوان بر سر ببارد ‪‬‬ ‫‪ )4‬در این بازار اگر سودی است با درویش خرسند است ‪ /‬خدایا منعمم گردان به درویشی و‬ ‫خرسندی‬ ‫‪adabiat_niyayesh‬‬ ‫صفحه ‪29‬‬ ‫‪amirzolfi_ut‬‬ ‫تست‪ :‬وزن کدام مصراع در مقابل آن نادرست آمده است؟‬ ‫‪ )1‬بی سببی ترک من ای ترک پری رخ چه دهی ‪ :‬مفتعلن مفتعلن مفتعلن مفتعلن‬ ‫‪ )2‬هنگام تیر انداختن گر بر من آرد تاختن ‪ :‬مستفعلن مستفعلن مستفعلن مستفعلن‬ ‫‪ )3‬چو بنشست گفتم که بنشیند آتش ‪ :‬فعولن فعولن فعولن فعل‬ ‫‪ )4‬درس تقوا چند خوانی خاصه بر مستان عاشق ‪ :‬فاعالتن فاعالتن فاعالتن فاعالتن‬ ‫تست‪ :‬چند مصراع از موارد زیر هم وزن هستند؟‬ ‫آ) همچو کتابی است جهان جامع احکام نهان‬ ‫ب) تا چو بکاهد بکشد نور خدایش به خدا‬ ‫پ) گفت چگونه ای از این عارضه ی گران بگو‬ ‫ت) در دو جهان در دو سرا کار تو داری صنما‬ ‫ث) تا چه شوند عاشقان روز وصال ای خدا‬ ‫‪ )4‬چهار‬ ‫‪ )3‬سه‬ ‫‪ )2‬دو‬ ‫‪ )1‬پنچ‬ ‫تست‪ :‬کدام بیت در وزنی متفاوت با سایر ابیات سروده شده است؟‬ ‫‪ )1‬مرده بدم زنده شدم گریه بدم خنده شدم ‪ /‬دولت عشق آمد و من دولت پاینده شدم‬ ‫‪ )2‬ای گل خوش نسیم من بلبل خویش را مسوز ‪ /‬کز سر صدق میکند شب همه شب دعای تو‬ ‫‪ )3‬یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا ‪ /‬یار تویی غار تویی خواجه نگه دار مرا‬ ‫‪ )4‬گوش تویی دیده تویی وز همه بگزیده بار تویی ‪ /‬یوسف دزدیده تویی بر سر بازار بیا‬ ‫تست‪ :‬وزن کدام یک از ابیات زیر از چهار بار تکرار منظم »فعالتن» ساخته شده است؟‬ ‫‪ )1‬من از این بند نخواهم به در آمد همه عمر ‪ /‬بند پایی که به دست تو بود تاج سر است‬ ‫‪ )2‬عافیت می بایدت چشم از نکورویان بدوز ‪ /‬عشق می ورزی‪ ،‬بساط نیک نامی در نورد‬ ‫‪ )3‬به خدا گر نگریزی قدح مهرنریزی ‪ /‬چه شود ای شه خوبان که کنی گوش به پندم‬ ‫‪ )4‬گر پند می خواهی بده‪ ،‬ور بند می خواهی بنه ‪ /‬دیوانه سر خواهد نهاد‪ ،‬آن که نهد از سر هوس‬ ‫‪adabiat_niyayesh‬‬ ‫صفحه ‪30‬‬ ‫‪amirzolfi_ut‬‬ ‫تست‪ :‬کدام گزینه با بیت زیر هم وزن است؟‬ ‫«در اندیشه بیستم‪ ،‬قــــلم وهم شکستم ‪ /‬که تو زیباتر از آنی که کنم وصف و بیانت»‬ ‫‪ )1‬گذر از دست رقیبان نتوان کرد به کویت ‪ /‬مگر آن وقت که در سایه زنهار تو باشم‬ ‫‪ )2‬به کدام مذهب است این به کدام دولت است این ‪ /‬که کشند عاشقی را که تو عاشقم چرایی‬ ‫‪ )3‬سفر دراز نباشد به پای طالب دوست ‪ /‬که زنده ابد است آدمی که کشته اوست‬ ‫‪ )4‬تو که به جانب خصمت به ارادت نظر است ‪ /‬به که ضایع نگذاری طرف معظم دوست‬ ‫تست‪ :‬کدام ابیات‪ ،‬وزن یکسانی دارند؟‬ ‫الف ‪ -‬قافلة شب چه شنیدی از صبح؟ ‪ /‬مرغ سیلمان چه خبر از سبا‬ ‫ب ‪ -‬به نام خداوند بسیار بخش ‪ /‬خرد بخش و دین بخش و دینار بخش‬ ‫ج ‪ -‬یک چند ما را غم رهنمون شد ‪ /‬جان یار غم گشت‪ ،‬دل غرق خون شد‬ ‫د ‪ -‬از امروز کاری به فردا ممان ‪ /‬چه دانی که فردا چه گردد زمان؟‬ ‫‪ )4‬الف و د ‪ /‬ب و ج‬ ‫‪ )3‬ج و هـ ‪ /‬د و الف‬ ‫‪ )2‬الف و د ‪ /‬ب و هـ‬ ‫‪ )1‬ب و هـ ‪ /‬ج و د‬ ‫‪adabiat_niyayesh‬‬ ‫صفحه ‪31‬‬ ‫‪amirzolfi_ut‬‬ ‫ی‬ ‫اپهی اهی آوا ی‬ ‫ل تخ‬ ‫هم‬ ‫سان دو ی‬ ‫‪adabiat_niyayesh‬‬ ‫صفحه ‪32‬‬ ‫‪amirzolfi_ut‬‬ ‫‪ ‬پایه های آوایی همسان دولختی‬ ‫اوزان همسان دولختی اوزانی است که در آن ها نظم همسان پایه ها به صورت دولختی (دوری)‬ ‫ً‬ ‫است یعنی کی پایه همسان عینا تکرار نمی شود بلکه دو پایهی رکن عروضی مختلف و ناهمگون‬ ‫به صورت متناوب (یک درمیان و نوبتی) در مصراع ها تکرار می شوند‪.‬‬ ‫هر مصراع به دو قسمت (دو نیم مصراع) تقسیم می شود به گونه ای که قسمت دوم و موسیقی‬ ‫حاصل از آن تکرار قسمت اول است‪.‬به این ترتیب هر نیم مصراع می تواند در حکم یک مصراع باشد‬ ‫و از طرفی هر مصراع می تواند در حکم یک بیت باشد‪.‬‬ ‫ب‬ ‫الف‬ ‫ب‬ ‫الف‬ ‫نیم مصراع دوم‬ ‫نیم مصراع اول‬ ‫مقایسه‪:‬‬ ‫که بر خاکم روان گردی‪ ،‬بگیرد دامنت گردم‬ ‫ندارم دستت از دامن به جز در خاک و آن دم هم‬ ‫‪ ‬وزن دوری از تناوب دو رکن درست می شود نه از تکرار ارکان‪ ،‬مثال‪:‬‬ ‫گفتا خموش حافظ کاین ّ‬ ‫غصه هم سر آید‬ ‫گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمد‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫مد‬ ‫را‬ ‫س‬ ‫چون‬ ‫ِک‬ ‫دی دی‬ ‫رت‬ ‫عش‬ ‫ِن‬ ‫ما‬ ‫ز‬ ‫تم‬ ‫گف‬ ‫َ‬ ‫َ‬ ‫ید‬ ‫را‬ ‫س‬ ‫هم‬ ‫ص‬ ‫ِ‬ ‫کین غص‬ ‫فظ‬ ‫حا‬ ‫ش‬ ‫مو‬ ‫خ‬ ‫تا‬ ‫گف‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫‪U‬‬ ‫_‬ ‫_‬ ‫فاعالتن‬ ‫مفعول‬ ‫فاعالتن‬ ‫مفعول‬ ‫همسان تک پایه ای ‪    ‬‬ ‫همسان دولختی ‪    ‬‬ ‫‪adabiat_niyayesh‬‬ ‫صفحه ‪33‬‬ ‫‪amirzolfi_ut‬‬ ‫‪ ‬ویژگی های همسان دولختی یا دوری‪:‬‬ ‫‪ )1‬هر مصراع به دو پاره تقسیم می شود (مفعول فاعالتن ‪ //‬مفعول فاعالتن)‬ ‫‪ )2‬موسیقی آهنگ پاره دوم تکرار موسیقی پاره اول است‪.‬‬ ‫‪ )3‬در میانه ی هر مصراع درنگ یا مکثی ایجاد می شود که این درنگ و مکث در خوانش هم باید‬ ‫رعایت شود‪.‬‬ ‫‪ ) 4‬در این نوع وزن هر مصراع در حکم یک بیت است و هجای پایانی هر نیم مصراع تابع قوانین‬ ‫هجای پایانی مصراع است بنابراین هجای کوتاه یا کشیده در پایان نیم مصراع باید هجای بلند به‬ ‫شمار آید‪.‬‬ ‫چشم ندارد خالص هر که در این دام رفت‬ ‫هر که دالرام دید از دلش آرام رفت‬ ‫‪ ‬وزن واژه های پرکاربرد دولختی‬ ‫‪.1‬مفعول فاعالتن یا مستفعلن فعولن (_ _ ‪)_ _ U _ U‬‬ ‫* آیینه ای طلب کن تا روی خود ببینی ‪ /‬وز حسن خود بماند انگشت در دهانت‬ ‫* ای صاحب کرامت شکرانه سالمت ‪ /‬روزی تفقدی کن درویش بی نوا را‬ ‫* ای باد بامدادی خوش می روی به شادی ‪ /‬پیوند روح کردی پیغام دوست دادی‬ ‫* یک عمر دور و تنها تنها به جرم این که ‪ /‬او سر سپرده می خواست من دل سپرده بودم‬ ‫‪.2‬مفعول مفاعیلن یا مستفعل مفعولن (_ _ ‪)_ _ _ U U‬‬ ‫* دایم گل این بستان شاداب نمی ماند ‪ /‬دریاب ضعیفان را در وقت توانایی‬ ‫* ای دوست شکر بهتر یا آن که شکر سازد ‪ /‬خوبی قمر بهتر یا آن که قمر سازد؟‬ ‫* هر چند نمی سوزد بر من دل سنگینت ‪ /‬گویی دل من سنگی است در چاه زنخدانت‬ ‫* غمناک نباید بود از طعن حسود ای دل ‪ /‬شاید که چو وابینی خیر تو در این باشد‬ ‫‪.2‬مفتعلن فاعلن (_ ‪)_ U _ _ U U‬‬ ‫* روی تو چون نوبهار جلوه گری می کند ‪ /‬زلف تو چون روزگار پرده دری می کند‬ ‫‪adabiat_niyayesh‬‬ ‫صفحه ‪34‬‬ ‫‪amirzolfi_ut‬‬ ‫* هر غزلم نامه ای است صورت حالی در او ‪ /‬نامه نوشتن چه سود؟ چون نرسد سوی دوست‬ ‫* زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد ‪ /‬از سر پیمان برفت با سر پیمانه شد‬ ‫* سلسله موی دوست‪ ،‬حلقه دام بالست ‪ /‬هر که در این حلقه نیست فارغ از این ماجرا است‬ ‫‪.4‬مفتعلن مفاعلن (_ ‪)_ U _ U _ U U‬‬ ‫* باغ سالم می کند سرو قیام می کند ‪ /‬سبزه پیاده می رود غنچه سوار می رسد‬ ‫* اوست نشسته در نظر من به کجا کنم نظر ‪ /‬اوست گرفته شهر دل من به کجا سفر کنم‬ ‫* بی همگان به سر شود بی تو به سر نمی شود ‪ /‬داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی شود‬ ‫* تا دل هرزه گرد من رفت به چنین زلف او ‪ /‬ز آن سفر دراز خود عزم وطن نمی کند‬ ‫‪.5‬مفاعلن فعالتن (‪)_ _ U U _ U _ U‬‬ ‫* برای ماه تو ای دل مرو به جانب بامی ‪ /‬بیا ببین که به بام آمده است ماه تمامی‬ ‫‪.6‬فعالت فاعالتن (‪)_ _ U _ U _ U U‬‬ ‫* به خود آی و دیده بگشا به عیان نگر خدا را ‪ /‬که خدا به چشم عارف همه جا است آشکارا‬ ‫* شب عاشقان بی دل چه شبی دراز باشد ‪ /‬تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد‬ ‫* برو ای طبیبم از سر که خبر ز سر ندارم ‪ /‬به خدا رها کنم جان که ز جان خبر ندارم‬ ‫* به من ار چه می پرستم مدهید می به دستم ‪ /‬مبرید دل ز دستم که دل دگر ندارم‬ ‫‪.7‬فع لن فعولن یا مستفعلن فع (_ _ ‪)_ _ U‬‬ ‫* چندان که گفتم غم با طبیبان ‪ /‬درمان نکردند مسکین‪ ،‬غریبان‬ ‫* حافظ نگشتی شیدای گیتی ‪ /‬گر می شنیدی پند ادیبان‬ ‫‪.8‬مفاعلن فاعلن (‪)_ U _ _ U _ U‬‬ ‫* صبا رخ ارغوان به شوخی از بس مکد ‪ /‬چو دانه های عقیق ز عارضش خون چکد‬ ‫‪adabiat_niyayesh‬‬ ‫صفحه ‪35‬‬ ‫‪amirzolfi_ut‬‬ ‫تست‪ :‬کدام بیت دارای وزن دولختی می باشد؟‬ ‫‪ )1‬گر چه غمت کرد چو مویی مرا ‪ /‬فارغم از عشق تو یک موی نیست‬ ‫‪ )2‬شایدم گر جان و دل از دست رفت ‪ /‬ایمنم اندی که در زنهار توست‬ ‫‪ )3‬نبود حزین از آنم به زالل خضر ذوقی ‪ /‬که برات عمر باقی به قدح نوشت ما را‬ ‫‪ )4‬مده ای ماه کسی را شکری ‪ /‬که شکر هست زبانی که تو راست‬ ‫تست‪ :‬کدام مصراع در وزن دوری سروده شده است؟‬ ‫‪ )2‬زکاتم ده که مسکین و فقیرم‬ ‫‪ )1‬وفا و عهد نکو باشد ار بیاموزی‬ ‫‪ )4‬دل به رغبت می سپارد جان به چشم مست یار‬ ‫‪ )3‬نه چون رخ رنگینت گل در چمنت باشد‬ ‫تست‪ :‬کدام ابیات‪ ،‬دارای وزن (دوری) شبیه به یکدیگرند؟ (خارج از کشور ‪)89‬‬ ‫الف) آن روز قیامت را بر پای کند ایزد ‪ /‬که آیی پی دلجویی بر خاک شهیدانت‬ ‫ب) ای بوستان خوبی خارم ز بی نوایی ‪ /‬بگذار تا بچینم برگی ز بوستانت‬ ‫ج) جور بکن که حاکمان جور کنند بر رهی ‪ /‬شیر که پای بند شد تن بدهد به روبهی‬ ‫د) وقتی دل سودایی میرفت به بستانها ‪ /‬بیخویشتنم کردی بوی گل و ریحانها‬ ‫‪ )4‬الف – د‬ ‫‪ )3‬الف – ب‬ ‫‪ )2‬ب – د‬ ‫‪ )1‬ج – ب‬ ‫تست‪ :‬کدام بیت «فاقد» وزن دوری (همسان دولختی) است؟ (کنکور سراسری ‪)6066‬‬ ‫‪ )1‬تا تو به گلشن آمدی با همه درکشاکشم ‪ /‬وه که تو در کنار گل من به میان آتشم‬ ‫محبت دانی چه کار کردم ‪ّ /‬اول به سر دویدم آخر ز پا فتادم‬ ‫‪ )2‬در وادی ّ‬ ‫‪ )3‬تا خیل غمت خیمه زد اندر دل تنگم ‪ /‬از تنگدلی با در و دیوار به جنگم‬ ‫‪ )4‬ای کعبه مقصودم وی قبله آمالم ‪ /‬مپسند بدین روزم مگذار بدین حالم‬ ‫‪adabiat_niyayesh‬‬ ‫صفحه ‪36‬‬ ‫‪amirzolfi_ut‬‬ ‫تست‪ :‬وزن همه مصراع ها متناوب است به جز‪( :‬کنکور سراسری ‪)82‬‬ ‫‪ )2‬جهان ز گریه ام از آب گشت ماالمال‬ ‫‪ )1‬در بزم درد نوشان زهد و ورع نگنجد‬ ‫‪ )4‬با بلبالن بیدل شیدا مکن غرور‬ ‫‪ )3‬ای لب و گفتار تو کام دل و قوت جان‬ ‫تست‪ :‬همه ابیات به جز بیت گزینه ‪......‬دارای وزن همسان دولختی است‪.‬‬ ‫‪ )1‬نرسیده ام به دردی که کسی رسد به دردم ‪ /‬چه عجب اگر نسوزد دل کس به آه سردم؟‬ ‫‪ )2‬سیب بگفت ای ترنج! از چه تو رنجیده ای؟ ‪ /‬گفت من از چشم بد می نشوم خودنما‬ ‫‪ )3‬هزار جان مقدس فدای روی تو باد ‪ /‬که در جهان چو تو خوبی کسی ندید و نزاد‬ ‫‪ )4‬هر کو ز می وصلت یک جام بیاشامد ‪ /‬تا زنده بود او را هشیار نخواند کس‬ ‫تست‪ :‬کدام دو بیت را می توان به دو صورت دسته بندی هجایی کرد؟‬ ‫الف) دست به جان نمی رسد تا به تو برفشانمش ‪ /‬بر که توان نهاد دل تا ز تو واستانمش‬ ‫ب) نه حسرت وصالش از دل به در توان کرد ‪ /‬نه صبر در فراقش زین بیشتر توان کرد‬ ‫ج) من نمی گویم که عاقل باش یا دیوانه باش ‪ /‬گر به جانان آشنایی از جهان بیگانه باش‬ ‫د) ساقی چمن گل را بی روی تو رنگی نیست ‪ /‬شمشاد خرامان کن تا باغ بیارایی‬ ‫‪ )4‬ج – د‬ ‫‪ )3‬ب – د‬ ‫‪ )2‬الف ‪ -‬ج‬ ‫‪ )1‬الف – ب‬ ‫تست‪ :‬وزن همه گزینه ها به جز گزینه ‪.........‬را می توان به دو صورت دسته بندی هجایی کرد‪.‬‬ ‫‪ )1‬ای خواجه نمی بینی این روز قیامت را ‪ /‬این یوسف خوبی را این خوش قد و قامت را‬ ‫‪ )2‬خورشید چون برآید هر ذره رو نماید ‪ /‬نوری دگر بباید ذرات مختفی را‬ ‫‪ )3‬زان سوی او چندان کرم زین سو خالف و بیش و کم ‪ /‬زان سوی او چندان نعم زین سوی تو‬ ‫چندین خطا‬ ‫‪ )4‬ماهی است که در گردش الغر نشود هرگز ‪ /‬خورشید جمال او بدریده ظالمت را‬ ‫‪adabiat_niyayesh‬‬ ‫صفحه ‪37‬‬ ‫‪amirzolfi_ut‬‬ ‫وزن کدام بیت «دوری» است؟ (خارج از کشور ‪)6066‬‬ ‫تست‪ِ :‬‬ ‫‪ )1‬باز آی و بر چشمم نشین ای دلستان نازنین ‪ /‬کآشوب و فریاد از زمین بر آسمانم میرود‬ ‫‪ /‬که این متاع قلیل است و آن عطای کثیر‬ ‫‪ )2‬نعیم هر دو جهان پیش عاشقان بجوی‬ ‫‪ )3‬زاهد از ما به سالمت بگذر کاین می لعل ‪ /‬دل و دین میبرد از دست بدان سان که مپرس‬ ‫‪ )4‬به شوق چشمه نوشت چه قطرهها که فشاندم ‪ /‬ز لعل بادهفروشت چه عشوهها که خریدم‬ ‫تست‪ :‬کدام بیت در وزن «مفتعلن فاعلن مفتعلن فاعلن» سروده شده است؟‬ ‫‪ )1‬تا ز شراب شوق تو دل بچشید جرع